فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد اخلاق مدیریت اسلامی 32 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد اخلاق مدیریت اسلامی 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 32 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

اخلاق مدیریت

یکی از ارکان اساسی سعادت، در زندگی مادی و معنوی بشر ، اخلاق و فضائل اخلاقی است . زیرا در پرتو محاسن اخلاق و خلقیات حمیده ، موجبات تحکیم روابط اجتماعی فراهم می گردد، برخوردهای محبت بار که بر اساس یک سلسله اعتقادات اخلاقی صورت می گیرد شورد و نشاط را به کالبد زندگی می دمد و زندگی فردی و اجتماعی را در مسیر تعالی و تکامل ، بکام انسان گوارا می سازد.

تأثیر محاسن اخلاق در زندگی اقوام و ملتها تا جائیست که هر گاه آنرا مایه حیات انسانی و فرهنگی جامعه بحاس آوریم مبالغ گوئی نکرده ایم.

اقوام روزگار باخلاق زنده اند

قومی که گشت فاقد اخلاق مرد نیست

مطالعة تاریخ این نکته را بما ثابت می کند که یکی از مهمترین عامل موفقیتها و پیروزیها ، و یا شکستها و ناکامیهای جوامع بشری " عامل اخلاقی " بوده است. ملتی که حرکتهای خود را در چارچوب محاسن اخلاق به پیش برد، قلة رفیع سعادت و پیروزی را فتح نمود و در هر جامعه ایکه فضائل اخلاقی قربانی رذائل شیطانی گردید سقوط و انحطاط دامنگیر آن مردم شد.

قرآن کتاب آسمانی مسلمانان ، نمونه های فراوانی ، در جهت نمایش زیبائیها و زشتیها ، و نیز تأثیر هر یک از این نمونه ها در پیروزی و شکست امتهای پیشین را بیان داشته است که داستانها و قصص اقوام لوط ، هود ، صالح ، موسی سلیمان ، عیسی و ... بخشی از وقایع گذشتة تاریخ بشر می باشد.

پایه گذاران نهضت اخلاقی را باید پیامبران بزرگ خدا دانست ، زیرا آنها بودند که در طول تاریخ برا تربیت و سازندگی انسانها ، ضوابط و اصول اخلاق را ارائه دادند تا با طهارت فکرها و تطهیر دلها ، آلوده گیهای بیرونی و کدورتهای اجتماعی را از سطح جامع پاک سازند و انسان را در فضای معطّر محاسن و مصفّای اخلاق بکمال مطلوب برسانند. چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام ، اساس بعثت خویش را در تتمیم اخلاق می داند و می فرمایند:

" اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِمَّ مَکارِمَ الْاَخْلاقِ "

همانا من برای تکمیل والائیهای اخلاق برانگیخته شده ام.

باید توجه داشت که اجرای بخشی از اصول اخلاقی چون با خواهشهای نفسانی و ارضاء تمایلات حیوانی و شخصی انسان، تضاد دارد لذا مستلزم تحمل ناگواریها و دشواریهاست و این موضوع نیز قابل انکار نیست که در سایة رنج خویشتن داری و جهاد با نفس، گنج فلاح و پیروزی بدست می آید.

" قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیها وَ قَدْ مَنْ دَسّیها "

کسیکه ضمی خویش را از اخلاق ناپسند تزکیه نماید رستگار است و هر آنکس که درون را به فساد و تباهی بکشاند زیانکار خواهد بود.

در اینجا با تکیه به سخنان پیشوایان دین ، به بخشی از برکات و زیبائیهائی که در سایة محاسن و مکارم اخلاق بدست می آید، اشاره می شود تا تأثیر اخلاق نیک در پیشرفت کار و دستیابی به سعادت روشن گردد:

حسن اخلاق مایه سعادت است:

" قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مِنْ سَعادَةِ الرَّجُلِ حُسْنُ الْخُلْقِ "

پیامبر خدا فرمود: یکی از عوامل سعادت انسان حسن خلق است.

حسن خلق مایه تحکیم روابط اجتماعی بر پایه مهر و محبت می شود:

" قالَ النَّبی (ص) : حُسْنُ الْخُلْقِ یثْبِتُ الْمَوَدَّةَ "

پیامبر اسلام فرمود: اخلاق نیک دوستی و محبت را تحکیم می بخشد.

حسن اخلاق سبب آبادانی و عمران جامعه است:

" قالَ الصّادِق (ع) : اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یعْمُرانِ الدِّیارَ و یزَیدانِ فی الْاَعْمارِ "

امام صادق (ع) فرمود: نیکی کردن و خوش اخلاقی ، شهرها را آباد و عمرها را

زیاد می سازد.

حسن اخلاق نشانة رشد اندیشه و کمال عقل است:

" قالَ الصّادِق (ع) : اَکْمَلْ النّاسِ عَقْلاً اَحْسَنَهُمْ خُلْقاً "

کاملترین مردم از نظر عقل کسی است که اخلاقی نیکوتر داشته باشد.

حسن اخلاق مایة عزت و سربلندی است:

" قالَ عَلی (ع) : رُبَّ عَزیزٍ اَذَّلَّهُ خُلْقُهُ وَرُبَّ ذَلیلٍ اَعَزَّهُ خُلْقُهُ "

علی (ع) فرمود: چه بسا عزیزی که اخلاق بد ، مایه ذلت او گشته و چه بسا ذلیلی

که خوش اخلاقی او را به عزّت رسانده است.

حسن اخلاق زندگی مادّی انسان را بهبود می بخشد:

" قالَ الصّادِق (ع) : حُسْنُ الْخُلْقِ یزیدُ فی الرِزقِ "

امام صادق فرمود: اخلاق نیکو روزی آدمی را افزایش می دهد.

حسن اخلاق در قیامت ، کفة اعمال نیک را سنگین تر می سازد:

" قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مامِنْ شیئٍ اَثْقَلُ فی الْمیزانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ "

پیامبر خدا فرمود: چیزی در میزان اعمال، سنگین تر از خوش خلقی نیست.

مدیریت که فن اداره یک تشکیلات است در اداره و هدایت امکانات مادّی و انسانی ، ریزه کاریها و لطافتهای بسیاری را لازم دارد، زیرا نقش اخلاق مدیر، در گرم نگاهداشتن شورها و برانگیختن انگیزه ها ، و در انسجام واحدها و سرعت بخشیدن بکارها و بدست آوردن نتیجه ها چیزی است غیر قابل انکار.

مدیری که متخلق باخلاق مدیریت نباشد، قادر به کشیدن بار مسئولیت نخواهد بود. اخلاق برای مدیر بمنزلة مشاوری آگاه و معاونی آشناست که مشکلات را مشکل گشا است و مدیریت با استمداد از روشهای آمیخته به اخلاق انسانی می تواند بسیاری از نابسامانیها را سامان بخشد و میزان شورانگیزه ها را بالا بیاورد و به مجموعه ی تشکیلات روحیه ای از صفا و محبت بدهد و بیجهت نیست که پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

یا بَنی عَبْدِ الْمُطَّلِبُ، اِنَّکُمْ لَمْ تَسَعُوا النّاسَ بِاَمْوالِکُمْ فَاَلْقُوهُمْ بِطَلاقَةِ الْوَجْهِ وَحُسْنِ الْبٌشْرِ.

ای فرزندان عبدالمطلب! شما نمی توانید با ثروتهای خود مردم را راضی کنید با گشاده روئی و برخورد نیکو با آنان روبرو شوید تا دلهایشان را بسوی خود معطوف دارید.

قرآن کریم یکی از عوامل موفقیت پیامبر اسلام را در مدیریت ، اخلاق نیک می داند و با صراحت می گوید:

فََبِِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْکُنْتَ فَظّاً غََلیظَ الْقَلْبِ الَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ .

حسن اخلاق و مهربانی تو با مردم رحمتی است از جانب خداوند ، و اگر تندخو و سخت دل

بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شدند.

چه بسیارند مدیرانی که با داشتن خصوصیاتی همانند قاطعیت ، تخصص ، قدرت و آگاهیهای لازم در سطح بالا قرار داشته اند، ولی بخاطر عدم رعایت مسائل اخلاقی در حوزة مدیریت ، موفقیت مطلوب را کسب نکرده اند و در نتیجه با ناکامی روبرو شده اند.

حکیمی در مورد مدیریت و فرماندهی لشگر سخنی حکیمانه دارد و می گوید:

" شایسته است که در فرمانده لشگر ده خصلت از اخلاق حیوانات وجود داشته باشد:

جرأت شیر، و حملة خوک، و مکر روباه، و شکیبائی سگ برزخم، و شبیخون زدن گرگ، و نگهبانی کلنک (کرکی) ، و سخاوت خروس ، و مهرمانی مرغ بر جوجه ، و پرهیز کلاغ ، و چاقی تعرو. "

" خلاصه در مکتب اسلام هدف اصلی حسن خلق ، اطاعت اوامر الهی ، اداء تکلیف دینی ، و جلب رضای پروردگار است. نتایج معنوی اخلاق حمیده ، تکامل روح ، پاکی فکر ، تعالی معنوی ، غلبه بر هوای نفس ، تخلق بفضائل ، و نیل برستگاری ابدی است. و فوائد دنیوی آن گسترش دوستی ، حسن روابط اجتماعی ، کسب محبوبیت ، افزایش سود مادی و رفاه آسایش زندگی است. برعکس سوء خلق برای بشر، تیره روزی و بدبختی ببار می آورد و آدمی را از سعادت مادّی و معنوی باز می دارد."

برای اینکه مسائل اخلاقی مدیریت را مشخص کنیم به بخشی از آندسته که دارای اهمیتی بیشتر هستند اشاره نموده و هر یک از آنها را با توضیحی مختصر فهرست می نمائیم:

1- پوشش عیبها

انسانهای شاغل در یک مجموعه ، دارای روحیات و استعدادهای متفاوتی هستند فردی دارای ذوق و ابتکار و شخصی بی بهره از خلاقیت و استعداد ، جمعی کندتر و دسته ای تندتر، انسانی دلسوز و همکاری بی تفاوت ... که همة این تفاوتها و خصلتها بخاطر عوامل گوناگونی است که جای بحث آن در اینجا نیست ، ولی می توان گفت که یکی از عوامل مؤثر در این تفاوتها ، تربیت و شیوه های تربیتی است که موجبات بروز و ظهور خصلتهای مثبت و منفی را در انسان بوجودمی آورد.

کمبودهای تربیتی ، و نارسائیهای فرهنگی ، بسیاری از نواقص و زشتیها را در افراد موجبمی شوند که جبران خسارتهای ناشی از آن بسادگی میسر نخواهد بود و صد البته مدیر در حدّ امکان و مسئولیتش باید جلو نفوذ نقصها و سرایت زشتیها را بگیرد ولی آنچه که قابل دقت می باشد اینست که شیوة برخورد مدیریت با عیبها و نقصها چگونه باید باشد؟

مدیر می تواند در برخورد با عیبها از شیوه هائی استفاده کند که هم نقصها برطرف گردد و گامی در جهت سازندگی انسانها برداشته شود و از طرفی هم به نشاط محیط کار آسیبی نرسد که در اینجا بچند شیوه بطور مختصر اشاره می شود:

مدیر باید از برملا کردن عیوب همکاران خود که موجبات شکستن روحیه و شخصیت آنان است جداٌ خودداری کند، زیرا افشای نقصها و شکستن روحیه ها نه تنها در بسیاری از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اخلاق مدیریت اسلامی 32 ص

اخلاق - 25 ص ورد

اختصاصی از فایلکو اخلاق - 25 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق - 25 ص ورد


اخلاق - 25 ص ورد

مقدمه ……………………………………………………………………………….1

تعریف اخلاق …………………………………………………………………….3

موضوع ، فایده و اهمیت علم اخلاق ………………………………………4

لزوم دین اخلاق ………………...……………………………………………….5

شناخت فضائل و رذائل اخلاق از دیدگاه قرآن ……………...………12

مقایسه مکتب اخلاق با دیگر مکاتب از نظر اسلام ………………….16

 

 

 

 

 

            مقدمه

        انسان در همه دورانهای زندگی بشری اسیر و گرفتار زندگی سرشار از نکبت غفلتی بوده است و منتهی در هر دوره از دورانهای زنگی بشر ، در این دنیای پر از نکبت و غفلت این مسئله ابعاد مخصوصی داشته و چهره مشخص خود را نشان داده ، که شاید با دورانهای دیگر متفاوت بوده است . ولی به هر حال آنچه بصورت تغییر ناپذیر تا امروز دوام یافته همان اساس غظت و نکبت در این دنیای فانی است که در هیچ دوره ای ، جهان بشری از آن پاک و مبری نبوده است . درباره چنین دنیایی که در ادوار گوناگون بر دنیا حاکم است رسوا در کلامی مقدس و پیامبرانه چنین می فرمایند:

        «هیچ روزی طلوع نمی کند و هیچ شبی پدید نمی آید ، که دو فرشته آسمانی از فراز آسمان به افق زندگی انسانها نگاه ندوزند و با چهار تعبیر متوالی و به هم پیوسته درباره انسان و زندگی تاسف بارش با یکدیگر سخن نگویند . آری این دو فرشته هر روز و شب از آسمان به زمین می نگرند و با چهار تعبیر تاسف آلود و آمیخته به حسرت و اندوه درباره انسان ، با یکدیگر مکالمه می کنند .

       یکی از آن دو فرشته می گوید : کاش خداوند متعال این انسانها را نمی آفرید .

        فرشته دوم نگاهی به فرشته اول کرده می گوید : حال که پروردگار اینان را آفریده است کاش می فهمیدند کمال آنان در چیست و چه زندگی جاویدی در انتظارشان است .

        فرشته اول بار دیگر به سخن می آید و می گوید : یعنی حال که خدای تعالی این انسانها را آفریده ولی هدف و غایت آفرینش و راز کمال انسان برای آنان روشن نشده است ، کاش به همان مقدار از اعمال نیکی که بدان معرفت و آشنایی دارند عمل می کردند .

       فرشته دوم چهارمین تعبیر را درباره موجود انسان بدین گونه بیان می کند : حال که این انسانها و این همه سرمایه های بی مانندی که خداوند متعال به آنان عنایت کرده طرفی نبسته و سودی نبرده اند و در مسیر استفاده از آن به ورطه گمراهی افتاده اند ، کاش حد اقل از این اعمال غیر انسانی و فضاحت بار ، توبه می کردند و از این اعمال زشت و ننگین به راه راست باز می گشتند و این دو فرشته در حقیقت بیانی از همان رمز روح تابناک رسول است و پیامبر اکرم می خواهد با این بیان به انسانها هشدار دهد و آگاهشان سازد که دارای چه سرمایه غیبی عظیمی هستند . این سرمایه عظیم که همان اخلاق حسنه است می تواند آدمی را خلیفه خدا در جهان آفرینش قرار دهد .

 

تعریف اخلاق :


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق - 25 ص ورد

حکومت و اخلاق از دیدگاه امام علی علیه السلام - 48 ص ورد

اختصاصی از فایلکو حکومت و اخلاق از دیدگاه امام علی علیه السلام - 48 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حکومت و اخلاق از دیدگاه امام علی علیه السلام - 48 ص ورد


حکومت و اخلاق از دیدگاه امام علی علیه السلام - 48 ص ورد

حکومت و اخلاق از دیدگاه امام علی علیه السلام

 

امام على(ع)، کارگزاران حکومت و راهکارهاى اصلاحات

یکى از برنامه‏هاى اصلاحى حضرت على(ع) در دوره زمامدارى، گماشتن نیروهاى شایسته، کارآمد و صالح در مصادر امور حکومت بود. زیرا استقرار و دوام حکومت به ویژه با شاخصه‏هاى دیندارى و عدالت، بدون کارگزاران شایسته عملى نخواهد بود. از این‏رو، یکى از مقوله‏هاى مهم و مورد توجه جدى امام على(ع)، کارگزاران حکومت بود.

چگونگى گزینش و انتخاب این نیروها در مناصب گوناگون سیاسى، نظامى، مالى، قضایى و ادارى، آشنا نمودن آنان با دستورالعمل‏هاى مدیریتى، شیوه زمامدارى و رفتار با مردم، و نظارت بر عملکرد و مدیریت آنان به منظور حسن اجراى امور که به تأمین امنیت جامعه، رضایت عمومى مردم، استحکام و ثبات حکومت منجر گردد، از مسایلى است که امام(ع) بدان‏ها پرداخته است.
حضرت(ع) با این مبانى نظرى سعى داشت تا مدلى از نظام مدیریت اسلامى را در زمان خویش اجرا نماید و براى آینده مسلمانان نیز معیارهاى لازم و اصول کلى را ارائه دهد. در این مقاله کوشش مى‏شود تا برنامه‏هاى اصلاحى امام على(ع) در باره کارگزاران حکومت، به ویژه مواردى چون معیارهاى انتخاب، توصیه‏ها و رهنمودهاى مدیریتى، و سیاست‏هاى نظارتى و مراقبتى ایشان تحلیل و تبیین گردد.

مقدمه

یکى از اصول مهم اندیشه حضرت على(ع)، لزوم استقرار حکومت براى انتظام امور مردم و سامان یافتن نظام اجتماعى است. زیرا برقرارى امنیت داخلى، توازن اجتماعى و نظم،وصول بودجه عمومى، جلوگیرى از هرج و مرج و دفع فساد، جنگیدن با دشمنان ومتجاوزان، فعالیت دستگاه قضایى و اجراى احکام و مقررات قانونى، از امورى است که‏جز با تشکیل حکومت میسر نخواهد گشت و در سخنان امام على(ع) به این مهم اشاره شده است.

ایشان هنگامى که سخن خوارج را که مى‏گفتند: «لا حُکْمَ اِلّا للَّه»، شنید، فرمود:
«سخن خوارج سخن حقى است که از آن اراده باطل مى‏شود ... مردم چاره‏اى ندارند جز اینکه زمامدارى داشته باشند، چه نیکوکار یا بدکار. مؤمن در امارت و حکومت او (حاکم نیکوکار) به طاعت مشغول است، و کافر بهره خود را مى‏یابد، و با قدرت او، بودجه عمومى جمع‏آورى و با دشمن پیکار شود، امنیت راه‏ها تضمین گردد و حق ضعیف از قوى گرفته شود تا خوبان براحتى زندگى کنند و مردم از شرّ فاجران آسوده گردند.»[1]

مواردى که در سخن حضرت آمده از ضرورى‏ترین نیازهاى هر اجتماعى است که باید به وسیله نظام حکومت برآورده شود. بنابراین، نیاز به حکومت، از بدیهى‏ترین امورى است که‏عقل فطرى بدان حکم مى‏کند. این امر، به گروهى از انسان‏ها یا زمانى خاص بستگى ندارد،بلکه در همه زمان‏ها نیاز به زمامدار و تشکیلاتى که جامعه را اداره نماید، وجود داشته است و دارد.
اما حکومت مورد نظر امام على(ع) از سه شاخصه مهم «دیندارى»، «عدالت» و «مردمدارى» برخوردار است. تحقق عینى و عملى این شاخصه‏ها در جامعه، به وجود زمامداران و کارگزاران صالح و شایسته بستگى دارد. اگر رهبر و پیشواى جامعه در صراط حق بود و بر معیارهاى دینى رفتار کرد، یعنى مبانى نظرى و فعل سیاسى او منطبق با اصول شریعت و احکام دین بود، و کارگزاران او در مسؤولیت‏هاى گوناگون از صلاحیت اعتقادى و عملى لازم و رفتار شایسته با مردم برخوردار بودند، و مردم نیز با نصایح و ارشادات او، به وظایف و تکالیف خود در برابر زمامداران و مدیران رفتار نمودند، سلامت جامعه در یک توازن اجتماعى و هماهنگى ارکان مختلف، تأمین خواهد شد.
از آنجا که امام على(ع) به عدالت اجتماعى در حکومت اهتمام جدى داشت، یکى از راهکارهاى عملى تحقق آن را، گزینش کارگزاران و مدیران شایسته در امور مى‏دانست. علاوه بر صلاحیت و شایستگى زمامدار و پیشواى اصلى جامعه، کارگزاران و عاملان او در مناصب گوناگون نیز باید از شایستگى لازم برخوردار باشند. از این‏رو، آن حضرت که قبل از تصدى خلافت مسلمانان، نسبت به کارگزاران ناصالح در رأس امور ناخرسند بود و به ویژه خلیفه عثمان را از خطرات و سوء رفتار عاملانش اندرز مى‏داد، آنگاه که امر پیشوایى مردم را بر عهده گرفت، یکى از برنامه‏هاى اصلاحى‏اش، برکنارى والیان فاسد و گماشتن نیروهاى شایسته، مطمئن و باتقوا به جاى آنها بود.
او علاوه بر اینکه در انتخاب کارگزاران از جنبه صلاحیتى و مدیریتى حساسیت نشان مى‏داد، نظارت خاصى را نیز بر اعمال آنها، در زمانى که متصدى امور بودند، به کار مى‏بست. به تخلفات آنها به سرعت رسیدگى مى‏نمود و ایشان را نسبت به عملکرد نادرست بازخواست، سرزنش و توبیخ مى‏کرد. قبل از اعزام والیان به شهرها، در باره چگونگى رفتار و سلوک آنها با مردم و مشى والى‏گرى، سفارش‏ها و توصیه‏هاى لازم را به ایشان مى‏نمود و در نامه‏هایى که به عاملان خود مى‏نگاشت آیین مدیریت اسلامى را براى آنها تبیین مى‏کرد.

نمونه مفصل این دستورالعمل در نامه پنجاه و سوم نهج‏البلاغه معروف به «عهدنامه مالک اشتر» آمده که منشورى است از شیوه حکومت‏دارى امیرالمؤمنین و روح این فرمان بر اساس «عدالت اسلامى» قرار دارد. بیش از سى نامه از هفتاد و نه نامه حضرت امیر در نهج‏البلاغه به کارگزارانى نوشته شده که از جانب او در شهرهاى مختلف به کار گماشته شده بودند، از قبیل فرمانداران، مرزداران، فرماندهان سپاه، مأموران خراج و زکات و سایر کارگزاران.

با ملاحظه متن نامه‏ها، به خوبى مى‏توان دریافت که ایشان چگونه به امور مردم و امنیت‏آنها اهتمام داشته و از اینکه عاملان او در حوزه اختیار خود مرتکب خطا و انحراف‏شوند نگرانى داشته است. زیرا از نظر وى، «بزرگترین خیانت، خیانت به امت است»[2] و همت آن امام بر آن بود تا مردم در حکومت او از ناحیه کارگزاران و مسؤولان امور در امنیت به سر ببرند.

امام على(ع) در الگوى مدیریتى خود، چند اصل مهم را رعایت مى‏نموده است:
1. انتخاب کارگزاران و مدیران حکومت بر اساس معیارهاى صلاحیتى و ارزشى‏
2. اصل قرار دادن لیاقت‏ها، شایستگى‏ها و توانایى‏ها در واگذارى مسؤولیت به کارگزاران و عدم دخالت روابط شخصى و خویشاوندگرایى (نفى دودمان‏گرایى و اشرافیت‏سالارى)
3. برخوردارى از دستورالعمل جامع مدیریتى (داشتن پشتوانه نظرى و معرفتى مدیریت وحکومت)
4. تبیین وظایف و تکالیف رهبرى، کارگزاران و مردم نسبت به یکدیگر
5. اهتمام به انطباق قول با عمل در رفتار خود به منظور تأثیرگذارى فرامین بر عاملان حکومت و مردم (هماهنگى مبانى اندیشه‏اى با فعل سیاسى)

  1. ارائه توصیه‏ها و رهنمودهاى لازم به کارگزاران حکومتى هنگام پذیرش مسؤولیت‏
    7. نظارت و مواظبت دقیق بر رفتار و عملکرد مدیران، حتى شیوه زندگى آنان‏
    8. سیاست تشویق و توبیخ عاملان حکومت به منظور اجراى عدالت و جلوگیرى از بروز انحراف و ظلم و ستم در جامعه.

با دقت در سخنان ارزشمند ایشان مى‏توان به تبیین این اصول، به ویژه معیارهاى انتخاب کارگزاران حکومت، دستورالعمل‏ها و توصیه‏ها در رفتار و اخلاق اجتماعى کارگزاران با مردم، سیاست‏هاى نظارتى بر عملکرد و شیوه مدیریت کارگزاران، پرداخت.

 


دانلود با لینک مستقیم


حکومت و اخلاق از دیدگاه امام علی علیه السلام - 48 ص ورد

اخلاق پزشکی 15ص

اختصاصی از فایلکو اخلاق پزشکی 15ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اخلاق پزشکی

نگاه اجمالی

مکارم اخلاقی وجه امتیاز و شرافت انسان است. ارزش هر انسان بستگی به انصاف و آراستگی او به سجایا و اخلاق حسنه دارد. هدف و فلسفه بعثت پیامبران الهی نیز تکامل اخلاقی بشری بوده است. حاکمیت اخلاق کریمه در جوامع انسانی نیز نشانه تعالی و تمدن واقعی آن جامعه تلقی می‌شود.

پیشرفتهای علمی بشری زمانی برای نوع بشر مفید و ثمربخش است که از پشتوانه اخلاقی برخوردار باشد. علم و تخصص بدون بهره‌مندی از اخلاقیات پاسخگوی نیازهای فطری بشر نبوده و گاهی نقض غرض است، زیرا هر نوع پیشرفت باید دارای جهت و هدف باشد و اخلاق به پیشرفت علمی جهت و هدف می‌بخشد. پیشرفت علمی عاری از مکارم و سجایای اخلاقی حرکت در تاریکی است. اخلاق چراغ هدایت هر حرکت محسوب می‌شود.

اخلاق در پزشکی

در عرصه پزشکی نیز این حکم صادق است و اساسا حرکت طب بر محور اخلاق بوده و پایه‌های آن بر مبانی اخلاقی استوار است. کوشش برای نجات جان انسانها و اعاده حیات و سلامت به آنان و درمان بیماریها و تشقی و تسکین آلام دردمندان و تلاش در بقای نسل و سالم سازی محیط انسانی خود از ارزشهای اخلاقی است.

اگر تکاپو و مساعی متصدیان امور پزشکی برای دستیابی و نیل به اهداف مقدس فوق باشد، خدمات ارزنده آنان جنبه عبادی به خود می‌گیرد و زیباترین کمالات اخلاقی به منصه ظهور می‌رسد، زیرا عالی‌ترین تظاهر عواطف بشری ، چون تعهد ، علم و تخصص ، فداکاری و ایثار ، نجات ، التیام و آرام بخشی و عشق و دلسوزی در این نوع خدمات پزشکی متبلور است.

جلوه‌گاه اخلاق در منظر پزشکی

جلوه‌گاه این کرامت اخلاقی در دنیای پزشکی در مرحله حساس و سرنوشت‌ساز برخورد پزشک با بیمار است. هر قدر این برخورد انسانی ، اخلاقی ، عاطفی و صمیمانه ، شکوهمند و شرافتمندانه و احترام آمیز باشد، حصول آرمانهای مقدس پزشکی و امنیت روانی و جسمی بیمار و رضایت خاطر او و اطرافیانش قطعی‌تر خواهد بود.

عواقب عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی

ممکن است پزشک از دیدگاه علمی و فنی به وظیفه خود عمل و حتی بیمار را معالجه نماید. لیکن عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی و انسانی در برخورد با بیمار او را از هدف عالی پزشکی دور کند و کوچکترین غفلت ، مسامحه و لغزش از موازین اخلاقی و وجدانی و بی‌حرمتی نسبت به شخصیت بیمار و اطرافیان او سبب عدم امنیت خاطر ، دل‌شکستگی ، آشفتگی و تکدر روحی بیمار و سلب اعتماد او از پزشک معالج گردد.

به نظر می‌رسد این مهم ، یعنی نحوه برخورد پزشکان با بیماران ، می‌بایست سرلوحه خدمات پزشکی قرار گیرد تا از رهگذر این اصول به اهداف متعالی پزشکی که نجات جان و مداوا و حفظ حیات و سلامت آنان و ایجاد امنیت جسمی و روانی افراد جامعه و جلب رضایت مردم و لازمه رضایت خالق است، محقق گردد.

اخلاق پزشکی در ایران

این مقدمه بر شما روشن می شود که من طرفدار اخلاق نوع سوم هستم. به نظر می آید خدمتی که فلاسفه اخلاق می توانند به پزشکی بکنند کمتر است تا خدمتی که پزشکان و البته بیماران می توانند به فلسفه اخلاق بکنند.

یکی از جنبه های اصلی اخلاق پزشکی این است که ما عاقبت می توانیم بر مسأله حساسی انگشت بگذاریم که به زندگی کردن و زیستن در این جهان مربوط می شود. بنا به اخلاق من که چنین زندگی می کنم و در این شرایط تاریخی زندگی می کنم، آگاهی از مرگ، امر حیاتی است.

من نمی توانم به زندگی ام معنی بدهم مگر آنکه مرگ آگاه باشم، مگر اینکه بدانم خواهم مرد، مگر اینکه تا حدودی نوعش را هم انتخاب کنم. در نتیجه برای یک آدم حتی خودکشی می تواند موجه باشد. از نظر یک آدم، اگر پزشک به او دروغ بگوید، یا بیمار را آگاه نکند که در معرض مرگ فوری است، عمل غیر اخلاقی انجام داده است، ولی از نظر یک آدم دیگر شاید چنین نباشد.

او ممکن است از پزشکش حتی انتظار شنیدن حقیقت را نداشته باشد. پزشک نمی تواند از یک اصل همگانی حقیقت گویی تبعیت کند و نمی کند. پزشک نمی داند که به بیمارش می تواند راست بگوید یا نه.

بسیاری از آدم ها مثل من ادعا می کنند که از مرگ نمی ترسند و دلشان می خواهد بدانند که کی می میرند، اما وقتی به آنها می گویی که سرطان داری و بزودی خواهی مرد، از هم می پاشند. این باعث می شود که پزشکان خود به خود جنبه های خاص را در نظر بگیرند و عام بودن فلسفه اخلاق نزد آنها کم رنگ شود.

در عرض چهار پنج سال گذشته دعوایی بین نویسندگان فلسفه اخلاق و کسانی که در پزشکی کار می کنند درگیر شده که کدام اینها بر دیگری حاکم است؛ زیست اخلاق یعنی بایوایتک ( Bioethics ) یا اخلاق پزشکی؟

اصل داستان این است که ما با هر دو رو بروییم و باید بتوانیم هم اینها را از هم متمایز کنیم و هم حلقه های ارتباطی شان را پیدا کنیم. در دو سه دهه اخیر مسائل عظیمی در زمینه زیست اخلاق یا اخلاق علوم زیستی، اخلاقی که به خاطر پیشرفت علوم زیستی پدید آمده، پیش روی ما قرار گرفته است.

به نظر می آید ما دو انقلاب بزرگ زیست شناسی را در قرن بیستم از سر گذرانده ایم. یکی در دهه ۳۰ که به کشف پنی سیلین منجر شد که انبوهی از بیماری های عفونی را درمان کرد.

انقلاب دوم که خیلی وسیع تر است در دهه ۸۰ و ۹۰ اتفاق افتاد و آن پیشرفت عظیم ژنتیک بود. پیشرفتی که تأثیر آن بر زندگی تک تک آدم ها محسوس است. از ساده ترین امور مثل یک عمل جراحی زیبایی، تا پیچیده ترین امور مثل انتخاب جنسیت جنینی که قرار است متولد شود؛ و دست بردن در ژن ها، که به نظر می آید در یکی دو دهه بعد انجام خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق پزشکی 15ص

تحقیق در مورد تحقیق درباره ی ازدواج آسان در پرتو اخلاق اسلامی

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد تحقیق درباره ی ازدواج آسان در پرتو اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

ازدواج آسان در پرتو اخلاق اسلامی

مقدمه:

اخلاق اسلامی یکی از حوزه‏های سه‏گانه دین است که بسیاری از معارف اسلامی را شامل می‏شود و رفتار انسان را با معیارهای الهی میزان می‏سازد و انسان را در تمام کارها و صفات به سوی الهی شدن رهنمون می‏شود.

اگر دامنه اخلاق اسلامی به ازدواج کشیده شود، بسیاری از مشکلات به برکت خُلق ملکوتی برطرف می‏گردد و با ازدواج اسلامی به جای مشکل، برکت پیدا می‏شود و مبارک‏ترین اتفاق زندگی پدید می‏آید.

ازدواج در دوران کنونی

آنچه در این عصر شاهد آن هستیم، این است که آثار سستی باورها، به بهانه‏های مختلف و در جلوه‏های گوناگون خود را نشان می‏دهد. برخی تحصیل را مقدمه شغل و شغل را مقدمه روزی می‏دانند و بهترین مقطع زندگی (جوانی) را فدای مقدمات روزی می‏سازند و پس از خزان جوانی، تصمیم به ازدواج آسان می‏گیرند!

تأخیر در ازدواج، از سستی اعتقاد به وعده‏های الهی ریشه می‏گیرد که لازم است از منظر اسلام بررسی شود.

وعده‏های الهی درباره ازدواج

خداوند در دو آیه قرآن درباره یاری و رزق، به ویژه برای مسئله ازدواج وعده داده است:

فَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدوُنَ نِکاحا حَتّی یغنیهم الله من فضله.

آنها که ازدواج را نمی‏یابند، (و نه این‏که خود نمی‏خواهند) عفت پیش گیرند تا خدا آنان را از فضل خود بی‏نیاز کند. (نور: 33)

بنا بر نظر مفسران، مراد از تحقق نیافتن نکاح در آیه آمده، نداشتن تمکن و توان مالی برای تهیه جهیزیه و نفقه است که خداوند به زیبایی، مؤمنان را وعده فرموده است از فقر نترسند که خدا ایشان را بی‏نیاز می‏کند و وسعت و رزق می‏دهد و سپس وعده خود را با جمله «والله واسع علیم» تأکید می‏کند.

در آیه دیگر می‏فرماید: «وانکحوا الایمی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقراء یغنیهم اللّه‏ من فضله و الله واسع علیم. (نور: 32)

در تفسیر این آیه نوشته‏اند: در این آیات، به یکی دیگر از مهم‏ترین راه‏های مبارزه با فحشا که ازدواجِ ساده و آسان، و بی‏ریا و بی‏تکلف است، اشاره شده ... و از آنجا که یک عذر تقریبا عمومی و بهانه همگانی برای فرار از ازدواج و تشکیل خانواده؛ مسئله فقر و نداشتن امکانات مالی است، قرآن به پاسخ آن می‏پردازد و می‏فرماید: از فقر و تنگ‏دستی آنها نگران نباشید و در ازدواجشان بکوشید؛ چرا که اگر فقیر و تنگ‏دست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی‏نیاز می‏سازد. و خداوند بر چنین کاری قادر است، چرا که واسع و علیم است.

امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید:

من ترک التزویج مخافة الفقر فقد اساء الظن باللّه‏ عزوجلّ یقول: ان یکونوا فقراء یغنیهم الله من فضله.

هر کس از ترس فقر ازدواج را ترک کند، پس به خدا گمان بد برده است؛ چون خداوند می‏فرماید: اگر فقیر باشند، خداوند از فضل خویش آنان را بی‏نیاز می‏کند.

برکت توکل

یکی از بحث‏های مهم علم اخلاق، توکل و تفویض است. توکل یعنی وکیل گرفتن خدا در کارها.

و تفویض؛ یعنی واگذار کردن اداره خویش و کار خود به خدا.

توکل و تفویض در همه عرصه‏های زندگی یک مسلمان لازم است و در امر ازدواج نیز باعث می‏شود به جای ترس از آینده مبهم، به محکم‏ترین پناه و تکیه‏گاه دل بسپاریم که «و علی الله فلیتوکل المتوکلون؛ بر خدا توکل می‏کنند توکل کنندگان.» (ذاریات: 58) و به جای فکر روزی و غم اقتصادی، به امید روزی دهنده صاحب قوت متین باشیم. (ابراهیم: 12) و بیش از آنچه به خود و جیب و کیف و دارایی و شغل خویش اعتماد کنیم، بر قدرت لایزال وخزاین بی‏انتهای الهی اطمینان کنیم.

برکت ازدواج

امام صادق علیه‏السلام فرمود: «اکثر الخیر فی النساء؛ بیشتر خیر در زن‏هاست.» روزی، یکی از آن خیرهاست و فرزند صالح، زندگی طیب و... از دیگر برکات ازدواج است.

پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «اِتَّخَذوا الاَهْلَ فَاِنَّهُ اَرْزَقُ لَکُم؛ برای خود اهل بگیرید که این کار برای شما روزی آورترین اقدام است.» پس به آنان که در پی پول برای تشکیل زندگی هستند، باید گفت که ازدواج کنید تا رزق و روزی الهی به جانب شما جاری شود؛ زیرا ازدواج خود، بهترین منبع خیر و برکت در زندگی است.

پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در جای دیگر می‏فرمایند: «تزوجوا النساء فانهن یأتین بالمال؛ با زن‏ها ازدواج کنید که آنها مال آور هستند».

در این حدیث شریف، زن‏ها و ازدواج با آنان را، راه رسیدن به مال دانسته‏اند. در حالی که، جوانان ما دوری از زن و پرهیز از ازدواج را شرط رسیدن به مال می‏دانند و تا مرز پیری، از رسیدن به مال و زن هر دو، محروم می‏مانند! و این تاوان بدگمانی به خدا و وعده او و ضعف اعتقاد به گفتار بزرگان دینی و عقاید مذهبی است.

در سایه توکل و تفویض و خوش گمانی به خداوند، انسان مؤمن به موقع تصمیم به ازدواج می‏گیرد، از فساد می‏رهد و خود را در حصار محکم ازدواج حفظ می‏کند و به سازندگی روحی بر اثر ازدواج نایل می‏شود. در زمان مناسب تربیت بچه‏ها را به عهده می‏گیرد و با نشاط کافی مشکلات طبیعی ازدواج و تربیت فرزند را حل می‏کند و به آثار آن، که زندگی سالم و فرزند صالح است دست می‏یابد.

منشأ اخلاقی سخت‏گیری‏ها

دومین مانع ازدواج آسان را شاید بتوان سخت‏گیری دانست. معمولاً سخت‏گیری‏ها بیشتر در موارد مهریه، مسکن، شغل و مدرک صورت می‏گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تحقیق درباره ی ازدواج آسان در پرتو اخلاق اسلامی