فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره نبوغ نظامی امام علی(ع) 154 ص

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره نبوغ نظامی امام علی(ع) 154 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 194

 

نبوغ نظامی امام علی(ع)

مقدمه دفتر

باسمه تعالى)جنگ و جهاد( موضوع بحث کتاب حاضر مى باشد که با نگرشى بر نهج البلاغه به رشته تحریر درآمده است .در این کتاب ابتدا درباره جهاد، و مطالبى پیرامون آن بحث مى شود و پس از اثبات و بیان فضیلت آن نمودى از روش جنگ و جهاد در اسلام ارائه مى شود.آیات و روایات زیادى زینت بخش مطالب کتاب گردیده و مورد استشهاد مؤ لف مى باشد.امید آن است که با زنده نگه داشتن این حکم الهى ، مجد و عظمت از دست رفته اسلام و مسلمین بدانان باز گردانده شود، قانون هاى ساختگى از بین برود و قرآن حاکم مطلق گردد. مقدمهکلمه)جنگ ( از جمله واژه هایى است که در زوایاى دل و اعماق قلب انسان نسبت به آن تنفر و انزجار وجود دارد، زیرا در بیشتر موارد)جنگ ( وسیله از پا در آوردن رقیب ، رسیدن به قدرت ، انتقام جوئى ، اشباع غریزه شهرت طلبى ، کسب مدال قهرمانى ، توسعه خاک ، کشور گشائى ، سیطره بر منابع زیر زمینى و رسیدن به اهداف شوم استعمارى و... بوده است .و گرنه)جنگ (اگر به جهت دفاع از عقیده ، وطن ، ناموس ، مال ، حمایت از مستضعفین و محرومین ، دفع متجاوز و رهائى از زیر سلطه استعمار و بیگانگان و... باشد، نه تنها مبغوض نیست که قابل ستایش است ، زیرا نهائى ترین راهى که عزت ، شرف و استقلال یک ملت را بیمه مى نماید و انسان در راه مانده را به هدف و مقصد مى رساند، و جامعه شکست خورده را به پیروزى سوق مى دهد)جنگ ( است .و چه بسا که)جنگ ( یک تکلیف مى گردد و مصداق )کتب علیکم القتال ( مى شود، زیرا تنها بدین وسیله است که مى توان جامعه را از تباهى و فساد باز داشت که )و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض ‍ لفسدت الارض (در همین موادر صدق مى نماید.و گاهى اگر)جنگ ( نباشد آثار دین ، مساجد، عبادتگاه ها و پرستشگاه ها و... از بین مى رود، وضعى پیش مى آید که )و لولا دفع الله الناس ‍ بعضهم ببعض لهدمت صوامع و ببع و صلوات و مساجد یذکرفیها اسم الله کثیرا( اگر خداوند بعضى از آنها را به وسیله بعضى دیگر رفع نکند دیرها، صومعه ها، معابد یهود و نصارى و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده مى شود ویران مى گردد) شاملش مى شود. و به فرموده بسیار جالب و رساى پیامبر بزرگوار اسلام (صلى الله علیه و آله ) بعضى از افراد گمراه و اشخاص فاسد، خائن ، ستمگر و جنایتکار، تنها راه اصلاحش شمشیر و اسلحه است :)و من الناس من لا یصلحه الا السیف (یک دسته از مردم جز به وسیله شمشیر اصلاح نمى شوند.سخنان یکى از فلاسفه این است که :من یکى از نیرومندترین نمایش هاى تکامل نوع بشر راا در تاءثیر و نفوذى که جنگ در اخلاق و طبع ملت مى بخشد مشاهده مى نمایم .و فیلسوف مشهور جهانه )افلاطون ( مى گوید:بدون جنگ قریحه عالى انسانى نمو نمى کند، اگر چه جنگ خوب نیست ولى ممکن است لازم باشد. و این مطلب عده اى که جنگ باعث رشد معنوى خواهد شد، قرآن نیز تایید مى فرماید وقتى که مسلمان هاى صدر اسلام جنگ احزاب را دیدند، سبب فزونى ایمان و عامل بیشتر تسلیم فرمان خدا شدن آنها گردید:)و لما رء المؤ منون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و مازادهم الا ایمانا و تسلیما(.و چون مؤ منان احزاب را دیدند گفتند: این همان وعده اى است که خدا و رسولش به ما داد و خدا و رسولش راست گفتند، و از دیدن احزاب جز بیشتر شدن ایمان و تسلیم بهره اى نگرفتند.با توجه به این ثمرات)جنگ ( است که امام خمینى (روحى فداه ) مى فرماید:آن مذهبى که جنگ در آن نیست ناقص است ، اگر باشد. پس)جنگ ( یک پدیده مثبت و گره گشا نیز هست ، از این رو بایست شیوه و فنون)جنگ ( را دانست که به مثابه خود جنگ ، تاکتیکهاى جنگى در )جنگ ( دخیل و مؤ ثر و از اهمیت برخوردار است .چنانچه مى دانید)نهج البلاغه ( قسمتى و بخشى از خطابه ها، نامه ها، و کلمات قصار امیرالمؤ منین على علیه السلام است که به حق تالى تلو قرآن یا به عبارت دیگر: مادون کلام خالق و مافوق کلام مخلوق (به استثناى احادیث پیامبر) مى باشد، و حتما اگر کسى بخواهد تحقیق و بررسى نماید در هر زمینه اى و در هر مطلبى که نیاز به کمک داشته باشد، )نهج البلاغه ( رهنمائى و یارى خواهد نمود.همانگونه که از قرآن (این معجزه جاودانه پیامبر) هر دانشمند و صاحب اندیشه اى مى تواند براى مراد و مقصودش مطالب جالب ، سودمند، مفید و بکر تهیه نماید، و هر چه چرخ زمان به جلو مى رود و در روند حرکتش به پیش مى شتابد نمى تواند از میزان هدایت و ارشاد قرآن بکاهد و به همان اندازه اى که براى مردم دوران پیامبر و صدر اسلام گره گشا بود، به میزان پیشرفت رهنمائى هائى این کتاب آسمانى افزایش یافته و همانگونه که در آن عصر در رشته ها و ابعاد گوناگون از قبیل : اخلاق ، فقه ، فلسفه ، بلاغت ، ادبیات ، هیئت ، تاریخ ، هندسه ، روانشناسى ، جامعه شناسى و زیست شناسى و... از این کتاب الهى درسهایى آموختند در این دوره نیز اگر بخواهند مى توانند بیاموزند، از نهج البلاغه نیز.نهج البلاغه از این سنخ و مقوله است که در موضوع هاى


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نبوغ نظامی امام علی(ع) 154 ص

دانلود تحقیق درمورد تاریخ از منظر علی(ع)

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق درمورد تاریخ از منظر علی(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

فرزندم ، اگر چه من به اندازه همه گذشتگان عمر نکرده ام ، با این حال در کارهای

آنان نگریستم و در اخبار آنان اندیشیدم و در آثارشان سیر نمودم ، به طوری که مانند

یکی از آنان گشته ام . بلکه از آن نظر که اطلاع از عموم سر گذشتشان پیدا کردم ،

گویی با همه آن مردم از اولین تا آخرین افراد آنان زندگی کرده ام و صاف آن را از

تیره اش و نفع آن را از ضررش شناختم .*

در مواردی متعدد از نهج البلاغه و قرآن مجید ، حاکمیت قانون د رهر دو قلمرو

حیات فردی و اجتماعی تصریح شده است . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه به

خوبی می توان فهمید که تحولات و رویدادهایی که در فرد و اجتماع به جریان می افتد ، تصادفی و بی علت و به عبارت کلی تر خارج از قانون نیست . از آیات قرآنی و جملات نهج البلاغه این معنی را می توان به عنوان یک حقیقت پذیرفت که واقعیت چنان نیست که انسان ها، حتی دیگر جانداران و موجودات بی جان ، به حال خود رها شده باشند و در مجرای هستی ، هیچ چیز شرط هیچ چیز نبوده باشد .

یک انسان ، حتی با حداقل آگاهی، می داند که اگر بخواهد گرسنگی خود را مرتفع کند ، حتماً باید غذا بخورد . او نمی تواند کاری انجام بدهد که اصلا ً گرسنه نشود و یا اگر گرسنه شد ، با خوابیدن یا راه رفتن خود را سیر کند ! یک انسان، حتی با حداقل آگاهی ، می داند که نمی تواند حتی به اندازه یک دقیقه ، در زمان رویارویی زمین با خورشید تغییری ایجاد کند . به عبارت جامع تر ، اگر در این جهانی که ما زندگی می کنیم ، یک حادثه ، اگر چه ناچیز ، مستثنی از قانون بوده باشد ، به دلیل پیوستگی شدیدی که در همه اجزای جهان ومیان روابط آنها وجود دارد ، در هر موقعیتی احتمال بروز هر حادثه ای ممکن خواهد بود . در این فرض، اگر حیات انسانی بتواند ادامه پیدا کند (که امکان پذیر نیست )، نه می تواند علمی به دست بیاورد و نه می تواند اراده ای داشته باشد ؛ بلکه به طور کلی هیچ حرکتی از انسان امکان پذیر نخواهد بود مگر آن چه که تصادفات پیش بیاورد!

توضیحی در رابطه موجودات و رویدادهای تاریخ بشری با انسان

چنان که در مبحث گذشته بیان کردیم ، خداوند سبحان، خالق جمیع موجودات و حرکات و روابط و رویدادها، در همه سطوح و ابعاد هستی است ، و هیچ احدی نمی تواند توانایی شرکت در خالقیت و فیض بخشی خداوندی را داشته باشد . در این مورد ، طبیعی است این مسئله پیش بیاید که پس انسان در به وجود آوردن شئون زندگی و تشکیل تاریخش چه کاره است ؟ آیا انسان در این صحنه هستی کاری انجام می دهد یا نقش او فقط نقش وسیله و آلت است ؟ در این مبحث ، بعضی از آیات مربوط به استناد کارهای آگاهانه و اختیاری بشر را به خود می آوریم :

« این ، برای آن است که خداوند نعمتی را که به قومی عطا فرماید ، آن را تغییر نمی دهد مگر این که وضع خودشان را تغییر بدهند . »*

« قطعاً خداوند وضع هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر این که آنان وضع خود را تغییر بدهند . »*

این دو آیه مبارکه ، با کمال صراحت ، انسان را در ساختن سرنوشت حیات خود و تشکیل اجزا و عناصر تاریخش دارای اختیار معرفی می کند . دلیل اجمال این سنت الهی ، برمبنای دادگری مطلق خداوند سبحان است . زیرا وضعی که در حیات یک انسان به وجود می آید ، خواه آن وضع کیفیتی مطلوب برای انسان بوده باشد و خواه نا مطلوب ، قطعاً یا خود او عوامل آن وضع را به وجود آورده است ، یا عوامل جبری بوده است که وضع مفروض را به وجود آورده است ، اگر قسم اول باشد ، یعنی خود او عوامل آن وضع را به وجود آورده باشد پس رضایت و آگاهی واختیار وی بوده است که وضع مطلوب یا نامطلوب را به وجود آورده است ، و بایستی نتایج آن را دریابد . یعنی انسان خود را در مجرای نوعی خاص از حیات قرار داده ، و کیفیت معینی از زندگی را برای خود برگزیده ، و خداوند سبحان ، بدون بخل و بی نیاز از همه چیز، وسایل طبیعی و عضلانی و استعدادهای گوناگون درونی را در اختیاراو گذاشته است تا بتواند کیفیتی را که برای حیات خود انتخاب کرده است ، به وجود بیاورد و آن را ادامه بدهد .

اگر خداوند سبحان کیفیت انتخاب شده به وسیله خود انسان را تغییر بدهد ، انسان گمان خواهد کرد ، بلکه با خدا احتجاج خواهد کرد که اگر من همان کیفیت را که برای حیات خودم انتخاب کردم ، در اختیار داشتم و خداوند آن را مطابق مشیت خود تغییر نمی داد ، من چنین و چنان می کردم وبا آن کیفیت برگزیده ، به رشد وکمال اعلا می رسیدم . آن چه مشیت خداوندی درباره خلقت انسان و حیات اوست ، قرار گرفتن وی در مسیر کمال با آگاهی و اختیار خود انسان است . هر کیفیتی را که آدمی برای حیات خود انتخاب کند ، آگاهی و اختیار و قدرتش را می تواند طوری به کار بیندازد که در مسیر کمال ، که هدف از خلقت اوست ، قرار بگیرد . لذا ، تغییر وضع انسان از کیفیتی به کیفتی دیگر ، علت مجوزی ندارد .

« و اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا می ورزیدند ، البته ما برای آنان برکاتی از آسمان و زمین باز می کردیم ، ولی آنان [انبیا و حق را ] تکذیب کردند و ما آنان را به جهت آن چه که می اندوختند ، گرفتار کردیم .»*

« وما چه بسا آبادی ها راکه شکستیم و از بین بردیم که ستمکار بودند .»*

این مضمون در سوره حج ، آیه ۴۸نیز آمده است .

« و چه بسا آبادی ها که زندگی آن ها فاسد شده بود [در زندگی خودکامگی و فساد به راه انداخته بودند]، هلاک کردیم .»*

« فساد در خشکی و دریا بروز کرد به جهت آن چه که مردم با اختیار خود اندوختند.»*

از این آیه شریفه و امثال آن در قرآن مجید ، به خوبی استفاده می شود که فساد در حیات انسان ، در هر نوعی که بوده باشد ، فقط به خود او مستند است ، نه به خدا ، و نه به وسایل و نیروها و استعدادهایی که خداوند در اختیار او قرار داده است .

تو درون چاه رفتستی ز کاخ

چه گنه دارد جهان های فراخ

مررسن را نیست جرمی ای عنود

چون تو را سودای سر بالا نبود


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد تاریخ از منظر علی(ع)

تحقیق در مورد اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

آموزشکده فنی و حرفه ای دخترانه سماء

موضوع:

اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

استاد:

سرکار خانم جهانشاهی

تهیه کننده:

الهام زمانی

اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

اسوه ای کامل

حضرت علی علیه السلام از زمان ظهور اسلام همواره در جبهه ی حقّ بود و رفتار و شجاعت و جوانمردی اش تصویری زیبا از اسلام را متجلّی می کرد. او جلوه ی واقعی و کامل حق به شمار می آید. در کردار، جهاد، ایثار، تقوا، پاسداری از اسلام، ستیز با شرک، و در دانش، ایمان و عمل صالح، عالی ترین نمونه از تربیت شدگان مکتب قرآن و رسول بود. حضرت علی علیه السلام از آغاز بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در راه حق مجاهده کرد و هیچ گاه برای هوای نفس و قدرت طلبی دست به شمشیر نبرد. او در تمام جنگ های صدر اسلام یک هدف را تعقیب می کرد و آن، ترویج دین اسلام و حاکم کردن اخلاق دینی بر اخلاق جاهلی بود.

یکی از زیباترین جلوه های انگیزه ی الهی حضرت، پیکار «خندق» است. در این جنگ سرنوشت ساز که پیروزی در آن برای هردو جبهه ی حق و باطل تعیین کننده ی مسیر آینده بود، حضرت با عمرو بن عَبْدُوَدّ، پهلوان نامدار دشمن، رو به رو شد. وقتی امام بر عمرو غلبه یافت، دشمن با انداختن آب دهان به وی اهانت کرد. حضرت او را رها ساخت و پس از مدتی به هلاکت رساند. امام در باره راز این عمل، فرمود:

«در آن لحظه عصبانی بودم و ترسیدم اگر او را به حال عصبانیت بکشم، کردارم از روی هوای نفس باشد نه به خاطر خدا. به همین جهت رهایش کردم و وقتی برخشم خویش غالب شدم، به او حمله بردم.»

حضرت در تمامی عرصه های زندگی، مظهر کامل عبودیت الهی بود. این امر در شخصیت سیاسی وی کاملاً آشکار است.

پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، ابوبکر به خلافت رسید. ابوسفیان که در پی فرصتی برای ایجاد فتنه در جامعه ی نوپای اسلامی بود، از امیرمؤمنان خواست خلافت ابوبکر را نپذیرد و گفت: «اگر بخواهم، زمین را از سرباز و اسب پر می کنم و خلافت را از او می ستانم.»1

حضرت علی علیه السلام که نیک می دانست ابوسفیان از غصب خلافت خشنود است، به او فرمود: «ای ابوسفیان! مؤمنان نسبت به یکدیگر خیرخواه اند، اما منافقان مردمی حیله گرند و به یکدیگر خیانت می کنند. اگرچه خانه ها و بدن هایشان به یکدیگر نزدیک باشند.»2

امام می دانست برای رسیدن به حقّ خود نباید به هر وسیله ای دست یازد؛ به همین دلیل، درخواست ابوسفیان را رد کرد3 و تا زمانی که مردم به او روی نیاوردند، هرگز برای کسب قدرت گام برنداشت.

در دوران خلافت خلفای سه گانه، حضرت هیچ اقدامی جهت تضعیف آنان انجام نداد، و همواره آنها را درتدبیر امور یاری کرد. بر اساس سیاست رایج در جوامع بشری، حضرت علی علیه السلام باید زمینه لازم برای رسیدن به قدرت را، حتی به بهای تضعیف خلفا، فراهم می آورد؛ اما او تنها رضا و عبودیت خداوند را در نظر داشت و هیچ گونه پیمان شکنی را، حتی با عالی ترین اهداف، مجاز نمی دانست. این در حالی است که حضرت همواره بر حقّ خویش در «خلافت» تأکید کرده و خلفای پیشین را نامشروع می داند.4 او حکومت را حقّ مسلّم خود دانسته ولی برای رسیدن بدان، هیچ روش نامشروعی را انتخاب نمی کند و حتی از دادن وعده ای که نتواند بدان وفا کند، می پرهیزید. امام از پایمال شدن حقّ خویش توسط خلفا ناراضی بود، اما برای تثبیت موقعیتش هرگز نخواست جایگاه خلفا را تضعیف کند. علاوه بر این، برای پشتیبانی از اسلام و تضمین تداوم آن، از هیچ کوششی دریغ نمی ورزید. این تلاش شامل گفتمان و مناظره با یهودیان و مسیحیان، راهنمایی و ارشاد خلفا در امر مملکت داری، قضاوت و داوری در دادخواهی های دشوار، بیان احکام دین و... بود.5

حضرت پس از مرگ عمر، در شورای شش نفری «انتخاب خلیفه» قرار گرفت. امام اصولاً این شورا را مشروع نمی دانست و از اینکه با مردانی چون عثمان و طلحه همپایه گردیده است، ناخرسند بود. وی در این باره می فرماید:

«شگفتا کسی که در زندگی می خواست خلافت را واگذارد، چون اجلش رسید، کوشید تا آن را به عقد دیگری در آورد... من آن مدت دراز را با شکیبایی به سر بردم، رنج بردم و خون دل خوردم. چون زندگانی او به سرآمد، گروهی را نامزد کرد و مرا در جمله ی آنان در آورد. خدا را چه شورایی! من از نخستین چه کم داشتم که مرا در پایه ی او نپنداشتند و در صف اینان داشتند، ناچار با آنان انباز، با گفتگوشان دمساز گشتم، اما یکی از کینه راهی گزید و دیگری داماد خود را بهتر دید، این دوخت و آن برید، تا سومین به مقصود رسید.»6

با وجود این نارضایتی، باز هم درستی و راستی را فدای قدرت طلبی نکرد. عبدالرّحمان بن عوف به او گفت: با تو بیعت می کنم که طبق کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و روش ابوبکر و عمر با مردم رفتار کنی. حضرت فرمود: «می پذیرم، ولی طبق کتاب خدا و سنّت پیامبر و آنچه خود می دانم، عمل خواهم کرد.» عبدالرّحمان شرط خود را با عثمان در میان نهاد و او پذیرفت. این ماجرا سه بار تکرار شد و پاسخ حضرت علی علیه السلام و عثمان همواره یکسان بود؛ آنگاه عبدالرّحمان با عثمان بیعت کرد. امام می توانست شرط عبدالرّحمان را بپذیرد و پس از رسیدن به خلافت، بر اساس کتاب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

تحقیق در مورد اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

آموزشکده فنی و حرفه ای دخترانه سماء

موضوع:

اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

استاد:

سرکار خانم جهانشاهی

تهیه کننده:

الهام زمانی

اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

اسوه ای کامل

حضرت علی علیه السلام از زمان ظهور اسلام همواره در جبهه ی حقّ بود و رفتار و شجاعت و جوانمردی اش تصویری زیبا از اسلام را متجلّی می کرد. او جلوه ی واقعی و کامل حق به شمار می آید. در کردار، جهاد، ایثار، تقوا، پاسداری از اسلام، ستیز با شرک، و در دانش، ایمان و عمل صالح، عالی ترین نمونه از تربیت شدگان مکتب قرآن و رسول بود. حضرت علی علیه السلام از آغاز بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در راه حق مجاهده کرد و هیچ گاه برای هوای نفس و قدرت طلبی دست به شمشیر نبرد. او در تمام جنگ های صدر اسلام یک هدف را تعقیب می کرد و آن، ترویج دین اسلام و حاکم کردن اخلاق دینی بر اخلاق جاهلی بود.

یکی از زیباترین جلوه های انگیزه ی الهی حضرت، پیکار «خندق» است. در این جنگ سرنوشت ساز که پیروزی در آن برای هردو جبهه ی حق و باطل تعیین کننده ی مسیر آینده بود، حضرت با عمرو بن عَبْدُوَدّ، پهلوان نامدار دشمن، رو به رو شد. وقتی امام بر عمرو غلبه یافت، دشمن با انداختن آب دهان به وی اهانت کرد. حضرت او را رها ساخت و پس از مدتی به هلاکت رساند. امام در باره راز این عمل، فرمود:

«در آن لحظه عصبانی بودم و ترسیدم اگر او را به حال عصبانیت بکشم، کردارم از روی هوای نفس باشد نه به خاطر خدا. به همین جهت رهایش کردم و وقتی برخشم خویش غالب شدم، به او حمله بردم.»

حضرت در تمامی عرصه های زندگی، مظهر کامل عبودیت الهی بود. این امر در شخصیت سیاسی وی کاملاً آشکار است.

پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، ابوبکر به خلافت رسید. ابوسفیان که در پی فرصتی برای ایجاد فتنه در جامعه ی نوپای اسلامی بود، از امیرمؤمنان خواست خلافت ابوبکر را نپذیرد و گفت: «اگر بخواهم، زمین را از سرباز و اسب پر می کنم و خلافت را از او می ستانم.»1

حضرت علی علیه السلام که نیک می دانست ابوسفیان از غصب خلافت خشنود است، به او فرمود: «ای ابوسفیان! مؤمنان نسبت به یکدیگر خیرخواه اند، اما منافقان مردمی حیله گرند و به یکدیگر خیانت می کنند. اگرچه خانه ها و بدن هایشان به یکدیگر نزدیک باشند.»2

امام می دانست برای رسیدن به حقّ خود نباید به هر وسیله ای دست یازد؛ به همین دلیل، درخواست ابوسفیان را رد کرد3 و تا زمانی که مردم به او روی نیاوردند، هرگز برای کسب قدرت گام برنداشت.

در دوران خلافت خلفای سه گانه، حضرت هیچ اقدامی جهت تضعیف آنان انجام نداد، و همواره آنها را درتدبیر امور یاری کرد. بر اساس سیاست رایج در جوامع بشری، حضرت علی علیه السلام باید زمینه لازم برای رسیدن به قدرت را، حتی به بهای تضعیف خلفا، فراهم می آورد؛ اما او تنها رضا و عبودیت خداوند را در نظر داشت و هیچ گونه پیمان شکنی را، حتی با عالی ترین اهداف، مجاز نمی دانست. این در حالی است که حضرت همواره بر حقّ خویش در «خلافت» تأکید کرده و خلفای پیشین را نامشروع می داند.4 او حکومت را حقّ مسلّم خود دانسته ولی برای رسیدن بدان، هیچ روش نامشروعی را انتخاب نمی کند و حتی از دادن وعده ای که نتواند بدان وفا کند، می پرهیزید. امام از پایمال شدن حقّ خویش توسط خلفا ناراضی بود، اما برای تثبیت موقعیتش هرگز نخواست جایگاه خلفا را تضعیف کند. علاوه بر این، برای پشتیبانی از اسلام و تضمین تداوم آن، از هیچ کوششی دریغ نمی ورزید. این تلاش شامل گفتمان و مناظره با یهودیان و مسیحیان، راهنمایی و ارشاد خلفا در امر مملکت داری، قضاوت و داوری در دادخواهی های دشوار، بیان احکام دین و... بود.5

حضرت پس از مرگ عمر، در شورای شش نفری «انتخاب خلیفه» قرار گرفت. امام اصولاً این شورا را مشروع نمی دانست و از اینکه با مردانی چون عثمان و طلحه همپایه گردیده است، ناخرسند بود. وی در این باره می فرماید:

«شگفتا کسی که در زندگی می خواست خلافت را واگذارد، چون اجلش رسید، کوشید تا آن را به عقد دیگری در آورد... من آن مدت دراز را با شکیبایی به سر بردم، رنج بردم و خون دل خوردم. چون زندگانی او به سرآمد، گروهی را نامزد کرد و مرا در جمله ی آنان در آورد. خدا را چه شورایی! من از نخستین چه کم داشتم که مرا در پایه ی او نپنداشتند و در صف اینان داشتند، ناچار با آنان انباز، با گفتگوشان دمساز گشتم، اما یکی از کینه راهی گزید و دیگری داماد خود را بهتر دید، این دوخت و آن برید، تا سومین به مقصود رسید.»6

با وجود این نارضایتی، باز هم درستی و راستی را فدای قدرت طلبی نکرد. عبدالرّحمان بن عوف به او گفت: با تو بیعت می کنم که طبق کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و روش ابوبکر و عمر با مردم رفتار کنی. حضرت فرمود: «می پذیرم، ولی طبق کتاب خدا و سنّت پیامبر و آنچه خود می دانم، عمل خواهم کرد.» عبدالرّحمان شرط خود را با عثمان در میان نهاد و او پذیرفت. این ماجرا سه بار تکرار شد و پاسخ حضرت علی علیه السلام و عثمان همواره یکسان بود؛ آنگاه عبدالرّحمان با عثمان بیعت کرد. امام می توانست شرط عبدالرّحمان را بپذیرد و پس از رسیدن به خلافت، بر اساس کتاب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اخلاق سیاسی در سیره ی امام علی(ع)

دانلود تحقیق اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع)

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع)


دانلود تحقیق اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع)

در این بخش فایل WORD  و کاملاً‌ قابل ویرایش تحقیق اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع) برای دانلود قرار داده شده است. این تحقیق در 10 صفحه تدوین شده است. در ذیل فهرست مطالب آن آورده شده است. در صورت تمایل می تتوانید این محصول را از فروشگاه خریدرای و دانلود فرمایید. 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع)