فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله درمورد فقه زنان و مسئله برابری 11 ص

اختصاصی از فایلکو دانلودمقاله درمورد فقه زنان و مسئله برابری 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

فقه زنان و مسئله برابریدکتر احمد علوی

 

نابرابری میان زن و مرد یا نابرابری میان زنان و مردان به مثابه گروههای اجتماعی پدیده قابل مشاهده‌ایی در جامعه ایران است. این پدیده صرفنظر از هر تاویلی از آن دست کم در سه عرصه وجود دارد: نابرابری در عرصه توزیع درآمد و دارآئی، نابرابری در عرصه توزیع قدرت سیاسی و تصمیم گیری اجتماعی، نابرابری در عرصه منزلت اجتماعی. جنبه هایی از این نابرابری‌ها به شکل غیر رسمی ولی واقعی وجود دارد و به اصطلاح جنبه حقیقی دارد، و برخی دیگر دارای جنبه رسمی و حقوقی است. تعین مرزهای آشکار میان این عرصه‌های گوناگون نابرابری دشوار است. بطور کلی نظام مقررات حقوقی ایران از حقوق خصوصی وعمومی تشکیل میشود. در عرصه حقوق عمومی از رابطه سازمان دولت و حکومت با افراد بحث میشود. موضوع حقوق خصوصی رابطه افراد با یکدیگر است. و شامل حقوق اشخاص، خانواده و اموال است. حقوق اشخاص به اموری همچون اهلیت، قیمومیت مربوط است حال آنکه حقوق خانواده اموری همچون نکاح، طلاق را در بر میگیرد. موضوع حقوق اموال اموری همچون تملک، انواع عقدها و ارث است. منبع اساسی حقوق خصوصی بطور عام و حقوق مدنی بطور خاص معارف فقهی است که در سده‌های گذشته به تدریج فراهم شده است. معرفت فقهی مبتنی بر دو دلیل اجتهادی و فقاهتی است. هرکدام از این دلایل دارای زیرمجموعه هایی است. نماگر ذیل رابطه میان حقوق مدنی و دلایل و منابع فقهی را به نمایش میگذارد.

نابرابری میان مرد و زن معمولا به دو مقوله حقوقی- رسمی و حقیقی یا به زبان ساده‌تر واقعی تقسیم میشود. نابرابری حقوقی همان نابرابری هایی است که ارگانهای قانون گذاری و حکومتی و اداری مجاز شمرده‌اند. نابرابری حقیقی اما به روابط واقعی میان افراد و توزیع امکانات اجتماعی و اقتصادی مربوط است. برخی از این امکانات عبارتند از میزان درآمد و دارائی، دانش و اطلاعات، نقش و شغل ، ارتباطات و غیره. که بطور کلی در سه مقوله توزیع نابرابر اقتصادی، منزلت اجتماعی و قدرت سیاسی قابل طبقه بندی است. رابطه انواع این نابرابری‌ها را میتوان به شکل ذیل نشان داد.

نابرابری حقوقی و حقیقی البته مولفه هایی منفک و جدا از یکدیگر نیستند بلکه نوعی رابطه متقابل میان آنها وجود دارد. بنابراین دگرگونی در یکی وابسته و موثر بر دگرگونی در دیگری است. برخی معتقدند که نابرابری حقیقی منشاء نابرابری حقوقی است. برخی دیگر اما نابرابری حقوقی را علت نابرابری حقیقی میدانند. جامعه شناسان و اقتصاد دانها اغلب به نظر اول گرایش دارند، حال آنکه حقوق دانها بر اهمیت نابرابری حقوقی تاکید میورزند. در مقابل این دو گرایش برخی فیلسوفان بخصوص فیلسوفانی که نظریه حقوق طبیعی به معنی اخص آنرا پذیرفته و رابط اجتماعی را بازتاب روابط کیهانی میدانند، علت نابرابری حقیقی و حقوقی را علی العمول در ذات جهان هستی و سرشت طبیعت جستجو میکنند. آنها کیان اجتماع را نیز همچون سرشت و ساختار جهان بدون دگرگونی اساسی تصور میکنند. لذا وضعیت فعلی را بازتاب نظام احسن تلقی میکنند و هر نوع دگرگونی در آن را نوعی اختلال و نابهنجاری میدانند. موضوع بحث ما در اینجا البته بروی نابرابری حقوقی متمرکز است. نظام حقوقی ایران نظامی کاملا هموژن و یکپارچه نیست. ولی با این همه میتوان ادعا کرد که بخش عمده قوانین مدنی ایران، حتی در رژیم گذشته، مستقیم یا غیر مستقیم به فقه و معرفت فقهی تکیه دارد. بنابراین بسیاری از نابرابری حقوقی میان زن و مرد در فقه و معرفت فقهی ریشه دارد. بنابراین مباحثه پیرامون ریشه‌های فقهی قوانین مدنی بر مباحثه حقوقی مقدم است. برخی از نابرابری‌های میان زن و مرد که در فقه پذیرفته شده است به شرح ذیل است:● نابرابری خون بها● نابرابری سهم الارث● گواهی و شهادت دو زن برابر یک مرد است● تصمیم گیری در طلاق و رجوع● زنان مجاز به قضاوت، امامت و رهبر نیستند● حق حضانت نابرابر دانستن افراد در مباحث فقهی تنها به موارد فوق منحصر نمیشود. دایره نابرابری حتی شامل میان مسلمان و نامسلمان، بالغ و کودک و همچنین سرور و بنده میشود. اما پذیرش نابرابری میان زن و مرد البته از اهمیت خاصی برخوردار


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد فقه زنان و مسئله برابری 11 ص

مسئله خوارزمی 6 ص

اختصاصی از فایلکو مسئله خوارزمی 6 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

روش خوارزمی

 

علی اصغر عرب کوتی

نام کلاس :


دانلود با لینک مستقیم


مسئله خوارزمی 6 ص

تحقیق امار بررسی سطح بهداشت در مدارس

اختصاصی از فایلکو تحقیق امار بررسی سطح بهداشت در مدارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

بیان مسئله

          کشور ایران با جمعیت دانش آموزی 18 میلیون نفر، یکی از جوانترین جوامع معاصر می‌باشد و لذا در جامعه ای با این ساختار جمعیتی، بهداشت آموزش دو موضوع مهم پیش روی برنامه ریزان و سیاستگذاران خواهد بود. از سویی کودکان، سرمایه های اصلی کشور هستند و پرورش آن ها از هدف های اصلی برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی می‌باشد. برای دستیابی به اهداف توسعه باید تامین بالاترین سطح سلامت جسمی، روانی، اجتماعی ومعنوی کودکان به عنوان ضرورت و اولویت برنامه های توسعه ای مورد توجه قرار گیرد. بعد از خانواده، مدرسه مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد. دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن دانش ها، نگرش ها و رفتارهای جدید را می‌آموزد این رفتارها علاوه بر تاثیر بر سلامت فردی، نقش تعیین کننده در سلامت خانواده و جامعه دارد. برای توسعه سلامت دانش آموزان و کارکنان مدرسه، خانواده ها و افراد جامعه مدرسه جایگاه ویژه ای است. کودک ساعات زیادی را در مدرسه بسر می‌برد، در آنجا رشد می‌یابد و تکامل پیدا می‌کند. بنابراین آشنا ساختن کارکنان رده های مختلف بهداشتی با بهداشت مدارس امری ضروری است. تا ضمن کسب توانایی لازم برای اجرای مطلوب برنامه های بهداشت مدارس، قادر باشند با انجام وظایف خود در جنبه آموزش معلمین و خانواده ها در باره موضوعات بهداشتی مدارس و دانش آموزان، رسالت خویش را در تحقق اهداف بهداشتی محقق سازند. این بخش به گونه ای تدوین شده است که فراگیر پس از مطالعه با برخی مفاهیم و اصول کلی بهداشت مدارس آشنا شده و قادر به ارائه آن ها به گروه هدف باشد.

1 ـ سیر تاریخی بهداشت مدارس در کشورهای مختلف و ایران

الف ـ تاریخچه بهداشت مدارس در کشورهای مختلف

 

توجه به اهمیت و پرورش بهداشت مدارس در کشورهای مختلف جهان همزمان نبوده است و از نظر تاریخی کیفیت عمل و برنامه ریزی و فعالیت های بهداشت مدارس در کشورهای مختلف متفاوت می‌باشد. شاید اولین اقدام در زمینه بهداشت مدارس مربوط به کشور فرانسه باشد، این کشور همراه طرح آموزش علمی خود در سال 1793 میلادی ماده ای را در رابطه با بهداشت مدارس و انتخاب یک نفر پزشک به عنوان مسئول بهداشت مدارس به تصویب رساند (1).

          در ایالات متحده آمریکا ویلیام الکوت  (Alcott) اولین اقدام در زمینه بهداشت مدرسه را در سال 1837 و در باره نحوه ساختمان و محیط مدرسه نمود (2).

          در کشور هلند بهداری آموزشگاه ها در سال 1868 با استخدام دو نفر پزشک پایه گذاری شد، و سپس در سال 1942 اولین قانون مربوط به بهداشت مدارس به تصویب رسید.

          در انگلستان آغاز کار بهداشت مدارس از سال 1907 و تحت نظارت ادارات آموزش محلی درآمد، در سال 1919 ریاست پزشکان وزرات بهداری با حفظ  سمت به ریاست بهداشت مدارس نیز مصوب شد و در بیشتر مدارس محل خاصی هم برای کادر بهداشتی در نظر گرفته شد (3).

 

ب ـ تاریخچه بهداشت مدارس و تحولات سازمانی آن در ایران

          در سال 1290 شمسی مدارس جدید در ایران تاسیس گردید در سال 1293 هیاتی از پزشکان ایرانی و اروپایی مقیم تهران تشکیلاتی به نام مجلس حفظ‌الصحه برای مراقبت بهداشت عمومی بوجود آوردند. در اواخر همین سال دکتر علی اکبر خان (اعتمادالسلطنه) به سمت مفتش صحی مدارس منصوب شد.

          در سال 1314 سازمانی بنام "صحیه مدارس" در وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه آنزمان بوجود آمد. این اداره در سال 1318 ضمیمه دانشکده پزشکی تهران گردید. آیین نامه بهداری مدارس در سال 1315 در دو فصل و بیست و یک ماده تصویب گردید. در سال 1320 دو باره به عنوان دفتر کل بهداری آموزشگاه ها به تشکیلات وزارت معارف پیوست و پس از آن به اداره کل بهداری آموزشگاه ها تغییر نام داد.

          در سال 1326 صحیه مدارس، مجددا ضمیمه وزارت فرهنگ شد. در سال 1348 سازمان اداره بهداری آموزشگاه های کل کشور به اداره کل بهداری آموزشگاه های کشور تغییر نام یافت و در سال 1350 به منظور تربیت نیروی انسانی برای اولین بار دوره دو ساله آموزش مراقبین بهداشت برقرار گردید. در اسفند ماه سال 1375 اداره کل بهداری آموزشگاه ها با تغییر نام به اداره کل بهداشت مدارس، از وزارت آموزش و پرورش جدا و ضمیمه وزارت بهداری شد. پس از مدتی این اداره کل منحل و بهداشت مدارس بخشی از فعالیت های اداره کل بهداشت خانواده را تشکیل داد. در سال 1373 بعد از انتقال مراقبین بهداشت به آموزش و پرورش، بهداشت مدارس از اداره کل بهداشت خانواده منتزع گردید و به صورت اداره مستقل در وزارت بهداشت و درمان فعالیت نمود. در سال 1379 با تصمیم معاون بهداشتی وقت بهداشت مدارس ضمیمه دفتر بهداشت دهان و دندان گردید. در حال حاضر با تصویب ساختار تشکیلاتی جدید وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی وظیفه بهداشت مدارس قانونا به عهده دفتر سلامت جوانان و مدارس می‌باشد.

2 ـ اهمیت، اهداف و راهبردهای اساسی بهداشت مدارس

1ـ2ـ اهمیت بهداشت مدارس      

مدرسه به عنوان یک ساختار اجتماعی، برای آموزش، محیطی را فراهم می‌نماید که کودک در آن سال های حساس زندگی خود را سپری می‌کند. هنگامی که کودک، دبستان را آغاز می‌کند شش سال از عمرش گذشته است و از محیط خانه به واحد اجتماعی مدرسه وارد و با محیط و با خطرات تهدید کننده سلامتی، تماس بیشتری پیدا می‌کند. کودک در مدرسه، فردی از افراد جامعه کوچک مدرسه است، به علاوه عضوی از اعضاء یک خانواده نیز می‌باشد که مجموع آن ها جامعه واجتماع را تشکیل می‌دهد لذا با ارائه خدمات در مدارس خدمات بهداشتی به جامعه نیز گسترش می‌یابد. بهداشت مدارس در سیاست بهداشتی و راهبرد کلی سرمایه گذاری های بهداشتی درمانی کشور و مجموعه برنامه های توسعه و رفاه اجتماعی جایگاه و اهمیت ویژه دارد زیرا:

·        مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد. دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن، اطلاعات، نگرش ها و رفتارهای جدید را می‌آموزد.

·        بیش از 18 میلیون دانش آموز در 9700 آموزشگاه سراسر کشور در کنار900000 معلم به تحصیل اشتغال دارند، به علاوه نزدیک به دو سوم از مدارس به ویژه مدارس ابتدایی در نقاط روستایی کشور استقرار دارند. کثرت جمعیت دانش آموزان و وضعیت پراکندگی و استقرار مدارس بیانگر اهمیت بهداشت مدارس می‌باشد.

·        علی رغم تلاش ها و موفقیت های سال های اخیر، هنوز تعدادی از مدارس کشور فاقد امکانات و تسهیلات بهداشتی می‌باشند و فضاهای آموزشی از استانداردهای لازم برخوردار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق امار بررسی سطح بهداشت در مدارس

تحقیق امار بررسی بهداشت روانی دانش آموزان ایذه

اختصاصی از فایلکو تحقیق امار بررسی بهداشت روانی دانش آموزان ایذه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بیان مسئله :

در این تحقیق به تعریف اضطراب و عملکرد خودم در مورد دانش آموزی که در امتحان اضطراب داشت وراهکارهایی که برای درمان این دانش آموز انجام دادم اشاره خواهم داشت.

نگرانی واضطراب لازمۀ ادامه حیات و تضمین کننده سعی وتلاش انسانهاست. اما هنگامی که آنقدر شدت می یابدکه منجر به کاهش عملکرد فرد می شود به عنوان یک اختلال مطرح می گردد.

نگرانیها در مورد مسائل متعدد رخ می دهد و از جمله آنها اضطراب امتحان است که یکی از عوامل افت تحصیلی دانش آموزان نیز محسوب می شود. در این تحقیق به تعریف اضطراب و علائم نشانه های آن اضطراحب امتحان از نتایج بدست آمده از این تحقیق می توان دریافت که آشنایی با علل ودلایل بوجودآمدن اضطراب امتحان می تواند ما را در بررسی هر چه بهتر این علل و پیشگیری و درمان یاری سازدکه علل اضطراب این فرد عبارتند از 1- عوامل فردی و شخصیتی 2- عوامل خانوادگی 3- عوامل  آموزشگاهی و در آخر راهکار هایی به والدین و دبیران و خود فرد توصیه شده است.

کلید واژه : اضطراب، ترس دانش آموز،واژه، دلشوره ،

ضرورت و اهمیت تحقیق :

انسان از دیر باز تلاش کرده است با کلمات و واژه های مختلف حالات ،احساسات،هیجانات خویش را ابراز دارد به همین منظور ،درهنگام کشمکشهای درونی از اصطلاحاتی چون دلهره،دلشوره ونگرانی استفاده کرده است که در زبان کنونی روان شناسی اضطراب نامیده میشود.اضطراب است که استعداد ها را تخریب می کند،مشکلاتی را در تمرکز و حافظه به بار می آوردو باعث رفتارهای ناپخته می شود وفرد مبتلا نمی تواند با شرایط موجود و محیطش روبرو شود و با آنها کنار بیاید . بعضی از افراد در این موقعیت ها کنترل خود را از دست می دهند و دچار مشکلاتی اعم از جسمانی ،رفتاری و شناختی می شود و در نتیجه اضطراب در عملکرد تحصیلی آنها تأثیر میگذارد و مشکلاتی برای آنها فراهم می سازد حتی باعث شکست آنها در امتحان می شود اضطراب یک حالت بهنجار و امر ضروری در زندگی انسانهاست اما آنگاه که شدت اضطراب و نگرانی به حدی می رسد که بیشتر باز دارنده می شود تا برانگیزاننده و عملاً کارکرد فرد را تحت الشعاع قرارداده و آن را کاهش می دهد دیگر یک حالت بهنجار نیست.

اصولاً هر امتحان و آزمونی هیجان و اضطراب خاص خود را دارد . همۀ هنر انسان در این است که با حداقل اضطراب از عهدۀ انجام بزرگترین امتحانات بر آید. بطور کلی انسان دوست ندارد رفتارهایش همواره مورد ارزیابی دیگران واقع گردد. به همین دلیل هر زمان که در موقعیت امتحان و آزمون قرار می گیرد به گونه ای دچار اضطراب می گردد .البته بدیهی است که وجود اضطراب به خودی خود امری غیر عادی نیست اما آنچه باید به عنوان یک عامل آزاردهنده و بازدارنده مورد توجه قرار گیرد شدت هیجان زدگی و اضطراب فوق العاده ای است که به هنگام حضور در محافل اجتماعی یا شرکت در آزمونهای مختلف دامنگیر بعضی از افراد می شود .بنابر این یکی از رسالتهای مهم مربیان توجه به عامل اضطراب و اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش آن دربین نوجوانان مبتلاست .زمانیکه دانش آموز من بطور چشمگیری دچار اضطراب شد و چنین اضطرابی می تواند آثار زیستی و روانی زیانباری را به همراه داشته باشد .اضطراب امتحان می تواند به عنوان یک وضعیت و حالت جسمی و روانی باشد که نشانه های آن عبارتند از :عرق کردن ،پریدگی رنگ ،تنگی نفس و......می باشد.

اهداف تحقیق :

اهداف طرح پژوهشی مهمولاً به صورت کلی و جرئی آورده شده است که باید به صورت روشن بیان شود و در ذکر آنها از افعال رفتاری استفاده گردد .

هدف اساسی در این پژوهش :

1.       بررسی علل اضطراب امتحان در یکی از دانش آموزان این آموزشگاه

2.       راههای کاهش اضطراب امتحان در این دانش آموز

3.       نقش معلم در کاهش اضطراب امتحان

4.      نوع برخورد خانواده نسبت به توانایی فرزندشان به میزان اضطراب اثر دارد.

سؤالات پژوهش :

1.       آیا والدین درایجاد اضطراب امتحان در دانش آموزان نقش دارند.

2.       روشهای پیشگیری از اضطراب امتحان را نام ببرید.

3.       چه عواملی باعث اضطراب امتحان در دانش آموزان می شود.

تعریف واژه ها و اصطلاحات:

اضطراب:یک ناراحتی دردناک درونی که در بیش بینی یک تهدید و یک عامل ناخوشی در آینده که منبع و منشأ آن مشخص نیست یاد می کند.

امتحان : اندازه گیری و سنجش تغییرات حاصل در رفتار دانش آموزان با توجه به هدفهای آموزش و پرورش به منظور هدایت یادگیری آنهاست.

متغیر های تحقیق :

در این تحقیق محقق متغیرهای تحقیق را از هم تفکیک کرده و نوع ( مستقل یا وابسته . معیار یا ملاک ) آنها را مشخص می کند

فرضیه های تحقیق :

بین بهداشت خانواده و بهداشت مدارس رابطه معنی داری وجود دارد

بین مسیر مدرسه تا خانه دانش آموز از نظر بهداشت محیط رابطه معنی داری وجود دارد

بین بهداشت خود معلم و ناظمین مدارس و بهداشت کلاس رابطمه معنی داری وجود دارد .

بین بهداشت فردی پدر و مادر و بهداشت الگویی رفتاری دانش آموز رابطه معنی داری وجود دارد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق امار بررسی بهداشت روانی دانش آموزان ایذه

مقاله در مورد جمعیت

اختصاصی از فایلکو مقاله در مورد جمعیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

ساختار فدرالی و مسئله ملی و قومی در ایران

مجید زربخش

رخدادهای سال‌های اخیر از حوادث بالکان تا عراق و منافع و سیاست امریکا در برانگیختن اغتشاشات و درگیری‌های قومی در ایران، مسئله ملی و قومی در ایران را به‌موضوعی حساس و بالقوه مخاطره‌آمیز تبدیل کرده است. واقعیت این است که:

1- در ایران قوم‌ها و ملیت‌های مختلفی زندگی می‌کنند و این کشور سرزمین مشترک اقوام و ملیت‌های گوناگون است که طی قرن‌ها با رشته‌های تاریخی، فرهنگی و عاطفی متعددی پیوند خورده و در ساختن این سرزمین و دفاع از آن کوشیده‌اند.

2- اقوام و ملیت‌های این سرزمین هر یک ویژگی‌های قومی و فرهنگی و زبانی خود و در نتیجه خواست‌ها و مزالبات قومی و فرهنگی و زبانی میژه‌ای دارند که بدون توجه به‌این مطالبات و بدن تأمین آنها- که حق طبیعی و جزئی از حقوق بشر است- همزیستی آنان برغم تمامی پیوندهای تاریخی نمی‌تواند پایدار باشد، آن‌هم در شرائطی که قدرت‌های خارجی با بهره‌برداری از محرومیت‌ها و تبعیض‌های قومی و فرهنگی و مدهبی دست اندر کار ایجاد و دامن زدن درگیری قومی و ملی‌اند.

3- هم امر آزادی تأمین حقوق شهروندی همه مردم و هم تأمین حقوق اجتماعی، فرهنگی ویژه‌ی ملیت‌ها و اقوام، تنها از طریق مبارزة مشترک برای نیل به‌دمکراسی و با ایجاد نظامی دمکراتیک در ایران ممکن خواهد بود. تفرقه و جدائی در صفوف این مبارزة مشترک همگانی و تبدیل آن به‌جریان‌های کوچک مستقل از یکدیگر- چه بسا در مقابل یکدیگر- نه به‌سود تأمین حقوق ملی و فرهنگی، بلکه در خدمت ادامة شرائط کنونی و در خدمت برانگیختن دشمنی قومی با پیامدهائی فاجعه‌آمیز است.

مبارزه برای تأمین خواست‌های فرهنگی، زبانی و سایر مطالبات قومی و ملی از مبارزه برای استقرار دمکراسی و تأمین حقوق شهروندی یک‌سان برای تمام مردم ایران جدا نیست. برابری ملی و قومی و حقوق فرهنگی، زبانی ... اقوام و ملیت‌ها تنها در یک نظام دمکراتیک و پای‌بند به‌رعایت حقوق بشر و حقوق تمامی شهروندان قابل تصور و ممکن خواهد بود. نیروهای سیاسی باید با توجه به‌این واقعیت مبارزه برای تغییر شرائط کنونی را سازمان دهند و با ارائه طرح‌های روشن برای آینده، این مبارزه مشترک را به‌پیش برند. این طرح‌ها باید هم مسائل مربوط به‌استقرار دمکراسی و هم چگونگی تأمین حقوق ویژة اقوام و ملیت‌های مختلف را منعکس کند. طرح‌های مربوط به‌تأمین خواست‌های اقوام و ملیت‌ها طبیعتأ باید راه‌گشا و چاره‌ساز باشند. این طرح‌ها باید هم گذشتة تاریخی مشترک و نتایج ناشی از آن را مد نظر داشته باشد، هم واقعیت و شرائط کنونی ایران و آمیختگی این اقوام و هم تحولات و اوضاع جهان امروز را. با توجه به‌چنین ضرورتی، در این نوشته ابتدأ به‌بررسی اجمالی این واقعیت‌ها و شرائط و سپس به‌موضوع طرح‌ها و راه‌حل‌ها می‌پردازیم.

1- گذشتة تاریخی:

اسناد و داده‌های تاریخی، حاکی از آن است که در ایران تا آغاز دیکتاتوری رضاشاه ما با مشکل بزرگی به‌نام ستم و نبعیض ملی و قومی روبرو نبوده‌ایم. آن‌چه در آنجا حاکم بوده، ستم فرمانروایان، حکام و خان‌ها بر تمامی اقوام و ساکنان این سرزمین بوده است و نه ستم یک ملت بر ملت دیگر و یا محرومیت بخشی از مردم از حقوق فرهنگی، ملی و زبانی خویش.

تا پیش از سلطنت خاندان پهلوی، ترک‌زبانان قاجار بر ایران حکومت می‌کردند. قبل از آن نیز صفویان و قبل از صفویان نیز خوارزمیان تا سلجوقیان و غزنویان، همگی قبائل ترک و ترک‌زبان بودند که بر ایران فرمانروائی کردند. صرف‌نظر از دوران سیادت اعراب و خلفای اسلامی، طی بیش از هزار سال گذشته ترک‌ها و ترک‌زبانان بر این سرزمین حکومت داشتند. معهذا همه و از جمله مردم ساکن ایران از آنها نه به‌عنوان پادشاهان ترک، بلکه به‌عنوان حاکمان و پادشاهان ایران نام برده‌اند و با این که در موارد متعدد در پی به‌قدرت رسیدن خاندان‌های جدید، فارسی زبانان از دم تیغ گذرانده شدند، کمتر از ستم یک قوم بر قوم دیگر سخن رفته است.

شاخص این دوران تاریخی هزار ساله نه ستم ملی و محروم بودن و یا محروم کردن بخشی از مردم از فرهنگ و زبان و ویژگی‌های قومی، بلکه آمیختگی گسترده قومی است. تاریخ و فرهنگ و ساختار اجتماعی نیز نتیجه و بازتاب همین آمیزش گستردة ایل‌ها و قبائل مختلف است. در زمان فرمانروائی خاندان‌های ترک‌زبان، زبان فارسی، بدون استحالة هویت‌های قومی و زبانی، زبان دیوانی بود و پادشاهان ترک‌تبار غزنوی و سلجوقی این زبان و فرهنگ ایران را تا آسیای صغیر گسترش دادند.

در دوران رضا شاه افزون بر بکارگیری سیاست‌های ضد دمکراتیک و سرکوب‌گرایانه علیه تمامی حرکت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منتقد و مخالف، دولت با ایجاد سیاست تمرکزگرائی شدید و تقسیم کشور به‌مرکز و پیرامون و اجرای سیاست همانند سازی و یک‌دست کردن مردم ایران به‌ویژه از نظر فرهنگی، اقدامات و کوشش‌هائی در جهت استحالة هویت‌های ملی و فرهنگی و زبانی به‌عمل آورد و از این طریق ستمی مضاعف بر اقوام و ملیت‌های غیرفارس وارد ساخت.

سیاست یکسان‌سازی در آن دوره و سعی در از بین بردن تنوع‌ها و تمایزات و ویژگی‌های قومی، فرهنگی با فشار از بالا و به‌صورت تحمیلی، بخشی از برنامة شبه‌مدرنیسم رضاشاه بود که از جمله از طریق تلاش در حذف و نادیده گرفتن زبان‌های غیرفارسی، جلوگیری از بکارگیری عناصر بومی در رأس دوائر دولتی در ایالت‌های قومی غیرفارس به‌ویژه آذربایجان، گماردن مأموران اعزامی از مرکز در دستگاه‌های اداری، قضائی و سیستم آموزشی این ایالت‌ها، خودسری‌ها و ستم این دستگاه‌ها و مسئولان ناآشنای آن به‌زبان و مسائل و مشکلات محلی و ممانعت از تدریس زبان مادری در مدارس انجام می‌گرفت.

قربانی این ستم و بی‌عدالتی همة اقوام غیرفارس زبان، به‌ویژه مردم آذربایجان و کردستان بودند که بخش بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دادند. با اجرای سیاست هم‌سان‌سازی زبان که وسیلة اصلی ارتباط است، از اقوام و ملیت‌های غیرفارس و از آن جمله آدربایجان که تا پیش از آن، در دوره قاجار، ولیعهدنشین بود، گرفته شد. پس از خلع رضاشاه از سلطنت و ایجاد فضای باز پس از شهریور 1320 و حضور ارتش شوروی در شمال ایران و آذربایجان، شرائط مساعدی برای رشد مبارزه دمکراتیک بطور کلی و مبارزه برای تأمین حقوق ملی، فرهنگی و اجدادی اقوام و ملیت‌های ایران که قربانی سیاست یکسان‌سازی شده بودند، بوجود آمد، شرائطی که از جمله به‌ایجاد جمهوری مهاباد در کردستان و تشکیل فرقه دمکرات در آذربایجان منتهی شد.

فرقه دمکرات آذربایجان، به‌ویژه رهبر آن پیشه‌وری در طرح مسئله ویژگی‌های زبانی، فرهنگی و محلی و جلب توجه‌ها به‌ضرورت تأمین نیازهای ناشی از این ویژگی‌ها نقشی بزرگ ایفاء نمود. اما رویکردهای آن در جهت سیاست شوروی و تأثیر و نفوذ شوروی و کارگزاران آن در این جمعیت و کشاندنش به‌مسیر جدائی‌طلبی، نه تنها به‌فرقه دمکرات، بلکه به‌اصل موضوع تأمین حقوق ملی و قومی در ایران زیان‌های بزرگی وارد ساخت. آمیخته شدن فعالیت‌ها و هدف‌های فرقه دمکرات با سیاست‌ها و منافع شوروی و این واقعیت که باقروف رئیس‌جمهور آذربایجان شوروی و گردانندة برنامه تجزیه‌طلبی نقشی مهم در فرقه داشت، سبب گردید که بسیاری از آزادیخواهان و نیروهای مترقی و ملی و مردم سایر مناطق از حمایت آن خودداری کنند و با بدبینی و نگرانی به‌آن بنگرند. حتی رهبری حزب توده با همة وابستگی به‌شوروی حاضر نبود از آن حمایت کند. حرکت فرقه دمکرات آذربایجان در هم‌سوئی با سیاست شوروی و نقشه‌های تجزیه‌طلبانه باقروف آثار منفی خود را تا به‌امروز بر جای گذارده است. عده‌ای با توجه به‌این تجربه، غالبأ مبارزه جنبش‌های قومی- ملی و دفاع آنها از حقوق اقوام و ملیت‌ها و یا دفاع از خودمختاری محلی را با دیدة سؤظن می‌نگرند و یا آن را در راستای تجزیه‌طلبی قلمداد می‌کنند و عده‌ای نیز پیشه‌وری و اصلاحات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فرقه دمکرات و جوانب مثبت کار آن را پوشش تعصبات قومی و نفاق‌افکنانه خود می‌کنند و به‌نام حقوق فرهنگی و زبانی مردم آذربایجان و «هویت‌طلبی» قومی و ملی و با تاریخ‌سازی و رقم‌سازی در این رابطه دانه‌های دشمنی قومی را می‌کارند. آنها آگاهانه یا ناآگاهانه پیشه‌وری را در فعالیت‌های یک‌سال آخر زندگی او در ایران خلاصه می‌کنند، یعنی درست زمانی که این فعالیت‌ها و مبارزه برای تأمین حقوق فرهنگی و زبانی مردم آذربایجان با تأمین منافع شوروی و هدف‌های جدائی‌طلبانه باقروف درهم‌آمیخته بود. در حالی که پیشه‌وری- بجز در یک سال و چند ماه آخر- در تمام دوران فعالیت سیاسی خود در ایران، همواره بر یگانگی ایران، حفظ تمامیت ارضی ایران و تأمین حقوق اقوام و ملیت‌ها در چارچوب قانون اساسی مشروطیت و تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی تإکید داشت. او ضمن توجه خاص به‌مسئله حقوق فرهنگی، زبان و مسائل محلی آذربایجان راه حل را اجرای اصل‌های 93-90 قانون اساسی مشروطه می‌دانست و بر آن بود که تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی عامل تحکیم پیوندهای تاریخی اقوام و ملیت‌های ایران و حفظ تمامیت ایران است.

پیشه‌وری کار نویسندگی و روزنامه‌نگاری را در روزنامه «آذربایجان جزء لاینفک ایران» آغاز کرد. در آن هنگام او عضو حزب دمکرات (شاخه باکو) بود و با انتشار مقاله‌های متعدد با اندیشه‌های توسعه‌طلبانه حزب مساوات که در آن زمان جدائی آذربایجان ایران و ایجاد «آذربایجان واحد» را تبلیغ می‌کرد، بشدت به‌مخالفت برخاست. او در این رابطه در روزنامه نام‌برده نوشت: «آذربایجان روح ایران است، همان طور که بدن بی‌روح نمی‌تواند زنده باشد، از روح بدون بدن نیز کاری ساخته نیست. آذربایجان دست راست ایران است. بدن بدون دست با آن به‌حالتی ناقص می‌تواند زندگی نماید، ولی دست بدون بدن نابود می‌گردد. خلاصه مفتن‌های خوش خیال گرفتار افکار فاسده باید بدانند که فریفتن آذربایجانی و آلت دست کردن او و محو و لگدکوب نمودن حیثیت تاریخی و شرف ملی‌اش هم چندان سهل و ساده نیست» (1).

مقالات پیشه‌وری از روزنامه «حقیقت» تا «آژیر» نیز ضمن طرح مسئله حقوق فرهنگی و زبانی مردم آذربایجان همه تأکید بر حفظ تمامیت ایران و وابستگی تفکیک‌ناپذیر آذربایجان و احساس ایرانیت است. او نه تنها در مورد آذربایجانی‌ها در ایران، بلکه از مهاجران آن سوی ارس و ساکن در آذربایجان شوروی نیز با همین احساس دلبستگی عمیق سخن می‌گوید. وی در روزنامه «آژیر» که خود منتشر می‌کرد، در 25 مرداد 1322 (2 سال قبل از آغاز فعالیت فرقه دمکرات) نوشت: «کارگر ایرانی در خارج سخت میهن‌پرست بود. او می‌خواست به‌کشور خود برگردد و آن را آباد و معمور و متمدن بکند. در زیر سایه یک دولت مقتدر ملی دمکراسی به‌زندگی ساده دهقانی خود ادامه بدهد. لااقل کاری بکند که در ایران کار و کارخانه و وسیله معاش به‌وجود بیاید و او انرژی و توانائی خود را در آنجا به‌کار برد. زیرا هر چه باشد، در خاک بیگانه آن همه تحقیر و توهین را تحمل کردن، برایش مشکل بود».

پیشه‌وری در 1301 در روزنامه «حقیقت» (ارگان حزب کمونیست ایران) در مقاله‌ای تحت عنوان «حکومت مرکزی و اختیارات محلی» نوشت: «در مملکت یک حقوق عمومی و قوانین اساسی است که همه به آنها علاقه دارند و البته آن را باید نمایندگان ملت در یک جا مشترکأ حل کنند. اما بعضی مسائل مختص اهالی یک محل است...، در هم‌چو مسائل البته باید اهل محل خودشان فکر کنند و قوانینی مطابق احتیاجات خود وضع کنند. منتهی این قوانین نباید مخالف اساس قوانین عمومی باشد... حکومت مرکزی تا کنون توجه به‌ولایات معطوف نداشته و آنها را از خود راضی نکرده و این که آنها تا کنون به‌فکر تجزیه نیافتاده‌اند، همان احساسات ایرانیت بوده است ... ما کار نداریم که ابتدأ چگونه بوده، شاید آذربایجانی‌ها از جنس مغول هستند، یا خراسانی‌ها از نسل عرب یا گیلانی‌ها از ملت دیگر یا کردها از نسل مدی بوده‌اند. این‌ها را امروز مدرک قرار دادن دیوانگی است... ایرانیت مافوق همه اختلافات است. یک نفر آذربایجانی خود را بهتر از شیرازی ایران‌پرست می‌داند. شاید شیرازی بهتر از خراسانی و اصفهانی بهتر از همه باشد... انجمن‌های محلی برای خاتمه دادن به‌ملوک‌الطوایفی، صحت انتخابات، ترقی تجارت و صنایع محلی وسیله بزرگی است».

او بطور خستگی‌ناپذیر این اندیشه را که باید یگانگی ملی را حفظ کرد و به ایالات اختیارات داد، تبلیغ می‌کرد و بر ایرانیت تأکید می‌ورزید. او می‌نویسد: «اهالی ایران از ترک تا لر و کرد، ایرانیت را مافوق تمام احساسات می‌دانند ولی با وجود این باید یک نوع اختیارات عملی به‌آنها داد. عثمانی‌ها به‌اسم ترک و استبداد ملی، اعراب را از خود دور نمودند... هم‌چنین روسیه تزاری در مقابل تقاضاهای ترکستان، لهستان، تاتارستان، قفقاز و غیره به‌سرنیزه متوسل شده، سیاست پان اسلاویزم را تعقیب نمود... ما در ایران این گونه اسارت‌های ملی را قائل نیستیم، ولی بعضی نویسنده‌های بی‌فکر، آذربایجان را ترک خوانده یا فلان ایل را ایرانی ندانسته، درباره آنها سیاست علیحده تعقیب می‌کنند و این مسئله خطرناک‌تر از سیاست دولت می‌باشد...». او با تأکید بر اهمیت اختیارات محلی خاطرنشان می‌کند که «در هر حال دولت باید بدون تأخیر انجمن‌های محلی را دعوت به‌انعقاد کند و اختیاراتی به‌اهالی بدهد...» (2).

استمرار این اندیشه در تمام نوشته‌های پیشه‌وری و حتی در بیانیه 12 شهریور و اعلام تشکیل فرقه دمکرات نیز دیده می‌شود. او در 28 آذر 1323 (8 ماه پیش از تشکیل فرقه دمکرات) در مقاله‌ای در روزنامه «آژیر» پیرامون نطق دکتر مصدق در مجلس چهاردهم از جمله چنین می‌نویسن: «آقای دکتر مصدق ... میل دارند سیاسیون این دوره، به‌آزادیخواهان دوره مشروطه تأسی کنند و از سیاست به‌تمام معنا ایرانی پیروی نمایند. این نظریه کاملأ صحیح است، اگر هر ایرانی بخواهد غیر از این کند، خائن است. هدف اشخاص با ایمان البته باید حفظ آزادی و استقلال میهن خود باشد و این هدف، روی سیاست کاملأ ایرانی تعقیب شود».

در بیانیه 12 شهریور 1324 نیز در موارد مختلف از حفظ استقلال و تمامیت ایران سخن رفته است و این البته در عین حال بیانگر آن است که گردانندگان طرح تجزیه نمی‌توانستند بدون شعارهای حفظ تمامیت ایران و «زنده باد ایران مستقل و آزاد» که در پای اعلامیه آمده است، مردم آذربایجان و حتی بخش‌هائی از تشکیل‌دهندگان فرقه دمکرات را جلب کنند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد جمعیت