فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق آماده فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم

اختصاصی از فایلکو تحقیق آماده فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم


تحقیق آماده فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم

دانلود تحقیق درس اخلاق اسلامی(فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم)

فهرست مطالب

مقدمه

جهانی شدن اصول اخلاقی

جنبه های اصول اخلاقی

اخلاق در بخش دولتی

نتیجه گیری

ریشه ی اصطلاح "تواضع

حد (گستره) تواضع و کرامت انسان

جایگاه تواضع در قرآن کریم

تواضع در روایات

منبع

 

مقدمه

مدیران دولتی قرن بیست و یکم با یک شبکه جهــــــانی و جدید مواجه هستند. لذا به کارگیری مدیریت دولتی نوین (NPM) و راهها و شیوه های اخلاقی قرن گذشته در تصمیم گیریها در یک شبکه جهانی و سازمانهایی با ساختارهای شبکه ای دیگر ناکافی بوده و حتی ممکن است به طور بالقوه مشکل ساز نیز باشد. در این مقاله سعی شده است تا با مروری بر فضایل اخلاقی جهانی و نیز بیان مشکلات اخلاقی دنیای مدرن& فرصتها و راه حلهای مناسبی فراروی مدیران بخش دولتی در بدو ورود با این حوزه جدید و بدیع قرار گیرد.به عقیده مارک تواین “MARK TWAIN” خوب بودن و پرهیزگار بودن امری است بسیار شریف و بزرگ ولی آموختن آن به دیگران بسی شریفتر و بزرگتر است.شاید در دهه 1990 کلمات «تواین» درخصوص فضایل اخلاقی و نیز آموزش این فضایل اخلاقی در بخش دولتی را برای مدیرانی که آموزش می دیدند کمتر به واقعیت نزدیک می دانستند، حتی عده ای نیز معتقد بودند که دانشجویان در این رشته (بخش دولتی) با یک نوع خاص از گفتمان فلسفی درگیرند که به آنها اجازه می دهد که برای رفتارشان سفسطه کنند و احساس مسئولیتی در این میان نداشته باشند. اگرچه این بی میلی بر روی مشارکت در بحث اخلاقی به نظر می رسد به خاطر تاکید بیش از حد بر روی مفهوم مدرنیسم از استدلال و عقل (اعتقاد به جدایی عقل از ارزش) باشد ولی دردهه 1990 چنین مفاهیمی حتی با پیدایش روشهای پست مدرن از «دلیل گرایی اخلاقی» پیچیده تر شده اند (عقل اخلاقی مطرح می شد یعنی عدم جدایی عقل از ارزش). و این درحالی است که نتایج روشهای مدرنیسم و پست مدرنیسم در استدلالهای اخلاقی باعث شد تا مدیران بخش دولتی از هدایتهای سنتی که می توانست اعمال آنها را حتی در شرایط بسیار پیچیده تر هدایت کند، محروم شوند.امروزه افزایش و رشد اطلاعات، اینترنت، سازمانهای مجازی و نیز افزایش پذیرش تکنیک های مدیریت دولتی نوین، همه و همه درضرورت شکل گیری و تاسیس دوباره هدایتها و دستورات اخلاقی دخیل شده اند. بنابراین، سازمانهای دولتی نوین که بعضی از آنها دارای ساختارهای جهانی هستند جانشین سازمانهای دستوری با ساختار سلسله مراتبی شده اند. یک روابط شبکه ای در داخل و خارج سازمان وجود دارد&، همچنین مسائل بالقوه اخلاقی و عملی برای مدیران بخش عمومی از قبیل پاسخگویی به رهبران و نیز اقدامات مسئولانه بیشتر شده است.

 

جهانی شدن اصول اخلاقی

جورج فردریکسون (GEORGE FREDERICKSON) در کتاب خود به نام <<«روح مدیریت دولتی» در سال 1997 به چاپ رسید به این موضوع می پردازد که ناتوانی ما در اینکه بتوانیم به طور دولتی فکر کنیم و دولتی باشیم به افزایش مشکلات و مسائل فسادبرانگیز و لغزشهای اخلاقی برای مدیران بخش دولتی منجر شده است. او حرکت سازمانهای مبتنی بر یک سلسلـــه مراتب سنتی به یک سازمان شبکه ای متهور و...

نـوع فایـل  Word

تعداد صفحات : 14

حجم فایل  32 کیلوبایت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم

پروژه آمادگی هاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى. doc

اختصاصی از فایلکو پروژه آمادگی هاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه آمادگی هاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى. doc


پروژه آمادگی هاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 103 صفحه

 

مقدمه:

1- پاک بودن محیط

2- نقش معاشران و دوستان

نقش معاشران در روایات اسلامى

تاثیر معاشرت در تحلیلهاى منطقى

3- تاثیر تربیت‏خانوادگى و وراثت در اخلاق

رابطه اخلاق و تربیت‏خانوادگى در احادیث اسلامى

4- تاثیر علم و آگاهى در تربیت

نتیجه

رابطه <علم‏» و <اخلاق‏» در احادیث اسلامى

5- تاثیر فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل

رابطه آداب و سنن با اخلاق در روایات اسلامى

چگونگى تاثیر <عمل‏» در <اخلاق‏» در روایات اسلامى

7- رابطه <اخلاق‏» و <تغذیه‏»

رابطه تغذیه و اخلاق در روایات اسلامى

صفات اخلاقى و اعمال اخلاقى

 

فهرست مطالب:

پاک بودن محیط

نقش معاشران و دوستان

تفسیر و جمع‏بندى

تاثیر معاشرت در تحلیل هاى منطقى

تفسیر و جمع‏بندى

رابطه اخلاق و تربیت‏خانوادگى در احادیث اسلامى

تاثیر علم و آگاهى در تربیت

تفسیر و جمع بندى

رابطه آداب و سنن با اخلاق در روایات اسلامى

نتیجه

 

منابع و مآخذ:

1- این تفسیر را فخر رازى به عنوان اولین احتمال در معنى آیه، ذکر کرده است (تفسیر فخر رازى، جلد 14، صفحه 144); جمعى دیگر نیز آن را از ابن عباس نقل کرده‏اند.

2- این تفسیر در مجمع البیان و تفسیر الحدید در ذیل آیه‏بالا مورد بحث قرار گرفته است.

3- وسائل الشیعه، جلد 14، صفحه‏19، حدیث‏7 - بحارالانوار، جلد 100، صفحه 232، حدیث 10.

4- نورالثقلین، جلد اول، صفحه 541.

5- سوره زخرف، آیات‏36 و37 و 38 .

6- سوره صافات، آیات 51 تا57 .

7- سوره فرقان، آیات‏27 و 28 و29.

8- براى نقیض از ماده قیض معانى مختلفى نقل کرده‏اند; بعضى آن را به معنى تسبیب و بعضى به معنى تقدیر و برکندن وبعضى مانند راغب به معنى مسلط ساختن مى‏دانند چرا که قیض به معنى پوست‏سفیدى است که روى تخم مرغ را گرفته (و آن را احاطه کرده است).

9- سوره زخرف، آیه‏39 .

10- سوره صافات، آیات 50 تا53 .

11- اصول کافى، جلد 2، ص 375 <باب مجالسة اهل المعاصى، حدیث‏3».

12- همان مدرک

13- کتاب صفات الشیعه صدوق (طبق نقل بحار، ج 71، ص‏197).

14- و 15- و16- غررالحکم

17- بحارالانوار، ج 71، صفحه 188.

18- همان مدرک، ص‏189.

19- نهج البلاغه، وصیت على(ع) به امام حسن(ع) (نامه 31).

20- صفات الشیعه صدوق، طبق نقل بحار، ج 71، صفحه‏197.

21- خصال (مطابق نقل بحار، ج 71، ص 195).

22- بحار الانوار، جلد 1، صفحه 224.

23- تفسیر فخر راز ى و تفسیر مراغى، ذیل آیه‏مورد بحث.

24- باید توجه داشت <کفل‏» اگر بدون تشدید باشد به معنى به عهده گرفتن سرپرستى و کفالت است، و اگر به صورت ثلاثى مزید (کفل با تشدید) استعمال شود، به معنى انتخاب کفیل براى دیگرى است، و طبق تعبیر بالا، خداوند زکریا را براى کفالت مریم برگزید (بنابراین کفل در اینجا دو مفعول گرفته، یکى ضمیر هاء که به مریم بر مى‏گردد، و دوم زکریا).

25- به <نور الثقلین‏» جلد 1، صحفه 331 مراجعه شود.

26- نور الثقلین، جلد 5، صفحه 372.

27- غررالحکم

28- غررالحکم

29- نهج البلاغه

30- لئالى الاخبار

31- وسائل الشیعه، جلد 14، صحفه‏53 - 54 .

32- تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه‏30، سوره روم.

33- کنز العمال، حدیث 45192.

34- به کتاب وسائل الشیعه، جلد 15، صحفه 122 تا 132 مراجعه شود.

35- کنز العمال، حدیث 45411.

36- بحار، جلد71، صحفه‏6 (جوامع الحقوق).

37- غرر الحکم.

38- نهج البلاغه، خطبه 192 (خطبه قاصعه).

39- غرر الحکم .

40- و 41- غررالحکم

42- اصول کافى، جلد2، صفحه‏237.

43- همان مدرک، صفحه 68،حدیث 4.

44- غرر الحکم.

45- نهج البلاغه، خطبه‏147.

46- غرر الحکم.

47- تحف العقول، صفحه 21.

48- غرر الحکم.

49- و 50- و 51- غررالحکم

52- نهج البلاغة، کلمات قصار، شماره 70.

53- بحار الانوار، جلد 75، صفحه 368.

54- بعضى از مفسران گفته‏اند: براثر رابطه نزدیکى که میان قلب و صورت انسان است، هنگامى که روح و قلب انسان مملو از شادمانى مى‏شود (خون شفاف به طرف صورت حرکت مى‏کند) و صورت نورانى و روشن و پر فروغ مى‏گردد; و هنگامى که غم و اندوه بر روح انسان مسلط مى‏گردد (جریان گردش خون شفاف در صورت کم مى‏شود و) صورت زرد و تیره مى‏گردد; و به همین دلیل این دو پدیده به عنوان نشانه‏هاى سرور و شادمانى، و اندوه و غم شناخته مى‏شود. (تفسیر روح المعانى، ذیل آیه‏مورد بحث)

55- تفسیر روح المعانى، جلد 14، صفحه 154، ذیل آیه‏مورد بحث .

56- علاقه‏مندان مى‏توانند به تفسیر نمونه، جلد 11، ذیل آیه‏58، سوره نحل مراجعه کنند.

57- بحار الانوار، جلد73، صفحه‏66.

58- کنز العمال، حدیث‏43079، جلد 15، صفحه 780.

59- نهج البلاغه، نامه‏53 .

60- سوره نمل، آیه‏4 .

61- سوره انعام، آیه‏137 .

62- تفسیر <فى ظلال‏»، جلد6، صفحه 675.

63- <نورالثقلین‏»، جلد4، صفحه 351، حدیث 30.

64- سوره احزاب، آیه‏53 .

65- اصول کافى، جلد 2، صفحه‏273، حدیث 20 .

66- بحار الانوار، جلد 74، صفحه 232.

67- کنز العمال، حدیث 28722.

68- بحارالانوار، جلد46، صفحه‏99.

69- نهج البلاغه، نامه 31.

70- بحار، جلد6، صفحه 30.

71- کنزالعمال، حدیث 10، صفحه‏79.

72- غرر الحکم، شماره‏3837.

73- بحار، جلد69،صفحه 121 و جلد 91، صفحه‏133.

74- بحار، جلد 91، صفحه 142.

75- به تفسیر نمونه، جلد 14، ذیل آیه‏51 مؤمنون مراجعه شود.

76- <روح البیان‏» ، جلد6، صفحه 88.

77- تفسیر <اثنى عشرى‏»، جلد9، صفحه 145.

78- بحار، جلد 90، صفحه‏373.

79- همان مدرک، صفحه 372.

80- بحارالانوار، جلد 90، صفحه 305.

81- نقل از کتاب <سخنان على(ع) از مدینه تا کربلا، صفحه 232.»

82- سفینة البحار، جلد1، ماده اکل.

83- وسائل الشیعه، جلد17، صفحه 25، باب 12.

84- همان مدرک، صفحه 12.

85- فروغ کافى، جلد6، صفحه 312. (دراج پرنده‏اى است‏شبیه به کبک که گوشت لذیدى دارد)

86- تفسیر برهان، جلد1، ذیل آیه‏3، سوره مائده، ص 434. و مستدرک، جلد16، صفحه‏163.

87- کافى، جلد6، صفحه 351، حدیث 4.

88- همان مدرک، صفحه 354، حدیث 11.

89- همان مدرک، صفحه‏357، حدیث 4.

90- بحار، جلد 74،صفحه 182.

91- بحار الانوار، جلد63، صفحه 294.

92- سفینة البحار، ماده <شرک‏»، و مروج الذهب، جلد3، صفحه 310.


دانلود با لینک مستقیم


پروژه آمادگی هاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى. doc

تحقیق در مورد فضائل وسیره فردی امام هادى

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد فضائل وسیره فردی امام هادى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فضائل وسیره فردی امام هادى


تحقیق در مورد فضائل وسیره فردی امام هادى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:19

فهرست:

 

نگین انگشتر

وعده و اطمینان‏

خبر از قتل واثق و ابن زیات‏

نامه امام به محمد بن فرج‏

نصرانى و زن مسلمان‏

کرامتى عجیب از امام هادی صلوات الله علیه‏

زندان و قتل متوکل‏

خبر ازقتل متوکل‏

هلاکت شعبده باز

زینب کذابه‏

جریان مرد نصرانى‏

مرد اصفهانى و شیعه شدن او

امام (علیه السلام) و علم اسرار

منبع: خاندان وحى

 

نگین انگشتر

 

1- ثقه جلیل، کافور خادم (1) مى‏گوید: در محل سکونت امام هادى (ع) در سامراء، عده‏اى از صنعتگران بودند و آنجا روستایى بود، از جمله مردى بنام یونس نقاش که محضر امام مى‏آمد و خدمت مى‏کرد.
روزى یونس محضر امام آمد و بشدت مى‏لرزید، گفت: مولاى من! خانواده‏ام را به شما مى‏سپارم، امام فرمود: قضیه چیست؟ گفت: مى‏خواهم از این محل بروم، حضرت در حال تبسم گفت: چرا یونس؟ گفت: موسى بن بغا (2) نگینى به من فرستاد که بتراشم و سوار انگشتر کنم، وقت تراشیدن آن را شکستم، نگین را نمى‏شود قیمت گذاشت تا از عهده غرامت برآیم، صاحبش هم موسى بن بغاست یا هزار تازیانه به من مى‏زند و یا مى‏کشد.
امام فرمود: تا فردا برو به خانه‏ات جز خیر نخواهد بود، فردا اول روز آمد و بشدت مى‏لرزید، گفت: یابن رسول الله! فرستادها موسى آمده تا نگین را ببرد، امام فرمود: برو جز خیر نخواهى دید، گفت: مولاى من در جواب او چه بگویم؟! امام بحالت تبسم فرمود: برو پیش او ببین چه مى‏گوید، جز خیر نخواهد بود.
او با ترس و لرز برگشت، بعد از ساعتى، خندان پیش امام آمد، گفت: مولاى من! فرستاده موسى گفت: شب کنیزان امیر دعوا کرده و هر یک گفته است انگشتر مال من خواهد بود، امیر گفت: اگر بتواند او را دو تکه کرده، دو تا نگین کند، تا هر یک یکى را بر دارد و دعوا نکنند، اجرتش هر چه باشد خواهیم داد.
امام صلوات الله علیه با شنیدن این سخن گفت: «اللهّم لک الحمُد اذ جعلْتَنا ممن یحمُدک حقاً» بعد فرمود: خوب به فرستاده موسى چه جوابى دادى؟! گفت: گفتم: مهلت بدهید ببینم چطور درست بکنم، فرمود: خوب گفتى. (3)

 

* * *
وعده و اطمینان‏

 

2- على بن جعفر از اهل «همینیا» از توابع بغداد، (4) وکیل امام هادى (ع) بود، از وى پیش متوکل عباسى سعایت کردند، متوکل وى را به زندان انداخت زندان او به طول انجامید، سرانجام قول داد که به عبدالرحمان بن خاقان سه هزار دینار بدهد تا درباره آزادى او فعالیت کند، در نتیجه عبیدالله بن یحیى بن خاقان وزیر متوکل درباره او پیش متوکل شفاعت کرد.
متوکل گفت: یا عبیدالله! اگر درباره تو مشکوک بودم مى‏گفتم که رافضى هستى چه مى‏گویى؟! على بن جعفر وکیل على بن محمد (امام هادى) است و من تصمیم دارم که او را اعدام کنم!!
این خبر در زندان به على بن جعفر رسید، او که بشدت ترسیده بود، نامه‏اى به محضر امام هادى (ع) نوشت که: «یا سیدى اللّه اللّه فىّ فقد واللّه خفتُ ان أَرتابَ» خدا را خدارا درباره من فکرى بکنید، به خدا قسم مى‏ترسم در امر امامت به شک بیفتم.
امام (ع) در ذیل نامه او نوشتند: اگر کارت به آن جا کشد درباره تو از خدا کمک مى‏خواهم و آن وقت شب جمعه بود.
فرداى آن روز متوکل عباسى را تب گرفت و بقدرى شدت کرد که تا روز دوشنبه خانواده‏اش بر وى گریسته و به فریاد درآمدند، او بدنبال آن مرض شدید گفت لا همه زندانیان را که اسامیشان به وى عرضه شده آزاد کنند، آنگاه على بن جعفر را یاد آورد، به وزیرش عبیدالله گفت: چرا نام او را به من عرضه نکردى؟!
عبیدالله گفت: من دیگر درباره او سخنى نخواهم گفت، متوکل گفت: همین الآن او را آزاد کن و بگو: مرا حلال کند، عبیدالله او را آزاد کرد و او به دستور امام هادى (ع) به مکه رفت و مجاور شد، بدنبال این جریان متوکل صحت یافت.(رجال کشى: ص 505 رقم 503)

* * *


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فضائل وسیره فردی امام هادى

پایان نامه : فضائل و رذائل اخلاقی در اندیشه ابن مسکویه و ملامحسن فیض کاشانی

اختصاصی از فایلکو پایان نامه : فضائل و رذائل اخلاقی در اندیشه ابن مسکویه و ملامحسن فیض کاشانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه : فضائل و رذائل اخلاقی در اندیشه ابن مسکویه و ملامحسن فیض کاشانی


 پایان نامه : فضائل و رذائل اخلاقی در اندیشه ابن مسکویه و ملامحسن فیض کاشانی

چکیده : چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : مباحث اخلاقی از نگاه فلسفی از دیرباز در تفکرات اندیشمندان اسلامی خصوصأ ابن مسکویه مطرح بوده است که تحت تأثیر تفکرات ارسطو بوده است با الهام از اندیشه های اسلامی تلاش برای بازسازی آن نموده است از طرفی اشخاصی مانند ملامحسن فیض کاشانی تلاش کردند تا وجهه اسلامی و روایی مباحث اخلاقی را تقویت نمایند و از آنجائیکه هر انسانی به حکم انسان بودن دارای وجدان می باشد و یکی از جنبه های وجدان در انسان وجدان اخلاقی می باشد یعنی این وجدان حکم می کند که کدام کار اخلاقی و کدام کار غیر اخلاقی (رذیلت) می باشد. این تحقیق بر آن است تا زمینه های اخلاقی ابن مسکویه و ملامحسن فیض کاشانی را در رابطه با فضائل و رذائل اخلاقی بررسی نماید و دیدگاه های فکری این دو دانشمند ایرانی را مورد بررسی و تحقیق قرار دهد در این پژوهش آرای ابن مسکویه جنبه عقلی محض دارد که عقل را یگانه داور تعیین فضائل و رذائل اخلاقی می داند. آرای ملا محسن فیض کاشانی بیشتر جنبه روایی و دینی داشته که عقل و شرع را در تعیین فضایل و رذائل اخلاقی مکمل یکدیگر می داند و نقش هرکدام از آنها را بطور جداگانه در تعیین فضایل و رذائل اخلاقی ناقص می داند.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه : فضائل و رذائل اخلاقی در اندیشه ابن مسکویه و ملامحسن فیض کاشانی

دانلود متن کامل – پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى

اختصاصی از فایلکو دانلود متن کامل – پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل – پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى


دانلود متن کامل – پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى

 

 

 

 

 

 

 

 

 مطالب این پست :  پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى 103 صفحه

   با فرمت ورد (دانلود متن کامل پایان نامه)

 

بسیار دیده شده است که سرنوشت افراد خوب و بد، بر اثر معاشرتها بکلى دگرگون شده، و مسیر زندگانى آنها تغییر یافته است; و این امر دلائل مختلفى از نظر روانى دارد:

1- از جمله مسائلى که روانکاوان در مطالعات خود به آن رسیده‏اند وجود روح محاکات در انسانها است; یعنى، افراد، آگاهانه یا ناآگاه، آنچه را در دوستان و نزدیکان خود مى‏بینند، حکایت مى‏کنند; افراد شاد بطور ناآگاه شادى در اطرافیان خود مى‏پاشند و <افسرده دل افسرده کند انجمنى را».

افراد مایوس، دوستان خود را مایوس، و افراد بدبین، همنشینان خود را بدبین بار مى‏آورند، و همین امر سبب مى‏شود که دوستان با سرعت در یکدیگر تاثیر بگذارند.

2- مشاهده بدى و زشتى و تکرار آن، از قبح آن مى‏کاهد و کم کم به صورت یک امر عادى در مى‏آید; و مى‏دانیم یکى از عوامل‏مؤثر در ترک گناه و زشتیها، احساس قبح آن است.

3- تاثیر تلقین در انسانها غیر قابل انکار است; و دوستان بد همنشینان خود را معمولا زیر بمباران تلقینات مى‏گیرند و همین امر سبب مى‏شود که گاه بدترین اعمال در نظر آنان، تزیین یابد و حس تشخیص را بکلى دگرگون سازد.

4- معاشرت با بدان، حس بدبینى را در انسان، تشدید مى‏کند و سبب مى‏شود که نسبت‏به همه کس بدبین باشد، و این بدبینى یکى از عوامل سقوط در پرتگاه گناه و فساد اخلاق است. در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم: <مجالسه الاشرار تورث سوء الظن بالاخیار; همنشینى با بدان موجب بدبینى به نیکان مى‏شود.» (20)

حتى در حدیثى، معاشرت با بدان سبب مرگ دلها شمرده شده، پیامبراکرم صلى الله علیه و آله در این حدیث مى‏فرماید: <اربع یمتن القلب… ومجالسه الموتى; فقیل له یارسول‏الله وما الموتى؟ قال صلى الله علیه و آله: کل غنى مسرف; چهار چیز است که قلب انسان را مى‏میراند… از جمله همنشینى مردگان است، عرض شد: منظور از مردگان کیست اى رسول‏خدا! فرمود: هر ثروتمند اسرافکارى است.» (21)

روشنى این موضوع، یعنى سرایت‏حسن و قبح اخلاقى از دوستان به یکدیگر سبب شده که شعرا و ادبا، نیز در اشعار خود هر کدام به نوعى درباره این مطلب داد سخن بدهند.

در یک جا مى‏خوانیم:

کم نشین با بدان که صحبت‏بد گر چه پاکى، تو را پلید کند آفتاب ار چه روشن است آن را پاره‏اى ابر ناپدید کند

در جاى دیگر آمده است:

با بدان کم نشین که بدمانى خو پذیر است نفس انسانى

و نیز گفته‏اند:

صحبت نیک را زدست مده که و مه به شود زصحبت‏به

اشعار در این زمینه بسیار فراوان است و این بحث را با شعر معروفى از سعدى که با تکرار هرگز کهنه نشده است پایان مى‏دهیم:

گلى خوشبوى در حمام روزى رسید از دست محبوبى به دستم بدو گفتم که مشکى یا عبیرى که از بوى دل آویز تو مستم بگفتا من گلى ناچیز بودم ولیکن مدتى با گل نشستم کمال همنشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم

3- تاثیر تربیت‏خانوادگى و وراثت در اخلاق

همه مى‏دانیم که اولین مدرسه براى تعلیم و تربیت کودک محیط خانواده است، و بسیارى از زمینه‏هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمو مى‏کند; محیط سالم یا ناسالم خانواده تاثیر بسیار عمیقى در پرورش فضائل اخلاقى، یا رشد رذائل دارد; و در واقع باید سنگ زیربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود.

اهمیت این موضوع، زمانى آشکار مى‏شود که توجه داشته باشیم که اولا کودک، بسیار اثر پذیر است، و ثانیا آثارى که در آن سن و سال در روح او نفوذ مى‏کند، ماندنى و پا برجا است!

این حدیث را غالبا شنیده‏ایم که امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود: <العلم (فى) الص-غر کالنقش فى‏الحجر; تعلیم در کودکى همانند نقشى است که روى سنگ کنده مى‏شود!» (که سالیان دراز باقى و برقرار مى‏ماند.) (22)

کودک بسیارى از سجایاى اخلاقى را از پدر و مادر و برادران بزرگ و خواهران خویش مى‏گیرد; شجاعت، سخاوت، صداقت و امانت، و مانند آنها، امورى هستند که به راحتى کودکان از بزرگترهاى خانواده کسب مى‏کنند; و رذائلى مانند دروغ و خیانت و بى‏عفتى و ناپاکى و مانند آن را نیز از آنها کسب مى‏نمایند.

افزون بر این، صفات اخلاقى پدر و مادر از طریق دیگرى نیز کم و بیش به فرزندان منتقل مى‏شود، و آن از طریق عامل وراثت و ژنها است; ژنها تنها حامل صفات جسمانى نیستند، بلکه صفات اخلاقى و روحانى نیز از این طریق به فرزندان، منتقل مى‏شود، هرچند بعدا قابل تغییر و دگرگونى است، و جنبه جبرى ندارد تا مسؤولیت را از فرزندان بطور کلى سلب کند.

به تعبیر دیگر، پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى‏گذارند، از طریق تکوین و تشریع، منظور از تکوین در اینجا صفاتى است که در درون نطفه ثبت است و از طریق ناآگاه منتقل به فرزند مى‏شود، و منظور از تشریع، تعلیم و تربیتى است که آگاهانه انجام مى‏گیرد، و منشا پرورش صفات خوب و بد مى‏شود.

درست است که هیچ کدام از این دو جبرى نیست ولى بدون شک زمینه‏ساز صفات و روحیات انسانها است، و بسیار با چشم خود دیده‏ایم که فرزندان افراد پاک و صالح و شجاع و مهربان، افرادى مانند خودشان بوده‏اند و بعکس، آلوده زادگان را در موارد زیادى آلوده دیده‏ایم. بى‏شک این مساله در هر دو طرف استثنائاتى دارد که نشان مى‏دهد تاثیر این دو عامل (وراثت و تربیت) تاثیر جبرى غیر قابل تغییر نیست. با این اشاره به قرآن مجید باز مى‏گردیم و مواردى را که قرآن به آن اشاره کرده است، مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

1- انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الا فاجرا کفارا (سوره نوح، آیه‏27)

2- فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا و کفلها زکریا (سوره آل عمران، آیه‏37)

3- ان الله اصطفى آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران على العالمین – ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم (سوره آل عمران، آیه‏33 و 34)

4- یا ای-ها الذین آمنوا قوا ان-فسکم واهلیکم نارا و قوده-ا الناس و الحجاره (سوره تحریم، آیه‏6)

5- یا اخت هارون ما کان ابوک امرء سوء و ما کانت امک بغیا (سوره مریم، آیه‏28)

ترجمه:

1- چرا که اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏کنند و جز نسلى فاجر و کافر به وجود نمى‏آورند!

2- خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویى پذیرفت; و بطور شایسته‏اى، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد); و کفالت او را به <زکریا» سپرد.

3- خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد.

آنها فرزندان (و دودمانى) بودند که (از نظر پاکى و تقوا و فضیلت) بعضى از بعضى دیگر گرفته شده بودند; و خداوند شنوا و دانا است (و از کوششهاى آنها در مسیر رسالت‏خود، آگاه مى‏باشد).

4- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان و سنگها است نگه دارید!

5- اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود و نه مادرت زن بد کاره‏اى!

تفسیر و جمع‏بندى

در نخستین آیه‏مورد بحث، باز سخن از قوم نوح است، که وقتى تقاضاى نابودى آنها را به عذاب الهى مى‏کند، تقاضاى خود را با این دلیل مقرون مى‏سازد، که اگر آنها باقى بمانند سایر بندگان تو را گمراه مى‏کنند،و جز نسلى فاجر و کافر از آنها متولد نمى‏شود (انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الا فاجرا کفارا ).

این سخن ضمن این‏که نشان مى‏دهد افراد فاسد و مفسد که داراى نسل تبهکار هستند، از نظر سازمان خلقت، حق حیات ندارند و باید به عذاب الهى گرفتار شوند و از میان بروند، اشاره به این حقیقت است که محیط جامعه، تربیت‏خانوادگى، و حتى عامل وراثت مى‏تواند در اخلاق و عقیده مؤثر باشد.

قابل توجه این که نوح علیه السلام بطور قاطع مى‏گوید: تمام فرزندان آنها فاسد و کافر خواهند بود، چرا که موج فساد در جامعه آنها به قدرى قوى بود که نجات از آن، کار آسانى نبود; نه این که این عوامل صد در صد جنبه جبرى داشته باشد و انسان را بى‏اختیار به سوى خود بکشاند. بعضى گفته‏اند آگاهى نوح بر این نکته به خاطر وحى الهى بوده، که به نوح فرمود: <انه لن یؤمن من قومک الا من قد آمن; جز آنها که (تاکنون) ایمان آورده‏اند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد!» (سوره هود، آیه‏36)

ولى روشن است این آیه، شامل نسل آینده آنها نمى‏شود، بنابراین بعید نیست که نسبت‏به نسل آینده بر اساس امور سه گانه‏اى که گفته شد (محیط، تربیت‏خانوادگى و عامل وراثت) قضاوت کرده باشد.

در بعضى از روایات، آمده که فاسدان قوم نوح هنگامى که فرزند آنها به حد تمیز مى‏رسید، او را نزد نوح علیه السلام مى‏بردند، و به کودک مى‏گفتند این پیرمرد را مى‏بینى، این مرد دروغگویى است، از او بپرهیز، پدرم مرا این چنین سفارش کرده (و تو نیز باید فرزندت را به همین امر سفارش کنى)!

و به این ترتیب نسلهاى فاسد، یکى پس از دیگرى مى‏آمدند و مى‏رفتند. (23)

در قرآن مجید در داستان حضرت مریم علیها السلام زنى که از مهمترین و با شخصیت‏ترین زنان جهان است، تعبیراتى آمده که نشان مى‏دهد مساله وراثت و تربیت‏خانوادگى و محیط پرورشى انسان در روحیات او بسیار اثر دارد، و براى پرورش فرزندان برومند پاکدامن باید به تاثیر این امور توجه داشت.

از جمله روحیات مادر اوست که از زمان باردارى، پیوسته او را از وسوسه‏هاى شیطان به خدا مى‏سپرد، و آرزو مى‏کرد از خدمتگزاران خانه خدا باشد و حتى براى این کار نذر کرده بود.

آیه فوق مى‏گوید: خداوند او را به حسن قبول پذیرفت و به طرز شایسته‏اى گیاه وجودش را پرورش داد (فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا).

تشبیه وجود انسان پاک به گیاه برومند، اشاره به این حقیقت است که همان طور که براى برخوردارى از یک بوته گل زیبا یا یک درخت پرثمر باید نخست از بذرهاى اصلاح شده استفاده کرد و سپس وسائل پرورش آن گیاه را از هر نظر فراهم ساخت، و باغبان نیز باید بطور مرتب در تربیت آن بکوشد، انسانها نیز چنین‏اند، هم عامل وراثت در روح و جان آنها مؤثر است، و هم تربیت‏خانوادگى و هم محیط.

و قابل توجه این که در ذیل این جمله مى‏افزاید و کفلها زکریا; و خداوند زکریا را براى سرپرستى و کفالت او (مریم) برگزید (24) پیدا است‏حال کسى که در آغوش حمایت پیامبر عظیم‏الشانى است که خداوند او را براى کفالت او برگزیده است.

و جاى تعجب نیست که با چنین تربیت عالى، مریم به مقاماتى از نظر ایمان و اخلاق و تقوا برسد که در ذیل همین آیه به آن اشاره شده:

<کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انى لک هذا قالت هو من عند الله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب;

هر زمان زکریا وارد محراب او مى‏شد، غذاى مخصوصى در آنجا مى‏دید; از او پرسید اى مریم! این را از کجا آورده‏اى؟ گفت: این از سوى خداست; خداوند به هر کس بخواهد، بى‏حساب روزى مى‏دهد.»

آرى آن تربیت‏بهشتى نتیجه‏اش این اخلاق و غذاى بهشتى است!

در سومین آیه‏مورد بحث که در واقع مقدمه‏اى براى آیه‏مربوط به مریم و کفالت زکریا محسوب مى‏شود، باز سخن از تاثیر عامل وراثت و تربیت در پاکى و تقوا و فضیلت است; مى‏فرماید: خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید و برترى داد; آنها دودمانى بودند که (از نظر پاکى و فضیلت، بعضى از آنها از بعضى دیگر بودند، و خداوند شنوا و دانا است (ان الله اصطفى آدم و نوحا وآل‏ابراهیم و آل عمران على العالمین – ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم).

گرفته شدن بعضى از آنها از بعضى دیگر، یا اشاره به عامل وراثت است، و یا تربیت‏خانوادگى و یا هر دو، و در هر حال شاهد گویایى براى مساله مورد بحث، یعنى تاثیر وراثت و تربیت در شخصیت و تقوا و فضیلت است.

در روایاتى که ذیل این آیه نقل شده است، به این معنى اشاره شده (25) و به هر حال دلالت آیات فوق، بر این که محیط تربیتى یک انسان و مساله وراثت، تاثیر عمیقى در شایستگیها و لیاقتهاى او براى پذیرش مقام رهبرى معنوى خلق دارد، قابل انکار نیست، و هرگز نمى‏توان، این گونه افراد را که از چنین وراثتها و تربیتهائى برخوردارند، با افراد دیگرى که از یک وراثت آلوده و تربیت نادرست‏برخوردار بوده‏اند، مقایسه کرد.

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل – پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى