فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره اصول و معیارهاى مسائل اخلاقى

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره اصول و معیارهاى مسائل اخلاقى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اصول و معیارهاى مسائل اخلاقى

‏علم اخلاق مبتنى بر اصول معیارهاى ثابتى است‏حال‏این مساله مطرح مى‏گردد که روشهاى تدوین این اصول و معیارها کدام بوده،محورهاى اصلى مسائل اخلاقى را چه چیزهائى تشکیل مى‏دهد و نظرات گوناگون‏دانشمندان و صاحب‏نظران در این باره چیست ؟

پاسخ آن، این است که روشهاى گوناگونى در تقسیمات اصول اخلاقى وجود دارد و اینک‏برخى از آنها را در اینجا از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرانیم:

1 - حق و وظیفه

مى‏توانیم مجموعه مسائل اخلاقى را در دو بخش اصلى: «حق ووظیفه‏» خلاصه کنیم: حق عبارت از خیرى است که مى‏توان آن را مطالبه نمود و وظیفه‏عبارت از عملى است که باید آن را انجام داد.

این دو قانون به معناى حق و وظیفه در تمام مراحل زندگى بین جامعه و افرادحاکم بوده، مورد عمل مى‏باشند. هنگامى که یک فرد بر فرد دیگرى حقى پیدا کرد، به‏دنبال آن نسبت‏به آن فرد وظیفه نیز به وجود مى‏آید و به عکس.

در قوانین مدونه معمولا از این روش استفاده مى‏کنند و مى‏گویند انسان به مقتضاى‏خلقتش مدنى است و حتما باید زندگى اجتماعى داشته، نیازهاى زندگى خود را نیز بایارى و تعاون و کمک همدیگر برطرف کند و طبیعى است که زندگى دسته‏جمعى مستلزم‏برقرارى حقوق و وظائفى بین افراد آن جامعه مى‏باشد و آنگاه به ذکر حقوقى از قبیل‏حق حیات، حق آزادى، حق مالکیت و... پرداخته و به این ترتیب وظائف مردم را دربرابر این حقوق بیان مى‏کنند.

پس مى‏توان در تدوین و بررسى اصول اخلاقى بر این معیار و محور تکیه نمود و اصول‏اخلاقى را به دو بخش سلسله حقوق و وظائف، تقسیم و آنگاه به تفصیل و تجزیه وتحلیل حقوق و وظائف پرداخت.

2 - محور فضائل و رذائل

روش دیگرى است و آن این که اصول اخلاقى را به دو سلسله‏از قواعد و دستورات مى‏توان تقسیم نمود، یک سلسله از قواعد و دستوراتى که بایدآنها را انجام داد این دستورات فضائل اخلاقى محسوب مى‏شوند و یک سلسله از قواعد ودستوراتى که باید آنها را ترک نمود این دستورات را رذائل اخلاقى مى‏نامیم.

در دین اسلام از قواعد و دستورات اول به نام واجبات و مستحبات و از قواعد ودستورات دوم به نام محرمات و مکروهات تعبیر آورده مى‏شود پس دو محور اصلى وبنیادى در تدوین و بررسى مسائل اخلاقى وجود دارد: محور فضائل و محور رذائل.

3 - روش قدماء در بیان اصول اخلاقى

قدماى دانشمندان علم اخلاق در بیان فضائل‏اخلاقى روش خاصى داشتند، آنان مى‏گفتند که در نهاد انسان سه قوه مختلف: قوه شهوت،قوه غضب و قوه ناطقه از همان بدو خلقت‏به ودیعه گذارده شده است‏حال فضیلت دراین است که انسان‏ها بتوانند تمام تمایلات و خواهشهاى این سه قوه را به حد اعتدال‏عمل نمایند.

حد اعتدال قوه شهوت عفت، و حد اعتدال قوه غضب شجاعت، و حد اعتدال قوه ناطقه‏حکمت است و از مجموع این سه ملاکه (عفت، شجاعت و حکمت) یک ملکه اخلاقى به نام‏عدالت پیدا مى‏شود و از این اصول چهارگانه نیز صفات و خصائلى سرچشمه مى‏گیرد، ازعفت‏حیا، حریت، قناعت، وقار، ورع و کرم و نظائر اینها از فضائل و از شجاعت،شهامت، حلم، تحمل مصائب و امثال آنها و از حکمت تعقل حقیقت و دوستى و اشباه ونظائر آنها و از عدالت، الفت، نصیحت، ملاطفت، به نیکى قضاوت کردن، صداقت و نظائراینها.

چنانکه ملاحظه مى‏کنید تمام مسائل اخلاقى (خواه فضیلت و خواه رذیلت) همه آنها رااز طریق محورهاى خاصى مورد بررسى و مطالعه قرار مى‏دادند و مبنا و اساس کار خودرا در علم اخلاق و بررسى مسائل آن بر این روش مبتنى مى‏کردند.

مطالعه کتب بزرگان علماى علم اخلاق نشان مى‏دهد که آنان از این روش استفاده‏مى‏نمودند از جمله آنان:

1 - «احمد بن مسکویه‏» متوفاى سال 421ه ق نویسنده کتاب «تهذیب اخلاق‏».

2 - «خواجه محمد نصیر الدین طوسى‏» متوفاى سال 690ه ق صاحب کتاب «اخلاق‏ناصرى‏».

3 - «محمد مهدى نراقى‏» متوفاى سال 1209ه ق صاحب کتاب «جامع‏السعادات‏».

4 - «ملا احمد نراقى‏» فرزند محمد مهدى نراقى متوفاى سال 1244ه ق صاحب کتاب‏«معراج‏السعاده‏».

روش این دانشمندان و فقهاء معروف در بررسى اصول و مسائل اخلاقى این بوده است‏که نخست‏به بیان اصول چهارگانه اخلاقى: «عفت، شجاعت، حکمت و عدالت‏» پرداخته‏سپس فضائلى را که از هر یک از اینها سرچشمه مى‏گیرد ذکر کرده‏اند و در ضمن صفات‏ناشایسته و نکوهیده را نیز در برابر آنها بیان داشته‏اند.

روش نویسندگان جدید

روش نویسندگان جدید در بررسى اصول اخلاقى این است که‏فضائلى را که انسانها موظف به انجام آنها مى‏باشند به سه قسم تقسیم کرده‏اند:

1 - فضائل شخصى.

2 - فضائل اجتماعى.

3 - فضائل دینى.

فضائل شخصى شامل ضبط نفس و تهذیب آن یعنى خوددارى از فرو رفتن در لذائذ وتحمل مصائب و ناگواریها است که اولى را به نام «عفت‏» و دومى را به نام‏«شجاعت‏» مى‏نامند و منظور از تهذیب نفس اطاعت ا ز تعالیم خرد و عقل است که به‏نام «حکمت‏» نامیده مى‏شود. فضائل اجتماعى شامل اداء حقوق دیگران، تامین مافوق‏حقوق آنها که اولى به نام «عدالت‏» و دومى به نام «احسان‏» نامیده مى‏شود.

فضائل دینى شامل معتقدات و عبادات و فضائلى است که از ناحیه دین به شخص تکلیف مى‏گردد.

از کسانى که از این روش تبعیت کرده است از دانشمندان مصرى به نام «احمدامین‏» در کتاب «اخلاق‏» مى‏باشد مراجعه کنید.

همه این روشهاى یاد شده طرفدارانى داشته و در تالیف کتابهاى اخلاقى و درتقسیمات اصول اخلاقى از طرف دانشمندان قدیم و جدید مورد عمل واقع شده است و لکن‏مساله مهم و اساسى که در حقیقت مى‏توان گفت که زیربناى مسائل اخلاقى به شمارمى‏رود این است که معناى خوبى و بدى چیست؟ و میزان شناخت‏خوبى و بدى فضائل اخلاقى‏کدام است؟

قبل از هر چیز این نکته را باید بدانیم که در شناسائى و تعیین ارزش هر چیزى‏باید میزانى داشته باشیم تا به وسیله آن خوبى و بدى چیزى را تشخیص دهیم.

چند نظر در میزان شناخت‏خوبى و بدى صفات انسانها

1 - نظریه نسبیت

جمعى ازعلماء و دانشمندان معتقدند که خوبى و بدى از امور نسبى بوده، و اعتبارى هستند.

خوب یا بد به‏طور مطلق وجود ندارد پس خوب آن است که عرف جامعه آن را خوب بداند وبد آن است که عرف آن را بد بداند.

شاعر عرب در این باره چه نیکو سروده است:

رب قبح عند زید و هو حسن عند عمرو فهما ضدان و هو وهم عند بکر لست‏شعرى فمن الصادق فیمن یدعیه فلما ذا لیس للحسن قیاس لیس ادرى

«یعنى چه بسا عملى نزد شخصى مثل زید قبیح است و همان عمل نزد شخص دیگرى‏مثل عمرو نیکو است پس آن دو ضد هم نظر داده‏اند و همین نیز نزد شخص سومى مثل بکروهم و خیال محسوب مى‏شود که واقعیتى ندارد، من نمى‏دانم در این وسط راستگوکدام یک از اینها مى‏باشد. حال چرا براى خوبى و بدى تعریف واقعى وجود ندارد،من علت آن را نمى‏دانم‏»

2 - نظر لاهوتیون

عده‏اى از دانشمندان معتقدند که ما نمى‏توانیم خوبى و بدى فضائل‏اخلاقى را درک کنیم، بلکه محتاج راهنمائى هستیم و این تنها از طریق وحى و الهام‏انجام‏پذیر است و در شعاع وحى رهبران ادیان آسمانى مسائل زندگى از جمله اموراخلاقى را مى‏بینند و ارزش آنها را معلوم و مشخص مى‏سازند و ناچار باید به‏آنان رجوع کنیم.

3 - نظریه طرفداران اصالت اندیشه

جمعى از فلاسفه معتقدند که شناخت معناى خوبى‏و بدى خصائل اخلاقى نیازى به راهنما و مطالعه و تحقیق ندارد زیرا در نهاد هرانسانى نیروى دراکه‏اى است که به وسیله آن فضائل و رذائل اخلاقى را درک و به‏انجام فضائل و دورى از رذائل مبادرت مى‏نماید یعنى همان‏طور که حکم مى‏کنیم گل‏بهتر است از خار و نور بهتر از ظلمت است، همین‏طور درک مى‏کنیم که امانت‏بهتر ازخیانت، و راستى بهتر از دروغ است.

4 - نظریه طرفداران اصالت عاطفه

عده‏اى از دانشمندان و فلاسفه معتقدند که براى‏شناسائى و تعیین مفهوم خوبى و بدى هر امر اخلاقى باید عواطف و الهامات قلبى،اساس و مبناى کار قرار بگیرد زیرا به عقیده اینان دل هیچ‏گاه خطا نمى‏کند و فرمان‏ناروا و ناصواب نمى‏دهد پس هرچه را که دل بخواهد خوب است و نخواهد، بد است.

5 - نظریه اهل تجربه

جمعى از فلاسفه معتقدند که خوبى و بدى هر عمل اخلاقى را دراثر و نتیجه آن باید جستجو کرد پس یک عمل، هنگامى خوب است که اثر و نتیجه آن‏خوب باشد و وقتى بد است که نتیجه بد داشته باشد.

به نظر اینان اصولا معلوماتى که جنبه غیر حسى دارد، هیچ‏گونه ارزشى ندارد و این‏درست نیست که ما ببینیم مثلا اندیشه و عقیده مردم درباره فلان عمل اخلاقى چیست؟ ویا عقل و خرد درباره آن چه حکم مى‏کند؟ و یا دین و مذهب درباره آن چه نظرى دارد؟

بلکه باید به عمل و آینده آن توجه نمود که چه اثرى دارد؟ اگر نتیجه آن خوب‏باشد آن را خوب مى‏دانیم و اگر نتیجه آن بد باشد، عمل را بد مى‏دانیم.

تا اینجا نظرات گوناگونى بود که از طرف فلاسفه و دانشمندان و اندیشمندان پیرامون اصول و معیارهاى تقسیمات مسائل اخلاقى بیان گردیده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اصول و معیارهاى مسائل اخلاقى

دانلودمقاله درمورد مخاطرات اخلاقى

اختصاصی از فایلکو دانلودمقاله درمورد مخاطرات اخلاقى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مخاطرات اخلاقى(1) و بازار بیمه(2)

 

تاریخ دریافت: 29/5/80تاریخ تأیید: 25/10/80

سید محمد موسى مطلبى

چکیده:

در شرایطى که دو طرف با یکدیگر ارتباط اقتصادى برقرار مى‏سازند، همواره اطلاعات نقش مهمى را ایفا مى‏کند. وجود رفتار نامشهود، مى‏تواند باعث شود، یکى از دو طرف، رفتارهایى را انجام دهد که به نفع طرف دیگر نیست. در این حالت، که مخاطرات اخلاقى شکل مى‏گیرد، بازار دچار شکست مى‏شود. شرکتهاى بیمه، که همواره رفتار مراقبتى بیمه گزاران را نمى‏توانند مشاهده کنند، با چنین مشکلى مواجه مى‏شوند. بنابراین از ابتدا باید قراردادهایى را که سازگار با مشارکت بیمه گزاران در انعقاد قرارداد همراه با ایجاد انگیزه براى افزایش مراقبت بیمه گزاران است طراحى نمایند. قراردادهاى فرانشیزى در این شرایط بهترین قراردادها تلقى شده است و از طریق ایجاد فرانشیز و گنجاندن مبالغ قابل کسر در قرارداد و همچنین دخالت انگیزشى دولت از طریق مالیات و سوبسید مى‏توان این مورد شکست بازار را برطرف نمود و یا از هزینه‏هاى آن کاست. بررسیها، نشان مى‏دهد در برخى از تعرفه‏هاى تصویبى شوراى عالى بیمه و همچنین متن قراردادها از کارآیى لازم برخوردار نیستند و ضرورى است با استفاده از نتایج این پژوهش و سایر پژوهشهایى که در این زمینه بکار رفته مشکلات قراردادها و تعرفه برطرف شود.

واژگان کلیدى: مخاطرات اخلاقى، قرارداد بهینه، شکست بازار، اطلاعات ناقص، رفتارهاى نامشهود بازار بیمه، بیمه.

مقدمه

0در شرایط نبود اطلاعات کامل، همواره وجود پیامدهاى خارجى(Externality) باعث مى‏شود مبادله اقتصادى به خوبى انجام نشود و حتى در مواردى روابط اقتصادى مختل شود. روابط اقتصادى غالباً به شکل انعقاد قرارداد حاصل مى‏شود. در انعقاد قرارداد اطلاعات نقش مهمى را ایفا مى‏کند و نبود اطلاعات مشکلاتى را به همراه دارد.

قراردادهایى مانند قرارداد بین کارفرما و نیروى کار، بیمه‏گر و بیمه‏گزار، سهامداران و مدیر عامل، اعتبار دهنده و اعتبار گیرنده نیز، همچون سایر قراردادها به اطلاعات نیازمند است. یک سهامدار کارخانه، وقتى مى‏تواند یک مدیر را بپذیرد، که اطلاعات کاملى از منش و عملکرد او داشته باشد و رفتار او قابل مشاهده باشد. با عدم اطلاع از وى و نامشهود بودن رفتار، نمى‏تواند قرارداد بهینه‏اى را منعقد کند و به اهداف خود برسد؛ زیرا همواره یک نا اطمینانى براى او وجود دارد، که رفتار نامشهود(Hiden action) کارگزار به نفع او است یا هزینه هایى را به او تحمیل مى‏کند.

 

تعریف مخاطرات اخلاقى

مخاطرات اخلاقى تعاریف مختلفى دارد؛ برخى آن را به وضعیتى اطلاق کرده‏اند، که یک طرف بازار نمى‏تواند رفتار طرف دیگر بازار را مشاهده کند و گاهى به رفتارهاى نامشهود بازگشت مى‏کند.(varian, 1990, 589)

برخى دیگر مخاطرات اخلاقى را چنین تعریف نموده‏اند: مخاطرات اخلاقى نام دیگرى براى رفتار نامشهود است؛ زیرا در این حالت، فردى یا طرفى که آگاه است، رفتار غلطى را در پیش مى‏گیرد که به ضرر طرف مقابل است. (Katz, 1994, 593)

تعریف دیگرى نیز مخاطرات اخلاقى را چنین بیان مى‏کند: وقتى مخاطرات اخلاقى پدیدار مى‏شود، که افراد در شرایط وجود اطلاعات خصوصى عملى را پیش مى‏گیرند که بطور نادرستى احتمال نتایج و حاصل نامطلوب را افزایش مى‏دهد.(Mc taggat, 1992 ,440)

یک مثال از موارد مخاطرات اخلاقى: وقتى یک فرد بیمه مى‏شود، مراقبت خود را کم مى‏کند؛ زیرا مطمئن است که خسارت او جبران خواهد شد. مثلاً یک مالک خانه، ممکن است مراقبت خود از خانه را ـ مثل قفل کردن و احتیاط‏هاى دیگر ـ به دلیل بیمه شدن خانه و لوازم آن، کاهش دهد. این مسأله مخاطرات اخلاقى است که باعث شکست بازار مى‏شود که در مثال شکست بازار بیمه است و کارآیى در بازار بیمه از بین مى‏رود؛ زیرا انگیزه افراد به دلیل کاهش نگرانى از خطر، براى مراقبت زیاد از بین مى‏رود و بنابراین شرکت بیمه ممکن است، مجبور باشد، خانه‏اى را بیمه کند، که اصلاً قفل نشده یا پنجره آن بسته نشده است و این براى شرکتهاى بیمه غیر ممکن است؛ زیرا احتمال خطر بسیار زیاد مى‏شود. (stiglitz, 1993)

 

نحوه انعقاد قرارداد

انعقاد قرارداد، نیازمند دو رکن اصلى است، که مى‏تواند دو شخص حقیقى یا حقوقى باشد. یکى از این دو، نقش اصلى را ایفا مى‏کند، مثل کارفرما که ابتدا به طراحى قرارداد مى‏پردازد و دیگرى نقش غیر اصلى را باز مى‏کند، مثل کارگزار. این بحث تحت عنوان مسأله کارفرما - کارگزار(Principle-agent Problem) در ادبیات مطرح شده است.

قرارداد ابتدا توسط کارفرما طراحى مى‏شود و کارگزار پس از رؤیت، مى‏تواند آن را امضا نماید و یا آن را نپذیرد. در چنین حالتى اگر قرارداد امضا نشود، ارتباطى برقرار نمى‏شود و در صورتى که قرارداد منعقد شود، نتیجه قرارداد مبهم است؛ زیرا نتیجه به شدت به رفتار و عملکرد کارگزار بستگى دارد. عملکرد خوب وى، نتیجه‏اى خوب را براى کارفرما رقم مى‏زند و عملکرد ضعیف، نتیجه بدى را براى کارفرما به دنبال خواهد داشت.(stadler, 1997, 17)

 

ماهیت قرارداد بهینه

به منظور توضیح قرارداد بهینه (stadler, 1997, 18) مى‏توان یک قرارداد را در نظر گرفت که نتایج متعددى داشته باشد. نتیجه حاصل از قرارداد را با × و ارزش پولى آن را با x نشان مى‏دهیم. فرض مى‏شود، کارگزار تلاشى دارد که آن را با eنشان مى‏دهیم. در این جا یک احتمال شرطى وجود دارد که عبارت است از:

 

ابتدا فرض مى‏شود، اطلاعات کارگزار و کارفرما مساوى و متقارن است. در این جا تنها یک ریسک وجود دارد، که ناشى از احتمالى بودن رفتار کارگزار است. کارفرما بر اساس تابع منفعت حاصل از رابطه اقتصادى، رفتارش را تعیین مى‏کند. تابع منفعت وى عبارت است از:

 

 

نمودار (2): نحوه پرداخت دستمزد در شرایطى که کارفرما ریسک خنثى و کارگزار ریسک گریز است

نمودار 2، پرداخت دستمزد بهینه در شرایطى است که کارفرما ریسک خنثى و کارگزار ریسک گریز است.

حالت دوم: در این حالت، کارگزار ریسک خنثى است. بنابراین َU ثابت است و کارفرما ریسک گریز است، بدین معنا که <0ًb ، در این حالت قرارداد بهینه بدین شکل

 

 

 

مخاطرات اخلاقى و قرارداد بهینه

پدیده مخاطرات اخلاقى که پس از انعقاد قرارداد مطرح مى‏شود، شرایطى است که کارگزار مى‏تواند تلاش خود را تغییر دهد. به بیان دیگر، تاکنون بحث این بود که با مقدار تلاش معین، شیوه پرداخت باید چگونه باشد. حال بحث این است که پس از انعقاد قرارداد کارگزار به دنبال تلاشى خواهد بود که تابع هدفش را بیشینه سازد. تابع هدف کارگزار در این شرایط به شکل زیر تعریف مى‏شود.

 

انگیزه در مخاطرات اخلاقى

با یک مثال فرضى، مى‏توان شرایط مخاطرات اخلاقى (mansfield, 1997, 554) در بازار بیمه را ترسیم نمود. همانطور که در نمودار نیز آمده، شخصى را در نظر مى‏گیریم که اتومبیلى دارد، که T تومان ارزش دارد. وى براى مراقبت از اتومبیل خود هزینه‏هایى را چون خرید قفل، محافظ، دزدگیر و هزینه‏هاى زمانى مى‏پردازد. این هزینه را با Bنشان مى‏دهیم. صاحب اتومبیل جهت استفاده بیشتر از اتومبیل، نیاز به هزینه بیشترى براى مراقبت از ماشین خواهد داشت. چون استفاده نیز، به معناى این است که ماشین بیشتر در معرض سرقت قرار مى‏گیرد. بنابراین مى‏توان استفاده او از اتومبیل را تقاضا (D) یا منفعت نهایى از خدمات اتومبیل به حساب آورد، که هزینه B را براى آن مى‏پردازد.

بنابراین وى در ابتدا بدون بیمه، 10 ساعت در روز از اتومبیل استفاده مى‏کند. اما پس از انعقاد قرارداد بیمه، چون شرکت بیمه خسارت را مى‏پردازد و هزینه‏هاى مراقبت ضرورتى ندارد این هزینه‏ها کاهش مى‏یابد، میزان استفاده از اتومبیل 15 ساعت خواهد بود، در نتیجه احتمال سرقت اتومبیل زیاد مى‏شود.

در نمودار مشاهده مى‏شود، که با توجه به منحنى تقاضا براى استفاده از اتومبیل (D) یک روند نزولى دارد، قبل از انعقاد قرارداد بیمه، هزینه استفاده از اتومبیل B است که در سطح 10 ساعت استفاده از اتومبیل تعادل ایجاد مى‏شود. بعد از انعقاد قرارداد بیمه به دلیل کاهش هزینه‏هاى مربوط به سرقت َB، میزان استفاده از اتومبیل افزایش مى‏یابد؛ بنابراین، همواره بیمه گزار سعى دارد، پس از انعقاد قرارداد بیمه از اتومبیل خود بیشتر استفاده کند. و این باعث افزایش احتمال خطر مى‏شود و خسارت آن را، بیمه گر باید جبران نماید.

 

 

 

نمودار (4): هزینه‏هاى پیشگیرى از سرقت، قبل و بعد از بیمه

رفتارهاى پنهان و بازار بیمه

براى ترسیم وضعیتى که در آن مخاطرات اخلاقى (Hiller, 1991, 82) شکل مى‏گیرد، فرض مى‏شود، فرد با دو حالت سرقت و عدم سرقت مواجه است. این شخص Tریال دارایى دارد، اگر دارایى وى مورد دستبرد قرار گیرد C ریال از دارایى او کاهش مى‏یابد بنابراین دارایى او برابر است با:

(26)W=T-C

که در آن، W میزان دارایى فرد در حالت سرقت است و از طرفى نشان مى‏دهد که دارایى در حالت عدم سرقت برابر کل دارایى فرد است. W=T دارایى در حالت عدم سرقت رانشان مى‏دهد.

در نمودار 5، دو محور دارایى در حال سرقت و عدم سرقت نشان داده شده است. در این نمودار یک نقطه E وجود دارد که در حقیقت میزان دارایى فرد را در دو حالت سرقت و عدم سرقت نشان مى‏دهد و در حقیقت نقطه برخوردارى طبیعى یا اولیه است. خط َ ffنشان دهنده خطى است، که در آن فرد بیمه گزار با خرید بیمه نامه به نرخ منصفانه(Fair odds line) اقدام مى‏کند. این خط که به عنوان «نتیجه احتمالى منصفانه»(4) تلقى مى‏شود، براى فردى است که سطح مراقبت زیادى براى حفظ اموال خود دارا مى‏باشد. معادله این خط به شکل زیر است.

(27)Py=x

که در آن P میزان احتمال سرقت است، y سطوح مختلف جبران در صورت سرقت است و میزان آن ضرورتا معادل c نیست و x میزان حق بیمه است. در حقیقت این معادله یک قید رقابت محسوب مى‏شود، که بیمه‏گر نمى‏تواند بیش از احتمال میزان جبران خطر حق بیمه تعیین نماید. زیرا طبق قانون عرضه و تقاضاى بیمه اگر حق بیمه بیشتر از این مقدار باشد، شرکتهاى بیمه دیگر، که حاضرند حق بیمه کمترى را دریافت کنند، بازار را در دست خواهند گرفت. (مطلبى، 1381:47)

در شرایط خرید بیمه، بیمه‏گزار در حقیقت با دو حالت مواجه مى‏شود.

یکى حالت سرقت است:

(28)WT=T-C-×+py

و دیگرى در حالت عدم سرقت است:

 

 کنند.

 

چون دو منحنى از نقطه J مى‏گذرد، خط بیمه کامل (خط 45 درجه) و خط نتیجه احتمالى منصفانه نیز از آن جا مى‏گذرد.

سطح مطلوبیت U2، به اندازه B از سطح مطلوبیت U1 بیشتر است. زیرا در نقطه J شخص در هر دو حالت مراقبت کم و زیاد بیمه کامل خریدار مى‏کند و تنها با مراقبت کمتر مطلوبیت بیشترى را به دست مى‏آورد. در این شرایط شرکتهاى بیمه حاضر نمى‏شوند، به کسى که مراقبت کمى دارد، بیمه نامه کامل در نقطه J را ارائه دهند، بلکه در نقطه K مماس بر منحنى نتایج احتمالى منصفانه سطح مراقبت پایین، ارائه مى‏دهند. این مطلب در نمودار 6 ارائه شده است.

 

اگر فرد سطح مراقبت خود را کم کند، در نقطه K خواهد بود. جایى که منحنى U3بر َHH مماس است. اگر فرد بتواند، بیمه غیر کامل خریدارى نماید، در نقطه Q به تعادل خواهد رسید، که نقطه مماس منحنى بى تفاوتى سطح مراقبت زیاد بر خط نتیجه احتمالى منصفانه است؛ زیرا U4 خط بیمه کامل را در نقطه R بالاتر از U3 قطع مى‏کند.

بنابراین مطلوبیت بیشترى براى او ایجاد مى‏کند. البته نقطه Q تعادل نیست، زیرا در این حالت همانطور که مى‏دانیم، بیمه گزار سطح مراقبت زیاد دارد، ولى شرکت بیمه قیمت هر واحد جبران را با َP که بیش از P است، دریافت مى‏کند. بنابراین، سود غیر طبیعى به دست مى‏آورد و چون بازار رقابتى است، سود اضافى با ارائه قرارداد توسط سایر شرکتهاى بیمه از بین مى‏رود. فرایند تغییر وضعیت از دو طریق است. یکى این که َ Pکاهش مى‏یابد و دیگر این که جبران خسارت در قیمت پایین‏تر افزایش مى‏یابد. به بیان دیگر َHH حول نقطه E در جهت عقربه ساعت به چرخش درمى آید. از طرف دیگر یک حرکت بر روى َHH به سمت خط 45 نیز وجود دارد. در نهایت تعادل در روى خط َFF خواهد بود. البته معلوم است که روى خط َFF بیمه کامل نخواهد بود، بلکه نقطه D که نزدیک کامل است تعادل را ایجاد مى‏کند.

 

 

در نمودار 7 نیز دو خط َFF و َHH وجود دارد. نقاط روى َFF چون بر اساس سطح مراقبت زیاد ترسیم شده است، انگیزه لازم را براى مشترى ایجاد نمى‏کند تا سطح مراقبت زیاد را انتخاب نماید. بنابراین قراردادهاى بیمه که بر روى خط َFF قرار دارد، سازگار با انگیزه نیست. اما وقتى قرارداد بتواند بر اساس سطح مراقبت کم انتخاب شود، مى‏تواند سازگار با انگیزه باشد، زیرا شخص مى‏تواند همان سطح مطلوبیت را که در سطح مراقبت زیاد به دست مى‏آورد با سطح مراقبت کم نیز به دست آورد و هزینه B را نیز نپردازد. در مجموعه نقاط سمت چپ J را بر روى َFF مشترى انگیزه براى کاهش مراقبت را دارد؛ زیرا در این بخش از منحنى WT بیش از WNT است و از این رو شرکتهاى بیمه هیچ گاه بیمه بیشتر از کامل را ارائه نمى‏کنند.

در نقطه E، فرد سطح مراقبت زیاد را بر مى‏گزیند. زیرا B هزینه خیلى زیادى نیست ولى شخص ریسک گریز بیمه نشدن را بر بیمه شدن ترجیح مى‏دهد. از این رو، بین دو نقطه E و J، فرد بین گزینش سطح مراقبت زیاد و سطح مراقبت کم، بى تفاوت خواهد بود. نقطه‏اى مثل D را در نظر مى‏گیریم که در آن دو منحنى U5 و U6 یکدیگر را قطع مى‏کنند. U5 مربوط به سطح مراقبت زیاد و U6 مربوط به سطح مراقبت کم است. در این نقطه شخص در انتخاب سطح مراقبت زیاد و کم، بى تفاوت است. در این جا گر چه U5 خط بیمه کامل را در نقطه‏اى بالاتر از محل برخورد U6 با خط بیمه کامل، قطع مى‏کند. اما چون دارایى بطور کامل بیمه شده، میزان ضرر حاصل از B را جبران مى‏کند.

اگر کمى از خودگذشتگى در این جا وجود داشته باشد، شخص در صورت بى تفاوت بودن بین دو سطح مراقبت زیاد و کم، مراقبتى را که براى کارفرما مناسب است، برمى گزیند. نقاط سمت راست D در طول َFF قراردادهاى سازگار با انگیزه و نقاط سمت چپ Dنقاط ناسازگار با انگیزه تلقى مى‏شوند. در نقطه D چون WT کمتر از WNTاست، بنابراین شخص حاضر است، براى اجتناب از سرقت، هزینه B را بپردازد و سطح مراقبت زیاد را انتخاب نماید. در نقاط سمت چپ D، تفاوت حاصل مطلوبیت انتظارى سطح مراقبت زیاد و سطح مراقبت کم بیش از ضرر B است. بر عکس در نقاط سمت راست D، ضرر Bبیش از حاصل تفاوت مطلوبیت انتظارى سطح مراقبت زیاد و سطح مراقبت کم است.

از آن جا که B بسیار کوچک است، D بسیار نزدیک بیمه کامل است، شرکت بیمه مى‏تواند بر روى خط نتیجه احتمال منصفانه، قرارداد بیمه تقریبا کامل سازگار با انگیزه ارائه دهد. بنابراین مشترى نقطه D را انتخاب مى‏کند و شرکتهاى بیمه هم به خاطر رقابت همان نقطه D را انتخاب مى‏کنند.

در پایان یک نکته باقى مى‏ماند و آن این که ممکن است، شخص براى این که بتواند بیمه کامل خریدارى نماید، با دو بیمه گر که هر دو نصف دارایى را بیمه مى‏کنند، قرارداد منعقد کند. این براى هر دو بیمه گر زیان‏آور است. زیرا در این صورت سطح مراقبت کم انتخاب مى‏شود که براى هر دو بیمه گر ایجاد ضرر مى‏کند.

براى رفع این مشکل معمولاً شرکتهاى بیمه، قانونى دارند که در مورد یک چیز نمى‏توان با دو شرکت بیمه قرارداد منعقد نمود.

 

برخى راه حلها جهت کنترل مخاطرات اخلاقى

همانطور که در بحث مخاطرات اخلاقى بطور کلى و بحث رفتارهاى نامشهود بازار بیمه مطرح شد، مهمترین راه حل در شرایط وجود مخاطرات اخلاقى، طراحى قراردادهاى فرانشیزى است که در آن پوششهاى بیمه‏اى نزدیک به کامل باشد. بنابراین در کلیه قراردادهاى بهینه وجود مبلغى که پوشش بیمه‏اى شامل آن نمى‏شود وجود دارد تا انگیزه لازم را براى بیمه گزار فراهم نماید تا سطح تلاش مطلوبى را انتخاب نماید.

یکى از مهمترین روشهاى تعیین وجود فرانشیز در قراردادها وجود مبلغ قابل کسر (chitgopekar, 2000) یا (5)Deductable است که انواعى از آن در قراردادهاى بیمه در جهان مرسوم است. سه نوع از مبلغ قابل کسر که در قراردادها مرسوم است عبارتند از:

1- مبلغ قابل کسر ثابت

در این روش، مبلغى چون D در قرارداد تعیین مى‏شود و شرکت بیمه جبران خسارتهاى تا سقف مبلغ D را تعهد نمى‏نماید و در صورتى که خسارت بیش از این مبلغ باشد، کل خسارت با کسر کردن D قابل جبران خواهد بود. این نوع مبلغ قابل کسر بیشتر در قراردادهاى بیمه اتومبیل مرسوم است.

2- مبلغ قابل کسر درصدى


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد مخاطرات اخلاقى

دانلود تحقیق فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن


دانلود تحقیق فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن

دانلود تحقیق فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 20

 

 

 

بخشی از متن:

1- تسلیم محض خدا
وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ‏(1).
و مطیعانه براى خدا قیام کنید.
إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ‏(2).
ابراهیم، بزرگوار مردى که [به تنهایى‏] یک امت بود، مطیع فرمان خدا و صاحب دین حنیف و از مشرکان نبود.
فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ‏(3).
پس زنان شایسته، فرمانبردارند و در غیبت شوهر، عفیفند و فرمان خدا را نگاه مى‏دارند.
وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ ... لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً(4).
مردان مؤمن و زنان مؤمن، مردان اهل طاعت و زنان اهل طاعت،... (خداوند) براى آنان آمرزش ومزدى بزرگ آماده کرده است.
أَلصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ و الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ(5).
شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان وآنان که در سحرگاهان آمرزش مى‏طلبند.
وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَآ أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ‏(6).
هر کس از شما که مطیع خدا و پیامبرش شود و کار شایسته کند، دوبار به او پاداش دهیم.
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرینَ‏(7).
اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر که از شما از دینش باز گردد، چه باک، زود باشد که خدا مردمى را بیاورد که دوستشان بدارد و آنان نیز خدا را دوست بدارند. آنان در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش.
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ‏(8).
به تحقیق مؤمنان رستگار شدند، آنان که در نمازشان خشوع مى‏ورزند.
وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَّدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ... لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً(9).
مردان شکیبا و زنان شکیبا و مردان خدا ترس و زنان خدا ترس...، براى آنان آمرزش و پاداشى‏بزرگ (از سوى خدا) در نظر گرفته شده است.
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِىَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ کَرِیمٍ‏(10).
تنها، تو کسى را بیم مى‏دهى که از قرآن پیروى کند و از خداى رحمان در پنهانى بترسد، چنین کسى را به آمرزش و مزدى گران مژده بده.
فَلاَ تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بَایاتِى ثَمَناً قَلِیلاً(11).
از مردم نترسید. از من بترسید و آیات مرا به بهاى اندک مفروشید.
فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏(12).
اگر ایمان آورده باشید، سزاوارتر است که از خدا بترسید و بس.
فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِى وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ‏(13).
از ایشان مترسید. از من بترسید تا نعمت خویش بر شما تمام کنم، باشد که هدایت شوید.
وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَآئِزونَ‏(14).
و کسانى که از خدا و پیامبرش اطاعت مى‏کنند و از خدا مى‏ترسند و پرهیزگارى مى‏کنند، از رستگارانند.
أَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ کَفَى‏ بِاللَّهِ حَسِیباً(15).
کسانى‏که پیامهاى خدا را مى‏رسانند و از او مى‏ترسند و از هیچ کس دیگر نمى‏ترسند، خدا براى حساب کردن اعمالشان کافى است.
إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ(16).
تنها دانشمندان از او مى‏ترسند و خداوند پیروزمند آمرزنده است.
رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ‏(17).
خداوند از آنها راضى و آنها از خدا راضى‏اند و این حال کسى است که از خدا بترسد.
2- فداکارى
وَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفِسِهمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ(18).
و دیگران را بر خویش ترجیح مى‏دهند، هر چند خود نیازمند باشند.
3- انفاق
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِى السرَّآءِ والضرَّآءِ(19).
کسانى که در توانگرى و تنگدستى انفاق مى‏کنند.
وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لاَنْفُسِکُمْ‏(20).
و به سود خود از مالتان انفاق کنید.
فَاَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‏ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏(21).
کسى که بخشید و پرهیزکارى کرد و بهترین را تصدیق نمود، پس براى بهشت آماده‏اش مى‏کنیم.
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى‏ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‏(22).
نیکى را نخواهید یافت، مگر آن‏که از آنچه دوست مى‏دارید انفاق کنید.
4- عفت و حیا
یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغنِیآءَ مِنَ التَّعَفُّفِ‏(23).
آن‏چنان در پرده عفافند که هر که حال ایشان نداند، پندارد که از توانگرانند.
مَنْ کانَ غَنِیّاً فَلْیَسْتَعْفِفْ ...(24).
هر که [از سرپرستان یتیم‏ها] توانگر است، عفت ورزد. [و از مال یتیم ارتزاق نکند]....
وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّى‏ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏(25).
آنان که استطاعت زناشویى ندارند، باید پاکدامنى پیشه کنند تاخدا از کرم خویش توانگرشان سازد.
وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‏(26).
و اگر پاکدامنى پیشه کنند، بر آنها بهتر است. و خدا شنوا و داناست.
... تَمْشى‏ عَلى اسْتِحْیاءٍ ...(27)
(حضرت موسى(ع)) باحیا راه مى‏رفت...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن

تحقیق در مورد بعد اخلاقى تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد بعد اخلاقى تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بعد اخلاقى تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن


تحقیق در مورد بعد اخلاقى  تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه36

 

فهرست مطالب

  بعد اخلاقى ـ تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن

خبرگزاری فارس: در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود.    

ماجراى عاشورا نمایش عالى ترین و زیباترین حماسه هاست. شمع وجود امام حسین(ع) پروانه هایى را به گرد خود جمع کرده بود که سر از پا نمى شناختند و در راه عشق به معبود, هر نیشى را نوش مى دانستند و با فداکارى بى نظیر و ایمان بى بدیل خود, جامعه بشرى را از لحاظ سازندگى سربلند کردند و ملکوتیان را در برابر خود به تعظیم واداشتند.

این واقعه ـ که در کم ترین زمان و با فداکارى افراد معدودى رخ داد ـ همیشه به عنوان ((انقلاب بزرگ)) بر تارک تاریخ بشر مى درخشد. همه طبقات تلاش کرده اند تا با بررسى و تحلیل وقایع, نوعى با آن ارتباط برقرار کنند. اندیشمندان بسیارى از ادیان, مکاتب, فرقه ها و نژادهاى مختلف درباره این رخ داد عظیم سخن گفته اند و هر یک در خور شإن و مقام علمى و اجتماعى خود, آموزه هایى از آن را براى مخاطبان به ارمغان آورده اند.)

آنچه بیش از همه, حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مى دهد, توجه به بعد ((اخلاقى و تربیتى)) آن است که در ضمیر انسان ها تإثیر شگفت انگیزى داشته است و بسیارى از آنها را متحول و انقلابى ساخته و جلو خودکامگى بسیارى از زمامداران فاسد را گرفته است.

اگر حماسه عاشورا رخ نمى داد, بدون شک هیچ نهضت اسلامى دیگرى به وقوع نمى پیوست و خودکامگى زمامداران فاسد افزون تر مى شد. در نتیجه, رشد جوامع اسلامى با خطرات جدىترى روبه رو شده و مکتب ((انسان ساز)) اسلام تعطیل مى شد, اما تإثیر حماسه حسینى در بیدارى سیاسى و شور انقلابى مردم به اندازه اى عمیق بود که سلاطین پرقدرت و کم شعورى مانند متوکل عباسى ناچار مى شدند براى تحکیم پایه هاى حکومتشان و جلوگیرى از رشد و تعالى جامعه مسلمین, با کشته آن حضرت بجنگند و تبلیغات مسمومى بر ضدش به راه اندازند;(3) چنان که اقدامات شدیدى براى خاموش کردن مشعل هدایت کربلا به عمل آوردند, اما جذابیت این واقعه سرنوشت ساز در ضمیر حق پرست مردم به صورت مقدس و هدایت بخش استوار مانده و به نقش اساسى اش ـ که هدایت و نجات جامعه بشرى و تربیت شاگردان است ـ هم چنان ادامه مى دهد. در این نوشتار, سعى بر این است تا به بخشى از دستاوردهاى اخلاقى وتربیتى حماسه جاویدان عاشورا اشاره شود:

  1. الگو دهى

در نظام تربیت اسلامى یکى از عوامل موثر در شکل گیرى شخصیت مذهبى افراد, الگوپذیرى از اسوه هاى دینى است. تاریخ اجتماعى بشر نشان داده است که در صورت عدم وجود الگو در یک جامعه انسانى, افراد در زندگى ظاهرى, عقلى و ایمانى خویش سرگردان و حیران مى مانند. جامعه اى که مى خواهد نسلى توانمند, پویا, موثر و پرصلابت تربیت کند, احتیاج به الگوهاى جاویدان دارد.

یکى از جلوه هاى تربیتى و انسان ساز حادثه کربلا ((الگودهى)) آن است. این خصیصه چنان عیان است که حتى بزرگان غیر مسلمان را نیز به اعجاب و تإثیرپذیرى واداشته است که به چند نمونه از آن اشاره مى شود, زیرا:

خوش تر آن باشد که سر دلبران          ته آید در حدیث دیگران

محمد على جناح مى گوید: ((هیچ نمونه اى از شجاعت, بهتر از آن که امام حسین(ع) از لحاظ فداکارى و تهور نشان داد در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربانى کرده است, پیروى نمایند)). 

توماس کارلایل مى گوید: ((بهترین درسى که از تراژدى کربلا مى گیریم این است که امام حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند, آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددى در جایى که حق و باطل رو به رو مى شود, اهمیت ندارد و پیروزى حسین(ع) با وجود اقلیتى که داشت باعث شگفتى من است)).

بالاخره مهاتما گاندى ـ رهبر استقلال طلب هندوستان ـ مى گوید: ((من زندگى امام حسین(ع) ـ آن شهید بزرگ ـ را به دقت خوانده ام و توجه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد, بایستى از سرمشق حسین(ع) پیروى کند)).

با این وصف اگر عاشورا را دایره المعارفى بدانیم که انواع منش ها و کنش ها را در جبهه حق و باطل در خود جاى داده است, سخن گزافى نگفته ایم. بنابراین بررسى حادثه عاشورا ما را به این باور مى رساند که سیدالشهدإ(ع) ـ با توجه به وضعیت جهان اسلام ـ حرکتى را طراحى کرده بود که در طول تاریخ جاویدان بماند.

این حقیقت را مى توان به روشنى در گفتار و کردار امام حسین(ع) دید, زیرا ایشان حق و باطل را در میدان مبارزه مقابل هم قرار مى دهد, نه خود و یزید را. از این رو در گفت و گوهاى خود از واژه ((مثل)) استفاده مى کند ومى گوید: ((... مثلى لایبایع مثله;(8) افرادى همچون من با افرادى همچون یزید بیعت نمى کنند)).

این نوع جملات نشان دهنده این است که بعد ملکوتى و تربیتى عاشورا را درصدد نمونه دهى و الگوسازى بوده است. به این معنا که اختلاف آنان بین دو فرد در موقعیت جغرافیایى و تاریخى خاص نیست, بلکه تقابل دو باور و تفکر در میان است که امکان دارد در هر مکان و زمان دیگر رخ دهد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بعد اخلاقى تربیتى حماسه عاشورا و دستاوردهاى آن

تحقیق در مورد مسائل اخلاقى

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد مسائل اخلاقى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مسائل اخلاقى


تحقیق در مورد مسائل اخلاقى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه262

 

 

پیشگفتار

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مسائل اخلاقى در هر زمان از اهمیت فوق‏العاده‏اى برخوردار بوده، ولى در عصر و زمان ما اهمیت ویژه‏اى دارد، زیرا:

 

1- از یک سو عوامل و انگیزه‏هاى فساد و انحراف در عصر ما از هر زمانى بیشتر است و اگر در گذشته براى تهیه مقدمات بسیارى از مفاسد اخلاقى هزینه‏ها و زحمتها لازم بود در زمان ما از برکت پیشرفت صنایع بشرى همه چیز در همه جا و در دسترس همه کس قرار گرفته است!

 

2- از سوى دیگر، با توجه به این که عصر ما عصر بزرگ شدن مقیاسهاست و آنچه در گذشته بطور محدود انجام مى‏گرفت در عصر ما به صورت نامحدود انجام مى‏گیرد، قتل و کشتار انسانها به برکت وسائل کشتار جمعى، و مفاسد اخلاقى دیگر به کمک فیلمهاى مبتذلى که از ماهواره‏ها در سراسر دنیا منتشر مى‏شود و اخیرا که به برکت «اینترنت‏» هرگونه اطلاعات مضر در اختیار تمام مردم دنیا قرار مى‏گیرد، مفاسد اخلاقى بسیار گسترش پیدا کرده و مرزها را در هم شکسته و تا اقصا نقاط جهان پیش مى‏رود تا آنجا که صداى بنیانگذاران مفاسد اخلاقى نیز درآمده است.

 

اگر در گذشته تولید مواد مخدر در یک نقطه، یک روستا و حداکثر شهرهاى مجاور را آلوده مى‏کرد امروز به کمک سوداگران مرگ به سراسر دنیا کشیده مى‏شود.

 

3- از سوى سوم، همان گونه که علوم و دانشهاى مفید و سازنده در زمینه‏هاى مختلف پزشکى و صنایع و شؤون دیگر حیات بشرى گسترش فوق‏العاده‏اى پیدا کرده، علوم شیطانى و راهکارهاى وصول به مسائل غیرانسانى و غیراخلاقى نیز به مراتب گسترده‏تر از سابق شده است‏به گونه‏اى که به دارندگان فساد اخلاق اجازه مى‏دهد از طرق مرموزتر و پیچیده‏تر و گاه ساده‏تر و آسانتر به مقصود خود برسند.

 

در چنین شرایطى توجه به مسائل اخلاقى و علم اخلاق از هر زمانى ضرورى‏تر به نظر مى‏رسد و هرگاه نسبت‏به آن کوتاهى شود فاجعه یا فاجعه‏هایى در انتظار است.

 

اندیشمندان دلسوز و عالمان آگاه باید همگى دست‏به دست هم دهند و براى گسترش اخلاق در دنیاى امروز که اخلاق به خطر افتاده تا آن حد که بعضى آن را بکلى انکار کرده یا غیر ضرورى دانسته‏اند و بعضى دیگر هر کار و خصلتى که انسان را به خواسته سیاسى‏اش برساند اخلاق شمرده‏اند، تمام تلاش و کوشش خود را به کار گیرند.

 

خوشبختانه ما مسلمانان منبع عظیمى مثل قرآن مجید در دست داریم که مملو است از بحثهاى عمیق اخلاقى که در هیچ منبع دینى دیگرى در جهان یافت نمى‏شود.

 

گرچه مباحث اخلاقى قرآن از سوى مفسران بزرگ و عالمان اسلامى بطور پراکنده مورد تفسیر قرار گرفته ولى تا آنجا که ما مى‏دانیم کتابى به عنوان «اخلاق در قرآن‏» به سبک تفسیر موضوعى که این مسائل را به صورت جمعى و با استفاده از روش تفسیر موضوعى مورد توجه قرار دهد، تالیف نیافته با آن که جاى آن کاملا خالى است.

 

لذا بر این شدیم که بعد از پایان دروه اول پیام قرآن که پیرامون معارف و عقاید اسلامى به سبک تفسیر موضوعى بحث مى‏کرد، به سراغ بحث اخلاق اسلامى در قرآن مجید به عنوان دوره دوم پیام قرآن برویم.

 

بحمدالله این کار انجام شد و مجموعه این مباحث در دو مجلد تهیه شد که مجلد اول در کلیات مسائل اخلاقى بحث مى‏کند و اکنون در دسترس شماست ولى مى‏توان از آن به عنوان یک متن جامع درسى نیز استفاده کرد، و جلد دوم پیرامون جزئیات مباحث اخلاقى و مصادیق آن بطور گسترده بحث مى‏کند که بحمدالله قسمت عمده آن آماده براى چاپ است.

 

امیدواریم این گام دیگر در طریق استفاده از قرآن مجید در حل مشکلات زندگى انسانها، مورد قبول خداوند متعال و ذخیره یوم‏المعاد قرار گیرد و اگر کاستیهایى در آن است‏با تذکر صاحبنظران تکمیل گردد.

 

والحمدلله رب العالمین

 

ربیع الاول‏1419 - تیرماه‏1377

فصل اول

اهمیت‏بحثهاى اخلاقى

 

اشاره

 

این بحث از مهمترین مباحث قرآنى است، و از یک نظر مهمترین هدف انبیاى الهى را تشکیل مى‏دهد، زیرا بدون اخلاق نه دین براى مردم مفهومى دارد، و نه دنیاى آنها سامان مى‏یابد; همان‏گونه که گفته‏اند:

 

اقوام روزگار به اخلاق زنده‏اند

 

قومى که گشت فاقد اخلاق مردنى است! اصولا زمانى انسان شایسته نام انسان است که داراى اخلاق انسانى باشد و در غیر این صورت حیوان خطرناکى است که با استفاده از هوش سرشار انسانى همه چیز را ویران مى‏کند، و به آتش مى‏کشد; براى رسیدن به منافع نامشروع مادى جنگ به پا مى‏کند، و براى فروش جنگ افزارهاى ویرانگر تخم تفرقه و نفاق مى‏پاشد، و بى‏گناهان را به خاک و خون مى‏کشد!

 

آرى! او ممکن است‏به ظاهر متمدن باشد ولى در این حال حیوان خوش علفى است، که نه حلال را مى‏شناسد و نه حرام را! نه فرقى میان ظلم و عدالت قائل است و نه تفاوتى در میان ظالم و مظلوم!

 

با این اشاره به سراغ قرآن مى‏رویم و این حقیقت را از زبان قرآن مى‏شنویم; در آیات زیر دقت کنید:

 

1 - هو الذى بعث فى‏الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین (سوره جمعه، آیه‏2)

 

2 - لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین (سوره آل عمران، 164)

 

3 - کما ارسلنا فیکم رسولا منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمة و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون (سوره بقره، آیه‏151)

ب

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مسائل اخلاقى