فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

اختصاصی از فایلکو ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

اسلام و صلح

اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه در اسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو می کردند. در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد.

«ان جَنِحوا لِلسلم فَاجنح لها و توکل علی الله اِنّه هو السمیع العلیم و اِن یرید و اَن یَخدعوک فان حسبک الله هو الَّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین».

و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تو را با یاری خود و یاری مؤمنان تقویت کرد. در آیۀ 90 سورۀ نساء نیز آمده است که اگر «کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتندو دست کشیدند و با شما طرح صلح انداختند، دیگر بر آن ها دست نگشایید و شما را برایشان در آن صورت راه و جنگی نیست.»

شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سورۀ انفال می گوید، هر گاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند وپیشنهاد صلح دهد و در این پیشنهاد خدعه و حیله و نیرنگ به کار نبرده باشد، باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.

از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که می گوید: «و برای آنان هر چه نیرو می توانید جمع آوری کنید». تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شر تجاوز کار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت می دانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه«سلام» را این می داند که در دل های مردم بذر صلح بپاشد، تا بر مبنای سازش عمل کنند.

متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره می کند، از جمله به«والصلح خیر»، (نساء، 128) : صلح بهتر است و «یاایها الذین آمنوا و ادخلوا فی السلم کافه» (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه می دانند.

البته ایشان تسلیم شدن و تحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمی دانند، از این رو، استدلال می کنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمی دهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرف دار صلح است.

ارزش های انسانی در جنگ و جهاد

با تمام تأکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل،هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام در جنگ های ناگزیر بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت انسان تأکید دارد. مقصود از ارزش‌های انسانی، عبارتست از اصول وقواعد اخلاقی که تمامی انسان‌ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندندو می توان گفت این اصول، از فطرت الهی انسان‌ها ناشی می شود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می‌داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می‌توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد:

دعوت به اسلام قبل از جنگ

از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسان‌ها به توحیداست، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند، جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام(ص)در هنگام اعزام ایشان به یمن، به ایشان سفارش کرده اند که تا کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند واگر خداوند به وسیلۀ وی، یکنفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده می شود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.

پذیرش تقاضای پناهندگی

اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی،تقاضای پناهندگی یا «امان» کرد، مورد قبول قرار می‌گیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان و البته با محدودیت‌هایی حق امان دادن دارندوهیچ کس حق ندارد در مدت امان، فردپناهنده را اسیر کرده یا بکشد.

مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ

مصونیت گروه های مذکور، از جمله نمونه‌های احترام به ارزش‌های انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروه‌های انسانی مذکور شود.

ممنوعیت پیمان شکنی

اسلام دستور می‌دهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که اوخیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید. پیامبر(ص) و علی(ع) سخت به این اصل وفادار بودند.

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

اسلام مثله کردن دشمن، (یعنی بریدن گوش و بینی و ...) را منع کرده است و پیامبر(ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان می کردند. اسلام بدین نحو هر گونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را در جنگ، ممنوع اعلام کرده است.

برخورد انسانی با اسیران

هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد انسانی با اسرا، راه‌هایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.

جهاد و ترور

با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهدۀ اولویت آن بر جنگ، به این نتیجه می رسیم که جهاد نمی تواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین ومملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیرۀ پیامبر(ص) نشان میدهد که ایشان، ابتدا از جنگ، حتی دفاعی نیز منع می‌کردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد.سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح و سعی در دوری از جنگ، همراه بود. جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی و عبادی است و به معنای مبارزه با هوا و هوس و خواهش های درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصۀ عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت می یابد.

از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تأکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزش های انسانی تأکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بی گناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضی ها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بی گناهان، مردم عادی، زنان و کودکان می شود را با عنوان جهاد توجیح می کنند؟ مشاهده می‌شود که این امر، و دست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمی‌توان به هیچ عنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بی گناه، زنان و کودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.


دانلود با لینک مستقیم


ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

جزوه ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

اختصاصی از فایلکو جزوه ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث


مقاله ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:146

 

  

 فهرست مطالب

 

 

مقدمه

فصل اول: بررسی مفهومی

کلیات

  1. سیر تاریخی
  2. مفهوم سیاسی
  3. رویکرد اجتماعی
  4. رویکرد حقوقی
  5. معادل واژه تروریسم در فرهنگ و حقوق اسلامی

جمع بندی

فصل دوم

مبانی سیاست قرآنی و سیاست مدرن

کلیات

  1. مبانی سیاست اسلامی

    1-1. غایت و اهدا ف دولتی اسلامی

عدالت اجتماعی

اقامه دستورات دینی

حاکمیت خداوند و ارزش های الهی:

اخلاق مداری وجه ممیزه در روش سیاست اسلامی

موارد رعایت اخلاقیات در سیاست اسلامی

لزوم حکومت بر قلوب مردم و اطاعت آن ها بر اساس محبت

لزوم بکارگیری وسایل مشروع برای رسیدن به هدف:

ضرورت پایبندی به تمام تعهدات و قراردادها:

پرهیز از مکر و حیله و فریب کاری:

پرهیز از کذب و لزوم صداقت:

لزوم رعایت کامل حقوق شهروندی انسان ها اعم از جان و مال و آبرو

لزوم پرهیز قدرت مداران از تکبر و نخوت

جلوگیری از ظلم و ستم به هر شکل آن:

  1. مبانی سیاست سکولار مدرن

جایگاه اخلاق در تمدن مدرن

آراء ماکیاولی زیربنای سیاست مدرن

لزوم پرهیز از راست گویی و درست کرداری و توجیه وسیله توسط هدف:

پرهیز از پایبندی به عهد و پیمان و به کارگیری مکر و حیله:

لزوم ریاکاری و تظاهر به نیکی و دینداری:

حکومت بر اساس ارعاب و لوزم ترساندن مردم و کاربرد خشونت:

فصل سوم

رویکرد قرآن کریم به خشونت

کلیات

  1. تعریف خشونت و مغالطه عام و خاص
  2. جایگاه خشونت (به معنای عام) در دین اسلام

فصل چهارم

تحلیل کلید واژگان قرآنی

  1. حرب و محارب
  2. قتل و قتال

 جهاد

  1. سفک دم

ظلم

ستم و تجاوز

فساد و مفسد

فتنه

بغی

تعدی

 شنئان

عثوّ

 عصیان

طغیان

ارهاب

رعب

جمع بندی

فصل پنجم

تحلیل اصطلاحی

  1. واژه های بدون بار ارزشی

واژه های دارای بار ارزشی منفی

  1. واژ ۀ دارای بار ارزشی مثبت

فصل ششم:

برداشت های انحرافی از قرآن درباره خشونت

  1. برداشت خوارج

دوم. تکفیر همه مسلمانان و مهدور الدم دانستن آنها

سوم. لزوم قیام با شمشیر در همه شرایط

  1. برداشت ابن تیمیه حرانی و محمد بن عبدالوهاب
  2. گروه های سلفی تکفیری

جمع بندی

فصل هفتم

تحلیل و بررسی عملیات های انتحاری

کلیات

  1. تاریخچه عملیاتهای انتحاری و تعریف آن
  2. دیدگاه‌های فقها و اندیشمندان اسلامی

. تحلیل فقهی

فهرست منابع و مآخذ

 

 

 

 

مقدمه

تروریسم، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی است و صدها سمینار و کنفرانس، برای شناختن و بررسی علل و ریشه های آن و روش های جلوگیری از آن،در دنیا تشکیل شده و هزاران کتاب برای پژوهش درباره آن، از دیدگاه های گوناگون  و درزمینه های مختلف، مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر گردیده است. چنین معضلاتی همواره به صورت های مختلف در جوامع بشری وجود داشته است. در این میان مسئله ما این است که این معضل در سال های اخیر، از طرف رسانه‌ها و سیاستمداران غربی، به اسلام نسبت داده شده است. وسعت این تبلیغات به حدی است که اگر از بسیاری از مردم این کشورها پرسیده شود که اولین چیزی که در ارتباط با واژه «اسلام» به ذهن شما متبادر می شود چیست؟ پاسخ خواهند داد : «تروریسم ».

بر خلاف سایر ادیان، اسلام مرتباً در گزارش های خبری و مقالات با خشونت پیوند زده می شود. وقتی پیروان سایر ادیان دست به اعمال جنایت کارانه می زنند، هویت مذهبی آن ها مورد توجه قرار نمی گیرد و در گزارشات خبری هرگز گفته نمی شود که قتل عام آلبانی تبارهای کوزوو به دست صرب های ارتدوکس شرقی صورت می گیرد و یا قتل عام برمه ای ها، تقصیر بودایی ها است و یا نسل کشی در فلسطین کار یهودیان است مگر زمانی که خطایی از جانب مسلمانان صورت گیرد که در این صورت تأکید بر مذهب فرد خاطی است. مسیحیان بی رحم مایه بی اعتباری مسیحیت تلقی نمی شوند اما اگر مسلمانی مرتکب اعمال خشونت آمیز شود، به عنوان مصداقی از تهدید اسلام، اعلام می  شود.

این چنین برخورد دو گانه موجب تقویت تفکری خصمانه درباره اسلام است که چهره آن را زشت و مهیب جلوه داده است. در نتیجه این سوال مهم درباره دین اسلام مطرح می‌شود که آیا به راستی اسلام دین ترور است و خشونت را به پیروان خود بعنوان روش معرفی می کند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال مهم لازم است که به متون اولیه و اصیل اسلام یعنی قرآن و آنچه که در ارتباط با سنت معصومین(ع) وجود دارد مراجعه کرد و با دید کشف حقیقت و صرف نظر از هر گونه نظرات دیگران و تبلیغات، پاسخ این سؤال را پیدا کرد و برداشت واقعی را بدون ترس و خود باختگی در برابر فرهنگ غرب معرفی نمود.

نکتۀ دیگری که در یک تحقیق علمی باید در نظر داشت، این است که واژه‌هایی مانند ترور با معنایی که از آن در نظر عموم مردم تداعی می شود، همانند واژه‌های قتل و جنایت و ضرب و شتم، دارای بار منفی عاطفی است. این گونه واژه ها در نظر مردم، از مفاهیمی حکایت می کند که از اول محکوم و مردود شناخته شده اند و همگان به دنبال نفی آن ها می باشند . طبیعی است که استفاده مبهم و ابزاری از این واژه‌ها ، با دست کاری کردن در تعاریف و شانتاژهای تبلیغاتی  مغالطه کاری، بهترین روش برای تحریک عواطف توده مردم است. زیرا توده مردم به سبب عدم ممارست با مطالب دقیق علمی و تجزیه و تحلیل مسائل و از طرفی داشتن عواطف قوی، در معرض چنین سوء استفاده‌هایی قرار دارند. طبیعی است که از کسانی که با نقد و تحلیل مبانی علمی آشنایی دارند، انتظار می‌رود که مباحث علمی را به دور از عواطف و مسائل حاشیه ای بررسی کنند.

تصور برخی این است که هر آنچه در گفتمان رایج، بد و زشت خوانده می شود را باید مستند به گزاره‌های دینی نفی کرد و هر آنچه بعنوان خوب شناسانده می شود را باید مستند به آیات و سیره تایید نمود. حال آن که اسلام در این خصوص پیرو خواست دیگران نبوده و دارای دیدگاه مستقل می باشد. لذا باید در پی فهم آن و تنظیم سند سیاست ها بر اساس آن ها بود.

روش تحقیق در کتاب حاضر مبتنی بر اصول و مبانی ای است که قصد دارد نظر قرآن کریم را درباره ترور جویا شود:

اولاً – ظواهر قرآن قابل استناد و برای احکام حجت می باشند( منظور از ظواهر الفاظ قرآن، ظهور ابتدایی آن هاست. معنایی که با دیدن یا شنیدن لفظ بی درنگ به ذهن راه می یابد) و آیاتی از قبیل «افلا یتدبرون القرآن» [1]دستوری است برای بهره برداری از قرآن و روایات زیادی هم بر این دلالت می کند که قرآن معیار احادیث است و ائمه(ع) یاران خود ر ابه استنباط از قرآن کریم سوق داده اند. چرا که قرآن کتابی است که برای هدایت انسان ها نازل شده است و باید برای داشتن یک زندگی متعالی و سعادتمند به آن مراجعه کرد.

ثانیاً – رجوع به قرآن و دریافت پیام ها و احکام آن دارای ضوابطی است و هر کسی نمی تواند آن را تفسیر کند و به استخراج احکام آن بپردازد. قرآن کلام پروردگان متعال و تجلی ذات و صفات اوست و تردیدی نیست که باید بین کتاب و مفسر آن تناسب و سنخیت باشد و فهم مقام بلند کتاب خدا با توان علمی انسان های عادی ساخته نیست و لذا فهم آن مربوط به کسانی است که با آن سنخیتی دارند و آن ها حضرات معصومین(ع) هستند.

همان طور که قرآن می فرماید: « انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون» [2]و در جای دیگر (آیه تطهیر) مطهر شدگان را اهل بیت(ع) معرفی می نماید. در روایاتی هم آمده است که تفسیر قرآن جز با روایات صحیح و بیان صریح معصومین جایز نیست. [3]در طول تاریخ ضربه‌های سختی بر اسلام از این جهت وارد آمده است که افرادی نا آشنا با این تصور باطل که آن ها می‌توانند درباره قرآن با فهم قاصرشان اظهار نظر کنند، به استنباط از آیات مبادرت ورزیدند.

ثالثاً – با در نظر گرفتن دو مقدمه فوق، مشخص می شود باید به قرآن مراجعه کرد اما نه به هر شکی بلکه قرآنی که توسط معصومین(ع) تبیین گردیده است و باید از تفسیر به رای و برداشت های سطحی و ناآگاهانه از قرآن خودداری کرد.

رابعاً – برای فهم معانی قرآن کریم، منابعی به قرار زیر وجود دارد:

اول : قرآن کریم. نخستین و مهم ترین منبع تفسیر است. منبع بودن قرآن علاوه بر آن که متقضای روش عقلایی محاوره است. در آیات و روایات هم بر آن تاکید شده است و معصومین در تفسیر قرآن از قرآن استفاده کرده اند. گونه های مختلف منبع قرار گرفتن قرآن مانن : توجه به سیاق آیات، محدود شدن زمانی (نسخ)، محدود شدن غیر زمانی (تخصیص و تقیید)، فهم نکته جدید از مجموعه دو آیه، دستیابی به تبیین جامع و حل تعارض ظاهری آیات و ...

دوم: روایات معصومین : پس از قرآن، روایات مهم ترین منبع فهم قرآن به شمار می آیند چرا که قرآن پیامبر(ص) را مسئول تبیین آن برای مردم معرفی می کند: « و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم» (سوره نحل / آیه 44 ) بر این اساس، مردم از بیان های ایشان در شرح یا تفسیر یا رفع اجمال یا تقیید و تخصیص و سایر موارد استفاده می کنند.

روایات از جنبه های مختلف قرآن را تبیین می نمایند. برخی از آن ها عهده دار فهم معانی واژگان هستند و برخی دیگر توضیحات بیشتری را ارائه می کنند که به فهم آیه کمک می کند. در دسته دیگری از روایات از معانی یا مصادیق برای آیات مشکل سخن به میان آمده که استفاده آن معانی از آیه، یا انطباق آیه بر آن مصادیق روشن نیست و یا از مصادیقی است که در زمان بیان آن در روایات، هنوز واقع نشده و به این جهت پوشیده است. در تحقیق حاضر در مواردی مانند تعیین مصادیق «محارب» و یا «تعدی» از روایات استفاده گردیده است.


 


دانلود با لینک مستقیم


جزوه ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

دانلود مقاله ترور

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله ترور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 ایجاد جو ترس و وحشت با قتل و غارت های بی دلیل و نامرئی تهدید و ارعاب از طریق گوناگون ترور نامیده می شود. و به طور کلی ترور مارکی است برای بسیج افکار عمومی علیه هر فرد یاگروه و نظام و مکتبی که در برابر آمریکا و امپریالیسم غرب به کار می رود.
و ترور روشی نیست که همیشه به تنهایی مورد استفاده مارکیست ها قرار می گیرد بلکه به طور کشورهای سرمایه داری و گروه های راست گرا از همان روش و وسایل اقدام به ترور و ایجاد وحشت می نماید و ویژگی اصلی ترور سیر اشاعه و وحشت است.
درتروریسم ترور هدف نیست بلکه وسیله ای است و وسیله بسیار مهم برای تحصیل وصول به هدف می باشد و قبل از هر چیز باید بگوئیم هر عمل خشونت بار ترور نمی باشد یعنی نباید درگیری بین دو نفر و یا دیوارهای خشونت بار فردی را جز این تعریف به حساب آوریم برای ایجاد یک نظام اجتماعی عاری از خشونت و ترور به جای اینکه اعمال خشونت بار را با مجازات و تنبیه بازداشت بدون شک سالم ترین اصلاح شرایط به وجود آورنده و مشروع نشان دهنده اعمال خشونت و ترور می باشد اقدام به یک عمل خشونت بار همیشه یک روش قانونی مشروغ نیست حتی حوادث خشونت بار در بعضی موارد از کشورها می تواند به عنوان یک وسیله کنترل و یا یک وسیله تغییرات سیاسی به کار می رود.
و تلاش های جهانی برای مبارزه با ترور مساله را با کنار گذاشتن این و چه کار باهداف سیاسی مورد ارزیابی قرار داده و از نظر حفظ نیروی حاکم و موقعیتشان مورد توجه قرار می دهد.
تاریخ معاصر ایران بدون شک پیچیده ترین دوره تاریخی این سرزمین است زیرا در این دوره جامعه ما با تبعیت از تحولات بین المللی تن به شدید ترین دگرگونی ها در تمامی زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی داد.
تا سالهای اول قرن بیستم سازمان اجتماعی و ساختار سیاسی کشور هنوز مبتنی بر علائق قومی، قبلیه ای و احساسات و باورهای سنتی بود در این سال ها فقط از کل جمعیت ده میلیونی کشور در شهرها زندگی می کردند در حالی که ماکس وبر جامعه شناس آلمانی یکی از شرایط توسعه پذیری اقتصادی را حجم بالای شهر نشینی می داند.
نه تنها پائین بودن سطح شهر نشینی بلکه ایران دردوره مورد مطالعه هیچکدام از شرایط توسع یافتگی و تحول پذیری سیاسی اقتصادی را نداشت دور افتادگی شهر ها با شرایط اقتصادی فرهنگی متقارن و حتی متضاد و جدئی شهر از روستا و جدائی مردم از یکدیگر پائین بودن سطح فرد اجتماعی- بی تفاوت بودن نسبت به نوع و رفتار حاکمیت نگرش تقدس آمیز نسبت به شاه و حاکم و بی رقیب و معارض بودن شاه سست بودن عوامل همبستگی ملی و حاکم بودن عواطف بیگانه گریزی در میان مردم و حکومت کشور ما را در یک محیط مسدود و شرایط محدود قرن توده ها و شهرها موجب شده بود تا حس مشارکت پذیری و تحول خواهی در میان ما رشد نکند اما این شرایط بر سرعت متحول گردید زیرا تحولات سریع سرمایه داری در غرب و بروز انقلاب بروژوا و موکراتیک و اصلاحات اجتماعی، مذهبی به صنعتی طی قرن نوزدهم دنیای غرب را با کمبود مواد خام و بازار فروش کالا روبرو کرد.
واژه ترور و ترروریسم:
ترور واژه ای سیاسی است که اهداف سیاسی را تعقیب می‌کند بنابراین تروریسم به عنوان یک مکتب خود را مجاز می داند، برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله و هر شیوه ای بهره گیرد.
در لغت نامه روابط بین الملل ذیل کلمه Terrorism آمده است که «ترور و تروریسم به فعالیت های بازیگران دولتی و غیر دولتی که شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار می برند اطلاق یم شود همه منابع اذعان دارند که ترور یک اقدام سیاسی برای نیل به اهداف سیاسی است اما نوع این اقدام اهمیت چندانی ندارد ممکنت است یک قهرمان فریب خود را و یا یک سرمایه دار رقیب خویش را با کشتن از سر راه خود بردارد. این اقدام تروریست گرچه به عنوان عملی تروریستی شناخته شده است. ترور دو حالت دارد: در حالت اول شخص یا اشخاصی با انگیزه سیاسی کشته می شوند تا مانع یا موانعی از سر راه هدفی سیاسی برداشته می شود حالت دوم عبارتند از: احساسات و عکس العمل هایی که این ترور در جامعه به وجود می آید از نظر لغوی این ترور نیز ترور Terror یا Terrour به معنی حاکم شدن شرایط ارعاب و دلهره در جامعه است اما عملا ترور به معنی کشتن مصطلح شده. زیرا ترور موفق به تروری اطلاق می شود که مضروب با ضربه جنارب به قتل می رسد مضافاً این که نوع حربه اهمیت ندارد التبه در این جا مراد ترور سرخ است یعنی تروری که با کمک اسلحه اعم از سرد و گرم و به قصد کشتن صورت می گیرد که گاهی ممکن است منجر به قتل نشود که در این صورت ترور ناموفق نامیده می شود. اما در هر حال صورت منظور از ترور به کارگیری هر وسیله ابزار و شیوه ای جهت حذف فیزیکی رقیب یا رقبا از صحنه سیاست است این وسایل می تواند شامل سلاح های سرد و گرم سود جستن از سموم مختلف تصادم های ساختگی و … حتی مورادی جزئی وجود دارد که شخص در نتیجه تهدید شخصی دیگری مجبور به خود کشی شده است (میلتر نیز از این نوع استفاده می کرده است)
گاهی تبعید کردن مخالفین که باعث دور کردن آنان از صحنه سیاست می شود به حساب ترور می گذارند.
ترور سرد مثل جنگ سرد شیوه جدید از ترور است که معمولا تعقیب کیفری ندارد در این نوع ترور عامل ترور با هیاهو، جنجال و تبلیغات از طریق رسانه های حجمی و انتشار مقاله و کتاب و حتی ساختن فیلم های جعلی رقیب را متهم به اعمالی می‌کند که پایه و اساس واقعی ندارد این تهمت ها می تواند شامل مصرف مواد مخدر، روابط نامشروع، رشوه دهی و رشوه گیری و … می باشد ممکن است این شیوه یعنی ترور سرد در رقابت های اقتصادی، ورزشی وهنری نیز به کار گرفته شود اما همان طور که می دانیم ترور عمدتاً باید هدف سیاسی را تعقیب کند.
دوران تاریخی ترور:
دوره اول: تا آن جا که تاریخ به یاد دارد نخستین اقدام تروریستی منسوب به فیثاغورث ریاضیدان و فیلوسوف مبارز یونانی در قرن ششم پ، م است ولی که سخنگوی جناح آریستوکرات بود به دنبال مبارزه با ملامس رهبر جناح دموکرات و قبول شکست از آتن فرار کرد و در سیسیل در جنوب ایتالیا مقیم گردید.
جنوب ایتالیا در آن زمان جزء متصرفات یونان بود فیثاغورث با تشکیل گروه هایی در جنگل های سیسل و تعلیم خرابکاری به جوانان طرفدار خود آنان را برای مقاله با دموکرات ها به آتن اعزام می کرد.
ترور نشانه ضیافت اصلاحگر یونانی در سال 361 پ م به دست آریستوکرات ها و مسموم کردن سقراط به دست حاکمان حزب دموکرات در سال 399 یا ترور ژولیوس سزار امپراطور رموم توسط کاسیوس در سال 444 پ‌م و قتل خسرو پرویز سامانی توسط درباریانش به سال 628 و قتل خلفای عباسی و شاهزادگان سلجوقی حتی طی جنگ های صلیبی به دست فداعیان اسماعیلیه و یا ترور هانری چهارم و …. و … همه و همه از جمله ترورهایی بوده اند که اهداف سیاسی را دنبال می کرده اند.
فدائیان اسلامیه به چند دلیل در تاریخ اروپا شهرت دارند:
اول این که اینان همزمان و معارض سلجوقیان بودند و سلجوقیان در واقع ای زک سوحضم امپراتور روم شرقی به شمار می آمدند و از سوی دیگر رقیب میلیون در شامات بودند.
اسماعیلیه نقش مهمی در جنگ های صلیبی داشتند زیرا هم خلفای عباسی و هم شاهزادگان سلجوقی و گاهی نیز امرای صلیبی را ترور می کردند و در واقع نقش متعادل کننده قدرت را بازی می کردند.
به این علت و نیز به جهت آن که عقاید اسماعیلیه به عنوان یکی از فرق شیعه به ؟ مورخین غربی اهمیت فوق العاده ای را برای آنان قائلند.
دوره دوم:
این دوره از انقلاب کبیر فرانسه شروع می شود با انقلاب فرانسه ترور به عنوان یکی از واژه جدید وارد قاموس سیاست شده است می توان ادعا کرد که اصطلاح ترور با انقلاب فرانسه شناخته شد.
به طور کلی ترور و انقلاب به ظاهر مفهوم غیر قابل تفکیک جلوه کرده اند.
فرهنگ علوم سیاسی معتقد است که Terror یا Terreur به معنای ترس است در تاریخ انقلاب کبیر فراسنه واژه ترور معنای خاصی یافت که دو منظور را افاده می کرده نخست به معنای اتخاذ تدابیر و روش های سرشمانه علیه ضد انقلاب است دوم نام دوره ای است که از انقلاب که در آن ژاکولن ها به عنوان خشن ترین جناح انقلاب قدرت را به دست می گیرند و با دایر کردن دادگاه های انقلابی و به راه انداختن یک شبکه اطلاعاتی و جاسوسی رفتن، غارت، تبعید و مصادره اموال جو ترس ارعاب وحشت و دلهره را حاکم بر جامعه می کنند به همین دلیل سالهای بین 1792 تا 1795 معروف به حکومت ترور می شود.
با تشکیل کنگره دین در قرن نوزدهم و اشاعه جنبش های آزادی بخش و وحدت طلبانه موج ترس در سراسر اروپا را فراگرفت جنبش کاربونری ها در ایتالیا و جنبش بورشن شاست انجمن دانشجویان وحدت طلبی آلمان در دانشگاه این سی جنبش دانشجوئی یوگ اسلاو برای کسب استقلال عربستان بزرگ به وجود آمدند.
رفته رفته ترور سازمان یافتگی بیشتر یافت و تروریسم به عنوان یک نگرش سیاسی در کنار نظرگاه های دیگر مثل نیجلیسم و آنارشیسم قرار گرفت زادگاه اصلی تروریسم روسیه قرن نوزدهم بود زیرا جنبش های دانشجوئی ضد استبدادی با انگیزه های آنارشیسی، سوسیالیستی و مارکسیتی یکی از نزدیک ترین راه های رسیدن به مقصد سیاسی خود را ترور شخصیت بلند پایه اساسی و سیاسی می دانستند در حالی که ثابت شد ترور ها سیاسی فردی هیچگونه موفقیتی در بر ندارد.
احتمالا پیامدهای معین موج تروریسم بود که نخستین ترور سیاسی را در تاریخ معاصر ایران با ابعاد وسیع تر موجب گردید چنانچه میرزا رضای کرمانی در 17 ذی القعده 1313 ناصر الدین شاه را در جوار حضرت عبدالعظیم نقش بر زمین کرد و جامعه ما را با فرهنگ ترور و تروریسم آشنا نمود به همین دلیل بعد از این واقعه شاهد ترورهای مکرر در صحنه سیاست داخل ایران هستیم.
مثل ترور میرزا علی اصغرخان اتابک در حالی که ایران قبلا ترورهای سنتی را با رگ زدن امیرکبیر و خفه کردن قائم مقام تجربه کرده بوده است در هر حال ترور سرخ میراث فرهنگ نظام سرمایه داری است که از جامعه اروپا و از دروازه روسیه وارد ایران شد.
محمد رضا آشتیانی زاده در بخشی از خاطرات خود تحت عنوان کمیته مخابرات و؟ می‌گوید:
قبل از انقلاب مشروطه بمب اندازی و ؟ در ایران معمول نبود و ایرانی ها به طور کلی از موضوع ترور و تروریسم آگاهی نداشتند.
دوره سوم:
در این دوره با قدم نهادن به تروز از دو ویژگی برجسته نسبت به گذشته برخوردار می شود اول اینکه ترور تحت عنوان تروریسم به عنوان یک طرز تفکر و به مشابه یک نوع اندیشه سیاسی مورد توجه محافل سیاسی قرار می گیرد و از سازمان یافتگی قابل ملاحظه ای برخوردار می شود مهمتر اینکه تروریسم به کمک فنون و ابزار جدید در اردوگاه های پنهانی تحت تعلیمات پیشرفته قرار می گیرد.
و با شیوع مارکیسم و سوسیالیسم، تروریسم به عنوان یک اقدام انقلالی مشروعیت سیاسی پیدا می‌کند دوم اینکه تروریسم بعد از جنگ جهانی دوم و خصوصاً از دو دهه گذشته یکی از مهمترین مباحث دردنیای سیاسی شده و به عنوان نقطه عطفی در سیاست خارجی برخی از دولت ها مورد توجه قرار گرفته است.
به طوری که دولت ها با سرمایه گذاری قابل ملاحظه ای در پی اعمال شیوه های تروریستی برای حل مشکلات سیاسی خود با دولت های دیگر بوده اند و این اقدام را با دلایل برای خود و دیگران توجیه می کنند.
بدین ترتیب تروریسم دولتی پا به عرصه وجود گذاشت و شکل بسیار خطرناکی به سیاسیت خارجی و روابط بین المللی را به خود جلب می‌کند.
در سال 1989 در چهل و چهارمین اجلاس سالانه جمع عمومی سازمان ملل تحت موضوع تروریسم در کمیته ششم این جمع که به کمیته حقوقی شهرت داشت مورد بحث داخلی در نظر نمایندگان کشورها از جمله هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.
کشورهای غربی با هرگونه ترور و تروریسم و تحت هر عنوانی و به هر دلیل مخالفت می کردند و اعتقاد داشتند که تروریسم دولتی باعث بروز اختلال در نظم جهانی و سیاست بین المللی شده است و بایستی دولت های ؟ تروریسم ضمن تحریم و تقبیح این عمل تروریسم رااز سیاست خارجی خود حذف کنند.
درمقابل کشورهای انقلابی و طرفدار جنبش های آزادی بخش و غیر متعهد ضمن محکوم کردن اصل تروریسم دولتی اعتقاد داشتند بایستی بین تروریسم و حرکت های آزادی بخش کشورهای تحت سلطه امپریالیستی تفاوت قائل شد زیرا علت های زیر نفوذ قدرت های جهانی برای رسیدن به استقلال و حاکمیت ملی خود مجاز هستند. به شیوه های انقلابی متوسل شدند.
وانگهی سازمان های جهانی بایستی تعریفی جامع از تروریسم ارائه دهند و سپس دلایل تروریسم را بررسی می کنند و ریشه های توسعه تروریسم را خشک کنند و نیز به تروریسم به عنوان یک معلول مورد توجه شود.
دایره المعارف بریتانیکا ذیل اصطلاح Terrorism آورده است:
تروریسم را می توان به مشابه کاربرد و یا خشونت علیه اشخاص یا اموال یا برای ارعاب و داشتند حکومت ها سازمان های اسمی یا جمعیت غیر نظامی یا اهدافی سیاسی مذهبی و یا اجتماعی تلقی کرد.
همین منبع می افزاید: آنچه تروریسم معاصر را مشخص تر می‌کند محرک های قوی یا اهداف آنها نیست بلکه بیشتر حد و میزان دخالت و درگیری دولت ها در آن است که اعمال وسیعاً مخرب و سازمان یافته ای را علیه ملت ها و حکومت های معارض به کار می‌برند.
اصطلاح جدیدی به به نام تئاتر ترور و به موضوعی اطلاق می شود که عرفش سرزنش رسانه های حجمی است زیرا این رسانه ها اقدامات تروریستی را با آب و تا به تمام مطرح می کنند.
کنداسیون مبارزه با تروریسم که در سال 1976 در وین تشکیل شد دولت های اروپائی را موظف به همکاری مشترک جهت مبارزه با تروریسم کرد.
دین و ترور
رابطه بین دین و ترور از مدت ها پیش یک موضوع نگران کننده بوده است
با توجه به ادیان آسمانی خواهیم ددی که در این ادیان حق و باطل موجود بوده و مبارزه ای نیز بین این دو طرف وجود داشته و دارد بنابراین در ریشه عملیات خشونت بار تفاوت های فاحشی وجود دارد.
منبع اصلی بعضی از اعمال خشونت که دارای ظاهری مذهبی هستند دین نمی باشد البته ممکن است این گونه عملیات تحت نام دین انجام می گیرد.
به عنوان مثال: می توان به تروریسم یهودی، جنگهای صلیبی و یا عملیات برده داری مغربی ها که با کمک کلیسا در افریقا به راه انداختند و نیز اشتغال خاور دور و آمریکا اشاره کرد.
با توجه به اشغال بخش عظیمی از سرزمین های اسلامی به وسیله دشمنان اسلام و اینکه امروز حتی برخی از کشورهای اسلامی مستقل به وسیله رژیمهای دست نشانده اداره می شوند.
نهفتهای آزادی بخش اسلامی عملیات تلافی جویانه اقدامات اشغالگرانه و استعمارگرانه غرب در سال 20 سال قبل می باشد.
در عصر حاضر نهضتهای اسلامی رادیکال، اغلب دست به اعمال خشونت بار زده و برای این عملیات خود نیز دلایلی از قرآن اراده می دهند انقلاب ایران، رزمندگان ؟ صحرا، مقاومت اریتره، مجاهدات افغانی اخوان المسلمین و نهضت آزادی بخش فلسطین، از جنبش های اسلامی بوده و بر علیه دشمنان عملیات نظامی و چریکی ترتیب می دهد.
مخالفت با غفلت آزادی بخش اسلام به معنی قبول مشروعیت جنایات 200 ساله غرب می باشد.
کسی که در مفهوم مطلق مخالفت خشونت می باشد امروزه نیز ضد خشونت های اسلامی بوده و امتیازی به خشونت چندین سال گذشته خواهد داد جریان، استفاده از قوه تهویه برای بازپس گرفتن حقوقی که با استفاده از قوه تهویه غصب و اشغال شده بود، می باشد.
منطق اصلی نهضتهای آزادی بخش اسلامی از این عبارت است. با استفاده از قوه تهویه اقدام به غضب حقوق دیگران و اشغال اراضی بخش اسلامی مردود است.
رابطه بین دین و ترور در این است که بایکسری محدودیت هایی وجود دارد که این را هم توضیح خواهیم داد.

آیا خشونت در اسلام مشروع است؟
باید گفت آری. خشونت در اسلام مشروع است اما محدودیت هایی وجود دارد خشونت آخرین راه چاره است و از یک حس سادیسم و یا علاقه سرچشمه نمی گیرد.
دین مبین اسلام با ناحقی و بی عدالتی را یک فرضیه دینی می داند حکم کسی که در مقابل ناحقی ها سکوت می‌کند شیطان بی زبان است و مسلمانان را مجبور به مقابله با ناحقی ها می‌کند یک مسلمان در مقابل هر نوع بی عدالتی و ناحقی مجبور به مداخله می باشد. اگر این امر امکان پذیر نباشد اخطار شفاهی از فریضه های مسلمانی است. اگر قدرت انجام این فریضه را نیز نداشته باشد باید از ته قلب نسبت به ناحقی احساس بغض ونفرت نماید. فریضه سوم برای کسانی است که ایمان ضعیفی دارند.
میدان مسئولیت مسلمامان تمام مسلمانان تمام کره زمین را در بر می گیرد زیرا یک مسلمان خود را بنده عاجز و در عین حال خلیفه الله می داند.
مسلمانان در روی زمین موظف به حفظ پنج است اصلی این ها امنیت جان، مال، ناموس، ایمان و عقل افراد است. جان، مال، ناموس ایمان و عقل هر انسانی قابل احترام است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله25    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ترور

تحقیق در مورد ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی


تحقیق در مورد ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:57

فهرست مطالب

 

ارزش های انسانی در جنگ

و جهاد اسلام و صلح دعوت به اسلام

قبل از جنگ پذیرش تقاضای پناهندگی مصونیت پیران، کودکان،

زنان و مجانین در جنگ ممنوعیت پیمان شکنی

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

 

اسلام و صلح

اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه در اسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو می کردند. در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد.

«ان جَنِحوا لِلسلم فَاجنح لها و توکل علی الله اِنّه هو السمیع العلیم و اِن یرید و اَن یَخدعوک فان حسبک الله هو الَّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین».[1]

و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تو را با یاری خود و یاری مؤمنان تقویت کرد. در آیۀ 90 سورۀ نساء نیز آمده است که اگر «کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتندو دست کشیدند و با شما طرح صلح انداختند، دیگر بر آن ها دست نگشایید و شما را برایشان در آن صورت راه و جنگی نیست.»

شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سورۀ انفال می گوید، هر گاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند وپیشنهاد صلح دهد و در این پیشنهاد خدعه و حیله و نیرنگ به کار نبرده باشد، باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.[2]

از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که می گوید: «و برای آنان هر چه نیرو می توانید جمع آوری کنید». تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شر تجاوز کار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت می دانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه«سلام» را این می داند که در دل های مردم بذر صلح بپاشد، تا بر مبنای سازش عمل کنند.[3]

متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره می کند، از جمله به«والصلح خیر»، (نساء، 128) : صلح بهتر است و «یاایها الذین آمنوا و ادخلوا فی السلم کافه» (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه می دانند.[4]

البته ایشان تسلیم شدن و تحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمی دانند، از این رو، استدلال می کنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمی دهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرف دار صلح است. [5]

ارزش های انسانی در جنگ و جهاد

با تمام تأکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل،هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام در جنگ های ناگزیر بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت انسان تأکید دارد. مقصود از ارزش‌های انسانی، عبارتست از اصول وقواعد اخلاقی که تمامی انسان‌ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندندو می توان گفت این اصول، از فطرت الهی انسان‌ها ناشی می شود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می‌داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می‌توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد: [6]

دعوت به اسلام قبل از جنگ

از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسان‌ها به توحیداست، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند، جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام(ص)در هنگام اعزام ایشان به یمن، به ایشان سفارش کرده اند که تا کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند واگر خداوند به وسیلۀ وی، یکنفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده می شود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.

پذیرش تقاضای پناهندگی

اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی،تقاضای پناهندگی یا «امان» کرد، مورد قبول قرار می‌گیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان و البته با محدودیت‌هایی حق امان دادن دارندوهیچ کس حق ندارد در مدت امان، فردپناهنده را اسیر کرده یا بکشد.

مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ

مصونیت گروه های مذکور، از جمله نمونه‌های احترام به ارزش‌های انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروه‌های انسانی مذکور شود.

ممنوعیت پیمان شکنی

اسلام دستور می‌دهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که اوخیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید.[7] پیامبر(ص) و علی(ع) سخت به این اصل وفادار بودند.

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

اسلام مثله کردن دشمن، (یعنی بریدن گوش و بینی و ...) را منع کرده است و پیامبر(ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان می کردند. اسلام بدین نحو هر گونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را در جنگ، ممنوع اعلام کرده است.

برخورد انسانی با اسیران

هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد  انسانی با اسرا، راه‌هایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.

جهاد و ترور

با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهدۀ اولویت آن بر جنگ، به این نتیجه می رسیم که جهاد نمی تواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین ومملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیرۀ پیامبر(ص) نشان میدهد که ایشان، ابتدا از جنگ، حتی دفاعی نیز منع می‌کردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد.سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح و سعی در دوری از جنگ، همراه بود. جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی و عبادی است و به معنای مبارزه با هوا و هوس و خواهش های درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصۀ عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت می یابد.

از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تأکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزش های انسانی تأکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بی گناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضی ها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بی گناهان، مردم عادی، زنان و کودکان می شود را با عنوان جهاد توجیح می کنند؟ مشاهده میشود که این امر، و دست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمیتوان به هیچ عنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بی گناه، زنان و کودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.

از طرف دیگر، استفاده از عنوان جهاد ابتدایی نیز نمی تواند مشروعیت بخش ترور باشد. قران کریم در آیۀ نهم سورۀ تحریم خطاب به پیامبر(ص) چنین فرموده است:

«یا ایّها النبی جاهِد الکّفار والمنافِقین وَ اغلظ علیهم»: ای رسول گرامی، با کفار و منافقان به جهاد و کارزار بپرداز و بر آن‌ها شدت عمل و سخت گیری در پیش گیر.

از طرف دیگر، از پیامبراکرم(ص) نقل شده است که می فرمایند: من مأمور هستم که تا استقرار توحید همیشه با مشرکان پیکار کنم تا آنکه بگویند، خدایی به جز خدای یگانه نیست.

مضمون این آیات و روایات، با اینکه بر جهاد ابتدایی در اسلام دلالت دارد، ولی به هیچ وجه، اختیار راه اندازی جهاد ابتدایی را به فرد فرد مسلمانان نمی‌دهد، بلکه طرف خطاب در این آیات و روایات، شخص پیامبر(ص) هست که فردی معصوم و بری از هر گونه گناه و اشتباه هست، و تعمیم اختیارات اشرف مخلوقات به فرد فرد مسلمانان، جای بسی اشکال دارد. از آن جایی که پیامبر(ص) در تمامی مراتب انسانی و اخلاقی و الوهی، بالاترین و والاترین انسان هستند، از این رو اختیارات و تکالیف خاص خود را داشته اند که بسیاری از آن ها منحصر به شخص ایشان بوده است و شخص دیگری نمی تواند ادعای داشتن این اختیارات را داشته باشد. اختیار جنگ ابتدایی نیز یکی از اختیارات فرد معصوم بوده است و به نظر می رسد غیر معصومین را راهی به این اختیار نباشد. پس، حتی جهاد ابتدایی نیز مجوزی برای دست یازیدن به اعمال تروریستی نیست و با بررسی مسئله جهاد نیز متوجه می شویم که دین اسلام، ترور و اعمال تروریستی را به هر عنوان و تحت هر شرایطی محکوم می کند و از این رو، توسل به فریضۀ جهاد نیز مجوزی برای ترور و مبنایی نظری برای آن نیست.

اسلام و خشونت

خشونت جزو لاینفکی از یک عمل تروریستی و از عناصر اصلی تشکیل دهندۀ ترور و تروریسم است. با بررسی رویکرد اسلام نسبت به خشونت، می توان به نگرش اسلام به ترور و موضع اسلام در برابر آن، پرتوی دیگر افکند و از جنبه ای دیگر، پدیدۀ ترور را مورد مطالعه قرار داد. در این قسمت، پس از بررسی مفهوم خشونت،نظر ارزشی اسلام دربارۀ خشونت را نیز مورد بررسی قرار می دهیم.

معنای لغوی خشونت

خشونت از مادۀ «خشن» به معنای تندی در برابر نرمی و نیز به معنای زبری در برابر صافی و همواری است. صفت خشن گاهی برای توصیف اشخاص استفاده می شود ودر این صورت به معنای شدید و نیرومند است. [8] فرهنگ فارسیمعین در مقابل واژۀ خشونت این چنین نوشته است: درشتی، زبری، همواری، مقابل نرمی و .. تندخویی، درشت خویی.

خشونت،انزجار و خلاف فطرت است و لذا برخی خشونت را خلاف نرم معنی کرده اند و معتقدند خشونت دارای معنایی فلسفی است و در مقابل کلمۀ طبیعت قرار دارد و لذا خشونت، امری است که ضد مجری و مسیر طبیعی باشد و در آن عنصری از غضب و خشم نهفته است. [9]

تعریف اصطلاحی خشونت

خشونت مفهومی گسترده دارد و تعاریف اصطلاحی آن نیز متعدد است و از ابعاد مختلف می توان، تعاریف متعددی از آن به دست آورد. فلذا در تعریف آن مناقشه و مجادله وجود دارد و ارائۀ تعریفی دقیق از آن مشکل است و مهم ترین دلیل هم شاید کاربردهای لغوی، ادبی، اجتماعی و حقوقی گوناگون آن است. گاه خشونت به تندخویی و منش و کنش سخت گیرانه اطلاق می شود.در محاورات اجتماعی، گاه به معنای برخورد فیزیکی به کار می رود.خشونت، گاه به معنای قاطعیت و عدم چشم پوشی از خلاف و خطای متهمان و مجرمان به کار می رود. بدین مفهوم، خشونت در حوزۀ حقوق و قانونگذاری و اعمال قانون، به کار میرود. کاربرد دیگر واژۀ خشونت، معادل با نابردباری مذهبی و عدم مماشات با رقبای سیاسی است. این معنا معطوف به رفتار و روابط اجتماعی و سیاسی است. [10]

روان شناسان اجتماعی و پژوهشگران مسائل سیاسی و اجتماعی، تعاریف دیگری از واژه خشونت دارد که پاره ای از آن ها عبارتند از: پرخاشگری، تحمیل اراده خود به دیگران، پیشبرد هدف و قصد با توسل به زور، گفتار و رفتار آزار دهنده، حرکت قهرآمیز ناشی از اراده خاص (خارج از محدوده و قوانین و قواعد) و نیز اعمال نیروی جسمانی یا بدنی برای اینکه به شخص دیگری آزار و آسیب برسانیم یا مجروحش کنیم یا او را بکشیم یا در جهت هدفی که می خواهیم به کار گیریم.[11]

 اگر بخواهیم تنها مفهوم فیزیکی یا طبیعی خشونت را در نظر داشته باشیم، آن را می توان نوعی قدرت یا زور تعریف کرد که با تحمیل خودبه سایر پدیده ها اعم از انسانی یا غیر انسانی، حدود و قدرت آن پدیده ها را مشخص می کند. از سوی دیگر، خشونت را می توان به صورت یک کنش، یعنی نیرویی در جهت محدود کردن میل، اراده و آزادی و از سویی دیگر به صورت یک واکنش، یعنی نیرویی برای ایجادو بازگرداندن آن آزادی و نیل به هدف در اراده و میل در نظر گرفت . [12]

در مفهوم اجتماعی، خشونت را می توان به وارد آوردن نوعی فشار و زور فیزیکی از سوی یک نهاد، فرد یا گروه، به نهاد، فرد یا گروهی دانست که با هدف وادارکردن آن ها به انجام کاری بر خلاف میل و اراده شان انجام بگیرد. از این رو خشونت در برابر میل، اراده و آزادی قرار دارد. زمانی که موضوع خشونت، دستیابی به قدرت، اعتراض و نابود کردن آن یا حفظ و تداوم قدرت باشد. خشونت، سیاسی می شود. [13]

به طور کلی در خشونت، عنصر به کارگیری نوعی فشار و زور فیزیکی وجود دارد و می توان در حالت کلی خشونت را چنین تعریف کرد: کاربرد نیروی فیزیکی و تهدید ناشی از کاربرد نیروی فیزیکی که می تواند لطمات جسمی یا معنوی بر شخصی یا اشخاص بگذارد. با اینکه در این تعریف، بر خشونت فیزیکی تکیه شده، ولی مشهود است که امروزه برخی خشونت ها بدون اعمال فیزیکی عینی صورت می گیرد، مانند خشونت‌های کلامی و تحریم‌های اقتصادی یا خشونت‌های رسانه ای. به ضرورت تحقیق، هر جایی لازم باشد، این خشونت ها نیز مد نظر قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر باید دانست که اقدامات قانونی و غیر قانونی که دارای این خصوصیات باشند، از آن جهت که اقدام علیه افراد بوده و در آنان ایجاد ترس می نمایند، می توانند از مصادیق خشونت باشند.

خشونت، نیک یا بد

مسئلۀ مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، نیکی یا بدی خشونت است، آیا خشونت، فی نفسه ارزش است و یا ضد ارزش؟ به نظر می رسد که دیدگاه مطلق در این مورد، مشکلات بسیاری را به بار می آورد و منطقی ترین نگاه، رویکردی واقع بینانه و عقلانی به موضوع است. کمتر کسی خشونت را یک ارزش مطلق می داند، ولی از سوی دیگر ممکن است افراد زیادی در نگاهی سطحی به قضیه، خشونت را به طور مطلق نفی کنند.ولی این نگاه از تناقضی درونی رنج می برد، چراکه اگر اعمال خشونت برای جلوگیری از خود خشونت مجاز نباشد، همین نفی مطلق خشونت، بهترین شیوه برای گسترش آن خواهدبود.

پس به نظر می رسد که رویکرد واقع بینانه و خردمندانه این است که خشونت را با لذات ارزش یا ضد ارزش نپنداریم و آن را دارای ارزشی نسبی بدانیم. از این رو می توان خشونت های قابل قبول و مجاز را به شرح ذیل بر شمرد: خشونت به معنای قاطعیت و سرسختی در اجرای قانون و سخت گیری در تحقق عدالت و دفاع از حق خشونت قانونی و سخت گیری طبق قانون، زیرا اگر چنین نباشد نظم در جامعه پدید نمی‌آید، خشونت از سوی مقام مسئول، زیرا دخالت نابجا و بی جواز در کاربرد خشونت، نظم وامنیت عمومی را به مخاطره می اندازد، خشونت در مقابل حق ستیزان و متجاوزین به حقوق مردم، خشونت بازدارنده در برابر خشونت و علیه خائنان و فتنه گران، خشونت برای اهداف برین انسانی و احقاق حق، خشونت در دفاع از منافع ملی و حراست از مصالح بشریت، خشونت به عنوان واپسین چاره در برابر جرایم و جنایات.[14]

واضح است که نمی توان تمامی انواع خشونت را رد کرد، چرا که با رد مطلق خشونت، فساد، جرم و جنایت و بی عدالتی و به ویژه خود خشونت در جامعه نهادینه می شود و مجازات به عنوان خشونت قانونی، آخرین چاره و راه حل بسیاری از معضلات اجتماعی، ضروری به نظر می رسد. مجازات خود نوعی آزار و خشونت است که قاضی به علت ارتکاب جرم و به نشانه نفرت جامعه از عمل مجرمانه برای فرد مقصر، طبق قانون معین می کند و این نوع آزار و خشونت، به خودی خود هدف نیست، بلکه هدف، اصلاح مجرم و دفاع از عدالت و امنیت جامعه و بی گناهان و ستم دیدگان است. تصور مجازات بدون نوعی خشونت و آزار غیر ممکن به نظر می رسد و البته در این مورد، خشونت وسیله ای بیش نیست و حدود و مقررات آن کاملا طبق قانون تعیین می شود و در جهت حفظ مصالح و نظامات اجتماعی، به کار گرفته می شود.

رویکرد اسلام به خشونت

پس از آشنایی اجمالی با مفهوم خشونت در ادامه خواهیم کوشید تا رویکرد اسلام نسبت به خشونت را بررسی کنیم. آیا خشونت به طور کامل دراسلام رد شده است؟ حد و مرز خشونت در اسلام تا کجاست؟ خشونت های مشروع و قانونی در اسلام کدامند؟ و آیا در اسلام، خشونت یک ابزار عادی و روزمره است و یا اینکه به عنوان آخرین حربه و از سر ناچاری به آن توسل جسته می شود؟

سیرۀ نبوی

گذشت و بخشندگی، حسن خلق و معاشرت نیکو و اخلاق حسنه، از بارزترین ویژگی‌های پیامبر بزرگوار اسلام بوده است. قرآن کریم، پیامبر(ص) را دارای اخلاقی عظیم و تحسین برانگیز معرفی می کند.[15] همچنین از دیدگاه قرآن، یکی از رموز گسترش اسلام و گرایش شدید همگان به سوی آیین اسلام، همانا اخلاق نیکو و رفتار کریمانۀ نبی مکرم اسلام(ص) بوده است.[16]

پیامبر اسلام (ص) در تمام عمر شریف خود، هرگز به کسی دشنام نگفت و سخن بیهوده بر زبان نیاورد. سخن کسی را قطع نمی کرد و فکر آزاد را سرکوب نمی کرد، اما خطای اندیشه و کردار را با منطقی استوار و بیانی شیرین و دلنشین روشن می ساخت. تاریخ صدر اسلام و سیره عملی آن حضرت، گواهی روشن و گویا است بر مهر بی کران پیامبر (ص). اما در عین حال این لطف و نرم خویی به صورت انفعال ناشی از ضعف در نیامد. ایشان گرچه با دشمنان خود با سعه صدر و عطوفت برخورد می نمود، اما در برابر دشمنان خدا و مردم، با صلابت و استواری می ایستاد و برای پاسداری از حق، اندکی سازش روا نمی داشت.

ایشان در میدان نبرد و کارزار نیز از رعایت اخلاق کریمانه فاصله نمی گرفت. به عنوان نمونه هایی از سیره و اخلاق جنگی ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد : بخشش و بازگرداندن اسیران و اموال آن ها در جنگ حنین- اعلام رحمت و عفو و آزادی عمومی دشمنان پس از فتح مکه- مخالفت با مسموم کردن یا بستن آب به روی یهودیان در محاصرۀ خیبر و نهی مسلمانان از استفاده کردن از سم در مقابل دشمنان به طور کلی، جلوگیری از مثله کردن کشته های دشمن و عدم اخذ مال جهت تحویل اجساد آنان، نهی از کشتن زنان، کودکان و پیران و جلوگیری از آتش زدن مزارع و باغستان ها، جلوگیری از عبور دادن زنان اسیر از کنار کشته ها.[17]

گرچه در اخلاق و سیرۀ پیامبر(ص) غلبه با مهر و عطوفت است، اما این مسئله مانع مبارزۀ قاطع با جریانات انحرافی و موجب کوتاه آمدن در اجرای عدالت و سازش با سران کفر و فساد و تباهی نبوده است. در تاریخ زندگی حضرت رسول(ص) مبارزه بی امان در برابر توطئه ها و دسیسه های محاربان و منافقان بسیار است. از این مختصر می توان نتیجه گرفت که از نظر پیامبر(ص)، اصل بر مهر و عطوفت و مدارا و رحمت است و ایشان تا حد ممکن از خشونت دوری می کردندوخشونت را آخرین راهکار و چاره ای برای مقابله با مفاسد و شرور اجتماعی می دیدند و فقط در مواقعی که کیان و حیثیت و اساس و بنیان جامعه و عدالت به خطر می افتاد، ناچاراً به خشونت قانونی در قالب مجازات و کیفر دست می زدند.

اسلام و خشونت‌های مجاز

اسلام دینی جامع و کامل و آیینی است که در پی کمال و سعادت جاودان انسان است و مسئله خشونت را نیز باید از این حیث بررسی کرد. از این رو، هر گاه به عللی تامین سعادت و کمال انسان در گروی اجرای احکام خشونت آمیز باشد، اسلام آن را روا می شمرد، و در غیر این صورت رد می نماید. نکته حائز اهمیت این است که اصالت رحمت در احکام اسلامی، موجب شده است تا اسلام تنها در حد ضرورت و لزوم، خشونت را تجویز کند و به عبارت دیگر راهبرد حداقل گرایی را دنبال کند. همچنین در مجازات های اسلامی نیز ابتدا باید سراغ مرحله ساده تر رفت و اگر کارساز شد نباید به مراحل شدیدتر روی آورد، و این نشان می دهد که اسلام، شدت عمل را فقط به مقدار ضرورت اجازه می دهد، و پرواضح است که هدف از اعمال مجازات در اسلام، اصلاح فرد و جامعه است و خشونت هیچ گاه هدف نبوده است. از این رو ملاک های خشونت مجاز از دیدگاه اسلام را چنین می توان برشمرد : خشونت مجاز خشونتی است که در جهت سعادت و کمال فرد یا جامعۀ بشری باشد، اعمال خشونت برای گشودن راه کمال و زدودن موانع آن، ضروری و تبدیل ناپذیر باشد، خشونت باید مطابق با عدالت باشد و از مرزهای آن تجاوز نکند.[18]

این ملاک ها، ملاک هایی کلی و اساسی است که به نظر می رسد، شارع مقدس اسلام در تشریع قوانین به ظاهر خشونت آمیز، رعایت کرده است، اما ملاک عمل نهایی در جامعۀ اسلامی، حدود و احکام جزایی اسلام و تعزیرات حاکم شرعی است. از سوی دیگر، در مقررات اسلامی، همواره بر ممنوعیت شکنجه و باطل بودن اقراری که از این طریق حاصل می شود، تاکید شده است. اصل برائت، در حقوق جزایی اسلامی و معین بودن ادله اثبات دعوی در سیستم حقوقی اسلام، حاکی از اهمیت این امر از دیدگاه اسلام است. در مورد ممنوعیت شکنجه از نظر اسلام، می توان از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شاهد مثال عینی آورد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که نشئت گرفته از قوانین شرع مقدس اسلام است، در اصل 38 چنین آورده است:

هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.

مشاهده می شود که حد و مرزهای کاربرد خشونت در اسلام کاملاً مشخص است.اسلام به خشونت، به صورت حداقلی و شر ضرور و آخرین حربه می نگرد و خشونت فقط در راه نیل به کمال انسانی، حفظ کیان وامنیت جامعه، حفظ مصالح اجتماعی، و مقابله با جرم و ناامنی و بزه کاری و خشونت، اعمال می گردد و تمامی مجازات ها و کاربرد خشونت، فقط بایستی طبق قانون مدوّن و احکام فقه جزایی اسلام، انجام پذیرد.

اسلام، خشونت و ترور

خشونت را اصطلاحاً به معنای کاربرد نیروی فیزیکی و تهدید ناشی از کاربرد نیروی فیزیکی که می تواند لطمات جسمی یا معنوی بر شخص یا اشخاص بگذارد، تعریف کردیم. از سوی دیگر، بیان شد که درباره خشونت نمی توان به طور قطعی و مطلق داوری کرد و آن را مطلقا رد و طرد نمود. خشونت فی نفسه نه ارزش است و نه ضد ارزش. گرچه در وهلۀ اول به نظر می سد که به محض شنیدن لفظ خشونت، حالت تنفر و انزجار نسبت به آن حادث شود، ولی بااندکی تعمق در امور ومسائل اجتماعی می‌توان دریافت که رد مطلق خشونت و عدم کاربرد آن از سوی مقامات قانونی، خود به گسترش خشونت و شیوع ناامنی و فساد و بزه کاری، منجر می شود.

اسلام نیز چنین رهیافتی به خشونت دارد. در اسلام، خشونت قبل از همه، جنبۀ دفاع و بازدارندگی دارد و تنها در شرایط تهدید آمیز جایز است. روح قالب در شریعت اسلام و سیره عملی و نظری پیشوایان اسلام، رحمت و عطوفت و مداراست و در نگرش اسلام، خشونت شر ضرور است و قهر نیز از سر مهر است. در جهان بینی اسلام، رحمت خدا بر غضب وی پیشی گرفته است،و در مواردی که از نظراسلام، مجازات و کیفرهایی برای جرم های خاص و مجرمان تعیین شده، باید در نظر داشت که این احکام جنبة انتقام جویی ازمجرم ندارد. بلکه جنبه ای کاملاً پیشگیرانه از تکرار جرم دارد و در وهلۀ دوم، این نوع خشونت،کاملاً مشروع و قانونی و از طریق مجاری قانونی اعمال می گردد. نتیجه گیری کلی این است که در اسلام، اصل، عدم خشونت است و خشونت آخرین راه و چاره در نظر گرفته می شودکه تنها بایستی به صورت قانونی و از طریق مجاری قانونی، به کار گرفته شود.

در ترور، عنصر خشونت جزئی لاینفک از این پدیده است. از سوی دیگر، خشونت ملحوظ در ترور، خشونتی کاملاً کور، بی هدف، غیر انسانی و غیر قانونی است و این نوع خشونت، از اصل و اساس، در تضاد با خشونت های قانونی مد نظر اسلام است، چرا که خشونت های تروریستی، خودسرانه، نابخردانه و بی هدف است، در حالی که خشونت‌های مجاز از نظر اسلام، کاملاً قانونی، مشروع و منطقی بوده و با هدف اصلاح و یا جلوگیری از ارتکاب جرم صورت می گیرد. پس گفتمان شرعی و اسلامی از خشونت، خشونت تروریسی را پس می زند و در چهارچوب گفتمان اسلامی از خشونت، خشونت تروریستی، قابلمفصل بندی نیست و جایگاهی در این گفتمان ندارد. نه تنها منطق درونی این گفتمان، بلکه حتی نگاهی بیرونی به مسئله، آشکار می سازد که در چارچوب گفتمان اسلامی از خشونت، نمی توان خشونت تروریستی را جای داد. پس، از بررسی مفهوم خشونت در اسلام و نیز خشونت تروریستی، می توان به راحتی نتیجه گرفت که اسلام، خشونت تروریستی را که خشونت کور، ناگهانی و غیر قانونی است را مطرود ومحکوم می داند و از این رو، برای توجیه خشونت‌های تروریستی، نمی توان به اسلام و آموزه‌های آن متوسل شد.

دفاع مشروع

یکی از مسائلی که به نظر می رسد لازم است تفاوت آن با ترور توضیح داده شود، دفاع مشروع است. البته دفاع مشروع، خود انواعی دارد و می توان آن را به صورت فردی و یا در حقوق بین الملل بررسی کرد. ولی با توجه به اینکه، بیشتر بر مفهوم فردی ترور تاکید شده است، تمرکز بحث دربارۀ دفاع مشروع نیز بر بعد فردی آن خواهد بود. پس از بررسی معانی لغوی و اصطلاحی دفاع مشروع، این پدیده را در حقوق جزای اسلام مورد بحث قرار داده و در انتها بین دفاع مشروع و ترور نسبت سنجی کرده و رابطۀ بین این دو را بازگو خواهیم نمود.

معنای لغوی

واژۀ دفاع مشروع از دو جزء تشکیل شده است: دفاع و مشروع. برای فهم بیشتر، بهتر است که هر دو جزء را جداگانه معنا کنیم و سپس دفاع مشروع راتعریف نماییم.در لغتنامه دهخدا، دفاع چنین معنا شده است: دفاع یعنی موج بزرگ از دریا، هر چیز بزرگ که بدان مثل وی دفع کرده شود، چیز عظیم وبزرگ که، مانند خودش را دفع کند و همچنین دفاع کردنبه معنای رفع تعرض است.

مشروع از مادۀ شرع، مشتق شده است. از جمله معانی شرع عبارتند از : دین و مذهب، راست و آشکار، آیینی که از سوی خداوند، توسط پیامبران بر بندگان آورده شده و آشکار کردن را هبه وسیلۀ خداوند بر ما. برخی از معانی مشروع عبارتند از : راست و درست، آنچه شرع روا دارد. آنچه بر طبق احکام شرع، مجاز و قانونی بوده و در برابر ممنوع و نامشروع قراردارد. همچنین مشروع به معنای انگیزۀ درست، در برابر غیر مشروع که به معنای ناروا و خلاف شرع است. نیز آمده است.[19]

تعریف اصطلاحی

در تعریف دفاع مشروع، کتاب ترمینولوژی حقوق، چنین آورده است: «شخص مورد تجاوز، در صورت نداشتن وقت برای توسل به قوای دولتی به منظور رفع تجاوز، حق دارد به نیروی شخصی از ناموس، جان و مال خود دفاع کند. این دفاع را دفاع مشروع می گویند»[20]

به نظر می رسد که منظور از دفاع مشروع در حالت کلی این است که مدافع در مقام دفاع، مرتکب اعمالی شود که در شرایط عادی جرم است. به عنوان تعریف نسبتاً جامعی از دفاع مشروع می توان تعریف زیر را مد نظر داشت:

دفاع مشروع، حقی است که قانون برای شخصی که مورد حملۀ ظالمانه قرار گرفته، مقرر کرده است تا در هنگام ضرورت و عدم دسترسی به قوای دولتی، آن شخص بتواند از وسایل متناسب برای دفع خطری که جان، مال وناموس خود او ویا دیگری را تهدید کرده است، با اعمال زور و ایراد صدمه به متجاوز اقدام کند.[21]

تعریف دفاع مشروع در حقوق اسلامی

گفته می شود که در کتب فهقی، تعریفی از دفاع مشروع نیامده است، البته آقای عبدالقادر عوده این تعریف را ارائه داده است: «دفاع مشروع وظیفۀ انسان در حمایت از نفس خود یا دیگری و حق او در حمایت از مال خود یا دیگری است که در برابر هر تجاوز غیرمشروع، با نیروی لازم، برای دفع تجاوز، دفاع کند.[22]

دکتر داودالعطار، دفاع مشروع را چنین تعریف نموده است: دفاع مشروع، قدرتی بازدارنده است که به موجب آن حق انجام عملی ـ که شرعاً ضروری است ـ برای شخص علیه دیگری وجود دارد، تا خطر حقیقی، حال و غیر مشروعی را دفع کند که حق محترم مسلمان یا کافر ذمی مستأمن اعم از نفس، مال یا عرض ناموس را مورد تهدید قرار داده است.[23]

با این وجود، با توجه به بیان فقها در مورد شرایط دفاع مشروع، تعریف زیر مناسب به نظر می اید: هر گاه انسانی در مقابل تهاجم ظالمانه ای که جان، مال و ناموس او یا شخص دیگری را تهدید می کند، مقاومت کند تا مهاجم را دفع کند، در صورتی که اعمال دفاعی او ضرورت داشته باشد و برای دفع مهاجم کافی باشد، مدافع در برابر اعمال دفاعی خود، حتی اگر منجر به ضرب وجرح یا قتل متجاوز شود، در صورت عدم تعدی از حد لازم، مسئولیتی ندارد و دفاع مذکور، بر حسب مورد، ممکن است واجب یا جاز باشد. [24]

به طور مختصر و فهرست وار، اموری که دفاع از آن ها مجاز است را می توان به این شرح بر شمرد: نفس، عرض و ناموس، مال و آزادی تن خود، نفس، عرض، ناموس، مال و آزادی تن دیگری.

شروط دفاع مشروع در فقه اسلام

تحت شرایطی خاص، می توان دفاع را مشروع دانست و بایستی این شرایط جمع باشد تا این عمل، جرم تلقی نگردد. شرط، عبارت از امری است که وجود حکم، متوقف به وجود آن است و عدم وجود آن، موجب عدم وجود حکم و خارج از حقیقت است. بنا به تعریفی که گذشت دفاع  مشروع، مستلزم وجود خطر و عملی است که برای دفع آن انجام می شود. این دو امر، دو عنصر اساسی دفاع مشروع است که هر یک باید دارای شرایطی باشد تا عمل دفاعی مشروع به شمار می رودو اثر دفاع بر آن مترتب باشد. فلذا در ادامه، شروط دو موضوع یاد شده را به ترتیب ذکر می کنیم.

شروط خطر

خطر در لغت به معنای مشرف شدن به هلاکت است و از نظر حقوقدانان، به معنای تجاوز احتمالی است، خطری که حق دفاع را توجیه می کند و دفع آن جایز است باید غیر مشروع، حال و حقیقی باشد.

غیر مشروع بودن خطر

دفاع مشروع تنها بر ضد خطراتی جایز است که غیر مشروع به شمار می روند. خطر زمانی غیر مشروع است که حق مورد حمایت شریعت را به ناحق مورد تهدید قرار دهد. فقهای اسلام بر حرمت خون، اموال و نوامیس اتفاق نظر دارند. خطر زمانی غیر مشروع است که تجاوزی به ناحق نسبت به نفس، مال یا ناموس انسانی که دارای حرمت است، صورت گیرد. [25]

حال بودن خطر

حال بودن، شرط دوم از شرایط سه گانۀ خطر است. حقوق اسلامی، دفاع را به منظور دفع تجاوز مقرر داشته است واز این رو استفاده از زور را زمانی جایز می داندکه دفع تجاوز متوقف بر آن باشد. بر این اساس، خطر آینده انسان را در حالتی قرار نمی دهد که دفع آن تنها با استفاده از زور و قدرت ممکن باشد، زیرا خطر آینده را می توان با توسل به قوای دولتی و حمایت آنان دفع کرد. در دو صورت، خطر، حال شمرده می شود . اول، زمانی است که وقوع خطر نزدیک است. در این صورت دفاع، دارای نقشی بازدارنده است که از وقوع خطر جلوگیری می کند و دوم، زمانی است که خطر آغاز شده، ولی پایان نیافته است و در این صورت، دفاع دارای نقشی بازدارنده از استمرار خطر و تداوم آن است. [26]

حقیقی بودن خطر

شرط سوم از شرایط خطر، حقیقی بودن خطر است. خطر زمانی حقیقی است که مدافع، علم یا ظن غالب و مطابق با واقع پیدا کند که با خطر جدی روبروست. مشروعیت دفاع نیز متکی بر خطر حقیقی است، و لازمۀ وجود حق دفاع مشروع، وجود خطر حقیقی است. اصولاً معیار ارزیابی کامل خطر غیرمشروع، معیار شخصی است. اگر شخص به اعتماد قابل قبول و معقول معتقد باشد که مورد تهدید خطر حال، غیر مشروع و حقیقی است، حق دفاع مشروع به او اعطا می شود. ولی دفاع در صورت موهوم بودن خطر، موجب مسئولیت جزائی ناشی از خطاست.

شروط عمل دفاعی

فقهای اسلامی، دفاع مشروع را محدود به عمل خاصی ندانسته اند، بلکه دو شرط برای کنترل اعمال دفاعی بدون تعیین نوع و درجۀ آن وضع کرده، به مدافع اجازه دادهاند تا عملی را که ضرورت و تناسب دارد را انتخاب کند. فقها، اعمالی را به عنوان اعمال دفاعی ذکر کرده‌اند، که به عنوان مثال می توان موارد ذیل را نام برد: کمک خواستن از مردم، فریاد کشیدن بر متجاوز، فرار کردن، سنگ زدن به متجاوز، مجروح کردن و زدن متجاوز به وسیلۀ سنگ، چوب دستی، پاره آهن یا اسلحه، هر چند که منجر به قتل متجاوز شود. فقها بالاجماع عقیده دارند، در صورت یکه خطر با همه شرایط آن تحقق یابد و رهایی از آن جز با عمل دفاعی ممکن نباشد، مدافع می تواند باکمترین عمل ممکن برای دفع خطر، از حقوق محترم خود یا دیگری همچون نفس، مال و ناموس دفاع کند. همانگونه که ذکر شد، شروط عمل دفاعی عبارتند از: ضرورت و تناسب. در سطور ذیل، به طور مختصر، به شرح هر کدام از این شروط می پردازیم.

ضرورت عمل دفاعی

ضرورت در لغت، به معنای نیاز، حاجت و آنچه بدان محتاج باشند، اجبار، الزام و ناگزیری آمده است. در عمل دفاعی نیز، مدافع، تنها در صورتی حق استفاده از زور و قدرت را دارد که دفاع، منوط به آن باشد و راه دیگری برای دفع خطر وجود نداشته باشد. در این حالت، تنها راه جلوگیری از خطر، استفاده از زور و قدرت شخصی است و این، معنای ضرورت عمل دفاعی است. در این میان، اگر دفع خطر، باوسایل آسان تر ممکن است، مدافع نباید از وسایل شدیدتر استفاده کند. اگر عمل دفاعی، شرط ضرورت را داشته باشد، ضرورتاً باید متوجه منشأ خطر شود، زیرا استعمال قدرت، تنها برای دفع خطر جایز  است. یعنی اگر وسیلۀ دیگری وجودداشته باشد که فرد را بی نیاز از ارتکاب جرم می کند، باید از ارتکاب جرم، دوری جسته شود. [27]

تناسب عمل دفاعی

 عمل دفاعی بایستی با تجاوز و خطر متناسب باشد، و مدافع مجاز نیست برای دفع خطر، از هر گونه نیرو به هر اندازه استفاده کند. عمل دفاعی، زمانی متناسب است که از کمترین مقدار زور و قدرت لازم، برای دفع خطر استفاده شود. فقها درباره تناسب می گویند: انسان حق دارد با آنچه در توان اوست، از نفس، مال و ناموس خود دفاع کند، ولی باید به عمل آسان تر اکتفا کند. به عقیدۀ فقها، معیار تناسب، ظن غالب مدافع یا هر عملی است که به فکرش خطور می کند، که با توجه به شرایط روحی و شخصی خود وملاحظۀ متجاوز و حالت تجاوز، قادر به انجام آن است. در مورد شرط تناسب عمل دفاعی، دو نظریه ذکر شده است. بنابر یک نظریه، تناسب، همان تناسب در وسیله است، و برابر نظریۀ دیگر، معیار تناسب، تساوی زیان وارده از جانب متجاوز و مدافع است.

ترور یا دفاع مشروع

دفاع در برابر دشمن که امری فطری و غریزی است و ریشه در ذات و طبیعت انسان دارد، از دیرباز به عنوان یک امری حقوقی وارد قوانین کیفری کشورهای مختلف جهان شده است. در دین مقدس اسلام نیز، دفاع در برابر دشمن، امری پسندیده است و در منابع فقهی نیز دفاع، بر حسب موضوع مورددفاع، واجب یاجایز است.

با نگاهی عمیق و حتی گذرا و سطحی نیز می توان دریافت که دفاع مشروع با ترور تفاوت های بنیادین و اساسی دارد. همانطور که ذکر شد، تحقق دفاع مستلزم وجود دو عنصر اساسی، یعنی حمله و دفاع است، که هر کدام شرایط خاص خود را دارند. البته طبق منابع فقهی، مدافع در انتخاب وسیله آزاد است و می تواند از وسیله‌ای که انتظار دفع تجاوز به آن وجود دارد، استفاده کند.

هم ترور وهم دفاعمشروع، مستلزم کاربرد خشونت است. ولی بایستی در نظر داشت، کاربرد خشونت در ترور، ارادی، اولیه و اختیاری است و به صورت تهاجمی صورت می گیرد و دوماً، خشونتی غیر قانونی و خودسرانه می باشد. از طرف دیگر، کاربرد خشونت در ترور، اغلب حالتی مخفیانه و ناگهانی دارد ولی در دفاع مشروع، کاربرد خشونت، حتی اگر به قتل و خونریزی منجر شود، مخفیانه و ناگهانی نیست، بلکه در حالتی رودر رو و کاملاً آشکار، صورت می گیرد.

در ترور، فرد ترورگر، به دنبال ایجاد رعب و وحشت است، و در بیشتر موارد، ایجاد رعب و وحشت، به خودی خود، هدف محسوب می شود. ولی در دفاع مشروع، مدافع به دنبال ایجاد رعب و وحشت  در جامعه یا در دل افراد نیست، بلکه خود، مورد رعب و هراس واقع گردیده است و اگر هم بخواهد متجاوز را بترساند، به عنوان وسیله ای برای دفع تجاوز به آن نگریسته می شود، و مدافع از این رهگذر، به دنبال ایجاد جو وحشت وهراس عمومی نیست.

یکی دیگر از عناصر اساسی و مهم ترور و رفتار ترویستی، و به عبارت دیگر هدف از ترور، رسیدن به اهدافی به ویژه سیاسی است، یعنی به نوعی تلاش برای کسب، حفظ یا ادامۀ قدرت سیاسی. در حالی که، فرد مدافع در حین عمل دفاع مشروع، هیچ گونه هدف سیاسی در سر ندارد. بلکه هدف وی، کاملاً شخصی و فردی است و در پی دفاع از جان، مال و ناموس خود و یا فرد دیگری است و ازین رو، در اینجا تفاوتی عمده با عمل تروریستی مشاهده‌میگردد.

همان گونه که در سطور قبلی، به تفصیل ذکر گردید، دفاع مشروع تفاوت های بنیادینی با ترور و اقدامات تروریستی دارد، و از هر جنبه ای که این دو را با یکدیگر مقایسه کرده و مورد سنجش قرار دهیم، مشاهده می شود که تفاوت‌های ماهوی بین این دو پدیده وجود دارد. پس می توان به روشنی و صراحت نتیجه گرفت که دفاع مشروع، ترور محسوب نمی گردد، و نمی توان عمل دفاع مشروع را به عنوان یک اقدام تروریستی، طبقه بندی کرد. دفاع مشروع، حقی است که انسان، به طور ذاتی و طبیعی از آن برخوردار است، و در حقوق جزایی بسیاری از کشورها، قانونی بوده و فراتر از همه، در شرع مقدس اسلام و فقه اسلامی، به رسمیت شناخته شده است و شرایط آن به روشنی مشخص گردیده است و در صورت تحقیق این شرایط، حتی اگر دفاع به قتل متجاوز نگردد، به هیچ وجه نمی توان دفاع مشروع را یک اقدام تروریستی، قلمداد کرد.

 

مبانی اندیشۀ امام خمینی(ره)

در این فصل خواهیم کوشید تا پدیدۀ ترور را در اندیشۀ امام خمینی(ره)، مورد بررسی قراردهیم. هدف از بررسی، این است که بدانیم امام خمینی(ره) چه رویکردی به پدیدۀ ترور و تروریسمدارندو در برابر آن چه موضعی اتخاذ می کنند. در پی این هستیم که مفهوم ترور را دردیدگاه ایشان تعریف نماییم و سپس جهت گیری ارزش ایشان در برابر این پدیده را بررسی کرده و در صورت امکان، نظر قطعی  و صریح ایشان نسبت به این پدیده را مورد شناسایی قرار دهیم. از آنجایی که ترور در حالت کلی، پدیده ای سیاسی است، پس بهترین کار این است که در اندیشۀ سیاسی ایشان، به دنبال بررسی این پدیده باشیم، فلذا تمرکز اصلی ما در این پژوهش، بر روی اندیشۀ سیاسی ایشان خواهدبود.

بررسی پدیدۀ ترور در اندیشۀ امام خمینی، از جهاتی برای طرح کلی این پژوهش نیز سودمند خواهد بود. اولاً اینکه ایشان خود یک اندیشمند بزرگ مسلمان بودند و اندیشه های ایشان در تبیین نظر کلی اسلام، بسیار با ارزش است، از سوی دیگر، ایشان در حوزۀ سیاست و امور سیاسی جامعه، دارای آرا و دیدگاه های حائز اهمیتی هستند. همچنین، ایشان رهبر یک انقلاب بزرگ بودند. انقلابی که توانست یکی از رژیم‌های استبدادی و دست‌نشانده را سرنگون سازد و نظامی به نام جمهوری اسلامی جایگزین آن نماید. علاوه بر رهبری انقلاب و تأسیس نظام جمهوری اسلامی، ایشان به مدت ده سال به اداره، سرپرستی و راهبری این نظام همت گماشت، که ادارۀ جامعه و نظام سیاسی، و تجارب عملی و نظری وی در خلال این مدت نسبتاً طولانی، نظرات سیاسی ایشان را به عنوان یکی از مهمترین دیدگاه های اسلامی، مطرح می سازد.

نیاز به یادآوری نیست که امام خمینی(ره) از ابعاد شخصیتی مختلفی برخوردار بودند که ایشان را به حق در تاریخ معاصر ایران و اسلام، ماندگار ساخته است. ایشان عارف و فقیهی برجسته بودند که توانستند نخستین حکومت اسلامی را بر اساس یک نظریه دینی و فقهی بنیان نهند. ایشان آثار متعددی در حوزۀ مباحث عرفان، فقه، فلسفه، کلام و سیاست از خویش به یادگار گذاشته اند. امام، متفکری بزرگ بود که به حوزه‌های مختلف علمی اشراف داشت و همین ویژگی ها از ایشان شخصیتی جامع الاطراف ساخته است و اندیشۀ ایشان را از عمق و غنا و ماندگاری خاصی برخوردار کرده است. از طرف دیگر، امام خمینی، به عنوان یک مصلح دینی در جهان معاصر، الگویی برای مسلمانان محسوب می شوند، زیرا ایشان تلاش نمودند بین مذهب و سیاست در جهت معاصر، پیوندی مجدد برقرار سازند، و جایگاه معنویت و دین گرایی را در جهان معاصر احیا سازندو رابطۀ تخریب شدۀ دین و دنیا و عقل و دین را بازسازی کنند واز مدلی از توسعه و پیشرفت که بتواند انسانیت انسان را ارتقاء بخشد، و معنویت و پیش

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

پایان نامه دوران تاریخی ترور و تروریسم

اختصاصی از فایلکو پایان نامه دوران تاریخی ترور و تروریسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه دوران تاریخی ترور و تروریسم


پایان نامه دوران تاریخی ترور و تروریسم

پایان نامه دوران تاریخی ترور و تروریسم

می 27, 2015/

   با فرمت ورد  word  ( دانلود متن کامل پایان نامه  )

 

 

ترور و تروریسمدوران تاریخی تروردین و ترورفعالیت بر ضد ترورریشه های خشونت و تروراستراتژی تروریستی و سیستم سازمانیترور و جرم شناسی

مقدمه:

ایجاد جو ترس و وحشت با قتل و غارت های بی دلیل و نامرئی تهدید و ارعاب از طریق گوناگون ترور نامیده می شود. و به طور کلی ترور مارکی است برای بسیج افکار عمومی علیه هر فرد یاگروه و نظام و مکتبی که در برابر آمریکا و امپریالیسم غرب به کار می رود.

و ترور روشی نیست که همیشه به تنهایی مورد استفاده مارکیست ها قرار می گیرد بلکه به طور کشورهای سرمایه داری و گروه های راست گرا از همان روش و وسایل اقدام به ترور و ایجاد وحشت می نماید و ویژگی اصلی ترور سیر اشاعه و وحشت است.

درتروریسم ترور هدف نیست بلکه وسیله ای است و وسیله بسیار مهم برای تحصیل وصول به هدف می باشد و قبل از هر چیز باید بگوئیم هر عمل خشونت بار ترور نمی باشد یعنی نباید درگیری بین دو نفر و یا دیوارهای خشونت بار فردی را جز این تعریف به حساب آوریم برای ایجاد یک نظام اجتماعی عاری از خشونت و ترور به جای اینکه اعمال خشونت بار را با مجازات و تنبیه بازداشت بدون شک سالم ترین اصلاح شرایط به وجود آورنده و مشروع نشان دهنده اعمال خشونت و ترور می باشد اقدام به یک عمل خشونت بار همیشه یک روش قانونی مشروغ نیست حتی حوادث خشونت بار در بعضی موارد از کشورها می تواند به عنوان یک وسیله کنترل و یا یک وسیله تغییرات سیاسی به کار می رود.

و تلاش های جهانی برای مبارزه با ترور مساله را با کنار گذاشتن این و چه کار باهداف سیاسی مورد ارزیابی قرار داده و از نظر حفظ نیروی حاکم و موقعیتشان مورد توجه قرار می دهد.

تاریخ معاصر ایران بدون شک پیچیده ترین دوره تاریخی این سرزمین است زیرا در این دوره جامعه ما با تبعیت از تحولات بین المللی تن به شدید ترین دگرگونی ها در تمامی زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی داد.

تا سالهای اول قرن بیستم سازمان اجتماعی و ساختار سیاسی کشور هنوز مبتنی بر علائق قومی، قبلیه ای و احساسات و باورهای سنتی بود در این سال ها فقط از کل جمعیت ده میلیونی کشور در شهرها زندگی می کردند در حالی که ماکس وبر جامعه شناس آلمانی یکی از شرایط توسعه پذیری اقتصادی را حجم بالای شهر نشینی می داند.

نه تنها پائین بودن سطح شهر نشینی بلکه ایران دردوره مورد مطالعه هیچکدام از شرایط توسع یافتگی و تحول پذیری سیاسی اقتصادی را نداشت دور افتادگی شهر ها با شرایط اقتصادی فرهنگی متقارن و حتی متضاد و جدئی شهر از روستا و جدائی مردم از یکدیگر پائین بودن سطح فرد اجتماعی- بی تفاوت بودن نسبت به نوع و رفتار حاکمیت نگرش تقدس آمیز نسبت به شاه و حاکم و بی رقیب و معارض بودن شاه سست بودن عوامل همبستگی ملی و حاکم بودن عواطف بیگانه گریزی در میان مردم و حکومت کشور ما را در یک محیط مسدود و شرایط محدود قرن توده ها و شهرها موجب شده بود تا حس مشارکت پذیری و تحول خواهی در میان ما رشد نکند اما این شرایط بر سرعت متحول گردید زیرا تحولات سریع سرمایه داری در غرب و بروز انقلاب بروژوا و موکراتیک و اصلاحات اجتماعی، مذهبی به صنعتی طی قرن نوزدهم دنیای غرب را با کمبود مواد خام و بازار فروش کالا روبرو کرد.

واژه ترور و ترروریسم:

ترور واژه ای سیاسی است که اهداف سیاسی را تعقیب می‌کند بنابراین تروریسم به عنوان یک مکتب خود را مجاز می داند، برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله و هر شیوه ای بهره گیرد.

در لغت نامه روابط بین الملل ذیل کلمه Terrorism آمده است که «ترور و تروریسم به فعالیت های بازیگران دولتی و غیر دولتی که شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار می برند اطلاق یم شود همه منابع اذعان دارند که ترور یک اقدام سیاسی برای نیل به اهداف سیاسی است اما نوع این اقدام اهمیت چندانی ندارد ممکنت است یک قهرمان فریب خود را و یا یک سرمایه دار رقیب خویش را با کشتن از سر راه خود بردارد. این اقدام تروریست گرچه به عنوان عملی تروریستی شناخته شده است. ترور دو حالت دارد: در حالت اول شخص یا اشخاصی با انگیزه سیاسی کشته می شوند تا مانع یا موانعی از سر راه هدفی سیاسی برداشته می شود حالت دوم عبارتند از: احساسات و عکس العمل هایی که این ترور در جامعه به وجود می آید از نظر لغوی این ترور نیز ترور Terror یا Terrour به معنی حاکم شدن شرایط ارعاب و دلهره در جامعه است اما عملا ترور به معنی کشتن مصطلح شده. زیرا ترور موفق به تروری اطلاق می شود که مضروب با ضربه جنارب به قتل می رسد مضافاً این که نوع حربه اهمیت ندارد التبه در این جا مراد ترور سرخ است یعنی تروری که با کمک اسلحه اعم از سرد و گرم و به قصد کشتن صورت می گیرد که گاهی ممکن است منجر به قتل نشود که در این صورت ترور ناموفق نامیده می شود. اما در هر حال صورت منظور از ترور به کارگیری هر وسیله ابزار و شیوه ای جهت حذف فیزیکی رقیب یا رقبا از صحنه سیاست است این وسایل می تواند شامل سلاح های سرد و گرم سود جستن از سموم مختلف تصادم های ساختگی و … حتی مورادی جزئی وجود دارد که شخص در نتیجه تهدید شخصی دیگری مجبور به خود کشی شده است (میلتر نیز از این نوع استفاده می کرده است)

گاهی تبعید کردن مخالفین که باعث دور کردن آنان از صحنه سیاست می شود به حساب ترور می گذارند.

ترور سرد مثل جنگ سرد شیوه جدید از ترور است که معمولا تعقیب کیفری ندارد در این نوع ترور عامل ترور با هیاهو، جنجال و تبلیغات از طریق رسانه های حجمی و انتشار مقاله و کتاب و حتی ساختن فیلم های جعلی رقیب را متهم به اعمالی می‌کند که پایه و اساس واقعی ندارد این تهمت ها می تواند شامل مصرف مواد مخدر، روابط نامشروع، رشوه دهی و رشوه گیری و … می باشد ممکن است این شیوه یعنی ترور سرد در رقابت های اقتصادی، ورزشی وهنری نیز به کار گرفته شود اما همان طور که می دانیم ترور عمدتاً باید هدف سیاسی را تعقیب کند.

دوران تاریخی ترور:

دوره اول: تا آن جا که تاریخ به یاد دارد نخستین اقدام تروریستی منسوب به فیثاغورث ریاضیدان و فیلوسوف مبارز یونانی در قرن ششم پ، م است ولی که سخنگوی جناح آریستوکرات بود به دنبال مبارزه با ملامس رهبر جناح دموکرات و قبول شکست از آتن فرار کرد و در سیسیل در جنوب ایتالیا مقیم گردید.

جنوب ایتالیا در آن زمان جزء متصرفات یونان بود فیثاغورث با تشکیل گروه هایی در جنگل های سیسل و تعلیم خرابکاری به جوانان طرفدار خود آنان را برای مقاله با دموکرات ها به آتن اعزام می کرد.

ترور نشانه ضیافت اصلاحگر یونانی در سال 361 پ م به دست آریستوکرات ها و مسموم کردن سقراط به دست حاکمان حزب دموکرات در سال 399 یا ترور ژولیوس سزار امپراطور رموم توسط کاسیوس در سال 444 پ‌م و قتل خسرو پرویز سامانی توسط درباریانش به سال 628 و قتل خلفای عباسی و شاهزادگان سلجوقی حتی طی جنگ های صلیبی به دست فداعیان اسماعیلیه و یا ترور هانری چهارم و …. و … همه و همه از جمله ترورهایی بوده اند که اهداف سیاسی را دنبال می کرده اند.

فدائیان اسلامیه به چند دلیل در تاریخ اروپا شهرت دارند:

اول این که اینان همزمان و معارض سلجوقیان بودند و سلجوقیان در واقع ای زک سوحضم امپراتور روم شرقی به شمار می آمدند و از سوی دیگر رقیب میلیون در شامات بودند.

اسماعیلیه نقش مهمی در جنگ های صلیبی داشتند زیرا هم خلفای عباسی و هم شاهزادگان سلجوقی و گاهی نیز امرای صلیبی را ترور می کردند و در واقع نقش متعادل کننده قدرت را بازی می کردند.

به این علت و نیز به جهت آن که عقاید اسماعیلیه به عنوان یکی از فرق شیعه به ؟ مورخین غربی اهمیت فوق العاده ای را برای آنان قائلند.

دوره دوم:

این دوره از انقلاب کبیر فرانسه شروع می شود با انقلاب فرانسه ترور به عنوان یکی از واژه جدید وارد قاموس سیاست شده است می توان ادعا کرد که اصطلاح ترور با انقلاب فرانسه شناخته شد.

به طور کلی ترور و انقلاب به ظاهر مفهوم غیر قابل تفکیک جلوه کرده اند.

فرهنگ علوم سیاسی معتقد است که Terror یا Terreur به معنای ترس است در تاریخ انقلاب کبیر فراسنه واژه ترور معنای خاصی یافت که دو منظور را افاده می کرده نخست به معنای اتخاذ تدابیر و روش های سرشمانه علیه ضد انقلاب است دوم نام دوره ای است که از انقلاب که در آن ژاکولن ها به عنوان خشن ترین جناح انقلاب قدرت را به دست می گیرند و با دایر کردن دادگاه های انقلابی و به راه انداختن یک شبکه اطلاعاتی و جاسوسی رفتن، غارت، تبعید و مصادره اموال جو ترس ارعاب وحشت و دلهره را حاکم بر جامعه می کنند به همین دلیل سالهای بین 1792 تا 1795 معروف به حکومت ترور می شود.

با تشکیل کنگره دین در قرن نوزدهم و اشاعه جنبش های آزادی بخش و وحدت طلبانه موج ترس در سراسر اروپا را فراگرفت جنبش کاربونری ها در ایتالیا و جنبش بورشن شاست انجمن دانشجویان وحدت طلبی آلمان در دانشگاه این سی جنبش دانشجوئی یوگ اسلاو برای کسب استقلال عربستان بزرگ به وجود آمدند.

رفته رفته ترور سازمان یافتگی بیشتر یافت و تروریسم به عنوان یک نگرش سیاسی در کنار نظرگاه های دیگر مثل نیجلیسم و آنارشیسم قرار گرفت زادگاه اصلی تروریسم روسیه قرن نوزدهم بود زیرا جنبش های دانشجوئی ضد استبدادی با انگیزه های آنارشیسی، سوسیالیستی و مارکسیتی یکی از نزدیک ترین راه های رسیدن به مقصد سیاسی خود را ترور شخصیت بلند پایه اساسی و سیاسی می دانستند در حالی که ثابت شد ترور ها سیاسی فردی هیچگونه موفقیتی در بر ندارد.

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه دوران تاریخی ترور و تروریسم