فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تاثیر کاربری های شهری در توسعه حمل ونقل پایدار شهری

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله تاثیر کاربری های شهری در توسعه حمل ونقل پایدار شهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده:
اکثر مسائل بهداشتی و زیست محیطی مرتبط با حمل و نقل، همچون آلودگی هوا، آلودگی صوتی، مصرف فزاینده انرژی و کاسته شدن از میزان منابع انرژیهای تجدید ناپذیر، ارتباط مستقیمی با توسعه پایدار شهری دارد اگر این مسائل در مدیریت ترافیک و شهری مد نطر برنامه ریزان قرار گیرد می تواند این مهم با کمترین تاثیرات منفی روی محیط همراه باشد. دراین مقاله ابتدا به برخی از فاکتورهای که منجر به عدم پایداریحمل و نقل شهری در خیابان هفده شهریور میشوند همچون، کاربریهای خدماتی و درمانی واقع در این خیابان ، افزایش مسافرتهای شهری با اتومبیل شخصی در شهر تبریز، کاهش محبوبیت حمل و نقل عمومی و …بهکمکآماروجداولمربوطهاشارهخواهدشدوسپسبهبیاناهدافکلانموردتوجهتوسعهپایداردربخشحملونقلدر این شهر وسیاستهاییراکهمیتواندرراستایدستیابی به این اهداف مورد توجه قرار داده و تشریح می شوند. در این مقاله شاخص هایی که مورد توجه نگارنده است عبارتند از توجه به مسائل ترافیک با دیدجامع گرا، تمرکز زدائی از سطوح بالا به پایین، یکپارچگی برنامه ریزی کاربری زمین وبرنامه ریزی حمل و نقل و مدیریت کارآمد و مستمر بر حمل و نقل و ترافیک
در نهایت نسبت به ارائه راهکار هایی در خصوص کاهش بحران ترافیک در خیابان هفده شهریور و نیز رسیدن به حمل ونقل پایدار در این حوزه ارائه گردیده است.
واژه های کلیدی : ، توسعه پایدار شهری، حمل و نقل ، کاربری های شهری
مقدمه:
روند سریع توسعه شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای زیرساختها نظیر تأمین آب آشامیدنی، شبکه برق و ایجاد امکانات حمل و نقل و .... گردیده است. عدم کفایت سیستم موجود یا مدیریتهای موازی در بخش مدیریت ترافیک شهری موجب افزایش فاصله بین تقاضا و عرضه امکانات حمل و نقل گردیده است. ترافیک ، افزایش قابل توجه زمان جابه جائی، افزایش تصادفات، آلودگی صدا و نزدیک شدن میزان آلودگی هوا به مرزهای تهدید سلامت انسانی از تبعات سیستم حمل و نقل ناپایدار در مناطق شهری می باشد. پایداری تنها با ایجاد تغییرات در طراحی، الگوهای استفاده و مدیریت وسایل نقلیه حاصل نمی شود بلکه با ید تغییراتی در نحوة تفکر نسبت به شناخت و ارزشیابی راهکارهای ممکن برای حل مشکلات حمل و نقل ایجاد گردد. یک سیستم حمل و نقل پایدار نیازمند فعالیتهایی بیش از کنترل آلودگی هوا، ترافیک یا کاهش مصرف سوخت است و بررسی ها نشان داده است که هیچ راه حل منفردی برای حل مشکلات پیچیده حمل و نقل وجود ندارد و رفع. چنین مشکلی نیازمند یک سازوکار جامع ، پویا و قابل اطمینان است
مدیریت پایدار حمل و نقل اثرات توسعه حمل و نقل را بر روی کارایی اقتصادی، موضوعات زیست محیطی، مصرف منابع، کاربری اراضی و عدالت اجتماعی مورد توجه قرار می دهد و به کاهش اثرات زیست محیطی، افزایش بازدهی سیستم حمل و نقل و بهبود وضعیت زندگی اجتماعی کمک می کند و هدف آن سیستم افزایش کارآیی و جابه جائی کالاها، خدمات و افراد با حداقل مشکلات دسترسی است . که بدون سازماندهی مجدد استراتژیها، سیاستها و برنام هها قابل دستیابی نخواهد بود واقعیت این است که وضعیت جابه جائی مردم در دنیای امروز نامطلوب است و بدون انجام اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه بدون شک در آینده نزدیک تبدیل به یک بحران خواهد گردید لذا هم کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه ناگزیر به حرکت بسوی مدیریت پایدار حمل و نقل هستند و برای حل معضلات عدیده ترافیکی در شهرها می بایست مبانی و اصول حمل و نقل پایدار را به عنوان مرکز ثقل برنامه های آتی حمل و نقل مد نظر قرار دهند.
از جمله عوامل اساسی در ایجاد تحولات اقتصادی یک کشور پیشرفتهایی است که در سیستم حمل و نقل آن صورت می‌گیرد. بخش حمل و نقل نه تنها فرآیند توسعه اقتصادی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه خود نیز در جریان توسعه اقتصادی دچار تغییر و تحولات کمی و کیفی می‌شود. اثرات عمیق حمل و نقل همان گونه که در شاخص های کلان کشور باقی می‌ماند در ساختارهای شهر نیز مشاهده می‌شود. آرایش فضایی کاربری های گوناگون در شهرها از تسهیلات حمل و نقل و سیستم ارتباطی شبکه شهری تأثیرپذیری فراوانی دارد. از این رو برنامه ریزی دقیق و درست حمل و نقل شهری می‌‌تواند منجر به آرایش مطلوبی از انواع کاربری ها شود و فضای شهری را مطلوب تر نماید.
ترافیک شهرها به ایجاد توازن تمایل دارد و اگر ترافیک افزایش یابد مردم برای اجتناب از تاخیر، مقصد یا مسیر خود را تغییر می دهند و اگر ترافیک کاهش یابد، آنها سفرهای بیشتری را در ساعت اوج بار ترافیکی خواهند داشت. در یک مدت زمان طولانی کاهش این نقطه توازن تنها راه کاهش ترافیک است. کیفیت گزینه های سفر تاثیر زیادی بر نقطه تعادل ترافیک دارد. اگر گزینه ها نامرغوب باشند، افراد بیشتری از وسایل نقلیه عمومی رویگردان خواهند شد و در نتیجه استفاده از وسایل حمل و نقل خصوصی و اتومبیل های تک سرنشین افزایش خواهد یافت.
در شرایط فعلی حمل و نقل شهری در کشور ما تعداد واقعی شهروندانی که تمایل بیشتری به حمل و نقل عمومی نشان می دهند بسیار پایین است. برای جذب رانندگان با خودرو شخصی (رانندگانی با اعتقاد به خودرو شخصی) به سوی حمل و نقل عمومی باید آن را سریع، راحت، ارزان و قابل اطمینان ساخت. زمانی که حمل و نقل عمومی از خودرو شخصی سریع تر باشد بخشی از رانندگان اتومبیل های شخصی به سم آن متمایل خواهند شد و این روند تا زمانی که سیستم حمل و نقل شهری دوباره به وضعیت تعادلی جدید برسد (به این معنا که ترافیک تا جایی کاهش می یابد که دیگر حمل و نقل عمومی از خودرو شخصی سریع تر نباشد) ادامه می یابد. در نتیجه، هر چه حمل و نقل عمومی سریع تر باشد ترافیک با سرعت بیشتری در معابر موازی جریان پیدا می کند. انواع دیگر بهبود شرایط حمل و نقل عمومی نیز به همین صورت باعث تغییر رویکرد شهروندان می گردد.
تغییر ترافیک از خودرو شخصی به حمل و نقل عمومی در یک معبر خاص نه تنها باعث کاهش ترافیک در آن معبر میشود بلکه باعث کاهش ترافیک خودرو ها در خیابان های اطراف نیز خواهد شد. بنابراین افزایش و بهبود گزینه های سفر به نفع همه سفرکنندگان در یک کریدور است. روندسریعتوسعهشهرنشینیمنجربهافزایشتقاضابرایزیرساختهانظیرشبکهآبآشامیدنی،شبکهبرقوامکاناتحملونقلشهریگردیدهاست. عدمکفایتسیستمموجودیامدیریتهایموازیدربخشمدیریتترافیکشهریموجبافزایشفاصلهبینتقاضاوعرضهامکاناتحملونقل می گردد. ترافیک، افزایش قابل توجه زمان جابه جائی، افزایش تصادفات، آلودگی صدا و نزدیک شدن میزان آلودگی هوا به مرزهای تهدید سلامت انسانی از تبعات سیستم حمل و نقل ناپایدار در مناطق شهری می باشد. پایداری تنها با ایجاد تغییرات در طراحی، الگوهای استفاده و مدیریت وسایل نقلیه حاصل نمی شود، بلکه باید تغییراتی در نحوه تفکر نسبت به شناخت و ارزشیابی راهکارهای ممکن برای حل مشکلات حمل و نقل ایجاد گردد.
یک سیستم حمل و نقل پایدار نیازمند فعالیت هایی بیش از کنترل آلودگی هوا، ترافیک یا کاهش مصرف سوخت است. بررسی ها نشان داده است که هیچ راه حل منفردی برای حل مشکلات پیچیده حمل و نقل وجود ندارد و رفع چنین مشکلی نیازمند یک سازوکار جامع، پویا و قابل اطمینان است. مدیریت پایدار حمل و نقل اثرات توسعه حمل و نقل را بر روی کارایی اقتصادی، موضوعات زیست محیطی، مصرف منابع، کاربری اراضی و عدالت اجتماعی مورد توجه قرار می دهد و به کاهش اثرات زیست محیطی، افزایش بازدهی سیستم حمل و نقل و بهبود وضعیت زندگی اجتماعی کمک می کند و هدف آن افزایش کارایی و جابه جایی کالاها، خدمات و افراد با حداقل مشکلات دسترسی است که بدون سازماندهی مجدد استراتژی ها، سیاست ها و برنامه ها قابل دستیابی نخواهد بود. واقعیت این است که وضعیت جابه جایی مردم در دنیای امروز نامطلوب است و بدون انجام اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه بدون شک در آینده نزدیک تبدیل به یک بحران خواهد گردید. لذا هم کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه ناگزیر به حرکت به سوی مدیریت پایدار حمل و نقل هستند و برای حل معضلات عدیده ترافیکی در شهرها می بایست مبانی و اصول حمل و نقل پایدار را به عنوان مرکز ثقل برنامه های آتی حمل و نقل مد نظر قرار دهند.
آشنایی با شهر و منطقه مورد مطالعه
خیابان 17 شهریور ، مهمترین خیابان پزشکی تبریز خیابان هفده شهریور یکی از خیابانهای پر ترافیک هسته مرکزی کلانشهر تبریزقلمدادمیگردد کهاکثرمطبپزشکانمطرحتبریزدرایندراینخیابانقراردارد.
این خیابان 35 متری 2 کیلومترطولداردکهازچهارراهباغشمالتاتقاطعشهنازادامهدارد.ازابتداتاانتهایاینخیابان 35 متری ساختمانها و برجهای مختلف و رنگارنگی احداث شده اند که اکثر آنها ساختمانها و برجهای پزشکی هستند.
بلندترین برج این منطقه برج آذربایجان در20 طبقه سازه ای و 18 طبقهبالایهمکفباکاربریپزشکیاستکهبهعنوانبلندترینبرجپزشکیکشورمطرحمیباشد.
معماری ساختمان های پزشکی منطقه 17 شهریور برای هر مراجعه کننده ای جالب و خوش آیند می باشد.
مهمترین معضل این خیابان 35 متری ترافیک سر سام آور این خیابان ونبودپارکینگطبقاتیمناسبدراینخیابانپزشکیهست.
تعداد عنوان ردیف
0 بیمارستان 1
1 سی تی اسکن 2
1 درمانگاه 3
1 ام.آر.آی 4
6 فوق تخصص 5
8 فیزیوتراپی 6
10 سونوگرافی 7
12 رادیولوژی 8
14 روانپزشک 9
16 داروخانه 10
20 آزمایشگاه 11
21 دندان پزشک 12
240 متخصص 13
350 جمع کل 14

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


( آمار ماخوذه از سایت مرکز خدمات درمانی استان آ.شرقی )
آمار فوق حاکی از این است که با حجم انبوه مراجعین در این محل ترافیک سرسام آور بوده و نیروی پلیس و سایر دست اندر کاران بایستی در فکرتمرکز زدایی یا پیش بینی پارکینگ در این محل باشند.

 

 

 

پیشینه تحقیق وتوسعه پایدار
واژه توسعه پایدار ا زاواسط دهه 70 میلادی و پس از بحران نفتی 1973 بسیار به کار گرفته است امروزه بحث توسعه پایدار یکی از بحث های بسیار مهم و رایج در سطح بین المللی است . سازمان ها و نهادهای محیط زیست در جهان و همچنین سازمان ملل از مهمترین ارگان های دخیل در این امر هستند . به منظور حل مشکلات متعددی در محیط زیست د راوایل دهه 70 شورای اجتماعی – اقتصادی سازمان ملل متحد با عنوان این مطلب که سلامت محیطزیست در گرو توسعه پایدار می باشد . بر محل تلاقی محیط زیست و توسعه پایدار توجه و تاکید نمود . اولین اجلاس در سال 1972 در استکهلم با عنوان انسان و محیط برگزار گردید . راهنماها و توصیه های این اجلاس برای شناخت بستر محیط ، کنترل آلودگی ها ، آموزش و پژوهش برای فراهم نمودن محیط مناسب برای زندگی انسان ها بود و سابقه اصطلاح توسعه پایدار به گزارش براتلند باز می گردد. در سال 1987 در چهل و دومین نشست اجلاس عمومی سازمان ملل متحد کمیسیون جهانی در زمینه محیط زیست و توسعه تحت نظارت سازمان ملل به ریاست خانم براتلند گزارش باعنوان «آینده مشترک ما»تسلیم کرد که مفهوم نوین «توسعه قابل حفظ و تداوم » را معرفی می کرد . این مفهوم شرایط انسانی و طبیعی را در فعالیتهای توسعه ای در نظر می گرفت. اگرچه مفهوم «توسعه پایدار »را نخستسن بار اتحادیه حفاظت جهانی در سال 1980 منتشر کرد تا زمان گزارش براتلند یعنی هفت سال بعد از این اصطلاح عمومیت نیافت. براساس این گزارش «توسعه پایدار» نیازهای نسل کنونی را بدون به مخاطره انداختن توانایی نسل های بعدی برای برآوردن نیازهایشان تامین می کند. این مفهوم بر رهیافتی بلند مدت دلالت دارد که علاوه بر مسائل زیست محیطی – منابع انسانی و عوامل فرهنگی عرضه مواد غذایی ، انرژی، صنعت و توسعه شهری را مد نظر قرار می دهد . به طور خلاصه زمینه های پیدایش و رواج اصطلاح توسعه پایدار را می توانبه این صورت بیان کرد(فکوهی،1382 :18). فعالیت های جنبشهای حفاظت محیط زیست در نیمه قرن نوزدهم میلادی – طرح موضوع پایداری بعنوان یک سیاست حفاظتی در اتحادیه حفاظت جهانی در سال 1980 گسترش ترویج آن پس از انتشار گزارش براتلند در سال 1987 گسترش بحث پایداری در سطح جهانی براساس همایش زمین در سال 1992 در دستور کار 21 شناسایی گردشگری بعنوان یک جزء اقتصادی نیازمند توسعه پایدار در دومین همایش زمین به سال 1997 در نیویورک (کاظمی،1383: 125).
مفاهیم وتعاریف:
توسعه پایدار شهری
توسعه شهری بعنوان یک مفهوم فضایی را می توان به معنی تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم جهت رفع نیازهای ساکنان شهری در زمینه مسکن حمل و نقل ،اوقات فراغت و غذا و غیره تعریف کرد یا توسعه ای است که تمام جنبه های اجتماعی ، اقتصادی و ... را در شهر با هم پیش می برد و توسعه پایدار شهری نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و وارد کردن کمترین ضایعات به منابع تجدید پذیر مطرح است. توسعه پایدار شهری موضوعهای جلوگیری از آلودگیهای محیط شهری و ناحیه ای ، کاهش ظرفیت های تولید محیط محلی – ناحیه ای و ملی، حمایت بازیافت ، عدم حمایت از توسعه های زیان آور و از بین بردن شکاف میان فقیر و غنی را مطرح می کند همچنین راه رسیده به این اهداف را با برنامه ریزی شهری و روستایی ، ناحیه ای ، ملی و حمایت همه جانبه دولت از این برنامه ریزی ها می داند.(زیاری،1382: 17).
حمل ونقل پایدار
‌یک شهر مدرن باید دارای یک سیستم حمل‌ونقل کارآمد و گسترده برای ایجاد ارتباطات، دسترسی و ارتباط مابین مناطق مختلف آن باشد. یک سیستم حمل‌ونقل جامع، مشکلات متعددی نظیر آلودگی هوا، آلودگی صدا، جداسازی زیستگاه‌های گونه‌های وحشی، ترافیک و... را رفع می‌‌کند.
جوامع امروزی نیازمند سیستم حمل‌ونقل پایدار برای کاهش این مشکلات و ایجاد سیستم حمل‌ونقل موثر و کارآمد هستند. هدف از ایجاد سیستم حمل‌ونقل پایدار
«موثرترین و راحت‌ترین طریق جابه‌جایی مردم و وسایل نقلیه با کمترین میزان مصرف انرژی (در زمینه سوخت و تلاش‌های انسانی) با مقبول‌ترین هزینه، کمترین ترافیک و کمترین اثرات سوء زیست‌محیطی نظیر آلودگی هوا و صدا»
همچنین در گزارش بانک جهانی (1996) حمل‌ونقل پایدار و ارکان آن به شرح زیر عنوان شده است:
رکن اقتصادی و مالی که شامل مناسب بودن ساختار سازمانی، اقدامات و سرمایه‌گذاری برای زیر‌ساخت‌های حمل‌ونقل است.
* رکن زیست‌محیطی و اکولوژیکی که شامل بررسی چگونگی سرمایه‌گذاری برای حمل‌ونقل و انتخاب اشکال مختلف حمل‌ونقل که روی کاهش مصرف انرژی و انتشار آلاینده‌ها اثر می‌گذارد، است.
* رکن اجتماعی که بر کافی بودن دسترسی به خدمات حمل‌ونقل برای همه اقشار جامعه تأکید دارد.

 

امروزه در کشورهایی که سیستم‌های ناپایدار حمل‌ونقل در حال شکل‌گیری است، توسعه حمل‌ونقل اغلب به غلط به فعالیت‌هایی نظیر ساخت ‌و ساز پل‌ها، عریض کردن جاده‌ها و ایجاد سیستم‌های حمل‌ونقل سریع تعبیر می‌شود. اگرچه حمل‌ونقل پایدار شامل همه این تکنیک‌ها می‌شود ولی فقط زمانی سیستم حمل‌ونقل پایدار تلقی می‌شود که به طور همه‌جانبه کلیه جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی را مورد توجه قرار دهد. آمایش سرزمین با حداقل نیاز به سفر، تناسب با نیازهای کلیه اقشار جامعه، استفاده از روش‌های حمل‌ونقل با کمترین اثرات سوء زیست‌محیطی و حداقل استفاده از منابع مالی و انسانی به عنوان جنبه‌های متفاوت یک سیستم حمل‌ونقل پایدار مطرح شده‌اند.
این سیستم روی جابه‌جایی مردم به جای وسایل نقلیه متمرکز می‌شود که عملا موجب کاهش آلودگی هوا و ترافیک فزاینده می‌‌شود. پایداری با تغییر در رفتارهای مردم به دست می‌آید زمانی که مردم کاملا از اثرات منفی انتخاب نحوه جابه‌جایی خود مطلع شدند آنگاه داوطلبانه به کاهش مصرف منابع طبیعی و کاهش اثرات مخرب حمل‌ونقل کمک خواهند کرد
راهکار ها و پیشنهادات:

 

الف) مدیریت تقاضا ی سفر
پاسخگویی به نیازهای رو به رشد جابه‌جایی در شهرها از دو طریق امکانپذیر است؛ راه اول، افزایش ظرفیت زیرساخت‌ها و راه دوم، مدیریت تقاضاست. افزایش ظرفیت تا حد معینی معقول و منطقی است ولی افزایش ظرفیت‌ها همگام با افزایش تقاضا غیرعملی و پرهزینه است.
استراتژی‌های مدیریتی باید عملی، ارزان‌قیمت و مطابق با نیازهای مردم باشند. در برنامه‌ریزی و مدیریت جامع حمل‌ونقل طیف گسترده‌ای از راهکارهای بالقوه برای حل مشکلات حمل‌ونقل در نظر وجود دارد ولی زمانی که کلیه جنبه‌ها مدنظر قرار گیرند، آنگاه مدیریت تقاضای حمل‌ونقلبه عنوان بهترین راهکار و مقرون به مصرفه‌ترین، مورد توجه قرار می‌گیرد مدیریت تقاضای سفر منافع گوناگونی از قبیل کاهش ترافیک، کاهش نیاز به استفاده از اتومبیل شخصی، پارکینگ‌ها و جاده‌ها، کاهش هزینه‌های تصادفات و هزینه‌های مصرف‌کنندگان، کاهش بار آلودگی با استفاده از حمل‌ونقل‌های جایگزین، حمل‌ونقل غیرموتوری، استراتژ‌ی‌های مدیریت پارکینگ و برنامه‌ریزی موثر کاربری اراضی قابل دستیابی است در خیابان هفده شهریور نیز نیاز ضروری به پارکینگ های طبقاتی جهت استقرار خودرو های مراجعین می باشد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر کاربری های شهری در توسعه حمل ونقل پایدار شهری

دانلود مقاله اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن

 

 

 

مقدمه‏
رنه دکارت ( René Descartes = Renatus Cartesius; 1596-1650 ) در کتاب معروف خود به نام «تأملات در فلسفه ی اولی» ، که مشتمل بر شش تأمل ( Meditation ) است، می کوشد تا با عقل نظری به اثبات وجود خدا بپردازد. وی نخست در تأمل اول به وجود همه چیز شک می کند، سپس در تأمل دوم به وجود خود بعنوان «من» شک کننده و اندیشنده پی می برد و تأمل سوم و پنجم کتاب خود را به اثبات وجود خدا اختصاص می دهد.
در اثبات وجود خدا دو راه کاملاً متمایز از هم وجود دارد:
1- اثبات پسینی خدا ( Gottesbeweis a posteriori )
2- اثبات پیشینی یا اوّلی خدا ( Gottesbeweis a priori )
در نوع اول، خدا از طریق برهان نظم و برهان علّی یا جهان شناختی اثبات می شود، بدین معنی که چون نظم در جهان وجود دارد، پس این نظم نیازمند ناظم است، یا اگر سلسه ی حوادث جهان را از جهت علت و معلولی آنها دنبال کنیم، به ناچار باید به وجود علت العلل یا علت اولی معترف شویم. آشکار است که پایه ی هر دوی این استدلال بر یقین داشتن به وجود جهان خارج متکی است، امری که با روش دکارت در تأملات ناسازگار است. هرآینه شکی در این بنیان بیفتد، این شک به وجود صانع و ناظم و علت العلل نیز سرایت خواهد کرد.
از همین روست که دکارت به نوع دوم اثبات خدا روی می آورد و آن اثبات خدا از طریق برهان وجودی ( ontologischer Gottesbeweis , ontologischer Argument ) است که در تأمل سوم و پنجم بازتاب یافته است.

 

لازم به یادآوری است که آنسلم پیش از دکارت از این برهان استفاده کرده بود. اما دکارت به آن صورتی نوین داد و از آن در تأسیس متافیزیک نوین خود سود برد. مزیت این دلیل بر دلائل دیگر این است که بر هیج عامل خارجی مانند جهان عینی بیرونی یا علوم طبیعی متکی نیست که اگر تردیدی در وجود یا درستی آنها باشد، اثبات وجود خدا نیز با مشکل روبرو شود. استدلال دکارت بر وجود خدا در تأمل سوم و پنجم را می توان به صورت گزاره های زیر خلاصه کرد:
مقدمات:
1- من می اندیشم، پس من هستم.
2- من موجودی متناهی و ناکاملم (ص 50 تأملات در فلسفه ی اولی)
3- هر چیزی را که با وضوح و تمایز کامل ادراک کنم، کاملاً حقیقت دارد (ص62 )
4- علت فاعلی و علت تامه دست کم باید به اندازه ی معلولش مشتمل بر واقعیت باشد. (ص70 )
5- من مفهوم خدا را به عنوان جوهری نامتناهی و کامل با وضوح و بطور متمایز در خود می یابم (ص76 )
استدلال و نتیجه:
- پس من که متناهی ام نمی توانم علت ایده ی خدا باشم و لزوماً باید خدائی وجود داشته باشد که این ایده را در من نهاده است. پس خدا وجود دارد. (تأمل سوم)
- ضرورت کمال مطلق آن است که وجود هم داشته باشد چه اگر چیزی وجود نداشته باشد کامل نیست. پس خدا وجود دارد.(تأمل پنجم)
بررسی دلایل دکارت‏
1- در گزاره‌ی «می اندیشم، پس هستم» این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان از «منِ» سوبژکتیو (یا شناسا و اندیشنده) به «منِ» انتولوژیک (یا وجودی) گذر کرد. برخی نیز این ایراد را وارد کرده اند که منظور از «من»، وحدت نفس و بدن است و کسی که می گوید «می اندیشم» پیشتر به وجود بدن و هستی خود اعتراف کرده است، از این رو «می اندیشم، پس هستم» تاتولوژی یا تکرار معلوم است.
2- گزاره‌ی «می اندیشم، پس هستم»، متکی بر اصل علیت است. دکارت که مدعی است در همه چیز شک کرده است، چگونه توانسته است به چنین حکمی دست یابد؟ آشکار است که اگر او در هر چیز شک کرده باشد، در اصل علیت کوچکترین تردیدی نداشته است. اما این پرسش پیش می آید که یقین به اصل علیت و درستی آن از کجا بر خواسته است؟
3- ظاهراً از مقدمه ی سوم و چهارم چنین بر می آید که اصل علیت امری بدیهی است و هر چه بدیهی باشد درست و حقیقی است. این که ما در خود برخی امور را بدیهی می یابیم، البته محل بحث است. زیرا معانی بداهت و وضوح و تمایز برای افراد مختلف متفاوت است و ممکن است کسی چیزی را بدیهی بداند و دیگری آن را بدیهی نداند. اما مهمتر از همه، از کجا معلوم است که آنچه واضح و بدیهی است، درست و صادق هم هست؟ با هیچ دلیل عقلی نمی توان گزاره ی «بداهت نشانه ی صدق است» را اثبات کرد و دکارت که می کوشد خدا را از طریق عقلی اثبات کند، خود پایه را بر امری غیر عقلی نهاده است.
4- بحث در ناممکن بودن اثبات گزاره ی «بداهت نشانه ی صدق است» را به اختصار در این جا می آوریم.
نخستین پرسش این است که دلیل درستی این گزاره چیست؟ از دو حال خارج نیست:
الف- یا این گزاره متکی به مقدمات پیش از خود است و نتیجه ی آن ها می باشد. در این صورت اثبات آن یا به تسلسل بی فرجام خواهد کشید، زیرا هر مقدمه ای را باید از مقدمات دیگر استنتاج کرد و این رشته را پایانی نیست و یا مجبور خواهیم بود که رشته ی تسلسل را در جائی قطع کنیم و بگوئیم این گزاره دیگر بدیهی است. در این صورت به همان فرضی متوسل خواهیم شد که خود مورد مناقشه هست یعنی بداهت را نشانه صدق گرفته ایم.
ب- یا این که قائل به بداهت این گزاره باشیم. یعنی بگوئیم گزاره ی «بداهت نشانه ی صدق است» خود یک گزاره ی بدیهی است. آشکار است که در این جا بداهت را با تمسک به بداهت توجیه کرده ایم و در این جا دوری واقع شده است.
اما موضوع دیگر این است که از کجا معلوم است که آن چه به نظر بدیهی می آید در نفس الامر خود بدیهی باشد. این فرض در واقع مبتنی بر این گزاره است که «هر چه بدیهی به نظر آید، بدیهی است» نادرستی این گزاره را می توان با استفاده از پارادوکسهای راسل نشان داد.
5- اما مهمترین موضوعی که در اثبات خدای دکارت مورد بحث است، همانا مسله ی وجود و ماهیت است.
دکارت در تأمل پنجم چنین می نویسد:
«زیرا من که عادت کرده ام که در تمام اشیاءِ دیگر میان وجود و ماهیت فرق بگذارم آسان معتقد می شوم که در مورد خداوند هم ممکن است وجود از ماهیت جدا باشد و بنابراین می توان تصور کرد که خداوند وجود خارجی نداشته باشد. اما با این همه وقتی دقیق تر فکر می کنم، با وضوح می بینم که وجود از ماهیت خداوند به همان اندازه انفکاک ناپذیر است که تساوی مجموع سه زاویه با دوقائمه از ماهیت مثلث راست گوشه، و یا مفهوم کوه از مفهوم دره غیر قابل انفکاک است. بنابراین تصور خدائی (یعنی ذات کامل مطلقی) که فاقد وجود (یعنی فاقد کمالی) باشد همان قدر مطرود ذهن است که بخواهیم کوهی را بدون دره تصور کنیم.» (ص105 )
آشکار است این استدلال، با قدری تفاوت، شبیه استدلال آنسلم است . نخستین پرسشی که در این جا مطرح است این است که منظور از آوردن مثال های مثلث و کوه و دره آیا از باب تمثیل منطقی است یا از جهت تقرب ذهن؟ اگر از باب نزدیک کردن ذهن به موضوع ایراد شده است، پس همچنان دلیل عدم جداانگاری ماهیت و وجود در نزد خدا باقی است. و این دو مثال جای استدلال ننشسته است. اما اگر این دو مثال بعنوان دلیل یاد شده اند، باید گفت که تمثیل در زنجیره ی استدلال ضعیف ترین حلقه است و برای اثبات امری چنین مهم نمی توان از تمثیل و شباهت سود جست. زیرا این که کوه و دره را نمی توان از هم جدا تصور کرد دلیل نمی شود که وجود و ماهیت را در خدا نتوان از هم جدا تصور کرد.
مثال مثلث نیز با پدید آمدن هندسه های غیراقلیدسی بی اعتبار شده است، زیرا اکنون می توان مثلثی را تصور کرد که مجموع زاویای آن کمتر (در هندسه ی هذلولوی) و یا بیشتر (در هندسه ی بیضوی) از 180 درجه یا دوقائمه باشد. کافی است که کره ای را فرض کنید و بر خط استوای آن دو خط عمود کنید. این دو خط همدیگر را در قطب کره قطع می کنند و مثلثی که پدید می آید مجموع زوایایش بیش از 180 درجه خواهد بود.
حتی اگر مثال مثلث را به شکلی که کانت در کتاب سنجش خرد ناب آورده است تصحیح کنیم و عدم تفکیک وجود از ماهیت خدا را شبیه عدم تصور مثلث از سه زاویه بدانیم و بدین سان وجود را از لوازم ذاتی ماهیت خدا بدانیم و قضیه ی «خدا وجود دارد» را یک قضیه ی ذاتی به حساب آوریم، آن گاه این ایراد وارد است که در این نوع قضایا وجود از آن جهت که وجود است، در موضوع قضیه ملحوظ نیست و می توان موضوع قضیه را عاری از وجود و عدم فرض کرد. یعنی این که اگر مثلثی بخواهد وجود داشته باشد، باید حتماً دارای سه گوشه باشد، اما می توان در این نوع قضایا فرض را بر این نهاد که اصلاً مثلثی وجود ندارد. در این صورت چیزی که فرض وجود و عدم را بتوان برای آن قائل شد دیگر واجب الوجود یا خدا نخواهد بود. این استدلال، ما را به سوی بحث کانت می کشاند، زیرا همو بود که محکم ترین دلایل را علیه برهان وجودی آورده است. از این رو نظر کانت را در این جا با شرح بیشتری می آوریم‏.

 


نقد کانت بر برهان وجودی دکارت‏
6- کانت در کتاب معروف خود «سنجش خرد ناب» یا نقد عقل محض ( Kritik der reinen Vernunft ) در کتاب دوم، فصل سوم، بهره ی چهارم ( B620 به بعد) تحت عنوان در باره ی عدم امکان برهان هستی شناختی وجود خداوند، به طور مفصل به نقد استدلال برهان وجودی آنسلم و دکارت می پردازد. وی پیشتر متذکر می شود که دلایل وجود خدا را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1- برهان غائی یا گیتی یزدانشناختی‏ 2- برهان کیهان شناختی‏ 3- برهان هستی شناختی یا وجودی یا انتولوژیگ‏ و اضافه می کند که «بیش از این برهانی وجود ندارد و هم نمی تواند وجود داشته باشد» (ص656 ). همین نوع برهان وجودی است که آنسلم و دکارت در اثبات خدا پیش گرفته اند.
نخستین پرسشی که کانت مطرح می کند این است که آیا می توان خدا را اندیشید؟ یعنی موجودی نامشروط و مطلقاً ضروری را به اندیشه در آورد؟
مردمان در همه ی زمانها از هستومند[یا ذات‏] مطلقاً ضروری سخن گفته اند اما چندان به خود زحمت نداده اند فهم کنند که: آیا اصلاً شیئ [چیزی‏] از این دست را می توان به اندیشه آورد و چگونه؟ به عکس ایشان بیشتر متوجه ی استوار کردن برجاهستی [یا وجود] او بوده اند. (ص‏657 )
Man hat zu aller Zeit von dem absolutnotwendigen Wesen geredet, und sich nicht so wohl Mühe gegeben, zu verstehen, ob und wie man sich ein Ding dieser Art auch nur denken ِ könne, als vielmehr, dessen Dasein zu beweisen. (B620 )
وی سپس اضافه می کند که بدست دادن تعریف اسمی (Namenerklärung) از این ماهیت مطلقاً ضروری، البته کار ساده ای است، یعنی بگوئیم که «این مفهوم چنان چیزی است که عدمش ناممکن است» اما آیا ما با این کار از آن شرط هائی که یک امر را ضروری می سازند تا عدمش را ناممکن بدانیم اطلاعی بدست می آوریم؟ نظر کانت بر این است که ما آگاهی بیشتری در این رابطه بدست نمی‌آوریم و از قضا این شرط ها همان هائی هستند که می خواهیم در باره ی آنها چیزی بدانیم. کانت پرسش خود را به نحوی دیگر مطرح می کند و می پرسد که آیا ما بوسیله ی این مفهوم، یعنی مفهوم ماهیت یا هستومندِ مطلقاًِ واجب، که فیلسوفان اسلامی از آن با عنوان «واجب الوجود» نام می برند، و کانت این مفهوم را یک مفهوم خرد ناب ( ein reiner Vernunftbegriff ) یا یک ایده ی محض می داند، اصلاً چیزی را می اندیشیم یا نه؟ این که خرد به این ایده ی محض نیاز دارد، به هیچ وجه دلیلی بر این نیست که این ایده، یعنی ایده ی خدا واقعیت عینی هم دارد. اگر من همه ی شرط هائی را که فهم ( Verstand ) برای فهمیدن این که وجود یک چیز ضروری است به آنها نیاز دارد، بدور افکنم تا به یک امر نامشروط یا باصطلاح قدیم لابشرط برسم و نام آن را خدا بگذارم، آیا اصلاً چیزی را می اندیشم؟ اصل سخن کانت چنین است:
زیرا این که : به میانجی واژه ی نامشروط، همه ی شرط هائی را که فهم همواره بدان ها نیاز دارد تا چیزی را همچون ضروری بنگرد، به دور افکنیم، باز به هیچ روی برای من فهم پذیر نمی‌سازد که سپس: آیا من از راه مفهوم یک عنصر ضروری نامشروط باز چیزی را می اندیشم، یا شاید اصلاً هیچ چیز را نمی‌اندیشم؟
Denn alle Bedingungen, die der Verstand jederzeit bedarf, um etwas als notwendig anzusehen, vermittelst des Wortes: Unbedingt, wegwerfen, macht mir noch lange nicht verständlich, ob ich alsdenn durch einen Begriff eines Unbedingnotwendigen noch etwas, oder vielleicht gar nichts denke? (B621 )
کانت با این مقدمات به نقادی سخن دکارت می پردازد. او این کار را در سه گام عملی میکند:
گام نخست:
جان سخن کانت در این مرحله چنین است: باید میان وجودِ داوری ها یا احکام ( Dasein von Urteilen ) و وجود اشیاء ( Dasein von Dingen ) تفاوت گذارد. مثال مثلث که کانت از دکارت وام گرفته است، بقدر کافی روشنگر است: این که یک مثلث لزوماً باید دارای سه زاویه باشد (یا بقول دکارت باید مجموع زوایایش‏ 180 درجه باشد) یک داوری یا حکم ضروری است، یا بقول فیلسوفان ما قضیه ای است که دارای ضرورت ذاتی است. اما و صد اما این ضرورت ذاتی هیچ ضرورتی برای وجود مثلث ایجاد نمی کند. تنها زمانی که یک مثلث وجود داشته باشد، آن گاه داشتن سه زاویه برای آن ضروری است. اما این که اصولاً مثلثی (با سه زاویه ی ضروری برای آن) وجود دارد، به هیچ وجه امری ضروری نیست. این نوع قضایای ضروری به قضایای شرطی تحویل می شوند و گویا صدرالدین شیرازی نیز در کتاب اسفار خود متذکر این موضوع شده است و از این رو اثبات خدا را از این طریق ناممکن دانسته است. اگر من وجود مثلثی را فرض کنم، اما داشتن سه زاویه را برای آن نفی کنم، دچار تناقض شده ام. اما اگر وجود مثلث را به همراه سه زاویه ی آن یک جا نفی کنم، به هیچ وجه دچار تناقض نشده ام. کانت چنین می نویسد:
همه ی نمونه های ادعائی بی استثناء فقط از داوری ها [ یا حکم ها] گرفته شده اند، نه از شئ ها و برجاهستی [یا وجود] شئ ها. ولی ضرورت نامشروط داوری ها یکی نیست با ضرورت مطلق چیزها. زیرا ضرورت مطلق داوری، فقط عبارت است از ضرورت مشروط یک چیز ‏[یا یک موضوع] یا ضرورت مشروط محمول در داوری. گزاره ی: مثلث سه زاویه دارد، نمی گوید که سه زاویه مطلقاً ضروری اند، بلکه: بر پایه ی این شرط که یک مثلث برجا باشد (داده شده باشد) سه زاویه نیز (در آن مثلث) به سانی ضروری برجایند. (ص 685) [به زبانی دیگر گزاره ی یاد شده نمی گوید که که سه زاویه ضروری اند بلکه می گوید که بشرط این که مثلثی وجود داشته باشد وجود سه زاویه برای آن ضروری است‏]
Alle vorgegebene Beispiele sind ohne Ausnahme nur von Urteilen, aber nicht von Dingen und deren Dasein hergenommen. Die unbedingte Notwendigkeit der Urteile aber ist nicht eine absolute Notwendigkeit der Sachen. Denn die absolute Notwendigkeit des Urteils ist nur eine bedingte Notwendigkeit der Sache oder des Prädikats im Urteile. Der Satz sagt nicht, dass ‏ drei Winkel schlechterdings notwendig sein, sondern, unter der Bedingung, dass ein Triangel da ist (gegeben ist), sind auch drei Winkel (in ihm) notwendiger Weise da. (B622 )
کانت ادامه می دهد که اگر کسی در یک قضیه که متشکل از موضوع و محمول است، مانند قضیه ی «مثلث دارای سه زاویه است»، که در آن مثلث موضوع و سه زاویه محمول قضیه و بر موضوع حمل شده است، موضوع را نگاه دارد ولی محمول را حذف کند، آن گاه دچار تناقض خواهد شد. اما اگر موضوع و محمول را با هم نفی کند از این کار تناقضی پدید نخواهد آمد. سخن کانت چنین است:
اگر من در یک داوری اینهمان [یعنی قضیه ای که میان موضوع و محمول آن اتحاد و این همانی حاکم است، مانند قضیه ی مثلث دارای سه زاویه است‏] محمول را [وجود سه زاویه را] رفع کنم و موضوع را[وجود مثلث را] نگه دارم از این کار یک آخشیج ‏[= پادگوئی = تناقض] پدید خواهد آمد. از این رو می گوئیم: محمول ضرورتاً به موضوع تعلق دارد. ولی اگر موضوع را همراه با محمول یکجا از میان بردارم، دیگر هیچ گونه تناقض ایجاد نخواهد شد، زیرا دیگر چیزی برجا نیست که پاد گفته آید [تناقض گوئی شده باشد]. اگر مثلثی را وضع کنیم ولی همهنگام سه زاویه ی آن را وازنیم ‏[برداریم] این متناقض است. ولی اگر مثلث را همراه با سه زاویه ی آن یک جا منکر شویم، این دیگر به هیج روی تناقض نیست. درست همین امر در باره ی مفهوم یک هستومندِ [یا ذاتِ‏] مطلقاً ضروری نیز صدق می کند. اگر شما برجاهستی چنین هستومندی ‏[یا وجود چنین ذاتی] را رفع کنید، آنگاه شما این شئ [یا چیز] را همراه با همه ی محمول هایش از میان بر می‌دارید. پس دیگر تناقض از کجا زاده خواهد شد؟ (ص‏659)
Wenn ich das Prädikat in einem identischen Urteile aufhebe und behalte das Subjekt, so entspringt ein Widerspruch; und daher sage ich: jenes kommt diesem notwendiger Weise zu. Hebe ich aber das Subjekt zusamt dem Prädikat auf, so entspringt kein Widerspruch; denn es ist nichts mehr, welchem widersprochen werden könnte. Einen Triangel setzen und doch die drei Winkel desselben aufheben, ist widersprechend; aber den Triangel samt seinen drei Winkel aufheben; ist kein Widerspruch. Gerade ebenso ist mit dem Begriff eines absolut notwendigen Wesen bewandt. Wenn ihr das Dasein desselben aufhebt, so hebt ihr das Dasein selbst mit allen seinen Prädikaten auf; wo soll alsdenn der Widerspruch herkommen ?
اگر کسی وجود خدا را، که به حسب تعریف کامل ترین موجود است، بپذیرد اما در کمال او شک کند، آن گاه به تناقض گوئی گرفتار خواهد شد. اما اگر صفات و ذات خدا را به همراه وجود او نفی کند، آن گاه چیزی باقی نمانده است که بخواهیم او را متهم به تناقض گوئی کنیم. در بیرون چیزی وجود ندارد که بگوئیم او متناقض سخن گفته است و در درون او نیز چیزی وجود ندارد که به اتکای آن وی را تناقض گو بخوانیم. اگر شما بگوئید که خداوند قادر مطلق است و بر هر چیز داناست و کمالش نیز مطلق است، این سخن شما تنها یک داوری و حکم ضروری است. زیرا اگر شما به خدا که کمال و همه دانی و همه توانی در مفهومش مندرج است، معتقد باشید آن گاه قادر نخواهید بود منکر این صفات خدا شوید، و اگر چنین کنید البته دچار تناقض شده اید. اما اگر بگوئید « خدا نیست» در این حال نه صفت همه دانی در او مندرج است و نه صفت کمال و نه هیچ یک از دیگر صفات و محمول هایش. زیرا همه ی آنها همراه موضوع رفع شده اند و در این کار کوچکترین تناقضی روی نداده است. اگر من محمول یک قضیه را همراه موضوع آن یک جا منکر شوم، هیچ تناقضی روی نخواهد داد، حال محمول هر چه می خواهد باشد. شاید مدعی بگوید که موضوع هائی مانند خدا وجود دارند که هرگز رفع نمی توانند شد و همواره باقی اند. معنای این سخن این است که «موضوع هائی وجود دارند که مطلقاً ضروری اند» (همانجا ص 660 ). اما این دقیقاً همان فرض پیشین است که در درستی اش شک کرده ایم و مدعی می خواهد امکان و درستی آن را به ما نشان دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اثبات وجود خدا در تأملات دکارت و نقد کانت بر آن

دانلود مقاله بررسی وضعیت سیستم های اطلاعات بیوشیمی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله بررسی وضعیت سیستم های اطلاعات بیوشیمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

بررسی وضعیت سیستم های اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاه های بیمارستان های آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی
شهید بهشتی، 1385

 


چکیده
سابقه و هدف: فعالیت اصلی بخش بیوشیمی بالینی، فراهم کردن اطلاعات مربوط به بیوشیمی به منظور مدیریت بیماران می باشد. مدیریت اطلاعات تولید شده در این بخش، نیاز به یک سیستم اطلاعاتی دارد که در این پژوهش وضعیت سیستمهای اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی درمانی شهید بهشتی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی، 13 سیستم اطلاعات بیوشیمی مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه مطابق با حجم جامعه بود. داده ها به روش مشاهده و پرسش و به وسیله ابزارهای چک لیست و پرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در 100 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی، هر سه نوع داده های مربوط به بیمار، نمونه ها و تستها جمع آوری می شود.
با وجود این که در کلیه این سیستمها به منظور جمع آوری داده ها از فرم درخواست آزمایش، برچسب نمونه و کامپیوتر استفاده می گردد ولی فقط در 08/23 درصد آنها از شبکه های ارتباطی بدین منظور استفاده می شود. در این سیستمها، پردازش داده ها توسط نرم افزارهای پردازش داده و اتوآنالایزرها صورت می گیرد و نرم افزارهای آماری فقط در 69/7 درصد آنها مورد استفاده قرار می گیرد. در 100 درصد سیستمها نیز، اطلاعات توسط برگه های گزارش دهی و کامپیوتر توزیع می شود در حالی که در هیچ یک از این سیستمها از کارت مادر و وسایل سمعی- بصری بدین منظور استفاده نمی گردد.
46/78 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی دارای افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات هستند.
همچنین یافته ها نشان می دهد که 92/76 درصد این سیستمها به صورت مستقل و 08/23 درصد آنها به سیستم اطلاعات بیمارستان متصل می باشند.
نتیجه گیری: با وجود این که به بعضی از اجزای سیستم توجه می شود ولی برخی اجزا مورد بی توجهی قرار گرفته است که بیشتر به دلیل عدم مکانیزاسیون کامل سیستمهای اطلاعات بیوشیمی می باشد.
کلمات کلیدی: آزمایشگاه بالینی، سیستم اطلاعات بیوشیمی، پردازش داده های بیوشیمی، تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری

 

 

 

 

 


مقدمه
بیوشیمی علمی است که درباره ترکیبات و واکنشهای شیمیایی موجودات زنده بحث می کند. در بیوشیمی پزشکی، بازتابهای ناشی از تغییرات این واکنشها و رابطه آنها با بیماریهای مختلف مورد بررسی قرار می گیرد (1).
شیمی بالینی، بیوشیمی بالینی یا شیمی پاتولوژی جزئی از آزمایشگاه بالینی است که در اواخر قرن 19 با انجام تستهای ساده بر روی اجزای مختلف خون و ادرار به وجود آمد. متعاقبا، تکنیکها و روشهای دیگری نیز به کار گرفته شدند. امروزه بخشهای بیوشیمی آزمایشگاهها اغلب مکانیزه شده اند و آزمایشات انجام شده در آنها پایش شده و از نظر کنترل کیفیت مورد بررسی قرار می گیرند (2). این بخش، انواع آزمایشات کمی و کیفی را بر روی نمونه هایی مانند خون، ادرار، مایع مغزی- نخاعی، مایع آمنیوتیک، مدفوع، خلط، بافتهای بدن و دیگر مواد انجام می دهد (2، 3، 4) ولی به طور متداول، اغلب آزمایشات بر روی خون و سرم انجام می گیرند تا انواع مواد و ترکیبات شیمیایی خون را مشخص نمایند و از این طریق موارد غیرطبیعی را نشان دهند (5).
فعالیت اصلی بخش بیوشیمی بالینی، فراهم کردن اطلاعات مربوط به بیوشیمی به منظور مدیریت بیماران می باشد. این اطلاعات زمانی دارای ارزش هستند که دقیق و معتبر باشند و پزشک را برای یک تشخیص درست راهنمایی کنند (6). بیش از 700 تست بیوشیمی وجود دارد که حدود 3/1 تستهای آزمایشگاهی را تشکیل می دهد (2، 7). نتایج حاصل از این تستها در تأیید یا رد یک تشخیص، پیش آگهی، پایش و غربالگری موارد بیماری مورد استفاده قرار می گیرد (6، 8).
تعداد تستها به دلیل ایجاد روشهای تشخیصی جدید و پیدایش آنالایزرهای خودکار به طور شگرفی در 20 سال اخیر افزایش یافته و در نتیجه، میزان داده ها و اطلاعات ایجاد شده توسط آنها نیز به طور نسبی زیاد شده است. نیاز برای پردازش این داده ها، مدیزیت اطلاعات تولید شده و ارائه آنها به روش منظم، دقیق و بموقع به بخشهای دیگر بیمارستان، منجر به استفاده از سیستمهای اطلاعاتی گردیده است (9، 10).
سیستم اطلاعات بیوشیمی سیستمی برای مدیریت داده ها و فعالیتهای بخش بیوشیمی است. این سیستم جمع آوری، پردازش و توزیع یا ذخیره اطلاعات را به عهده دارد و بخش بیوشیمی بر اساس آن فعالیتهای تخصصی، مدیریتی و مالی خود را انجام می دهد (3، 11، 12، 13، 14). این سیستم اطلاعاتی مانند هر سیستم اطلاعاتی دیگر دارای اجزایی است که شامل داده، سخت افزار (ابزار و ماشین)، نرم افزار (برنامه ها و روشهای کاری)، افراد و شبکه های ارتباطی می باشد (15) که در این پژوهش، وضعیت سیستمهای اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی درمانی شهید بهشتی از نظر وجود این اجزا مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها
این پژوهش از نوع توصیفی است. جامعه پژوهش شامل 13 سیستم اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی می باشد. حجم نمونه منطبق بر حجم جامعه است. در این پژوهش، گردآوری داده ها به روش مشاهده و پرسش به وسیله ابزارهای چک لیست و پرسشنامه بوده است و تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آمار توصیفی و در حد تعیین فراوانی مطلق و نسبی می باشد.

 

یافته ها
در زمینه داده های موجود، یافته های حاصل نشان می دهد که 100 درصد سیستم های اطلاعات بیوشیمی دارای داده های مربوط به بیمار، نمونه ها و تستها هستند (جدول 1).
با وجود این که در کلیه این سیستمها (100 درصد) به منظور جمع آوری داده ها از فرم درخواست آزمایش، برچسب نمونه و کامپیوتر استفاده می گردد ولی فقط در 08/23 درصد آنها از شبکه های ارتباطی بدین منظور استفاده می شود. در 92/76 درصد آنها از فرم های کاغذی و در31/92 درصد از دفاتر ثبت پذیرش درخواستها استفاده می شود. بارکد در هیچ یک از این سیستم ها مورد استفاده قرار نمی گیرد. در این سیستمها، پردازش داده ها توسط نرم افزارهای پردازش داده و اتوآنالایزرها صورت می گیرد و نرم افزارهای آماری فقط در 69/7 درصد آنها مورد استفاده قرار می گیرد. در 100 درصد سیستمها نیز، اطلاعات توسط برگه های گزارش دهی و کامپیوتر توزیع می شود در حالی که در هیچ یک از این سیستمها از کارت مادر و وسایل سمعی- بصری بدین منظور استفاده نمی گردد. از خطوط شبکه ارتباطی نیز فقط در 08/23 درصد آنها استفاده می شود (جدول 2).
46/78 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی دارای افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات هستند (جدول 3).
همچنین یافته ها نشان می دهد که 92/76 درصد این سیستمها به صورت مستقل و 08/23 درصد آنها به سیستم اطلاعات بیمارستان متصل می باشند (جدول 4).
بحث
تیتز بیان کرده که داده های مربوط به بیمار، نمونه ها و تستها به عنوان واحدهای اساسی اطلاعات در یک LIS می باشند و باید در سیستم اطلاعاتی هر بخشی از آزمایشگاه وجود داشته باشند (3) که در سیستمهای اطلاعاتی تحت مطالعه نیز، تمام این داده ها موجود هستند.
در ارتباط با ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری در زمینه جمع آوری داده ها، به طور میانگین در 54/61 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی از فرم درخواست آزمایش، برچسب نمونه، انواع فرمهای کاغذی، دفاتر ثبت درخواستها، کامپیوتر و خطوط شبکه استفاده می گردد و در هیچ یک از این سیستمها به علت عدم مکانیزاسیون کامل از بارکد استفاده نمی شود. پزشک به علل مختلف، اقدام به درخواست آزمایش می کند و پرستاران، این درخواستها را همراه با سایر داده های مورد نیاز در فرم درخواست وارد کرده و به آزمایشگاه می فرستند (16، 3). همچنین بیشاپ در مورد برچسب نمونه ها می گوید که نمونه ها باید در زمان جمع آوری و توسط فرد جمع آوری کننده، برچسب زده شوند تا از دقیق و درست بودن داده های برچسب نمونه، اطمینان حاصل شود (17). در سیستمهای مکانیزه که می توانند به آنالایزرها نیز متصل شوند هر نمونه که توسط سیستم به صورت خودکار بارکد زده شده است به داده های فرم درخواست مخصوص به خود مرتبط می شود (18). همچنین تیتز بیان می کند که مراکزی که سیستم اطلاعات بیمارستانی دارند وارد کردن داده ها از طریق کامپیوتر صورت می گیرد (3). در سیستمهای اطلاعاتی تحت مطالعه نیز که به صورت نیمه مکانیزه هستند و درخواستها به صورت دستی به آزمایشگاه ارسال می شود وجود فرم درخواست کاغذی و برچسب نمونه ها برای وارد کردن داده ها ضروری است ولی در سیستمهای مکانیزه که درخواست پزشک از طریق شبکه توسط کامپیوتر آزمایشگاه و بخشهای بیوشیمی دریافت می شود ارسال فرم درخواست کاغذی یک دوباره کاری است. در این سیستمها به دلیل عدم مکانیزاسیون کامل از بارکد به منظور شناسایی نمونه ها استفاده نمی گردد، بنابراین باید از برچسب نمونه استفاده شود.
در سیستمهای تحت مطالعه از دفاتر ثبت پذیرش درخواستها در 31/92 درصد و از انواع فرمهای کاغذی در 92/76 درصد موارد استفاده می شود. یزدیان در این باره می گوید که اغلب آزمایشگاهها، دفاتر مخصوصی برای پذیرش بیمار و ثبت آزمایشات درخواست شده دارند (19). در سیستمهای مکانیزه به دلیل ثبت پذیرش بیمار و درخواستهای آزمایش در کامپییوتر، نیازی به این دفاتر نیست هر چند که از آنها به عنوان پشتیبان در سیستمهای کامپیوتری استفاده می شود که در صورت خراب شدن و یا از کار افتادن این سیستمها می توان مورد استفاده قرار داد. فرم های کاغذی نیز شامل برگه های دفترچه بیمه یا برگه های دیگر می باشد که اغلب در مورد درخواستهای بیماران سرپایی یا موارد اورژانسی به کار می رود که از این موارد تا حد امکان نباید استفاده شود و درخواستها در فرم درخواست نوشته شود.
در این سیستمها در 08/23 درصد موارد به دلیل وجود سیستم اطلاعات بیمارستان از خطوط شبکه ارتباطی استفاده می گردد ولی به علت عدم مکانیزاسیون کامل از بارکد و وسایل سمعی- بصری استفاده نمی شود.
در ارتباط با ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد استفاده در زمینه پردازش داده ها این نتایج حاصل شد که در کلیه سیستمهای اطلاعات بیوشیمی به منظور پردازش داده ها از اتوآنالایزرها و نرم افزارهای پردازش داده استفاده می شود که در این دستگاهها، برنامه های انجام آزمایشات و پردازش داده های حاصل تعریف شده است. در 92/76 درصد آنها از اسپکتروفتومتر و کلریمتر؛ در 85/53 درصد از فلیم فتومتر، 08/23 درصد الکتروفورز و در 69/7 درصد از PH متر و کالومتر استفاده می گردد. بیشاپ در زمینه تجهیزات بخش بیوشیمی می گوید که با وارد شدن اولین اتوآنالایزر توسط تکنیکون، دستگاههای خودکار دیگری نیز ایجاد شدند. افزایش حجم تستها، سریعتر شدن زمان گردش کارها و کاهش دادن هزینه ها باعث ایجاد فشار در زمینه توسعه و بهبود اتوآنالایزرها شده است. امروزه، انواع اتوآنالایزرها وجود دارند که می توانند اغلب تستهای بیوشیمی را آنالیز کرده و محاسبات لازم را انجام دهند. همچنین وی بیان می کند که بیشتر دستگاههای پردازش داده های آزمایشگاهی به صورت اجزای کامپیوتری هستند که با نرم افزارهای خاص به یک یا چند آنالایزر و سیستم اطلاعات آزمایشگاه متصل هستند (17). در کلیه سیستمهای اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه نیز، به منظور پردازش داده ها از اتوآنالایزرها استفاده می شود که توسط نرم افزارهایی برنامه ریزی شده و تقریبا قادر به انجام و محاسبه اغلب تستها می باشند. در این سیستمها از نرم افزارهای آماری به علت عدم شناخت اهمیت و کاربرد آنها کمتر استفاده می شود در حالی که این نرم افزارها، قابلیت بالایی برای محاسبه و نمایش شاخصهای آماری تستها دارند.
در ارتباط با ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد استفاده در زمینه توزیع اطلاعات، نتایج نشان می دهد که در کلیه سیستمهای اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه به منظور توزیع اطلاعات از برگه گزارش دهی و کامپیوتر استفاده می شود. از کارت گزارش دهی تجمعی در 39/15 درصد و خطوط شبکه های ارتباطی نیز در 08/23 درصد این سیستمها استفاده می گردد. لینه در این باره می گوید که فعالیت نهایی آزمایشگاه، گزارش دهی نتایج است که گزارش آزمایشگاهی را به وجود می آورد (18). یک روش دیگر برای گزارش دهی به نام گزارش دهی متوالی نیز وجود دارد که در آن، آزمایشگاه از یک کارت مادر یا کارت گزارش دهی تجمعی (CRC ) استفاده می کند. در طول دهه گذشته، کامپیوترها به عنوان یک ابزار ضروری در آزمایشگاهها شناخته شده اند. تأثیر آنها بر روی مدیریت اطلاعات در مراحل قبل و بعد آزمایش، بیشتر از تأثیر آنالایزرهای خودکار در مرحله آنالیز نمونه ها بوده است. در سیستمهای اطلاعات کامپیوتری، نتایج به صورت دستی یا از طریق رابطهای آنلاین، مستقیما وارد سیستم می شود (20). همچنین لینه می گوید که در سیستمهای مکانیزه، نتایج مستقیما از طریق پرینترها و یا منیتور بخشها در دسترس کاربران قرار می گیرد که در این صورت، سرعت دستیابی به اطلاعات افزایش می یابد (18). در سیستم های اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه به دلیل عدم وجود پرونده الکترونیکی کامل در بیمارستانها (حتی در بیمارستانهایی که سیستم اطلاعات بیمارستان دارند) که نتایج از طریق شبکه در آن قرار بگیرد با وجود سیستمهای اطلاعاتی مکانیزه و نمایش نتایج توسط منیتور بخشها نیز، همچنان باید از برگه های گزارش دهی در کنار شبکه کامپیوتری استفاده کرد. در سیستمهای اطلاعاتی نیمه مکانیزه، نتایج به صورت دستی وارد کامپیوتر می شود سپس پرینت نتایج گرفته شده و در اختیار بخشها قرار می گیرد.
از دفاتر ثبت نتایج نیز در 62/84 درصد سیستم های اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه استفاده می شود. یزدیان می گوید که اغلب آزمایشگاهها، دفتر مخصوصی برای ثبت نتایج آزمایشات دارند (19). با توجه به این که در همه این سیستمها، نتایج وارد کامپیوتر شده و پرینت گرفته می شود نیازی به این دفاتر نیست مگر این که به عنوان پشتیبان از آنها استفاده شود. در 54/61 درصد این سیستمهای اطلاعاتی از تلفن استفاده می شود. هنری می گوید که گزارشات شفاهی یا تلفنی یک مشکل بزرگ در بسیاری از آزمایشگاهها هستند (20) بنابراین نباید از تلفن برای این منظور استفاده کرد. از کارت مادر و وسایل سمعی _ بصری نیز در هیچ یک از سیستم های اطلاعاتی تحت مطالعه استفاده نمی شود.
در ارتباط با افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات بخشهای بیوشیمی، نتایج نشان می دهد که در کلیه سیستم های اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه، کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه و تکنسین ها به طور کامل در جمع آوری داده ها فعالیت می کنند. به منظور پردازش داده های حاصل در 31/92 درصد این سیستمها، تکنولوژیستها فعالیت دارند و برای این منظور در هیچ یک از آنها، متخصص بیوشیمی وجود ندارد. برای توزیع اطلاعات نیز، کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه به طور کامل در تمام سیستمهای تحت مطالعه فعالیت می کنند.
- افرادی که در زمینه جمع آوری داده های بخشهای بیوشیمی فعالیت می کنند شامل کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه هستند که بیمار را پذیرش کرده، فرم درخواست را تحویل می گیرند، موارد ثبت شده را با داده های هویتی بیمار چک کرده و بیمار را در زمینه کارهایی که باید/ نباید قبل از نمونه گیری انجام دهد، راهنمایی می کنند. همچنین تکنسینها که نمونه ها را جمع آوری کرده، برچسب می زنند سپس آنها را آماده، ذخیره و به بخش منتقل می نمایند.
- افرادی که در زمینه پردازش داده های بیوشیمی فعالیت می کنند شامل تکنولوژیستها هستند که مرحله به مرحله، تستهای درخواستی را انجام می دهند، نتایج را ارزیابی و تفسیر می نمایند، داده ها را با همدیگر تلفیق کرده و آنالیزهای آماری بر روی آنها انجام می دهند، مسائل به وجود آمده را بررسی، حل و در صورت نیاز خدمات مشاوره ای ارائه می دهند. همچنین متخصص بیوشیمی که نتایج به دست آمده از پردازش داده ها را مرور کرده و آنها را از نظر کنترل کیفیت مورد بررسی قرار می دهد و در صورت نیاز، توضیحاتی را به صورت تفسیری به این گزارشات اضافه می نماید و نیز رئیس هر بخش که نتایج را تأیید کرده و اجازه گزارش دهی نتایج و اطلاعات مورد نیاز را می دهد.
- افرادی که در زمینه توزیع اطلاعات بیوشیمی فعالیت می کنند شامل کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه هستند که نتایج و گزارشات مورد نیاز را ارائه می دهند (21، 18، 8، 22، 23).
هنری می گوید که نیروی انسانی مهمترین جزء در هر فعالیت مراقبت بهداشتی است. همچنین وی ابراز می دارد که هر سازمانی، روشی برای طبقه بندی جایگاههای شغلی دارد که شامل مشخص کردن سطوح یا انواع جایگاههای موجود در سازمان می باشد. وظایف و مسئولیتهای هر جایگاه، اساس تعیین افراد در آن جایگاه شغلی می باشد (20). در سیستمهای اطلاعات بیوشیمی نیز هر فردی متناسب تحصیلات و قابلیتهای خود، جایگاه شغلی خاصی دارد که وظایف مخصوص به خود را انجام می دهد. در این سیستمها، تمام جایگاههای شغلی در ارتباط با جمع آوری داده ها وجود دارند. در زمینه پردازش داده ها در 31/92 درصد این سیستمها، تکنولوژیست وجود دارد که با توجه به نقش آنها در پردازش داده ها، باید این جایگاه شغلی در کلیه سیستمهای اطلاعاتی وجود داشته باشد تا پردازش داده ها به صورت دقیق و درست انجام گیرد. در زمینه توزیع اطلاعات نیز کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه به طور کامل فعالیت می کنند. ولی به طور کلی، همه این افراد باید در زمینه مفهوم و نقش سیستمهای اطلاعاتی در بخشهای خود توجیه شده و دانش و اطلاعات لازم را در این زمینه کسب نمایند.
در زمینه ویژگی سیستمهای اطلاعات بیوشیمی در بخشهای تحت مطالعه، قابل ذکر است که92/76 درصد این سیستمها به صورت مستقل و 08/23 درصد آنها به سیستم اطلاعات بیمارستان متصل است. واجلاتوس در مقاله ای بیان کرده که برای راه اندازی یک سیستم اطلاعات مکانیزه باید زیرساختار تکنولوژی اطلاعاتی سیستم در بخشهای مربوط و بیمارستان وجود داشته باشد. همچنین، وی ابراز کرده که سیستمهای اطلاعاتی موجود در آزمایشگاه ممکن است به صورت مستقل و جدای از سایر سیستمهای اطلاعاتی باشند. همبسته کردن اینها با سایر سیستمها بستگی به اهداف و اصول همبسته کردن، میزان تبادل اطلاعات، کاربرپسند بودن، قابل اعتماد و مقیاس پذیر بودن آنها دارد. ولی به طور کلی با مکانیزه کردن این سیستمها و اتصال آنها به یکدیگر، تبادل اطلاعات به آسانی و به شیوه ای مناسب صورت می گیرد. وی در مورد تجربه راه اندازی سیستم اطلاعات آزمایشگاه در بیمارستان جی. جنی ماتاز یونان ذکر می کند که قبل از راه اندازی سیستم اطلاعات مکانیزه، در بخش بیوشیمی فقط آنالایزرها به یک کامپیوتر مستقل، متصل بودند (24). نتایج این بررسی نیز نشان داد که بیمارستانها و بخشهای آزمایشگاهی بیمارستانهای تحت مطالعه - به عنوان مراکز بزرگ بهداشتی و درمانی- در حال مکانیزه شدن هستند و با ایجاد زیرساختار تکنولوژی اطلاعات و شبکه های ارتباطی، سیستمهای دستی جای خود را به سیستمهای مکانیزه داده اند ولی این مکانیزاسیون به میزان کم و در اغلب سیستمها به صورت ناقص می باشد که به دلیل فقدان زیرساختار مکانیزاسیون کامل در بخشهای بیوشیمی، آزمایشگاهها و دیگر بخشهای بیمارستان است و باعث شده اغلب سیستمها به صورت نیمه مکانیزه و مستقل باشند و تبادل داده و اطلاعات مورد نیاز به راحتی صورت نگیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول 1: توزیع فراوانی مطلق و نسبی داده های قابل گردآوری در سیستم های
اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاه های تحت مطالعه

 

فراوانی
نوع داده ها تعداد درصد
داده های مربوط به بیمار 13 100
داده های مربوط به نمونه 13 100
داده های مربوط به تست 13 100

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول 2: توزیع فراوانی مطلق و نسبی ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد استفاده
در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات بخش بیوشیمی آزمایشگاه های تحت مطالعه

فراوانی
نوع تجهیزات تعداد درصد

 


در زمینه
جمع آوری داده ها فرم درخواست آزمایش 13 100
برچسب نمونه 13 100
بارکد 0 0
انواع فرم های کاغذی 10 92/76
دفاتر ثبت پذیرش درخواست ها 12 31/92
کامپیوتر 13 100
خطوط شبکه ارتباطی 3 08/23
وسایل سمعی- بصری 0 0

 

 

 

در زمینه پردازش داده ها نرم افزارهای پردازش داده 13 100
اتوآنالایزرها 13 100
اسپکتروفتومتر و کلریمتر 10 92/76
فلیم فتومتر 7 85/53
الکتروفورز 3 08/23
PH متر 1 69/7
کالومتر 1 69/7
نرم افزارهای آماری 1 69/7

 


در زمینه توزیع اطلاعات برگه گزارش دهی 13 100
کارت مادر 0 0
کارت گزارش دهی تجمعی (CRC) 2 38/15
دفاتر ثبت نتایج 11 62/84
کامپیوتر 13 100
وسایل سمعی- بصری 0 0
تلفن 8 54/61
خطوط شبکه ارتباطی 3 08/23

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 3: توزیع فراوانی مطلق و نسبی افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش
و توزیع اطلاعات بخش های بیوشیمی آزمایشگاه های تحت مطالعه

 

فراوانی
افراد مسئول تعداد درصد
کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه 13 100
تکنسین های بخش بیوشیمی 13 100
تکنولوژیست های بخش بیوشیمی 12 31/92
مسئول بخش بیوشیمی 13 100
متخصص بیوشیمی 0 0

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول 4: توزیع فراوانی مطلق و نسبی ویژگی سیستم های اطلاعات بیوشیمی
آزمایشگاه های تحت مطالعه

 

فراوانی
ویژگی سیستم اطلاعاتی تعداد درصد
مستقل 10 92/76
متصل به سیستم اطلاعات بیمارستان 3 08/23
جمع 13 100

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فهرست منابع:
1- پورخوشبخت، یوسف. " اصول بیوشیمی پزشکی". تهران: مجتمع علوم پیراپزشکی، 1364; 1.

2- Wikipedia, the Free Encyclopedia. “Chemical Pathology”. 2006. Viewed 2006; 1-2.
(Available from: http://wikipedia.org/wiki/chemical_ pathology)

 

3- Tietz, Norbert W. “Foundamentals of Clinical Chemistry”. 3th ed. USA: W.B. Saaunders, 1987; 5, 207, 209, 292.

 

4- بطحایی، سیده زهرا و دیگران. " اصول نظری و عملی آزمایشگاه بیوشیمی". تهران: انتشارات دبیزش، 1378; 123-118.
5- Fischbach, Frances. “A Manual of Lab and Diagnostic Tests”. 6th ed. USA: Lippincott Williams and Wilkins, 2000; 336.

 

6- Marshal, Williams J. “Clinical Chemistry”. 4th ed. USA: Mosby, 2000; 1-2.

 

7- Gaw, Allan and Others. “Clinical Biochemistry”. 2nd ed. USA: Churchill Livingstone, 1999; 2.

 

8- Henry, John Bernard. “Clinical Diagnosis and Management by Laboratory Methods”. 20 ed. Vol 1. USA: W.B. Saunders, 2001; 2.

 

9- Kaplan, Lawrence A. “Clinical Chemistry: Theory, Analysis, and Correlation”. 2nd ed. USA: Mosby, 1989; 246.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی وضعیت سیستم های اطلاعات بیوشیمی

دانلود مقاله تشکیل خاک

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله تشکیل خاک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

دید کلی
فرآیندهای شیمیایی و فیزیکی متعددی در تشکیل انواع مختلف خاک نقش دارند. در طی فرآیندهای شیمیایی ، مواد معدنی و آلی دچار تجزیه و تغییر می‌شوند و در ضمن فرآیندهای فیزیکی ، مواد حاصل جابجا شده و افقهای مختلف خاک را حاصل می‌آورند.
تشکیل خاک خاکستری یا سفید(podsolization یا Spodsolization) این مورد فرآیندی از شکل گیری خاک است که در آن آهن و آلومینیوم از افقهای A و E شسته شده و در افق B متمرکز می‌شوند. این فرآیند در اقلیمهای مرطوب دیده می‌شود. فصل زمستان ، روند تجزیه مواد آلی در سطح خاک و ریشه گیاهان را که منطقه بقایای مواد آلی است، آهسته می‌کند. بعضی از اکسیدهای آهن و آلومینیوم به همراه رس و کلوئیدهای هوموس ، در افق B جمع می‌شود (منطقه رسوبگذاری) و به این افق بافتی رسی می‌دهند.

آب موجود در خاک ، هیدروکسیدهای سدیم ، کلسیم ، منیزیم و پتاسیم محلول را به وسیله آبهای زیرزمینی از منطقه نشت و شستشو می‌دهد. نتیجه این شستشو ، اسیدی شدن آب است. فرآیند تشکیل خاک با تغییر آب و هوا دگرگون می‌شود و با گرمتر شدن هوا spodosol به AlFisol و uLtisol تبدیل می‌شود.

 

البته این فرآیندها قبل از پدیده لاتریت زایی (Oxisolation) در مناطق حاره روی می‌دهد. جنگلهای ایالات متحده و کانادا معمولا بطور طبیعی دارای خاک اسپادوسول (خاک خاکستری یا سفید) هستند.

 

 

 


لاتریت زایی (Oxisolation)
این فرآیند زمانی رخ می‌دهد که آهن و آلومینیوم اکسید شده و لایه‌ای از مواد قرمز با بافت گرهی سخت کوچک (گرهک) که لاتریت نامیده می‌شود، در افق B بوجود می‌آید. این فرایند اغلب در مناطق حاره دیده می‌شود. در
مناطق گرم و مرطوبی که گرم و خشک شدن بطور متناوب صورت می‌گیرد، این عمل برای اکسیداسیون فلز آهن بسیار مطلوب است.
خاک افق B ، رنگ قرمز تیره اکسیدهای آهن را به خود می‌گیرد. در این افق ، اکسیدهای آهن و آلومینیوم و کانیهای رسی با هم تجمع می‌کنند (و). به دلیل رطوبت ، سدیم ، کلسیم ، منیزیم و پتاسیم در آب زیرزمینی حل و برای ریشه‌های گیاهان غیر قابل دسترس می‌شوند. به دلیل آزاد بودن یون هیدروژن ، خاکهای لاتریتی بسیار اسیدی هستند. جنگلهای استوایی (حاره‌ای) مکزیک و هاوایی خاکهای لاتریتی دارند.
کلسیتی شدن (Caicification)
این فرآیند زمانی رخ می‌دهد که آب درون خاک به شدت تبخیر می‌شود و کسری بودجه سالانه آب بوجود می‌آید. در بیابانهای داغ و اقلیمی استپی ، این فرآیند دیده می‌شود. نزولات آسمانی در این مناطق به قدری کم است که نمی‌تواند هیدروکسیدهای کلسیم ، سدیم ، منیزیم و پتاسیم را بشوید و آن را به افق پایین خاک ببرد.
آب موجود در خاک به دلیل تبخیر از طریق لوله‌های موئینه(Capillary) به سطح خاک کشیده می‌شود. تکرار این محل موجب می‌شود‌ که برآمدگی‌ های کوچک کربنات کلسیم در افق B بوجود آید.
نمک زائی (Salinization)
گرمتر شدن اقلیم ، فرآیند کلسیتی شدن را در مناطق بسیار خشک به نمک زائی تبدیل می‌کند و تمام سطح خاک پوشیده از نمک می‌شود. خاکهای کلسیتی شده (Calcified) ، معمولا PH نزدیک به خنثی دارند (6،5 تا 8). به دلیل تامین مواد مغذی (هیدروکسیدها) ، این خاکها اگر آبیاری شوند، محصول زیادی را به بار می‌آورند. در خاکهای سالین یا نمکی فقط گیاهان نمک دوست رشد می‌کنند.
تشکیل خاک رس (Gleization)

 

تشکیل خاک رس ، فرآیند دیگری از شکل گیری خاک است که وقتی ترکیب چسبنده آبی مایل به خاکستری رس و هوموس که Cley نامیده می‌شود، در افق B تجمع می‌یابد، بوجود می‌آید.
نقش اقلیمهای مختلف در تشکیل خاک رس
این فرآیند در اقلیمهای آبی به دلیل اینکه برای استقرار و ثبات به آب نیاز دارد و در اقلیمهای تندرا به علت تقسیم شرایط مطلوب ، صورت می‌گیرد. در اقلیمهای دیگر نیز این فرآیند بوجود می‌آید، برای مثال اگر آب در افق B و C تندرا (Tundra) در یک دوره طولانی تجمع پیدا کند. این حالت زمانی رخ می‌دهد که به دلیل شرایط زمین شناختی برکه‌ها (آبگیرها) یا لایه رس قوی افق B ، به یک بند تبدیل می‌شود و آب به داخل خاک تراوش می‌کند.

 

اقلیمهای ایده‌آل برای تشکیل خاک رس
نواحی مرطوب ساحلی و باتلاقها ، شرایط مناسبی را برای فرآیند Gleization فراهم می‌سازند. اقلیمهای تندرا نیز به دلیل وجود خاک یخ زده ، برای این فرآیند ایده‌آل است.
نقش حوضچه و یا آبگیر در تشکیل خاک رس
در بهار ، یخ موجود در سطح خاک ذوب می‌شود و در بالای خاک یخ زده یک حوضچه ایجاد می‌کند، همچون یک آب بند عمل می‌کند. حوضچه و یا آبگیر عمل اکسیداسیون را به تاخیر می‌اندازد و خاک رنگ آبی مایل به خاکستری با زهکشی ضعیف فاقد اکسیداسیون را به خود می‌گیرد.
محیط بدون درخت تندرا ، رشد انواع خزه ، بوته جارو ، گلسنگ و گیاهان برگ چرمی را میسر می‌سازد. به دلیل وجود میکروارگانیسم‌ها این گیاهان به هوموس تبدیل می‌شوند و آب اسیدی می‌شود (اسید هیومیک). تجزیه مواد آلی کامل نیست و کود گیاهی به عنوان لایه‌ای از خاک آلی،
افق O را می‌پوشاند.

تشکیل خاک وارونه (Invertization)
این فرآیند ، خاک وارونه (Invenrted) را بوجود می‌آورد. عامل بوجود آمدن این فرآیند سطح گسترده رس قابل انبساط نزدیک خاک است. این فرآیند در اقلیمهای هیدروکلیماتیک به همراه یک دوره خشک طولانی ، رخ می‌دهد. نفوذ رطوبت و آب به داخل خاک ، موجب باد کردن رس می‌شود. بعد از یک دوره طولانی تبخیر این رسها خشک و منقبض می‌شوند و ترک می‌خورند. این فعالیتها در افقهای A و O خاک روی می‌دهند و مواد موجود در این افقها ، به داخل شکافهایی که درون افق B قرار دارند، وارد می‌شود.
ورتی سول
تکرار فرآیند مذکور در طی هزاران سال ، به خاک نیمرخی از خاک وارونه می‌بخشد. در این نیمرخ ، به نظر می‌رسد که افق A در زیر افق B قرار گرفته است و لایه آلی تیره خاک از محل خود واقع شده است. خاکی که از این فرآیند بوجود می‌آید، ورتی سول نامیده می‌شود. ورتی سولها معمولا برای کشاورزی مناسبند، ولی مشکل این است که وقتی خیس می‌شوند، چسبناک می‌گردند. تراکتورها به راحتی می‌توانند رس چسبناک را به لجن تبدیل کنند. همین عامل است که کشت و کار در هوای خشک را محدود می‌سازد.

دید کلی
کیفیت خاک را از روی سطح زمین نمی‌توان تشخیص داد و به ویژگیهای آن پی برد. بنابراین باید نیمرخ خاک را مطالعه کرد و برای این منظور را باید به بررسی خاک از سطح تا عمیق‌ترین ناحیه گسترش آن یعنی تا محل برخورد با سنگ بستر پرداخت.
پیدان (Pedon)
نیمرخی از خاک که یک ستون شش وجهی از خاک است که سطح آن روی زمین بین یک تا ده متر مربع وسعت دارد. در پیرامون این ستون شش وجهی ، لایه‌های مختلف خاک قابل روئیت است. بنابراین پیدان عبارت است از یک واحد نمونه برداری خاک که برای بررسی خاک بکار می‌رود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تشکیل خاک

دانلود مقاله مسئله تفکیک جنسیتی در سازمانها و استنادپذیری قانونی و شرعی آن

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله مسئله تفکیک جنسیتی در سازمانها و استنادپذیری قانونی و شرعی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

وقتی صادق کوشکی، دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق(ع) در مناظره تلویزیونی روز جمعه در پاسخ به پرسشی مربوط به الزام بر تفکیک جنسیتی گفت: «به فرض اینکه در تفکیک جنسیتی پافشاری صورت گرفته است مگر در اختلاط جنسیتی که در این هشتاد ساله در نظام دانشگاهی حاکم بوده چه خیری دیده ایم. بگذارید زمانی هم تفکیک جنسیتی حاکم باشد»، به خاطر نداشت که سال 84 رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با هم دانشگاهی های وی فرمودند: «همه خیال مى‌کنند دانشگاه اسلامى که مى‌گوییم، یعنى حجاب‌ها این‌طورى باشد، پسرها آستین کوتاه نپوشند و زلف‌ها بلند نباشد؛ اینها که معناى دانشگاه اسلامى نیست!»
صادق کوشکی از هشتاد سال اختلاط جنسیتی گفت که خود می دانست هیچ ربطی به اسلامی یا غیراسلامی بودن دانشگاه ها نداشته است. کسی هم نیست که نداند در زمانی نه چندان دور، حضور زنان در دانشگاه‌ها قحطی بود و باوقوع انقلاب اسلامی، زنان به آگاهی و برابری در حقوق با مردان دست یافتند و جایگاه خود را در چشم‌انداز علمی کشور بر فراز نشانند. از این‌رو، عارضه اختلاط اگر هم در دانشگاه‌ها رو به گسترش نهاد هرگز ترفندی اباحه‌گرانه نبود که دل را نگران دین مردم کند.
شوربختانه در میان گفتار کسانی که اسلامی سازی دانشگاه‌ها را مترادف با تفکیک جنسیتی می‌پندارند کمتر دلیل و توجیهی شرعی و قانونی می‌توان یافت تا بر آن اساس بتوان تدبیری نمود، داوران و ناظران، اما، در این دست مباحث به «جهت صدور» می نگرند و آنها را به پای اسلام و قوانین شریعت می‌نویسند.
مراجع تقلید و علمای شریعت هرگز از حضور در تجمعات مختلط که خوف فساد در آن نیست منعی نکرده‌اند و بنابر اصل، تشخیص فسادانگیزی در این موارد را به عرف وانهاده‌اند. بنابر این مداخله‌های عرفی برخی از بزرگان درباره تفکیک جنسیتی، اظهار نظرهای شخصی این بزرگواران تلقی می‌شود که حتی برای مقلدان ایشان نیز استنادپذیری ندارد و عموم مقلدان نیز در تعیین مصادیق باید به عرف رجوع کنند.
برخی از معتقدان به تفکیک جنسیتی، عریضه‌های خود را به پای «ستاد اسلامی شدن دانشگاه‌ها» و «سند دانشگاه اسلامی» می‌نویسند، اما شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی ماموریت خود را چنین می‌داند:
«شورای اسلامی شدن دانشگاهها قوه عاقله ای است که با درک صحیح و جامع از ابعاد مفهوم اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی و شناخت دقیق از وضعیت موجود این حوزه، اقدام به تدوین سیاستها، راهبردها و برنامه‌های مناسب نموده و با نظارت کمی و کیفی بر حسن انجام برنامه‌ها، دستگاهها و نخبگان را در طی این فرآیند، راهبری می‌نماید.»
همچنین این شورا در پایگاه خود سندی با عنوان «سند دانشگاه اسلامی» منتشر نموده است. طبق تعریف شورای اسلامی شدن دانشگاه ها اصول دانشگاه اسلامی عبارتند از:
اصول عمومی
ـ اهتمام به علم و دانش و اعتقاد به تأثیر بنیادی و قطعی آن در اداره صحیح جامعه و تأمین رفاه و سعادت مردم و رشد و توسعه متوازن.
ـ اهمیت داشتن فکر و اندیشه و وجود آزادی برای تحقق و نقد و بررسی آراء و نظریات گوناگون.
ـ داشتن آگاهی از مسایل ومباحث فکری واجتماعی در عرصه سیاسی جامعه و مشارکت در صحنه زندگی اجتماعی و ایفای نقش در آن.
ـ شناخت سنتها و مفاهیم اخلاقی، ارزشی و فرهنگی جامعه.
اصول اختصاصی
ـ دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که در آن:
ـ بینش توحیدی بر تمامی شئون دانشگاه و تفکر و اندیشه دانشگاهیان حاکمیت دارد و علم‌آموزی به منزلة یک عبادت در جهت ایجاد و تقویت این نگرش ایفای نقش می‌کند.
ـ محیطی سرشار از معنویت و مکارم اخلاق به منظور رشد و تعالی فردی و تربیت صحیح و تزکیه و تعلیم نفوس ایجاد می‌شود و حیات و شخصیت معنوی و اخلاقی افراد اعتلا می‌یابد.
ـ افراد در پرتو معارف اسلامی با احساس تعهد و مسؤولیت نسبت به رشد و تعالی جامعه و تحقق اهداف و ارزشهای اسلامی در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت می‌جویند.
بنابراین بر اساس سند دانشگاه اسلامی نیز نمی‌توان این نگاه قشری گرایانه مدعیان اسلامی سازی دانشگاه را توجیه کرد. نباید به فراموشی سپرد که از مهم‌ترین منتقدان نگاه قشری گرایانه به اسلامی سازی دانشگاه‌ها امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای بوده‌اند.
دکتر علی شیخ الاسلامی که زمانی ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی را برعهده داشته در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در سالهای ابتدایی و اولیه انقلاب اسلامی برخی از دانشجویان و چه بسا استادان فکر می کردند یکی از کارهایی که باید در دانشگاه انجام بگیرد این است که میان دانشجویان دختر و پسر که در یک کلاس هستند حداقل یک فاصله باشد و چادری یا دیواری بکشند؛ برای نمونه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران که من مسئولیت آن را بر عهده داشتم بدون اطلاع قبلی من یکی از کلاس های گروه فلسفه را انتخاب کردند و دیوار چوبی کوتاهی میان محل نشستن خواهران و برادران کشیدند و بعد که من خبردار شدم صراحتاً مخالفت کردم. مسئله به دانشگاه کشیده شد که نظر دانشگاه را بپرسند. دانشگاه هم از خود من سئوال کردند که نظر شما چیست؟ گفتم من موافقتی با این امر ندارم و چون خانم فاطمه طباطبایی دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه تهران بودند مسئله را با ایشان مطرح کردم اما قبل از اینکه از ایشان جواب بگیرم، اواسط هفته از دفتر مرحوم حاج احمد آقای خمینی به من تلفن شد که نظر امام این نیست و بگویید دیوار را بردارند و چنین کاری نکنند و ما این نظر را اعلام کردیم. ایشان نظر امام را با این محتوا و تعبیر اعلام کردند که چون چنین امری در عالم اسلام سابقه ندارد و به ما چنین دستوری نداده اند، بنابراین کاری که در اسلام سابقه ای ندارد ما نباید نسبت به آن امر مبادرتی داشته باشیم. با همین جملات کوتاه ایشان به مسئله خاتمه دادند و همه در مقام اطاعت برآمدند و دیوار برداشته شد و اوضاع به حال عادی بازگشت. آیت الله خامنه ای که رئیس جمهور وقت و خطیب نماز جمعه تهران بودند جمعه همان هفته ضمن خطبه های نماز جمعه تهران اعلام کردند که در یکی از دانشگاه ها چنین قصدی بوده و حضرت امام(ره) با آن موافق نبوده اند و به همین دلیل موضوع منتفی شده است.»
مقام معظم رهبری نیز در تعریف اسلامی کردن دانشگاه‌ها می‌فرمایند: «اسلامی‌کردن دانشگاه‏ها یک معنای عمیق و وسیع و جامعی دارد، و به اعتقاد من، از نان شب برای دانشگاه‏ها واجب‌تر است. اگر بخواهید دانشگاه، علمی هم بشود، باید اسلامی بشود؛ از شاخصه‏های اسلامی شدن، علمی شدن و عمیق شدن است، خودباور بودن استاد و دانشجو است، اتکا به نفس داشتن استاد و دانشجو است. همه مسئله این نیست که حالا یکی با آستین کوتاه بیاید، یکی با چهار تار موی پیدا بیاید. مسائل اسلامی کردن که این نیست. البته یکی از خصوصیات دانشگاه اسلامی این است که تدین در آن وجه غالب است؛ چون جامعه ما جامعه اسلامی است و تدین در آن، وجه غالب است.»
باری، هرچند برخی به استناد مصوبه صد و بیست و یکمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ششم مرداد سال ۶۶ بر لزوم طرح تفکیک جنسیتی تأکید می‌کنند نمی‌توان گفت تفکیک جنسیتی به صورتی که در دانشگاه‌ها مطرح است از اولویت ها و استثنائات نظام اسلامی است و بر فرض که طرح تفکیک جنسیتی در دستور کار دولتی باشد نباید آن را به دانشگاه ها اختصاص داد و باید در پی تفکیک جنسیتی در بیمارستان ها، فروشگاه های بزرگ، تفرجگاه ها و دیگر اماکن عمومی نیز بود!
چندی است بحث هایی راجع به تفکیک جنسی دانشگاهها بر افواه افتاده و این طرح در برخی دانشگاهها نیز اجرایی شده است ، با توجه به اینکه دبستانهای ما تفکیک جنسی اند در حالیکه در آن سن میل جنسی ندارند اما دانشگاههای ما و در اوج شهوت جنسی تفکیک جنسی نیستند ، در این مقاله می کوشیم در باب مزایای این طرح نکاتی را بیان کنیم .
۱-ابتدا باید توجه داشت که جنس با جنسیت تفاوت دارد منظور از جنس بیشتر ویژگی های فیزیکی و ظاهری است و منظور از جنسیت بیشتر ویژگی های شخصیتی و باطنی البته این دو با هم مرتبطند اما بهتر است

 

بگوییم تفکیک جنسی نه تفکیک جنسیتی.
۲- تفکیک جنسی دانشگاه ها مثل هر کار جدیدی در ایران اول با کلی سر و صدا رو به رو می شود اما کم کم برای همه عادی می شه و متوجه می شوند آنقدر هم که فکر می کردند چیز بدی نیست بلکه بر عکس کلی برکت به همراه دارد.
۳- دانشگاههای تک جنسیتی در ایران ، علیرغم پیش بینی هایی که می شد ، جزو دانشگاههای موفق محسوب می شوند . در راس این دانشگاهها دانشگاه امام صادق و دانشگاه الزهرا می باشند که هم در زمینه تربیت نیروی متخصص تئوریک و هم در زمینه تربیت مدیران کشوری کارنامه خوب و قابل قبولی دارند که حتی با دانشگاههای درجه یک و با سابقه کشور نظیر تهران و شهید بهشتی پهلو می زند ؛ پس اگر کسی حقیقتا فکر می کند با تفکیک جنسی دانشجویان دچار رکود علمی می شوند ، سخت در اشتباه است ؛ بلکه کاملا بر عکس تفکیک جنسی موجب تمرکز حواس و پرهیز از مسایل حاشیه ای و اهتمام جدی تر و عمیق تر به مساله علم آموزی و پژوهش گری می شود.
۴- تفکیک جنسی موجب آرامش خاطر بیشتر افراد می شود باعث می شود روحیه تنوع طلبی در دختر و پسر به وجود نیاید و نیز موجب می شود روحیه رقابت برای جلب توجه دخترها که در پسرها ، به هنگام همراه بودن با دخترها در آنها ایجاد می شود ، به وجود نیاید . حقیقتا همین که دختر و پسر از هم جدا باشند خودش موجب تمدد اعصاب می شه باعث می شه آدم بهتر بتون تمرکز کنه و برای آینده اش تصمیم بگیره باعث می شه آدم کمتر دچار هیجانات زودگذر بشود.
۵- تفکیک جنسی در دانشگاهها تنها در مقطع لیسانس امکانپذیر است نه در مقاطع تحصیلات تکمیلی . در واقع امروزه دوره های لیسانس هم شان دبیرستان در بیست ، سی سال پیش است ؛ بنابراین تفکیک جنسی در دوره های لیسانس مثل تفکیک جنسی در دبیرستان است من مطمئنم اگر این کار شود هیچ اتفاق مهمی نمی افتد نباید افرادی این مساله را خیلی مهم و جدی و چالش برانگیز تلقی کنند مطمئنم این کار به نفع همه است.
۶- تعداد قابل توجهی از دخترها برای خوش گذرانی و پسربازی به دانشگاه می آیند به همین علت هفتاد درصد دانشگاهها شده است دختر ، که عوارض منفی آن که همان تحقیر مرد و پدر است بعدا مشخص خواهد شد ، تفکیک جنسی قطعا در کاهش میل دخترها به دانشگاه آمدن و ایجاد تعادل در تعداد دانشجویان دختر و پسر موثر خواهد بود.
۷-تفکیک جنسی در دانشگاهها تاثیر زیاد و بی بدیلی در کاهش فساد و بی بند و باری در جامعه خواهد داشت.
۸- تفکیک جنسی علاوه بر سلامت اخلاقی ، سلامت روحی و روانی جامعه را نیز ارتقا داده و موجب پایین آمدن سن ازدواج و تحکیم بنیان خانواده می شود .
۹- تفکیک جنسی در دانشگاه موجب این می شود که دخترها بدانند باید فکر و ذکر اصلیشان خانه داری و تربیت فرزند و مادری باشد نه کار دیگر همین امر موجب می شود که هم فساد کم شود و هم دخترها در سن پایین تری ازدواج کنند. بعضی مواقع آدم با خود فکر میکند این دخترهای مدرن چگونه می خواهند مادر شوند خدا به داد ما و فرزندانمان برسد .
۱۰- تفکیک جنسی موجب آرامش خاطر بیشتر خانواده ها ، به ویژه خانواده های مذهبی ، در باب فرزندانشان ، به ویژه فرزندان دختر ، می شود و باعث می شود آنها با طیب خاطر و سکینه بیشتری فرزندانشان را به دانشگاه ، به ویژه دانشگاههای دور از شهرشان ، بفرستند . تفکیک جنسی مایه نزول خیر و برکت الهی و جلب الطاف و رحمت خدا به این کشور الهی و اهورایی خواهد شد . تفکیک جنسی موجب کم شدن گناه و کاستن از سقط خدا خواهد شد ان شاء الله تفکیک جنسی موجب کاهش طلاق می شود .
۱۱- تفکیک جنسی و علاوه بر آن اختصاص نیمی از دانشگاه به پسران موجب می شود اکثر دختران جامعه ما که دختران خوبی هستند بتوانند همسری هم کفو خود بیابند چون در وضعیت فعلی که ۷۰ درصد دانشگاه پسران هستند تنها ۳۰ درصد دختران می توانند همسر هم کفو خود بیابند .
۱۲- تفکیک جنسی اسمش یه خورده گوش خراش است ولی رسمش ان شاء الله دل نواز باشد .
۱۳- متاسفانه تفکری وجود دارد که می گوید دختر باید برای ازدواج پسرها را بشناسد و پسر هم برای ازدواج باید دخترها را بشناسد و بهترین جا هم برای این کار دانشگاه است اما حقیقت این است که اگر کسی هدفش واقعا ازدواج باشد نه هرزه بازی با کمی تامل در می یابد برای ازدواج تنها باید طرف مقابل خود را آنهم به صورت خیلی کلی شناخت و سپس یا قبولش کرد و یا ردش کرد . واقعا اگر لازم است برای ازدواج همه مردها و همه زنها را شناخت و برای این شناخت هم باید لا لوی همدیگه بود پس چرا پدران و مادران ما که لا لوی همدیگه نبودند و در نتیجه شناخت زیادی از جنس مقابل نداشتند زندگی های موفق تری دارند به نسبت زنان و مردان مدرن که با هزار تا از جنس مقابل سر و کار و سر و سر دارند و از همه جای همدیگر با خبر می شوند و شناخت پیدا می کنند ؟ آیا این همه آمار طلاق خود بیانگر پوچ بودن این دعوی نیست ؟! دختر و پسر اگر حقیقتا هدفشان ازدواج باشد و لاغیر فقط کافی است به صورت کلی طرف مقابل خود را بشناسند و از خانواده اش نیز شناخت پیدا کنند و سپس یا رد کنند و یا قبول .مطمئنا ازدواج ایی که اینگونه سر بگیرد بسیار مانا تر از ازدواج های مدرن است . بنابراین این بهانه که دانشگاه باعث می شود دختر و پسر همدیگر را بشناسند و بنابراین باید ادغام باشند بهانه ایی پوچ و پلید است و بهتر است که دانشگاهها تفکیک جنسی بشوند .
۱۴- نمی دانم چرا ما ایرانی ها هر اتفاق جدیدی که می خواهد بیفتد آنقدر می ترسیم و دست و پایمان می لرزد ، مطمئنم تفکیک جنسی موجب آرامش خاطر و البته پایین آمدن سن ازدواج جوانان نیز می شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسئله تفکیک جنسیتی در سازمانها و استنادپذیری قانونی و شرعی آن