فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تعادل قوا سه گانه 10ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد تعادل قوا سه گانه 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)

مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.

نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».

بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.

در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است:

«... قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است.

در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)

پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ... چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)

بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى از انحراف رهبرى پیش بینى کرده است که بیش از پیش براطمینان مردم در خصوص عدم سوء استفاده از قدرت و تمرکز آن مى افزاید و ما در این جا به بخشى از این روابط و نظارت اشاره مى کنیم:

الف) نظارت قوه مقننه بر قوه مجریه

قوه مقننه به شیوه هاى گوناگون برکار قوه مجریه نظارت دارد:

1 - طبق اصل 131، صلاحیت و رسمیت وزرا منوطبه رأى اعتمادازمجلس است؛

2 - مسئولیت قوه مجریه در برابر قوه مقننه (سؤال، استیضاح) اصل 122 ، 134و 137.

به این ترتیب که هر نماینده مى تواند یک وزیر و 14 نمایندگان هم رئیس جمهور را مورد سؤال قرار دهند و هم چنین ده نفر از نمایندگان، هیئت وزیران یا یکى از وزیران و 13 نمایندگان ، رئیس جمهور را مى توانند مورد استیضاح قرار دهند؛


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعادل قوا سه گانه 10ص

تعادل قوا سه گانه

اختصاصی از فایلکو تعادل قوا سه گانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)

مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.

نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».

بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.

در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است:

«... قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است.

در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)

پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ... چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)

بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى از انحراف رهبرى پیش بینى کرده است که بیش از پیش براطمینان مردم در خصوص عدم سوء استفاده از قدرت و تمرکز آن مى افزاید و ما در این جا به بخشى از این روابط و نظارت اشاره مى کنیم:

الف) نظارت قوه مقننه بر قوه مجریه

قوه مقننه به شیوه هاى گوناگون برکار قوه مجریه نظارت دارد:

1 - طبق اصل 131، صلاحیت و رسمیت وزرا منوطبه رأى اعتمادازمجلس است؛

2 - مسئولیت قوه مجریه در برابر قوه مقننه (سؤال، استیضاح) اصل 122 ، 134و 137.

به این ترتیب که هر نماینده مى تواند یک وزیر و 14 نمایندگان هم رئیس جمهور را مورد سؤال قرار دهند و هم چنین ده نفر از نمایندگان، هیئت وزیران یا یکى از وزیران و 13 نمایندگان ، رئیس جمهور را مى توانند مورد استیضاح قرار دهند؛


دانلود با لینک مستقیم


تعادل قوا سه گانه

تحقیق درباره لایه های هفت گانه مدل مرجع OSI

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره لایه های هفت گانه مدل مرجع OSI دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 39 صفحه

واحد زنجان رشته تحصیلی : کارشناسی کامپیوتر موضوع مقدمه تا چند سال قبل ، طراحی شبکه های کامپیوتری ، هنری مرموز و پیچیده بود .
هر سازنده سیستم های کامپیوتری برای شبکه اش معماری خاص خود را داشت و هیچ کدام از این معماری ها با یکدیگر سازگاری نداشتند ، ولی امروزه وضعیت به کلی با گذشته متفاوت است .
تقریباً کلیه دست اندرکاران صنایع مرتبط با کامپیوتر ، روی مجموعه ای از استانداردهای بین المللی برای تشریح شبکه های کامپیوتری به توافق رسیده اند .
این استاندارد ها تحت عنوان مدل مرجع اُاِس آی شناخته می شوند .
در آینده نزدیک ، تقریباً تمامی معماری های دیگر برای شبکه ها ناپدید خواهند شد و کامپیوتر های سازنده به سادگی خواهند توانست با کامپیوتر های سازنده دیگر ارتباط برقرار کنند و بدین ترتیب به کارگیری شبکه ها بیش از پیش عمومیت خواهد یافت .
معرفی سه قرن گذشته هر کدام تحت تسلط یک تکنولوژی بوده است قرن هجدهم قرن سیستم های مکانیکی بود که انقلاب صنعتی را به همراه آورد و قرن نوزدهم دوران موتورهای بخار بود در قرن بیستم تکنولوژی مسلط ،تکنولوژی جمع آوری ،پردازش و توزیع اطلاعات بوده است.
همراه با دیگر تغییرات شاهد نسب شبکه های جهانی تلفنی اختراع رادیو و تلویزیون،تولد و رشد بی سابقه صنعت کامپیوتر و پرتاب ماهواره های مخابراتی بوده ایم .
همان گونه که به سالهای پایانی این قرن نزدیک می شویم تفاوت های بین جمع آوری ،انتقال ،ذخیره سازی و پردازش اطلاعات از بین می روند .
و این امور به سرعت به یکدیگر نزدیک می شود .
سازمانهایی به صدها دفتر که در مناطق جغرافیایی پراکنده ای قرار گرفته اند توقع دارند که اطلاعات مربوط به وضعیت دورترین دفاتر خود را با فشار تکمه دریافت کنند به موازات ازدیاد توان ما در جمع آوری،پردازش و توزیع اطلاعات و تقاضا برای پردازش پیچیده تر اطلاعات با سرعت بیشتری افزایش می یابد.
هر چند صنعت کامپیوتر در مقایسه با دیگر صنایع (مانند صنایع اتومبیل و یا حمل و نقل هوایی )صنعت جوانی است اما در زمانی کوتاه پیشرفت خیره کنند های داشته ای است دردو دهه اول پیدایش سیستم های کامپیوتری ،این سیستم ها بسیار متمرکز بوده اند و اغلب در یک اطاق بزرگ قرار داشتند معمولا این اطاق دیوارهایی شیششه ای داشت تا بینندگان بخوبی از هیبت الکترونیکی دستگاهها حظ بصر ببرند یک دانشگاه یا شرکت متوسط ممکن بود یک یا دو دستگاه کامپیوتر داشته باشد در حالی که این تعداد در سازمانهای بزرگتر به حداکثر چندین دستگاه می رسید در آن زمان این فکر که طی بیست سال آینده کامپیوتر هایی با همان توان به اندازه ای کوچک تر از یک تمبر پستی به شکل انبوه میلیونی ساخته خواهد شد.
از مقوله افسانه های علمی تخیلی بود.
نزدیکی بین کامپیوتر و ارتباطات آثار عمیقی بر چگونگی سازماندهی کامپیوترها داشته است.
ساختار شبکه در اینجا توجه خود را از تأثیرات اجتماعی شبکه های کامپیوتری به مسائل فنی درگیر در طراحی یک شبکه معطوف می کنیم در هر شبکه مجموعه ای از ماشینها برای اجرای برنامه های کاربران وجود دارند .
ما با استفاده از واژه های به کاربرده شده در اولین شبکه اساسی و مهم یعنی آرپانت این ماشینها را میزبان می نامیم واژه سیستم انتهایی نیز در م

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت متن کامل

همراه با تمام متن با فرمت ورد ,Word, که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره لایه های هفت گانه مدل مرجع OSI

دانلود مقاله کامل درباره خوشنویسی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله کامل درباره خوشنویسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

قاعده اصول 12 گانه خوشنویسی

اصول به معنی ریشه ها و پایه هاست و در اصلاح عبارت است از حسن تشکیل مفردات حروف و استحکام و اعتدال آنها تا یاء از حیث قوت- ضعیف – سطح – دور- صعود مجازی و حقیقی و مجازی – اصول – کرسی – ترکیب – و شان بطوریکه در حلقه ها و گره ها و ارسال حق هر یک به کمال ادا گردد.

1-ترکیب باید حروف و کلمات را طوری قرارداد که چشم از دیدن آن احساس رضایت کند و قلب آرامش بخشد در خط نباید خلوت و و جلوت دیده شود بلکه باید مناسب باشد. بین حروف و کلمات باید فاصله ها به اندازه یکسان دیده شود ابعاد منطقی – معنوی که ایمان و اعتقاد قلبی هنرمند را به دنبال دارد ایجاد شود ترکیب یا composition جایگاه مهمی در خوشنویسی دارد یک تابلوی هنری همیشه در نگاه اول ارزیابی می شود و اگر اجرا خیلی فنی باشد اما کل ناهماهنگ انجام گرفته باشد.

اثر هنری بی اعتبار می شود و عکس آن هم صدق دارد. در واقع می توانیم ترکیب رااز آمیزش معتدل و موفق حروف – کلمه – جمله – سر و در سطر به هم بیشتر و خوبیی اوضاع کمی انها – به طوریکه خوش آیند طبع سلیم و ذوق مستقیم می گردد و در ترکیب حسن مهم است.

ترکیب در حروف و کلمه را ترکیب جزئی و ترکیب در جمله و مصراع و در سطر را ترکیب کلی می نامند.

در ترکیب مدات به اندازه های مطلوب به جا و مورد خود به کار و در نظم و اعتدال داشته باشد.

در ترکیب رعایت- و همچنین سنجش قلم با زمینه خط بسیار اهیمت دارد و حسن مجاورت را که رعایت فواصل و در جای خود و به گونه جالبی با هم پهلو گیرند. مانند:

فرض است که جای مدها را بداند تا در غیر موضع خود نیفتد و بگونه ای بنویسید که با حروف دیگر مشبه نگردد.

رعایت مدها در ترکیب از جمله جای قرار گرفتن مد تام و یاد مد کامل در نستعلیق که اکثراُ‌ نقطه ای که حالت جزر و مد دادن به ان و بیرون آوردن آن از حالت خشکی.

جای مد تمام در اول سطر و مصراع و در آخر قرار نمی گیرد.

2-کرسی لغه به معنی تکیه گاه و نشستگاه و تخت می باشد.

کرسی همان خط زمینه ای است که حروف و کلمات منظم روی ان قرار می گیرد خط زمینه را با مداد کم رنگ ترسیم می شوند و هرگز نباید بدون خط کرسی (زمینه) خط نوشت کرسی شامل رو جز است رعایت کرسی بالا – وسط- پایین و دومی قرینه سازی

طریقه عملی قاعده خط کرسی در نستعلیق که اکثراً‌ حروف و اتصالات روی خط کرسی قرار می گیرند به جز سه شکل – دو ابراح – ع – و- ل- ن ی)

و را دراز

دنبال میم- قاعده قرینه سازی با اینکه خاص است از نظری مکمل قاعده ترکیب مهم هست زیرا رعایت قرینه سازی و تقابل و تعادل کمک بسیار به حسن اوضاع خط مکی دهد و رونق و معتبر روش هنری آن بالا می برد.

3- نسبت عبارتست از آنکه هر خطی را که باید با یک قلم نویسند حروف هم جنس و شکل های مشابه آن – در حد تعیین خط – به یک اندازه و موافق هم باشند و از حد و حدود معینی خود خارج نگردد کسی اگر بخواهد از طریق نسبت و موازی سنجش خوشنویسی باید به چند نکته توجه کند – خطهای هندسی و اشکال آن از افقی – قائمه – مایل – کمانی – مختلط – طول – عرض – دایره – قطر دایره – مثلث – سطح – حجم – ضخامت) و ... که اکثر حرکات خطی را سواد مینامیم با این میزان سنجیده اند و همچنین قوالب حروف که فرعی و مقیاس اول و مستفاد از آن است مثلاً در نوشتن با اندازه مطلوب موفق گردد مانند کلمه الله که ثلثی آن در قالب ذوزنقه ای و نیمنستعلیقی آن در قالب مثلث است و تصویر شماره 3.

4- ضعف – یعنی در آغاز و وسط بعضی و انتهای بیشتر حروف می باشد که به کار بردن جزئی از دم قلم و نیش رو یا دندانه ها را ضعیف بنویسیم تا کلمات بزرگ و بدقوراه نشوند و در اتصالات هم صادق است . تصویر شماره 4 و 5

5- قوت: در وسط و انتهای مدها و وسیط دایره ها و سر دال و فاء و قاف و واو و غیره است که اینگونه جاها تمام دم قلم بر سطح کاغذ حرکت می کند و در واقع با تمام نیروی خود به کار می رود. تصویر شماره 6

6- سطح: حرکات راستی را که با قلم انجام می شود از افقی – مایل – قائم – سطح گویند چون اینحالت در مدهای اصلی مانند ی کشیده برعکس ت و سین کشیده شده و ف و ک و بعضی از مدهای زائد عارضی مانند حرف ن و ب که هند و غلبه کشیده می شود محسوب می گردد سطح را مخصوص اینگونه حرکات افقی دانسته اند و نستعلیق گویند در این مقام که اختیار قلم بدست نویسنده معلوم می گردد و حالت خشکی مطلوب در آن حرکات دیده می‌شود و به زبان آسانتر همان کشیده‌ای است در وسط یا لابلای حروف کلمات آورده می شود.

7- دور: در دایره های معکوس و مستقیم (ح و ق) و در سر فاء و قاف و واو و موارد دیگر موجود می شود و این حالتی است بر خلاف سطح که قلم به چربی و نرمی در آنها گردش می کند و در این گردش قدرت استادی خطاط بیشتر می شود.

8- صعود شامل صعود مجازی و صعود حقیقی می باشد. صعود حقیقی از راست بالا بردن الفبای آخر و لام وسط و کاف آخر است مانند جان و ملک هم در نستعلیق و هم در نسخ.

صعود مجازی: بالا گردانیدن انتهای دوایر را که با قلم به حالت دور حرکت کند گویند (تصویر شماره 7) صعود مجازی را شمره و تشمیر نیز گفته اند که اصطلاح آخر حروف را باریک و منعطف گردانیدن

9- نزول:

نزول شامل نزول مجازی و حقیقی می باشد و در صعود اعتماد براستی قلم باید کرد و در نزول بر وحشی.

نزول حقیقی: در لام الف و لام و کاف مفرد و لام و کاف اول و دنباله میم دیده می شود. (تصویر شماره 8)

نزول مجازی درز اوایل دایره ها و اوائل بعضی مدات ظاهر می شود و سرکش کاف و گاف و غیره تصویر شماره 9

صعود و نزول حقیقی باید چنان رعایت شود که همه بموازات هم قرار گیرند.

10- اصول رعایت و قاعده نقطه گذاری در خط و اندازه های حقیقی اآن است مثلاً اندازه های دیگر نه کم و نه زیاد می شود و اندازه ها تغییر ناپذیر است.

11- صفا: بنیانگذار صفات و حالاتی است که عارض خط عالی و ممتاز شده است. یعنی پس از به کار بستن قواعد کلی بر این صفات و حالات منصف شده نمی توان آنها را در ردیف


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خوشنویسی

دانلود تحقیق کامل درباره تعادل قوا سه گانه 12ص

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق کامل درباره تعادل قوا سه گانه 12ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)

مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.

نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».

بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.

در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است:

«... قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است.

در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)

پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ... چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)

بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تعادل قوا سه گانه 12ص