فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق علت ومعلول

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق علت ومعلول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق علت ومعلول


دانلود تحقیق علت ومعلول

که در نخستین روز،که ما بهره از هستی یافته و چشم به روی این جهان پر حادثه و انقلاب باز می کنیم در سر اغاز همانا خود و کارهای داخلی خود (علم و اراده...) را میابیم .وهمین که نسب ومیان و کارهای خود را سنجیدیم از روی همین نظر از برای کارهای دیگر که به کارهای ما می مانند ودر اختیار ما نیستند (معلومات حسی که از راه حس پیش  ما می ایند)یک جوهر دیگر که موضوع همان خواص و اثار بوده باشد اثبات می نمایئم.
این سیاهی و سفیدی را که می بینیم و این گرمی و سردی را که حس می کنیم این مزه که  می چشیم این بوی که می بوئیم و این اواز که می شنویم  از ان چیزی است که این خواص را دارد زیرا  این صفات مانند صفت علم و اراده من هستند که بدون من نمی شوند پس دارنده  این خواص چیزه دیگری است جز من و کنار از من زیرا هیچ کدام از انها در اختیار من نیستند و از همینجا به وجود واقعیتی بیرون از خودمان معتقد می شویم .
از همین جا شالوده قانون کلی علت و معلول ریخته شده و انسان حتم می کند که هرگز کار ،بی کننده نمی شود و هر معلولی علتی می خواهد .
پس از این ؛پیوسته به واسته مشاهده های گوناگون که از حوادث و پیشامد ها می نماید این نظریه را تائید ودر ازمایش خود استوارتر می شود و از این رو هر اوازی که می شنود و هر واقعه بزرگ و کوچکی را که حس می کند به سوی ان منعطف شده از علتش جویا می شود و اگر در مورد حادثه ای نتواند علت حادثه را دسگیر نماید علتی مجهول برای ان معتقد می شود .
این نظر را در هر موجود ذی شعوری می توان سراغ گرفت و حتی دیوانگان و انانی که افت شعوری دارند همین راه را می پیمایند .
انان برای تفهیم و تفهم سخن می گویند و برای انجام مقاصدشان حرکاتی می کنند و همچنین ... بلکه کمترین دقت به ثبوت می رساند که پایه زندگی انسان و هر موجود جاندار با ان اندازه هوش وشعوری که دارد روی همین قانون علت و معلول استوار است .
اگر چناچه انسان و هر ذی شعور دیگر علیت و معلولیت و را در میان خود وکار خود ،ودر میان کار خود و انجام یافتن ارمان و مقصد خود باور نداشت هرگز کمترین حرکت و فعالیت را از خود بروز نمی داد و هرگز چیزی را پیش بینی نمی کرد و در انتظارش نمی نشست از این بیان نتیجه گرفته می شود:؟«هر چیزی که وقتی نبود و پس از ان موجود شد باید علتی داشته باشد ».
راه دیگر
راهی که گفته شد راهی بود که انسان به نظر ساده می پیماید .
نظر فلسفی دقیق نیز همین نتیجه  را تائید می کند در مقاله 8(پیش)به ثبوت رسانیدیم که اولا هر گز ماهیت موجودی بی وجوب وجود (ضرورت)به وجود نمی اید و ثانیا این وجوب وجود را از موجود دیگری دریافت می کند وگرنه خود به خود نسبتش با وجوب عدم مساوی است.
نتیجه گرفته می شود که :«هر موجود که نسبتش با وجود  و عدم مساوی وجودش که با وجوب است از موجود دیگری (علت)سرچشمه می گیرد »واین نتیجه را با جمله زیرین می شود تعبیر نمود ؛«ممکن باید علتی داشته باشد »نظر به بیان گذشته هر حادثه و پدیده ای در جهان که انگشت به رویش بگذاریم باید گفت موجودی است که وجودش با خصوصیات و شرایطی که دارد ضروری (جبری)است و در نتیجه دست به دست دادن یک سلسله پدیده های دیگر(علت)پیدا شده و اگر علت ان  موجود نمی شد خودش نیز موجود نمی شد و به عبارت دیگر باید گفت :(وجود علت ؛علت وجود معلول است -عدم علت ،علت عدم معلول است ).
(اگر چه این سخن«عدم علت ؛علت عدم معلول است »خالی از یک نحو مجاز نیست زیرا چنانچه در مقاله 7(پیش)گفته شد عدم یک معنای است که ساخته ذهن بوده و واقعیتی نسبی دارد ولی با فرض واقعیت برای ان حکمش همان است و بس )و از همین جا نتیجه گرفته می شودکه:«شیء در هر حال علت می خواد »(و البته لفظ شیء که در این نتیجه گفته می شود معرف حال تساوی شیء است نسب به وجود و عدم ) پس اگر به خود شی نگاه نمود نظری به وجود و عدمش نداشته با شیم در میان دو طرف متقابل وجود و عدم واقع خواهد بود و علت است که یکی از دو طرف  وجود و عدم را رجحان  و مزیت می دهد و از همین جهت به علت ،نام مرجع نیز می دهیم.
از اینجا باید نتیجه گرفت که :1-وجود شیء با علت خود یک رابطه و نسبت وجودی دارد که با هیچ چیز  جز او ندارد 2-علتی  که نسبت ان به دو چیز مساوی بوده باشد هر گز نمی شود یکی از ان دوتا را تخصیص بوجود  دهد و نیز یکی از ان  دوتا نمی شود به وجود اختصاص می یابد .
و از همین جا دو قاعده معروف زنده می شوند  یکی این که ترجیع بلا مرجع محال است دیگر اینکه ترجیع بلا مرجع محال است .
3-از نتیجه دوم به دست می اید که اختیار به معنای که انسان به نظر سا ده و سطحی می پذیرد و تحقق ندارد .
انسان به نظر سطحی تصور می کند که گاهی با چند کار مساوی روبرو است می تواند خود به خود یکی از انها را انتخاب نموده و انجام دهد بدون اینکه صدور فعل ضرورت وجود پیدا کند یا مرجحی  به کار رود و از برای اثبات این نظریه دروغین یک رشته مواردی که در انها  علت موجبه و مرجحه مجهول یا مغفول عنه است تراشیده اند ولی اگر انسان به وجدان خود رجوع کند خواهد دید تا یک مرجع نظری را ضمیمه فعل قرار نداده و با ان صفت لزوم ندهد نمی تواند ان را اداره کند.
 چنا نچه در مقاله 8 گفته شد اختیاری که انسان دارد این است که کاری که انجام می دهد نسبت به خودش که یکی از اجزای علت است نسبت ضرورت ندارد اگرچه در عین حال نسبت به مجموع اجزای علت که مجموع انسان و غیر انسان است نسبت ضرورت دارد
4-علت منقسم میشود بعلت ناقصه وعلت تامه زیرا علتی که دارای اجزا می باشد همچنانکه معلول به مجموع اجزاعش احتیاج دارد نسبت به هر یک یک از انها نیز نیازمند است . پس هر یک از اجزای علت مانند مجموع اجزائ نسبت به ان علیت دارد که با از میان رفتن ان معلول نیز از میان میرود و از همین جا روشن می شود که :
الف- معرف علت تامه اینست که با وجود او معلول ضرورت وجود پیدا میکند وبا عدم او ضرورت عدم ؛ ومعرف علت ناقصه اینست که وجود او معلول را ضروری الوجود نمیکند ولی عدمش ان را ضروری العدم میسازد .
ب- عدم علت تامه یا یکی از علل ناقصه علت تامه عدم معلول است.
5-با سنجش نتیجه ای که در اغاز سخن از طریق اولی گرفتیم ( چیزی که وقتی نبود وپس از ان موجود شد باید علتی داشته باشد )با نتیجه ای که از طریق دومی گرفتیم(هر ممکن محتاج به علت است) روشن میشود که نتیجه دومی اعم بوده ودائره اش وسیعتر است زیرا از روی همین نتیجه ممکن است معلولی پیدا شود که قدم زمانی داشته وهیچوقت مسبوق بعدم زمانی نبوده باشد ولی نظر به نتیجه اولی چنین موجودی را نمیشود گفت احتیاج بعلت دارد زیرا این نتیجه تنها در مورد موجوداتی که سابقه عدم زمانی دارند حکومت مینماید
اشکال
معلولی که برای ان وجود بلانهایت فرض شده وهیچگاه درگذشته یا اینده نابود ونیست نبوده ونخاهد بود،هرگز احتیاجی بعلت نخواهد داشت وبعبارت دیگر فرض وجود دائمی با فرض احتیاج ،دو فرض متناقض میباشد.
پاسخ
فرض معلول ،فرض احتیاج است پس وجود دائمی معلول ،وجود دائمی محتاج می باشد. وجود دائمی محتاج ،احتیاجش شدیدتر وقویعتر است وپایه مطلب روی این است که ممکن بجهت تساوی نسبت بوجود و عدم محتاج بعلت مرجحه میباشد نه بجهت سابقه عدم که یک معنای نسبی انتزاعی است.

 

 

 

شامل 11 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق علت ومعلول