فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله پژوهشی درباره شـاهـنـامه فردوسی

اختصاصی از فایلکو مقاله پژوهشی درباره شـاهـنـامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله پژوهشی درباره شـاهـنـامه فردوسی


مقاله پژوهشی درباره شـاهـنـامه فردوسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 109

 

نقد کردن

آرزو درگیتی

چگونه جمشید، با خرد درب دوزخ را بـست ؟

*** پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی ***

ما آنچیزی نیستیم ، که ساخته اند

ما آنچیزی میشَـویم ، که میجوئیم

ما خدائی را میجوئیم که آب روانست، و تخم هستی ما، آنرا شب و روز مینوشد، تا بروید و درفرازش ، خوشه بینش شود ، وتا ازمکیدن این آب، تخم هستی ما ، بروید و دراین گیتی بهشت ازما برآید، و سراپایمان ، خنده شود . تا ازخنده وشاد شدن ، گوهرما و اوباهم، زیباشود ، تا باهم اصل زیبائی باشیم .ما خدائی را میجوئیم که درهم به پیچیم ، مانند پیچه به تنه درخت ، تا باهم ، اصل زیبائی و هم آهنگی وجشن و بینش باشیم . جائی ترس و بیم هست، که خدا و انسان، همآغوش و جفت و آمیخته باهم نیستند . از بریدگی خدا ازانسان، زشتی و بیم درگیتی، پیدایش می یابد . انسان ، زشت میشود، چون دراین بریدن ، گناهکارمیشود، و خدا ، زشت میشود، و میترسد که صورت خود را بنماید و ازانسان ، زشت تصویر گردد .هنگامی خدا از انسان، بریده میشود، خدا ، تبدیل به خالق ومعبود ، و انسان، تبدیل به مخلوق وعبد میشود ، و دیگر،« یارهمدیگر» نیستند، و با این بریدگی ازهم ، زشتی ودوزخ، پیدایش می یابد، که پیکر یابی « بیم وترس» است ، وهردو ازهم میترسند وازهمدیگر میگریزند . یکی منکرخدا میگردد ، تا ازاو، آزادی بیابد، و دیگری ، قدرت انحصاری میطلبد، تا انسان را بزنجیروبند بکشد .هنگامی خدا از انسان بریده و پاره کرده شد، و ناهمسرشت شدند، گناه و بیم و دوزخ ، پیدایش یافت . آنگاه خدا، از دنیا بریده شد، دنیا زشت وفانی شد ، و بهشت ازدنیا ، تبعید گردید ، ونیازبه ایمان آوردن به غیب بود .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند، انسان دررنج و کین ورزی هبوط کرد وگناهکارشد،و خدا،محکوم به خودپرستی وقدرتپرستی و انحصارکردن قدرت به خود شد .

آنگاه که خدارا ازانسان بریدند، انسان برآن شد، که خدارا فراموش کند، و خدا برآن شد، که انسان را عبد خودش کند، و فراموشی انسان را گناه بداند . آنگاه که خدا را ازانسان بریدند ، انسان کوشید که در دنیا، بهشت برای خودش بسازد، و خدا ، آن بهشت را ویران ساخت، و کوشید که بهشتی، فراسوی دنیا برای غلامان حلقه بگوشش بسازد که عمرخود را صرف عبودیت او کرده اند و هیچگاه از آن یاد نیاورده اند که باخدا ، جفت و یارند . ودرهردو، عشق،خشکید.آنگاه که خداراازانسان بریدند، خدا برای انسان،عظیم ووحشت آورشد، وانسان، پشت به خدا کرد وازاو گریخت،وخدا، تنها ماند .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند، جشن گاهها، تبدیل به معابدشدند ، و خدا وانسان ، دیگر نمیتوانستند باهم برقصند، با هم بنوازند ، با هم آواز بخوانند و باهم بخندند .

آنگاه که خدارا ازانسان بریدند ، خدا، قدرت پرست شد و هرکه را خواست، عزیزکرد و هرکه را خواست ذلیل کرد، و قدرت را به خود منحصر ساخت، وانسان را ازآن محروم ساخت ، وفضیلت انسان را تسلیم شدن و مطیع بودن و عبودیت کرد . تا انسان دربرابراو، همیشه احساس تقصیر و نقص وعجزکند ، و تنها خداست که حق به « کبر« دارد ، و کبر فروختن برای خدا، حتا فضیلت است و او خودش را بنام« اکبر» ستود .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند ، این بزرگترین توهین شد که انسان لب برلب خدا بنهد و اورا ببوسد ، گیسوی خدا را با انگشتانش، شانه کند و اورا در آغوش بگیرد و با او دریکجا مانند زال خانه بگیرد ، و برای خدا، برترین نقص شد که با انسان بیامیزد، تا آلوده به عجزو فقرو نقص و ضعف نگردد ، تا متعالی وپاک بماند .آنگاه که خدا را ازانسان بریدند ، انسان از دیدن چهره خدا ، چنان به وحشت میافتد که جادرجا میمیرد و جانش ازقالب تهی میگرددو خدا ، حق ندارد که صورتهائی ازخود بکشد و آنهارا رنگین کند و پیکرهای خودرا بتراشد . خدا، نقاشی و پیکرسازی و رنگرزی را فراموش کرد .آنگاه که خدارا ازانسان بریدند ، انسان حق نداشت ، هیچکس را جز خدا دوست بدارد . بدینسان، سرچشمه عشق دراو خشکید ، چون خدا هم ، که ازاو بریده شده بود ، دیگر دوست داشتنی نبود . او به کسی که ازاو بریده است، تعظیم میکند ، ولی نمیتواند اورا دوست بدارد .آنگاه که خدارا ازانسان بریدند، خدا ، کامل شد، و با رسیدن به کمال ، آزادی را ازدست داد ، چون درکمال، آزادی نیست . وانسان، ناقص شد، و هرناقصی، آزاد است ، ولی گناهکار. ودرانسان ، جمع گناه ِناقص بودن وداشتن ِ آزادی، مزه آزادی را هم از بین برد .

اینست که خدا و انسان، به فکرآن افتادند که بازباهم بیامیزند و همگوهروهمسرشت بشوند، و باز به هم بپیچند ، وبازیکی آب ، و دیگری ، تخم بشود تا باهم بیامیزند و برویند ، و باز یکی تارو دیگری پود بشود ، تا باهم یک جامه بشوند، و تا خدا، جنینی درزهدان انسان بشود . آنگاه که انسان وخدا باهم سرشته و ازهم جدا ناپذیرشدند ، آنگاه کسانی که میخواستند از « واسطه گری میان خدا و انسان» ، عایدات داشته باشند ، دشمن


دانلود با لینک مستقیم


مقاله پژوهشی درباره شـاهـنـامه فردوسی

دانلود تحقیق پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی 100ص

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی 100ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی 100ص


دانلود تحقیق پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی 100ص

دسته بندی : علوم انسانی _ ادبیات و تاریخ

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

سال فایل


 قسمتی از متن ....

 

 

نقد کردن آرزو درگیتی چگونه جمشید، با خرد درب دوزخ را بـست ؟ *** پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی *** مـنـوچـهـرجـمـالـی Kurmali Press ISBN 1 899167 61 7 2005 ما آنچیزی نیستیم ، که ساخته اند ما آنچیزی میشَـویم ، که میجوئیم ما خدائی را میجوئیم که آب روانست، و تخم هستی ما، آنرا شب و روز مینوشد، تا بروید و درفرازش ، خوشه بینش شود ، وتا ازمکیدن این آب، تخم هستی ما ، بروید و دراین گیتی بهشت ازما برآید، و سراپایمان ، خنده شود .
تا ازخنده وشاد شدن ، گوهرما و اوباهم، زیباشود ، تا باهم اصل زیبائی باشیم .
ما خدائی را میجوئیم که درهم به پیچیم ، مانند پیچه به تنه درخت ، تا باهم ، اصل زیبائی و هم آهنگی وجشن و بینش باشیم .
جائی ترس و بیم هست، که خدا و انسان، همآغوش و جفت و آمیخته باهم نیستند .
از بریدگی خدا ازانسان، زشتی و بیم درگیتی، پیدایش می یابد .
انسان ، زشت میشود، چون دراین بریدن ، گناهکارمیشود، و خدا ، زشت میشود، و میترسد که صورت خود را بنماید و ازانسان ، زشت تصویر گردد .
هنگامی خدا از انسان، بریده میشود، خدا ، تبدیل به خالق ومعبود ، و انسان، تبدیل به مخلوق وعبد میشود ، و دیگر،« یارهمدیگر» نیستند، و با این بریدگی ازهم ، زشتی ودوزخ، پیدایش می یابد، که پیکر یابی « بیم وترس» است ، وهردو ازهم میترسند وازهمدیگر میگریزند .
یکی منکرخدا میگردد ، تا ازاو، آزادی بیابد، و دیگری ، قدرت انحصاری میطلبد، تا انسان را بزنجیروبند بکشد .
هنگامی خدا از انسان بریده و پاره کرده شد، و ناهمسرشت شدند، گناه و بیم و دوزخ ، پیدایش یافت .
آنگاه خدا، از دنیا بریده شد، دنیا زشت وفانی شد ، و بهشت ازدنیا ، تبعید گردید ، ونیازبه ایمان آوردن به غیب بود .
آنگاه که خدا را ازانسان بریدند، انسان دررنج و کین ورزی هبوط کرد وگناهکارشد،و خدا،محکوم به خودپرستی وقدرتپرستی و انحصارکردن قدرت به خود شد .
آنگاه که خدارا ازانسان بریدند، انسان برآن شد، که خدارا فراموش کند، و خدا برآن شد، که انسان را عبد خودش کند، و فراموشی انسان را گناه بداند .
آنگاه که خدا را ازانسان بریدند ، انسان کوشید که در دنیا، بهشت برای خودش بسازد، و خدا ، آن بهشت را ویران ساخت، و کوشید که بهشتی، فراسوی دنیا برای غلامان حلقه بگوشش بسازد که عمرخود را صرف عبودیت او کرده اند و هیچگاه از آن یاد نیاورده اند که باخدا ، جفت و یارند .
ودرهردو، عشق،خشکید.
آنگاه که خداراازانسان بریدند، خدا برای انسان،عظیم ووحشت آورشد، وانسان، پشت به خدا کرد وازاو گریخت،وخدا، تنها ماند .
آنگاه که خدا را ازانسان بریدند، جشن گاهها، تبدیل به معابدشدند ، و خدا وانسان ، دیگر نمیتوانستند باهم برقصند، با هم بنوازند ، با هم آواز بخوانند و باهم بخندند .
آنگاه که خدارا ازانسان بریدند ، خدا، قدرت پرست شد و هرکه را خواست، عزیزکرد و هرکه را خواست ذلیل کر

تعداد صفحات : 112 صفحه

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پژوهشی در باره شـاهـنـامه فردوسی 100ص

دانلود پژوهشی جامع در باره شـاهـنـامه فردوسی

اختصاصی از فایلکو دانلود پژوهشی جامع در باره شـاهـنـامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پژوهشی جامع در باره شـاهـنـامه فردوسی


دانلود پژوهشی جامع در باره شـاهـنـامه فردوسی خوشی ، نقد بینش است ، و بینش ، نقد خوشی است . اینست که موبدان زرتشتی مجبور بودند از هرخدائی در فرهنگ زنخدائی ،« یک خدا » و « یک دیو» درالهیات زرتشتی بسازند . به عبارت دیگر، نیمه ای از وجود خدایان ، ازآنها پاره ساخته میشد ، و تبدیل به« دیو زشت و پلشت» میگردید. اینست که خدایان نخستین، دراثر این آمیختگی دو رویه باهم ، با خدایان درالهیات زرتشتی، که یکرویه و روشن و پاک ساخته شده اند، دیو- خدائی(هم خدا وهم دیو، دیو- خدائی ) هستند . این ویژگی « دیو- خدائی » را درآلمانی Daemonisch میگویند. دراین دوره ، دیو، هنوز خداست ، وخدا ، هنوز، دیو است . ما دیوان را با کاربرد ، سنجه های اخلاقی که بعد آمد ، « دیو» مینامیم ، و از وجود آنها ، آنچه هم از دید اخلاقی ما خوبست ، یا نادیده میگیریم ، یا ازآنها ، حذف میکنیم . ولی آنها ، سنجه اخلاقی ویژه خود را داشته اند . اندیشه ها و کارهای آنها ، دیو خدائیست، و باید آن اندیشه ها و کارها را ازسر ، با سنجه های اخلاقی خود آنها سنجید ، تا آنهارا شناخت . آنچه در این دوره « خوب» است ، در جهان بینی یا دین نورسیده ،بخشی ازآن خوب ، و بخشی دیگر ازآن ، بد شده است . بهترین نمونه اش ، « انگره مینو» یا اهریمن است که در فرهنگ زنخدائی، همان « بـهـرام » میباشد ، و درسانسکریت بخوبی دیده میشود که « انگره » ، همان بهرام است . ولی در زمان زرتشت ، بخشی ازآن ، که « کامبردن از خونریزی و نخونخواری » شده بود، واین بخش برای زرتشت ارزش منفی اخلاقی داشت و به حق ، منفور او بود ، همان بخشی است که بنام اهریمن ( درالهیات زرتشتی ) و« مرّیخ » ویا « خدای جنگ مارس »، ویا « جبرئیل » درتورات و قرآن ، ویاضحاک ( میتراس ) درشاهنامه ، نامیده شده است ، و بخشی ازآن، همان بهرام مانده است، که درچهره های سام و زال و رستم ، پهلوانان شاهنامه شده اند . درهمان تعریف بیهقی از« خشم » ، دیده میشودکه خشم ، یک رویه مثبت ونیک ، و یک رویه منفی و بد دارد. ما امروزه ، این دو رویه را بوسیله وضع ِ « دو مفهوم جداگانه » ازهم جدا ، و مشخص میسازیم . در آن روزگار، با دوتصویر« یک خدا» و«یک دیو » ، ازهم جدا و مشخص میساختند . در تصاویر، اندیشیدن هم ، اندیشیدن است . اندیشیدن ، در مفاهیم و با فلسفه ، آغاز نشده است . شعرای بزرگ ما ، چون حافظ و عطارو مولوی... درتصاویر، اندیشیده اند .اشعارشان ، لبریز از اندیشه هاست . آنها را تنها جزو شعرا شمردن ، بسیاری را در شناخت آنها گمراه میکند . آنها در تصاویر شاعرانه خود ، تاریخ تفکر آزاد مارا نوشته اند . اندیشه های آنها ، دراثر همین شعردانستن آنها ، در زیر شمشیر برّای شریعت درامان مانده اند .اندیشیدن، در تصاویرخدایان و با اسطوره ها آغازشد. کسانیکه ، دراساطیر و خدایان ، فقط خرافه و افسانه می یابند ، و به آن پشت میکنند ، هنوز « تجربه ای ژرف از اندیشیدن » ندارند . بُن پیدایش اندیشه ، اسطوره (= بُنداده ) است . برای درک تصاویر اسطوره ای و تجربه انسان ازپدیده خدا ، باید با پدیده « دیو- خدائی » ، آشنا شد . « اندیشیدن درتصاویر»، چنانچه پنداشته میشود، کارکودکانه وبدوی و « تته پته کردن » نیست ، بلکه بسیار پیچیده تر و لطیف ترو غنی تر از « اندیشیدن در مفاهیم » است که خویشکاری فلسفه شده است .

قالب بندی: Word
تعداد صفحات: 102 صفحه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پژوهشی جامع در باره شـاهـنـامه فردوسی