فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما

یافته / دوره هشتم / شماره 1 / بهار 85 / مسلسل 27

دریافت مقاله: ، پذیرش مقاله:

( مقدمه: عفونت HBV با (یا بدون) سیروز کبدی در اکثر مناطق جهان ا جمله ایران مهمترین ریسک فاکتورهای HCC به شمار می روند. HCC در صورتی که زودتر تشخیص داده شود پیش آگهی بسیار کمتری دارد. از مهمترین روشهای غربالگری این تومور در جامعه استفاده از سونوگرافی و اندازه گیری سطح سرمی (AFP) به صورت دوره ای است.

در این مطالعه ارزش و دقت تشخیصی Alfa fetorprotein (AFP) در تشخیص هپاتوسلولار کارسینوم در افراد ناقل سالم مورد بررسی قرار گرفت.

( مواد و روش ها: در این مطالعه 2452 فرد ناقل HBSAg بدون شواهد سیروز کبدی یا سرطان کبدی بمدت 3 سال (1380-1378) توسط سونوگرافی و اندازه گیری AFP هر 6ماه یکبار مورد بررسی قرار گرفته اند . مردان و زنان غیر حامله ای که سطح سرمی افزایش یافته داشتند با روشهای تصویر نگاری مورد بررسی زیادتر قرار گرفته اند .

( یافته ها: AFP بالاتر از ng/ml 20 در 32 بیمار دیده شد که در بررسیهای نهایی 13 مورد ( 40% ) سرطان کبدی HCC به روش بیوپسی و تصویرنگاری ثابت شد. افزایش تولید AFP تنها 35% بود که میزان قدرت پیشگویی یک تست جهت تشخیص هپاتوم ناکافی است.

( نتیجه گیری: AFP به تنهایی یک روش تشخیص مفید و کارآمد جهت تشخیص سرطان کبد در بیماران ناقل HBSAg نمی باشد و دارای ارزش پیشگوئی کننده و حساسیت و اختصاصیت قابل قبولی در این بیماران نمی باشد .

واژه های کلیدی: آلفا فیتو پروتئین، هپاتیت B، هپاتوسلولار کارسینوم

مقدمه

عفونت ویروسی هپاتیت B (HBV)1 یکی از مسائل بهداشتی مهم جامعه ما است (1). بین 1 تا 5 درصد جامعه ایران مبتلا به این ویروس بصورت نا قل سالم می باشند (2). از عوارض مهم کبدی نا شی از این ویروس می توان سیروز کبدی و سرطان کبد یا هپا تو سلولار کارسینوم (HCC) را نام برد.(3) سیروز وعفونت HBV با یابدون سیروز کبدی در اکثر مناطق جهان از جمله ایران مهمترین ریسک فاکتورهای HCC بشمار می روند(4). HCC در صورتیکه زودتر تشخیص داده شود پیش آگهی بسیار بهتری دارد (5). از مهمترین روشهای غربالگری این تومور در جامعه استفاده از سونوگرافی و اندازه گیری سطح سرمی آلفا فیتوپروتئین (AFP ) بصورت دوره ای است.(6و7 ) مقادیر با لاتر از mg/lit 10 از AFP در سرم بعنوان یک ریسک فاکتور مستقل پیشگویی کننده HCC در اکثرمطالعات پیشنهاد شده است (6، 8، 9). AFP یک گلیکوپروتئین است که توسط سلولهای سرطانی HCC تولید می شود (12-10) AFP از سال 1956 شناخته شده و جهت کشف موارد ساب کلینیکال HCC بکار رفته است.(13، 14).

در این مطالعه بررسی ارزش سطح سرمی AFP بالاتر از ng/ml 20 در بیماران کهHBS Ag مثبت بودند جهت تشخیص HCCمورد ارزیابی قرارگرفته است.

مواد و روش ها

در این مطالعه مقطعی – توصیفی آینده نگر بیماران HBS Ag که بصورت دوره ای در کلینیک سرپایی مورد آزمایشات ادواری قرارگرفته اند از ابتدای سال 1378 تا پایان سال 1380 بمدت 3 سال جهت مطالعه انتخاب شده اند.

HBS Ag به روش RIA3 چک شده است . بیماران HCV مثبت ، هموکروتوز ، ویلسون ، خانمهای حامله ، هپاتیت حاد ویروسی ، هپاتیت اتو ایمیون و یا مصرف داروهای هپاتو توکسیک و تومورهای شکمی از مطالعه حذف شده اند.

تشخیص هپاتوسلولار کارسینوم:

AFP به روش RIA کنترل شد و در صورتیکه مقادیر آنها بالاتر از 20ng/ml بود بیماران از نظرHCC توسط یک روش تصویر نگار رایج مثل سونوگرافی وCT اسپیرال بررسی شدند.در صورتیکه ضایعه فضاگیر توسط روش تصویر نگاری تایید شد آنگاه نمونه بافت شناسی بصورت بیوپسی بسته ویا در صورت عمل جراحی بیوپسی باز تهیه شد.

تعداد 2452 فرد ناقل HBS Ag در این مدت مطاله شدند که بیماران به فواصل 4تا 6 ماه کنترل شد.

روش های آماری: با توجه به فرمول حجم نمونه و برآورد واریانس اختلافات در جامعه 0025/0 Sz = و وقتی برابر 51% حجم نمونه محاسبه شده است . از آزمون ANOVA تست آماری برای نتایج داده ها شده است .

یافته ها 1

سطح AFP در 32 بیمار HBS Ag با لاتر از ng/m10 بود که کمترین مقدار ng/ml24 بالاترین مقدار ng/ml400 (متوسط ng/ml6/69). بود.

HCC در13 بیمار( 40% ) به روش بیوپسی و تصویر نگاری اثبات شده که 9 نفر مرد (سن بین 75 –40 سال) و 4 نفر زن بودند. سن بین 67 –38 سال HCC در مردان 2 برابر زنان بود. سن بیماران دارای هپاتوم در کل بین 75 –38 سال بود و متوسط سن 7/60 سال بوده است. متوسط سنی بیماران مذکر با هپاتوم 62 سال و متوسط سنی بیماران مونث 2/58 سال بوده است.

سطح سرمی AFP در مردان ng/ml400 -26 بود متوسط میزان آن ng/ml 7/127 بود.

سطح سرمی AFP در زنان بین ng/ml250-18 و متوسط آن ng/ml72 بود. در کل سطح سرمی متوسط AFP در کل بیماران 4/1111 (05/0p<) بود. سطح متوسط سرمی AFP در مردان بالاتر از زنان بود.

از 32 نفر از بیماران HBS Ag که سطح سرمی AFP بالاتر از ng/ml20 داشتند، هپاتوم (HCC ) در 19 بیمار اثبات نشد (65 %)، متوسط سن بیمارانی که AFP از ng/ml20 داشتند ولی هپاتوم نداشته اند 32 سال (بین 67 تا25 سال ).

بحث

در عفونت مزمن با HBV، شیوعHCC در حدود 2 تا 3 درصد در سال است (18). سیروز کبدی ریسک فاکتور مهمی جهت ایجاد کارسینوم هپاتوسلولار است. بنابراین تشخیص زودرس و اولیه کارسینوم هپاتوسلولار ممکن است در بهبود طول عمر بیماران با سیروز موثر باشد.توسعه هپاتوسلولار کارسینوم در هپاتیت مزمن Bدر حالیکه سیروز رخ داده باشد بیشتر دیده می شود؛ ولی ممکن است در بیماران مزمن حتی در غیاب سیروز اتفاق بیفتد (19، 20).

حدود 80% هپاتوسلولار کارسینوم همراه با سیروز بوده که نمایانگر مهمترین فاکتور پیش سرطانی در این بیماری می باشد. مطالعات نشان داده که تشخیص زودرس کارسینوم هپاتوسلولار در سیروز تنها شانس معالجه این بیماری است (21). پیشنهاد می شود که غربالگری هپاتوسلولار کارسینوم با انجام مطالعات سونوگرافیک و بررسی سطح AFP در تمام بیماران با هپاتیت مزمنB با فواصل زمانی متنوع بین 4و12 ماه انجام شود(21).با توجه به اینکه هپاتوسلولار کارسینوم عمومآ یک بیماری مهلک است طول عمر طولانی مدت زمانی که رزکسیون تومور یا پیوند کبد صورت گیرد حاصل می شود.

افزایش متوسط AFP(بین 10 و ng/ml 500) و گهگاه متجاوز ازng/ml1000 ممکن است در بیماران با هپاتیت مزمن یا سیروز کبدی دیده شود. افزایش دوره ای (ng/ml10>) در متجاوز از 20% بیماران با هپاتیت مزمن و در 40% بیماران سیروتیک دیده شده است.(25-21).

بالا رفتن آلفافتو پروتئین ممکن است همراه با تبدیل سروکون ورسیون1 ازe HB آنتی ژنمی به HBe آنتی بادی مثبت همراه با نکروز برایدگینگ2 کبد باشد (26). این افزایش زمانی که درجه بالائی از فعالیت التهابی در داخل کبد وجود دارد یا در فاز انتهائی هپاتیت حاد وقتی که فعالیت کبد بهبود می یابد رخ می دهد.

هر چند این مشاهدات منتهی به این فرض شده که ترشح غیرمعمول AFP ناشی از تکثیر سلولی یا رژنراسیون کبدی است؛ اما در همه موارد این فرض صادق نیست. برای مثال بعد از رزکسیون کبد(در کبدغیر بیمار) هیچگونه افزایشی در سطح AFP دیده نشده است.سطح آلفا فتوپروتئین (بین ng/ml 10 و ng/ml1000) در یک محدوده خاص است. به غلت اینکه هر دو شرایط خوش خیم یعنی هپاتیت مزمن و سیروز و هپاتوسلولارهای کوچک ممکن است در این محدوده قرار گیرند و از آنجا که پزشکان اغلب به فکر هپاتوسلولار کارسینوم های منشا یافته از سیروز هستند، این حقیقت که AFP می تواند در بیماران با هپاتیت مزمن منحصراً بالا باشد، مشکل کلینیکی بزرگی را بهمراه داشته است.متجاوز از 40% بیماران با هپاتوسلولار کارسینوم دارای سطح AFP بالای ng/ml1000 هستند (27). گزارش شده که HCC کوچک تمایز یافته کمتر از 2 سانتی متر بندرت سطح سرمی AFP قابل تشخیص پیدا می کنند (28). به علت اینکه چنین تومور هائی عمومآ توسط غربالگری سونوگرافیک تشخیص داده می شوند تعداد تومورهای AFP منفی در حال افزایش و حساسیت تست AFP برای HCC در حال افت است (29).

تومورهای کوچک عمومآ همراه با سطح پائین تری از AFP هستند، هرچند که هیچ ارتباط مستقیم و واضحی بین سطح AFP و اندازه تومور وجود ندارد (29).

مردان با HCC تمایل به سطح سرمی AFP بالاتری از زنان نشان می دهند (30-29). همچنین نشان داده شده که افزایش بیشتری در سطح متوسط سرمی AFP در بیماران جوانتر وجود دارد (32-31). بیماران HBSAg با HCC دارای فرکانس بیشتری از سطح بالای AFP هستند؛ ولی عموما با هپاتیت مزمن فعال یا سیروز همپوش1 میشوند.بنابر این اختصاصیت (Specifity) تست AFPبرای تشخیص HCC در بیماران با هپاتیت مزمن و سیروز کاهش یافته است (32). چندین مطالعه افزایش آشکار مثبت شدن AFPرا در میان بیماران HCC با سیروز زمینه ای نسبت به آنهائی که سیروز نداشته اند نشان داده (33، 34).

حساسیت و اختصاصیت تستAFP به عنوان نشانگر تشخیصی HCC بستگی به سطح انتخاب شده آن دارد.در یک مطالعه روی 239 بیمار با هپاتیت مزمن 277 بیمار سیروزی و95 مورد HCC در مراحل کلینیکی متنوع دارای حساسیت %9/78و اختصاص %78 وقتی سطح برش بیشتر از ng/ml20 بود برای تشخیص HCC در نظر گرفته شد (35). وقتی سطح سطح برش از ng/ml 200 بیشتر باشد اختصاصی شدن تست به 6/99% ولی حساسیت به6/52% افت می کند.برای شناسائی افزایش متوسط سطح AFP در بیماران با بیماری مزمن کبدی یک برش ng/ml500-400 در کلینیک برای تشخیص Hcc بکار میرود.سطح سرمی AFP پیش از آنکه تومور توسط تکنیک های تصویری تشخیص داده شود، ممکن است افزایش یابد.بنابر این یافتن افزایش سطح آلفا پروتئین بدون شواهدی از یک تومور نمی تواند صرفآ معرف مثبت ـ کاذب بودن تست باشد. برای محاسبه اختصاصیت، سوابق باید از بیماران سیروتیکی که بیشتر از یک سال بدون شواهد هپاتوسلولارکارسینوم پیگیری شده اند مشتق شود.عمومآ سطح بیشتر از ng/ml 500 در بیمارانی که دارای بیماری مزمن کبدی هستند اندیکاسیون تحقیق بیشتر برای یافتن ضایعه را دارند .در بیماری با توده کبدی تشخیص داده شده بوسیله تکنیکهای تصویری و بیماری مزمن کبدی سطح AFP بیشتر از ng/ml500 با تشخیص هپاتوسلولار کارسینوم مطابقت دارد.

در این مطالعه 32 بیمار ناقل HBSAg میزان AFP بالاتر ازng/ml 20 داشتندکه از از این تعداد با میزان بالایAFP تنها نفر13(35%)مبتلا به HCC بودند و 65% بیماران بعد از بررسی و پیگیری فاقد شواهدی از HCC بودند.این امر نشان می دهد که افزایش تولید AFP تنها در یک سوم موارد HCC را نشان می دهد و مابقی موارد افزایش AFPبدلیل HCC نمی باشد. به عبارتی دیگر دامنه مثبت جهت نشان دادن هپاتوسلولار کارسینوم توسطAFP تنها 35% می باشد که این میزان قدرت پیشگوئی یک تست جهت تشخیص هپاتوم ناکافی می باشد.بعلاوه بیش از دو سوم موارد بالا بودن AFP بدلیل HCC نمی باشد.اگر مقادیر برش را از ng/ml 20 به ng/ml 15 کاهش دهیم شاید موارد مثبت HCC افزایش یابد؛ ولی موارد منفی کاذب زیادتر شده و باعث هزینه های اضافی بر بیمار خواهد شد.

نتیجه گیری

این مطالعه نشان داد که همه بیماران با هپاتیت مزمن B و سیروز کبدی با سطح بالای AFP دارایHCC نبوده و غربالگری هپاتوسلولار کارسینوم در بیماران ناقل HBSAg ارزش اقتصادی ندارد.پیشنهاد می شود که سوروایلانس بیماران با هپاتیت مزمن B با مطالعات سونوگرافیک انجام شود و بررسی سطح AFP در بیماران با یافته های مثبت سونوگرافیک جهت تآئید تشخیص بکار رود .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما

تحقیق درباره مقایسه مقادیر سرمی ویتامین D و ظرفیت تام آنتی اکسیدان بین بیماران مبتلا به اسکلروز مولتیپل

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره مقایسه مقادیر سرمی ویتامین D و ظرفیت تام آنتی اکسیدان بین بیماران مبتلا به اسکلروز مولتیپل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 175

 

عنوان طرح : مقایسه مقادیر سرمی ویتامین D و ظرفیت تام آنتی اکسیدان بین بیماران مبتلا به اسکلروز مولتیپل و گروه شاهد

نام مجری : دکتر رضا امانی

شماره طرح : U-86052

مقدمه و هدف: اسکلروز مولتپیل ( ( MS یک بیماری خود ایمنی است که درآن سیستم ایمنی به طور نادرست به بافتهای بدن حمله می کند. عوامل محیطی بخشی از عوامل ایجاد کننده MS هستند که تاکنون شناخته نشده اند. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه میزان دریافت غذایی آنتی اکسیدان و ویتامین D ، مواجهه با نور خورشید و سطح سرمی 25 هیدروکسی D و ظرفیت تام آنتی اکسیدان در بیماران مبتلا به MS و افراد سالم بود .

مواد و روشها: تحقیق به صورت مقطعی روی 42 بیمار مبتلا به MS (35 زن) و 42 فرد سالم

(35 زن) ،برای مقایسه سطوح سرمی25 هیدروکسی D، و 21بیمار مبتلا به MS «16زن» و 21فرد سالم ،برای مقایسه ظرفیت تام آنتی اکسیدان سرم، که از لحاظ جنس، سن،فعالیت فیزیکی و منطقه زندگی مشابه بودند، انجام گرفت. اطلاعات مربوط به شیوه زندگی نظیر مواجهه با نور خورشید و مصرف غذای غنی از ویتامین Dو آنتی اکسیدان از طریق مصاحبه و پرسشنامه بسامد خوراک بدست آمد. و مقادیر ویتامین های آنتی اکسیدان توسط پرسشنامه 3 روز یاد آمد 24 ساعته خوراک بدست آمد.

یافته ها: بین دریافت مواد غذایی حاوی ویتامین D وغنی از آنتی اکسیدان و مقادیر دریافت ویتامین های A, E , C و فولات در دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین سطح سرمی 25 هیدروکسی Dو ظرفیت تام آنتی اکسیدان سرم دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.میزان مواجهه با نور خورشید در بیماران به طور معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود.

نتیجه گیری: در مطالعه حاضر تفاوت معنی داری در سطح سرمی 25 هیدروکسی Dو ظرفیت تام آنتی اکسیدان سرم دو گروه مشاهده نشد.همچنین در هردو گروه سطح سرمی 25 هیدروکسی Dو ظرفیت تام آنتی اکسیدان سرم پایین بود.

واژگان کلیدی: اسکلروز مولتیپل، وضعیت آنتی اکسیدان،الگوی غذایی ،ویتامین D

عنوان طرح : بررسی مقایسه ای ثبات وضعیتی بیماران با شکستگی تنه استخوان ران درمان شده به روش ( جا اندازی باز بعلاوه ثابت سازی داخلی ) با افراد سالم

نام مجری : دکتر محمد فکور

شماره طرح : 84U96

شکستگی تنه استخوان ران در همه گروههای سنی و با مکانیسم‌های مختلف دیده می‌شود. این شکستگی به دلیل نزدیکی به مفصل زانو به عنوان مفصل حد واسط از یک سو و اختلال در ارسال پیام مناسب حسی از گیرنده‌های حس عمقی از سوی دیگر باعث اختلال سیستم کنترل وضعیت می‌شود. در این مطالعه به بررسی نوع و میزان بی‌ثباتی ایجاد شده در این افراد پرداخته شده است.

این مطالعه بر روی 15 نمونه بیمار دچار شکستگی منفرد تنه استخوان ران بین سنین 45-20 سال که به روش (جااندازی باز+ ثابت سازی داخلی) درمان شده بودند و 15 نمونه سالم به عنوان گروه کنترل که به روش تطبیق با گروه آزمون بر مبنای سن، قد، وزن و جنس انتخاب شده بودند انجام شد. از هر دو گروه آزمون و کنترل خواسته شد که به ترتیب تصادفی در موقعیت‌های مختلف بر روی صفحه دایره‌ای شکل دستگاه Biodex بایستد و شاخص ثبات و محدوده ثبات آنها اندازه‌گیری شد.

نتایج نشان داد که شاخص ثبات وضعیتی افراد گروه کنترل در اکثر قریب به اتفاق موقعیت‌های مورد آزمون به میزان معناداری بهتر از گروه آزمون می‌باشد. برخلاف اندازه محدوده ثبات که در اکثریت موقعیت‌ها اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.

وجود اختلاف معنادار در دو گروه آزمون و کنترل در شاخص ثبات و همچنین عدم وجود اختلاف معنادار در شاخص محدوده ثبات نشان دهنده آن است که اصلی‌ترین مشکل بیماران با شکستگی تنه استخوان ران وجود غیر قرینگی در تحمل وزن و به تبع آن اختلال در ثبات استاتیک این گروه از بیماران می‌باشد، همچنین سلامت سیستم عصبی- عضلانی می‌تواند دلیل قانع کننده‌ای بر عدم وجود اختلاف معنادار در شاخص محدوده ثبات باشد.

واژه‌های کلیدی: شکستگی تنه استخوان ران، ثبات وضعیتی، جااندازی باز+ ثابت سازی داخلی

عنوان طرح : مقایسه اثر بخشی میزوپروستول واژینال به تنهایی با میزوپروستول خوراکی – واژینال توام ، در درمان طبی سرپایی سقط فراموش شده سه ماهه اول

نام مجری : دکتر راضیه محمد جعفری – دکتر مهدی اشراقی

شماره طرح : U-86090

مقدمه: سقط القایی خاتمه دادن به بارداری با روش‌های دارویی یا جراحی با اندیکاسیون‌های جنینی یا مادری موجه قبل از دستیابی جنین به قابلیت ادامه حیات گفته‌ می‌شود. با توجه به عوارض عدیده سقط به روش جراحی از جمله عوارض بیهوشی، لزوم بستری در بیمارستان، خطر سوراخ شدگی رحم و دیگر عوارض حاد و مزمن برای بیمار، ضرورت استفاده از روش‌های دارویی جهت ختم بارداری احساس می‌شود. لذا هدف از این مطالعه بررسی اثر بخشی پروستاگلاندین E1(میزوپروستول) در ختم بارداری‌های سه ماهه اول و مقایسه اثربخشی میزوپروستول واژینال به تنهایی با میزوپروستول خوراکی-واژینالِ توأمان می باشد.

مواد و روش ها: در این تحقیق که به روش کار آزمایی بالینی و آینده نگر انجام شد، جامعه نمونه از بیمارانی که از مرداد ماه سال 1386 با تشخیص سقط فراموش شده به درمانگاه های بیمارستان های امام خمینی (ره) و رازی مراجعه کردنده بودند به روش در دسترس انتخاب شد، در کل 98 بیمار وارد مطالعه شدند که در دو گروه 48 نفری قرار گرفتند. گروه اول، تحت درمان با 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال به تنهایی قرار گرفته و سپس هر 12 تا 24 ساعت 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال دریافت کردند. درمان در هر دو گروه تا رسیدن به ماگزیمم دوز 2400 میکروگرم ادامه یافت. گروه دوم بیماران تحت درمان با 400 میکروگرم میزوپروستول خوراکی و400 میکروگرم میزوپروستول واژینال به طور همزمان (جمعاً 800 میکروگرم) قرار گرفته و سپس هر 8 ساعت 400 میکروگرم میزوپروستول واژینال دریافت می کنند.

نتایج: در کل 7/83% از بیماران سرانجام موفق به دفع کامل محصولات حاملگی شدند، که این میزان در گروهی که فقط شیاف واژینال دریافت کردند 8/91% و در گروهی که علاوه بر شیاف قرص خوراکی نیز دریافت کردند 5/75% بود که از نظر آماری بین این دو روش اختلاف آماری معنی دار وجود داشت (P=0.029). بنابر این می توان گفت که داروی میزوپروستول در دفع محصولات حاملگی توانایی بالایی دارد و در گروهی که فقط شیاف واژینال دریافت کردند، موثرتر بوده است. هیچیک از بیماران تحت درمان دچار عوارض حاد نشدند ولی بیشتر آنان به یکی از عوارض اسهال، استفراغ و یا تب دچار شدند (5/74%)، در این میان بیشترین عارضه تب (8/38%) بود و سپس تهوع و استفراغ (4/22%) و اسهال (3/13%) بود. 8/87% از بیمارانی که با شیاف واژینال به علاوه قرص خوراکی درمان شدند دچار یکی از این عوارض شدند در مقابل 2/61% از بیمارانی که درمان آنها فقط با شیاف واژینال بود دچار عارضه شدند. این نتایج نیز حاکی از این است که مصرف میزوپروستول به صورت واژینال می تواند عوارض کمتری نسبت به مصرف خوراکی آن داشته یاشد.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که استفاده از میزوپروستول در درمان سقط فراموش شده سه ماهه اول روش مناسبی است که می تواند جایگزین درمان های جراحی شود. به علاوه مصرف این دارو از طریق شیاف واژینال، نتایج بهتر و عوارض کمتری دارد.

واژگان کلیدی: سقط فراموش شده، میزوپروستول، سه ماهه اول بارداری.

عنوان طرح : بررسی اثر نیفدیپین بر تکثیر یبروبلاست های پوستی انسان در محیط کشت سلولی

نام مجری : دکتر علی اصغر همتی – دکتر محمو د هاشمی تبار

شماره طرح : 85U107

مقدمه

نیفدیپین به عنوان یک مهارکنندهی کانالهای کلسیمی، در درمان افزایش فشار خون و بیماریهای قلبی عروقی استفاده میشود. در اثر مصرف این دارو، ممکن است افزایش حجم لثهای، ناشی از تکثیر فیبروبلاستهای لثهای رخ دهد.

فیبروبلاست‌ها فراوان‌ترین سلول‌های بافت همبند بوده و سلول اصلی در ترمیم زخم می‌باشند. استفاده از نیفدیپین به صورت موضعی در آزمایشگاه و بررسی اثر ترمیمی آن بر روی زخم باز پوستی خرگوش نشان داده است، که این دارو دارای اثرات ترمیمی مناسب می‌باشد.

مکانیسم‌های احتمالی برای این اثر ترمیمی، چندین مورد می‌باشند که یکی از آنها تحریک فیبروبلاست‌ها و افزایش میزان تکثیر و تزاید آنها میباشد. هدف از این مطالعه، فهم بیشتر در این رابطه در محیط کشت سلولی است.

2- روش کار

ویال فیبروبلاست‌های پوستی انسان، تهیه شده از انستیتوپاستور پس از فعال شدن و رشد در محیط کشت DMEM، به کمک لام هماسیتومتر، مورد شمارش قرار گرفتند. پس از شمارش اولیه، جمعیت‌های مختلف سلولی برای رسم منحنی جذب استاندارد در ظرف کشت 96 خانه ریخته شدند. 48 چاهک حاوی 20 هزار سلول، در چهار گروه مختلف، برای مطالعه‌ی کوتاه مدت (72 ساعته) آماده شد.

به سه گروه از چاهک، غلظت‌های مختلف دارو (1، 1/0 و 01/0 میکرومولار) افزوده شد و به یک گروه (به عنوان گروه کنترل) دارو اضافه نشد. برای مطالعهی دراز مدت (6 هفته‌ای) نیز همین روند تکرار شد.

تکثیر فیبروبلاستها توسط روش کمی MTT بررسی شد.

3- نتایج

در هر دو مطالعه (کوتاه مدت و بلند مدت)، تکثیر فیبروبلاست‌ها تحت تأثیر دارو، در دوزهای 1/0 و 01/0 میکرومولار، به وضوح مشاهده شد.(05/.(P < دوز 1 میکرومولار، تکثیر فیبروبلاستها را نشان نداد. تفسیر نتایج به دست آمده در این دوز، نیاز به مطالعات بیشتری دارد.

4- نتیجه‌گیری

افزایش تکثیر و تزاید فیبروبلاست‌ها در محیط کشت سلولی، تحت تأثیر داروی نیفدیپین، آشکارا دیده شد. در صورت فرمولاسیون مناسب، میتوان از این دارو در درمان ترمیم زخم استفاده کرد.

5- واژگان کلیدی

نیفدیپین، فیبروبلاست، لام هماسیتومتر، MTT، محیط کشت DMEM، منحنی جذب استاندارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مقایسه مقادیر سرمی ویتامین D و ظرفیت تام آنتی اکسیدان بین بیماران مبتلا به اسکلروز مولتیپل

تحقیق درباره ارزیابی میزان سطوح سرمی مس و روی در بیماران مبتلا به گرفتگی

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره ارزیابی میزان سطوح سرمی مس و روی در بیماران مبتلا به گرفتگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

ارزیابی میزان سطوح سرمی مس و روی در بیماران مبتلا به گرفتگی

کرونر پایین رونده قدامی چپ(LAD)

علی صیدخانی نهال(1، دکتر بهرام یغمایی2 ، فرج اله ملکی3

1) کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، گروه بیوشیمی، آموزشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام

2) دکترای بیوشیمی بالینی، گروه بیوشیمی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

3) کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، گروه بیوشیمی، آموزشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام

تاریخ دریافت: تاریخ پذیرش:

واژه های کلیدی: آترواسکلروزیس، مس، روی، LADمقدمه

بیماریهای قلبی عروقی یکی از علت های اصلی ناخوشی ها و مرگ و میرها در دنیا هستند که چندین عامل در ایجاد آنها موثر است، به طوریکه هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی در بوجود آمدن آنها دخالت دارند(1). علی رغم فقدان اطلاعـــات دقیق مرگ و میر، شواهد کافی بر شیوع فزاینده بیماریهای عروق کرونر در ایران، مانند دیگر مناطق خاورمیانه دلالت دارد(2). آترواسکلروزیس نوعی بیماری پیش رونده است که با تجمع فیبرها و عناصر فیبری در سرخرگها مشخص می گردد(3).

یکی از رخدادهای اولیه در پاتوژنز آتـــرواسکلـــروزیس اکسیــــــداسیـــــــون LDL (Low Density Lipoprotin) است. اکسیداسیون منجر به تشکیل LDL تغییر شکل یافته که توسط رسپتور ماکروفاژهای رفتگر تشخیص و بلعیده می شوند. این موضوع باعث تشکیل سلولهای کف آلود انباشته از چربی می گردد که این سلولها در تشکیل ضایعات آترواسکروتیک نقش دارند(7-4).

پیشرفت آترواسکلروزیس به توازن بین تحریکات التهابی و ضد التهابی و نیز مکــــانیسم های دفاع آنتی اکسیدانی بستگی دارد(4،6). تحقیقات اپیدمیولوژیک برای بیماریهای قلبی عروقی چندین ریسک فاکتور را مشخص کرده اند. به طوریکه کاهش تعدادی از این ریسک فاکتورها ریسک ابتلا به بیماری را کاهش می دهد(1).

هر چند که فشار خون بالا، سیگار کشیدن و اختلالات لیپیدی، ریسک فاکتورهای اصلی برای بیماریهای آترواسکلروتیک عروق قلبی در نظر گرفته می شوند، اما آنها به تنهایی قادر به توجیه علت شیوع بالای این بیماریها نمی باشند. بنابراین، تحقیقات برای شناسایی دیگر ریسک فاکتورها الزامی است. مدت زمان زیادی است که مواد معدنی و عناصر کمیاب بعنوان ریسک فاکتورهای بالقوه برای بیماریهای قلبی-عروقی مورد تردید بوده اند(8). احتمال مداخله مس و روی در آترواسکلروزیس ایده ای بسیار قدیمی است(18،15).

تحقیقات زیادی ارتباط بین غلظت مس و روی سرم با بیماریهای قلبی-عروقی را در جمعیت های غربی نشان داده اند(9،10). اما در دیگر نژادها و یا در بیمارانی که تحت عمل آنژیوگرافی قرار می گیرند تحقیقات اندکی صورت گرفته است. امروزه عقیده بر این است که بین تغییرات میزان این عناصر و بیماری آترواسکلروزیس رابطه معنی داری وجود دارد بنابراین، به عنوان ریسک فاکتور احتمالی بیماریهای قلبی عروقی به صورت ویژه مورد توجه قرار دارند(11). و مطالعات در این ارتباط نتایج متناقض ارائه نموده اند. بعضی از پژوهشگران افزایش و تعدادی دیگر کاهش این عناصر را در ایجاد بیماریهای قلبی عروقی دخیل دانسته اند(13). تعدادی از محققین هم افزایش و هم کاهش مس و روی(12) و بعضی افزایش میزان روی(14) تعدادی دیگر از محققین افزایش مس و کاهش روی(15،16) و بعضی دیگر کاهش مس و طبیعی بودن روی(17) و بعضی از پژوهشگران کاهش میزان مس و افزایش میزان روی در غذا(18) و بالاخره بعضی دیگر کاهش مس و افزایش روی(19) را باعث ایجاد بیماری آترواسکلروزیس می دانند. به هر حال، ارتباط بین تغییرات این عناصر و بیماری آترواسکلروزیس هنوز مورد بحث است(20). بنابراین، این پژوهش به منظور ارزیابی ارتباط میزان مس و روی سرم با گرفتگی یکی از عــروق کــــرونر به نام LAD (Left Anterior Descending) در بیماران مبتلا به آترواسکلروز عروق کرونر در مقابل گروه کنترل انجام گردیده است.

مواد و روش ها

هــدف از این مطالعه بررسی تغییرات سطح سرمی مـــــس و روی در بیمـــاران مبتلا بـــــه CAD (Coronary Artery Disease) بوده است که دچار انسداد LAD از عروق کرونر قلب شده اند و مقایسه آنها با گروه شاهد مشابه از لحاظ متغیرها و بیماریهای زمینه ای و مداخله گر انجام شده است. روش اجرای این پژوهش به صورت موردی- شاهدی بوده که در زیرمجموعه مطالعات تحلیلی واقع می شود. نمونه هــــا (بیمار و کنترل) از میان افراد مشکوک به

CAD مراجعه کننده به بخش آنژیوگرافی بیمارستان شهید مدرس تهران جهت عمل آنژیوگرافی انتخاب شده اند.

برای این پژوهش اطلاعات از طریق تکمیل پرسش نامه و نیز جمع آوری خون وریدی افراد در حالت ناشتا(12 ساعت) در روز آنژیوگرافی و قبل از انجام عمل آنژیوگرافی بدست می آمد. در روزی که قرار بود افراد مورد عمل آنژیوگرافی قرار گیرند، در صورت رضایت کامل،‌ سوالات پرسش نامه به صورت رو در رو از آنان پرسیده می شد. در صورت مناسب بودن فرد برای تحقیق، براساس سوالات پرسش نامه از وی ده میلی لیتر خون وریدی در حالت ناشتا در لوله اسید واش شده درپوش دار گرفته می شد. پس از گذشت 60-30 دقیقه سرم های خون جدا و پس از یادداشت کد مخصوص بیمار بر روی آنها،‌ نمونه های سرم در فریزرC ˚70- گروه بیو شیمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران نگهداری می شدند. بعد از عمل، طبق نتایج آنژیوگرافی، اگر شخص دچار انسداد LAD و یا شاخه های فرعی آن بود در گروه بیمار، و اگر دچار انسداد عروق کرونر قلب نبود در گروه نرمال قرار می گرفت. در صورتی LAD به عنوان رگ مسدود در نظر گرفته می شد که انسداد آن یا شاخه های فرعی آن بیشتر از 50 درصد بود.

تعداد افراد مورد پژوهش در این مطالعه 247 فرد بودند که شامل 64 نفر گروه کنترل (27 زن و 37 مرد) با میانگین سنی 4/9±88/50 سال و 183 نفر گروه بیمـــار (59 زن و 124 مرد) با میــــانگین سنی 7/9± 66/57 سال می شد.

برای اندازه گیری عناصر کمیاب از دستگاه اسپکتروفتومتر جذب اتمی مدل CTA-2000 ساخت کشور انگلستان، که در آزمایشگاه تحقیقاتی گروه بیوشیمی موجود بود، استفاده گردید. برای این کار، بعد از رسم منحنی استاندارد مس و روی با استفاده از محلولهای CuSO4 5H2O و Zn(NO3)2 در اسید نیتریک 12% از شرکت Chem. Tech، ابتدا نمونه های سرمی و سرم کنترل ها برای اندازه گیری Cu و Zn به نسبت 1:4 با گلیسرول 5% رقیق می شدند(21). میزان مس و روی هر کدام از نمونه ها توسط دستگاه بین 40- 20 مرتبه اندازه گیری می گردید و میانگین آن روی مانیتور و چاپگر فرستاده می شد و در نهایت غلظت های حساب شده توسط دستگاه، در 4 ضرب می گردیدند. برای اطمینان از کنترل کیفی دستگاه و مواد شیمیایی صحت و دقت دستگاه در این اندازه گیری ها با استفاده از سرم کنترل های فوق محاسبه و ضریب تغییرات حاصل کمتر از 5% بود.جهت انجام کارهای آماری این پژوهش و هم چنین آزمونهای آماری Chi Square و ANOVA مربوط به آن از نرم افزار SPSS Ver 10.0 استفاده گردید. میزان 05/0p< به عنوان اختلاف معنادار در نظر گرفته شد.

یافته های پژوهش

میانگین و انحراف معیـــــار مس و روی سرم در گروه بیمار وگروه کنترل بررسی گردید. میانگین میزان مس سرم درگروه بیمــــار ppm 24/0±98/0 که نسبــــت به میـــانگین آن در گـــروه کنترل ppm 27/0±90/0 بالاتر و این تفاوت از لحــاظ آمـــاری معنـــی دار می باشد(05/0P<). این تفاوت حتی در زیرگروههای گروه بیمار و گروه کنترل نیز مشـــاهده می گردید، به طوری که در زنان بیمار میانگین مس سرم ppm 29/0± 06/1 نسبت به میانگین مس سرم در زنان گروه کنترل ppm30/0±98/0 بالاتر بود و این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار است(05/0P<)، و در مـــردان گروه بیمار میـــــانگین مس ســــرم ppm 21/0± 94/0 نسبت به مــردان گروه کنترل ppm 24/0±84/0 بالاتر بود که این تفاوت نیز از لحاظ آماری معنی دار می باشد(05/0P<). میانگین میزان روی سرم در گروه بیمار ppm22/0± 63/0 که نسبت به میانگین آن در گروه کنترل ppm20/0±65/0 کمتر بود، ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نیست(05/0<P). این تفاوت حتی در زیرگروهـهای گروه بیمار و گروه کنترل نیز مشاهده می گردید، به طوری که در زنان بیمار میانگین روی سرمppm 23/0±61/0 نسبت به میانگین روی سرم در زنان گروه کنترل ppm24/0±63/0 کـمتر بود و این تـفاوت از لـحاظ آمــــــاری معنـی دار نیست (05/0<P). در مــــردان بیمار میانگـین روی سـرم ppm 21/0±64/0 نسبت به مــــــردان گـــــروه کنترل ppm 17/0±66/0 کمتـــــر بــــود و این تفــــاوت نیز از لحــــــاظ آمــــاری معنــــی دار نمی باشد(05/0<P).

جدول 1. میانگین و انحراف معیار میزان مس و روی سرم در زنان و مردان گروه کنترل و گروه بیمار (ppm)

گروه کنترل

گروه بیمار

P Value

سن(سال)

9.4 ±50.88

9.7 ±57.66

تعداد افراد

زن

27

59

مرد

37

124

جمع

64

183

میانگین مس (ppm)

زن

0.30±0.98

0.29±1.06

P<0.05

مرد

0.24±0.84

0.21±0.94

P<0.05

جمع

0.27±0.90

0.24±0.98

P<0.05

میانگین روی (ppm)

زن

0.24±0.63

0.23±0.61

p>0.05

مرد

0.17±0.66

0.21±0.64

p>0.05

جمع

0.20±0.65

0.22±0.63

p>0.05

بحث و نتیجه گیری

نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که غلظت مس سرم در بیماران مبتلا به انسداد عروق کرونر قلب، نسبت به افرادی که دچار این بیماری نیستند، بالاتر است. این تفاوت حتی در زیرگروههای مربوط به گروه بیمار و گروه کنترل نیز قابل ملاحظه است. به طوریکه غلظت مس سرم در زنان بیمار نسبت به زنان گروه کنترل و همچنین غلظت مس سرم در مردان بیمار نسبت به مردان گروه کنترل بیشتر است. و این تفاوت ها از لحاظ آماری معنی دار هستند.

بعضی از مطالعات ارتباط مثبت بین غلظـــت مـــس ســــــرم و آترواسکــــلروزیس را بیـان کرده اند(10،22،23،24،25) که با نتایج مطالعه حاضر هم جهت می باشند. Salonen JT به همراه همکارانش در مطالعه ریسک فاکتورهای بیماری ایسکمیک قلب در شرق فنلاند، نشان داد که غلظت بالای مس سرم، ریسک ابتلا به سکته حاد قلبی را بیش از 5/3 برابر افزایش می هد(26). هم چنین مطالعه در مورد مردان آلمانی ارتباط بین مس بالای سرم و مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی عروقی را نشان داده است(25).

Jain و Mohan ، که روی تغییرات غلظت مس و روی سرم به دنبال سکته قلبی مطالعه کرده اند، نشان داده اندکه از 24 ساعت تا 7 روز بعد از سکته قلبی غلظت مس سرم افزایش می یابد و تقریبا روز چهاردهم به حد نرمال می رسد(27).

مس نوعی پیش اکسیداتیو (Prooxidative) است و تغییرات اکسیداتیو LDL - کلسترول را در محیط آزمایشگاه (in vitro) تحریک می کند(28) و ممکن است نوعی پیش اکسیداتیو در محیط های حیاتی (زنده) نیز باشد. بدین ترتیب، اثر آتروژنیک مس می تواند با افزایش اکسیداسیون LDL توضیح داده شود(1).

LDL اکسیده توسط ماکروفاژها در دیواره سرخرگها تشخیص داده شده و برداشت می گردد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ارزیابی میزان سطوح سرمی مس و روی در بیماران مبتلا به گرفتگی

دانلود تحقیق اثر الکلی Daucus carotas بر سطح سرمی انسولین و فاکتورهای عملکرد کلیوی در موشهای صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع I

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق اثر الکلی Daucus carotas بر سطح سرمی انسولین و فاکتورهای عملکرد کلیوی در موشهای صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع I دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اثر الکلی Daucus carotas بر سطح سرمی انسولین و فاکتورهای عملکرد کلیوی در موشهای صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع I


دانلود تحقیق اثر الکلی Daucus carotas بر سطح سرمی انسولین و فاکتورهای عملکرد کلیوی در موشهای صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع I

چکیده:
دیابت ملیتوس  یا دیابت شیرین یک اختلال متابولیک می باشد که در اثر کمبود ترشح انسولین (دیابت نوع I) و یا اختلال در عملکرد انسولین (دیابت نوع II) در بدن به وجود می آید. بررسی اثر بخشی داروهای گیاهی در درمان بیماری های مختلف از جمله دیابت از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، در این مطالعهDaucuse carota” " به دلیل وجود عوامل آنتی اکسیدان و خواص دارویی مورد توجه قرار گرفت و اثر عصاره متانولی دانه های هویج( seeds ِDaucus carota) بر سطح سرمی گلوکز، انسولین، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئینها، آنزیمهای عملکرد کبدی (AST,ALT,ALP) و فاکتورهای عملکرد کلیوی(اوره،اسیداوریک،کراتی نین) در موشهای صحرایی نر دیابتیک شده با استرپتوزوتوسین بررسی شد. جمعیت مورد مطالعه شامل 120 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با وزن gr250-200 بودند. دیابت نوع Ι با تزریق (,ip mg/kg70 )، القاء شد. 5 روز پس از تزریق، خونگیری از همه حیواناتی که در شرایط 12 ساعت بی غذایی شبانه به سر می بردند از سینوس کاورنوزای چشم به منظور تعیین سطح سرمی فاکتورهای ذکر شده در بالا انجام گرفت. ضمناً، نمونه خونی فوق بوسیله گلوکومتر به منظور تائید دیابتی شدن موش ها به کار رفت. حیواناتی که میزان گلوکز سرمی آنها بالای  mg/dl250 بود به عنوان دیابتیک درنظر گرفته شدند و به 15 گروه تقسیم شدند. به 9 گروه، عصاره الکلی دانه های هویج، با دوزهای mg/kg)100 ،200و300 )، به 3 گروه، آب مقطر (حلال عصاره) به میزانcc  5/. و به 3 گروه دیگر دوز g/kgµ600 گلابین کلامید روزانه به مدت 3،6 و 14 روز به طور جداگانه با گاواژ خورانده شد. در پایان هر دوره، در شرایط ناشتا خونگیری جهت اندازه گیری فاکتورهای مختلف سرم با کیتهای مربوط با روش اسپکتروفتومتری انجام شد. اندازه گیری انسولین سرم توسط کیت  مربوطه به روش  ELISA انجام شد. بعد از خونگیری، بلافاصله پانکراس حیوان خارج و در فرمالین 10% قرار گرفت و بعد از رنگ آمیزی به روشH&E  برای مطالعات بافت شناسی استفاده شد. نتایج نشان داد که عصاره در همه دوزها (mg/kg100و200و300)به مدت 6 روز و دوز g/kgµ600 گلایبن کلامید به مدت 6 و14 روز سبب کاهش سطح سرمی گلوکز شد ولی تنها دوز mg/kg 300 عصاره به مدت 6 روز و گلایبن کلامید به مدت 6و14 روز سبب افزایش سطح سرمی انسولین گردید. تجویز عصاره و گلایبن کلامید در این دوزها نسبت به حالت نرمال  تغییرات مشخصی را در سلولهای جزایر لانگرهانس و بخش آسینی پانکراس نشان نمی دهد. دوزهای (mg/kg100و200و300 (به مدت 3و6 و14روز و گلایبن کلامید سبب کاهش سطح سرمی تری گلیسرید و کلسترول شد. دوز(mg/kg 300( عصاره به مدت 3 روز سبب کاهش سطح سرمی اوره شد و به مدت 14 روز کراتی نین را کاهش داد .گلایبن کلامید 3و14 روز اوره، اسیداوریک و کراتی نین را کاهش داد. دوزهای (mg/kg100و 200و 300) عصاره به مدت 3و6 روز سطح سرمی AST و ALP را کاهش داد ولی  گلایبن کلامید بر فاکتورهای عملکرد کبدی اثری نداشت. دوز(mg/kg200) 3و6 روز سبب کاهش سطح سرمی LDL گردید و دوز mg/kg)100و200و300 (14و6 روزه نیز سبب کاهش VLDL گردید . دوزmg/kg 300 به مدت 14روز سطح سرمی HDL را افزایش داد و گلایبن کلامید نیز سطح سرمی VLDL و LDL را کاهش و HDL را افزایش داد.
به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که تجویز عصاره دانه های هویج )ِِD. carota) در دوز 300 به مدت 6 روز در کاهش قند خون و افزایش ترشح انسولین بیشتر از اثر تجویز گلایبن کلامید در این مدت می باشد. ضمناً، تجویز این عصاره نه تنها عوارض جانبی نامطلوب کبدی و کلیوی نداشت بلکه تا حدودی سبب بهبود عملکرد کبد و کلیه و کاهش سطح سرمی چربی ها (کلسترول،تری گلیسرید)  نیز گردید و نسبت به گلایبن کلامید حتی مؤثرتر بود.





فهرست
 پیشگفتار                                
اهداف و فرضیات  
 فصل اول :کلیات و مروری بر مطالعات گذشته    2
1-1- ساختمان و عملکرد پانکراس     2
1- 2- انسولین    2
1 -3-اثر گلوکز روی نسخه برداری-ترجمه و رهایش انسولین    3
1 -3-اثر گلوکز روی نسخه برداری-ترجمه و رهایش انسولین    3
1-4- نقش های فیزیولوژیک انسولین........................
1-4-1- اثر انسولین بر متابولیسم کربوهیدرات............
 
1-4-2- اثر انسولین بر متابولیسم چربی    10
الف) شیلومیکرونها........................................
VLDL
 LDL
HDL
1-4-3- اثر انسولین بر متابولیسم پروتئین    11
1-4-4-اثرات دیگرانسولین    11
1- 5- گیرنده های گلوکز در غشاء    11
1- 6- دیابت ملیتوس یا دیابت شیرین    13
1- 6-1- دیابت ملیتوس نوعI    14
1- 6-2- دیابت ملیتوس نوعII    15
1- 7- علائم دیابت شیرین    15
1- 8- عوارض دیابت    16
1- 9- بیماری دیابت و اختلال در متابولیسم چربی    18
1-10-دیابت وآنزیمهای کبدی  24
1-11- دیابت وعملکرد کلیه      25
1-12-   Streptozocin (STZ)
1-13- داروهای شیمیایی و درمان دیابت ملیتوس    28
1-14- داروهای گیاهی و درمان دیابت
1-15- گیاه Daucus Carota و دیابت ملیتوی    29
فصل دوم: وسایل، مواد و روشها
2-1- وسایل    31
2-2- مواد    33
2-3- جامعه مورد مطالعه    33
2-4- گروههای مورد مطالعه    33
2-5- روش تهیه عصاره دانه هویج    34
2-6- روش القاء دیابت    34
2-7- روش اندازه گیری فاکتورهای بیوشیمیایی سرم    37
2-8- روش انجام مطالعات بافت شناسی
2-9- روش تجزیه و تحلیل داده ها    37
منابع
            


                                                             
فهرست شکل ها
شکل1-1- نقش SNRNAs در انتفال وزیکولها
شکل1-2- مکانیسم رهایش انسولین در سلولهای بتا    13
شکل1-3- ناقل گلوکز در غشاء سلولهای پستانداران    13
شکل 3-1- مشاهدات برش های پانکراس  با بزرگنمایی 40 (,b,a   (c در موشهای نرما ل، با بزرگنمایی 100 (d) در موشهای دیابتی ، با بزرگنمایی 40 (e,f)آپوپتوز و کاریورکسی در موشهای دیابتی.................................................
شکل 3-2- مشاهدات برش های پانکراس با بزرگنمایی 40 )   h ,g)در موشهای تیمار شده با دوز mg/kg 100 به مدت 6 روز ، با بزرگنمایی 40  j,i)) در تیمار با دوز mg/kg 200 به مدت 6 روز ، با بزرگنمایی 40 ( k,l) در تیمار با دوز  mg/kg 300 به مدت 6 روز .............................................................
شکل3-3- مشاهدات برش های پانکراس  با بزرگنمایی 40 (   (m,n تیمار با گلایبن کلامید به مدت 6 رو ز،  با بزرگنمایی 40(o,p,) تیمار با گلایبن کلامید به مدت  14 روز........................




فهرست جداول
 جدول 1-1 -داروهای شیمیایی برای درمان دیابت ملیتوس.....
 جدول 3- 1- تغییرات هیستوپاتولوژی جزء آسینار پانکراس در گروههای مختلف نرمال، دیابتی و در یافت کننده دوزهای مؤثر عصاره بر سطح سرمی گلوکز.................................
جدول 3- 2- تغییرات هیستوپاتولوژی جزایر پانکراس در گروههای مختلف نرمال، دیابتی و دریافت کننده دوزهای مؤثر عصاره سطح سرمی گلوکز..............................................

 

شامل 161 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اثر الکلی Daucus carotas بر سطح سرمی انسولین و فاکتورهای عملکرد کلیوی در موشهای صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع I

مقاله غلظت سرمی وسپین در چاقی و بیماری‌های متابولیک

اختصاصی از فایلکو مقاله غلظت سرمی وسپین در چاقی و بیماری‌های متابولیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله غلظت سرمی وسپین در چاقی و بیماری‌های متابولیک


مقاله غلظت سرمی وسپین در چاقی و بیماری‌های متابولیک
دانلود مقاله ژورنالی غلظت سرمی وسپین در چاقی و بیماری‌های متابولیک
(متن ترجمه به فارسی)
این فایل در قالب Word قابل ویرایش، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی می باشد
 
قالب: Word
 
تعداد صفحات: 12

توضیحات:

مقدمه
بافت چربی یک اندام فعال ترشحی است که تعدادی از مولکول‌های زیست فعال را که آدیپوکینز نام دارند تولید می‌کند. آدیپوکینز در مراحل متابولیسمی متعددی شرکت دارد که شامل تنظیم و کنترل اشتها، حساسیت به انسولین، ترشح انسولین و مصرف انرژی، عملکرد قلبی عروقی و التهاب می‌شود. چربی‌ها و اختلال در عملکرد بافت چربی مربوط به نقص اولیه در ایجاد چاقی مؤثر است و این چاقی باعث بروز مشکلات فراوانی از جمله افزایش ریسک مقاومت به انسولین، دیابت نوع دوم، کبد چرب، فشار خون بالا و چربی خون، تصلب شرایین و زوال عقل و بیماری راه هوایی و برخی از سرطان‌ها می‌گردد. با توسعه­ی التهاب بافت چربی، سیگنال‌های بافت چربی دچار اختلال شده و به سمت یک بیش - التهاب، آتروژنیک و الگوی دیابتوژنیک و افزایش آدیپوکینز پیش می‌روند. التهاب که باعث ایجاد پیشرفت در مراحل چاقی می‌شود ممکن است مقاومت به انسولین را افزایش دهد که در اندام‌هایی نظیر کبد، ماهیچه و دیگر اندام‌ها روی می‌دهد.

دانلود با لینک مستقیم


مقاله غلظت سرمی وسپین در چاقی و بیماری‌های متابولیک