فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

عسر و حرج در طلاق به درخواست زوجه

اختصاصی از فایلکو عسر و حرج در طلاق به درخواست زوجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عسر و حرج در طلاق به درخواست زوجه


عسر و حرج در طلاق به درخواست زوجه

عسر و حرج در طلاق به درخواست زوجه

 

یکى از قواعد مهم و کثیر الاستعمال در فقه و قانون اسلامى «قاعده نفى عسر و حرج» است. تمسک فقها به این قاعده، در ابواب گوناگون و مسائل متنوع فقه، دلیل بر اهمیت و فواید فراوان آن است. در بسیارى از مسائل حکومتى و اجتماعى و پاره‏اى از معضلات و مشکلات نوپیداى فقهى نیز، چنان‏که در بخش نخست کتاب اشاره نمودیم مى‏توان این قاعده را راه‏گشا و مؤثر دانست.

نکته دیگرى که اهمیت بحث از این قاعده را روشن‏تر مى‏کند این است که برخى على‏رغم ادله محکم و متقن این قاعده و استفاده فراوان فقها از آن، مفاد آن را مجمل دانسته، و با محدود ساختن حجیت آن به موارد تکلیف ما لایطاق، عملاً حجیت آن را مورد انکار قرار داده‏اند، غافل از این‏که در چنین مواردى، خود عقل به‏طور مستقل به نفى تکلیف، حکم مى‏کند و دیگر حاجت به تأسیس این قاعده امتنانى از سوى شارع نیست. در این زمینه مى‏توان از مرحوم شیخ حر عاملى نام برد که به سبب نیافتن پاسخى مناسب براى اشکالى که به زودى به طرح و حل آن خواهیم پرداخت، گفته‏است:

نفى الحرج مجمل لا یمکن الجزم به فیما عدا التکلیف بما لا یطاق، و الا لزم رفع جمیع التکالیف؛(1)

نفى حرج، مجمل است، و در غیر از تکلیف به ما لایطاق نمى‏توان به آن جزم پیدا کرد و گرنه رفع همه تکالیف، لازم مى‏آید.

آن‏چه پیش از ورود در مباحث مربوط به این قاعده ضرور نمى‏نماید، تنقیح محل بحث است.

یکى از فقها و محققان معاصر، با بیان اقسام عسر و حرج، به تنقیح محل بحث پرداخته که چکیده‏اى از توضیح ایشان در زیر مى‏آید:

عسر و حرج در کارها، داراى چهار قسم است:

1 - عسر و حرج به اندازه‏اى که مکلف طاقت تحمل آن را نداشته‏باشد؛

2 - عسر و حرجى که از مقدار فوق کم‏تر است، ولى با این وجود تحمل نمودن آن موجب اختلال نظام مى‏شود؛

3 - حرجى که به هیچ یک از این دو پایه نرسد، ولى به حدى باشد که مستلزم ضرر جانى یا مالى یا آبرویى شود؛

4 - حرجى که تحمل آن فوق طاقت و مستلزم اختلال نظام و ضرر نباشد، بلکه در تحمل آن، تنها مشقت و تنگنا باشد.

در این‏که قسم نخست از محل بحث بیرون است، هیچ شبهه و تردیدى نیست. جاى بحث از آن، کتب کلامى و برخى از کتب اصولى است که در آن‏ها جواز و استحاله «تکلیف به ما لا یطاق» را مورد بررسى قرار داده‏اند. البته تمام کسانى که در این زمینه، بحث نموده‏اند، بر این نکته اتفاق نظر دارند که چنین تکالیفى در شریعت، وجود خارجى ندارد.

قسم دوم نیز مانند قسم نخست، از محل بحث بیرون است؛ زیرا کلمات و عبارات‏ علما، از این قسم، انصراف دارد، و دلیل آن هم این است که قبح تکالیفى که موجب اختلال نظام مى‏شود، آن چنان روشن و ظاهر است که حاجت به استدلال ندارد؛ زیرا بدیهى است که مقصود شارع مقدس از تشریع نمودن احکام، ابطال نظام‏جامعه و تعطیل نمودن زندگى افراد آن نیست، بلکه غرض نهایى او از تشریع بسیارى از تکالیف، تنها حفظ این نظام به بهترین وجه است. با این حساب چگونه‏مى‏توان پذیرفت شارع مردم را به امورى تکلیف نماید که موجب اختلال نظام شود؟!

در مورد قسم سوم نیز باید گفت این قسم، داخل در تحت قاعده لاضرر است و از مجارى ویژه قاعده نفى حرج به حساب نمى‏آید، گرچه مى‏توان در بسیارى از موارد ضرر، به هر دو قاعده، استدلال نمود. از آن‏چه گفتیم روشن مى‏شود که محل بحث در قاعده نفى حرج، تنها قسم چهارم از اقسام عسر و حرج است.(2)

دلیل‏هاى قاعده

پیش از بحث درباره مفاد این قاعده و دیگر مباحث مربوط به آن نگاه گذرا به ادله و مدارک این قاعده، ضرورى است؛ چرا که همه آن مباحث، مترتب بر این ادله، یا به نحوى با آن‏ها در پیوند هستند. مخصوصاً با توجه به این‏که برخى اساساً وجود مدرکى صحیح براى این قاعده را انکار نموده‏اند.(3)

الف - آیات

نوع فایل: word

سایز:33.6 KB 

تعداد صفحه:35


دانلود با لینک مستقیم


عسر و حرج در طلاق به درخواست زوجه

تحقیق و بررسی در مورد زوج و زوجه

اختصاصی از فایلکو تحقیق و بررسی در مورد زوج و زوجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

* ارث

ارث در اصطلاح عبارت است از :انتقال قهری حقوق و دارایی متوفی به ورثه وی .

منظور از حق ، تمام آن چیزهایی است که قابلیت نقل و انتقال داشته باشد خواه حقوق مالی باشد مثل حق فسخ یا غیر مالی مثل حق قصاص .

* ترکه :

عبارت است از کلیه اموال و حقوق مالی مورث که پس از وضع دیون و تعهدات و وصایای او به وراث منتقل می گردد .

آنچه که موجب تحقق ارث است، مرگ می باشد که به دو صورت قابل تصور است:

1) موت حقیقی : خارج شدن روح از بدن

2) موت فرضی : شخصی است که مدت ها غائب است و خبری نمی باشد .شخصیت چنین فردی از نظر حقوقی متزلزل است به منظور ختم این اوضاع او را در حکم شخص مرده تلقی می کنند و احکام ارث بر او مترتب می شود و ارثش تقسیم می شود .

* تأسیس ارث در اسلام

در میان رومانیون ، ایرانیان و اعراب زمان پیامبر ، ارث تابع زور و قدرتمند ی بود. زن و فرزندان ارث نمی بردند . و قوانین ، ضابطه خاصی نداشتند . حتی در زمان جاهلیت اگر مردی فوت می کرد . زن او را به ارث می بردند .اسلام ارث را تأسیس کرد و قوانین ظالمانه را از بین برد واسلام این مسئله را در آیه 18 سوره نساء منسوخ کرد و حتی زنان و کودکان را در آیه 7 سوره نساء مشمول ارث کرد .

* طبقات ارث

منظور از طبقه ، کسانی هستند که باعث می شوند که طبقه دیگر ارث نبرد . هر کسی که به متوفی نزدیکتر است طبقه جلوتر است . طبقاتی که ناشی از ارث هستند سه طبقه هستند: یک طبقه ناشی از سبب است که زوجیت است در هر طبقه اصناف مختلفی واقع می شوند و هر کدام سهام خاصی دارند .

در طبقات ارث ، هر طبقه ای مانع ارث بردن طبقه دیگر می شود ، با این قید که طبقات اول، دوم و سوم که نسبی هستند هرگز نمی توانند مانع و حاجب زوج و زوجه بشوند .

طبقات ارث عبارتند از :

1) فرزندان و پدر و مادر : اگر کسی فوت کند و پدر و مادرش زنده باشند و نوه اش هم زنده باشد به نوه اش هم ارث می رسد . اما زمانی که یک فردی فوت کند و یک فرزند و یک نوه دارد که این نوه از فرزند فوت شده اش باشد به این نوه ارث نمی رسد . ارث به نوه و نتیجه زمانی می رسد که اصناف بالایی نباشند .

2) برادران و خواهران و اجدات و جدات

3) خالات و عمات ، خاله ،عمه، عمو و دائی و فرزندان آنها

4) طبقه سببی است : زوج و زوجه . این طبقه در عرض سه طبقه دیگر است .

* وعده به ارث

وعده به ارث ، موجب ارث برده نم شود زیرا موجب ضرر دیگران می شود و نمی تواند از حق دیگران بدهد و به کسی وعده دهد .

ارث کسی که هیچ وارثی ندارد به امام و به حاکم اسلامی می رسد و جزء بیت المال محسوب می شود .

در صورتی که فردی فوت کند .و هیچ مالی ندارد ، نمی توانند بدهیهای او را از ورثه بگیرند .

 ممکن است فردی موجبات متعدد برای ارث داشته باشد مثلاً در عین حالی که همسرش است پسر خاله او هم باشد اگر کسی دو موجب ارث داشته باشد بابت هر دو ارث می برد و ایندو در هم تداخل نمی کنند .

* ارث زن

الف ) نصیب زن از ارث بعنوان همسر دو سهم است :

1) سهم اعلی که است در صورتی که از همسر متوفای او هیچ فرزندی باقی نمانده باشد .

2) سهم ادنی که است اگر فرزند داشته باشد سهم ادنی به او می رسد .

ب ) نصیب زن از ارث بعنوان فرزند ، تمام ارث خواهد بود به شرط اینکه در طبقه ای که وجود دارد افراد دیگری نباشند . اگر چند دختر باشند بین آنها به مساوات تقسیم می شود . ولی اگر چند دختر و چند پسر باشند نصیب پسرها دو برابر نصیب دخترها خواهد بود .

ج) نصیب زن از ارث بعنوان مادر : اگر برای متوفی کسی جز مادر نمانده باشد تمام ارث از آن مادر است و اگر پدر و مادر باشند هر کدام خواهند برد .

د) نصیب زن از ارث بعنوان خواهر : اگر فقط یک خواهراز متوفی مانده باشد همه اموال از آن اوست .

* ارث مرد

الف) نصیب مرد از ارث بعنوان شوهر دارای دو سهم است 1 ) سهم اعلی که اموال زن است و در صورتی است که هیچ فرزندی از همسر متوفی نمانده باشد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زوج و زوجه

دانلود مقاله نفقه زوجه

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله نفقه زوجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نفقه زوجه


دانلود مقاله نفقه زوجه

1ـ مفهوم نفقه زوجه

واژه نفقه مثل هر واژه دیگری از فقه وارد اصطلاحات حقوقی شده است، از دو جنبه قابل بررسی است: هم از نظر علم لغت و هم از نظر معنای اصطلاحی آن.

الف‌ـ تعریف لغوی نفقه:

دانشمندان علم لفت ، برای واژة نفقه ریشه های متفاوتی ذکر کرده اند.

1ـ ریشة  معنای نفقه را معمولاً از دو چیز می دانند: یکی خروج، رفتن و معلاک شدن و دیگری شیوع و رواج پیدا کردن.

2ـ برخی دیگر از دانشمندان، نفقهرا به معنای بذل و بخشش گرفته اند.

اما به نظر می رسد دو تعریف اخیر، معنای لغوی نفقه نباشد، بلکه معنای اصطلاحی آن است. به هر حال نفقه ای که محل بحث است، از ریشة خروج ـ رفتن ـ خرج کردن و معلاک شدن است.

در فارسی نیز برای نفقه دو معنا ذکر شده است: 1ـ آن چه اتفاق و بخشش می کند.2ـ آن چه صرف هزینة عیال و اولاد کند، هزینه زندگی زن و فرزندان، روزی و مایحتاج معاش.

ب ـ تعریف اصطلاحی نفقه:

فقهای امامیه معمولاً نفقه زوجه را به معنای‌( غذا ـ لباس ـ مسکن . …) گرفته اند.

می توان از عبارت آنان برداشت کرد که نیازمندیهای زن، که از دیدگان آنان محصور است، نفقه نامیده می شود. البته عدة معدودی نیز نفقه را به معنای خوراک زن گرفته ودر مقابل لباس و مسکن قرار داده اند.[1]

قانون مدنی ایران نیز در ماده 1107 به پیروی از نظریات مشهود فقها، نفقه را شامل مجموع نیازمندی های فوق دانسته ولباس ومسکنن را جزو نفقه بر شمرده است نه جدای از آن:

نفقه عبارت  است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد، و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطة مرض یا نقض اعضاء همچنین در مادة1204 دربارة نفقة اقارب می گوید:

نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت و …

حقوقهدانان ما نیز به پیروی از نظریة فوق، نفقه را شامل همة هزینه های فوق دانسته اند.

تعریف پیشنهادی:

اگر بخواهیم تعریفی اجمالی از نفقه ارائه بدهیم می توانیم بگوییم:

نفقه زوجه عبارت است از نیازمندیهای زندگی زوجه، که مرد قانوناً موظف به پرداخت آن است. مانند: خوراک و پوشاک و مسکن.

در  تعریف فوق، سخن از نیاز مندی هایی به میان آمده است که شوهر قانوناً موظف به تهیة آنها است. بنابراین،آن چه از نظر اخلاقی بر عهدة مرد است، نفقه نامیده نمی شود، بلکه در حد یک وظیفة اخلاقی مطرح است که حقوق در آن دخالتی نمی کند و خوراک و پوشاک و مسکن به عنوان نمونه مطرح شده اند. پس:

اولاً، نفقه به معنای خوراک نیست تا به گمان بعضی، پوشاک و مسکن در کنار آن قرار بگیرند، بلکه فردی از افراد آن محسوب می شوند.

ثانیاً: خوراک و پوشاک و مسکنؤ موضوعات انحصاری نفقه نیستند، بلکه نمونه های مشهور و بارز آن هستند که مورد اتفاق همة فقها و حقوقدانان می باشند.

2ـ تاریخچة نفقة زوجه:

مطالعه تاریخچة نفقة زوجه، بدون بررسی سابقة حقوق زن ممکن نیست، خواه ناخواه برای آشنا شدن با حقوق زن، باید موقعیت وی را از عهد کهن و در جوامع مختلف بشناسیم تا با در نظر گرفتن جایگاه تاریخی او ببینیم ازچه حقوقی بر خوردار بوده است و در مرحلة بعد باید موقعیت زن را در مکاتب مهم شناخت تا وضعیت حقوقی او در این مکاتب، روشن گردد.

اـ ایران باستان:

اقتصاد در زندگی ماقبل تاریخ، بر مبنای نظام مادرشاهی استوار بوده است و زنان از موقعت ویژه ای برخودار بوده اند، به طوری که الهه ها و رب النوع های مختلف به شکل موجود برتر، یعنی به صورت زن، به تصویر کشیده می شده اند.

پایان دوران ما قبل تاریخ و مرحلة انتقال، دورة هم  سانی و وحدت زوج با زوجه شناخته شده است. در نتیجة این تحول، برتری زن بر مرد، پایان پذیرفته است، اما بعد در دوران تاریخ مدون، سرنوشت زن تغییر معکوسی یافته است.

پیش از امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت. هر چند تحت سرپرستی و قیومت رئیس خانواده بود، ولی از نظر انفاق هیچ حقی بر شوهر نداشت.

یکی از اصول اساسی زندگی زناشویی، اصل تعدد زوجات بوده است. بر اساس این اصل هر زن حق ویژه ای داشت. شوهر مکلف بود مادام العمر زن ممتاز خود را نفقه دهد و نگهداری کند و حتی اگر دختری بر اثر ارتباط نامشروع فرزندی می زایید، به شرط آن که ارتباط نامشروع را قطع کند، نفقه این فرزندان نامشروع نیز بر عهدة پدرش بود. مرد می بایست زن اصلی خویش را مادام العمر نفقه می داد، ولی نفقه زنان دیگر وظیفه ای اخلاقی به شمار می رفت. اما در عین حال مرد می توانست زن خویشت را به مرد دیگری کرایه بدهد.

یعضی نیز راه میانه ای رفته و حق تملک و دیگر حقوق مالی را در دورة ساسانی، برای زنانا منتفی دانسته اند، اما معتقدند که به صورت استثنائی زن می توانست در معاملات شرکت کند و ارث ببرد.[2]

مبانی فقهی و حقوقی نفقة زوجه:

بررسی فقهی:

فقهای امامیه برای وجوب نفقة زوجه، سه دلیل ذکر کرده اند:

آیات ـ روایات ـ اجماع

الف ـ آیات

بعضی از آیات قران، صراحتاً دلالت بر وجوب نفقه داردو برخی دیگر به کمک روایات و تفاسیر بر این مطلب دلالت می کند. در ذیل،آیات که دلالتشان واضح تر است، آورده می شود:

1ـ (... فَاِمساکُ بمعروفٍ اَو تسریحٌ بِاحسانٍ ...)[3]

در آیه فوق، خداوند دو راه حل رابرای مردان پیشنهاد می کند: یا زنان را به نیکی نگاه دارند و یا به خوشی آنان را رها کنند. نگاه داشتن به نیکی، مستلزم پرداختن هزینه های زندگی آنان است و رها کردن به خوشی نیز مستلزم حمایت مادی از آنان در مواردی خاص است.

2ـ (... لاتُخرجُوهُنَّ مِنْ بُیوتهِنََّ و لا یَخرُجْنَ...)[4]

مردان امر شده اند که زنان مطلقة ؟؟؟؟؟ را از خانه هاشان در زمان عده، بیرون نکرده و متقابلاَ زنان نیز مأمور شده اند که در زمان مذکور، از خانه های مسکونی قبلی شان برون نروند. آیة فوق دلالت بر الزام مردان بر تهیه مسکن همسرانشان در عدة ؟؟؟؟؟ می کند.مسلماً و به طریق اولی آنان در زمان زندگی زناشویینیز مستحق مسکن هستند.

ب ـ روایات

روایات بسیاری بر وجوب نفقه زوجه دلالت می کند که برای رعایت اختصار ما به ذکر چند روایت اکتفا می کنیم:

1ـ امام صادق (ع) می فرمایند:

زنی خدمت پیامبر آمد و از حق زوج بر زوجه سئوال کرد و پاسخش را شنید. سپس از حق زوجه بر زوج پرسید. پیامبر(ص)  فرمود:

«تکسیوها من العری و یُطعمِهُا من الجوع و اذا أّذْنَب غَفَرلها» حق زنی بر همسرش آن است که او را از برهنگی پوشانده و از گرسنگس اطعام داده و به هنگامی که مرتکب گناهی می شود او را ببخشد.[5]

ج‌ـ اجماع

اصل وجوب نفقه، مسأله اجماعی است که همة فقها بر آن اتفاق نظر دارند. علاوه بر فقهای امامیه، فقهای عامه نیز اصل وجوب نفقه را پذیرفته اند. و هیچ نظر مخالفی در این باره مشاهده نشده است.

د ـ عقل

از نظر عقلی، استدلال شده است که چون زوجه به سبب نکاح، برای شوهر محبوس می شود واز بیرون رفتن از منزل و همچنین از ؟؟؟؟؟ و تحصیل در آمد، محروم می گردد، لذا شوهر باید نفقة وی را تأمین کند.

استدلال فوق، ظاهراً منطقی به نظر می رسد. اما شامل همة موارد نمی شود. مثلاً اگر زوجه ای سرمایة هنگفتی همراه خویش به منزل شوهر بیاورد، نیازی به تحصیل در آمد ندارد. ولی نفقه او هم چنان واجب است و یا در صورتی که بدون اجازة شوهر، برای کار واجبی مجبور به خروج از منزل شود، مسأله محل بحث و تأمل است.

ق ـ قیاس

در فقه قاعده ای داریم به نام ( مَن لِحَقِّ غَیره فَنَفَقَتُه واجبهٌ عَلَیهِ.) یعنی کسی که به خاطر حق گویی دیگری محبوس شود، نَفقه اش بر عهده اوست مانند قاضی، والی.

از نظر شرعی نیز حقوق آنان باید از بیت المال مسلمین پرداخت شود. زیرا خویش را وقف خدمتبرای مسلمانان کرده اند.

زوجه نیز به اینان قیاس می شود. وی خویشتن را وقف خدمت برای زوج می کند . لذا هزینه های زندگی وی بر عهدة شوهر است.[6]

دلیل فوق، هر چند از نظر منطقی صحیح است اما از نظر خود دلیل قیاس، ضعیف است و قیاس از زمرة دلایل، خارج شود. علاوه بر آن که با توجه به  دیگر ادلة محکمی که ذکر شد نیازی به این دلیل احساس نمی شود.

بررسی حقوقی

الف ـ نظریه حقوق دانان جدید ایران

تأمین بودجة کانون خانواده، بر عهدة مرد است. با این که بودجة زندگی زن، جزء بودجة خانواده و بر عهدة مرد است. مرد حق هیچ گ[7]ونه سلطة اقتصادی و حق استثمار زن را ندارد، در این باره مسائل زیر قابل توجه است.[8]

1ـ مسئولیت و رنج و زحمات طاقت فرسای تولید نسل، از لحاظ طبیعت، به عهدة زن گذاشته شده است و این از نیروی بدنی زن کاسته و توانایی او را در کسب و کار کاهش می دهد.

2ـ زن و مرد از لحاظ نیروی کار، مشابه و مساوی آفریده نشده اند. عموماً تواناییهای مرد برای کارهای اقتصادی و تولیدی، به خصوص کارهای طاقت فرسای بدنی بیش تر است.

3ـ بعضی از حقوقدانان[9] ما به مادة 1104 ق. م استناد کرده و پرداخت نفقه را از موجبات ؟؟؟؟ مبانی خانواده دانسته و معتقدند که « زوج در این جا نباید فکر کند که به زوجه احسان می کند، بلکه این کار از لوازم تأسیس و صیانت خانواده است. سپس ترک انفاق، یک صفت پست حیوانی به شمار می آید، آن هم نه هر حیوان، بلکه آن دسته از حیوانات که مفهوم خانواده در قلمرو زندگی آنان به چشم نمی خورد مانند سک.

 ب ـ  نظریه دانشمندان عامه

حقوقدانان و فقهای عامه، نفقه را « جزاء الاقتباس» می دانند. یعنی چون شوهر زوجه را در چارچوب زندگی خانوادگی قرار داده و زن بدون اجازة او حق کار و کسب و حتی حق بیرون رفتن از منزل را ندارد، در مقابل شوهر موظف به رفع نیازهای اوست.

ماهیت حقوقی نفقة زوجه

آیا زوجه آن چه را مرد به عنوان نفقه به وی می دهد مالک می شود؟ به بیان دیگر مرد نفقه را به زوجه تملیک می کند یا امتاع؟

اگر تملیک کند، زن حق هر گونه استفاده مالکانه را از آن دارد. یعنی می تواند آن را بفروشد، قرض بدهد، ببخشد و … و اگر استفاده نابجا کند یا بر اثر افراط و تفریط، آن را تباه سازد در برابر شوهرش مسئولیتی متوجه وی نیست.

اما اگر مرد نفقه را به همسرش امتاع کند، یعنی فقط به وی حق استفاده از آن اشیاء داده شود و از تصرفات مالکانه در آن محروم باشد، در صورت استفادة نادرست وافراط و تفریط، در برابر شوهرش مسئول خواهد بود.

اموالی که انتفاع از آن موجب نابود شدن آن هاست

خوردنی ها و نوشیدنی ها و اشیایی از قبل عطر و صابون، مصرف کردن آن ها موجب تلف شدن عین آنهاست. وقتی شوهر، این قبیل اشیا را به زن می دهد در حقیقت آن را تملیک کرده و زن حق هر گونه تصرفی در آن ها را دارد.

زوجه هر روز مالک نفقة همان روز می شود مشروط به این که شرایط وجوب نفقه تا پایان روز. ادامه داشته باشد. اگر مرد نفقه روزانة زن را هر روز صبح به وی بپردازد. وی در طی روز به علتی وجوب نفقه از مرد ساقط شود، مانند این که زن ناشزه شود، زوجه نسبت به مدتی که مستحق نفقه بوده است ملک نفقه می شود ولی بقیه را باید مسترد کند. همچنین اگر مثلاً مرد نفقه را اول هفته، برای مدت یک هفته به همسرش بپردازد ولی در وسط هفته، زن ناشزه شود، زوجه مالک نیمی از نفقه شده و نیمة دیگر را باید به شوهر باز گرداند. دلیل ماک شدن زن نسبت به اموال فوق این است که:

اولاً انتفاع این ها جدای از مالکیتشان نیست. زیرا امتناع از این گونه امولا موجب تلف شدنشان است. به همین علت، هنگامی که مرد نفقه زوجه را می پردازد ظاهراً قصد تملیک دارد و همین ظهور عرض کافی است تا زن را مالک نفقه بدانم.

ثانیاً: تعبیر به «انفِقوا» و مانند آن، که در آیات و روایات، مرد را امر به پرداخت نفقه به زوجه می کند. ظهور در تملیک دارد. سپس از این جا نیز اموال فوق از مالکیت مرد خارج شده و به مالکیت زن در می آید مگر در موارد خاصی که به واسطة دلیل استثناء شده باشد. فقهای امامیه در این مورد اتفاق نظر دارند و زن را مالک این قسم اشیاء می دانند. حقوقدانان ما نیز بالاتفاق نظریة فوق را پذیرفته اند.

شامل 32 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نفقه زوجه

پروژه بررسی نفقه زوجه و افراد واجب النفقه در حقوق انگلستان. doc

اختصاصی از فایلکو پروژه بررسی نفقه زوجه و افراد واجب النفقه در حقوق انگلستان. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی نفقه زوجه و افراد واجب النفقه در حقوق انگلستان. doc


پروژه بررسی نفقه زوجه و افراد واجب النفقه در حقوق انگلستان. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 20 صفحه

 

مقدمه:

خانواده ‌کوچکترین نهاد و گروه و زیر بنا و اساس تشکیل‌دهنده جامعه است. مسلم است که هیچ گروهی بدون وجود وظایف و حقوق قابل تصور نیست و برای منضبط نمودن هر رابطه، هنجارها و قواعدی لازم است تا از تشتت وازهم‌گسیختگی جلوگیری کند و در سوق گروه به سوی اهداف وجودی آن موثر گردد.

یکی از روابط موجود میان نهاد خانواده در بعد مالی، نفقه است. توجه به حق انفاق نه تنها در قوانین اسلام و حقوق ایران دیده می‌شود، بلکه در حقوق سایر کشورها نیز کم و بیش چنین مقرراتی وجود دارد. در این مقاله قصد داریم قوانین و مقرراتی را که در باب نفقه و انفاق در حقوق انگلستان به تصویب رسیده است، بررسی کنیم. این مقاله از دو بخش تشکیل شده است: در بخش اول به چگونگی الزام زوجین به انفاق و روابط مالی آنها با یکدیگر و در بخش دوم به بررسی نفقه کودک پرداخته و در هر بخش به ضمانتهای اجرایی موجود در جهت استحکام و اجرای این قواعد مالی نیز اشاره کرده‌ایم.

مقررات مربوط به نفقه در حقوق انگلستان تفاوت زیادی با این مقررات درحقوق موضوعه ایران دارد و این تفاوت بویژه در مورد نفقه زوجه به نحو چشمگیری پدیدار گشته است. دراین فصل ابتدا به موضوع نفقه زوجه در حقوق انگلستان پرداخته و پس از آن نفقه اقارب را در مقررات این کشور بررسی خواهیم کرد.

 

فهرست مطالب:

مقدمه

نفقه زوجه

نفقه زوجه و مقررات مربوط به آن

برقراری نفقه در دادگاهه

الف) دادگاه بخش M.G

ب) دادگاههای عالی و استان

ضمانت اجرایی نفقه زوجه

نفقه فرزند

نهاد ویژه‌حمایت از کودک

ارزیابی‌ نفقه کودک

ضمانتهای اجرایی

نتیجه

کتابنامه

 

منابع و مأخذ:

Bird, Rager, child maintenance, jordan publishing, third Edition, 1996

Family Law Reform Act, 1969

  1. Masson and S.M crentney, Principles of family law. London, sweet and Maxwell, sixth Edition, 1997

Law Reform (Hausband and wife) Act, 1962

Law Reform (Married women and tortfeasors) Act, 1935.

Maintenance orders (Facilities for Enforcement)Act 1920

Married women’s property Act, 1882, 1964, 1907

Matrimonial causes Act, 1973

Matrimonial Homes Act ,1983

Matrimonial causes (property and Maintenance) Act, 1958

Marriage Act, 1983

قانون مدنی ایران

قانون مجازات اسلامی مصوب 1375


دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی نفقه زوجه و افراد واجب النفقه در حقوق انگلستان. doc

دانلود مقاله کامل در مورد زوج و زوجه

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله کامل در مورد زوج و زوجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل در مورد زوج و زوجه


دانلود مقاله کامل در مورد زوج و زوجه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 27
فهرست و توضیحات:

 

* توجیهات غیر قابل قبول

* ترکه :

* تأسیس ارث در اسلام

* طبقات ارث

* وعده به ارث

* ارث زن

* ارث مرد

* نوع وراثت زوج و زوجه

 وراثت چند نوع است ؟

* توافق زوج و زوجه بر تغییر سهم الارث

* ازدواج موقت

* انعقاد ازدواج موقت

* خواندن صیغه عقد موقت

* روش خواندن صیغه

* شرایط ازدواج موقت

* احکام و آثار ازدواج موقت

* روش عده نگه داشتن زوجه موقت

* ارث

 

* ارث

ارث در اصطلاح عبارت است از :انتقال قهری حقوق و دارایی متوفی به ورثه وی .

منظور از حق ، تمام آن چیزهایی است که قابلیت نقل و انتقال داشته باشد خواه حقوق مالی باشد مثل حق فسخ یا غیر مالی مثل حق قصاص .

* ترکه :

عبارت است از کلیه اموال و حقوق مالی مورث که پس از وضع دیون و تعهدات و وصایای او به وراث منتقل می گردد .

آنچه که موجب تحقق ارث است، مرگ می باشد که به دو صورت قابل تصور است:

1) موت حقیقی : خارج شدن روح از بدن

2) موت فرضی : شخصی است که مدت ها غائب است و خبری نمی باشد .شخصیت چنین فردی از نظر حقوقی متزلزل است به منظور ختم این اوضاع او را در حکم شخص مرده تلقی می کنند و احکام ارث بر او مترتب می شود و ارثش تقسیم می شود .

* تأسیس ارث در اسلام

در میان رومانیون ، ایرانیان و اعراب زمان پیامبر ، ارث تابع زور و قدرتمند ی بود. زن و فرزندان ارث نمی بردند . و قوانین ، ضابطه خاصی نداشتند . حتی در زمان جاهلیت اگر مردی فوت می کرد . زن او را به ارث می بردند .اسلام ارث را تأسیس کرد و قوانین ظالمانه را از بین برد واسلام این مسئله را در آیه 18 سوره نساء منسوخ کرد و حتی زنان و کودکان را در آیه 7 سوره نساء مشمول ارث کرد .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل در مورد زوج و زوجه