فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

از نظر تاریخی، تعداد کمی از فلاسفه ای که از عدالت در حوزه ی عمومی سیاست دفاع کرده اند، در مورد عدالت در ساختار خانواده هم اظهار نظر کرده اند. به جای این، بیشتر آنها به خانواده به عنوان حوزه ای مجزا که باید از دخالت دولت برکنار بماند نگریسته اند.فضای خصوصی و فضای عمومی به دو حوزه ی مجزا تقسیم می شدند که اولی در دسترس اقدامات عمومی قرار نمی گرفت. آنجا که این فلاسفه قدرت خصوصی را در خانواده برحق و مشروع نمی دانستند، بسادگی از آن می گذشتند.

جان استیوارت میل در این میان یک استثنا بود. او در اثرش به نام «انقیاد زنان» اینطور اظهار نظر کرد که نابرابری زنان در خانواده با برابری آنان در اجتماع سازگار نیست. او می گوید: پیامدهای "خودپرستی، خودویژگی ناعادلانه" ای را در نظر بگیرید که در پسران ِ خانواده هایی که تحت تسلط مردانه اداره می شوند پرورانده می شود. به این صورت که "صِرف پسر بودن، حق برتری بر همه ی افراد متعلق به آن نیمه ی دیگر از بشریت را می دهد." (1988) . چگونه این نوع پسران می توانند به مردانی تبدیل شوند که با زنان بعنوان انسانهای برابرحقوق برخورد می کنند؟ متفکرین فمینیست این برخورد با مفهوم خانواده را بعنوان یک مفهوم متعلق به حوزه ی خصوصی و شخصی، گسترش بخشیده و تعمیق داده اند. در واقع، این فکر که "هر چیز خصوصی، یک موضوع سیاسی است" در مرکز افکار فمینیستی معاصر قرار دارد.

1- چرا خانواده، موضوع ِ بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟1.1 – خانواده یک نهاد سیاسی است. 1.2 – خانواده پیشرفت و تکامل شهروندان آینده را تحت تاثیر قرار می دهد.1.3 – خانواده، هم می تواند آزادی زنان را محدود کند و هم راه این آزادی را هموار کند.2 – ساختارهای خانوادگی چگونه باید مورد ارزیابی قرار بگیرند؟2.1 – ارزیابی بر اساس انتخاب.2.2 – ارزیابی بر اساس برابری.2.3 – منافع کودکان.3 – انتخاب تولید مثل. 3.1 – سقط جنین.3.2 – بارداری تجارتی (Commercial Surrogacy).4 – نتیجه گیری.

1 - چرا خانواده موضوع بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟

فمینیستها اینطور اظهار نظر می کنند که حوزه های به اصطلاح خصوصی خانواده یعنی امور جنسی و تولید مثل از سه نظر باید به عنوان بخشی از حوزه ی سیاسی قلمداد شوند و از نظر اصول عدالت مورد بررسی قرار یگیرند:

1 – خانواده یک نهاد سازماندهی شده ی "طبیعی" (natural) نبوده بلکه یک نهاد اجتماعی (social) است که با قوانین اجتماعی تنظیم می شود. بنابراین، دولت نمی تواند در امور خانواده دخالت نکند: تنها مسئله ای که باقی می ماند چگونگی و اساس این دخالت است.2- دولت منافع مهمی در پیشرفت و تکامل شهروندان آینده دارد.3- جدایی و تقسیم کار در خانواده های سنتی جلوی فرصتها، امکانات و آزادی های زنان را در فضای اجتماعی می گیرد.

بگذارید به ترتیب به هر کدام از این سه مبحث بپردازیم.

1.1– خانواده یک نهاد سیاسی استدیدگاه های سنتی به خانواده، به عنوان نهادی پیش-سیاسی (pre-political ) یا غیر سیاسی برخورد می کردند. برداشت پیش-سیاسی از خانواده از طرف آنهایی بود که اساس را بر واقعیتهایی زیست شناختی و روانشناختی می گذاشتند. آنها که برداشتی غیر سیاسی از نهاد خانواده داشتند اظهار می کردند که شرایط سیاسی مانند در تنگنا بودن، برخورد منافع و قدرت در قالب خانواده نمی گنجند. هر دو این پیش فرض ها مسئله برانگیز هستند و مورد انتقاد فمینیستی قرار گرفته اند.

1.1.1 - چرا خانواده یک نهاد پیش-سیاسی نیست؟

برای بسیاری از تئوری پردازان سنتی ِ موضوع خانواده، خود طبیعت، جدایی و تقسیم وظایف در درون خانواده را الزامی می کند. زنان بطور طبیعی خواهان داشتن فرزند و بزرگ کردن آنها هستند، در حالیکه مردان بطور طبیعی اینطور نیستند. (روسو 1979). بدین ترتیب یک پایه فیزیولوژیکی برای تفاوت جنسیت (gender ) وجود دارد: نقش مسلط زنان در بچه داری و کار خانگی سرنوشتی زیست شناختی (biologic ) برای آنان است.

فمینیستها سه پاسخ به این بحث داده اند.

پیروان نظریه سازنده گرایی اجتماعی (Social constructivists) هرگونه تفاوت فیزیکی یا روانی ماهَوی میان زن و مرد را که بتواند جایگاه متفاوت آنان را در خانواده توضیح بدهد، انکار می کنند. پیروان این نظریه در پی راههایی بوده اند که فرهنگ و جامعه از آن طریق حتی ظاهری ترین تفاوتهای میان زن و مرد را شکل داده اند. این دسته از فمینیستها برآنند که بسیاری از تفاوتهای میان مرد و زن که ادعا می شود موجب نابرابری هستند، در واقع باید به عنوان نتایج نابرابری در نظر گرفته شوند. برای مثال، آنها ادعا می کنند که ما نمی توانیم برداشت درستی از تفاوتهایی مانند بلندی قد و قدرت بیشتر جسمی میان مرد و زن داشته باشیم، بدون اینکه تاثیر رژیم غذایی، تقسیم کار و تمرینات فیزیکی را در نظر بگیریم. مورخین و مردم شناسان فمینیست در پی نشان دادن نقش مهم فرهنگ، دین و موقعیت طبقاتی در شکل دادن زندگی زنان بوده اند. (جون اسکات 1988).

فمینیستهای تفاوت گرا (Difference feminists ) وجود تفاوتهای ماهَوی زیست شناختی و روانشناختی میان مرد و زن را می پذیرند. ولی آنها در پی به چالش کشیدن مشکلات هنجاری و اجتماعی هستند که این تفاوتها می آفرینند. حتی اگر زنان بیش از مردان دارای طبیعت پرستارگرایانه (nurturing) باشند، یا اگر بیشتر در مورد روابطشان با دیگران حساس باشند، تاثیر این تفاوتها بستگی به ارزشگذاری


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

اختصاصی از فایلکو نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

از نظر تاریخی، تعداد کمی از فلاسفه ای که از عدالت در حوزه ی عمومی سیاست دفاع کرده اند، در مورد عدالت در ساختار خانواده هم اظهار نظر کرده اند. به جای این، بیشتر آنها به خانواده به عنوان حوزه ای مجزا که باید از دخالت دولت برکنار بماند نگریسته اند.فضای خصوصی و فضای عمومی به دو حوزه ی مجزا تقسیم می شدند که اولی در دسترس اقدامات عمومی قرار نمی گرفت. آنجا که این فلاسفه قدرت خصوصی را در خانواده برحق و مشروع نمی دانستند، بسادگی از آن می گذشتند.

جان استیوارت میل در این میان یک استثنا بود. او در اثرش به نام «انقیاد زنان» اینطور اظهار نظر کرد که نابرابری زنان در خانواده با برابری آنان در اجتماع سازگار نیست. او می گوید: پیامدهای "خودپرستی، خودویژگی ناعادلانه" ای را در نظر بگیرید که در پسران ِ خانواده هایی که تحت تسلط مردانه اداره می شوند پرورانده می شود. به این صورت که "صِرف پسر بودن، حق برتری بر همه ی افراد متعلق به آن نیمه ی دیگر از بشریت را می دهد." (1988) . چگونه این نوع پسران می توانند به مردانی تبدیل شوند که با زنان بعنوان انسانهای برابرحقوق برخورد می کنند؟ متفکرین فمینیست این برخورد با مفهوم خانواده را بعنوان یک مفهوم متعلق به حوزه ی خصوصی و شخصی، گسترش بخشیده و تعمیق داده اند. در واقع، این فکر که "هر چیز خصوصی، یک موضوع سیاسی است" در مرکز افکار فمینیستی معاصر قرار دارد.

1- چرا خانواده، موضوع ِ بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟1.1 – خانواده یک نهاد سیاسی است. 1.2 – خانواده پیشرفت و تکامل شهروندان آینده را تحت تاثیر قرار می دهد.1.3 – خانواده، هم می تواند آزادی زنان را محدود کند و هم راه این آزادی را هموار کند.2 – ساختارهای خانوادگی چگونه باید مورد ارزیابی قرار بگیرند؟2.1 – ارزیابی بر اساس انتخاب.2.2 – ارزیابی بر اساس برابری.2.3 – منافع کودکان.3 – انتخاب تولید مثل. 3.1 – سقط جنین.3.2 – بارداری تجارتی (Commercial Surrogacy).4 – نتیجه گیری.

1 - چرا خانواده موضوع بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟

فمینیستها اینطور اظهار نظر می کنند که حوزه های به اصطلاح خصوصی خانواده یعنی امور جنسی و تولید مثل از سه نظر باید به عنوان بخشی از حوزه ی سیاسی قلمداد شوند و از نظر اصول عدالت مورد بررسی قرار یگیرند:

1 – خانواده یک نهاد سازماندهی شده ی "طبیعی" (natural) نبوده بلکه یک نهاد اجتماعی (social) است که با قوانین اجتماعی تنظیم می شود. بنابراین، دولت نمی تواند در امور خانواده دخالت نکند: تنها مسئله ای که باقی می ماند چگونگی و اساس این دخالت است.2- دولت منافع مهمی در پیشرفت و تکامل شهروندان آینده دارد.3- جدایی و تقسیم کار در خانواده های سنتی جلوی فرصتها، امکانات و آزادی های زنان را در فضای اجتماعی می گیرد.

بگذارید به ترتیب به هر کدام از این سه مبحث بپردازیم.

1.1– خانواده یک نهاد سیاسی استدیدگاه های سنتی به خانواده، به عنوان نهادی پیش-سیاسی (pre-political ) یا غیر سیاسی برخورد می کردند. برداشت پیش-سیاسی از خانواده از طرف آنهایی بود که اساس را بر واقعیتهایی زیست شناختی و روانشناختی می گذاشتند. آنها که برداشتی غیر سیاسی از نهاد خانواده داشتند اظهار می کردند که شرایط سیاسی مانند در تنگنا بودن، برخورد منافع و قدرت در قالب خانواده نمی گنجند. هر دو این پیش فرض ها مسئله برانگیز هستند و مورد انتقاد فمینیستی قرار گرفته اند.

1.1.1 - چرا خانواده یک نهاد پیش-سیاسی نیست؟

برای بسیاری از تئوری پردازان سنتی ِ موضوع خانواده، خود طبیعت، جدایی و تقسیم وظایف در درون خانواده را الزامی می کند. زنان بطور طبیعی خواهان داشتن فرزند و بزرگ کردن آنها هستند، در حالیکه مردان بطور طبیعی اینطور نیستند. (روسو 1979). بدین ترتیب یک پایه فیزیولوژیکی برای تفاوت جنسیت (gender ) وجود دارد: نقش مسلط زنان در بچه داری و کار خانگی سرنوشتی زیست شناختی (biologic ) برای آنان است.

فمینیستها سه پاسخ به این بحث داده اند.

پیروان نظریه سازنده گرایی اجتماعی (Social constructivists) هرگونه تفاوت فیزیکی یا روانی ماهَوی میان زن و مرد را که بتواند جایگاه متفاوت آنان را در خانواده توضیح بدهد، انکار می کنند. پیروان این نظریه در پی راههایی بوده اند که فرهنگ و جامعه از آن طریق حتی ظاهری ترین تفاوتهای میان زن و مرد را شکل داده اند. این دسته از فمینیستها برآنند که بسیاری از تفاوتهای میان مرد و زن که ادعا می شود موجب نابرابری هستند، در واقع باید به عنوان نتایج نابرابری در نظر گرفته شوند. برای مثال، آنها ادعا می کنند که ما نمی توانیم برداشت درستی از تفاوتهایی مانند بلندی قد و قدرت بیشتر جسمی میان مرد و زن داشته باشیم، بدون اینکه تاثیر رژیم غذایی، تقسیم کار و تمرینات فیزیکی را در نظر بگیریم. مورخین و مردم شناسان فمینیست در پی نشان دادن نقش مهم فرهنگ، دین و موقعیت طبقاتی در شکل دادن زندگی زنان بوده اند. (جون اسکات 1988).

فمینیستهای تفاوت گرا (Difference feminists ) وجود تفاوتهای ماهَوی زیست شناختی و روانشناختی میان مرد و زن را می پذیرند. ولی آنها در پی به چالش کشیدن مشکلات هنجاری و اجتماعی هستند که این تفاوتها می آفرینند. حتی اگر زنان بیش از مردان دارای طبیعت پرستارگرایانه (nurturing) باشند، یا اگر بیشتر در مورد روابطشان با دیگران حساس باشند، تاثیر این تفاوتها بستگی به ارزشگذاری ما دارد. (جیلیان 1982 و نودینگز 1986). بعنوان مثال اگر به کار پرورش کودکان بیشتر ارزش گذاشته شود، آنوقت باید دنیای کاری بگونه ای شکل بگیرد که زنان (و مردان) بتوانند وقت بیشتری را با فرزندانشان بگذرانند. یا اینکه ما باید به زنان (و مردان) برای کار ِ خانه و پرورش کودکان دستمزد پرداخت کنیم. فمینیستهای تفاوت گرا در پی شناساندن و ارزیابی دوباره ویژگی هایی هستند که بطور سنتی با زنان مربوط دانسته شده است. از دیدگاه اینان، تقسیم کار بر اساس جنسیت لزوما مشکل ساز نیست، تا وقتی که این تقسیم کار دواطلبانه باشد و به نقش مرد و زن ارزش لازم گذاشته شود. این


دانلود با لینک مستقیم


نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

مقاله درباره‌ی زندگی وآثار فرانسیسکو

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره‌ی زندگی وآثار فرانسیسکو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره‌ی زندگی وآثار فرانسیسکو


مقاله درباره‌ی زندگی وآثار فرانسیسکو

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:17

درباره‌ی زندگی وآثار فرانسیسکو جوزدگویا لوسینتس (Francisco Jose de Goya Lucientes)

فرانسیسکو گویا(1828-1746) به عنوان مهم ترین نقاش اسپانیایی اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده مورد توجه قرار می‌گیرد. او در بیشتر دوره‌ی کاری طولانی خود، در نقاشی، طراحی و چاپ‌های فلزی، از شادی و زنده دلی به سمت شکاکیت و بدبینی پیش رفت. گویا در فوندتداس(Fuende todos) دهکده‌ی کوچکی در شمال اسپانیا واقع در ایالات آراگون(Aragon) به دنیا آمد. والدین او، جوز گویا (Jose Goya) و انگراسیالوسینتس(Engracia Lucientes) بودند. پدرش رئیس یک صنف بود و زمینه را برای وارد شدن فرانسیسکوی جوان به دنیای هنر آماده کرد. در سن چهارسالگی با والدینش به ساراگوسا (Saragossa) نقل مکان کرد. از آنجایی که شغل پدرش به گونه‌ای بود که بسیاری از هنرمندان را می‌شناخت. برای فرانسیسکو فرصت خوبی بود تا به آنها کارهایش را نشان دهد و وقتی یک راهب طراحی‌های گویا را دید، به پدرش پیشنهاد داد تا هنر نقاشی را فرا گیرد. به همین دلیل از سن چهارده سالگی شروع به تحصیل با جوز لوزن مارتینز(Jose Luzan Martine) ـ نقاش سال‌های(1785-1710)ـ کرد و به یک مدرسه مذهبی به نام اسکوئلاس پیاس دسن انتن(Escuelas Pias de san Anton) رفت و بعد از اتمام تحصیلش، پسر جوان در سن هفده سالگی در سال 1763 خانه را ترک کرد و برای مدتی به مطالعه در رم مشغول شد. فرانسیسکو گویا به عنوان پدر هنر نقاشی مدرن مطرح است . او کار نقاشی خود را درست بعد از دوره‌ی سبک عجیب و غریب باراکیو(Baraque) آغاز کرد. به خاطر بیان افکار و احساسات خود به طور صریح، پیشقدم در زمینه‌ی هنری جدید شد که در قرن نوزدهم شروع به باروری کرده بود و دو گرایش که در تناقض به یکدیگرند در روند کار هنری او دیده می‌شد. این دو گرایش توأماً عکس‌العملی را در مقابل مفاهیم قبلی هنری به صورت بیان جدید نشان می‌دهند. به منظور فهمیدن مفهوم هنر گویا و درک اصولی که بر تطبیق‌پذیری چشمگیر و پیشرفت کاری او حکمفرماست، لازم است آثار هنری او را در دوره‌ای به مدت حدوداً 60سال در کار طراحی و نقاشی که تا هشتاد و دومین سال زندگی او ادامه داشت مورد مطالعه قرار دهیم. بازتاب زندگی او چه در دوران جوانی که در آن زمان جهان را کاملاً شاد می‌دانست و چه در دوران بزرگسالی که شروع به انتقاد کردن از دنیا نمود و چه در دوران پیری که دنیا را تلخ و ناگوار و رهایی از شیفتگی نسبت به جامعه و مردم پنداشت، در آثارش کاملاً مشهود است.
سال 1746، سال تولد گویا، سلطنت اسپانیا تحت فرمانروایی فردیناند ششم بود و بعد از آن چارلز سوم پادشاه بوربن(Bourbon)(1788-1759) به عنوان یک شاه روشن فکر و موافق تغییرات و به کارگیری وزرایی که از اصلاحات ریشه‌ای اقتصادی، صنعتی و کشاورزی حمایت می‌کردند بر کشور حکومت کرد. گویا در طول این دوره‌ی روشن فکری، به رشد هنری خود رسید، در مادرید برادران نقاش فرانسیسکو(Francisco)(1795-1734) و رامون بائیوی سابایز(Ramon Bayeu Sabias) کارگاهی را در سال 1763 برپا کرده بودند. که گویا خیلی زود به کارگاه آنها پیوست و عاقبت با خواهر آنها جوزفا(Josefa) ازدواج کرد. او پس از دوبار شکست در رقابت‌های طراحی در هنرهای ریل آکادمیا دس بلاس(Real Academia des Bellas Arts) در سان فرناندو(San Fernando) در سال 1770 ایتالیا را دید. معرفی گویا به اتاق کار سلطنتی در سال1774 روی داد. ارتباطی که به دنبال آن بقیه‌ی زندگیش را در طول فرمانروایی چهار پادشاه در آنجا گذارند. نقاش آلمانی آنتن رافائل منگز(Anton Raphael Mangs) از گویا خواست روی تصویرهای پرده‌ای با نقاشی‌های ابتدایی برای کارخانه‌ی سلطنتی پرده‌های منقوش در سانتا باربارا(Santa Barbara) کار کند. گویا شصت و سه تصویر بر روی پرده را برای دو کاخ سلطنتی کشید که شامل نه صحنه برای اتاق ناهارخوری در سن لونزو دل اسکوریال(San Lorenzo del Escorial) و ده تصویر به صورت پرده‌ی منقوش واقع در اتاق ناهارخوری ال پاردو(El Pardo) است. این پرده‌های نقش‌دار از فعالیت‌های آسوده‌طلبی ثروتمندان، فقیران، جوانان و پیران را در سبک سر زنده‌ی رکوکو(Rococo) در مقایسه با سبک تیپولو(Tiepolo) تکریم می‌کند. گیتاریست کور(Blind Guitarist) که در اصل برای اتاق کفش کن ال پاردو طراحی شده از این نوع سبک است. سازندگان پرده طرح کلی آن را باطل کردند و تصویر آن را به گویا بازگرداندند. چنانچه قبل از ساده کردن آن، گویا طرح کلی را با حکاکی در یک بشقاب مسی حفظ کرد که بزرگترین چاپ فلزی بود که تاکنون ساخته بود. هدیه‌ی قول داده شده (Promised gift) یکی از گروه حکاکی‌هایی است که به وسیله‌ی گویا بر طبق نقاشی‌های والازکوئز(Valazqvez
) کامل شد. گویا این حکاکی‌ها را بر اساس پیشنهاد منگز که پرتره‌های والازکوئز در مجموعه‌ی سلطنتی را مطالعه می‌کرد، ساخت. از زمانی که گویا به حرکت در چرخه‌ی حمایت سلطنتی ادامه داد، مأموریت‌های بیشتری را از حکومت اشرافی دریافت کرد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره‌ی زندگی وآثار فرانسیسکو

تحقیق درموردمتن انگلیسی نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

اختصاصی از فایلکو تحقیق درموردمتن انگلیسی نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

از نظر تاریخی، تعداد کمی از فلاسفه ای که از عدالت در حوزه ی عمومی سیاست دفاع کرده اند، در مورد عدالت در ساختار خانواده هم اظهار نظر کرده اند. به جای این، بیشتر آنها به خانواده به عنوان حوزه ای مجزا که باید از دخالت دولت برکنار بماند نگریسته اند.فضای خصوصی و فضای عمومی به دو حوزه ی مجزا تقسیم می شدند که اولی در دسترس اقدامات عمومی قرار نمی گرفت. آنجا که این فلاسفه قدرت خصوصی را در خانواده برحق و مشروع نمی دانستند، بسادگی از آن می گذشتند.

جان استیوارت میل در این میان یک استثنا بود. او در اثرش به نام «انقیاد زنان» اینطور اظهار نظر کرد که نابرابری زنان در خانواده با برابری آنان در اجتماع سازگار نیست. او می گوید: پیامدهای "خودپرستی، خودویژگی ناعادلانه" ای را در نظر بگیرید که در پسران ِ خانواده هایی که تحت تسلط مردانه اداره می شوند پرورانده می شود. به این صورت که "صِرف پسر بودن، حق برتری بر همه ی افراد متعلق به آن نیمه ی دیگر از بشریت را می دهد." (1988) . چگونه این نوع پسران می توانند به مردانی تبدیل شوند که با زنان بعنوان انسانهای برابرحقوق برخورد می کنند؟ متفکرین فمینیست این برخورد با مفهوم خانواده را بعنوان یک مفهوم متعلق به حوزه ی خصوصی و شخصی، گسترش بخشیده و تعمیق داده اند. در واقع، این فکر که "هر چیز خصوصی، یک موضوع سیاسی است" در مرکز افکار فمینیستی معاصر قرار دارد.

1- چرا خانواده، موضوع ِ بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟1.1 – خانواده یک نهاد سیاسی است. 1.2 – خانواده پیشرفت و تکامل شهروندان آینده را تحت تاثیر قرار می دهد.1.3 – خانواده، هم می تواند آزادی زنان را محدود کند و هم راه این آزادی را هموار کند.2 – ساختارهای خانوادگی چگونه باید مورد ارزیابی قرار بگیرند؟2.1 – ارزیابی بر اساس انتخاب.2.2 – ارزیابی بر اساس برابری.2.3 – منافع کودکان.3 – انتخاب تولید مثل. 3.1 – سقط جنین.3.2 – بارداری تجارتی (Commercial Surrogacy).4 – نتیجه گیری.

1 - چرا خانواده موضوع بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟

فمینیستها اینطور اظهار نظر می کنند که حوزه های به اصطلاح خصوصی خانواده یعنی امور جنسی و تولید مثل از سه نظر باید به عنوان بخشی از حوزه ی سیاسی قلمداد شوند و از نظر اصول عدالت مورد بررسی قرار یگیرند:

1 – خانواده یک نهاد سازماندهی شده ی "طبیعی" (natural) نبوده بلکه یک نهاد اجتماعی (social) است که با قوانین اجتماعی تنظیم می شود. بنابراین، دولت نمی تواند در امور خانواده دخالت نکند: تنها مسئله ای که باقی می ماند چگونگی و اساس این دخالت است.2- دولت منافع مهمی در پیشرفت و تکامل شهروندان آینده دارد.3- جدایی و تقسیم کار در خانواده های سنتی جلوی فرصتها، امکانات و آزادی های زنان را در فضای اجتماعی می گیرد.

بگذارید به ترتیب به هر کدام از این سه مبحث بپردازیم.

1.1– خانواده یک نهاد سیاسی استدیدگاه های سنتی به خانواده، به عنوان نهادی پیش-سیاسی (pre-political ) یا غیر سیاسی برخورد می کردند. برداشت پیش-سیاسی از خانواده از طرف آنهایی بود که اساس را بر واقعیتهایی زیست شناختی و روانشناختی می گذاشتند. آنها که برداشتی غیر سیاسی از نهاد خانواده داشتند اظهار می کردند که شرایط سیاسی مانند در تنگنا بودن، برخورد منافع و قدرت در قالب خانواده نمی گنجند. هر دو این پیش فرض ها مسئله برانگیز هستند و مورد انتقاد فمینیستی قرار گرفته اند.

1.1.1 - چرا خانواده یک نهاد پیش-سیاسی نیست؟

برای بسیاری از تئوری پردازان سنتی ِ موضوع خانواده، خود طبیعت، جدایی و تقسیم وظایف در درون خانواده را الزامی می کند. زنان بطور طبیعی خواهان داشتن فرزند و بزرگ کردن آنها هستند، در حالیکه مردان بطور طبیعی اینطور نیستند. (روسو 1979). بدین ترتیب یک پایه فیزیولوژیکی برای تفاوت جنسیت (gender ) وجود دارد: نقش مسلط زنان در بچه داری و کار خانگی سرنوشتی زیست شناختی (biologic ) برای آنان است.

فمینیستها سه پاسخ به این بحث داده اند.

پیروان نظریه سازنده گرایی اجتماعی (Social constructivists) هرگونه تفاوت فیزیکی یا روانی ماهَوی میان زن و مرد را که بتواند جایگاه متفاوت آنان را در خانواده توضیح بدهد، انکار می کنند. پیروان این نظریه در پی راههایی بوده اند که فرهنگ و جامعه از آن طریق حتی ظاهری ترین تفاوتهای میان زن و مرد را شکل داده اند. این دسته از فمینیستها برآنند که بسیاری از تفاوتهای میان مرد و زن که ادعا می شود موجب نابرابری هستند، در واقع باید به عنوان نتایج نابرابری در نظر گرفته شوند. برای مثال، آنها ادعا می کنند که ما نمی توانیم برداشت درستی از تفاوتهایی مانند بلندی قد و قدرت بیشتر جسمی میان مرد و زن داشته باشیم، بدون اینکه تاثیر رژیم غذایی، تقسیم کار و تمرینات فیزیکی را در نظر بگیریم. مورخین و مردم شناسان فمینیست در پی نشان دادن نقش مهم فرهنگ، دین و موقعیت طبقاتی در شکل دادن زندگی زنان بوده اند. (جون اسکات 1988).

فمینیستهای تفاوت گرا (Difference feminists ) وجود تفاوتهای ماهَوی زیست شناختی و روانشناختی میان مرد و زن را می پذیرند. ولی آنها در پی به چالش کشیدن مشکلات هنجاری و اجتماعی هستند که این تفاوتها می آفرینند. حتی اگر زنان بیش از مردان دارای طبیعت پرستارگرایانه (nurturing) باشند، یا اگر بیشتر در مورد روابطشان با دیگران حساس باشند، تاثیر این تفاوتها بستگی به ارزشگذاری


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردمتن انگلیسی نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

تحقیق نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده 32 ص - ورد

اختصاصی از فایلکو تحقیق نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده 32 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده 32 ص - ورد


تحقیق نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده  32 ص - ورد

نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده

 

از نظر تاریخی، تعداد کمی از فلاسفه ای که از عدالت در حوزه ی عمومی سیاست دفاع کرده اند، در مورد عدالت در ساختار خانواده هم اظهار نظر کرده اند. به جای این، بیشتر آنها به خانواده به عنوان حوزه ای مجزا که باید از دخالت دولت برکنار بماند نگریسته اند.
فضای خصوصی و فضای عمومی به دو حوزه ی مجزا تقسیم می شدند که اولی در دسترس اقدامات عمومی قرار نمی گرفت. آنجا که این فلاسفه قدرت خصوصی را در خانواده برحق و مشروع نمی دانستند، بسادگی از آن می گذشتند.

 

جان استیوارت میل در این میان یک استثنا بود. او در اثرش به نام «انقیاد زنان» اینطور اظهار نظر کرد که نابرابری زنان در خانواده با برابری آنان در اجتماع سازگار نیست. او می گوید: پیامدهای "خودپرستی، خودویژگی ناعادلانه" ای را در نظر بگیرید که در پسران ِ خانواده هایی که تحت تسلط مردانه اداره می شوند پرورانده می شود. به این صورت که "صِرف پسر بودن، حق برتری بر همه ی افراد متعلق به آن نیمه ی دیگر از بشریت را می دهد." (1988) . چگونه این نوع پسران می توانند به مردانی تبدیل شوند که با زنان بعنوان انسانهای برابرحقوق برخورد می کنند؟ متفکرین فمینیست این برخورد با مفهوم خانواده را بعنوان یک مفهوم متعلق به حوزه ی خصوصی و شخصی، گسترش بخشیده و تعمیق داده اند. در واقع، این فکر که "هر چیز خصوصی، یک موضوع سیاسی است" در مرکز افکار فمینیستی معاصر قرار دارد.

1- چرا خانواده، موضوع ِ بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نظرگاه‌های فمینیستی درباره‌ی تولید مثل و خانواده 32 ص - ورد