فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سربند

اختصاصی از فایلکو سربند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

بر اساس تحقیقات حجت اله عباسی پژوهشگر معاصر شهرستان شازند و به نقل از کتاب شهر باستاتی آستانه ،کشور ایران قبل از میلاد مسیح دارای تقسیمات ماد(بزرگ وکوچک)، پارت و پارس بوده است که شهرستان شازند از توابع منطقه ماد بزرگ محسوب می شده است.در قرن سوم هجری قمری این منطقه جزو شهر کرج ابودلف از توابع بلاد جبال از اقلیم چهارم ایران بوده است و در تقسیمات بعدی کشور جزو ناحیه عراق عجم قرار می گیرد.

درآغاز عصر قاجار، ایران به 9 ایالت بزرگ از جمله ایالت عراق عجم تقسیم می شود.

«لرد کرزن در سال 1286شمسی (1889 م)کشور ایران را دارای یازده ایالت،هجده ولایت و دوازده شهر داخلی و توابع دانسته است و یکی ازهجده ولایت را ولایت کزاز نام برده است.ایالت به چندین بلوک و بلاد و توابع آن ها و قصبات تقسیم می شدند که حکام آن ها را نیز یا به طور مستقیم شاه تعیین می کرد یا حاکم کل(والی)ایالت مربوط»[ورهرام،نظام سیاسی و سازمان های اجتماعی ایران در عصر قاجار،79]

«اصطلاح عراق عجم در تقسیمات کشوری ایران تا انقلاب مشروطیت معمول بود و پس از آن نیز در نقشه های جغرافیایی و تقسیمات کشوری مورد توجه بود،ولی پس از تقسیم کشور به استان های مختلف متروک شد.»[فرهنگ فارسی معین،ج پنجم،ذیل عراق عجم]

اولین قانون تقسیمات کشوری در سال 1286 هجری شمسی در ایران به تصویب رسید که بر اساس آن ایران به چهار ایالت آذربایجان،فارس،خراسان و"کرمان و بلوچستان"تقسیم شد و هر ایالت به چند ولایت حاکم نشین و هر ولایت به چند بلوک نایب الحکومه نشین تفکیک گردید.در سال 1287 شمسی این تقسیمات به 4 ایالت و 137 بلوک تثبیت گردید و از سال 1290 شمسی ولایات ایران به حکومت های درجه اول و دوم تقسیم شد و تا 1316 با تغییرات جزئی به همانگونه باقی ماند.در سال 1316 شمسی با تصویب قانون جدید تقسیمات کشوری ایران به 10 استان و 49 شهرستان تقسیم شد[موسسه گیتاشناسی،اطلس جیبی ایران،120]

«پیش از تقسیمات اخیر کشور دهستان ها را بلوک می گفتند،شهرستان اراک دارای سیزده بلوک بوده است.بلوک فراهان،بلوک دولاخور، بلوک خلج، بلوک بزچلو، بلوک وفس، بلوک آشتیان، بلوک تفرش این ها همه در طرف شمال شهر، بلوک چرا در طرف غرب، بلوک قره کهریز، بلوک کزازوبلوک سربند در طرف جنوب، یک وقتی هم جاپلق و بربرود جزء اراک بوده و هنوز هم بین اهالی لغت قدیمی معروف است و می گویند مثلا هفته از بلوک کزاز»[دهگان،کرجنامه،92]

«بر اساس تقسیمات کشوری سال 1316 استان یکم شامل شهرستانهای اراک،بندر پهلوی،رشت،زنجان،طوالش،فومنات و لاهیجان به مرکزیت رشت تشکیل می شود.این استان همچنین دارای 25 بخش و دهستان بوده است».

شهرستان اراک دارای 4 بخش سربند،طرخوران، فرمهین و کمیجان بوده است.

در چارچوب این تقسیمات قصبه آستانه به مرکز بخش سربند تبدیل می شود.در این مقطع دهستان های بخش آستانه شامل کزاز،قره کهریز و دربند بالا و دربند پائین بوده است.[ظاهرا منظور سربند بالا و سربند پائین بوده است]

در سال 1329 شمسی شهرستان اراک دارای پنج بخش بوده و بخش حومه نیز به چهار بخش قبلی اضافه می شود »[کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور،26-29]

«هیات وزیران در تاریخ 1/6/1329 بنا به پیشنهاد وزارت کشور مرکز بخش سربند را از آستانه به شازند منتقل کرد»[تبیین مختصات جغرافیایی اجزاء و عناصر تقسیمات کشوری،ص 6-7]

درباره علت انتقال مرکز بخشداری سربند از آستانه به شازند باید به اسناد قدیمی وزارت کشور مراجعه کرد،اما به نظر می رسد راه اندازی ایستگاه راه آهن و کارخانه قند شازند درسال 1317 شمسی،به هم خوردن تعادل جمعیتی شهرهای آستانه و شازند در طول زمان و پیشی گرفتن جمعیت شازند نسبت به آستانه ، پیوند اقتصاد مناطق روستایی با شهر شازند و تردد روستاییان اطراف به این شهر،واقع شدن شازند در مرکز جغرافیایی بخش سربند، واقع شدن این شهر در مسیر اتصال راه های روستایی دهستان های کزاز،قره کهریز و سربند و امکان دسترسی بهتر برای تامین مایحتاج عمومی و نیازها در این شهر،نزدیک بودن شازند به اراک و شاهراه سراسری شمال به جنوب کشور،افزایش وسایل حمل و نقل از جمله دسترسی به قطار مسافری در شازند همرمان با افتتاح راه آهن و کارخانه قند،مشهور شدن شازند در دیگر نقاط کشور با افتتاح دو طرح ملی کارخانه قند و ایستگاه راه آهن از جمله مواردی بوده که در انتقال مرکز بخشداری از آستانه به شازند تاثیر داشته است.

«به موجب تصویب نامه مورخ 12/4/1359 شورای انقلاب بنا به پیشنهاد وزارت کشور بخش سربند از شهرستان اراک منتزع و خود به شهرستان سربند تبدیل شد»[تبیین مختصات جغرافیایی اجزاء و و عناصر تقسیمات کشوری،ص 6-7]در این سال شهرداری آستانه نیز آغاز به کار می کند.

در فاصله سال های 1359 تا 1365 شهرستان سربند دارای یک بخش سربند،دو شهر شازند و آستانه و سه دهستان سربند،کزاز و قره کهریز بوده است و این شهرستان دارای 341 آبادی بوده که 44 آبادی خالی از سکنه بوده است.

در سال 1370 شمسی، تعداد بخش های شهرستان سربند به دو بخش مرکزی و هندودر و تعداد دهستان ها به 7 دهستان سربند،مالمیر،آستانه،پل دوآب،زالیان،قره کهریز و نهرمیان افزایش می یابد.همزمان با این تغییرات،نام کزاز از ردیف نام دهستان های این شهرستان حذف می شود.[نگارنده این مقاله طی نامه ای در سال 1376 به فرماندار محترم وقت شهرستان که رونوشت آن نیز برای نماینده محترم شهرستان ارسال شد،مراتب اعتراض خود را به حذف نام کزاز اعلام کرد م که متن این نامه در پایان این مطلب می آید]

بر اساس سرشماری سال 1375،تغییرات محسوسی در تقسیمات شهرستان سربند ایجاد نمی شود و تعداد روستاهای آن از 341 روستا به 328 روستا کاهش می یابد که 89 آبادی خالی از سکنه بوده است.آمار بیانگر آن است که علاوه بر 44 آبادی قبلی،45 آبادی دیگرنیز خالی از سکنه گزارش شده است.

در سال 1380، شهرستان سربند دارای 2 بخش مرکزی و هندودر،3 شهر شازند،آستانه و هندودر و 8 دهستان بوده است که تغییرات جدید ایجاد دهستان کوهسار بوده است.

در این سال تعداد روستاهای شهرستان،349 آبادی بوده که از این تعداد 99 آبادی خالی از سکنه بوده است.در سال 1381 نام شهرستان سربند به شهرستان شازند تغییر می یابد .در سال 1382 شهر توره به جای آبادی توره تاسیس می شودو تعداد شهرهای شهرستان به 4 شهر افزایش می یابد.

در سال 1385،تقسیمات کشوری در شهرستان شازند تغییراتی نداشته است ونکته قابل توجه در این سرشماری،تخلیه 17 آبادی از سکنه در ده سال اخیر و مهاجرت جمعیت آن به سایر نقاط بوده است که این موضوع طی مقاله ای جداگانه با نام مهاجرت بی بازگشت ،در بخش گزارش های خبری این وبلاگ آمده است.

با توجه به این که در سالنامه آماری 1384 استان مرکزی، تعداد آبادی ها در شهرستان شازند 349 آبادی گزارش شده است که 99 آبادی آن خالی از سکنه بوده است، تعداد آبادی های خالی از سکنه شهرستان شازنددر سرشماری 1385 به بیش از 130 آبادی خواهد رسید که باید منتظر اعلام دقیق این مورد از جانب مرکز آمار ایران باشیم؛زیرا تعداد 250 آبادی دارای سکنه شهرستان شازنددر سال 1375 به 217 آبادی در سال 1385 کاهش یافته است و این علاوه بر 99 آبادی قبلی است که خالی از سکنه گزارش شده اند.

متن نامه مهندس حجت اله عباسی به فرماندار محترم شازند در باره حذف نام کزاز از دهستانهای شهرستان شازند

"بسمه تعالی"

برادر گرامی جناب آقای محمدی

فرماندار محترم سربند

با عرض سلام و ادب

در پی افزایش تعداد دهستانهای سربند از 3 به 7 دهستان،با کمال شگفتی نام کزاز از ردیف نام دهستان های این شهرستان حذف شده است.به استحضار جنابعالی می رساند:این نام در بسیاری از منابع کهن و تاریخی مربوط به دوران صفوی،افشاری،زندی و قاجاری بیش از سایر نام های مطرح در عراق عجم عنوان شده است.

در سال 1258 هجری شمسی،شهر عراق(اراک)شش بلوک داشته که یکی از آن ها بلوک کزاز بوده است.

لرد کرزن در سال 1268 شمسی کشور ایران را دارای هجده ولایت دانسته که یکی از آن ها ولایت کزاز بوده است.

کزاز تا سال 1316 همچنان یکی از بلوک های مستعد و حاصل خیز شهرستان اراک بوده و در کتب تاریخی از لحاظ حاصل خیزی و پرآبی در کنار مناطق صاحب نام کشور آورده شده است و تا سال 1329 یکی از دهستان های 3 گانه بخش سربند به مرکزیت آستانه و از این سال تا سال 1369 نام یکی از دهستان های 3گانه بخش و شهرستان سربند بوده است.

نظر به این که حذف نام کزاز از نام دهستان های شهرستان سربند،بریدگی های فرهنگی، سیاسی،اجتماعی و تاریخی جغرافیایی ایجاد می کند که جبران ناپذیر است؛خواهشمند است ترتیبی اتخاذ فرمایند تا این نام که شخصیت های متعددی با فامیل و پسوند کزازی در سراسر کشور دارد ،مجددا" مورد استفاده قرار گیرد.

مهندس حجت اله عباسی

رونوشت:

1 _برادر گرامی جناب آقای آستانه نماینده محترم مردم سربند در مجلس شورای اسلامی با عرض سلام و ادب برای استحضار

2 _اداره تقسیمات کشوری استانداری مرکزی برای استحضار

نقشه تقسیمات کشوری استان تهران

توسط: admin در 7 شهریور 1386

بخش: کتابخانه » نقشه جغرافیا

 

نقشه تقسیمات کشوری استان تهرانآخرین تغییرات و اصلاحات سال 1383این نقشه قیمتی بیش از یک میلیون تومن داره ! (غیر قابل فروش - هرگونه استفاده غیر متعارف از این نقشه با مسؤلیت کاربر نهایی میباشد) توضیحات :- نام نقشه : نقشه تقسیمات سیاسی - اداری استان تهران- تهیه کننده : سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران- فرمت : PDF- مقیاس : 25000/1- سیستم مختصات : UTM (سیستم مختصات جهانی مرکاتور - Universal Transverse Mercator)- در این نقشه تمام تقسیمات سیاسی استانی تهران، مراکزاستانی (شهرستان-بخش-دهستان-شهر-روستا-آبادی و ...) و کلیه راههای سطح استان (شامل راه های ساخته شده همچنین راه های طرح که هنوز ساخته نشده اند) قابل استناد هستند.این فایل کاملا با فرمت گرافیکی Vector تهیه شده و هنگام چاپ در هر اندازه ای، هیچگونه افت کیفیت مشاهده نخواهد شد.برای آشنایی بیشتربا فرمت Vector میتوانید به ادامه مطلب توجه کنیدبرای دیدن این نقشه لازم است شما برنامه Adobe Reader را داشته باشید. برای کوچک شدن نقشه از ضمیمه کردن فونتها به خود فایل PDF خود داری شده (چون حجم فونتها بیش از 18 مگا بایت بود و لزومی هم نبود چون همه اونها رو دارند). بنابراین شما باید کلیه فونتهای متداول فارسی را قبلا در سیستم خود نصب کرده باشید.اما چرا قیمت این نقشه اینقدر گرونه؟کاربردهای مهندسی داره. هر نقشه مهندسی خیلی گرونه مخصوصا اینکه مربوط به وضعیت موجود جغرافیایی بشه. کاربردهاش هم مثلا فرض کنید یک سازمانی بخواد طرحی اجرا کنه و باید بدونه با سایر طرح های سازمان برنامه بودجه تداخل داره یا نه و باید بره سازمان و بگه من نقشه میخوام ! اونها هم همین نقشه (البته ناقص تر همین رو) رو براش روی کاغذ چاپ میکنند و 10 هزار تومن میگیرند. بسته به تعداد لایه های روشن قیمت هم افزایش پیدا میکنه. منظور از لایه : یک لایه شامل یک سری اطلاعات هست مثلا : لایه راه های اصلی/لایه کلیه راه های فرعی/لایه نام مراکز استانی/لایه مرز بخشها و ....خوب وقتی همه لایه ها روشن باشه همین میشه که من اینجا گذاشتم. این نقشه روی سیستم جغرافیای UTM تهیه شده یعنی اگر یک گیرنده GPS برداری و به مختصات یک نقطه دلخواه روی نقشه سفر کنی با دقت 25 متر به همون نقطه میرسی . مهمتر اینکه این نقشه قابلیت استناد قانونی داره یعنی میشه به عنوان سند قانونی ازش استفاده کرد . در حالی که نقشه ای که قابل استناد نباشه مثل یک کاغذ معمولی کم ارزش هست.ما کلا دو نوع تصاویر گرافیکی داریم :Raster و Vectorتوضیح مختصر در مورد این دو :Raster : فرمت خطیهمه کاربرای کامپیوتر این فرمت رو میشناسند! تمامی عکسها با هر فرمتی خطی هستند. خصوصیت مشترک اینها در اینه که از ترکیب یک سری اطلاعات پیکسل به پیکسل تهیه شدند. داده ها در قالب بیتهای اطلاعاتی هستند که شامل اطلاعاتی مثل رنگ و موقعیت پیکسل در چهارچوب عکس هستند.خروجی نرم افزارهای رایج گرافیکی مثل فتوشاپ همیشه خطی هستند و با بزرگ کردن تصاویر عکس ها شفافیت خود رو از دست میدهند و به قول معروف پدیده پیکسل پیکسل (شکستگی در لبه ها) اتفاق میافته.رایج ترین فرمتها : BMP , JPG , GIF , PNG هستند.وقتی عکسی رو اسکن میکنید اون فرمت خطی دارهVector: فرمت برداریدر این فرمت تصاویر گرافیکی ما به صورت اسکی تعریف میشوند به این معنی که نقطه با مختصات (X,Y) تعریف میشه و خط با استفاده از دو نقطه تعریف میشه و ... همینطور اطلاعات مربوط به رنگ و ضخامت و ... هم به این اطلاعات ریاضی اضافه میشه.خروجی نرم افزارهای مثل : Corel و Autocad و حتی نسخه جدید چلیپا و فایلهای فلش برداری هستند.شما هرچی تصاویر رو بزرگ کنید تصاویر پیکسل پیکسل نمیشوند چون با هر بزرگنمایی دوباره تصاویر با کمک اطلاعات ریاضی باز سازی میشوند . و اگر محدودیت مونیتورها اجازه میداد این تصاویر تا بینهایت قابل بزگنمایی بودند. چون اصلا به پیکسلها وابسته نیستند.


دانلود با لینک مستقیم


سربند

دانلود تحقیق کامل درمورد توحید در نظر حجت الاسلام قرائتی 15ص

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق کامل درمورد توحید در نظر حجت الاسلام قرائتی 15ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

توحید در نظر حجت الاسلام قرائتی

برگرفته از سایت

http://qaraati.net/library/show.php?bn=1&start=18161

نیاز به دین بحث اصول عقاید را با طرح سوالی شروع می کنیم : آیا انسان به دین نیاز دارد؟قبل از پاسخ این سوال ، لازم است ابتدا نیازهای انسان را ذکر کنیم .هر انسانی سه نوع نیاز دارد:1نیاز شخصی 2 نیاز اجتماعی 3 نیاز عالی نیاز شخصی ، مثل نیاز به غذا، پوشاک ، مسکن ، همسر. نیاز اجتماعی ، اموری است که انسان چون در جامعه زندگی می کند به آنها نیاز دارد. مانند قانون ، مقرّرات و رهبر. نیاز عالی ، نیاز انسان به شناخت و معرفت است ، که بشر سوالات متعدّدی درباره خود و هستی دارد و می خواهد خیلی چیزها را بشناسد و بداند و درباره آنها اطلاعاتی داشته باشد. مثلا شناخت هستی و مبدأ آن ، شناخت هدف هستی و مقصد و پایان آن ، شناخت راه زندگی و شناخت حقّ و باطل ، از جمله نیازها وخواسته های هر انسانی است . اکنون بار دیگر سوال قبلی را تکرار می کنیم : انسان چه نیازی به دین دارد؟ پاسخ : در میان انواع نیازهای انسان ، دین ، پاسخگوی نیازهای عالی اوست . انسان ها برای پاسخگویی به نیازهای عالی خود به دین نیازمندند، و دین به سوالات فوق پاسخ می دهد. دین توضیح می دهد که سرچشمه هستی کجاست ، آفریدگار هستی کیست ، هدف هستی چیست ، معیار شناخت حقیقت کدام است و مسئولیّت ما در این مجموعه چیست . کدام راه ؟ما انسان ها، برای سعادت و رشد خود به برنامه و طرح نیازمندیم و از سه طریق می توانیم برنامه مورد نیاز خود را به دست آوریم . به عبارت دیگر سه راه پیش روی ماست :1طبق میل و سلیقه خود عمل کنیم .2طبق خواسته های مردم برنامه خود را تنظیم کنیم .3خود را تسلیم خدا نماییم و راه خود را فقط از او بگیریم . راه خود راه خود ساخته ، هرگز راه مطمئنّی نیست ، زیرا معلومات ، اطلاعات و دانش انسان بسیار محدود است . او شاهد صدها اشتباه و خطا در اعمال گذشته خویش است . وجود پشیمانی های بسیار در زندگی ما دلیلی است بر اشتباه بودن راهی که رفته ایم و چه بسیار از تصوّرات ، برداشت ها و قضاوت های ما، که بعدا معلوم می شود اشتباه بوده است . مضافا، طوفان غرائز هر لحظه انسان را از سویی به سویی می برد وخواسته های جدیدی را مطرح می کند، با این وضع آیا صلاح است باز هم در انتخاب راهی که به سعادت یا شقاوت همیشگی انسان مربوط می شود، طبق فکر ناقص وعلم محدود خود عمل کند!؟ راه مردم راه دوّم نیز در نامطمئن بودن ، دست کمی از راه اوّل ندارد، چون همان خطا و سهو و محدودیّت که در دانش و اندیشه من بود در نظریه دیگران نیز هست .همان گونه که من در دام هواها و هوس های خویش گرفتارم ، دیگران نیز همین گرفتاری را داشته و دارند و همان طور که من بارها پشیمان شده و می شوم ، دیگران نیز همین پشیمانی را داشته و خواهند داشت .از همه اینها گذشته ، هیچ دلیلی وجود ندارد که من از سلیقه خود صرف نظر کنم و دنبال سلیقه های گوناگون دیگران باشم . آزادی خود را رها کرده ، اسیر کسانی شوم که نه حقیقت مرا می شناسند، نه سعادت ابدی مرا می دانند و نه معلوم است که خیر خواهم باشند. راه دین یا راه برتر راه دین ، راهی است که آفریدگار برای ما قرار داده و بدیهی است که سازنده هر کالایی به مشخّصات و نیازهای آن از دیگران آگاه تر است و بهتر از هر کسی می تواند مقرّرات مربوط به نحوه استفاده و یا حفظ و نگهداری آن را مشخّص نموده ، اعلام کند. آیا وجود انسان ، از یک کالای ساخته دست بشر کمتر ویا ساده تر است !؟ راه ما و مقرّرات و قوانین زندگی ما را نیز باید سازنده وخالق ما یعنی خدای بزرگ بیان کند، زیرا او از هر کس نسبت به بندگان خود آگاه تر و مهربان تر است . انتخاب راه دین ، سفارش عقل است علاوه بر مطالب فوق ، انتخاب راه دین ، امری کاملا عقلانی ومنطقی است ; زیرا انسان عاقل همیشه احتمال خطر را خصوصا اگر مهم باشد، جدّی می گیرد. در جمعی که به مسافرت می روند، آن کسی بر مبنای عقل و خرد گام برمی دارد که هنگام سفر و احتمال خطر، چیزهایی با خود برمی دارد، طنابی برای بکسل کردن ، زنجیر چرخی برای یخبندان ، جک و زاپاسی برای پنچری ، چراغ قوّه ای برای تاریکی و چوب و چماقی برای حمله دزدی مسلح . انسان عاقل همواره به پیش آمدهای احتمالی سفر فکر می کند و این وسایل را همراه خود می برد، در مقابل ، افرادی که از عقل خود بهره ای نمی گیرند، سفر را آغاز کرده ، هیچ یک از وسایل مورد نیاز را برنمی دارند. در طول سفر چنانچه مشکلی پیش نیاید و خطری اتّفاق نیفتد. کسانی که این گونه امکانات را همراه خود برداشته اند ضرری نکرده اند; بلکه در طول سفر از احساس آرامش و اطمینان برخوردار بوده اند، امّا اگر نیازی به این وسایل پیش آمد، کسانی که همراه خود هیچ وسیله ای ندارند چه کنند؟ مانندهمین ماجرا برای کسانی که در این دنیا، دین را برگزیده ، دستورهای آن را اجرا می کنند با کسانی که دین را رها نموده و به آداب و اعمال دینی پایبند نیستند، اتّفاق می افتد. انسان عاقل ، بر اثر گفتار انبیا و بندگان صالح و صادق ، راه پر مخاطره ای را پیش روی خود می بیند، آنان به او گفته اند: روزی فرا می رسد که باید پاسخگوی اعمال خود باشد، پاداش کارهای نیکش را می بیند و به خاطر کارهای زشت و ناپسندش مجازات می شود. پیامبران الهی او را از ارتکاب گناهان باز داشته و انجام اعمال نیک را به او سفارش کرده اند. به او گفته اند: سالی یک ماه رمضان ، روزه بگیرد. به جای آنکه شراب بنوشد از خود انگور استفاده کند و روزی چند دقیقه در برابر خالق خویش نماز گزارد و به جای بی حرمتی به ناموس دیگران ، ازدواج کند و عفّت خود را حفظ نماید.حال اگر این وعده و وعیدها راست نبود و قیامتی به وجود نیامد و سوال و جواب و پاداش و مجازاتی در کار نبود، کسی که در دنیا دیندار بوده ، مقرّرات و دستورات دین را مراعات نموده ، هیچ ضرری نکرده است . بلکه حداکثر به اندازه ای که فرد بی دین ، اوقات خود را صرف کارهای بی ارزش نموده است ، فرد دیندار نماز خوانده ، یادستوری دینی را انجام داده است ، امّا اگر قیامتی در بین بود، که به هزار و یک دلیل هست آن وقت افراد بی دین ، و غیر مذهبی و لاابالی چه خواهند کرد؟! بنابراین مذهبی ها به هر حال برنده اند و افراد لاابالی و غیرمذهبی ، در معرض خطر و ضرر قرار دارند. البتّه روشن است که انجام اعمال دینی و پایبند بودن به آداب آن ، صبر و استقامت می خواهد، فرد دیندار برای انجام تکالیف دینی خود باید متلک های افراد لاابالی را تحمّل کند، بویژه افرادی که در میان خانواده ها و دوستان غیر مذهبی به سر می برند باید تحمّل بیشتری داشته باشند. قرآن کریم می فرماید: روش مجرمان و خلافکاران ، این است که به مومنان می خندند. و هرگاه از کنار دینداران می گذرند (آنها را مورد تمسخر قرار داده و) به یکدیگر چشمک می زنند. و زمانی که به نزد حزب و باند و گروهشان برمی گردند، مسرورند. (به اصطلاح پشت سر مومنان صفحه می گذارند.) و هنگامی که آنها را می بینند می گویند: اینها گمراهند. (1) قرآن در این آیات به چهار نوع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد توحید در نظر حجت الاسلام قرائتی 15ص

دانلود مقاله کامل درباره سربند

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله کامل درباره سربند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

بر اساس تحقیقات حجت اله عباسی پژوهشگر معاصر شهرستان شازند و به نقل از کتاب شهر باستاتی آستانه ،کشور ایران قبل از میلاد مسیح دارای تقسیمات ماد(بزرگ وکوچک)، پارت و پارس بوده است که شهرستان شازند از توابع منطقه ماد بزرگ محسوب می شده است.در قرن سوم هجری قمری این منطقه جزو شهر کرج ابودلف از توابع بلاد جبال از اقلیم چهارم ایران بوده است و در تقسیمات بعدی کشور جزو ناحیه عراق عجم قرار می گیرد.

درآغاز عصر قاجار، ایران به 9 ایالت بزرگ از جمله ایالت عراق عجم تقسیم می شود.

«لرد کرزن در سال 1286شمسی (1889 م)کشور ایران را دارای یازده ایالت،هجده ولایت و دوازده شهر داخلی و توابع دانسته است و یکی ازهجده ولایت را ولایت کزاز نام برده است.ایالت به چندین بلوک و بلاد و توابع آن ها و قصبات تقسیم می شدند که حکام آن ها را نیز یا به طور مستقیم شاه تعیین می کرد یا حاکم کل(والی)ایالت مربوط»[ورهرام،نظام سیاسی و سازمان های اجتماعی ایران در عصر قاجار،79]

«اصطلاح عراق عجم در تقسیمات کشوری ایران تا انقلاب مشروطیت معمول بود و پس از آن نیز در نقشه های جغرافیایی و تقسیمات کشوری مورد توجه بود،ولی پس از تقسیم کشور به استان های مختلف متروک شد.»[فرهنگ فارسی معین،ج پنجم،ذیل عراق عجم]

اولین قانون تقسیمات کشوری در سال 1286 هجری شمسی در ایران به تصویب رسید که بر اساس آن ایران به چهار ایالت آذربایجان،فارس،خراسان و"کرمان و بلوچستان"تقسیم شد و هر ایالت به چند ولایت حاکم نشین و هر ولایت به چند بلوک نایب الحکومه نشین تفکیک گردید.در سال 1287 شمسی این تقسیمات به 4 ایالت و 137 بلوک تثبیت گردید و از سال 1290 شمسی ولایات ایران به حکومت های درجه اول و دوم تقسیم شد و تا 1316 با تغییرات جزئی به همانگونه باقی ماند.در سال 1316 شمسی با تصویب قانون جدید تقسیمات کشوری ایران به 10 استان و 49 شهرستان تقسیم شد[موسسه گیتاشناسی،اطلس جیبی ایران،120]

«پیش از تقسیمات اخیر کشور دهستان ها را بلوک می گفتند،شهرستان اراک دارای سیزده بلوک بوده است.بلوک فراهان،بلوک دولاخور، بلوک خلج، بلوک بزچلو، بلوک وفس، بلوک آشتیان، بلوک تفرش این ها همه در طرف شمال شهر، بلوک چرا در طرف غرب، بلوک قره کهریز، بلوک کزازوبلوک سربند در طرف جنوب، یک وقتی هم جاپلق و بربرود جزء اراک بوده و هنوز هم بین اهالی لغت قدیمی معروف است و می گویند مثلا هفته از بلوک کزاز»[دهگان،کرجنامه،92]

«بر اساس تقسیمات کشوری سال 1316 استان یکم شامل شهرستانهای اراک،بندر پهلوی،رشت،زنجان،طوالش،فومنات و لاهیجان به مرکزیت رشت تشکیل می شود.این استان همچنین دارای 25 بخش و دهستان بوده است».

شهرستان اراک دارای 4 بخش سربند،طرخوران، فرمهین و کمیجان بوده است.

در چارچوب این تقسیمات قصبه آستانه به مرکز بخش سربند تبدیل می شود.در این مقطع دهستان های بخش آستانه شامل کزاز،قره کهریز و دربند بالا و دربند پائین بوده است.[ظاهرا منظور سربند بالا و سربند پائین بوده است]

در سال 1329 شمسی شهرستان اراک دارای پنج بخش بوده و بخش حومه نیز به چهار بخش قبلی اضافه می شود »[کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور،26-29]

«هیات وزیران در تاریخ 1/6/1329 بنا به پیشنهاد وزارت کشور مرکز بخش سربند را از آستانه به شازند منتقل کرد»[تبیین مختصات جغرافیایی اجزاء و عناصر تقسیمات کشوری،ص 6-7]

درباره علت انتقال مرکز بخشداری سربند از آستانه به شازند باید به اسناد قدیمی وزارت کشور مراجعه کرد،اما به نظر می رسد راه اندازی ایستگاه راه آهن و کارخانه قند شازند درسال 1317 شمسی،به هم خوردن تعادل جمعیتی شهرهای آستانه و شازند در طول زمان و پیشی گرفتن جمعیت شازند نسبت به آستانه ، پیوند اقتصاد مناطق روستایی با شهر شازند و تردد روستاییان اطراف به این شهر،واقع شدن شازند در مرکز جغرافیایی بخش سربند، واقع شدن این شهر در مسیر اتصال راه های روستایی دهستان های کزاز،قره کهریز و سربند و امکان دسترسی بهتر برای تامین مایحتاج عمومی و نیازها در این شهر،نزدیک بودن شازند به اراک و شاهراه سراسری شمال به جنوب کشور،افزایش وسایل حمل و نقل از جمله دسترسی به قطار مسافری در شازند همرمان با افتتاح راه آهن و کارخانه قند،مشهور شدن شازند در دیگر نقاط کشور با افتتاح دو طرح ملی کارخانه قند و ایستگاه راه آهن از جمله مواردی بوده که در انتقال مرکز بخشداری از آستانه به شازند تاثیر داشته است.

«به موجب تصویب نامه مورخ 12/4/1359 شورای انقلاب بنا به پیشنهاد وزارت کشور بخش سربند از شهرستان اراک منتزع و خود به شهرستان سربند تبدیل شد»[تبیین مختصات جغرافیایی اجزاء و و عناصر تقسیمات کشوری،ص 6-7]در این سال شهرداری آستانه نیز آغاز به کار می کند.

در فاصله سال های 1359 تا 1365 شهرستان سربند دارای یک بخش سربند،دو شهر شازند و آستانه و سه دهستان سربند،کزاز و قره کهریز بوده است و این شهرستان دارای 341 آبادی بوده که 44 آبادی خالی از سکنه بوده است.

در سال 1370 شمسی، تعداد بخش های شهرستان سربند به دو بخش مرکزی و هندودر و تعداد دهستان ها به 7 دهستان سربند،مالمیر،آستانه،پل دوآب،زالیان،قره کهریز و نهرمیان افزایش می یابد.همزمان با این تغییرات،نام کزاز از ردیف نام دهستان های این شهرستان حذف می شود.[نگارنده این مقاله طی نامه ای در سال 1376 به فرماندار محترم وقت شهرستان که رونوشت آن نیز برای نماینده محترم شهرستان ارسال شد،مراتب اعتراض خود را به حذف نام کزاز اعلام کرد م که متن این نامه در پایان این مطلب می آید]

بر اساس سرشماری سال 1375،تغییرات محسوسی در تقسیمات شهرستان سربند ایجاد نمی شود و تعداد روستاهای آن از 341 روستا به 328 روستا کاهش می یابد که 89 آبادی خالی از سکنه بوده است.آمار بیانگر آن است که علاوه بر 44 آبادی قبلی،45 آبادی دیگرنیز خالی از سکنه گزارش شده است.

در سال 1380، شهرستان سربند دارای 2 بخش مرکزی و هندودر،3 شهر شازند،آستانه و هندودر و 8 دهستان بوده است که تغییرات جدید ایجاد دهستان کوهسار بوده است.

در این سال تعداد روستاهای شهرستان،349 آبادی بوده که از این تعداد 99 آبادی خالی از سکنه بوده است.در سال 1381 نام شهرستان سربند به شهرستان شازند تغییر می یابد .در سال 1382 شهر توره به جای آبادی توره تاسیس می شودو تعداد شهرهای شهرستان به 4 شهر افزایش می یابد.

در سال 1385،تقسیمات کشوری در شهرستان شازند تغییراتی نداشته است ونکته قابل توجه در این سرشماری،تخلیه 17 آبادی از سکنه در ده سال اخیر و مهاجرت جمعیت آن به سایر نقاط بوده است که این موضوع طی مقاله ای جداگانه با نام مهاجرت بی بازگشت ،در بخش گزارش های خبری این وبلاگ آمده است.

با توجه به این که در سالنامه آماری 1384 استان مرکزی، تعداد آبادی ها در شهرستان شازند 349 آبادی گزارش شده است که 99 آبادی آن خالی از سکنه بوده است، تعداد آبادی های خالی از سکنه شهرستان شازنددر سرشماری 1385 به بیش از 130 آبادی خواهد رسید که باید منتظر اعلام دقیق این مورد از جانب مرکز آمار ایران باشیم؛زیرا تعداد 250 آبادی دارای سکنه شهرستان شازنددر سال 1375 به 217 آبادی در سال 1385 کاهش یافته است و این علاوه بر 99 آبادی قبلی است که خالی از سکنه گزارش شده اند.

متن نامه مهندس حجت اله عباسی به فرماندار محترم شازند در باره حذف نام کزاز از دهستانهای شهرستان شازند

"بسمه تعالی"

برادر گرامی جناب آقای محمدی

فرماندار محترم سربند

با عرض سلام و ادب

در پی افزایش تعداد دهستانهای سربند از 3 به 7 دهستان،با کمال شگفتی نام کزاز از ردیف نام دهستان های این شهرستان حذف شده است.به استحضار جنابعالی می رساند:این نام در بسیاری از منابع کهن و تاریخی مربوط به دوران صفوی،افشاری،زندی و قاجاری بیش از سایر نام های مطرح در عراق عجم عنوان شده است.

در سال 1258 هجری شمسی،شهر عراق(اراک)شش بلوک داشته که یکی از آن ها بلوک کزاز بوده است.

لرد کرزن در سال 1268 شمسی کشور ایران را دارای هجده ولایت دانسته که یکی از آن ها ولایت کزاز بوده است.

کزاز تا سال 1316 همچنان یکی از بلوک های مستعد و حاصل خیز شهرستان اراک بوده و در کتب تاریخی از لحاظ حاصل خیزی و پرآبی در کنار مناطق صاحب نام کشور آورده شده است و تا سال 1329 یکی از دهستان های 3 گانه بخش سربند به مرکزیت آستانه و از این سال تا سال 1369 نام یکی از دهستان های 3گانه بخش و شهرستان سربند بوده است.

نظر به این که حذف نام کزاز از نام دهستان های شهرستان سربند،بریدگی های فرهنگی، سیاسی،اجتماعی و تاریخی جغرافیایی ایجاد می کند که جبران ناپذیر است؛خواهشمند است ترتیبی اتخاذ فرمایند تا این نام که شخصیت های متعددی با فامیل و پسوند کزازی در سراسر کشور دارد ،مجددا" مورد استفاده قرار گیرد.

مهندس حجت اله عباسی

رونوشت:

1 _برادر گرامی جناب آقای آستانه نماینده محترم مردم سربند در مجلس شورای اسلامی با عرض سلام و ادب برای استحضار

2 _اداره تقسیمات کشوری استانداری مرکزی برای استحضار

نقشه تقسیمات کشوری استان تهران

توسط: admin در 7 شهریور 1386

بخش: کتابخانه » نقشه جغرافیا

 

نقشه تقسیمات کشوری استان تهرانآخرین تغییرات و اصلاحات سال 1383این نقشه قیمتی بیش از یک میلیون تومن داره ! (غیر قابل فروش - هرگونه استفاده غیر متعارف از این نقشه با مسؤلیت کاربر نهایی میباشد) توضیحات :- نام نقشه : نقشه تقسیمات سیاسی - اداری استان تهران- تهیه کننده : سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران- فرمت : PDF- مقیاس : 25000/1- سیستم مختصات : UTM (سیستم مختصات جهانی مرکاتور - Universal Transverse Mercator)- در این نقشه تمام تقسیمات سیاسی استانی تهران، مراکزاستانی (شهرستان-بخش-دهستان-شهر-روستا-آبادی و ...) و کلیه راههای سطح استان (شامل راه های ساخته شده همچنین راه های طرح که هنوز ساخته نشده اند) قابل استناد هستند.این فایل کاملا با فرمت گرافیکی Vector تهیه شده و هنگام چاپ در هر اندازه ای، هیچگونه افت کیفیت مشاهده نخواهد شد.برای آشنایی بیشتربا فرمت Vector میتوانید به ادامه مطلب توجه کنیدبرای دیدن این نقشه لازم است شما برنامه Adobe Reader را داشته باشید. برای کوچک شدن نقشه از ضمیمه کردن فونتها به خود فایل PDF خود داری شده (چون حجم فونتها بیش از 18 مگا بایت بود و لزومی هم نبود چون همه اونها رو دارند). بنابراین شما باید کلیه فونتهای متداول فارسی را قبلا در سیستم خود نصب کرده باشید.اما چرا قیمت این نقشه اینقدر گرونه؟کاربردهای مهندسی داره. هر نقشه مهندسی خیلی گرونه مخصوصا اینکه مربوط به وضعیت موجود جغرافیایی بشه. کاربردهاش هم مثلا فرض کنید یک سازمانی بخواد طرحی اجرا کنه و باید بدونه با سایر طرح های سازمان برنامه بودجه تداخل داره یا نه و باید بره سازمان و بگه من نقشه میخوام ! اونها هم همین نقشه (البته ناقص تر همین رو) رو براش روی کاغذ چاپ میکنند و 10 هزار تومن میگیرند. بسته به تعداد لایه های روشن قیمت هم افزایش پیدا میکنه. منظور از لایه : یک لایه شامل یک سری اطلاعات هست مثلا : لایه راه های اصلی/لایه کلیه راه های فرعی/لایه نام مراکز استانی/لایه مرز بخشها و ....خوب وقتی همه لایه ها روشن باشه همین میشه که من اینجا گذاشتم. این نقشه روی سیستم جغرافیای UTM تهیه شده یعنی اگر یک گیرنده GPS برداری و به مختصات یک نقطه دلخواه روی نقشه سفر کنی با دقت 25 متر به همون نقطه میرسی . مهمتر اینکه این نقشه قابلیت استناد قانونی داره یعنی میشه به عنوان سند قانونی ازش استفاده کرد . در حالی که نقشه ای که قابل استناد نباشه مثل یک کاغذ معمولی کم ارزش هست.ما کلا دو نوع تصاویر گرافیکی داریم :Raster و Vectorتوضیح مختصر در مورد این دو :Raster : فرمت خطیهمه کاربرای کامپیوتر این فرمت رو میشناسند! تمامی عکسها با هر فرمتی خطی هستند. خصوصیت مشترک اینها در اینه که از ترکیب یک سری اطلاعات پیکسل به پیکسل تهیه شدند. داده ها در قالب بیتهای اطلاعاتی هستند که شامل اطلاعاتی مثل رنگ و موقعیت پیکسل در چهارچوب عکس هستند.خروجی نرم افزارهای رایج گرافیکی مثل فتوشاپ همیشه خطی هستند و با بزرگ کردن تصاویر عکس ها شفافیت خود رو از دست میدهند و به قول معروف پدیده پیکسل پیکسل (شکستگی در لبه ها) اتفاق میافته.رایج ترین فرمتها : BMP , JPG , GIF , PNG هستند.وقتی عکسی رو اسکن میکنید اون فرمت خطی دارهVector: فرمت برداریدر این فرمت تصاویر گرافیکی ما به صورت اسکی تعریف میشوند به این معنی که نقطه با مختصات (X,Y) تعریف میشه و خط با استفاده از دو نقطه تعریف میشه و ... همینطور اطلاعات مربوط به رنگ و ضخامت و ... هم به این اطلاعات ریاضی اضافه میشه.خروجی نرم افزارهای مثل : Corel و Autocad و حتی نسخه جدید چلیپا و فایلهای فلش برداری هستند.شما هرچی تصاویر رو بزرگ کنید تصاویر پیکسل پیکسل نمیشوند چون با هر بزرگنمایی دوباره تصاویر با کمک اطلاعات ریاضی باز سازی میشوند . و اگر محدودیت مونیتورها اجازه میداد این تصاویر تا بینهایت قابل بزگنمایی بودند. چون اصلا به پیکسلها وابسته نیستند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سربند

دانلود کتاب «کلام جدید» حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه

اختصاصی از فایلکو دانلود کتاب «کلام جدید» حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کتاب «کلام جدید» حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه


دانلود کتاب «کلام جدید» حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه

 دانلود چاپ سوم کتاب «کلام جدید» حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه  در 470 صفحه

 

مشخصات کتاب کلام جدید:

 ویراستار: رضا مصطفى‏لو

 حروف‏چین و صفحه‏آرا: حسن یوسفى

 نوبت چاپ: چاپ اول 1379 / دوم، 1381 / سوم، پاییز 1383.

 ناشر: مرکز مطالعات و پژوهش‏هاى فرهنگى حوزه‏ى علمیه‏

 قیمت: 2500 تومان‏

عبدالحسین خسروپناه

 

    فهرست مطالب‏

    پیش از گفتار     ص

    مقدمه‏ ى چاپ سوم   ع

    گفتار اول:چیستى کلام و دانش‏هاى همگون‏

 دین پژوهى و رشته‏ هاى آن   3

  1. فلسفه‏ى اسلامى   3
  2. فلسفه‏ى دین 4
  3. کلام اسلامى 5
  4. دین پژوهى تطبیقى 7
  5. مردم شناسى دین 8
  6. روان شناسى دین 8
  7. جامعه شناسى دین 9
  8. پدیدار شناسى دین 10
  9. ادبیات و هنر دینى 11
  10. اسطوره شناسى دین 11
  11. تاریخ ادیان 11
  12. معرفت شناسى دینى 12

 چیستى کلام جدید   12

    دیدگاه اول   12

    دیدگاه دوم   13

    دیدگاه سوم   13

    دیدگاه چهارم   14

    دیدگاه پنجم   15

    دیدگاه ششم (دیدگاه برگزیده)   15

 مسائل کلام جدید   16

 نتیجه‏گیرى   19

    گفتار دوّم: چیستى دین‏

 انواع تعریف دین   24

    موانع و مشکلات تعریف دین   25

    دسته بندى تعاریف ارایه شده پیرامون دین   27

 تعاریف درون دینى دین   28

  1. دین در قرآن 28
  2. دین در روایات 29

 تعاریف اصطلاحى دین   30

    الف. تعاریف متکلّمان غربى از دین   30

    ب. تعاریف متکلّمان اسلامى از دین   32

    ج. تعاریف عالمان علوم انسانى از دین   34

 نقد و بررسى تعاریف دین   37

    گفتار سوّم: روش‏شناسى دین‏پژوهى‏

 مدل‏هاى روش شناسى دین پژوهى   46

 روى‏کردهاى روش شناسى دین پژوهى   47

    الف. روى‏کرد درون دینى و نقد آن   47

    ب. روى‏کرد برون دینى و نقد آن   50

    ج. روش جمع درون دینى و برون دینى   53

    گفتار چهارم: عقل و دین‏

 چیستى عقل   57

    الف. عقل در لغت   58

    ب. عقل در اصطلاح حکیمان و متکلمان   58

    ج. عقل در کتاب و سنت   60

 چیستى دین، وحى و ایمان   60

 تاریخچه‏ى مسئله‏ى عقل و دین   62

    مسئله‏ى عقل و وحى در غرب   62

    مسئله‏ى عقل و وحى در فرهنگ اسلامى   65

 دیدگاه‏هاى رابطه‏ى عقل و دین   68

  1. عقل گرایى حداکثرى 68
  2. ایمان گرایى 69
  3. عقل گرایى انتقادى 70
  4. عقل گرایى اعتدالى 70

 چالش‏هاى عقل و دین   73

  1. آیا عقل و فلسفه مى‏توانند اعتقادات دینى را توضیح دهند؟ 73
  2. آیا وجود شرور در جهان، وجود خدا را نفى مى‏کند؟ 74

    پاسخ استاد مصباح یزدى به مسئله‏ى شر   77

    پاسخ استاد مطهرى؛ به مسئله‏ى شر   78

  1. آیا معجزه با عقلانیت سازگار است؟ 79

 نتیجه‏گیرى   81

    گفتار پنجم: معرفت شناسى دینى‏

 تعریف و مشخصات معرفت شناسى دینى   89

 تبیین مفهوم دین   92

 معرفت دینى   93

 ایمان و معرفت دینى   95

 هرمنوتیک   96

    الف. لغت شناسى هرمنوتیک   96

    ب. اسلام و هرمنوتیک   98

    ج. نقش پیش‏داورى و هرمنوتیک   98

    د. سیر تحوّل هرمنوتیک   99

    ه- هرمنوتیک شلایر ماخر   102

    نقد شلایر ماخر   105

    و. هرمنوتیک ویلهلم دیلتاى   106

    نقد دیلتاى   111

    ز. هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر   111

    نقد گادامر   115

    گفتار ششم: قبض و بسط تئوریک شریعت‏

 ارکان نظریه‏ى قبض و بسط تئوریک شریعت   122

  1. تمایز دین از معرفت دینى 123

    نقد رکن اوّل   123

  1. تمایز احکام دین از احکام معرفت دینى 124

       ادعاى اول از رکن دوّم   124

       نقد ادعاى اول از رکن دوم   126

       ادعاى دوّم از رکن دوم   127

       نقد ادعاى دوّم از رکن دوم   128

       سایر ادعاهاى رکن دوّم و نقد آن‏ها   131

  1. بشرى بودن معرفت دینى 132

    نقد رکن سوم   133

  1. ترابط عمومى معارف بشرى 133
  2. ارتباط معارف دینى با معارف برون دینى 133

    نقد رکن چهارم و پنجم   137

  1. تحول معارف بشرى غیر دینى 140
  2. تحول معرفت دینى به تبع قبض و بسط در سایر معارف بشرى 140

    نقد رکن ششم و هفتم   140

  1. نسبى بودن معرفت دینى 141

    نقد رکن هشتم   142

  1. متکامل بودن معرفت دینى 143

    نقد رکن نهم   143

  1. عصرى بودن معرفت دینى 144

    نقد رکن دهم   144

    گفتار هفتم: قرائت‏هاى مختلف از دین‏

    مؤلّف محورى و مفسّر محورى   151

    محور؛ مؤلّف یا مفسّر؟   152

    نقش پیش دانسته‏ها در تفسیر   153

    منشأ اختلاف در بین مؤلّف محوران   154

    گفتار هشتم: پلورالیسم دینى‏

 تاریخچه‏ى پلورالیسم دینى   163

 تبیین پلورالیسم دینى   164

 روى‏کردهاى مختلف در باره‏ى تنوع ادیان   166

    توضیح جان هیک در باره‏ى تنوع ادیان   167

       الف) انحصارگرایى   167

       ب) شمول‏گرایى   168

       ج) پلورالیسم دینى   169

    مهم‏ترین مبانى کلامى پلورالیسم دینى   170

 روى‏کردهاى پلورالیسم دینى   171

  1. گفت و گوى بین الأدیان 171

    تفاسیر گوناگون از روى‏کرد اول   172

  1. توجه به مسائل مشترک بین ادیان 176
  2. توجه به گوهرى واحد در همه‏ى ادیان 179
  3. توجه به تجربه‏ى وحیانى مشترک در همه‏ى ادیان 180

    تفاوت‏هاى تجربه‏ى دینى و تجربه‏ى حسى   181

  1. توجه به مشترکات انسان مدارانه و دنیوى ادیان 182
  2. توجه به معناى واحدِ پیام‏هاى ادیان 183
  3. دین، ساخته‏ى بشر است و تعدد ادیان، نتیجه‏ى اختلاف فرهنگ‏هاست 185
  4. محوریت ایمان گرایى به جاى شریعت گرایى 187
  5. دین واحد و برداشت‏هاى متفاوت 190
  6. صامت و خالى بودن متون دینى از معانى 191
  7. حقّانیّت همه‏ى ادیان الهى و بشرى 192
  8. تکافؤ ادله 193

    آیات و روایات متعارض با پلورالیسم   193

 شبهات کثرت گرایان دینى   208

 نتیجه‏گیرى   214

    گفتار نهم: دین و دنیا

 چگونگى رابطه‏ى دین و دنیا   225

 دلایل طرف‏داران سکولاریسم در مسیحیت   225

  1. سیره و سنّت عملى و نظر کلیساى سنّتى 226
  2. آیات عهد جدید و اناجیل اربعه 226
  3. فقدان قوانین حکومتى، سیاسى و اجتماعى در متون مقدس مسیحیت 227
  4. تفکّر اومانیستى در غرب 228
  5. عقلانیت ابزارى در عصر جدید 229

 عوامل گرایش مسیحیان به سکولاریسم   229

  1. جزمیت افراطى و بى‏دلیل سران کلیساى قرون وسطا 229
  2. رفتار خشن کلیسا نسبت به مخالفان 230
  3. فساد مالى و اخلاقى 230
  4. نهضت رفرمیسم 230
  5. فقر و ناتوانى کلیسا در پاسخ به شبهات کلامى و فلسفى 230
  6. رشد علم و صنعت 231

 دلایل پیوند دین و دنیا   232

  1. رابطه‏ى دنیا و آخرت 232
  2. اثر پذیرى علوم تجربى از متافیزیک دینى و غیر دینى 233
  3. عدم همراهى سکولار با دین اسلام 234
  4. تاریخ اسلام و سیره‏ى عملى نبى(ص) و امامان معصوم(ع) 234
  5. قوانین اسلامى نافى سکولاریسم 235

       الف) دین اسلام و اقتصاد   235

       آیات و روایات   236

       ب) دین اسلام و سیاست   237

 چالش‏هاى پیوند دین و دنیا   245

  1. دَوَران شناخت انسان بین محذورین؛ علم مطلق و جهل مطلق 245
  2. شمولیت سکولاریسم براى همه‏ى فرهنگ‏ها 246
  3. عدم پاسخ گویى اسلام به نیازهاى زمان 246
  4. عدم کارآیى مدیریت فقه شیعه 248

    گفتار دهم: کارکردهاى دین

 مفهوم کارکرد گرایى   251

    گرایش‏هاى فونکسیونالیستى   252

    روش کارکرد گرایى   254

    انواع نگاه به کارکردهاى دین   255

    تفاوت روش کارکرد گرایى با روش کارکرد گرایانه   256

    اهمیّت نگرش کارکرد گرایى به دین   257

 کارکردهاى گوهر دین   258

  1. پاسخ به احساس تنهایى 258
  2. کاهش دادن ترس از مرگ 261
  3. کاهش رنج و تعب 262
  4. معنا دادن به زندگى آدمى 264
  5. حل تنازع و تعارض آدمیان 265
  6. کنترل افراد جامعه 265
  7. تقدیم منافعِ مهم‏ترِ دیگران بر منافع شخصى 266
  8. جلوگیرى از بحران‏هاى روانى 266
  9. نقش دین در همبستگى اجتماعى و کنترل رفتار اجتماعى انسان‏ها 267
  10. اعتراض به وضع موجود و دعوت به وضع مطلوب 268
  11. رهایى انسان از اسارت‏هاى ظاهرى و باطنى 269
  12. نقش دین در تمدن و فرهنگ انسانى 270
  13. زدودن عقاید باطل و خرافى از جوامع انسانى 270
  14. پشتیبانى از اخلاق 271
  15. راه حل مناسب براى امور جبران ناپذیر 271
  16. سیر و سلوک عرفانى 271

 کارکرد باورهاى اسلام   272

  1. کارکرد فى‏ء 272
  2. کارکرد ازدواج 272
  3. کارکرد روزه 273
  4. کارکرد و حکمت حرمت هم جنس بازى 274
  5. کارکرد و حکمت حرمت زنا 274
  6. کارکرد حکم شرعى طلاق 274
  7. کارکرد قصاص 275
  8. کارکرد زکات 275
  9. کارکرد وصیت 275
  10. کارکرد احکام ارث 276

 چند تذکر در زمینه‏ى کارکردهاى دین   276

    گفتار یازدهم: گفتمان ایمان دینى‏

 معناى ایمان   282

 حقیقت، ارکان و شرایط ایمان   282

    دیدگاه متکلمان و حکماى اسلامى   282

    دیدگاه عرفاى اسلامى   284

    ایمان در قرآن   285

    دیدگاه فیلسوفان و متکلّمان مسیحى و غربى   287

 عوامل و موانع ایمان دینى   289

    عوامل ایمان دینى   289

       الف - عوامل مؤثر در تقویت دین‏دارىِ فطرى   289

       ب - معرفت مستدل و منطقى   289

       ج - عمل به تکالیف شرعى و اخلاقى   290

       د - فضا و فرهنگ دینى مناسب   290

    موانع ایمان دینى   291

 ایمان و چالش‏هاى بحران‏زا   292

  1. چالش بین دین و ایمان در تحول پذیرى 292
  2. چالش میان ایمان و آزادى 293
  3. شفاهى دانستن ایمان 294
  4. تفسیر ایمان به باورداشتن و دل سپردن 296
  5. هم خوانى ایمان با شکاکیّت 297

    گفتار دوازدهم: تجربه‏ى دینى و تجربه‏ى عرفانى‏

 چیستى تجربه‏ى دینى و تجربه‏ى عرفانى   302

  1. نظریه‏ى احساس 304
  2. نظریه‏ى ادراک حسى 304
  3. نظریه‏ى تفکیک ناپذیرى تجربه و تفسیر 305
  4. نظریه‏ى اصالت طبیعت 305
  5. نظریه‏ى برگزیده 307

 ویژگى‏هاى تجربه‏ى دینى   307

 انواع تجربه‏ى دینى   312

 توجیه نظام دینى و اعتقادى با تجربه‏ى دینى و عرفانى   313

 چگونگى پى بردن به ارتباط انسان با جهان غیب   314

    فهم پذیرى آیات وحى   316

 ویژگى‏هاى تجربه‏ى عرفانى   317

    گفتار سیزدهم: زبان دین‏

 روى‏کردهاى مختلف پیرامون زبان دین   330

  1. نظریه‏هاى متفکران اسلامى 330
  2. نظریه‏ى تمثیل آکویناس 332
  3. نظریه‏ى پوزیتویسم منطقى 334
  4. نظریه‏ى تحلیل زبانى 336

    گفتار چهاردهم: علم و دین‏

 چیستى دین   344

 چیستى علم   344

 انواع ارتباط علم و دین   346

    الف. تداخل علم و دین   346

    ب. تعارض علم و دین   347

    ج. تمایز و جدایى علم و دین   347

    د. سازگارى و توافق علم و دین   347

 تاریخچه‏ى ترابط علم و دین در مغرب زمین   349

 ترابط علم و دین در جهان اسلام   354

 راه حل‏هاى تعارض علم و دین   357

    راه حل‏هاى گالیله   357

    راه حل کانت    358

    راه حل پوزیتیویست‏ها و فیلسوفان تحلیل زبانى   359

    راه حل اگزیستانسیالیست‏ها   359

    راه حل استیس   360

    ابزار انگارى در فیزیک جدید   361

    راه حل تفسیر علمى   362

    نظریه‏ى برگزیده   363

    گفتار پانزدهم: علم دینى‏

 علم چیست؟   369

 دین چیست؟   371

 متافیزیک چیست؟   371

 انواع رابطه‏ى علم و دین   371

 علم دینى چیست؟   372

 اهمیّت طرح مسئله‏ى علم دینى   374

 انگیزه‏هاى طرح علم دینى    375

 تأثیرگذارى دین و متافیزیک بر علم    376

 انواع تأثیرگذارى دین بر علم   379

  1. تأثیر متافیزیک دینى بر فرضیه‏هاى علمى 380
  2. تأثیر گذارى آموزه‏هاى دینى بر انگیزه‏ى عالمان تجربى 382
  3. تأثیر دین بر مبادى و مسلمات علوم تجربى 383
  4. تأثیر آموزه‏هاى دینى بر اهداف و روش‏هاى علوم 383

    گفتار شانزدهم: قرآن و تئورى تحول‏

 پیشینه‏ى تئورى ثبات و تحوّل انواع   387

 مکتب‏هاى فرضیه‏ى تکامل   390

    مکتب لامارکیسم   390

    مکتب نئو لامارکیسم   391

    مکتب داروینیسم   392

       الف) پیش فرض‏هاى فرضیه‏ى داروین   394

       ب) اصول و ارکان تئورى داروین   395

       ج) داروین و انسان   400

       د) ارزیابى تئورى داروین   401

    مکتب نئو داروینیسم   405

    نظریه‏ى موتاسیون یا جهش   406

 پى‏آمدهاى تئورى داروین   406

    الف. تعارض داروینیسم با خدا شناسى   408

    ب. تعارض با اشرفیّت انسان   413

    ج. تعارض اخلاق داروینیسم با ارزش‏هاى اخلاقى   414

    د. معارضه‏ى نظریه‏ى تحوّل انواع، با باورهاى دینى   417

    روى‏کرد اندیشمندان غربى در باره‏ى آفرینش انسان   417

       دیدگاه چارلز هاج   417

       دیدگاه جیمز مکاش   417

       دیدگاه بنیاد پردازان یا فاندامنتالیست‏ها   418

       دیدگاه مذهب کاتولیک   418

       دیدگاه نهضت نو خواهى   418

       دیدگاه الهیات اعتدالى   419

       فلسفه‏هاى طبیعى تکامل   419

    روى‏کرد اندیشمندان اسلامى در باره‏ى آفرینش انسان   420

       دیدگاه دکتر سحابى و مهندس بازرگان   420

       دیدگاه علامه‏ى طباطبایى   425

       دیدگاه آیت الله مصباح یزدى   429

       دیدگاه آیت الله مشکینى   432

       دیدگاه آیت اللّه طالقانى   437

       دیدگاه آیت الله سبحانى   439

       دیدگاه برگزیده   440

    گفتار هفدهم: دین و اخلاق

 تعریف و محورهاى رابطه‏ى دین و اخلاق   444

  1. توصیف از باورهاى اخلاقى 445
  2. گزاره‏هاى اخلاقى یا علم اخلاق 445
  3. دفاع فلسفى از گزاره‏هاى اخلاقى 446
  4. تبیین مفاهیم و تصورات ارزشى و تکلیفى 447
  5. ارزش صدق و کذب و واقع نمایى گزاره‏هاى اخلاقى 447
  6. مباحث مربوط به استنتاج 448
  7. ارتباط اخلاق با سایر علوم و معارف 448

 مفهوم رابطه‏ى اخلاق و دین   449

 جستارى در مسئله‏ى رابطه‏ى باید و هست   449

 دیدگاه‏هاى اندیشمندان مغرب زمین   451

  1. نظریه‏ى استنتاج دین از اخلاق 452
  2. نظریه‏ى فرمان الهى (Divine command theory) 452
  3. نظریه‏ى استقلال دین و اخلاق 453
  4. نظریه‏ى تحوّل دین به اخلاق 453
  5. اخلاق منهاى دین 454

 دیدگاه‏هاى اندیشمندان اسلامى   455

  1. دیدگاه عدلیه و غیر عدلیه و نظریه‏هاى استنتاج و عدم استنتاج اخلاق از دین 455
  2. دیدگاه استاد مصباح و رابطه‏ى ارگانیکى اخلاق و دین 460
  3. دیدگاه دکتر سروش و دین اقلى در حوزه‏ى اخلاق 461

    نقد نظریه‏ى دکتر سروش   463

  1. نظریه‏ى برگزیده 466

 چالش‏هاى رابطه‏ى دین و اخلاق   468

  1. عدم التزام به اخلاق دینى 468
  2. تضاد در اخلاق دینى 468
  3. ترجیح اخلاق سکولار بر اخلاق دینى 469
  4. عدم پاسخ گویى اخلاق دینى به مقتضیات زمان 469

    منابع و مآخذ (فارسى، عربى، انگلیسى)   470

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کتاب «کلام جدید» حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه

دانلود مقاله حضرت حجت و معجزه تولد او

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله حضرت حجت و معجزه تولد او دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

قضیه حضرت مهدی(عج)فرزندامام حسن عسگری(ع)قضیه ای دقیق است که ازپیش برای آن خط سیری معین رسم شده که هرکدام ازائمه معصومین علیهم السلام آن را می دانستندوبرای محقق شدن آن فعالیت می کردند.
وهنگامی که نوبت امام هادی(ع) رسید یکی از یارانش را فرستاد که کنیزی بخرد تا با امام حسن عسگری ( ع) ازدواج کند ومادری برای امام مهدی (عج) باشد.
و برای آ ن شخص صفت های کنیزرا مشخص نمود: ا ونرجس دختر قیصربن یشوعا پادشاه روم ، مادرش ازنواد گان حواریون که همراه حضرت عیسی(ع) بودند،می باشد.
زنی ا ست د راوج کمال و نور وعلم . مسلمانان ا و را درجنگشان با رومیها اسیرکردند.
نرجس با پدرش وسپاهیان برای مداوا کردن زخمی شد گان درمیدان جنگ رفته بود. دررویا دیده بود که حضرت محمد (ص) وهمراهش عیسی(ع) ونیزفاطمه زهرا (س) وهمراهش حضرت مریم (س)همگی با هم آمده تا اورا برای امام حسن عسگری (ع) خواستگاری کنند.
دراین رویا حضرت زهرا (س) برای نرجس چگونگی رسیدن به امام
حسن عسگری (ع ) را توضیح داد تا برای ا وهمسری باشد. بنابراین هما نگونه که حضرت زهرا( س) معین کرده بود نرجس لباس پوشید
سپس به صف اسرا پیوست.
پس کسی اورا اذیت وآزارنکرد تا اینکه همراه اسیران به بغداد رسید ومانند بقیه کنیزان در معرض فروش قرار گرفت.
امام هادی (ع) به ابی هاشم جعفری فرموده بود: درسمت راست پل بغداد
می ا یستی پس می بینی که کنیزان درآنجا ایستاده اند تو نفرسوم ازصف
رااختیارکرده اورا می خری وهمراه خود به اینجا می آوری.
ابی هاشم جعفری رفت ونامه ای ازامام هادی(ع) به آن کنیز داد. نرجس
چون از فرهنگ وعلم بسیاری برخورداربود و پدرش به او زبانهای بسیاری از جمله زبان عربی تعلیم داده بود.
نامه امام هادی (ع) را که به زبان عربی بود گرفت و خواند و بر سر خویش قراردادودرحالیکه چشمانش ازاشک پرشده بودهمراه ابی هاشم نزد امام هادی (ع) آمد.
حکیمه خواهرامام هادی (ع) می فرماید: درخانه امام هادی (ع) بودم
که ابی هاشم همراه نرجس آمد. سپس امام هادی (ع) به اوا شاره کرد وگفت:ای حکیمه این همان زن است.
حکیمه اورا گرفت و به اوخد مت می کرد وامام حسن عسگری (ع) با اوازدواج کرد و نرجس باردار شد.
معجزه د وم این است که خدای تعالی مظاهروآثاربارداری درنرجس را مخفی کرد وهیچ اثری ازآثار بارداری بر او ظاهر نشد تا اینکه فرزنش را به دنیا آورد .
در شب نیمه شعبان امام حسن عسگری (ع) به عمه اش حکیمه فرمود: دراین شب پیش نرجس باش که نرجس به کمکت محتاج خواهد بود. حکیمه گفت : چرامگر خبری شده است ؟ امام فرمود : امشب همان شب
موعود است .امشب فرزند مبارکی به دنیامی آید که زمین مرده راحیات
می بخشد و زنده می سازد. حکیمه گفت : من که هیچ اثری ازبارداری دراونمی بینم. امام فرمود: عمه جان هنگام سپیده دم آثاربارداری دراو ظاهرمی شود.
زیرا مهدی آل محمد شباهتی باموسای پیامبردارد مادرموسی هم آثاری ازبارداری نداشت وتاهنگام به دنیاآمدن موسی هیچکس ازرازاوخبردار نشد .
حکیمه می گوید درآن شب نزداوبودم وتا نزدیک فجربراوچیزی ندیدم تا
اینکه بعد ازمدتی آثاردرد دروجودش ظاهرشد. نزد او رفتم واورا کمک و یاری کردم...خواب مرا فرا گرفت وهنگامی که بیدار شدم وچشمانم را باز کردم حضرت حجت را د ر حالی که بر روی زمین سجده کرده بود دیدم.
فصل اول: میلاد
1- میلاد
مورخان ومحدثان ولادت ( حجت بن الحسن المهدی) را به سال 255 یا 256هجری- قمری دانسته اند.
گفته اند : حضرت مهدی (ع) در شب جمعه نیمه ماه شعبان سال یا د شده پای به این جهان نهاد.


2- چونان ابراهیم وموسی

 

پس ازدوقرن واندی که ازهجرت پیامبر(ص) گذشت وامامت به امام دهم و یازدهم رسید کم کم در میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلا فت نگرانیی عمیق جان گرفت.
این نگرانی مربوط به اخبارو احادیث بسیاری بود که درآنها آمده بود: از امام حسن عسگری(ع) فرزندی تولد خواهد یافت که برهم زننده اساس حکومتهاست.
این پیشگویی در کتابهای پیشین آمده بود و به وسیله آگاهان از آن کتابها در میان مسلمین نقل می شد.
به هنگام تولد امام مهدی(ع) در شهر سامرا حدود 35 سال از ساختن آن شهر که در کنار ویرانه های شهر قدیم بنا شده بود می گذشت. و با اینکه به عنوان پایتخت دوم برای خلا فت بغداد ساخته شده بود از همان آغاز مقر خلیفه عباسی شد.
معتصم عباسی هشتمین خلیفه بنی عباس که خلا فت اواز سال 218 آغاز شد به ساختن این شهر فرمان داد و سپس خود بدانجا انتقال یافت وبدین گونه سامرا مرکز خلا فت او گشت.
امام دهم20 سال در این شهر تحت نظرو زندانی بود وسپس امام یازدهم درآنجا تحت نظر و زندانی به سر می برد.
به هنگامی که ولا دت(مهدی) نزدیک گشت و خطروجود اودر نظر جباران قوت گرفت در صدد برآمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری کنند واگرپدید آمد و بدین جهان پای نهاد اوراازمیان بردارند.
بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی دوران حمل و سپس تولد او همه همه از مردم پنهان شده بود وجزچند تن معدود از نزدیکان یا شاگردان واصحاب خاص امام حسن عسگری کسی اورا نمی دید.آنان نیزمهدی را گاه به گاه می دیدند نه پیوسته و به صورت عادی. نوشته اند که راز مخفی داشتن ولادت مهدی این بود: خلفای بنی عباس از طریق روایاتی که از پیامبر(ص) وائمه طاهرین(ع) نقل شده بود دانستندکه دوازدهمین امام همان مهدی است که زمین را پرازعدل وداد می کندودژهای گمراهی وفساد را درهم می کوبد ودولت جباران
را سرنگون می سازد.وطاغوتیان را به قتل می رساندوخود امیرمشرق و مغرب جهان می شود. چون این امررا دانستند درصدد بر آمدند تا این نور را خاموش کنندو این امام را به قتل برسانند. از این رو جاسوسان و مراقبانی چند گماشتند و حتی قابله هایی را مامور کردند تا داخل خانه امام حسن عسگری (ع) را زیر نظر بگیرند . لیکن خداوند درهر حال نورهدایت را پاینده خواهد داشت.
این بود که خدا به اراده خویش دوران بارداری مادراو( نرجس) را پنهان ساخت .
مورخان گفته اند:معتمد عباسی قابلگان راامرداده تاوقت وبیوقت سرزده وارد خانه امام حسن عسگری(ع) شوند درون خانه را بگردند وتفتیش کنند واز حال همسراوبا خبر گردند وگزارش دهند اما آنان ازهیچ چیز آگاه نگشتند.
خداوند درباره مهدی همان کار را کرد که درباره موسی کرد . چنان که دشمنان مهدی نیز همان روش فرعونی و سیاست فرعونی را دنبال کردند.
فرعون دانست که زوال سلطنت او به دست مردی از بنی اسرائیل خواهد افتاد. این بود که بازرسانی گماشت تازنان حامله بنی اسرائیل رازیر نظرگیرند و کودکانی را که متولد می شوند تحت مراقبت شدید قراردهند و اگر کودک پسر بود اورا می کشتند. بدینگونه کودکان بسیاری را کشتند تا موسی پدید نیاید.

چنانچه در قرآن کریم ذکر شده است. و با این همه خداوند متعال پیامبر خود موسی را حفظ کرد و ولادت اورا مخفی داشت و سپس
به مادر موسی امر فرمود تا اورا در صنوقی گذارد وبه رود نیل سپارد.
در احادیث بسیاری آمده است که حضرت مهدی(ع) شباهتهایی به حضرت ابراهیم وحضرت موسی دارد.
3- مشاهده مهدی
مهدی (ع) از نخستین روز ولا دت نیز همواره در نهان می زیست و مردمان به طورعموم او را نمی دیدند واین به آن دلیل بود تابه اوگزندی نرسد.
سعی برآن بود که مردمان اورا نبینند وازحا ل و احوال او آگاه نگردند تا اطلاعاتی درباره او شایع نگردد و به دربارعباسی نرسد.
با این وصف در مدت 5-6 سال از آغاز عمراو که امام یازدهم در قید حیات بود برخی از نزدیکان امام و کسانی چند ازخواص نیز او را دیدند و به درک حضوراو نایل آمد ند
تا بدین گونه به تولد او و وجود او یقین حاصل شود وایشان به موقع
لزوم به دیگران و بویژه به حوزه های تشیع اطلاع دهند و آنان رااز
وجود وصی دوازدهم آگاه سازند.
درمیان یاران واصحاب امام یازدهم کسانی بودند که به دلیل یاد شده ازاوطلب می کردند تاجانشین خویش را به آنان نشان دهد. وامام یازدهم در مواردی این تقاضارا برآورده می ساخت ومهدی را
به کسانی و گاه به گروهی نشان می داد و معرفی می کرد.

 

4- طلوعی گذرا

 

چنانچه یاد شد مهدی در نهان می زیست و مرد م به طورعموم ازاو خبرنداشتند وجز تنی چند کسی اورا ندیده بود.
کار بدین منوال می گذشت تا روز درگذشت امام یازدهم فرارسیدیعنی : روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری- قمری .
دراین روز چهارامرباعث شد تامهدی خود را به گروهی ازمردم بنمایاند وبه حوزه کسانی که برای مراسم تشییع و خاک سپاری امام یازدهم حاضر شده بودند آشکارا پا نهاد:
1- این موضوع که باید امام بر جنازه امام نماز گذارد . مهدی(ع) برای رعایت این سنت الهی و سر ربانی لازم بود که ظاهر شود وبر پیکر پدر نماز گزارد.
2- اینکه جلوگیری شودازاین امرکه کسی ازسوی خلیفه بیاید
وبرپیکرامام یازدهم نمازبخواند وسپس جریان امامت ختم شده اعلام گرددوخلیفه جابرعباسی وارث امامت شیعی معرفی شود.
3- اینکه جلوگیری شودازروی دادن انحراف داخلی درجریان امامت
زیراکه جعفربن علی الهادی معروف به جعفرکذاب که برادرامام حسن عسگری بوددرصدد ادعای امامت بودآمد تا برپیکرامام درگذشته نمازگذارد.
4- اینکه ادامه جریان امات حقه وولایت اسلامیه ثبت شودوبرمعتقدان امامت معلوم گرددکه پس از امام حسن عسگری امام دیگری امام دوازدهم حامل این وراثت معنوی ورسالت اسلامی وولایت دینی
ودنیایی است وا وهست تولد یافته وموجوداست .
به این علتهابودکه مردمی که برای انجام مراسم آمده بودندناگاه مشاهده کردند که کودکی خردسال اما درنهایت شکوه وحشمت
همچون خورشیدی فروزان ازاندرون
سرا درآمدوعموی خودجعفرراکه آماده نمازگزاردن برپیکرپیشوای فقیدشده بودبه یک سوزد وبرپیکرپدرنمازگذارد.
هجوم ابرهای سیاه ...
آری ... مهدی درآن روزخویشتن رانشان داد. پای ازدرون خانه بیرون نهادودرکنارمردم ودرمیان مردم قرارگرفت وآن روزروزی آفتابی شد. لیکن این تجلی همایون که کودکی خردسال بزرگانه گام پیش گذارد وجعفرکذاب راکنارزدوخودپیش ایستادوبرخلق امامت کردوبرپیکرپیشگاه فقید نمازخواند.
مسئله راروشن کرد واخبارآن منتشرشد و به زودی به گوش مراقبان وماموران رسید وسفاکان دربارعباسی را آگاه ساخت که آنکس که سالها مراقب بوده اند تاپدید نیاید پدید آمده است وخود مسئولیت ادامه جریان امامت راومبارزه باستم وستمگران رابه عهده دارد.
عباسیان دانستند که فروکشنده جباران ودرهم کوبنده ستمگران وبرباددهنده تاجهاوویران کننده کاخها تولد یافته ورشد کرده است.
همینکه این خبرپخش گشت بیدرنگ ازسوی خلیفه عباسی دستورهجوم به خانه امام حسن عسگری (ع) وتفتیش آن خانه وجلب مهدی وچه بساقتل اوصادرشد.
ماموران خلیفه همچورعدوبرق غریدندوجهیدندوچون توده های ابرسیاه برسرخانه امام حسن عسگری خیمه زدند .همه جارابه دقت گشتندازاین خانه به آن خانه دویدندوازاین روزن به آن روزن سرکشید ند تامهدی رابیابندونزدخلیفه برده وگردن زنند.
درچنین شرایطی امرغیبت امام دوازدهم – برای بقای سلسله امامت حقه وتشکیل حاکمیت اسلامی درآخرالزمان ومسائل ومصالحی دیگرپیش آمد.
فصل دوم: شمایل وسیرت
1- شمایل
محدثان معتبرازشیعه واهل سنت بنابراحادیث بسیارازپیامبراکرم (ص) وامام علی ابن ابیطالب(ع) ودیگرامامان شمایل واوصاف امام مهدی(ع) را در کتابهای خویش آورده اند:
چهره اش گند مگون - ابروانش هلا لی وکشیده - چشمانش سیاهو درشت و جذاب - شانه اش پهن- دندانها یش براق وگشاده -بینیش کشیده وزیبا - پیشانیش بلند وتابنده- استخوان بندیش استوار
وصخره سان- دستان وانگشتانش درشت- گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی که از بیداری شب عارض شده - بر گونه راستش خالی مشکین- عضلا تش پیچیده ومحکم - موی سرش برلاله گوش ریخته- اندامش متناسب وزیبا- هیبتش خوش منظر ورباینده - رخساره اش درهاله ای از شرم بزرگوارانه- قیافه اش ازحشمت شکوه رهبری سرشار- نگاهش دگرگون کننده- خروشش دریاسان و فریادش همه گیر.
2- مقام
محدثان وعالمان ا سلام کمال معنوی وولایت امام را در سن کودکی به سرگذشت عیسی مسیح، یحیی بن زکریا که در قرآن آمده است –همانند دانسته اند وگفته اند : در میان شانه اش اثری است،چون اثر نبوت واو صاحب علم و حکمت بسیار است، ودارنده ذخایر پیامبران است.مهدی فرزند پیامبر است واز اولاد بانوی اکرم، حضرت فاطمه زهرا، ونهمین امام است از نسل امام حسین (ع).
مهدی(علیه السلا م) اکنون غایب است او خلیفه حق،و ولی متلق است او خاتم اولیاء و وصی اوصیاء منجی نهایی ، و قائد جهانی و انقلابی اکبر و مصلح اعظم است .
چون در آید، به کعبه تکیه کند وپرچم پیامبر (ص) را در دست گیرد ودین خدا را زنده سازد واحکام خدارا در سراسر گیتی جاری کند. او با شمشیر درآید وزمین پر شده از جور وبیداد را، پراز مهربانی وداد گرداند.
3- سیرت
د رباره روش و رفتاروسیرت مهدی(ع)، مطالب ومسائل بسیاری در احادیث آمده است. این مطالب و مسائل، سیرت های مهدی را روشن می سازد.
الف – سیرت دینی:
مهدی(ع) در برابرخداوند وجلال خداوند، فروتن است بسیار فروتن، همچون عقاب به هنگامی که بال خویش فرو گشاید و سر به زیر انداخته، از اوج آسمان فرو آید. مهدی در برابر جلا ل خداوند اینسان خاشع وفروتن است .
خدا و عظمت خدا، در وجود او متجلی است وهمه هستی او را در خود فرو برده است.
مهدی(ع)عاد ل است وخجسته وپاکیزه.او ذره ای ازحق را فرو نگذارد. خداوند دین اسلام رابه دست او عزیزگرداند.
مهدی همواره بیم خداوند را به دل دارد وبه مقام تقربی که نزد خدا دارد مغرورنشود. او به دنیا دل نبندد وسنگی روی سنگی نگذارد . در حکومت او به احدی بدی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد.
ب – سیرت خلقی:
مهدی(ع)، صاحب بزرگی ووقاراست. مهدی جامه های درشتناک پوشد و نان جوخورد. علم وحلم مهدی ازهمه مرد مان بیشتر است. مهدی، همنام پیامبراست وخلق او، خلق محمدی است.
مهدی(ع) درجهان، با مشعل فروزان هدایت سیرکند وچون صالحان زندگی کند.
ج – سیرت عملی:
به هنگام رستاخیزشدن مهدی(ع) آنچه وجود دارد، دوستی ویگانگی است تاآنجا که هرکس هرچه نیاز دارد ازجیب دیگری بر می دارد.
بی هیچ ممانعتی در زمان مهدی(ع)، مومنان در معاملا ت ازیکدیگر سود نگیرند. کینه ها از دل بیرون رود وهمه جا را آسایش و امنیت فرا گیرد.
مهدی، بخشنده است وبیدریغ مال وخواسته به این وآن دهد.نسبت به عمال وکارگزاران و ماموران دولت خویش بسیار سختگیر می باشد
وبا ناتوانان و مستمندان، بسیاردل و مهربان است.
مهدی(ع)، دررفتارچنان است که گویی با دست خود، کره وعسل به دهان مسکینان می گذارد.
مهدی(ع) چون امیرالمومنین(ع) زندگی کند ونان خشک بخورد وبا پارسایی زنگی را به سر برد.

 


د – سیرت انقلابی:
مهدی(ع) حق هرحقداری را بگیرد وبه اوبدهدحتی اگرحق کسی زیردندان دیگری باشد،اززیردندان انسان متجاوزغاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز گرداند. چون مهدی قیام کند مالیات برداشته
شود وغیرمسلمانی نماند.
او مردم را با شمشیربه دین خدا دعوت کند هرکس نپذ یرد گردن زندهرکس راسرکشی کند فرد سازد.
مهدی(ع)، وارد شهر کوفه شود وهرمنافق وشک باوری را بکشد وکاخ هارا ویران سازد و ارتش مستقردرآنجا رااز دم تیغ بگذراند.
زراره بن اعین می گوید:ازامام محمد باقر(ع) پرسیدم:آیاحضرت مهدی(ع)، بامردمان مانندپیامبر(ص) رفتارمی کند؟ فرمود:
هیهات،هیهات! پیامبر باملا یمت با مردم رفتارمی کردومی کوشید تا محبت مردم را، در راه دین جلب کند.
را، در راه دین جلب کند. اما حضرت مهدی(ع) با شمشیروقتل با مردم روبرو شود. خدا به اواین گونه امر کرده است که بکشد و توبه ای ازکسی نپذیرد.وای به حال کسی که با مهدی برسرستیزآید.مهدی،
فقط و فقط شمشیر بشناسد. اوازکسی توبه نپذیرد و درراه اجرای حکم خدا واستقرار بخشیدن به دین خدا، به سخن کسی گوش ندهدونکوهش
احدی را نشنود.

 


ه – سیرت سیاسی:
به هنگا م حکومت مهدی(ع)، حکومت جباران ومستکبران ونفوذ سیاسی منافقان وخائنان نابود گردد.
شهرمکه قبله مسلمین، مرکزحرکت انقلابی مهدی شود. نخستین افراد قیام اودرآن شهرگردآیندودرآنجا به او بپیوندند.
مهدی(ع) به نفوذ یهود و مسیحیت در جهان خاتمه دهد. از غارانطاکیه، تابوت سکینه را بیرون آورد نسخه اصلی تورات وانجیل درآن است و بدین گونه درمیان اهل تورات با تورات واهل انجیل با انجیل حکم کندوآنان رابه متابعت خویش فراخواند برخی به او بگروند.
با دیگران جنگ کند وهیچ صاحب قدرتی وصاحب مرامی باقی نماند ودیگرهیچ سیاستی و حکومتی جز، حکومت حقه اسلامی و سیاست عد له قرآنی درجهان جریان نیابد.
بدین گونه حکومت مهدی، شرق و غرب عالم را فرا گیرد. عیسی(ع) ازآسمان فرود آید و پشت سر مهدی(ع) نمازگذارد وفریاد زند: که( دربیت المقدس را باز کنید!) دررا بازکنند دراین میان،
دجال با هفتاد هزاریهودی مسلح پدیدار شود... و چون عیسی آهنگ کشتن دجال کند دجال بگریزد وبکشد یهود یان درگوشه وکناردرپناه هرسنگ ودرخت وچیزدیگری پنهان شوند.اماهمه چیزبه سخن درآیدو بانگ بردارد:ای بنده مسلمان خدا، اینجا یک یهودی است بیا واورابکش! واینچنین جهان از وجود یهود پاک گردد. آری چون مهدی(ع) قیام کند زمینی نماند، مگردرآنجا گلبانک محمدی بلند گردد.

 


و – سیرت تربیتی:
در زمان حکومت مهدی(ع) به همه مردم حکمت وعلم بیاموزند تاآنجاکه زنان در خانه ها، با کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت کنند. درآن روزگار قدرت عقلی توده ها، تمرکزیابد. مهدی به تایید الهی، عده ای از مردمان را به کمال رساند ودر همگان فرزانگی پدید آورد.
درروزگار دولت مهدی، عیب وآفت ازشیعه برطرف گردد ودلهای آنها چون پاره های فولاد شود. یک مرد، به نیرو چون چهل مرد باشد وحکومت وسروری روی زمین به دست آنها افتد.

 


ز – سیرت اجتماعی:
چون مهدی(ع) درآید- پس از سختی ها که افتد و جنگ ها که رود- ظلم و ستم را براندازد و سراسر زمین را ازعدل وداد پرکند. هیچ جای در زمین باقی نماند مگراینکه ازعدل واحسان او پرشده باشد حتی جانوران و گیاهان نیزازاین برکت وعدالت و داد ونکویی بهره مند گردند وهمه مردم درزمان مهدی،توانگر وبی نیاز شوند.
عدالت مهدی چنان باشد که برهیچ کس وهیچ چیز به هیچ گونه ستمی نرود. نخستین نشانه عدل اوآن است که سخنگویان حکومت او، درمکه فریاد زنند: (هر کس نماز فریضه خویش را درکنارحجرالاسود و محل طواف خوانده است واکنون می خواهد نماز نافله بخواند به کناری رود تا حق کسی پایمال نگردد هر کس می خواهد نماز فریضه بخواند، بیاید وبخواند.)

 

 

 


ح – سیرت مالی:
همه اموال جهان، در نزد مهدی(ع) گرد آید آنچه در دل زمین است وآنچه بر روی زمین. آنگاه مهدی به مرد م بگوید:( بیایید! واین اموال رابگیرید! اینها همان چیزهایی است که برای بدست آوردن آنهاقطع رحم
کرده اید وخویش خود را رنجاندید و خونهای به ناحق ریختید ومرتکب گناه شدید. بیایید وبگیرید!)
پس دست به عطا گشاید چنان که تاآن روزکسی آنچنان بخشش اموال نکرده باشد. در زمان مهدی(ع) زمین محصول بسیار دهد و مال وخواسته ها همی خرمن شود هرکس نزد مهدی آید وگوید به من مالی ده، مهدی بیدرنگ گوید: (بگیر)
مهدی(ع) اموال را به صورت مساوی میان همگا ن تقسیم کند وکسی را برکسی امتیاز ندهد.

 

 

 

ط – سیرت اصلاحی:
مهدی(ع) فریاد رسی است که خداوند اورا فرستاده تابه فریاد مردم عالم برسد.درروزگاراوهمگان به رفاه آسایش و وفورنعمتی بی مانند دست یابند. حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگرجانوران خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیاررویاند آب نهرها فراوان شود گنج ها و دفینه های زمین و دیگر معادل استخراج گردد.
مهدی(ع) مردم جهان راازآشوبی بزرگ وهمه گیروسردرگم نجات بخشد.
یاران مهدی به سراسرجهان پا نهند وهمه جا قدرت را دردست گیرند همه کس وهمه چیز مطیع آنان شوند. حتی درنگان صحرا ومرغان شکاری، همه وهمه، رضا وخشنودی آنان را بطلبند.شادی وشادمانی یافتن به این پیام آوران د ین وصلاح وعدالت، تا بدان جاست که قطعه ای اززمین برقطعه ای دیگرمباهات کند که یکی از یاران مهدی برآنجا پا نهاده است.
هر یک از یاران مهدی، به نیروچون چهل مرد باشد و دل آنان مانند پاره های پولاد. اگر کوهایی ازآهن بر سر راه آنان پیدا شود آنها را بشکافند. یاران مهدی، شمشیرهای خویش را بر زمین نهند تا اینکه خدای عزوجل راضی شود.
آری، هنگامی که جهان را فتنه وآشوب آکنده سازد وهمه جاراغارتگری وفسادوستم بپوشد، خداوند مصلح بزرگ را بفرستد تا دژهای ظلا لت و گمراهی را در دلهای تاریک وسنگ شده بتاباند و سرانجام، درباره سیرت اصلا حی مهدی(ع) به سخنان علی(ع) می رسیم در (نهج البلاغه): شهادت پدردرحق پسر:
(چون مهدی درآید هوا پرستی را به خدا پرستی بازگرداند پس ازآنکه خدا پرستی را به
هوا پرستی بازگردانده باشند. رای ها ونظرها وافکاررا به قرآن بازگرداند. پس ازآنکه قرآن را به رای ها ونظرها وافکارخود بازگردانده باشند... اوعمال وکارگزاران را مواخذه کند
زمین آنچه را دراعماق خویش دارد برای وی بیرون دهد وهمه امکانات وبرکات خویش را در اختیار او گذارد. آنگاه است که مهدی به شما نشان دهد که سیرت عدل کدام است و زنده کردن کتاب وسنت چیست؟)

 

 

 

ی – سیرت قضایی:
درقضاوت ها واحکام مهدی ودرحکومت وی ، سرسوزنی ظلم وبیداد برکسی نرود ورنجی
بردلی ننشیند. مهدی(ع) برطبق احکام خا لص دینی( بدون توجه به آ راء وا فکاردیگران و فقها وعلمای مذاهب) حکم وحکومت کند.
مهدی، میزان عدل را درمیان مردم گذارد وبدین گونه هیچ کس نتواند به دیگری ستمی کند.
مهدی، قضاوتی جدید آورد... مهدی، به حکم داوود وآ ل داوود حکم کند وازمردم شاهدی نطلبد.
شیخ مفید می گوید:( چون قائم آ ل محمد(ص) قیام کند مانندحضرت داوود(ع) برحسب باطن قضاوت کند وبی هیچ نیازی به شاهد حکم دهد. خداوند حکم را به اوا لهام کند واوبرطبق
ا لهام ا لهی حکم کند. مهدی، نقشه های پنها نی هرگروه را بدا ند وبه آ نان آ ن نقشه ها را بگوید. مهدی، دوست ودشمن خود را، با نگاه بشاسد.)

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 


فصل سوم: غیبت

 

پس ا زهجوم مامورا ن خلفای عباسی، به امام حسن عسگری (ع) وجستجوی فرزند وجانشین آ ن ا مام، روشن گشت که خطری که
جا ن ا مام را تهد ید می کند خطری بس سهمگین ا ست.
ا ین هجوم وپیگیری، درپیدا کردن مهدی ایجاب می کرد تا برای
نگهدا ری جا ن با قیمانده سلسله اما مت وسلا له نبوت ومصلح بزرگ بشریت اقدامی بس جدی به عمل آ ید.
درا مرغیبت امام د وا زدهم وعلل آ ن، مسا ئل بسیاری وجود دارد. یکی ا زعلت های ظا هری وملموس آ ن، همین چگونگی و پیشامد بودکه ا زسوی دشمنا ن پدیدارگشت وباعث ا مرعظیم (غیبت) شد.

 

غایب شدن امام دوازدهم ا زنظرها، به دومرحله تقسیم گشت: مرحله کوتاه مدت(غیبت صغری) ، ومرحله درازمدت (غیبت صغری)

 


1- غیبت صغری
غیبت صغری ا زدوجهت محدود بود:ا زجهت زمانی وا زجهت شعاعی- از نظرزمانی بیش از 70 سال به طول نینجامیدوازرو
غیبت صغری نام گرفت.
از نظرشعاعی نیز،ا ین غیبت، غیبتی همه جا نبه نبود وشعاع ودامنه آن محدود بود.
یعنی درطول مدت 70 سا له این غیبت اگرچه امام ازنظرها پنهان بود. لیکن این غیبت وپنهانی نسبت به همه کس نبود بلکه کسانی بودندکه به صورتی با امام در تماس بودند
واینان نا یبان خاص امام بودند کارهای مردم را حل می کردند- نامه ها وسوالات مردم را می بردند وپاسخ امام را به مردم می رساندند وگاهی گروهی ازمردم به وسیله آن نایبان خاص به دیدارامام دوازدهم می رفتند.این بود که دراین مدت، امام هم غایب بودو هم غایب نبود.

 

 

 

نایبان خاص، درغیبت صغری
درهیچ یک از دو غیبت، صغری وکبری، پیوند امام دوازدهم حضرت مهدی(ع) با مردمان بطور کلی گسسته نبوده است زیرا در هردو غیبت امر نیابت وجود داشته است واز طریق نیابت ونایبان پیوند امام بامردم برقرار بوده است.
همانطور که دیدیم غیبت امام دوازدهم به دو مرحله تقسیم گشت وبه دو گونه بود نیابت نیز همین گونه است یعنی دارای دومرحله است:
نیابت خاصه در غیبت صغری و نیابت عامه درغیبت کبری

 

نیابت خاصه
نیابت خاصه آن است که امام اشخاص خاصی را نایب خود قرار دهد و به اسم ورسم معرفی کند وهر کدام را به وسیله نایب پیش از او به مردم بشناساند.

 

نیابت عامه
نیابت عامه آن است که امام ضابطه ای کلی بدست دهد تا در هر عصر فرد شاخصی که آن ضابطه از همه جهت ودر همه ابعاد بر او صدق می کند نایب امام شناخته شود وبه نیابت از امام ولی جامعه در امر دین ودنیا باشد.

 

2- غیبت کبری
پس از گذشتن دوره صغری ، غیبت کبری ودراز مدت آغازگردید واین غیبت است که تا کنون ادامه یافته است.

 


غیبت کبری، آزمایش بزرگ
یکی ازابعاد(غیبت کبری) بعد آزمایشی آن است دراین مرحله انسان دینی باید به دقت متوجه حال خود باشد وقلب خویش راازفروغ ایمان
زنده بدارد وطول کشیدن زمان اورا متزلزل نسازد که چون اصل غیبت به حکمت الهی واقع شده است. کوتاه بودن و دراز بودن مدت آن نیزبه حکمت تعیین می گردد وبه اراده الهی سرانجام می یابد در این باره که مبادا طول کشیدن مدت غیبت، موجب رخنه شیطان – یا انسانهای شیطان سیرت دردلها شود دراحادیث هشدارداده اند.
انسان باید با توجه به قدرت وحکمت خدا، خود را مستعد این تایید بسازد تا گوهر ایمان والای خویش را از چنگ ربایندگان شیطانی وانسانی ومبلغان انحراف وبی اعتقادی مصون بدارد.

 


نایبان عام درغیبت کبری
چنانکه یاد شد در هیچ دوره ای ازغیبت پیوند حضرت مهدی(ع) با مردم گسسته نشد. در دوره غیبت صغری نیابت خاص وجود داشت وچهار تن یکی پس از دیگری نایب مشخص امام بودن وچون آن دوره گذشت دوره غیبت کبری آغاز شد وآخرین نایب خاص، شیخ ابوالحسن علی بن محمد سمری مامور گشت تا به کسی وصیت نکند وکسی را به عنوان نایب خاص معرفی ننماید وآغاز غیبت کبری را اعلام دارد.
وبدین گونه دوران طولانی غیبت کبری آغاز گشت دوره غیبت کبری دوره نیابت عامه است.
در دوره غیبت کبری ونیابت عامه چنانچه یاد کردیم در هر عصری عالم بزرگی که واجد همه شرایط لازم فقاهت ورهبری باشد در راس جامعه قرار می گیرد ورهبری از آن اوست و رجوع مردم به اوست واو صاحب ولایت شریعه به نیابت از امام است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   32 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حضرت حجت و معجزه تولد او