فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تاریخ تمدن

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره تاریخ تمدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 60

 

خصوصیات تمدن بابلی:

تمدن بابلی اصولا بر پایه بازرگانی تکیه داشت و بیشتر اسنادی که از آن زمان مانده جنبه تجارتی دارد و به خرید و فروش و وام گرفتن وقرارداد و مشارکت و دلالی و مبادله و وصیت و سفته و نظایر آنها مربوط می شود.

موقعیت بابل نسبت به راه‌های آبی دجله و فرات مردم را ثروتمند بارآورد و روح ما دیگری در میان ایشان رونق گرفت، و همین روح است که در آن تمدن مانند تمدن‌های دیگر پس از آن توانسته است تقوی و آزمندی را با یکدیگر سازش دهد. ادبیات آن زمان نشان می دهد که آن مردم زندگی پرفعالیت و مایه خرسندی داشته اند ولی از همه جای آن ادبیات آَشکار می شود که مانند سایر مدنیت‌ها بندگی و خرید و فروش بردگان در کار بوده است دوره تکامل آن عهد حکومت است که بابل مرکز بورس برده داری است که برای کارهای نظامی و جنگی و اعمنال به طرز بیگاری وامی داشتند. در زیر اجتماع بابلی طبقه بندگان همچون نهر خروشانی در جریان بود طبیعی است که در چنین اجتماعی هرگز فکر دموکراسی راه پیدا نمی کند، شکل و رنگ اقتصادی آن خود مستلزم این است که حکومت مطلقه‌یی متکی بر ثروت بازرگانی یا امتیازات تیولداری برقرار باشد و عنف و شدت قانونی را به صورت حکیمانه‌یی بر همه جا توزیع کند. و اوهام و خرافات را ترویج دهد.

در تمدن بابلی برمی‌خوریم که هیچ تمدنی از لحاظ پابند بودن با و خرافات بپای تمدن بابلی نمی رسد و بازار کاهنان و ساحران و پیشگویان رایج است. اغراض مروجین این ادیان و خرافات آن بوده که مرد بابلی را مودب و فرمانبردار بار آورند نمونه‌های زنای مدقس را باید نام برد.

دوازده لوح شکسته که متعلق به کتابخانه آشور بنی پل به دست آمد، گویای حالت‌ترین اثراتی بین‌النهرین یعنی حماسه گیلمکش را در بر دارد نظیر حماسه ایلیاد است که رموز اجتماعی بابلیان را روشن می سازد در این ضمایم باید علم نجوم را مختص بابلیان بدانیم. بابلیان که مردم تجارت پیشه بودند و به همین جهت امید کامیابی در هنر بود از تجارت ریاضیات پیدا شد و علوم ریاضی علم نجوم را فراهم آورد.

باز دیری نپایید این قدرت بابلیان به همسایه شمالی خود آشور انتقال یافت.

آشوریان شاخه ای از نژاد سامی و از مشخصات آنها داشتن بینی دراز با لبهای کلفت و ریش بلند بود. کلمه آسور یا آشور اسم رب‌النوعی بود که ایشان می‌پرستیدند، این قوم زمانی که سومریان در نواحی جنوبی بین‌النهرین هنوز گرفتار دستجات دیگری از سامی‌ها نشده بودند در قسمت شمال بین‌النهرین شدند و شهر آسور در آخر نینوا را به پایتختی گزیدند تا اینکه به علت داشتن خوی و خصلت جنگجویی و درنده خویی که برعکس شجاعت و مردانگی از آن تعبیر کرده‌اند توانست ظلم و تسلط خود را بر اقوام و دولت‌های نه تنها بین‌النهرین بلکه تمام کشورهای آسیای قدیم اعمال نماید. با تسلط آشوری‌های مهاجم و جنگی بر اقوام زراعت پیشه و کشاورز بین‌النهرین مردم این منطقه را برده خویش ساخته و دسترنج آنها را با غراض خونخواری‌شان اختصاص دهند. بیش از دویست سال مردم بین‌النهرین ساز و برگ نظامیان آشوری را تغذیه دادند و امپراتوری متکی بر قدرت نظامی را نگه داشتند و همه جا را ویران ساختند تا شهر خودشان آسور را زینت دهند.

ویل دورانت می‌نویسد: اگر این اصل استعمار طلبی را قبول داشته باشیم نه به خاطر تسلط حکم قانون و انتشار امنیت و پیشرفت بازرگانی و برقراری صلح بهتر آن است که دولتهای متعدد طوعاً یا کرهاً در زیر تسلط حکومت واحدی قرار گیرند. می‌توان گفت که دولت آشور دارای چنین مزیتی بوده که در سرزمین‌های وسیعی از مغرب آسیا حکومت وسیعی ایجاد کرده و نظم و آرامشی بیش از آنچه پیش از آن در این ناحیه بوده برقرار ساخته است.

حکومت آشور بنی پال که بر آشور و بابل و ارمنیه و سرزمین ماد و فلسطین و سوریه و فینیقیه و سومر و عیلام و مصر سایه می‌گسترد. بدون شک وسیع‌ترین سازمان اداری بود که جهان مدیترانه یا شرق نزدیک تا آن زمان به خود دیده بود.

ولی در این محل قلمرو وسیع سرکوبی مردم بعنوان انضباط که نشان داده می‌شد باز از شورشهای محلی خالی نبود دولت آشور سیاست خاص را پیش گرفت که در تاریخ از مشخصات حکومت آشور به شمار می‌رفت، و در زمانهای بعد نیز جزو سیاستمداران ضد ناسیونالیستی گردید. آن سیاست عبارت از این بود که مردم شهرهای مفتوحه را به شهرهای دوردست کوچ می‌داد تا با مردم بومی آن نواحی در هم آمیزند و به این ترتیب وحدت و شخصیت خود را از دست بدهند و فرصت شورش را نداشته باشند اما این سیاست هم چون نتیجه نمی‌داد بنابراین دولت آشور ناچار بود که پیوسته خود را برای جنگهای تازه آماده سازد به این جهت سپاهیان و جنگاوران حیاتی‌ترین دستگاه را در سازمان اداری کشور تشکیل می‌داد. سهمی که این حکومت به اصطلاح در تمدن جهانی دارد مربوط به هنر جنگ است: ارابه‌های جنگی، دسته‌های سواره نظام و پیاده و مهندسی در آن کشور تشکیلات منظمی را به وجود آور و تاکتیک‌های نظامی را بنیان نهادند و با هنر آشوری چه شهرهایی ویران گردید و چه تمدنهایی بر باد رفت و آدم کشی از افتخارات آنان بود و از اعمال خود هیچ اظهار ملامت ضمیر و پشیمانی نمی‌کردند. پادشاهان آشوری خود را نماینده آشور خدای آشوری‌ها می‌دانستند و کاهنان و نیروی دینی نیز از اعمال او در مقابل پادشاهان حمایت می‌کردند.

نقش‌هایی که در نینوا و سایر شهرهای آشور پیدا شد، بیش از هر چیز جنگ و زد و خورد به دست آوردن غنیمت‌ها، ویران کردن شهرها، اعدامها و به بردگی بردن اسیران را نشان می‌دهد. این نقش‌ها به این منظور فراهم می‌شد پادشاهان آشور و ارتش آن را خونخوار جلوه دهد و دشمنان را دچار وحشت سازد. این الواح که جزو اسناد تاریخی‌اند نمایانگر جنایات


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخ تمدن

تحقیق درباره تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن 18ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن 18ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن

موقع جغرافیایی را به دو مفهوم مشخصات عرض

جغرافیایی یا فاصله هر نقطه از خط استوا و نیز طول جغرافیایی آن نقطه با مکان دیگری

که به عنوان مبدا تعیین شده باشد تعریف کرده اند که به این صورت هر نقطه در شمال یا

جنوب خط استوا و در شرق یا غرب مکان مورد نظر قرار گرفته است.درباره اهمیت و

اعتبار و ویژگی های این دو مشخصه پیش از این سخن بسیار رفته است. ولی وجه سومی که

باید بر این دو افزود، نحوه استقرار جغرافیایی کشور از بعد «ژئواستراتژیکی» آن است

ایران را باید در کنار همسایگان طبیعی و اجباریش شناخت و موقع جغرافیایی آن را نیز

از دیدگاه انسانی، تمدنی، تاریخی و سوق الجیشی مربوط ارزیابی کرد. ایران به

ملاحظات جغرافیایی و آب و هوایی در منطقه ای از زمین قرار گرفته است که از دیرباز

استقرار تمدن در آن امکان پذیر بوده است. بدین معنی که در پهنه فلات از باران های

دایمی آسیب رسان خبری نیست و همچنین خشکی ها در چنان سطح و حد معقولی است که

زندگانی زندگان اولیه را امکان پذیر کرده است. فصل های مشخص و جا افتاده و طبیعی که تغییرات آب و هوایی را می فهماند و آدمی را ناگزیر به درک محیط و جست و جو برای یافتن راه های مقابله با گرما و سرمای متعارفی می کند. وجود آسمان های صاف، پاک و منزه که ذهن ها را فعال و متجسس می کند و افق های دید را روشن می گرداند و به

عبارت دیگر خرد آدمی را به وجود و حضور نظم ثابتی در جهان هستی آگاه می سازد و از

روی حرکت های ستارگان توالی امور کانیات و خاصه سال، ماه، هفته، روز، تقسیم بندی

های دیگر ایام و ساعات را به وی می آموزاند. هستی کوه هایی که به وقت ضرورت مامنی

تلقی می شوند و دشت هایی که با سبزی و خرمی گاه به گاه چشم ها را خیره می کنندو لذت

برخورداری از نعمت های مختلفی را که پوشش های گیاهی ارزانی بندگان خدا شده است،

بدان ها حالی می نمایند، و روی هم اعتدال نسبی هوا و برقرار ماندن تقریبی طول روزها

و شب ها که ثبات طبیعی را ایجاد می کند و یا انشعابات و گسل های کوهستانی که در هر

یک از فواصل ارتفاعات و تپه ماهورها موجود است و امکان استقرار جمعیت های مستقل و

گذران بالنسبه بی دردسر و کم تراحم آنان را فراهم می کند کمبود نسبی جانوران

خرابکار و مهلک که بقای کم دفاع نسل های انسانی و حیات بی دغدغه آنها را میسر می

سازد و ده ها عامل اساسی دیگر در زمینه های زیست و پای گیری فرهنگ و پیدایش تمدن را

در منطقه آسیای غربی و خاصه ایران عملی ساخته است. در جهت مخالفت می توان ادعا کرد

که فرضا اگر: • بارندگی ها در سطحی بود که امروز در بسیاری از کشورهای غربی

وجود دارد، • پوشش های گیاهی به صورتی بود که مناطق جنگلی طبیعی انبوهی را شکل

می داد، • سرما و گرمای هوا به حدی بود که در قطب ها و یا مناطق استوایی دیده

می شود، • رودهای پرآب به گونه ای وجود داشت که در حوالی گنگ و سند و نظایر

آنها به چشم می آید، • غلظت ابرها طوری می شد که تشخیص آسمان و ستاره ها یا

ایام و ساعات را به دشواری می کشانید، • حیات وحش چنان وسعت می یافت که زندگی

انسان اولیه بی دفاع را به مخاطره می افکند، • سختی و نازایی زمین (به دلیل

شوره زاری و یا کوهستانی بودن کامل) عرصه را بر رشد و نمو گیاه تنگ و محدود می کرد،

و...، ایران منطقه مستعدی برای حضور و بقای انسان و مهم تر از آن جوانه زنی

فرهنگ و گسترش عمیق ریشه های مدنی نمی شد درست است که در دوره های تاریخی غلبه

تدریجی آدمیان بر عناصر ناسازگار طبیعت تحقق یافته و به مرور تا امروز نقطه ای از

جهان نیست که اثر تصرف دست و استیلای اندیشه انسان ها را بر خود ندیده باشد، ولی

نقشی که ممالک فرهنگ آفرین و تمدن زای خاورمیانه و به ویژه ایران در عرصه حیات

سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهانی داشته اند؛ به قدمت بشریت است و از اهمیت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاثیر موقعیت جغرافیایی ایران در شکل گیری فرهنگ و تمدن 18ص

مقاله درباره گفتگوی تمدن ها

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره گفتگوی تمدن ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره گفتگوی تمدن ها


مقاله درباره گفتگوی تمدن ها

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:21

گفت و گو وسیله ای است که افراد برای ایجاد ارتباط و القای مقاصد خود از آن بهره می جویند.

در اینجا من تلاش کرده ام به شرح و بیان مقاصد نوعی خاص از گفت و گو در مقیاس بسیار وسیع یعنی جوامع بین الملل بپردازم. این ایده توسط جناب آقای خاتمی رییس جمهور سابق ایران در آغاز هزاره‌ی سوم در سازمان ملل مطرح شد و این درست زمانی بود که ساموئل هانتیگتون نظریه پرداز مسائل سیاسی غرب نظریه‌ی برخورد تمدنها را ارائه کرد.

تلاش گفت و گوی تمدنها مناظره یا جدل بین افکار و فرهنگها نیست زیرا در مناظره یا جدل هدف هر یک از طرفین فقط حفظ وضع فکری موجود خود و غلبه بر طرف مقابل است.

گفت و گوی تمدنها غلبه‌ی یک فرهنگ و تمدن بر دیگر فرهنگها نیست و هر فرهنگ و تمدنی که قصد آن سیطره بر سایر فرهنگ ها و تمدنهای دیگر باشد قابلیت گفت و گو ندارد.

گفت و گوی تمدنها از دو جهت قابل بررسی و تأمل است. یکی نگاه تئوریک به آن و دیگری نگاه سیاسی. گفت و گوی تمدنها زمانی به هدف خود نزدیک تر است که به این دو جنبه به یک اندازه توجه شود. زیرا اگر تکیه بر جنبة تئوریک آن شود فقط معطوف به اهل دانشگاه می شود و از تأثیرات عملی و سیاسی آن در جامعه‌ی بین الملل کاسته می شود و اگر فقط از منظر سیاسی به این مقوله توجه شود به یک امر روزمره‌ی سیاسی تبدیل و زود فراموش می شود.

جایگاه ایران در گفت و گوی تمدنها

ایران دارای یک موفقیت کم نظیر جغرافیایی است. ایران محل اتصال گونه های گوناگون فرهنگی وتمدنی نظیر آسیای دور، آسیای میانه، خاورمیانه ،‌شبه قاره هند و دیگر فرهنگ ها می باشد و این موقعیت استثنایی باعث شده که ایران در مسیر وزش طوفانهای سیاسی و روابط تجاری و نسیم روح افزای تبادل فرهنگی قرار گیرد. یکی از نتایج تبعی و طبیعی این موقعیت جغرافیایی، رشد یک نحوه ذوق و تربیت فرهنگی بوده است که آن را میتوان یکی از خصایص اصلی روح ایرانی در طول تاریخ دانست.

این خصیصه باعث به وجود آمدن یک قدرت استثنایی در فرهنگ ایرانیان شده که میتوان آن را قدرت ادغام نامید. حکمت معنوی سهروردی برآمده از خرد ایرانی و عقل یونانی و معرفت وشهود و تفکر اسلامی است و این مثالی برای این پدیده یعنی قدرت ادغام ایرانیان می باشد.

اسلام نیز منبع اصلی تغذیه فرهنگی ایرانیان بوده معرفتی که اسلام از آن حرف می زند معرفتی جهانی و مربوط به همه‌ی افراد بشر با هر گونه فرهنگ نژاد و طبقه می باشد. و اسلام در تعالیم خود تأکید بر منطبق بودن عقل و وحی و همراهی این دو دارد.

و از طرفی دیگر اسلام منادی آزادی و عدالت و برابری در جهان بوده و هست و از این رو تشنگان عدالت و رفاه و آزادی به دعوت آن لبیک گفته اند وحدت اسلامی ناشی از وحدت صدایی است که از اسلام شنیده و کثرت آن ناشی از پاسخ گفتن افراد به این صدا می باشد.

بنابراین ایران از موقعیت خوب جغرافیایی،‌ملیتی و مذهبی برای ارائه این موضوع در جامعه‌ی جهانی برخوردار است و می تواند منادی صلح وبرابری در جهان باشد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره گفتگوی تمدن ها

مقاله تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آنها

اختصاصی از فایلکو مقاله تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آنها


مقاله تحول تمدن های مختلف  و انگیزة فراز و نشیب آنها

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:64

مقدمه

هنر قدیم است به قدمت بشریت- تاریخ هنر ملت ها نموداری از استعداد ها و تواناییها و اندیشه ها و پشتکار و پایداری و استقامت آنها می باشد... آثار مکشوف از طبقات مختلف زمین گویای تمدنهای گوناگون و اوضاع جغرافیایی و تأثیرات مذهب و سیاست و اقتصاد و سیستم حکومت اجتماعی و وضع زندگی ویژة ملت هاست.

کتاب حاضر که از ماقبل تاریخ آغاز شده و مطالب آن به وجهی فشرده به اوایل قرون وسطی پایان می پذیرد همانند سینمایی هنرهای مصور ملتهای: آشور، کلده، سومر، ایران، یونان، روم، هند و چین را از برابر نظر شما می گذراند و از تحول تمدنها و انگیزة نشیب و فراز آنها تا آنجا که بر ما مکشوف و معلوم گشته است خواننده را آگاه می سازد.

این کتاب به نیت تدریس در رشته باستان شناسی دانشکده ادبیات تهران ( که از سال گذشته به برنامة دروس این رشته افزوده گشته است) فراهم آمده است...

باستان شناسی مخصوصاً در کشورهایی مانند ایران که تمدنی بزرگ و باستانی دارند رشتة بسیار مهم و سودمندی است، زیرا صرف نظر  از کشف آثار نبوغ نیاکان و دریافت راز مقاومت ها که درنشیب و فرازهای زندگی و تماس با ملل مختلف به مرحلة بروز و ظهور رسیده است ( و موجب غرور ملی و تقویت نیروی روانی و سرافرازی باطنی نسل حاضر و آینده است)، از نظر حسن جریان زندگی و تماس با ملل مختلف گیتی و جلب سیاحان و رونق بازار اقتصاد کشور نیز اهمیت بسزایی دارد.... هر چه بیشتر بدین رشته توجه شود، بیشتر فرزندان این آب و خاک و اجد صلاحیت علمی برای کاوش و کشف می گردند و کشور را از متخصصان خارجی که هرگز این علاقه و بی غرضی و اطلاع از آداب و رسوم محلی را ندارند بی نیاز می سازند. به سبب محدود بودن صفحات کتاب ارائه پاره ای تصاویر که شرح آنها در مت آمده است، میسر نشد و از هر سبک و یا موضوعی فقط یک یا دو نمونه ارائه گشته است امیدوارم با « پرژکسیون» و تصاویر رنگین که در دست تهیه است ( توأم با توضیح) رفع این نقصیه بشود.

دیباچة آموزنده ای از بانو« هلن گاردنر» آمریکایی دربارة رسم و رنگ و فرم و تکنیک و ساخت هنرها جهت مزید دانش، دانشجویان به وسیلة دوست و همکار عزیزم « بانو دکتر سمیمن دانشور» ترجمه شده است که  موجب تشکر است... مطالب این دیباچه در زمینه هنرهای عینی است و در امر ذهنی یا فلسفة هنر، و اینکه: هنر چیست؟ وارد بحث نشده است فقط با یک جمله که: « هنر چیست، نمی دانیم: واقعیتی است که در دست ماست» از بسط  مقال و تشریح مطلب و روشن شدن موضوع می گذرد... البته بحث بسیار پیچیده و بغرنجی است که قرون متمادی روی آن اندیشه شده و هر فیلسوفی آنچه به عنوان نظریه اعلام کرده است یکی از وجوه این واقعیت است....در دو کتاب زیبا شناسی که اینجانب تألیف  کرده ام  به عناوین مختلف از آن گفتگو شده است و چون تصور می کنم نپرداختن به این موضوع، جای خالی و ابهامی در کتاب حاضر باقی می گذارد، کوشش می کنم در همین مقام عصارة آراء و اندیشه های برخی از زیبا شناسان را که تاکنون تدوین شده است تذکار نمایم: برونتیر می گوید: « هنر چیزی و زیبایی چیز دیگری است»

گاستالا معتقد است: « هنر ساختة دست بشر است»

زیبا شناسی می گوید: « بشر پیش از آنکه دانشمند باشد هنرمند بوده است، زیرا حکومت خیال مقدم بر حکومت عقل و تجربه است»

زیباشناسی می گوید:« ساختة هنری محصول دانایی به وسیلة توانایی است»

زیباشناسی می گوید:« هنر لذت و شوری است که عینیت و موضوعیت یافته است»

زیبا شناسی می گوید:« هنر فقط نمایش، یا تجسم نیست، بلکه گزارش و ترجمه ای از روح هنرمند است».

زیبا شناسی می گوید:« هنرمند حقیقت نمی گردد، بلکه آن را خلق می کند».

زیباشناسی می گوید:« هنر مضراب یا زخمه طبیعت و زندگی است که بر تارهای عواطف و احساسات هنرمند نواخته می شود... از این رو همان طور که طبیعت رنگارنگ، و زندگی گوناگون است، عواطف هنرمند و تأثیر هنر او در بیننده در اعصار و طبقات و زمانها و مکانهای مختلف نیز گوناگون می باشد».

زیباشناسی می گوید: هنر زاییدة احوالیست که مستقل از تجسس برای حقیقت و اخلاق و سود و یا تحریک غرایز حیوانی است.

تن می گوید: « در زندگی جاری، اخلاق پادشاه است، ولی در قلمرو دانش و هنر، اخلاق را راهی نیست».

نیچه می گوید:« تشبیه همواره لذت بخش است، ما نیز از هنر لذت می بریم، زیرار هنر یک نوع تشبیهی از جهان است».

نیچه می گوید: هنر عبارت از فعالیت بشر به وسیلة اعلام و ابراز آرزوها برای یک زندگی عالی تر است.

نیچه می گوید: هنر گل زندگی است – و هنر مند دوست واقعی بشر است که این گل خوشبو را بدو هدیه می کند.

نیچه می گوید: تعریف هنر خیلی بغرنج تر از آنست که در یک جمله بگنجد شاید یک تعریف محکم آن اینست که:

« هنر بیان بلیغ ارزشهای (والور) تمام چیزهایی است که مربوط به زندگی است ( منظور از ارزش یا والور جالب و جالبتر بودن است) و اجتماعی بودن هنر از همین رو است که ارزشهای اجتماع را بیان می کند»

نیچه می گوید: « در تحلیل هنر همواره چهار هدف عمده مورد نظر است:

  • فعالیت خلاقة هنرمند
  • ساختة هنری
  • اقبال جامعه
  • ارتباط هنر با نظم جامعه»

گوته می گوید : « هر هنر، می یابد مانند هر زندگی و هر کار، از پیشه که لازمه اش تقلی داست آغاز گردد».

شیللر می گوید: هنر مایة زندگی کردن نیست، بلکه وسیلة بازی بی شائبه است« با زیبا، جز بازی نباید کرد».

شیلرر می گوید:« هنر دعوتی است بسوی سعادت»

خوشبختانه کتابخانه ای در دسترسم نیست والا تعداد این مثالها افزونتر می شد وا حتمالاً موجب کسالت

خواننده می گشت...


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تحول تمدن های مختلف و انگیزة فراز و نشیب آنها

تاریخ تمدن

اختصاصی از فایلکو تاریخ تمدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 62

 

خصوصیات تمدن بابلی:

تمدن بابلی اصولا بر پایه بازرگانی تکیه داشت و بیشتر اسنادی که از آن زمان مانده جنبه تجارتی دارد و به خرید و فروش و وام گرفتن وقرارداد و مشارکت و دلالی و مبادله و وصیت و سفته و نظایر آنها مربوط می شود.

موقعیت بابل نسبت به راه‌های آبی دجله و فرات مردم را ثروتمند بارآورد و روح ما دیگری در میان ایشان رونق گرفت، و همین روح است که در آن تمدن مانند تمدن‌های دیگر پس از آن توانسته است تقوی و آزمندی را با یکدیگر سازش دهد. ادبیات آن زمان نشان می دهد که آن مردم زندگی پرفعالیت و مایه خرسندی داشته اند ولی از همه جای آن ادبیات آَشکار می شود که مانند سایر مدنیت‌ها بندگی و خرید و فروش بردگان در کار بوده است دوره تکامل آن عهد حکومت است که بابل مرکز بورس برده داری است که برای کارهای نظامی و جنگی و اعمنال به طرز بیگاری وامی داشتند. در زیر اجتماع بابلی طبقه بندگان همچون نهر خروشانی در جریان بود طبیعی است که در چنین اجتماعی هرگز فکر دموکراسی راه پیدا نمی کند، شکل و رنگ اقتصادی آن خود مستلزم این است که حکومت مطلقه‌یی متکی بر ثروت بازرگانی یا امتیازات تیولداری برقرار باشد و عنف و شدت قانونی را به صورت حکیمانه‌یی بر همه جا توزیع کند. و اوهام و خرافات را ترویج دهد.

در تمدن بابلی برمی‌خوریم که هیچ تمدنی از لحاظ پابند بودن با و خرافات بپای تمدن بابلی نمی رسد و بازار کاهنان و ساحران و پیشگویان رایج است. اغراض مروجین این ادیان و خرافات آن بوده که مرد بابلی را مودب و فرمانبردار بار آورند نمونه‌های زنای مدقس را باید نام برد.

دوازده لوح شکسته که متعلق به کتابخانه آشور بنی پل به دست آمد، گویای حالت‌ترین اثراتی بین‌النهرین یعنی حماسه گیلمکش را در بر دارد نظیر حماسه ایلیاد است که رموز اجتماعی بابلیان را روشن می سازد در این ضمایم باید علم نجوم را مختص بابلیان بدانیم. بابلیان که مردم تجارت پیشه بودند و به همین جهت امید کامیابی در هنر بود از تجارت ریاضیات پیدا شد و علوم ریاضی علم نجوم را فراهم آورد.

باز دیری نپایید این قدرت بابلیان به همسایه شمالی خود آشور انتقال یافت.

آشوریان شاخه ای از نژاد سامی و از مشخصات آنها داشتن بینی دراز با لبهای کلفت و ریش بلند بود. کلمه آسور یا آشور اسم رب‌النوعی بود که ایشان می‌پرستیدند، این قوم زمانی که سومریان در نواحی جنوبی بین‌النهرین هنوز گرفتار دستجات دیگری از سامی‌ها نشده بودند در قسمت شمال بین‌النهرین شدند و شهر آسور در آخر نینوا را به پایتختی گزیدند تا اینکه به علت داشتن خوی و خصلت جنگجویی و درنده خویی که برعکس شجاعت و مردانگی از آن تعبیر کرده‌اند توانست ظلم و تسلط خود را بر اقوام و دولت‌های نه تنها بین‌النهرین بلکه تمام کشورهای آسیای قدیم اعمال نماید. با تسلط آشوری‌های مهاجم و جنگی بر اقوام زراعت پیشه و کشاورز بین‌النهرین مردم این منطقه را برده خویش ساخته و دسترنج آنها را با غراض خونخواری‌شان اختصاص دهند. بیش از دویست سال مردم بین‌النهرین ساز و برگ نظامیان آشوری را تغذیه دادند و امپراتوری متکی بر قدرت نظامی را نگه داشتند و همه جا را ویران ساختند تا شهر خودشان آسور را زینت دهند.

ویل دورانت می‌نویسد: اگر این اصل استعمار طلبی را قبول داشته باشیم نه به خاطر تسلط حکم قانون و انتشار امنیت و پیشرفت بازرگانی و برقراری صلح بهتر آن است که دولتهای متعدد طوعاً یا کرهاً در زیر تسلط حکومت واحدی قرار گیرند. می‌توان گفت که دولت آشور دارای چنین مزیتی بوده که در سرزمین‌های وسیعی از مغرب آسیا حکومت وسیعی ایجاد کرده و نظم و آرامشی بیش از آنچه پیش از آن در این ناحیه بوده برقرار ساخته است.

حکومت آشور بنی پال که بر آشور و بابل و ارمنیه و سرزمین ماد و فلسطین و سوریه و فینیقیه و سومر و عیلام و مصر سایه می‌گسترد. بدون شک وسیع‌ترین سازمان اداری بود که جهان مدیترانه یا شرق نزدیک تا آن زمان به خود دیده بود.

ولی در این محل قلمرو وسیع سرکوبی مردم بعنوان انضباط که نشان داده می‌شد باز از شورشهای محلی خالی نبود دولت آشور سیاست خاص را پیش گرفت که در تاریخ از مشخصات حکومت آشور به شمار می‌رفت، و در زمانهای بعد نیز جزو سیاستمداران ضد ناسیونالیستی گردید. آن سیاست عبارت از این بود که مردم شهرهای مفتوحه را به شهرهای دوردست کوچ می‌داد تا با مردم بومی آن نواحی در هم آمیزند و به این ترتیب وحدت و شخصیت خود را از دست بدهند و فرصت شورش را نداشته باشند اما این سیاست هم چون نتیجه نمی‌داد بنابراین دولت آشور ناچار بود که پیوسته خود را برای جنگهای تازه آماده سازد به این جهت سپاهیان و جنگاوران حیاتی‌ترین دستگاه را در سازمان اداری کشور تشکیل می‌داد. سهمی که این حکومت به اصطلاح در تمدن جهانی دارد مربوط به هنر جنگ است: ارابه‌های جنگی، دسته‌های سواره نظام و پیاده و مهندسی در آن کشور تشکیلات منظمی را به وجود آور و تاکتیک‌های نظامی را بنیان نهادند و با هنر آشوری چه شهرهایی ویران گردید و چه تمدنهایی بر باد رفت و آدم کشی از افتخارات آنان بود و از اعمال خود هیچ اظهار ملامت ضمیر و پشیمانی نمی‌کردند. پادشاهان آشوری خود را نماینده آشور خدای آشوری‌ها می‌دانستند و کاهنان و نیروی دینی نیز از اعمال او در مقابل پادشاهان حمایت می‌کردند.

نقش‌هایی که در نینوا و سایر شهرهای آشور پیدا شد، بیش از هر چیز جنگ و زد و خورد به دست آوردن غنیمت‌ها، ویران کردن شهرها، اعدامها و به بردگی بردن اسیران را نشان می‌دهد. این نقش‌ها به این منظور فراهم می‌شد پادشاهان آشور و ارتش آن را خونخوار جلوه دهد و دشمنان را دچار وحشت سازد. این الواح که جزو اسناد تاریخی‌اند نمایانگر جنایات عالم بشریت است. باید از این الواح تاریخ جنایات نوشته شود نه تاریخ تمدن.


دانلود با لینک مستقیم


تاریخ تمدن