فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه رشته حقوق با موضوع تخلفات قاضی. doc

اختصاصی از فایلکو پروژه رشته حقوق با موضوع تخلفات قاضی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه رشته حقوق با موضوع تخلفات قاضی. doc


پروژه رشته حقوق با موضوع تخلفات قاضی. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 185 صفحه

 

مقدمه:

تخلف در لغت مصدر باب تفعل در لسان عربی است . دکتر لنگرودی در کتاب ترمینولوژی حقوق  تخلف را از لحاظ حقوق مدنی و فقه به این صورت تعریف می‌کنند : «الف-عدم انجام تعهد یا تأخیر انجام تعهد ... ب-ظهور خلاف آنچه که

شرط شده ... یا ظهور خلاف آنچه که توصیف شده است ...»

و در جای دیگر تعریف تخلف در حقوق اداری را به این صورت بیان می دارند: «تجاوز مأمور دولت از مقررات اداری در حین انجام وظیفه . در همین معنی می‌گویند: تخلفات انضباطی (حقوق جزا) ارتکاب خلاف قانون ] که[ در این صورت مرادف جرم است». و در جای دیگر ذیل عنوان «تخلف انضباطی» تعاریفی ارائه می دهند که با موضوع موردنظر ما همخوانی و سازگاری بیشتری دارد : «نقض مقررات صنفی بوسیلة یک نفر از افراد آن صنف ، مانند صنف قضات ، وکلاء ، کارشناسان دادگستری و غیره. مرادف اصطلاح جرم انضباطی ـ تقصیر انضباطی است . تخلف انضباطی مانند جرم جزائی صراحت و قاطعیت ندارد بهمین جهت بی لیاقتی ، عدم رعایت شئون صنفی نیز جرم انضباطی تلقی می شود و نیز کیفر تخلف انضباطی تناسب و ارتباط با شغل مرتکب تخلف دارد از قبیل توبیخ ، تعلیق موقت ، انفصال موقت یا دائم از شغل و غیره ، بر خلاف جرم جزائی ، که غالباً ارتباطی با شغل و حرفة مجرم ندارد مانند اعدام، حبس ، جزای نقدی و غیره که  مورد اخیر یکی از تفاوتهای تخلف با جرم را بیان داشته است.»

 

فهرست مطالب:

فصل اول:کلیات    

مبحث اول:تعریف مفاهیم     

گفتار اول:تخلف    

بند یکم : مفهوم تخلف         

بند دوم : تفکیک تخلف از سایر رفتار های ممنوع

گفتاردوم: تقصیر   

بند اول:مفهوم لغوی تقصیر   

بند دوم: مفهوم تقصیر قاضی 

بند سوم: گونه‌های تقصیر قاضی        

الف) بی‌احتیاطی   

ب) بی‌مبالاتی      

ج) عدم مهارت     

د) اهمال 

بند چهارم: تقصیرقاضی از منظر قانون اساسی   

الف) تقصیر شغلی 

ب) معیار تقصیر شغلی       

ج)معیار شخصی یا واقعی    

د)معیار مجردیانوعی          

مبحث دوم: قاضی و حکم در اصل ۱۷۱

گفتاراول:مفهوم قاضی در اصل ۱۷۱قانون اساسی

بنداول: مفهوم لغوی 32

بنددوم:مفهوم اصطلاحی قاضی          

بندسوم: مفهوم حقوقی قاضی 

الف)قاضی به معنای دادرس 

ب )قاضی به مفهوم تصمیم گیرندگان امور قضایی           

بند چهارم:قوانین و مقررات جاری درخصوص مفهوم قاضی

گفتار دوم:حکم در اصل 171

گفتارسوم:مطالعة تطبیقی در حقوق فرانسه         

مبحث سوم:ضررهای حاصل از تخلفات قضات   

گفتاراول: مفهوم ضرر و اقسام آن       

بنداول:مفهوم ضرر

بنددوم: اقسام ضرر

الف)ضرر مادی    

ب)ضرر معنوی   

گفتاردوم:ویژگی های ضرر تخلفات قضات        

الف ـ ضرر و زیان باید مسلم باشد       

ب ـ ضرر و زیان باید مستقیم باشد      

پ ـ ضرر و زیان نباید جبران شده باشد

فصل دوم

تشکیلات انتظامی قضات     

مبحث اول:دادسرای انتظامی قضات    

گفتار اول:تاریخچه دادسرا    

بند اول:نظارت انتظامی تا انقلاب مشروطیت     

بنددوم:نظارت بعد از مشروطیت تا زمان حاضر  

1ـ مجلس رسیدگی اداری یا عالی        

2ـ محکمه انتظامی قضات

3ـ تشکیل اداره نظارت

4ـ انحلال اداره نظارت و تشکیل دادسرای انتظامی قضات

گفتاردوم:دادسرای انتظامی قضات        58

بند اول:وظایف دادسرا         58

بنددوم:جهات شروع به رسیدگی دادسرای انتظامی

بنددوم: شرایط دادستان انتظامی          

بندسوم: وظیفه دادستان انتظامی قضات

بندچهارم:وظیفه دادیاران      

بند پنجم:اقدامات دادسرای انتظامی پس از خاتمه رسیدگی به اتهام قاضی         

الف ـ تعقیب انتظامی پس از ختم پرونده کیفری

ب : کلمه برائت مذکور در ماده 42 اعم از برائت مصطلح و منع تعقیب است.  

ج : محکومیت کیفری قاضی موجب تعقیب انتظامی است   

د ـ برای جرائم متعدد یک بار تعلیق کافی است     

بند ششم:مواردی که دادسرای انتظامی شروع به تعلیق می نماید       

بندهفتم: نحوه بررسی دادسرای انتظامی قضات   

بندهشتم:استرداد شکایت و استعفای قاضی          

بندنهم:بازنشستگی قاضی مشتکی عنه  

مبحث دوم: دادگاه عالی انتظامی قضات

گفتاراول:شرایط دادگاه عالی قضات     

بند اول:رئیس و اعضاء دادگاه عالی     

بنددوم: تعداد اعضاء دادگاه   

بند سوم:تکمیل اعضاء دادگاه در صورت کسری  

گفتار دوم:صلاحیت دادگاه عالی انتظامی قضات  

بنداول:صلاحیت دادگاه عالی 

بنددوم:تعداد شعب دادگاه عالی انتظامی و صلاحیت آنها     

گفتارچهارم:وظایف دادگاه عالی انتظامی قضات   

گفتارچهارم:جرایم دادگاه عالی

گفتارپنجم:پس از صدور رای 

گفتارششم:آرای دادگاه عالی قضات      

بند اول:آرای قطعی و قابل تجدیدنظر   

بنددوم:مرجع تجدیدنظر آراء دادگاه عالی

بندسوم:اعاده دادرسی و مرجع آن        

بندچهارم:مرجع اجرای احکام دادگاه عالی انتظامی

بندپنجم:موجبات رسیدگی در دادگاه عالی           

فصل سوم            94

مبانی مسؤلیت مدنی قاضی   

گفتار اول:مسؤلیت  قاضی    

بند اول:مسئولیت مدنی ناشی از خطای قضایی    

بنددوم: تحلیل حکم مسئولیت ناشی از اشتباه قاضی

گفتاردوم: اشتباه قاضی        

بنداول: اشتباه قاضی در موضوع دعوی

بنددوم: اشتباه قاضی در تطبیق حکم بر مورد خاص          

گفتارسوم:مطالعه تطبیقی مســـولیت قاضی         

بنداول:مبنای مسؤولیت مدنی و قلمرو آن در حقوق فرانسه  

. مبنای مسؤولیت مدنی قضات در حقوق آمریکا و قلمرو آن بند دوم

بندسوم:.مبانی مسؤولیت مدنی قاضی در حقوق انگلیس      

گفتار چهارم:شرایط تحقق مسؤولیت مدنی قاضی  

فصل چهارم         

تخلفات و مجازات انتظامی قضات       

مبحث اول :تخلفات

گفتار اول: تخلفات قضات     

بنداول: گزارش نکردن بی نظمی محاکم توسط مقامات دادسرا          

بنددوم: عدم نظارت رئیس دادگستری بر امور دفتری محاکم

بند سوم:تخلف از اجرای مواد 253 و 447 و 445 و 446 قانون اصول محاکمات حقوقی

بند چهارم: تأخیر در رسیدگی و تشکیل جلسه محاکم          

بندپنجم: عدم اعلام ختم محاکمه          

بند پنجم: تأخیر در رسیدگی و تشکیل جلسه محاکم

بندششم: تأخیر یا تجدید وقت بی مورد جلسه محاکمه         

بندهفتم: اهمال یا خودداری از گزارش تخلفات اعضای دفتری و وکلا و کارشناسان         

بندهشتم  

: افشاء رأی قبل از رسمیت   

برای تنویر و تشحیذ بیشتر ذهن به توضیح بند 3 ماده 2 نظامنامه رجوع شود   

بندنهم: رفتار موهن قضات بر یکدیگر  

بنددهم: اهمال در انجام وظایف مخصوصه         

بندیازدهم: ضمیمه نکردن اسناد و مدارک طرفین در پرونده

بنددوازدهم: گزارش خلاف واقع         

بندسیزدهم: اعمال نفوذ قاضی در امور شخصی خود         

بندچهاردهم: توصیه پذیری   

بندپانزدهم: عدم لیاقت ناشی از فسخ یا نقض آراء 

بندشانزدهم: عدم رعایت مقررات قانونی

بندهفدهم: اظهار نکردن به عدم صلاحیت ذاتی در جلسه اول           

بند هجدهم: تشکیل جلسه محکمه بدون رعایت حد نصاب هیات قضات           

بندنوزدهم: تعلل و طفره از صدور رای

بندبیستم: اعمال مغایر با شئون قضایی  

بندبیست ویکم: تکرار تخلف و تشدید مجازات     

بند بیست دوم: تخلف اعضای محکمه انتظامی از نظام نامه 

بند بیست و سوم: غیبت و عدم حضور قاضی در محل خدمت یا مأموریت        

گفتار دوم:جرائم قضات روحانی         

گفتار سوم:جرائم قضات سازمان تعزیرات          

گفتار چهارم: مرور زمان در تخلفات انتظامی      

بنداول:تعریف مرور زمان    

بنددوم:مبنای مرور زمان      

بندسوم:سیرتحول مرور زمان پس از انقلاب       

بند چهارم: مرور زمان در تخلفات  قضات         

مبحث دوم:مجازات ها         

گفتار اول:مجازات های تخلف

بنداول: عدم نظارت رئیس دادگستری بر امور دفتری محاکم

بنددوم: گزارش نکردن بی نظمی محاکم توسط مقامات دادسرا          

بند سوم: تأخیر در رسیدگی و تشکیل جلسه محاکم

بندچهارم: عدم اعلام ختم محاکمه        

بندپنجم: تأخیر یا تجدید وقت بی مورد جلسه محاکمه         

بندششم: افشاء رأی قبل از رسمیت      

بندهفتم: اهمال یا خودداری از گزارش تخلفات اعضای دفتری و وکلا و کارشناسان و مترجمین       

بندهشتم: رفتار موهن قضات بر یکدیگر

بندنهم: اهمال در انجام وظایف مخصوصه         

بنددهم: ضمیمه نکردن اسناد و مدارک طرفین در پرونده    

بندیازدهم: گزارش خلاف واقع           

بندوازدهم: اعمال نفوذ قاضی در امور شخصی خود          

بندسیزدهم: توصیه پذیری    

بندچهاردهم: عدم لیاقت ناشی از فسخ یا نقض آراء

بندپانزدهم: عدم رعایت مقررات قانونی

بندشانزدهم: اظهار نکردن به عدم صلاحیت ذاتی در جلسه اول        

بند هفدهم: تشکیل جلسه محکمه بدون رعایت حد نصاب هیات قضات

بندهجدهم: تعلل و طفره از صدور رای 

بندنوزدهم: اعمال مغایر با شئون قضایی

بندبیستم: تکرار تخلف و تشدید مجازات

بند بیست یکم: تخلف اعضای محکمه انتظامی از نظام نامه

بند بیست و دوم: غیبت و عدم حضور قاضی در محل خدمت یا مأموریت         

گفتاردوم:مقررات انتظامی در قوانین مختلف       

بنداول: صدور آراء غیرمدلل و غیرمستند          

بنددوم: عضویت در احزاب سیاسی     

بندسوم: دسته بندی برای تعطیل محاکم 

بندچهارم: اعتبار ندادن به مفاد اسناد رسمی و تخلف از مقررات ثبتی 

بندپنجم: اقداماتی که منجر به عدم تعقیب یا عدم اجرای حکم می گردد

بندششم: عدم قید مشخصات دقیق اموال مصادره موضوع مواد مخدر  

گفتار سوم:تعلیق    

بنداول:تعلیق قاضی

بند دوم:در کیفیات تعلیق و رفع تعلیق قضات متهم

بند سوم:زمان ومدت تعلیق

بندچهارم:یک مورد استثنائی در تعلیق قضات      

 

منابع ومأخذ:

1_ کاتوزیان، دوره قراردادهای عمومی ،۱۳۷۴ ،ص ۲۹۰.

2-دهخدا، علی اکبر،لغت نامه،1377

3-شامبیاتی،هوشنگ،حقوق جزای عمومی، ۱۳۷۲

4-دهخدا، همان، ۱۳ : 2009

5-امیری قائم مقامی، ۱۳۴۷،ص168.

الموسوعهٔ الفقهیهٔ، ۱۴۱۰: ۳۶.

جبار، ۱۴۰۴،ص ۲۵۲

8-کاظم زاده،علی،مقررات انتظامی قضات،ص 1،ص2

9-حلی،ابن ادریس، ۱۳۶۸،ص ۴۷۹.

10-حلی،علامه، تهذیب الاصول، ۱۴۱۲ ،ص۵۳۴

11-عامر، ۱۹۹۸،ص ۲۷۳

انعام: ۲۵ ر.ک: کور نور، ۱۹۹۴: ۱۲۸۷.

جبعی عاملی، ۳:ص ۱۵۱.

15-حسینی میلانی، ۱۴۰۱:

حلی،علامه، تحریر الاحکام،

117- مادّه ۱۱ ق. ۵ ژوئیه ۱۹۷۲

مادّه ۱۳۶ بندهای ۱ و ۲ ق.د.ک

19-فرهنگ عمید، حسن عمید ،ج2

20-قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب

21-قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

22-قانون آئین دادرسی کیفری دادگاه های عمومی و انقلاب. 

ترمینولوژی حقوق ـ دکتر محمد جعفر جعفر لنگرودی.

بیات محمدرضا، دادرسی انتظامی و تقصیرات انتظامی قضات

25-کریم زاده،احمد، نظارت انتظامی در نظام قضایی

26-قانون اساسی

27 حیدزاده ،-هادی ـ تعقیب انتظامی قضات چاپ اول،انتشارات جنگل،1389  28-کریم زاده،احمد،آرای دادگاه های انتظامی قضات امور کیفری

29-بهمن یار،خسرو،دادسرا و دادگاه‌ عالی انتظامی قضات

30-شمس، دکتر عبدالله؛ آئین دادرسی مدنی، تهران، دراک، چاپ چهارم، 1385، ج1، صص 202-174

31-مدنی، دکتر سید جلال الدین، آئین دادرسی مدنی 1و2، تهران، پایدار، چاپ اول، 1382، ج1،

31-متین دفتری، دکتر احمد، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، ج اول ، ص 343.

32-کوشا، دکتر جعفر، جرایم علیه عدالت قضایی، نشر میزان، چاپ اول، 1381

33-کاظم زاده،علی،تتفیح وتحلیل مقرارت انتظامی قضات،انتشارات جنگل 1389،ص7،ص89

ضمان قهری و مسئولیت مدنی، دکتر ناصر کاتوزیان ، انتشارات دهخدا ، سال 1362،

35-وسائل الشیع “ باب 24 از ابواب موجبات


دانلود با لینک مستقیم


پروژه رشته حقوق با موضوع تخلفات قاضی. doc

مقاله بررسی بزهکاری به عنوان آسیب اجتماعی

اختصاصی از فایلکو مقاله بررسی بزهکاری به عنوان آسیب اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی بزهکاری به عنوان آسیب اجتماعی


مقاله بررسی بزهکاری به عنوان آسیب اجتماعی

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 23 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعریف بزهکاری

بزهکاری یک پدیده بسیار پیچیده اجتماعی است  که در محیط های اجتماعی مختلف به شکل های متفاوتی دیده می‌شود. تعریف بزه و رفتار بزهکارانه در هر جامعه ای توسط قوانین حقوقی و هنجارهای اجتماعی آن جامعه مشخص می‌شود. اگر چه در بیشتر جوامع، بزه به عنوان رفتاری قابل تنبیه از طرف قانون تعریف شده است، اما صرفاً در تبیین آن، مفهوم حقوقی مسئله کافی نیست. بزهکاری به معنای تعدادی متغیر از اعمال ارتکابی علیه احکام قانونی که می‌تواند ماهیت های مختلفی داشته باشد، وجه مشترک تمام جوامع انسانی است. صرف نظر از موضوع اختلاف ماهیت، این اعمال تقریباً همیشه توسط قانون تعریف و پیش بینی می‌شود. در تعریف رفتار بزهکارانه به طور کلی قرن هاست اعمالی مانند قتل، دزدی، نزاع، تخریب، کلاهبرداری، تجاوز، غارت، وحشی گری و آتش افروزی به عنوان رفتار بزهکارانه پذیرفته شده است و تقریباً همه جوامع برای آن تعریف مشخصی دارند. تنها تفاوت مشهود در میزان و نوع تنبیهی است که بر اساس قوانین حقوقی آن جامعه تعیین می‌شود. علاوه بر رفتار های ذکر شده، رفتار های دیگری هم هستند که بر اساس ارزش ها و تغییر در ارزش ها یا بر حسب زمان و مکان بزه تعریف می‌شوند و در جُرم شناسی، مورد توجه قرار می‌گیرند. مثل قوانین مربوط به رانندگی در حالت مستی که در بعضی از جوامع به طور کلی در طول زمان، دگرگون شده تا امروز به عنوان جُرم شناخته شده است و از نظر قانونی و حقوقی مشمول مقررات کیفری می‌باشد. ماهیت این جرائم با جرائمی که در بالا ذکر شد متفاوت است. دورکهیم (Durkhim) جامعه شناس فرانسوی بزه را چنین تعریف می‌کند "هر عملی وقتی جرم محسوب می‌شود که احساسات قوی و مشخص وجدان جمعی (گروهی) را جریحه دار سازد". بر اساس این تعریف به نظر می‌رسد که برای تعریف بزهکاری همه جوامع نمی‌توانند با یکدیگر هم صدا باشند زیرا قضاوت جامعه در مورد ارزش های اجتماعی ـ فرهنگی باعث می‌شود عملی جرم شناخته شود، نه خصوصیات آن عمل به همین علت تعریف حقوقی بزه و رفتار های بزهکارانه در اثر تغییر باورها، ارزش های یک جامعه می‌تواند دگرگون شود دگرگونی هایی که در این موضوع مشاهده می‌شود، طبیعتاً مطالعه بزهکاری را مشکل کرده و در عین حال گسترش میدهد، تا حدی که امروزه بزه شناسی، دامنه مطالعه خود را به پدیده انحراف از هنجار ها نیز گسترش داده است. بدین معنا که منحرف ضمن اینکه از نظر قانونی مجرم نیست، اما مجری و مطیع قانون هم نیست از دیدگاه روانشناختی اهمیت موضوع رفتار انحرافی، بیم از رفتار بزهکارانه در آینده را مطرح می‌کند. با توجه به مقدمه فوق به نظر می‌رسد که در رویکردهای مختلف به موضوع بزهکاری به گونه ای متفاوت توجه شده است و تعریف بزه از دیدگاه حقوقی، جامعه شناسی و جرم شناسی متفاوت است.

 

تعریف بزه در رویکرد های مختلف

رویکرد حقوقی جرم

             اگر بپذیریم که بزه، تخطی از نظام هنجاری جاری در جامعه است که از طریق قانون جزا می‌تواند قابل پیگرد باشد، می‌توان بزه را هر عملی تعریف کرد که توسط قانون موجب اِعمال کیفر از طرف مقام قضایی است. پیروان این رویکرد هر عملی را که بر خلاف اخلاق و عدالت اجتماعی باشد جرم می‌نامند و هدف از تدوین قوانین کیفری را جلوگیری از رفتار هایی می‌دانند که به نحوی به جامعه و افراد آن آسیب می رساند و نظم اجتماعی را مختل می کند.

رویکرد جامعه شناختی

رویکرد جامعه شناختی بزه عمدتاً بر نظریات دورکهیم استوار است. اگر چه این نظریات عمدتاً پیچیده هستند اما تأثیر آن ها در جرم شناسی، غیر قابل انکار است. بر اساس این نظریه همانطور که قبلاً نیز توضیح داده شد "جرم پدیده طبیعی است و از فرهنگ، تمدن و فضاهای هر اجتماعی ناشی می‌شود". سیر تکاملی فرهنگ ها باعث می‌شود مفهوم بزه، نوع و کیفیت آن نیز دگرگون شود و تجدّد گرایی نیز در این میان نقش مهمی پیدا کند  به همین علت این رویکرد در تعریف بزه به هنجار های اجتماعی توجه میکند و عملی را جرم می‌داند که بر خلاف هنجار های جامعه باشد و احساسات و وجدان گروهی یا جمعی را متأثر کند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی بزهکاری به عنوان آسیب اجتماعی

دانلود مقاله قانون رسیدگی به تخلفات اداری

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله قانون رسیدگی به تخلفات اداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

قانون رسیدگی به تخلفات اداری

 

 

 


تاریخچه قانون رسیدگی به تخلفات اداری

 

قبل از انقلاب اسلامی – دادگاه های اداری به تخلفات ارتکابی کارکنان دولت رسیدگی می نمودند .
ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، برای تحقق بخشیدن به آرمانهای انقلاب ، انجام یک تحول اساسی و همه جانبه در نظام اداری موجود امری واجب و ضروری می نمود. در بعد نیروی انسانی ، درمرحله اول مستلزم تصفیه و پاکسازی قاطع عناصر فاسد و وابسته به رژیم سابق از نظام اداری بود. بدین لحاظ در مورخ 7/6/58 ‹‹ قانون پاکسازی ›› ، جهت اجرا در وزارتخانه ها ، دانشگاه ها ،‌بانکها، مؤسسات و شرکتهای دولتی به تصویب شورای انقلاب رسید. این قانون تا تاریخ 6/6/1359 قابل اجرا بوده است . بدلیل عدم توفیق کامل قانون پاکسازی ، یکسال پس ازانقضای اعتبار قانون پاکسازی ، قانون کاملتری طراحی و باعنوان ‹‹ قانون بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت›› درتاریخ 5/7/1360 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. مدت اعتبار قانون بازسازی دوسال تعیین شده بود.
پس از انقضای اعتبار قانون بازسازی از آنجاکه هنوز مواردی وجود داشت که رسیدگی نشده بود یا حین رسیدگی بلحاظ انقضای اعتبار قانون بلاتکلیف مانده بود و صرفنظر از هدف موضوع پاکسازی و بازسازی ، اصولاً هر زمان امکان ارتکاب تخلف توسط کارکنان دستگاه های دولتی وجود دارد ولی می بایست با این تخلفات برخورد مناسب شود، لذا وجود مقرراتی در زمینه نحوه برخورد با تخلفات اداری ضروری بود. بدین سبب به فاصله چندماه پس از انقضای اعتبار قانون بازسازی، ‹‹ قانون هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری ›› درتاریخ 9/12/62 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. قانون مذکور چندسال بصورت آزمایشی انجام شد و با اصلاحاتی تا تاریخ 25/12/1370 قابل اجرا بوده و بعداً اجرای آن تا شهریور 72 تمدید شده است .
باتوجه به تجارب حاصله از اجرای قوانین یاد شده، قانون فعلی ‹‹ رسیدگی به تخلفات اداری›› بصورت دایمی در تاریخ 7/9/72 به تصویب مجلس رسید و آیین نامه اجرایی آن نیز در 27/7/73 پس از یک دوره اجرایی ششماهه به تصویب هیأت وزیران رسیده است.
سازمانها و مؤسسات مشمول قانون
مطابق قانون جاری رسیدگی به تخلفات اداری ( مصوب 1372) کلیه وزارتخانه ها ، سازمان ها، مؤسسات و شرکتهای ملی نفت و گاز و پتروشیمی و شهرداری و بانکها و مؤسسات و شرکتهای دولتی که شمول قانون برآنها مستلزم ذکر نام است ومؤسساتی که تمام یا قسمتی از بودجه آنها از بودجه عمومی تأمین می شده و نیز کارکنان مجلس شورای اسلامی و نهادهای انقلاب اسلامی مشمول مقررات این قانون هستند ، مشمولان قانون استخدام نیروهای مسلح و غیر نظامیان ارتش ونیروهای انتظامی ، قضات ، اعضای هیأت های علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و مشمولان قا نون کار از شمول این قانون خارج بوده و تابع مقررات مربوط به خود می باشند. (م . 18 . ق).
درآئین نامه اجرایی قانون مذکور، سازمان های مستقل دولتی موضوع آئین نامه ، مشخصاً احصاء شده است که سازمان تأمین اجتماعی یکی از آنها به شمار می رود (تبصره 1 . م . 2 . آ).
(شمول کارکنان )
این قانون با عنوان ‹‹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری ›› وضع شده و به تخلفات اداری کارمندان درچارچوب این قانون رسیدگی می شود وطبق قانون منظور از کارمندان ، کلیه کارکنان رسمی ، ثابت ، دایم ، پیمانی و قراردادی است ( تبصره یک م 1 . آ ).
نحوه اجرای قانون
قانون رسیدگی به تخلفات اداری در دومحور قابل اجرا می باشد:
الف ) اختیارات قانونی مدیران
ب ) رسیدگی در ‹‹ هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان ››
اختیارات قانونی مدیران دراجرای قانون رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان
طبق قانون رسیدگی به تخلفات اداری وزراء و بالاترین مقامات سازمانی و…. به شرح ذیل مستقیماً دارای اختیارتی در زمینه تخلفات اداری هستند که حتی المقدور می توانند از اختیارات قانونی خود دررسیدگی به تخلفات اداری بهره گیری نمایند.
1) اعمال حکم ماده 17 قانون: به موجب قانون ، رئیس مجلس شورای اسلامی ، ‌وزرا یا بالاترین مقام سازمان مستقل دولتی(مدیرعامل) و نهادهای انقلاب اسلامی و سازمانهای موضوع تبصره یک ماده یک این قانون ، شهردار تهران ، شهرداران مراکز استانها ،‌استانداران و رؤسای دانشگاه ها می توانند کارمندانی را که بیش از دوماه متوالی یا چهارماه متناوب در سال بدون عذر موجه درمحل خدمت خود حاضر نشده اند از خدمت دردستگاه متبوع اخراج نماید (ماده 17 ق).
البته هرگاه کارمند یادشده حداکثر تا سه ماه پس از ابلاغ حکم دستگاه متبوع خود مدعی شود که عذر او موجه بوده است ، وزیر یا بالاترین مقام دستگاه متبوع کارمند موظف است پرونده وی را جهت تجدید نظر به هیأت تجدید نظر مربوط ارجاع نماید.
* هیأت تجدید نظر مکلف به رسیدگی بوده و رأی آن قطعی است ودرصورت تائید حکم اخراج یا برائت از تاریخ اخراج ،‌درغیر اینصورت از تاریخ ابلاغ ،‌لازم الاجراست ( تبصره یک ماده 17 ق).
* درمورد آن دسته از مستخدمان موضوع این ماده که به هردلیل به کار بازگشت داده می شوند ، مدت غیبت و عدم اشتغال آنان حسب مورد جزء مرخصی استحقاقی یا بدون حقوق آنان منظورخواهد شد ( تبصره 2 ماده 17ق).
* درصورتی که مستخدمی به استناد ماده 17 قانون اخراج شده باشد و بعد از اعتراض به حکم مزبور و قبل از رسیدگی توسط هیأت تجدید نظر فوت کند ، آثار حکم اخراج زایل و حالت کارمند به قبل از تعیین مجازات اعاده می شود.( تبصره ماده 31 آ).

 

2) صدور احکام تنبیهی : طبق قانون ، رئیس مجلس شورای اسلامی ، وزراء ، بالاترین مقام اجرایی سازمانهای مستقل دولتی ( مدیرعامل ) و سایر دستگاههای موضوع تبصره یک ماده یک این قانون و شهردار تهران می توانند مجازات های بندهای الف ،‌ب ، ج ، د ، ماده 9 این قانون را راساً و بدون مراجعه به هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری در مورد کارمندان متخلف اعمال نمایند و اختیارات اعمال مجازاتهای بندهای الف ، ب ،‌ج را به استانداران ،‌روسای دانشگاهها و مدیران کل تفویض نماید ( ماده 12 ق) . درصورت اعمال مجازات توسط مقامات و اشخاص مزبور، هیأتهای تجدید نظر حق رسیدگی و صدور رأی مجدد در مورد همان تخلف را ندارند مگر با تشخیص و موافقت خود آن مقامات و اشخاص . از طرفی با صدور حکم مذکور، هیأت بدوی حق ورود و رسیدگی درهمان موضوع را ندارد.

 

3) صدور حکم آماده به خدمت : وفق قانون ، وزراء یا معاونان آنان درصورت تفویض وزیر ،‌رئیس مجلس شورای اسلامی ، بالاترین مقام سازمانهای دولتی (مدیرعامل ) وسایر دستگاهای موضوع تبصره یک ماده یک این قانون ، شهردار تهران ، استانداران و رؤسای دانشگاه ها ومراکز مستقل آموزش عالی و تحقیقاتی و معاونان آنان می توانند کارمندانی را که پرونده آنان به هیأت های رسیدگی ارجاع شده یا می شود را حداکثر به مدت سه ماه آماده به خدمت نمایند ( ماده 13ق) .
هیأتهای بدوی رسیدگی به تخلفات اداری مکلفند درمدت آمادگی به خدمت ، به پرونده اتهامی کارمندان رسیدگی کنند و تصمیم لازم اتخاذ نمایند و درصورتیکه در مدت مذکور پرونده جهت رسیدگی پژوهشی به هیأت تجدید نظر ارجاع شود، مدت آمادگی به خدمت برای سه ماه دیگر قابل تمدید خواهد بود و هیأت تجدید نظر موظف است حداکثر تا پایان مدت مزبور به پرونده رسیدگی کرده و رأی لازم را صادر نماید. درهر حال با صدور حکم قطعی هیأت های رسیدگی حکم آمادگی به خدمت لغو می گردد ( تبصره 3 م 13 ق).
* چنانچه کارمند پس از رسیدگی درهیأت ها، برائت حاصل نماید فوق العاده شغل یا مزایای شغل یا عناوین مشابه دوران آمادگی به خدمت براساس آخرین حقوق و مزایای قبل از این دوران پرداخت می شود.‌( تبصره 2 . م 13 ق ).

 

رسیدگی در هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری
مطابق قانون ، به منظور رسیدگی به تخلفات اداری درهریک از دستگاه های مشمول این قانون هیأتهائی تحت عنوان ‹‹ هیأت رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان ›› تشکیل شده است . هیأت های مزبور شامل هیأت های بدوی و تجدید نظر می باشند ( ماده 1 ق ) و صلاحیت رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان با هیأت بدوی است ( ماده 4 ق ).
وضعیت هیأت ، تشکیلات و رسمیت آن
هریک از هیأتهای بدوی و تجدید نظر دارای سه عضو اصلی و یک یا دو عضو علی البدل می باشد که با حکم وزیر یا بالاترین مقام سازمان مستقل دولتی مربوط و سایر دستگاه های موضوع تبصره یک ، ماده یک برای مدت سه سال منصوب می شوند و انتصاب مجدد آنان بلامانع است ( ماده 2 ق).
هیأتها موظفند اسامی و مشخصات اعضای اصلی و علی البدل و تغییرات آنها را همواره از طریق نمایندگان موضوع ماده 34 آیین نامه ( نماینده وزیر یا مدیرعامل ) به هیأت عالی نظارت اعلام کنند (ماده 45 آ) .
علاوه بر شرایط عمومی واعتقادی لازم برای عضویت درهیأتها، قانون برای رعایت عدالت و جلوگیری از تضییع حقوق کارمند متهم و سازمان موارد زیر در نظر گرفته است :
1-درهرهیأت باید یک نفر آشنا به مسائل حقوقی عضویت داشته باشد و حداقل دونفر از اعضای اصلی هیأت های بدوی و تجدید نظر باید از بین کارکنان همان سازمان یا وزارتخانه که حداقل پنج سال سابقه کار دولتی دارند، به این سمت منصوب شوند.(تبصره 2 ماده 6).
2-اعضای هیأت های بدوی و تجدید نظر درموارد زیر در رسیدگی و صدور رأی شرکت نخواهند کرد:
الف ) عضو هیأت با متهم قرابت نسبی یا سببی تادرجه دوم از طبقه سوم داشته باشد.
ب) عضو هیأت با متهم دعوای حقوقی یا جزایی داشته یا در دعوای طرح شده ذی نفع باشد ( ماده 7 ق).
هریک از هیأت های بدوی و تجدید نظر پس از تشکیل ، از بین خود یک نفر رئیس ، یک نفر نائب رئیس و یک نفر دبیر جهت تنظیم صورتجلسه ها و مکاتبه های خود انتخاب و تعیین می کنند ( ماده 6 آ). جلسات هیأت ها با شرکت سه نفر از اعضا رسمیت می یابد و آراء آنها با نظر موافق حداقل دونفر از اعضا، معتبر است (ماده 22 آ). مکاتبه های هیأت با امضای رئیس و درغیاب وی با امضای نائب رئیس معتبر است ( تبصره ماده 6 آ).
ترتیبات رسیدگی به تخلفات اداری
دراین بخش مراحل رسیدگی به تخلفات اداری به ترتیب اجرا و برمبنای استنادات قانونی تشریح شده است ؛‌
الف : گزارش تخلف
هریک از افراد اعم از مدیران ، کارکنان و حتی غیر آنها می توانند موضوع تخلف کارمندان را کتباً وبه همراه مدارک مستند بر اثبات تخلف به هیأت بدوی گزارش نمایند. البته مدیران و سرپرستان درصورت مشاهده تخلف کارکنان تحت امر خود مکلف به معرفی کارمند هستند. بطوریکه ‹‹ ندادن گزارش تخلفات کارمندان تحت امر›› تخلف اداری محسوب شده (بند 15 م 8 ق) و موجب برخورد قانونی می گردد.
قانون تصریح می نماید:درصورت شکایت یا اعلام اشخاص ، مدیران ،‌سرپرستان اداری یا بازرس های هیأت عالی نظارت ، هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری شروع به رسیدگی می کنند ( م .15.آ).
ب : ابلاغ اتهام
پس از اعلام تخلف ، هیأت موارد اتهامی را جهت ارسال لایحه دفاعیه به کارمند متهم ابلاغ می نماید. درحقیقت تشخیص تخلف و انطباق آن با یکی از موارد تخلفات مندرج در قانون برعهده هیأتهای رسیدگی کننده است ( ماده 20 آ ).
نوع تخلف ارتکابی ( که تا مرحله صدور رأی قطعی ، به آن اتهام گویند) توسط قانونگذار در 38 بند آمده است ، طبق ماده 8 قانون ، تخلفات اداری به قرار زیر است :
1-اعمال و رفتار خلاف شئون شغلی یا اداری .
2-نقض قوانین ومقررات مربوط.
3-ایجاد نارضایتی در ارباب رجوع یا انجام ندادن یا تأخیر در انجام امورقانونی آنها بدون دلیل.
4-ایراد تهمت و افترا، هتک حیثیت.
5-اخاذی.
6-اختلاس.
7-تبعیض یا اعمال غرض یا روابط غیر اداری دراجرای قوانین ومقررات نسبت به اشخاص.
8-ترک خدمت درخلال ساعات موظف اداری.
9-تکرار در تأخیر ورود به محل خدمت یا تکرار خروج از آن بدون کسب مجوز.
10-تسامح در حفظ اموال و اسناد و وجوه دولتی، ایراد خسارات به اموال دولتی.
11-افشای اسرار و اسناد محرمانه اداری.
12- ارتباط و تماس غیر مجاز با اتباع بیگانه.
13-سرپیچی از اجرای دستورهای مقامهای بالاتر در حدود وظایف اداری.
14-کم کاری یا سهل نگاری در انجام وظایف محول شده .
15-سهل انگاری روسا و مدیران در ندادن گزارش تخلفات کارمندان تحت امر.
16-ارائه گواهی یا گزارش خلاف واقع درامور اداری.
17-گرفتن وجوهی غیراز آنچه درقوانین ومقررات تعیین شده یا اخذ هرگونه مالی که درعرف رشوه خواری تلقی میشود.
18- تسلیم مدارک به اشخاصی که حق دریافت آن را ندارند یا خودداری از تسلیم مدارک به اشخاصی که حق دریافت آنرا دارند.

 

19-تعطیل خدمت دراوقات مقرر اداری.
20-رعایت نکردن حجاب اسلامی.
21-رعایت نکردن شئون و شعایر اسلامی.
22-اختفا ، نگهداری ، حمل ، توزیع و خرید و فروش مواد مخدر.
23-استعمال یا اعتیاد به مواد مخدر.
24- داشتن شغل دولتی دیگر به استثنای سمتهای آموزشی و تحقیقاتی .
25-هرنوع استفاده غیر مجاز از شئون یا موقعیت شغلی و امکانات و اموال دولتی.
26-جعل یا مخدوش نمودن ودست بردن دراسناد و اوراق رسمی یا دولتی.
27-دست بردن درسوالات ، اوراق ، مدارک ودفاتر امتحانی ، افشای سؤالات امتحانی یا تعویض آنها.
28-دادن نمره یا امتیاز ،‌برخلاف ضوابط .
29-غیبت غیرموجه به صورت متناوب یا متوالی .
30-سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری.
31-توقیف ، اختفاء ، بازرسی یا بازکردن پاکتها و محمولات پستی یا معدوم کردن آنها و استراق سمع بدون مجوز قانونی.
32-کارشکنی و شایعه پراکنی، وادارساختن یا تحریک دیگران به کارشکنی یا کم کاری و ایراد خسارت به اموال دولتی و اعمال فشارهای فردی برای تحصیل مقاصد غیرقانونی.
33- شرکت در تحصن، اعتصاب و تظاهرات غیر قانونی ، یا تحریک به برپائی تحصن ، ‌اعتصاب و تظاهرات غیر قانونی و اعمال فشارهای گروهی برای تحصیل مقاصد غیر قانونی.
34-عضویت دریکی از فرقه های ضاله که از نظر اسلام مردود شناخته شده اند.
35-همکاری با ساواک منحله به عنوان مامور یا منبع خبری و داشتن فعالیت یا دادن گزاش ضد مردمی.
36-عضویت در سازمانهائی که مرامنامه یا اساسنامه آنها مبتنی بر نفی ادیان الهی است یا طرفداری و فعالیت به نفع آنها.
37-عضویت در گروههای محارب یا طرفداری و فعالیت به نفع آنها.
38- عضویت در تشکیلات فراماسونری.
هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری موظفند پس از انجام بررسی های لازم ، موارد اتهام را به طور کتبی به کارمند، ابلاغ و پس از آن ده روز مهلت برای دفاع کارمند منظور کنند . این هیأتها درصورت تقاضای کارمند مدارک لازم را دراختیار وی قرار می دهند (ماده 17 آ ). البته کارمند متهم می تواند بمنظور ارائه مدارک دفاعی خود از هیأت مربوط تقاضای تمدید مهلت کند. دراین مورد اتخاذ تصمیم با هیأت مربوط است ودرهرحال مدت تمدید از 5 روز نباید تجاوزکند. ( تبصره م 18 آ ).

 

ج: جمع آوری مدارک و مستندات و تکمیل پرونده
هیأتها برای جمع آوری مدارک ومستندات دقیق وکامل ، بمنظور بررسی عادلانه موضوع اتهام گزارش شده ، طبق قانون دارای امکانات و ابزارهایی هستند که درصورت لزوم برای تکمیل پرونده می توانند از هریک از آنها استفاه نمایند.

 

1) ارسال دفاعیه
متهم می تواند پس از اطلاع از موارد اتهام ودرمهلت تعیین شده از سوی هیأت ، جواب کتبی و مدارکی را که در دفاع از خود دارد به هیأت تسلیم کند، درغیر اینصورت ( عدم ارسال لایحه دفاعیه و مدارک) هیأت می تواند به موارد اتهام رسیدگی و رأی لازم را صادر کند.(ماده 18 آ ).

 

2) دریافت مدارک و مستندات از مسئولان و رؤسا
مطابق قانون ، کلیه کارمندان ، مسئولان مربوط و رؤسای کارمند متهم، مکلفند همکاریهای لازم را با هیأتها بعمل آورده و مدارک ،‌اسناد و اطلاعات مورد نیاز را درمهلت تعیین شده از طرف هیأتها دراختیار آنها قرار دهند.(ماده 16 آ).
3) تهیه گزارش کارشناسی
طبق قانون، هرگاه رسیدگی به اتهام کارمند به تشخیص هیأتهای بدوی و تجدید نظر مستلزم استفاده از نظر کارشناسی باشد ، مورد به کارشناسی ارجاع می شود.( ماده14 ق)
4) استفاده از گروه تحقیق
به منظور تسریع درجمع آوری دلایل و تهیه و تکمیل اطلاعات ومدارک ، هیأتها می توانند از یک یا چند گروه تحقیق استفاده نمایند (ماد ه 5 ق). گروه تحقیق متشکل از سه عضو است که از بین افراد متأهل ، متعهد، عامل به احکام اسلام معتقد به نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه و دارای حداقل 25 سال سن با تصویب هیأت مربوط و حکم رئیس انتخاب می شوند. کارمند بودن دوعضو از سه عضو یاد شده الزامی است . (ماده 12 آ).
* گروه های تحقیق فقط درباره کارمندی می تواند تحقیق کنند که از طرف هیأتهای بدوی یا تجدید نظر ،
بررسی وضع آنها به این گروه ها ارجاع شده باشد، همچنین تحقیق تنها در حدودی انجام می گیرد که
هیأت ها معین می کنند.(ماده 14 آ)
* به منظور رعایت عدالت و بررسی منصفانه اعضای گروه تحقیق ، قانون پیش بینی نموده که : ‹‹ هرگاه
عضو گروه تحقیق قرابت نسبی یا سببی تادرجه دوم از طبقه سوم با متهم داشته باشد یا در دعوای طرح
شده ذینفع باشد یا با متهم دعوای حقوقی و جزایی داشته باشد حق تحقیق در مورد همان پرونده را
ندارد ›› (تبصره یک ماده 14 آ).
* البته استفاده نکردن از گروه تحقیق مانع رسیدگی هیأت به پرونده اتهامی کارمند و صدور رأی نیست
( تبصره 2 ماده 14 آ).
5) حضور متهم در جلسه هیأت
رسیدگی به تخلفات اداری کارمند پس از تکمیل پرونده صورت می گیرد و(درجهت تکمیل پرونده ) چنانچه هیأت حضور متهم را ضروری تشخیص دهد درجلسه حضور می یابد (ماده 19 آ). البته درصورت درخواست کتبی متهم برای دفاع حضوری ، هیأت موظف است یکبار وی را برای حضور درجلسه دعوت کند ( تبصره ماده 19 آ).
6) استعلام از مراجع قانونی و مطلع
طبق قانون ، هیأتها درموارد لزوم می توانند در ارتباط با اتهام های وارد شده به کارمندان ، از مراجع قضایی مربوط استعلام نظر کنند و مراجع یاد شده مکلفند حداکثر ظرف 30 روز به استعلام هیأت ها پاسخ دهند ( ماده 29 آ).
همچنین هیأتها مکلفند درموارد لزوم از وزارت اطلاعات استعلام نظر کنند و وزارت یادشده موظف است ظرف 10 روز به استعلام هیأت ها پاسخ دهد (ماده 30 آ).
حین رسیدگی به موضوع یک پرونده تخلفاتی نکات زیر بسیار مهم است:
* هرگونه تصمیم گیری نسبت به حالت استخدامی کارمند متهم ، منوط به کسب نظر از بالاترین مقام
دستگاه یا نماینده وی است (‌تبصره م 16 آ).
* بلاتکلیف گذاردن مستخدمان دولت در موارد طرح پرونده اتهامی آنان درهیأت ها یا صدور آرای غیر
قطعی (قابل تجدید نظر) ازسوی هیأتهای بدوی و نیز درموارد نقض آراء قطعی هیأتها از سوی دیوان
عدالت اداری یا هیأت عالی نظارت ، به هرعنوان مجوزی ندارد.(ماده 30 آ).
* فوت متهم موجب توقف رسیدگی و صدور رأی می شود و درصورتی که کارمند در طول تحمل
مجازاتهای بندهای ‹‹ج›› ، ‹‹ د ›› و ‹‹ ز ›› ماده 9 قانون فوت شود اعمال مجازاتهای یاد شده متوقف و
حالت استخدامی کارمند از زمان فوت به حالت قبل از تعیین مجازات اعاده می شود. حکم این ماده مانع از
ارسال پرونده به مراجع قضایی درسایر موارد نیست . ( ما ده 31 آ).

 

د : صدور رأی
مطابق قانون، رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان پس از تکمیل پرونده صورت می گیرد .( ماده19 ق)‌.
هیأت پس از اتمام رسیدگی و ملاحظه اسناد و مدارک موجود در پرونده و باتوجه به کامل به مدافعات متهم و مواردی از جمله میزان زیان وارد شده ( اعم از مادی و معنوی) به دولت یا اشخاص حقیقی یا حقوقی ، آثار سوء اجتماعی واداری ، موقعیت و سوابق کارمند و وجود یا فقدان سوء نیت وی اقدام به صدور رأی و اتخاذ تصمیم می کند . رأی هیأت باید مستدل و مستند به قانون و مقررات مربوط بوده و حاوی تخلفات منتسب به متهم ، نام و نام خانوادگی و امضای اعضای رأی دهنده در زیر رأی صادر شده باشد( ماده 21 آ).

 

تنبیهات اداری مطابق ماده 9 قانون به ترتیب عبارتند از :
الف – اخطار کتبی بدون درج در پرونده استخدامی .
ب – توبیخ کتبی بادرج در پرونده استخدامی .
ج- کسرحقوق و فوق العاده شغل یا عناوین مشابه حداکثر تا یک سوم از یک ماه تا یک سال.
د- انفصال موقت از یک ماه تا یک سال .
هـ – تغییر محل جغرافیایی خدمت به مدت یک تا پنج سال .
و- تنزل مقام و یا محرومیت از انتصاب به پستهای حساس و مدیریتی دردستگاههای دولتی و دستگاههای مشمول این قانون.
ز- تنزل یک یا دوگروه ویا تعویق دراعطای یک یا دوگروه به مدت یک یا دوسال.
ح-بازخرید خدمت درصورت داشتن کمتر از 20 سال سابقه خدمت دولتی درمورد مستخدمین زن و کمتراز 25 سال سابقه خدمت دولتی درمورد مستخدمین مرد با پرداخت 30 تا 45 روز حقوق مبنای مربوط در قبال هرسال خدمت به تشخیص هیأت صادرکننده رأی.
ط- بازنشستگی درصورت داشتن بیش از 20 سال سابقه خدمت دولتی برای مستخدمین زن و بیش از 25 سال سابقه خدمت دولتی برای مستخدمین مرد براساس سنوات خدمت دولتی با تقلیل دوگروه.
ی- اخراج ازدستگاه متبوع.
ک- انفصال دائم از خدمات دولتی و دستگاههای مشمول این قانون.

 

هیأتها پس از رسیدگی به اتهام یا اتهامات منتسب به کارمند، درصورت احراز تخلف یا تخلفات ، درمورد هرپرونده صرفاً یکی از مجازاتهای موضوع این قانون را اعمال خواهند نمود ( تبصره 4 م 9 ق) و وفق قانون فقط مجازاتهای بند د، هـ ، ح ، ط ، ی ، ک ماده 9 این قانون قابل تجدید نظر در هیأتهای تجدید نظر هستند. ( ماده 10 ق ) .
هیأتهای بدوی مکلفند قطعی یا قابل پژوهش بودن آراء را زیر آراء خود درج کنند (‌ماده 24 آ ). کلیه آراء هیأتهای تجدیدنظر قطعی است. ممکن است باتوجه به اصل برائت ،‌درصورتیکه اتهام یا اتهامات انتسابی درهیأت محرز نگردد، کارمند پس از رسیدگی در هیأت ، برائت حاصل نماید.
درمورد جرایم عمومی ، این قانون تصریح می نماید که : هیأت های بدوی یا تجدید نظر نماینده دولت درهریک ازدستگاههای مشمول این قانون هستند و رأی آنها به تخلف اداری کارمند تنها در محدوده ‌ مجازات های اداری معتبر است و به معنی اثبات جرم هایی که موضوع قانون مجازات های اسلامی است ،‌ نمی باشد (‌تبصره 3 ماده 9 ق ) وهرگاه تخلف کارمند ، عنوان یکی از جرایم مندرج در قوانین جزایی را نیز داشته باشد هیأت رسیدگی به تخلفات اداری مکلف است مطابق این قانون به تخلف رسیدگی و رأی قانونی صادر نماید و مراتب را برای رسیدگی به اصل جرم به مرجع قضایی صالح ارسال دارد. هرگونه تصمیم مراجع قضایی مانع اجرای مجازاتهای اداری نخواهد بود . چنانچه تصمیم مراجع قضایی مبنی بر برائت باشد هیأت رسیدگی به تخلفات اداری طبق ماده 24 این قانون اقدام می نماید. (ماده 19 ق).
هـ : ابلاغ آراء
ابلاغ رأی طبق قانون آئین دادرسی مدنی به عمل می آید و درهر صورت فاصله بین صدور رأی و ابلاغ آن از 30 روز نباید تجاوز کند ( تبصره 2 ماده 4 ق ) .
آرای صادر شده توسط هیأت های بدوی و تجدید نظر و احکام اخراج موضوع ماده 17 قانون ،‌ بطور مستقیم و بلافاصله به اداره های کارگزینی دستگاههای ذیربط ارسال می شود. واحد مذکور موظف است حداکثر ظرف 30 روز از تاریخ صدور رأی ، آراء و احکام صادر شده را به کارمندان مربوط ابلاغ کرده و مدارک آنرا جهت درج در پرونده اتهامی به هیأت مربوط تحویل نماید. درصورت سهل انگاری مسولان کارگزینی یا امور اداری درابلاغ آراء و احکام صادرشده به متهم، با آنان طبق قانون برخورد می شود. همچنین هرگونه خودداری یا جلوگیری از اجرای آراء هیأت ها ممنوع است وبا متخلفان طبق قانون رفتار می شود ( ماده 23 آ).
* درصورتی که کارمند متخلف درحالتی از حالتهای استخدامی باشد که اجرای فوری رأی قطعی هیأت درباره
وی ممکن نباشد ، مراتب به هیأت عالی گزارش شده و رأی صادره نیز به محض حصول امکان ، اجرا می
شود ( ماده 28 آ).

و: اعتراض به آراء
مجدداً یادآوری می نماید که مطابق قانون صرفاً به آراء بندهای د ،‌هـ ، ح ، ط ، ی ، ک هیأتهای بدوی می توان اعتراض نمود و سایر آراء هیأتها قطعی است و قانون تصریح می نماید درصورتیکه آراء ، قابل تجدید نظر نباشد از تاریخ ابلاغ ، قطعی ولازم الاجرا است (ماده 4 ق).
هیأتهای بدوی مکلفند نشانی محل دریافت درخواست تجدید نظر را زیر آراء خود درج کنند (ماده 24 آ) و درخواست تجدید نظر نسبت به آراء بدوی باید به وسیله محکوم علیه یا نماینده قانونی وی، ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ رأی با زبان فارسی و ذکر دلایل به طور کتبی به اداره کارگزینی مربوط تسلیم و رسید اخذ شود. ملاک دریافت به موقع درخواست تاریخ ثبت دفترهای کارگزینی مربوط است ( ماده 25 آ ) . اداره های کارگزینی دستگاهها مکلفند درخواست اعتراض کارمند یا نماینده وی را در سریع ترین زمان ممکن ، برای رسیدگی به هیأت تجدید نظر مربوط ارسال نمایند.(ماده 26 آ.)
درمورد آراء قابل تجدید نظر، هرگاه کارمند ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ رأی درخواست تجدید نظر نماید هیأت تجدید نظر مکلف به رسیدگی است . آراء هیأت تجدید نظر از تاریخ ابلاغ، قطعی و لازم الاجرا است (‌ماده 4 ق) .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قانون رسیدگی به تخلفات اداری

انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی سردفتران و دفتریاران

اختصاصی از فایلکو انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی سردفتران و دفتریاران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی سردفتران و دفتریاران


انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی سردفتران و دفتریاران

 

فرمت: word

تعداد صفحات : 70

 

انواع مسئولیتها در دفاتر اسناد رسمی :

بطوریکه از امعان نظر در قوانین مختلف خصوصاً قانون ثبت اسناد و املاک و قانون دفاتر اسناد رسمی و قانون مجازات اسلامی و پاره ای قوانین و مقررات دیگر بر‌می‌آید، حرفة مذکور را می توان در مواجهه با سه نوع کلی از انواع مسئولیتها دانست که به قرار زیر عبارتند از :

1-مسئولیت انتظامی و اداری

2-مسئولیت کیفری

3-مسئولیت مدنی

با این توضیح که نظر به خصوصیات حرفة سردفتری و دفتریاری و به تناسب تخلف یا جرم ارتکابی ممکن است یکی از عناوین مسئولیتهای پیش گفته یا دو عنوان و یا بعضاً هر سه عنوان مذکور همزمان و بواسطة ارتکاب فعل واحد ، متوجه سردفتر یا دفتریار باشد که ذیلاً به شرح مختصری از این عناوین می پردازیم .

1-مسئولیت انتظامی و اداری‌:‌هنگامیکه تخلف سردفتر یا دفتریاری ، واجد جنبة جزائی نباشد بدواً و بموجب سلسله مراتبی که در فصول آتی خواهند آمد ، به تخلف مذکور در دادسرا و دادگاه انتظامی سردفتران و دفتریاران رسیدگی شده و در صورت احراز وقوع تخلف به مجازاتهای انتظامی خاصی محکوم خواهد شد .

2-مسئولیت کیفری : در مادة 100 قانون ثبت ، مواردی برشمرده شده اند که بنا به دلائل خاص سیاست کیفری از مصادیق جرم جعل در اسناد رسمی دانسته شده و مجازات جرم مذکور را که به موجب مادة 533 قانون مجازات اسلامی و با توجه به اینکه سمت سردفتران و دفتریاران جدای از سمت کارمندان و کارکنان دولت بوده و افراد عادی محسوب می شوند ، جبران خسارت وارده و حبس از شش ماه تا سه سال یا سه تا هیجده میلیون ریال جزای نقدی دانسته است و مرجع رسیدگی به تخلفات مذکور نیز دادسرا و دادگاه کیفری حائز صلاحیت می باشد .

3-مسئولیت مدنی : مطابق مادة 68 قانون ثبت و نیز ماده 22 قانون دفاتر اسناد رسمی «هر گاه سندی بواسطة تقصیر یا غفلت مسئول دفتر از اعتبار» بیفتد و یا «سردفتران و دفتریارانی که در انجام وظایف خود مرتکب تخلفاتی بشوند در مقابل متعاملین و اشخاص ذینفع مسئول» جبران کلیة خسارتهای وارده می باشند که «دعاوی مربوط به خسارات ناشی از تخلفات سردفتران و دفتریاران تابع قوانین عمومی خواهد بود» بنابراین رسیدگی به این گونه تخلفات در دادگاه صلاحیت‌دار حقوقی و وفق مقررات قانون آئین دادرسی مدنی صورت خواهد گرفت .


دانلود با لینک مستقیم


انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی سردفتران و دفتریاران

پایان نامه رشته حقوق با موضوع انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی

اختصاصی از فایلکو پایان نامه رشته حقوق با موضوع انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته حقوق با موضوع انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی


پایان نامه رشته حقوق با موضوع انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 عنوان رساله :

«انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی سردفتران و دفتریاران»

نگارنده :

عبدالرضا یزدان پناه

استاد راهنما :

جناب آقای ایمانی سردفتر دفتر اسناد رسمی 569 تهران

 

مقدمه :

همان گونه که از عنوان انتخابی نوشتة حاضر بر می آید ، تنظیم و ارائة این رساله بر مبنای تحلیل و بررسی انواع تخلفات و به تبع آن انواع مجازاتهای انتظامی سردفتران و دفتریاران می باشد .

 

– انواع مسئولیتها در دفاتر اسناد رسمی :

بطوریکه از امعان نظر در قوانین مختلف خصوصاً قانون ثبت اسناد و املاک و قانون دفاتر اسناد رسمی و قانون مجازات اسلامی و پاره ای قوانین و مقررات دیگر بر‌می‌آید، حرفة مذکور را می توان در مواجهه با سه نوع کلی از انواع مسئولیتها دانست که به قرار زیر عبارتند از :

1-مسئولیت انتظامی و اداری

2-مسئولیت کیفری

3-مسئولیت مدنی

با این توضیح که نظر به خصوصیات حرفة سردفتری و دفتریاری و به تناسب تخلف یا جرم ارتکابی ممکن است یکی از عناوین مسئولیتهای پیش گفته یا دو عنوان و یا بعضاً هر سه عنوان مذکور همزمان و بواسطة ارتکاب فعل واحد ، متوجه سردفتر یا دفتریار باشد که ذیلاً به شرح مختصری از این عناوین می پردازیم .

1-مسئولیت انتظامی و اداری‌:‌هنگامیکه تخلف سردفتر یا دفتریاری ، واجد جنبة جزائی نباشد بدواً و بموجب سلسله مراتبی که در فصول آتی خواهند آمد ، به تخلف مذکور در دادسرا و دادگاه انتظامی سردفتران و دفتریاران رسیدگی شده و در صورت احراز وقوع تخلف به مجازاتهای انتظامی خاصی محکوم خواهد شد .

2-مسئولیت کیفری : در مادة 100 قانون ثبت ، مواردی برشمرده شده اند که بنا به دلائل خاص سیاست کیفری از مصادیق جرم جعل در اسناد رسمی دانسته شده و مجازات جرم مذکور را که به موجب مادة 533 قانون مجازات اسلامی و با توجه به اینکه سمت سردفتران و دفتریاران جدای از سمت کارمندان و کارکنان دولت بوده و افراد عادی محسوب می شوند ، جبران خسارت وارده و حبس از شش ماه تا سه سال یا سه تا هیجده میلیون ریال جزای نقدی دانسته است و مرجع رسیدگی به تخلفات مذکور نیز دادسرا و دادگاه کیفری حائز صلاحیت می باشد .

3-مسئولیت مدنی : مطابق مادة 68 قانون ثبت و نیز ماده 22 قانون دفاتر اسناد رسمی «هر گاه سندی بواسطة تقصیر یا غفلت مسئول دفتر از اعتبار» بیفتد و یا «سردفتران و دفتریارانی که در انجام وظایف خود مرتکب تخلفاتی بشوند در مقابل متعاملین و اشخاص ذینفع مسئول» جبران کلیة خسارتهای وارده می باشند که «دعاوی مربوط به خسارات ناشی از تخلفات سردفتران و دفتریاران تابع قوانین عمومی خواهد بود» بنابراین رسیدگی به این گونه تخلفات در دادگاه صلاحیت‌دار حقوقی و وفق مقررات قانون آئین دادرسی مدنی صورت خواهد گرفت .

 

تفاوتها و نکات مربوط به مادة 68 قانون ثبت و مادة 22 قانون دفاتر اسناد رسمی :

بین مادة 68 قانون ثبت و مادة 22 قانون دفاتر اسناد رسمی تفاوتهائی به شرح ذیل ملاحظه می شود :

– مادة 68 از «مسئول دفتر» نام برده حال آنکه مادة 22 با عبارت «سردفتران و دفتریاران» آغاز شده است .

– در مادة 68 اشاره به تقصیر یا غفلت مسئول دفتر که منجر به از اعتبار افتادن سند بشود شده حال آنکه در مادة 22 ابتدا به تخلفات سردفتران و دفتریاران بطور کلی اشاره شده و اینکه در صورت تخلف در مقابل متعاملین و اشخاص ذینفع مسئول خواهند بود و سپس در مورد از اعتبار افتادن سند به تقصیر و تخلف آنها (سردفتران و دفتریاران) اشاره کرده و به نوعی از اعتبار افتادن سند را بجز تقصیر ، ناشی از تخلف نیز دانسته است . ضمن اینکه به ورود ضرر به آن اشخاص نیز اشاره کرده است . بنابراین مادة 22 شرط اضرار را نیز دخیل دانسته است .

از لحاظ بحث نظری هر چند نظریه‌های تقصیر و قصور که منبعث از فقه اسلامی است در مادة 68 مورد توجه است ولی در ماده 22 به نظریه تقصیر و نظریه خطر توجه شده است که منشاء ایجاد مسئولیت در نظریه خطر ، تقصیری که منجر به ورود زیان به دیگری شود نیست بلکه ایجاد محیط خطرناک در اثر ارتکاب اعمال خطرناک و مجرمانه از قبیل ارتکاب تخلف منشاء ایجاد مسئولیت است ولو آنکه ضرر مستند به آن نباشد . به هر حال صرفنظر از اختلاف منطوقی دو مادة مذکور و با امعان نظر در مادة 29 آئین نامه قانون دفاتر اسناد رسمی می بینیم که قانونگذار در احصاء انواع تخلفات در بند های مختلف ماده مارالذکر اهمال در نظارت ، قصور در تبدیل قبوض سپرده و قصور یا تقصیری که منتهی به ثبت سند معارض گردد را در شمار تخلفات آورده است . با این توضیح می توانیم در مقام دفع تنازع دو ماده برآئیم چراکه بنا بر قاعده «الجمع مهما امکن اولی من الطرح» . لذا بنظر می رسد که مادة 29 آئین نامه از این لحاظ قابلیت راهگشائی را داشته باشد یعنی اینکه مادة 29 آئین نامه ضمانت اجرای تخلف موضوع مادة 22 را در خود دارد علاوه بر اینکه با توجه به امکان جمع حکم دو ماده ، در صورت بروز تخلفات موضوع مواد 22 یا 68 ، رجوع به مادة 29 جهت تطبیق تخلف و رسیدگی به آن تا حدود زیادی از تنازع مذکور جلوگیری کرده و راهگشا خواهد بود .

مباحث تکمیلی :

اگرچه بحث تفصیلی این رساله در خصوص تخلفات و مجازاتهای انتظامی است و سعی بر آن بوده است تا حتی المقدور ، اصل بررسی در خصوص مورد رعایت شده و از بحث اصلی خروج موضوعی عارض نگردد اما باید گفت که بجز تصریح قانون ثبت و قانون دفاتر اسناد رسمی در مورد مجازاتهای کیفری در پاره ای از قوانین به مواردی بر می خوریم که بحث و تفسیر آنها ، خود عنوان رساله ای مجزا را طلب می‌کند . بعنوان نمونه در مادة 643 قانون مجازات اسلامی آمده است : «هرگاه کسی عالماً زن شوهردار یا زنی را که در عدة دیگری است برای مردی عقد نماید به حبس از شش ماه تا سه سال یا از سه میلیون تا هیجده میلیون ریال جزای نقدی و تا (74) ضربه شلاق محکوم می شود و اگر دارای دفتر ازدواج و طلاق یا اسناد رسمی باشد برای همیشه از تصدی دفتر ممنوع خواهد گردید». با توجه به صراحت قانون جزائی ذکر شده و صرفنظر از اینکه جرم ارتکابی طبق صریح مادة 643 مذکور تا چه حد امکان ارتکاب از سوی سردفتر اسناد رسمی را نیز خواهد داشت و با توجه به اینکه سردفتر ازدواج و طلاق نیز علاوه بر تبعیت کلی از قوانین و مقررات مملکتی ، مشمول عناوین مجازاتهای انتظامی موردبحث ما – بطوریکه در آینده گفته خواهد شد – نیز می باشد ؛ در اینجا قانونگذار علاوه بر وضع مجازات متعدد کیفری که شامل حبس یا جزای نقدی بانضمام شلاق می باشد ، برای صاحبان دفاتر مذکور اقدام به وضع مجازاتی نموده که مشابه آن در حقوق ثبت بعنوان اشد مجازات انتظامی شناخته می‌شود و در اینجا این سوال مطرح می گردد که آیا مجازات مذکور را به اعتبار وضع آن در قانون مجازات اسلامی باید مجازاتی کیفری (خواه اصلی ، خواه تکمیلی یا …) دانست یا بواسطة نفس تأثیر آن و ذکر آن در مواد مربوط به قوانین راجع به دفاتر اسناد رسمی باید آنرا مجازاتی انتظامی فرض کرده و در یک چنین رساله ای طبقه بندی نمود ؟ در پاسخ باید گفت که به اعتبار وضع این مجازات در قانون مجازات اسلامی باید آنرا مجازاتی کیفری دانست .

در مورد مسئولیتهای مدنی هم به جز صراحتهای ذکر شده در قوانین ثبتی ، با توجه به قوانین و مقررات حقوقی و قاعدة فقهی «لاضرر» و نیز مادة یک قانون مسئولیت مدنی[1] به هر حال مقررات متقن و محکمی جهت جبران خسارات وارده در حقوق موضوعة کنونی وجود دارد که بحث در مورد اولویتها و تغایر یا تناقضات موجود از حوصلة این مختصر خارج است .

[1]– مادة 1 : هر کس بدون مجوز قانونی ، عمداً یا در نتیجة بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگری که بموجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود ، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد .

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته حقوق با موضوع انواع تخلفات و مجازاتهای انتظامی