فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ی انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران 24ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره ی انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

با همه ی خرده هائی که می توان به نهضت مشروطه خواهی داشت، در این که برای جامعة استبداد زده ایران، این نهضت نماد قدمی سترگ در راستای درستی بود تردیدی نیست. ای کاش رهبران نهضت اندکی هوشمندانه تر عمل می کردند و مستبدان حاکم نیز برمنافع دراز مدت خویش ادراک گسترده تر وعمیق تری داشتند و نهال نو پای مشروطه طلبی در ایران به بار می نشست. واقعیت تاریخی این است که این گونه نشد. اگر بخشی از این شکست نتیجة توطئه های نیروهای برون ساختاری باشد، نقش معاندان ایرانی را در این عدم توفیق نباید دست کم گرفت.

بطور کلی مشکل جامعة ایرانی ما در سالهای اولیه قرن بیستم، گذشته از وضعیت فلاک بار اقتصادی این بود که نه جامعه ای دینی بود و نه جامعه ای سکولار. در آن دوره ای که به مشروطیت منتهی می شود، نه قوانین مدون داشتیم و نه جامعه به باورهای دینی خود پای بندی نشان می داد. به گفتة بست نشینان سفارت انگلیس، « عمده مقصود ما تحصیل امنیت و اطمینان از آینده است که از مال و جان وشرف و عرض و ناموس خودمان در امان باشیم». مشروطه اگر چه کوششی برای جایگزینی حکومتی اختیاری با حکومتی قانونی بود ولی به دلایل گوناگون در این مهم موفق نشد. با این همه همین جا بگویم و بگذرم که در بسیاری از پژوهش هائی که در بارة این نهضت در دست داریم، خواننده با تصویر متفاوتی روبرو می شود که با واقعیت مشروطه به آن صورتی که به گمان من بود، هم خوان نیست. .

برای نمونه آقای دکتر آدمیت ادعا کرده است که « با ایجاد مشروطة پارلمانی حاکمیت به مجلس ملی تعلق گرفت و دستگاه مجلس در گردش بود. حقوق آزادی ( آزادی بیان و قلم و اجتماعات و انجمن های سیاسی و تظاهرات) شناخته شدند و قلمرو عملی داشتند. آزادی به آنجا رسید که « اعلان کشتن رئیس دولت را در روزنامه منتشر کردند، اما نه متعرض روزنامه نویس گشتند و نه انجمنی که آن اعلان به نام او انتشار یافت ».[i] از سوی دیگر، « مجلس که قطب اصلی سیاست ملی بود ، از سرشت طبقاتی اش عمده طبقات جامعه را در بر می گرفت »[ii]

در هر دو مورد این ادعاها پذیرفتنی نیستند. اگر چه شماری از مورخین ما با ارزیابی غیر مسئولانه و ناثواب خویش روزنامه های عصر مشروطه را بعنوان « فحش نامه » و یا روزنامه هائی کم مایه که« هنرشان در درشتگوئی و ناهنجار نویسی است » نفی می کنند[iii] ولی واقعیت این بود که این روزنامه ها « متعرض » فراوان داشتند و در موارد مکرر توقیف شدند. استاد دهخدا و سلطان العلمای خراسانی را حتی به مرگ تهدید کردند . در یکی از این دفعات که نشریه توقیف شد، « صوراسرافیل » از عموم برادران وطنی « که در موقع توقیف روزنامه اظهار همراهی فرموده اند کمال امتنان را حاصل نموده ....... ولی همانطور که کتبا و تلگرافا خدمت همه معروض داشته ایم چون حکم از مجلس مقدس شوری صادر شده بود و امر مجلس عجالتا در حکم قانون است مخالفت با آن با تقوای دورة آزادی مبانیت دارد و حب قانون و وطن خواهی راهی برای تشبثات مخالفان نمی گذارد ». بعلاوه و در همین راستا ، هنوزمُرکّب شمارة اول صوراسرافیل خشک نشده بود که سردبیرش به « دارالفنون » دعوت شد تا در بارة مندرجات شمارة‌اول « توضیحات » لازم را به عرض وزیر معارف دولت مشروطه برساند چون به قول آن وزیر « من دیروز رفتم بمجلس شورای ملی و در خصوص جریدة صوراسرافیل صحبت کردم وقرارشدشما را سیاست کنم». در همین نشست همان وزیر، صوراسرافیل را به توقیف تهدید می کند و دیری نمی گذرد که روزنامه توقیف می شود. « روح القدس » و « مساوات » هم از این محدودیت ها و توقیف ها در امان نبودند. به این داستان باز خواهم گشت.

در مورد دوم ، ادعای اینکه مجلس اول از نظر سرشت طبقاتی « عمده طبقات جامعه » را در بر می گرفت ، ادعای خنکی است که به دشواری می تواند جدی گرفته شود . گفتن دارد اما که منظور از « سرشت طبقاتی » کاملا روشن نیست ولی از دوحا ل خارج نیست. یا منظور ترکیب طبقاتی نمایندگان است و یا عملکرد طبقاتی آن نمایندگان. هر کدام که مورد نظر باشد این ادعا با واقعیت مجلس مشروطه درتناقض قرار می گیرد. این درست که انتخابات مجلس مشخصا « طبقاتی » بود ولی نه چنین بود و نه قرار بود چنین باشد و نه می توانست چنین باشد که همة طبقات را در بر بگیرد. تا آنجا که من دیده وخوانده ام هیچ یک از نمایندگان مجلس هم چنین ادعائی نکرده است. واقعیت این است که در حول و حوش مشروطه ، حدودا 80 در صد جمعیت ایران روستائیان بودند که در مجلس به هیچ شکل و صورتی حضور نداشتند. اگر چه این روزها مد شده است که تحلیل طبقاتی را بر نمی تابیم ولی عملکرد مجلس اول هم در این راستا به خوبی نشان دهندة جهت گیری طبقاتی آن بود. این را می دانیم که مجلس « پیشنهادهای جدید را در بستن مالیات مستقیم بر ملاکان نپذیرفت ». بعلاوه، « قضیه تعدیل سهم مالک و زارع نیز مطرح نگشت ». اگرچه شماری از مورخین ما الغای رسم تیول را یکی از بزرگترین دست آوردهای مجلس اول می دانند ولی به قول همین آقای آدمیت « سیاست مجلس در قضیه الغای رسم تیول و اصلاح وضع خالصجات هم تاثیری در میزان سهم زارع از محصول زمین نداشت. هیچکس نگفت که بیاییم و املاک تیول و خالصة دیوانی را به همان برزگران که آنجا به زراعت مشغول اند بسپاریم یا حداقل به خودآنان اجاره دهیم .» ایشان در یک کتاب دیگر خویش نوشت ، « اما در مسائل اساسی اجتماعی چون تعدیل مالکیت زمین زیر کشت ،‌یا افزایش سهم دهقان از محصول زمین قدمی بر نداشت. حتی گروه تند روان مجلس اشارة معقولی به آن مسائل نکردند. گوئی افسون مالکیت زبان مجلسیان را یکسره بسته بود. صدای نحیف احسن الدوله هم ندائی بود در برهوت » [ix]. زنان نیز در مجلس مشروطه حضور نداشتند و بهمین نحو شهر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران 24ص

تحقیق درباره ی تاثیر قیام 15 خرداد بر روند انقلاب

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره ی تاثیر قیام 15 خرداد بر روند انقلاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

تاثیر قیام 15 خرداد بر روند انقلاب

یکی دیگر از مسایلی که در اوایل دهه 1340 اتفاق افتاد و در ارزیابی گروههای مبارز و مخالف رژیم، بخصوص جریان فکری اسلام فقاهتی - ولایتی تاثیر گذاشت، قیام 15 خرداد و سرکوب بی‏رحمانه آن از سوی رژیم شاه بود.در طول تاریخ ایران، روحانیت همواره به عنوان حافظ احکام الهی در صحنه جامعه حضور داشته و دولتها نیز سعی می‏کرده‏اند حرمت‏حضور و نفوذ آنها را نگه دارند و به طور علنی به اسلام تعرضی نکنند.در واقع، حضور و وجود روحانیت‏به عنوان اولین و مهمترین گروه ذی نفوذ، برای شاه نیز پذیرفته شده بود و شاه همیشه سعی داشت که خاطر آنها را بجوید و خود را طرفدار اسلام، مرجعیت و روحانیت معرفی کند.

بدین لحاظ، برای حفظ ظاهر، هیچ تمایلی به برخورد مستقیم و خشونت‏آمیز با روحانیت نداشت و بیشتر سعی می‏کرد با جلب نظر و حمایت آنها، برنامه‏های خود را جامه عمل بپوشاند.در جریان اصلاحات اجتماعی نیز که یک طرح امریکایی بود، شاه امیدوار بود که از حمایت روحانیت‏برخوردار شود.به همین دلیل بود که بعد از رحلت آیت الله بروجردی، علی رغم میل باطنیش، امینی را برای جلب نظر روحانیت مخصوصا حضرت امام قدس سره به قم فرستاد. (1)

در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی هم پس از چند تلگراف از امام قدس سره و سایر مراجع، دولت تسلیم نظر علما شد و لایحه را رسما لغو کرد.

با وجود این، موج احیای اسلام که از دهه 1330 شروع شده و به اوج خود رسیده بود، مایه نگرانی شاه بود و او نمی‏خواست (و حتی نمی‏توانست) به روحانیت امتیاز بدهد.از سوی دیگر، همان گونه که دیدیم، حضور و استقرار امام خمینی قدس سره در جایگاه مرجعیت، تحولی اساسی در برخورد روحانیت‏با رژیم بوجود آورد و هر نوع محافظه‏کاری و پرهیز از سیاست را در حوزه‏ها منتفی ساخت.امام خمینی قدس سره که در ملاقات با امینی به نصیحت و پند و اندرز اکتفا کرده بود، در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی موضع خود را شدت بخشید و دولت علم را در تلگرافهای خود حتی‏تهدید کرد (2) و با فشار افکار عمومی علما و روحانیت و مردم، هدف الغای لایحه را تحقق بخشید.

پس از ختم غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی، امام لحن بیانیه‏ها و سخنرانیهای خود را تندتر کرد و در قضیه مربوط به تصویبنامه ملی و رفراندم عمومی (بهمن 1341)، طی پیامی که به ملت ایران فرستاد، از تجاوز دستگاه حاکمه به احکام مقدس اسلام و قرآن، و قصد دولت‏برای نابودی اسلام و روحانیت پرده برداشت و ضمن «اعلام خطر نسبت‏به دستگاه جابره‏» ، دولت را استیضاح کرد و به طور صریح نوشت:

من چاره در این می‏بینم که این دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی کنار برود و دولتی که پای‏بند به احکام اسلام و غمخوار ملت ایران باشد بیاید. (3)

پس از این موضع‏گیری قاطع و روشن امام خمینی قدس سره، برای اولین بار یک اعلامیه مشترک از سوی نه تن از مراجع تقلید و آیات عظام حوزه علمیه قم در محکومیت تصویب نامه صادر شد (4) و مخالفت ملت‏با آن اعلام گردید.پس از آن امام قدس سره مستقیما مردم و روحانیت را به مقاومت در برابر سر نیزه‏های زنگ زده و پوسیده و مقابله رو در رو با رژیم فرا خواند (5) و از علما خواست که عید نوروز 1342 را به عنوان مبارزه منفی علیه رژیم، تحریم کنند. (6)

مجموعه برخوردهای امام و روحانیت‏با رژیم از رحلت آیة الله بروجردی تا اوایل سال 1342، رژیم شاه را به این نتیجه قطعی رساند که نباید هیچ امیدی به مصالحه و سازش با امام داشته باشد.بدین لحاظ، شاه کم کم ماهیت اصلی خود را آشکار کرد و به گستاخی علیه مذهب و روحانیت پرداخت و آنها را مرتجع، «صد برابر خائن‏تر از حزب توده‏» ، و همدست کمونیستها معرفی کرد. (7)

امریکایی‏ها نیز رفراندوم انقلاب سفید شاه را یک انقلاب بزرگ اجتماعی قلمداد کردند که «مرتجعین و محافظه‏کاران و سنت‏گرایان‏» ، را ازصحنه بیرون رانده و شاه را مستقیما در ارتباط با مردم قرار داده است. (8)

شاه با این ارزیابی جدید، اولین ضرب شصت‏خود را به روحانیت نشان داد و در دوم فروردین ماه 1342 (مصادف با شهادت امام صادق علیه السلام) فاجعه کشتار فیضیه را به وجود آورد (9) و طرفداری ظاهری خود را از دیانت و روحانیت قطع کرد.امام قدس سره پس از این فاجعه عظیم، رژیم را (بدتر از مغول) توصیف کرد و مبارزه را یک گام اساسی دیگر پیش برد. (10)

این بار امام قدس سره، مخاطب اصلی خود را شاه، امریکا و اسرائیل دانست و در اعلامیه و سخنرانیهای خود آنها را مستقیما مورد حمله قرار داد و بدین ترتیب، بر خلاف همه سیاستمداران و مبارزان سیاسی، شاه و دربار را عامل اصلی مشکلات معرفی کرد. (11)

امام خمینی قدس سره پس از فاجعه فیضیه، ضمن حمله مستقیم به شاه، تقیه را که مانع مبارزه مستقیم و در عین حال دست آویز سازشکاران بود، حرام کرد و راه مبارزه را گشود:

...شاه دوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مراکز علم و دانش; شاه دوستی یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‏های اسلام، محو آثار اسلامیت; شاه دوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن کریم; شاه‏دوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت.حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب «ولو بلغ ما بلغ‏» . (12)

امام در پیام خود به علمای تهران پس از فاجعه فیضیه، ضمن استیضاح دولت علم از طرف ملت ایران، به طور صریح به دولت اعلام کرد که «من اکنون قلب خود را برای سرنیزه‏های مامورین شما حاضر کردم ولی قبول زورگوییها، و خضوع در مقابل جبارهای شما حاضر نخواهم کرد» . (13)

این در واقع اعلام مبارزه رو در رو با رژیم بود و امام در جواب تلگراف آیت الله حکیم که از ایشان خواسته بود به نجف مهاجرت کند، نوشت: با هجرت مراجع و علما از قم به نجف، مرکز بزرگ تشیع به دامن کفر و زندقه خواهد افتادو بدین لحاظ «ما عجالتا در این آتش سوزان به سر برده و با خطرهای جانی صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع می‏کنیم‏» . (14)

بر همین اساس، امام خمینی در پیامهای خود بعد از فاجعه فیضیه، همواره به شاه، اسرائیل و امریکا حمله می‏کرد و در آستانه محرم سال 1383 (خرداد 1342) در پیام خود به وعاظ و گویندگان دینی و هیاتهای مذهبی، وظایف تبلیغی آنها را کاملا مشخص کرد و تصریح نمود که باید «مظالم و اعمال خلاف انسانی و ضد دینی‏» دستگاه حاکمه جابر را بیان و مخصوصا خطر اسرائیل را به مردم گوشزد کنند. (15)

در بیاناتی هم که خود ایشان در عصر عاشورا داشتند، اولین و مهمترین موضوعی که مطرح کردند، اسرائیل بود که به همراه شاه، اساس گرفتاری ایران را تشکیل می‏داد. (16)

امام با تشبیه دستگاه حاکمه ایران به دستگاه جبار بنی امیه، شدیدترین حمله خود را متوجه شخص شاه و حامیان خارجی وی کرد و شاه که مصمم به برخورد قاطع بود، امام را دستگیر و در تهران زندانی کرد.

مردم در اعتراض به این عمل شاه در قم و تهران و شهرهای بزرگ دست‏به تظاهرات عظیمی در 15 خرداد 1342 زدند که با عکس العمل شدید رژیم مواجه شد.در این سرکوب خشونت آمیز و قتل عام بی‏رحمانه به اعتراف حامیان شاه، چندین هزار نفر کشته شدند. (17)

کشتار وسیع مردم در واقع، آخرین ضرب شصت رژیم به مخالفان بود و از تصمیم قاطعانه رژیم برای سرکوبی هر نوع مخالفتی حکایت می‏کرد.

شاه با اینکه توانست‏با این جنایت هولناک نهضتی را که پایه‏های سلطنت را به لرزه انداخته بود، سرکوب کند، ولی هیچ گاه مساله را تمام شده و خاتمه یافته ندانست و معتقد بود که باز هم «باید تصمیم قاطع گرفت‏» تا کشور از دست نرود. (18)

از این نظر، شاه هیچ شکی نداشت که باید کوچکترین مخالفت را با سنگین‏ترین عقوبت پاسخ دهد و این نتیجه‏ای بود که شاه به آن رسیده بود.بدین لحاظ، از ماههای بعد از قیام 15 خرداد، رفتار رژیم نسبت‏به مخالفین و بخصوص علما و روحانیون، خشونت و شدت بیشتری یافت و بسیاری از علماء، وعاظ و شخصیتهای علمی، سیاسی و اجتماعی، بازداشت‏شدند و حتی جمعی از تجار و کسبه و چهره‏های مبارز به اتهام تحریک در قیام 15 خرداد، در معرض اعدام قرار گرفتند و برای اولین بار شایعه محاکمه و اعدام امام قدس سره در کشور پخش شد. (19)

تحت فشار مردم و علما، امام قدس سره پس از چند ماه از زندان آزاد شد که رژیم با یک کار تبلیغی و سیاسی این کار را کرد.

در آستانه آزادی ایشان از زندان، روزنامه دولتی اطلاعات در سر مقاله خود با عنوان «اتحاد مقدس‏» ، مدعی شد که با روحانیت تفاهم شده و در برنامه‏های اصلاحی، بین رژیم و روحانیت هیچ گونه اختلافی وجود ندارد. (20)

شاه با طرح این مساله می‏خواست امام قدس سره را از مبارزه منصرف کند، ولی امام پس از اطلاع از موضوع با اشاره به مطلب «روزنامه کثیف اطلاعات‏» با صراحت گفت:

کدام انقلاب؟ کدام ملت؟ این انقلاب مربوط به روحانیت و مردم است؟ آقایان که در دانشگاه هستید برسانید به همه که وحانیت‏با این انقلاب [انقلاب سفید شاه و ملت] موافق نیست.

در بخش دیگری از سخنان خود باز هم تکرار کردند که: «خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد» . (21)

امام قدس سره پس از آزادی از زندان، رویه سرسختانه خود را در مخالفت‏با رژیم و نفوذ اسراییل در کشور ادامه داد و در ماجرای کاپیتولاسیون امریکا را هم آماج حمله خود قرار داد.حمله مستقیم به امریکا و قدرتهای خارجی در شرایطی که همه انقلابیون و مبارزین جهان سوم، تحت‏حمایت‏یک قدرت خارجی قرار می‏گرفتند، یک کار حساب شده و شجاعانه بود که راه نفوذ و امید بیگانگان را در میوه‏چینی انقلاب بست.سرانجام رژیم شاه، برای اینکه یکباره همه چیز را به تصور خود تمام کند، تصمیم به تبعید امام گرفت.

اما این دوره، دوره شکوفایی و باروری انقلاب اسلامی است و امام خمینی تا قبل از تبعید شدن در آبان ماه 1343، چند اقدام اساسی انجام داده بودند که موجب تحرک و پویایی نهضت و تعمق اندیشه انقلاب اسلامی، گردید. (22)

1. با کشاندن مبارزه به کانون اصلی فعالیتهای مذهبی، برای همیشه خط بطلانی بر ایده جدایی دین از سیاست کشید و سنت دیرینه حاکم بر حوزه را شکست.

2. با تحریم تقیه که مانع مبارزه مستقیم و در عین حال دستاویز سازشکاران بود، مهمترین مانع را از سر راه برداشت.

3. با متوجه کردن لبه تیز حمله خود به کانون اصلی فساد (سلطنت و شخص شاه) به شیوه محافظه کارانه قبلی در مبارزه پایان داد. تداوم این روند، در ساختن بنیادهای اندیشه انقلاب اسلامی نقش بسیار مهمی داشت و در واقع، تکوین جنبه سلبی مکتب فکری انقلاب اسلامی بود. قبل از آن، حتی مبارزین مذهبی هم سعی می‏کردند که از حمله مستقیم به شاه و سلطنت‏خودداری کرده، اطرافیان او را مورد حمله قرار دهند، ولی امام (قدس سره) با زیر سؤال بردن شاه و سلطنت، محور مبارزه را به مت‏شخص شاه کشانید و به دیگران هم جرات داد.

4. حمله مستقیم امام به امریکا و قدرتهای خارجی، هرگونه محافظه‏کاری سیاسی را مطرود کرد و راه نفوذ و امید آنها را برای دزدیدن نتایج مبارزه بست.

بدین لحاظ، همان گونه که کشتار 15 خرداد و قلع و قمع‏های بعد از آن حاکی از تصمیم قاطع رژیم در سرکوب مخالفین بود، مخالفان رژیم را نیز به این نتیجه‏گیری سوق داد که شیوه مبارزه خود را تغییر دهند. (23)

در این میان، جریان فکری اسلامی فقاهتی - ولایتی هم به ارزیابی جدیدی دست‏یافت که به مدد آن توانست اندیشه انقلاب اسلامی را بسازد و این همان چیزی است که فرضیه ما را تشکیل می‏دهد، یعنی حرکت‏به سمت نفی سلطنت‏برای اولین بار در طول تاریخ قدیم و جدید ایران، کسب قدرت و در نهایت تاسیس یک نظام سیاسی جایگزین تحت عنوان «ولایت فقیه‏» .

پی نوشت ها:

1.محمد حسن رجبی، پیشین، ص 184.

2.صحیفه نور، ج 1، ص 43، تلگراف امام به اسد الله علم، مورخ 15/8/1341.

3.صحیفه نور، ج 1، صص 54- 53، پیام اسفند 1341.

4.همان، صص 58- 55، اسفند 1341.

5.همان، ص 59، سخنرانی مورخ 7/12/1341.

6.همان، ص 61، پیام 22/12/1341.

<.1341/11/4 goک× ,ظآ ok وdz یغcpـiv ,263 -264 ¦¤ ,1 u ,فی،یj ,یغddقo.7

8.باری روبین، پیشین، ص 96.

9.ر.ک به: روحانی، پیشین، ج 1، صص 349- 337.

10.صحیفه نور، ج 1، صص 74- 65، سخنرانی و پیام، 10 و 13/1/1342.

11.رجبی، پیشین، 262.

12.صحیفه نور، ج 1، ص 74، پیام به علمای تهران در مورخ 13/1/1342.

13.همان.

14.همان، ص 78، تلگراف مورخ 23/1/1342.

15.صحیفه نور، ج 1، صص 90- 89.

16.همان، صص 4- 91، سخنرانی 13/3/1342.

17.باری روبین، پیشین، ص 95.

18.رجبی، ص 219، به نقل از: مذاکرات هیات دولت پس از قیام 15 خرداد.

19.سیری در زندگانی استاد مطهری، ص 25، مقاله هاشمی رفسنجانی.

20.اطلاعات، 18 و 19 فروردین ماه 43، به نقل از: رجبی، پیشین، صص 229- 228.

21.صحیفه نور، ج 1، ص 99، سخنرانی 23/1/1343.

22. ر.ک به: محمدی، پیشین، صص 100- 98.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی تاثیر قیام 15 خرداد بر روند انقلاب

مقاله انقلاب فرانسه

اختصاصی از فایلکو مقاله انقلاب فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله انقلاب فرانسه


مقاله انقلاب فرانسه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 21

ویژگیهای رهبری انقلاب فرانسه

در فرایند انقلاب چهره هایی مانند لافایت ، روبسپیر ، "دوک د . اورلئان" مطرح هستند که هیچ کدام رهبری انقلاب را در تمامی دوران شکل گیری و پیروزی آن به طور جامع در دست نداشتند

ایدئولوژی

لیبرالیسم نقشی در پیروزی انقلاب نداشت ، ایدئولوژی طبقه خاص روشنفکر ، انقلاب علیه کلیسا بود

وضعیت اقتصادی

مشکلات مالی واقتصادی : در فرانسه در دوران قبل از انقلاب بین پنجاه سال قبل از آن دچار مشکلات و بحرانهای اقتصادی بود.

اقتدار نظامی

در طول پنجاه سال قبل از انقلاب مدت 26 سال درجنگ و منازعات بین المللی بود و در این منازعات جز یک ایالت ، نه تنها چیزی بدست نیاورد. بلکه شکستها و خسارتهای عظیم مالی و جانی و ارضی بدنبال داشت و افسران در انقلاب 1789 حوصله و علاقه دفاع از حاکمیت را نداشتند و با انقلابیون همراه شدند.

مشارکت مردمی

در فرانسه میران مشارکت مردم در براندازی رژیم های مستبده حاکم بسیار اندک بوده و حتی گفته شد که نقشی نداشته اند و رژیم فرانسه به خاطر ضعفهای خود الزاماً تسلیم شده بود

 

طبقه رهبران انقلاب

در انقلاب فرانسه :رهبران از طبقات متوسط و بالای جامعه بوده و طبقه روشنفکر و تحصیل کرده رهبری انقلاب را برعهده داشتند .

حمایت کشورهای بیگانه از انقلاب ها

به دلیل جنگهای طولانی لویی شانزدهم و پانزدهم با همسایگان خود منجله با اتریش ، روسیه ، انگلیس و اسپانیا ، این کشورها درجهت تضعیف لویی شانزدهم و کمک به انقلابیون کمک کردند .

به مناسبت ۱۴ ژوئیه سالگرد پیروزى فرانسه


دانلود با لینک مستقیم


مقاله انقلاب فرانسه

تاثیر عاشورا بر شکل گیری انقلاب اسلامی

اختصاصی از فایلکو تاثیر عاشورا بر شکل گیری انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تاثیر عاشورا بر شکل گیری انقلاب اسلامی

پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 در ایران که خارج از تمامی معادلات سیاسی و فارغ از تئوریهای  عرصه سیاست و انقلابات دیگردر جهان  بود، تمامی تئوری پردازان و اندیشمندان و نخبگان علم سیاست در جهان را با حیرت و تعجب مواجه کرد بطوری که خانم پرفسور تداسکاچپول که کرسی استادی در دانشگاه کلمبیا را داراست می گوید : " سقوط اخیر شاه ایران و به راه افتادن انقلاب ایران بین سالهای 1977 – 1979 باعث تعجب ناگهانی ناظران خارجی از دوستان آمریکایی شاه گرفته تا روزنامه نگاران و متخصصین سیاسی و علوم اجتماعی از جمله افرادی مثل من که متخصص مسائل انقلاب هستم گردید . همه با علاقه و شاید بهت زدگی تحقق وقایع جاری را مشاهده می کردیم و این تحقیق برای بنده غیر قابل اجتناب بود . بیش از همه به خاطر اینکه انقلاب ایران از جنبه های مختلف غیر عادی اش مرا تحت تاثیر خود قرار داد ."

حتی بسیاری از این اندیشمندان اذعان کردند که انقلاب ایران فراتر از تئوریهای سیاسی بوده است . صاحبنظران مقالات و کتب زیادی در این ارتباط به رشته تحریر در آورده اند از جمله خانم تداسکاچپول ،  ماروین زونیس،  حامد الگار ، آصف حسینی ، چارلزتیلی ، جرالد گرین ، مایکل فیشر ، نیکی کدی ،  فرد هالیدی ، جان فوران و... این اندیشمندان به تحقیق و بررسی عوامل شکل گیری انقلاب ایران پرداختند اما آنچه که در این میان نمود پیدا می کند یک مسئله مهم است که اکثریت قریب به اتفاق این صاحبنظران به آن اذعان می کنند و آن تاثیر گذاری حماسه عاشورا درشکل گیری انقلاب ایران است . مکتب حیات بخش و تعالی ساز امام حسین (ع) آنچنان تاثیری در شکل گیری انقلاب ایران داشته که تمامی اندیشمندان را تحت تاثیر خود قرار داده است .

مایکل فیشر استاد دانشگاه هاروارد در این باره می نویسد:: " پارادایم کربلا حماسه ای ارزشی با توان بسیجی بسیار زیاد محسوب می شود که نقش اصلی را در انقلاب ایران بازی می کرد " از طرف دیگر خانم پرفسور تداسکاچپول در مقاله (( دولت تحصیل دار و اسلام شیعه در انقلاب ایران)) که در سال 1982منتشر کرد  اعتراف می کند که درک وی از نقش ممکن نظامهای عقیدتی و مفاهیم فرهنگی در شکل دادن به کنشهای سیاسی تعمیق یافته و این امر به دلیل نقش رهبری و ایدئولوژی در انقلاب ایران   است.

"وجود یک ایدئولوژی ریشه دار در جامعه تشیع با نمادها و اسطوره های خاص که در آن برای توجیه شهادت طلبی و ایثار و در نتیجه رویا رویی آسان با مرگ در مقابل سرکوبگری رژیم استفاده می شد از عوامل مهم بروز انقلاب ایران بود. ".  

به خاطر همین مسئله است که خانم اسکاچپول که 40 سال در مورد انقلابات بزرگ جهان تحقیق کرد و از            نظریه پردازان بزرگ در این زمینه است می گوید ((‌اگر در دنیا یک انقلاب ، آگاهانه ساخته شده باشد آن انقلاب، انقلاب ایران است ))‌از نظر او مجموعه ای از عناصر فرهنگی ریشه دار در تاریخ اسلام شیعه و نیز اسطوره ‌بنیادین تشیع یعنی امام حسین (ع)، مراسم مذهبی و شبکه  مساجد و روحانیت به  گونه ای هوشیارانه انقلاب اسلامی را بوجود آورده است .

پروفسور چارلز تیلی استاد جامعه شناسی دانشگاه لندن نیز با بررسی انقلاب اسلامی ایران به این نتیجه    می رسد که" با اوج گیری فرایند انقلابی ، روحانیون با استفاده از منابع فرهنگی توانستند حس یگانگی افراد و گروهها را با ایدئولوژی جنبش تقویت کند "

یکی از اندیشمندانی که بصورت بسیار زیبا و ماهرانه به تبیین انقلاب اسلامی ایران می پردازد پرفسور میشل فوکو فیلسوف شهیر فرانسوی است. او می گوید:

  " بخشی از خواستگاه اقتدار گرایی در اندیشه سیاسی اسلام بنیاد نظام سیاسی اسلام است که به جای محوریت دولت – ملت بر امامت – امت استوار است"

 از نظر میشل  فوکو مذهب شیعه خصوصیاتی دارد که فرهنگ غرب فاقد آن است :

اعتقاد به امام زمان(عج) و نقش او در زندگی مردم.

وجود روحانیت شیعه و نقش آن در حفظ دین

میشل فوکو در مورد اهمیت مرجع تقلید می گوید وقتی با یک خلبان بوئینگ مصاحبه می کردم جواب داد (( گرانبهاترین ثروتی که ایران از قرنها پیش تاکنون داشته در فرانسه پیش  شماست(حضور حضرت امام در نوفل لوشاتو)،‌خوب نگهداریدش  . فوکو معتقد است که مذهب در ایران روح یک جهان بی روح است . او در مورد شخصیت حضرت امام (ره) می گوید:.

((‌شخصیت آیت ا... خمینی پهلو به افسانه می زند . هیچ رئیس دولتی و هیچ رهبر سیاسی ای ،‌حتی به پشتیبانی همه رسانه های کشورش نمی تواند ادعا کند که مردمش با او پیوندی چنین شخصی و نیرومند دارند ))‌آری وجود رهبری بزرگ با اعتقادی راسخ که فرهنگ ایثار و شهادت در تمامی وجودش رسوخ کرده آنچنان حماسه ای می آفریند که دانشمندان مشهور علم سیاست را بهت زده و حیرت زده کرده است .  در این باره دیلیپ میرو استاد دانشگاه لندن با توجه به نقش سنن و شعائر اسلامی در ایجاد نگرش در فرایند انقلابی و هدایت آن به سمت پیروزی و نیز شکل گیری دولت اسلامی به بررسی میراث اسلامی و شکل گیری تشیع و روابط شیعیان و علمای شیعه در طول تاریخ می پردازد همچنین خانم اسکاچپول در این باره می گوید: "‌امام خمینی  ( ره ) با داشتن سابقه انقلابی و مبارزاتی و برخوردار بودن از رفیعترین جایگاه مذهبی ( مرجعیت ) و شهرت گسترده توانست خشم و نا رضایتی یک جامعه چند دسته ای را بسوی یک هدف واحد متمرکز کند." در تمامی این تحلیلها چیزی که بیش از دیگر عوامل نمود پیدا می کند این جمله است که فوکو می گوید    (( روح انقلاب اسلامی در این حقیقت نهفته است که ایرانی ها از خلال انقلاب خود در صدد ایجاد تحول و  تغییر در خویش بودند))

از طرف دیگر رابرت گراهام می گوید :" واقعیت اینست که روحانیت شیعه در ایران‌در میان مردم زندگی نموده و ارتباط بسیار نزدیکتری با آنها داشته است از طرف دیگر شبکه ارتباطی روحانیت سیستم مسجد ، قدرت تماس با همه اقشار مردم را برای روحانیون فراهم کرده بود این امر عامل اصلی انقلاب ایران بود ."

یاووز ازوگز  اسلام شناس آلمانی "‌پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باعث شد اسلام حیات دیگری بیابد و جنبشهای آزادی بخش را در منطقه و جهان بوجود آورد"


دانلود با لینک مستقیم


تاثیر عاشورا بر شکل گیری انقلاب اسلامی

مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها


مقاله درباره  نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:42

نظریه های نتینگتون در رابطه با  خشونت سیاسی

در دهه های 1950 و 1960 ظهور ملت های جدید توجه پژوهشگران را به خود معطوف ساخت. تغییرات سیاسی مسلماً بخشی از فرایندی بود که در طی آن، جوامع سنتی به موازات رشد اقتصادشان و ارتقای سطح آموزشی مردمشان به دولتهای مدرن تبدیل شدند. با این وجود، خشونت گسترده که همراه این تغییرات به وجود آمد بسیار چشمگیر بود: انقلاب ها، کودتاها، شورش ها،‌ و جنگ های داخلی ناگهان همه جا ظاهر شدند. بعضی از پژوهشگران نظریات عمومی را برای تبیین همه انواع این خشونت های سیاسی طرح نمودند.

نظریه های عمومی خشونت سیاسی چندین شکل به خود گرفتند: رویکرد روان شناختی، که به وسیلة دیویس، مطرح و توسط تد رابرت گر پالایش شد، تلاش نمود با تعیین دقیق انواع بدبختی هایی که احتمالاً به نا آرامی های سیاسی منجر می گردند، به بهبود این رویکرد که «بدبختی پدید آورندة شورش است»،‌ کمک کند. این نویسندگان استدلال نمودند که مردم معمولاً سطوح بالای سرکوب و بدبختی را می‌پذیرند،‌ البته در صورتی که فکر کنند این سختی ها سرنوشت محتوم زندگی شان است. تنها هنگامی که مردم انتظار زندگی بهتری داشته باشند، و انتظار خود را نقش بر آب ببینند، احتمال پرورش احساسات پرخاشگری و خشم در آنها وجود دارد. بنابراین هر گونه تغییری در جامعه که انتظارات مردم را برای یک زندگی بهتر افزایش دهد، بدون اینکه امکانات برآورده شدن این انتظارات را فراهم کند، می تواند سبب بی ثباتی سیاسی شود. چنین انتظاراتی می تواند شامل تماس های فرهنگی با جوامع اقتصادی پیشرفته تر یا رشد اقتصادی سریع ولی نامتوازن باشد. دیویس استدلال نمود که ترکیبی از وقایع، به ویژه دوره ای از رفاه فزاینده که انتظارات مردم را برای زندگی بهتر افزایش می‌دهد، و سپس،‌ یک رکورد اقتصادی شدید که این انتظارات را بر باد می‌دهد («منحی جی» رشد اقتصادی)،‌ باعث بروز احساس فوق العاده شدید محرومیت و پرخاشگری خواهد شد.

دومین رویکرد نظریة عمومی، که اساساً به وسیله اسملسر و جانسون مطرح گردید،‌ استدلال نمود که پژوهشگران باید به جای تأکید بر نارضایتی مردمی، به بررسی نهادهای اجتماعی بپردازند. این نویسندگان تأکید داشتند که وقتی نظام های فرعی گوناگون دریک جامعه  (اقتصاد، نظام سیاسی، و آموزشی جوانان برای موقعیت های شغلی جدید) دقیقاً به صورت متوازن رشد می کنند، حکومت با ثبات خواهد ماند. اما، اگر یک نظام فرعی مستقل از دیگر نظام های فرعی شروع به تغییر کند، عدم توازن ناشی از این تغییر، مردم را سرگردان و مستعد پذیرش ارزش های جدید می سازد. وقتی این عدم توازن شدید می شود ایدئولوژی های رادیکال که مشروعیت وضع موجود را به چالش می کشند شیوع و گسترش می یابند. در طی چندین دوره هایی یک جنگ، ورشکستگی حکومت، یایک قحطی می تواند حکومت را ساقط کند. هانتیگتون در اثر پر نفوذ خود، این دو رویکرد را تلفیق کرد. استدلال وی این بود که مدرنیزاسیون به عدم توازن نهادی منجر می گردد، چرا که رشد آموزشی و  اقتصادی ناشی از مدرنیزاسیون  تمایل مردم را به مشارکت در سیاست به سرعت افزایش می دهد، به طوری که نهادهای سیاسی نمی توانند به همان سرعت خود را برای انطباق با این تمایل تغییر دهند. این شکاف میان تمایل مردم به تغییر و تغییرات ناکافی در نهادهای سیاسی، انتظارات برآورده نشده ای را در مورد حیات سیاسی پدید خواهد آورد، که به نوبة خود می تواند به شورش، تمرد و انقلاب منجر شود.

انقلاب و نظم سیاسی

ساموئل هانتینگتون

هانتینگتون استدلال می‌کند که یکی از جنبه های کلیدی مدرنیزاسیون تقاضا برای مشارکت بیشتر در عرصة سیاست است. در جایی که گروه هایی خاصی به قدرت سیاسی دسترسی ندارند، تقاضاهایشان برای تغییر و گسترده شدن گروههای شرکت کننده در حکومت می تواند به انقلاب منجر شود. در بررسی طیف گسترده ای از انقلاب ها، شامل انقلاب های  فرانسه، روسیه، مکزیک، ترکیه، ویتنام، و ایران زمان قاجار، هانتینگتون الگوهای متفاوتی از انقلاب را شناسایی می‌کند و به تحلیل نقش میانه روها، ضد انقلاب ها، و تندروها می پردازد.

انقلاب یک تغییر داخلی سریع، بنیادی و خشونت آمیز در ارزش ها و اسطوره های مسلط یک جامعه، و در نهادهای سیاسی، ساختار اجتماعی، رهبری و فعالیت ها و سیاست های حکومت آن جامعه است. بنابراین انقلاب ها از قیام ها، شورش ها، طغیان ها، کودتاها و جنگ های استقلال متمایز هستند. یک کودتا، به خودی خود، تنها رهبری و شاید سیاست ها را تغییر دهد؛ یک قیام یا شورش شاید سیاست ها، رهبری، و نهادهای سیاسی را تغییر دهد، اما ساختار و ارزش های اجتماعی را دگرگون نسازد؛ جنگ استقلال مبارزه یک جامعه علیه سلطه یک جامعه بیگانه است و لزوماً تغییر ساختار اجتماعی هیچ یک از این دو جامعه را در پی ندارد. آنچه در اینجا صرفاً «انقلاب» نامیده می شود، همان پدیده ای است که توسط دیگران انقلاب های کبیر، انقلاب های بزرگ، یا انقلاب های اجتماعی نامیده شده است. نمونه های برجسته انقلاب عبارتند از انقلابهای  فرانسه، چین مکزیک، روسیه و کوبا.

بحث پیرامون مدرنیزاسیون

انقلاب ها پدیده های نادری هستند. اکثر جوامع هیچ گاه انقلاب را تجربه ننموده اند و در اکثر اعصار تا دوران مدرن، انقلاب ها اساساً ناشناخته بودند. به طور دقیق تر، انقلاب خصیصه دوران مدرنیزاسیون است. انقلاب تجلی نهایی دیدگاهی است که در حال مدرن شدن است، دیدگاهی که می گوید انسان از قدرت کنترل و تغییرات محیط اش برخوردار است، و نه تنها توانایی، بلکه حق انجام آن را نیز دارد. به این دلیل همانطور که هانا آرنت استدلال می کند، «برای توصیف پدیده انقلاب توجه به عنصر تغییر به اندازه عنصر خشونت اهمیت دارد؛ تنها در جایی که تغییر به مفهوم یک شروع تازه رخ می‌دهد، و از خشونت برای تشکیل شکل کاملاً متفاوتی از حکومت، و پدید آوردن صورتبندی یک ملت جدید استفاده می شود... می توان سخن از انقلاب به میان آورد.»


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها