فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت در مورد دین شناسی نبوت امامت

اختصاصی از فایلکو پاورپوینت در مورد دین شناسی نبوت امامت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 176 اسلاید


 قسمتی از متن .ppt : 

 

1

بسم الله الرحمن الرحیم

اندیشه اسلامی2

2

مباحث کلی

دین شناسی

نبوت

امامت

تعریف دین:

لغوی:جزا، تسلیم،کرنش،سرسیاری امده

اصطلاحی:

عام:مجموعه ای ازتعالیم اعتقادی،اخلاقی وقوانبن ومقررات(حق یاباطل)

خاص:اعتقادبه افریننده ای برای جهان وانسان ودستورات متناسب با ان عقاید

اخص:تعریف ایین اسلام به معنی واقعی که بر دورکن استوار است 1-خای یگانه که جهان را به حکمت افریده وبه عدل برپا داشته.

2-برنامه برای حرکت به سوی هدف را دارد.

3

راههای دین پژوهی:

راه عقل:روش حکما وفلاسفه با استدلالهای عقلی

راه وحی: روش انبیا با بهره گیری ازقران

راه نقل :روش اهل حدیث با بهره گیری از سنت

راه عرفان: یا روش کشف وشهود

راه تلفیق :(عقل+وحی+سنت)جامع وکاملترین روش

4


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت در مورد دین شناسی نبوت امامت

مقاله درباره خلافت و امامت

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره خلافت و امامت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

خلافت و امامت در کلام اسلامى

1- امامت، مهم‏ترین جایگاه بحث‏هاى کلامى بحث و گفت و گو درباره‏ى خلافت و امامت، یکى از مهم‏ترین و دیرین‏ترین بحث‏ها و گفت و گوهایى است که در جهان اسلام، پس از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله میان مسلمانان مطرح شده است. اگرچه پیش از این مسئله، درباره‏ى مسائل دیگرى اختلاف نظر پیدا شد، اما اختلاف در فلسفه‏ى امامت و خلافت، داراى ویژگى‏هاى بى مانندى بود. عبدالکریم شهرستانى، پس از اشاره به پاره‏اى از اختلافات و مباحثه‏هایى که به هنگام رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و پس از آن، میان مسلمانان رخ داد، مى‏گوید: پنجمین اختلاف آنان - که بزرگ‏ترین اختلاف میان امت اسلامى به شمار مى‏رود - اختلاف‏شان درباره‏ى امامت‏بود; زیرا، درباره‏ى هیچ یک از قواعد دینى، در هیچ زمانى، چنان نزاع و ستیزى که درباره‏ى امامت در گرفته است، رخ نداده است.وى، آن گاه به ماجرایى که در سقیفه‏ى بنى ساعده اتفاق افتاد، اشاره کرده، گفته است: مهاجران و انصار، درباره‏ى امامت، اختلاف کردند. انصار گفتند: «امیرى از ما و امیرى از شما، عهده دار امر خلافت و امامت گردد.» و سعد بن عباده را - که بزرگ و رهبر آنان بود - از طرف خود پیشنهاد کردند. در این هنگام، ابوبکر و عمر، وارد سقیفه شدند. عمر که از پیش، مطالبى را در نظر گرفته بود تا در آن جمع و درباره‏ى امامت ایراد کند، مى‏خواست‏سخن بگوید، ولى ابوبکر مانع شد و خود به سخنرانى پرداخت و پس از حمد و ثناى خداوند، مطالبى را ایراد کرد. عمر مى‏گوید: «او، همان چیزهایى را گفت که من در نظر داشتم بگویم. گویا، او، از غیب آگاه بود. پس از پایان یافتن سخنان ابوبکر و قبل از آن که انصار مطلبى بگویند، من با ابوبکر بیعت کردم، و مردم نیز با او بیعت کردند و در نتیجه، آتش فتنه خاموش شد. جز این که بیعت‏با ابوبکر، کارى شتاب زده و دور از تدبیر بود که خداوند، مسلمانان را از شر آن حفظ کرد. پس اگر فردى دیگر، آن را تکرار کند، وى را بکشید. پس، هرگاه فردى بدون مشورت با مسلمانان با فرد دیگرى بیعت کند، آن دو، خود را به هلاکت افکنده‏اند، و قتل‏شان واجب است». شهرستانى، آن گاه به تبیین این مطلب پرداخته است که «چرا انصار بیعت‏با ابوبکر را پذیرفتند و از پیشنهاد خود مبنى بر این که هر یک از مهاجران و انصار، رهبرى داشته باشند، دست‏برداشتند؟» . او مى‏گوید: انصار، بدان جهت از پیشنهاد خود منصرف شدند که ابوبکر از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت کرد که آن حضرت فرمود: «الائمة من قریش; رهبران امت اسلامى، از قریش‏اند». آن گاه افزوده است: این، بیعتى بود که در سقیفه واقع شد. آن گاه، مردم به مسجد آمدند و با ابوبکر بیعت کردند، جز گروهى از بنى هاشم، و ابوسفیان از بنى امیه، و امیرالمؤمنین على بن ابى‏طالب علیه السلام که به تجهیز بدن پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و تدفین او مشغول بود و در این منازعه شرکت نداشت.اینک، ما، در پى تحلیل و بررسى ماجراى سقیفه‏ى بنى ساعده نیستیم، غرض از نقل این مطلب، بیان اهمیت مسئله‏ى امامت و خلافت از دیدگاه مسلمانان صدر اسلام است. این که انگیزه‏ى شرکت کنندگان در سقیفه چه بود، در نتیجه‏ى یاد شده، تفاوتى ایجاد نمى‏کند; زیرا، خواه، انگیزه‏ى آنان را حفظ اسلام و جلوگیرى از فتنه‏هاى احتمالى که اسلام و مسلمانان را تهدید مى‏کرد، بدانیم و خواه، مسئله‏ى مقام و ریاست و نظایر آن، در هر دو صورت، رفتار آنان، گویاى این حقیقت است که خلافت و امامت، مسئله‏اى مهم و اساسى است و از مسایل محورى در جهان اسلام به شمار مى‏رود. شرکت نکردن امام على علیه السلام در سقیفه و وارد نشدن در آن اختلاف، یکى، بدان جهت‏بود که وى، حفظ حرمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را در آن زمان بر هر امر دیگرى ترجیح مى‏داد و بر آن بود که در آن فاصله‏ى کوتاه، مسلمانان را خطرى تهدید نخواهد کرد، و دیگرى، این که به اعتقاد او، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در حیات خود، براى چنین مسئله‏ى مهمى چاره اندیشى کرده و جانشین خود را در فرصت‏ها و مناسبت‏هاى مختلف - مانند غدیر خم - تعیین کرده است. بحث درباره‏ى امامت و خلافت، صرفا، یک بحث تاریخى نیست تا در شرح و تبیین یک رخداد مهم در تاریخ اسلام خلاصه شود; زیرا، امامت، ابعاد و زوایاى مهم دیگرى نیز دارد. این مسئله، با حیات فکرى، اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى امت اسلامى، رابطه‏اى استوار و تعیین کننده دارد. جایگاه مهم و برجسته‏ى بحث امامت در تفکر و تعالیم اسلامى از همین ابعاد اساسى و سرنوشت‏ساز آن، ناشى مى‏شود. با تبیین ماهیت امامت، این مسئله، روشن‏تر خواهد شد. در این جا یادآورى این نکته لازم است که شیعه، امامت را از اصول دین و عقاید اسلامى مى‏داند، ولى معتزله و اشاعره و دیگر مذاهب کلامى، آن را از فروع دین و احکام عملى اسلام مى‏شمارند. ریشه‏ى این دو دیدگاه، این است که از نظر شیعه، نصب و تعیین امام، از شئون خداوند است و در تعیین امام، به «انتصاب‏» قائل است، ولى مذاهب دیگر، نصب و تعیین امام را از شئون و وظایف مکلفان مى‏دانند و در تعیین امام، به «انتخاب‏» معتقد هستند. در بحث‏هاى آینده، در این باره، بیش‏تر سخن خواهیم گفت، یادآورى آن در این بحث، براى بیان این مطلب است که دو دیدگاه یاد شده، در لزوم امامت و اهمیت آن، اختلافى ندارند; زیرا، از فروع دینى بودن، سبب نمى‏شود که مسئله‏اى اهمیت‏اش کم باشد. نماز، از فروع دین است، ولى این امر، با جایگاه مهم آن در آیین اسلام، منافات ندارد. البته، اعتقاد به این که امامت در زمره‏ى اصول عقاید دینى قرار دارد، منزلت و جایگاه بهترى را به مسئله‏ى امامت مى‏بخشد. 2- حقیقت امامتواژه‏ى امامت، در لغت، به معناى «رهبرى و پیشوایى‏» است و «امام‏» را «مقتدا و پیشوا» گویند، خواه، آن مقتدا و پیشوا، انسانى باشد یا چیزى دیگر. ابن فارس گفته است: «امام، فردى (یا چیزى) است که در کارها به او اقتدا مى‏شود، و پیامبر صلى الله علیه و آله امام و پیشواى همه‏ى امامان است، و خلیفه‏ى پیامبر، امام رعیت و مردم است، و قرآن، امام و پیشواى مسلمانان است‏» . قرآن کریم، همان گونه که برخى از انسان‏ها را «امام‏» نامیده، کتاب آسمانى حضرت موسى علیه السلام را نیز «امام‏» خوانده است. درباره‏ى حضرت ابراهیم علیه السلام مى‏فرماید: «انى جاعلک للناس اماما» و درباره‏ى بندگان خاص الهى مى‏فرماید، آنان، از خداوند مى‏خواهند که آنان را پیشواى پرهیزگاران قرار دهد: «واجعلنا للمتقین اماما» و درباره‏ى کتاب حضرت موسى علیه السلام مى‏فرماید: «و من قبله کتاب موسى اماما و رحمة‏» قرآن کریم، «لوح محفوظ‏» را نیز «امام مبین‏» دانسته و فرموده است: «وکل شى‏ء احصیناه فى امام مبین‏» متکلمان اسلامى، امامت را به «ریاست و رهبرى جامعه‏ى اسلامى در زمینه‏ى امور دنیوى و دینى‏» تعریف کرده‏اند. نمونه‏هایى از تعاریف آنان را ذیلا یادآور مى‏شویم: 1- الامامة رئاسة عامة فی امور الدین و الدنیا بالاصالة فی دارالتکلیف; امامت، رهبرى عمومى و بالاصالة در زمینه‏ى امور دین و دنیا در سراى تکلیف است. 2- الامامة رئاسة عامة فی امور الدین والدنیا بالاصالة; امامت، رهبرى عمومى و بالاصاله (در مقابل بالنیابة) در امور دینى و دنیوى است. 3- الامامة رئاسة عامة فی امور الدین والدنیا لشخص من الاشخاص نیابة عن النبى صلى الله علیه و آله; امامت، رهبرى عمومى مسلمانان در اموردینى و دنیوى به عنوان نیابت از پیامبر است. نیابى بودن امامت نسبت‏به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم با اصالى بودن آن نسبت‏به دیگر مسلمانان - چنان که در تعریف قبل آمده است - منافات ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره خلافت و امامت

تحقیق درمورد نظریه امامت در ترازوی نقد

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد نظریه امامت در ترازوی نقد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد نظریه امامت در ترازوی نقد


تحقیق درمورد نظریه امامت در ترازوی نقد

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 71 صفحه

"نظریه امامت در ترازوی نقد" نظریه امامت در ترازوی نقد ارکان اصلی نظریه نظریة امامت، از ابتدای تکون تاکنون فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر نهاده و عالمان و متکلمان شیعه در طول تاریخ، قرائت‌های مختلفی از آن داشته‌اند.
لکن یک قرائت خاص همواره رواج و شهرت بیشتری داشته و خصوصاً در عصر حاضر سطرة خود را بر تلقی‌های دیگر گسترانده و شکل تفسیر رسمی را پیدا کرده است.
ارکان این تلقی خاص به شرح زیر است: الف) وجود امامان معصوم پس از پیامبر (ص) ضرورت دارد و بر خداوند واجب است برای رهبری و هدایت امت و حفظ شریعت، امامان معصومی را به عنوان جانشینان پیامبر اسلام نصب کند، (اصل وجوب و ضرورت امامت) ب) خداوند برای دوران پس از پیامبر (ص) دوازده امام معصوم را- که اولین آنها امام علی‌بن‌ابیطالب و آخرینشان حضرت مهدی (ع) می‌باشد- به امامت امت نصب نموده است.
(نصب الهی امامان دوازده‌گانه) ج) امامان معصوم، به دلیل نصب الهی، عصمت و علم مصون از خطا و اشتباه، بر کلیة‌ امور دینی و دنیوی امت، ریاست دارند و سخن آنها حجت قاطع است.
لکن شأن اصلی آنها تفسیر دین و حفظ شریعت است و اگر به دلیل شرایط خاص جامعه، بر مسند قدرت و حکومت نباشند، مقام مرجعیت دین آنها همچنان باقی است. د) دوازدهمین امام، به دلیل بی‌لیاقتی مردم و تهدید دستگاه حکومتی و خوف شهادت، به فرمان الهی و تا مدتی نامعلوم، غایب شده است و در آخر الزمان ظهور می‌کند تا همة‌ دنیا را از ظلم و فقر و فساد و گمراهی نجات دهد. در این نوشتار می‌کوشیم تا نشان دهیم که اولاً ادلة ارائه شده برای اثبات نظریة امامت ناتمام است، ثانیاً ناسازگاری درونی، این نظریه را رنج می‌دهد و ثالثاً شواهد و قرائنی وجود دارد که این نظریه را نقض می‌کند.
از آنجا که متکلمان شیعه، امامت را استمرار نبوت می‌دانند، مجبور می‌شویم بحث خود را از فلسفة نبوت آغاز کنیم. فلسفة نبوت در بحث فلسفة نبوت، دو سئوال مهم مطرح می‌شود.
نخست آنکه چرا خداوند پیامبران به سوی بشر فرستاده است، دوم آنکه آیا بعثت پیامبران، ضرورت دارد یا اینکه پیامبران، موهبتهای الهی هستند و در ارسال آنها به سوی بشر، وجوب و ضرورتی رد کار نبوده و نیست.
پیداست که برای یافتن پاسخ سئوال اول، می‌توان به تعالیم پیامبران و کتابهای آسمانی آنها رجوع کرد و فهمید که هدف و غرض خداوند از ارسال رسل چه بوده است.
اما در مورد سئوال دوم، کار به این سادگی و آسانی نیست.
اگر قائل به وجوب و ضرورت نبوت باشیم، باید با دلیل عقلی و پیشین (بدون استفاده از تعالیم پیامبران) این مدعا را اثبات کنیم. متکلمان شیعه قائل به وجوب و ضرورت بعثت پیامبران هستند و این ضرورت را مقتضای حکمت الهی و قاعدة لطف می‌دانند.
ما در اینجا از میان ادلة متعددی که در اثبات این مدعا اقامه شده است، دو نمونه را آورده و به نقد و بررسی آنها می‌پردازیم و معتقدیم که با مبانی ارائه شده در این نقدها، همة‌ ادلة ضرورت نبوت را می‌توان نقد کرد. دلیل اول (مقتضای حکمت الهی) این دلیل بر مبنای نقصان علم و دانش بشری و عدم کفایت عقل انسان در شناخت راه کمال و سعادت اقامه شده است: «الف.
خدای متعال انسان را برای تکامل اختیاری آفریده است. ب.
تکامل اختیاری درگرو شناخت صحیح راجع به سعادت و شقاوت دنیا و آخرت است. ج.
عقل انس

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد نظریه امامت در ترازوی نقد

مقاله درباره امامت و نبوت

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره امامت و نبوت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره امامت و نبوت


مقاله درباره امامت و نبوت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:15

امامت و نبوت

امامت و ختم نبوت

خود از تاریکی ها به روشنایی بیرون می برد و به سوی راه راست هدایتشان می فرماید. (مائده۱۵ و۱۶)

پیامبر اکرمصلی الله علیه و اله با آیینی که نور و هدایت است برانگیخته شد تا بشر را به راه های امن و سلامت در دنیا و آخرت رهنمون گردد.

این سفیر هدایت و امنیت لاجرم به علم و عصمت الهی پشتیبانی شده بود تا متکی بر این دو، بتواند پیام عظیم پروردگار را برای خیل گسترده بشر تا قیام قیامت به ارمغان آورد.

اندکی تأمل در ابعاد این رسالت بزرگ، عظمت زایدُالوصف آن را آشکار می سازد:هدایت برای همه بشریتدر این میان، قرآن کریم به عنوان سند رسالت نبوی، به تعبیری که در :روشنگر همه چیز(نحل۸۹)می باشد و از سوی دیگر در آیات متعددی، رسول اکرمصلی الله علیه و اله را مفسر و تبیین کننده آیات معرفی می کند، از جمله می فرماید:و قرآن را بر تو فروفرستادیم تا برای مردم، آنچه را بر آنها نازل شده توضیح دهی(نحل۴۴)اکنون این سؤال به ذهن می آید که اگر پیامبرصلی الله علیه و اله همه هدایت را برای همه بشر آورده و دستمایه این هدایت قرآنی است که مفسر آن نیز شخص رسول گرامیصلی الله علیه و اله است، جایگاه امامت چیست؟به تعبیر دیگر این که شیعه معتقد است:امامت، ادامه شأن هدایت‌‍‌گری رسول خداصلی الله علیه و اله استبا مبانی فوق چگونه جمع می شود؟ به عبارت دیگر آیا آن چه شیعه درباره امامت عقیده دارد، با مسألهختم نبوتچگونه جمع می شود و نیاز به امام، پس از پیامبرصلی الله علیه و اله و با وجود بقای قرآن کریم در چیست؟

پاسخ را ابتدا از بیانشکافنده علومامام باقرعلیه السلام  می شنویم: راوی در ضمن گفت وگویی در باب نیاز امت به امام پس از پیامبرصلی الله علیه و اله می پرسند:آیا قرآن برای امت کافی نیست؟امام       می فرمایند:بله کافی است. چنان چه تفسیرکننده ای (که حقایق قرآن را بیان نماید) بیایند.

راوی مجدداً می پرسد:آیا رسول خدا صلی الله علیه و اله قرآن را تفسیر ننمودند؟امام پاسخ            می دهند:بله قرآن را (به طور کامل) برای یک نفر تفسیر فرمود و مقام آن شخص را به امت معرفی نمود که او علی ابن ابی طالبعلیه السلام است.

بنابراین امامت به معنی آن است که شخصی در حد و اندازه پیامبرصلی الله علیه و اله علومی را که از جانب خداوند بر سینه دریایی رسولصلی الله علیه و اله فرود آمده، از اینان دریافت کند و به مرور، در حد ظرفیت مخاطبان و اقتضای شرایط به آنان منتقل فرماید.

به پشتوانه این علم عظیم است که امیر المؤمنینعلیه السلام کراراً فریاد می زد:قبل از آن که مرا از دست دهید، از من بپرسیدو هرگز دامنه سؤال را محدود نساخت، اما این مردمانعلی ناشناسآن دوران بودند که به فتنه ها دچار شده و علیعلیه السلام را خانه نشین ساختند و در کنار دریا، لب تشنه جان دادند.

با این وصف امامتادامه هدایتگری رسول خداصلی الله علیه و اله با پشتوانه علم دریافتی از آن حضرت و متکی به حفظ و عصمت الهیاست و تعارضی با ختم نبوت ندارد.

به دیگر سخن، تمام محتوای عظیم رسالت الهی بر سینه رسول خداصلی الله علیه و اله نازل گردید و به تعبیر امیرالمؤمنینعلیه السلام  خطاب به پیامبرصلی الله علیه و اله پس از رحلت آن بزرگوار:پدر و مادرم به فدایت، همانا با مرگ شما امری قطع شد که با مرگ هیچ کس قطع نشده بود، یعنی نبوت (نهج/خطبه۲۳۵)اما آن چه از آسمان بر قلب پیامبرصلی الله علیه و اله فرود آمد، پس از حضرت توسطدر شهر علم اویعنی علیعلیه السلام به مردم می رسید، با همان صیانت الهی که تضمین کننده سلامت پیام و ابلاغ صحیح و کامل آن بود و این یعنی علم و عصمت امام. این است رمز آن که غدیر در قرآن مایه کمال دین و تمام نعمت الهی شمرده شده و هموزن تمام رسالت رسول خداصلی الله علیه و اله محسوب گردیده، زیرا غدیر ضامن ادامه ابلاغ رسالت است. ما در ادامه فرازهایی از خطابه سرنوشت ساز و خطیر رسول خداصلی الله علیه و اله در غدیر خم را که روشنگر مطالب پیش گفته است، ذکر می کنیم:

رسول خدا  صلی الله علیه و اله در فرازی از خطابه فرمود:

خداوند چنین وحی ام فرستاد:به نام خداوند همه مهر مهرورز. ای فرستاده ما! آنچه از سوی پروردگارت درباره علی و خلافت او بر تو فرود آمده، بر مردم ابلاغ کن وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.

هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب، برادر، وصی و جانشین من در میان امت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود. او (علی) صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که:همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازندو هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.

در فرازی دیگر فرمود:

هان مردمان! او را برتر بدانید، چرا که هیچ دانشی نیست مگر این که خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوره یاسین یاد کرده که:و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم.

و در فرازی دیگر:

هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفای آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطنها و تفسیر آن را آشکار نمی کند، مگر همین شخص که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که:هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست و او علی بن ابی طالب است، برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.

هان مردمان! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، یادگار گرانسنگ کوچک ترند و قرآن یادگار گرانسنگ بزرگتر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.

هان! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره امامت و نبوت

امامت امام رضا

اختصاصی از فایلکو امامت امام رضا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 117

 

یادداشت سردبیر ؛ امام رضا(ع) و پی ریزی نظام معرفتی ایرانیان

  حمزه واقعیاگر بپذیریم رویکردها، پارادایم ها را شکل می دهند و پارادایم ها، مدلها را ایجاد می کنند و مدلها، روشها را می سازند و باز اگر بپذیریم باورها رفتارسازی می کنند و انگاره ها عملکردها را تحقق می بخشند، باید قبول کنیم که مردم ایران با رویکرد و نگرشی که نسبت به ائمه(ع) دارند، نظام معرفتی خود را پایه گذاری کرده اند و این نظام معرفتی آنهاست که رفتارهایشان را می سازد و جهت می بخشد و برای آنها در زمینه های مختلف تولید معنا می کند. از این رو می بینیم در قلمرو نامگذاری ها نیز این بازتولید معناها، خود را نشان می دهد و یکی از پرطرفدارترین نامها در ایران، نام زیبای «رضا» با پیشوندهایی چون: علی، امیر، محمد و... می باشد. و این نامگذاری مبتنی بر همان رویکرد و باور است، هر چند این باور و نظام معرفتی را ما در همه عرصه ها نتوانسته ایم بازتولید کنیم، چنان که در گذر از «نام» نتوانسته ایم، مرام و منش خود را به آن حضرت نزدیک کنیم. شاید مهمترین نکته زندگی و گرانیگاه رفتاری ما همین جا باشد.از سوی دیگر، اگر بپذیریم رسالت بزرگ ائمه(ع) چون پیامبران، هدایت انسانهاست، چنان که امام رضا(ع) می فرماید: «ان الامامة زمام الدین و نظام المسلمین» باید بپذیریم که «زمام دین»، یعنی ارایه مدل زندگی بر اساس دین توسط ائمه و «نظام المسلمین»، یعنی تمشیت امور مسلمانان بر اساس سیره و رفتار پیامبر(ص) است. از این رو می بینیم که امام رضا(ع) مدلها و راهبردهایی را که ارایه می دهند هم الهی است و همه دقایق و ملاحظات در آن لحاظ شده است و از هر زاویه ای که به رفتار این امام همام می نگریم، یک مدل الهی را به ما نشان می دهد. اگر از زاویه حقوق شهروندی نگاه کنیم، می بینیم امام در این حوزه سرآمد است. اگر از منظر عدالت اجتماعی نگاه کنیم، می بینیم ایشان به فرودستان بیش از همه اهمیت می دهند و به خدمتکاران به دیده تکریم می نگرند و با آنها می نشینند و غذا می خورند و... همه چیز آن گونه هست که باید باشد. و در رعایت حقوق کارگر تا آنجا پیش می روند؛ که اولاً با او قرارداد منعقد می کنند و ثانیاً قبل از آن که عرق دستانش خشک شود، مزدش را می دهند که اگر در عرصه رفتاری در جامعه اسلامی تنها همین یک مورد رعایت شود و به نحو صحیح الگوبرداری گردد بخش اعظم از دعاوی بین کارگر و کارفرما را حل می کند و آرامش را توسعه می دهد تا چنین در چشم ما بنشیند و باور ما جای می گیرد که امام حقوق کار را از جمله مهمترین حقوق می شمرد که اگر قبل از خشک شدن عرق کارگر پرداخت شود، آرامش را در حد اعلا بازتولید خواهد کرد. در اینجاست که رویکرد شیعی- رضوی، پارادایم انسان مدارانه ای را شکل می دهد که این پارادایم پیشروترین و انسانی ترین مدل را ارایه می کند و در این مدل، چرخه کار و تلاش و تولید، بیش از پیش به حرکت در خواهد آمد.علاوه بر این، رویکرد امام رضا(ع) در عرصه علمی نیز بی نظیر و ممتاز است. ایشان در مناظرات و مباحثه های علمی با تکیه بر متون اسلامی و شاهد آوردن از دیگر ادیان، به تبلیغ اندیشه و معارف اسلام می پرداختند و حقانیت اسلام را در مناظره با عالمان ادیان دیگر، بر اساس مطالب مورد قبول و حتی زبان آن مذهب اثبات می کردند.از دیگر ویژگی های ممتاز و متمایز امام رضا(ع) تدبیر ایشان در نحوه مواجهه با ساختار حکومت و قدرت است. در این خصوص مقام معظم رهبری به نکته ویژه ای اشاره می کنند.« «ائمه» در میان توفان سخت [...] حوادث هوشمندانه و شجاعانه، تشیع را همچون جریانی کوچک، اما عمیق، تند و پایدار از لابه لای گذرگاههای دشوار و خطرناک گذراندند و خلفای اموی و عباسی در هیچ زمانی نتوانستند باحذف امام(ع)، جریان امامت را نابود کنند»(امام رضا(ع) ناخدای کشتی تشیع در میانه توفان مرو). بلکه جریان امامت همواره زلال و پربار مسیر خود را ادامه می داد و از اینکه سنگهای بزرگ زر و زور و تزویر راهش را سد کند، هراس به خود راه نمی داد، بلکه از دل سنگ هم شده، راه خود را باز می کرد، چنان که امام رضا(ع) در مبارزه هوشمندانه سیاسی خود، از دل سنگ حکومت بنی عباس و حیله گری (که شاید همطراز او در تاریخ را بتوان معاویه برشمرد)، راهی برای شیعیان گشود و به تعبیر رهبر انقلاب، «مأمون، باهوشی سرشار و تدبیری قوی، قدم در میدانی نهاد که اگر پیروز می شد... به هدفی دست می یافت که از سال چهل هجری، یعنی شهادت امام علی(ع) هیچ یک از خلفای اموی و عباسی با وجود تلاش خود نتوانسته بودند به آن دست یابند. یعنی می توانست درخت تشیع را ریشه کن کند و... امام هشتم(ع) با تدبیری الهی بر مأمون فایق آمد و او را در میدان نبرد سیاسی که خود به وجود آورده بود، به طور کامل شکست داد و جریان تشیع نه تنها ضعیف نشد، حتی در سال201 هجری، یعنی سال ولایتعهدی آن حضرت، یکی از پربارترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازه ای در مبارزات علویان دمیده شد.(منبع پیشین). یعنی زمینی که مأمون در نظر گرفته بود و بازی ای که خود را در انجام آن توانمند می دانست را طرح کرده بود و همه ساز و کارها و شرایط و عوامل را برای پیروزی فراهم کرده بود، اما امام با تدبیر و درایتی خاص، بازی سیاسی او را دچار بحران مشروعیت و بحران مقبولیت کردند.و این هوشمندی سیاسی باعث شد تا جریان امامت همچنان زلال و سیال راه خود را ادامه دهد.امام رضا(ع) و ایرانیاندر روایات از پیامبر اعظم(ص) نقل است که دست بر شانه سلمان گذاشتند و فرمودند: اگر علم در ثریا هم باشد، مردانی از فارس آن را به چنگ می آورند و باز نقل است در روایات که اگر امروز عرب برای تنزیل قرآن با ایرانیان می جنگد، فردا، ایرانیان برای تأویل قرآن با آنان مبارزه خواهند کرد. و شاید اینها اشاره به ظرفیت بالای ایرانی برای رسیدن به حقیقت باشد و شاید همین موضوع باعث شد تا آنچه امام رضا(ع) در مدینه و در طول راه بر زبان نیاورده بود، در نیشابور به صراحت مطرح کنند و با بیان حدیث سلسلة الذهب و بخصوص فراز پایانی آن که بیان فرمودند: «بشرطها و شروطها و انا من شروطها» و آن شرط هم امامت حقه بود و گویا قلب ایرانی بهتر از هر کسی می توانست به این حقیقت ایمان آورد و این همان علم حقی بود که پیامبر(ص) به سلمان می فرمود و بسیاری از فهم آن عاجز ماندند و همین کلیدی شد برای نگاه ایرانیان به تأویل قرآن، آن هم بر اساس محور امامت آل ا... و پیامبر اعظم(ص) و چنین بود که میان ایرانیان و تشیع، علقه ای ناگسستنی شکل گرفت که هر دو نسبت به هم خدمات متقابل داشتند. ایرانیان با ایمان نسبت به حقیقت اسلام و ایستادن در کنار پرچم امامت، تشیع را رونق دادند و با تولید علم، اسلام را تبیین کردند و تشیع نیز به ایران هویتی نو بخشید که بر اساس حق و عدل بازتعریف می شد و ایرانیانی را پرورش داد که اسلام را پذیرفتند، اما تن به خواسته های اعراب ندادند و ایرانی ماندند. حضور امام رضا(ع) در ایران چه در عصر حیات و یا بعد از شهادت، همچنان این تعلق را محکم تر کرد. تا جایی که می توان گفت: «برقراری پیوند با ایرانیان متمایل به تشیع، تبدیل خراسان به کانون تشیع و مرکز عمده تمرکز شیعه، معرفی مبانی اندیشه شیعی با استفاده از فرصت ولایتعهدی، تلاش برای تحکیم مبانی کلامی شیعه و نشان دادن تسلط ائمه شیعی بر میراث نبوی و علوی را باید حاصل سفر امام به ایران و تعامل ایشان با ایرانیان دانست (کتاب هفته شماره 602).جریان سازی رسانه ای امام رضا(ع) اگرچه همه ابزار و امکانات رسانه ای آن زمان در اختیار مأمون بود و در کنار این، نهضت ترجمه نیز به نوعی به حمایت ایدئولوژیک حکومت می پرداخت و عالمان ادیان و مکاتب گوناگون در خدمت مأمون بودند و همه، ابزار و اسباب، امکانات و لوازم برای توجیه حاکمیت و ترویج افکار او فراهم بود، امام از تمام لحظه هایی که پیش می آمد، بیشترین بهره را می بردند، به گونه ای که اگر از همان آغاز هجرت امام از مدینه به مرو و تا آخرین روز حیات ایشان نگاه کنیم، یک جریان هدفمند رسانه ای به چشم می خورد و مگر نه اینکه هدف رسانه، رساندن محتوا و تولید و توزیع شایسته پیام است و روش هنرمندانه امام به آنجا رسید که همگان از نارضایتی ایشان از ترک مدینه، آگاه شدند و به نوعی همایش بدرقه برگزار کردند، تا خشت خشت بناها هم بدانند که این مسافر نه به رضا که به جبر می  رود، هرچند در این سفر جبری، خیلی ها را به رضا خواهد رساند و در منزل به منزل این سفر، چونان نزول آیات، مرحله به مرحله این پیام رسانی روی می داد و اوج این جریان رسانه ای در نیشابور رقم خورد که امام همه گفتنی ها را در چند جمله بیان کردند که «کلمة لااله الاا... حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشرطها و شروطها و انا من شروطها...» و همه شنیدند و هزار نفر قلمدار نوشتند و بر پیشانی تاریخ زدند و در همان آغاز ورود به خراسان، کار مکر مأمون را به نقطه پایان نزدیک و نزدیکتر کردند و هر قدمی که برمی داشتند، آنچه به پایان نزدیکتر می شد و به انتهای خود می رسید، مأمون بود. چنان که وقتی امام برای اقامه نماز عید فطر بر اساس سنت رسول ا...(ص) به راه افتادند و کفش از پای به در آوردند، مشاوران مأمون گفتند، اگر او [امام رضا(ع)] ادامه دهد و اگر نماز برپا شود، آن که از پای می افتد، مأمون خواهد بود و باز جلوه ای از هنرنمایی رسانه ای امام و جریان امامت و خط تمایز آن با باطل مأمونی نمایان شد... و سرانجام نیز غبارهای مأمون انگیخته فرونشست، طوفان مرو فرو خسبید و آنچه برآمد، گوهر امامت بود و آنچه درهم ریخت، بنای مأمون- این معاویه آل عباسیان- گویی که صفین در عرصه سیاست شکل گرفته بود، و این بار نه ابوموسی بود که فریب عمروعاص را بخورد و نه یاران امام از جنس کوفیان بودند که فریفته پوستی جوهری شوند، بلکه یاران امام رضا(ع) کلماتی بودند حق نما و حق بین که فریب نمی خوردند و مردم هم از کلمات امام رضا(ع) عطر وحی استشمام می کردند و این بار صفین و تقابل دو صف رضوی و مأمونی نه در «دومة الجندل» که در نماز عید شکل گرفت و انگشتری امامت بر انگشت امام رضا(ع) قرار گرفت و مأمونیان با تکرار تجربه ابن ملجم، اما این بار بی شمشیر و نه فرق علی مرتضی(ع) که جان علی بن موسی الرضا(ع) را هدف قرار دادند. اما پیروز این صفین به یقین امام رضا(ع) بود.

  

از مشهد آرمانی تا آرمان شهر شیعه

  دکتر ابراهیم فیاض1- مشهد به عنوان یک شهر شیعی مهم، مرکز تولید و بازتولید فرهنگ شیعی است. فهم چگونگی این تولید و بازتولید می تواند راهآینده مشهد را به ما بنمایاند. آینده ای که اگر شناسایی نشود، آینده بحران را برای مشهد شکل خواهد داد که آثار اولیه آن به پیدایش رسیده است.2- مشهد محل آرامگاه امامی است که خود مظهر مهربانی خداست او انسان کاملی است که یکی از اسماء حسنای الهی یعنی رئوف را متجلی ساخته است زوار این مرقد حالت نشاط عجیبی دارند که در هیچ یک از مرقدها دیده نمی شود به گونه ای که فیض رحمت و مهربانی خداوند به وسیله این مرقد شریف بر انسانها باریدن می گیرد و آنها دارای یک خوشحالی و ابتهاج می شود مطالعه مردم شناختی این مرقد خوب این را به ما نشان می دهد.3- امام رضا(ع) خود یک امام میان فرهنگی است او به اجبار به مرو آورده شد ولی این اجبار او را از نظر روحی و معنوی محدود نساخت و امام رضا(ع) در زمان جانشینی مأمون هرگز مقهور نشد بلکه او در این کوچه اجباری و این مسؤولیت تحمیلی، نهایت استفاده را کرد و آن ارتباطات بین المللی و بین فرهنگی بود که به نفع شیعه، استوار ساخت مثل مناظره با دیگر ادیان و یا سازمان دهی شیعه در سراسر کشور اسلامی عظیم آن روز.4- اولین بنیان حکومت شیعه ایرانی به وسیله امام رضا(ع) پایه ریزی شد (مثلاً بیعت دو دستی ذوالیمین با امام رضا(ع) و مأمون که بعدها بنیانگذار حکومت ایرانیان در خراسان بزرگ شد.) که خود الهام بخش حکومت ایرانی شیعه در درازمدت شد و حرکت آخری امام رضا(ع) در کوچ مأمون به سوی سوریه و عراق و حجاز، این بنیانگذاری حکومت شیعی را به مرحله عمل رساند چون زمینه توسط امام رضا(ع) آماده شده بود و مانع مأمون بود که امام رضا(ع) قبل از شهادت به عنوان ناامنی کشور اسلامی در دیگر بلاد، مأمون را ترغیب به رفتن از خراسان می کند که بزرگترین بستر حکومت شیعی آماده شد.5- این حرکت امام رضا(ع) سبب شد که در قرن سوم نهضت های شیعی (فکری و عملی) در خراسان اوج بگیرد(مثل حرکت فردوسی شیعه) و برخورد شیعیان خراسانی با سلاطین سنی دست نشانده خلافت بغداد نیز شروع شد (مثل برخورد فردوسی با سلطان محمود غزنوی) و این ایرانیست که با تفکر شیعه امام رضا(ع) جان گرفته و از خراسان شروع به پراکنش به کل ایران کرد.6- آمدن مغول و نابودی خلافت مرکزی بغداد و نابودی سلاطین دست نشانده و فاسد، راه را برای ظهور علمی شیعه در ایران هموار کرد (رابطه خواجه نصیرالدین طوسی با هولاکوخان مغول) که این حرکت با ایلخانان تیموری تکمیل شد. (مثلاً ساختن مسجد گوهرشاد توسط تیموریان و گنبد سلطانیه در زنجان برای قبور ائمه شیعه«ع») پس ساختار شیعه در ایران، استوار گشت.7- با انقراض سلسله عباسی در بغداد، شیعیان عراق به تأسیس حوزه علمیه حله اقدام کردند که توانست با بحث های کلامی علامه حلی و فقاهت محقق حلی و نقادی ابن ادریس حلی، شیعه به انسجام موقتی در کنار انسجام ساختاری ایرانی برسد و یک فاصله بین ایلخانیان تا صفویه طی کند تا آنکه حکومت شیعه علناً قد علم کرده و تا حال ادامه دارد.8- با آمدن صفویه، ایران جدید به صحنه آمد که مقارن رنسانس یا شروع تمدن جدید غرب بود پس غرب جدید با ایران جدید، همراه شد که این تاریخ تطبیقی می تواند آینده ایران را ترسیم کند و مشهد در مرکز این تطبیق می باشد آن هم به دو جهت ،یکی مرکزیت شیعه و دیگری به مرکزیت اوراسیا.9- مرکزیت شیعی ایران هم از نظر تاریخی که بیان شد، برای مشهد بارز می  باشد و هم از نظر جغرافیاییامکانات جغرافیایی مشهد، بر سر راه چارراه شرق و غرب و شمال جنوب اوراسیا واقع شده است پس می تواند مرکز اقتصادی شیعه نیز واقع شود، بانک مرکزی حبابی شیعه در این شهر واقع شود و سهامدار بزرگ آن نیز آستان قدس رضوی باشد و توسعه اقتصادی شهر مشهد به عنوان مرکزیت جهانی شیعه نیز با محوریت مالی آستان قدس شروع شود.10- بعد از مرکزیت اقتصادی، نوبت به مرکزیت فرهنگی می رسد که همانا پارلمان جهانی شیعه می باشد. وظیفه این پارلمان، دست یافتن به ساز و کار توسعه کمی و کیفی شیعه در سطح جهان می باشد. پارلمان شیعه بایستی شهر مشهد را در جهت رشد جهانی شیعه از بعد معرفتی (دانش و رسانه) و بعد ساختاری (شهرسازی مشهد) سازمان دهی کند؛ پس قدرت و اختیارات محلی را می طلبد که جای مطالعه و بررسی دارد.

  

بستر تاریخی و گونه شناسی روایات ثامن الحجج (ع)

  علی معموریدر روند تاریخی امامت شیعی به نقاط مهمی برمی خوریم که پروژه امامت را وارد پارادایم جدیدی نموده است. امامان شیعه از منظر کلامی در رتبه ای واحد و نوری واحد به شمار می روند و هدفهای الهی مشترک و یکسانی دارند؛ اما ظرفهای تاریخی آنها یکسان و به یک شکل نبوده است و این موجب شده که میزان حضور آنها در تاریخ و حجم روایات آنها و تاثیرگذاری اجتماعی آنها و ... متفاوت گردد. هر امامی بنا به شناختی که از واقعیت عصر خود داشته، به انجام رسالت الهی خود پرداخته است و لذا با وجود هدفهای مشترک، شاهد روایات و عملکردهای متفاوت از سوی امامان هستیم. این تفاوت در بخش های مختلف زندگی امامان خود را نشان می دهد. نوع روایات، مضامین آنها، ادبیات حاکم بر آنها، رفتار اجتماعی و سیاسی امام، شیوه تعامل با حکومت وقت و نیز مخالفان عقیدتی و ... در تعامل با واقعیتهای هر عصری شکل گرفته اند. در این مقاله در صدد بررسی تاریخی و گونه شناسی روایات امام رضا (ع) هستیم تا ارتباط این روایات با فضای تمدنی و فرهنگی و اجتماعی جامعه آن روز مشخص شود و نیز از این طریق به این نتیجه برسیم که امام با چه نوع موضوعاتی بیشتر درگیر بوده و به چه موضوعاتی بیشتر پرداخته است و چه ادبیاتی بر روایاتشان حاکم است و چه تفاوتهایی بین نوع روایات ایشان با روایات دیگر امامان وجود دارد. پارادایم های امامتتاریخ امامت شیعه را در نگاهی کلی می توان به چهار مقطع اساسی تقسیم نمود. در مقطع اول که شامل سه امام نخست می شود، گفتمان «سیاسی» خلافت حاکم است و هر سه امام چه در پذیرش خلافت و چه در واگذاری آن در قالب پیمان صلح و چه در قیام و جنگ هایشان با خلیفه رقیب، در قالب گفتمان سیاسی کاملا مشخصی در پی اصلاح نظام سیاسی جامعه به طور مستقیم هستند. نوع تعامل پیروان و دشمنانشان نیز در همین گفتمان قرار دارد؛ پیروان از آنان انتظار دارند برای تصاحب خلافت تلاش کنند و دشمنان نیز همواره آنان را رقبای اصلی خود می شمارند. در مقطع دوم که شامل سه امام بعدی می شود، گفتمان «دانش و معنویت» حاکم است. این امامان همت اصلی خود را از مساله خلافت و دستیابی به آن مصروف داشته، در پی برقراری نوعی تعامل فرهنگی و نه سیاسی با جامعه هستند. این هر سه امام در جامعه خود، فقیهانی برجسته شمرده می شوند و در تعامل مستقیم با دانشمندان عصر خود قرار می گیرند. آنان در پی شناخت درست و ژرف از دین هستند و نگران کژی ها و انحرافهای اخلاقی و فکری جامعه اند و از ابزارهای فرهنگی متناسب بهره می گیرند: دعا می  کنند و دعا کردن را ترویج می کنند، کلاس درس برگزار می کنند و فقه و عقاید و تفسیر می گویند، مناظره می کنند و انحرافهای موجود در بین مکاتب و اندیشه های رایج عصر را نشانه می گیرند. پیروانشان نیز با علاقه تمام همین انتظار را از آنان دارند و مخالفان و دشمنان نیز آنان را از همین منظر خطری برای خود می شمرند. هراس خلفای وقت از این امامان نه از آن روی است که لشگری آماده جنگ دارند؛ بلکه از آن روی که آنان در حال تبدیل به مرجعیت علمی و دینی جامعه هستند و در نتیجه خلیفگان را صرفا به حاکمانی دنیوی بدون برخورداری از مشروعیت دینی تبدیل می کنند و خود بر قلب و خرد مردم خلافت می کنند. در مقطع سوم با گفتمان اجتماعی تشیع مواجه می شویم که شامل سه امام بعدی می شود. تمایزات تفصیلی بین فرقه ها و گروههای اجتماعی رو به شفافیت نهاده است. جامعه شیعه در نقش یک گروه اجتماعی فعال در این دوره به طور شفاف و روشن، ظاهر می شود. در دوره امامان قبلی نیازهای لازم برای تشکیل یک گروه اجتماعی تعریف شده و برآورده شده اند و از این دوره به بعد است که دیگر به عموم علاقه مندان به اهل بیت، شیعه گفته نمی شود و یک انسان شیعی باید دارای منظومه عقیدتی مشخص، تمایزات رفتاری و فقهی خاص و روابط اجتماعی معین باشد. یک انسان


دانلود با لینک مستقیم


امامت امام رضا