فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

 

جموعه بسیار ارزشمند و زیبای بقعه شیخ صفی للدین اردبیلی یکی از ۱۰ اثر باستانی مهم کشور به شمار می رود. بنای ابتدائی بقعه به قبل از اسلام بر می گردد .این بنا در سال ۷۳۵ هجری توسط شیخ صدرالدین موسی فرزند شیخ صفی بنا شده و در طول زمان و به ویژه در دوران حکومت صفوی مورد احترام شاهان صفوی بوده است .

این مجموعه شامل ۸ بخش اصلی , مسجد جنت سرا , قندیل خانه , حرم خانه , چینی خانه , چله خانه , گنبد الله الله , شهید گاه می باشد . 786

( وفات 735ه.ق)

 شیخ صفی الدین ابوالفتح اسحق بن شیخ امین الدین جبرائیل اردبیلی(650-735ه.ق) عارف و صوفی مشهور ایرانی ، که سلاطین به سبب انتساب به نام او به صفویه یا صفویان موسوم شده اند . صفی الدین پسر سلطان جبرائیل بود و در اردبیل  به دنیا آمد . شیخ صفی الدین اردبیلی از عارفان نامی عهد اولجایتو و پسرش ابوسعید بهادر خان بود که با مریدان خود در آن ایام کلخوران قریه ای در یک فرسنگی اردبیل در اطراف  مقبره ی پدر خود می زیسته . نسب او را به امام موسی کاظم (ع) می رسانیده اند . او که از مریدان شیخ زاهد گیلانی بوده در گیلان و آذربایجان غربی و موقان و اران مخلصان بسیار داشته و بی نهایت محترم می زیسته است مخصوصاً خواجه رشید الدین فضل الله همدانی وزیر در رعایت جانب احترام او می کوشیده و هر ساله برای مخارج خانقاه او در اردبیل نوشته و به او توصیه می کند که در معامله ی خود با  مردم اردبیل چنان کند که شیخ صفی الدین از او راضی و شاکر باشد .پیش از رسیدن به این مقامات، صفی الدین اسحق جوان ، ویژگی های خود را داشت . ابن بزار اردبیلی که کتابی در ترجمه ی احوال و اقوال و کرامات او نوشته و پژوهشگران آن را مأخذی معتبر می شمارند، می نویسد صفی الدین در جوانی از بابت زیبایی و حسن صورت چنان بود که او را " یوسف ثانی " لقب داده بودند  و"... به سن بلوغ نا رسیده زنان در عشق او دست ها می بریدند " ولی " دل مبارک او از ایشان می رمید " و این حسن صورت در دوران بلوغ به مرتبه ای که اولیاءالله " وی را پیر ترک خواندندی " و " جماعت طالبان او را زرین محاسن می گفتند " . به هر حال در جوانی به عزم ملاقات یکی از عارفان نامی موسوم به شیخ نجیب الدین بزغش شیرازی قصد آن شهر کرد . ولی پیش از رسیدن شیخ نجیب الدین بزغش وفات یافته بود . پس صفی به خدمت برخی دیگر از شیوخ شیراز ، ازجمله به قولی به خدمت شیخ سعدی  رسیده پس از آن به عزم دیدار شیخ تاج الدین ابراهیم ملقب به شیخ زاهد گیلانی به گیلان رفت، و به حلقه ی ارادتمندان او در آمد ، و تزدیک به 25 سال در خدمت وی به سر برد . و دختر شیخ بی بی فاطمه را به زنی گرفت و شیخ صدر الدین پسر و جانشین شیخ صفی الدین از همین دختر بوده است . پس از آنکه شیخ زاهد " مکفوف " شد و رخت به جهان دیگر کشید، صفی الدین جانشین او شد و مریدان و معتقدان بسیاری یافت . ابن بزاز که در گفتارهای خویش درباره ی او از اغراق فروگذار نکرده درباره ی همین موضوع یعنی کثرت معتقدان و مریدان شیخ ، ضمن مقایسه ی آنها نسبت به لشکر امیر چوپان، از قول امیر چوپان خطاب به شیخ صفی می نویسد :

"... از آب آمویه تا حدود مصر و از سواحل هرمز تا باب الابواب که اقصی حدود این مملکت و من گردیده ام هر جا و نواحی اطراف که رسیده ام مریدان شیخ را دیده ام که به این حِلیَه وَ زِیّ مَتَحَلِی و مُتَزَی اند و آوازه ی ذکر او در اطراف انداخته اند ".

هر چند که در عمل ، می توان شیخ صفی الدین را پایه گذار دودمان صفوی بشمار آورد که مذهب اثنی عشری را به عنوان مذهب رسمی کشور تبلیغ کردند و رواج دادند ، ولی صفی الدین رسماً خود یک سنی شافعی بوده . با این همه ، با در نظر گرفتن آب و هوای آشتی گرایانه ی مذهبی دوره ی حکومت مغولان در ایران ، روی این مطلب تأکید زیادی نمی توان کرد .

به هر حال ، تحت رهبری صفی الدین ، با وجود مخالفت ها و کارشکنی های فرزندان شیخ زاهد و پیروان او، نام فرقه ی زاهدیه ، زیر نام جدید صفویه ظاهر گشت و از صورت یک فرقه ی صوفیانه به سبب وسعت و اهمیتی که یافته بود به شکل نهضتی مذهبی در اردبیل شکل گرفت و به صورت دعوتی در سراسر ایران ، سوریه و آسیای صغیر پراکنده شد ، و حتی به سیلان نیز رسید . صفی الدین ، حتی در دوره ی حیات خود تأثیر سیاسی بسیاری بر جای نهاد و به ویژه تعیین صدرالدین موسی پسرش به جانشینی خود این مطلب را آشکار می سازد زیرا وی مصمم بود که قدرت سیاسی را در داخل دودمان صوفی حفظ کند .

از شیخ صفی الدین اردبیلی کتاب مستقلی بر جای نمانده است ، ولی مطالعه ی باب چهارم از کتاب ابن بزاز که " اختصاص به تفسیرهای عرفانی وی از آیات قرآنی و احادیث نبوی " دارد نشان می دهد که او گذشته از سیاستمداری و زعامت و مرشدیت مردی عالم و فاضل و حتی شاعر بوده است . در این تفسیرها وی به اشعار سنایی ، عطار، عراقی ، مولوی و سعدی استشهاد می کند .

۩  عارفانه ها 

۞ سوال کردند از آیت " یا اَیَّتها النفسِ المطمئنة ارجعی االی رَبِکِ راضیةً مرضیةً ، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ( فجر آیات 27- 30) مراد به این بهشت مضاف با حق تعالی چیست ، و آن بهشت کدام است ؟

شیخ فرمود: که نفس مطمئنه را دو صفت است ؛ صفت راضیه و صفت مرضیه . و بهشت دو نوع است : خاص و عام . بهشت عام آن است که در آنجا اکل و شرب و شهوت است و آن از بندگان عام است که مستوجب آن باشند ، اما بهشت خاص مضاف " و ادخلی جنتی " با حق تعالی ، از آن بندگان خاص است و آن لقاء و وصال و مشاهده است که در آنجا اکل و شرب و شهوت را مدخلی نیست .

۞ در تحقیق این بیت عراقی :

گنج در جای خراب اولی تر است / گنج بود او ، در خرابی زان نشست فرمود: عادت باشد که گنج در جای خراب نهند تا کسی که محرم نمی بود بدان پی نبرد . پس حق تعالی گنج اسرار خود را در خرابه ی خاکی انسان نهد تا کسی که محرم نبود بدان پی نبرد و هر چه خرابه باشد شکسته باشد که " انا عندالمنکسرةِ قلوبهم لاجلی" و حق تعالی را نظر با شکسته دلان است ، لاجرم گنج اسرار خود در دل های شکسته نهاده ....

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی

تحقیق درباره شکنجه 70 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره شکنجه 70 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 71

 

دکتر محمد علی اردبیلی

به مناسبت یکصد و پنجاهمین سالگرد فرمان منع شکنجه درربیع الثانی 1262.

کلیات

پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948، اهمیت آرمانهای مشترکی که در این اعلامیه تبلور یافته بود، اعضای جامعة بین المللی را بر آن داشت تا کوششهای مجدانه خود را به منظور واقعیت بخشیدن به اصول مندرج در آن به کار گیرند. از آنجا که حفظ حقوق و احترام آزادیهایی که به موجب این اعلامیه به تمام دولتهای جهان توصیه شده بود مستلزم سپردن تعهدات بیشتر مسئولیتهای بس خیطرتر در قبال جامعه جهانی و همه کسانی بود که آرزو می کردند بزرگداشت مقام بشر شرایط مساعدی برای برخورداری از این حقوق و آزادیها فراهم آورد، رفته رفته ضرورت اتخاذ تدابیر اجرایی و تبین موازین این اعلامیه بیش از پیش احساس گردید.

در طول این مدت سازمان ملل متحد با تدوین و تصویب یک سلسله قراردادهای بین المللی که نوعاً ضامن اجرای مقررات اعلامیه می باشد کوشیده است ترتیباتی برای نظارت بین المللی پیش بینی کند تا حمایت از حقوق بشر همانگونه که انتظار میرود از عوالم پندار و آرزوهای دیرینه به دنیا واقعیتهای امروز راه یابد. شک نیست که بشر برای رسیدن به این مقصود راه درازی در پیش دارد، زیرا بنیاد جامعه بین المللی در شکل کنونی آن بر پایه تعاون و همکاری نهاده شده و تساوی حاکمیت دولتها مانع از آن است که بتوان، همانند آنچه در نظام داخلی کشورها معمول است، بر میزان تعهد دولتها در اجرای قوانین نظارت موثر داشت. به ویژه همانگونه که در بند 7 ماده 2 منشور ملل متحد آمده است: «هیچ یک از مقررات این منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً مربوط به صلاحیت ملی یک کشور است مداخله کند»، اساساً چنین به نظر می آید که مساله چگونگی رفتار هر دولت با اتباع خود، اگر چه با حقوق بشر مغایر باشد، جزو صلاحیت ملی آن دولت به شمار آمده و سازمان ملل از مداخله در این رشته امور بر حذر شده است. ولی سازمان ملل در عمل نشان داده است که دست کم اگر در یک رشته مسائل محدودیتی با عنوان «صلاحیت ملی» احساس نمی کند، دقیقاً در مسائلی است که به نقض حقوق بشر مربوط میشود. منتها مداخله سازمان مملل، در غیر مواردی که دولتها به اعتبار معاهدات خاص نظارت بین المللی را پذیرفته اند، عموماً در قالب مذاکرات مجمع عمومی و متعاقب آن توصیه های این مجمع به دولتها اظهار میشود. بنابراین ، سازمان ملل متحد، اعم از آنکه دولتها به موجب معاهدات خاص خود را به رعایت مقررات اعلامیه موکداً ملزم ببینند یا نه، صلاحیت خود را در این زمینه گسترش داده است و حتی مداخله خود را به منظور تشویق دولتها به رعایت اصول و مقاصد منشور، از جمله احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی (بند 3 ماده 55 منشور) موجه می داند

تقریباًدر تمام اسنادی که تاکنون درباره حقوق بشر به تصویب مراجع بین المللی رسیده است مضمون واحدی به چشم می خورد این اسناد به طور خلاصه بر این نکته متفق اند که بشر از حقوق و آزادیهای برخوردار است که باید الزاماً و به گونه ای موثر از آن حمایت شود و دولتها موظف اند در صورت نقض این حقوق تدابیر مطمئن برای احقاق حقوق افراد فراهم آورند. با این حال، نظر به اهمیت برخی از آزادیهایی که محروم ساختن شهروندان از آن جزو سیاست نظام یافته بعضی دولتها در دهه های اخیر درآمده است، ناگزیر برای اخذ تضمین قوی تر و الزام دولتها به رعایت پاره ای اصول حقوق بشر، تمایل جامعة بین المللی به عقد قراردادهای خاص بیشتر شده است از جمله این قراردادها باید از قرارداد منع شکنجه و دیگر مشقات یا رفتارهای خشن، غیر انسانی یا موهن که در 10 دسامبر 1984 به تصویب ملل متحد رسیده است نام برد. این قرارداد، اعمال شکنجه و هرگونه رنج و آزار متهمان و محکومان را به هنگام بازداشت منع می کند و در دفاع وحمایت از شهروندان در برابر اجحافات و تعدیات کارگزازان حکومتی تکالیفی به عهدة دولتها گذاشته که هم قضایی و هم غیر قضایی است. در این قرارداد نظارت بر اجرای تعهدات دولتها به شیوه های مختلف اعمال میشود، ولی نقض این تعهدات ـ همانگونه که خواهد آمد ـ باضمانت اجرایی قوی توام نیست. با این همه ، در این قرارداد نکته های بکر و بدیعی دیده میشود که در مجموع به آن قوت و اصالت بخشیده است. یکی از این نکته ها که در سایر اسناد مربوط به حقوق بشر به چشم نمی خورد تاسیس همزمان دو نظام مکمل و کاملاً متمایز است؛ یعنی نظام کیفری منع شکنجه و دیگر نظام بازرسی حسن اجرای قرارداد که دقیقاً بر همان الگوی مرسوم در سایر میثاقهای حقوق بشر سازمان یافته است. بدین ترتیب ، علاوه بر اینکه جامعه بین المللی اجازه خواهد یافت بر اجرای تعهداتی که دولتها به موجب این قرارداد سپرده اند نظارت کند، همه افراد نیز اختیار خواهند داشت که شخصاً به تعقیب شکنجه گران در قلمرو و دولتهای متعاهد بپردازد . گفتنی است که تا اول مارس 1990 شمار کشورهایی که این قرارداد ر امضاء کرده و بعضاً به تصویب رسانده و یا به آن ملحق شده اند به بیش از هفتاد و سه کشور بالغ گردیده است. ضمناً این قرارداد که به موجب بند 1 ماده 27 ، سی روز پس از تسلیم بیستمین سند تصویب یا الحاق به اجرا در می آید ، در تاریخ 26 ژوئن 1987 اعتبار قانونی یافته است

نظام کیفری منع شکنجه

الف ـ منشاء قرارداد 1984

حقوق بین الملل درباره منع شکنجه صراحت دارد و در هر وضعی بکارگیری شکنجه را مردود می داند. دلایلی نظیر تهدید امنیت داخلی، تهاجم خارجی، تروریسم و یا مصلحت نظام به هیچ وجه اعمال شکنجه و یا رفتارهای خشن و موهن را توجیه نمی کند. قاعده منع شکنجه قاعده ای است جهانی و در هر زمان و در هر شرایط اطلاق دارد. منع شکنجه به موجب دو منبع حقوق بین الملل قاعده ای متبع شناخته شده و از اقتدار حقوقی برخوردار گردیده است: یکی از این منابع معاهدات بین المللی است و دیگری عرف بین المللی ناشی از طرز عمل عمومی که همانند حقوق مقبول واقع شده است. ماده 7 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام داشته است: «هیچ کس را نمی توان مورد شکنجه و آزار یا رفتارهای خشن ، غیر انسانی یا موهن قرارداد» مبنا و اساس این حق ، همانگونه که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، حیثیت و مقامی است ذاتی بشر که همه افراد خانواده بشری باید آن را درباره یکدیگر بشناسند . لزوم محترم داشتن حیات ،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شکنجه 70 ص

تحقیق و بررسی در مورد شکنجه 70 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق و بررسی در مورد شکنجه 70 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 71

 

دکتر محمد علی اردبیلی

به مناسبت یکصد و پنجاهمین سالگرد فرمان منع شکنجه درربیع الثانی 1262.

کلیات

پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948، اهمیت آرمانهای مشترکی که در این اعلامیه تبلور یافته بود، اعضای جامعة بین المللی را بر آن داشت تا کوششهای مجدانه خود را به منظور واقعیت بخشیدن به اصول مندرج در آن به کار گیرند. از آنجا که حفظ حقوق و احترام آزادیهایی که به موجب این اعلامیه به تمام دولتهای جهان توصیه شده بود مستلزم سپردن تعهدات بیشتر مسئولیتهای بس خیطرتر در قبال جامعه جهانی و همه کسانی بود که آرزو می کردند بزرگداشت مقام بشر شرایط مساعدی برای برخورداری از این حقوق و آزادیها فراهم آورد، رفته رفته ضرورت اتخاذ تدابیر اجرایی و تبین موازین این اعلامیه بیش از پیش احساس گردید.

در طول این مدت سازمان ملل متحد با تدوین و تصویب یک سلسله قراردادهای بین المللی که نوعاً ضامن اجرای مقررات اعلامیه می باشد کوشیده است ترتیباتی برای نظارت بین المللی پیش بینی کند تا حمایت از حقوق بشر همانگونه که انتظار میرود از عوالم پندار و آرزوهای دیرینه به دنیا واقعیتهای امروز راه یابد. شک نیست که بشر برای رسیدن به این مقصود راه درازی در پیش دارد، زیرا بنیاد جامعه بین المللی در شکل کنونی آن بر پایه تعاون و همکاری نهاده شده و تساوی حاکمیت دولتها مانع از آن است که بتوان، همانند آنچه در نظام داخلی کشورها معمول است، بر میزان تعهد دولتها در اجرای قوانین نظارت موثر داشت. به ویژه همانگونه که در بند 7 ماده 2 منشور ملل متحد آمده است: «هیچ یک از مقررات این منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً مربوط به صلاحیت ملی یک کشور است مداخله کند»، اساساً چنین به نظر می آید که مساله چگونگی رفتار هر دولت با اتباع خود، اگر چه با حقوق بشر مغایر باشد، جزو صلاحیت ملی آن دولت به شمار آمده و سازمان ملل از مداخله در این رشته امور بر حذر شده است. ولی سازمان ملل در عمل نشان داده است که دست کم اگر در یک رشته مسائل محدودیتی با عنوان «صلاحیت ملی» احساس نمی کند، دقیقاً در مسائلی است که به نقض حقوق بشر مربوط میشود. منتها مداخله سازمان مملل، در غیر مواردی که دولتها به اعتبار معاهدات خاص نظارت بین المللی را پذیرفته اند، عموماً در قالب مذاکرات مجمع عمومی و متعاقب آن توصیه های این مجمع به دولتها اظهار میشود. بنابراین ، سازمان ملل متحد، اعم از آنکه دولتها به موجب معاهدات خاص خود را به رعایت مقررات اعلامیه موکداً ملزم ببینند یا نه، صلاحیت خود را در این زمینه گسترش داده است و حتی مداخله خود را به منظور تشویق دولتها به رعایت اصول و مقاصد منشور، از جمله احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی (بند 3 ماده 55 منشور) موجه می داند

تقریباًدر تمام اسنادی که تاکنون درباره حقوق بشر به تصویب مراجع بین المللی رسیده است مضمون واحدی به چشم می خورد این اسناد به طور خلاصه بر این نکته متفق اند که بشر از حقوق و آزادیهای برخوردار است که باید الزاماً و به گونه ای موثر از آن حمایت شود و دولتها موظف اند در صورت نقض این حقوق تدابیر مطمئن برای احقاق حقوق افراد فراهم آورند. با این حال، نظر به اهمیت برخی از آزادیهایی که محروم ساختن شهروندان از آن جزو سیاست نظام یافته بعضی دولتها در دهه های اخیر درآمده است، ناگزیر برای اخذ تضمین قوی تر و الزام دولتها به رعایت پاره ای اصول حقوق بشر، تمایل جامعة بین المللی به عقد قراردادهای خاص بیشتر شده است از جمله این قراردادها باید از قرارداد منع شکنجه و دیگر مشقات یا رفتارهای خشن، غیر انسانی یا موهن که در 10 دسامبر 1984 به تصویب ملل متحد رسیده است نام برد. این قرارداد، اعمال شکنجه و هرگونه رنج و آزار متهمان و محکومان را به هنگام بازداشت منع می کند و در دفاع وحمایت از شهروندان در برابر اجحافات و تعدیات کارگزازان حکومتی تکالیفی به عهدة دولتها گذاشته که هم قضایی و هم غیر قضایی است. در این قرارداد نظارت بر اجرای تعهدات دولتها به شیوه های مختلف اعمال میشود، ولی نقض این تعهدات ـ همانگونه که خواهد آمد ـ باضمانت اجرایی قوی توام نیست. با این همه ، در این قرارداد نکته های بکر و بدیعی دیده میشود که در مجموع به آن قوت و اصالت بخشیده است. یکی از این نکته ها که در سایر اسناد مربوط به حقوق بشر به چشم نمی خورد تاسیس همزمان دو نظام مکمل و کاملاً متمایز است؛ یعنی نظام کیفری منع شکنجه و دیگر نظام بازرسی حسن اجرای قرارداد که دقیقاً بر همان الگوی مرسوم در سایر میثاقهای حقوق بشر سازمان یافته است. بدین ترتیب ، علاوه بر اینکه جامعه بین المللی اجازه خواهد یافت بر اجرای تعهداتی که دولتها به موجب این قرارداد سپرده اند نظارت کند، همه افراد نیز اختیار خواهند داشت که شخصاً به تعقیب شکنجه گران در قلمرو و دولتهای متعاهد بپردازد . گفتنی است که تا اول مارس 1990 شمار کشورهایی که این قرارداد ر امضاء کرده و بعضاً به تصویب رسانده و یا به آن ملحق شده اند به بیش از هفتاد و سه کشور بالغ گردیده است. ضمناً این قرارداد که به موجب بند 1 ماده 27 ، سی روز پس از تسلیم بیستمین سند تصویب یا الحاق به اجرا در می آید ، در تاریخ 26 ژوئن 1987 اعتبار قانونی یافته است

نظام کیفری منع شکنجه

الف ـ منشاء قرارداد 1984

حقوق بین الملل درباره منع شکنجه صراحت دارد و در هر وضعی بکارگیری شکنجه را مردود می داند. دلایلی نظیر تهدید امنیت داخلی، تهاجم خارجی، تروریسم و یا مصلحت نظام به هیچ وجه اعمال شکنجه و یا رفتارهای خشن و موهن را توجیه نمی کند. قاعده منع شکنجه قاعده ای است جهانی و در هر زمان و در هر شرایط اطلاق دارد. منع شکنجه به موجب دو منبع حقوق بین الملل قاعده ای متبع شناخته شده و از اقتدار حقوقی برخوردار گردیده است: یکی از این منابع معاهدات بین المللی است و دیگری عرف بین المللی ناشی از طرز عمل عمومی که همانند حقوق مقبول واقع شده است. ماده 7 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام داشته است: «هیچ کس را نمی توان مورد شکنجه و آزار یا رفتارهای خشن ، غیر انسانی یا موهن قرارداد» مبنا و اساس این حق ، همانگونه که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، حیثیت و مقامی است ذاتی بشر که همه افراد خانواده بشری باید آن را درباره یکدیگر بشناسند . لزوم محترم داشتن حیات ،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شکنجه 70 ص

تحقیق و بررسی در مورد مقدس اردبیلی

اختصاصی از فایلکو تحقیق و بررسی در مورد مقدس اردبیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

عالم بزرگوار مرحوم مقدس اردبیلی

 

عالم بزرگوار مرحوم مقدس اردبیلی(رحمه الله)

فهرست مطالب این صفحه ...

 

شرحی کوتاه بر زندگی مقدس اردبیلی

معاصران و شاگردان مقدس اردبیلی

آواره یار

شبی به یاد ماندنی

سفر به اصفهان

آثار و تالیفات مقدس اردبیلی

شرحی کوتاه بر زندگی مرحوم مقدس اردبیلی شیخ جلیل، عالم ربانی احمد بن محمد اردبیلی مشهور به مقدس اردبیلی از مادری سیده و از پدری روحانیدر روستیی به نام(نیار) از توابع شهر اردبیل دیده به جهان گشود و در دامان خانواده ی پاک و متدین پرورش یافت. تاریخ دقیق ولادت او وعلوم نیست ولی در تاریخ 993ه.ق دیده از جهان فرو بست و در جوار امیر المومنین(ع) به خاک سپرده شد.

 

معاصران و شاگردان مقدس اردبیلی مقدس اردبیلی با میرزا محمد استر آبادی و شیخ بهائی معاصر بوده و با هم می زیسته اند. و افرادی نیز چون صاحب کتاب مدارک(یت الله سید محمد) و صاحب عالم الاصول شیخ حسن بن زین الدین و مولی عبد الله شوشتری و امیر فیض الله تفرشی امیر علام از شاگردان او محسوب شده و شاگردی او را نموده اند و او نیز اجازه رویت داشته و به مرحله اجتهاد رسیده اند.

 

آواره یار هوا پاک و ملایم و بهشتی و دل انگیز بود. باد مرطوب و سردی می وزید. چشمه ساران، دریاچه ها، آبگیرها، کوهها، باغها در افقهای نه چندان دوری مقدس را محسور زیبایی خود کرده بود. چه بیدستانهای زیبا و بزرگی بر دو سوی جویبارهای زلال سایه افکنده بود و چه شاخه سارانی که افشان خود را در ایینه آب رها کرده بودند. مقدس از کنار جویباری به راه افتاد. او نه به دنبال زیبایی های بهشت بلکه به دنبال محبوب دلش بود. او را می جست تا چشمهایش را به جمال آن جام جهان روشن نماید. چقدر عاشق دلواپس آن چهره اهورایی بود. مشتاقانه به راه افتاد و به سمت زیباترین مقصد روان بود بعد از مدتی به عده ای رسید که بر کنار آبگیری بر تختهای زمردین نشسته و غرق در صفای محبت همدیگر بودند. مبهوت ایستاده وسلام کرد وبعد سوال نمود: قصد دیدار مولا و سرور عالمیان حضرت محمد(ص) را دارم، راهنماییم کنید. یکی از آنان به پیشواز آمد و مقدس را به قصری از نور هدایت کرد. قصر در جنگلی انبوه و فشرده زیر درختان تناور و پرسایه همانند نگینی می درخشید. مقدس از میانه کوهساری گذشت و به جنگل رسید از سمت جنگل بوی طراوت بهاری می آمد و چه لطفی داشت. لحظه های ناب و عرفانی بود. مقدس تا لحظاتی دیگر چشم به زیباترین چهره جهان می گشود، از چند غرفه ای گذشت و عاقبت به غرفه ای رسید که بهترین بنده خدا در آن بر اریکه ای تکیه زده بود و در کنارش حضرت موسی جلوس کرده بود، مقدس تا وارد شد سلام کرد. پیغمبر(ص) تفقدش نمود و در نزد خود جایش داد. - بنشین فرزندم! مقدس محو در ابهت و جلال و عظمت حضرت رسول(ص) قلبش به تپیدن افتاده اما ناگهان حضرت موسی(ع) به حرفش کشانده و از رسول الله درباره اش سوال فرمود: - این مرد کیست یا رسول الله؟ لبخندی زیبا و ملیح رسول الله نشان از افتخار و مباهتشان به مقدس بود، لبخندی زد و فرمود: - از خود او سوال کن ای رسول خدا. حضرت موسی(ع) نیز تبسمی کرد و سوال فرمود: - تو کیستی ای بنده خدا ؟ هنوز رعشه های شوق از وجود مقدس محو نشده بود به خودش جرات داد و عرض کرد : من احمد، پسر محمد، اهل لردبیل. ساکن نجفم، فلان خیابان، فلان محله، فلان خانه مسکن من است. حضرت موسی از آن همه توضیح و تفضیل مقدس تعجب کرد و فرمود: - من از تو سوال کردم، این همه تفضیل برای چه بود؟ و بعد همه شان لبخند زدند، مقدس دوباره به حرف آمد و نتوانست در مقابل موسی بی جواب بماند. - خداوند عالم از تو سوال فرمود: که این چیست که در دست توست پس تو چرا آن قدر در جواب گفتی؟ وجود موسی(ع) پر از مسرت شد. لحظه ای دوباره لبخند بر لبانشان نشست و باز حضرت موسی(ع) به خدمت رسول الله(ص) عرض کرد: یا رسول الله، راست فرمودی علمای امت من مانند انبیا بنی اسرائیل می باشند. لبهای مبارک حضرت رسول باز به تبسمی شیرین گشوده شد و مقدس لحظه ای از آن همه لطف و تفقد خجل شدو سر به زیر انداخت. مقدس لحظه ای که از آن خواب روحانی فارغ شد به شدت گریست و اهل خانه به صدای گریه اش بلند شد و به بالینش آمدند و سوال از ماوقع کردند. گریه های حسرت و فرقت مجال سخن نمی داد. وقتی سیر گریست و دل فرقت زده اش خالی شد فرمود: پیغمبر را به خواب می دیدم.

 

شبی به یاد ماندنی میر فیض الله هنوز به درب خانه مقدس اردبیلی نرسیده بود که مقدس از خانه بیرون آمد و متوجه روضه مقدسه علویه(ع) شد. حس کنجکاوی میر فیض الله اورا به دنبال مقدس کشاند. نیمه شب بود و آسمان روشن از مهتاب لطف دیگری داشت، کوچه های نجف خلوت و خالی بودند. سکوت سنگینی بر گرده شهر سایه انداخته بود و گاه سکوت نشسته را صدای گریه کودکی و با عوعوی سگی یا ناله مرغی می شکست مقدس آرام قدم برمی داشت، سابیه قامت رشیدش به روی دیوارهای گلین می افتاد و همراه او حرکت می کرد. میر فیض الله دنبال مقدس راه افتاده بود و در تعقیب او سر از پا نمی شناخت. در پشت نخلها و دیوارها پنهان می شد تا اگر مقدس نگاهی به عقب انداخت او را نبیند. همیشه آرزو کزده بود که شبی شاهد خلوت او با خدایش باشد و آن شب که به پندار خود چنین فرصتی دست داده بود چقدر خوشحال بود دلش در انتظار وصال عارفانه استادش لحظه ای از تپش نمی ایستاد. مقدس تا به صحن حرم رسید درها گشوده شد و در کنار ضریح ایستاد و سلام کرد، صدای جواب زمزمه وار به گوش میر فیض الله نیز رسید و او گوش تیز کرد که دیگر چه خواهد گذشت و مقدس چه خواهد گفت و چه جوابی خواهد شنید. اما مقدس تنها دست به ضریح مقدس برد و صورت بدانجا گذاشت و آرام چیزهایی زمزمه کزد و لحظاتی بعد بیرون آمد و به سوی مسجد کوفه رهسپار شد. میر فیض الله باز از پی او راه افتاد و او را مشاهده کرد که داخل مسجد شد و به طرف محراب رفت. میر فیض الله از لای در مسجد چشم به طرف محراب دوخت. توی محراب کسی رو به قبله نشسته بود. مقدس نزدیک شد و در کنار آن شخص زانوی ادب زد و خاضعانه شروع به سخن گفتن با او کرد. میر فیض الله از دیدن این صحنه به حیرت افتاد و با خود گفت: این کیست خدایا؟ مگذ داناتر از مولای ما مقدس نیز کسی در این شهر وجود دارد که مولای ما خاضعانه در مقابل او زانو می زند و از او سوال می کند؟ قلبش تپید و بدنش لرزید هنوز از تماشای صحنه نگاه بر نگرفته بود که مقدس بلند شد و بیرون آمد. میر فیض الله به کناری رفت و پنهان شد و مخفیانه باز به تعقیب مقدس پرداخت. مقدس خوشحال و قبراق راه می رفت. نزدیک حرم مطهر رسیده بودند که میر فیض الله تنفسی کرد و مقدس فوراً سر به عقب برگرداند: میر فیض الله! اینجا چه کار می کنی؟ عرق شرم بر پیشانی میر فیض الله نشست و از خجلت سر به زیر انداخت و خاموش شد. مقدس خودش را به او رساند و ملاطفت کرد و دوباره سوال فرمود: - تو با من بودی اولاد پیغمبر؟ - بلی! برای پرسیدن سوالی به طرف خانه تان به راه افتاده بودم وقتی به نزدیکی های در رسیدم شما از خانه بیرون آمده بودید. نخواستم مزاحم بشوم، اما حس کنجکاویم مجبورم کرد که به دنبال شما بیایم و ببینم که به کجا می روید؟ ملاطفت و ملایمت آخوند شرم و خجالت را از وجود میر فیض الله برگرفت و میر فیض الله جرات کرد او را سوگند دهد تا او را خبر دهد از آنچه او مشاهده کرده بود. مقدس قبول کرد و فرمود: مساله ای از مسائل دین بر من مشکل شده بود آمدم به خدمت حضرت امیر المومنین(ع) و از آن حضرت پرسیدم. آن حضرت فرمود: امروز امام زمان تو حضرت صاحب الامر(عج) در این شهر است برو به مسجد کوفه از آن حضرت سوال کن. پس رفتم به نزد محراب مسجد و آن مسئله مشکله را از آن حضرت سوال نمودم و جواب شنیدم. مقدس وقتی سرگذشت دیدارش را توضیح داد از میر فیض الله عهد گرفت که تا زنده است این ماجرا را به کسی نقل نکند و میر فیض الله به عهد خود پایدار ماند و ماجرا را بعد از وفات مقدس نقل کرد.

 

سفر به اصفهان عباس صفوی که بعد ها به پادشاهی رسید تازه از اتمام مسجد شاه فارغ شده بود که به فکر امام جماعت مسجد افتاد. هر روز می آمد و بعد از تماشای مختصری به نقش و نگارهای زیباس آن بنای مقدس در گوشه ای می نشست و در خود فرو می رفت. خدایا چه کسی لیاقت امام جماعتی این مسجد را دارد؟ می خواهم بهترین و باتقوا ترین بندگانت را بر این مسجد بگمارم، خودت کمک کن. چه کسی است آن عالمی که همه اخلاق حسنه را داراست؟ آن عالم که من به دنبالش می گردم؟ او همه علمای عجم را دوست می داشت، اما هر چه فکر کرده بود دلش به کسی از آنان رضایت نداده بود، یک روز در معنوی ترین لحظات او به مسجد آمد و دوباره به تفکر نشست، دلش به سوی نجف پر کشیده بود و از مولایش علی(ع) استمداد می جست، در لحظه خای یاس و نومیدی او بود که ناگهان یاد عزیزی او را از خود بی خود کرد و بی درنگ از جایی که نشسته بود بلند شد و گفت: زود مرا به دربار برسانید. نگهبانان و ملازمان سراسیمه به خود آمدند و آنچه او فرموده بود عمل کردند درشکه ای آماده ساختند و شاه سوار شد وقتی به دربار رسیدند او دوباره فریاد برآورد: اهل دربار کجایند؟ گرد من آیند. همه حاضر شدند و اعلام اطاعت از امر وی نمودند، عباس صفوی خرسند بود و از اینکه کسی را یافته بود که موافق میلش باشد در پوست خود نمی گنجید. بی صبرانه شروع به سخن کرد: - به نظر من چنین می آید که لایق ترین فرد برای امام جماعتی مسجد شاه آخوند ملا احمد اردبیلی باشد شما چه می گویید؟ اعیان و اشراف دولت یکایک به گفتار آمدند و عاقبت حاصل نظراتشان چنین شد که : - گمان نکنیم بیاید مگر اینکه شیخ بهایی را روانه کنید. شاه عباس فرمود: چنان کنسد، شیخ بهایی را بفرستید. چندی از نزدیکان دربار به خدمت شیخ رسیدند و قضیه را با وی در میان نهادند. شیخ پذیرفت و جمعی در معیت شیخ به عتبات عالیات مشرف شدند. کوچه پس کوچه های نجف شیخ را به یاد گذشته ها می انداخت. یاد گذشته های دوری که گاه به زیارت مولا امیر المومنین(ع) می آمدند و اکنون که زیارت آن حرم مطهر دوباره نصیب شیخ شده بود، چقدر مسرور و خوشحال بود. شیخ و همراهان از کوچه پس کوچه ها گذشتند و عاقبت در کنار دری توقف کردند. شیخ از مرکب خویش پایین آمد و فرمود: همین درب است پایین بیایید! قلب شیخ از شوق دیدار یار دیرینش به تپش افتاده بود. اعضای بدنش می لرزید، بعد از سالها دوری دوباره به هم رسیده بودند دست شیخ ناخود آگاه به دق الباب بالا رفته بود و بی درنگ دق الباب می کرد. صدای نازنین مقدس که از داخل حیاط به گوشش رسید آرام گرفت. - کیست؟آمدم. - میهمان نمی خواهی برادر؟ - میهمان حبیب خداست بفرمایید. صدای آشنایی بود. مقدس در حالی که اظهار خوشحالی می نمود در را بر روی میهمانان برگشود و ناگاه با رویت جمال شیخ بهایی از خود بی خود شد و ابراز احساسات کرد:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد مقدس اردبیلی

دانلود مقاله کامل درباره شکنجه 70 ص

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله کامل درباره شکنجه 70 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 72

 

دکتر محمد علی اردبیلی

به مناسبت یکصد و پنجاهمین سالگرد فرمان منع شکنجه درربیع الثانی 1262.

کلیات

پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948، اهمیت آرمانهای مشترکی که در این اعلامیه تبلور یافته بود، اعضای جامعة بین المللی را بر آن داشت تا کوششهای مجدانه خود را به منظور واقعیت بخشیدن به اصول مندرج در آن به کار گیرند. از آنجا که حفظ حقوق و احترام آزادیهایی که به موجب این اعلامیه به تمام دولتهای جهان توصیه شده بود مستلزم سپردن تعهدات بیشتر مسئولیتهای بس خیطرتر در قبال جامعه جهانی و همه کسانی بود که آرزو می کردند بزرگداشت مقام بشر شرایط مساعدی برای برخورداری از این حقوق و آزادیها فراهم آورد، رفته رفته ضرورت اتخاذ تدابیر اجرایی و تبین موازین این اعلامیه بیش از پیش احساس گردید.

در طول این مدت سازمان ملل متحد با تدوین و تصویب یک سلسله قراردادهای بین المللی که نوعاً ضامن اجرای مقررات اعلامیه می باشد کوشیده است ترتیباتی برای نظارت بین المللی پیش بینی کند تا حمایت از حقوق بشر همانگونه که انتظار میرود از عوالم پندار و آرزوهای دیرینه به دنیا واقعیتهای امروز راه یابد. شک نیست که بشر برای رسیدن به این مقصود راه درازی در پیش دارد، زیرا بنیاد جامعه بین المللی در شکل کنونی آن بر پایه تعاون و همکاری نهاده شده و تساوی حاکمیت دولتها مانع از آن است که بتوان، همانند آنچه در نظام داخلی کشورها معمول است، بر میزان تعهد دولتها در اجرای قوانین نظارت موثر داشت. به ویژه همانگونه که در بند 7 ماده 2 منشور ملل متحد آمده است: «هیچ یک از مقررات این منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً مربوط به صلاحیت ملی یک کشور است مداخله کند»، اساساً چنین به نظر می آید که مساله چگونگی رفتار هر دولت با اتباع خود، اگر چه با حقوق بشر مغایر باشد، جزو صلاحیت ملی آن دولت به شمار آمده و سازمان ملل از مداخله در این رشته امور بر حذر شده است. ولی سازمان ملل در عمل نشان داده است که دست کم اگر در یک رشته مسائل محدودیتی با عنوان «صلاحیت ملی» احساس نمی کند، دقیقاً در مسائلی است که به نقض حقوق بشر مربوط میشود. منتها مداخله سازمان مملل، در غیر مواردی که دولتها به اعتبار معاهدات خاص نظارت بین المللی را پذیرفته اند، عموماً در قالب مذاکرات مجمع عمومی و متعاقب آن توصیه های این مجمع به دولتها اظهار میشود. بنابراین ، سازمان ملل متحد، اعم از آنکه دولتها به موجب معاهدات خاص خود را به رعایت مقررات اعلامیه موکداً ملزم ببینند یا نه، صلاحیت خود را در این زمینه گسترش داده است و حتی مداخله خود را به منظور تشویق دولتها به رعایت اصول و مقاصد منشور، از جمله احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی (بند 3 ماده 55 منشور) موجه می داند

تقریباًدر تمام اسنادی که تاکنون درباره حقوق بشر به تصویب مراجع بین المللی رسیده است مضمون واحدی به چشم می خورد این اسناد به طور خلاصه بر این نکته متفق اند که بشر از حقوق و آزادیهای برخوردار است که باید الزاماً و به گونه ای موثر از آن حمایت شود و دولتها موظف اند در صورت نقض این حقوق تدابیر مطمئن برای احقاق حقوق افراد فراهم آورند. با این حال، نظر به اهمیت برخی از آزادیهایی که محروم ساختن شهروندان از آن جزو سیاست نظام یافته بعضی دولتها در دهه های اخیر درآمده است، ناگزیر برای اخذ تضمین قوی تر و الزام دولتها به رعایت پاره ای اصول حقوق بشر، تمایل جامعة بین المللی به عقد قراردادهای خاص بیشتر شده است از جمله این قراردادها باید از قرارداد منع شکنجه و دیگر مشقات یا رفتارهای خشن، غیر انسانی یا موهن که در 10 دسامبر 1984 به تصویب ملل متحد رسیده است نام برد. این قرارداد، اعمال شکنجه و هرگونه رنج و آزار متهمان و محکومان را به هنگام بازداشت منع می کند و در دفاع وحمایت از شهروندان در برابر اجحافات و تعدیات کارگزازان حکومتی تکالیفی به عهدة دولتها گذاشته که هم قضایی و هم غیر قضایی است. در این قرارداد نظارت بر اجرای تعهدات دولتها به شیوه های مختلف اعمال میشود، ولی نقض این تعهدات ـ همانگونه که خواهد آمد ـ باضمانت اجرایی قوی توام نیست. با این همه ، در این قرارداد نکته های بکر و بدیعی دیده میشود که در مجموع به آن قوت و اصالت بخشیده است. یکی از این نکته ها که در سایر اسناد مربوط به حقوق بشر به چشم نمی خورد تاسیس همزمان دو نظام مکمل و کاملاً متمایز است؛ یعنی نظام کیفری منع شکنجه و دیگر نظام بازرسی حسن اجرای قرارداد که دقیقاً بر همان الگوی مرسوم در سایر میثاقهای حقوق بشر سازمان یافته است. بدین ترتیب ، علاوه بر اینکه جامعه بین المللی اجازه خواهد یافت بر اجرای تعهداتی که دولتها به موجب این قرارداد سپرده اند نظارت کند، همه افراد نیز اختیار خواهند داشت که شخصاً به تعقیب شکنجه گران در قلمرو و دولتهای متعاهد بپردازد . گفتنی است که تا اول مارس 1990 شمار کشورهایی که این قرارداد ر امضاء کرده و بعضاً به تصویب رسانده و یا به آن ملحق شده اند به بیش از هفتاد و سه کشور بالغ گردیده است. ضمناً این قرارداد که به موجب بند 1 ماده 27 ، سی روز پس از تسلیم بیستمین سند تصویب یا الحاق به اجرا در می آید ، در تاریخ 26 ژوئن 1987 اعتبار قانونی یافته است

نظام کیفری منع شکنجه

الف ـ منشاء قرارداد 1984

حقوق بین الملل درباره منع شکنجه صراحت دارد و در هر وضعی بکارگیری شکنجه را مردود می داند. دلایلی نظیر تهدید امنیت داخلی، تهاجم خارجی، تروریسم و یا مصلحت نظام به هیچ وجه اعمال شکنجه و یا رفتارهای خشن و موهن را توجیه نمی کند. قاعده منع شکنجه قاعده ای است جهانی و در هر زمان و در هر شرایط اطلاق دارد. منع شکنجه به موجب دو منبع حقوق بین الملل قاعده ای متبع شناخته شده و از اقتدار حقوقی برخوردار گردیده است: یکی از این منابع معاهدات بین المللی است و دیگری عرف بین المللی ناشی از طرز عمل عمومی که همانند حقوق مقبول واقع شده است. ماده 7 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام داشته است: «هیچ کس را نمی توان مورد شکنجه و آزار یا رفتارهای خشن ، غیر انسانی یا موهن قرارداد» مبنا و اساس این حق ، همانگونه که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، حیثیت و مقامی است ذاتی بشر که همه افراد خانواده بشری باید آن را درباره یکدیگر بشناسند . لزوم محترم داشتن حیات ،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شکنجه 70 ص