فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درباره آرایه های ادبی 16 ص

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق درباره آرایه های ادبی 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره آرایه های ادبی 16 ص


دانلود تحقیق درباره آرایه های ادبی  16 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

آرایه های ادبی

آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.   ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است. شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند.   مثلاً وقتی شاعری گفته بود صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است; یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر. این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند. ولی وضع به این منوال باقی نماند. کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به زیبایی شعر نمی کرد.    مثلاً شاعری قطعه ای می گفت بدون حرف الف یا بدون نقطه یا مصراعی می ساخت که از هر دو سو یکسان خوانده می شد یا غزلی می ساخت که از حروف نخستین مصراعهای آن، اسم فلان کس یا فلان واقعه تاریخی استخراج می شد. در این جا هم همانند شعر کانکریت، اشتباهی در سبک و سنگین کردن عناصر شعر رخ داده بود و شاعران، یک هنرمندی فرعی و کم خاصیت را کانون توجّه خویش ساخته بودند. اصولاً این اولویت بندی های واژگون، از خواص دورانهای رکود و انحطاط است که شاعران، سلیقه هایی بیمارگونه پیدا می کنند و شعرهایی بیمارگونه می سرایند. ادبا نیز به جای پرهیزدادن شاعران از این کارهای بیهوده، برای هر یک از این تفنّن ها نامی تراشیدند و در داخل صنایع بدیع، جایش دادند. کم کم صنعتگری و آن هم بدون توجه به تأثیر هنری این صنایع، یک ارزش تلقّی شد و بعضی تصوّر کردند که قوّت شاعری شان، به میزان برخورداری از این صنایع عجیب و غریب وابسته است. از سویی دیگر، ادبا نیز چنین پنداشتند که هر چه دامنه تقسیم بندی را بیشتر گسترش بدهند، به شعر کمک بیشتری کرده اند.    مثلاً جناس، یکی از صنایع مهم بدیع بود یعنی آوردن دو کلمه ای که در لفظ یکسان و در معنی متفاوت باشند نظیر "شانه" در این بیت امیر خسرو دهلوی امیر خسرو دهلوی، : تار زلفت را جدا مشّاطه گر از شانه کرد دست آن مشاطه را باید جدا از شانه کرد می شد جناس را عنوانی گسترده گرفت برای انواع گوناگون این تناسب، ولی قدمای ما چنین نکردند و شاخه هایی نیز در داخل جناس پدید آوردند مثل جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر. در این میان مثلاً جناس خط آن بوده است که ارکان جناس در کتابت یکی و در تلفظ و نقطه گذاری متفاوت باشند مثل "درشت" و "درست" و در مقابل، جناس لفظ آن بوده است که کلمات متجانس در تلفّظ یکسان و در کتابت متفاوت باشند مثل "خوار" و "خار". باری این توهّم که قوت شاعر در استفاده از صنایع نهفته است و این پندار که هر چه تقسیم بندیها را ریزتر کنیم، خدمت بیشتری کرده ایم، دست به دست هم دادند و باعث افزایش حیرت انگیز صنعتهای شعری شدند

به گونه ای که در طی چند قرن، تعداد صنایع که روزی کمتر از بیست بود، به بیش از دویست رسید و افسوس که بیشتر اینها از سر تفنّن و بیکاری بود و نشانه انحطاط ذوق جامعه شعری ما. در این میان ما چه می توانیم کرد؟ باید دست به پالایش بزنیم و از میان انبوه صنعتهایی که در کتابها آمده، آنها را که واقعاً به زیبایی و رسایی سخن کمک می کنند، بیرون بکشیم و به کار ببریم.   بسیاری از صنایع، واقعاً بیهوده اند و باعث اتلاف وقت و توان شاعر مثل انواع معمّا و موشّح و ماده تاریخ و التزام به حروف یا حذف حروف. بعضی دیگر مبنای هنری دارند، ولی ارزش و حضورشان در شعر، در این حد نیست که برایشان اسم و عنوانی داشته باشیم و در غیر این صورت، ضرر کنیم; مثل لف و نشر یا ردالمطلع. تعداد دیگری از صنایع، در یکدیگر قابل ادغام هستند و نیازی به دسته بندی مستقل آنها نیست; مثل انواع جناس. پس از این غربال کردن بیرحمانه ولی لازم و ضروری، فقط تعدادی انگشت شمار از این صنعتها باقی مانند که هم ارزش استفاده دارند و هم جای بحث و ارزیابی. ما بعضی از اینها را با عنوانهایی دیگر، در ضمن مباحث خویش مطرح کرده ایم; یعنی با تقسیم بندی ای که ما داشته ایم، انواع جناس، اشتقاق، قلب و دیگر صنایعی که مبنای شان تناسب لفظی است در مجموعه کلّی "موسیقی داخلی" می گنجند و بسیاری از صنایع معنوی مثل مراعات النظیر، تضاد و... در مجموعه "موسیقی معنوی" جای می گیرند. تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و اغراق هم که جزو صور خیال مطرح شده اند. بنابراین آن چه در میدان باقی مانده، ایهام است و تضمین و تلمیح و چند صنعت جزئی دیگر.

در اینجا در خصوص آرایه های ادبی به اختصار مطالبی آورده میشود:

1- تشبیه : نشان دادن همانندی بین دو یا چند پدیده است .هرتشبیهی در اصل 4رکن و پایه دارد:

ارکان تشبیه : مشبّه و مشبّهٌ به – ادات تشبیه – وجه تشبیه

مثال:

بلم آرام چون قویی سبکبال // به نرمی بر سر کارون همی رفت

بلم=: مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه

1- تشبیه انواع مختلف دارد:

تشبیه بلیغ : دو رکن ادات تشبیه و وجه تشبیه حذف می شود .

تشبیح بلیغ اسنادی : مشبّه و مشبّه به با کسره به هم اضافه نشده اند : علم ، نور است – قدش ، سرو است .

تشبیه بلیغ اضافی : مشبّه و مشبّه به با کسره به هم اضافه شده اند : نورِعلم – درختِ دوستی – قدِ سرو .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره آرایه های ادبی 16 ص

تحقیق درباره آرایه های ادبی 16 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره آرایه های ادبی 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

آرایه های ادبی

آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.   ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است. شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند.   مثلاً وقتی شاعری گفته بود صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است; یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر. این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند. ولی وضع به این منوال باقی نماند. کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به زیبایی شعر نمی کرد.    مثلاً شاعری قطعه ای می گفت بدون حرف الف یا بدون نقطه یا مصراعی می ساخت که از هر دو سو یکسان خوانده می شد یا غزلی می ساخت که از حروف نخستین مصراعهای آن، اسم فلان کس یا فلان واقعه تاریخی استخراج می شد. در این جا هم همانند شعر کانکریت، اشتباهی در سبک و سنگین کردن عناصر شعر رخ داده بود و شاعران، یک هنرمندی فرعی و کم خاصیت را کانون توجّه خویش ساخته بودند. اصولاً این اولویت بندی های واژگون، از خواص دورانهای رکود و انحطاط است که شاعران، سلیقه هایی بیمارگونه پیدا می کنند و شعرهایی بیمارگونه می سرایند. ادبا نیز به جای پرهیزدادن شاعران از این کارهای بیهوده، برای هر یک از این تفنّن ها نامی تراشیدند و در داخل صنایع بدیع، جایش دادند. کم کم صنعتگری و آن هم بدون توجه به تأثیر هنری این صنایع، یک ارزش تلقّی شد و بعضی تصوّر کردند که قوّت شاعری شان، به میزان برخورداری از این صنایع عجیب و غریب وابسته است. از سویی دیگر، ادبا نیز چنین پنداشتند که هر چه دامنه تقسیم بندی را بیشتر گسترش بدهند، به شعر کمک بیشتری کرده اند.    مثلاً جناس، یکی از صنایع مهم بدیع بود یعنی آوردن دو کلمه ای که در لفظ یکسان و در معنی متفاوت باشند نظیر "شانه" در این بیت امیر خسرو دهلوی امیر خسرو دهلوی، : تار زلفت را جدا مشّاطه گر از شانه کرد دست آن مشاطه را باید جدا از شانه کرد می شد جناس را عنوانی گسترده گرفت برای انواع گوناگون این تناسب، ولی قدمای ما چنین نکردند و شاخه هایی نیز در داخل جناس پدید آوردند مثل جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر. در این میان مثلاً جناس خط آن بوده است که ارکان جناس در کتابت یکی و در تلفظ و نقطه گذاری متفاوت باشند مثل "درشت" و "درست" و در مقابل، جناس لفظ آن بوده است که کلمات متجانس در تلفّظ یکسان و در کتابت متفاوت باشند مثل "خوار" و "خار". باری این توهّم که قوت شاعر در استفاده از صنایع نهفته است و این پندار که هر چه تقسیم بندیها را ریزتر کنیم، خدمت بیشتری کرده ایم، دست به دست هم دادند و باعث افزایش حیرت انگیز صنعتهای شعری شدند

به گونه ای که در طی چند قرن، تعداد صنایع که روزی کمتر از بیست بود، به بیش از دویست رسید و افسوس که بیشتر اینها از سر تفنّن و بیکاری بود و نشانه انحطاط ذوق جامعه شعری ما. در این میان ما چه می توانیم کرد؟ باید دست به پالایش بزنیم و از میان انبوه صنعتهایی که در کتابها آمده، آنها را که واقعاً به زیبایی و رسایی سخن کمک می کنند، بیرون بکشیم و به کار ببریم.   بسیاری از صنایع، واقعاً بیهوده اند و باعث اتلاف وقت و توان شاعر مثل انواع معمّا و موشّح و ماده تاریخ و التزام به حروف یا حذف حروف. بعضی دیگر مبنای هنری دارند، ولی ارزش و حضورشان در شعر، در این حد نیست که برایشان اسم و عنوانی داشته باشیم و در غیر این صورت، ضرر کنیم; مثل لف و نشر یا ردالمطلع. تعداد دیگری از صنایع، در یکدیگر قابل ادغام هستند و نیازی به دسته بندی مستقل آنها نیست; مثل انواع جناس. پس از این غربال کردن بیرحمانه ولی لازم و ضروری، فقط تعدادی انگشت شمار از این صنعتها باقی مانند که هم ارزش استفاده دارند و هم جای بحث و ارزیابی. ما بعضی از اینها را با عنوانهایی دیگر، در ضمن مباحث خویش مطرح کرده ایم; یعنی با تقسیم بندی ای که ما داشته ایم، انواع جناس، اشتقاق، قلب و دیگر صنایعی که مبنای شان تناسب لفظی است در مجموعه کلّی "موسیقی داخلی" می گنجند و بسیاری از صنایع معنوی مثل مراعات النظیر، تضاد و... در مجموعه "موسیقی معنوی" جای می گیرند. تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و اغراق هم که جزو صور خیال مطرح شده اند. بنابراین آن چه در میدان باقی مانده، ایهام است و تضمین و تلمیح و چند صنعت جزئی دیگر.

در اینجا در خصوص آرایه های ادبی به اختصار مطالبی آورده میشود:

1- تشبیه : نشان دادن همانندی بین دو یا چند پدیده است .هرتشبیهی در اصل 4رکن و پایه دارد:

ارکان تشبیه : مشبّه و مشبّهٌ به – ادات تشبیه – وجه تشبیه

مثال:

بلم آرام چون قویی سبکبال // به نرمی بر سر کارون همی رفت

بلم=: مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه

1- تشبیه انواع مختلف دارد:

تشبیه بلیغ : دو رکن ادات تشبیه و وجه تشبیه حذف می شود .

تشبیح بلیغ اسنادی : مشبّه و مشبّه به با کسره به هم اضافه نشده اند : علم ، نور است – قدش ، سرو است .

تشبیه بلیغ اضافی : مشبّه و مشبّه به با کسره به هم اضافه شده اند : نورِعلم – درختِ دوستی – قدِ سرو .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آرایه های ادبی 16 ص

تحقیق درباره دانش های زبانی و ادبی نکته اولدیدید که شعر کلاس انشا از چند قسمت تشکیل شده بود

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره دانش های زبانی و ادبی نکته اولدیدید که شعر کلاس انشا از چند قسمت تشکیل شده بود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

دانش های زبانی و ادبی

دانش های زبانی و ادبی نکته اولدیدید که شعر کلاس انشا از چند قسمت تشکیل شده بود . که هر قسمت چهار مصراع داشت . با کمی دقّت در می یابیم که مصراع های زوج هم قافیه هستند . مثلاً در قسمت اول « سال » و « خوشحال » هم قافیه بودند و در قسمت دوم « غوغا » و « انشا » هم قافیه و « بود » و « بود » ردیف هستند . به این نوع شعر « چارپاره » می گویند چون هر قسمت آن چهار پاره (مصراع ) دارد . نکته دومبه این قسمت توجّه کنید : « شبنم از روی برگ گل برخاست       گفت می خواهم آفتاب شوم . »می دانیم که برخاستن و سخن گفتن ، ویژگی انسان و برای شبنم امکان پذیر نیست . در این سروده شبنم به انسان تشبیه شده است که می تواند برخیزد و سخن بگوید . هر گاه ویژگی های انسان را به غیر انسان نسبت دهیم به آن « شخصیت بخشی » و یا « تشخیص » می گویند . که از زیبایی های ادبی شخصیت بخشی به اشیاست . دانش های زبانی و ادبینکته اولـ گل زیبا را خداوند آفریده است .ـ گل ، یک تابلوی نقّاشی قشنگ است که خداوند در برابر چشمان ما قرار داده است . ـ با اندکی دقّت در می یابیم که هر دو جمله پیام یکسانی دارند امّا جمله ی دوم زیباتر و دل پذیرتر است . دلیل زیبایی جمله دوم چیست ؟ـ هر گاه بخواهیم مقصود خود را بیان کنیم از « زبان » استفاده می کنیم امّا وقتی بخواهیم همان مقصود و منظور ، زیباتر و تأثیر گذار باشد از « ادبیات » بهره می گیریم . نکته ی دومـ نکته مانند مادری مهربان است . ـ در این جمله نسیم به چه چیزی تشبیه شده است ؟ آیا هر چیزی را به هر چیز دیگر می توان تشبیه کرد ؟ در هر تشبیه می شود و آن چه بدان تشبیه می کنیم شباهت ها و مشترکاتی وجود دارد . با توجه به درس حالا بگویید و ویژگی مشترک نسیم و ومادر مهربان چیست ؟ شما نسیم را به چه چیزهایی تشبیه می کنید ؟ از تشبیه برای زیبایی و تأثیرگذاری سخن و نوشته استفاده می شود .  

 دانش های زبانی و ادبینکته اولبه این جمله ها توجّه کنید :1ـ امیرالمؤمنین علی ّبن ابی طالب ، دست مرا گرفت .2ـ چرا گل زیباست .3ـ ای دوست ، درس را دوباره بخوان . 4ـ چه سخنان دلی نشینی !جمله ی اول ، خبری را به ما می دهد ، به این جمله ، « جمله ی خبری » می گویند . جمله ی دوم پرسشی را مطرح می کند ، به این جمله « جمله ی پرسشی » یا « سؤالی » می گویند . جمله ی سوم ، امر به انجام کاری ، یا درخواست انجام کاری را مطرح می کند ، به این جمله « جمله ی امری » می گویند . آخرین جمله ، احساس ما را نسبت به چیزی یا کسی نشان می دهد ، به این جمله « جمله ی عاطفی » می گویند .نکته دومبه این جمله توجّه کنید :                     « مال با هزینه کردن کم آید و دانش با پراکنده شدن بیفزاید .»می بینید که نوسنده کلماتی هماهنگ مانند « آید » و « بیفزاید » را در نوشته ی خود آورده است که سخن او را زیباتر و دلنشین تر ساخته است درست مثل قافیه در شعر که آهنگ شعر را زیباتر می کند . وقتی در نثر کلمات هماهنگ بیاید به ان « سجع » می گویند و آن نوشته را « مسجّع » می خوانند . از سجع معمولاً در نوشته های ادبی استفاده می شود . دانش های زبانی و ادبینکته اولبه این واژه ها توجّه کنید :شاخ + ــَـ ک = شاخک  !شاخه ی کوچک                         شهر + ــَـ ک = شهرک !  شهر کوچکبام + ــَـ ک = بامک   !بام کوچک                                       اتاق + ــَـ ک =  ............ ! ......................  + ــَـ ک =  ............   !   ..............افزودن « ــَـ ک » به پایان بعضی از کلمات معنی آن ها را تغییر می دهد . در نمونه های بالا کلمات معنای کوچکی وخُردی گرفته اند . نکته ی دومبه این بیت توجّه کنید :

( 2 )

« نمودش بس که دور آن راه نزدیک      شدش گیتی به پیش چشم تاریک » اگر شعر را به نثر برگردانید احتمالاً این گونه خواهید نوشت :آن راه نزدیک آن قدر دور به نظرش رسید که گیتی (دنیا) پیش چشم او تاریک شد .در برگرداندن به نثر چه اتفاقی می افتد ؟می بینید که قسمت های مختلف شعر وقتی به نثر تبدیل می گردند جابه جا می شوند . در جمله ی « گیتی (دنیا) پیش چشم او تاریک شد . » فعل در پایان جمله قار می گیرد امّا در شعر به اول بیت منتقل شده است . این جا به جایی در شعر و نثر ادبی بر زیبایی سخن می افزاید .آیا همه ی اجزای جمله را می توان به دل خواه (در شعر و نثر ) جا به جا کرد ؟ دانش های زبانی و ادبینکته اولـ اصل داستان چاره اندیشی از کلیله و دمنه است . کلیله و دمنه کتابی است که حدود نهصد سال پیش نوشته شده است در آن کتاب داستانها از زبان حیوانات بیان می شود .آن چه در این جا خواندید بازنویسی داستان کلیله و دمنه به زبان امروزی است . در بازنویسی اصل داستان حفظ می شود و جملات و کلمات امروزی جایگزین زبان گذشته می گردد . نکته دومـ همانگونه که در دوره ی ابتدایی خواندید جمله از دو قسمت اصلی تشکیل می شود : نهاد وگزاره . اکنون به این جملات توجّه کنید .

نهاد

گزاره

مارتومردم آبادی

از درخت بالا می رفت .به آرزویت می رسی .لانه ی مار را خواهند دید .

 گزاره از چند جزء تشکیل می شود . مهم ترین جزء گزاره « فعل » است . فعل در یکی از زمانهای گذشته ، حال یا آینده اتّفاق می افتد که به ترتیب به آن ماضی ، مضارع و مستقبل می گویند . اکنون زمان جمله های جدول را مشخص کنید . دانش های زبانی و ادبینکته اولبه این دوجمله توجّه کنید :ـ من سفرنامه ام را نوشتم .ـ من سفرنامه ام  را می نویسم .

چه شباهت و چه تفاوتی در این جمله می بینید ؟ زمان هر دو جمله ماضی است ، یعنی به انجام کار در گذشته اشاره دارند . هر دو از بُن ماضی (نوشت) ساخته شده اند . امّا فعل جمله ی دوم با « می » همراه است . همین تفاوت ، باعث تفاوت معنی می شود . می نوشتم نشان دهنده ی کاری است که در گذشته تکرار و استمرار داشته است . فعل جمله ی اول را ماضی ساده و فعل جمله ی دوم را « ماضی استمراری » می گویند . نکته دومـ سفرنامه ی اصفهان را خواندید . نویسنده در سفر نامه همه ی دیده ها ، شنیده ها و رویدادهای سفر را به دقت توصیف کرده است حتّی بیش از سفر به مطالعه ی اصفهان پرداخته است . از هر موقعیتی برای نوشتن استفاده کرده است . گاه احساسات خود را در جای جای سفرنامه آورده است . گاه نیز گفته های خود و دیگران را به زبان محاوره بیان کرده است . سفرنامه ها اطلاعات بسیار ازشمندی از آداب و رسوم و جغرافیا و تاریخ سرزمین ها را نشان می دهند . دانش های زبانی و ادبینکته اولدر سال گذشته با نشانه ی « ! » آشنا شدید . این نشانه را در پایان جمله های تعجّبی دیده اید ، یکی دیگر از کاربردهای این شنانه در پایان جمله های دعایی است . مثلاً می گوییم خدا یارتان ! در پایان جمله این نشانه را می گذاریم .در این شعر ، این نشانه هم برای تعجّب به کار رفته است و هم برای دعا ، آیا می توانید آن ها را پیدا کنید ؟نکته دوماین دو قسمت را با هم مقایسه کنید :

« ای نام توبهترین سرآغاز          بی نام تو نامه کی کنم باز »

« ای یاد تو مونس روانم             جز نام تو نیست بر زبانم                                                                                                                          نظامی گنجوی آب را گل نکیم در فرودست انگار / کفتری می خورد آب یا در آبادی / کوزه ای پُر می گردد . در شعر نخستین مصراع ها کاملاً از نظر اندازه با هم برابر هستند و شاعر به طور منظّم از قافیه بهره گرفته است امّا در شعر دوم مصراع ها با سطرها با هم برابر نیستند و شاعر خود را موظّف به استفاده از قافیه و ردیف نکرده است . به شعر اول ، سنتّی و به شعر دوم ، شعر نو نیمایی می گویند .  

دانش های زبانی و ادبینکته اولزبان نیز مثل انسان ، شناسنامه ای دارد . روزی به دنیا آمده است ، رشد و نمو کرده و اگر از آن مراقبت نشود ممکن است دچار بیماری ها و آفت ها ی فراوانی بشود . اگر به عکس هایتان نگاه کنید متوجّه می شوید که از گذشته تا به امروز خیلی فرق کرده اید . کتاب ها و آثار کهن ، تصویرهایی از زبان و ادبیات گذشته اند که با زبان و ادبیات امروز فرق دارند . برای حفظ سلامت زبان و ادبیات فارسی چه باید کرد ؟ چه کسانی در این زمینه مسئولیت دارند ؟ وظیفه ی ما چیست ؟ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، یکی از مهم ترین نهادهایی است که در حفظ و گسترش زبان فارسی می کوشد.نکته ی دوم

جزء مشترک و ثابت

 به این فعل ها توجه کنید :  دسته اول 1ـ رفتم / می رفتی / رفته است / رفته بودیم / رفته باشند /                                   رفت

جزء مشترک و ثابت

دسته دوم 1ـ می روم / بروی /                                    رو .فعل های دسته اول ماضی هستند یعنی انجام کار را در گذشته نشان می دهند . در این فعل ها جزء مشترک و ثابت « رفت » است که به آن « بُن فعل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دانش های زبانی و ادبی نکته اولدیدید که شعر کلاس انشا از چند قسمت تشکیل شده بود

آرایه های ادبی 17 اسلاید

اختصاصی از فایلکو آرایه های ادبی 17 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آرایه های ادبی 17 اسلاید


 آرایه های ادبی  17 اسلاید

 

دسته بندی : پاورپوینت 

نوع فایل:  ppt _ pptx

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از محتوی متن پاورپوینت : 

 

تعداد اسلاید : 17 صفحه

به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن بر زبان آفرینموضوع : آرایه های ادبی ( درس بیست و پنجم ، لف ونشر ).
لف و نشر.
توضیح: آوردن دو یا چند واژه است در بخشی از کلام که توضیح آنها در بخش دیگر آمده است . رابطه: لف ونشر، « مفعول وفعل » ، « فاعل وفعل » ، « مشبه و مشبه به » ، « مسند الیه و مسند » ، « اسم و متمم » ، « اسم و صفت » و ...
است . لف ونشر دو گونه است : اگر نشرها به ترتیب توزیع لف ها باشد « مرتب » نامیده می شود .
و اگر چنین نباشد « مشوش : به هم ریخته » است . لف ونشر مرتب هنری تر از مشوش است .
موسیقی معنوی که از لف ونشر حاصل می شود به دلیل در گیری ذهن برای یافتن ارتباط لف ونشر هاست .
نمونه********** این نور چشم مستان ، در عین انتظارم چنگی حزین و جامی بنواز یا بگردان بنواز و بگردان فعلهای این مصراع اند . چنگی حزین مفعول بنواز و جامی مفعول بگردان است . درمصراع دوم نخست دو مفعول ( چنگی حزین و جامی ) بیان شده و در پی آن دو فعل ( بنواز و بگردان ) آمده است واین تشخیص که کدام فعل از آن کدام مفعول است به عهده ی مخاطب گذاشته شده است .
* * ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی من چشم تو را مانم تو اشک مرا مانی در این بیت دو تشبیه به کار رفته است . دو وجه شبه در مصراع اول و بقیه ارکان تشبیه در مصراع دوم آمده اند . در این مثال چون لف اول (در مستی) به نشر اول ( من چشم تو را مانم ) و لف دوم ( در پاکی ) به نشر دوم ( تو اشک مرا مانی ) باز می گردد و لف ها به ترتیب نشرهاست ، آن را مرتب می خوانیم .
* * آن نه زلف است و بنا گوش که روز است و شب است و آن نه بالای صنوبر که درخت رطب است در مصراع اول این مثال ، دو تشبیه آمده است .
« زلف » به « شب » و « بنا گوش » به « روز » مانند شده است . دو مشبه با هم و دو مشبه به با هم ذکر شده تا خواننده با تامل این همانندی را دریابد . دو مشبه لف هستند و دو مشبه به نشر .
* * معنی آب زندگی وروضه ی ارم جز طرف جویبار و می خوش گوار چیست در مصراع دوم معنی دو ترکیب آب زندگی و روضه ی ارم بیان شده است . در مصراع اول دو ترکیب به صورت دو لف و در مصراع دوم معنی آنها به شکل دو نشر بیان شده است .
* * خود آزمایی فردوسی: فرو رفت و بر رفت روز نبرد به ماهی نم خون و بر ماه گرد سعدی: روی چشمی دارم اندر مهر او کاین گوهر می ریزد آن زر می زند مولوی: چو آینه است و ترازو ، خموش و گویا ، یار ز من رمیده که او خوی گفتگو دارد سعدی: دل وکشورت جمع و معمور ز ملکت پراکندگی دور باد انوری: از عفو و خشم تو دو نمونه است ، روز و شب وز مهر و کین تو دو نمونه است ش

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  توجه فرمایید.

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.



دانلود فایل  پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


آرایه های ادبی 17 اسلاید

تحقیق در مورد نقد ادبی

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد نقد ادبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نقد ادبی


تحقیق در مورد نقد ادبی

فرمت فایل: word (قابل ویرایش) تعداد صفحات :  16   صفحه

 

 

 

 

ادبیات هر قومی یکی از ارکان عمده‌ی فرهنگ آن قوم است. ادبیات نیز بدون نقد و ارزیابی پیشرفت لازم را نمی‌کند و چنانکه باید راه تکامل را نمی‌پیماید و چه بسا دچار سکون و رکود و توقف می‌شود، زیرا وقتی سخنوران و شاعران و نویسندگان ملتی از راه و رسم ابداع و ابتکار بازماندند و از نقد و سنجش بی‌خبر باشند، یا در سراشیب افراط می‌افتند یا در پرتگاه تفریط و یا به تقلید آثار دیگران می‌پردازند و یا به نوآوری‌های پوچ و بی‌ارزش دست می‌زنند. ملکی که ادب و هنر و پویایی داشته‌اند از نقدی پویا و بارور برخودار بوده‌اند و چه بسا نوآوری‌های هنری و ادبی که حاصل موشکافی‌ها و راهنمایی‌های هنرشناسان و سخن‌سنجان بوده است. بنابراین نقد و نقادی در عرصه‌ی ادبیات و نوشته‌های مختلف تاثیر بسزایی بر نویسنده و شاعر دارد تا سبب اعتلاء و ترقی نویسنده در کارش گردد و سبب پیشرفت جامعه شود.



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقد ادبی