فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

اختصاصی از فایلکو پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعداد صفحات پایان نامه: 275 صفحه

در این پست می توانید متن کامل اپایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:
 طرح پژوهشی:

بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های

مزدایی و مسیحیت و اسلام

 نگارنده:

عبدالحسین لطیفی

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد

واحد شهرری

 

جایگاه و موقعیت زن

آنچه مسلم است این است که در هیچ یک از ادیان و فرهنگ ها زن از وضعیت و موقعیتی برابر با مرد برخوردار نبوده است. این وضعیت نابرابر در همه شئون زندگی نمود دارد.

احکام دینی زنان را مخاطب قرار نمی دهد و مسائل مربوط به ایشان به صورت غیر مستقیم و بواسطه مردان مطرح می شود اما این امر در ادیان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت دیگر دامنه این نابرابری ها در همه ادیان یکسان نیست دراین فصل به بررسی وضعیت زن در ادیان مورد بحث می پردازیم.

مزدایی

در میان اقوام و ملل شناخته شده باستان، هیچ جامعه‌ای وجود ندارد که در آن به اندازه دین مزدایی در میان مرد و زن تعاملی خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که زن و مرد در اوستا از حقوقی برابر برخوردارند و نسبت به یکدیگر ارجهیتی ندارند. زن و مرد پرهیزکار معمولاً در کنار هم ذکر می‌شوند. خطابه‌های فلسفی که زرتشت در “گاتاها” نسبت به مردان و زنان ایراد می‌کند نشان‌دهنده وجود زنانی توانا در زمان زرتشت بوده است. وظایف زن در ایران باستان به فعالیتهای اقتصادی درخانواده محدود نمی‌شد، بلکه در پیشبرد معنوی و اخلاقی تمام جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کرد او معلم اخلاق به حساب می‌آمد. در اوستا همیشه زن یک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه حقوق اجتماعی حتی در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر دانسته شده است. در ادعیه زرتشتیان، هرجا از فروهر در گذشتگان یاد شده، فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است. در ایران باستان زن مقام بسیار ارجمندی داشت و دربسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می‌کرد. درست است که پسر به خاطر شرکت در کارهایی مثل جنگ و شکار و کشاورزی مورد توجه و مهر بیشتر بود، آیات بسیاری دراوستا وجود دارد که در آنها فرد از درگاه خداوند و فرشتگانش خواستار پسر است. با این حال آیاتی در اوستا یافت می‌شود که بر یکسان‌بودن ارزش پسر و دختر دلالت دارد در دعای “اهمائه ریشچه”، فرد درضمن درخواست نعمتهایی مانند تندرستی، شادمانی روانی، زندگی مرفه و آسوده از اهورا خواستار است که فرزندان نامی و مشهور نیز به او عنایت نماید، واژه اوستایی که در این دعا آمده است: “آسنا مچذره زینتم” است که به معنی فرزند نامی و مشهور است و فرزند اعم از دختر و پسر است در اندرزنامه “آذربادمهراسپندان” آمده است زن و فرزند خود را از فرهنگ باز مگیر که تو را تیمار و رنج گران از آن نرسد و پشیمان نشوی. در مورد آموزش اصول اخلاقی و مذهبی و دیگر دانشها، تربیت دختر و پسر یکسان بود و هر دو به یک اندازه بهره‌مند می‌شدند.

پروفسور”کریستین‌سن” خاورشناس نامی دانمارکی درکتاب خود به نام شاهنشاهی ساسانیان می‌نویسد: دوشیزگان ایران باستان تنها با وظایف خانوادگی آشنا نمی‌شدند، بلکه اصول اخلاقی و قوانین مذهبی اوستا را نیز فرا می‌گرفتند و چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی از آزادی عمل برخوردار بودند. این آزادی عمل به اندازه‌ای بود که اگر دوشیزه‌ای می‌خواست حتی برخلاف میل والدین خود، با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمی‌توانستند ازاین کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها برطبق قانون ترتیب اثر می‌دادند.

شوهر به عنوان “نمانوپئتی” و زن به عنوان “نمانوپتنی” خوانده می‌شد. “گایگر” در کتاب تمدن ایرانیان خاوری می‌نویسد: «زن در صف همسری شوهر قرارمی‌گیرد نه از تابعین او، کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه حقوق باید با او شریک و برابر باشد». در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست صاحب مال و ملک از خود باشد. بنابه نوشته‌های کتاب “نیرنگستان” زنان می‌توانستند در سرودن “یسنا” و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود به این کار مبادرت کنند. حتی در دوران سالخوردگی هنگامی که عادت زنانگی از آنها رفع میشد می‌توانستند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را به عهده بگیرند. زنان دانشمند بنا به کتاب “مادیکان هزار دادستان” (هزارماده قانون) می‌توانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و حتی گاهی بر مسند قضاوت بنشینند. درباره جایگاه والای زن در ایران باستان، در متن پهلوی “مادیکان هزار دادستان”، به مطالب جالبی برخورد می‌کنیم: اداره خانواده به صورت عادلانه‌ای میان پدر و مادر خانواده تقسیم می‌شد، مادر در اداره امور داخلی خانواده اختیار تام داشت به گونه‌ای که پدر حق دخالت در کارهای او را نداشت. ایرانیان باستان دختر را مجبور به ازدواج برخلاف میل خود نمی‌کردند. زن در میان ایرانیان باستان، جایگاه والایی داشت. او از موقعیتی برابر با مرد برخوردار بود، البته این مسأله در کتب دینی ایرانیان به طور آشکارا نمودی ندارد. دختر ایرانی نه تنها وظایف مربوط به خانواده، بلکه اصول اخلاقی و دینی اوستا را نیز فرا می‌گرفت. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه از آزادی برخوردار بود. در اوستا در فهرست شخصیتهای نامبرده‌ای که به خاطر قداست، خرد، قهرمانی و فداکاری ذکر شده‌اند، نامهای زنان ممتازی به چشم می‌خورد. دختر به شوهری داده می‌شود که جوان، زیبا، سالم، هنرمند، خوش‌خو، فرهیخته و خوش‌بیان باشد. عنوان “مانوپتنی” یعنی بزرگ خانواده که اوستا به زن می دهد، نشان‌دهنده برابری جایگاه مرد و زن است. این مسأله درمتون پهلوی از جمله “دینکرد”، “مینوی خرد” و “دادستان دینیگ” نیز آمده است. زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی، اسب‌سواری، شمشیر‌زنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزشهایی می‌دیدند و در شکار و جنگ شرکت می‌جستند.

در دوره هخامنشیان، درصورتی که فرزند می‌دید که مادرش وارد مکانی می‌شود که او در آنجا ایستاده است درحالت ایستاده باقی‌می‌ماند تا مادر به او اجازه نشستن بدهد. حتی شاه نیز برای مادر خود احترام فراوان قائل می‌شد و درهنگام غذاخوردن پایین‌تر از مادر بر سر میز غذا می‌نشست.

زنان در ایران برخلاف زنان در یونان و روم از حق مالکیت برخوردار بودند و نیز بسیاری از زنان جامعه ایران ساسانی که مربوط به طبقه بالای جامعه بودند، از حقوق اجتماعی بهره می‌یافتند. همچنین دوده سالار (بزرگ خانواده) می‌توانست آنان را برخود سالار و صاحب اختیار یا به اصطلاح پادشاه کند. در آن صورت زن می‌توانست شخصاً همسر اختیار کند و نیز برخلاف زنان طبقات پایین، در دادگاه گواه یا داور باشد.

در درون خانواده زن از ارجمندی و قدرتی برخوردار بود که به نقش او به عنوان مادر خانواده (کدبانو) بازمی‌گشت. در آن دوره اعتقاد بر این بود که “فره‌خانه” با کدبانو پیوند دارد و هرگاه جسد او را از خانه بیرون برند “فره‌خانه” با وی به در خواهد رفت. فرزندان ملزم بودند که هم از پدر و هم از مادر فرمانبرداری کنند. همسر کدخدا می‌توانست در اموال شوهر شریک او باشد. زن حق مالکیت داشت و می‌توانست درآمد ویژه ای داشته باشد و دستمزد خود را برای خود نگهدارد. وقتی زن و شوهر با هم وام می‌گرفتند، به صورت شریک متضامن با آنها رفتار می‌شد و وام‌دهنده می‌توانست درغیاب شوهر وام را از زن بازپس ‌گیرد.

با این حال از کتابهای پهلوی برمی‌آید که از اعتبار جنسیت مردانه و اقتدار جامعه هند و اروپائیان باستان در دوره ساسانی، چنان اثری بر جای بوده است که پسرزاده شدن‌ امتیاز تلقی می‌شد. مرد هم حرمت و مزایای حقوقی بسیاری را دریافت می‌کرد و هم مسئولیت تأمین معاش زن و فرزندان را برعهده داشت. بدان گونه که زن بیوه مظهر بی‌پناهی و رنجوری بود، اما زن کوشا و هوشیار با سود جستن از حق تملک و دارایی و کار می‌توانست به یاری بخت و دانایی، جایگاه والایی در جامعه بیابد. زن در آن روزگار، توان آن را داشت که مزایایی را با شایستگی ذاتی و کوشندگی از آن خود کند که مردان خودبه‌خود به محض مرد زاده‌شدن امکان بهره‌مندی از آن امتیازات را می‌یافتند.

در”گاهان” زن از دو دیدگاه مورد توجه قرار می‌گیرد که مکمل یکدیگر‌ند، یکی به عنوان گرونده زرتشتی و دیگر به عنوان یکی از دو جنس بشر که نقش و جایگاهی ویژه در زندگی اجتماعی دارد. در مورد اول وجدان زن مورد خطاب است. وی ولی به مثابه نیمی از گروندگان دین شناخته می‌شود. پیامبر او را فرا می‌خواند تا بیندیشد و خود، دین خویش را برگزیند. در دومین نظرگاه وی نقش خاص خود را باید به عنوان دختر و همسر و مادر در خانواده ایفا کند. در اینجا زن نقش طبیعی و زیستی زایمان و پرورش نوزاد را برعهده دارد که موجب دوام جامعه و بقای نسل و نوع بشر است. وجدان زن آزاد است که بر اساس رأی و خرد و شناخت خود آنچه را بهتر می‌داند اختیار کند اما بنابر گواهی آثار مکتوب، روی هم رفته از برابری جایگاه زن و مرد چنان که در”گاهان” می‌آید بتدریج کاسته می‌شود و هر چه از متنهای کهن فاصله می‌گیریم، جنس مذکر بیشتر به چشم می‌خورد و مقام و منزلت زن تنزل می‌یابد. در متون نیایشی اوستا یعنی بخشهای غیر گاهانی یسنا و نیز “ویسپرد” و “یشتها”، تأکید بیشتری بر ارجمندی زن وجود دارد.

“گاهان” مژده حیات اخروی را به زن و مرد یکسان می‌دهد و هر چند وظایف زندگی را میان آن دو تقسیم می‌کند، نیکی ورزیدن و رستگاری را برای هر دو جنس همانند می‌شمارد. اوستای متأخر نیز تحت‌تاثیر آموزه‌های گاهانی، پیوسته روح بهشتی و جاوید یا “فروهر نیک” و پارسای زن و مرد را در کنار هم می‌ستاید و یا حتی در کتاب “ویدیوداد”، سوگواری را برای هر دو یکسان می‌داند. “یشت کردن”، بر زن و مرد هر دو واجب است، مراسم ویژه در گذشتگان نیز برای هر دو یکسان است و از جزئیاتی ناچیز در این باره می‌توان چشم پوشید.

مسیحیت

از نظر شرع کلیسایی، زن و مرد یکسانند و هر دو مخاطب قانون کلیسایی هستند، گرچه از آنجا که زن به اقتضای جنسیت از عهده انجام بعضی کارها برنمی‌آید و لاجرم از تصدی بعضی مقامات دینی محروم شده است. با این حال در کلیسای اولیه به زنانی (معمولاً بیوه) برمی‌خوریم که دارای مقامات کلیسایی همچون “اسقف”، “کشیش” و “شماس” هستند. این زنان چنانچه بخواهند به این مقامات نائل شوند باید واجد شرایطی باشند: دست کم شصت سال عمر داشته باشند، خود را شب و روز وقف عبادت کنند، درصورت بیوه بودن هیچ توجهی به ازدواج مجدد نداشته باشند، به قدیسان خدمت کنند، مهربان باشند و به فقرا کمک کنند.

در دوره پس از رسولان مدارک مستندی دال بر بهبود وضعیت بیوه‌زنان در غرب وجود ندارد شواهد و مدارک نیز در این مورد در شرق نیز مبهم است. اما این امر محتمل به نظر می‌رسد که بیوه‌زنان معمولاً به عنوان “شماس” منصوب می‌شدند.

بااین حال در اول قرنطیان آمده است: زنان در کلیسا ساکت باشند چرا که ایشان مجاز به سخن گفتن نیستند و باید تابع باشند، چرا که شریعت می‌گوید اگر زنان بخواهند چیزی یاد بگیرند باید در خانه از شوهران خود بپرسند زیرا صحبت زنان در کلیسا شرم‌آور است(5-34/ 14). همچنین در اول قرنطیان آمده است: زنان باید در کلیسا خود را بپوشانند(15-14/ 11). زنان اگر چه دربعضی موارد به بعضی مقامات کلیسایی نیز دست یافته‌اند، اما عهده دار منصب قضاوت نبوده‌اند.

اما زن به عنوان عنصری از نژاد انسانی به همراه مرد مکلف است که در جهت رشد و تعالی انسان در همه ابعاد بکوشد. به گفته “پولس‌رسول” سیطره مرد در جامعه به دلیل ابعاد شخصیتی مرد نیست بلکه به خواست خداوند بوده است پولس دراین باب می‌گوید: مرد صورت و جلال خداوند است و زن جلال مرد. از نظر کلیسای کاتولیک مرد رئیس و حاکم بر خانواده است. زن به منزله تکه‌ای از بدن و قطعه‌ای از استخوانهای مرد است و باید تابع شوهر خود باشد، البته این بدان معنا نیست که زن ملک شوهر است بلکه کامل‌کننده وی به حساب می‌آید، چراکه ریاست و حکومت مرد بر خانواده نمادی از حکومت مسیح بر کلیسا و پیروی زن از شوهر سمبل تبعیت کلیسا از مسیح است. این حکم در ده فوریه 1880 از سوی کلیسا صادر شد البته این دیدگاه همواره مورد توجه کلیسا بوده است و شاید بتوان گفت کلیسا در این حکم این مسأله را دوباره مورد تأکید قرار داده است.

در پروتستانتیزم عقیده بر این است که در مسأله عشق و محبت، زن و مرد از حق مساوی برخوردارند این عقیده در نقطه مقابل نظر کتاب مقدس درباره زن است در عهد عتیق زن همواره تابع مرد بوده است در عهدجدید نیز چنین عقیده‌ای وجود دارد به طوری که در”افسوسیان”، “کولسیان اول”، “پترس اول”، “تیموتائوس” و “تیتوس” بر تبعیت زن از مرد و سیطره مرد بر زن تأکید شده است. اما پروتستانهای لیبرال عمدتاً به “قلاطیان” و “افسوسیان” استناد می‌کنند که به نظر می‌رسد تساوی زن و مرد را مطرح می‌کنند.

دون برونینگ و همکاران وی به طور تأثیرگذاری نقد خانواده‌گرایی و ازدواج را مطرح کردند. مسأله تساوی زن و مرد دیدگاههای مختلفی را به وجود آورد: یک دیدگاه این است که زن و مرد تصویری از خداوند هستند. یکی دیگر از این دیدگاهها مسیحیت تثلیث گرای احیاء شده است که خداوند را در اتحاد افراد در روابط می‌بینند به طوری که روابط شخصی انسانها منعکس‌کننده روابط الهی میان قوم خداوند تلقی می‌شود. یک عقیده دیگر این است که خداوند در مسیح به شکل انسان، نه صرفاً مرد تجسم یافت. بر این اساس، می‌توان گفت پروتستانتیزم معتقد است که در مسأله ازدواج، زن و مرد از برابری برخوردارند و تبعیت و پایین‌تر بودن زن نسبت به مرد نادرست است.

در آغاز قرن نوزده میلادی، پروتستانها این مسأله را مطرح کردند که اگر همگان به خدمت خداوند دعوت شده اند اگر آن گونه که در “قلاطیان” آمده است میان یهودی و یونانی، زن و مرد فرقی وجود ندارد براین اساس چرا زن به انجام خدمات روحانی نپردازد؟ چنانچه پولس رسول گفته است که همه اعضای جامعه مسیحی روحانیانی هستند که به خدمات الهی می‌پردازند، پس زنان بخشی از این روحانیان به حساب می‌آیند. اگر مسیحیت از همگان اعم از زن و مرد می‌خواهد به مطالعه کتاب مقدس بپردازند و به همراه فرزندان خود در شهادت و ایمان مشارکت کنند، پس زنان نیز می‌توانند به چنین کاری بپردازند. اگر هر مسیحی بشارت تعمید روح‌القدس را دریافت کرده است، پس زن نیز چنین بشارتی را دریافت کرده و به اندازه مرد مستعد نجات است. اما کلیسای کاتولیک رومی همچنان به موضع خود دایر بر عدم صلاحیت زنان درتصدی مقامات روحانی، اصرار می‌ورزد.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

احکام روابط زن و شوهر

اختصاصی از فایلکو احکام روابط زن و شوهر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

انسان مدنی بالطبع است و به زندگی اجتماعی تمایل دارد. اگر به هر دلیل، تنها و دور از جتماع بیفتد، دیری نخواهد پایید که
فشارهای روحی و روانی، وی را، یا به دامان اجتماع باز میگرداند و یا راهی ورطه جنونش میکند. بنابراین تأمین برخی از نیازها و
خواستههای انسان و در نهایت رشد و شکوفایی بعضی از استعدادهای بالقوه آدمی، متوقف بر روابط اجتماعی خواهد بود. از طرف
دیگر، تشکیل اجتماع، به معنای برقراری رابطه متقابل بین افراد آن جامعه است ؛ زیرا هویت واقعی یک اجتماع، چیزی جز همن
مناسبتها و روابط بین افراد تشکیل دهنده آن نیست ؛ به گونهای که اگر میان افراد یک گروه، هیچگونه رابطهای برقرار نباشد در
واقع، آن گروه هیچ اجتماعی را تشکیل ندادهاند. و با توجه به اینکه، چگونگی و تنظیم این روابط در بازدهی و تأمین نیازهای آن
جامعه نقش غیر قابل انکاری دارد، به گونهای که گاه رابطه خاصی در اجتماع، موجب شکوفایی استعدادهایی میگردد، در حالی
که ممکن است رابطه دیگر، مانع به ثمر رسیدن این ستعدادها گردد. بنابراین تشخیص و تنظیم این مناسبتها برای انسان هدفمند
امری ضروری و اجتنابناپذیر خواهد بود. با توجه با آنچه گفته شد، چنین به نظر میرسد که قدم اول در بر پایی اجتماع هدفمند،
تدوین قوانینی است که حدود و چگونگی این روابط را تعیین و تبیین کند. شکی نیست که دین تنها مرجع مطمئن و ممکن، در
تدوین و تبیین این مناسبتها است. از آنجا که انسان از زمان انعقاد نطفه خواسته یا ناخواسته، در ارتباط با افراد، و محیط قرار
میگیرد، لذا باید دین از همان ابتدای انعقاد نطفه انسان، و بعد از تولد و برقراری ارتباطهای اختیاری با دیگران و سپس بلوغ و تا
نهایت، پایان عمرش قوانینی را برای تنظیم این روابط بیان کند


دانلود با لینک مستقیم


احکام روابط زن و شوهر

دانلود پایان نامه ارشد بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی با فرمت ورد

اختصاصی از فایلکو دانلود پایان نامه ارشد بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه ارشد بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی با فرمت ورد


دانلود پایان نامه ارشد بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی با فرمت ورد

فصل اول – کلیات و تعاریف

مقدمه................................................................................................. 2

1-1 بیان مسئله..................................................................................... 4

1-2 هدف های تحقیق.............................................................................. 4

1-3اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن............................................. 4

1-4 سوالات و فرضیه های تحقیق.............................................................. 5

1-4-1 سوالات تحقیق............................................................................. 5

1-4-2 فرضیه های تحقیق........................................................................ 5

1-5 روش تحقیق................................................................................... 6

1-6 قلمرو تحقیق................................................................................... 7

1-7 محدودیت ها و مشکلات تحقیق............................................................ 7

1-8 تعریف مفاهیم.................................................................................. 7

1-8-1 عناوین مرتبط به واژه زندان............................................................ 12

                                                                            

*فصل دوم - تاریخچه، طبقه بندی، انواع و مشروعیت زندان                                      

2-1 تاریخچه زندان در اسلام و ایران.................................................... ........................................................ 16                                                                       

2-1-1 تاریخچه زندان در اسلام.................................................................. 16                                                               2-1-2 تاریخچه زندان در ایران......................................................................................................... 21

2-2 طبقه بندی زندانیان بر حسب عناوین مختلف.............................................. 23

2-2-1 جایگاه بحث طبقه بندی زندانیان در اسلام.............................................. 23

2-2-2 جایگاه بحث طبقه بندی در حقوق ایران................................................. 24

2-2-2-1 عناوین طبقه بندی در حقوق ایران................................................... 25

2-2-2-2 مصوب سازمان ملل در مورد طبقه بندی زندانیان................................. 30

2-2-2-3 نظر فقها و دانشمندان اسلامی در خصوص بحث طبقه بندی..................... 31

2-3 انواع و مدت حبس............................................................................ 22

2-3-1 انواع حبس در حکومت امام علی (ع)................................................... 23

2-3-2 انواع حبس از نظر فقهای اسلامی....................................................... 33

2-3-3 انواع حبس از لحاظ مدت آن............................................................. 34

2-3-4 مدت حبس از نظر مذاهب چهارگانه..................................................... 34

2-3-5 انواع حبس از نظر کیفیت محافظت و مراقبت از محبوسین......................... 35

2-3-6 انواع حبس از نظر اهداف آن............................................................ 35

2-3-7 تقسیم بندی زندان از نظر انگیزه های حبس........................................... 38

2-3-8 انواع زندان ها در آیین نامه ها و مقررات زندان های ایران........................ 39

2-3-9 انواع زندان ها در قرن حاضر........................................................... 39

2-4 مشروعیت حبس در اسلام، حقوق در منابع فقه .......................................... 40

2-4-1 مبانی فقهی حبس........................................................................... 40

2-4-2 مشروعیت زندان از دیدگاه احادیث و روایت................................... ....... 42

2-4-3 مشروعیت حبس در اسلام و قوانین موضوعه......................................... 42

2-4-4 مشروعیت زندان در قرآن کریم.......................................................... 44

2-4-4-1 آیه اول.................................................................................... 44

2-4-4-2 آیه دوم.................................................................................... 47

2-4-4-3 آیه سوم................................................................................... 55

2-4-4-4 آیه چهارم................................................................................. 58

2-4-5 مشروعیت زندان از دیدگاه سنت......................................................... 60

2-4-7 مشروعیت زندان از نظر اجماع......................................................... 63

2-4-6 مشروعیت زندان از نظر عقل........................................................... 64

2-5 امام علی (ع) موسس زندان های اصلاحی................................................. 66

2-5-1 مراحل اصلاح و تربیت مجرمین از دیدگاه امام علی (ع)............................ 66

2-5-2 زندان در حکومت امام علی (ع)......................................................... 67

 

فصل سوم : جایگاه زندان و زندانی

3-1 جایگاه زندان در اسلام....................................................................... 73

3-1-1 راه هایی که برای تقلیل زندانی در اسلام پیش بینی شده است..................... 74

3-2 فلسفه وجود زندان........................................................................... 75

3-3 اهداف مجازات زندان در اسلام............................................................. 77

3-3-1 هدف شریعت از اجرای قوانین بشری.................................................. 79

3-3-2 اصول حاکم بر مجازات های اسلامی................................................... 79

3-3-3 دیدگاه اسلام و کیفر حبس............................................................... 80

3-3-4 جایگاه زندان در جایگاه های اسلامی.................................................. 81

3-3-4-1 زمان اجرای مجازات ها............................................................... 82

3-3-4-2 نمونه هایی از زندان های اسلامی.................................................. 83

3-4 جایگاه های زندان در حقوق................................................................ 84

3-4-1 اهداف مجازات زندان در حقوق ایران.................................................. 86

3-4-2 اهداف کلی مجازات........................................................................ 87

3-2 تاثیر محیط زندان بر زندانی................................................................. 88

3-2-1 عوامل ایجاد تکرار جرم در زندان یا همان اثر منفی زندان......................... 89

3-2-2 آسیب پذیری حبس........................................................................ 91

3-2-3 ضرر و زیان های زندان.................................................................. 91

3-3 روش های مختلف اصلاح و تربیت مجرمان.............................................. 95

3-3-1 جایگاه حبس در اسلام.................................................................... 97

3-3-2 اهداف اصلاح و تربیت در اسلام........................................................ 98

3-3-3 روش های اصلاح و تربیت زندانیان.................................................... 100

3-4 کارکردها و پیامدهای زندان................................................................. 104

3-4-1 کارکردهای زندان.......................................................................... 104

3-4-2 پیامدهای زندان............................................................................ 105

3-4-3 محاسن و معایب حبس.................................................................... 107

3-5 دیدگاه موافقان و مخالفان کبفر حبس...................................................... 108

3-5-1 دیدگاه موافقان کیفر حبس............................................................... 108

3-5-2 دیدگاه مخالفان کیفر حبس................................................................ 109

3-6 جایگزین های حبس.......................................................................... 111

3-6-1 مجازات زندان و جایگزین آن............................................................ 112

 

فصل چهارم : احکام موارد زندان

4-1 احکام زندان در اسلام و حقوق............................................................. 117

4-1-1 حکم زندان در اسلام...................................................................... 117

4-1-1-1 تعزیر از دیدگاه لغویان و فقیهان(مذاهب اسلامی)................................ 118

4-1-1-2 فرق میان حد و تعزیر................................................................. 119

4-1-2 تشویق و تنبیه زندانیان.................................................................. 121

4-1-3 صلاحیت مراجع صدور حکم............................................................ 123

4-1-4 حکم زندان و اجرای حد در حرم........................................................ 125

4-1-5 نمونه هایی از احکام زندانیان........................................................... 126

4-2 حبس مدیون و متهم از دیدگاه فقه ، مذاهب اسلامی و قوانین موضوعه........... 128

4-2-1 حبس مدیون از دیدگاه فقه............................................................... 128

4-2-2 حبس مدیون در مذاهب اسلامی......................................................... 129

4-2-3 حبس مدیون از دیدگاه قوانین موضوعه.............................................. 134

4-2-4 حبس متهم.................................................................................. 135

4-2-4-1 متهم به دزدی.......................................................................... 136

4-2-4-2 حبس متهم به دزدی تا حضور شهود.............................................. 137

4-2-4-3 حبس متهم تا تعدیل شهود........................................................... 137

4-2-4-4 حبس متهم مدعی مال................................................................. 138

4-3 موارد و موجبات زندان بر اسلام........................................................... 138

4-3-1 زندان در جرایم ضد امنیتی.............................................................. 138

4-3-1-1 حبس باغی.............................................................................. 138

4-2-1-2 حبس راهزنان.......................................................................... 139

4-3-1-3 حبس اسیر.............................................................................. 139

4-3-2 زندان در جرایم ضد نفس................................................................ 140

4-3-2-1 متهم به قتل............................................................................. 140

4-3-1-2 کسی که فردی را نگه دارد تا او را به قتل برساند............................... 141

4-3-2-3 آمر به قتل............................................................................... 142

4-3-2-4 حبس قاتل به فرمان مولا............................................................. 142

4-3-2-5 فرد یا فردی که قاتل را از دست اولیاء مقتول فرار دهد......................... 143

4-3-2-6 حبس کسی که برده اش را بل عذاب و شکنجه بکشد........................... 143

4-3-2-7 حبس قاتل تا تکمیل شرایط........................................................... 144

4-3-2-8 حبس قاتل فراری....................................................................... 144

4-3-2-9 حبس قاتل پس از عفو و اولیاء مقتول............................................. 145

4-3-2-10 حبس کسی که می خواهد فرزندش را بکشد.................................... 145

4-3-3 زندان در جرایم مربوط به دین.......................................................... 146

4-3-3-1 حبس برای ممانعت از ارتکاب محارم الهی........................................ 146

4-3-3-2 حبس زناکار با خواهر خویش........................................................ 147

4-3-3-3 حبس زن مرتد.......................................................................... 149

4-3-3-4 حبس ایلا کننده......................................................................... 149

4-3-3-5 حبس مظاهر............................................................................ 150

4-3-3-6 حبس برای اقدام حد................................................................... 150

4-3-4 زندان در جرایم مربوط به مال.......................................................... 152

4-3-4-1 حبس خودداری کننده از ادعای دین................................................ 152

4-3-4-2 حبس غاضب بر خورندهد مال یتیم و خیانت کننده امانت........................ 155

4-3-4-3 حبس عامل خیانت کار................................................................. 156

4-3-4-4 حبس ناقب............................................................................... 157

4-3-4-5 حبس سارق برای بار سوم........................................................... 157

4-3-4-6 مفلس ................................................................................... 158

4-3-4-7 حبس ممتنع از ادعای دین............................................................ 158

4-3-4-8 حبس راهن.............................................................................. 160

4-3-4-9 حبس تارک نفقه........................................................................ 160

4-3-4-10 حبس مدعی علیه منکر وجود محکوم به ....................................... 161

4-3-4-11 حبس نباش............................................................................ 161

4-3-4-12 حبس طرار ، مختلس................................................................ 161

4-3-4-13 حبس کفیل............................................................................ 162

4-3-4-14 حبس ملتوی در محکمه............................................................ 162

4-3-4-15 حبس مدعی علیه که نکول پیشه کند............................................. 162

4-3-4-16 حبس مدعی الیه تا حضور شهود................................................. 162

4-3-5 زندان در شهادت.......................................................................... 163

4-3-5-1 حبس شهود............................................................................. 163

4-3-5-2 حبس شاهد دروغگو.................................................................. 163

4-3-6 حبس تراشنده و از بین برنده موی زنها.............................................. 163

4-3-7 حبس زننده برده خویش................................................................. 165

4-3-8 حبس مردم آزار........................................................................... 165

4-3-9 حبس برای ترک واجبات و ارتکاب محرمات.......................................... 165

4-3-10 حبس ساحر ، کاهن و عارف.......................................................... 166

4-3-11 زندان عالم فاسق ، طبیب ، جاهل و مکری مفلس................................. 168

4-3-12 حبس برای توبه از گناه................................................................ 169

4-3-13 حبس قائلان به خدایی علی( علیه السلام)........................................... 170

4-3-14 حبس برای شراب و مست کننده...................................................... 171

4-3-15 حبس مشروبخوار در ماه مبارک رمضان........................................... 171

4-3-16 حبس آزار دهنده زن خویش.......................................................... 172

4-3-17 حبس بنده فراری........................................................................ 172

 

فصل پنجم : حقوق زنان و زندانی

5-1 حقوق زندانی در قرآن و روایات........................................................... 176

5-1-1 ارزش های انسان در قرآن و از دیدگاه اسلام........................................ 176

5-2 حقوق زندانی از دیدگاه اسلام و حقوق موضوعه...................................... 178

5-2-1 قواعدی که اسلام درباره رفتار با زندانیان منظور داشته........................... 181

5-2-2 حقوق عمومی زندانیان................................................................... 181

5-3 مصادیق حقوق زندانی....................................................................... 183

5-3-1 آزادی انجام معامله........................................................................ 183

5-3-2 آزادی نکاح یا طلاق...................................................................... 184

5-3-3 آزادی شهادت ............................................................................. 184

5-3-4 آزادی ایراد سخنرانی ، تالیف و نظایر آن............................................. 184

5-3-5 آزادی اشتغال به مشاغل مختلف........................................................ 185

5-3-6 آزادی در ورزش.......................................................................... 185

5-3-7 لزوم توجه به تمایلات و سلیقه های شخصی زندانی................................ 185

5-3-8 حق ملاقات با خانواده.................................................................... 185

5-3-9 تفکیک زندانیان در مورد لازم.......................................................... 186

5-3-10 حق برخورداری از بهداشت عمومی و فردی...................................... 186

5-3-11 حق برخورداری از خوراک و پوشاک مناسب...................................... 188

5-3-12 آزادی رفت و امد شاگرادان و مستمعان زندانی.................................... 189

5-3-13 حق برخورداری از آسایش روحی .................................................. 189

5-3-14 حق زنان در زندان...................................................................... 190

5-3-15 بازرسی وضع زندانیان................................................................. 190

5-3-16 منع تادیب و تنبیه زندانیان............................................................. 190

5-3-17 رسیدگی به جرائمی که در داخل زندان صورت می گیرد......................... 191

5-3-18 حق برخورداری از وکیل............................................................... 191

5-3-19 منع مطلق شکنجه...................................................................... 191

5-3-20 حق زندانی در آموزش های لازم..................................................... 192

5-3-21 حق زندانی در آزادی برقراری ارتباط................................................ 192

5-3-22 حق دسترسی به کتابخانه عمومی و اخبار و اطلاعات............................ 192

5-3-23 آزادی انجام شعائر دینی................................................................ 193

5-3-24 حق شرکت در مراسم اعیاد و مانند آن.............................................. 194

5-3-24-1 حق زندانی برای حضور در مراسم مذهبی...................................... 195

5-3-25 حق معالجه زندانی یا آزاد سازی..................................................... 196

5-3-26 حق زندانی در صورت تبرئه.......................................................... 197

5-3-27 حق رفاه زندانی......................................................................... 198

5-3-28 حق نفقه زندانی......................................................................... 199

5-3-29 حق تعجیل در محاکمه.................................................................. 201

5-3-30 حق زندانی در مورد همسرش با او.................................................. 203

5-3-31 حق جداسازی زنان از مردان در زندان.............................................. 204

5-3-32 جداسازی نوجوانان از سالمندان و مسلمانان از غیر مسلمانان.................. 206

5-3-33 فوت زندان............................................................................... 207

5-4 ارشاد و راهنمایی زندانیان.................................................................. 208

5-5 مخارج و مسکن زندانیان.................................................................... 209

5-5-1 مخارج زندان و زندانی در اسلام و حقوق............................................ 209

5-5-2 هزینه زندان و زندانیان در اسلام و روایت............................................ 213

5-5-3 کفالت خانواده زندانی..................................................................... 214

5-6 ملاقات با زندانی.............................................................................. 217

5-6-1 ملاقات از دیدگاه امام علی(ع)........................................................... 218

5-6-2 حق ملاقات با نزدیکان و غیر آنان...................................................... 219

5-6-3 انواع ملاقات در زندان.................................................................... 219

5-6-4 ملاقات زندانیان در آیین نامه و مقررات زندان های جمهوری اسلامی........... 220

5-7 مرخصی رفتن زندانیان...................................................................... 221

5-7-1 دیدگاه امام صادق(ع) در خصوص مرخص زندانیان................................ 221

5-7-2 انواع مرخصی زندان..................................................................... 222

5-7-3 مرخصی زندانیان در آیین نامه جمهوری اسلامی ایران............................ 222

5-8 کار و اشتغال در زندان....................................................................... 223

5-8-1 کار از دیدگاه امام جعفرصادق(ع)...................................................... 223

5-8-2 حق اشتغال برای زندانی................................................................. 224

5-8-3 کاریابی جهت زندانیان.................................................................... 225

5-8-4 ایجاد اشتغال برای زندانیان در درون زندان........................................... 226

5-8-5 نکات لازم جهت اشتغال در زندان....................................................... 227

5-8-6 انواع اشتغال در زندان................................................................... 229

5-8-7 مراحل اشتغال به کار زندانی............................................................ 229

5-9 ارتباط زندانی با خارج از زندان............................................................ 231

5-10 عفو و بخشندگی در زندان................................................................ 232

5-10-1 عفو و بخشندگی در (قرآن ، روایات، سنت و فقه)................................ 232

5-10-2 اقتصاد عفو و بخشندگی............................................................... 237

5-10-3 عفو و بخشندگی در قانون مجازات اسلامی........................................ 238

5-11 آینده زندانی................................................................................. 238

5-12 آزادی از زندان.............................................................................. 239

نتیجه گیری........................................................................................... 242

منابع فارسی......................................................................................... 248

منابع عربی........................................................................................... 251

منابع انگلیسی....................................................................................... 260

مجلات................................................................................................. 261

قوانین................................................................................................. 262

پایان نامه............................................................................................. 262



دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ارشد بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی با فرمت ورد

پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

اختصاصی از فایلکو پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام


پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

تعداد صفحات پایان نامه: 275 صفحه

در این پست می توانید متن کامل اپایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 طرح پژوهشی:

بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های

مزدایی و مسیحیت و اسلام

 نگارنده:

عبدالحسین لطیفی

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد

واحد شهرری

 

جایگاه و موقعیت زن

آنچه مسلم است این است که در هیچ یک از ادیان و فرهنگ ها زن از وضعیت و موقعیتی برابر با مرد برخوردار نبوده است. این وضعیت نابرابر در همة شئون زندگی نمود دارد.

احکام دینی زنان را مخاطب قرار نمی دهد و مسائل مربوط به ایشان به صورت غیر مستقیم و بواسطة مردان مطرح می شود اما این امر در ادیان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت دیگر دامنة این نابرابری ها در همة ادیان یکسان نیست دراین فصل به بررسی وضعیت زن در ادیان مورد بحث می پردازیم.

مزدایی

در میان اقوام و ملل شناخته شدة باستان، هیچ جامعه‌ای وجود ندارد که در آن به اندازة دین مزدایی در میان مرد و زن تعاملی خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که زن و مرد در اوستا از حقوقی برابر برخوردارند و نسبت به یکدیگر ارجهیتی ندارند. زن و مرد پرهیزکار معمولاً در کنار هم ذکر می‌شوند. خطابه‌های فلسفی که زرتشت در “گاتاها” نسبت به مردان و زنان ایراد می‌کند نشان‌دهندة وجود زنانی توانا در زمان زرتشت بوده است. وظایف زن در ایران باستان به فعالیتهای اقتصادی درخانواده محدود نمی‌شد، بلکه در پیشبرد معنوی و اخلاقی تمام جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کرد او معلم اخلاق به حساب می‌آمد. در اوستا همیشه زن یک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه حقوق اجتماعی حتی در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر دانسته شده است. در ادعیه زرتشتیان، هرجا از فروهر در گذشتگان یاد شده، فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است. در ایران باستان زن مقام بسیار ارجمندی داشت و دربسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می‌کرد. درست است که پسر به خاطر شرکت در کارهایی مثل جنگ و شکار و کشاورزی مورد توجه و مهر بیشتر بود، آیات بسیاری دراوستا وجود دارد که در آنها فرد از درگاه خداوند و فرشتگانش خواستار پسر است. با این حال آیاتی در اوستا یافت می‌شود که بر یکسان‌بودن ارزش پسر و دختر دلالت دارد در دعای “اهمائه ریشچه”، فرد درضمن درخواست نعمتهایی مانند تندرستی، شادمانی روانی، زندگی مرفه و آسوده از اهورا خواستار است که فرزندان نامی و مشهور نیز به او عنایت نماید، واژه اوستایی که در این دعا آمده است: “آسنا مچذره زینتم” است که به معنی فرزند نامی و مشهور است و فرزند اعم از دختر و پسر است در اندرزنامه “آذربادمهراسپندان” آمده است زن و فرزند خود را از فرهنگ باز مگیر که تو را تیمار و رنج گران از آن نرسد و پشیمان نشوی. در مورد آموزش اصول اخلاقی و مذهبی و دیگر دانشها، تربیت دختر و پسر یکسان بود و هر دو به یک اندازه بهره‌مند می‌شدند.

پروفسور”کریستین‌سن” خاورشناس نامی دانمارکی درکتاب خود به نام شاهنشاهی ساسانیان می‌نویسد: دوشیزگان ایران باستان تنها با وظایف خانوادگی آشنا نمی‌شدند، بلکه اصول اخلاقی و قوانین مذهبی اوستا را نیز فرا می‌گرفتند و چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی از آزادی عمل برخوردار بودند. این آزادی عمل به اندازه‌ای بود که اگر دوشیزه‌ای می‌خواست حتی برخلاف میل والدین خود، با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمی‌توانستند ازاین کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها برطبق قانون ترتیب اثر می‌دادند.

شوهر به عنوان “نمانوپئتی” و زن به عنوان “نمانوپتنی” خوانده می‌شد. “گایگر” در کتاب تمدن ایرانیان خاوری می‌نویسد: «زن در صف همسری شوهر قرارمی‌گیرد نه از تابعین او، کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه حقوق باید با او شریک و برابر باشد». در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست صاحب مال و ملک از خود باشد. بنابه نوشته‌های کتاب “نیرنگستان” زنان می‌توانستند در سرودن “یسنا” و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود به این کار مبادرت کنند. حتی در دوران سالخوردگی هنگامی که عادت زنانگی از آنها رفع میشد می‌توانستند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را به عهده بگیرند. زنان دانشمند بنا به کتاب “مادیکان هزار دادستان” (هزارماده قانون) می‌توانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و حتی گاهی بر مسند قضاوت بنشینند. دربارة جایگاه والای زن در ایران باستان، در متن پهلوی “مادیکان هزار دادستان”، به مطالب جالبی برخورد می‌کنیم: ادارة خانواده به صورت عادلانه‌ای میان پدر و مادر خانواده تقسیم می‌شد، مادر در ادارة امور داخلی خانواده اختیار تام داشت به گونه‌ای که پدر حق دخالت در کارهای او را نداشت. ایرانیان باستان دختر را مجبور به ازدواج برخلاف میل خود نمی‌کردند. زن در میان ایرانیان باستان، جایگاه والایی داشت. او از موقعیتی برابر با مرد برخوردار بود، البته این مسأله در کتب دینی ایرانیان به طور آشکارا نمودی ندارد. دختر ایرانی نه تنها وظایف مربوط به خانواده، بلکه اصول اخلاقی و دینی اوستا را نیز فرا می‌گرفت. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه از آزادی برخوردار بود. در اوستا در فهرست شخصیتهای نامبرده‌ای که به خاطر قداست، خرد، قهرمانی و فداکاری ذکر شده‌اند، نامهای زنان ممتازی به چشم می‌خورد. دختر به شوهری داده می‌شود که جوان، زیبا، سالم، هنرمند، خوش‌خو، فرهیخته و خوش‌بیان باشد. عنوان “مانوپتنی” یعنی بزرگ خانواده که اوستا به زن می دهد، نشان‌دهندة برابری جایگاه مرد و زن است. این مسأله درمتون پهلوی از جمله “دینکرد”، “مینوی خرد” و “دادستان دینیگ” نیز آمده است. زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی، اسب‌سواری، شمشیر‌زنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزشهایی می‌دیدند و در شکار و جنگ شرکت می‌جستند.

در دورة هخامنشیان، درصورتی که فرزند می‌دید که مادرش وارد مکانی می‌شود که او در آنجا ایستاده است درحالت ایستاده باقی‌می‌ماند تا مادر به او اجازة نشستن بدهد. حتی شاه نیز برای مادر خود احترام فراوان قائل می‌شد و درهنگام غذاخوردن پایین‌تر از مادر بر سر میز غذا می‌نشست.

زنان در ایران برخلاف زنان در یونان و روم از حق مالکیت برخوردار بودند و نیز بسیاری از زنان جامعه ایران ساسانی که مربوط به طبقه بالای جامعه بودند، از حقوق اجتماعی بهره می‌یافتند. همچنین دوده سالار (بزرگ خانواده) می‌توانست آنان را برخود سالار و صاحب اختیار یا به اصطلاح پادشاه کند. در آن صورت زن می‌توانست شخصاً همسر اختیار کند و نیز برخلاف زنان طبقات پایین، در دادگاه گواه یا داور باشد.

در درون خانواده زن از ارجمندی و قدرتی برخوردار بود که به نقش او به عنوان مادر خانواده (کدبانو) بازمی‌گشت. در آن دوره اعتقاد بر این بود که “فره‌خانه” با کدبانو پیوند دارد و هرگاه جسد او را از خانه بیرون برند “فره‌خانه” با وی به در خواهد رفت. فرزندان ملزم بودند که هم از پدر و هم از مادر فرمانبرداری کنند. همسر کدخدا می‌توانست در اموال شوهر شریک او باشد. زن حق مالکیت داشت و می‌توانست درآمد ویژه ای داشته باشد و دستمزد خود را برای خود نگهدارد. وقتی زن و شوهر با هم وام می‌گرفتند، به صورت شریک متضامن با آنها رفتار می‌شد و وام‌دهنده می‌توانست درغیاب شوهر وام را از زن بازپس ‌گیرد.

با این حال از کتابهای پهلوی برمی‌آید که از اعتبار جنسیت مردانه و اقتدار جامعه هند و اروپائیان باستان در دورة ساسانی، چنان اثری بر جای بوده است که پسرزاده شدن‌ امتیاز تلقی می‌شد. مرد هم حرمت و مزایای حقوقی بسیاری را دریافت می‌کرد و هم مسئولیت تأمین معاش زن و فرزندان را برعهده داشت. بدان گونه که زن بیوه مظهر بی‌پناهی و رنجوری بود، اما زن کوشا و هوشیار با سود جستن از حق تملک و دارایی و کار می‌توانست به یاری بخت و دانایی، جایگاه والایی در جامعه بیابد. زن در آن روزگار، توان آن را داشت که مزایایی را با شایستگی ذاتی و کوشندگی از آن خود کند که مردان خودبه‌خود به محض مرد زاده‌شدن امکان بهره‌مندی از آن امتیازات را می‌یافتند.

در”گاهان” زن از دو دیدگاه مورد توجه قرار می‌گیرد که مکمل یکدیگر‌ند، یکی به عنوان گرونده زرتشتی و دیگر به عنوان یکی از دو جنس بشر که نقش و جایگاهی ویژه در زندگی اجتماعی دارد. در مورد اول وجدان زن مورد خطاب است. وی ولی به مثابه نیمی از گروندگان دین شناخته می‌شود. پیامبر او را فرا می‌خواند تا بیندیشد و خود، دین خویش را برگزیند. در دومین نظرگاه وی نقش خاص خود را باید به عنوان دختر و همسر و مادر در خانواده ایفا کند. در اینجا زن نقش طبیعی و زیستی زایمان و پرورش نوزاد را برعهده دارد که موجب دوام جامعه و بقای نسل و نوع بشر است. وجدان زن آزاد است که بر اساس رأی و خرد و شناخت خود آنچه را بهتر می‌داند اختیار کند اما بنابر گواهی آثار مکتوب، روی هم رفته از برابری جایگاه زن و مرد چنان که در”گاهان” می‌آید بتدریج کاسته می‌شود و هر چه از متنهای کهن فاصله می‌گیریم، جنس مذکر بیشتر به چشم می‌خورد و مقام و منزلت زن تنزل می‌یابد. در متون نیایشی اوستا یعنی بخشهای غیر گاهانی یسنا و نیز “ویسپرد” و “یشتها”، تأکید بیشتری بر ارجمندی زن وجود دارد.

“گاهان” مژده حیات اخروی را به زن و مرد یکسان می‌دهد و هر چند وظایف زندگی را میان آن دو تقسیم می‌کند، نیکی ورزیدن و رستگاری را برای هر دو جنس همانند می‌شمارد. اوستای متأخر نیز تحت‌تاثیر آموزه‌های گاهانی، پیوسته روح بهشتی و جاوید یا “فروهر نیک” و پارسای زن و مرد را در کنار هم می‌ستاید و یا حتی در کتاب “ویدیوداد”، سوگواری را برای هر دو یکسان می‌داند. “یشت کردن”، بر زن و مرد هر دو واجب است، مراسم ویژه در گذشتگان نیز برای هر دو یکسان است و از جزئیاتی ناچیز در این باره می‌توان چشم پوشید.

مسیحیت

از نظر شرع کلیسایی، زن و مرد یکسانند و هر دو مخاطب قانون کلیسایی هستند، گرچه از آنجا که زن به اقتضای جنسیت از عهدة انجام بعضی کارها برنمی‌آید و لاجرم از تصدی بعضی مقامات دینی محروم شده است. با این حال در کلیسای اولیه به زنانی (معمولاً بیوه) برمی‌خوریم که دارای مقامات کلیسایی همچون “اسقف”، “کشیش” و “شماس” هستند. این زنان چنانچه بخواهند به این مقامات نائل شوند باید واجد شرایطی باشند: دست کم شصت سال عمر داشته باشند، خود را شب و روز وقف عبادت کنند، درصورت بیوه بودن هیچ توجهی به ازدواج مجدد نداشته باشند، به قدیسان خدمت کنند، مهربان باشند و به فقرا کمک کنند.

در دورة پس از رسولان مدارک مستندی دال بر بهبود وضعیت بیوه‌زنان در غرب وجود ندارد شواهد و مدارک نیز در این مورد در شرق نیز مبهم است. اما این امر محتمل به نظر می‌رسد که بیوه‌زنان معمولاً به عنوان “شماس” منصوب می‌شدند.

بااین حال در اول قرنطیان آمده است: زنان در کلیسا ساکت باشند چرا که ایشان مجاز به سخن گفتن نیستند و باید تابع باشند، چرا که شریعت می‌گوید اگر زنان بخواهند چیزی یاد بگیرند باید در خانه از شوهران خود بپرسند زیرا صحبت زنان در کلیسا شرم‌آور است(5-34/ 14). همچنین در اول قرنطیان آمده است: زنان باید در کلیسا خود را بپوشانند(15-14/ 11). زنان اگر چه دربعضی موارد به بعضی مقامات کلیسایی نیز دست یافته‌اند، اما عهده دار منصب قضاوت نبوده‌اند.

اما زن به عنوان عنصری از نژاد انسانی به همراه مرد مکلف است که در جهت رشد و تعالی انسان در همه ابعاد بکوشد. به گفته “پولس‌رسول” سیطرة مرد در جامعه به دلیل ابعاد شخصیتی مرد نیست بلکه به خواست خداوند بوده است پولس دراین باب می‌گوید: مرد صورت و جلال خداوند است و زن جلال مرد. از نظر کلیسای کاتولیک مرد رئیس و حاکم بر خانواده است. زن به منزله تکه‌ای از بدن و قطعه‌ای از استخوانهای مرد است و باید تابع شوهر خود باشد، البته این بدان معنا نیست که زن ملک شوهر است بلکه کامل‌کنندة وی به حساب می‌آید، چراکه ریاست و حکومت مرد بر خانواده نمادی از حکومت مسیح بر کلیسا و پیروی زن از شوهر سمبل تبعیت کلیسا از مسیح است. این حکم در ده فوریه 1880 از سوی کلیسا صادر شد البته این دیدگاه همواره مورد توجه کلیسا بوده است و شاید بتوان گفت کلیسا در این حکم این مسأله را دوباره مورد تأکید قرار داده است.

در پروتستانتیزم عقیده بر این است که در مسأله عشق و محبت، زن و مرد از حق مساوی برخوردارند این عقیده در نقطه مقابل نظر کتاب مقدس دربارة زن است در عهد عتیق زن همواره تابع مرد بوده است در عهدجدید نیز چنین عقیده‌ای وجود دارد به طوری که در”افسوسیان”، “کولسیان اول”، “پترس اول”، “تیموتائوس” و “تیتوس” بر تبعیت زن از مرد و سیطرة مرد بر زن تأکید شده است. اما پروتستانهای لیبرال عمدتاً به “قلاطیان” و “افسوسیان” استناد می‌کنند که به نظر می‌رسد تساوی زن و مرد را مطرح می‌کنند.

دون برونینگ و همکاران وی به طور تأثیرگذاری نقد خانواده‌گرایی و ازدواج را مطرح کردند. مسألة تساوی زن و مرد دیدگاههای مختلفی را به وجود آورد: یک دیدگاه این است که زن و مرد تصویری از خداوند هستند. یکی دیگر از این دیدگاهها مسیحیت تثلیث گرای احیاء شده است که خداوند را در اتحاد افراد در روابط می‌بینند به طوری که روابط شخصی انسانها منعکس‌کنندة روابط الهی میان قوم خداوند تلقی می‌شود. یک عقیدة دیگر این است که خداوند در مسیح به شکل انسان، نه صرفاً مرد تجسم یافت. بر این اساس، می‌توان گفت پروتستانتیزم معتقد است که در مسألة ازدواج، زن و مرد از برابری برخوردارند و تبعیت و پایین‌تر بودن زن نسبت به مرد نادرست است.

در آغاز قرن نوزده میلادی، پروتستانها این مسأله را مطرح کردند که اگر همگان به خدمت خداوند دعوت شده اند اگر آن گونه که در “قلاطیان” آمده است میان یهودی و یونانی، زن و مرد فرقی وجود ندارد براین اساس چرا زن به انجام خدمات روحانی نپردازد؟ چنانچه پولس رسول گفته است که همه اعضای جامعه مسیحی روحانیانی هستند که به خدمات الهی می‌پردازند، پس زنان بخشی از این روحانیان به حساب می‌آیند. اگر مسیحیت از همگان اعم از زن و مرد می‌خواهد به مطالعه کتاب مقدس بپردازند و به همراه فرزندان خود در شهادت و ایمان مشارکت کنند، پس زنان نیز می‌توانند به چنین کاری بپردازند. اگر هر مسیحی بشارت تعمید روح‌القدس را دریافت کرده است، پس زن نیز چنین بشارتی را دریافت کرده و به اندازة مرد مستعد نجات است. اما کلیسای کاتولیک رومی همچنان به موضع خود دایر بر عدم صلاحیت زنان درتصدی مقامات روحانی، اصرار می‌ورزد.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی درباره بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام