لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
زندگینامه فردوسی
ز ایران و از ترک و از تازیان نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان ،نه ترک ، نه تازی بود سخن ها به کردار بازی بود
همه گنج ها زیر دامان نهند بکوشند و کوشش به دشمن دهند
چنان فاش گردد غم و رنج و شور که شادی به هنگام بهرام گور
پدر با پسر کین سیم آورد خورش کشک و پوشش گلیم آورد
بد اندیش گردد پدر بر پسر پسر بر پدر همچنین چاره گر
زپیمان بگردند و از راستی گرامی شود کژی و کاستی
کشاورز و جنگی شود بی هنر نژاد و هنر کمتر آید به بر
رباید همی این از آن ، آْن از این ز نفرین ندانند باز آفرین
به گیتی کسی را نماند وفا روان و زبان ها شود پر جفا
بریزند خون از پی خواسته شود روزگار بد آراسته
زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اند ر آرند پیش
فردوسی را برخی حافظ و هوادار پادشاهان ایران مبدانند . اینان با افکار و تجارب حاصل از هزار سال تاریخ پس از فردوسی و بویژه افکار و دیدگاههای به قول معروف روشنفکرانه ای که بعد از رنسانس پیش آمد و خلاصه آنچه یک روشنفکر امروزی در ماحصل هزاران سال تجربه مدون تمدن بشری می اندیشد ، فردوسی را به چشم یک هوادار سلطنت در زمان حال نگاه میکنند ! حال آنکه فردوسی را باید به مانند نقاش چیره دستی دانست که در زمانیکه دوربین عکاسی و فیلمبرداری برای ضبط حوادث تلخ و شیرین وجود نداشت با ترسیم آنچه در زمان خود دیده است و باقی گذاشتن آنها برای نسلهای بعد خدمتی عظیم کرده است . نه آنکه بر سر آنچه او دیده و کشیده است به مشاجره پرداخت . فردوسی در زمان و شرایطی که هویت ایرانی میرفت تا زیر سلطه حمله اعراب به ایران بکلی محو و ناپدید گردد و ایران نیز به یکی از کشور های عربی مبدل گردد همچنانکه مصر چنین شد (مصر یان اکنون خود را یک کشور و ملت عرب میدانند و نه صاحبان آن تمدن کهن چرا که زبانشان در این تغییر و تحول تغییر کرد ) دست به کاری عظیم زد و آن به نظم در آوردن تاریخ گذشته ایران بود از تاریخ اسطوره ای و داستانهای کهن گرفته تا تاریخ وقایع ایران تا حمله اعراب . او تاثیر نظم و ارجحیت آن را به نثر میدانست . او به درستی تشخیص داده بود که کتاب شاهنامه ابومنصوری که گرد آوری شده بود و حتی هزار بیت آن نیز توسط دقیقی به نظم درآمده بود ، تنها به زبان شعر و آنهم از نوع حماسی بود که میتوانست بماند . و به همین دلیل دست همت بالا زد و این کتاب عظیم را در مدت سی سال به نظم در آورد . و تمام هستی و زندگی مادی خود را در این راه از دست داد . اما به گفته خودش کاخی چنان عظیم بنا ساخت که از آسیب طوفان ها مصون و محفوظ خواهد بود . و در واقع فردوسی با هنر خود تاریخ شنیداری گذشته این سرزمین را چه زشت و چه زیبا از نابودی حفظ کرد تا به ما برسد . به قسمتهای خوبش افتخار کنیم و اامه دهیم و از قسمتهای زشتش شرمگین شده و درس گرفته و تکرار نکنیم .فردوسی در این اقدام خود کاملا صادقانه عمل کرد و تمامی مطالب کتاب شاهنامه ابو منصوری را با صداقت و درستی به نظم در آورد و در آن دخل و تصرف نکرد اما هر جا که لازم میدید نظرات خودش را نیز بیان میکرد .که بسیاری از آنها اندیشه ها و جملاتی بس زیبا میباشند . بنابراین شاهنامه افسانه های ساخته فردوسی نیست بلکه بیان تاریخ اسطوره ای و عقاید و آرمانهای ایرانیان است آنگونه که در کتاب شاهنامه ابومنصوری آمده بوده است . زشت یا زیبا ، هر چه هست، سندی است بسیار معتبر که ما را بر باورهای ایرانیان باستان آگاه میسازد ( همانطور که گفتم زشت یا زیبا ). و از این بابت شاهنامه سند بی نظیر و گرانقیمتی میباشد . اما فردوسی علاوه بر حفظ و انتقال این تاریخ ، به دلیل استفاده از واژه های فارسی زیبا و استفاده از واژه های عربی در کمترین حد ممکن و در قالب اشعار حماسی ، زبان فارسی را نیز از زوال نجات داد که اگر چنین نکرده بود چه بسا اکنون من و شما نیز چون مصریان به عربی گفتگو میکردیم . ( در شاهنامه هیچ واژه نازیبا و سبکی نیز مشاهده نمیکنید و همه جا ادب در بیان مطالب به شدت توسط فردوسی مراعات شده است ) و سرانجام اینکه در خواندن این شاهکار بزرگ ادبی باید این نکته را به خاطر داشت که نباید با افکار و اطلاعات و عقاید امروز، به قضاوت افکار و اعتقادات نسل های گذشته اقدام کرد . بلکه باید در شرایط همان روزگار و در حد دانش و آگاهی همان روزگار ، در مورد مردم قضاوت کرد .مطالب بیشتری در این مورد در گزیده ای از آثار شش نابغه ادبیات فارسی بیان شده است .
دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه فردوسی
