فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره هنر چیست

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره هنر چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

هنر چیست

خلاصه:هنر واژه‌ای اوستائی،‌صورتهای ذهنی و عینی هنر، بررسی درباره سرچشمه‌های هنر،‌زیبائی و هنر، هنروحقیقت.

هنر یک واژه کهن اوستائی است و در زبان فارسی از پیشوند «هو» بمعنی خوب و واژه «نر» بمعنی مردانگی و توانایی پیوند یافته و «هونر» بمعنی «خوب توانی» بکار رفته است. بیش از هزار سال است که پیشینه واژه هنر باین معنی در زبان و شعر فارسی دیده میشود فردوسی گفته:

چو پرسند پرسندگان ازهنر

نباید که پاسخ دهی از گهر

هنر نزد ایرانیانست و بس

ندارند شیر ژیان را بکس

و از عنصری است:

ایا شنیده هنرهای خسروان بخبر

بیا زخسرو مشرق عیان ببین تو هنر

و نظامی راست:

عیبم مکن از عشق که در مکتب ایام

آموخته بودم به ازین گر هنری بود

و حافظ گوید:

خواجه گفت که جزغم چه هنر دارد عشق

گفتم ای خواجه غافل هنری خوشتر ازین

در زبان یونانی واژه برای هنر نیست و در زبانهای فرنگی واژة «آرت» که امروز بکار میبرند بمعنی صنعت است و در معنی هنر تازه بکار رفته است و برای معنی هنر رسا نیست. در زبان عرب نیز واژه برای هنر نیست و برای هنر واژه «الفن» را که از فارسی گرفته اند بکار میبرند و بدان «الفنون الجمیله» گویند و به هنرمند «فنان». صنایع ظریفه و مستظرفه نیز از ساخته‌های فارسی زبانان است و این معنی‌ها نیز برای هنر رسا نیست. در زبانهای اروپائی منظور از «آر» یا «آرت» بیشتر هنر نقاشی بوده است و بعد آنرا به پیکرسازی و شعر و موسیقی و رشته‌های دیگر گفته اند خلاصه آنکه هنر را دارای هفت رشته دانسته اند: نقاشی،موسیقی،رقص،نمایش،پیکرتراش وساختمان،شعر وخطابه. بهمین جهت برای هنر هفت فرشته قائل شده اند. گرچه در میان رشته‌های هنری برخی موسیقی و رقص و شعر را فسادانگیز دانسته اند ولی صوفیان رقص و سماع را تجویز کرده و ستوده اند. هنر دوستی و حس زیبائی پرستی از آغاز با آدمی همراه بوده است شواهد بسیار هست که هنرمند از همه چیز رابطه‌های زیبا استخراج میکند. وقتی یک جنگل را یک دانشمند گیاه شناس می‌بیند بیشتر توجه او به نوع گیاهان و درختان آنست اما هنگامیکه یک هنرمند یا شاعر یا نقاش آن جنگل را می‌بیند دید دیگری دارد هنرمند زیبائیهای آنرا پیدا میکند و بتوصیف آن می‌پردازد. بسیاری از زیبائیها در جهان هست که بحال خود معرفت ندارند این آدمی و هنرمند است که این زیبائیها را پیدا کرده و نشان میدهد یکی با سخن یکی با قلم یکی با قلم مو و دیگری با آهنگ و نوای موسیقی . . . . هر پدیده هنری از دو عامل عینی و ذهنی پدید میآید و هر پدیده هنری نیز باین عامل نهادی تجزیه میشود. اصل عامل عینی است و عامل ذهنی نیز نتیجه مشهودات بصری در ذهن پدید میآید. باید گفت کمال هنر چه بصورت عینی و چه ذهنی هر دو در زیبایی است و در هنر حساب سود و زیان نیست پس هنر تجلی مدرکات نیرومندی است که انسان آنها را بدست آورد. یا بازده ذهنی مشهودات به دیگران و بگفته دیگر هنرمند چنین تعریف میشود: هنر به توانی نمایش انعکاسهای جهان برونی در مغز آدمی است. هنر در گذشته برای هنر نبوده بلکه انگیزه‌های دیگر داشته اما امروز هنر برای هنر خود موقعیتی دارد. مکتبهای هنری نیز در گذشته بیشتر بر حسب مقتضیات زمان و مکان پدید آمده است. اما درباره شعر که یکی از شقوق هنر است:

1- صورت عینی شعر ریختن اندیشه‌های هنری در قالب سخن منظو م است.

2- صورت ذهنی شعر با اندیشه درباره مشهودات و مضمون سازی در ذهن شکل می‌گیرد. اکنون میتوانیم بگوئیم برخلاف سخن منسوب به ارسطو درباره تعریف شعر امکان دارد ماده شعر خیال نبوده و شعر از نوع اندیشه محض یا مشهودات عینی (وقوع) و تأثیرات ناشی از آن یا شعر خبری باشد. شعر با پیوند دو صورت عینی و ذهنی که یکی از پدیده‌های هنری است تحقق می‌یابد. شعر بی هدف پدیده هنر برای هنر است و مانند موسیقی بی هدف و بی جا از اثر آن میکاهد. چه بهتر که هنر در خدمت مردم و جامعه گماشته شود و تنها برای دل خود پدید نیامده باشد و چه بهتر که هنر بجا بکار رود که گفته اند «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد». هنر برای هنر در شعر مانند بیشتر غزلهای حافظ و ترانه‌های خیام وبسیاری از غزلیات زیبا و دلنشین سوزنی سمرقندی و انوری ابیوردی و ظرایف عبید زاکانی و برخی شعر پرانیهای ایرج و مانند آن است که ممکنست روزی محمل و مصداق خاصی داشته. اینگونه هنرگاه از جهت اخلاقی و اجتماعی ضعیف است اما چون هنر است نمیتوان آنها را نکوهید زیرا بگفته مولوی:

صنعت نقاش باشد آنکه او

هم تواند زشت کردن هم نکو

یا بگفته سعدی:

ینزد طایفه ای کژ همی‌نماید نقش

گمان برند که نقاش او نه استاد است

ازینرو درباره هنر میتوان گفت هنر تنها نشان دادن زیبائی نیست بلکه نشان دادن عیب و زشتیها نیز چه بسا هنر باشد. گاه زور و پول از هنر بهره گیری کرده است چنانکه انگیزه پیدایش بسیاری از اثرهای هنری نیازمندی بوده است.

هنر چیست؟

فروید اتریشی هنر را زاده عقده‌های جنسی وفعالیتی در قلمرو جنسی میداند وشیللر واسپنسر هنر را از زمره بازی بشمار آورده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره هنر چیست

دانلود مقاله هنر نقاشی قاجار

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله هنر نقاشی قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله هنر نقاشی قاجار


دانلود مقاله هنر نقاشی قاجار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

درباره هنر نقاشی قاجار

سابقه نقاشی قاجار به دوره های پیشتر یعنی به آخرهای صفویه و مخصوصاً دوران زندیه می رسد. در دوره سلسله صفوی و در زمان شاه عباس اول (قرن 17-16 میلادی) رابطه ایران با اروپا توسعه زیادی می یابد. در داخل، ایران از یک دوره ثبات طولانی، حکومت مرکزی با قدرت و رونق اقتصادی برخوردار است. شاه عباس در شمال شرقی دشمنی اُزبک ها را از بین برده و آنها را سرکوب کرده بود. در مغرب ایران هم با ترکان عثمانی به نوعی صلح مسلّح رسیده بود که خیال او را از مرزهای غربی کشور آسوده می داشت. مجموعه این عوامل به دستگاه دولت وقت اجازه می داد که تمام کوشش خود را صرف آبادانی، ساختن کشور و رونق اقتصادی کند. امپراطوری عثمانی در مشرق با ایران و در مغرب با جمهوری ونیز و کشورهای اروپائی برخورد و کشمکش های طولانی داشت. درنتیجه هم به علت های اقتصادی و هم به علت های نظامی (درمقابله با امپراطوری عثمانی) ایران و کشورهای اروپائی علاقمند به توسعه روابط با یکدیگر بودند. مخصوصاً باید یادآوری کرد که درآن موقع کشورهائی مثل هلند، پرتقال، انگلستان و . . . به دلایل اقتصادی و فرهنگی شروع به خروج از اروپا، توجه به مشرق و دست اندازی به کشورهای آسیائی کرده بودند.

درقرن 17 روابط ایران با اروپا به حدی رسید که تا آن زمان به کلی برای دوطرف بی سابقه بود. این روابط متنوع، همه جانبه و از جمله هنری و فرهنگی هم بود. درکنار نقاشی سنتی ایران یعنی مینیاتور که در حال شکفتگی و کمال بود، نقاشی دیواری (دیوارنگاره) هم به دربار راه یافت. زندگی پُرشکوه و با تجمل درباری خواستار تزیین قصرهای گوناگونی بود که در اصفهان و قزوین و شهرهای دیگر ساخته می شد. مینیاتور بیشتر در خدمت تزیین کتاب بود و با خصوصیاتی که داشت به کار آراستن کاخ ها نمی آمد. برای این منطور نقاشی اروپائی سرمشق و نمونه خوبی بود. کاخ چهل ستون تحت تأثیر نقاشی اروپا (رنسانس متأخر) و اکثراً بدست نقاشان همان سرزمین نقاشی شد. صحنه ها، مجالسِ پذیرائی و بزم شاهانه، ورود سفیران، جنگ، رقص و باده گساری و جز اینها بود.

گذشته از کاخ های شاهی مثل عالی قاپو، هشت بهشت و غیره و خانه های بزرگان و اشراف که دیوار ها و سقف آنها با تصویر یا نقش پرندگان و گل و بته تزیین می شد، درهمین دوره کلیساهای جلفا، شهر کوچک ارمنی نشین در کنار پایتخت (اصفهان) هم بوسیله نقاشان مسیحی تصویر می شد. طبعاً در اینجا نقش ها معمولاً نمودار صحنه های زندگی مسیح و داستان ها و وقایع کتاب مقدس بود.در این دوره نقاشان هلندی در اصفهان مدرسه نقاشی دائر کرده بودند و هنر خود و شگردهای آنرا به شاگردان ایرانی می آموختند. از طرف دیگر می دانیم که محمد زمان نامی در دوران پادشاهی شاه عباس دوم با تقلید از نقاشان ایتالیائی آثار بدیع و ارزشمندی به وجود آورد. نقاشی این دوره به نوعی تعادل در پیوند میان نقاشی سنتی ایران و نقاشی اروپائی می رسد. استنباط نقاش ایرانی از "فرم" و دید او از عالم خارج با شیوه های تجسمی اروپائی جور می شود. ولی در هرحال ورود شیوه اروپائی و تأثیر آن به اندازه ای است که علی قلی بیک از اهالی ارومیه و معروف ترین نقاش دوره بعد (دوره نادرشاه)، معروف به "فرنگی" است. ظاهراً از آثار او چیزی باقی نمانده، شاید برای اینکه در زمانی بسیار پرآشوب زندگی می کرد، ولی خودِ شهرت او با معنی و نشان دهنده تصوّری است که از هنر او داشتند.

پس از یک دوره نسبتاً طولانیِ پریشانی سیاسی، نظامی و اجتماعی (اواخرصفویه، دوره افغان ها و افشاّریه) در نیمه دوم قرن 18 دستکم برای سی سال در قسمت های بزرگی از ایران ثبات، امنیت و آسایشی پدید می آید: منظور حکومت کریم خان(1164/1189ه) زند وتشویق او از هنرمندان و صنعتکاران و ارباب حرفه هاست.

در زمان او ادبیات، معماری و نقاشی تحول و رونق زیادی پیدا کرد، مخصوصاً در شهر شیراز پایتخت زندیه. در این زمان هنر تصویری به غیر از کشیدن تابلو، عبارت بود از نقاشی روی شیشه، قابِ آیینه، گل و بته روی قلمدان، کاشی و میناکاری و تذهیب.از میان بزرگ ترین نقاشان این عصر می توان میرزا بابا و محمد صادق را نام برد که آثار آنها بیشتر مربوط به اواخر زندیه و اوائل قاجاریه است. درمیان آثار بازمانده از میرزا بابا باید از تابلو «هرمزدچهارم» تصویر خیالی پادشاه ساسانی (پیش از اسلام) نام برد. شاه برخلاف شاهان و شاهزادگان زمان نه برزمین بلکه بر صندلی بزرگ و تخت مانندی نشسته با چکمه و تاجی بکلی متفاوت از تاج پادشاهان زمانِ نقاش ولی با لباس عصر نقاش، با کمربند و ترکش و شمشیر مرصّع و گردن بند و حمایل جواهر نشان. دو تن از ندیمان درباری پشت سر شاه ایستاده اند و گل بدست دارند. کلاه یکی به شکل تاج و شبیه مال پادشاه است و دیگری دستار به سر دارد. از همین میرزا بابا یک تابلو "طبیعت بی جان" درموزه نگارستان تهران وجودداردکه ازنظرقرنیه سازی، دیدِ قراردادی (formel) ازطبیعت، رنگ ها وکار بُردگل وبته های تزیینی از نمونه های مُعرّف نقاشی آن زمان و آغاز قاجاریه است که بعداً درباره آن صحبت خواهیم کرد. تصویرِ شاهزاده زند -نقاش ناشناخته- از نظر چهره پردازی، رنگ های چشم نواز و تزیینی (طیف های مختلف قرمز به اضافه سبزِ زنگاری) لباس، قبا و شال و دشنه نمونه جالب و تمام عیار نقاشی آخر زندیه و دارای تاریخ 1208 هجری (1793-4) است.

درپایان قرن 18 و آغاز قرن 19 باردیگر ایران دوره ای پرآشوب را می گذراند. سلسله زند سقوط می کند و سلسله قاجار جای آنرا می گیرد. سال های اول سلسله جدید و پادشاهی مؤسس آن، آغامحمدخان تمام به جنگ و لشکرکشی، سرکوبی مخالفان و ایجاد وحدت کشور می گذرد. از این گذشته ظاهراً مؤسس سلسله برای امور هنری اشتیاق و ذوقی درخور نمی داشت. نقاشی و زندگی هنری دربار قاجار درحقیقت از دومین پادشاه این خاندان شروع می شود: فتحعلی شاه بیش از سی و پنج سال سلطنت کرد (1249-1213) به جز زمان جنگ های ایران و روس، کشور نسبتاً آرام و بی تلاطم بود. فتحعلی شاه شخصاً بسیار دوستدار تجمل و شکوه بود. خود را، به تقلید از پادشاهان ایران باستان، شاهنشاه می نامید و به عظمت و طمطراق آنها تظاهر می کرد. ظاهراً به تقلید از طاق بستان کرمانشاه و صحنه شکار خسرو پرویز، گفته بود تا نقش شکار او را در چشمه علی (نزدیک تهران)، استان فارس و جاهای دیگر بر سنگ بنگارند. هم چنین سنگ نگاره (bas- relief) دیگری او را با تاج و برتخت و درباریان را با لباس و در حالت رسمی درکنار، ایستاده نشان می دهد. او به ساختن مسجد، کاشیکاری، حجاری و امور ساختمانی دیگر علاقمند بود و مسجدهای بزرگ و ازنظر معماری با ارزشی درزمان او ساخته شد که مسجد شاه تهران یکی از آنهاست. درمیان مهم ترین کارهای فتحعلی شاه باید از باغ، نقاّشی های دیواری و بنای قصر قاجار، که بر سر راه تهران به قلهک قرار داشت، نام برد. این مجموعه که در زمان خود تحسین همه بازدید کنندگان را برمی انگیخت متأسفانه بر اثر بی اعتنایی ناصرالدّین شاه متروک و سپس ویران شد.

درزمان فتحعلی شاه، مثل دوران صفوی، نقاشی دیواری درقصرها وخانه های اعیان شهرهای بزرگ مجدداً رواجی گرفت، قصر گلستان، تخت مرمر، باغ نگارستان تهران یا مقر ولیعهد در تبریز از این نمونه ها بود. فتحعلی شاه پسران متعدد داشت و آنها را به حکومت بیشتر ایالات و شهرهای مهم گماشته بود. این شاهزاده ها هم به تقلید از پادشاه و دربار به امور هنری علاقه و دلبستگی نشان می دادند و بر سر جلب هنرمندان و از جمله نقاشان به مقر دولتی و اشرافی خود، با یکدیگر رقابت می کردند. درنتیجه در این عهد نسبت به گذشته، کار و بار اهل این حرفه رونقی پیدا کرده بود.

* * *

نقاشی دوره قاجار را که از اول قرن 19 شروع می شود و تا اوائل قرن بیستم ادامه می یابد، می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد. از آغاز تا اواخر سلطنت ناصرالدین شاه یعنی تا سال های 1890. در زیر کلیاتی در باره نقاشی دوره اول و بزرگ ترین نمایندگان آن آورده می شود و سپس به دوره بعد می پردازیم:

نقاشی کلاسیک دوره قاجار درباری است. شاید این نخستین نکته ای باشد که در این نقاشی جلب توجه می کند. "بازار" هنر به معنای اخیر وجود ندارد. برخلاف دوره فئودالی اروپا، روحانیت و سازمان های روحانی در ایران مشوق و پرورنده هنر نبودند چون دین اسلام به هنر نقاشی نظر خوشی ندارد. به این ترتیب تنها "خریداری" هنر نقاشی دربار و اشراف دولتی بودند که از هنرمندان، نقاشان، شاعران، موسیقی دانان و . . . نگهداری کرده وسیله کارشان را فراهم و زندگیشان را تأمین می کردند و در عوض نقاش هم برای آنها کار می کرد. درچنین شرایطی نقاش با زندگی روزمره مردم عادی تماس چندانی ندارد، هرچند خود ازمیان آنها برخاسته باشد. همین شرایط کمابیش "موضوع" نقاشی را معین می کند. وقتی مشتری نقاشی دربار باشد و نقاش برای دربار کارکند، باید چیزهائی را بکشد که خوشایند یا مورد علاقه دربار است. به همین سبب موضوع تابلوها، تک چهره شاه و شاهزادگان و بزرگان دولتی است. رقاص و نوازنده که مایه سرگرمی درباریان بودند و در یک کلمه مجالس بزم از موضوع های دیگر تابلوهاست. ساختمان های اعیانی، باغ ها، قصرهای سلطنتی توجه نقاش را برمی انگیزد، یا مثلاً صحنه های شکار، بازی چوگان و غیره. . . از میان حیوانات بیشتر آنهائی نقاشی شده اند که با زندگی درباریان و بزرگان مناسبتی دارند مثل اسب، آهو، تازی و شیر در صحنه های شکار، یا پرندگان تجملّی مثل طوطی. گل، جام، شراب، میوه که در زندگی این خریداران هنر وجود داشت در نقاشی ها هم جائی دارد. تار و دایره، ظروف مرصع و منقوش، کاسه و تنگ و گلدان نیز از این قبیلند. گاه و بیگاه صحنه هائی از تاریخ یا قصه های مذهبی هم نقاشی شده است.

تمام اینها که گفته شد مشخص کننده گذران قراردادی، محدود و با تجمل و در عین حال سطحی درباری است که با مسائل و امور معینی از زندگی سر و کار دارد و از سایر جنبه های متنوع، متحرک و گوناگون آن بی خبر است و هرگاه از رزم، مملکت داری و سیاست فارغ شود تنها می تواند به امر"لذت"، به بزم بپردازد. نقاشی این دوره هم دارای چنین خصوصیاتی است. یعنی کارها معمولاً از نظر محتوای فکری و حسی سطحی است، چشم نواز است و فقط برای تماشا، برای خوشامد بصری خلق شده است. نقاش اهل درد نیست و با تصویرهائی که ناشی از اندیشه و حسّی عمیق باشد، با دید سودائی و دردمند نقاش، روبرو نیستیم، فقط می توان نوعی لذت بصری از آنها بدست آورد. ظاهراً نقاش هم بیشتر از این ادعائی ندارد. او طبق قواعد معین و شناخته شده ای نقاشی می کند و هنرش به مناسبت شرایطی که آنرا به وجود آورده ومی پرورد (شرایط دربار) معمولاً محدود و شاید بشود گفت تهیدست است. با توجه به این خصوصیات کار نقاشان این دوره اکثراً شخصی نیست، قراردادی است. این طور نیست که هر چهره ای یا چیزی حالتی از آنِ خود داشته باشد، حالتی که آن را، به هر مناسبت و به هر علت، از صورت ها و چیزهای دیگر متمایز کند. برعکس همانطور که گفته شد قواعد "زیبائی شناسی" قراردادی است و طبق "قراری" ننوشته امّا پذیرفته شده تقریباً همه چشم ها بادامی و کشیده، ابروها پیوسته و پرپشت، صورت ها گرد و سرخ و سفید و معمولاً "سه چهارم"، لباس ها همه فاخر و بدون کهنگی و پارگی است. صورت بچه ها هم با حالت بزرگ ها ترسیم می شود و صورت بزرگ ها اکثراً جدّی و بی تفاوت است. خنده، گریه و یا هیجان در این آثار دیده نمی شود. قرارداد تا حدی است که عاشق و معشوق در بوس و کنار هم کلاه بوقی ترک دار و نیمتاج جواهر نشانِ مرتب را از سر بر نمی دارند. و تار از دست عاشق پائین گذاشته نمی شود. فقط از دست معشوق که زیر چانه عاشق است می فهمیم که موضوع از چه قرار است و الاّ نشان دیگری برای بی تابی عاشق و معشوق در تابلو وجود ندارد.

درچارچوب محدود آداب (اتیکت) و آیین های درباری و در مجموعه تشریفاتی که تصویر کننده و تصویر شونده درآن بسر می برند، شخصیت های تابلوها همه ایستادن، نشستن، سواری (براسب و در شکار) و در یک کلام حرکت و سکونی "بقاعده" دارند. معمولاً با وقار و رسمی! این حالت حتی در حرکات رقاص ها هم حفظ شده. مثلاً زنی که روی خنجر با یکدست بالانس زده طوری مؤدبانه نگاه می کند که انگار پیشخدمت دربار دارد نقل و نبات تعارف می کند. نگاه مادری که بچه اش را شیر می دهد و شاهزاده ای که دارد اژدهائی را می کشد کمابیش یکسانند. شخصیت های پرده ها در چهارچوب قواعد محدود هنر نقاشی، با آن صورت های یکسان، با وقارِ ساختگی و نگاه های محو، اکثراً تنها و خسته به نظر می آیند. شاید این احساسی باشد که بیشتر این تابلوها در بیننده القاء می کنند. در زندگی یکنواخت، بیهوده و بی رمق اشرافیت قرن 19 ایران شاید اصیل ترین حالتی که نقاش و درباریان و دولتیان آن زمان حس می کردند


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر نقاشی قاجار

تحقیق در مورد مقدمه ای بر هنر کاشی کاری 15ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد مقدمه ای بر هنر کاشی کاری 15ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مقدمه ای بر هنر کاشی کاری

صنعت کاشی سازی و کاشی کاری که بیش از همه در تزیین معماری سرزمین ایران، و به طوراخص بناهای مذهبی به کار گرفته شده، همانند سفالگری دارای ویژگی های خاصی است. این هنر و صنعت از گذشته ی بسیار دور در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ساز در مقام شیئی ترکیبی متجلی گردیده، بدین ترتیب که هنرمند کاشیکار یا موزاییک ساز با کاربرد و ترکیب رنگ های گوناگون و یا در کنار هم قرار دادن قطعات ریزی از سنگ های رنگین و بر طبق نقشه ای از قبل طرح گردیده، به اشکالی متفاوت و موزون از تزیینات بنا دست یافته است. طرح های ساده هندسی، خط منحنی، نیم دایره، مثلث، و خطوط متوازی که خط عمودی دیگری بر روی آنها رسم شده از تصاویری هستند که بر یافته های دوره های قدیمی تر جای دارند، که به مرور نقش های متنوع هندسی، گل و برگ، گیاه و حیوانات که با الهام و تأثیر پذیری از طبیعت شکل گرفته اند پدیدار می گردند، و در همه حال مهارت هنرمند و صنعت کار در نقش دادن به طرح ها و هماهنگ ساختن آنها، بارزترین موضوع مورد توجه است. این نکته را باید یادآور شد که مراد کاشی گر و کاشی ساز از خلق چنین آثار هنری هرگز رفع احتیاجات عمومی و روزمره نبوده، بلکه شناخت هنرمند از زیبایی و ارضای تمایلات عالی انسانی و مذهبی، مایه اصلی کارش بوده است. مخصوصاً اگر به یاد آوریم که هنرهای کاربردی بیشتر جنبه ی کاربرد مادی دارد، حال آن که خلق آثار هنری نمایانگر روح تلطیف یافته انسان می باشد، همچنان که «پوپ» پس از دیدن کاشی کاری مسجد شیخ لطف الله در «بررسی هنر ایران» می نویسد، «خلق چنین آثار هنری جز از راه ایمان به خدا و مذهب نمی تواند به وجود آید»هنر موزاییک سازی و کاشی کاری معرق، ترکیبی از خصایص تجریدی و انفرادی اشیاء و رنگ هاست، که بیننده را به تحسین ذوق و سلیقه و اعتبار کار هنرمند در تلفیق و ترکیب پدیده های مختلف وادار می سازد. تزیینات کاشی بر روی ستون های معبدالعبید در بین النهرین باقی مانده از سال های نیمه ی دوم هزاره ی دوم ق.م. نشانگر اولین کار برد هنرکاشی کاری در معماری است. این شیوه تزیینی که با ترکیب سنگ هایی الوان و قرار دادن آنها در کنار یکدیگر و با نظم و تزیینی خاص هم چنین با استفاده از اشیاء رنگین مانند صدف، استخوان و ... ترتیب یافته، بیشتر شبیه به شیوه ی موزاییک سازی است تا کاشی کاری، که به هر حال اولین تلفیق اشیاء الوان تزیینی است که با نقوش مختلف هندسی زینت بخش نمای بنا شده، و پایه ای جهت تداوم هنر کاشی کاری به خصوص نوع معرق آن در آینده گردیده است. هم چنین اولین تزیینات آجرهای لعابدار و منقوش نیز بر دیواره های کاخ های آشور و بابل به کار گرفته شده است. در ایران مراوده فرهنگی، اجتماعی، نظامی، داد و ستدهای اقتصادی و رابطه صنعتی، گذشته از ممالک همجوار، با ممالک دور دست نیز سابقه تاریخی داشته است. این روابط تأثیر متقابل فرهنگی را در بسیاری از شئون صنعتی و هنری به ویژه هنر کاشی کاری و کاشی سازی و موزاییک به همراه داشته، که اولین آثار و مظاهر این هنر در اواخر هزاره ی دوم ق.م. جلوه گر می شود. در کاوش های باستان شناسی چغازنبیل، شوش و سایر نقاط باستانی ایران، علاوه بر لعاب روی سفال، خشت های لعابدار نیز یافته شده است. فن و صنعت موزاییک سازی یعنی ترکیب سنگ های رنگی کوچک و طبق طرح های هندسی و با نقوش مختلف زیبا در این زمان به اوج ترقی و پیشرفت خود رسیده که ساغر بدست آمده از حفریات مارلیک را می توان نمونه عالی و کامل آن دانست. این جام موزاییکی که از ترکیب سنگ های رنگین به شیوه ی دو جداره ساخته شده از نظر اصطلاح فنی به «هزار گل» معروف است و از لحاظ کیفیت کار در ردیف منبت قرار دارد. تزیینات به جای مانده از زمان هخامنشیان حکایت از کاربرد آجرهای لعابدار رنگین و منقوش وترکیب آنها دارد، بدنه ی ساختمان های شوش و تخت جمشید با چنین تلفیقی آرایش شده اند، دو نمونه جالب توجه از این نوع کاشی کاری در شوش به دست آمده که به «شیران وتیراندازان» معروف است. علاوه بر موزون بودن و رعایت تناسب که در ترکیب اجزاء طرح ها به کار رفته، نقش اصلی همچنان حکایت از وضعیت و هویت واقعی سربازان دارد. چنان که چهره ها از سفید تا تیره و بالاخره سیاه رنگ است، وسایل زینتی مانند گوشواره و دستبندهایی از طلا در بردارند و یا کفش هایی از چرم زرد رنگ به پا دارند. از تزیینات کاشی هم چنین برای آرایش کتیبه ها نیز استفاده شده است. رنگ متن ، اصلی کاشی های دوره ی هخامنشیان اغلب زرد، سبز و قهوه ای می باشد و لعاب روی آجرها از گچ و خاک پخته تشکیل شده است. نمونه های دیگری از این نوع کاشی های لعابدار مصور به نقش حیوانات خیالی مانند «سیمرغ» و یا «گریفن» دارای شاخ گاو، سر و پای شیر و چنگال پرندگان نیز طی حفریات چندی به دست آمده است. قطعاتی از قسمت های مختلف کاشی کاری متنوع زمان هخامنشیان در حال حاضر در مجموعه ی موزه لوور و سایر موزه های معروف جهان قرار دارد. در دوره ی اشکانیان صنعت لعاب دهی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد، و به خصوص استفاده از لعاب یکرنگ برای پوشش جدار داخلی و سطح خارجی ظروف سفالین معمول گردید، وهم چنین غالباً قشر ضخیمی از لعاب بر روی تابوت های دفن اجساد کشیده می شده است. در این دوره به تدریج استفاده از لعاب هایی به رنگ های سبز روشن و آبی فیروزه ای رونق پیدا کرد. بنا به اعتقاد عده ای از محققان، صنعت لعاب سازی در زمان اشکانیان در نتیجه ارتباط تجاری و سیاسی بین ایران و خاور دور به چین راه یافته، و سفالگران چین در زمان سلسله هان (۲۰۶ق م –۲۲۰ میلادی) از فنون لعاب دهی رایج در ایران برای پوشش ظروف سفالین استفاده می کرده اند. با وجود توسعه فن لعاب دهی به علت ناشناخته ماندن معماری دوره اشکانی در ایران، گمان می رود در این دوره هنرمندان استفاده چندانی از لعاب برای پوشش خشت و آجر نکرده و نقاشی دیواری را برای تزیین بناها ترجیح داده اند. دیوار نگاره های کاخ آشور و کوه خواجه سیستان یادآور اهمیت و رونق نقاشی دیواری در این دوره است. طرح های تزیینی این دوره از نقش های گل و گیاه، نخل های کوچک، برگ های شبیه گل «لوتوس» و تزیینات انسانی و حیوانی است، که در آرایش دوبنای یاد شده نیز به کار رفته است.

امید است در کاوش های آینده در نقاط مختلف کاشی های بیشتری از دوره اشکانیان یافت شود که امکان مطالعه و بررسی دقیق در این زمینه را فراهم آورد.در عصر ساسانیان هنر و صنعت دوره ی هخامنشیان مانند سایر رشته های هنری ادامه پیدا کرد، و ساخت کاشی های زمان هخامنشیان با همان شیوه و با لعاب ضخیم تر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مقدمه ای بر هنر کاشی کاری 15ص

دانلود مقاله همزیستی هنر معماری

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله همزیستی هنر معماری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله همزیستی هنر معماری


دانلود مقاله همزیستی هنر معماری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

مقالة:

همزیستی هنر معماری

فهرست:

فضا در هنر معماری

همسازی فضا و سازه در دوره هخامنشی ، همزیستی معماری

همزیستی معماری اسلامی و معاصر

همایش همزیستی معماری و شهرسازی

همزیستی هنر معماری هند و ایران

فضا در هنر معماری

بررسی و شناخت پدیده های فیزیکی و روابط بین آنها بدون توجه به مفاهیم و درک شهودی از فضا چندان مأنوس به نظر نمی رسد. مفهوم درک فضا نیز مانند سایر کمیت های فیزیکی روندی پویا دارد و در طول تاریخ دستخوش تغیرات زایدی شده است. بویژه بعد از نسبیت مفاهیم فضا و درک بشر از آن دچار تغیر ، زیادی شده است. البته در اینجا نمی خواهیم مسئلة فضا را مورد بررسی قرار دهیم تنها هدفمان اینست که زمینة آشنائی با نگرش فلسفی و علمی نسبت به فضا فراهم گردد تا بعد از بیان نسبیت فضا معرفی گیرد. همچنین این مطالب قبل از قوانین نیوتن آورده شده است تا زمینه مطرح شدن دیدگاه منطقی نیوتن نسبت به فضا مطلق فراهم گردد.

همسازی فضا و سازه در دوره هخامنشی ، همزیستی معماری

بنای معماری محصول مشارکت عناصر عمدهﺍی چون فضا و سازه است که تحت تأثیر عناصر فرهنگی، اجتماعی، علوم فنی و ایستائی اقلیمی و جغرافیائی و طبیعی و مبانی اقتصادی شکل میگیرند.

ارتباط نزدیک و گریز ناپذیر دو عنصر یاد شده بر آن داشت تا از زاویة ترکیب این دو به معماری بنگریم . در این نوشتار سعی بر این است که روشی برای مطالعه ترکیبی دو مقوله فضا و سازه ارائه شود و سپس این دو روش برای معماری دوره هخامنشی مورد استفاده قرار گیرد.

تعاریف و مبانی نظری موضوع شامل:

تعریف همسازی ، فضای معماری ، سازه

معیارهای برقراری همسازی

روش برقراری سازگاری بین فضا وسازه

همسازی در این نوشتار مطابق آنچه در فرهنگ لغت استفاده شده است به معنای هم آهنگی و توافق است. اگر دو چیز به نحوی با هم عجین شوند که تقدم و تأخرشان را نتوان تشخیص داد. در اینصورت بین آنها همسازی و همنوائی برقرار میگردد. مناسبت بین فضا و سازعژه هنگامی برقرار میشود که ایجابات فضائی و ایجابات سازهﺍی با یکدیگر به تفاهم برسند . بدین معنا که سازه بر اساس ایجابات خویش بتواند نوعی از فضا را به اقتضای فرهنگش بوجود آورد و فضا نیز بر پایه ایجابات خود با استخدام سیستم سازهﺍی ممکن تحقق عینی پیدا کند. به بیان خلاصه تر، طراحی فضا عین استخدام سیستم سازهﺍی مربوط باشد.در معماری دوران حکومتی دوران هخامنشیان تأمین انواع فضاهای مورد نیاز بر اساس سیستم سازهﺍی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله همزیستی هنر معماری

مقاله درباره استان فارس مطالعه و بررسی هنر دیرین این دیار

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره استان فارس مطالعه و بررسی هنر دیرین این دیار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره استان فارس مطالعه و بررسی هنر دیرین این دیار


مقاله درباره استان فارس مطالعه و بررسی هنر دیرین این دیار

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:63

پیشگفتار

فارس نگینی درخشان در فرهنگ و تمدن ایران زمین یکی از زیباترین و نامدارترین شهرهای کشور ما با آن سابقه تاریخی مجموعه ای است از تمدن باستانی جهان.

شیراز وارث تمدن اقلیم پارس و مرکز آن تخت جمشید نشانه ای است از هویت باستانی و سهم بسیار ارزشمند ایرانی در تمدن و فرهنگ وهنر جهان، شیراز با آن موقعیت خاص جغرافیایی که سه فصل از فصل های سال از هوایی بهاری برخوردار است سرزمین شعر و شاعری است و دو مروارید درشت ادبیات جهان یعنی سعدی و حافظ از این سرزمین هستند و آرامگاه آنان محفل هر هنر دوستی است.

 درذهن مردم ، نام شیراز بدون شک نامی دور و خیال انگیز است که نام این شهر در عالم وهم ، شنونده را تصاویری میافریند ، نماینده مناره های رویا انگیز و باغستانهای سحر آمیز و شرابهای شیرین گوارا و لیک در عالم واقع ، شیراز شهری است کهنسال و مرکز استان فارس یعنی همان ایالتی که بر کنار خلیجی با همین نام قرار گرفته شیراز شهری است که ، در طی عمر دراز خویش خونریزیها و ویرانکاریهای بسیاری را شاهد بوده و بارها روی ویرانی دیده و باز تجدید عمارت شده ، این شهر چند صباحی زودگذر ، بهره مند از فر شاهان و سالیانی دیرپای نگران دور افتادگی و بی قدری خویش بوده است.

در میراث این شهر از مادیات خبری نیست بلکه همه به یکباره معنویت است و هنر ، هنر و زیبایی به عنوان پدیده ای الهام بخش و معنوی که معنا بخش زندگی و در هنگام فتنه انگیزی ها و مصایب تسلی ده قلب آدمی است، تلاشم بر آن بوده است تا این جنبه های معنوی را در شرح حیات تنی چند از هنرمندان که فرزندان راستین این دیار و سرمایه فخر جاودانی آنند تصویر نمایم.

کسانی که در عصر هولناکترین زشتیها و پلیدیها ، آفرینندة زیبایی شدند و ما را این نکته آموختند که چه سان می توان حیات این جهانی را ،‌درست در آن روزگارانی که به ظاهر هیچ مفهومی بر آن متصور نیست معنایی بزرگ بخشید.

شیراز ، جمال ظاهری شهر و شهریان را با کمال معنوی شاعران و ادیبان و عالمان در هم آمیخته ، شهری که در آن شور و شوق جوانان ، با عرفان عارفان و معرفت خاک نشینانش به هم پیوسته ، نه جوانانش هوس را بر عشق برتر شمرده و نه پیرش ، جوانی از یاد برده ، جوانانش به تدبیر پیران مشتاق و پیرش حافظ وار پیرانه سر به شور عشق ، شهره آفاق .

از خاک پاکش هم سرو باغ ارم رسته ، وهم سرو قامتان ادب و فضلیت اعصار و روزگاران که نام و آثار و اوصافشان بر اوراق زرین هنر و دانش نقش شیراز ، صامت گویاست ، گویی از در و دیوارش نغمه هابه آسمان بلند است صدایش صدای سخن عشق است که از حنجرة فرزندان سخنورش نه فقط در اقصی نقاط عالم ، بلکه در گنبد دوار فلک پیچیده و یادگاری ماندگار است که انعکاس و پژواک صوتش ازدری به دری و از دیواری به دیوار دگر رسوخ یافته و منعکس شده است و تا ابد این صدای پر طنین در گوش جانها مترنم است .

مقدمه

بحث در مورد هنرمندان شیراز در این مبحث مختصر نمی گنجد و تأثیر غیر قابل انکار مردم این دیار و بویژه هنرمندان و نگارگرانش از آغاز تا کنون بر هنر این سرزمین جریان داشته است و بسیار بیش از این جای کنکاش تحقیق و تأمل دارد. در قرن 7 مصون ماندن شیراز از هجوم مغولها سبب گردید که این خطه به عنوان محلی امن مورد توجه بسیاری از هنرمندان و دانشمندان قرار گیرد از آنرو که بسیاری از هنرمندان و نگارگران دیگر مکاتب از شاگردان اساتید شیراز بوده اند. و اگر به گذشته دورتر و زمانی که پارس پایتخت ایران بود بیندازیم متوجه می شویم که نقاشی ورنگ آمیزی اشیا در این زمان رایج بوده و برای شناختن نقاشی ایرانی باید به نمونه های این دوره دقت کنیم نقش ها با قرینه و نظمی بسیار دقیق ترکیب یافته اند، هر چهره با یک خط ظریف که نیروی نهایی قیافه را با صراحت و نصوح نشان می دهد رسم شده است. خصوصیات بنیادین نقاشی ایرانی پایه گذاری شده است.

خصوصیات هنر این دوره که نشانگر ایرانی بودن است هنری دور از خشونت، همراه با ظرافت است که علاقه  به ترسیم  درختها و مرغهای خیالی و اشکال ذهنی و زیبا هستند و هنرمند ایرانی به کمک اندیشه های ذهنی خود کاری کرده و به جوهر واقعی اشیا اهمیت بسیاری داده و کارش هرگز تقلیدی از طبیعت نبوده است و اشکال و طبیعت به آن شکل حقیقی موجود در طبیعت برایشان مطرح نبوده است و این خصوصیات ادامه یافته تا قرنهای متمادی و در مکاتب مختلف نقاشی ایرانی که مکتب شیراز و هنرمندان شیراز بیش از دیگران با روح ایرانی آن ارتباط برقرار کرده اند و این را کاملاً در بررسی نقاشی این خطه می توان دید.

گر چه اکنون مانند بسیاری از عرصه های دیگر، نقاشی از امروز ما هم گذشته خود تا حد زیادی جدا شده است و دچار سردرگمی است ولی با پشتوانه غنی فرهنگی و هنر کشور ما بعید بنظر می آید که این سرگشتگی مدتی طولانی ادامه یابد.


راهبران و رهروان مکتب گل

از پس یک دوران نسبتاطولانی آشوب و ناآرامی و عدم امنیت اجتماعی در ایران ،‌به دلیل حمله افغان ها و سقوط خاندان صفوی ، سوای فروپاشی بسیاری ازمبانی اجتماعی ، هنر و فرهنگ نیز که نمی بایست و نمی تواند ، جدا از این جریانات به استمرار و رشد و تعالی خود ادامه دهد ، دچار نوعی وقفه و سکون و عقب افتادگی گردید.

چه دراین دوران ، هنرمندان و دانشوران ، اغلب یا تن به مهاجرت سپردند و یا گوشه انزوا گرفته و دست از خلاقیت و اندیشیدن کشیدند .

ازآن همه رونق و درخشش وپویایی هنر صفوی ، جز یادگارهائی پراکنده در کتب و یا آثاری رو به ویرانی و تخریب در بناهای مذهبی و دولتی بجای نماند . بیم آن می رفت که به یکباره حلقه های زنجیر دوام و بقای فرهنگ و هنر پویای ایرانی گسیخته گردد و چه بسیار ارزش ها که به دست فراموشی سپرده نگردد و غبار بی مهری و بی اعتنایی بر آن ننشیند.

با این همه در اواخر حکومت افشاریه و به ویژه با شروع حکومت زندیه در ایران و برقراری سکون و آرامش دگر بار در خطه ایران زمین ، نوید حرکت نوین و امیدبخشی را در تولد و تعالی هنر ایران ، و مهم تر نگارگری ایران را در دل و جان دوستداران هنر ایرانی طنین انداز می کند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره استان فارس مطالعه و بررسی هنر دیرین این دیار