فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

معنا و مفهوم ولایت

اختصاصی از فایلکو معنا و مفهوم ولایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معنا و مفهوم ولایت


معنا و مفهوم ولایت

این مقاله شامل 19 صفحه  همراه با چکیده و فهرست مطالب بصورت فایل Word و آماده ی پرینت می باشد .

چکیده

 

 گرچه در مورد اهمیت بحث ولایت، آیات و روایات متواتری داریم که ولایت را منحصر در یک چیز نمی داند، اما این نوشتة ولایت و معنا و مفهوم آن را بیان می کند.

در این تحقیق برای اثبات ولایت اهل بیت از آیات و روایاتی استفاده کردیم که بعضی از این آیات، ولایت امیرالمؤمنین را اثبات می کنند و ما سعی کرده ایم آیات و روایات را به طور واضح و روشن توضیح دهیم و دلایل اثبات ولایت، امیرالمؤمنین و اهل بیت(علیهم السلام) را بیان کنیم.

 

واژگان کلیدی: ولایت – پیامبر(ص) – ولاء – اهل البیت (علیهم السلام)

 

 

فهرست

معنا و مفهوم ولایت... 1

پیشگفتار. 1

مقدمه. 2

ولایت در لغت... 2

شئوون اصلی انسان را می توان سه چیز دانست... 3

تأملی در معنا و مفهوم «ولایت» 3

انواع و مراتب ولایت... 5

ولایت فقیه: 7

انواع ولاء. 8

انواع ولاء اثباتی خاص.... 11

ولایت مداری خصیصه مهم حزب الله در قرآن. 13

ولایت تکوینی و تشریعی خداوند. 14

منابع. 16

 

 

 

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


معنا و مفهوم ولایت

تحقیق در مورد معنا و مفهوم تقوا

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد معنا و مفهوم تقوا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد معنا و مفهوم تقوا


تحقیق در مورد معنا و مفهوم تقوا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:4

 

  

 فهرست مطالب

 

تقوا

 

معنا و مفهوم تقوا

 

تقوا مداری

 

 

 

 

کلمه‌ی تقوا از ماده‌ی «وقی» است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است در ترجمه‌های فارسی اگر این کلمه به صورت اسمی استعمال شود به پرهیزگاری ترجمه می شود مثلا در ترجمه‌ی «هدی‌ للمتقین» گفته می شود: هدایت است برای پرهیزکاران. و اگر به صورت فعلی استعمال شود خصوصا اگر فعل امر باشد به معنای خوف و ترس ترجمه می شود مثلا در ترجمه اتقوا… گفته می شود از خدا بترسید. بنابراین ترجمه‌ی صحیح کلمه تقوا «خود نگهداری» است که همان ضبط نفس است و متقین یعنی خودنگهداران راغب درکتاب مفردات القرآن می گوید: وقایه عبارت است از محافظت یک چیزی از هر چه که به او زیان می رساند و تقوا یعنی نفس را در وقایه نگهداشتن. بنابراین تقوا به معنای عام کلمه لازمه زندگی هر فردی است که می خواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود. حفظ و صیانت خود از گناه که نامش تقواست به دو شکل و دو صورت ممکن است صورت بگیرد به تعبیر دیگر دو نوع تقوا می توانیم داشته باشیم: تقوایی که ضعف است و تقوایی که قدرت است. نوع اول اینکه انسان برای اینکه خود را از آلودگی‌های معاصی حفظ کند از موجبات آنها فرار کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه دارد. نوع دوم اینکه در روح خود حالت و قوتی به وجود می‌آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی می‌دهد که اگر فرضاً در محیطی قرار بگیرد که وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد آن حالت و ملکه‌ی روحی او را حفظ می کند و مانع می شود که آلودگی پیدا کند. لازمه‌ی اینکه انسانی حیات عقلی و انسانی داشته باشد این است که تابع اصول معینی باشد و لازمه ی اینکه انسان از اصول معینی پیروی کند این است که از اموری که با هوا و هوس او موافق است ولی با هدف و اصول زندگانی او منافات دارد پرهیز کند ولی لازمه‌ی همه‌ی اینها این نیست که انسان اجتناب کاری از محیط و اجتماع را پیشه سازد. راه بهتر و عالی‌تر این است که انسان در روح خود ملکه و حالت مصونیتی ایجاد کند که آن حالت حافظ و نگهدار او باشد. تقوا و اثر بزرگ دارد: یکی روشن بینی و بصیرت است که در آیه ی 29 از سوره ی انفال می فرماید: ان تتقوا … یجعل لکم فرقانا یعنی اگر تقوای الهی داشته باشید خداوند برای شما مایه تمیز و تشخیص می دهد دیگری حل شدن مشکلات و آسان شدن کارها و بیرون آمدن از تنگناها و مصادیق است که در سوره ی طلاق آیه ی 4 می‌فرماید و من یتق‌ا… یجعل که مخرجاً‌ یعنی هر کس که تقوای الهی داشته باشد خداوند یک نوع آسانی در کار او قرار می دهد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد معنا و مفهوم تقوا

تحقیق در مورد شگرد و معنا

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد شگرد و معنا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شگرد و معنا


تحقیق در مورد شگرد و معنا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه62

                                                             

فهرست مطالب

  شکل‌گرایان و مفهوم آشنازدایی مهاجرت و درک آشنازدایانه

یادداشت‌های فصل شگرد و معنا:

 

دینو کمپانی

 

جووانی ویلانی

 

آثار فو سکولو

 

ایپولیتو پینده مونته

 

مهاجر، به‌مراتب عمیق‌تر و تواناتر از نگاه و جست و جوی شهروند بومی یا حتا گردش‌گر خواهد یود. انسان تبعیدی با توجه به‌بینش، آگاهی و تکیه به‌فرهنگ خود جست و جوگر لایه‌های پنهان فرهنگ میزبان می‌شود. انسان تبعیدی ناخواسته آن‌چه را می‌بیند و بیش‌تر درمی‌یابد که یا وجه‌های مشترک با فرهنگ خود دارد یا در تضاد با آن قرار می‌گیرد. همین امر سبب دریافت و شناخت او از مسایل پیرامونی‌اش به‌گونه‌ی دیگری می‌شود. به‌زبان دیگر اگر شهروند بومی به‌دلیل عادت قادر نیست همه چیز را آگاهانه بنگرد یا از آن برداشت تازه داشته باشد، برای انسان تبعیدی به‌طور عادی و طبیعی این اتفاق هر روز و هر بار می‌افتد."

 

"انسان تبعیدی مدام در حال "شوک" است و بدیهی است که این کنش در او واکنش‌های ویژه‌ای ایجاد می‌کند. حال زمانی که انسان تبعیدی شاعر و نویسنده باشد، این اتفاق به‌مراتب کنش و واکنش‌های بسیار شدیدتری خواهد داشت. چرا که شاعر و نویسنده، به‌نسبت حساس‌تر از دیگران است و هر کنشی در او واکنشی ایجاد می‌کند که تأثیر مستقیم در آفرینش او می‌گذارد. تأثیری که در شکل مکتوبش، یک کنش عمومی خواهد بود. تمام خوانندگانش از آن متأثر می‌شوند."[1]

 

شکلوفسکی در راستای هدف شکل‌گرایان معتقد بود انسان هرگز نمی‌تواند از اشیا دریافت‌های ثابت داشته باشد. با هر بار دیدن، دریافت دیگری خواهد داشت. نمی‌توان تازگی‌‌ی دریافت‌های جدید را حفظ کرد. او روی این نکته تأکید می‌کند که هنر می‌تواند ادراک‌های حسی‌ی انسان را بازسازی کند. چون تنها هنر می‌تواند قاعده‌های آشنا و ساختارهای ظاهری ماندگار واقعیت را دگرگون کند. عادات انسان را تغییر بدهد و هر چیز آشنا را ناآشنا گرداند. چون در این ناآشنا شدن، امکان دوباره دیدن یا دریافت نوین داشتن ممکن می‌شود. امکان این که معنای

 


[1] . ایران، ایرانی و ما. منصور کوشان. نشر آرش. سوئد.  2003

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شگرد و معنا

پایان نامه : بررسی حقیقت و معنا در آثار ساموئل بکت )با ارجاع به آلن بدیو و تئودور آدورنو

اختصاصی از فایلکو پایان نامه : بررسی حقیقت و معنا در آثار ساموئل بکت )با ارجاع به آلن بدیو و تئودور آدورنو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه : بررسی حقیقت و معنا در آثار ساموئل بکت )با ارجاع به آلن بدیو و تئودور آدورنو


پایان نامه : بررسی حقیقت و معنا در آثار ساموئل بکت )با ارجاع به آلن بدیو و تئودور آدورنو

چکیده : این پژوهش بعنوان بررسی حقیقت و معنا در آثار ساموئل بکت ( با ارجاع به آلن بدیو و تئودور آدورنو ) می باشد که قبل از پرداختن به بحث حقیقت و معنا به گونه ای مختصر به ادبیات اقلیت و مباحثی چون نفی ، شیء و کثرت پرداخته خواهد شد تا پیش زمینه ای برای رسیدن به مبحث هایی چون حقیقت و معنا فراهم آید . قابل ذکر است که آلن بدیو و تئودور آدورنو در زمینه بکت دارای مقالات و کتاب هایی می باشند که پژوهشگر در داخل پایان نامه به آن ها اشاره کرده است. درنهایت با توجه به پیشینه مطالعاتی پدید آمده به فصل بکت و فروپاشی منطق اگزیستانسیالیسم خواهیم پرداخت . از جمله اهداف مهم این پژوهش بررسی بکت از دیدگاه فلاسفه معاصر است که نتیجه حاصله نیز نسبتاً قابل قبول و در راستای مباحث فلسفی آن متفکران خواهد بود


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه : بررسی حقیقت و معنا در آثار ساموئل بکت )با ارجاع به آلن بدیو و تئودور آدورنو

دانلود مقاله نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌ - عکاسی‌ ماکروفتوگرافی‌

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌ - عکاسی‌ ماکروفتوگرافی‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار:
مطلبی که به دنبال می آید، رساله نظری نگارنده است. این تحقیق به بررسی نگاه، جایگاه دیدن و فرآیند بینایی در هنر عکاسی می پردازد.
از گذشته تا کنون برای نگارنده این سوال مطرح بود که عکاس به عنوان هنرمند چگونه جهان رودرروی خود را گزینش می‌کند. این دغدغه از ابتدای تحصیل ذهن مرا به خود مشغول کرد. در سال آخر تحصیل هنگامی که جهت انتخاب پروژه پایان‌نامه به استاد راهنمایم رجوع کردم، موضوع خود را به ایشان گفته و ایشان عنوان نگاه و معنا در عکاسی را برای من انتخاب کردند و از من خواستند تا به مطالعه این موضوع بپردازم. پس از یافتن چند منبع و پیگیری در مورد چند عکاس و چند نظریه پرداز در حوزه هنر و عکاسی موضوع پیشنهادی را پذیرفتم و شروع به فعالیت کردم.
رسالة مذکور دارای بحث بنیادی و نظری است. عکاسان هنگام ثبت عکسهای خود به جهان بیرون از دوربین و یا به تعبیری به جهان رودرروی دوربین از طریق اندیشة درونی و عنصر بینایی یعنی چشمها دست می یابند. هنر عکاسی هنر عینی است و در مرحله رؤیت، عکاس تصویر خود را ثبت می کند – در این فرآیند چشمها عمل نمی کند بلکه جهان، جهان عکاس که همان گذشته، حال و تجربیات و نحوة اندیشیدن اوست که در سطح عکسها مؤثر است. مبنای این تحقیق نظری بر دو مسئله دستگاه بینایی و لحظة رویت و گزینش کادر و ثبت تصویر استوار است.
تحقیق شامل یک چکیده، پیشگفتار و مقدمه ای در باب عکاسی و چهار فصل تحت عنوان دستگاه بینایی و دیدن در عکاسی – خواستگاه عکاس، گزینش کادر و زیبایی شناسی عکس می باشد. در پایان یک فهرست منابع و مآخذ و یک گزارش عملی درج شده است. نگارنده خود معتقد است که این دو مقالة نظری پیچیده، اما در عین حال مهم‌اند. نظریه ژاک لکان در باره فرآیند بینایی و نظریة رولان بارت در زمینة عکاسی همچنان برای من سنگین، اما قابل احترام است. بدیهی است می بایستی حوزة مطالعات دانشجویان عکاسی و همچنین خودم گسترش یابد تا این گونه موارد را بیشتر درک کنیم.
در پایان هیچ ادعایی در کامل بودن این تحقیق ندارم و امیدوارم در پژوهشهای بعدی بیشتر در بارة عکاسی فرا گیرم.
در اینجا بر خود واجب می دانم از استاد گرامی، جناب آقای شهاب الدین عادل که مرا در تمامی مشکلات و در تمامی دوران تحصیل راهنمایی کردند، کمال سپاسگذاری را به جا بیاورم.

 

نگارنده
شادی احمدی ناقدی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

 


عکاسی‌
اندیشه‌ انتقادی‌ در باب‌ عکاسی‌ در سده‌ی‌ بیستم‌، بحث‌هایی‌ در قبال‌ قبول‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ درابتدای‌ این‌ قرن‌، آثاری‌ در بارة‌ تأثیر عکاسی‌ بر رسانه‌های‌ هنری‌ قدیمی‌تر، تحول‌ تاریخ‌ این‌ رسانه‌ و آثار اخر نویسندگان‌ و در راستای‌ ارائه‌ی‌ نظریه‌ی‌ در باره‌ این‌ راسانه‌ را در بر می‌گیرد.
بسیاری‌ از آثار متأخر در زمینة‌ عکاسی‌ معطوف‌ به‌ جریانهای‌ گوناگون‌ اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در راستای‌ شالوده‌شکنی‌مدرنیسم‌ در هنر است‌.
در نظر نویسندگان‌ و هنرمندانی‌ که‌ این‌ آثار اخیر را عرضه‌ کرده‌اند، پسی مدرنیسم‌ را بحرانی‌ در فرآیند بازنمایی‌ غرب‌تعریف‌ کرد و عکاسی‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ ر در آن‌ ایفا کرده‌ است‌.
بسیاری‌ از نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ حوزه‌ی‌ عکاسی‌ را به‌ خاطر سرشت‌ بینا رشته‌ایی‌اش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهند. شاید تنها خصلت‌ غالب‌ این‌ رسانه‌ انعطاف‌پذیری‌اش‌ باشد. این‌ نکته‌ با کاربردهای‌ گوناگون‌ این‌ رسانه‌ در عرصة‌ فرهنگ‌روشن‌ می‌شود. کاربردهایی‌ که‌ تنها بخش‌ اندکی‌ از آنها وجه‌ی‌ هنری‌ دارند.
نخستین‌ تاریخ‌ جامع‌ عکاسی‌ بو مونت‌ نیوهال‌ بود. به‌ عنوان‌ کاتالوگ‌ نمایشگاهی‌ در «موزه‌ هنر مدرن‌» با نام‌ «عکاسی‌: 1937-1839» نوشته‌ بود، نقش‌ بسیار مهمی‌ در مورد پذیرش‌ قرارگرفتن‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ مشروع‌ ایفاکرد.
در اوایل‌ سده‌ بیستم‌، شکافی‌ میان‌ دو گونه‌ عکاسی‌ در آمریکا پدید آمد؛ گونه‌یی‌ که‌ از خصلت‌ اجتماعی‌ این‌ رسانه‌ بهره‌می‌گرفت‌ و گونه‌‌ئی‌ که‌ با برداشت‌ ناب‌گرایانه‌ی‌ عکاسی‌ «هنری‌» همخوان‌ بود.
این‌ شکاف‌ موجود میان‌ عکاسی‌ هنری‌ و عکاسی‌ مستند رویارویی‌ دو اسطوره‌ی‌ عامیانه‌ یکی‌ نمادگرا و دیگری‌واقع‌گراست‌.
در کار ناب‌گرایان‌، از آن‌ جا که‌ هنر بیان‌ حقیقت‌ درونی‌ به‌ شمار می‌رود عکاسی‌ یک‌ نهان‌ بین‌ است‌. اما در عکاسی‌مستند عکاس‌ یک‌ شاهد و عکس‌ گزارشی‌ از حقیقت‌ تجربی‌ است‌.
در اروپا عکاسان‌ اجتماعی‌، کارشان‌ را بر پایه‌ی‌ واقع‌ گرایی‌ طبقاتی‌ استوار کرده‌ بودند. والتر بنیامین‌ از نخستین‌نظریه‌پردازانی‌ بود که‌ در بستری‌ سیاسی‌ در باره‌ عکاسی‌ دست‌ به‌ قلم‌ برد.او تأثیر تکنولوژی‌ بر شاخه‌های‌ مختلف‌ هنررا مورد توجه‌ قرار داده‌ است.‌ با تکثیر مکانیکی‌ که‌ به‌ واسطة‌ عکاسی‌ امکان‌پذیر شد اقتدار اثر هنری‌، یا به‌ تعبیر بنیامین‌«هاله‌»ی‌ بی‌همتای‌ آن‌ از بین‌ می‌رود. حال‌ انبوه‌ نسخه‌های‌ بدل‌ جای‌ نسخه‌ی‌ اصل‌ را می‌گیرد. یکی‌ از عمیق‌ترین‌ عواقب‌ تکثیر مکانیکی‌ برای‌ هنر که‌ بنیامین‌ در مقابله‌ خود به‌ آن‌ پرداخته‌ رسیدن‌ به‌ این‌ تصور می‌باشد که‌ هنر دیگر مبتنی‌بر آئین‌ نبوده‌، بلکه‌ بر پایه‌ی‌ سیاست‌ استوار شده‌ است‌. اساس‌ این‌ تصور را کاهش‌ فاصله‌ی‌ موجود میان‌ بیننده‌ و اثرهنری‌ تشکیل‌ می‌داد. با افزایش‌ دست‌رس‌پذیری‌ اثر هنری‌، ارزش‌ آئینی‌ آن‌ کاهش‌ می‌یابد.
سرآغاز اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در هنر را می‌توان‌ در ساختارگرایی‌ و پساساختارگرایی‌ به‌ ویژه‌ در نوشته‌های‌ رولان‌ بارت‌ یافت‌. نوشته‌های‌ بارت‌ اهمیت‌ خاصی‌ در زمینه‌ی‌ عکاسی‌ و تکوین‌ یک‌ «نظریه‌ی‌ عکاسی‌» دارند. بارت‌ در مقاله‌ی‌ «پیام‌عکاسانه‌» (1961) «نوع‌» خاصی‌ از عکاسی‌ یعنی‌ عکاسی‌ مطبوعات‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد. جریان‌های‌ تازه‌ دنیای هنردر اواخر دهه‌ی‌ هفتاد عکاسی‌ را در محور نقدهای‌ خود بر مقوله‌ی‌ «بازنمایی‌» قرار دادند. این‌ روی‌ کرد متخصصان‌ هنرمفهومی‌ به‌ عکاسی‌ در اواخر دهه‌ی‌ شصت‌ و در دهه‌ی‌ هفتاد، اساساً از اشتیاقی‌ مدرنیستی‌ به‌ خلق‌ هنری‌ نشأت‌می‌گرفت‌ که‌ برداشتهای‌ سنتی‌ از ماهیت‌ هنر را متزلزل‌ می‌سازد.
دامنه‌ی‌ تأثیرگذاری‌ هنر مفهومی‌ حوزه‌های‌ سنتی‌تر عکاسی‌ را نیز فرا گرفت‌. اگرچه‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌مدرنیستی‌ پذیرفته‌ شده‌ بود، مقتضیات‌ این‌ هدف‌، یعنی‌ خلوص‌ و خودآئینی‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ رسانه‌، دیگر از جمله‌مسائل‌ مطرح‌ در دنیای‌ هنر به‌ شمار نمی‌رفتند. جالب‌ آن‌ که‌ توجه‌ فزاینده‌ به‌ این‌ رسانه‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود ارزش‌ اقتصادی‌آن‌ در دنیای‌ هنر را افزایش‌ داده‌ است‌. محوریت‌یابی‌ عکاسی‌ به‌ این‌ معنا است‌ که‌ عکاسی‌ دیگر چون‌ گذشته‌ در دنیای هنر غریبه‌ نیست‌. در دهه‌ی‌ هشتاد دنیای‌ هنر به‌ طرز فزاینده‌یی‌ به‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ راهی‌ برای‌ برقراری تماس‌ تازه‌یی‌ باامور اجتماعی‌ و درنتیجه‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌ برای‌ جان‌بخشی‌ دوباره‌ به‌ کالبد هنر توجه‌ نشان‌ داد. عکاسی‌ در اکثر آثار این‌دوره‌ محملی‌ برای‌ نقد محسوب‌ می‌شود؛ آثار اولیه‌ سیندی‌ شرمن‌ معطوف‌ به‌ راه‌یابی‌ به‌ نوع‌ نگاه‌ عکس‌های‌ فیلم‌های‌هالیوودی‌ به‌ منظور افشای‌ ایدئولوژی‌ عامل‌ در آن‌ها بود.
در دهه‌ نود، جاناتان‌ کرری‌ (1990) با مردود دانستن‌ روایت‌ خطی‌ پیشرفت‌ فنی‌ که‌ از «اتاقِ تاریک‌» (کامرا آبسکورا)آغاز شده‌ به‌ عکاسی‌ امروزی‌ می‌انجامد، سرمشق‌ تازه‌یی‌ برای‌ تفکر در باب‌ عکاسی‌ در چهار چوب‌ چشم‌انداز غرب‌ ارائه‌ می‌کند. نظری‌ در اوایل‌ سده‌ی‌ نوزدهم‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ طی‌ آن‌ راستای‌ بحث‌ از نورشناسی‌ هندسی‌ به‌برداشت‌ فیزیولوژیکی‌ از بینایی‌ معطوف‌ می‌شود. در گزارش‌های‌ تاریخی‌ پیشین‌ از سیر تحولات‌ عکاسی‌ «اتاق ِتاریک‌» به‌ عنوان‌ الگوی‌ دوربینهای‌ امروزی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد اما او در بحث‌ خود این‌ طرز فکر را کنار می گذارد وسرمشق‌ جدید او تازه‌ ترین‌ جهت‌گیری‌های‌ رسانه‌ی‌ عکاسی‌ به‌ سوی‌ فن‌آوری‌های‌ رایانه‌ای‌ است‌.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل‌ اول‌:
دستگاه‌ بینایی‌

 


دستگاه‌ بینایی‌
قسمتهای‌ اصلی‌ چشم‌ انسان‌ مشخص‌ شده‌ است‌. (تصویر 1-1)
نور از طریق‌ قرنیه‌ شفاف‌ وارد چشم‌ می‌شود. مقداری‌ نوری‌ که‌ وارد چشم‌ می‌شود، تابع‌ قطر مردمک‌ است‌، سپس‌عدسی‌، نور را برروی‌ سطح‌ حساس‌ به‌ نام‌ شبکیه‌ متمرکز می‌سازد عدسی‌ چشم‌ تقریباً همانند عدسی‌ دوربین‌ کارمی‌کند. انقباض‌ و انبساط‌ مردمک‌ بوسیله‌ دستگاه‌ عصبی‌ خودمختار تنظیم‌ می‌شود. بخش‌ پاراسمپاتیک‌ تغییرات‌اندازه‌ مردمک‌ را بر حسب‌ تغییرات‌ میزان‌ روشنایی‌ کنترل‌ می‌کند. (همانند دیافراگم‌ دوربین‌ عکاسی‌) بخش‌ سمپاتیک‌نیز اندازه‌ مردمک‌ را کنترل‌ می‌کند، و در شرایط‌ هیجانی‌ شدید، چه‌ خوشایند یا ناخوشایند، موجب‌ باز شدن‌ مردمک‌می‌شود. حتی‌ تحریکات‌ هیجانی‌ خفیف‌ نیز، اندازه‌ مردمک‌ را به‌ گونه‌ای‌ منظم‌ تغییر می‌دهد. (تصویر 2-1) شبکه‌ سطحی‌ که‌ درقسمت‌ عقب‌ چشم‌ قرار گرفته‌، در برابر نور حساس‌ است‌، و سه‌ لایه‌ اصلی‌ دارد:
الف‌: میله‌ها و مخروط‌ها.
یاخته‌هایی ‌ هستند حساس‌ در برابر نور (گیرنده‌های‌ نور) که‌ انرژی‌ نورانی‌ را به‌ علامتهای‌ عصبی‌ تبدیل‌ می‌کنند.
ب‌: یاخته‌های‌ دوقطبی‌.
این‌ یاخته‌ها با میله‌ها و مخروط‌ها در ارتباطند.
ج‌: یاخته‌های‌ عقده‌ای‌
رشته‌های‌ آنها عصب‌ بینایی‌ را تشیل‌ می‌دهد. (تصویر 3-1) ‌‌‌عجیب‌ است‌ که‌ میله‌ها و مخروطها لایه‌ پشتی‌ شبکیه‌ را تشکیل‌می‌دهند. امواج‌ نور نه‌ تنها باید از عدسی‌ و مایعاتی‌ که‌ کره‌ چشم‌ را پر می‌کنند. که‌ هیچکدام‌ وسایل‌ مناسبی‌ برای‌ انتقال‌نور نیستند - ، بگذرند، بلکه‌ باید از شبکه‌ رگهای‌ خون‌ و یاخته‌های‌ عقده‌‌ای نیز که‌ در داخل‌ چشم‌ قرار دارند، عبور کنند تا به‌گیرنده‌های‌ نوری‌ برسند، (جهت‌ پیکان‌ها‌ در نشانگر جهت‌ نور است‌). اگر به‌ یک‌ زمینه‌ همگون‌، مانند آسمان‌ آبی‌، خیره‌شوید، می‌توانید حرکت‌ خون‌ را در داخل‌ رگهای‌ خونی‌ شبکیه‌ که‌ در جلو میله‌ها و مخروطها قرار دارند، ببینید. دیواره‌رگهای‌ خونی‌ به‌ صورت‌ یک‌ جفت‌ خط‌ باریک‌ در پیرامون‌ مرکز دید چشم‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، و نیز اشیاء پولک‌ مانندی‌را می‌بینید که‌ به‌ نظر می‌رسد بین‌ این‌ خطوط‌ باریک‌ در حرکت‌ هستند، اینها همان‌ گلبولهای‌ قرمز خون‌ هستند، که‌ دررگها شناورند.
حساسترین‌ بخش‌ چشم‌ (در روشنایی‌ عادی‌ روز) قسمتی‌ از شبکیه‌ است‌ که‌ لکه‌ زرد نام‌ دارد. در فاصله‌ای‌ نه‌ چندان‌دورتر از لکه‌ زرد، یک‌ ناحیه‌ غیر حساس‌ وجود دارد که‌ آن‌ را نقطه‌ کور می‌نامند؛ در این‌ ناحیه‌ است‌ که‌ رشته‌‌های عصبی‌یاخته‌های‌ عقده‌ای‌ شبکیه‌ به‌ هم‌ می‌رسند، و عصب‌ بینایی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. گرچه‌ ما معمولاً متوجه‌ نقطه‌ کورنمی‌شویم‌، اما وجود آن‌ را می‌توان‌ به‌ آسانی‌ نشان‌ داد.
میله‌ها و مخروط‌ها، مهمترین‌ یاخته‌های‌ شبکیه‌، گیرنده‌های‌ نوری‌ هستند، یعنی‌ میله‌های‌ استوانه‌ای‌ و مخروطهای‌پیازی‌ شکل‌. مخروطهایی‌ که‌ فقط‌ در بینایی‌ روز فعال‌ هستند به‌ ما امکان‌ می‌دهند، هم‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ (سفید، سیاه‌ ورنگهای‌ خاکستری‌ بین‌ این‌ دو) و هم‌ رنگهای‌ فامی‌ (قرمز، سبز، آبی‌، زرد) را ببینیم‌. میله‌ها بیشتر در شرایط‌ کم‌ نور(روشنایی‌ گرگ‌ و میش‌ شب‌) فعالند. و فقط‌ دیدن‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ را میسر می‌سازند - درست‌ مانند تفاوت‌ فیلم‌ سیاه‌ وسفید و رنگی‌ که‌ از لحاظ‌ حساسیت‌، معمولاً فیلم‌های‌ سیاه‌ و سفید از حساسیت‌ بیشتری‌ برخوردارند.
در سطح شبکیه بیش از 6 میلیون مخروط و 100 میلیون میله به طور ناهمسان پراکنده اند. در مرکز لکه زرد فقط مخروطها قرار دارند و 50000 مخروط در ناحیة کوچکی به مساحت یک میلی متر مربع جمع شده اند، ذر ناحیه خارج از لکه زرد، هم میله ها و هم مخروطها یافت می شوند و هرچه از مرکز شبکیه به پیرامون آن نزدیک می شویم، از تعداد مخروطها کاسته می شود. در ناحیه لکه زرد نسبت به نواحی پیرامونی، جزئیات بهتر دیده می شود.
اگر بخواهیم چیزی را روشنتر ببینیم، باید مستقیم به آن نگاه کنیم تا تصویر آن روی لکه زرد بیفتد. در ناحیه پیرامون با برخورداری از میله های حساس بیشتر، مناسب ترین ناحیه برای تشخیص نقاط کم نور است. (تفکیک دیداری بهتر صورت می گیرد).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ژاک‌ لکان‌
(Jacgues Lacan)
ژاک‌ لکان ‌
(Jacgues Lacan)
روان‌ کاو فرانسوی‌ بود. او مقتدرانه‌ترین‌ و چشم‌گیرترین‌ تأثیرات‌ را بر متفکران‌ درون‌ و بیرون‌ حوزه‌ی‌ روان‌ کاوی‌گذاشته‌، موجب‌ پیشرفت‌هایی‌ در نقادی‌ ادبی‌، فلسفه‌، فمینیسم‌ و نظریه‌ی‌ سینما شده‌ است‌. او در سال‌ 1934 ‌به‌عضویت‌ «مؤسسه‌ی‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» درآمده‌ بود، در سال‌ 1952 به‌ همراه‌ جمعی‌ «انجمن‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» رابنیان‌ کرد. او در سال‌ 1963 «آموزشگاه‌ فرویدی‌ پاریس‌» را بنیان‌ گزاری‌ کرد. لکان‌ در طول‌ دهه‌ی‌ سی توجه‌ خاصی‌ به‌سورئالیست‌ها داشت‌ سورئالیست‌ تأثیر حائز اهمیتی‌ بر لکان‌ گذاشت‌؛ بسیاری‌ از اشارات‌ ادبی‌ که‌ در نوشته‌های‌ لکان‌یافت‌ می‌شوند اشاراتی‌ به‌ آرا و آثار مؤلفان‌ سورئالیست‌ بوده‌ و سبک‌ خود وی‌ نیز از جهاتی‌ مرهون‌ آثار آنان‌ می‌باشد.به‌ نظر لکان‌ «روان‌شناسی‌ "من‌"» حاکی‌ از منطبق‌ سازی‌ فرد با یک‌ محیط‌ پیرامونی‌ و نادیده‌ انگاشتن‌ این‌ کشف‌ فرویدی‌بود که‌، همچنان‌ که‌ مرحله‌ی‌ آینه‌یی‌ اثبات‌ می‌کند، «من‌» (ego) محصول‌ همذات‌ پنداری‌ بیگانه‌ساز بوده‌، هم‌ ارز سوژه‌ نبوده‌، و بنابراین‌ نمی‌تواند حاکم‌ موضع‌ خویش‌ باشد. به‌ عقیده‌های‌ او معنا درو از طریق‌ زنجیره‌ی‌ از دال‌هاپدید می‌آید؛ معنا در یک‌ عنصر واحد موجود نیست‌. اگرچه‌ لکان‌ کار اصلی‌ خود را تثبیت‌ موقعیت‌ روان‌ کاوان‌ و دفاع از بازگشت‌ به‌ فروید می‌دانست‌، با این‌ حال‌، اثار او کاربست‌های‌ گوناگونی‌ یافته‌ و به‌ جزئی‌ از حوزه‌ی‌ فرهنگی‌عمومی‌یی‌ بدل‌ شده‌اند.

 

1-1- لحظه‌ی‌ رویت‌ - چگونگی‌ دیدن‌ از دیدگاه‌ ژاک‌ لکان‌
دیدن‌ عبارت‌ است‌ از داشتن‌ مفهومی‌ از چیزی‌ که‌ مقابل‌ چشم‌های‌ ما قرار دارد بی‌ آن‌ که‌ نیازی‌ به‌ فکر کردن‌ در بارة‌ آن‌باشد.
به‌ منظور درک‌ کردن‌ این‌ تجربه‌ که‌ فکر کردن‌ در آن‌ نقشی‌ بازی‌ نمی‌کند باید به‌ دنیای‌ بصری‌ دوران‌ کودکی‌، به‌ اصل‌ ومنشاء درک‌ فضا برای‌ همة‌ ما بازگردیم‌. گویی‌ که‌ هنر، سینما و عکاسی‌ بطور تصادفی‌ در آن‌ حوزه‌ قرار می‌گیرد. نوزاد دوتا شش‌ ماهه‌ فرشته‌وار لبخند می‌زند. احتمالاً فکر می‌کند فرشتة‌ کوچکی‌ روی‌ سقف‌ اتاقِ در پرواز است‌.
زمانی با صورتی‌ که‌ منظره‌ای‌ برای‌ نگاه‌ کردن‌ بشمار می‌رود - از چشم‌های‌ مادرش‌ گرفته‌ تا چشمهای‌ آدمک‌ مقوایی‌ که‌ به‌ اونشان‌ داده‌ می‌شود - واکنش‌ کاملاً شادمانة‌ او لبخند است‌، لبخحند زیبایی‌ که‌ در برخورد با هر چشمی‌ خوشامدگویی‌می‌کند.
تا زمانیکه‌ تمایزی‌ بین‌ چیزها برقرار نیست‌ همه‌ آن‌ها یکی‌ و یکسان‌ بنظر می‌رسند، به‌ چیزی‌ فکر کرده نمی شود، همه چیز جنبة بلاواسطه دارد.
از نظر نوزاد، شب یا روز، خوابیدن یا بیدار بودن، اشیاء یا اشخاص وجود ندارد. او در تجربة اولیة لذت، تقریباً در خارج از زمان غرقه می شود و با ابدیت و شفافیت همه جا پیوند می خورد.
او در بهشت شکلهای سیال، عجین شده در دنیای پیش از شناخت رنگها و نورهای اولیه بسر می برد ولیکن در لبة مرحلة آشنایی با رنگ و فرم زندگی می کند.
با وجود این، از آن چه چشمهایش می بیند، ادراکی ندارد. آنگاه، با ادراک، اشتیاق توأم با نگرانی و دلهره پدید می آید.
حدود شش ماهگی، نوزاد از لبخند زدن به هر کسی، جز مادر خود، یعنی نخستین حامی و دستیارش، دست می کشد. شروع می کند به دوست داشتن «موجود» دیگری – آن (دیگر)ی است. اکنون می داند که او، یعنی مادرش، وجود دارد، درون و بیرون را کشف می کند و آنچه را می بیند تشخیص می دهد، و فضای دوروبر، صرفاً تصویری بر صفحة چشم او نیست که سابقاً (کلیت)ی بی اعتبار بشمار می رفت.
چشم از آن چه می بیند جدا می شود و به صورت عضوی مجزا درمی آید: نماد فقدان حالت اولیه.
با این فقدان اولیه است که آگاهی از وجود «فاعل» حاصل می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  90  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاه‌ و معنا در هنر عکاسی‌ - عکاسی‌ ماکروفتوگرافی‌