فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فلسفه فارابی 19 ص

اختصاصی از فایلکو فلسفه فارابی 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

فلسفه فارابی

مقدمه:

از عصر فارابی تا عصر سبزواری، یعنی از قرن نهم تا نوزدهم میلادی، مبحث خلق جهان و حدوث و قدم عالم مهم ترین بحث تفکر اسلامی بود.[۱] فارابی به پیروی از ارسطو معتقد بود که جهان «قدیم» است. اما برای آنکه از چهارچوب تعلیمات قرآنی خارج نشود، سعی کرد بین عقیده ارسطو و مسئله خلق جهان در قرآن راهی بیابد. به همین سبب سعی می کرد موضوع «فیضان» و «[تجلی]» را با روش عقلی توضیح دهد. او عقل و انواع آن را ابداع خداوند می داند. اما اظهار می دارد که این ابداع در زمان اتفاق نیفتاده است..[۲] او معتقد است که «عقل فعال» ارسطو همان وحی قرآنی است..[۳]

فلسفه فارابی آمیزه‌ای است از حکمت ارسطویی و نو افلاطونی که رنگ اسلامی و به خصوص شیعی اثناعشری به خود گرفته‌است. او در منطق و طبیعیات، ارسطویی است و در اخلاق و سیاست، افلاطونی و در مابعدالطبیعه به مکتب فلوطینی گرایش دارد.

وحدت فلسفه

فارابی از کسانی است که می‌خواهند آراء مختلف را با هم وفق دهند. او در این راه بر همه گذشتگان خود نیز سبقت گرفت. او در این راه تا آن جا پیش رفت که گفت: فلسفه، یکی بیشتر نیست و حقیقت فلسفی ـ هر چند مکاتب فلسفی متعدد باشند ـ متعدد نیست.

فارابی به وحدت فلسفه سخت معتقد بود و برای اثبات آن براهین و ادله بسیاری ذکر کرد و رسائل متعدد نوشت که از آن جمله، کتاب «الجمع بین رایی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو» به دست ما رسیده‌است.

وی معتقد بود که اگر حقیقت فلسفی واحد است، بایدبتوان در میان افکار فلاسفه بزرگ به ویژه افلاطون و ارسطو توافقی پدید آورد. اساسا وقتی غایت و هدف این دو حکیم بزرگ، بحث درباره حقیقتی یکتا بوده‌است، چگونه ممکن است در آراء و افکار، با هم اختلاف داشته باشند؟

فارابی میان این دو فیلسوف یونانی پاره‌ای اختلافات یافته بود، اما معتقد بود که این اختلافات، اختلافاتی سطحی است و در مورد مسائل اساسی نیست. مخصوصا آنکه آن‌ها مبدع و پدیدآورنده فلسفه بوده و همه حکمای بعدی کم و بیش، به این دو متکی هستند.

مسائلی که به عنوان اختلاف مبانی افلاطون و ارسطو مطرح بود و فارابی درصدد هماهنگ ساختن بین آنها برآمد، عبارت بودند از:

روش زندگی افلاطون و ارسطو، روش فلسفی افلاطون و ارسطو، نظریه مُثُل، نظریه معرفت یا تذکر، حدوث و قدم، نظریه عادت.

البته تردیدی نیست که فارابی در این امر رنج بسیاری متحمل شده است؛ اما نکته مهم در این رابطه این است که یکی از منابع او برای انجام این مقصود، کتاب «اثولوجیا» یا «ربوبیت» بود که یکی از بخش‌های کتاب «تاسوعات» فلوطین می‌باشد. وی فکر می‌کرد که این کتاب متعلق به ارسطو است و چون در آن به یک سلسله آراء افلاطونی برخورد کرده بود، همین امر او را بر این کار، تشویق می‌کرد. (در حالی که مطالب این کتاب، ارتباطی با ارسطو نداشت.)

بنابراین، اگر چه فارابی در کار خود به توفیق کامل دست نیافت، ولی راه را برای دیگر فلاسفه اسلامی گشود. بدین ترتیب که میان ارسطو و عقاید اسلامی یک نوع هماهنگی ایجاد کرد و فلسفه ارسطو را جزو سرچشمه‌ها و اصول فلسفه اسلامی قرارداد.

فلسفه فارابی

پیرامون گرایش های این فیلسوف نامدار ایرانی، نظرات متضاد وجود دارد. درباره تدین یا کفر وی، اقوال بسیار گفته شده و در خصوص توافق یا تضاد آرای او با آموزه های شریعت، میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد و به خصوص، ماهیت دینی یا فلسفی «رییس مدینه فاضله» که برخاسته از فلسفه سیاسی او بود، مورد مناقشه بسیار است؛ مناقشاتی از این قبیل: آیا حاکم مدینه، فیلسوف است یا نبی؟ منبع، موضوع و هدف معرفت او چیست؟ آیا او با فعل و انفعالاتی که در قوه ناطقه اش رخ می دهد ، «عقل هیولایی» اش را به «عقل مستفاد» مبدل می سازد و به وسیله براهین عقلانی، به «معرفت عقلی» یعنی شناخت ماهیت اشیاء نائل می آید و یا اینکه از طریق قوه متخیله اش ملهم شده و با «معرفت عملی»، به رابطه اشیاء و نتایج امور واقف می گردد؟ آیا در مخیله اهل مدینه فاضله، صوری محاکی می شود یا اینکه آنان با توسل به عقل نظری، به قوانین عالم علوی پی می برند؟ آیا منبع شناخت، عقل است یا وحی؟ آیا نظریه «نبوت» فارابی، با نظریه «فیلسوف-پادشاه» افلاطون سازگاری دارد و یا گرته برداری از آن است؟

• دوستان و دشمنان فیلسوف چه می گویند

غزالی فلاسفه را به سه گروه «دهریون»، «طبیعیون» و «الهیون» تقسیم کرد، افلاطون و ارسطو را در دسته سوم جای داد،و البته همه را نیز بی محابا از دم تیغ زندقه می گذارند: «پس واجب است که همه آنان (فلاسفه یونانی) را با آن فیلسوفان مسلمان که پیروی آنان کرده اند، همچون ابن سینا و فارابی و غیر ایشان، کافر بدانیم، ولی باید دانست که هیچکدام از فیلسوفان مسلمان، در نقل علم ارسطو، به اندازه این دو تن توانایی نشان نداده اند.»

این تنها غزالی نیست که فارابی را کافر می داند، بلکه ابن خلدون، بنیانگذار فلسفه تاریخ نیز در« مقدمه ابن خلدون» ، در گفتاری تحت عنوان «در ابطال فلسفه و فساد کسانی که در آن ممارست می کنند»، فلسفه را دانشی می نامدکه «زیان عظیمی به دین می رساند» و فیلسوفان را چنین توصیف می کند:

«گروهی از خردمندان نوع انسانی گمان کرده اند که ذوات و احوال کلیه عالم وجود، خواه حسی و خواه ماوراء حسی، با اسباب و علل آنها به وسیله نظریات فکری و قیاسهای عقلی ادراک می شود و تصحیح عقاید ایمانی نیز باید از ناحیه نظر و اندیشه باشد، نه از طریق شنیدن(روایت و نقل)...؛ این گروه را فلاسفه می نامند قانونی وضع کرده اند که خرد در نظر و اندیشه خود به باز شناختن حق از باطل بدان رهبری می شود و آن قانون را منطق نامیدند. فلاسفه گمان می کنند که سعادت در ادراک کلیه موجودات، به یاری این گونه بحث و نظر و این گونه برهان است. خواه در عالم حس باشد، یا در ماورای حس... پیشوای این شیوه ها... ارسطوی مقدونی است... (او) نخستین کسی بوده است که قوانین منطق را مرتب کرده... آن گاه پس از وی در اسلام هم کسانی عقاید و نظریات او را فرا گرفتند و ...


دانلود با لینک مستقیم


فلسفه فارابی 19 ص

تحقیق درباره معرفت شناسی و فلسفه 67 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره معرفت شناسی و فلسفه 67 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره معرفت شناسی و فلسفه 67 ص


تحقیق درباره معرفت شناسی و فلسفه 67 ص

دسته بندی : علوم انسانیتاریخ ، فلسفه و منطق ، سیاسی ،

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 67 صفحه

پدیده شناسی- آگاهی: در مرحله «جان» ذهن هنوز چیزی فردی و یک گوهر [monadic] بود که جنبه درون ذاتی محض داشت و همه دنیای خود، یعنی، احساسات و تاثرات و عواطف خویش را در بر می گرفت جهان اعیان و جهان خارج برای آن وجود نداشت و در مرحله حاضر خاصیت عمومی ذهن این است که از وجود عقیی خارج از خود، آگاه می شود و بر آن شعور می یابد.
حالت درون ذاتی محض جان از یکسانی در می آید به دو جنبة ذهن و عین تجزیه می شود هگل این مرحله از ذهن را آگاهی و پژوهش در آن را پدیده شناسی می نامد.
آگاهی محض: عین اکنون از نهانگاه ذهن بیرون آمده و در جایگاهی مستقل در برابر آن آرمیده است نخستین نکته ای که بر ذهن معلوم می شود.
همین استقلال عین است.
عین چیزی جزء من و بیگانه از من است که از هستی من بهره ای ندارد ولی هنوز ذهنی من در نیافته است که عین در حقیقت خویش فقط امتدادی از من است.
عین در آغاز چیزی کاملاً خارجی و مستقل و از ذهن بیگانه و غیری مطلق در معارضه با ذهن پنداشته می شود این حالت آگاهی محض است که 3 مرحله را می گذراند.
1.
آگاهی حسی 2.
ادراک حسی 3.
هوش یا عقل آگاهی حسی: نخستین مرحله آگاهی البته بی میانجی است که معنایش این است که (1) عین خود چیزی بی میانجی است و (2) پیوند ذهن به عین پیوندی مستقیم است بی میانجی بودن عین مایه فردی بودن است و امکان میدهد که عین را و این یا «آن» بنامیم.
مستقیم بودن پیوند ذهن با عین مستلزم این است که عین مستقیماً به آگاهی ها در آید یعنی شعور ما بی میانجی دریابد که عین چیزی موجود و حاضر است بر خلاف هنگامیکه ذهن وجود چیزی را به یاری دلیل در می یابد.
در اینجا میان ذهن متفکر و موضوع آن هیچ چیز میانجی نمی شود وجود عین برای آگاهی و وجدان اینک امری اکتسابی نیست بلکه حضوری است.
این گونه ادراک بی میانجی عین فردی، آگاهی حسی نام دارد.
تنها چیزی که آگاهی حسی درباره عین یا موضوع خود می داند این است که آن عین هست یعنی فقط هستی را به عین نسبت مید هد و بس ذهن از هیچ گونه فرق و اختلافی درون عین یا از پیوند میان عینها خبر ندارد زیرا دانستن فرق و اختلاف و روابط نیز متضمن اندیشیدن است.
پس عین در نظر ذهن در انزوای مطلق به سر می برد و با هیچ چیز رابطه ندارد.
<span

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.
    • توجه فرمایید که قیمت تحقیق و مقاله های این فروشگاه کمتر از 5000 تومان میباشد (به علت  اینکه بانک ها کمتر از 5تومان را انتقال نمیدهند) باید از کارت هایی استفاده نمایید که بتوان کمتر از مبلغ ذکر شده را پرداخت نمود.. در صورتی که نتوانستید پرداخت نمایید با پشتیبانی در تماس باشید،تا شمارا راهنمایی نمایند...

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره معرفت شناسی و فلسفه 67 ص

مقاله فلسفه قیام مختار

اختصاصی از فایلکو مقاله فلسفه قیام مختار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

فلسفه قیام مختار

مختار کیست؟

مختار بن ابى عبیدة بن مسعود بن عمرو بن عمیر بن عوف بن قسى بن هنبة بن بکر بن هوازن؛(1) از قبیله ثقیف؛ کـه قبیله مشهـور و گسترده‌اى از هـوازن، از اعراب منطقه طائف اسـت، می‌باشد.(2) کنیه‌اش ابواسحاق(3)؛‌ و لقـبش کـیـسـان بود که فـرقـه کـیـسـانیه منسوب به او است. کیسان به معناى زیرک و تیزهوش است.(4)

طبق روایتى، اصـبـغ بـن نـبـاتـه، از یـاران امـیـرالمـؤمـنین مى‌گوید: "لقب کیس را امیرالمؤمنین به مختار دادنـد."(5)

پـدر مـخـتـار ابـوعـبـیـده ثـقـفـى است که در اوایـل خـلافـت عـمـر از طـائف بـه مـدیـنـه آمـد و در آنجـا سـاکن شد.(6) وى یکى از سـرداران بـزرگ جـنـگ بـا ارتـش ‍ کـسـرى(ایـران) در زمـان عمر بود. (7) ماجراى رشـادت این دلیرمرد در واقعه یوم الجسر در جنگ با ارتش ایران در منطقه بصره معروف است.(8)

مـادر مـخـتـار دومـه است که از زنـان بـا شخصیت بـود و او را صـاحـب عقل و راى و بلاغت و فصاحت دانسته‌اند.(9)

وى ادب و فضائل اخلاقى را از مکتب اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) آموخت،(10) و در آغاز جوانى، هـمراه با پدر و عموى خود براى شرکت در جنگ با لشکر فُرس به عراق آمد و خاندان او همانند بسیارى از مسلمانان صدر اسلام، در عراق و کوفه ماندند. مختار در کنار امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود و پـس از شهادت آن حضـرت، بـراى مدتى کوتاه به بصره آمد و در آنجـا سـاکـن شد.(11)

علامه مجلسى(ره) مى‌فرماید:

مـختار، فضایل اهل بیت پیامبر اکرم را بیان مى‌کرد و حتى مناقب امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) را براى مردم منتشر مى‌ساخت و معتقد بود که خاندان پیامبر از هر کس براى امامت و حکومت پس از پیـامبـر سـزاوارتـرند و از مصـایـبى کـه بـر خـانـدان پیامبر وارد شده، ناخشنود بود.(12)

خاندان مختـار از شیعیان مخلص و علاقه‌منـدان بـه اهل بیت رسالت(علیهم السلام) بودند.

یارى رسانی به مسلم بن عقیل

بر اساس گواهی تـاریـخ و تـصـریـح شـیـخ مـفـیـد و طـبـرى، پـس از آن کـه مـسـلم بـن عـقیل وارد کوفه شد، مستقیما به خانه مختار وارد شد، مختار او را گرامى داشت و رسما از او اعلام حمایت و پشتیبانى کرد.(13)

مختار به ابن غرق گفت: "هرگاه شنیدى که من قیام کرده‌ام، بـه مردم بگو: مختار به خونخواهى شهید مظلوم و مقتـول سرزمین کربلا و فرزند پیامبر خدا - حسین بن على(علیهماالسلام) - قیام کرده است. به خدا قسم، همه قاتلان حسین را از دم شمشیر خواهم گذراند."بلاذرى مى‌نویسد: خانـه مختـار محل ورود مسلم بود.(14) اما با ورود مزوّرانه و غـیـرمـنتظره ابن زیاد به کوفه، ناگهان اوضاع به هم ریخت و مسلم صلاح دید از خانه مختار بـه خـانـه هـانـى بـن عـروه، کـه مرد مقتدر و با نفوذ شیـعـه در کوفه بـود، نقل مکان کند.

مختار پس از ورود مسلم، آرام ننشست و پس از بیعت با مسلم، به منطقه خطرنیّه و اطراف کوفه براى جمع آورى افراد و گرفتن بیعت براى مسلم حرکت کرد. اما با دگرگونى اوضاع کوفه و تسلیم مردم در مقابل ابن زیاد، دوباره به کوفه بازگشت.

ابن زیـاد دسـتور داد که دعوت کنندگان امام حسین(علیه السلام) و حامیان مختار با او بیعت کنند، وگرنه دستگیـر و اعدام مى‌شوند. ابن اثیر نوشته است: هنگام دستگیرى مسلم و هانى، مختار در کوفه نبود و او براى جذب نیرو به اطراف شهر رفته بود و وقتى خبر ناگوار دستگیرى مسلم را شـنـیـد، بـا جمعى از افراد و یارانش به کوفه آمد. هنگام ورود به شهر، با نیروهاى مسلح ابن زیاد بـرخـورد کـرد و در پـى یـک گـفت و گوى لفظى شدید، بین آنان و مختار و افرادش، درگیرى پـیـش آمـد و فـرمـانـده آن گـروه مـسـلح کـشته شد و افراد مختار متفرق شدند؛ زیرا مقاومت را به صـلاح نـدیـدنـد؛ مـخـتـار از آنـان خـواست محل را ترک گویند تا ببینند چه پیش خواهد آمد.(15)

ابن زیاد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هانى، به شدت در جست و جوى مختار بـود و براى دستگیرى او جایزه‌اى معیّن کرد.(16)

دستگیرى مختار توسط ابن زیاد

یکى از دوستان مختار بـه نـام هانى بن جبّه، نزد عمرو بن حریث، نماینده ابن زیاد رفت و ماجراى مخفى شدن مختار را به عمرو اطلاع داد. عمرو به آن شخص گفت: به مختار بگوید مواظب خود باشد که تحت تعقیب است و در خطر مى‌باشد.

مختار به حمایت عمرو نزد ابن زیاد رفت. وقـتـى چـشـم ابـن زیاد به مختار افتاد، فریاد زد: "تو همانى که به یارى پسر عقیل شتافتى؟ "مختار قسم یاد کرد که من در شهر نبودم و شب را هم نزد عمرو بن حریث به سر بردم."(17)

ابن زیاد که عصبانى بود، عصاى خود را محکم به صورت مختار کوبید، به طورى که از نـاحیه یک چشم صدمه دید. عمرو برخاست و از مختار دفاع کرد و شهادت داد که او در ماجرا نبوده و بـه وى پناهنده شده است. ابن زیاد کمى آرام گرفت و گفت: "اگر شهادت عمرو نبود، گردنت را مى‌زدم." و دستور داد مختار را به زندان افکندند. همچنان در زندان بود تا امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسید.(18)

آزادى مختار از زندان

مختار، زائدة بن قدامه را محرمانه نزد شوهر خواهرش، عبدالله فرزند عمر بن خطّاب، به مدینه فرستاد و به او گفت: که ماجرا را به عبدالله بگوید و او از یزید برایش تقاضاى عفو کند.

عبدالله، شوهر صفیه - خواهر مختار - بود. یزیـد و دیگر اموى‌ها برایش احترام قائل بودند. او نامه‌اى براى یزید فرستاد و براى مختار، که دامادش بود، تقاضاى بخشش کرد. یزید هم بلافاصله، نامه‌اى به ابن زیاد نوشت که به محض رسیدن این نامه، مختار را از حبس آزاد کند.

مختار، که در یک قدمى مرگ بود، با نامه یزید نجات یافت و ابن زیاد او را خواست و به او گـوشـزد کـرد: اگر نامه امیرالمؤمنین(یزید)!! نبود، تو را مى‌کشتم. حالا برو و در کوفه نمان. مختار به ابن زیاد گفت: بسیار خوب، من براى انجام عمره به مکه مى‌روم و با این بهانه به نزد ابن زبیر آمد.

مختار به ناچار به حجاز رفت؛ زیرا آنجا از سلطه بنى امیه آزاد بود و به عبدالله بن زبیر، که خود را حاکم و خلیفه مى‌پنداشت، رفت.

ابن غرق مى‌گوید: در بین راه عراق به طرف حجاز، مختار را دیدم که یک چشمش ناقص شده بـود. عـلت را از او پـرسـیدم. گفت: "چیزى نیست، این زنازاده (ابن زیاد) با عصایش چشم مرا مـعـیـوب نمود." و تاکید کرد(خداوند مرا بکشد، اگر او را نکشم.) مختار همچنین به ابن غرق گفت: "هرگاه شنیدى که من قیام کرده‌ام، بـه مردم بگو: مختار به خونخواهى شهید مظلوم و مقتـول سرزمین کربلا و فرزند پیامبر خدا - حسین بن على(علیهماالسلام) - قیام کرده است. به خدا قسم، همه قاتلان حسین را از دم شمشیر خواهم گذراند."(19)

بازگشت مختار به کوفه

همزمان با دعوت مختار و تهیه مقدمات قیام، عبدالله بن زبیر، سیاستمدار کارکشته‌اى به نام عبدالله بن مطیع، را که سابقه


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فلسفه قیام مختار

مقاله بازسازی فلسفه خیام

اختصاصی از فایلکو مقاله بازسازی فلسفه خیام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بازسازی فلسفه خیام


مقاله بازسازی فلسفه خیام

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:35

حکیم عمر خیام، شاعر، فیلسوف و ریاضیدان برجستهٔ قرن پنجم هجری، در زمرهٔ بحث برانگیز‌ترین متفکران تاریخ فرهنگ ایرانی به شمار می‌رود. به گونه‌ای که نه تنها هیچ گونه اطلاعات موثق و دقیقی دربارهٔ زندگی وی در دسترس نیست، بلکه در نسبت دادن اکثر رباعیات منسوب به وی، مشکوک و مردد هستیم. هر چند به حق می‌دانیم که وی متفکری کم نویس بوده است، اما برخی از آثاری که توسط وی به نگارش در آمده‌اند نیز، امروز در دسترس نیست.

همین اندک مکتوبات باقی مانده از وی، در سه دستهٔ کلی قابل تقسیم بندی هستند؛

دستهٔ اول را آثار ادبی وی تشکیل می‌دهند، که از جملهٔ آن‌ها می‌توان به «نوروز نامه» و رباعیات اصیل وی، اشاره کرد.

دستهٔ دوم متشکل از آثار علمی اوست که «جبر و مقابله» مهم‌ترین آنهاست.

دستهٔ سوم که موضوع این جستار را تشکیل می‌دهد، رسائل فلسفی اوست، که هم از جهت تعداد اندک است، و هم از جهت محتوا بسیار خلاصه و فشرده می‌باشد.

از میان این نوشته‌ها، هم اکنون پنج رساله از خیام در اختیار ماست که نام آن‌ها از این قرار است:

۱)     فی الکون و التکلیف

۲)     جواب از ثلاث مسائل

۳)     فی الوجود

۴)     الضیاء العقلی فی الموضوع العلم الکلی

۵)     در علم کلیات وجود

که رسالهٔ اخیر، تنها اثر فلسفی خیام به زبان فارسی است. لازم به ذکر است که همهٔ این رساله‌ها (جز رسالهٔ آخر) در پاسخ به پرسش‌های فرد یا افرادی نگاشته شده‌اند و از این رو، لزوما وحدت موضوعی ندارند. رسالهٔ «در علم کلیات وجود» نیز به درخواست یکی از وزرای سلجوقی نگاشته شده است، که به سبب اختصار در کلام، دربردارندهٔ مضامین متنوعی است.

برخی از محققین بر این باورند که رسالهٔ «الضیاء العقلی» بخشی از رسالهٔ «فی الوجود» می‌باشد، که به نظر اینجانب، با توجه به تکرار برخی مضامین «فی الوجود» در آن، این رای را قابل دفاع نمی‌دانم.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بازسازی فلسفه خیام

فلسفه

اختصاصی از فایلکو فلسفه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فلسفه


فلسفه

مقالات فلسفه  با فرمت           DOC           صفحات  6

هدف :

تربیت دبیر برای تدریس فلسفه و محقق آشنا به فلسفه اسلامی و سایر مکتب‌های مهم فلسفی و نیز تربیت مدرسان و استادان فلسفه برای دانشگاههای کشور هدف این رشته است.

«رشته فلسفه یک رشته آموزشی است که کلیه پرسش‌های بنیادی انسان را نسبت به مسائل وجود، هستی، جهان پیرامون انسان و حقیقت انسان بررسی می‌کند پرسش‌هایی که زمانی به ارزشهای دینی و معنوی بر می‌گردد که همان فلسفه دینی است و زمانی مربوط به ارزشهای اخلاقی و مبانی ارزشهای اخلاقی است که به عنوان فلسفه اخلاق آن را می‌شناسیم و گاه مبانی نظام حکومتی را در بر می‌گیرد که همان فلسفه سیاسی است و گاهی نیز شامل مبانی هنر و زیباشناسی و موضوعاتی از این دست می‌شود.»

«البته در دوره کارشناسی رشته فلسفه، دانشجویان شناخت مفصلی درباره تاریخ فلسفه غرب به دست می‌آورند. یعنی سیر تاریخی فلسفه را از فلسفه یونان تا زمان حاضر بررسی می‌کنند و تا حدودی نیز سیر تاریخی فلسفه اسلامی را مطالعه کرده و به مفاهیم و مسائل اساسی فلسفه اسلامی و پاسخهای فلسفه اسلامی به پرسشهای بنیادی فلسفه می‌پردازند. همچنین علاوه بر تاریخ فلسفه، فیلسوفان مهم تاریخ فلسفه به عنوان «تک فیلسوف» مورد بررسی قرار می‌دهند و شعب فرعی مباحث فلسفه مثل فلسفه دین، فلسفه اخلاق ، فلسفه علم، معرفت‌شناسی و زمینه‌های گوناگون مسائل فلسفی مانند فلسفه‌های تطبیقی را مطالعه می‌کنند.


دانلود با لینک مستقیم


فلسفه