فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

با معماران عصر دیجیتال ( اندیشه های فیلیپ کاتلر )

اختصاصی از فایلکو با معماران عصر دیجیتال ( اندیشه های فیلیپ کاتلر ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

با معماران عصر دیجیتالاندیشه های فیلیپ کاتلر

فیلیپ کاتلر (PHILIP KOTLER) در سال 1931 در شیکاگو متولد شد. لیسانس را از دانشگاه دی پل، فوق لیسانس را در رشته اقتصاد از دانشگاه شیکاگو، دکتری را در همان رشته از MIT و فوق دکتری ریاضی را از هاروارد و فوق دکتری علم و فناوری را از دانشگاه شیکاگو اخذ کرد. او از سال 1969 استاد رشته بازاریابی بین المللی دانشگاه نورث وسترن است. این دانشگاه از اولین مراکزی بود که در آن بازاریابی تدریس می شد. نام کاتلر با واژه بازاریابی عجین شده است. او را بی هیچ تردید پدر بازاریابی می خوانند. از دهه 1970 که اندیشه بازاریابی پس از دو دهه دوران شکوفایی اقتصادی در غرب و همزمان با رکود ناشی از شوک نفتی و مسائل اقتصادی مطرح و به رسمیت شناخته شد، نام او بیش از دیگران در این زمینه به گوش خورده است. کارنامه پررنگ و بار او در زمینه بازاریابی منحصر به فرد است. تألیف 34 کتاب و بیش از 100 مقاله که در مجلات معتبری نظیر مجله هاروارد بیزینس ریویو منتشر شده گواه مطلب است. کتـــــاب اصول بازاریابی او کتاب مرجع بی بدیل همه دانش پژوهان و پژوهشگران در این زمینه است. کتابهای او به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شده است. کاتلر به راستی بنیانگذار مدیریت نوین بازاریابی است و بیش از هر نویسنده یا متفکر دیگر درگسترش اهمیت بازاریابی و تغییر نگرش به آن از یک فعالت جنبی به فعالیت مهم و اصلی نقش ایفا کرده است. او مـــدرس، نویسنده و سخنران برجسته ای است که مسافرتهای بسیار به اروپا، آسیا و آمریکای جنوبی برای سخنرانی و مشاوره داشته و از دانشگاههای معتبر دنیا دکترای افتخاری دریافت داشته است. کاتلر سالهای متمادی مشاور شرکتهای بزرگی همچون AT&T, IBM ،جنرال الکتریک، فورد، موتورولا، مرک، بــانک آمریکا و... بوده و دانسته های خود را در زمینه برنامه ریزی و سازماندهی بین المللی بازاریابی به این شرکتها منتقل کرده است. او عضو هیئت مشورتی بنیاد دراکر، رئیس هیئت مدیره دانشکده بازاریابی موسسه علوم مدیریت و مدیرعامل انجمن بازاریابی آمریکا (IMR) است.انجمن مدیریت آمریکا (AMA) او را تاثیرگذارترین بازاریاب تمام دوران لقب داده است. کاتلر نه تنها در بازاریابی کلاسیک شهره است بلکه یک پیشرو در تئوری و عمل ارتباط کسب وکار الکترونیک و بازاریابی سازمان محسوب می شود. هیچ پژوهشگری در عرصه بازاریابی نمی تواند خود را بی نیاز از آثار عمیق و دقیق او بداند. تحقیقات و نوشته های او بر مقوله هایی همچون گسترش و کاربرد اصول بازاریابی، تجزیه وتحلیل بازار، توسعه محصول جدید، راهبرد رقابتی، برنامه ریزی راهبردی و سیستم های اطلاعاتی متمرکز است. نگرش فیلسوفانه او به مفاهیم بازاریابی، جایگاه این حوزه خطیر مدیریتی را دگرگون ساخته است. او مقوله بازاریابی اجتماعی را طرح کرد و با تاکید بر اینکه بازاریابی برمبنای ارتباطی است ناشی از نیازها، خواسته ها، پیشنهادها، قیمت و... که تمامی آنها زیربنای ارزشی دارند، اهمیت بازاریابی را از حوزه قیمت و فروش و فعالیتهای توزیع به نیاز مشتری و ارزش آفرینی سوق داد. او سازمانها را واداشت که با مدل مشتری مداری فکر کنند و نیازهای مشتری را محور قرار دهند، وفاداری مشتری را به دست آورند و با نوآوری؛ خواسته های درحال تغییر مشتری همگام شوند. کاتلر بازاریابی را بخشی از فلسفه مدیریت همه مدیران می داند که براساس آن باید نیازها و خواسته های مشتری را بشناسند و شرایط را درجهت رضایت مندی آنان فراهم سازند. رضایتمندی مشتری در نگاه او هنگامی محقق می شود که ارزش واقعی فراورده یا خدمت برابر یا بیشتر از ارزش موردانتظار مشتری باشد. کاتلر بر این باور است که گرچه بازاریابی مفهومی ساده دارد اما اجرای آن بسیار پیچیده است و برای استادشدن در آن یک عمر وقت لازم است. گرچه هیچ متفکری درجهان به اندازه او درگسترش پیام بازاریابی سهم نداشته است اما در هزاره جدید، او همه را به تفکر مجدد در این مقوله فرامی خواند و ندا در می دهد که راهبرد پیروزمند سال پیش ممکن است امسال ناکارآمد از آب درآید.شما را پدر بازاریابی می نامند. نظر خودتان چیست؟کاتلر: هر زمان که برخی مرا پدر بــــازاریابی می نامند، من این نکته را متذکر می شوم که اگر چنین باشد، پیتر دراکر پدر بزرگ بازاریابی است. دراکر یکی از انسانهای استثنایی است که من دیده ام. او یک نابغه دربرگرفتن الگو از تاریخ و پیش بینی روندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. برای بسیاری از ما او الگویی است کـــــه دائماً ایده های نو می پرورد و ایده های کهنه را تصفیه می کند.بازاریابی به چه معناست؟- بازاریابی به معنی کار با بازارهاست، برای فراهم ساختـــن مبادلات با هدف تامین خواسته ها و نیازهای انسان. بازاریابی فرایندی است که طی آن افراد و گروهها، با تولید و مبادله کالا و فایده با دیگران، خواسته ها و نیازهای خود را تامین می کنند. اصولاً وظیفه بازاریابی شناسایی نیازها و خواسته ها، تعیین بازارهای هدف برای خدمت به آنها، طراحی کالاها و خدمات و برنامه زمان بندی شده برای ارائه خدمت به این بازارها و بالاخره فراخوانی کلیه افراد درون سازمان به اینکه به مشتریان فکر و به آنان خدمت کنند.بسیاری از مردم، بازاریابی را به معنای فروش و تبلیغات درنظرمی گیرند. نسبت فروش و بازاریابی چیست؟- فروش فقط جزء کوچکی از مجموعه عظیم بازاریــــابی است. فروش یکی از چندین وظیفه های بازاریابی و نه حتی مهمترین آنها، به شمار می رود. بنابراین، هرچند فروش بخشی از بازاریابی و مدیریت بازار است اما بازاریابی مفهومی بس گسترده دارد. به تعبیر پیتردراکر هدف بازاریابی گسترش فروش است. مفاهیم فروش و بازاریابی غالباً با یکدیگر اشتباه می شــــوند. مفهوم فروش از داخل به بیرون می نگرد. این مفهوم از کارخانه شروع می کند، به محصولات و کالاهای موجود شرکت توجه دارد و به دنبال کسب فروش سودآور است که تبلیغات قابل ملاحظه ای را می طلبد. برعکس، مفهوم بازاریابی دارای نگاهی از بیرون به درون است. این مفهوم با یک بازار کاملاً تعریف شده آغاز می شود، روی


دانلود با لینک مستقیم


با معماران عصر دیجیتال ( اندیشه های فیلیپ کاتلر )

دانلود پروژه تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی

اختصاصی از فایلکو دانلود پروژه تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی

نام و نام خانوادگی :

مهدی حیدری

نام دبیر :

آقای یزدانی

دبیرستان :

علامه طباطبایی 1

کلاس : 3/1

سلسلة مادها

(708-550 قبل از میلاد)

مادها اولین حکومت و دولت مستقل ایرانی را تشکیل دادند. اینکه بطور دقیق چه زمانی دولت مادها تشکیل شد معلوم نیست اما آنچه مشخص شده آن است که در زمان اقتدار آشوریان، مادها دولت تأسیس کردند. در ابتدا قبیله های ماد 6 تا بودند که از این میان «پارتاکن ها» جنگجو و دلیر بودند و بر عکس آنها مغ ها، صلح جو و آرام. شش قبیلة مادها همواره در حال نزاع با یکدیگر بودند به همین علت آشوریها می توانستند به راحتی بر آنها تسلط داشته باشند.

مادها دامپرور و کشاورز بودند. این شش قبیله مادی تا زمانی که دیااکو پا به عرصه گذاشت همچنان اختلاف داشتند اما دیااکو آنها را متحد کرد و مقام قضاوت آن ها را بر عهده گرفت. در واقع دیااکو اولین دولت مادها را بنیان نهاد. دیگر پادشاهان ماد به شرح زیر هستند:

فرورتیش (655-633 قبل از میلاد)،‌ هووخ شتر (633-585 قبل از میلاد)، ایخ توویگو (585-550 قبل از میلاد).

سرانجام پارسی ها به فرماندهی کوروش سپاه ایخ توویگو را شکست داد و بدین گونه حکومت مادها به پایان رسید و دوران پادشاهی هخامنشیان آغاز گردید. از پادشاهان ماد کتیبه و دست نوشتة مستقلی بدست نیامده. آنچه دربارة مادها می دانیم از میان کتیبه های بابلی و آشوری استخراج شده است.

دیااکو (دیوکس)

(708-655 قبل از میلاد)

قبیله های مادها شش قبیله بودند که هیچگاه با هم اتحادی نداشته و زیر سلطة آشوریها بودند. مادها توسط آشوریها زمانی طولانی استثمار شدند. سرانجام یکی از بزرگان مادی به نام دیااکو که مقام قضاوت را در میانشان بر عهده داشت، قبایل شش گانه را با هم متحد کرد و اولین دولت مادها را بنیان نهاد. بعد از مدتی دیااکو از کار قضاوت کناره گرفت. بعداز آن دزدی و نا امنی همه جا را فرا گرفت و مادها از وی خواستند تا ریاست را بر عهده بگیرد. دیااکو بعد از اینکه اختیارات تام از آنها گرفت ریاست قبیله اش را بر عهده گرفت. وی ابتدا سربازانی برای حفاظت خود و خانواده اش استخدام کرد سپس در دامنه کوه الوند، شهری بنام اکباتان که همان همدان امروزی (هگمتانه) است را ایجاد کرد. و آن را پایتخت خود قرار دادند، او هفت دیوار که هر کدام یک رنگ داشت در اطراف همدان ایجاد نمود. برجهای دیوارها طلایی رنگ بودند. دوران پادشاهی دیااکو با پادشاهی «سناخریب» سلطان آشوریها مصادف بود. سناخریب که سرگرم جنگ با عیلامی ها و بابلی ها بود به مادها توجه ای نداشت.

از طرفی بدلیل طبع آرامی که دیااکو داشت، با دادن باج و خراج سرزمینش را از حملة آشوریها محفوظ نگاه می داشت.

از کارهای مهم دیااکو متحد کردن قبیله های شش گانة مادها بود. علاوه بر آن به آبادانی شهرها و مناطق مختلف سرزمینش همت گماشت و از میانشان به جمع آوری سپاه مشغول شد تا در صورت لزوم بتواند با دشمنانش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی

مقاله درباره پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏


مقاله درباره پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:24

مقدمه‏

پوشش نظامى و پرچم، از جمله مباحثى است که از دیرباز مورد توجه نیروهاى نظامى بوده است. پوشش و البسه‏ى نظامى، در طى اعصار دچار تحول و تکامل شده و همواره به سوى یک‏سانى و متحد الشکل شدن پیش رفته و سرانجام جزء لاینفک سازمان رزم و نیروى نظامى گشته است.

پوشش جنگى در میان همه‏ى اقوام و ملل تا حدودى با پوشش غیر جنگى متفاوت بوده و بر حسب نوع تخصص و رسته‏ى جنگ‏جو در جنگ، تغییر مى‏یافته است. آنچه در این مقاله مورد توجه ما مى‏باشد، پوشش یک‏سان نظامى است که در عصر اسلامى همواره مورد عنایت پیامبرصلى الله علیه وآله و نیز سایر خلفا و فرماندهان جنگ قرار داشته است. پوشش یک‏سان، بیش‏تر با هدف شناسایى نیروهاى خودى از دشمن، تعیین جایگاه قبایل و اقوام و نهایتاً نظم و انسجام نیروى نظامى در نظر گرفته شده است. پرچم یا به عبارت عربى و اسلامى آن لوا و رایت نیز به همین هدف از زمان‏هاى دور مورد توجه بوده است. در ابتدا پرچم در اسطوره‏هاى ملت‏هاى مختلف داراى معنا و مفهومى خاص بوده و چه بسا ممکن است طرح آن از همان اسطوره‏ها به میدان واقعى جنگ تسرى یافته باشد. از پرچم کاوه‏ى آهنگر، که تکه‏اى از لباس چرمین آهنگرى او بود و براى دادخواهى علیه ستم و ستمگرى به کار برده شد، تا پرچم چینى‏ها که اژدهاى اسطوره‏اى رودخانه‏ى گنگ یا زرد بر آن نقش بسته است و نیز از پرچم عقاب عصر رسول خداصلى الله علیه وآله، تا پرچم سیاه ابومسلم خراسانى و نیز پرچم سرخ خرم دینان و پرچم سبز علویان، همه و همه از یک طرف رمز، نشانه، زبان و علامتى است براى بیان اندیشه‏ها، عقاید، مذاهب و احساسات درونى یک ملت، قوم و یا یک نژاد و از طرف دیگر علامتى است براى شناسایى نیروهاى خودى از دشمن و یا جایگاه قبیله و نیروهاى آن در جنگ.

وجود پرچم در سپاه و به اهتزاز در آمدن آن، مایه‏ى دل‏گرمى و تقویت روحیه‏ى جنگ‏جویان و سقوط آن به معناى شکست و مایه‏ى نومیدى آنان بود. چه جان‏هایى که براى به اهتزاز نگه داشتن پرچم‏ها در جنگ فدا شدند و چه شمشیرهایى که براى سقوط آن بر پرچمداران فرود آمدند.

در این مقاله برآنیم تا نقش و جایگاه پوشش یک‏سان رزم و نیز پرچم را که در عصر اسلامى از آن به لوا و رایت یاد مى‏شد تشریح نماییم و سیر تحول آن را از عصر پیامبرصلى الله علیه وآله تا عصر عباسیان، بیان کنیم.

پوشش و البسه‏ى نظامى‏

یکى از امور ضرورى در هر سازمان رزمى، نوع پوشش نظامى نیروهاى جنگ‏جو مى‏باشد. هر چند در روزگار گذشته به این مسأله چندان اهمیتى داده نمى‏شد، ولى بعدها به ویژه در قرون متأخر، امر یک‏سان سازى پوشش نظامى به طور کامل مورد توجه قرار گرفت. فلسفه و هدف اصلى در این مورد، یک‏سان سازى ظاهرى نیروها و ایجاد نظم و انضباط در آنان، تشخیص نیروهاى خودى از نیروهاى دشمن در منطقه‏ى جنگى و شناخته شدن نیروهاى جنگ‏جو از یک‏دیگر در هنگام درگیرى، معین و مشخص ساختن نوع و رسته‏ى نیروها به لحاظ تخصص و وظایف فردى و جمعى، روشن ساختن جایگاه‏ها و رتبه‏هاى فرماندهان و سایر نیروها، مشخص ساختن یگان‏هاى رزم بر اساس نوع وظایف آنها و موارد دیگر بوده است. این اهداف در عصر اسلامى بیش‏تر مورد عنایت پیامبرصلى الله علیه وآله، خلفا، فرماندهان نظامى، حکام و امرا قرار داشته است. اما در بسیارى از مواقع به لحاظ نوع پوشش مرسوم اعراب و تنوع عناصر و نژادها و ملیت‏ها، در عمل کم‏تر قابل اجرا بوده است. رسول خداصلى الله علیه وآله با این سخن، اهمیت پوشش را بیان مى‏فرمود:

اصلحوا ثیابکم حتى تکونواکالشامة بین الناس؛ لباس خود را بیارایید و شایسته سازید تا در میان مردم همانند خال [برجسته‏] باشید.

امرا و خلفاى اسلامى به امر لباس جنگ‏جویان و آراستگى وضعیت ایشان عنایت و اهتمام داشتند. حتى گاهى به کسانى که لباس غیر مناسب داشتند اجازه‏ى حضور در جنگ نمى‏دادند.

مسلمانان در نخستین جنگ‏هاى خود، لباس یک‏سانى نداشتند و معمولاً با همان لباس مرسوم خود، در جنگ حاضر مى‏شدند. لباس مرسوم آنان عبارت بود از لباس بلندى که گاهى در زیر آن شلوار و ازارى مى‏پوشیدند که براى نگه داشتن آن، تسمه‏اى بافته شده از موى بز همانند کمربند بر روى آن مى‏بستند. هم‏چنین بر روى شانه‏هاى خود ردایى مى‏آویختند و عمامه‏اى بر سر مى‏گذاشتند. بعضى از نیروهاى سواره نظام بر روى پیراهن خود، زرهى مى‏پوشیدند که داراى آستین بود و گاهى بلندى آن تا روى زمین مى‏رسید. این نیروها گاهى از کلاه‏خود و مغفر نیز به عنوان پوشش دفاعى استفاده مى‏کردند و ران بند و ساق بند نیز مى‏بستند. سواره نظام برخلاف پیاده نظام، ردایى روى لباس خود نمى‏پوشیدند؛ زیرا مانع چابکى آنان بر روى اسب مى‏شد و به جاى جامه‏ى زیرین، شلوارکى کوتاه مى‏پوشیدند تا پاهاى آنان بر روى اسب آزادتر باشد.4 در جنگ‏هاى مهم و بزرگ در دوران پیامبرصلى الله علیه وآله، تلاش مى‏شد تا یگان‏هاى مختلف رنگ‏هاى خاصى به طور یک‏دست بپوشند تا یک‏دیگر را بهتر بشناسند و یگان‏هاى رزمى از یک‏دیگر مشخص شوند. این کار که در نوع خود بى‏سابقه بود، براى نخستین بار در فتح مکه به هنگام سان دیدن سپاه در مقابل رسول خداصلى الله علیه وآله، به اجرا در آمد. رنگ‏هاى یک‏سان یک یگان، به گونه‏اى بود که شناسایى آن یگان با رنگ مربوطه صورت مى‏گرفت و آن یگان به همان رنگ نامیده مى‏شد؛ مثل یگان یا کتیبه‏ى الخضراء که همگى لباس‏هاى سبز بر تن داشتند یا یگان و ستون البیضاء که همگى سفیدپوش بودند و یا الصفراء که زردپوشان بودند.5 این یگان‏ها هر یک پرچمى ویژه براى خود داشتند. چنانکه ذکر شد، انتخاب رنگ یک‏سان عمدتاً براى شناسایى نیروهاى یگان‏ها و ایجاد نظم در صفوف خودى بود. هر یگان اعم از فرمانده و نیروها، داراى لباسى یک‏سان بودند. اگر ردا و لباس و عمامه‏ى فرمانده سفید بود تمامى نیروهاى آن یگان نیز عمامه و رداى سفید مى‏پوشیدند و پرچم آنان نیز سفید بود و همین طور رنگ‏هاى دیگر. در جنگ جمل، سپاه امام على‏علیه السلام این ترکیب یک‏سان و رنگ مشابه را به خوبى به نمایش گذاشته بودند. ستون اولِ سواره نظام به فرماندهى ابوایوب انصارى، لباس‏هاى سفید و زرد داشتند. فرمانده‏ى یگان نیز ضمن پوشیدن ردا و لباس سفید، پرچمى سفید نیز در دست داشت. ستون دوم به فرماندهى خزیمة بن ثابت نیز به همین گونه بود. البته فرمانده‏ى یگان، عمامه‏اى زرد بر سر داشت و لباسى سفید پوشیده بود. ستون سوم نیز داراى لباس‏هاى زرد بودند و فرمانده‏ى آنان ابوقتاده‏ى ربعى، عمامه‏اى زرد و ردایى به رنگ شیرى بر تن داشت.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏

مقاله جاهلیت فرهنگی عصر حاضر

اختصاصی از فایلکو مقاله جاهلیت فرهنگی عصر حاضر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله جاهلیت فرهنگی عصر حاضر


مقاله جاهلیت فرهنگی عصر حاضر

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 41

مکان اصلاح جوان عصر حاضر

اولین بحثى که باید صورت بگیرد این است که آیا امکان تربیت و اصلاح جوان عصر حاضر وجود دارد؟

الف) نگاههاى بدبینانه

ممکن است کسانى با دیدى بدبینانه و مأیوسانه بگویند چنین امکانى وجود ندارد، زیرا اولاً جوان عصر حاضر داراى غرور علمى است. ثانیا فریب‏خورده فناورى (تکنولوژى) پیشرفته جهانى است. ثالثا بر بى‏مهرى و بى‏عاطفه‏اى و جدایى از پدر و مادر خو گرفته است. بنابراین چون داراى غرور علمى است، براى خداوند کرنش نمى‏کند و چون فریب‏خورده فناورى است، سر در مقابل تعالیم آسمانى فرود نمى‏آورد و چون بر بى‏مهرى خو گرفته است، نظیر درختى گشته که ساقه آن محکم شده است و تغییر آن به راحتى امکان‏پذیر نیست. پس تفکر براى اصلاح او هدر دادن عمر است.

ب) نگاههاى واقع‏بینانه

واقعیت این است که صاحبان دیدگاه فوق، جوان عصر حاضر را نشناخته‏اند و تصورى را که از انسانهاى عصر نیوتن و لاپلاس، در ذهنشان به وجود آمده است، بر جوان عصر حاضر منطبق مى‏کنند، در حالى که پس از کشف نیروى جاذبه و امورى نظیر آن، در دوره کوتاهى غرورى علمى، دانشمندان را فرا گرفت، به گونه‏اى که «لاپلاس» خود را بى‏نیاز از خدا مى‏دید و همه روابط عالم را روشن و همه قوانین را کشف شده مى‏دانست، ولى امروزه اکثر قریب به اتفاق دانشمندان، به مجهولات بیشتر از معلومات، اعتراف دارند و ناشناخته‏هاى جهان را افزون از شناخته شده‏ها مى‏دانند و به ویژه در باره انسان و چگونگى پرورش یافتن روح و روان او به ناآگاهى خود اعتراف دارند. به همین جهت، هر احتمال و هر فرضیه را در دستور کار خود قرار مى‏دهند تا با محک تجربه، آن را بیازمایند. آنها در مقابل داده‏هاى دینى، چونان گذشته موضع‏گیرى نمى‏کنند و پس از یکى دو قرن غرور علمى، اکنون بازگشته و سخن بوعلى‏سینا را آویزه گوش خود قرار داده‏اند که «کلما قرع سمعک من العجائب فَذَره فی بقعة الإمکان؛ ما لم یزدک عنه قاطع البرهان؛

هر چه از عجایب که به گوشت مى‏خورد [انکار نکن و] در حیطه ممکنها قرارش ده تا وقتى که دلیل قاطعى بر رد آن بیابى.» بنابراین در چنین عصرى، سخن و پیام دین، گوشهاى شنوا دارد و احتمال صحت آن منتفى نیست.

اما در مورد بى‏مهرى و بى‏عاطفگى جوان عصر حاضر شایان یادآورى است این مشکل، مشکل ذاتى او نیست، بلکه زندگى ماشینى چنین حالاتى را بر او تحمیل کرد، و نبودن پرورش دینى، رشد نیافتن عواطف انسانى او را موجب شده است. در واقع او نیز همچون سایر انسانها در طول تاریخ داراى گرایشهاى فطرى بوده و هست، اما متأسفانه کسى به فکر پرورش فطرت نوع‏دوستى او نبوده، بلکه با غفلت از آن و فشار مشکلات عصر ماشینیسم، به خمودى گراییده، اما نابود نشده است، زیرا که اولاً فطرت نابودشدنى نیست و ثانیا کلمات و رویکرد کنونى آنان به مکاتب الهى، گواه بقاى رگه‏هایى از فطرت در وجود آنان است.

بنابراین سخن و دیدگاه بدبینانه در مورد جوانان عصر جدید قابل قبول نیست.

ویژگیهاى مثبت جوان عصر حاضر در مقایسه با جوان عصر جاهلى

بر خلاف کسانى ک جوان عصر حاضر ـ خصوصا جوانهاى کشورهاى غربى ـ را منحرف و غیر قابل هدایت مى‏دانند، به نظر مى‏رسد با یک مقایسه اجمالى بین جوانان این عصر با جوانان عصر نزول قرآن، روشن مى‏شود زمینه‏هاى هدایت اینان به مراتب بیش از آنان است. بنابراین به راحتى مى‏توان نتیجه گرفت اگر آنان هدایت شدند و بهترین صحنه‏هاى عاطفى و عقلانى و عبادى را آفریدند، جوان عصر حاضر بهتر مى‏تواند از این موهبت بهره‏مند شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله جاهلیت فرهنگی عصر حاضر

مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری

اختصاصی از فایلکو مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مهمترین مضامین و

مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری

سبک خراسانی

سبک خراسانی سبکی است که از سرآغاز ادب فارسی تا قرن های پنجم و ششم ادامه داشته است و بزرگانی چون رودکی ، فردوسی ، عنصری و ناصر خسرو در محمل این سبک پای گذاردند

از خصوصیات مهم سبک خراسانی, در مقایسه با سبک عراقی ودورانهای دیگر, خردگرایی شاعران و سخنوران این دوران است.

زبان فارسی در این دوره زبان مادری گویندگان است یعنی گویندگان این دوره برخلاف دوره های زبان فارسی را از روی آثار ادبی پیش از خود نمی آموختند ،از این رو زبان ایشان طبیعی و روان است و در آن تعقید و ابهام نیست.

اما اگر امروزه برای ما برخی از لغات آن مهجور و دشوار می نماید ، به سبب آن است که خراسان بزرگ منطقه ی بسیار وسیعی بود و لهجه های مختلفی چون سغدی و خوارزمی در آن رایج بود . همین امر باعث شده است که در شعر این دوره نام شهر های قدیم خراسان بزرگ و نواحی همجوار آن آمده باشد: خلخ،چگل،نوشاد،قیروان ، ختا،ختن و...

شعر این دوره مشتمل بر مجمو عه ای از لغات است که بسامد آن در دوره های بعد کم می شود و یا یکسره از بین می روند : سعتری ، عرعر، فرخار ، ساتگین ، چرخشت و... که احصاء آنها مشکل است و احتیاج به مطالعات آماری و کامپیوتری است و باید دیوان تک تک شاعران مورد مطالعه قرار گیرد.

برخی از لغات پر استعمال سبک خراسانی از نظر فکری هم جالبند. یکی از آن ها واژه ی ( آز) به معنی طمع و فزون خواهی است که غالبا ‏‏‏جاندار انگاشته شده است. دلیل آن این است که آز در اساطیر ایرانی نام دیوی است ، دیوی که همه چیز را فرو می بلعد و اگر چیزی نصیبش نشود خود را بخورد.

فردوسی در مورد آز می گوید:

سوی آز منگر که او دشمن است دلش برده ی جان آهر من است

شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است و روحیه تساهل و خوشباشی را تبلیغ می کند و از محیط های اشرافی و گردش و تفریح و بزم سخن می گوید.

اشعار دوره ی سامانیان و غزنویان نمونه ی این سبک است. در آغاز این دوره تشبیه و استعاره و کنایه را در نظم و نثر راه نبود ولی بعد ها بخصوص منوچهری دامغانی این نوع معانی را در اشعار خود آورده است. تعصب دینی در سبک خراسانی به چشم نمی خورد و لغات و اصطلاحات عربی در این دوره به کار نرفته است.

در شعر این دوره معشوق مقام والایی ندارد و حتی گاهی مقام او پست است.

ناصر خسرو در این مورد می گوید:

گسستم ز دنیای جا فی امل

ترا باد بند و گشاد و عمل

غزال و غزل هر دوان مر ترا

نجویم غزال و نگویم غزل

در اشعار سبک خراسانی اشاره به معارف اسلامی و حدیث و قرآن در آن کم است و آن چه هست عمیق نیست.

به استفاده هایی که فرخی از برخی از لغات اسلامی کرده است اوج کنید:

یاد با آن شب کان شمسه ی خوبان طراز

داشت بیدار مرا تا به گه بانگ نماز

چنان که ملاحظه می شود شاعر از همه چیز به عنوان ماده خامی از جهت مدح معشوق سود می برد.

قالب شعری مسلط در این دوره قصیده است. قصاید کامل با تشبیب و مدح و شرطه و دعای تابید از زمان رودکی مرسوم شد.

غزل در این دوره خیلی کم است اما رباعی و مثنوی رایج است. مسمط و ترجیح بند هم دیده می شود.

بو شکور بلخی، کسایی مروزی، رودکی، عنصری، فردوسی ، امیر معزی فرخی ، منوچهری و انوری از پیروان و سرایندگان این سبک بوده اند.

ادبیات مشروطه

وطن دوستى، ایرانى گرى و ناسیونالیسم از درون مایه هاى خاص شعر فارسى است و مى توان آن را از خصوصیت هاى عمده شعر معاصر دانست، چرا که گرایش به مفاهیمى از این دست، از اقتضائات دوران معاصر است. در شعر کلاسیک فارسى مفهوم وطن تقریباً وجود ندارد.

چرا که «وطن» پیامد شکل گیرى مفهوم ملت است و ملت مفهومى مدرن به شمار مى رود. در گذشته مفاهیمى مانند:قوم، قبیله و نظایر آن نقش اصلى را در روابط بین ملل و اقوام ایفا مى کرده اند. در شعر گذشته فارسى زمانى که از کشور یا مملکتى سخنى به میان مى آمد، براى مثال قلمرو این شاه یا حدود آن قبیله، مورد نظر بود. کشورها را با نام حاکمان آن مى شناختند. از این رو پدیده وطن که در شعر معاصر ظاهر شد، مفهومى متاخر است. در دنیاى مدرن به دلیل ظهور وسایل سریع ارتباطى و انتقالى، فرهنگ هاى مختلف به سرعت به یکدیگر نزدیک شدند و به این ترتیب عرصه رقابت هاى ملى گرایانه در سایه رقابت هاى مشروع و غیرمشروع اقتصادى در عرصه بین الملل فراهم شد.

در شعر کلاسیک فارسى اگرچه این هویت گرایى را در شاهنامه فردوسى مى توان دید اما شاهنامه در این باره یک استثنا به شمار مى رود. با این حال، جنس مفاهیم ناظر بر ناسیونالیسم و وطن خواهى در شاهنامه به جهات تاریخى و جغرافیایى با آن چه که در دوره مدرن معاصر وجود دارد، اندکى متفاوت است. حتى نوع نگرش و حافظه تاریخى امروز ایرانیان نسبت به زمان شاهنامه تفاوت هاى عمده اى کرده است. یکى از این دگرگونى ها نگاه حداقلى به مسئله وطن است که جاى خود را به نگاه حداکثرى موجود در شاهنامه داده است. این نگاه به همراه خود انفعال از یک سو و «دیگر شیفتگى» از سوى دیگر به همراه داشته است که ماهیت و شخصیت اجتماعى افراد و در نتیجه نگرش نهایى آنها نسبت به وطن را دچار دگرگونى هایى مى کند. براى درک این مهم کافى است مفهوم وطن و رویکرد شاعران معاصر از دوره مشروطه به این سو را با همان مفهوم و نشانه ها در شاهنامه مقایسه کنیم. در دوره بیداری جمع بندى نهایى اى که از گذر مفهوم وطن روى خط شعر مدرن فارسى به دست مى آید سوگ مویه بلندى است بر تمام چیزهایى که از دست رفته است و تمام چیزهایى که دست نیافتنى مى نماید. بدیهى است که به رغم حضور معناى بلند وطن در هر یک از این دو شعر و در هر کدام از این ادوار، ماهیت این حضور متفاوت است. غیر از شاهنامه در شعر دیگر شاعران کلاسیک، مفهوم «وطن» به معناى احساسى و سیاسى آن و نه در معناى «مقام» و «ماواى مالوف»، حضور چندانى ندارد. دل کندن ها و


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری