فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله زرتشتیان آیین سده را به احترام روز عاشورا بدون برپایی‌جشن برگزارمی‌کنند

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله زرتشتیان آیین سده را به احترام روز عاشورا بدون برپایی‌جشن برگزارمی‌کنند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زرتشتیان آیین سده را به احترام روز عاشورا بدون برپایی‌جشن برگزارمی‌کنند


دانلود مقاله زرتشتیان آیین سده را به احترام روز عاشورا بدون برپایی‌جشن برگزارمی‌کنند

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

تعداد صفحه : 2

 

 

 

 

مقدمه

زرتشتیان اصفهان آیین سده” جشن پیدایش آتش ” را به دلیل همزمان بودن با عاشورای حسینی ، بدون برپایی مراسم جشن برگزار می‌کنند.

موبد زرتشتیان اصفهان روز شنبه به ایرنا گفت : آیین سده یکی از آیین های مهم زرتشتیان ‌است که‌امسال به‌احترام اعتقادات هموطنان مسلمان تنهادر اندازه نماز و نیایش برگزار می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زرتشتیان آیین سده را به احترام روز عاشورا بدون برپایی‌جشن برگزارمی‌کنند

دانلود مقاله جشن سده

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله جشن سده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله جشن سده


دانلود مقاله جشن سده

واژه سده : بیشتر دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد می دانند. ابوریحان بیرونی می نویسد: “سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته اند که هرگاه روزها و شب ها را جداگانه بشمارند، میان آن و پایان سال عدد صد بدست می آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث، پدر نخستین، درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند” و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده : “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید .”
نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان از تقویم کهن است، زمستان در تقویم کهن 150 روزه و تابستان 210 روزه بوده است و برخی گفته اند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
زنده یاد استاد مهرداد بهار معتقد است که واژه سده از فارسی کهن به معنی پیدایش و آشکار شدن آمده و آن را برگزاری مراسمی به مناسبت چهلمین روز تولد خورشید (یلدا) دانسته و می نویسد: … جشن سده سپری شدن چهل روز از زمستان و دقیقا در پایان چله بزرگ قرار دارد. البته به جشنی دیگر که در دهم دی ماه برگزار می شده و کمابیش مانند جشن سده بوده هم باید توجه کنیم که در آن نیز آتش ها می افروختند. اگر نخستین روز زمستان را پس از شب یلدا – تولد دیگری برای خورشید بدانیم، می توان آنرا هماهنگ با جشن گرفتن در دهمین و چهلمین روز تولد، آیین کهن و زنده ایرانی دانست. (در همه استان های کشور و سرزمین های ایرانی نشین، دهم و چهلم کودک را جشن می گیرند) و این واژه “sada”(اسم مونث) که به معنی پیدایی و آشکار شدن است ، در ایران باستان sadok و در فارسی میانه sadag بوده و واژه عربی سذق و نوسذق (معرب نوسده) از آن آمده است.
پیشینه اسطوره ای پیدایش آیین و جشن سده: از اسطوره های جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد. فردوسی می گوید: هوشنگ پادشاه پیشدادی، که شیوه کشت و کار، کندن کاریز، کاشتن درخت … را به او نسبت می دهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگها جرقه ای زد و آتش پدیدار شد. هم در کتاب “التفهیم” و هم “آثارالباقیه” ابوریحان، از پدید آمدن آتش سخنی نیست بلکه آنرا افروختن آتش بر بامها می داند که به دستور فریدون انجام گرفت و در نوروزنامه آمده است که : “آفریدون … همان روز که ضحاک بگرفت جشن سده برنهاد و مردمان که از جور و ستم ضحاک رسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی و هر سال تا به امروز، آیین آن پادشاهان نیک عهد را در ایران و دور آن به جای می آورند.”
نوشته‌های رضا مرادی غیاث‌ آبادی در زمینه فرهنگ ایران باستان و اختر‌باستان‌شناسیچه عاملی مانع گسترش جشن سده در ایران است؟
یکی از ویژگی‌های مهم جشن‌های ایرانی در این است که برخلاف بسیاری از ملل گوناگون، برگرفته از دستورهای دینی و مذهبی نبوده و بیشتر از پدیده‌های اقلیمی، اجتماعی و کیهانی تأثیر پذیرفته‌اند. اما همواره و در طول زمان، پیروان برخی ادیان کوشش کرده‌اند تا جشن‌های مهم و گسترده را به هر شکل ممکن به دین دوست‌داشته خود پیوند زنند، به آن رنگ و بوی مذهبی بدهند و جامه‌ای تازه بر تن آن بپوشانند. یکی از تازه‌ترین چنین تغییرات و تحریف‌هایی، انتساب جشن سده به سنت دینی زرتشتیان است.

پیش از این در مقاله «جشن سده» به این نکته پرداختم که این آیین یکی از کهن‌ترین جشن‌های شناخته‌شده و ملی ایران است که متعلق به همه مردم و منحصر به هیچیک از اقوام و ادیان نیست. از این جشن در هیچیک از متون زرتشتی نامی برده نشده و تا چند سال اخیر توسط آنان برگزار نمی‌شده است. از همین روی دانسته می‌شود که جشن سده بر خلاف خواست موبدان زرتشتی عصر ساسانی و دوره‌های پس از آن بوده است.

اما در دوران معاصر و همزمان با توجه و علاقه روزافزون جوانان ایران به آیین‌ها و فرهنگ ملی، خوشبختانه زرتشتیان نیز تصمیم گرفتند تا این جشن را مانند بسیاری از دیگر مردمان ایرانی برگزار کنند. متأسفانه این تصمیم نیکو بگونه نامناسبی به اجرا در آمد: نخست اینکه اینان کوشش کردند به همگان بباورانند که جشن سده سنت دینی آنان بوده، از دیرباز آنرا برگزار کرده و تنها آنان هستند که این جشن را برگزار می‌کنند. دوم اینکه در برگزاری مراسم، به شیوه‌های کهن و مردمی آن بی‌توجهی نشان دادند و اجرای آنرا در انحصار موبدان قرار داده و دیگران را موظف کردند تا تنها تماشاگر مراسم باشند. سوم اینکه با اجرای دعاخوانی و سخنرانی‌های مقامات سیاسی، جایگاه این مردمی‌ترین جشن‌ ایرانی را به مراسمی مذهبی و سیاسی که اجرای آن در اختیار گروهی خاص است، تنزل دادند. چهارم اینکه تمامی سنت‌های مردمی، ترانه‌ها، سرودها، بازی‌های گروهی، نمایش‌های همگانی و دیگر آیین‌های آنرا به کنار گزاردند و به دعا و موعظه پرداختند.

چنین شیوه‌ای علاوه بر تحریف تاریخ و فرهنگ، موجب شده است که جوان جستجوگر و دوستدار فرهنگ کهن که آگاهی کمتری از مناسبت‌های ملی و شیوه‌های برگزاری آن در نواحی گوناگون دارد، چنین بپندارد که برای گرامیداشت آیین نیاکان، تنها راه ممکن شرکت در چنین مراسمی است. اینان که نمی‌دانند شیوه اصیل و کهن برگزاری سده، نه در گرد آمدن بر حلقه مراسم ساختگی روحانیان، که در فراوانی شمار آتش‌ها در هر کوی و برزن، و بر فراز هر کوه و بام است؛ با شور بسیار به چنین مراسمی می‌شتابند و آنگاه است که وقتی با دربان و کارت شناسایی و مزاحمت‌ها روبرو می‌شوند، خسته و ناامید باز می‌گردند و خود را سرزنش می‌کنند که نتوانسته‌اند آیین نیاکان را پاس دارند. از سوی دیگر، چنین تبلیغی که «این مراسم خاص زرتشتیان است و دیگران حق ورود ندارند»، موجب شده تا عده‌ای دیگر که تصور می‌کنند شکل درست برگزاری مراسم به همین گونه است و قصد برگزاری مستقل آنرا دارند، آنگاه که برای اجرای مراسم و دریافت «مجوز» به مقامات مسئول مراجعه می‌کنند، با پاسخ «شما زرتشتی نیستید» روبرو می‌شوند. در واقع بهانه‌ای نیز بدست «اعطا کنندگان مجوز» افتاده است.

باز از سوی دیگر، متأسفانه عده‌ای عجولانه و بدون بررسی کافی چنین گفته و نوشته‌اند که چون از جشن سده در هیچیک از متون زرتشتی نامی برده نشده است، پس این جشن اصلاً آیینی ایرانی نیست و از کشورهای دیگر به ایران آمده است.

به گمان این نگارنده، اینکه هم‌میهنان زرتشتی تصمیم گرفته‌اند جشن سده را به مانند دیگر مردمان کرمان و خراسان و لرستان و کردستان و نواحی دیگر، برگزار کنند، تصمیمی بسیار شایسته و نیکوست. اما دینی جلوه دادن این جشن، برگزاری آن به شیوه‌ای ساختگی، دخالت دادن موبدان و شخصیت‌های سیاسی در آن و انحصار برگزاری آن تنها در یک مکان، از موانع جدی گسترش این جشن ملی و کهن ایران است و جا دارد جوانان و دوستداران باورهای نیاکان به این نکته توجه داشته باشند که همه جشن‌ها و مناسبت‌های ایرانی، در ذات خود دارای چنین ویژگی‌‌ای هستند که «برای برگزاری آنها نیازی به روحانی و نیازی به اجازه و کسب تکلیف از هیچ شخصی نیست».

 

شامل 44 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جشن سده

تحقیق در مورد جشن سده

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد جشن سده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جشن سده


تحقیق در مورد جشن سده

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه50

 

جشن سده

جشن سده

 

واژه سده : بیشتر دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد می دانند. ابوریحان بیرونی می نویسد: “سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته اند که هرگاه روزها و شب ها را جداگانه بشمارند، میان آن و پایان سال عدد صد بدست می آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث، پدر نخستین، درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند” و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده : “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید .”
نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان از تقویم کهن است، زمستان در تقویم کهن 150 روزه و تابستان 210 روزه بوده است و برخی گفته اند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
زنده یاد استاد مهرداد بهار معتقد است که واژه سده از فارسی کهن به معنی پیدایش و آشکار شدن آمده و آن را برگزاری مراسمی به مناسبت چهلمین روز تولد خورشید (یلدا) دانسته و می نویسد:
جشن سده سپری شدن چهل روز از زمستان و دقیقا در پایان چله بزرگ قرار دارد. البته به جشنی دیگر که در دهم دی ماه برگزار می شده و کمابیش مانند جشن سده بوده هم باید

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جشن سده

پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اصفهان از آغاز تا سده ی ششم هجری

اختصاصی از فایلکو پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اصفهان از آغاز تا سده ی ششم هجری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اصفهان از آغاز تا سده ی ششم هجری


پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اصفهان از آغاز تا سده ی ششم هجری

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :215

  چکیده

 

 

سرزمین کهنسال ایران از دیرباز مهد پرورش دانشمندان و ادیبان بسیاری در زمینه های مختلف بوده است که آثار باز مانده از آنها جایگاه خاصی برای این کشور در میان سایر ملل جهان به وجود آورده است. در بین شهرهای هنر پرور این سرزمین نیز برخی از آنها، مقامی بس رفیع به خود اختصاص داده اند که شهر اصفهان از آن جمله می باشد.

 

اصفهان نامی آشنا در تاریخ و فرهنگ و ادبیات عربی است زیرا بزرگان و نام آوران بسیاری که از آنان، کتابها و آثار پر بها و ارزشمند باقی مانده منسوب به این شهر می باشند.

 

زبان و ادبیات عربی در این خطه از قرن چهارم هجری شکل می گیرد و در سده های پنجم و ششم به اوج خود می رسد به طوری که در سده چهارم هجری، اصفهان، بغداد ثانی لقب یافت.

 

در بررسی ادبیات منظوم عربی در اصفهان از سده ی چهارم تا ششم هجری به مضامین مدیحه سرایی و اشعار حکمی و وصف که بیش از سایر موارد در میان سروده های شاعران عربی سرای اصفهانی به چشم می خورد و نقطه مشترک میان اکثر آنهاست پرداخته شده است.


مقدمه:

شکر و سپاس بی قیاس خداوند عزوجل را سزاست که یگانه بی همتا و آفریننده باغ رنگارنگ این جهان زیباست، او که در ایجاد این کائنات عظیم و این ستارگان درخشان و کهکشانهای وسیع بی سقف و بی ستون و این آسمان بلند نیلگون به نصیر ووزیر محتاج نگشت و در خلقت موجودات مشاورت نفرمود، بخشنده بی منت، آفریدگار پر رحمت، ارحم الراحمین.

 

افضل صلوات و اکمل تحیات برسید مرسلین و خاتم نبیین، مفخر موجودات، سرور کائنات، شفیع موید رسول مسدد ابوالقاسم محمد (ص).

 

از دورترین ادوار تاریخ تاکنون همواره طبع لطیف و اندیشه ظریف و قدرت خلاق قوم ایرانی همراه با خلق و خوی نرم و روحیه ی حساس، این ملت را از دیگر اقوام متمایز ساخته است. آنها همواره نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه ی علم و ادب از زمانهای قدیم تا کنون ایفا نموده اند. چنین نقشی در توسعه زبان و ادبیات عربی نیز چشمگیر بوده است.

 

بر کسی پوشیده نیست که علوم زبانی از جمله صرف و نحو و بلاغت، به دست ایرانیان فرهیخته پرورش یافت و به حد کمال رسید. نام بزرگانی چون سیبویه و ابو علی فارسی و نیز سکاکی و خطیب قزوینی و امام فخر رازی همواره بر تارک این علوم می درخشند. کتابت عربی نیز از آغاز حیات فنی خود، پرورش یافته ی ذوق ایرانیست تا آنجا که گفته شده است «بدئت اللکتابه بعبد الحمید و ختمت بابن العمید» هر دو شخصیت مذکور که آغاز و سرانجام کتابت به آنها نسبت داده شده است از نژاد ایرانی اند و سبک نگارش ابن عمید از سده ی چهارم هجری تا سالیان آغازین نهضت ادبی معاصر عربی به عنوان سبک غالب درنزد عموم نویسندگان عربی به شمار می آمد.

 

در میان شهرهای این سرزمین یگانه، اصفهان بزرگ به شهادت آثار شگرف باستانی و کتب ارزشمند علمی و ادبی که زینت بخش موزه ها و کتابخانه های معروف دنیاست با ارائه و عرضه نوابغ علمی و شعرای برجسته، جایگاه ویژه و ممتازی را به خود اختصاص داده است.

 

با توجه به اینکه سده ی چهارم تا ششم هجری زمان شکوفایی ادب عربی در اصفهان می باشد لذا در پایان نامه مذکور برآنیم که با معرفی شاعران عربی سرای اصفهان و بررسی سروده های ایشان، سیر تغییر و تحول ادبیات منظوم عربی را در این خطه، مورد تحقیق و ارزیابی قرار دهیم.


یا اصفهان

یا اصفــهان ترنمی انغــــامی                        و تجملی بجمالک الــــــــمترامی

 

و تبختری بحضاره شـــیدتها                         وقد اعتلت بسموک المتســــــامی

 

و تسنمی ظهر الجـــبال الشمـ                      ـم حیث تشامخت بشموخک القوام

 

و تزینی بحدائق الزهـــــرالتی                       قد زینت «زاینده رود» الــــــنامی

 

سحرالربیع اتی لینزل فــی ربو                       عک فا قبلیه بــــقدک الـــــهندام

 

والصیف فی سیما سمائک یحتمی                    بحمیم حـــــب فـی سناک الحامی

 

هذا خریفک جنه فرشــــت باو                      راق تــــجنن قـــــلبی المــــهتام

 

اما الشتاء فانت فیه عروســـــه                      هیـــــــا ارقصی فـــی نشوه وهیام

 

عجبا لریشه راسم رسم الجــما                       ل ویاله مـــــــن خــــــالق رسام

 

رسم الجمال بنهرک الساری الذی                    یجری کـــــــجیش باســـل مقدام

 

بلجین ماء یرتدی ثوب الـعروس                      ویلتوی فـــــــی مجمــــع الاجام

 

بزئیر ریج قد تزمجرفی هــــضا                      بک مثــــــل صوت الهیثم الضرغام

 

مالی اراک طـــروبه مــــشتاقه                     و هل شمـــمت شذا الهوی بکلامی؟

 

ام اطربتک ریاح شـــوق زودتک                     تالقاً فـــــــی وجهـــــــک البسام

 

اوقد اتـــــاک مســــافر او زائر                     قد حل فیــــــــک فقمت للا عظام

 

یاضیف هذی جـنه الفردوس فاد                     خل فی ثــــــــراها آمــــنا بسلام

 

فنزلت اهلا نــا عـــمین بقولهم                      لکنهـــــــم فــی الفعل کالصمصام

 

و وطئت سهلا یرتوی بجداول الـ                      انهــــــــار تجــــری اسفل الاقدام

 

هذی صفاهان الـتی ربت لـــکم                     من راغــــــب لا بــی نعیم السامی

 

اسمع غانی الاصفهانی و انس مـا                     تشـــــــــکومن الاوجاع و الا سقام

 

هذی مـــــدینه نخـــبه شعریه                     ضاهـــــــت جریرا بـــــل ابا تمام

 

والبــــحتری و ابافراس و ان هم                     کـــــــانوا فوارس حــــلبه الاقلام

 

ذاک الصحابی الجلیل «الفارسی»                     «سلمان» مــــــــنا اهل بیت کرام

 

العرب یعتبروننا کــــاعــــاجم                      بتـــــل نحن اعرب من اهالی الشام

 

فی الحق نحن نمـیل للاعراب لـ                      ـکنا عن الــــبطلان فـــی الاعجام

 

ما ظنکم بی اعجمیا یـنشد الاشـ                    ـعار تـــــــــروی غــــــله الهوام

 

ابیات حب بات یــــرویها الـوری                    فتــــــــداولت کــــــتداول الایام

 

لــــسنا أقل عــــروبه من أردن                     و مــــــــن الکویت فهـم بنوأعمام

 

قد نسبق البحرین فی الا بحارفی                     بحـــــــرین: علـــــم نا فع و غرام

 

فی أرضنا برزت صروح شامخت                       بعلو هامتهــــــا ذری الاهرام

 

بل نحن اعرق من عراق الرافدیـ                       ـن فکم لنا من عالم عـــــلام

 

کم قد صرفنا العمر فی نحو العرو                     به و البلاغه طیله الاعــــــوام

 

نحن الفوارس فی العروبه غیر ان                      لافضل بالاحســـــاب والاقوام

 

فالفضل بالآباء والاجـــــــداد لا                     یجدی اذاحلت دجــی الاظلام

 

یا ایها الخلان بورک جــــمعکم                      فی مجمع هبوا لشرب مـــدام

 

من کاس حب نابض بـقلوب من                     شربوا رحیق الحق فی الاسـلام

 

فتد فقط بغزیر علمکمو لـــــنا                      کتدفق الاشعار بالالـــــــهـام

 

وسلام خاقانی الیــــکم فانعموا                      بنعیم رب العز و الاکــــــــرام

 

یا اصفهان تـــــــرنمی اغنامی                      و تجملی بجـمالک الـــمترامی

 

اصبحت عــــاصمه الثقافه للذیـ                      ـن قدارتوا من منهل الاســـلام

 

                                                               د. محـــــــمد خــــاقانــی

 

 

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اصفهان از آغاز تا سده ی ششم هجری