فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد گیاهان داروئی

اختصاصی از فایلکو مقاله درمورد گیاهان داروئی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد گیاهان داروئی


مقاله درمورد گیاهان داروئی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

گیاهان داروئی:

در فصل دوم رساله تذکره البیب فی ملاحظات الطبیب؛ حضرت آیت الله سیدعبدالله بلادی بوشهری به توصیف و شرح داروها و گیاهان دارویی که عام النفع و در طی سالیان دراز شایعترین انواع کاربردی بوده اند پرداخته است. او این دارونامه را جهت راهنمایی خانواده ها از موارد استفاده و کاربرد گیاهان دارویی برای بیماری های گوناگون تدوین کرده است. البته خود او متذکر شده است که هر گاه خانواده ها بیماران خود را در وضعیت سخت مرضی یافتند می بایست به اطباء حاذق ارجاع نمایند و پیش خود دوا ندهند تا در خطر بزرگ تر نیفتند.

در هر صورت پیکره طب گیاهی اسلامی که وارث مکتب های طب هند، چین، ایران، مصر باستان و یونانی بوده است انباشته از گیاهان دارویی متنوع است؛ اما در فصل دوم رساله آیت الله بلادی او ذکر دارو و گیاهانی دارویی پرداخته است که عموماً سمی نبوده و پژوهش های کافی در مورد اثرات درمانی آنها در گستره زمان انجام شده است.

آیت الله سیدعبدالله بلادی بوشهری در آغاز این فصل می نویسد:

”باید دانسته شود آنکه عقاقیر و ادویه که در این فصل مذکورند فقط قسمتی معدود از ادویه ایست که اطباء یونان و پس از آنها اطباء ایرانیان و اطباء عرب ها پس از سال های دراز و امتحانات زیاد پی به منفعت آنها و بی خطر بودن آنها برده اند و از ادویه مشهودة معروفه است در نزد آنها که همه وقت و همه جا و به همه کس حتی به اطفال کوچک هم داده اند و اگر چندان از بعضی از آنها نفع ندیده باشند، ضرر هم ندیده اند و ادویه سمیه هم در آنها نادر است و اگر بعضی سمیت داشته است تصریح بسمیت آن نموده اند. “

این حکیم روحانی نزدیک به 200 دارو و گیاه دارویی اشاره نموده است که ما در این بخش به تعدادی از کیاهان دارویی به همان اسامی که او نام برده است مطابق با نام تاکسونومیک آنها اشاره می کنیم و به کاربردهای شناخته شده و مورد تأیید طب مدرن آنها که ماحصل کار آزمایی های بالینی طی پژوهش های پزشکی بالینی و طب گیاهی متکی بر شواهد Evidence-basd Herbal Medicine بوده و در بانک های اطلاعات طب گیاهی ثبت شده است اشاره می کنیم. بی شک این بخش می تواند بعنوان ماده خام جهت طراحی و اجرا پروژه های پژوهشی در گستره گیاهان دارویی، مورد استفاده دانشجویان و دانش پژوهان قرار گیرد.

Myrtus Communis

اس :برگ های آن قابض، تونیک و ضدعفونی کننده است. دم کرده برگ های آن بصورت استعمال خارجی، توانایی ایجاد بهبودی و ضدعفونی زخم ها و جراحات را دارد و مصرف آن نیز می تواند در درمان بیماری های سیستم ادراری و گوارشی مؤثر باشد. عصارة روغنی آن نیز بشدت، اثر ضدعفونی کننده و ضد نزله داشته و در اسپانیا برای درمان عفونت های برونش ها و شش ها استفاده می شود.

Cymbopogon olivieri

 

اذخر:از تیره غلات است. گیاهی است پایا مخصوص نواحی گرم و مرطوب جنوب ایران. برگ های باریک و دراز با غلاف کاسه ای شکل، سنبلک های بازو به تعداد زیاد در طول سنبله انتهایی، از علائم مشخصة گیاه است.

ابوعلی سینا، فایدة آن را در وهلة اول در گل و بعد در شکوفه، ریشه و ساقة آن دانسته است. او متذکر شده است که ریشة این گیاه، معده را قوت می بخشد و اشتها را برمی انگیزد و در مداوای ورم معده و کبد مفید است و در تسکین درد زهدان بسیار مؤثر است. برگ های زیرین آن را نیز تا زمانی که تر و تازه اند، چنانچه بر جای نیش زدگی حشرات زهری بگذارند، تسکین بخش است.

Asarum europaeum

اسارون: در زمان یونان باستان از گیاهان دارویی مشهور بوده و برای درمان ناراحتی های کلیوی و برای معطر ساختن شراب بکار می رفته است. برای مصارف دارویی، ریزوم و بعضی مواقع، برگ های آن را جمع آوری می کنند.

ایزوم گیاه را پس از درآوردن از خاک، تمیز کرده و به شکل لایه های نازک در حرارتی که از 35 درجه سانتی گراد فراتر نرود خشک می کنند. این ریزوم دارای یک اسانس روغنی است که در صورت کریستال کردن آن، آزارون، نشاسته، رزین و مواد ضد باکتری حاصل می شود. مزة آن تلخ است و از آن بعنوان قی آور، مدر و سهلی ضعیف استفاده می شود. آزاره در درمان ناراحتی های کلیوی یا مجاری ادرار، کبد و همچنین در درمان ورم های مجرای تنفسی استفاده می گردد. طب سنتی علیه الکلیسم با بکار بردن این گیاه در ترکیبات دفع سموم سودمی جسته است. تمام این گیاه از جمله ریزوم آن سمی است و مصرف مقدار زیادی از آن باعث غلبه خون در ناحیة لگن خاصره می شود که این امر خصوصاً برای خانم های باردار خطرناک است.

Nepeta menthoides

اسطوخودوس: گیاهی است پایا، علفی و مخصوص نواحی پرآب که برگ هایی کشیده و بیضوی شکل آن، کناره های دندانه دار داشته، گل های آن به تعداد زیاد بصورت اجتماعاتی در طول ساقه و متراکم در انتهای شاخه ها دیده می شوند. این محصول به عنوان برطرف کننده دردهای معدی و نیز آرام بخش و تب بر مصرف سنتی دارد.

ابوعلی سینا، آپ پز آن را بعنوان مسکن دردهای پی و دنده ها ذکر کرده است و یادآور شده است که شربت آن در مداوای بیماری های سرد عصب، بهترین دارو است و آن راد ر علاج مالیخولیا و صرع سودمند جسته است.

Dorema ammoniacum


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد گیاهان داروئی

مقاله درمورد گیاهان مناطق کویری

اختصاصی از فایلکو مقاله درمورد گیاهان مناطق کویری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد گیاهان مناطق کویری


مقاله درمورد گیاهان مناطق کویری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

گیاهان مناطق کویری

درخت تاق

این درخت با آب و هوای خشک و زمینهای نسبتا" شور نواحی کویری بسیار سازگار بوده و در خاکهای سبک و شنی و همچنین بر روی تپه های شنی بخوبی رشد و نمو می کند. بهمین دلیل از اهمیت بسزایی در رابطه با کویر و تثبیت شنهای روان در مناطق کویری کشور برخوردار است به علاوه چوب آن از نظر سوخت و تهیه ذغال مورد توجه بوده و همچنین در صنعت نئوپان هم مورد استفاده قرار می گیرد. در خت تاغ بدلیل حفظ رطوبت خاک موجبات رشد و نمو سایر گیاهان طبیعی را فراهم می آورد بطوری که منطقه تاغ کاری شده پس از مدتی به صورت مرتع مشجری در می آید که می تواند مورد استفاده دامها قرار گیرد 

Cyperus conglomerates کلبیت گونه ای از «جگن» که در گویش محلی بیابان نشینان بنام «کلبیت» شهرت دارد، گیاهی است بوته ای پایا که در تمام عرصه های شنی نوار ریگ بلند آران و بیدگل (تپه های ماسه ای ، بستر کوچه ریگها ، چاله ریگها و حتی روی شنزارهای روان) استقرار دارند.کلبیت از جمله گیاهان شن دوست بسیار سازگار به خاکهای شنی و فقیر از مواد غذایی می باشد. این گیاه بصورت پوشش غالب ، ایجاد تیپ گیاهی یکنواختی و همگنی را در شنزارها بوجود می آورد. از طرفی ، در جوامع گیاهی اسکنبیل ، دم گاوی ، خارسوف ، نترونسی، بصورت گونه غالب یا همراه ، مشاهده می شود. به علت انعطاف اکولوژیکی بسیار وسیع این گونه گیاهی ، انتشار جغرافیایی آن در ایران بسیار وسیع می باشد. بطوری که از شنزارهای جنوب کشور ، مرکزی و تا شمال کشور نیز گسترش نموده است. این گیاه دارای برگهائی باریک ، کشیده و معمولا" از میان برگها ، یک ساقه گل دهنده ، به طول ٣٠تا ٦٠سانتیمتر خارج می شود. بذرهای گیاه پس از رسیدن براحتی از پوشش محافط گل آذین جدا و توسط باد پراکنده می شود.اغلب در سالهایی که متوسط بارندگی سالیانه ( زمستان و بهار) مناسب باشد ، رویشگاههای کلبیت ، با ایجاد ساقه های گل دهنده و رشد رویشی بسیار مناسب ، بستر را به شنزارها می بخشد. کلبیت دارای سیستم ریشه ای بسیار فعال ، بصورت ریزومهای جانبی (افقی و عمودی )فراوان ، معمولا" ایجاد توده های وسیع بصورت کلنی، در عرصه های شنی می نماید. بر روی ریزومهای افقی ، جستهای عمودی ، بصورت جوانه های فعال رویشی که تولید اندامهای هوایی می کند ، ظاهر می شود. 

Zygophyllum eurypterum قیچ قیچ درختچه ای است همراه با انشعباات چوبی فراوان که در عرصه های بیابانی بصورت پراکنده در جوامع گیاهی درمنه دشتی مشاهده می شود. ارتفاع متوسط این درختچه تا ٥/٢ متر می رسد. قیچ در نقاط مختلف ایران ، قفقاز ، افغانستان و پاکستان انتشار دارد.رویشگاههای اصلی قیچ در ایران ، جنوب شرقی شاهرود ، خراسان ، زنجان ، دامنه های مشرف به کوهستان سفید آب و دشت کویر، ارتفاعات انارک و چوپانان می باشد. قیچ معمولا" در خطوط همباران ١٠٠تا ١٥٠میلیمتر بصورت طبیعی ایجاد رویشگاههای مشجر می نماید.دامنه ارتفاعی رویشگاه قیچ در دامنه های کوهستانی سفید آب بین ١٠٠٠تا ٢٠٠٠متر از سطح دریا است. قیچ گیاهی است بومی مناطق خشک و نیمه خشک در خاکهای شور ، قلیا و شور و قلیایی که عمدتا" دارای آهک فراوان است ، بخوبی رویش دارد. گلهای زرد این درختچه پیش رس بوده و معمولا" در اواسط اسفندماه ظاهر می شوند.بدنبال آن میوه های بالدار حاوی سه عدد بذر، در اوایل اردیبهشت ماه بوجود می آیند. وجود باله های نسبتا" بزرگ میوه ، جابجایی بذر را توسط باد آسان کرده است. این گیاه بوسیله بذر و قلمه قابل تکثیر است.

Ephedra strobilacea ریش بزریش بز که با نامهای «کلیشر» و «علی جونی» توسط بیابان نشینان گویش می شود از درختچه های همیشه سبز(ساقه سبزها) محسوب می شود که در مناطق بیابانی و استپی خشک ، ایجاد اجتماعات طبیعی وسیعی را می نمایند. ارتفاع این درختچه تا ٥/١متر می رسد. برگهای آن خیلی کوچک و فلسی بوده و در واقع بخش اعظم فرآیند فتوسنتز گیاه به ساقه های آن سپرده شده است. گل های ریش بز، زرد رنگ ، معطر و معمولا" در اردیبهشت ماه ظاهر می شوند، میوه ها به صورت پوشش قرمز گوشتی و آبدار میوه محصور شده در اواخر مردادماه قابل جمع آوری است. این د رختچه در اقلیم خشک و نیمه خشک ایران ، در بیابانهای استان سیستان و بلوچستان ، دشت کویر، حوضه بیابانهای مسیله، قم ،سمنان ، خراسان و دامنه های جنوبی البرز


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد گیاهان مناطق کویری

مقاله درمورد معرفی برخی از گیاهان مرتعی و راهنمای کشت آنها

اختصاصی از فایلکو مقاله درمورد معرفی برخی از گیاهان مرتعی و راهنمای کشت آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد معرفی برخی از گیاهان مرتعی و راهنمای کشت آنها


مقاله درمورد معرفی برخی از گیاهان مرتعی و راهنمای کشت آنها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

معرفی برخی از گیاهان مرتعی و راهنمای کشت آنها

کشور ایران از نظر وصعیت آب و هوایی و به ویژه میزان بارندگی دارای شرایط متفاوتی است به طوری که در پاره ای از مناطق کویری و خشک بارندگی کمتر از ۱۰۰ میلی متر می باشد . جهت سهولت امر مرتعکاری و انتخاب گونه ها و روشهای مناسب بذرکاری لازم است با توجه به مطالعات پوشش گیاهی و تجدید حیات طبیعی و نیز بررسی هایی که در زمینه ی سازگاری گیاهان مرتعی انجام گرفته است کشور را بر حسب میزان بارندگی سالانه به مناطق مختلف تقسیم و گیاهان مناسب برای هر منطقه را به تفکیک معرفی نمود .

مناطق با بارندگی بین ۳۵۰-۱۸۰ میلی متر

مرتعکاری در مناطقی با بارندگی حدود ۲۰۰ میلی متر می بایستی در محل هایی انجام گیرد که خاک منطقه عمیق بوده و امکان ایجاد روشهای جمع آوری و پخش آب به منظور ذخیره ی نزولات آسمانی وجود داشته باشد .

گیاهانی که در این مناطق سازگار هستند عبارتند از :

۱-         Agropyron desertorum

گیاهی است که نسبت به خشکی و سرما مقاومت زیادی دارد . روی انواع خاکها به غیر از خاکهای رسی سنگین و یا شنی به خوبی رشد کرده و تا حدودی نسبت به قلیایی بودن خاک مقاوم است . ارزش غذایی آن چنانچه پیش از مرحله ی ظهور گل مورد استفاده ی دام قرار بگیرد خیلی خوب است .تا کنون ۸ واریته ی اصلاح شده از این گیاه شناخته شده که واریته ی nordan از نظر مقاومت به خشکی و تولید علوفه دارای ارزش خاصی می باشد . عمق مناسب کاشت ۵/۱ سانتی متر و مقدار بذر جهت بذر کاری ۶ کیلوگرم در هکتار می باشد این گیاه حرارتهای ۲۰- تا ۴۰+ درجه ی سانتی گراد را تحمل مینماید.

 

۲-         Agropyron cristatum 

مهمترین واریته ی آن Fairway نام دارد که از نظر خصوصیات رشد شبیه Agropyron desertorum بوده فقط در نواحی مرتفع تر رشد مینماید و می توان برای مقاصد حفاظت خاک نیز از این گیاه استفاده نمود . این گیاه دارای ساقه های کوتاه با تعداد برگهای بیش از Agropyron desertorum می باشد . عمق کاشت و میزان بذر و قدرت تحمل سرما و گرما در این گیاه شبیه Agropyron desertorum می باشد .

 

۳-          Agropyron riparium

گیاهی است ریزوم دار که می توان به عنوان گیاه مرتعی و نیز جهت حفاظت خاک از آن استفاده نمود .نسبت به خشکی و قلیایی بودن خاک مقاومت زیادی دارد . مهمترین واریته ی آن Sodar نام دارد . عمق مناسب کاشت ۵/۱-۱ سانتی متر و مقدار بذر برای بذر کاری ۶ کیلوگرم در هکتار می باشد و درجه حرارت های بین ۱۵- تا ۴۰+ درجه ی سانتی گراد را تحمل می نماید .

 

۴-         Agropyron sibiricum

گیاهی است دایمی دارای خصوصیات مشابه Agropyron desertorum . مقاومت به خشکی این گیاه بسیار جالب توجه است به نحوی که در شرایط حدود ۲۰۰ میلی متر بارندگی نیز به خوبی رشد می کند . سایر خصوصیات این گیاه نظیر Agropyron cristatum می باشد با این تفاوت که سرمای کمتر از ۲۵- درجه ی سانتی گراد را تحمل می نماید .

 

۵-          Agropyron aucheri

گیاهی است ریزوم دار و بسیار خوشخوراک ولی تولید علوفه ی آن خیلی کم است . در شرایط طبیعی به خوبی رشد کرده و منطقه ی وسیعی را می پوشاند ولی نتیجه ی حاصل از بذر کاری رضایت بخش نبوده است . بذر این گیاه در عمق ۵/۱ سانتی متری خاک و به میزان ۶ کیلوگرم در هکتار می شود و حرارت های بین ۲۰- و +۴۰ درجه ی سانتی گراد را تحمل می کند .

 

۶-              Agropyron tauri

این گیاه دایمی و بسیار مقاوم بوده و اذ آن جهت بذرکاری در مناطق سنگی و کوهستانی و خاکهای فرسایش یافته می توان استفاده نمود . دوره ی استفاده ی گیاه اوایل بهار می باشد . عمق مناسب کاشت ۵/۱ سانتی متر و میزان کاشت بذر ۶ کیلوگرم در هکتار می باشد . حرارت های ۲۰- تا ۳۸+ درجه ی سانتی گراد را تحمل می نماید .

 

۷-           Agropyron trichophorum 

گیاهی است با ارزش غذایی خوب و چون دارای ریزوم می باشد علاوه بر تولید علوفه برای حفاظت خاک نیز از آن استفاده می شود . گیاهی است که خشکی و  گرمای زیاد خاکهای فقیر و قلیایی را تحمل می نماید . واریته ی اصلاح شده ی آن Topar معروف است . گیاهی است با ساقه های بلند و پر برگ که در ارتفاعات مختلف از سطح دریا رشد می کند . دوره ی بهره برداری آن بهار تا اواسط تابستان می باشد . عمق مناسب کاشت ۵/۱ سانتی متر و مقدار مناسب بذر جهت بذر کاری ۸ کیلو گرم در هکتار است . این گیاه حرارت های بین ۱۸- تا ۴۰ + درجه ی سانتی گراد را به خوبی تحمل می نماید .

 

۸-          Agropyron elongatum

این گیاه نسبت به خشکی و قلیاییت خاک مقاومت زیادی دارد و در طول مدت تابستان و اوایل پاییز علف سبزی را برای تغذیه ی دام تولید می کند . به دلیل خنثی بودن ساقه و برگها زیاد خوشخوراک نبوده و ارزش غذایی آن نیز کم است . واریته ی اصلاح شده ی آن Alker نام دارد . عمق مناسب کاشت ۲ سانتی متر و مقدار بذر جهت بذرکاری ۱۰ کیلوگرم در هکتار است و حرارت های ۲۰- و ۴۰+ درجه ی سانتی گراد را تحمل می نماید .

 

۹-         Arrhenatherum elatius     

در خاکهای شنی به خوبی رشد می کند . گیاهی است خوشخوراک با ارزش غذایی نسبتا خوب که در اوایل بهار رشد کرده و قابل چرا می باشد . عمق مناسب کاشت ۵/۱ سانتی متر و میزان مناسب بذر ۶ کیلوگرم در هکتار است و حرارت های ۱۸- تا ۴۰+ درجه ی سانتی گراد را تحمل می نماید .

 

۱۰-          Bromus tomentellus

گیاهی است قوی و دایمی با ریشه های متراکم و زیاد . این گیاه بسیار خوشخوراک بوده ولی معمولا پس از تشکیل بذر خشک می شود . این گیاه مخصوص مناطقی است مرتفع که دارای زمستان های خیلی سرد می باشد . قدرت جوانه زدن بذر این گیاه زیاد بوده و حتی در سالهایی که بهار به طور غیر طبیعی خشک است کشت آن موفقیت آمیز است . در مقابل چرای شدید دام مقاومت زیادی دارد . مقدار بذر برای بذرکاری ۸ کیلو گرم در هکتار و عمق مناسب کاشت ۵/۱ سانتی متر است . این گیاه سرمای ۲۲- و گرمای ۴۰+ درجه ی سانتی گراد را به خوبی تحمل می نماید .

۱۱-            Bromus cappadocicus 

گیاهی است شبیه Bromus tomentellus که در ارتفاعات کمتر از ۱۰۰۰ متر از سطح دریا نیز رشد میکند . در اوایل بهار رشد کرده و علوفه ی آن قابل استفاده ی دام می باشد . بذر کاری آن به راحتی انجام می گیرد . شرایط کاشت و سایر خصوصیات آن عینا مشابه Bromus tomentellus می باشد .

 

۱۲-                 secale montanum

گونه ای است پر محصول که خوشخوراکی آن تا مرحله ی تشکیل خوشه ها خوب است . میزان تولید بذر آن سریع انجام می گیرد . در مناطق نسبتا خشک در ارتفاعات بین ۲۷۰۰-۱۱۰۰ متر از سطح دریا رشد می کند . عمق مناسب کاشت ۲ سانتی متر و میزان بذر جهت بذر کاری ۱۲ کیلوگرم در هکتار است و حرارتهای ۲۰- و ۳۸+ درجه ی سانتی گراد را تحمل می نماید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد معرفی برخی از گیاهان مرتعی و راهنمای کشت آنها

مقاله درمورد کارمندیابی

اختصاصی از فایلکو مقاله درمورد کارمندیابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد کارمندیابی


مقاله درمورد کارمندیابی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

 

کارمندیابی :

کارمندیابی ( Recruitment ) عبارت است از پیدا کردن فرد مناسب برای پست مناسب؛ که باید بر اساس نظام شایستگی انجام پذیرد. همانطور که در برنامه ریزی نیروی انسانی باید عوامل و شرایط محیط داخل و خارج سازمان را در نظر گرفت، در فرایند کارمند یابی نیز باید به این عوامل توجه داشت.

 

مهمترین عوامل مؤثر بر کارمندیابی :

1.     عوامل محیطی خارجی : الف ) موقعیت مکانی سازمان ب ) عرضه و تقاضا

2.     عوامل داخلی سازمان :

·        سیاستهای حقوق و دستمزد

·        ارتقاء و ترفیعات

·        امکانات رفاهی

 

جایگزینهای کارمندیابی :

·        اضافه کار

·        قراردادهای فرعی

·        استخدام کارکنان پاره وقت و موقت

·        به تعویق انداختن سفارش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 کارمندیابی از منابع داخلی :

محاسن :

·        افزایش روحیه کارکنان

·        ایجاد تعهد و وفاداری کارکنان به سازمان

·        امنیت شغلی

·        انتخاب مطمئن و مناسب

·        آموزش کمتر

·        هزینه کمتر

معایب :

·        عدم استفاده از افکار و عقاید نو

·        ایجاد نارضایتی در بقیه کارکنان که ترفیع نیافته اند

·        استفاده بعضی از مشاغل در داخل سازمان میسر نیست.

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

روش کارمندیابی از منابع داخلی :

·        اعلام پستهای خالی Job posting

·        پیشنهاد شغل توسط کارکنان Job bidding

·        گردش شغلی Job Rotation

·        آموزش Training

·        ارتقاء Promotion

·        انتصاب یا به کارگماری Placement

 

کارمندیابی از منابع خارجی :

سازمان در شرایط زیر اقدام به استخدام نیرو از خارج سازمان می نماید :

1.     پر کردن مشاغل سطح ورودی.

2.     استخدام افراد متخصص که در سازمان وجود ندارد.

3.     استخدام افراد با عقاید و نظرات جدید.

4.     گسترش فعالیتهای سازمان.

 

منابع کارمندیابی :

·        دبیرستانها و مدارس حرفه ای

·        دانشگاهها

·        رقبا و سازمانهای دیگر

·        افراد بیکار و صاحبین مشاغل آزاد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد کارمندیابی

تحقیق درمورد ارزیابی دیدگا1

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد ارزیابی دیدگا1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

ارزیابی دیدگاه‌های سه رویکرد نظری رقیب در بحران اخیر اقتصادی جهان

۰۸ دى ۱۳۸۷

 

دکتر فرشاد مومنی*- تمام آن مؤلفه‌‌هایی که در اقتصاد آمریکا منشأ بحران شده در هر اقتصاد دیگری هم اگر وجود داشته باشد، می‌تواند منشأ بحران شود یعنی چه در یک اقتصاد در حال توسعه و چه در یک اقتصاد توسعه‌یافته، تزریق منابع مالی بدون توجه به اقتضائات بخش حقیقی و ظرفیت جذب اقتصاد ملی،‌ اصرار بر اتخاذ رویه‌هایی که گسترش و تعمیق فساد مالی را به همراه می‌آورد، اعمال فشار به سیستم بانکی برای دادن اعتبارات بی‌ضابطه، هر کدام می‌تواند به گونه‌ای برای اقتصاد ملی بحران‌آفرینی بکند و از این منظر هیچ تفاوتی بین اقتصاد آمریکا و یک اقتصاد در حال توسعه مثل ایران وجود ندارد.

باید از زاویه جدیدی به مهمترین مسئله اقتصادی جهان طی ماه‌های گذشته، یعنی بحران اخیر نگاه کنیم. بحرانی که ابتدا بازارهای مالی آمریکا را در بر گرفت و بعد از آن به سایر بازارهای مالی مهم دنیا سرایت کرد. این نگاه جدید درواقع به معنای این است که می‌خواهیم ببینیم رویکردهای نظری رقیبی که در حوزة اقتصاد وجود دارند هر کدام به چه صورتی به این مسئله نگاه می‌کنند و چه تبیینی از این بحران ارائه کرده و چگونه نتیجه‌گیری نموده و چه توصیه‌هایی ارائه می‌کنند.  برای این کار تلاش شده سه رویکردی را که در بین اقتصاددانان آمریکا جایگاه نسبتاً مشخصی دارند واکاوی کنیم. این سه رویکرد به ترتیب عبارت‌اند از: 1- رویکرد اقتصاد مرسوم 2- رویکرد مارکسیستی 3- رویکرد نوکینزی تصور می‌کنم که نگاه از این زاویه می‌تواند دستاوردی مهم برای ما به همراه داشته باشد و اگر قرار است ضوابط و معیارهای علمی همراه با رعایت شرافت حرفه‌ای تحلیل‌گرانی که به این مسئله می‌پردازند، مبنای نظریه‌پردازی باشد، از دل این ارزیابی به روشنی می‌توان دید چطور ما به سمت یک همگرایی محسوس بین رویکردهایی که علی‌الاصول فاصلة‌ خیلی شدیدی با هم دارند می‌رویم و این می‌تواند یک نکتة امیدوارکننده باشد که هر کدام از رویکردهای نظری رقیبی که برای حل و فصل مسائل ایران و تبیین مشکلاتش مورد استفاده قرار می‌گیرد اگر مبانی و اصول روش‌شناختی اقتصاد را رعایت کنند، اختلاف و فاصلة بین آنها خیلی زیاد نخواهد بود. اگر ما بتوانیم چنین چیزی را نشان دهیم شاید بتوان گفت بارقه امیدی به وجود می‌آید که در ایران هر کس از هر نحلة فکری که باشد اگر موازین متعارف پژوهش علمی و روش‌شناسی علمی را رعایت کند فهمش از واقعیت با فهم دیدگاه‌های رقیبش فاصلة زیادی پیدا نخواهد کرد. گرچه فرایند متفاوتی را طی کرده باشند. رویکرد سنتی در چارچوب رویکرد اقتصاد مرسوم به این پدیده اقتصاددانانی که از این زاویه مسئله را تحلیلی می‌کنند عمدتاً روی آموزه‌ای که در سال‌های 1980 به بعد در اقتصاد آمریکا در دستور کار قرار گرفت متمرکز هستند که از آن اصطلاحاً به عنوان Reeganomics یا اقتصاد ریگانی نام برده می‌شود. در چارچوب این آ‌موزه دو مؤلفه کلیدی است که مبنای سیاست‌گذاری اقتصادی قرار می‌گیرد و ادعای اقتصاددانان مرسوم در آمریکا این بوده است که اگر این دو آموزه به اندازه اهمیتی که دارند درک بشوند و مبنای سیاست‌گذاری قرار بگیرند بدون نیاز چندانی به مداخلة دولت یا با حداقل نیاز به مداخله دولت سیستم اقتصادی اداره خواهد شد. این دو مؤلفه به ترتیب عبارت‌اند از: 1- پرهیز دولت از دخالت در اقتصاد و محور قرار دادن اندیشه مقررات‌زدایی به عنوان موتور تحرک اقتصاد 2- اتکا به نرخ‌های مالیاتی حداقل تصور اقتصاددانان مرسوم که به شدت از آموزة ریگانی در اقتصاد آمریکا دفاع می‌کردند این بود که با تکیه بر این دو مؤلفة کلیدی می‌توان اقتصادی شکوفا و پررونق را شاهد بود. این رویکرد که در یک دورة‌هشت ساله در دوره حکومت ریگان مورد استفاده قرار گرفت، به واسطة خصلت سرمایه‌سالارانه‌ای که داشت منشأ مواجهه اقتصاد آمریکا با سطوح نسبتاً بالای کسری بودجه و همین‌طور مواجهه با نابرابری‌های فزاینده در مقیاس اقتصاد آمریکا شد و واکنش آن هم اقبال خارق‌العاده و غیرمتعارفی بود که به بیل‌کلینتون و مشاوران او در انتخابات بعدی صورت پذیرفت. در دوره حاکمیت اقتصاد ریگانی در آمریکا هم حداقل سه بار شاهد بحران‌هایی در حوزة مالی از قبیل این چیزی که این بار مشاهده کردیم بودیم اما در دورة‌ جدید حاکمیت جمهوری‌خواهان با وجود این که در این فاصله تحولات چشم‌گیری در عرصة علوم و تکنولوژی پدید آمده بود و بخش‌های مهم و قابل توجهی از دستاوردهای انقلاب دانایی در آمریکا ظاهر شده، آنها باز هم به سراغ همان برنامه قبلی شعارهای سنتی خود رفتند. همانطور که می‌دانیم در اثر انقلاب دانایی به دلایل گوناگون نیاز به تنظیم‌گری در اقتصاد ملی به طرز خارق‌العاده‌ای افزایش می‌یابد. بنابراین در شرایطی که اقتصاد نیاز به تنظیم‌گری خیلی بیشتری داشت بازگشت به آموزه اقتصاد ریگانی و دخالت حداقل دولت و به حداقل رساندن هر نوع مقررات تنظیم‌کننده در کنار اصرار به نرخ‌های بسیار پایین مالیاتی به همان اندازه که در کوتاه‌مدت می‌تواند به طرز خارق‌العاده‌ای منافع سرمایه‌داران بزرگ را حداکثر کند فشارهای محسوسی را به گروه‌های متوسط و ضعیف درآمدی جامعه وارد می‌کند و هزینه‌هایی که به تبع آن به وجود می‌آید افزایش پیدا می‌کند. شدت آثار مخرب آموزة ریگانی که در دورة اخیر توسط بوش پسر مورد استفاده قرار گرفت به اندازه‌ای است که فرانسیس فوکویاما، نظریه‌پرداز مطرح نئولیبرال‌ها و یکی از بلندمرتبه‌ترین و مشهورترین چهره‌های ترویج‌کننده اندیشه لیبرال دموکراسی در مقام ارزیابی و تحلیل آنچه در این دوره در اقتصاد آمریکا گذشته، به صراحت می‌گوید ما فقط در یک صورت می‌توانیم از عهد‌ه این بحران برآییم که از آموزه اقتصاد ریگانی فاصله بگیریم و بدانیم که با تغییر شرایط این آموزه دیگر قابل کاربرد نیست. از این بابت روی ایده‌های فوکویاما تأکید می‌کنم که در درجة اول او یکی از تکیه‌گاه‌های اصلی نئوکان‌ها در حوزة نظری است و در درجة دوم به اعتبار نگرش فیلسوفانه‌اش به این مسئله، نگاهش به آنچه که اتفاق افتاده، به نگاه صرفاً اقتصادی محدود نمی‌شود و سعی بر توجه بر وجوه دیگر مسئله نیز دارد. بحث فوکویاما این است که از منظر اقتصادی،اقتصاددانان مرسوم در آمریکا باید این واقعیت را بپذیرند و تسلیم شوند که آموزة اقتصاد ریگانی دیگر قابل تداوم نیست و به نظر من همین تسلیم و تمکین نسبت به واقعیت و شرایط تغییریافته گرچه تا حدودی سست بودن پایه‌های اعتقادی این رویکرد را نشان می‌دهد اما در عین حال نشانة روشن‌اندیشی و واقع‌بینی و تمکین نسبت به واقعیت خارجی و شرایط جدید است و از این نظر در حوزة علم یک رویه ارزشمند است و اگر هر کس هر رویکرد نظری را که قبول دارد به همین اندازه نسبت به واقعیت‌ها تمکین کند و مرز بین تئوری و ایدئولوژی را مخدوش نکند، رسیدن به همگرایی و توافق چندان دشوار نخواهد بود. فوکویاما از زاویة ‌دیگری نیز به این مسئله نگاه می‌کند که به نظر من برای اقتصاد در حال توسعه‌ای مانند ایران که تفکیک وجوه مختلف حیات جمعی از هم دیگر به واسطة این‌ که اقتضای ساخت توسعه‌یافته این طور ایجاب می‌کند که ما ساخت‌یافتگی و سطح کمتری از تفکیک نقش‌ها داریم و بنابراین در هم‌آمیزی وجوه حیات جمعی در یک ساخت توسعه نیافته بهتر مشهود است، از این نظر شاید برای ما قابل تأمل‌تر باشد. بحث فوکویاما این است که این سرمایه سالاری بی‌مهار در اقتصاد آمریکا به همراه خود علاوه بر پدیده نابرابری‌های فزاینده، فساد مالی نسبتاً گسترش‌یافته‌ای را هم به همراه آورده و این نابرابری و فساد مالی در کنار برخوردهای بی‌پروای دولت بوش در زمینة نادیده گرفتن آن‌چه که او اصول نئولیبرالی به شمار می‌آورد مثل حقوق بشر و احترام به دموکراسی، باعث شده اقتصاد آ‌مریکا مانند جامعة آمریکا دچار بحران بی‌اعتمادی شود. در این زمینه فوکویاما مثال‌هایی می‌زند که شاید ما در تبلیغات روزمره چندین بار آنها را می‌شنویم اما آنها را خیلی جدی نمی‌گیریم اما وقتی از زبان فوکویاما مطرح می‌شود قابل تأمل‌تر می‌شود. مثلاً در یکی از بحث‌هایش خطاب به دولت بوش می‌گوید: در حالی که شما در دنیا این همه شعارهای حقوق بشر و دموکراسی و از این قبیل می‌دهید، اما در عمل با رژیم‌هایی پیوند و ارتباط برقرار می‌کنید که چندان تعهدی به دموکراسی و حقوق بشر ندارند و اتفاقاً با حرکت‌هایی مخالفت شدید می‌کنید که با قاعدة بازی دموکراتیک سرکار آمده‌اند. در مقالة فوکویاما به طور مشخص از پیروزی سیاسی جنبش حماس و پیروزی سیاسی جنبش حزب‌الله نام می‌برد و استدلال می‌کند که اینها صرف‌نظر از سمت‌گیری‌هایی که دارند به قاعدة‌ بازی دموکراتیک بر سر کار آمده‌اند و اگر آمریکا نسبت به شعار دموکراسی‌خواهی خود صادق بود باید با این‌ها رفتار مناسب‌تری می‌کرد و نسبت به رژیم‌هایی که دموکرات نیستند و دوستان و متحدان آمریکا محسوب می‌شوند مرزبندی می‌کرد یا به داستان گوانتانامو اشاره می‌کند که این پذیرفتنی نیست که کشوری این همه سخت‌گیری و فشار روی کشورهای دیگر تحت عنوان حقوق بشر وارد کند در حالی که خود ابتدایی‌ترین استانداردهای حقوق بشر را رعایت نمی‌کند. نکته جالب توجه برای من این بحث است که همان‌طور که شما از زبان آلن‌گرنیسپن می‌شنوید در زبان فوکویاما هم می‌شنوید که یکی از کلیدی‌ترین پاشنه‌های آشیل آن‌چه که در این بحران مشاهده شد این است که ما باید نسبت به مقررات‌‌زدایی بیش از حد و توهم وجود دست نامرئی در اقتصاد تجدید‌نظر کنیم. هر کدام از آنها با همین مضمون عبارت‌های تندی به کار بردند که مضمون آن، این است که تنها راه نجات، تمکین به اجتناب‌ناپذیری واقعیتی به نام ضرورت تنظیم‌گری فزاینده در اقتصاد است. همان‌طور که عرض کردم طرح این مسائل از نگاه اقتصاددانان نئولیبرال اهمیت زیادی دارد وگرنه رویکردهای نظری دیگر قبلاً هم این مسائل را مطرح می‌کردند. یکی دیگر از بحث‌های گستردة مطرح شده توسط اینها، فکر کردن دربارة نابرابری فزاینده‌ای است که در دورة‌ بوش پسر تشدید شد. حتی اقتصاددانان میانه هم به شدت از بوش انتقاد می‌کنند، از باب این‌که هر پیشنهادی که گرایشی به سمت عدالت اجتماعی داشته، طی هشت سال گذشته با وتوی جرج بوش مواجه می‌شده است. نکتة دیگر جالب توجه، حملة بسیار شدیدی است که به جهت‌گیری‌های بوش پسر به اعتبار اتخاذ رویة انبساط مالی او شده. یکی از بزرگترین انتقادهای وارده به بوش دربارة این‌ است که میزان کسری بودجه در اقتصاد آمریکا در سال پایانی دولت بوش بیش از دو برابر سال شروع ریاست جمهوری او می‌باشد، و بحث بر سر این است که این کسری بودجه گسترده و اتخاذ رویة انبساط مالی و به خصوص فشارهایی که به صورت‌های مستقیم و غیرمستقیم در دولت بوش گذاشته شد که به تقاضای سوداگرانه اعتبارات هم اعتنایی جدی شود یکی از کانون‌های کلیدی بحران توسط این نحله معرفی می‌شود. همانطور که می‌دانید اتخاذ رویه انبساط اعتباری تا آنجایی به صورت افراطی مثلاً در بخش مسکن جلو رفت که می‌شد با پیش‌پرداخت صفر افراد صاحب خانه شوند و نوعی اتفاق نظر وجود دارد که نقطة عزیمت بحران همین‌جاست که این شرایط یک فرصت خیلی گسترده‌ای را برای فعالیت‌های سوداگرانه هم روی مسئله خرید مسکن و هم روی اعتبارات بخش مسکن ایجاد کرد، بخش مسکن را تا آستانه یک حبابی که نهایتاً ترکید جلو برد و نتیجه عملی آن هم این بود که در این بین سوداگران و واسطه‌ها و دلالان سودهای خیلی سرشاری بردند اما در آخرین تحلیل وقتی قرار شد که با این پدیده برخورد شود، جریمه‌ها را فقیرترین قشرهای اجتماعی پرداخت کردند. کسانی که نهایتاً خانه‌هایشان به واسطة اختلال در بازپرداخت وام از سوی بانک‌ها بازپس گرفته شد. گزارش‌های رسمی در آمریکا حکایت از این دارند که فقط در سال 2007 در مجموع چیزی حدود یک میلیون و سیصد هزار واحد مسکونی به واسطة اختلال‌هایی که در بازپرداخت تسهیلاتشان ایجاد شود بود توسط بانک‌ها به تصرف درآمدند. این تصرف که برای بانک‌ها اجتناب‌ناپذیر است در عین حال به هیچ‌‌وجه مطلوبشان هم نیست چون با شکسته شدن حباب مسکن و نیل به شرایط رکودی در بازار مسکن، علی‌رغم تصرف این خانه‌ها به وسیله بانک‌ها، فقط در سال 2007 چیزی حدود 435 میلیارد دلار زیان بانک‌ها از ناحیه این مسئله بود یعنی تفاوت ارزش وام با قیمت‌های موجود مسکن بانک‌ها به شدت خسارت دیدند. به این ترتیب، ترکیبی از اتخاذ رویة انبساط مالی و بازگذاشتن دست بانک‌ها برای اعطای تسهیلات بدون هرگونه ضابطه و محور قرار گرفتن بخش مسکن به اعتبار ویژگی‌های خاصی که این بخش دارد و تقریباً در دو دهة اخیر در اکثر اوقات نقطة عزیمت بحران‌های بزرگ مالی همین حباب مسکن بوده در کنار ملاحظات دیگری که مطرح شد از دیدگاه اینها به عنوان مؤلفه‌های اصلی شکل‌گیری بحران شناخته می‌شود.

رویکرد مارکسیستی رویکرد نظری رقیب نئولیبرال‌ها یعنی رویکرد نظری مارکسیستی هم در نگاهی که به این بحران دارد، گرچه از نظر الگوی تبیینی با الگوی اخیر تفاوت محسوسی دارد اما در توصیف بحران و در نتیجه‌گیری و ارائه تجویزها شباهت خارق‌العاده‌ای به رویکرد نئولیبرالی پیدا می‌کند. مارکسیست‌ها در تحلیل این بحران روی دو تضاد تمرکز می‌کنند، یکی تضاد بین خود سرمایه‌دارها و یکی تضاد بین کار و سرمایه که به طور سنتی کانون اصلی تنش از دیدگاه مارکسیستی است و نقطة اتکای دیگری که مطرح می‌کنند تکیه بر مفهومی است که مارکس مطرح کرد و برای آن عنوان سرمایه «غیرحقیقی» را برگزید و پیش‌بینی کرد که این مفهوم می‌تواند بخش مهمی از بحران‌های ادواری را در اقتصادهای سرمایه‌داری توضیح دهد در بحث‌های پراکنده مطرح شده. مارکس بر لفظ «غیرحقیقی» تأکید می‌کند و آ‌ن را از غیرواقعی قابل تفکیک می‌داند چرا که لفظ غیرحقیقی از لفظ غیرواقعی متمایز است. به عبارت دیگر، مارکس می‌گوید: برای مبادله، خدمات واسطه درحدی که نقش در فرایند تولید و رسیدن کالا به مشتری نهایی‌اش دارد جایگاه دارد اما اگر اصل بر دست به دست کردن‌های اسناد اعتباری مستقل از آن چیزی که در بخش حقیقی اتفاق افتاده باشد و به اصطلاحی که خودشان مطرح کرده‌اند سرمایه و پول‌زایندگی پیدا بکند، اقتصاد سرمایه‌داری دچار بحران خواهد شد. مارکسیست‌های متأخر، آن چیزی را که مارکس در کادر یک الگوی دولت ملی مطرح می‌کرد در مقیاس جهان گسترش داده‌اند و به اعتبار پدیده فراملیتی شدن سرمایه توضیح‌دهندة این می‌دانند که چون این بحران در کشورهای اصلی سرمایه‌داری شکل می‌گیرد از کانال بازارهای مالی جهانی شده به همه اقتصادهای دیگری که پیوند نزدیکی با یکدیگر دارند سرایت می‌کند. آن چیزی که از دیدگاه مارکسیست‌ها از این زاویه خیلی مهم است و می‌توانیم از آن استفاده کنیم این است که در شرایط محور قرار گرفتن سرمایه غیرحقیقی و رونق فعالیت‌ های سوداگرانه و بورس بازی، در آن چه اتفاق می‌افتد به جای این‌که بنگاه‌های تولیدکننده کالا و خدمات درگیر یک رقابت با تکیه بر نوآوری شوند، سرمایه با سرمایه به رقابت برمی‌خیزد و برحسب قدرتی که هر صاحب سرمایه دارد در رقابت با سرمایه‌های دیگر طلب سودهای بیشتری می‌کند که برای آن زحمتی کشیده نشده و ما به ازایی در بخشش حقیقی هم برای آن وجود ندارد. بنابراین از دیدگاه مارکسیست‌ها، بخش مالی و به خصوص بازارهای مالی جهانی شده منشأ بحران نیستند بلکه تجلی‌گاه بحران هستند و اصل بحران برمی‌گردد به آن مناسباتی که اجازه می‌دهد پول زایندگی پیدا کند و بر این باور هستند که هروقت که بخواهیم در این زمینه برخوردی داشته باشیم باید جلوی این مسئله بحران آفرین را بگیریم. زیرا در غیر این صورت در چنین شرایطی به صورت اجتناب‌ناپذیری به سمت رکود پیش خواهیم رفت و همیشه چنین بوده که چون شرایط رکودی با بحران اعتماد همراه است، ما با کمبود شدید اعتبار هم روبرو خواهیم شد. رویکرد نوکینزی از دیدگاه نئوکینزی سمت‌گیری‌های اقتصاد ریگانی که در ذات خود سمت‌گیری‌های سرمایه‌سالارانه است در چارچوب یک ساخت سلسله مراتبی عمل می‌کند بنابراین در چنین چارچوبی رویه‌های مقررات‌زدایی و کاهش چشمگیر مالیات همان اندازه که سودهای بادآورده و غیرمتعارفی را برای سرمایه‌داران بزرگ به همراه می‌آورد منشأ فشارهای شدیدی به گروه‌های درآمدی متوسط و کم خواهد شد و از این منظر آنها در چارچوب همان مفهوم سنتی «تقاضای مؤثر» نشان می‌دهند که چگونه اقتصاد در شرایط نابر ابری فزاینده با بحران تقاضای نامکفی روبرو می‌شود و از طریق این تقاضای نامکفی به سمت بحران کشیده می‌شود. یکی از برجسته‌ترین نماینده‌های دیدگاه نئوکینزی در اقتصاد آمریکا، ژوزف استیگلیتز است که برندة جایزه نوبل می‌باشد بنا بر نظر او، شرکت‌هایی که در حوزه مالی فعالیت می‌کردند طی این چند ساله نرخ‌های سود تا 30 درصد را هم کسب کردند در حالی که کمپانی‌های بزرگ مثل جنرال‌موتورز سقف سود مکتسبه‌شان در این چند سال اخیر به زحمت به 2 تا 4 درصد در سال می‌رسد. درواقع در بحث آنها این رویه انبساط مالی غیرمتعارف و گسترش اعتبار و پذیرش سرمایه خارجی بیش از ظرفیت جذب اقتصاد ملی و اتخاذ رویه‌های افراطی اعمال سیاست‌های کسر بودجه در دولت بوش، منشأ اصلی این بحران قلمداد می‌شود و نکتة‌ جالب توجه، تمرکز فوق‌العاده‌ای است که اینها از همین منظر بر مسئلة گسترش و تعمیق فساد مالی و گسترش و تعمیق نابرابری‌ها هم در دورة‌ اقتصاد ریگانی و هم در دوره اخیر می‌کردند طی یکی دو ماهه گذشته نزدیک به 20 سخنرانی و نزدیک همین تعداد مصاحبه از ژوزف استیگلیتز منتشر شده که در اغلب آنها او روی همین مسائل یعنی محوری شدن فعالیت‌های سوداگرانه برای خلق ارزش‌های افزوده، از بین رفتن گروه‌های ضعیف و متوسط و بی‌دفاع شدن آنها در برابر فشاری که حاکمیت سرمایه ایجاد کرده و همین‌طور مسئله فساد مالی تکیه ویژه دارد. در یکی از مصاحبه‌هایی که استیگلیتز در روز نهم اکتبر 2008 انجام داده، یکی از نکاتی که روی این ایدئولوژی حاکمیت سرمایه در دوران بوش پسر مورد توجه قرار می‌دهد، این است که می‌گوید شما به یاد داشته باشید که این‌ها به دلیل این سیاست‌های به شدت نابرابرساز خود کار را به جایی رساندند وقتی که در چند ماه پیش کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که براساس آن بچه‌های خانواده‌های فقیر از امتیازاتی برای بیمه بیماری قرار بود برخوردار شوند، با وجود تصویب کنگره، رئیس جمهور بوش آن را وتو کرد. در مقالة دیگر منتشر شدة استیگلیتز در یکی از روزنامه‌ها، عنوانی که برای مقاله انتخاب کرده بود، این بود که تلاش کنید اقتصاد نجات یابد نه وال استریت. بحث او این بود که وقتی دولت می‌خواهد به سمت اصلاح برود، به جای این‌که کانون‌های اصلی بحران را که در حوزة تقاضای مؤثر برای اکثریت قاطع جمعیت پدیدار شده مورد اصابت قرار دهد آن 700 میلیارد دلار که دولت تصویب کرده را  عمدتاً به شکل‌های مختلف می‌خواهد بین شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری مالی توزیع کند یا مثلاً آن قسمت‌هایی را که هزینة اعتبار است و در عمل پول تزریق نمی‌کند را نیز در خدمت تضمین اعتبارات این شرکت‌ها قرار می‌دهد و از این موضع بسیار انتقاد کرده بود و بحثش هم این بود که اگر اقتصاد بخواهد روی سلامت به خود ببیند دوباره باید به یک تعادل و توازنی برگردد که محور اصلی‌اش انجام فعالیت‌های خیلی وسیع‌تر تنظیم‌گری توسط دولت، مبارزة گسترده با فساد مالی، توجه ویژه به گروه‌های فرودست اجتماعی و جلوگیری از سودآوری‌های هنگفت فعالیت‌های سوداگرانه است. سخن پایانی: اقتصاد ایران و بحران اخیر همانطور که ملاحظه می‌فرمایید چه در دو سر این طیفی که دیدگاهشان مطرح شد یعنی نولیبرال‌ها و مارکسیست‌ها و چه در مرکزش، الآن تقریباً همه یک  حرف را می‌زنند آن هم تأکید بر نقش بی‌انضباطی مالی، اعتبارات بی‌ضابطه تخصیص‌یافته، سیاست‌هایی که در عمل نابرابری‌‌های اجتماعی را تشدید می‌کند و سمت‌گیری‌هایی که کنترل و نظارت را برنمی‌تابد و نسبت به فساد مالی غیرحساس است، اینها از دیدگاه نوکینزی، مارکسیستی و حتی نولیبرالی کانون‌های اصلی این بحران هستند. تصور من این است که اگر ما بخواهیم از مرور رویکردهای نظری که این بحران را تبیین کردند، جای استفادة شعاری و هیجانی، ابزاری بسازیم برای اینکه فهم بهتری از مسائل خودمان به دست بیاوریم، می‌توان ادعا کرد که تمام آن مؤلفه‌‌هایی که در اقتصاد آمریکا منشأ بحران شده در هر اقتصاد دیگری هم اگر وجود داشته باشد، می‌تواند منشأ بحران شود یعنی چه در یک اقتصاد در حال توسعه و چه در یک اقتصاد توسعه‌یافته، تزریق منابع مالی بدون توجه به اقتضائات بخش حقیقی و ظرفیت جذب اقتصاد ملی،‌ اصرار بر اتخاذ رویه‌هایی که گسترش و تعمیق فساد مالی را به همراه می‌آورد، اعمال فشار به سیستم بانکی برای دادن اعتبارات بی‌ضابطه، هر کدام می‌تواند به گونه‌ای برای اقتصاد ملی بحران‌آفرینی بکند و از این منظر هیچ تفاوتی بین اقتصاد آمریکا و یک اقتصاد در حال توسعه مثل ایران وجود ندارد. نکتة‌دیگر این است که طی چند سالة اخیر عملاً اکثریت قریب‌به اتفاق رویه‌هایی که در اقتصاد آمریکا منشأ بحران شده، در دستور کار مدیریت اقتصادی ایران هم قرار داشته همانطور که می‌بینید ما نه به واسطه استحکام بیشتر بنیان‌های نهادی و سا ختاری اقتصادی‌مان، بلکه به اعتبار جهش چشمگیر در درآمدهای نفتی است که توانستیم این بحرانی که واقع شده و دامنگیر اقتصاد ایران شده را بپوشانیم و شاید مهمترین استفاده‌ای که ما از این چیزی که در آمریکا و اروپا و شرق آسیا اتفاق افتاده بتوانیم بهره بگیریم این است که قبل از این که با تزلزل بیشتر در قیمت نفت در بازارهای جهانی بحران به صورت غافلگیر کننده و بسیار پرهزینه خود را به اقتصاد ایران تحمیل بکند، ما از این رویه‌های غیرعادی و بحران‌ساز دست برداریم. در سند گزارش ارزیابی انتشار یافته توسط سازمان برنامه سابق یا معاونت راهبردی فعلی که عملکرد سال اول و دوم برنامه چهارم یعنی سال‌های 1384 و 1385 را مورد توجه قرار داده، و خیلی دیر هم منتشر شده‌اند به عقیده من، این خیلی مهم است که واقعیتی به نام افزایش نابرابری‌ها را نتوانسته‌اند کتمان کنند و در هر دوی این سندها تصریح شده که نابرابری‌های درآمدی در اثر اتخاذ رویه‌های انبساط مالی طی سه سالة اخیر حتی نسبت به گذشته‌ای که چندان مطلوب هم نبود افزایش پیدا کرده. از نظر فساد مالی هم شواهد کافی وجود دارد و مستنداتی که مکرر مورد استفاده قرار گرفته نشان‌دهنده این است که گستره و عمق فساد مالی در اقتصاد ایران ابعاد نگران‌کننده‌ای پیدا کرده است در حالی که طی سه سالة گذشته شاید نمایندگان بیش از 30 گروه از تولیدکنندگان اطلاعیه‌هایی دادند که شرایط بحرانی فعالیت‌های مولد را در اقتصاد ایران نشان می‌دهد و اینها اذعان داشته‌اند که یا ورشکسته شده‌اند یا در آستانة ورشکستگی هستند. در کنار رونق غیرمتعارفی که فعالیت‌های واسطگی و سوداگری در اقتصاد ایران پیدا کرده اینها همه به اندازة کافی علائم هشداردهنده‌ای هستند که ما باید هرچه زودتر به هوش بیاییم تا بتوانیم بخش‌هایی از هزینه‌هایی که این غفلت‌ها که شروعش از سال 1380 بوده و هر قدر از 1380 به امروز نزدیک‌تر می‌شویم گستره و عمق بی‌احتیاطی‌هایش افزایش پیدا کرده را مهار بکنیم. تصور من این است که آن چیزی که هم مارکسیست‌ها و هم نئولیبرال‌ها مطرح می‌کنند و هم ژوزف استیگلیتز مطرح می‌کند، تحت عنوان بحران اعتماد می‌تواند برای ما هم اگر دیر بجنبیم هزینه‌هایی بسیار سنگین را ایجاد کند. همین الآن هم بخش بانکی ما به اعتبار فشارهای غیرعادی که متحمل شد و هر مدیر بانکی که روی مواضع کارشناسی خودش ایستادگی کرد، عزل شد در اثر آن فشارهای غیرعادی حجم مطالبات معوق بانک‌های ما از مرز 400 هزار میلیارد ریال گذشته یعنی چیزی حدود 42 میلیارد دلار، بانک‌های ما طلب‌های بلاوصول دارند که در شرایط عادی به هر صورتی که دولت بخواهد با آن برخورد کند، ما را با انواع بحران‌های اقتصادی اجتماعی یا ترکیبی از اینها مواجه خواهد کرد. دولت با چنین پدیده‌ای چه کار باید بکند؟ آیا راه‌حل آن است که همه کسانی که ناتوان یا بی‌تمایل نسبت به بازپرداخت بدهی‌شان هستند را زندانی کنیم؟ آیا زندان‌های ما گنجایش پذیرش اینها را دارند؟ آیا در صورت رها کردن این‌ها، بانک‌های کشور قابلیت ادامه حیات دارند؟ آیا اگر به آنها مهلت بدهیم با این وضعیت فضای کسب و کار و با این موقعیت بخش‌های مولد، امکان اینکه اینها رونقی به کسب خود بدهند و بتوانند این آب رفته را به جوی برگردانند وجود دا رد؟ ملاحظه می‌فرمایید که تمام عناصر و مؤلفه‌‌های شکل‌گیری یک بحران جدی به اعتبار سیاست‌های شتابزده‌ای که اتخاذ شده از سال 80 به این طرف در اقتصاد ایران وجود دارد و هرچقدر هم که به سال‌های اخیر تا امسال نزدیک می‌شویم گستره و عمق این بی‌دقتی‌ها و شتاب‌زدگی‌ها افزایش می‌یابد. به عقیده من درسی که باید از این بحران بگیریم این است که قبل از این که به اعتبار کاهش چشمگیر قیمت نفت، متوجه فشارهایی که آن بحران به اقتصاد ایران تحمیل خواهد کرد، بشویم. بهتر است به آن جهت‌گیری‌های اصلی که منشأ این بحران بوده‌اند توجه کنیم و از آن زاویه عملکرد مدیریت اقتصادی خودمان را مورد ارزیابی قرار بدهیم و این اراده و همت در درون خود دولتی‌ها هم به وجود بیاید، قبل از اینکه دیگران به حساب آنها برسند، خودشان شروع به محاسبة آنچه که انجام شده و هر آنچه را که مهار کردنی و متوقف کردنی است، مهار و متوقف کنند و کمک کنند که ان شاء الله اقتصاد ایران از این شرایط خطیر با هزینه کمتری عبور کند.

*عضو هیات دانشگاه علامه طباطبایی

بازگشت به بالای صفحه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ارزیابی دیدگا1