فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله خشونت در ورزش

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله خشونت در ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 پژوهشگران و مربیان تربیتی به راحتی می توانند اعمال خصمانه ای را که در ورزش خطرناک و غیر اخلاقی می دانند ممنوع کنند اما با وجود تشویق تماشاچیان از چنین اعمال خلافی که اغلب با باخاستن زد و خورد در طول بازی فریاد می زنند، مربیان که معروف است بازیکنی را که نمی جنگد یا اعمال خصمانه نشان نمی دهد به نیمکت می نشانند و مدیران و صاحبان تیم که از درآمد حاصل از تماشاچیانی سود می برند که با مشاهده اعمال خشونت آمیز تفریح می کنند شگفت نیست که تلاش برای کاستن خشونت در ورزش مبارزه ای دشوار خواهد بود.
هدف از این بخش به دست آوردن شناختی بهتر از خشونت است که یکی از رایج ترین با این وجود کم شناخته شده ترین جنبه های رفتار انسانی در ورزش رقابتی است.
بسیاری از مربیان متاثر از این اعتقاد که بیشتر بهتر است ورزشکار را تشویق می کنند که هر چه بیشتر خشن باشند همان گونه که بعد توضیح داده خواهد شد خشونت زمانی به شیوه ای کور و غیر منطقی به کار برده می شود. راهبردی غلط است. سیلوا و دیگران معتقدند که خشونت ورزشی ممکن است عملکرد ورزشکار را به جای افزایش کاهش دهد. ورزشها، مهارتها، و موقعیت های ویژه خواهان سطوح متفاوتی از خشونت هستند. در واقع اغلب حتی کم خشن ترین عمل نادرست است (مثلا در ضربه به توپ گلف، بولینگ، یا تیراندازی) اما در بسیاری از ورزشها خشونت بخشی جدانشدنی از رقابت و عنصری مهم از موفقیت بازیکن و تیم است. برای ورزشکاران این امر مهم است که تا چه اندازه رفتار خشونت آمیز به موفقیت منتهی می شود.
خشونت چیست؟
گاهی اوقات برای شناخت مفهومی بهتر است بدانیم آن مفهوم چیست؟ برای نمونه بر خلاف عقیده رایج دارا بودن اندیشه های منفی یا ابراز میل به آسیب رساندن به کسی دیگر را خشونت نمی گویند. خشونت با احساس هایی مانند خشم یا عواطف دیگر تعریف نمی شود. خشونت رفتار است. آلدرمن خشونت را بدین گونه تعریف می کند:
پاسخی عمدی از سوی شخصی به منظور ایجاد درد یا صدمه به شخصی دیگر. این تعریف عکس مفهومی است که هاسمن و سیلوا به عنوان جسابرت رفتار تحمیلی اما پذیرفتنی می نامند برای نمونه جلوگیری (بلوکه کردن) در فوتبال پس زدن روی یخ موقعیتی دفاعی برای برگشت به جای اول در بسکتبال و قطع یک بزی دو نفره در بیسبال رفتارهای جسارت آمیز هستند در حالی که بدون سوء نیت و بخش جدا نشدنی از مسابقه باشند. اما این اعمال زمانی خشونت آمیز می شوند که نیت بازیکن این است که به رقیب آسیب رساند یا به شیوه ای خصمانه تر از آنچه که برای رسیدن به اهداف عملکرد لازم است رفتار کند.
دومین ویژگی خشون ت فزون بر جنبه رفتاری آن این است که عمدی است خشونت گر باید میل آسیب رساندن به قربانی مورد نظر را داشته باشد. سومین جنبه خشونت این است که صدمه یا آسیب واقعا باید رخ دهد. اما نیازی نیست که نتایج نامطبوع خشونت جسمانی باشد اعمالی که کسی دیگر را آشفته مرعبوب یا از چیزی محروم کند نیز خشونت آمیز هستند و چهارم خشونت باید در بردارنده کنش متقابل با موجودی زنده باشد. آزار رسانیدن به شخص یا حیوانی خشونت است اما لگد زدن به یک صندلی خشونت نیست.
خشونت را به دو گونه وسیله ای (instumenal) و واکنشی (gool reactive) تقسیم بندی کرده اند.
خشونت وسیله ای برای رسیدن به هدفی است. ممکن است در فرآیند تلاش برای رسیدن به هدفی به گونه ای تصادفی کسی صدمه ببیند.
خشونت واکنشی خشونتی است که در آن بازیکن عمدا به بازیکن دیگر آسیب برساند.
خشونت وسیله ای با مفهومی که هاسمن و سیلوا از جسارت دارند فرق می کند جسارت به معنای اجرای اعمالی اجباری با این وجود پذیرفتنی است که بخشی جدا نشدنی در ورزش است (مانند سد کردن یا تکل کردن در فوتبال یا ممانعت در هاکی روی یخ)نوعا خشونت وسیله ای بیشتر با ورزش مرتبط است این امر ممکن است سه دلیل داشته باشد. یکی اینکه آسیب رسانیدن عمدی به بازیکن دیگر اغلب با واکنش مجازات گونه دوار یا قاضی روبرو می شود. پنالتها به گونه ای موثر از ریدن توپ به هدف جلوگیری یا آنرا سد می کنند همان گونه یک مربی اظهار داشت من به بازیکنانم می گویم اگر بد رفتاری کنید سرانجام بازنده میشوید. دلیل دوم از یافته های آزمایشگاهی است که نشان می دهند ورزشکاران خواه مرد خواه زن نسبت به غیر ورزشکاران به محر بینایی شدید با خشونت کمتری واکنش نشان می دهند. در واقع حتی زمانی که ورزشکاران برانگیخته می شوند با خصومتی کمتر از غیر ورزشکاران واکنش نشان می دهند و معمولا از آسیب رساندن عمدی به رقیب خودداری می کند و دلیل سوم ارلیک و پارتینگتن بر اساس مصاحبه های خود با تیم المپیک کانادا در سال 1984 پی بردند که ورزشکاران بسیار ماهر مایلند که موفقیت خود را تابعی از شانس یا سختی پایین تکلیف خواهند دانست.
به نظر میرسد با وجود برخی لحظه های خشونت آمیز در طول مسابقه ورزشکاران ماهر به یکدیگر احترام می گذارند برای نمونه حتی در ورزشهای تماسی مانند بوکس، کشتی، فوتبال ورزشکاران بلافاصله بعد از مسابقه به شیوه ای گرم و صمیمانه با یکدیگر برخورد می کنند. به گزارش رسانه ها هدف اعمال آنها در طول مسابقه این نیست که رقیبان خود را معیوب کنند بلکه می خواهن مسابقه را ببرند. در واقع ورزشکاران به طور کلی از آسیب رساندن عمدی به رقیب خود ناراحت هستند. بعنوان مثال یک مربی در صحبتهای قبل از بازی شنیده شده که بازیکنان را ترغیب می کرد به تیم مقابل آسیب رسانند. مربی قبل از بازی می گفت ساق پای آنها را بشکنید که البته با اختلاف زیادی بازی آنها به باخت انجامید. پس از جلسه تمرین بازیکنان را در رابطه با دستور مربی درباره آسیب رساندن به رقیبان پرسیدند. هیچیک از اعضای تیم در آسیب رساندن آگاهانه به بازیکن دیگر اظهر تمایل نکرد.
اساس نگره ای خشونت
برای تبیین یا پیش بینی رفتار لازم است که علتهای احتمالی آن را بشناسیم. دانشمندان تا مدتها تبیین های زیستی و روان اجتماعی برای رفتار خشونت آمیز در انسانها ارائه می کردند این نگره ها راههایی برای کنترل و جهت دهی ابراز خشونت به شیوه ای پیش بینی پذیر و مثبت پیشنهاد می کند البته در صورتی که بتوان آن را کنترل کرد و جهت داد برای نمونه مشاهده کردن و شرکت جستن در رقابت ورزشی را به عنوان روزنه ای خروجی برای نیازهای درونی به ابراز خشونت نگریسته اند. اما به نظر می رسد که برخی افراد به این روزنه بیشتر از دیگران نیاز دارند. این موضوع به پرسشی مهم می انجامد آیا خشونت اساسی ارثی دارد؟ اگر چنین است آیا امکان دارد که تمایلات خشونت آمیز شخصی را پیش بینی کرد و سپس انتظار چنین رفتاری را داشت و آنرا به جهتی سودمند هدایت کرد و یا اینکه خشونت و اکنشی به پدیده ای روانی از گونه ناکامی است (مثلا من باید با رقیبم خشنتر برخورد کنم تا او را شکست دهم) یا رفتار اجتماعی آموخته شده است (مثلا منظور شما این است که من نمی توانم در هاکی روی یخ مانند رقیبان مبارزه کنم؟) زمینه هایی که در نوشتار علمی بیشترین توجه را به خود جلب کرده است عبارتند از نگره های زیستی (یا غریزی) فرضیه های نکمی خشونت و نگره های یادگیری اجتماعی.
نگره های زیستی/ غریزی
نگره ای که مدعی ست رفتار انسانی به گونه ای ارثی برنامه ریزی شده است برای برخی مردم پذیرفتنی نیست زیرا حاکی از آن است که عوامل محیطی و اجتماعی در تبیین یا پیش بینی اعمال یک شخص نقش جزئی دارند. برای نمونه در ورزش اگر مربیان و ورزشکاران چنین فرض می کردند که ورزشکاران برجسته متولد می شوند نه اینکه ساخته می شوند نقش آموزش درست و کسب مهارت فراموش می شد.
همچنین ممکن است چنین فرض کرد که در نگره ارثی، رفتار خشونت آمیز پاسخی ناگزیر و بهنجار در ورزش است نگره های زیستی غریزی چنین فرض می کنند که خشونت ویژگی طبیعی و ذاتی همه اشخاص است و این ویژگی در طول تکامل گسترش یافته است دلیل این ادعا در اصل توسط کنراد لورنز در کتاب معروفش به نام درباره خشونت ارائه شد.
این دلیل همان گرایش موجودات زنده در مبارزه برای زنده ماندن به ویژه برای حفظ قلمرو بعد از ارضای نیازهای اولیه غذا و زاد ولد مهمتین هدف است درواقع تولد و پروردن فرزندان هدفی اساسی برای تصرف قلمرو به ویژه در حیوانات است ذاتی گرای دیگری یعنی رابرت آردری مفهوم ضرورت قلمروی را ارائه کرد تا رفتار خشونت آمیز را بعنوان وسیله ای برای زنده مانده تبیین کند. به گفته او اگر ما از عنوان سرزمین خود یا از حق حاکمیت آن دفاع می کنیم به دلایلی دست به ین کار می زنیم که به اندازه حیوانات پست تر ذاتی و ریشه دار است... همه ما حاضریم همه چیز خود را بدهیم تا مکانی برای خود داشته باشیم. اما از نر مانتاگ و موریس مقایسه رفتار حیوان با نوع انسانی برای تبیین زستی ارثی خشونت در انسانها قصوری مهلک است به گفته مانتاگ به جز واکنشهای غریزی نوزادان در برابر سقط ناگهانی و صداهای بلند ناگهانی موجود انسانی کاملا بدون غریزه است.
و به گفته موریس همه حیوانات همه پستاندارا در پی حفظ قلمرو نیستند و کنش متقابل بین گروههای پستانداران کمتر دفاعی و کمتر خشونت بار است تا در بین حیوانات گوشتخوار.
با این وجود مطالعات نسبتا تازه ، بویژه درمرکز پژوهشهای دوقلوها وجایگزینی آنها درمینه سوتا ودردانشگاه جنوب کالیفرنیا، نشان داده اند که شخصیت به طورکلی و رفتارهای خشن –حتی جنایی – به ویژه . از الگوهای ارثی قاطعی پیروی می کنند. برای نمونه ، دانشمندان دانشگاه جنوب کالیفرنیا پی برده اند که کودکانی که والدین آنها مجرم بوده اند بیشتر احتمال داشت که خودشان جانی شوند. آنهاقبول دارند که فرزند پروری وعوامل اجتماعی دیگر مطمئنا درتعیین اینکه چه کسی جنایتکار شودتاثیر دارند . اما معتقدند که یک عنصر ارثی قوی برخی افراد رابیشتر به رفتار ناپذیرفته اجتماعی سوق می دهد . برخی دانشمندان به شدت باور دارندکه خشونت ، امیال جنایی ، وتوانایی هوشی ممکن است اساسا زیستی باشند .
فرض کنیم که لورنز، اردری ودیگرطرفداران اساس زیستی برای رفتار خشنوت آمیز درست بگویند . نتیجه چنین طرز فکری دانشمندان علوم اجتماعی رانگران می کند. آیا به جای توان بخشی کسانی که وارثتشان آنها را محکوم به خشونتگری کرده است باید امیدرا از دست بدهیم ؟ آیا باید ازآزمونهای پیش بینی کننده استفاده کنیم تا گونه های شخصیتی معینی ، به ویژه کسانی که گرایش به خشونت دارند راتشخیص دهیم ؟ آیا جامعه به « خشونتگران آینده » به شیوه ای واکنش نشان خواهد داد که رخداد رفتارهای نامطلوب را موجب شود یاسهل کند –که گونه ای پیش بینی خودتحقق بخش خواهد بود ؟ به عبارت دیگر آیا کسی که به عنوان اغلب برحسب انتظارات افراد« مهم » افرادی که موقعیت ها وبرداشتهای آنان دارای اهمیت است ، عمل می کنند(پیش بینی خودتحقق بخش ) ودربدترین حالت ، آیا برخی فرهنگها یا نژادها راباید باتوجه به این برنامه آزمون سنجی برتر از دیگران تصور کنیم ؟
ازسوی دیگر اگر اساس ارثی / زیستی خشونت تایید وپذیرفته شد ، شایددرصد اندکی ازکودکان که دارای ویژگیهای ارثی خشونت هستند رابتوان غربال و به آنها ازلحاظ اجتماعی توجه کرد ، وآنهارا ازفعالیتهای جنایی دور به زندگی پربارتر وشادتری هدایت کرد.اگر گرایش ارثی به خشنوت مورد قبول واقع شود شاید همه اعضای جامعه از آن بهره مند شوند .
برحسب نگره ذاتی ، خشونتی طبیعی وجوددارد که باید از کانالهای مولد و پذیرفتنی رهاشود( به همین دلیل است که هاکی روی یخ را ابداع کردند .) بنابراین ، فعالیتهای روزانه باید به گونه ای سازمان یابد به گونه ای سازمان یابد که امکان «رهایی » تنش رافراهم سازند. خالی کردن نیاز به خشونت راتزکیه (Catharsis) می نامند که به معنای تمیزکردن یاخالص کردن است .
فرضیه تزکیه ازکارهای لئوناردبرکویتز (Leonard Berkowitz) دردانشگاه ویسکانسین برگرفته شده است . به گفته او فوران خشم ، تنش واحساسات نامطبوع دیگر فروکش نمی کند مرگ این که بتوان این عواطف رابه شیوه ای خشونت آمیز خالی کرد .به نظر برکویتز اشتغال به فعالیتهای گوناگون ، ازجمله ورزشهای رقابتی ، گرایش شخصی درحمله به دیگران راکاهش می دهد. دکتر جک هاکنسون (Jack Hokanson) وهمکارانش دردانشگاه ایالتی فلورایدا(1963و 1962) باتایید نسبی برکویتز پی بردندکه فشارخون مردانی که فرصت دادن شوک الکتریکی به قربانی (گروه 1) راداشتند سریع تر از گروههای دیگر به وضع طبیعی برگشت . به گروه 2 پاداش داده شد ، گروه 3 فرصت نداشت که بعداز تجربه ناکامی پاسخ دهد،وگروه 4 گروه کنترل بود . امابه گفته هاسمن این نتیجه به احتمال به غلط چنین فرض می کندکه فشارخون بهترین سنجش برانگیختگی است (به ویژه درنبودسنجش قرائنی مانندخشم یاناکامی ) بنابراین ازلحاظ نگره ای یک ورزشکار یاشخصی که درورزشهای رقابتی شرکت می کندباید کمتر ازغیر ورزشکاران یاتماشاچیان رفتارنشان دهد ، درست ؟ غلط ! نوشتارپژوهشی فرضیه تزکیه راتایید نمی کند. دانشمندان براساس مطالعات گسترده ،میدانند که کودکانی که برنامه های تلویزیونی خشونت آمیززیادی رامشاهده می کنند بیشتر از تماشاچیان دیگری که کمتر مشاهده میکنند، خصومت نشان می دهند.
کاکس چندین مطالعه درورزش راگزارش می کندکه اثرتزکیه ای برمشاهده رقابتهای ورزشکاران راتایید نمی کنند. درواقع ، پیش آزمون وپس ازمون خشونت ،توسط پرسشنامه های مداد وکاغذی ، نشان می دهند که حالت خشونت بعدازمشاهده رویدادهای ورزشی رقابتی بالا می رود.
ایراددیگری که درتبیین زیستی / ذاتی خشونت وجوددارد این است که پدیده موردنظر راتوضیح نمی دهدبه گفته آلدرمن :
این ادعا که خشونتگری غریزه ای همگانی وذاتی درانسان است یعنی همه آن رادارا هستند، اجازه نمی دهد که مابه درستی ساختار آن رابشناسیم وتوضیح دهیم ....به ما اطلاعات تازه ای نمی دهد .وقتی چیزی رخ میدهد آنرا به غریزه ای نسبت میدهند ،وقتی رخ نمیدهد گفته می شودکه غریزه وجودندارد.
بحث آلدرمن مانندموقعیت اشخاصی است که فکر می کنند بحث طبیعت – تربیت درباره ویژگیهای دیگر ( مانند هوش ، شخصیت ،وتوانایی حرکتی ) بیهوده است . اگر هر شخصی گرایش ژنتیک ازپیش تعیین شده ای داردبعد چه ؟ اگر درواقع توانایی شخصی را نتوان تغییر داد – اگرتوانایی یک شخص باتوانایی شخص دیگر فرقدارد – چراازهروسیله اجتماعی وروانی موجود استفاده نکنیم .تابرمحیط شخص اثربگذاریم ؟ چراچرخها را روغن کاری نکنیم تا به هر فردی یاری دهیم شانس بهتری برای رسیدن به آن توانایی منحصر به فردداشته باشد؟ یکی از چیزهایی که دانشمندان (طبیعت گرایان و تربیت گرایان )برآن توافق دارند این است که به نظر می رسدموقعیت ها یامحرکهای معینی خشونت را برمی انگیزند.یکی ازرایج ترین عواطفی که پاسخ خشونت رابرمی انگیزدناکامی است .
فرضیه ناکامی –خشونت
شاعر انگلیسی جان کیتز گفته بود« دوزخی درنده تر ازشکست بعدازتلاش زیادوجودندارد .» بسیاری از رقابتگران ورزشی ماهر بااین گفته موافق هستند.
ورزشکاران به سبب میل شدیدشان برای موفقیت درورزش به احتمال بیشتر ازدیگران درمعرض « تلاش زیاد»وتحمل عواطف نامطبوع آن درصورت شکست هستند.ناکامی ناشی از نرسیدن به هدفها وارضاءنکردن نیازهای شخصی می تواندشخص راعصبانی کند.این موضوع اساس فرضیه ناکامی – خشونت است که توسط دالردوهمکارانش دردانشگاه ییل (1939) ارائه شد. به نظر این دانشمندان رفتار خشنونت آمیز نتیجه منطقی وموردانتظار ناکامی است .
برای نمونه ، دوبازیکن بسکتبال رادرنظر بگیرید که تلاش می کنند توپ رابه هدف برسانند . هردوخود رانزدیک بسکت می رساند که گاهی اوقات باهل دادن وتنه زدن همراه است . بازیکنی که توپ رابه هدف نمی رساند ناکام می شود وممکن است درنوبت بعدی مصمم تر عمل کند. این ناکامی می تواند بالا بگیرد و به دوگونه خشونت منتهی شود . یابه خشونت هدف منتهی می شود ، (به منظور آسیب رسانیدن به رقیب) ویا به خشونت وسیله ای می انجامد . (درحالی که بازیکنی به گونه ای قانونی توپ را دنبال می کند .رقیب او ممکن است به طور تصادفی آسیب ببیند.)بنابراین اگر بازیکن به گونه ای عمدی رقیب راتنه بزند تافضای بهتری به دست آورد وتوپ رابه هدف رساند ، خشونت وسیله ای رخ داده است . امااگر تلاشهای مکرر برای رسانیدن توپ به هدف ، پیوسته ناموفق باشند، وبه بالا گرفتن ناکامی بینجامد .ورزشکار ناکام شده به احتمال تلاش می کند تا به رقیب آسیب رساند. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  47  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خشونت در ورزش

دانلود مقاله خشونت های خانوادگی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله خشونت های خانوادگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
خشونت خانوادگی پدیده ای جدید نیست اما توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعی جدید است .
در کشورهای غربی از حدود سی سال پیش و در ایران از چند سال پیش نگاه افراد متخصص به این پدیده جلب شده است .
در حال حاضر در ایران بسیاری از مسائل و آسیبهای اجتماعی در رابطه با خانواده وجود دارد .
می توان از مشکل دختران فراری و افزایش خودکشی و خودسوزی در میان زنان و افزایش طلاق و خشونت خانوادگی نام برد .
به احتمال زیاد شرایط زندگی در خانواده ها مشکلاتی برای اعضای خود به وجود می آورد برای حل مشکلات خانوادگی نمی توان تنها به پند و نصیحت یا نظارت بر رفتار افراد اکتفا کرد بلکه در عین حال باید به رابطه متقابل میان جامعه و خانواده نیز توجه داشت اگر ساختار جامعه بر اساس اقتدار و نابرابری میان اعضا شکل گرفته باشد قوانین آداب و رسوم،
باورها و نگرشهای اجتماعی سلسله مراتب موجود را تایید می کنند و بازتاب آن در خانواده نیز مشاهده می شود و اقتدار و نابرابری و استفاده از خشونت برای پیشبرد امیال فرد مقتدر در خانواده به عنوان رفتاری طبیعی در نظر گرفته می شود. نتیجه خشونت خانوادگی نه فقط باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و تشدید روابط اقتداری در جامعه خواهد شد که بار دیگر در خانواده ها انعکاس خواهد یافت .
از آنجا که خشونت علیه زنان به ویژه در محیط خانواده پیامدهای جدی و جبران ناپذیری در خانواده و جامعه بر جای می گذارد لذا توجه به زنان جهت کاهش آسیبهای اجتماعی به روشهای مختلف لازم و ضروری به نظر می رسد خشونت علیه زنان از موانع جدی برای دستیابی به اهداف توسعه و صلح است و بررسی آن ضروری است .
نتایج بررسی ها نمایشگر این امر بوده اند که خشونت های خانگی در جوامع مختلف از گستردگی زیادی برخوردارند و در میان کلیه طبقات اجتماعی و فرهنگ های مختلف دیده می شود و عواملی مانند فشارها و تنشهای اجتماعی یا بحرانهای خانوادگی نیز در ظهور آنها دخالت دارند زیرا خشونت فقط در میان خانواده های مساله دار مشاهده نمی شود .
خشم در انسان وجود دارد اما اگر در مسیر صحیح هدایت نشود امنیت خانواده را مختل می کند و موجب بروز رفتارهایی از قبیل کودک آزاری و زن آزاری خواهد شد زن آزاری اغلب در خانواده بصورت رقابت، حمله کلامی و آسیب بدنی است که باعث در هم کوبیدن شخصیت زن و در نتیجه عکس العمل های نابهنجار بر کودکان می شود .
زن آزاری ( همسر آزاری ) یکی از آفتهایی است که از گذشته تا کنون متوجه جوامع بوده و یکی از مخربترین عواملی است که کانون خانواده را مورد هجوم قرار می دهد .
زنان ایران در میان انواع 9 گانه خشونت خانگی بیشتر تحت خشونتهای روانی و کلامی قراردارند .
7/52 درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقیقاً اعلام کرده اند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت که شامل به کاربردن کلمات رکیک ، دشنام و داد و فریاد، بهانه گیری های پی درپی بوده اند (اعزازی، 1380 : 30) .
میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بوده اند 10 بار است .
رتبه بعدی از آن خشونت فیزیکی از نوع دوم است که 8/37 درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود آن را تجربه کرده اند که شامل سیلی زدن زدن با مشت یا چیز دیگر، لگدزدن و...است. متوسط میزان تجربه این نوع خشونتها برای زنان درگیر درخشونت خانگی برابر با 46/2 بار است. رتبه سوم با رقم 7/ 27 درصد متعلق به خشونتهایی است که مانع از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است که شامل ایجاد محدودیت در ارتباطهای فامیلی – دوستانه و اجتماعی، کاریابی و اشتغال و ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است که 3/72 درصد از زنان اظهار کرده اند که از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع از خشونتهای همسران خود نبوده اند .
خشونت جنسی و ناموسی که شامل مجبور کردن به دیدن عکسها و فیلمهای مبتذل یا اجبار به روابط زناشویی نا خواسته یا غیر متعارف می شود با رقم 2/ 10 درصد رتبه پایئنی را به خود اختصاص داده است .
آمارهایی که ابعاد میزان وقوع خشونت خانگی را در سطح ملی نشان می دهد حاکی است که 8 /89 درصد از زنان ایرانی گفته اند در طول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع خشونت همسران خود نبوده اند (اعزازی، 1380 : 74).
بنابراین نتایج پژوهش بررسی خشونت خانگی در28 مرکز استان نشان می دهد که وقوع خشونتهای جنسی و ناموسی در سطح ملی در مقایسه با خشونتهای دیگر کمتر گزارش شده است .
میانگین مرتب شده دوره های زندگی در بین پاسخگویان در سطح ملی بر حسب میزان وقوع خشونت خانگی نشان می دهد که دوره های زیر به ترتیب پرخشونت ترین دوره ها برای زنان ایران محسوب می شوند .
1 – یک سال اول ازدواج
2 – دوران تنگناهای مالی
3 – پس از تولد فرزندان
4 – حداقل یکباردر ماه
5 – دوران میانسالی
6 – دوران بارداری
خلاصه یافته های بدست آمده از خشونت خانگی در 28 مرکز استان کشور چنین نشان می دهد :
1 – مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون ( 1/1 درصد )؛
2 – کتک کاری منجر به سقط جنین ( 2 /1 درصد ) ؛
3 – زدن تا حد نقص عضو ( 3 / 1 درصد ) ؛
4 – زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است ( 5 /1 درصد )؛
5 – زدن تا حدی که دست یا پا شکسته است ( 2 درصد ) ؛
6 – از دست دادن دندان ( 6 /1 درصد ) ؛
7 – زدن تا حدی که فک یا بینی شکسته است ( 5 /1 درصد ) ؛
8 – ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر اول ( 2 درصد ) ؛
9 – جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن در زمان متارکه ( 2 درصد ) ؛
10 – مجبور کردن به سقط جنین ( 5 /2 درصد ) ؛
11 – زدن تا حدی که دندانها لق شده است ( 5 /2 درصد )؛
12 – عدم مراعات بهداشت زناشویی ( 6 / 2 درصد )(اعزازی، 1380 : 75).

بیان مسئله
خانواده یکی از نهادهای اجتماعی نخستین است که شالوده حیات اجتماعی محسوب می گردد و گذشته از وظیفه فرزند آوری و پرورش کودک و در نتیجه استمرار نسل ها و بقای نوع بشر وظایف دیگری از قبیل فعالیتهای اقتصادی آموزشی و اجتماعی کردن فرد را به عهده دارد ( وثوقی و نیک خلق 1379 : 199 ) .
در بین تمامی نهادها و سازمان ها و تاسیسات اجتماعی خانواده نقش و اهمیتی خاص دارد و هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامتی کند اگر از خانواده سالم برخوردار نباشد از آسیبهای اجتماعی در امام نیست اگر از تاثیر خانواده غافل باشد ( ساروخانی، 1375 : 11 ) .
این نهادها در دوره های مختلف تاریخی به اشکال گوناگونی مثل ( خانواده گسترده، خانواده هسته ای ) وجود داشته باشد و آنچه مهم است تنها شکل خانواده نیست بلکه تداوم مستمر آن در یک جامعه سالم از اهمیت برخوردار است .
مردم عموما خانواده را کانون آرامش و سازش و انطباق رفتار توام با آسایش تصور می کنند در حالی که خانواده محل برخورد عقاید و سلیقه های متضاد، سوء تفاهم های دراز مدت و هزاران تضاد و تناقض های فرهنگی دیگر است که مرد و زن به مدد نیروی صیانت ذات عشق و علاقه به یکدیگر پاره ای از آنها را نادیده گرفته و در موردی با یکدیگر سازش کرده و درباره تضادها که نه راه سازش دارد و نه راه اغماض برای یکدیگر حریم قائل شده و آنها را به عنوان پدیده ای مورد احترام طرفین تحمل می کنند .( زنگنه، 1380 : 2 ).
خشونت با زنان از پدیده های رایج در جامعه ی ماست که به صورت فیزیکی ( کتک زدن ) و کلامی ( ناسزا – تحقیر وتوهین ) و سایر اشکال انجام می گیرد در مقابل خشونت های فیزیکی مرد ، تنها کاری که زن می تواند بکند این که در صورت بروز ضرب و جرح به پزشکی قانونی از طریق مراکز انتظامی مراجعه کند گزارش دهد و طول درمان دریافت کند. در آن صورت مرد تعهد می سپارد که همسر خود را نزند و پرونده بسته می شود و در صورت تکرار جریمه ای هم به او تعلق می گیرد ( قاسم زاده، 1376 :31 ) .
تا حدود سه دهه قبل جامعه شناسان خشونت در خانه را امری استثنایی قلمداد می کردند و آن را خاص خانواده هایی می دانستند که دارای مشکلات مادی، سطح پایین فرهنگ و شرایط بحرانی مانند طلاق بودند اما نتایج بر خلاف تصور رایج نشان داد که خشونت در میان همه خانواده ها وجود دارد و معمولا قربانیان خشونت در خانواده زنان و کودکان هستند ( اعزازی، 1380 : 11 ).
زنان به انواع گوناگون خشونت در بیرون از خانواده دچارند از جمله آزار و اذیت جنسی در محل های کار، سوء استفاده نگهبانان زندان، حمله در مکان های عمومی خیابان ها و اتوبوس ها، سخنان زشت در خیابان که دیدار از برخی مکانها را برای زنان تنها یا بدون مرد، ناخوشایند یا نا ممکن می سازند حمله به زنان مسافر، تجاوز به عنف ، حمله به زنان معلول و سالمند هم در خانه و هم در مکانهای عمومی اما بیشترین حمله به زنان در خانه از جانب مرتکبان آشنا صورت می گیرد.از جمله شوهران ،پدران، ناپدریها، پدرخوانده ها، برادران یا پسران یا خویشاوندان دیگر .
خشونت شوهران علیه زنان در خانواده یکی از معضلات اساسی در جوامع امروزی اعم از توسعه یافته و در حال توسعه است به عبارتی دیگر خشونت علیه زنان یک امر جهانی است زیرا در کشورهای مختلف شاهد این پدیده هستیم برای مثال :
30 تا 35 درصد زنان امریکایی مورد آزار جسمی شوهران خود قرار می گیرند.
15 تا 25 درصد زنان آمریکایی به هنگام بارداری نیز مورد ضرب وشتم قرار می گیرند .
طبق گزارش اف . بی آی در 1992 در آمریکا از هر ده قربانی زن سه نفر توسط شوهر یا دوست پسر خود کشته شده اند .
21 تا 30 درصد زنان در آمریکا حداقل یک بار در طول زندگی مشترک مورد هجوم وآزار جسمی قرار گرفته اند .
در کلمبیا بیش از 120 درصد زنان مورد آزار لفظی یا روانی شوهران قرار می گیرند .
41درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی همسران خود دست به خودکشی می زنند.
42درصد از زنان در کنیا به طور مرتب مورد آزار فیزیکی همسران خود قرار می گیرند .
در سانتاگوی شیلی 63 درصد از زنان مورد آزار جسمی قرار می گیرند. در گینه نو 67 درصد از زنان روستایی 56 درصد از زنان شهری مورد خشونت قرار می گیرند .
نظر بر اینکه خشونت شوهران علیه زنان در خانواده مسئله جهانی است بازتاب آن در جامعه بین الملل نیز وسیع بوده است در چهارمین کنفرانس حقوق بشر در وین در سال 1997 خشونت علیه زنان یکی از موضوعات دارای اولویت برای بررسی در کنفرانس تشخیص داده شد و این نکته مهم مورد تاکید قرار گرفت که خشونت جسم و روان آزادی زنان را تهدید می کند ( مهرانگیز کار، 1379 : 13 ) .
آنچه مسلم است در ایران نیز خشونت شوهران علیه زنان در خانواده در ابعاد مختلف آن ( اقتصادی، اجتماعی ،روانی، جسمی ،جنسی ) حتی خشونت هایی که منجر به قتل توسط شوهر یا خودکشی زنان می شود. اما اکثر زنان به دلایل مختلفی از جمله ترس از مواجهه با فقر عدم پذیرش مجدد در خانواده، حرفهای مردم، بی آبرویی، ترس از دست دادن کودکان مشکلات خود را گزارش نمی کنند و ترجیح می دهند تحمل مصائب آنها را در معرض دید و قضاوت عمومی قرار ندهند. در بسیاری از فرهنگ ها ( سوختن و ساختن ) یک ارزش مثبت برای زنان تلقی می شود و مورد تحسین عمومی قرار می گیرد ( زنگنه، 1380 : 9 ).
آنچه که ضرورت توجه به این مسئله را جدی تر می کند آن است که اعمال خشونت علیه زنان علاوه بر زندگی فرد دارای پیامدهای بسیار منفی برای جامعه است .
عدم احساس امنیت اجتماعی، اختلال در روابط اجتماعی، بی اعتمادی اجتماعی از بین رفتن انرژیهای مثبت و بهینه اعضای درگیر در خشونت به جای صرف آن در جهت رشد و توسعه جامعه از جمله پیامدهای ذکر شده هستند. افسردگی، ترس، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و استرس های ناشی از خشونت بر روحیه زنان تاثیر ماندگار و طولانی دارد و این مساله تبعاتی نیز برای فرزندان این گونه زنان دارد .
با این توصیف باید گفت که سال هاست که پدیده خشونت مردان علیه زنان بوده و هست و این مسئله تبعاتی نیز برای فرزندان این گونه زنان دارد .
با این توصیف باید گفت که سال هاست که پدیده خشونت مردان علیه زنان بوده و هست و این مسئله همیشه ذهن مرا به خود درگیر کرده بود که چه علتی زمینه ساز یا باعث افزایش خشونت مردان علیه زنان میشود ؟ در این پژوهش به بررسی علل خشونت هایی که در کانون خانواده بر علیه زنان از جانب همسرانشان صورت می گیرد می پردازیم .

 

 

 


سوال اصلی تحقیق این است که چه علل موجب خشونت مردان علیه زنان در خانواده می شود ؟
سوالات تحقیق
1 – آیا زیاد بودن فرزند سبب بروز خشونت مردان علیه زنان می شود ؟
2 – آیا خشونت به وسیله مردانی اعمال می شود که از درآمد پایین تری برخوردارند ؟
3 – آیا وابستگی مرد به مواد مخدر بر روی خشونت علیه زن تاثیر می گذارد ؟
4 –آیا عدم رضایت و علاقمندی زن در انتخاب همسر روی خشونت در خانواده علیه زن تاثیر می گذارد ؟
5 – آیا دخالت اطرافیان سبب بروز خشونت علیه زنان می شود ؟
6 – آیا مشاهده یا تجربه خشونت مرد در خانواده خود می تواند بر خشونت علیه زن تاثیر گذارد ؟
7 – آیا بد بینی مرد نسبت به زن می تواند بر خشونت در خانواده علیه زن تاثیر گذارد ؟
8 – آیا پایبند نبودن به اعتقادات مذهبی مردان در خانواده بر روی خشونت علیه زنان تاثیر می گذارد ؟
9- آیا پایبند نبودن به اعتقادات مذهبی مردان در خانواده برروی خشونت علیه زنان تاثیر می گذارد؟

 

هدفهای تحقیق
هر تحقیقی دارای هدفهایی است که پژوهشگر باید آنهایی را که بدنبال دستابی است بیان کند .
در واقع تحقیق جهت دهنده و راهنمای پژوهشگر در جریان کار تحقیقی است که او را از ابهام و سر درگمی خارج و مشخص می کند که محقق به دنبال چه چیزی می گردد و چرا ؟
1 – بررسی علل موثر خشونت مردان نسبت به زنان در خانواده مثل : در آمد مرد، تعداد فرزندان، مشاهده و تجربه خشونت در خانواده مرد، میزان عدم رضایت و علاقه زن در انتخاب همسر .
2 – بررسی عوامل فردی – روانی موثر بر خشونت مردان علیه زنان مانند : اعتیاد به مواد مخدر، الکل و ...
3 – ارائه راهکارهای اجرایی مناسب و مطلوب در خصوص بسترسازی فرهنگی به منظور کاهش رفتارهای خشونت آمیز مردان علیه زنان در خانواده .

ضرورت تحقیق :
در هر تحقیق علمی در باب پدیده ها و واقعیات هستی در ابتدا این سوال مطرح می گردد که اهمیت و سودمندی این تحقیق و شناخت آن چیست ؟ یا از چه اولویتی نسبت به واقعیات دیگری در تحقیق برخوردار است . مثلا ممکن است پرسیده شود چرا بررسی خشونت خانوادگی در این مورد را مطالعه می کنید ؟
کافی است که بگوییم خشونت خانوادگی یک مسئله اجتماعی به شمار می رود و هر مسئله نیازمند مطالعه بررسی شناخت و پیشگیری است و اهمیت آن در مقایسه با دیگر مسائل اجتماعی به این خاطر است که نه تنها مشکلاتی برای فرد قربانی به همراه دارد بلکه به فرزندان آن خانواده و کل جامعه آسیب می رساند. ( بگر ضایی، 1382 : 10 ) .
پدیده خشونت علیه زنان یکی از معضلات مهم جامعه بشری است البته پدیده ای جدیدی به حساب نمی آید بلکه توجه به آن به عنوان مسئله اجتماعی جدید است .
در حدود سه دهه است که خشونت خانوادگی مورد توجه جامعه شناسان و محققان قرار گرفته است و در ایران حدود 10 سال پیش نگاه افراد متخصصین به این موضوع جلب شده است. تحقیقات نشان داده که با وجود تمام تفاوتهایی که در جوامع گوناگون وجود دارد پدیده خشونت خانوادگی در همه جا قابل مشاهده است. در گذشته توجیه رفتارهای خشونت آمیز نیز معمولا با توجه به خصوصیات فردی روانی افراد بود و بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی دخیل در آن صورت می گرفت. اما چند سال پیش این پدیده وارد مباحث علمی تخصصی و دانشگاهی شد و در این زمینه سمینارها، کنگره ها و بررسی هایی انجام گرفته شد زیرا مشخص شد که خشونت خانوادگی هم در ایران ( بخصوص در نقاط شهری ) وجود دارد ( اعزاری، 1379 : 89 ) .
بررسی علیه زنان نه تنها از لحاظ فردی و خانوادگی مهم است بلکه از لحاظ اجتماعی نیز دارای اهمیت می باشد چرا که اثرات خشونت مردان علیه زنان فقط به زنان محدود نمی شود بلکه شوهران و فرزندان و به طور کلی خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و زنان که در معرض خشونت قرار می گیرند علاوه بر صدمات شدید جسمانی اثرات روانی جبران ناپذیری نیز از جمله افسردگی مزمن، اختلالات شخصیتی اضطراب و اختلالات روان تنی متحمل می شوند و همچنین خشونت شوهران علیه زنان در خانواده پیامدهای نامطلوبی بر کودکان از نظر روانی و عاطفی خواهد داشت .
خشونت شوهران نسبت به زنان در خانواده در یک دایره معیوب به خشونت در خانواده و جامعه منجر خواهد شد چرا که خانواده شالوده و زیر بنای جامعه به حساب می آید و سلامت جامعه مستلزم سلامت خانواده می باشد .
اهمیت کاربردی این تحقیق این است که می توان سیاستگذاران و مجریان جامعه را از خشونت و بدرفتاری که علیه زنان در خانواده انجام می شود آگاه ساخت تا سیاست هایی را جهت ارائه خدمات به قربانیان خشونت از قبیل تاسیس خانه های امن برای زنان، مراکز مشاوره تقویت، نهاد مددکاری اجتماعی، ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان حمایت قانونی از قربانیان و پیگیری و برخورد با اعمال خشونت علیه زنان، اتخاذ کرد و از این طریق به کاهش بروز خشونت در خانواده و بهبود و حفظ سلامت و استحکام خانواده کمک موثری کرد همچنین نتایج این تحقیق می تواند اطلاعات و پیشنهاداتی در زمینه خشونت شوهران علیه زنان در خانواده و عوامل موثر بر آن و اثرات زیانبار آن بر فرد، اعضای خانواده و در نتیجه بر جامعه و اقدامات لازم جهت پیشگیری و کاهش آن در اختیار خانواده قرار دهد و بدین ترتیب در جلوگیری و کاهش خشونت در خانواده و در نتیجه بهبود روابط و ایجاد خانواده هایی سرشار از عشق، محبت، آرامش و احترام متقابل به حقوق یکدیگر مفید و موثر باشد. ارزش و اهمیت مطالعه خشونت خانوادگی در این است که شناخت علل و عوامل آن ممکن است کلید جهت گشودن درهای مسائل اجتماعی گوناگون باشد از این رو علل و عواملی که لزوم تحقیق و پژوهش در امر خشونت را افزایش می دهد متنوع و متعدد است . خشونت مردان علیه زنان به دنبال مجموعه ای از عوامل مختلف اجتماعی و خانوادگی، فرهنگی و فردی به وجود می آید . ( زنگنه، 1380 : 14 – 12 ) .
اگر به وجود انسان ها ارزش می نهیم و اگر خواهان خوشی و سلامتی انسان ها هستیم و اگر خواهان درمان دردها و رنج ها و فشارهای روانی جسمانی آنها هستیم جا دارد که با شناخت دقیق عوامل موثر برخشونت مردان نسبت به زنان اقدام نمائیم و با شناخت عوامل موجود آن به پیشگیری و درمان آن بپردازیم. از آنجایی که موفقیت در از میان برداشتن یک مشکل دستیابی به علل موجود آن است در مورد این معضل اجتماعی نیز تنها می تواند از طریق شناخت عوامل بوجود آورنده خشونت خانوادگی به موفقیت در امر ریشه کن کردن آن دست یافت این جا است که نقش محقق آشکار شده و لزوم و ضرورت وجود تحقیقات در چنین اموری باز می گردد .

فرضیات تحقیق :
در این تحقیق متغیر وابسته خشونت شوهران علیه زنان در خانواده است که بر اساس مدل تحقیق و پژوهشهای انجام شده در این زمینه موضوع فرضیات آن عبارتند از :
1 – به نظر می رسد بین تعداد فرزندان و میزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد .
2 – به نظر می رسد بین میزان درآمد مرد و میزان خشونت وی نسبت به زن رابطه وجود دارد .
3 – به نظر می رسد بین اعتیاد مرد به الکل و مواد مخدر و میزان خشونت نسبت به زن رابطه وجود دارد .
4 – به نظر می رسد بین میزان رضایت و علاقه زن در انتخاب همسر و میزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد .
5 – به نظر می رسد بین دخالت خویشاوندان نزدیک مرد در زندگی زوجین و میزان خشونت مرد نسبت به زن رابطه وجود دارد .
6 – به نظر می رسد بین تجربه و مشاهده خشونت توسط مرد در خانواده اش و میزان خشونتی که او نسبت به زن خود اعمال می کند رابطه وجود داردا .
7 – به نظر می رسد بین بدبینی مرد نسبت به زن و میزان خشونتی که از طرف وی نسبت به زن اعمال می شود رابطه وجود دارد.
8 – به نظر می رسد بین اعتقادات مذهبی مرد و میزان خشونتی که از طرف وی نسبت به زن اعمال می شود رابطه وجود دارد .

فصل دوم
پیشینه تحقیق
مروری بر مطالعات و تحقیقات پیشین
تعاریف خشونت ( خشونت خانوادگی )
اشکال خشونت
سبب شناسی خشونت علیه زنان
علل و انگیزه تزلزل در خانواده
انواع خانواده
نظریه های مربوط به خشونت شوهران علیه زنان در خانواده
چهارچوب نظری تحقیق
مدل فرضی تحقیق

 

 

 


مروری بر معالعات و تحقیقات پیشین
هر پدیده دارای سابقه یا پیشینه ای است و تحقیق در امور اجتماعی و انسانی از همین دیدگاه با تحقیقات فیزیکی و طبیعی تمایز دارد. پدیده های اجتماعی وابسته به گذشته اند و در زنجیره ای از تداوم جای می گیرند هویت آنان بدون در نظر گرفتن گذشته ای که در آن تکوین وتبلور یافته اند به دست نخواهد آمد.
لذا همان طورکه شناخت درست باید با توجه به تمامی شرایط فعلی پدیده صورت گیرد گذشته تاریخی آن را نیز باید مورد توجه قرار داد بدینسان بدرستی می توان گفت هر تحقیق درست متضمن شناخت تحقیقات پیشین است ( ساروخانی، 1375 : 146 ) .
نیومن اهدافی را برای مرور و نقد ادبیات بر می شمارد که عبارتند از :
1 – نشان دادن آشنایی با مجموعه ای از اطلاعات و اثبات کار .
2 – نشان دادن جهتهای تحقیقات قبلی و نحوه ارتباط تحقیق فعلی با تحقیقات قبلی .
3 – منسجم نمودن و خلاصه کردن دانسته های موجود در یک زمینه .
4 – یادگیری از دیگران و برانگیختن ایده های جدید ( نیومن به نقل از زنگنه، 1380 : 17 – 16 ) .
بنابراین در این پژوهش نیز تحقیقات و مطالعات انجام شده توسط دیگران در زمینه خشونت شوهران علیه زنان در خانواده را در دو بخش مطالعات و تحقیقات داخلی و خارجی مرور خواهیم کرد .

 

مطالعه و تحقیقات داخلی :
هر چند در زمینه مسائل مختلف خانواده در ایران تحقیقات مختلفی صورت گرفته شده اما در زمینه خشونت خانوادگی به خصوص خشونت شوهران علیه زنان در خانواده تحقیقات بسیار اندکی صورت گرفته است ولی متفکران اجتماعی و انسانی بر اساس مشاهدات و تجربیات خود و نتایج پژوهشگران داخلی و خارجی به صورت نظری به توصیف مسئله خشونت شوهران علیه زنان در خانواده و علل و ریشه های آن پرداخته اند لذا مطالعات و تحقیقات داخلی را دو بخش مطالعات نظری و تحقیقات عملی طرح می نماییم .

 


مطالعات و تحقیقات نظری :
شهلا اعزازی
در مقاله ای تحت عنوان ( خشونت خانوادگی بازتاب ساختارجامعه ) معتقد است که ساختار اجتماعی جامعه ایران ویژگیهای پدرسالارانه و منابع کمیاب اجتماعی در اختیار مردان است و به صور مختلف از دسترسی زنان دور نگه داشته می شود و به همین دلیل خشونت خانوادگی در ایران به صورت آشکار هم در اماکن عمومی و هم در خانواده ها اعمال می شود اما در خانواده بیشتر اتفاق می افتد. برخلاف کشورهای غربی که جامعه خشونت نسبت به زنان در اماکن عمومی را مجاز نمی داند، جامعه ما اعمال خشونت مرد نسبت به زنان را تا حدودی متعارف می داند و تحمل می کند ( مگر آن که از اندازه متعارف بیشتر باشد ) و خشونت مرد نسبت به زن را جزئی از رابطه زناشوئی می داند و به همین دلیل زنان و مردان هم آن را امری طبیعی می دانند ( اعزازی 1377 : 50 – 48 ) .

 

شهیندخت ملاوردی
در مقاله ای تحت عنوان ( علل و ریشه های خشونت علیه زنان ) مهمترین علل خشونت نسبت به زنان را مناسبات نابرابری میان زن و مرد در برخورداری از قدرت ( از نظر روابط کاری و اقتصادی از نظر روابط خانوادگی در زمینه روابط علمی و آموزشی ) خبیت الگوهای فرهنگی نشات گرفته از سنتهای غلط و عقاید قالبی و متعصبان نظریه پنهان کاری طرح ها و روش های حل وفصل درگیریها و اختلافات تصور و اعمال حکومتها تاثیر سوابق کودکی ( چرخه خشونت ) تاثیر رسانه های گروهی، تحریک قربانی خشونت ، استعمال بد مواد و داروها و الکل عوامل موقعیتی و ویژگیهای شخصیتی ذکر می کند ( مولاوردی 1378 ) .

 

فاطمه قاسم زاده
در مقاله ای تحت ( عنوان تنگناهای زندگی زنان ) بر آن است که تنگناهای زندگی زنان فراوان و متنوع است اما برخی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است مهمترین این مشکلات شامل موانع مربوط به اشتغال و آموزش محدودیتهای ارتباطی، عدم حمایتهای قانونی، بالاخره خشونت و بد رفتاری با زنان است که از پدیده های رایج در جامعه است که به صورت فیزیکی و کلامی و سایر اشکال انجام می گیرد. در مقابل خشونتهای فیزیکی مرد تنها کاری که زن می تواند انجام دهد این است که در صورت بروز ضرب وجرح به پزشکی قانونی مراجعه و طول درمان دریافت کند در آن صورت مرد تعهد می کند که همسر خود را نزند و در صورت تکرار جریمه ای به او تعلق می گیرد اما طی این مسیر طولانی با چند مشکل اساسی از جمله ترس از شکایت کردن، عدم اطلاح زنان از حق قانونی خود و نحوه انجام آن، عدم مجازات لازم برای شوهر در قبال بد رفتاری با زنان مواجه است اما خشونت کلامی که هیچ مرز وحدی ندارد و چون آثاری از خود بر جای نمی گذارد قابل شکایت هم نیست در نتیجه به صورت فراوان در خانواده های ما رواج دارد ( قاسم زاده، 1376 : 31 ) .

 

مطالعات و تحقیقات عملی
مهرانگیز کار
در کتاب ( پژوهشی درباره خشونت علیه زنان در ایران ) که پژوهشی توصیفی از خشونت علیه زنان در خانواده است معتقد است که خشونت علیه زنان در ایران در دو حوزه خصوصی و عمومی اتفاق افتاده است حوزه خصوص شامل کلیه خشونتهایی است که در محیط خانواده چه در خانه پدر و چه در خانه همسر بر زنان اعمال می شود. خشونت افراد مذکر در خانواده های ایرانی برای فرزندان دختر اصل پذیرفته شده ای است که در غیاب پدر سایر افراد خود را مجاز به مداخله در امور دختران خانواده و اعمال خشونت نسبت به آنها می دانند. عدم وجود فضای مناسب در خانواده برای رشد شخصیت و اعتماد به نفس دختران، عدم آزادی دختران در زمینه خروج از منزل، عدم آزادی دختران در انتخاب همسر محرومیت از تحصیل و پرداختن به کار خانه داری تبعات ریاست بی قید و شرط مرد در خانواده به صورت تهدید، ناسزاگویی، تحقیر، کتک زدن، کنترل رفت و آمدهای دوستانه و خانوادگی، ایجاد محدودیتهای مالی و سوء رفتارهای جنسی از جمله خشونتهایی است که در حوزه خصوصی نسبت به زنان در ایران اعمال می شود .

 

نیره نوکلی
در مقاله ای تحت عنوان ( جامعه شناسی در خانواده ) به عواملی که در کاربرد خشونت اشاره نمود که عبارتند از :
شیوه همسر گزینی، خودمانی بودن خلوت خانه، نابرابری، الگوهای آموزشی در فرآیند اجتماعی شدن بستر اجتماعی و فرهنگی مساعد وی معتقد است که امروزه ازدواج بصورت یک معامله با تشریفات خاصی در آمده است و حتی در بعضی از ازدواجها دختر و پسر نقش چندانی در انتخاب همدیگر نداشته اند بلکه این ازدواجها بر اساس مصالح خانواده صورت گرفته اند که نتیجه آنها عدم تفاهم در زندگی زناشویی و در گیری و اختلاف و در نهایت طلاق است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  190  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خشونت های خانوادگی

بررسی نقش مردسالاری در خشونت خانوادگی

اختصاصی از فایلکو بررسی نقش مردسالاری در خشونت خانوادگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی نقش مردسالاری در خشونت خانوادگی


پایان نامه بررسی نقش مردسالاری در خشونت خانوادگی

این پایان نامه در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران و به شیوه پیمایشی انجام شده است.146 صفحه در فرمت WORD.

مقدمه

در همه جوامع مسئله نظم و امنیت اجتماعی هم برای دولت و حاکمیت و هم برای مردم مسئله مهمی  بوده است. روابط آدمیان در جامعه برنظم و قاعده های خاصی استوار است و شیوه های  رسمی و غیررسمی نظارت و کنترل اجتماعی برای حفظ نظم و امنیت اجتماعی تدارک دیده شده است. اساس نظم اجتماعی بر شناخت و عمل به انتظارات متقابل و ایفای نقشهای اجتماعی استوار است. بطور کلی  درهمه جوامع بشری نظم اجتماعی و نظارت اجتماعی به شیوه های رسمی و غیررسمی دیده می شود، با وجود این، در همه جوامع بشری هم افرادی وجود دارند که از قواعد عموماً پذیرفته شده رفتار، تخطی می کنند، در واقع اکثر مردم حتی اگر بطور خیلی جزئی هم باشد هنجارها را نقض کرده اند. به قول دورکیم کجرفتاری و همنوایی در درون یک جامعه با ساختار خاصی که دارد ممکن می گردند.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی نقش مردسالاری در خشونت خانوادگی

با خشونت کودکان چه باید کرد

اختصاصی از فایلکو با خشونت کودکان چه باید کرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

با خشونت کودکان چه باید کرد


با خشونت کودکان چه باید کرد

 

 

 

 

 

با خشونت کودکان چه باید کرد

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:18

 

 

 

 

مقدمه

حس تهاجم و خشونت در کودکان وجود دارد،چه ما بخواهیم و چه نخواهیم.بدین سبب نباید کودکان را مجبور کنیم که حس تهاجم خود را نادیده بگیرند.از طرف دیگر بروز همیشگی این نوع احساسات نه میسر است و نه‏ امکان‏پذیر.راه‏های دیگری را باید یافت تا کودک بتواند آن را جانشین تهاجم کند.

کودکان در مواجهه با محرک های خشم انگیز به خشم می آیند و زود متوجه می شوند که خشم وسیله ی خوبی برای جلب توجه و رسیدن به آرزو و امیال است.

محیط خانه و مدرسه نقش مهمی در تعیین شدت و فراوانی خشم کودک بازی می کند، نوع انظباط و روش های تربیتی کودک نیز در چگونگی، شدت و فراوانی ابراز خشم تأثیر دارد.

یکی از ویژگی های برجسته کودکان خشمگین، آن است که واکنش های آنان با عوامل و محرک هایی که آنان را به خشم آورده است چندان تناسبی ندارد و معمولاً شدیدتر است. کودکان بزرگ تر با دعوا کردن، لگدزدن، سنگ پرانی و اذیت و آزار کردن، خشم خود را نشان می دهند و به تدریج واکنش های خشم آلود دیگری را که بیش از کتک زدن، اجتماع پسند است مانند فحش دادن، مسخره کردن، قسم خوردن، بی ادبی و غیره، جایگزین آنها می کنند.



دانلود با لینک مستقیم


با خشونت کودکان چه باید کرد