فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان


مقاله درباره شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:93

مقدمه

آسیب ناشی از خشونت شوهران از فشارهایی است که بر زنان وارد می شود . نگاهی سریع و گذار به به تاریخ نشان دهندة عظمت آلام و مصائبی است که به واسطه خشونت مردانه ایجاد شده است . اینگونه خشونت در جنگها ، شکنجه ها و ارتکاب ضرب و شتم مردان در حق مردان زنان ، و کودکان نمود دارد . ضرب و شتم زنان در عین ارزش تلقی شدن در جوامع متداولترین شکل خشونت فیزیکی ، خشونت روانی ، خشونت اجتماعی ، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی ، برداشتهای خشونت آمیز نسبت به زن بازتابی است از ارزشها و عقاید اعضا اجتماع که اغلب چندین نسل را در بر می گیرد . و محصول سنتها ، آداب و رسوم : عقاید مذهبی ، قوانین حقوقی و به عبارتی دیگر محصول فرهنگ جامعه است . از عواملی که تبیینهای خشونت مردانه مورد توجه قرار گرفته است .  اقتصاد ، مذهب ، خانواده عوامل شخصی بیولوژیکی می باشد .

الگوهای فرهنگی تاریخی نه تنها خشونت مردان را تحریم نکرده بلکه آن را تشویق نموده است هر چه از نظر فرهنگی خشونت پذیرفته تر باشد و مورد تشویق قرار گیرد در نتیجه این نگرش در مردان برای اعمال خشونت تقویت می شود و نتیجه آن اعمال خشونت توسط مردان در انواع گوناگون علیه زنان می باشد . تا زمانی که فرهنگ جامعه تغییر نکند و نگرش مردان نسبت بر خشونت علیه زنان تغییر نکند پدیدة خشونت علیه زنان ادامه خواهد داشت .

متأسفانه  در جامعه کنونی ما هنوز خشونت علیه زنان به وسیلة آداب و رسوم ، نگرشهای سنتی و تفاسیر مذهبی توجیه می شود تا حد زیادی این واقعیت پنهان نگه داشته می شود . حتی خود زنان نیز بر اثر فشارهای سنتی هزاران ساله این واقعیت را به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر خود پذیرفته اند و برای بسیاری از زنان این مسئله عادی تقلی می شود .

بنابراین در درجة اول باید فرهنگ ما تغییر کند و بالتبع آن نگرش افراد نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کند .

در این تحقیق به این سؤال پرداخته شده است که نگرش  مردان معلم شاغل شهر تویسرکان نسبت به خشونت علیه زنان چگونه است ؟


بیان مسئله

پدیدة خشونت علیه زنان در خانواده بخشی از مجموعه عناصری است که در جامعه شناسی تحت عنوان رویة تاریک زندگی خانوادگی مورد بحث قرار می گیرد . از واژه تاریک دو مفهوم مستفاد می شود . اول مجموعه عناصری نامطلوب در این نهاد بنیادی جامعة بشری که در مقابل مزایای بی شمار خانواده قرار می گیرند و متأسفانه آنها نیز بی شمارند ، به همین علت یک رویة سکّة درخشان خانواده را تاریک می کنند . مواردی چون تبعیضهای ناشی از جنسیت بالحاظ کردن جنبه های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، فرهنگی ، اجتماعی  شامل بی مهری ، پیمان شکنی ، مشاجرات مزمن ، اعمال خشونت به طرق مختلف من جمله ضرب و شتم فیزیکی زنان در این زمره اند . مفهوم دوم واژة تاریک در سایه قرار گرفتن و دور از دید واقع شدن این پدیده های نامطلوب است . به طور نسبی از خانواده به عنوان حریم مقدس و کانون گرم یاد می شود که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی بشر است و شاید به سبب همین ویژگیها « حرمت و تقدس » جنبه های آزار دهندة آن در مقایسه با دیگر معضلات بشری کمتر بیان شده است و در نتیجه کمتر مورد بحث قرار گرفته است .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

اختصاصی از فایلکو فرهنگ خشونت و راه های نفی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

چکیده:

 مبارزه با اشکال مختلف خشونت طلبی, توسل به زور و آسیب رسانی به دیگران از جمله دغدغه های اساسی جوامع در عصر کنونی است. شناخت و تحلیل علمی و مستدل فرهنگ خشونت و کشف راه های تخفیف آن شاید در حاکم ساختن فرهنگ آرامش و صلح در آینده مفید و راهگشا باشد. در این مقاله موضوع حساسیت به خشونت و شدت آن معرفی شده و ابزارهای کاهش یا افزایش آن مانند مهارتهای زندگی و باورهای ماوراءالطبیعی بررسی می شوند. در پایان و پس از نگاهی مختصر به رابطه خشونت و زنان چندین توصیه برای نفی فرهنگ خشونت ارایه می شود.

 

حساسیت به خشونت و شدت آن

 

توانایی تشخیص شدت خشونت و میزان حساسیت انسان ها به آن وابسته به زمینه است. در واقع تجارب زندگی و شرایط زیستی انسان نقش مهمی در نوع نگاه به خشونت ایفاء می کند. یک فرد تاریخی- باستانی را تصور کنید که در یک قبیله زندگی کرده و از دوران کودکی تا بلوغ به طور مستمر شاهد جنگ, خونریزی, اجساد قطعه قطعه شده و دیگر مظاهرخشونت بوده است. نگاه چنین فردی به خشونت در مقایسه با یک فرد بالغ که در جوامع شهرنشین کنونی زندگی می کند و شاید تا آخر عمر هیچگاه تجربه لمس و مشاهده عینی خشونت را نداشته باشد, قطعا متفاوت خواهد بود. بریدن سر, بینی و زبان, کور کردن چشم, دوختن دهان, کندن پوست, آتش زدن, قطع دست و پا, دار زدن و دیگر اشکال شدید خشونت آنگونه که امروزه در نظر ما هولناک جلوه می کنند در زمان های گذشته و در نظر اجداد ما وحشتناک و حساسیت برانگیز نبوده اند. زندگی در زمینه های اجتماعی مملو از خشونت و عادی شدن آن منجر به کاهش سطح حساسیت مردم و در نتیجه افزایش شدت خشونت خواهد شد. از این روست که هنگام آموزش افرادی که بنابر الزامات شغلی باید حساسیت آنها به خشونت کاهش یابد از انواع مختلف روشهای عادی سازی خشونت مانند بریدن سر حیوانات, مشاهده خونریزی های عمدی خود یا همکاران, مشاهده اجساد متلاشی شده و همچنین لمس مجازی و مستمر صحنه های خشن استفاده می شود. 

 

 

 

یکی از دلایل ظهور جنبش های مبارزه با اشکال مختلف خشونت افزایش حساسیت مردم و همچنین افزایش شدت آن در ذهن افرادی است که به خاطر سبک جدید حیات اجتماعی, خشونت و آسیب رسانی به دیگران را پدیده ای عادی نمی بینند. چنین مفهومی در رواج بیشتر خشونت کلامی نیز تاثیر گذار است. رواج و عادی بودن بسیاری از خشونت های کلامی در بین گروههای مختلف اجتماعی گاهی اوقات به گونه ای است که سطح حساسیت به صفر رسیده و در نتیجه اعضای چنین گروه هایی خشونت های کلامی را اصلا به رسمیت نمی شناسد.

 

با توجه به موارد فوق باید گفت که هرچه مظاهر خشونت در بافت جامعه کاهش یابد, از یک سو حساسیت مردم به خشونت طلبی افزایش یافته و از سوی دیگر رواج و عادی شدن مجدد اشکال مختلف آن دشوار می شود. مخالفت مردم شهرهای بزرگ ایران بویژه تهران با شلاق زدن, دارزدن و سنگسار کردن افراد در ملاء عام و همچنین مخالفت با تنبیه بدنی دانش آموزان در سالهای اخیر, که حمایت های قاطعانه سازمان های بین المللی هوادار حقوق بشر را نیز به همراه داشت, گام های مثبتی است که بی شک حذف مظاهر مختلف خشونت از بافت جامعه و همچنین افزایش حساسیت مردم به خشونت طلبی را در پی خواهد داشت.

 

خشونت و مهارت های زندگی

 

بسیاری از افراد اخلاق گرا مایلند که حتی الامکان برای هرگونه رفتار پرخاشجویانه, تهاجمی و خشونت آمیز انگیزه ای مشخص بیابند و ریشه های آن را درعقده های روانی- سادیستی جستجو کنند, اما باید اذعان کرد که برخی رفتار های خشونت آمیزانسان ها صرفا به خاطر فقدان مهارت های زندگی از جمله مهارت حل مساله ظهور می یابند. شتابزدگی و تمایل روانشناختی به حل سریع مساله موجب می شود که توسل به خشونت به عنوان راه حلی که سریع به جواب می رسد مطلوبیت پیدا کند.

 


دانلود با لینک مستقیم


فرهنگ خشونت و راه های نفی آن

دانلود پروژه عوامل خشونت در خانواده

اختصاصی از فایلکو دانلود پروژه عوامل خشونت در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

خشونت در خانواده چه عواملی دارد؟

سازمان عفو بین الملل روز جمعه پنجم مارس را روز جهانی مبارزه با خشونت های خانوادگی اعلام کرده است؛ خشونتی که بیشتر زنان و کودکان قربانی آن هستند.

این که هنوز در قرن بیست و یکم پشت دیوار خانه ها خشونتی جریان دارد که تنها بخش کوچکی از آن از پرده بیرون می افتد، موضوعی است که می تواند از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار گیرد.

خشونت خانوادگی در سراسر جهان و حتی در پیشرفته ترین جوامع غربی رواج دارد. در کشورهای توسعه یافته نهادها و مجامع بسیاری به مبارزه با این امر ناگوار مشغول هستند و قانون این نوع بزهکاری را به شدت منع می کند.

در جوامع سنتی، که زنان و کودکان در برابر آزارهای جسمی و روانی بی پناه هستند، بیشتر با این نوع خشونت روبرو هستند.

در ایران در سال های اخیر این موضوع توجه افکار عمومی را جلب نموده و گزارش ها و پژوهش های قابل توجهی در این باره منتشر شده است.

بسیاری از کارشناسان نابسامانی تربیتی و عقب افتادگی های فرهنگی را مهم ترین عامل در گسترش خشونت در خانواده می دانند.

برخی از پژوهشگران بر عامل اقتصادی، یعنی فقر و محرومیت خانواده ها انگشت می گذارند.

ما از خوانندگان خود پرسیده ایم که نقش کدام عامل را برجسته تر می دانند؟

خواستیم بدانیم که ریشه خشونت خانوادگی را در کجا باید جست؟ در سنت های اجتماعی، نظام سیاسی و اقتصادی، نظام حقوقی، آموزش و پرورش، یا رسانه های همگانی؟

آیا شما تجربه ای از نزدیک دیده اید؟

چه راهی برای مقابله با آن می شناسید؟

دیدگاه خود را با استفاده از کادر نظرخواهی همین صفحه برای ما بفرستید تا به نام خودتان درج کنیم.

لطفا به خط و زبان فارسی و فشرده بنویسید.

پیام هایی که تا کنون دریافت کرده ایم

خشونت زائیده فرهنگ مردسالار است. هیچ قانونی از زن در برابر خشونت خانگی حمایت نمی کند، به خصوص اگر اعمال خشونت از جانب "همسر" باشد. زهرا - تبریز

ماهیت خشونت به فقدان منطق و اصول اخلاقی برمی گردد. اگر در هر جامعه ای حد و حدودها شناخته شده باشد و فرهنگ آن نیز وجود داشته باشد، خشونت به هر نوع و در مورد هر کسی از بین خواهد رفت. سهراب عاشورلو - تهران

برای بیرون رفتن از بن بستی که امروزه زن ایرانی در خانواده با آن مواجه است و رنج و مشقت ناشی از زندگی با مرد ایرانی، قبل از آنکه نیازمند بالا رفتن آگاهی زنان نسبت به حقوق خود باشد نیاز به متحول ساختن مردان ایرانی دارد. با توجه به شناختی که من ازمردان ایرانی دارم تحول آنها نیارمند تغییر قوانین حمایتی خانواده به نفع زنهاست. اگر زنان بدانند که در فشارها و مجادلات زندگی قانون از آنها حمایت می کند و درصورت محق بودن حق را به آنها می دهد، آنها خشونت را تحمل نمی کنند و این همه بی عدالتی و اجحاف را بی پاسخ نمی گذارند. مینا - تهران

آنچه باب خشونت را باز می کند ضعف است. ضعف شخصیتی یک انسان که در وهله اول به زندگی او در دوران کودکی و در خانواده برمی گردد. و خشونت به زمانی بر می گردد که زبان از گفتن و عقل از منطقی بودن باز می ماند. محسن - تهران

علت اصلی خشونت خانوادگی فقر است، چه فقر اقتصادی و چه فقر فرهنگی و البته این مسأله محدود به اقشار فرودست جامعه نمی شود. بسیاری از آن ها که ادعای روشنفکری دارند نیز در مسائل خانوادگی کاملا عقب مانده و بر اساس آنچه جامعه طبق سنت های غلط به آن ها آموخته عمل می کنند. تنها راه کار فرهنگی است تا آرام آرام ذهنیت ها را عوض کند، زیرا جامعه ما ظرفیت یکباره متحول شدن را ندارد. هر چند با وضعیت رسانه های ما خصوصا تلویزیون که صریحا خشونت را ترویج می دهد این آرزو دور از دسترس می نماید. لازم به یاد آوری است که خشونت لزوما کتک زدن و شکنجه و تجاوز جنسی نیست. ازدواج اجباری، الزام به ترک تحصیل، عدم امکان انتخاب شغل دلخواه، رشته تحصیلی دلخواه و... از سوی خانواده و جامعه خود اعمال خشونت است. ثمین - تهران

به عقیده من خشونت خانوادگی ریشه در طرز فکر و جایگاه زن در تفکر مردانه دارد و در آن تحصیلات نیز نقش چندانی ندارد. اگر تحصیلات نتواند در دید و افکار فرد تأثیر بگذارد هیچ ارزشی ندارد. من همسر یک دبیر بودم خودم هم لیسانس دارم ولی در سال بیش از ده بار کتک می خوردم. پس از پنج سال تحمل تصمیم به طلاق گرفتم. از تمام حقوق خود گذشتم و در مقابل حق طلاق هم ششصدهزار تومان پرداختم، اما در عین حال که از لحاظ خانوادگی پشتیبانی می شوم و از لحاظ مادی هم خود کارمند رسمی هستم، با این حال از دید جامعه برای رهایی قیمت گزافی پرداختم. زن مطلقه در جامعه ما موقعیتی ندارد. به نظر من قبل از اینکه به تغییر قوانین فکر کنیم باید جایگاه زن را به عنوان یک انسان روشن کنیم. معصومه - قم

صحبتم با تمام زنان در هرکجای دنیا این است که این ما هستیم که پسرانمان را تربیت میکنیم و ریشه خشونت نسبت به خواهر و در آینده همسر را در او می گذاریم. وقتی اجازه دخالت در امور دخترمان را به او می دهیم به او آموزش می دهیم که زن جنس ضعیف است و نیاز به مراقبت و مداخله و... دارد. آیا ما در مقام مادرشوهر هم همینگونه از حق زن دفاع می کنیم؟ وقتی که توانستیم پسرانمان و دخترانمان را خوب تربیت کنیم و بدون توجه به نوع رابطه از حقوق تمامی افراد اعم از زن و مرد و کودک دفاع کنیم، به تربیت صحیح رسیده ایم. به نظر من اگر ما زنان در رفتارهای تربیتی خود تجدید نظر کنیم، می توانیم موفق باشیم. فریبا - تهران

فقر اقتصادی و تعصبات بی جا که به هیچوجه مورد تائید اسلام نیز نمی باشد وعدم ارائه نظرات مشورتی درست از سوی افراد ناصالح در امر ازدواج باعث انتخاب نادرست می شود. از سوی دیگر با توجه به مشکلات فراوانی که ممکن است بعد از جداشدن برای فردایجاد گردد زمینه برای ایجاد خشونت در خانواده ها فراهم می گردد. علی - تهران

شما اگر یک بار قران و احادیث پیامبر و امامانمان را بخوانید واقعا متوجه خواهید شد که عمل نکردن ما به دستورات خدا و پیامبر و امامان منشأ چنین اعمال وحشیانه ای هستند. وقتی که من به عنوان یک مسلمان اجازه غیبت و دروغ و فحش و ناسزا و ... را ندارم و باید خودم را کنترل کنم دیگر چنین مسایلی پیش نمی آید. میترا - تهران

به عقیده من اسلام کاملترین دین و آیین زندکی در عالم است. کسی که قوانین آن را به درستی بشناسد و به آن عمل کند نمی تواند حق موجودی را در عالم آن هم کسانی را که خداوند لطیفترین و زیباترین احساسات بشری را به آنان داده است نادیده بگیرد. این اشکال از قانون گذاران و مجریان قوانین است که درست اسلام را نمی فهمند. مینا بهرامی - ایران

در حال حاضر یکی از شایع ترین انواع خشونت علیه زنان در ایران، همسر آزاری می باشد. همسر آزاری می تواند به اشکال گوناگون بدنی، کلامی، عاطفی، روانی، جسمی و اقتصادی باشد. اگرچه زنان هدف عمده سوء رفتار هستند اما خشونت همچنین می تواند علیه کودکان (خصوصا" دختران) و دیگر اعضای خانواده (زنان سالمند) نیزبه کار برده شود. در ایران خشونت نسبت به زنان غالبا" از سال های نخست ازدواج آغاز می شود. در سال ۱۳۷۵ از هر ۱۰۰۰ زن آزار دیده که به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند، ۸۱ مورد پیش از پایان اولین سال ازدواج مورد آزار واذیت همسرانشان قرار گرفته بودند. در مطالعه ای که پیرامون بررسی «میزان رواج همسر آزاری و عوامل موثر برآن» در شهر تهران صورت گرفته و در آن زنان متأهل ۱۸ تا ۴۰ سال به عنوان گروه هدف انتخاب شدند این نتایج به دست آمد: ۱- بین همسرآزاری و سن زن رابطه معناداری وجود دارد، یعنی با افزایش سن زنان بیشتر مورد آزار قرار می گیرند. ۲- بین همسر آزاری و سن شوهر رابطه وجود دارد به این معنا که با افزایش سن مرد، همسرآزاری در وی افزایش می یابد. ۳- با افزایش تحصیلات زن و شوهر از همسرآزاری کاسته می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که میزان همسرآزاری در مردانی که زنان آنها دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر هستند کمتر از گروه های تحصیلی پایین تر است. ۴- بین شغل شوهر و همسر آزاری رابطه وجود دارد، یعنی همسر آزاری در شوهرانی که کارگر یا دارای مشاغل آزاد هستند به طور معنی داری بیش از گروه های دیگر است ۵- میانگین همسرآزاری درشوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند بیشتر از شوهرانی است که مصرف مواد ندارند. ۶- با افزایش مدت زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش می یابد. ۷- میزان همسرآزاری در زنانی که شوهرانشان در کودکی در خانواده مورد سوء رفتار قرارگرفته اند بیشتر است. با توجه به موارد فوق ونظر به اینکه میزان شیوع همسرآزاری در ایران بسیار بیشتر از کشورهایی مثل امریکا (۳۰تا۳۵درصد) و کنیا (۴۲درصد) است. اقدام به منظور کاهش خشونت علیه زنان یکی از مهمترین وظایف نهادهای مسئول و غیردولتی است. سعید مدنی - پژوهشگر مسائل اجتماعی

دلیل اصلی که زنان خشونت را تحمل می کنند اول نداشتن استقلال اقتصادی است و دوم قبح طلاق در فرهنگ ایرانی. البته دولت و قوانین ما هم هیچ گونه حمایتی از زنان نمی کنند. فریبا - تهران

خشونت خانوادگی در گذشته در کشورهای غربی نیز بوده ولی دولتها به کمک نخبگان و روشنفکران، با بالا بردن آگاهی های افراد جامعه فرهنگ خشونت را از بین برده اند یا لااقل اکنون در غرب خشونت خانوادگی امری منفور به حساب می آید. فرهنگ خانوادگی همیشه تابعی از فرهنگ جامعه است و فرهنگ جامعه تابعی از نظرات روشنفکران، زمامداران و البته سنت های قدیمی است. در کشورهایی که روشنفکران آن آزاد بوده اند توانسته اند فرهنگ جامعه و زمامداران را روز به روز اصلاح کنند و جوامعی آزاد و دموکراتیک بوجود آورند ولی در کشورهایی که قدرت همیشه در دست افراد مستبد و خودرأی بوده روشنفکران و فرهیختگان جامعه همیشه مورد سرکوب قرر گرفته اند. چنین جوامعی به خاطر استبداد حاکمان همیشه با فقر فرهنگی و اقتصادی مواجه بوده اند. یعنی از یک طرف قدرتمداران با زورگویی، قلدری و پدر سالاری را در جامعه اشاعه داده اند و از طرف دیگر با اشتباهات تصمیم گیری خود جامعه را از پیشرفت بازداشته اند. فرهیختگان جامعه را نیز همانطور که گفته شد قلع و قمع کرده اند... با روی کار آمدن مصدق که می توانست جریان جامعه را به دست نخبگان بیندازد، دولت های خارجی برای بازگرداندن استبداد به ایران دست به کار شدند. خلاصه اینکه در جامعه ای که حکومت به جای اصلاح فرهنگ مردم خود به مردم زور می گوید و در جامعه ای که فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم را از تعادل روانی خارج کرده، شنیدن خبرهای هولناک در مورد خشونت های خانوادگی امری غریب نیست. در شرایط کنونی هرجند سطح آگاهی مردم ایران بالا رفته ولی هنوز هم بعضی سنت ها مثلا ترس زنان از طلاق گرفتن و بی سرپرست شدن و عدم استقلال مالی و حتی روحی زنان و اینکه طلاق گرفتن یا شکایت کردن را نوعی آبروریزی می دانند ونیز عدم حمایت واقعی قانون از قربانیان خشونت باعث شده که مردان ایرانی به یکه تازی خود ادامه دهند. متاسفانه آموزش و پرورش ایران که باید اصلاح کننده این ناهنجاری اجتماعی باشد خود یکی از عوامل گسترش خشونت در کشور است. معلمی که حقوق کافی نمی گیرد یا صلاحیت لازم را برای کار آموزگاری ندارد و برای دست یافتن به این شغل فقط از فیلترهای سیاسی - مذهبی عبور کرده و مثلا در کلاس مدیریت ندارد یا روش تدریس خوبی ندارد باعث می شود دانش آموزان از دستش خسته شوند و کلاس را شلوغ کنند و او هم برای اینکه از طرف مدیر مدرسه متهم به بی عرضگی نشود با هر روش ممکن با بچه ها برخورد می کند. البته نسل فعلی جامعه به خاطر اینکه از دست دعواهای خانوادگی پدر و مادرشان خسته شده اند کمتر علاقمند به زورگویی و خشونت در خانواده دارند. ولی نسلی که الان در ایران پا به سن گذاشته اند واقعا مستبد بودند. علیرضا کاظمی - یزد

بزرگترین اشکال در قوانین قرون وسطایی اسلامی است. بابک - لندن

هرچه بدی است به حساب سنت نگذارید! بسیاری از خانواده های سنتی ایرانی فرزندانی برومند و سالم به بار می اورند و هستند خانواده هایی که به سنن بی توجه هستند و از کودک آزاری تا تجاوز به محارم در آنها صورت می گیرد! معمولاً چنین حوادثی بیشتر در خانواده هایی صورت می گیرد که نه به سنت پایبندند و نه به اصول مدرن! و در این بین دست و پا می زنند. به اعتقاد من آنچه امروزه باعث افزایش این قبیل خشونتها شده در درجه اول مشکلات اقتصادی است و گرنه سنن اجتماعی علی الخصوص نزد ایرانیان در اکرام پدر و مادر و حمایت از زن و فرزند تکیه دارد. عامل دوم گسترش رسانه ها است که به چنین وقایعی می پردازند و البته برایند چنین اطلاع رسانی مثبت خواهد بود. عامل سوم به نظر من نه در نظام سیاسی یا اجتماعی که در نظام درمان و سلامت است که به سلامت روان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه عوامل خشونت در خانواده

آثار و تبعات تنبیه بدنی کودکان

اختصاصی از فایلکو آثار و تبعات تنبیه بدنی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آثار و تبعات تنبیه بدنی کودکان


آثار و تبعات تنبیه بدنی کودکان

فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 4 صفحه

 

 

 

بعضی از والدین، تنبیه بدنی را آخرین راه چاره برای تربیت فرزندان می دانند؛ اما باید توجه داشت که همواره   می توان به جای تنبیه و اعمال خشونت راه بهتری هم پیدا کرد. تنبیه بدنی تبعات متعددی در رفتار و روحیه ی کودکان بر جای می گذارید. اگر شما از کسانی هستید که عادت دارند فرزند خود را تنبیه بدنی نمایند، حتما این مطلب را بخوانید!

 هر قدر کودک بیشتر تنبیه شود، احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه در او بیشتر می شود. تحقیقات صورت گرفته در این زمینه موید آن است که رابطه ی مستقیمی بین تنبیه بدنی در کودکی و بروز پرخاشگری در دوره ی نوجوانی و بزرگسالی وجود دارد. تقریبا همه ی مجرمان خطرناک در دوران کودکی یا به طور مداوم مورد تنبیه قرار گرفته و یا تهدید شده اند. کودکانی که تنبیه می شوند، بیشتر از کودکان دیگر رفتارهای ناپسندی مانند دروغگویی، حقه بازی و آزار و اذیت دیگران را از خود نشان خواهند داد. رفتارهای کودک از طریق الگوبرداری و تقلید رفتارهای والدین، شکل می گیرد. بنابراین والدین باید نمونه ی بارزی از یک انسان کامل،‌ با محبت و منطقی باشند تا الگو برداری کودکان از آنان مشکلی رابرای زندگی آینده ی شان ایجاد نکند. در بسیاری از موارد که رفتار کودک از نظر والدین " ناشایست"  تلقی می شود،‌کودک صرفا آنچه را که بر اساس تجربیات و اقتضای سن خویش یاد گرفته است، بروز می دهد. در حقیقت کودک با زبان بی زبانی می خواد بگوید که نیاز اصلی او فراموش شده است. کودک در کنار نیازهایی مانند نیاز به تغذیه ی مناسب،‌خواب کافی،‌ فعالیت سالم و هوای مناسب، ‌نیاز محبت و توجه والدین دارد. اما والدین با بهانه کردن مشکلات خود، زمان اندکی را برای برآوردن این نیاز اساسی اختصاص می دهند. به راستی زمانی که کودک با رفتارش به شما می گوید که نیازش را فراموش کرده اید، چه برخوردی با او می کنید؟ آیا نیازش را برآورده می سازید یا فقط با خشونت بیشتر او را تحقیر کرده و بیشتر آزار می دهید؟!

 


دانلود با لینک مستقیم


آثار و تبعات تنبیه بدنی کودکان

دانلود خشونت سیاسی 24 ص

اختصاصی از فایلکو دانلود خشونت سیاسی 24 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 24 صفحه

 پیشگفتار خشونت در جهان امروز مفهومی رایج  و آشناست؛ مفهومی که بی درنگ تصاویر بی شماری را در ذهن تداعی می کند.
در جهانی که مهم ترین خصوصیت آن، محوری شدن ارتباطات و نقش فزایندة رسانه های گروهی است، کمتر می توان به سراغ رسانه ای اعم از کتاب، نشریه، تلویزیون، سینما و .
.
.
رفت و دیر یا زود با شکلی از اشکال خشونت روبرو نشد.
خشونت به عنوان بارزترین بازتاب جهان بیرونی، جایگاه برجسته ای در رسانه ها یافته و خود را به عنصری ثابت و متداوم در آنها تبدیل کرده است به نحوی که شاید بتوان ادعا کرد یکی از تناقض های آشکار در تمدن کنونی آن است که از یک سو خشونت را به صورت موضوعی "جذاب" و در واقع "دلپذیر" در آورده است که "تماشاچیان" زیادی را به سوی  خود جلب می کند و از سوی دیگر در گفتارهای رسمی و غیر رسمی خود همان خشونت را پدیده ای "زشت" و قابل نکوهش می شمارد.
وجود این تناقض خود سال هاست مورد بحث صاحبنظران سیاسی و اجتماعی بوده است.
دلیل، گاه در غرایز عمیق روحیة انسانی جستجو شده است و گاه در الزامات زندگی اجتماعی انسان امروزی.
با این حال باید توجه داشت که مکان برجستة خشونت در عصر حاضر تا اندازة زیادی حاصل پیشینة تاریخی  کهنی است که ریشه های آن را می توان نه فقط در تفکر باستانی بلکه در شیوه های زندگانی و تحول آنها در طول قرون گذشته بازیافت.
مفهوم خشونت خشونت مفهومی گسترده دارد و به سختی می توان آن را صرفا در یک بعد تعریف کرد.
برای نمونه اگر تنها مفهوم فیزیکی یا طبیعی خشونت را در نظر داشته باشیم آن را می توانیم نوعی قدرت یا زور تعریف کنیم که با تحمیل خود به سایر پدیده ها اعم از پدیده های انسانی و غیر انسانی حدود قدرت آن پدیده ها را مشخص می کند.
در مورد انسان محدود شدن قدرت به معنی محدود شدن میل، اراده و آزادی اوست.
برای مثال اگر فردی خواسته باشد وزنه ای را که بیش از اندازه برای او سنگین است از زمین بردارد، دردی که بر ماهیچه ها و استخوانهای او وارد می آید، به صورت خشونتی فیزیکی، محدودة اراده و میل او را به وی گوشزد می کند.
خشونت و قدرت در اینجا با یکدیگر مترادف هستند با این تفاوت که خشونت نوعی قدرت است که هدفی خاص را تعقیب می کند و آن مشخص کردن مرزها و جلوگیری از اعمال یک قدرت دیگر است.
در همی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود خشونت سیاسی 24 ص