فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تفسیر سوره آل عمران

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره تفسیر سوره آل عمران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آیا بهشت و دوزخ الان موجود است؟

اکثر دانشمندان اسلامی معتقدند که این دو هم اکنون وجود خارجی دارند و ظواهر آیات قرآن نیز این نظر را تأیید می کند، به عنوان نمونه: در آیه مورد بحث و در آیات فراوان دیگری تعبیر به«اعدت» (مهیا شده) یا تعبیرات دیگری از همین ماده گاهی در مورد بهشت و گاهی در باره دوزخ آمده است.

از این آیات استفاده می شود که بهشت و دوزخ هم اکنون آماده شده اند اگر چه بر اثر اعمال نیک و بد انسانها توسعه می یابند.

بهشت و دوزخ در کجا هستند؟

به دنبال بحث فوق این بحث پیش می آید که اگر این دو هم اکنون موجودند در کجا هستند؟ پاسخ این سؤال را از دو راه می توان داد:

نخست اینکه:بهشت و دوزخ در باطن و درون این جهانند. ما این آسمان و زمین و کرات مختلف را با چشم خود می بینیم اما عوالمی که در درون این جهان قرار دارند نمی بینیم و اگر دید و درک دیگری داشتیم هم اکنون می توانستیم آنها را ببینیم در این عالم موجودات بسیاری هستند که امواج آنها با چشم ما قابل درک نیستند. آیه «کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجهیم» که در بالا اشاره شد نیز گواه این حقیقت است.

پاداش شهیدان:

درباره اهمیت مقام شهیدان، سخن بسیار گفته شده و هر قوم و ملتی برای شهدای خود احترام خاصی قائل است ولی بدون اغراق، آن احترامی که اسلام برای شهدای راه خدا قائل شده بی نظیر است، روایت زیر نمونه روشنی از احترامی است که اسلام برای شهدا قائل شده آمده:

پیامبر(ص) فرمودند: هنگامی که جنگجویان تصمیم بر شرکت در میدان جهاد می گیرند خداوند آزادی آنها از آتش دوزخ را برای آنها مقرر می دارد. و هنگامی که سلاح بر می دارند و آماده میدان می شوند فرشتگان به وجود آنها افتخار می کنند.

و هنگامی که با دشمنان روبرو می شدند، مردم جهان، نمی توانند میزان ثواب آنها را درک کنند. و هنگامی که گام به میدان نبرد بگذارند و نیزه ها رد و بدل شود، و جنگ تن به تن شروع گردد فرشتگان با پرو بال خود اطراف آنها را می گردند و از خدا تقاضا می کنند که در میدان ثابت قدم باشند در این هنگام منادی صدا می زند: الجنه تحت ظلال السیوف : بهشت در سایه شمشیرها است.

در این هنگام ضربات دشمن بر پیکر شهید، ساده تر و گواراتر از نوشیدن آب خنک در روز گرم تابستان است.

شکست پس از پیروزی:

در ماجرای جنگ احد مسلمانان در آغاز جنگ با اتحاد و شجاعت خاصی جنگیدند و به زودی پیروز شدند و لشکر دشمن از هم پراکنده شد و موجی از شادی سراسر لشکر اسلام را فرا گرفت ولی نافرمانی جمعی از تیر اندازان که در شکاف کوه «عینین» به سرکردگی عبدالله بن جبیر می جنگیدند و رها کردن آن سنگر حساس و مشغول شدن آنها و دیگران به جمع آوری قناعم ، سبب شد که ورق برگردد و شکست سختی به لشکر اسلام وارد گردد.

گناه سرچشمه گناه دیگر است:

ان الذین تولوا منکم… این آیه که باز ناظر به حوادث جنگ احد است حقیقت دیگری را برای مسلمانان بازگو می کند و آن اینکه: لغزشهایی که بر اثر وسوسه هاس شیطانی به انسان دست می دهد و او را به گناهانی می کشاند نتیجه زمینه های نامناسب روحی است که براثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده و راهی را برای گناهان دیگر هموار ساخته است وگر نه وسوسه هاس شیطانی در دلهای پاک که آثار گناهان سابق در آن نیست اثری در آن نمی گذارد و لذا می فرماید: « آنهایی که در میدان احد فرار کردند شیطان آنان را به سبب پاره ای از اعمالشان به لغزش انداخت اما خدا آنها را بخشید. خداوند آمرزنده و حکیم است.» و به این ترتیب به آنها می آموزد که برای کسب پیروزی در آینده باید بکوشند، نخست خود را تربیت کنند و دل را از گناه بشویند.

معروف و منکر چیست؟

« معروف» در این لغت به معنی شناخته شده «از ماده عرف» و « منکر» به معنی ناشناس«از ماده انکار» است. و به این ترتیب کارهای نیک ، اموری شناخته شده و کارهای زشت و نا پسند اموری ناشناس معرفی شده اند چه اینکه فطرت پاک انسانی با دسته اول آشنا و با دوم نا آشناست.

با چه اشخاصی مشورت کنیم؟

مسلم است که هر کس نمی تواند طرف مشورت قرار گیرد زیرا گاه نقاط ضعفی دارند که مشورت با آنها مایه بد بختی و عقب افتادگی است، چنانچه علی علیه السلام می فرماید: با سه طایفه مشورت نکن:

لا تدخلن فی مشورتک بخیلا یعدل بک عن الفضل و یعدک الفقر:

با افراد بخیل مشورت نکن زیرا تو را از بخشش و کمک به دیگران باز می دارند و از فقر می ترسانند.

2.ولا جبانا یضعفک عن الامور:

همچنین با افراد ترسو مشورت نکن زیرا آنها تو را از انجام کارهای مهم باز می دارند.

3.ولا حریصاَ یزین مالک الشره بالجور:

و نیز با افراد حریص مشورت نکن که آنها برای جمع آوری ثروت و با کسب مقام، ستمگری را در نظر تو جلوه می دهند.

یک سؤال ناراحت کننده؟

سؤالی که در شأن نزول بالا برای جمعی از مسلمانان عصر پیامبر، مطرح بود یک سؤال عمومی و همگانی برای بسیاری از مردم در هر عصر و زمانی است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تفسیر سوره آل عمران

تحقیق درباره تفسیر

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره تفسیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

ََمقدمهاین سوره در مکه نازل شده و 83 آیه دارد

تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 301

آیه 45آیه و ترجمهوَ لَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاس بِمَا کسبُوا مَا تَرَک عَلى ظهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَ لَکن یُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُّسمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِعِبَادِهِ بَصِیرَا(45)

ترجمه :45 - هر گاه خداوند مردم را به کارهائى که انجام داده اند مجازات کند جنبنده اى را بر پشت زمین باقى نخواهد گذاشت ! ولى (به لطفش ( آنها را تا سر آمد معینى تاخیر مى اندازد )و مهلت میدهد تا خود را اصلاح کنند( اما هنگامى که اجل آنها فرا رسد، )خداوند هر کس را به مقتضاى عملش جزا میدهد) که او نسبت به بندگانش بیناست (و از اعمال و نیات همه آگاه است ).

تفسیر:اگر لطف او نبود جنبنده اى بر پشت زمین نبود!آیه فوق که آخرین آیه سوره فاطر است بحثهاى تند و تهدیدهاى شدید گذشته این سوره را با بیان لطف و رحمت پروردگار بر مردم روى زمین پایان میدهد، همانگونه که این سوره را با گشایش رحمت خدا بر مردم آغاز کرد.به این ترتیب آغاز و انجام آن در بیان رحمت الهى متفق و هماهنگ است .افزون بر این آیه گذشته که مجرمان بى ایمان را تهدید به سرنوشت پیشینیان میکرد این سوال را براى بسیارى از آنها و دیگران مطرح مى سازد که اگر سنت الهى در باره همه گردنکشان چنین است پس چرا این قوم مشرک و سرکش مکه را مجازات نمیکند؟!در پاسخ این سؤ ال میفرماید: ((اگر خداوند همه مردم را به خاطر اعمال

 

تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 302

که انجام داده اند مجازات کند (و هیچ مهلتى براى اصلاح و تجدید نظر و خودسازى به آنان ندهد) جنبنده اى را بر پشت زمین باقى نخواهد گذاشت )) (و لو یؤ اخذ الله الناس بما کسبوا ما ترک علمى ظهرها من دابة ).آنچنان مجازاتهاى پیدرپى نازل میشود و صاعقه ها و زلزله ها و طوفانها گنهکاران ظالم را در هم میکوبد که زمین جاى زندگى براى کسى نخواهد بود.ولى خداوند به لطف و کرمش آنها را تا زمان معینى به تاخیر مى اندازد، و به آنها فرصت براى توبه و اصلاح مى دهد (و لکن یوخرهم الى اجل مسمى ).اما این حلم و فرصت الهى حسابى دارد، تا زمانى است که اجل آنها فرا نرسیده باشد، اما هنگامى که اجل آنها فرا رسد هر کس را به مقتضاى عملش جزا میدهد چرا که خداوند نسبت به بندگانش بصیر و بیناست هم اعمال آنها را مى بیند و هم از نیات آنها با خبر است (فاذا جاء اجلهم فان الله کان بعباده بصیرا).در اینجا دو سوال مطرح میشود که پاسخ آن از آنچه گفتیم روشن مى شود: نخست اینکه این حکم عام (اگر خداوند مردم را به اعمالشان مجازات کند کسى را بر صفحه زمین باقى نخواهد گذاشت ) شامل انبیا و اولیا و صالحان نیز مى شود؟!

 

تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 303

پاسخ این سوال روشن است ، زیرا اینگونه احکام نظر به توده انسانها و اکثریت قاطع آنها دارد، و پیامبران و امامان و صالحان که در اقلیتند مسلما از آن خارج مى باشند، خلاصه هر حکمى استثنائى دارد و آنها از این حکم مستثنى هستند.این درست به آن میماند که میگوئیم اهل جهان غافلند، حریصند، و مغرورند، و منظور اکثریت آنها است ، در آیه 41 سوره روم میخوانیم :ظهر الفساد فى البر و البحر بما کسبت ایدى الناس لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلهم یرجعون : ((فساد در خشکى و دریا به خاطر اعمال مردم آشکار شد، خدا میخواهد بعضى از نتائج اعمال آنها را به آنها بچشاند، شاید باز گردند))!بدیهى است فساد نتیجه اعمال همه مردم نیست ، بلکه نظر به اکثریت است .آیه 32 همین سوره که انسانها را به سه گروه ((ظالم )) و ((میانه رو)) و ((سابق بالخیرات )) (نیکان و پاکان ) تقسیم میکند شاهد دیگرى بر این معنى است .بنا بر این آیه فوق هیچگونه منافاتى با مساله عصمت انبیاء ندارد.دیگر اینکه : آیا تعبیر به ((دابة )) (جنبنده ) در آیه فوق شامل غیر انسانها نیز میشود، یعنى آنان هم به خاطر مجازات انسانها از میان خواهند رفت ؟!پاسخ این سوال با توجه به این نکته که فلسفه وجود جنبندگان دیگر بهره گیرى انسانها از آنان است و هنگامى که نسل بشر بر چیده شود ضرورتى براى وجود آنها نیست ، روشن است .

 

تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 304

سرانجام این بحث را با حدیثى که از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) در تفسیر آیه اخیر وارد شده پایان مى دهیم :طبق این حدیث پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى گوید: خداوند عز و جل فرموده : اى فرزند آدم به وسیله اراده و خواست من است که تو مختار آفریده شده اى ، و مى توانى هر چه را بخواهى براى خودت بخواهى ، و به اراده من تو صاحب اراده شده اى که مى توانى هر چه را بخواهى براى خویشتن اراده نمائى ، با نعمتهائى که به تو دادم نیرو پیدا کرده اى و مرتکب معصیت من شدى ، و با قدرت و عافیت من توانستى فرایض مرا انجام دهى ، بنا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تفسیر

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

اختصاصی از فایلکو تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد رودهن

موضوع تحقیق:

تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

استاد:

تهیه و تنظیم:

بهار – 85

مقدمه:

براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری می‌شود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمی‌افتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه می‌شود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده می‌نمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشته‌اند اظهار می‌دارند:

وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمرده‌است. و آنچه را انجام داده‌اند حاضر می‌یابند.

جزء‌17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شده‌است. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره می‌پردازیم:

رسیدگی به حساب اعمال

در ابتدای سوره انبیا هشداری تکان‌دهنده به همه داده می‌شود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوق‌العاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل می‌شود و همین غفلت سبب می‌شود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان می‌باشند لذا هر ذکر تازه‌ای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمی‌گذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش می‌دهند و کاملاً نسبت به آن بی‌اعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام می‌شود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفته‌اند و در باطل غوطه‌ورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا می‌کردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم می‌شود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی این‌طور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر می‌روید و فریب قرآن را می‌خورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را می‌داند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله می‌دهد.

هدف از آفرینش و عبادت

در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شده‌است. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت می‌کنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راه‌حق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کرده‌باشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض ‌کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا می‌فرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا می‌باشد و هر طور که بخواهد می‌تواند در آن تصرف کند و هیچ‌کس نمی‌تواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همه‌چیز نشان می‌‌دهد که اگر انسان را امر به عبادت می‌کند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمی‌باشد و چیزی عاید خدا نمی‌شود. اصلاً چگونه می‌تواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمی‌شوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح می‌گویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمی‌دهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت می‌کنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند،


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

دانلود مقاله درباره تفسیر سوره جمعه

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله درباره تفسیر سوره جمعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

یات 1 - 8، سوره جمعهسوره جمعه مدنى است و بیست و یک آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ(1)

هُوَ الَّذِى بَعَث فى الاُمِّیِّینَ رَسولاً مِّنهُمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ ءَایَتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَب وَ الحِْکْمَةَ وَ إِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِى ضلَلٍ مُّبِینٍ(2)

وَ ءَاخَرِینَ مِنهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکِیمُ(3)

ذَلِک فَضلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضلِ الْعَظِیمِ(4)

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثمَّ لَمْ یحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یحْمِلُ أَسفَارَا بِئْس مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِئَایَتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ(5)

قُلْ یَأَیهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ للَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا المَْوْت إِن کُنتُمْ صدِقِینَ(6)

وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَت أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِالظلِمِینَ(7)

قُلْ إِنَّ الْمَوْت الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَقِیکمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عَلِمِ الْغَیْبِ وَ الشهَدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ(8)

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 443

ترجمه آیات

به نام خداوند بخشاینده مهربان . هر چه در زمین و آسمانهاست همه به تسبیح و ستایش خدا که پادشاهى منزه و پاک و مقتدر و داناست مشغولند (1).

اوست خدایى که میان عرب امى (یعنى قومى که خواندن و نوشتن هم نمى دانستند) پیغمبرى بزرگوار از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحى خدا تلاوت کند و آنها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاک سازد و شریعت کتاب سماوى و حکمت الهى بیاموزد با آنکه پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهى بودند (2).

و نیز قوم دیگرى را (که به روایت از پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) مراد عجمند) چون به عرب (در اسلام ) ملحق شوند هدایت فرماید که او خداى مقتدر و همه کارش به حکمت و مصلحت است (3).

این (رسالت و نزول قرآن ) فضل و کرامت خداست که آن لطف را در حق هر که بخواهد مى کند و خدا را (بر خلق ) فضل و رحمت نامنتهاست (4).

وصف حال آنان که تحمل (علم ) تورات کرده و خلاف آن عمل نمودند در مثل به حمارى ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد) آرى قومى که مثل حالشان این که آیات خدا را تکذیب کردند بسیار مردم بدى هستند و خدا هرگز (براه سعادت ) ستمکاران را رهبرى نخواهد کرد (5).

اى رسول ما جهودان را بگو اى جماعت یهود اگر پندارید که شما به حقیقت دوستداران خدائید نه مردم دیگر پس تمناى مرگ کنید اگر راست مى گویید (که علامت دوستان خدا آرزوى مرگ و شوق لقاى به خداست ) (6).

و حال آنکه در اثر آن کردار بدى که به دست خود (براى آخرت خویش ) پیش فرستاده اند ابدا آرزوى مرگ نمى کنند (بلکه از آن ترسان و هراسانند) و خدا از کردار ستمکاران آگاهست (7).

اى رسول ما (به جهودان ) بگو عاقبت مرگى که از آن مى گریزید شما را البته ملاقات خواهد کرد و پس (از مرگ ) به سوى خدایى که داناى پیدا و پنهانست باز مى گردید و او شما را به آنچه (از نیک و بد) کرده اید آگاه مى سازد (8).

اشاره به مطالب سوره جمعه

بیان آیات

این سوره به بیانى کاملا انگیزنده ، مسلمین را وادار مى کند که نسبت به نماز جمعه اهتمام بورزند، و آنچه در به پاداش تنش لازم است فراهم سازند، چون نماز جمعه از شعائر بزرگ خدا است که تعظیم و اهتمام به امر آن ، هم دنیاى مردم را اصلاح مى کند، و هم آخرتشان را، و خداى تعالى بیان این مطلب را با تسبیح و ثناى بر خود آغاز کرد که در میان قومى امى رسولى از خود آنان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنان بخواند، و با اعمال صالح و اخلاق پاک تزکیه شاءن کند، و کتاب و حکمتشان بیاموزد و به همین منظور کتاب خدا و معارف دینش را به بهترین وجهى بر آنان و افرادى که به آنان ملحق مى شوند، و نسل هاى بعد از آنان تحمیل کرد،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 444

و زنهارشان داد از این که مثل یهود نباشند که خداى تعالى تورات را بر آنان تحمیل کرد، ولى آنان آن را حمل نکردند، و به معارف آن معتقد نشدند، و به احکامش عمل نکردند، در نتیجه مانند الاغى شدند که بارش کتاب باشد.و در آخر به عنوان نتیجه دستور مى دهد که وقتى بانک نماز جمعه بلند مى شود بازار و دادوستد را رها نموده ، به سوى ذکر خدا بشتابند. و نیز افرادى را که خلاف این دستور عمل مى کنند، و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) را در حالى که مشغول خطبه نماز است رها نموده ، به سوى دادوستد مى روند، سرزنش مى کند، و این رفتار را نشانه آن مى داند که این گونه افراد معارف کتاب خدا و احکامش را نپذیرفته اند. این سوره در مدینه نازل شده است .معناى اینکه آنچه در آسمان و زمین است خدا را تسبیح مى کنند

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ

کلمه ((تسبیح )) به معناى منزه دانستن است . وقتى مى گوییم : ((سبحان اللّه )) معنایش این است که طهارت و نزاهت از همه عیوب و نقائص را به او نسبت مى دهیم .و اگر از تسبیح ، در آیه با صیغه مضارع تعبیر کرده ، براى این است که استمرار را بفهماند. پس معناى آن این نیست که نامبردگان ، در آینده تسبیح مى کنند، بلکه معنایش این است که همواره و مستمرا تسبیح مى کنند. و کلمه ((ملک )) - به فتح میم و کسر لام - کسى است که مقام حکمرا نى در نظام جامعه مختص به او است . و کلمه ((قدوس )) صیغه مبالغه از قدس است ، که آن نیز به معناى نزاهت و طهارت است . و کلمه ((عزیز)) به معناى مقتدرى است که هر گز شکست نمى پذیرد. و کلمه ((حکیم )) به معناى متقن کار، و کسى است که هیچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمى شود، هر چه مى کند با علم مى کند، و براى آن مصالحى در نظر مى گیرد.این آیه شریفه مقدمه و زمینه چینى است براى آیه بعدى ، یعنى ((هو الذى بعث ...)) که متعرض مساءله بعثت رسول اللّه است ، و مى فرماید: غرض از بعثت او این بود که مردم به کمال و به سعادت برسند، و بعد از ضلالتى آشکار که داشتند هدایت گردند.و اما اینکه چگونه آنچه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح مى کنند؟ جوابش این است که موجودات آسمانى و زمینى (همان طور که با آنچه از کمال دارند از کمال صانع خود حکایت مى کنند همچنین ) با نقصى که در آنها است و جبران کننده آن خدا است ، و با حوائجى که دارند و برآورنده اش خدا است ، خدا را از هر نقص و حاجت منزه مى دارند، چون هیچ حاجت و نقصى نیست مگر آن که تنها کسى که امید برآوردن آن حاجت و جبران کردن آن نقص در او مى رود خداى تعالى است ، پس ‍ خود او مسبح و منزه از هر نقص و حاجت است ،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 445

و در نتیجه حکمرانى در نظام تکوین در بین خلق و بر طبق دلخواه هم ، تنها حق او است . و همچنین حکمرانى و تشریع قانون در نظام تشریع و در بندگانش به هر طور که صلاح بداند خاص او است ، و او ملکى است که مى تواند در اهل مملکتش حکم براند، و بر اهل مملکت است که او را اطاعت کنند.مقتضیات منزه بودن خداى تعالى از هر نقص و حاجتیکى دیگر از مقتضیات نزاهتش این است که اگر در نظام تشریع براى خلق خود دینى تشریع مى کند، از این جهت نیست که احتیاجى به عبادت و اطاعت آنان داشته باشد، و بخواهد با عبادت آنان نقصى از خود جبران و حاجتى از خود برآورد، چون او قدوس و منزه از هر نقص ‍ و حاجت است .یکى دیگر این است که اگر دینى براى خلقش تشریع کرد و آن را به وسیله رسولش به اطلاع خلق


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره تفسیر سوره جمعه