فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد آداب سخن گفتن پیامبر اعظم 4 ص.

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد آداب سخن گفتن پیامبر اعظم 4 ص. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباه آداب سخن گفتن پیامبر اعظم 4 ص.
با فرمت word
قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات : 4
فرمت : doc

آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص) 
پیامبر هرگز بدون جهت‏سخن نمى‏گفت، و اگر سخنى مى‏گفت‏ بیشتر جنبه موعظه و پند داشت، یا مطلبى را مى‏آموخت و یا به معروف و خیرى امر مى‏کرد و یا از شر و منکرى مردم را باز مى‏داشت، تمام‏سخنانش سودمند و یک کلمه، نه بلکه یک حرف، پوچ و بى‏ارزش نبود، زیرا خوب مى‏دانست که: «و ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید» وانگهى پیامبر اسوه است و الگو و اوست انسان کامل. پیامبر کسى‏است که نخستین آفریده پروردگار، نور مبارکش است: «اول ما خلق‏الله نورى‏» پس، از این نور کامل چیزى تراوش نمى‏کند جز نور، و هر چه مى‏گوید گفته خدا است «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى‏یوحى‏».  پیامبر هرگز از ذکر خدا غافل نمى‏شد. در روایت است: «ولایجلس و لایقوم الا على ذکر» او نمى‏نشست و برنمى‏خاست جز با ذکر و یاد خدا. پیامبر در هر آن قرین و همنشین ذکر خدا بود چه بر زبان آورد و چه در دل گوید. او خود ذکر خدا را کفاره مجلس‏ مى‏دانست و اعلام مى‏داشت که اگر در مجلسى یاد خدا نباشد یا ذکرى ‏از اهل بیت که آن نیز یاد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر و وبال است و نحس است و شوم. و اگر حضرت مى‏خندید از تبسم تجاوز نمى‏کرد «جل ضحکه التبسم‏» زیرا قهقهه و خنده با صدا با شئون ‏انسان مودب منافات دارد چه رسد به انسان کامل و چه رسد به اشرف‏ مخلوقات.
پیامبر آرام و آهسته سخن مى‏گفت و هیچ گاه فریاد نمى‏زد و صدا را بلند نمى‏کرد. و مجلس آن حضرت نیز از چنان آرامشى‏ برخوردار بود که عین ادب و تواضع است و کسى در مجلس پیامبر بلند سخن نمى‏گفت «و اغضض من صوتک‏» و دستور هم همین بود که ‏کسى صدایش را بالاتر از صداى رسول الله نکند «لاترفعوا اصواتکم‏فوق صوت النبى‏» و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن مى‏گفت لذا مجلسش بسیار آرام و باوقار بود که حتى صداى به هم زدن بال ‏پرنده به گوش مى‏رسید. «لایقطع على احد کلامه‏» هرگز سخن کسى را قطع نمى‏کرد و تاشخصى مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش مى‏داد و پس از تمام‏شدن سخنش آرام پاسخش را مى‏گفت. و چنان اصحابش را تربیت کرده ‏بود که هرگاه لب مبارکش به سخن وا مى‏شد، تمام حاضران ساکت‏ مىimage

لینک دانلود آداب سخن گفتن پیامبر اعظم 4 ص. پایین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب سخن گفتن پیامبر اعظم 4 ص.

انرژی الکتریکی

اختصاصی از فایلکو انرژی الکتریکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

قسمت اعظم انرژی الکتریکی مورد نیاز انسان در تمام کشورهای جهان ، توسط مراکز تولید مانند نیروگاههای بخاری ، آبی و هسته‌ای تولید می‌شود. این مراکز دارای توربینها و آلترناتیوهای سه فاز هستند و ولتاژی که بوسیله ژنراتورها تولید می‌شود، باید تا میزانی که مقرون به صرفه باشد جهت انتقال بالا برده شود. گاهی چندین مرکز تولید بوسیله شبکه‌ای به هم مرتبط می‌شوند تا انرژی الکتریکی مورد نیاز را بطور مداوم و به مقدار کافی در شهرها و نواحی مختلف توزیع کنند.

در محلهای توزیع برای اینکه ولتاژ قابل استفاده برای مصارف عمومی و کارخانجات باشد، باید ولتاژ پایین آورده شود. این افزایش و کاهش ولتاژ توسط ترانسفورماتور انجام می‌شود. بدیهی است توزیع انرژی بین تمام مصرف کننده‌های یک شهر از مرکز توزیع اصلی امکانپذیر نیست و مستلزم هزینه و افت ولتاژ زیادی خواهد بود. لذا هر مرکز اصلی به چندین مرکز یا پست کوچکتر (پستهای داخل شهری) و هر پست نیز به چندین محل توزیع کوچکتر (پست منطقه‌ای) تقسیم می‌شود. هر کدام از این مراکز به نوبه خود از ترانسهای توزیع و تبدیل ولتاژ استفاده می‌کنند.

بطور کلی در خانواده و توزیع انرژی الکتریکی ، ترانسفورماتورها از ارکان و اعضای اصلی هستند و اهمیت آنها کمتر از خطوط انتقال و یا مولدهای نیرو نیست. خوشبختانه به دلیل وجود حداقل وسایل دینامیکی در آنها کمتر با مشکل و آسیب پذیری روبرو هستند. مسلما‌ این به آن معنی نیست که می‌توان از توجه به حفاظتها و سرویس و نگهداری آنها غفلت کرد. در این مقاله نخست مختصری از تئوری و تعاریفی از انواع ترانسفورماتورها بیان می‌شود، سپس نقش ترانسفورماتورها در شبکه تولید و توزیع نیرو و در نهایت شرحی در مورد سرویس و تعمیر ترانسها ارائه می‌شود.

تئوری و تعاریفی از ترانسفورماتورها

ترانسفورماتورها به زبان ساده و شکل اولیه وسیله‌ای است که تشکیل شده از دو مجموعه سیم پیچ اولیه و ثانویه که در میدان مغناطیسی و اطراف ورقه‌هایی از آهن مخصوص به نام هسته ترانسفورماتور قرار می‌گیرند. مقره‌ها یا بوشینگها یا ایزولاتورها و بالاخره ظرف یا محفظه ترانسفورماتور. کار ترانسفورماتورها بر اساس انتقال انرژی الکتریکی از سیستمی با یک ولتاژ و جریان معین به سیستم دیگری با ولتاژ و جریان دیگر است. به عبارت دیگر ترانسفورماتور دستگاهی است استاتیکی که در یک میدان مغناطیسی جریان و فشار الکتریکی را بین دو سیم پیچ یا بیشتر با همان فرکانس و تغییر اندازه یکسان منتقل می‌کند.

انواع ترانسفورماتورها

سازندگان و استانداردها در کشورهای مختلف هر یک به نحوی ترانسفورماتورها را تقسیم بندی کرده و تعاریفی برای درجه بندی آنها ارائه داده‌اند. برخی ترانسها را بنا بر موارد و ترتیب بهره برداری آنها متفاوت شناخته‌اند، مانند ترانسهای انتقال قدرت ، اتو ترانس و یا ترانسهای تقویتی و گروهی از ترانسها را به غیر از ترانسفورماتور اینسترومنتی(ترانس جریان و ولتاژ) ، ترانس قدرت می‌نامند و اصطلاحا ترانس قدرت را آنهایی می‌دانند که در سمت ثانویه آنها فشار الکتریکی تولید می‌شود.

این نوع تقسیم بندی در عمل دامنه وسیعی را در بر می‌گیرد که در یک طرف آن ترانسفورماتورهای کوچک و قابل حمل با ولتاژ ضعیف برای لامپهای دستی و مشابه آن قرار می‌گیرند و طرف دیگر شامل ترانسهای خیلی بزرگ برای تبدیل ولتاژ خروجی ژنراتور به ولتاژ شبکه و خطوط انتقال نیرو است. در بین این دو اندازه (حد متوسط) ترانسهای توزیع و یا انتقال در مؤسسات الکتریکی و ترانسهای تبدیل به ولتاژهای استاندارد قرار دارند.


دانلود با لینک مستقیم


انرژی الکتریکی

تحقیق در مورد هجرت پیامبر اعظم

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد هجرت پیامبر اعظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

هجرت پیامبر اعظم (ص ) و نقش آن در گسترش اسلام

کسی جز رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام و تعداد انگشت‌شماری از مسلمانان در مکه باقی نمانده بودند که سران قریش تصمیم نهایی را گرفتند. آنها در دارالندوه (مجلس شورای مکه) گرد آمدند و به پیشنهاد ابوجهل قرارشد از هر قبیله، جوانی شجاع انتخاب شود و همگی شبانه، دسته‌جمعی به خانه پیامبر هجوم ببرند و او را بکشند. این فکر به اتفاق آرا تصویب شد و قرار شد چون شب فرا برسد، آن افراد ماموریت خود را انجام دهند.

در این هنگام جبرئیل فرمان هجرت به مدینه را از جانب خداوند به آن حضرت ابلاغ نمود.

آن شب (شب پنج شنبه اول ماه ربیع الاول سال چهاردهم بعثت)، علی علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در بستر خوابید.(خداوند درباره همین شب « لیلة المبیت » و فداکاری امام علی آیه 207 سوره بقره را نازل کرده است.) با ناکام‌ماندن نقشه قریش، پیامبر اکرم پس از سه روز توقف در غار ثور ، به مدینه هجرت نمود. وی روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول، نزدیک ظهر وارد منطقه قبا واقع در 6 کیلومتری مدینه شد و در مدت توقف خود (که مدتش را از 3 تا 23 روز نقل کرده اند)، اولین مسجد اسلام « مسجد قبا » را بنا نهاد و پس از پیوستن علی علیه السلام و بعضی افراد خانواده‌ا‌ش وارد مدینه شد. سپس مسجدالنبی را بنا نهاد و پس از امضاء صلحنامه با یهودیان مدینه، بین مسلمانان پیمان برادری منعقد نمود.

در سال دوم هجرت قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه تغییر یافت. در همین سال اولین نبرد مسلمانان با کفار به نام نبرد بدر اتفاق افتاد که با پیروزی قاطع مسلمانان پایان یافت.

ازدواج امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه، دختر پیامبر، از دیگر وقایع سال دوم هجرت است.

غزوه‌ها

قریش برای انتقام جنگ بدر دست به تهیه لشگر و تجهیزات زد که منجر به جنگ دیگری به نام غزوه احد گردید که با شهادت بسیاری از مسمانان خاتمه یافت.

در همین سال بلافاصله پس از غزوه احد، حمراءالاسد واقع شد وسپس غزوه ذی امر ، بحران ، سریه های محمد بن مسلمه و زید بن حارث .

غزوه‌ها و سریه‌های سال دوم هجرت: غزوه بواط، عثیده، غزوه سفوان *، بدر، بنی قینقاع ، سویق ، عبدالله بن جحش ، عمیر بن عدی ، سالم بن عمیر

نیمه ماه رمضان این سال ولادت حضرت امام حسن علیه السلام است؛ در این سال سریه رجیع و سریه بئر معونه واقع شده که با توطئه کفار به شهادت گروهی از مسلمانان منتهی شد.

غزوه بنی نضیر با یهودیان بنی نضیر که به خروج آنها از مدینه منتهی شد و غزوه ذات الرقاع و غزوه بدر صغری و سریه ابو مسلم و سریه عمربن امیه در سال چهارم هجرت واقع شد. در این سال امام حسین علیه السلام متولد شد، مادر علی علیه السلام، فاطمه بنت اسد ، وفات یافت و حکم حرمت شراب نازل گشت.

در سال پنج هجرت، غزوه احزاب (خندق) و غزوه بنی قریظه با یهودیان بنی قریظه و سریه ابوعبیده جراح واقع شد.

غزوه به جنگ هایی گفته می‌شود که پیامبر شخصا در آن شرکت داشتند.

سریه به لشگرهایی گفته می‌شود که اّن حضرت به فرماندهی دیگران به نقاط مختلف گسیل می داشتند.

وقایع سال ششم هجرت

در این سال غزوه ذی قرد وغزوه بنی المصطلق و واقعه صلح حدیبیه اتفاق افتاد که طبق معاهده با کفار، مسلمانان می‌توانستند سه روز در سال به مناسک عمره در مکه بپردازند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد هجرت پیامبر اعظم

تحقیق درمورد پیامبر اعظم در قرآن

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد پیامبر اعظم در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

عنوان :

جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم

 

منبع :

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: «خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود.» شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام «انسان کامل» در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.

اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است. اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین». قرآن کریم نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.

پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر «وانک لعلی خلق عظیم»، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.

بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او «عبدخدا» معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان «رحمه للعالمین» معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.

علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. «یس» که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.

پیامبر اکرم(ص) نه تنها مبلغ دین الهی و معلم آیات حکمت، که مربی و اسوه انسان ها است: «لقدکان لکم فی رسول الله اسوه حسنه». بنابر این پیوند پیروان آن حضرت با این وجود مقدس، هنگامی معنی دار و مؤثر است که آن بزرگوار را به عنوان مقتدا، امام، الگو و پیشوای حقیقی بشناسند و در مسلک و سلوک، از ایشان پیروی کنند. آیاتی فراوان از قرآن کریم احکام و دستوراتی را خطاب به پیامبر اکرم (ص) بیان می کند که خطوط روشن الگو بودن آن حضرت را ترسیم و سرمشق هایی را که پیروان آن بزرگوار باید برای خود «اصل» قرار دهند مشخص می نماید. نگاهی گذرا به این سرمشق ها، جامعیت دین و عرصه های گوناگونی را که باید یک مسلمان واقعی بدان توجه داشته باشد. تبیین می نماید. این دستورات و احکام صریح و گویا برای هرکسی بدون نیاز به چیز دیگری جز فهم عبارات قرآن کریم، روشن می کند که همه عرصه های عبادی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی، اخلاقی و... در قلمرو الگوبرداری و پیروی از پیامبر اکرم (ص) قرار می گیرد و هیچ زمینه ای از زمینه های اساسی و پایه ای زندگی نهان را نمی یابیم که سرمشق ها و خطوط اصلی آن برای پیروان پیامبر تعیین نشده باشد. اگر قرآن کریم مخاطبان خود را به تأسی و الگوگیری از پیامبر اکرم (ص) فرا می خواند، خود نیز خطوط روشن آن را ترسیم کرده است. عبادت و شب زنده داری، جهاد و مبارزه با کفار و منافقان، رشد دانش و معرفت و آگاهی، مهربانی و تواضع با مؤمنان و هم کیشان، انفاق و کمک به مستمندان و دستگیری از افتادگان، مهربانی با یتیمان و بی سرپرست ها، کسب قدرت همه جانبه برای حفظ استقلال و آسیب ناپذیری جامعه اسلامی، نیکی و خدمت به همگان و صدها دستور و توصیه قرآن کریم به پیامبر اکرم (ص)، نشان می دهد که پیروان آن حضرت چه خطوط کلی را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود باید سرمشق خویش قرار دهند تا بتوانند با مسیر کمال و رشد حقیقی- که آن حضرت در قله آن قرار دارد- هماهنگ شوند و به آنچه او نائل شده بود، نزدیک گردند.

اکنون می توان به درنگ و تأملی عمیق در این آیات صریح الهی، به ریشه اصلی گمراهی و حیرت و تباهی که امت اسلام بدان دچار آمده است، پی برد. اگر فاصله امت با پیامبرش این چنین ژرف و عمیق نبود، هرگز امت پیامبر به چنین روزگاری گرفتار نمی آمد. تفرقه و اختلاف به جای وحدت و اتفاق، جهل و نگرانی به جای علم و آگاهی، ظلم و بی انصافی به جای عدل و داد، رفاه زدگی و اسراف به جای دستگیری و انفاق، دشمنی و خصومت به جای مهربانی و گذشت، انفعال و تسلیم در برابر بیگانگان به جای مقاومت و جهاد و بالاخره پذیرفتن ولایت و حاکمیت کافران به جای ولایت و حاکمیت رسول خدا (ص) و جانشینان او... حقایق تلخی است که امروز در جهان اسلام شاهد آن هستیم و نشان می دهد فاصله ای ژرف بین امت و پیامبر وجود دارد که جز با بازگشت به قرآن و خطوط روشن آن- که در گرو پیروی و تأسی به تجسم عینی و انسانی آن است- این فاصله ژرف پیموده نخواهد شد.

باشد که به مدد جلوه ای از فیض «رحمه للعالمین» امت او از غفلت و جهالت رهایی یابند. ان شاءالله.

عنوان :

پیامبر اکرم (ص) از نگاه امام صادق علیه السلام

 

منبع :

سایت تبیان

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: وقتی می خواهی عیوب دیگران را یاد کنی ، عیوب خویش را به یاد آور . (کنز العمال ، ج 3 ، ص 586)

در طول تاریخ ادیان ، کمتر پیامبری وجود دارد که مانند پیامبر اسلام (ص) تمام خصوصیات و جوانب زندگى ایشان به طور واضح و روشن ، بیان و ثبت ‏شده ‏باشد.

خداوند متعال در قرآن ‏با زیباترین عبارات و کامل ترین ‏بیانات ، آن حضرت را معرفى نموده و با عالى ‏ترین صفات ستوده است و مى ‏فرماید: « و اِنّک لَعلی خُلق عَظیم‏» ؛ ( قلم/4) " ای پیامبر! تو بر اخلاقى عظیم استوار هستى. "

نیز مى ‏فرماید: « محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم.» (فتح/29) محمد (ص) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.

محققان ، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت‏ محمد (ص) سخن گفته ‏اند.

اما ائمه علیهم السلام با نگاهى ژرف و دقیق ، سیماى آن شخصیت ‏بى‏نظیر و دُرّ یکتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته و به معرفى زندگى، مبارزات و آموزه‏هاى آن حضرت پرداختند.

در این نوشتار برآنیم تا گوشه هایى از زندگى و شخصیت ‏پیامبر اکرم (ص) را از نگاه امام صادق علیه السلام بررسی کنیم .

تولد نور

امام صادق (ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خویش آفرید. (1) همچنین امام صادق (ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم (ص) فرمود: «اى محمد! قبل از این که آسمان‏ها ، زمین ، عرش و دریا را خلق کنم، نور تو و على را آفریدم... .»(2)

ثقة ‏الاسلام کلینى (ره) مى‏نویسد: امام صادق (ع) فرمود: « هنگام ولادت ‏حضرت رسول اکرم (ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر) بود. یکى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مى‏بینى آنچه را من‏ مى‏بینم؟ دیگرى گفت: چه مى‏بینى؟ او گفت: این نور ساطع که مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال ، ابوطالب (ع) وارد شد و به ‏آن‏ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را گفت. ابوطالب به او گفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابوطالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد خواهد بود (3)

نام هاى پیامبر

کلبى ، از نسب شناسان بزرگ عرب مى‏گوید: امام صادق (ع) از من ‏پرسید: در قرآن چند نام از نام‏هاى پیامبر خاتم (ص) ذکر شده است؟

گفتم: دو یا سه نام.

امام صادق (ع) فرمود: ده نام از نام‏هاى پیامبر اکرم در قرآن‏ آمده است: "محمد ، احمد ، عبدالله، طه، یس ، نون ، مزمل ، مدثر ، رسول‏ و ذکر."

سپس آن حضرت براى هر اسمى آیه‏اى تلاوت فرمود و فرمودند:

«ذکر» یکى از نام‏هاى محمد (ص) است و ما (اهل ‏بیت) «اهل ذکر» هستیم. کلبى! هر چه مى‏خواهى از ما سؤال کن.

کلبى مى‏گوید: به خدا سوگند! از ابهت صادق آل محمد (ع‏) تمام‏ قرآن را فراموش کردم و یک حرف به یادم نیامد تا سؤال کنم. (4)

عظمت نام محمد صلی الله علیه و آله

جلوه نام محمد (ص) براى امام صادق (ع) به گونه ‏اى بود که هر گاه ‏نام مبارک حضرت محمد (ص) به میان مى‏آمد ، عظمت و کمال رسول ‏خدا (ص) چنان در وى تاثیر مى‏گذاشت ، که رنگ چهره ‏اش دگرگون مى‏شد ، به طورى که آن حضرت در آن حال، براى دوستان نیز ناآشنا مى‏نمود. (5)

امام صادق (ع) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر(ص) مى‏فرمود: جانم‏ به فدایش. اباهارون مى‏گوید: روزى به حضور امام صادق (ع) شرفیاب ‏شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است که تو را ندیده ‏ام. عرض کردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارک گرداند. چه نامى براى او انتخاب‏ کرده‏ اى؟ گفتم: او را محمد نامیده ‏ام. امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید ( به احترام آن حضرت) صورت ‏مبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونه‏ هاى مبارکش به‏ زمین بخورد.

آن حضرت زیرلب گفت: محمد ، محمد ، محمد. سپس فرمود: جان خودم ، فرزندانم ، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا (ص) باد! او را دشنام مده! کتک نزن ، بدى به او نرسان ، بدان! در روى زمین‏ خانه اى نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد ، مگر این که آن ‏خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود. (6)

سیماى پیامبر اکرم (ص)

امام جعفر صادق (ع) فرمود: امام حسن (ع) از دایى‏اش ، «هند بن ابى‏هاله‏» (7) که در توصیف چهره پیامبر (ص) مهارت داشت ، درخواست‏ نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران (ص) را براى وى توصیف ‏نماید. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت: « رسول خدا (ص) در دیده ‏ها با عظمت مى‏نمود و در سینه ‏ها محبتش وجود داشت . قامتش رسا ، مویش ‏نه پیچیده و نه افتاده ، رنگش سفید و روشن ، پیشانیش گشاده ، ابروانش پرمو و کمانى و از هم گشاده ، در وسط بینى برآمدگى ‏داشت ، ریشش انبوه ، سیاهى چشمش شدید ، گونه هایش نرم و کم ‏گوشت ، دندان هایش باریک و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه‏ رفتن با وقار حرکت مى‏کرد. وقتى به چیزى توجه مى‏کرد ، به طور عمیق‏ به آن مى‏نگریست.

به مردم خیره نمى‏شد ، به هر کس مى‏رسید سلام ‏مى‏کرد؛ همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى‏شد. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود ، برترین مردم نزد وى کسى بود که ، بیشتر مواسات و احسان و یارى ‏مردم نماید... » (8)

اوصاف پیامبر در تورات و انجیل

خداوند متعال در وصف پیامبر(ص) فرمود:« الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون.‏» (14) ؛ کسانى که کتاب آسمانى به آنان دادیم ، او را همچون فرزندان خود مى‏شناسند ؛ (ولى) جمعى از آنان ، حق را آگاهانه کتمان مى‏کنند.

امام صادق (ع) فرمود:« یعرفونه کما یعرفون ابناءهم.»

زیرا خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور، حضرت محمد (ص) ، بعثت ، مهاجرت ، و اصحابش را چنین توصیف نمود:« محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم...»( فتح/29) ؛ محمد(ص) فرستاده خداست ؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را در حال ‏رکوع و سجود مى‏بینى ، در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این ، توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... .

امام صادق (ع) فرمود: این ، صفت رسول خدا (ص) و اصحابش در تورات و انجیل است. زمانى که خداوند پیامبر خاتم (ص) را به رسالت مبعوث ‏نمود ، اهل کتاب (یهود و نصارى) او را شناختند ؛ اما نسبت ‏به او کفر ورزیدند ، همان گونه که خداوند متعال فرمود: « فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به...» ؛ ( بقره /89) هنگامى که این پیامبر نزد آنها آمد که (از قبل) او را شناخته بودند ، به او کافر شدند. (9)

خداوند متعال در قرآن کریم ، در وصف پیامبر (ص) مى ‏فرماید: « و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»؛ ( انبیاء/107) ما تو را جز براى رحمت جهانیان ‏نفرستادیم. قرآن نیز مى ‏فرماید: « " اشداء علی الکفار رحماء بینهم» ؛ در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. این دو چگونه با هم جمع مى‏شوند؟

برترین مخلوق

حسین بن عبدالله مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا رسول‏ خدا (ص) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا ، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هیچ مخلوقى را بهتر از محمد (ص) نیافرید. (10)

امام صادق(ع) در حدیث دیگرى فرمود: چون رسول خدا (ص) را به ‏معراج بردند جبرئیل تا مکانى با وى همراه بود و از آن به بعد او را همراهى نمى‏کرد. پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل ، در چنین حالى ‏مرا تنها مى‏گذارى؟! جبرئیل گفت: تو برو. سوگند به خدا، در جایى ‏قدم گذاشته‏اى که هیچ بشرى قدم نگذاشته و پیش از تو بشرى به آن ‏جا راه نیافته است (11)

معمر بن راشد مى‏گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: یک نفر یهودى خدمت رسول خدا (ص) رسید و به دقت او را نگریست.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: اى یهودى! چه حاجتى دارى؟ یهودى گفت: آیا تو برترى یا موسى بن عمران ؛ آن پیامبرى که خدا با او تکلم ‏کرد و تورات را بر او نازل نمود و به وسیله عصایش ‏دریا را براى او شکافت و به وسیله ابر بر او سایه افکند؟

پیامبر(ص) فرمود: خوش آیند نیست که بنده خود ستایى کند، ولکن (در جوابت) مى‏گویم که حضرت آدم (ع) وقتى خواست از خطاى خود توبه ‏کند، گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما غفرت لی ‏» ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم که مرا عفو نمایى.

خداوند نیز توبه ‏اش را پذیرفت. حضرت نوح (ع) وقتى از غرق شدن در دریا ترسید گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی من الغرق» ؛ ‏خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست‏ مى‏کنم. مرا از غرق شدن نجات بدهى. خداوند نیز او را نجات داد.

حضرت ابراهیم(ع) در داخل آتش گفت:« اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی منها »؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم که مرا از آتش نجات دهى. خداوند نیز آتش را براى اوسرد و گوارا نمود.

حضرت موسى(ع) وقتى عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس ‏نمود گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی ‏» ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى ‏نمایم که مرا ایمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود:« قلنا لا تخف انک انت الاعلی ‏» ( طه /68) نترس. مسلماً تو برترى.

اى یهودى ، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درک مى‏کرد و به ‏من و نبوت من ایمان نمى‏آورد ، ایمان و نبوتش هیچ نفعى به حال اونداشت.

اى یهودى! از ذریه من شخصى ظهور خواهد کرد به نام مهدى (ع) که در ‏زمان خروجش ، عیسى بن مریم براى یارى او فرود مى‏آید و پشت‏ سر او نماز مى‏خواند. (12)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد پیامبر اعظم در قرآن

تحقیق درباره تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص)

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص)


تحقیق درباره تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص)

فرمت فایل :word( قابل ویرایش) تعداد صفحات: 15   صفحه

 

 

 

 

 

 

با مطالعه‏اى اجمالى در سیره زندگانى پیامبر اکرم(ص) جاى تردید باقى نمى‏ماند که آن حضرت، پس از هجرت به مدینه، هم‏چون یک رهبر و حاکم در میان مردم عمل مى‏کرد و آنان نیز تبعیت از او را بر خویش واجب مى‏دانستند و متخلفان نیز مجازات مى‏شدند، ایشان کارهایى انجام مى‏داد که وظیفه یک حاکم و حکومت است.

مقدمه :

با مطالعه‏اى اجمالى در سیره زندگانى پیامبر اکرم(ص) جاى تردید باقى نمى‏ماند که آن حضرت، پس از هجرت به مدینه، هم‏چون یک رهبر و حاکم در میان مردم عمل مى‏کرد و آنان نیز تبعیت از او را بر خویش واجب مى‏دانستند و متخلفان نیز مجازات مى‏شدند، ایشان کارهایى انجام مى‏داد که وظیفه یک حاکم و حکومت است: با دشمنان جهاد مى‏کرد، غنایم جنگى را در جاى خود مصرف مى‏کرد، زکات را پس از جمع‏آورى، به مستحقان مى‏رساند و... حاکمیت آن حضرت، با نظام قبیله‏اى مرسوم در شبه جزیره عربستان تفاوت اساسى داشت؛ زیرا هر منطقه‏اى که به تصرف مسلمانان در مى‏آمد، تابع آنان محسوب مى‏شد و همه امور بر گرد وجود مهاجران و انصار، که در مدینه بودند و پیامبر اکرم(ص) که رسالت و نبوت و رهبرى آنان را بر عهده داشت، مى‏چرخید.


 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تشریع رهبری سیاسی پیامبر اعظم (ص)