فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات

اختصاصی از فایلکو مقاله نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات


مقاله نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات

بدون شک ادبیات کهن و غنی مابا قصه‌های دلکش و نظم و نثر دل‌پذیر و داستان‌های پر از طنز و زیبا و کنایه‌های دل‌نشین در میان ادبیات جهان مقامی شامخ و جایی ممتاز و برجسته دارد.

در بین داستا‌ن‌ها و استوره‌ها، شاهکارهایی وجود دارد که از ویژگی‌های آثار مذکور، حماسه‌های ملی و شورانگیزی است که نتایجی مفید و شادی‌بخش و امیدوارکننده دارد که داستان‌های و قصه‌ها به آنها ختم می‌شود و خواننده را به زندگی امیدوارتر و در مواجه با مشکلات و ناملایمات استوارتر می‌نماید.

این از خصوصیات ادبیات کهن ما است که چون میراثی گران‌بها به دست مردم بافضل و دانش ما رسیده و حفظ و حراست از آن وظیفه‌ی هر فردی فرهنگ‌خواه و ادب‌دوست است. در این داستان‌ها که بیش از هزار هاسال دارند از پرندگان و مرغانی نام برده شده که یا در اصول چنین پرنده گانی وجود نداشته‌اند و یا چیزی بوده‌اند که در طول زمان به‌خاطر سینه به سینه نقل کردن آنها چهره عوض کرده و تغییر ماهیت داده‌اند و یا به‌طور کلی ساخته و پرداخته‌ی فکر نویسنده و حماسه‌سرا بوده است

گل : در ادبیات ایرانی همواره گل مظهر حیات و طراوت بوده است و نقشی کلیدی در ادبیات ایفا می کرده است هر جا که سخن از لطافت و زیبایی است لاجرم از گل نیز سخن می رود.

گل در معنای کنایی خود شاهد و آرزو است که زیبایی و دلربایی معشوق را یادآوری می کندگل سرخ، با پلک‌های بسیارش، یعنی با گل‌برگ‌های بسیار زیبا، لطیف و معطرش آدم را به خواب، آرامش و رهایی می‌خواند. از این نظر گل سرخ، نماد ِ اشتیاق به صلح و رهایی است. اما شکوه‌اش، نماد ِ نیرو و زندگی نیز هست، آن‌چنان که "شوق" اوست تا "خواب ِ هیچ‌کس" نباشد. به این ترتیب در گل سرخ تنشی بین لطافت و نیرو جریان دارد و به این معنا "تضاد ناب" محسوب می‌شود. شاید بشود گفت در ترکیب ِ زیبای "گل سرخ"، تنش ِ زندگی ِ ما انسان‌ها میان اشتیاق به آرامش و غریزه برای غنای زندگی، بطور نمادین ممزوج شده و حضور می‌یابد.

جانوران :جانوران به سبب کاربرد تخیلی و تمثیلی که دارند همواره در ادبیات فارسی نقش زیادی داشته‌اند. یکی از قدیمی‌ترین و کهن‌ترین روش‌های ادبیات فارسی استفاده تمثیلی از حیوانات است. داستان درخت آسوریک یکی از کهن‌ترین نمونه‌ها است که حکایت نبرد کلامی میان یک بز و درخت نخل است که پژوهشگران معتقدند در دوره اشکانی نوشته شده است. دکتر «منیژه عبداللهی»، استاد ادبیات فارسی دانشگاه شیراز و نویسنده و گردآورنده فرهنگ جانوران در ادب فارسی در خصوص سابقه ورود جانوران به ادبیات فارسی معتقد است: «ورود جانوران به ادبیات به زمانی باز می‌گردد که تخیل وارد ادبیات شد. یعنی دورانی که انسان برای بیان آنچه که درک درستی نسبت به آن نداشت از تخیل خود استفاده کرد و جانوران را با همان هیات اما با زبان انسانی به ادبیات آورد.»

این مرحله همزمان است با مرحله فتیشیسم (جانورپرستی) دورانی که انسان از حیوانات به عنوان مظاهر پرستش استفاده می‌کند: «فتیشیسم بر ورود حیوانات تاثیر داشته است. در این دوران برای جانوران نقش‌های تثبیت شده خلق می‌شود.»

در واقع شاعران و ادیبان حیوانات را نماد و نشانه یک شخصیت می‌دانستند و آن را تعریف می‌کردند: «جانوران همین که وارد حوزه انسانی می‌شدند از درون جهان تازه ایجاد می‌کردند به طور مثال عنکبوت را به دلیل مرموزی قیافه داننده رازهای علم غیب می‌دانستند و حکم ساحر یا پیش‌گو داشتند. استفاده از حیوانات برای ایجاد جهان از درون به بیرون است و بازگشت از عمق رویا به واقعیت. به همین علت است که شما می‌بینید که در برخی متون نقش این جانوران دگرگون می‌شود و موجودی مانند عنکبوت تبدیل به موجودی می‌شود که علیرغم نظم هندسی تارهایش به دلیل سستی که بر بی‌اعتباری جهان صحه می‌گذارد و خانه عنکبوت خانه سست و بی‌بنیان یا همان جهان فانی می‌شود.»

آنچه نقش جانوران را در ادبیات به وجود می‌آورد قوه تخیل انسان و نوع رفتار خاصی است که آن جانور به آن منتصب می‌شود.

عبداللهی معتقد است: «قدیمی‌ترین حیوان ثبت شده در ادبیات فارسی روباه است. این داستان حکایتی از زبان سغدی که روباه در آن یک حکیم است. این داستان را مانی نقل می‌کند اما پیش از او شکل گرفته، در دوران اشکانیان، بنابراین حداقل 2000 سال قدمت می‌یابد.»

با این همه مهم‌ترین متنی که یک حیوان نقش اساسی در آن بازی می‌کند درخت آسوریک است. کلیله و دمنه نیز که در دوره ساسانی به فارسی برگردانده شده است و در دوران‌های مختلف یکی از مهم‌ترین متون کهن بود که برای کودکان هم خوانده می‌شد، در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نقش حیوانات در اشعار و متون کهن به خصوص متون حماسی شکل می‌گیرد. در این دوران کاربرد نقش برخی حیوانات براساس تفکرات تازه وارد شده در فرهنگ ایرانی تغییر می‌کند و در قالب‌های تازه می‌رود.

نویسنده فرهنگ جانوران در ادب فارسی معتقد است: «بخشی از این نقش‌ها براساس تصورات اقوام جدیدی بر ایرانیان مسلط شدند، تغییر کرد. مثلا در ادبیات فارسی پیش از اسلام شیر جزو دسته


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات

تحقیق درمورد ادبیات چیست

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد ادبیات چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

نام و نام خانوادگی : وفا مهرابی نام درس : شناخت ادبیات

شماره دانشجویی : 8427011038 کد درس : 93103

شهر : کرج نام استاد : جناب اقای ممتاز

" به نام خداوند جان و خرد "

تکلیف نخست :ادبیات چیست

1- معنای لغوی و اصطلاحی ادبیات چیست؟

2- عناصر اصلی وضروری ادبیات کدامند؟

3- شکلهای رایج ادبیات چیست اند؟

4- تعریف ادبیات چیست؟

ادبیات:مجموعه آثار ادبی یک سرزمین یا یک زبان یا یک دوره از تاریخ است که به وسیله شاعران و نویسندگان یک قوم یا ملت پدید آمده باشد. ادبیات را به نوعی میتوان

مجموعه دانشهای ادبی ، ذخایر و مواریث ذوقی نیز دانست . اثر ادبی سخنی است که اندیشه و احساس و تجربه ی گوینده یا نویسنده را آمیخته با تخیل هنرمندانه بیان کند .

وسیله ی آفرینش اثر ادبی ، کلمه ها و جمله ها ، یعنی زبان است .

پدید آورنده اثر ادبی شعر یا نوشته را با خیال و عاطفه واندیشه و تجربه ی خود می آمیزد تا آن را به صورت اثری درآورد که دارای ارزش هنری باشد چنین اثری عاطفه و تخیل و اندیشه ی شاعر یا نویسنده را به شنونده یا خواننده انتقال می دهد، احساسات و عواطف او را بر می انگیزد ، او را شاد، اندوهگین یا شگفتزده می کند و تجربه هایی را به او می آموزد و شاعر یا نویسنده هنگامی می تواند اثر ادبی بیافریند که خوب شادیها ، رنجها ،آرزوها و ناکامی ها و فرازونشیب های زندگی را آزموده باشد .به همین سبب اثر ادبی در ظاهر بیانگر عاطفه و اندیشه و تجربه ی بسیاری از انسانها سخن می گوید که توانایی آفرینش و بیان آن را نداشته اند .

در کل به آثارادبی نوشته شده "ادبیات" می گویند. پیش از اختراع خط ادبیاتی وجود نداشت .اما هر نوشته ای جزو ادبیات نیست مثلا" آگهی های روزنامه ها را نمی توان ادبیات نامید .

نوستهای را میتوان ادبی نامید که نویسنده اش در ذهن خواننده تاثیر کند و مطلبی را به شکلی موثر بفهماند یا در رفتار خواننده تاثیر کند . نویسنده در به کار بردن کلمات همان قدر دقت می کند که نقاش در به کار بردن رنگ.

تمام ذخایر و مواریث ذوقی وفکری اقوام و امم عالم که مردم در ضبط و نقل و نشر آنها اهتمام کرده اند را نیز می توان ادبیات نامید . این میراث ذوقی و فکری که از رفتگان بازمانده است و آیندگان نیز همواره بر آن چیزی خواهند افزود .... همواره موجب استفاده و تمتع و ا لتذاذ اقوام و افراد جهان خواهد بود . ادبیات از حد سخن عادی برتر و والاتر بوده و مردم آن سخنان را در خود ضبط نموده و نقل کرده اند و از خواندن و شنیدن آنها منقلب گشیه اند و احساس غم و شادی یا لذت و الم کرده اند .

همه ی ملت های متمدن ادبیات دارند . یکی از علتهای اینکه مردم زبان خارجی تحصیل می کنند این است که می خواهند با ادبیات آن ملت آشنا شوند چون ادبیات ملت ها مجموعه ای از هنر و ادب آن ملت است که بصورت نوشته یا کلام منظوم یا منثوراست.

ریشه ی زبانی ادبیات را می توان برگرفته از ادب دانست علاوه بر آن ارتباط ادبیات با ادب را می توان از آن جهت دانست که شاید بتوان گفت ادب در بر گیرنده ی مفهوم فرهنگ دانش است و ادبیات خود نیز مجموعه ای از دانش های ادبی است .

ریشه ی ادبیات : دب به معنی لوحه و صفحه ← تغییر یافته به ادب ← ریشه ی ادب برگرفته از

زبان عربی است با ریشه ی فارسی .

- ادب: سخن سنجی ،یعنی آشنایی به احوال نظم و نثر و مراتب هریک و بازشناختن درست از نادرست و خوب از بد آنها . به تعبیر بهتر فن بیان عقاید ، افکارو عواطف که ناگزیر آشنایی به احوال نظم و نثر و مراتب هر یک مقدمه ی آن است. قدما اقسام یا اجزای علم ادب را چنین شماره می کردند :لغت ، صرف ، نحو، اشتقاق ، معانی ، بدیع ، عروض ، قافیه ، انشا و تاریخ .

دکتر م.ع. اسلامی ندوشن در مقاله ی "ادبیات ایران و اخلاق" می نویسد:""ادب که در آغاز به معنای رسم و آیین خوب زندگی کردن است ، خود را با ادب فنی (ایجاد آثار ادبی ) گسترش داد ، در واقع ادب نفس با ادب درش پیوند گرفت و ادبیات وسیله ای شناخته شد برای بهتر و زندگی کردن ""

باید بخاطر سپرد آنچه "ادبیات" نامیده می شود ناگزیر"زبان" نیز هست . اگر هم ادبیات را ذاتا" تجاوز" از زبان بدانیم به هر حال باید بپذیریم که بیرون از زبان ادبیاتی نیست . پس ادبیات همان زبان است به کسر برخی موارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ادبیات چیست

مقاله مروری بر ادبیات

اختصاصی از فایلکو مقاله مروری بر ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله مروری بر ادبیات


مقاله مروری بر ادبیات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مروری بر ادبیات

برای دانش آموزان سطح ابتدایی, هدف از آموزش خواندن آشنا کردن با طرحهای عملی گرامر و بخشهای لغوی در متن و تقویت این دانش اساسی است.

خواندن واقعی یک فعالیت فردی است که در خارج از کلاس به جز خواندن موقتی کلاس روی می دهد بعضی از دانشمندان معتقدند که خواندن فعالیتی چند قسمتی است.

این امر فعالیت را چند قسمتی می سازد یعنی, خواندن گروهی از کلمات که واحدهای معنا داری را تشکیل می دهند مهارتی فرعی است که برای سریع خواندن در آینده اساسی است.

همچنین گفته شده است که خواند نوعی فعالیت حل مسأله است که در آن توضیح اصول کلی به خواندن دانش آموز کمک می کند.

بر طبق نظر فرایر, خواندن ایجاد دامنه قابل توجهی از پاسخهای همیشگی(مادی) به مجموعه خاصی از الگوی اشکال گرافیکی است. چستین (chostain) ابراز می دارد که خواندن یک فرآیند شناختی فعال (موثر) است.

فرآیند خواندن به طور ضمنی به یک سیستم شناختی فعال اشاره می کند که بر روی مواد جانبی برای رسیدن به درک پیام عمل می کند. وظیفه خواننده فعال کردن دانش پیش زمینه و زبانی برای خلق مجدد پیغام مورد نظر نویسنده است(1988,222 Chastar)

چند شیوه برای یادگیری خواندن وجود دارد:

شنیداری زبانی: مدل یادگیری رفتار شناس که در آن نقش تجویز شده برای خواندن تقویت عادتهاست.

گرامر – ترجمه: ارائه خواندن(قرائت) هایی که شامل لغت و مثالهایی از گرامری است که باید آموخته شود.

برنارد(1984) سناریوی عملی خواندن کلاسی را به شکل زیر توصیف می کند.

مقدمه(آشناسازی): بلند خواندن توسط دانش آموز(تصحیح اشتباهات توسط معلم که نوعی تداخل با درک محسوب می شود.

دانش آموزان متن را می خوانند.

دانش اموزان پاسخ سوالات داده شده در متن را می نویسند.

زبان شناسان کاربردی که خواندن را مهارت محسوب می کنند این برداشتها را ارائه می دهند.

مهارت های انفعالی: چون خواننده پیغامی مشابه با مفهوم مورد نظر گوینده تولید نمی کند.

مهارت های پذیرنده ای:خواننده پیغامی را از یک نویسنده دریافت می کند.

مهارت های رمزگشایی:زبان یک رمز است که باید برای رسیدن به معنای پیغام کشف گردد.

4)خلق مجدد(باز تولید): خواننده مفهوم مورد نظر نویسنده را دوباره خلق می کند.

5)مهارتهای پویا(فعال):مطابق نظریه گودکن, خواندن یک بازی حدسی روان بازشناختی است.

خواندن یک بازی حدسی روان زبان شناختی است... خوانندگان معنای عناصر نا آشنای متن را از طریق این رابطه با کل پیغام استنباط می کنند.

در رابطه با مهارتهای دیگر, چستین(Chastain) ادعا می کند که خواندن برای معنا, فرآیند ارتباطی و ذهنی مشابه با مهارتهای دیگر است. خواندن جریان ارتباطی را در هر یک از دیگر مهارتهای زبانی تسهیل می کند.

رابطه علامتی منطقی یک راهکار مقدماتی است. این رابطه به مرحله اولیه یادگیری برای خواندن از طریق بلند خوانی و تمرین دیکته, آزمایشگاه, نوار, ضبط صوت و غیره محدود است. گوش دادن به بلند خواند فردی دیگر فعالیت خیلی محرکی نیست. دانش آموزان به سرعت خسته می شوند. آنها در ابتدا باید یاد بگیرند که شبیه سازی کنند(تقلید کنند) و مطالب را با گفتگوی بعدی پیوسته تطبیق دهند.

البته این مطلب برای مبتدی ها قانون محسوب نمی شود. دانش آموزان نباید با انطباقهای غیر معمول و بی فایده خسته شوند.

بر طبق تجربه شما, کدام یک از روابط منطقی بیشترین مشکلات را برای دانش آموزان شما ایجاد می کند؟ آیا پیشنهادی در رابطه با تدریس موثرتر آنها دارید؟

دیدگاه دیگر از لحاظ ساختار, بی معنایی است. برمبنای این عقیده, چستین اظهار می دارد که معنا در مطلب نوشتاری قرار نمی گیرد, در عوض, خواننده معنی مورد نظر نویسنده را, بر مبنای آنچه بین متن و دانش پیش زمینه ای او رخ می دهد, مجدداً خلق می کند. هدف از زبان ایجاد ارتباط است. به راستی خواندن, پیغامی را که در آن ابزارهای لغوی مهم هستند حمل می کند.

فعالیت های خواندن به منظور انگیزش دانش آموز در خواندن تکلیف و برای آماده سازی آنها به منظور توانایی برای خواندن آن انجام می شود. رینلگر و دبر, فعالیت پیش خواندن را فعالیت توانا سازی و برای درک مطلب می نامند. این تجربه, درک را نیز شامل می شود. اهدافی برای روبرو شدن با متن و ساختار مطلب.

ممکن است معلم به دانش آموزان مطلبی در مورد ساختار فصل راهنمای کتاب برای استفاده از استراتژی بیاموزد و درک و بازیافت اطلاعات را در دانش آموزان افزایش دهد. در این مورد چند دیدگاه حمایتی مثل فرآیند SQ3R وجود دارد که شامل موارد زیر است: بررسی سئوال, خواندن, یادآوری و مرور.

"نقشه داستان" تکنیک دیگری است که از آن طریق دانش اموزان یاد می گیرند روابط مهم را در خواندن با قراردادن ایده ها, وقایع و فصل های اصلی از "دایره اتصال" نشان دهند.

نقشه های داستان ممکن است شامل ایده های اصلی و جزئیات متوالی, تشابه ها, تباین ها یا علت و معلول ها باشند.

طبق نظریه کراشن وترل(1983), خواندن یک استراتژی ارتباطی است.

1)برای معنا بخوانید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مروری بر ادبیات

تحقیق درباره طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی 7 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی

مقدمه میزگرد را می توان از دو منظر به داوری نشست:

الف) شیوه گفتگو و تعامل بین اعضا و چگونگی پیش رفت بحث

ب) محتوای مباحث مطرح شده

نگارنده قصد ورود به قضاوت پیرامون بند الف و چند و چون ورود و خروج اعضای جلسه در بحث را ندارد، هر چند برای او باور کردنی نیست بزرگان عرصه معرفت در تعاملات یک جلسه نقد و بررسی،از عبارت های «تو سرم نزن» اینجا «بحث ریاکارانه است»، «مغالطه نکن»،«اینها یک خطابه بیش نیست» بهره گیرند. نکته جالب این است که گاه لحن کلام در این میزگرد به گونه ای که حکایت از نوعی گفتگوی ماقبل میزگرد می کند و همین امر خواننده را دچار مشکل می سازد و شواهدی دال بر این موضوع در متن پیداست مثلاً: ابک: مستور تعریف خود را از ادبیات دینی... بگوید و این که آیا مؤلفه هایی را می تواند بر آن چه در جلسه قبل به آن اشاره شد، اضافه و طرح کند.

مستور: متن تنظیم شده جلسه قبل را با دقت مطالعه کردم.

ابک: آقای دینانی در اینجا می خواهیم نظرشما را بدانیم، در جلسه پیش یک پرسش استفهامی مطرح کردید...

با تأمل بر چنین نکاتی است که می توان فهمید بخشی از بر افروختگی حاکم بر جلسه ناشی از تعارضات جلسه قبلی است بهتر بود جلسه به گونه ای اداره نمی شد که تا آنجا پیش برود که کار به استفاده از [.....] بکشد،و خواننده از خود بپرسد که سوابق بحث چیست؟

دغدغه اصلی

به نظر می رسد که دغدغه اصلی این جلسه جستجوی نوعی تعریف برای دین است که از آن منظر بتوان ادبیات دینی را از میان دیگر اقسام ادبیات بازشناسی کرد:

در این میزگرد پیداست که تعامل اصلی میان جناب آقای دکتر دینانی و جناب آقای مستور اتفاق افتاده است، و دیگر عزیزان شرکت کننده به گونه ای نظاره گرانی در تعریف دین گاه فعال و گاه خاموشند و همین امر روند غنایی جلسه را دچاربحران فقدان دیدگاههای متنوع نموده است.

آقای دکتر دینانی می فرمایند:

«دین از نظر من نزول غیب است، ما باید به لحاظ تکیه بر برهان عقلی، به یک عالم غیبی برسیم... و آن غیب حاکم است بر شهادت»....

که این تعریف استاد به نظر ناظر است بر استنباطی از آیه 3 سورة بقره:

الذین یؤمنون بالغیب...

و اما آقای مستور با رویکرد تحلیلی و فروکاهنده، دین را به سه مقوله «ایمان، معنویت و اخلاق معطوف به خداوند» می کاهد که البته همانطور که خودشان می فرمایند گویی پیش از دغدغه دریافت صحیح از دین، نگرانی دیگری دارند و آن دستیابی به پاسخی برای به این سؤال است که آیا ادبیات دینی وجود خارجی دارد یا نه؟ و بر این باورند که اگر این تقسیم بندی را بپذیریم «آن وقت می توانیم به تعریفی از ادبیات دینی برسیم»

ابهام در مؤلفه های دین

به نظر می رسد که در این گفتگو مؤلفه های آقای مستور باید مورد تحلیل حاضران قرار می گرفت تا در فضای مفهومی این مؤلفه ها قلمروهایی برای تبیین داستان دینی فراهم آید. بطور گذرا از آن رد شده است:

1) باید دانست که معنویت معادل دین نیست، معنویت نوعی گرایش آدمی به مطلق است که می تواند بقول سپهری نوعی گوش دادن به «ترنم مرموزی» باشد که در عالم زمزمه می شود، گرایشی که انسان را جستجوی «هیچ ملایم» بکشاند یا روح ویژگیهای طبیعت که «تائو» باشد، این گرایش ضرورتاً در چارچوب تعالیم وحیانی انبیاء نیست. در جهان امروز،بسیار کوشیده می شود که نیاز به مطلق گرایی با صورتبندی تکنیکی از روشهای ذن و یوگا... بصورت آئین های مدرن جایگزین دین شود.

2) ایمان را دو نوع می توان معنی کرد:

اصولاً ایمان و کفر در فضای عقیده به وحی الهی معنا پیدا می کند و در ادیان غیر وحیانی این مفاهیم معنا ندارد البته متکلمان اسلام در همة مواردی که به کتاب و سنّت استناد کرده اند، آگاه یا ناآگاه بر یک سلسله مقبولهای پیشین تکیه داشته اند ولی این مطلب که یک امر گریز ناپذیر در تفسیرهر متنی است در اینجا مورد نظر ما نیست. و امّا عرفای اسلام، آنان از «ایمان» به گونه ای کاملاً متفاوت با متکلمان سخن گفته اند. در نظر آنان جوهر ایمان نه «شهادت دادن» است نه«عمل به تکلیف» و نه«معرفت فلسفی». آنان می گویند: جوهر ایمان عبارت است از «اقبال آوردن به خداوند و اعراض نمودن از همة اغیار».

این اقبال عبارت است از گونه ای جهت گیری وجودی که سراسر هستی آدمی را فرا می گیرد و زیستن جدیدی را برای وی به ارمغان می آورد.

1-2) نوعی اعتراف به ادعای یک نبی و اخباری که از تماس با غیب می گیرد. این چنین تعریفی،خواسته خداوند متشخص در حیطه ادیان است.

2-2) ایمان، پذیرش نوعی جهان ماورای ماده که ضرورتاً ممکن است تماس روشن و واضح و مشخصی را با انسان برقرار نکند و این مؤمنان باورمند به تعالیم هیچ پیامبری هم نباشد.

3) اخلاق

در بحث با اخلاق برخوردی عام صورت گرفته و معلوم نیست که منظور از اخلاق کدام یک حالت های زیر است:

1-3) هنجاری (Normative)

در این نوع اخلاق هدف فراهم آوردن اصول و احکام اخلاقی است و گزاره های آن توصیه و ترغیب یا نهی و منعی اخلاقی را در بر دارند، مانند: راست گویی خوب است، راست بگو

2-3) توصیفی (Descriptive)

اخلاق توصیفی عبارت است از تحقیق تجربی، توصیفی، علمی، تاریخی که هدف آن توصیف یا تبیین نظام ها و اصول اخلاقی موجود و متبع از سوی افراد و جوامع و از رهگذر آن دستیابی به نظریه ای در باب سرشت اخلاقی انسان است، مانند اینکه بنظر این یا آن مکتب یا شخص ، دزدی بد است.

در تعریف آقای مستور از مؤلفه های دین، معلوم نیست که آیا احکام جایی دارند یا نه؟ و آیا ایشان احکام دینی را صرفاً در حیطه های باید و نباید اخلاقی محصور می دارند؟ که در چنین حالتی باور ایشان به نسبی بودن اخلاق کار را دشوار می کند؟

دین، مقوله ای چند لایه ای

اگر دین را مجموعه تعالیم انبیاء بدانیم که رنگ مکان و زمان را به خود گرفته است می توان دین را در سه لایه (نه مؤلفه) سطح بندی کرد،لایه هایی که از هم مجزا نیستند و نوعی رابطه تابعی و متقابل دارند.

الف) لایه نمادی

این لایه شامل مناسک، شعائر و مراسمی است که پیروان یک دین و آئین را از دیگران مجزا می کند و بواسطه خاستگاه تشریعی که دارند انجام آنها وجوب پیدا می کند و در موردی انکار هر یک از آنها به معنای خروج از آن دین محسوب می شود، مانند فروع دین در اسلام (البته باید فراموش نکرد که این لایه در بستر تاریخ رنگ فرهنگها را به خود می گیرد و باید آن اشکال اولیه و اصیل را از حالت تاریخی آنها تفکیک نمود)

ب) لایه اعتقادی

این لایه مجموعه ای از باورها و اعتقادات عقلی است که یک فرد طی استنتاج عقلی خود به آن می رسد، این لایه می تواند به دو طریق حاصل شود:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی 7 ص

تحقیق درباره بررسی ادبیات مثنوی

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره بررسی ادبیات مثنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 209

 

عنوان:

قطره ای از دریا

بررسی ابیات مثنوی

ازدیدگاه صاحب نظران

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدّمه 3

زندگی نامه مولانا 7

آثارمولانا 15

تاثیرمثنوی مولانا درادبیات 23

جهان ومیان دانشمندان

بررسی ابیات 25

تعلیقات 422

مآخذ 230

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدّمه

بشنو این نی چون شکایت می کند

از جدایی‌ها حکایت می کند

می‌خواهیم سخن درباره انسانی بگوییم که چه در دوره خود و چه بعد از زمان خود نابغه زمان است و باید گفت که از جرگه انسانهای عادی خارج است. انسان والایی که حکایت های دقیق عرفانی را آن‌چنان زیبا در ذائقه ما می ریزد که شهد آن روح ما را تازه می سازد. حکایت‌هایی که با داستانی به ظاهر ساده شروع می‌شود و مفاهیم بلند و عمیق عرفانی از آن نتیجه می شود انسانی که برای فهمیدن سخنان او باید اهل دل بود تا لطف سخنان او را احساس کرد ولی افسوس که ما خاکیان در بند این دنیای مجازی لطف سخنان او را در نمی یابیم و از دریای لطف معانی او که به کنایه ابراز می شود بی نصیبیم. اگر گاهی درک مفاهیم برای ما ثقیل می شود به خاطر آن است که جر جرار سخن مولانا را به عالمی فراتر از این عالم می کشاند.

دیگر در این قسمت مولانا سخن نمی گوید بلکه بارقه‌ای از لطف الهی‌است که بر زبان مولانا جاری می شود مولانا بعد از مدتی که دراین دریای لطف الهی غوطه‌ور است بار دیگر به خود می آید و مطلب را به صورتی زیبا ادامه می دهد.

در این جا باید بگوییم خداوند به همه انسان‌ها چشم لطف دارد و به اولیای خود نظری دیگر؛ به این معنا که با جرقه‌ای شمع وجود آنها را شعله ور می سازد طوری که خود می سوزند و دنیایی را روشن می کنند.

چون به سرچشمه این تحولات روحی نظری اندازیم این مطلب را بهتر درک می‌کنیم ما در این جا به صحت و سقم حکایتهایی که برای عارفان نقل شده است کاری نداریم. بلکه مفهوم آن مورد نظر است همچنان که خود مولانا گفته است.

ای برادر قصه چون پیمانه است

معنی اندروی به سان دانه است

دانه معنی بگیرد مرد عقل

ننگرد پیمانه را گرگشت نقل

«مولوی»

نمونه‌هایی برای تفهیم مطلب ذکر می کنیم.

الف:برای تغییر حال سنایی باید برخوردی با فردی به نام «لای خوار »وجود داشته باشد تا شوری بر روح بی قرار سنایی زده شود.

ب:برای دگرگونی روح ناصر خسرو بایستی او خوابی ببیند تا از خواب دوشین چهل ساله بیدار شود.

ج: برای تغییر وضع عطار باید درویشی باشد تا جلو او بمیرد و او تحول یابد.

د: در تغییر وضع مولانا درویش ژولیده چرکین قبایی، شمس، باید که با مولانا برخوردی سؤال گونه داشته باشد تا مولانای متعبد را متحول سازد؛ مولانایی که آتشی به وجود انسان‌های خاکی می اندازد طوری که دوست و دشمن او را بستایند و هنگام مرگ او شهری گریه کند و دنیایی در ماتم او بسوزد.

مولانا در پاسخ درخواست حسام الدین چلبی از گوشة دستارش 18 بیت آغازین مثنوی را بیرون می کشد. ابیاتی که از جدایی انسان از آن منبع لایزال الهی صحبت می کند.

بشنو این نی چون شکایت می کند

از جدایی ها حکایت می کند.

وقتی که به داوری درمورد این ابیات می نشینیم

می بینیم چه زیبا مولانا دنیای خیالی ما را تصویر کرده است. دنیای که ما روح انسانی را در آن حبس کرده و فقط به لذات ظاهری آن توجه می کنیم ولی دریغا که درک این مفاهیم برای ما خاکیان که بسته ظواهر این دنیاییم غیر ممکن است خود مولانا هم که باطن انسان‌ها را می شناسد و می داند که ما نوشنده این مطالب نیستیم چنین می‌فرماید:

در نیابد حال پخته هیچ خام

پس سخن کوتاه باید والسلام

«مولوی»

سخن درباره مولانا زیاد است و باید گفت هر بیتی از ابیات او دریایی است که هر که به این دریا رود غرق شود


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی ادبیات مثنوی