فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق ادله اثبات دعوی در قوانین ایران و مصر

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق ادله اثبات دعوی در قوانین ایران و مصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 175

 

فهرست مطالب

مقدمه

فصل اول:کلیات و مفاهیم ادله اثبات دعوی

الف:مبحث اول:تعریف ادله اثبات دعوی در قوانین ایران و مصر

ب:مبحث دوم:تقسیم بندی ادله

ج:مبحث سوم:قواعد رسیدگی به اثبات دعوی

د:مبحث چهارم:مقایسه ادله اثبات دعوی در دعاوی حقوقی و کیفری

۱- بند اول: اشتراکات ادله در دعاوی حقوقی و کیفری

۲- بند دوم :تمایزات ادله در دعاوی حقوقی و کیفری

ه:مبحث پنجم :سیستم حاکم بر ادله اثبات دعوی از نظر فقه و قانون موضوعه

ی:مبحث ششم:اصول اساسی سیستم ادله اثبات دعوی در فقه حقوق

۱- بند اول :طریقیت ادله اثبات دعوی

۲- بند دوم :صلاحیت قاضی در تعیین ارزش ادله اثباتی

فصل دوم :اقرار

الف:مبحث اول:مفهوم اقرار

۱- بند اول:معنای لغوی

۲- بند دوم: معنای اصطلاحی

ب:مبحث دوم :اقسام اقرار

۱- بند اول:اقرار کتبی و شفاهی ،فعلی و اشاره ای

۲- بند دوم: اقرار معلق و منجر

۳- بند سوم :اقرار صریح و ضمنی

۴- بند چهارم :اقرار ابتدائی و اقرار در پاسخ به سوال و اقرار مترتب بر دعوی

۵- بندپنجم: اقرار ساده ،اقرار مقید واقرار مرکب

۶- بند ششم :اقرار کلی وجزئی

۷- بند هفتم :اقرار در دادگاه و اقرار در خارج از دادگاه

۸- بند هشتم :اقسام اقرار در قانون مصر

ج: مبحث سوم:ارکان اقرار

۱- بند اول:اخبار به حق بودن اقرار

۲- بند دوم: به نفع دیگری بودن اقرار

۳- بند سوم: بر ضرر خود بودن

۴- بند چهارم: ارکان اقرار در قانون مصر

د:مبحث چهارم:شرایط اقرار

۱- بند اول :شرایط مقر

۲- بند دوم :شرایط مقرله

۳- بند سوم:شرایط مقربه

۴- بند چهارم: آیا سکوت خوانده می تواند حکم اقرار داشته باشد

۵- بند پنجم: وکالت در اقرار

فصل سوم :شهادت

الف:مبحث اول:تعریف شهادت

۱- بند اول :معنای لغوی

۲- بند دوم :معنای اصطلاحی

ب:مبحث دوم:بینه و شهادت

۱- بند اول :معنای بینه

۲- بنددوم: انواع بینه

۳- بند سوم :شهادت در قوانین ایران

ج:مبحث سوم : شرایط و شاهد

۱- بند اول: دیدگاه قانون مصر

د:مبحث چهارم: منشاء علم شاهد

۱- بند اول: دیدگاه حقوقدانان مصری

۲- بند دوم:نظریه قانون مصر

ه:مبحث پنجم: نصاب شهادت

۱- بند اول: نصاب شهادت در حق الله

۲- بند دوم: نصاب شهادت در حق الناس

۳- بند سوم:نصاب شهادت در قوانین جدید مصر

ی:مبحث ششم :قلمرو اعتبار شهادت

۱- بند اول :شهادت در محکمه قضایی

۲- بند دوم: شهادت درغیر محکمه قضایی

فصل چهارم :علم قاضی

الف:مبحث اول:تعریف لغوی و اصطلاحی علم

۱- بند اول:علم عادی

۲- بند دوم:تعریف لغوی و اصطلاحی قاضی

ب:مبحث دوم:بررسی انواع علم وارزیابی آنها

۱- بند اول :ارزش قضایی علم یقینی و علم عادی از نظر فقیهان و حقوقدانان اسلامی

۲- بند دوم :مقایسهعلم عادی وطن متآخم به علم

ج:مبحث سوم:دیدگاههای مختلف در خصوص علم قاضی

۱- بند اول: دیدگاه طرفداران حجیت علم قاضی درحقوق الله

۲- بند دوم: دیدگاه معتقدان به اعتبارعلم قاضی در حق الناس

د:مبحث چهارم:طریقت یا موضوعیت داشتن ادله اثبات دعوی و علم قاضی

۱- بند اول : علم قاضی در دعاوی مدنی

۲- بند دوم:سیستمهای ادله قانونی و ادله اخلاقی

۳- بند سوم:رابطه نظر کارشناسی با علم قاضی

ه:مبحث پنجم:دیدگاه قوانین مصر

فصل پنجم:سوگند

الف:مبحث اول:کلیات

۱- بند اول:تعریف قسامه

۲- بند دوم: قلمرو قسامه

ب:مبحث دوم:اقامه قسامه

۱-بند اول:مطالبه بینه از متهم(مدعی علیه)

۲-بند دوم:قسامه مدعی

۳-بند سوم:دیدگاه قوانین مصر

ج:مبحث سوم: تعداد قسم

۱- بند اول :تعداد قسم در قتل

۲- بند دوم:تعداد قسم در جراحات

د:مبحث چهارم:کشف حقیقت پس از اجرای قسامه

۱- بند اول:کشف حقیقت با بینه

۲- بند دوم :کشف حقیقت با اقرار شخص ثالث

۳- بند سوم:کشف حقیقت به استنادقول مدعی

۴- بند چهارم:دیدگاه قوانین مصر

فصل ششم:سایر ادله

الف :مبحث اول:تحقیقات محلی، معاینه محل ودلایل ومدارک موجود در صحنه جرم

ب: مبحث دوم:نظریه کارشناس

۱- بند اول:تعریف و ضرورت کارشناس در قضا

۲- بند دوم:نظریه کارشناس ازدیدگاه فقه وقانون

ج: مبحث سوم:اسناد

د: مبحث چهارم:شنود تلفنی،فیلم و نوار

ه:مبحث پنجم:امارت قانونی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ادله اثبات دعوی در قوانین ایران و مصر

تحقیق درمورد اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

اثبات معاد از طریق توحید

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد.

مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴

 

چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا می‏آییم در زمینی خانه‏ای می‏سازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه می‏کنی، دیگر نمی‏گوییم «هیچ چیز» ، می‏گوییم معلوم است، می‏خواهم زندگی کنم، انسان که می‏خواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور می‏سازی؟ آدم مهمان برایش می‏آید، مهمانخانه می‏خواهد، حمام می‏خواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش می‏گیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایده‏ای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت می‏گیرد. اینجا دیگر «خیال‏» این کار را نکرده، «عقل‏» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه‏» می‏گوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبت‏به «کننده‏» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را می‏کند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام می‏دهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را مجزا کنیم و توجهی به اینها بکنیم، برای اینها چه کار حکیمانه‏ای صورت گرفته؟ از نظر این آجرها که قبلا خاک بود و هنوز در کوره نرفته بود و به صورت آجر در نیامده بود و امروز به صورت آجر در آمده و جرم این دیوار را تشکیل می‏دهد چگونه است؟ یعنی اگر او به جای ما باشد و اگر او شاعر به ذات خودش باشد، برای او فرق نمی‏کند، باز برای او کاری است لعب; یعنی از نظر طبیعت و ذات آن اشیاء لعب است.

از نظر کننده، این کار حکیمانه است نه از نظر خود آن کار. به تعبیر دیگر ما با این کار خودمان این در و دیوار را به کمال خودشان سوق نداده‏ایم، اینها را در خدمت منفعت‏خودمان قرار داده‏ایم. اگر کار ما کار درستی باشد، یعنی اگر ما در نظام عالم حق داشته باشیم - که چنین حقی هم داریم - که این اشیاء را در خدمت‏خودمان قرار بدهیم از نظر خودمان به سوی کمالی حرکت کرده‏ایم و کار حکیمانه انجام داده‏ایم اما این اشیاء را به سوی کمال خودشان سوق نداده‏ایم.

مثال دیگر ذکر می‏کنیم درست در جهت عکس این مثال: پدر و مادری با یکدیگر زندگی می‏کنند، عمل زناشویی انجام می‏دهند و بچه‏ای پیدا می‏شود. اینجا قضیه بر عکس است. از نظر اینها که یک لذت موقت و آنی نصیبشان شده چیز دیگری است. ولی نتیجه‏ای به دست آمده که اینها در واقع آن را انجام نمی‏دهند بلکه مسخرند برای انجام دادن آن; یعنی این کار مقدمه پیدایش یک موجود است، زمینه پیدایش یک موجود را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اثبات معاد از طریق توحید

اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از فایلکو اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اثبات معاد از طریق توحید


 اثبات معاد از طریق توحید

اثبات معاد از طریق توحید این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» . اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید. حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد. مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا ل

تعداد صفحات : 13 صفحه


دانلود با لینک مستقیم


اثبات معاد از طریق توحید

دانلود تحقیق چند همسر داری و اثبات نظریه شهید ثانی در تعدد زوجین

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق چند همسر داری و اثبات نظریه شهید ثانی در تعدد زوجین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق چند همسر داری و اثبات نظریه شهید ثانی در تعدد زوجین


دانلود تحقیق چند همسر داری و اثبات نظریه شهید ثانی در تعدد زوجین

چکیده:
داشتن زنان متعدد در محیطهای مختلف قبل از پیدایش اسلام امری مرسوم بود آن هم به گونه ای که برای آن عدد خاص و حد و مرز مشخصی وجود نداشت، و به همین جهت پس از ظهور اسلام در برخی موارد فرد مشرک هنگام مسلمان شدن دارای ده زن یا بیشتر از آن بود. دین اسلام با توجه به واقعیت های موجود در جامعه انسانی موضوع چند همسری را بر اساس نیازهای زندگی انسانی محدود کرده و با قرار دادن قیود و شروط خاصی آن را مهار نمود; یعنی از طرفی در تعداد آن محدودیت قائل شد به گونه ای که این ازدواجها نمی بایستی از چهار همسر تجاوز نماید، و از طرف دیگر استفاده از این امر را منوط به حفظ حقوق خانواده و دوری از پایمال نمودن حقوق همسران و نیز اجرای عدالت میان همسران نمود. قرآن کریم پس از اجازه نمودن ازدواج با دو یا سه یا چهار همسر چنین می‎گوید: (فان خفتم ألا تعدلوا فواحدة ) یعنی : "اگر می‎ترسید که عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید تنها به یک همسر اکتفا نمایید". عدالت مورد نظر مربوط به امور زندگی از قبیل پرداخت مخارج و همخوابگی و فراهم آوردن وسایل رفاه و آسایش و سایر تعهدات و حقوق خانوادگی است و شامل محبت قلبی و عواطف درونی نمی شود; چرا که علاقه و محبت قلبی خارج از حیطه قدرت انسان است ; پس محبت و اراده قلبی به یکی از همسران تا وقتی که موجب از بین رفتن عدالت در رفتار با سایر همسران نگردد مانعی ندارد. با توجه به آنچه گفته شد چند همسرداری نه تنها از ابتکارات و پیشنهادات اسلام نمی باشد بلکه در جهت محدودسازی آن نیز قوانینی در اسلام به مسلمانان ابلاغ گردیده است . اگر واقع بینانه به مسأله چند همسرداری مورد نظر اسلام نظر کنیم می‎یابیم که چگونه اسلام با این قانون از حقوق خانواده حمایت نموده و با اجازه نمودن استفاده مشروط از این امر از روابط نامشروع و هوسرانی های بی حد و مرز که عاملی برای خشکانیدن اساس خانواده به حساب می‎آید جلوگیری نموده است . ما بایستی مسأله تعدد زوجیت را از زاویه نیازهای واقعی بشر مورد نقد و بررسی قرار دهیم نه تحت تأثیر احساسات و عواطف، توجه به امور زیر می‎تواند تا حدودی نقش چند همسری را در برآوردن پاره ای از نیازها و مشکلات جامعه روشن نماید:
1. اگر چه در حالت طبیعی خداوند یک تعادل نسبی بین تعداد زنان و مردان در همه جوامع برقرار نموده است، ولی نمی توان انکار کرد که در برخی شرایط به واسطه حوادث گوناگون از قبیل جنگ و مانند آن زندگی مردان بیش از زنان در معرض خطرقرار دارد و در این صورت طبعا تعداد زنان نسبت به مردان بیشتر است .
 2. این واقعیت را نمی توان انکار کرد که در مجموع عمر زندگی  و میل  مردان طولانی تر و به مراتب بیشتر از زنان است، و در اکثر موارد زنان دچار عارضه "سرد مزاجی" هستند و در سنین معینی آمادگی خود را از دست می‎دهند در حالی که غالبا مردان چنین نیستند.
3.وجود زنان عقیم و نازا در جامعه و تمایل شوهران آنها به داشتن فرزند.
 4.وجود زنان بیوه که به دلایل گوناگون شوهر خود را از دست داده اند و شرایط فردی و اجتماعی به آنها این اجازه را نمی دهد که به عنوان همسر اول مورد توجه مردان واقع شوند. آیا در موارد گفته شده و مانند آن بایستی مرد تنها به همسر خود اکتفا کند و نیازها و خواسته های فطری خویش را نادیده گرفته و سرکوب نماید یا این که از طریق معاشرت آزاد و رابطه نامشروع  برخی از نیازهای خود را برآورده سازد؟ همسر اول نباید به مسأله چند همسری و تعدد زوجیت از زاویه منافع خود نگاه کند بلکه باید این مسأله را از دریچه چشم شوهر و با توجه به منافع و خواسته های مشروع او و نیز از دریچه چشم سایر زنانی که در اجتماع بدون شوهر مانده اند و هر لحظه ممکن است در گرداب گناه و فحشا فرو روند نگاه نماید. البته این مطلب را باید مورد توجه قرار داد که مسأله چند همسری گرچه امری مشروع و از احکام مسلم اسلام است ولی تحصیل شرایط آن و اجرای عدالت همه جانبه بین همسران متعدد در این زمان کار بسیار مشکلی است ; چرا که زندگی پیچیده امروز با زندگی ساده دوران گذشته بسیار متفاوت است و چه بسیار دیده شده که برخی از روی هوی و هوس و بدون در نظر گرفتن شرایط و آداب چند همسری ازدواج دیگری نموده اند و با این کار حقوق همسر اول خود را تضییع نموده و یا باعث متلاشی شدن کانون گرم خانواده خود شده اند. پس به منظور بقای خانواده و آرامش خاطر اعضای آن و استمرار عشق و محبت و دوستی حاکم بر آن در شرایط عادی که هیچ ضرورتی برای چند همسری وجود ندارد، بلکه این کار چه بسا موجب تزلزل پایه های خانواده می‎شود، بهترین و مطمئن ترین شکل ازدواج همان تک همسری است .



فهرست مطالب
مقدمه    1
طرح مسئله    2
فرضیات    4
متعه در جمهوری اسلامی ایران    6
اصول چند همسر داری در اسلام    7
نظریه شیخ شهید ثانی در مورد تعدد زوجین بر گرفته از آیات الهی    14
کاربست قرآن در تبیین مفاهیم    14
صاحب اختیاران ازدواج    17
اهل سنت    17
در فقه شیعه    18
قواعد    20
تعیین مدت    20
تعیین مهریه    20
انقضای عقد    21
ارث    21
مذهب    22
تعداد    22
عده    22
اجازه پدر    22
چرا چند همسری
24
نتیجه گیری    31
منابع و مآخذ    33
 

 

شامل 39 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق چند همسر داری و اثبات نظریه شهید ثانی در تعدد زوجین