فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مدیریت روابط انسانی

اختصاصی از فایلکو مدیریت روابط انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مدیریت روابط انسانی


مدیریت روابط انسانی

مدیریت روابط انسانی

مقدمه

مدیریت ضرورتی اجتناب ناپذیر برای هر سازمان و اجتماع است که با فرض فقدان آن، رشته امور از هم می‌گسلد و شیرازه کارها به هم می ریزد.

احراز نقش مدیریت و شرط کسب توفیق در آن، مستلزم احراز دانش ها و مهارتهایی است که یکی از مهم ترین آنها روابط انسانی در مدیریت یعنی هنر ارتباطات انسانی می‌باشد و بدون تردید چگونگی روابط انسانی در مدیریت، تابع نوع نگرش به انسان خواهد بود.

اهمیت و توجه به روابط انسانی و نقش غیرقابل انکار آن در جهت اهداف سازمانها و جوامع بشری بر کسی پوشیده نیست ، این جایگاه بحدی است که بسیاری از صاحبنظران علم مدیریت ، مدیریت را علم، هنر و یا فن برقراری روابط با انسانها معرفی کرده‌اند.

در مکتب انسان‌ساز و حیاتبخش اسلام نیز تاکید ویژه‌ای بر روابط انسانی و ارتباط صحیح و اصولی و توام با اخلاق حسنه با حفظ کرامت انسان در تمامی سطوح گردیده و در این رابطه مدیران بهتر است نخست دیدگاه اسلام در زمینه مدیریت و روابط انسانی و ارزشهای حاکم بر آن را شناخته و پس از شناخت و بررسی خصوصیات و ویژگی‌های آن جهت تحقق و عینیت بخشیدن به آن اقدام نمایند.

 

 

تعداد صفحات: 8


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چالشهای مدیریت منابع انسانی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله چالشهای مدیریت منابع انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله چالشهای مدیریت منابع انسانی


دانلود مقاله چالشهای مدیریت منابع انسانی

 

 

 

 

چالشهای مدیریت منابع انسانی

مقدمه

 

The role of the Human Resource Manager is evolving with the change in competitive market environment and the realization that Human Resource Management must play a more strategic role in the success of an organization. نقش مدیریت منابع انسانی است در حال تحول با تغییر در محیط بازار رقابتی و تحقق است که مدیریت منابع انسانی باید از یک نقش استراتژیک در موفقیت سازمان ایفا کند. Organizations that do not put their emphasis on attracting and retaining talents may find themselves in dire consequences, as their competitors may be outplaying them in the strategic employment of their human resources. شرکتها و سازمانها که تاکید خود را بر جذب و حفظ استعدادها ممکن است خود را در عواقب وخیم مشاهده قرار ندارد ، به عنوان رقبای خود ممکن است آنها را outplaying در مناقصه و استخدام منابع انسانی استراتژیک است.

 

With the increase in competition, locally or globally, organizations must become more adaptable, resilient, agile, and customer-focused to succeed. با افزایش رقابت ، به صورت محلی و یا در سطح جهان ، سازمان باید قابل جرح و تعدیل یافته تر ، انعطاف پذیر ، چالاک ، و مشتری متمرکز شده موفق گردد. And within this change in environment, the HR professional has to evolve to become a strategic partner, an employee sponsor or advocate, and a change mentor within the organization. و در درون این تغییر در محیط زیست ، منابع انسانی حرفه ای است به تحول یک شریک استراتژیک ، ضامن کارمند یا حامی برای تبدیل شدن به ، و در محضر استاد تغییر در درون سازمان ها است. In order to succeed, HR must be a business driven function with a thorough understanding of the organization's big picture and be able to influence key decisions and policies. به منظور موفق شدن ، باید به منابع انسانی کسب و کار تابع را با درک کامل از تصویر بزرگ سازمان رانده می شود و قادر به تأثیر تصمیمات و سیاست های کلیدی. In general, the focus of today's HR Manager is on strategic personnel retention and talents development. به طور کلی ، متمرکز از امروز مدیریت منابع انسانی استراتژیک است بر حفظ و توسعه استعدادهای افراد. HR professionals will be coaches, counselors, mentors, and succession planners to help motivate organization's members and their loyalty. حرفه ای منابع انسانی خواهد شد مربیان ، مشاوران ، مربیان ، برنامه ریزان و جانشینی برای کمک به اعضای سازمان ، ایجاد انگیزه و وفاداری خود را. The HR manager will also promote and fight for values, ethics, beliefs, and spirituality within their organizations, especially in the management of workplace diversity. همچنین مدیر منابع انسانی و ترویج مبارزه برای ارزشها ، اخلاق ، باورها ، و معنویت در درون سازمان های خود ، به ویژه در مدیریت تنوع محل کار.

 

This paper will highlight on how a HR manager can meet the challenges of workplace diversity, how to motivate employees through gain-sharing and executive information system through proper planning, organizing, leading and controlling their human resources. این مقاله را در مورد نحوه مدیریت منابع انسانی می تواند چالش های تنوع محل کار ، چگونه به ایجاد انگیزه کارکنان از طریق کسب و به اشتراک گذاری - سیستم اطلاعات اجرایی را از طریق برنامه ریزی مناسب دیدار با برجسته کردن ، سازماندهی ، رهبری و کنترل منابع انسانی خود را.

 

Workplace Diversity محل کار تنوع

 

According to Thomas (1992), dimensions of workplace diversity include, but are not limited to: age, ethnicity, ancestry, gender, physical abilities/qualities, race, sexual orientation, educational background, geographic location, income, marital status, military experience, religious beliefs, parental status, and work experience. به گفته توماس (1992) ، ابعاد محیط کار شامل تنوع ، اما نه محدود به : سن ، قومیت ، و نسب ، جنس ، توانایی جسمانی / کیفیت ، نژاد ، گرایش جنسی ، زمینه های آموزشی ، موقعیت جغرافیایی ، درآمد ، وضعیت تأهل ، تجربه نظامی ، باورهای دینی ، موقعیت والدین ، و تجربه کاری.

 

The Challenges of Workplace Diversity چالش تنوع محل کار

 

The future success of any organizations relies on the ability to manage a diverse body of talent that can bring innovative ideas, perspectives and views to their work. موفقیت آینده هر سازمان است نه بر توانایی مدیریت بدن متنوع از استعداد است که می تواند ایده های نوآورانه ، چشم اندازها و دیدگاه به کار خود به ارمغان بیاورد. The challenge and problems faced of workplace diversity can be turned into a strategic organizational asset if an organization is able to capitalize on this melting pot of diverse talents. چالش و مشکلات مواجه با تنوع محل کار می تواند به دارایی های استراتژیک سازمان تبدیل شود اگر یک سازمان قادر است تا در دیگ ذوب این از استعدادهای گوناگون سرمایه گذاری. With the mixture of talents of diverse cultural backgrounds, genders, ages and lifestyles, an organization can respond to business opportunities more rapidly and creatively, especially in the global arena (Cox, 1993), which must be one of the important organisational goals to be attained. با ترکیبی از استعدادها و زمینه های مختلف فرهنگی ، جنس ، سن و سبک زندگی ، سازمان می تواند به فرصت های تجاری بیشتر به سرعت پاسخگویی و خلاقانه ، به ویژه در عرصه ی جهانی (کاکس ، 1993) ، که باید یکی از اهداف مهم سازمانی می شود محقق میشود. More importantly, if the organizational environment does not support diversity broadly, one risks losing talent to competitors. از همه مهمتر ، اگر سازمان محیط زیست نشانی از تنوع گسترده را پشتیبانی نمی کند ، یکی از خطرات از دست دادن استعداد به رقبا.

 

This is especially true for multinational companies (MNCs) who have operations on a global scale and employ people of different countries, ethical and cultural backgrounds. این امر به ویژه برای شرکت های چند ملیتی (MNCs) که عملیات در یک مقیاس جهانی و استخدام افراد از کشورهای مختلف ، اخلاقی و فرهنگی ، زمینه های صحیح است. Thus, a HR manager needs to be mindful and may employ a 'Think Global, Act Local' approach in most circumstances. بنابراین ، یک مدیر منابع انسانی باید مواظب است و ممکن است به کار می اندیشیم جهانی ، رویکرد قانون محلی 'در اکثر مواقع شرایط. The challenge of workplace diversity is also prevalent amongst Singapore's Small and Medium Enterprises (SMEs). چالش تنوع محیط های کاری کوچک نیز در میان سنگاپور و متوسط (شرکتهای متوسط) رواج دارند. With a population of only four million people and the nation's strive towards high technology and knowledge-based economy; foreign talents are lured to share their expertise in these areas. با جمعیت تنها چهار میلیون نفر و ملت نسبت به تکنولوژی و دانش تلاش مبتنی بر اقتصاد ؛ استعدادهای خارجی lured برای به اشتراک گذاشتن تخصص خود را در این مناطق. Thus, many local HR managers have to undergo cultural-based Human Resource Management training to further their abilities to motivate a group of professional that are highly qualified but culturally diverse. بنابراین ، تعداد زیادی از مدیران منابع انسانی محلی را به متحمل فرهنگی مبتنی بر منابع انسانی مدیریت آموزشی برای پیشبرد توانایی های خود را از یک گروه حرفه ای است که بسیار ماهر اما به لحاظ فرهنگی متنوع ایجاد انگیزه نماید. Furthermore, the HR professional must assure the local professionals that these foreign talents are not a threat to their career advancement (Toh, 1993). علاوه بر این ، حرفه ای منابع انسانی باید حرفه ای محلی است که این استعدادها خارجی تهدیدی برای پیشرفت شغلی خود را (Toh ، 1993) نه اطمینان. In many ways, the effectiveness of workplace diversity management is dependent on the skilful balancing act of the HR manager. در بسیاری از زمینه ها ، اثر بخشی مدیریت تنوع در محل کار ماهر عمل توازن از مدیر منابع انسانی بستگی دارد.

 

One of the main reasons for ineffective workplace diversity management is the predisposition to pigeonhole employees, placing them in a different silo based on their diversity profile (Thomas, 1992). یکی از دلایل اصلی برای مدیریت تنوع محل کار بیهوده و بی اثر زمینه به کارکنان طبقه بندی شده است ، قرار دادن آنها در سیلو های مختلف بر اساس مشخصات خود را تنوع (توماس ، 1992). In the real world, diversity cannot be easily categorized and those organizations that respond to human complexity by leveraging the talents of a broad workforce will be the most effective in growing their businesses and their customer base. در دنیای واقعی ، تنوع را نمی توان به راحتی طبقه بندی شده و آن دسته از سازمان است که پاسخ دادن به پیچیدگی های بشر توسط leveraging استعدادهای نیروی کار گسترده ای خواهد بود که بسیار موثر در رشد کسب و کار خود و مشتریان خود پایه.

 

The Management of Workplace Diversity مدیریت تنوع محل کار

 

In order to effectively manage workplace diversity, Cox (1993) suggests that a HR Manager needs to change from an ethnocentric view ("our way is the best way") to a culturally relative perspective ("let's take the best of a variety of ways"). به منظور مدیریت موثر تنوع محل کار ، کاکس (1993) نشان می دهد که نیاز به مدیریت منابع انسانی از دیدگاه نژاد پرست ( "راه ما تغییر می باشد بهترین راه") به چشم انداز فرهنگی نسبی ( "اجازه را به خود میگیرد بهترین راه های متنوع "). This shift in philosophy has to be ingrained in the managerial framework of the HR Manager in his/her planning, organizing, leading and controlling of organizational resources. این تغییر در فلسفه دارد تا در چارچوب مدیریتی مدیریت منابع انسانی ingrained در او / او برنامه ریزی ، سازماندهی ، رهبری و کنترل منابع سازمانی باشد.

 

As suggested by Thomas (1992) and Cox (1993), there are several best practices that a HR manager can adopt in ensuring effective management of workplace diversity in order to attain organizational goals. همانطور که توسط توماس (1992) و کاکس (1993) پیشنهاد ، چندین بهترین روش ها است که یک مدیر منابع انسانی می تواند در مدیریت موثر و تضمین تنوع برگزیدن محل کار به منظور دستیابی به اهداف سازمانی وجود دارد. They are: آنها عبارتند از :

 

Planning a Mentoring Program- برنامه ریزی برنامه ها درسهای -

 

One of the best ways to handle workplace diversity issues is through initiating a Diversity Mentoring Program. یکی از بهترین راه برای حل مسائل محیط کار از طریق تنوع شروع برنامه تنوع درسهای. This could entail involving different departmental managers in a mentoring program to coach and provide feedback to employees who are different from them. و این ممکن است مستلزم درگیر کردن مدیران دپارتمان های مختلف در یک برنامه نظارت برای مربی و ارائه بازخورد به کارکنان که از آنها متفاوت است. In order for the program to run successfully, it is wise to provide practical training for these managers or seek help from consultants and experts in this field. به منظور برنامه برای اجرای موفقیت آمیز آن است عاقلانه به ارائه آموزش های عملی را برای این مدیران و یا به دنبال کمک گرفتن از مشاوران و متخصصان در این زمینه. Usually, such a program will encourage organization's members to air their opinions and learn how to resolve conflicts due to their diversity. معمولا ، چنین برنامه ای را تشویق خواهد کرد اعضای سازمان را در معرض هوا عقاید آنها و نحوه حل رفع کشمکش ها به علت تنوع آنها. More importantly, the purpose of a Diversity Mentoring Program seeks to encourage members to move beyond their own cultural frame of reference to recognize and take full advantage of the productivity potential inherent in a diverse population. مهمتر اینکه ، هدف از برنامه درسهای تنوع به دنبال تشویق اعضای خود را به فراتر از قاب های فرهنگی خود را از مرجع حرکت به رسمیت شناختن و بهره وری کامل از پتانسیل ذاتی در جمعیت متنوع.

 

Organizing Talents Strategically- سازماندهی استعدادهای استراتژیک -

 

Many companies are now realizing the advantages of a diverse workplace. در حال حاضر بسیاری از شرکت ها متوجه مزایای استفاده از محیط های کاری گوناگون است. As more and more companies are going global in their market expansions either physically or virtually (for example, E-commerce-related companies), there is a necessity to employ diverse talents to understand the various niches of the market. همانطور که بیشتر و بیشتر شرکت ها می رویم جهانی را در گسترش بازار خود را یا جسمی یا عملا (به عنوان مثال ، تجارت الکترونیک مربوط به شرکت) ، یک ضرورت به استخدام استعدادهای گوناگون را درک سوله های مختلف در بازار وجود دارد. For example, when China was opening up its markets and exporting their products globally in the late 1980s, the Chinese companies (such as China's electronic giants such as Haier) were seeking the marketing expertise of Singaporeans. به عنوان مثال ، هنگامی که چین تا بازار خود را باز و صادرات محصولات خود در سطح جهانی در اواخر 1980s ، شرکت های چینی (مانند غول الکترونیکی مانند چین حایر) بودند به دنبال تخصص بازاریابی Singaporeans. This is because Singapore's marketing talents were able to understand the local China markets relatively well (almost 75% of Singaporeans are of Chinese descent) and as well as being attuned to the markets in the West due to Singapore's open economic policies and English language abilities. دلیل این است که سنگاپور با استعداد بود بازاریابی قادر به درک بازارهای داخلی چین نسبتا خوب (حدود 75 ٪ از Singaporeans چینی تبار هستند) و همچنین به بازارهای attuned که در غرب ایران به دلیل سیاست های باز اقتصادی و توانایی های زبان انگلیسی است. (Toh, R, 1993) (Toh ، تحقیق ، 1993)

 

With this trend in place, a HR Manager must be able to organize the pool of diverse talents strategically for the organization. با این روند ، در جای خود ، یک مدیر منابع انسانی باید قادر به سازماندهی استخر از استعدادهای متنوع استراتژیک برای سازمان ها است. He/She must consider how a diverse workforce can enable the company to attain new markets and other organizational goals in order to harness the full potential of workplace diversity. او باید که چگونه نیروی کار متنوع می تواند شرکت را به دستیابی به بازارهای جدید و سایر اهداف سازمانی فعال به منظور بهره برداری از پتانسیل کامل از تنوع محل کار.

 

An organization that sees the existence of a diverse workforce as an organizational asset rather than a liability would indirectly help the organization to positively take in its stride some of the less positive aspects of workforce diversity. سازمانی است که می بیند ، وجود نیروی کار گوناگون به عنوان یک دارایی سازمانی به جای مسئولیت را به طور غیر مستقیم کمک به سازمان مثبت گشاد گشاد راه رفتن در آن برخی از جنبه های مثبت کمتر از تنوع نیروی کار کنند.

 

Leading the Talk- هدایت بحث -

 

A HR Manager needs to advocate a diverse workforce by making diversity evident at all organizational levels. مدیریت منابع انسانی نیاز به حمایت شده توسط نیروی کار متنوع ساختن تنوع مشهود در تمام سطوح سازمانی. Otherwise, some employees will quickly conclude that there is no future for them in the company. در غیر این صورت ، برخی از کارمندان به سرعت خواهد شد که در آن هیچ آینده ای برای آنها در نتیجه این شرکت وجود دارد. As the HR Manager, it is pertinent to show respect for diversity issues and promote clear and positive responses to them. به عنوان مدیر منابع انسانی ، از آن مربوط است برای نشان دادن احترام به تنوع و ترویج مسائل روشن و مثبت پاسخی به آنها. He/She must also show a high level of commitment and be able to resolve issues of workplace diversity in an ethical and responsible manner. او همچنین باید سطح بالایی از تعهد را نشان دهد و قادر به حل و فصل مسائل مربوط به تنوع در محیط کار شیوه های اخلاقی و مسئول.

 

Control and Measure Results- کنترل و نتایج را اندازه گیری -

 

A HR Manager must conduct regular organizational assessments on issues like pay, benefits, work environment, management and promotional opportunities to assess the progress over the long term. مدیریت منابع انسانی باید ارزیابی منظم سازمانی در مورد مسائل مانند دستمزد ، سود ، محیط کار ، مدیریت فرصت های تبلیغاتی و انجام بیش از پیشرفت در دراز مدت به ارزیابی کنند. There is also a need to develop appropriate measuring tools to measure the impact of diversity initiatives at the organization through organization-wide feedback surveys and other methods. همچنین نیاز به توسعه ابزار مناسب اندازه گیری برای اندازه گیری تاثیر ابتکارات تنوع در سازمان را از طریق سازمان نظر سنجی پیشنهادات و انتقادات گسترده ای و روش های دیگر. Without proper control and evaluation, some of these diversity initiatives may just fizzle out, without resolving any real problems that may surface due to workplace diversity. بدون کنترل و ارزیابی مناسب ، برخی از ابتکارات این تنوع تنها ممکن است از شکست ، بدون هر گونه مشکلی در حل و فصل واقعی را که ممکن است سطح به علت تنوع محل کار.

 

Motivational Approaches رویکرد انگیزشی

 

Workplace motivation can be defined as the influence that makes us do things to achieve organizational goals: this is a result of our individual needs being satisfied (or met) so that we are motivated to complete organizational tasks effectively. محل کار می تواند به عنوان انگیزه نفوذ می کند که ما انجام کارهای دست یابی به اهداف سازمان تعریف می شود : این است نتیجه فرد ما نیاز دارد راضی بودن (و یا آشنا) به طوری که ما با انگیزه کامل به انجام وظایف سازمانی به طور موثر. As these needs vary from person to person, an organization must be able to utilize different motivational tools to encourage their employees to put in the required effort and increase productivity for the company. عنوان این نیازها از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد ، سازمان باید بتواند به استفاده از ابزار مختلف انگیزه برای تشویق کارکنان خود را در مورد نیاز و تلاش برای افزایش بهره وری شرکت قرار داده است.

 

Why do we need motivated employees? چرا ما نیاز به انگیزه کارکنان؟ The answer is survival (Smith, 1994). پاسخ بقا است (اسمیت ، 1994). In our changing workplace and competitive market environments, motivated employees and their contributions are the necessary currency for an organization's survival and success. ما را در محل کار و تغییر محیط بازار رقابتی ، کارکنان با انگیزه و مشارکت آنها ارز لازم برای بقا و موفقیت سازمان. Motivational factors in an organizational context include working environment, job characteristics, appropriate organizational reward system and so on. عوامل انگیزشی در چهار چوب سازمانی عبارتند از محیط کاری ، خصوصیات شغلی ، سیستم پاداش مناسب سازمانی و غیره.

 

The development of an appropriate organizational reward system is probably one of the strongest motivational factors. توسعه یک سیستم پاداش مناسب سازمانی است که احتمالا یکی از قویترین عوامل انگیزه. This can influence both job satisfaction and employee motivation. این می تواند هر دو رضایت شغلی و انگیزه کارکنان تأثیر گذار هستند. The reward system affects job satisfaction by making the employee more comfortable and contented as a result of the rewards received. سیستم پاداش بر رضایت شغلی ایجاد شده توسط کارمند راحت تر و contented که در نتیجه پاداش دریافت کرد. The reward system influences motivation primarily through the perceived value of the rewards and their contingency on performance (Hickins, 1998). سیستم پاداش را تحت تاثیر قرار انگیزه در درجه اول از طریق ارزش درک شده از پاداش و احتمال و قوع خود را بر عملکرد (Hickins ، 1998).

 

To be effective, an organizational reward system should be based on sound understanding of the motivation of people at work. برای موثر باشد ، سیستم پاداش سازمان باید بر اساس درک صدای انگیزه مردم در محل کار. In this paper, I will be touching on the one of the more popular methods of reward systems, gain-sharing. در این مقاله ، من خواهد بود در لمس کردن یکی از روش های محبوبیت بیشتری از سیستم های پاداش ، اضافه ، به اشتراک گذاری.

 

Gain-sharing: دستیابی اشتراکی :

 

Gain-sharing programs generally refer to incentive plans that involve employees in a common effort to improve organizational performance, and are based on the concept that the resulting incremental economic gains are shared among employees and the company. بدست آوردن برنامه های اشتراک عموما به طرح های تشویقی مراجعه کنید که شامل کارکنان در تلاش مشترکی را برای بهبود عملکرد سازمانی ، و در مفهوم است که منجر به افزایشی دستاوردهای اقتصادی در میان کارکنان و شرکت به اشتراک گذاشته شوند بر اساس.

 

In most cases, workers voluntarily participate in management to accept responsibility for major reforms. در اغلب موارد ، کارگران و به طور داوطلبانه در مسئولیت مدیریت شرکت برای اصلاحات عمده را بپذیرید. This type of pay is based on factors directly under a worker's control (ie, productivity or costs). این نوع پرداخت است بر اساس عوامل به طور مستقیم و تحت کنترل کارگری (به عنوان مثال ، بهره وری و یا هزینه). Gains are measured and distributions are made frequently through a predetermined formula. دستاوردهای هستند اندازه گیری و توزیع غالبا از طریق یک فرمول از پیش تعیین شده ساخته شده است. Because this pay is only implemented when gains are achieved, gain-sharing plans do not adversely affect company costs (Paulsen, 1991). از آنجا که این مبلغ تنها زمانی که اجرا می دستاوردهای بدست آمده ، افزایش برنامه های به اشتراک گذاری - انجام منفی تحت تاثیر قرار نمی هزینه های شرکت (Paulsen ، 1991).

 

Managing Gain-sharing مدیر عامل دستیابی به اشتراک گذاری -




تعداد صفحه :10

بهمراه مقاله 7صفحه ای و مقاله به زبان انگلیسی

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اساس راهبرد منابع انسانی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله اساس راهبرد منابع انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اساس راهبرد منابع انسانی


دانلود مقاله اساس راهبرد منابع انسانی

 

 

 

 

اساس راهبرد منابع انسانی

مقدمه

دلیل اینکه فقط معدودی از سازمانها دست به تدوین راهبردهای منابع انسانی زده اند ، چیست ؟ چرا شرکتهایی که در تدوین راهبردهای خود در سطوح بنگاه ، واحد کسب و کار و وظیفه سرمشق و پیشتاز بوده اند ، در تدوین راهبردهای مدیریت بر کارکنان خود اینگونه کند عمل می کنند ؟‌

این گونه نیست که منایع انسانی به خاطر بیش از حد غیر راهبردی بودن سزاوار داشتن هیچ راهبردی نباشد بلکه بر عکس ، تمام شواهد حاکی از آن است که مدیران ارشد هر روز بیش از روز قبل بر اهمیت مسایل انسانی به عنوان مهمترین مسأله رویاروی سازمانها واقف می شوند . تغییر اصطلاح “ پرسنل “‌به “ منابع انسانی “ بیانگر این مسأله ایت . نکته اصلی این تناقص آن است که نظام تفکر مدیریت منابع انسانی بر این محور استوار است که مسؤلیت انتخاب ، ایجاد انگیزه و بهسازی کارکنان بر عهده مدیران واحدها است و واحد اداری صرفاً مسؤولیت ارائه مشاوره تخصصی و خدمات را عهده دار است و در دیگر تصمیمات نقشی ایفا نمی کند . استنتاج غیر منتظره و حتی گرمراه کننده این است که گفته می شود به خاطر انتشار بیش از حد توجه بر مدیریت منابع انسانی ، احتمالاً این پیشرفت ، کار سازمانها را در تدوین راهبردهای

مدیریتی کارکنانشان سخت تر کرده باشد .

اجازه بدهید موضوع بحث این فصل را با دو عبارت درباره راهبرد منابع انسانی معرفی کنیم :

راهبرد منابع انسانی درباره تصمیماتی است که بر بکارگیری و بهسازی کارکنان و بر روابط موجود بین مدیریت و افراد تحت سرپرستی آنها تأثیر عمده و دیرپاس می‌گذارند .این راهبردد بیان کنند تمایلات بنگاه درباره چگونگی مدیریت آن بر منابع انسانی است .مایلاتی که اساس طرحها ، پیشرفتها و برنامه های مدیریت تحول را تشکیل می دهند .

مقدمه در صدد تحقق سه هدف زیر است : تحلیل بستر یا محیط داخلی و خارجی در حال تحولی که جنبه های بر شمرده مدیریت منابه انسانی در دوران آن روی می دهند. 

توصسف اینکه منظور ما از به کارگیری مفهوم “ مدیریت منابع انسانی “ چیست .

شناخت موضوعاتی که هر یک از فصول کتاب در صدد تبیین آنها بر می آیند .

بستر مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی ، در طول دهه گذشته به عنوان یک رویکرد اداره کارکنان در سراسر سازمان ، شهرت یافته است . اعتلا و توسعه آتی آن را می توان با تحولات محیطی پیش آمده در درون و بیرون سازمانها مرتبط دانست .

محیط خارجی

مهمترین عامل محیطی رقابت روبه تزایدی است که میان شرکتهای تجاری در خود کشور پادشاهی متحد (انگلیس ) در کشورهای اروپاسس و دیگر نقاط جهان وجود دارد . پدیده جستجوی مزیت رقابتی و ارزش افزوده ( دو عبارت و اصطلاحی که طی دهه 1980 در فرهنگ مدیریان منابع انسانی باب شدده است ) به این باور منجر گردیده است که اولاً با افراد ( منابع انسانی ) باید نه به عنوان نوعی “ هزینه “ بلکه همانند “ سرمایه “ برخورد شود و ثانیاً دغدغه مشترک همه مدیران سازمانها این است که در سرمایه گذاری بر روی آن “ سرمایه “ ها به بیشترین عایدی و برگشت سود ممکن دست یابند .

راهبردهای سرمایه گذاری بر روی منابع انسانی احتمالاً در وهله نخست بر حیطه های سخت تری تأکید خواهدد داشت که در آنها امکان حصول عایدی های چشمگیر و مملوس تری وجود دارد . این حیطه ها عبارتند از :

تأمین منابع انسانی یافتن افراد مناسب ، پرورش آنها در مهارت های خاص مورد نساز کسب و کار و حصول اطمینان از اینکه نتایج آن پرورش ارزشمند ، در سازمان باقی خواهد ماند .

توسعه منابع انسانی تأمین و تدارک افراد و مهارت های لازم برای فعالیت های آتی .

مدیریت عملکرد و پاداش ایجاد نظام “ مدیریت عملکرد “ و نظام پرداختی که هم  عامل انگیزشی و هم پاداش را تأمین می کند . به عبارت دیگر انگیزه های لازم برای پیوستن افراد به سازمان و ماندن در آن را در جهت بهبود عملکرد سازمان ایجاد و امکان اعطای پاداش مناسب مناسب در قبال حصول نتایج مطلوب را فراهم می نمایند.

با این حال ، زمانی که هدف سازمان ایجاد محیط مناسب الزام و تعهد ، کار تیمی ارتقای کیفیت باشد ، راهبردهای سرمایه گذاری در منابع انسانی ، حیطه های نرم تر مدیریت منابع انسانی را نیز در بر خواهد گرفت . از جمله این حیطه های نرم می توان حیطه هایی چون طارحی سازمان و شغل ، مدیریت فرهنگ ، مدیریت ارتباطات و فعالیتهای آموزشی و پرورشی گسترده تر در موضوعاتی چون رهبری ، کار تیمی ، مهارتهای تعامل و مدیریت کیفیت جامع و بالاخره حیطه ایجاد جو همکاری روابط پرسنلی را بر شمرد . برخی از رویکردهای سخت تر ، نظیر مدیریت عملکرد ، ممکن است این حیطه های نرم تر را با تأمین عملکردیحمایت کنند نخست با میزان حمایت و تأیید عملی به نحوه مدیریت آنان بر تیم ها از نظر نوع رهبری ، مشارکت ،  ارتباطات و توسعه قابلیتها و استعداد افراد ، سنجیده می شود .

عامل مهم دیگر تحول است . تحولی که می تواند پیدایش شرایط اغتشاش و حتی هرج و مرج را موجب شود . در دهه 1990 ، هیچ نشانه ای از کاهش نرخ تحول مشاهده نمی شود و راهبردهای مدیریت تحول ، روز به روز نقش مهم تری را در مدیریت منابع انسانی ایفا می کنند .

  محیط داخلی

فشارهای رقابتی موجود ، ضرورت تمرکز مدیران بر نوآوری ، ارتقای کیفیت ، خدمات مشتری و کاهش  هزینه تشدید کرده است . این پدیده بر شیوه اختاردهی و اداره سازمانها تأثیر نهاده است .ضرورت حساسیت و پاسخگو بودن بیشتر نسبت رویدادهای خارجی موجب شده است تا بر انعطاف پذیری عملیاتی تأکیدی بیشتر شود و مدیریات در قبال دستاوردهای منجر به عدم تمرکز و تفویض اختیارات بیشتر ، مسؤولانه تر عمل کنند .

اثرات فن آوری نوین :، به ویژه تکنولوژی اطلاعات سازمانها را قادر ساخته است تا در جهت ابزار واکنش سریع تر و انعطاف پذیرتری نسبت به نقاضاها و نیازهای جدید ، پاسخگویی به عنوان مثال ، ظهور نظامهای ساخت “ سلولی “ ، پیدایش گروههای کاری خودگران و مستقلی را موجب شده است که از نیاز به اعمال نظارت و داشتن کارکنان کنترل کیفیت می کاهد و در عین حال ، مسؤولیت پذیری تیمی و مهم تر از آن ، انسجام و همبستگی را تقویت می کند .

پدیده “ شرکت انعطاف پذیر “ پدیده جدیدی است که در آن کارگروهی حائز اهمیت است اما معنای دیگر این پدیده تشکیل گروههای اصلی کارکنان متشکل از مدیران ، تکنسین ها ، کارکنان خبر و دانشگر و کارگران حرفه ای چند مهارتی است . این گروهها عنداللزوم به وسیله کارکنان قراردادی و پاره وقت ، پشتیبانی می شوند . ایجاد ، گسترش و کنترل گروههای اصلی کارکنان که در شرایط پیوسته در حال تحول عمل می کنند ، مدیران را حتی به برآوردن توقعات بیشتری ملزم می سازد و همین الزامات و انتظارات است که ضرورت پذیرش یک دوره مدیریت منابع انسانی را به شیوه ای که ادامه بحث توصیف می شود ، تشدید کرده است .

 


مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی نوعی رویکرد مدیریت بر افراد و بر چهار اصل اساسی زیر استوار است :

  • افراد ( کارکنان ) مهم ترین دارایی سازمان به حساب می آیند و موفقیت سازمان در گرو اعمال مدیریتی اثر بخش بر آنها است .
  • چنانچه سیاست های پرسنلی و خط مشی های سازمان با حصول اهداف شرکت و برنامه راهبردی آن پیوند تنگاتنگی داشته باشند و به حصول آن اهداف کمک بکنند ، احتمال تحقق موفقیت سازمان بیشتر خواهد شد .
  • فرهنگ و ارزشهای سازمان ، جو سازمانی و رفتار مدیریتی منبعث از آن فرهنگ ، در حصول برتری سازمان عمده ای خواهد نهاد . این فرهنگ را باید هدایت و اداره کرد ، به این معنا که اعمال فشار برای پذیرش و بکاربستن ارزشها از سوی یطوح بالای سازمان ضرورت خواهد داشت .
  • ترغیب همه اعضای سازمان به همکاری با سکدیگر و رساندن آنان به احساس هدف مشترک ، مستلزم تلاشی مستمر است . به ویژه حفظ تعهد به تحول ، نوعی ضرورت به حساب می آید .

مدیریت منابع انسانی در دهه 1990 هم از ویژگی کار مداری و هم انسانی مداری برخوردار است . این ویژگی تأکید بر این دارد که راهبردهای منابع انسانی باید در تار و پود یازمان تنیده شود و حصول اهداف آن را مورد حماست قرار دهد . اما ویژگی مذکور در عین حال این موقعیت را به رسمیت می شناسد که با افراد نمی توان همانند منابع دیگر معامله کرد .کارکنان نیازها و انتظاراتی دارند که احتمالاً با نیازها و انتظارات سازمان هماهنگی و تطابق نخواهتد داشت یقیناً ، چه به صورت فردی و چه به طور جمعی ، در ماهست تلقی خود از رفتار قابل قبول کارفرمایان ، روز به روز متوقع تر می شوند . مدیران درگیر با مسایل مدیریت منابع انسانی ، در واقع همه میزان ، باید درکی عمیق از ارزشهایی حاصل کنند که کارکنان را هدایت و انگیزه مند نماید و رویکردهای خود بر مدیریت افراد را بر اساس آن ارزشها قرار دهند . لازم است تضمن پذیرش اینکه افراد علاسقی متفاوت از سازمان دارند ، یک دیدگاه جمع گرایانه اتخاذ گردد . سبک مدیریت آمرانه در برخی شرایط هنوز هم کارآیی دارد به عنوان مثال در یک گروه کاری که در آن مقررات عملیاتی و مالی سختی از بالا اعمال می شود ، هدف رویکرد منابع انسانی ایجاد“ جو رضایت “ خواهد بود .


موضوعات مهم و زیربنایی

موضوعات مهم حاصل از تحلیل ما در ارتباط با توسعه راهبردهای منابع انسانی در دهه 1990 عبارتند از :

  • ضرورت دستیابی به “ تلفیق راهبردی “ ، به عبارت دیگر حصول اطمینان از اینکه تناسبی مطلوب بین راهبردهای کسب و کار و منابع انسانی به وجود آمده است .
  • ضرورت وجود رویکرد منسجمی که در جهت حمایت قوی تری از تحقق اهداف سازمانی ، جنبه های مختلف مدیریت منابع انسانی را با یکدیگر مرتبط می‌سازد .
  • اهمیت تشخیص این واقعیت که فرایندهای مدیریت منابع انسانی می تواند اهرمهایی را برای ایجاد تحول فراهم آورد .
  • ضرورت پذیرش رویکردی انعطاف پذیر برای اداره افراد ، رویکردی که بر حسب شرایط مختلف متفاوت خواهد بود ، سرایطی که در آن هیچ راه حل قطعی و هیچ ابزاری برای اقدام سریع وجود ندارند .
  • اهمیتی که برای مدیریت فرهنگی شذرکت می توان قایل شد .
  • تأکید بر اهمیت وجود نوعی التزام و اشتراک که توجه خود را از هیأتهای نمایندگی به افراد و گروههای کاری و معطوف می دارد .

 

تلفیق راهبردی

تلفیق راهبردی ، فرایند مرتبط ساختن سیاستها و فعالیتهای مدیریت منابع انسانی با راهبردهای روشن و صریح کسب و کار است . فرایند تلفیق در صدد تطبیق منابع انسانی موجود با مقتضیات پیوسته در حال تغییر سازمان ، بر می آید . این فرایند همچنین برای حصول اطمینان از اجرای راهبردهای کسب و کار ، صلاحیتهای مورد لزوم در همه سطوح سازمان را تعیین خواهد کرد و. آنگاه ابتکارات تویعه منابع انسانی لازم برای فراهم ساختن آن صلاحیتها را به کارخواهد گرفت . بالاخره ، فرایند مورد بحث اهرمهای لازم برای اداره کردن تحول راهبردی را فراهم خواهد ساخت .

تعدادصفحه :44


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایا ن نامه اشتباهات مدیران منابع انسانی

اختصاصی از فایلکو دانلود پایا ن نامه اشتباهات مدیران منابع انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایا ن نامه اشتباهات مدیران منابع انسانی


دانلود پایا ن نامه اشتباهات مدیران منابع انسانی

 

 

 

 

 

اشتباهات مدیران منابع انسانی

چکیده

این مقاله به مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان در رابطه با مدیریت عملکرد می‌پردازد و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه می‌کند. این مقاله سعی دارد، تا بازگو نماید که چگونه فرآیند مدیریت عملکرد با رویکردی نوین و کاربردی، سازمان را در جهت تشخیص مشکلات عملکردی و در نتیجه از میان برداشتن موانع در قالب الگویی هفت عامله، حمایت می‌کند.

ده اشتباه رایج ارزشیابی، اشتباهات رایج دپارتمان‌های منابع انسانی در خصوص فرایند و اجرای ارزشیابی، ماهیت، بهبود، مشکلات و الگوی ارزشیابی عملکرد مباحث این مقاله را تشکیل می‌دهند.

منبع : روزنامه همشهری،‌ شنبه 8 مرداد 1384، سال سیزدهم، شماره 3760، صفحه 10.

توضیح : این مقاله در منبع مذکور با عنوان «10 اشتباه رایج مدیران» ارائه شده است که در اینجا با هدف دسترسی دقیق‌تر کاربران به این مقاله، عنوان مشخص‌تری برای آن در نظر گرفته شده است.

کلیدواژه : ارزشیابی؛ مدیریت عملکرد؛ ارزیابی عملکرد

 

1- مقدمه

نمی‌توان سنجید اما نسنجیده عمل کرد. بسیاری از مدیران امروزه به دلایل متعدد دچار روزمر‌گی (مودا) شده و در نتیجه فعالیت‌های فاقد ارزش افزوده انجام می‌دهند که تکرار انجام آنها منجر به باورهای غلط می‌شود. این مقاله سعی دارد مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی و کارکنان را در رابطه با مدیریت عملکرد بیان نماید و د ر رابطه با پرهیز از این اشتباهات رایج الگویی ارائه کند.

همزمان با گرایش سازمان‌ها به سوی رقابت، تکنولوژی و مدیریت و ترقی اقتصاد نوین، فشار در جهت ایجاد لبه برنده طرح‌های استراتژیک برای سازمان‌ها افزایش می‌یابد. این طرح‌ها جهت اجرا نیاز به روش فوق العاده‌ای دارند تا سازمان‌ها را در صدر رقابت ابقا نموده و به طور پیوسته برای سازمان، صاحبان سهام و تمامی ذینفعان ذیربط، ایجاد ارزش نمایند.

خوشبختانه سازمان‌ها در این دهه یا حتی در این چند سال اخیر دست از خیالبافی برداشته و امروزه به طرقی در حال ایجاد ارزش می‌باشند. ولیکن در جاده منتهی به ارزش افزوده، با موانعی برخورد می‌نمایند که تا همین اواخر کسی حتی فکرش را هم نمی‌کرد. سهم قابل توجهی از این موانع از پارادایم‌های ذهنی مزمن، باورهای غلط و گاه اشتباهات مدیران نشأت می‌گیرد. ذکر این نکته ضروری است که حتی بهترین فرآیند مدیریت عملکرد طراحی شده، تنها زمانی اثربخش خواهد بود که متناسب با سبک رهبری، سبک مدیریت، باورهای مدیران و کارکنان و فرهنگ سازمان ذیربط باشد. این مقاله سعی دارد، تا بازگو نماید که چگونه فرآیند مدیریت عملکرد با رویکردی نوین و کاربردی، سازمان را در جهت تشخیص مشکلات عملکردی و در نتیجه از میان برداشتن موانع در قالب الگویی هفت عامله، حمایت می‌کند. این مقاله شامل چهار بخش است. در بخش اول ده اشتباه رایج مدیران که موجب اشتباه در ارزشیابی عملکرد می‌شود مطرح می‌گردد. در بخش دوم طی بررسی‌های به عمل آمده در دپارتمان‌های منابع انسانی، به رایج‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی اشاره خواهد شد. سپس در بخش سوم پیرامون بهبود عملکرد مواردی مطرح خواهند شد و نهایتاً در بخش چهارم جمع‌بندی و نتیجه‌گیری خواهیم کرد.

2- ده اشتباه رایج ارزشیابی

1- صرف وقت بیشتر برای ارزشیابی عملکرد نسبت به طرح‌ریزی عملکرد و یا نسبت به ارتباط کاری موجود ارزشیابی عملکرد، نقطه پایان یک فرآیند پیوسته است . فرآیندی که مبنای آن ارتباط مطلوب میان مدیر و کارمند است. بنابراین به جای ارزشیابی در پایان سال، وقت بیشتری را باید صرف پیشگیری از مشکلات عملکردی نمود. هنگامی که مدیران در طول سال رویه مثبتی را اتخاذ می‌کنند، ارزشیابی ساده و آسان خواهد بود.

 

2- مقایسه کارکنان با یکدیگر: چنانچه می‌خواهید موجب پدید آوردن احساسات منفی شوید، به روحیه کارکنان خود آسیب بزنید و در آنها به گونه‌ای نامطلوب چنان حس رقابتی بوجود آورید که توان کار گروهی را از دست دهند، آنان را درجه بندی نموده یا با هم مقایسه نمایید. این شگردی تضمین شده است. بدین ترتیب مدیر نه تنها موجبات اصطکاک میان کارکنان را پدید می‌آورد، بلکه خود، هدف اصلی این کینه توزی قرار می‌گیرد.

 

3- فراموش کردن این مطلب که هدف از ارزشیابی، پیشرفت است، نه سرزنش کردن: ما بدین منظور دست به ارزشیابی می‌زنیم که به بهبود عملکرد کمک کنیم، نه آن که مقصر بیابیم و سرزنش کنیم. مدیرانی که این امر را فراموش می‌کنند اعتماد کارکنانشان و حتی سازگاری آنها را از دست می‌دهند.

 

4- باور به این که فرم نرخ ارزیابی وسیله‌ای است عینی و بازتاب دهنده واقعیت به طور منصفانه: بسیاری از مدیران برای ارزشیابی کارکنان از فرم‌های نرخ ارزشیابی استفاده می‌کنند، چرا که نسبت به گونه‌های دیگر ارزشیابی سریعتر انجام می‌گیرد. واقعیت این است که اگر از دو شخص بخواهید یک کارمند را ارزشیابی کند، احتمال تطابق نتایج بسیار اندک است و این نشان می‌دهد این شیوه ارزشیابی تا چه حد ذهنی است. این مطلب را بارها و بارها به خود گوشزد کنید. نرخ‌ها ذهنی هستند. فرم‌های نرخ ذهنی است، عینی نیست.

 

5- استفاده صرف از ارزشیابی برای تعیین حقوق کارکنان: بسیاری از مدیران چنین می‌کنند. آنان تنها هنگامی‌که بخواهند افزایش حقوق کارکنان را تأیید یا رد کنند، دست به ارزشیابی می‌زنند. اما باید به خاطر داشت که ارزشیابی عملکرد برای «بهبود عملکرد» است نه فقط برای حقوق (گو این که برخی می‌پندارند، تنها برای حقوق است) هر شخصی؛ صرف نظر از این که مسأله پول (حقوق) در میان باشد یا خیر، نیاز به بازخورد در زمینه شغلی خود دارد.

 

6- باور بدان که آنها در موقعیتی قرار دارند که می‌توانند ارزشیابی صحیحی به عمل آورند: چنین امری غیرممکن است. بیشتر مدیران در موقعیتی نیستند که به حد کافی بر کارکنانشان نظارت مستمر داشته باشند. وانگهی، کدام مدیر تمایل به چنین کاری داشته یا زمان کافی در اختیار دارد؟ و کدام کارمند مایل است، مدیر کوچکترین حرکات وی را زیر نظر داشته باشد؟ به همین دلیل است که ارزشیابی، گونه‌ای همکاری میان مدیر و کارمند است.

 

7- به تعویق انداختن یا لغو نشست‌های ارزشیابی: این رویدادی بسیار شایع است. اما چرا نامطلوب است؟زیرا کارمندان در می‌یابند که این فرآیند در سازمان آنها بی اهمیت یا ساختگی است. آنها آنقدر زیرک هستند که دریابند به ارزشیابی بهای چندانی داده نمی‌شود.

 

8- سنجش یا ارزیابی امور کم اهمیت: یکی از حقایق زندگی این است که در انجام هر کار، آسانترین چیزهایی که می‌توان سنجید یا ارزشیابی نمود، کم اهمیت ترین آنهاست. مدیران، ارائه خدمات به مشتریان را فوراً  با عباراتی چون «جواب تلفن را در زنگ تلفن دادن» یا مطالبی مشابه وصف و تعریف می‌کنند. اما آنچه را که آسان نمی‌توان سنجید، کیفیت کلی خدماتی است که مشتریان را جذب نموده و نگاه می‌دارد.

 

9- شگفت زده کردن کارکنان در حین ارزشیابی: یک فن تضمین شده برای اتلاف وقت و اثر نامساعد گذاردن بر عملکرد این است: در طول سال با کارکنان پیرامون عملکردشان صحبت نکنید!  وقتی اشتباهی مرتکب می‌شوند، بدان نپردازید و آن را «ذخیره» کنید، سپس در نشست ارزشیابی تک تک موارد را مطرح کنید!

 

10- باور به این که تمامی‌کارکنان و مشاغل را می‌بایست دقیقاً به طریقی یکسان و با یک شیوه واحد ارزشیابی نمود: آیا تمام کارکنان برای بهبود عملکرد خود نیاز به چیزی یکسان دارند؟ بدیهی است، پاسخ منفی است. پاره‌ای نیاز به بازخورد مشخص دارند، پاره‌ای خیر. برخی بیشتر از دیگران نیاز به ارتباط دارند و بدیهی است که شغل‌ها متفاوت است. آیا گمان می‌کنید، می‌توان مدیر عامل شرکت فورد را با همان رویکردی ارزشیابی کرد که مسئول نظافت کارخانه را؟ در بیشتر موارد علت این اشتباه رایج این است که بخش پرسنلی یا منابع انسانی، مدیران را به چنین کاری وامی‌دارد. این امر تقریباً  قابل درک است، اما هرگز از بیهودگی آن نمی‌کاهد.

 

در اقتصاد نوین، برد و پیروزی از قابلیت‌های سازمانی همچون سرعت، پاسخگویی، چالاکی، ظرفیت یادگیری و صلاحیت کارکنان سرچشمه خواهد گرفت. سازمان‌های موفق، سازمان‌هایی هستند که قادرند:

  • به سرعت استراتژی را به عمل تبدیل نمایند.
  • به طور مؤثر و هوشمندانه فرآیندهای سازمان را مدیریت نمایند.
  • تعهد و همکاری کارکنان را به حداکثر برسانند.
  • شرایط را به منظور ایجاد تغییری یک پارچه، فراهم سازند.

3- اشتباهات رایج دپارتمان‌های منابع انسانی

3-1- تأکید و تمرکز بر کاغذ بازی

می‌توان علت نیاز بخش منابع انسانی را به استفاده از فرم و کاغذ برای ارزشیابی عملکرد درک نمود، اما هنگامی‌که هدف واقعی از ارزشیابی در جریان کاغذبازی فراموش می‌شود، مقدار فراوانی از منابع به هدر می‌رود. مادامی‌که بخش منابع انسانی بیش از حد بر فرم تأکید می‌کند، تنها چیزی که به دست می‌آورد همان خواهد بود: فرم پر شده.

3-2- باور به این که فرم ارزشیابی بر مبنای نرخ می‌تواند از طر ح دعوی‌های حقوقی توسط کارکنان جلوگیری کند

این یک اشتباه بزرگ است. بخش‌های منابع انسانی به اشتباه بر این گمان هستند که، فرمی‌که «خودشان» تهیه کرده‌اند می‌تواند در برابر بررسی‌های حقوقی تاب  آورد. اما چنین نیست، این فرمها به شدت ذهنی و دارای ابهام اند.

3-3- به کار بردن یک سیستم خودکار

تنها فایده این کار این است که با به کارگیری نرم افزار، یک فرآیند توخالی کاغذی به یک فرآیند توخالی کامپیوتری بدل می‌شود و بدین ترتیب این پندار نادرست در ما پدید می‌آید که کاری سودمند را با سرعتی بیشتر انجام می‌دهیم. ارزشیابی عملکرد یک فرآیند ارتباطی میان فردی است و حتی میان دو شخص این فرآیند غالباً به نحو مطلوب انجام نمی‌شود.

این که با استفاده از فرمهای کاغذی یک فرآیند انسانی را به شکل مکانیکی در آوریم به اندازه کافی نادرست است. چه رسد به آن که، قدمی‌فراتر بگذاریم تا بدین ترتیب مدیران هرگز ناچار نباشند با کارکنان صحبت کنند.

3-4- آموزش ناکافی یا ناصحیح مدیران پیرامون فرآیند ارزشیابی

هنگامی‌که تصمیمی‌برای ارزشیابی اتخاذ می‌شود، بخش منابع انسانی فرم‌های جدیدی را طراحی نموده در اختیار مدیران قرار می‌دهد و فرض را بر این می‌گذارد که، مدیران واحدها می‌دانند هدف بسی فراتر از تکمیل فرمهاست. اما چنین نیست. بخش منابع انسانی در نهایت چیزی بیش از فرم‌های تکمیل شده، دریافت نخواهند نمود. مدیران نه تنها در باره کم و کیف فرآیند ارزشیابی، بلکه درباره چراها و جنبه‌های بین فردی آن، نیاز به آموزش گسترده دارند.

3-5- آموزش ندادن کارکنان

کارکنان نیز باید در خصوص ارزشیابی، آموزش داده شوند. چرا که ارزشیابی تنها در صورتی نتیجه بخش خواهد بود که مدیریت و کارکنان با یکدیگر و با همکاری یکدیگر پیش روند. هم مدیریت و هم کارکنان می‌بایست بدانند که چرا دست به ارزشیابی می‌زنند.، چگونه ارزشیابی انجام می‌شود و انتظار چه چیزی را باید داشت، علت نگرش سطحی بسیاری از سازمان‌ها نسبت به فرآیند ارزشیابی آن است که گمان می‌کنند، ارزشیابی کاری است که «درباره» کارکنان انجام می‌شود اما در واقع چنین نیست، مگر آن که بخش منابع انسانی چنین رویکردی داشته باشد.

3-6- باور به این که وادار ساختن مدیران به جمع آوری فرم‌ها سودمند است.

یکی از دلایل تأخیر مدیران در تکمیل فرم‌های ارزشیابی این است که فایده کار را درنمی‌یابند، یا آن را نوعی اتلاف وقت می‌پندارند. ممکن است دلایل دیگری نیز دخیل باشد. با بسیاری از این دلایل می‌توان با رویکردهای انعطاف پذیر روبه رو شد. اما متأسفانه بسیاری از بخش‌های منابع انسانی این امر را درنیافته اند. اگر مدیران احساس کنند که این کار مفید است، آن را انجام می‌دهند. کلید حل مشکل این است که انجام این کارها را به شکلی سودمند در آوریم.

3-7- استفاده از روش یکسان در ارزشیابی

به دلیل مشکلات و سختی هایی که واحدهای منابع انسانی در بایگانی کردن و بررسی فرم‌ها با آن مواجه اند، این گرایش در شرکتها وجود دارد که فرم‌ها را به حالت استاندارد در آورند. اما آیا این روش منطقی و عقلایی است؟ آیا می‌توان هم معلم و هم مستخدم یک مدرسه را به شیوه‌ای یکسان ارزشیابی نمود؟ این نوع انعطاف ناپذیری، نشان دهنده مشکل در بایگانی کردن فرم هاست، که غالباً فرم‌های نرخ هستند. اما، آیا هدف از ارزشیابی این است 

تعداد صفحه:33


دانلود با لینک مستقیم