فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تکذیب پیامبران الهی

اختصاصی از فایلکو تکذیب پیامبران الهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

تکبر که ناشی از افراط در خود خواهی و خود پرستی و خود دوستی است ، از بزرگترین رذائلی است که منبع بسیاری از بلاها و معضلات فردی و اجتماعی می گردد .

بدون شک افراد متکبر ، کسانی هستند که با اعمال و رفتار خود ، در جامعه حضور یافته و سد معبر ترقی و پیشرفت جامعه های انسانی می گردند . چنین افراد همه چیز را برای خود می خواهند و فقط خود را لایق بهره برداری از نعمتها ‌ی الهی می دانند و به جامعه و انسانهای اطراف خود توجهی ندارند و دیگران را حقیر شمرده و حق آنها را پایمال می گردانند و به همین دلیل است که چنین افراد مشمول عذاب الهی شده و در دوزخ وارد می شوند در این مبحث به برخی از ویژگیهای متکبرین پرداخته شده است که عبارتند از :

حق ستیزی

( یکی از ویژگیهای متکبرین ستیز و عناد در مقابل حق و سخن الهی است و این هنگامی است که تکبر در برابر خداوند و اوامر الهی در نظر قرار گرفته شود و شخص از شنیدن سخنان و اوامر الهی امتناع ورزد .

حق در اصل به معنی « مطابقت و هماهنگی » است و به همین دلیل به آنچه با واقعیت موجود تطبیق می کند حق گفته می شود و اینکه به خداوند « حق » می گویند برای آن است که ذات مقدس او بزرگترین واقعیت غیر قابل انکار است و به عبارت روشنتر « حق » یعنی موضوع ثابت و پا برجایی که باطل در آن راه ندارد )

یکی از موانع رشد انسان این است که در مقابل حق و حقیقت به مجادله می پرداز د و می خواهد با جدال خود چنین وانمود کند که به حقیقت دست نیافته است تا به آن ایمان آورده و به آن عمل کند . متکبرین ، این کوردلان بینا نیز همواره از شنیدن حق اعراض نموده و خود را به کری زده اند و به خصومت با حق پرداخته اند چنانکه در آیه هفتم سورة لقمان آمده است

« و اذا تتلب ء ایتنا ولی مستکبرا کان لم یسمعها کان فی اذینه و قرا فبشره بعذاب الیم .

و هر گاه بر این مردمان تلاوت آیات قرآن شود چنان با غرور و تکبر پشت گرداند که گوئی هیچ آن آیات قرآن الهی را نشنید ، پنداری از هر دو گوش کر است ، این کس را به عذاب دردناک بشارت بده »

( در این آیه حالات سه گانه معرضین آیات الهی و سخن حق بیان شده است که هر یک اشد و اقبح از دیگری است . مرتبه اول بیان فرموده که وقتی آیات سبحانی بر او تلاوت شود به حلت تکبر پشت کند و این صفت اعظم قبایح و موجب کفر است . و در مرتبه سوم او را به حال کسی تشبیه فرموده که قوة سامعه او به کلی مفقود شده است و اصلا کلام را نمی شنود . این معرض متکبر در مقام استماع آیات سبحانی به منزله کسی است که قوة سامعه ندارد ، زیرا با دارا بودن قوه سامعه با کسی که کر باشد مساوی خواهد بود . )

بنابر این مستکبران افرادی گمراه کننده هستند که با حالتی متکبرانه پشت به حق و حقیقت مکنند و در مقابل آیات الهی بی توجه بوده و خود را به کری می زنند . آنها مردم رتا گمراه کرده و دین خدا را به مسخره می گیرند و به همین دلیل است که خداوند به آنها وعدة عذاب دردناکی را داده است .

« آری ! کفار متکبر برای آنکه حق را از باطل مشتبه سازند و نگذارند دیگران به سوی حق کشانده شوند با آن به جدال می پردازند . این افراد علاوه بر اینکه خود را از رسیدن به حق و حقیقت باز داشته اند می کوشند تا مردم را نیز از وصول به واقعیات محروم سازند . آنها سعی می کنند با مجادله های خود حق را باطل نشان دهند و باطل را حق تا کسی نتواند حق و باطل را از یکدیگر تفکیک کند » اما این کافران غفلت زده نمی دانند که حق همیشه مفید و سودمند است و همچون آب زلالی است که مایة حیات می باشد و باطل بی فایده و بیهوده است و مستکبر همواره بالا نشین و پر سر و صدا و توخالی است و حق متواضع و کم سر صدا و سنگین و پر محتوا است و همیشه پیروز است» خداوند در آیات 19ـ18 سورة انبیاء می فرماید : بنقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق و لکم الویل مما تصیفون . وله من فی السموات و الارض و من عنده لا یستکبرون عن عبادته ولا یستحسیرون .

بلکه ما همیشه حق را بر باطل غالب و فیروز گردانیم تا با باطل را نابود سازد وای بر شما که خود را به وصف کار باطل و بازیچه متصف گردانید و هر چه در آسمانها و زمین است همه خداست و فرشتگان پیشگاه حضراش از بندگی اش سرپیچی نکنند و از عبادتش خسته و ملول نشوند.

این آیات دلالت دارند بر اینکه همیشه غلبه با حق است و خداوند به تواضع و عبادت مستکبرین نیازی ندارد چرا که او غنی و بی نیاز مطلق است و این مخلوقات هستند که به او نیازمندند و تمام موجودات عالم از عقول و نفوس و عالم انوار تا عالم ناسوت از حیوانات و نباتات و جمادات تا عالم ماده المواد همه عقل و شعور و ادراک دارند و تسبیح و عبادت و تحمید خداوند می کنند و با کمال خضوع و خشوع و میل و رغبت بندگی می کنند و در عبادت سستی و فتور ندارند و خستگی پیدا نمی کنند .

و این مستکبران هستند که از عبادت خداوند خسته و ملول می گردند و همواره در پی چاره أی هستند تا خود را از زیر بار تکالیف الهی نجات دهند به همین منظور بدنبال سخنان لغو و بیهوده می باشند و خداوند را به انجام کارهای باطل و بازیچه لهو و لعب متصف می کنند تا شاید بتوانند وجدان حقیقت جوی خود را راضی


دانلود با لینک مستقیم


تکذیب پیامبران الهی

افراط در زهد و عبادت اسلام

اختصاصی از فایلکو افراط در زهد و عبادت اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

افراط در زهد و عبادت اسلام

از همان وقتهائی که تصوف هم در دنیای اسلام‏ پیدا شد، ما می‏بینیم افرادی پیدا شدند که تمام نیروی خودشان را صرف‏ عبادت و نماز کردند و سایر وظائف اسلامی را فراموش نمودند مثلا در میان‏ اصحاب امام علی علیه السلام مردی را داریم بنام ربیع بن خثیم همین خواجه ربیع‏ معروف که قبری منسوب به او در مشهد است. حالا این، قبر او هست یا نه‏ من یقین ندارم و اطلاعم در این زمینه کافی نیست ولی در اینکه او را یکی‏ از زهاد ثمانیه یعنی یکی از هشت زاهد معروف دنیای اسلام می‏شمارند، شکی‏ نیست.

ربیع بن خثیم اینقدر کارش به زهد و عبادت کشیده بود که در دوران آخر عمرش قبر خودش را کنده بود و گاهی می‏رفت در قبر و لحدی‏ که خودش برای خودش کنده بود می‏خوابید، و خود را نصیحت و موعظه می‏کرد، می‏گفت " ''یادت نرود عاقبت باید بیائی اینجا'' ".

تنها جمله‏ای که غیر از ذکر و دعا از او شنیدند آنوقتی بود که اطلاع پیدا کرد که مردم امام حسین علیه السلام فرزند عزیز پیامبر اکرم|پیغمبر را شهید کرده‏اند، چند کلمه گفت در اظهار تأثر و تأسف از چنین حادثه‏ای: " ''وای بر این امت که فرزند پیغمبرشان را شهید کردند ''". می‏گویند بعدها استغفار می‏کرد که‏ چرا من این چند کلمه را که غیر ذکر بود به زبان آوردم.

همین آدم در دوران امیرالمؤمنین علی (ع) جزو سپاهیان ایشان بوده است‏، یکروز آمد خدمت امیرالمؤمنین عرض کرد: ''یا امیرالمؤمنین انا شککنا فی‏ هذاالقتال''. " انا " را هم که می‏گوید معلوم می‏شود که او نماینده عده‏ای‏ بوده است. یا امیرالمؤمنین! ما درباره این جنگ شک و تردید داریم، می‏ترسیم این جنگ، جنگ شرعی نباشد. چرا؟

چون ما داریم با اهل قبله‏ می‏جنگیم، ما داریم با مردمی می‏جنگیم که آنها مثل ما شهادتین می‏گویند، مثل ما نماز می‏خوانند، مثل ما رو به قبل می‏ایستند. و از طرفی شیعه‏ امیرالمؤمنین بود نمی‏خواست کناره گیری کند گفت یا امیرالمؤمنین! خواهش می‏کنم به من کاری را واگذار کنید که در آن شک وجود نداشته باشد، من را به جائی و دنبال مأموریتی بفرست که در آن شک نباشد.

امیرالمؤمنین هم فرمود بسیار خوب اگر تو شک می‏کنی پس من تو را به جای‏ دیگری می‏فرستم. نمی‏دانم خودش تقاضا کرد یا ابتداء حضرت او را به یکی‏ از سر حدات فرستادند که در آنجا هم باز سرباز بود. کار سربازی می‏خواست‏ انجام بدهد اما در سر حد کشور اسلامی که اگر احیانا پای جنگ و خونریزی‏ بمیان آمد طرفش کفار یا بت پرستان باشند، غیر مسلمانها باشند. خوب‏ این نمونه‏ای بود از زهاد و عبادی که در آن زمان بودند.

این زهد و عبادت چقدر ارزش دارد؟

این، ارزش ندارد که آدم در رکاب‏ مردی مانند علی باشد اما در راهی که علی دارد راهنمائی می‏کند و در آنجائی‏ که علی فرمان جهاد می‏دهد شک کند که آیا این درست است یا نادرست، و عمل به احتیا کند، بنا را بر احتیاط بگذارد. مثل اینکه می‏گویند: چرا ما روزه شک دار بگیریم؟ می‏بینید که در میان مردم هم این حرف خیلی زیاد است: چرا ما روزه شک دار بگیریم، این چه کاری است؟ چرا جائی بجنگیم‏ که شک داریم؟ میرویم جائی که روزه‏ای که می‏گیریم روزه شک دار نباشد.

این چه ارزشی دارد؟ اسلام بصیرت می‏خواهد، هم عمل می‏خواهد و هم بصیرت. این آدم (خواجه ربیع) بصیرت ندارد. در دوران ستمگری مانند معاویه و ستمگرتری مانند یزیدبن معاویه زندگی می‏کند، معاویه‏ای که دین خدا را دارد زیر و رو می‏کند، یزیدی که بزرگترین جنایتها را در تاریخ اسلام مرتکب‏ می‏شود و تمام زحمات پیغمبر دارد هدر می‏رود، آقا رفته یک گوشه‏ای را انتخاب کرده شب و روز دائما مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه‏ دیگری به زبانش نمی‏آید، یک جمله ای هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت‏ حسین بن علی (ع) می‏گوید، بعد پشیمان میشود که این، حرف دنیا شد، چرا بجای آن، سبحان الله، الحمد لله نگفتم؟ چرا بجای آن یا حی یا قیوم‏ نگفتم؟ چرا الله اکبر نگفتم، لا حول و لا قوة الا بالله نگفتم؟ این با تعلیمات اسلامی جور در نمی آید.

::«لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا»؛ جاهل یا تند می‏رود یا کند.::


دانلود با لینک مستقیم


افراط در زهد و عبادت اسلام

افراط و تفریط در مسائل زنان و حجاب

اختصاصی از فایلکو افراط و تفریط در مسائل زنان و حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

افراط و تفریط در مسائل زنان و حجاب


افراط و تفریط در مسائل زنان و حجاب این مطلب از مطالب آزاد موجود در اینترنت جمع آوری شده است و در مورد افراط و تفریط در مسائل زنان و حجاب و در 12 صفحه می باشد و در زیر قسمتی از متن آورده شده است :
مقدمه
در موضوع زنان ما در حوزه جهانی با یک افراط و تفریط مبنایی و موضوعی و در حوزه داخلی و با یک افراط و تفریط روشی و موضعی مواجهیم.
افراط و تفریط در جامعه جهانی از نگاه به انسان و جهانی که در آن می‌زییَد به دست می‌آید. این افراط و تفریط حاصل آن است که یا حقیقت را پیدا نمی‌کنند یا اگر پیدا کردند، اعلام نمی‌کنند یا اگر اعلام کردند، دنبال نمی‌کنند؛ فلذا به میزان فروماندگی از حق به فرومایگی در باطل می‌پردازند. در جامعه جهانی، انسان‌محوری و نه انسانیت محوری که اگر این می‌بود فوق‌العاده بود، بلکه انسان‌محور آن هم نه انسانِ «نوع محور»، که «خودمحور» پی‌جویی می‌شود. فلذا این تفرّدِ بر محور خود، تفرعنی به بار می‌آورد که موسای همه ارزش‌ها باید برای بقای فرعون قربانی شوند. انسانِ اومانیسم در اثر همین تفرّد چنان تنها می‌شود که عاطفه با هم بودن، این نیاز جوشیده از درون، در بیرون از او تا حدّ همجواری دائم با حیوانات و بلکه هم‌سری! با آنها پائین می‌آید و پاسخ خود را در این تنزل می‌جوید که خود فصل غم‌انگیزی از عصر ما و گفتمان غالب آن است و صد البته بیشترین تَبَعات حاکمیت این گفتمان اومانیستی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی‌ست؛ یعنی حوزه همان علومی که برای چگونه زیستن انسان نسخه می‌دهد واِلّا سایر علوم طبیعی و تجربی و ریاضی به خاطر اصول مستحکمی که بر آنها حکم‌فرماست، مجال قبض و بسط‌های تئوریک را به هیچ تئوریسین و نظریه‌پردازی نمی‌دهد و بر اساس قوانین حاکم بر خود، بدون هیچ زاویه و زوالی جاری و ساری شده و با زبان قوانین با هستی تعامل می‌کنند و در این تعامل هم، ذره‌ای نه تخلف می‌کنند و نه تخلّف را می‌پذیرند؛ زیرا به گفته الکسیس کارل: قوانین طبیعت سرد و ساکت و خاموش‌اند اما به متخلّفین از آن، مجازات سنگین می‌دهند (انسان موجودی ناشناخته، الکسیس کارل).
زنان و حجاب
یکی از مهمترین آفات حوزه‌های فرهنگی- اجتماعی در بسیاری از جوامع و از جمله در جامعه ما گرفتاری در دامان افراط و تفریط‌هاست. در این میان موضوع زنان بیش از هر موضوع دست‌خوش این آفت شده است. لذا جامعه زنان بیش از همه، از بودن در کشاکش افراط و تفریط آسیب می‌بینند. افراط و تفریط مَعبرِ حضور و محلّ عبور جاهلان است و بی‌دلیل نیست که امام علی(ع) می‌فرماید: «ندیدم جاهل را مگر آنکه در حال افراط است و یا در حال تفریط». در حقیقت افراط‌کارها جاهلند و جاهل‌ها افراط‌کار؛ اینان چون در کاری که بدان مشغول شده‌اند، ورود علمی و تجربی ندارند و جامعیت موضوع را نمی‌شناسند و در چیستی و کران آن ناواردند، لذا در میدان ناآگاهی آنها، نطفه افراط‌ها و تفریط‌ها بسته می‌شود. اگر چه تدبیر شود به مدد انواع امدادها و با مکانیزم انواع کاتالیزورها این عدم آگاهی به آگاهی تبدیل شود. دلیل این موضوع هم ناگفته پیدا است؛ زیرا قلب هر سازمان و تشکیلاتی «مدیریت» است و قلب هر مدیریت «تصمیم‌گیری» و قلب هر تصمیم‌گیری «روشن‌بینی»ست و روشن‌بینی خود از پنج مجرا، پرورش که بینش‌آور است، آموزش که دانش‌آور است؛ تجربه که مهارت‌آور است؛ تزکیه که شهودآور است و مشاوره که توانایی‌آور است، بدست می‌آید و بدیهی‌ست فقدان دو مجرای مهم «آموزش و تجربه» اختلالی در ساحت روشن‌بینی ایجاد می‌کند که آغاز بسیاری از خبط‌ها و خطاهاست. اگرچه عاملان آن در تمام لحظاتِ عمل، نیتی غیر از خدمت‌های بزرگ! نداشته باشند، چه آنکه امام صادق(ع) فرمود: جاهل آن می‌کند که مغرض؛ جاهل و مغرض یقیناً در نیّت‌شان یکسان نیستند؛ زیرا یکی نیّت ترمیم و بهبودی دارد و دیگری نیّت تخریب و نابودی... پس در نیّت متفاوت‌اند؛ اما در نتیجه عمل یکی‌اند و دلواپسی جامعه زنان «به ویژه نخبگان» آن همواره این است که سررشته مسائل زنان به دست مغرض بیفتد یا به دست جا

دانلود با لینک مستقیم


افراط و تفریط در مسائل زنان و حجاب