فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 23 صفحه
چکیده
در هر سازمان، مدیریت مسئولیت سیستم کنترل داخلی را به عهده دارد. چرا که: پاسخگویی که خواستگاه آن احترام به حقوق انسانهاست در زمینهها و سطوح مختلف مطرح است]4[ و یکی از مهمترین کنترلهای داخلی که امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته و شرکتهای بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد حسابرسی داخلی است که میتواند تاثیرات قابل ملاحظهای بر برآوردن نیازهای استفاده کنندگان از نتایج حاصل از عملیاتش بگذارد. یکی از مهم ترین استفاده کنندگان از نتایج کار حسابرسان داخلی حسابرسان مستقل میباشند که در صورت کسب شناخت کافی و تصمیم به اتکا بر نتایج حاصل از کار آنان، جنبههای مختلفی از عملیات حسابرسی مستقل تحت تاثیر قرار میگیرد، یکی از این جنبهها برنامه حسابرسی است که خود شامل قسمتهای مختلفی میگردد. در این تحقیق سعی بر این است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی نوع تغییرات ایجاد شده و جهت این تغییرات تعیین گردد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که حسابرسان مستقل بر نتایج حاصل از کار حسابرسان داخلی اتکا میکنند و این اتکا منجر به کاهش بودجههای زمانی و ریالی در برنامه حسابرسی میگردد.
مقدمه
با به عرصه عمل رسیدن اندیشه جدایی مالکیت از مدیریت، در شرکتهای سهامی و ساختار جدید سرمایه و گسترش روزافزون بازارهای سرمایه و شمول قشر گستردهای از افراد در خیل سرمایهگذاران،حسابداری نقش اجتماعی یافت و حسابرسی نیز از اهمیتی قابل توجهی برخوردار گردید.
از آنجا که مدیریت مسئولیت تهیه صورتهای مالی و سیستم کنترل داخلی را عهده دار شد، به کارگیری خدمات حسابرسی داخلی برای ارزیابی عملکرد سیستم کنترل داخلی، به گونهای فزاینده رشد یافت.
آخرین تغییرات ایجاد شده در حسابرسی داخلی که منجر به ایجاد حسابرسی داخلی نئومدرن گردید موجب شد نیازهای طیف وسیعی از استفاده کنندگان مانند هیئت مدیره، مدیریت ارشد، حسابرسان مستقل و مدیران عملیاتی تحت تاثیر قرار گیرد.
در متون تخصصی حسابرسی بهترین جایگاه برای واحد حسابرسی داخلی را آن گونه میدانند که تحت نظارت کمیته حسابرسی و یا هیئت مدیره فعالیت کند، زیرا:کمیته حسابرسی به همراه سایر اعضای هیئت مدیره مسئول عملکرد گزارش شده شرکت هستند، اما بر خلاف اعضای موظف هیچ اختیاری در تصدی امور اجرایی شرکت ندارند.]2[
«حسابرسی داخلی، وظیفه ارزیابی مستقلی است که توسط مدیریت واحدهای اقتصادی برای بررسی سیستم کنترل داخلی ایجاد میشود و کفایت سیستم کنترل داخلی را از لحاظ درست، مناسب، اقتصادی، اثربخش و کارآمد بودن استفاده از منابع، آزمون، ارزیابی و گزارش میکند»]3[.
مبانی نظری
گسترش و پیچیدگی روزافزون وشتاب آمیز واحدهای اقتصادی در جهان پیشرفته امروز، نیازهای ناشی از کمبود منابع و افزایش رقابت، وجود انواع مخاطرات در زمینههای مالی، اداری و تجاری که هدفها و سیاستهای سازمانی آنها را چه از درون و چه از برون به شدت تهدید میکند، سبب شده است تا کنترل مستقیم و انفرادی این گونه واحدها ناممکن شود و نیاز به استقرار یک سیستم اثربخش کنترل داخلی به عنوان جزیی جدایی ناپذیر از سیستم مدیریت کارآمد، همچون حسابرسی داخلی مورد توجه ایشان قرار گیرد.
حسابرسی داخلی در طول دوران دستخوش تغییرات شگرفی شده که میتوان آن را بر حسب کارکردها و وظایف به سه گروه حسابرسی داخلی سنتی، مدرن و نئومدرن تقسیم کرد. حسابرسی داخلی در شکل اولیه خود چیزی بیشتر از داشتن وظیفه کنترل کیفیت، در خدمت مدیر مالی نبوده، به صورتی که تنها وظیفه آن این بوده که کنترل نماید آیا عملیات حسابداری درون واحد امور مالی به نحو صحیح انجام میشود یا خیر.
تحقیق درباره بررسی تاثیر متغیرهای حسابرسی داخلی بر برنامه حسابرسی