لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
چه چیزهایی مانع حقیقت گویی و حقیقت بینی می شود؟
انسان فطرتا رو به حق و حقیقت دارد و آنچه مانع اصلی حق می شود. گناهان است که انسان را از فطرت دور می کند. زیرا انسان بر حسب فطرت حقیقت بین و حقیقت جو است اما به دلیل گناهان دچار انحراف در فطرت می شود: «و قد خاب من دسها؛ و هر که [فطرت] را آلوده اش ساخت، قطعا درباخت» (شمس، آیه 10). «دسها» به معنای زنده به گور کردن است. دسیسه کردن یعنی حق را زیر خروارها گناه پوشاندن، چنین انسانی نمی تواند حق را ببیند. پس مانع حقیقت بینی گناهان است که چشم حقیقت بین ما را نابینا می کند اما مانع حقیقت گویی نیز همین گناهان است. انسان تصور می کند که با دروغ گویی می تواند جلب منفعتی بکند و این تصور باطل باعث می شودکه به جای بازگویی حقیقت، به باطل گویی روی بیاورد. اما در واقع باید به این نکته توجه کرد که دروغ گویی نه تنها موجب نجات و رستگاری انسان نمی شود، بلکه باعث بدبختی و آبروریزی در دنیا و آخرت می گردد. سرعت پاسخدهی از انتظارات پرسشگران است. خواهشمند است با اولویتبندی و پیرایش سؤالات، ما را یاری کنید (در هر نامه بیش از 5 سؤال مطرح نفرمایید) بدیهی است با ارتباط مکرر، پاسخگوی دیگر پرسشهای شما خواهیم بود
حقیقت مفهوم و اصطلاحی است برای اشاره به اصل هر چیز استفاده میشود
واژه شناسی
واژه حقیقت وامواژهای است که از واژه عربی حقیقة وارد فارسی شدهاست. معادل انگلیسی واژه حقیقت واژهٔ Truth میباشد.
تفاوت حقیقت و واقعیت
حقیقت بر خلاف واقعیت امری است که لزوما با برهانهای علمی قابل اثبات نیست. در بسیاری موارد حقیقت به نوع نگرش افراد نیست بستگی دارد. بطور مثال واقعیت و حقیقت واقعه کربلا را میتوان به این دو صورت بیان کرد.
واقعیت: حسین و یارانش به سمت کوفه حرکت کردند، لشکریان یزید در محلی به نام کربلا بر آنها حمله کردند، و حسین کشته شد. و یزید پیروز این جنگ بود.
حقیقت به عقیده یه راوی از این واقعیت میتواند این باشد.
”
در واقعه کربلا امام حسین و یاران با وفایش برای نجات دین اسلام تصمیم به هجرت به کوفه گرفتند. اما لشکریان یزید ملعون به آنان حمله کردند و در این واقعه امام حسین به شهادت رسید. و امام حسین توانست با نثار خون خود اسلام را زنده نگاه دارد و به حق او پیروز این میدان بود.
“
همانطور که میبینید برای اثبات واقعیت این موضوع میتوان برهانهایی از جمله کتب تاریخ آورد. اما در مورد حقیقت نمیتوان این کار را کرد. این به این معنی نیست که حقیقت چون همیشه اثبات پذیر نیست دارای درصد صحت کمی است زیرا امکان صحت آن همیشه وجود دارد.
اگر در ریشهی واژگان حقیقت و واقعیت دقیق شویم، تفاوتهایی را مشاهده میکنیم. ریشهی کلمهی حقیقت، "حق" به معنای راستی و درستی است و ریشهی کلمهی واقعیت، "وَقَعَ" به معنای رویدادن و یا اتفاق افتادن است. حقیقت، اشاره به ماهیت راست و درست دارد و واقعیت اشاره به امور عینی و یا اموری که اتفاق میافتند.
البته این نگاه، شاید برخورد سادهنگرانهای به مفهوم حقیقت باشد. متفکران و فلاسفهی گوناگونی، در طی فعالیت و تلاش فکری و فلسفیشان به تبیین مفاهیم حقیقت و واقعیت پرداختهاند.
حقیقت و واقعیت در اندیشههای متفکران و فلاسفه
در یونان باستان، نوعی تفکر اسطورهای نسبت به مقولهی حقیقت و واقعیت وجود داشته که طی سیر تحول به مذهب و باورهای مذهبی تبدیل شده است. این مساله در هر تمدن دیگری نیز مشاهده میشود. تمدنهای بینالنهرین، هند و چین همگی چنین سیر تحولی را طی کردهاند.
تفکر اسطورهای، طی تکاملش به صورت مثالی افلاطونی رسید که گونهای تفکر مذهبی است. در اندیشههای مذهبی مانند سه مذهب زرتشتیت، مسیحیت و اسلام تمایز و جدایی واقعیت مادی و حقیقت وجود دارد.
دیدگاه عرفا پیرامون حقیقت و واقعیت، شکل متکامل تفکرات دینی است.
آراء و اندیشههای متفکرین دوران مدرن و همچنین تحولاتی که در نوع نگاه انسانها در جامعهی مدرن نسبت به حقیقت حاصل شده، باعث شده است تا مسیر گسست از اندیشههای اسطورهای به اندیشههای دینی در دوران مدرن دچار واگشت و یا تغییر مسیر شود. یعنی تمایز و گسست حقیقت و واقعیت دوباره به اتحاد آن دو منجر شده است. در اصل، ظهور رئالیسم جدید و همچنین اومانیسم مدرن، نمایانگر گونهای
دانلود مقاله کامل درباره حقیقت