لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
فساد اداری؛ چالشها و راه حلها
چکیده
اسماعیل حکیمی
فساد اداری (corruption) یک معضل جهانی و بزرگترین مانع در برابر اصلاحات در هر کشور و بزرگترین سد در برابر پیشرفت و ترقی میباشد. فساد وقتی خطرناکتر میشود که عوامل فاسد در یک شبکه مافیایی فعالیت نموده و بالاترین ردههای سیاسی و اقتصادی کشور را به فساد الوده سازد.
افغانستان از کشورهایی است که فساد در ان به بالاترین حد خود رسیده و متاسفانه به یک پدیده مزمن و هنجاری تبدیل شده است و اقدامات متعدد اصلاحی هنوز متاسفانه راه به جایی نبرده است. از مبارزه با فساد، فراوان بحث شده است ولی متاسفانه به سان تیغ دو دم بیشتر به یاس مردم منجر شده است تا به محو فساد در کشور.
در فساد اداری عوامل مختلفی نقش دارد و راههای مختلفی قابل پیشبینی است. در این نوشتار سعی شده که به چالشها و عوامل فساد اداری پرداخته و راه حلهایی را جهت اصلاح ادارات، بررسی نماید.
واژگان کلیدی:فساد اداری، رشوه، اختلاس، اصلاحات،نظارت و کنترل.
مقدمه
فساد، در نظام اداری تمام کشورها کم و بیش وجود دارد. مطابق گزارشهای سازمان شفافیت بینالملل (Transparency International)، فساد اداری از مشکلات و معضلات حاد کشورها میباشد و بنابه تخمین بانک جهانی در سراسر جهان هر ساله بیش از یک هزار میلیارد دالر رشوه پرداخت میشود. در گزارش سال 2007، سازمان شفافیت بینالملل کشورهای دانمارک، فنلاند و سنگاپور با شاخص عددی یک، دارای کمترین میزان فساد دانسته شده است، در حالی که کشورهای برمه و سومالی، با شاخصهای عددی 179، در پایینترین رده و بدترین جایگاه قرار دارند. شاخص عددی نسبت داده شده به افغانستان، چاد و سودان172، ایران، لیبی، نپال، فیلیپین و یمن 131 است و تاجیکستان، اذربایجان، بلاروس، قرقیزستان، لیبریا و زیمبابوه از نظر گستردگی فساد مالی و اداری دارای شاخص 150 میباشد.<!-- [if !supportFootnotes]-->[1]<!--[endif]--> مطابق این امار، افغانستان متاسفانه در لایههای پایین الودگی به فساد قرار دارد و اکثر کارشناسان افغان معتقدند که بخش اعظمی از هزینههای بازسازی افغانستان در یک سیستم پیچیده مافیایی داخلی و خارجی مورد اختلاس قرار میگیرد.
جایی که فساد اداری وجود دارد قانون یا اصلا اجرا نمیشود و یا به صورت گزینشی و دلبخواهی اجرا میشود. به عبارت دیگر، اجرای قانون مورد سو استفاده واقع میشود، تا افراد، به اهداف سو خود برسند. این اهداف میتواند مادی و مالی باشد و میتواند راضی کردن غیر معقولانهی دیگران باشد. در فرهنگ فساد اداری، به افراد به عنوان یک مهره و ابزار نگاه میشود و مناسبات انسانی بسیار ضعیف است. معمولا انچه به نام مناسبات انسانی در این موارد دیده میشود، بسیار متظاهرانه و ریاکارانه است. افراد فاسد یک اداره در کار خیر و خوبی همکاری ندارند، بلکه در ارتکاب یک تخلف و تضییع حقوق دیگران و یا منافع عامه با هم همکاری مینمایند. در حالی که قران کریم میفرماید: ﴿وَ تَعاوَنوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ لا تَعاوَنوا عَلَى الْاثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقوا اللهَ انَّ اللهَ شَدیدُ الْعِقابِ﴾ «در کار نیک و تقوا به یک دیگر کمک کنید و در گناه و ستم یکدیگر را یاری نکنید و از خدا بترسید که خداوند بسیار سخت مجازات میکند.
انتخاب روسا، معاوونان، کارمندان و کارشناسان غالبا بر اساس لیاقت و شایستگی افراد نیست و به جای این که مهارتها و تواناییهای فرد، ملاک انتخاب باشد، انگیزههای شخصی، حزبی، سمتی، قومی و نژادی عامل اصلی انتخاب کارشناسان است. فرد پیشنهاد دهندهی پست، غالبا برای بقای خودش، افرادی را بر میگزیند تا با او هماهنگ باشند.
کارشناسان و مسوولان زیردست، هنگام دیدن موارد نامطلوب غالبا در بیان نظرات خود دچار خود سانسوری میشوند و از بیان اعتقادات و افکارشان بیم دارند. انان میترسند که مبادا با بیان افکارشان، موقعیت خود را از دست بدهند.
در جامعه فساد زده، قدرت افراد به شخصیت انان و دانش و مهارت و تواناییها و مدیریت آنها بستگی ندارد، بلکه به حامیان انان وابسته است، هر چند که حمایت شوندگان، افرادی بی کفایت و ضعیف باشند.
مظلوم کشی، خصیصهی دیگر این گونه سیستمها است. اگر به کسی ظلم شود و مظلوم از ظالم شکایت کند، در صورتی که ظالم از حامیانی برخوردار باشد، شکایت مظلوم غالبا به جایی نمیرسد. سیستم فسادزده سعی میکند که شکایتی اصلا ثبت نشود. در صورت ثبت شکایت نیز، به ان رسیدگی نشود. در صورت پیگیری شاکی، با شاکی برخورد میکنند و برای دفع شکایات وی، به تهمت و افترا متوسل میشوند و شاکی را متخلف معرفی میکنند، تا فکر اصلاح امور و امر به معروف و نهی از منکر هیچگاه به ذهن کسی خطور نکند.
اگر بخواهند کسی را از پستی عزل کنند و تخلفی از وی سراغ نداشته باشند، از وی بهانه
تحقیق درباره فساد اداری