فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق بدرفتاری والدین

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق بدرفتاری والدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بدرفتاری والدین


دانلود تحقیق بدرفتاری والدین

کلیات
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژه‎ها و اصطلاحات
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمده‎ترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکل‎گیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانواده‎ای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک می‎تواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک می‎تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی می‎کند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکل‎گیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.
می‎دانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علی‎رغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار می‎گردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمی‎داند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیری‎های اجتماعی او آغاز می‎گردد. در نقطه مقابل خانواده‎هایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمی‎پذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمی‎داند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران می‎گردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل می‎آورد. روانشناسان و جامعه‎شناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی می‎دانند
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد می‎شود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود می‎آید.
خانواده‎ها یا والدینی که بطور مستمر کودکان خود را مورد حمایت قرار می‎دهند، با آنها گرم و صمیمی‎اند و کنترل منطقی و متعادل را اعمال می‎کنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد می‎کنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای کودکان و نوجوانان خود فراهم می‎آورند. برعکس والدین آسان گیر که از کنترل کودکان خود پرهیز می‎کنند، کودکان آنها اشتیاقی ندارند که از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروه‎های مختلف جامعه اطاعت کنند.
والدینی وجود دارند که کارهای کودکان خود را در دوره طفولیت و کودکی به گونه صحیح کنترل نمی‎کنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز می‎مانند. این گروه دیر دست به کار می‎شوند و فقط در دوره جوانی اقدام به کنترل جوانان خود می‎کنند، دوره‎ای که مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی کژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق می‎دهد.

بیان مسأله
یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور کلی عزت نفس ‎(self esteem) می‎باشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است که برای انسان به مانند یک سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شکوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب می‎گردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره ‎(self concept) انسان می‎باشد که شامل تصویر خود از خود و احساسی که او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش می‎باشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است که از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد
توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا که مورد تحقیق قرار گرفته که بسیاری آن را به عنوان یک نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نموده‎اند در این زمینه می‎توان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود.
نقش خانواده در میزان عزت نفس براساس تحقیقات انجام شده قبلی اثبات شده است حال اگر والدین به گونه‎ای رفتار کنند که کودک آزرده خاطر شود در این صورت عزت نفس کودک پایین می‎آید. زیرا یکی از راه‎های ارضای نفس، تکریم افراد و توجه به شخصیت آنهاست.
فردی که در محیط خانواده به اندازه کافی مورد احترام و پذیرش واقع شود و عزت نفس وی بطور مطلوب ارضاء گردد روحیه‎ای طبیعی و روان و معتدل خواهد داشت. برعکس فردی که از پدر و مادر احترام و تکریم ندیده و والدین با او بدرفتاری داشته‎اند عزت نفس او پایین شکل می‎گیرد و کودک در خود احساس پستی و حقارت کرده و شکست خورده و افسرده خواهد شد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم دچار مشکلات و اختلالات رفتاری و شخصیتی می‎گردد هیلز و کوپر اسمیت گزارش می‎دهد دختران و پسرانی که از عزت نفس بالایی برخوردار بودند والدین پذیرنده، خوش برخورد، بامحبت و خونگرم داشته‎اند.
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان دختر و پسر می‎باشد و قصد بر آن است که آیا رابطه‎ی بین این دو وجود دارد یا نه. در مکتب اعتقادی اسلام نیز توجه بارزی به ارزشمند بودن انسان و ایجاد یک تصور مطلوب و ارزشمند در انسان نسبت به خودش و دیگر انسانها وجود دارد چنانکه در یک دیدگاه کلی و اساسی انسان به عنوان موجودی در نظر گرفته شده است که دارای ارزش و کرامت است که لازم است درک و احساس عمیق نسبت به عزت و کرامت خود و دیگران داشته باشد در این تحقیق برآنیم که روشن کنیم بدرفتاری والدین به خصوص در دوران کودکی به چه میزانی بر عزت نفس آنها در آینده تأثیر می‎گذارد.
احساس ارزش درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می‎کند

 

شامل 96 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بدرفتاری والدین

پایان نامه ی برسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مقطع راهنمایی. doc

اختصاصی از فایلکو پایان نامه ی برسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مقطع راهنمایی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی برسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مقطع راهنمایی. doc


پایان نامه ی برسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مقطع راهنمایی. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 60 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

چکیده:

هدف از پژو.هش حاضر،‌ مطالعه تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان بوده است. تحقیق با شرکت 200 نفر دانش‎آموزان پسر و دختر از هر کدام 100 نفر از بین 4 مدرسه راهنمایی شهرستان ایلام که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت. تعداد آزمودنیها از هر مدرسه 50 نفر بوده است. دانش‎آموزان پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه بدرفتاری والدین را همزمان تکمیل کردند. بررسی‎هایی که در ارتباط با هدف این تلاش تحقیقی بود نتایجی بدست داده است که عبارتند از:

الف) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان «کل نمونه» 27/0- است که در سطح 1/0 معنی‎دار بوده است.

ب) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین دخترها 245/0- است که در سطح 5% معنی‎دار بوده است.

ج) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین پسرها 56/0- است که در سطح 1% معنی‎دار بوده است.

د) تفاوت تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها و دخترها بوسیله آزمون ‎t بررسی شد که نشان داد میانگین تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها بیشتر از دخترهاست این تفاوت در سطح 1/0 معنی‎دار بوده است.

هـ) تفاوت میانگین‎های عزت نفس در دختران و پسران معنی‎دار نیست.

 

مقدمه:

مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.

بدون تردید خانواده عمده‎ترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکل‎گیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانواده‎ای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک می‎تواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک می‎تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی می‎کند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکل‎گیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.

می‎دانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علی‎رغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار می‎گردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمی‎داند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیری‎های اجتماعی او آغاز می‎گردد. در نقطه مقابل خانواده‎هایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمی‎پذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمی‎داند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران می‎گردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.

عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل می‎آورد. روانشناسان و جامعه‎شناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی می‎دانند «اسلامی نسب، 1373».

تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد می‎شود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود می‎آید.

خانواده‎ها یا والدینی که بطور مستمر کودکان خود را مورد حمایت قرار می‎دهند، با آنها گرم و صمیمی‎اند و کنترل منطقی و متعادل را اعمال می‎کنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد می‎کنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای کودکان و نوجوانان خود فراهم می‎آورند. برعکس والدین آسان گیر که از کنترل کودکان خود پرهیز می‎کنند، کودکان آنها اشتیاقی ندارند که از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروه‎های مختلف جامعه اطاعت کنند.

والدینی وجود دارند که کارهای کودکان خود را در دوره طفولیت و کودکی به گونه صحیح کنترل نمی‎کنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز می‎مانند. این گروه دیر دست به کار می‎شوند و فقط در دوره جوانی اقدام به کنترل جوانان خود می‎کنند، دوره‎ای که مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی کژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق می‎دهد.

 

بیان مسأله:

یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور کلی عزت نفس ‎(self esteem) می‎باشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است که برای انسان به مانند یک سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شکوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب می‎گردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره ‎(self concept) انسان می‎باشد که شامل تصویر خود از خود و احساسی که او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش می‎باشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است که از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، 1373).

توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا که مورد تحقیق قرار گرفته که بسیاری آن را به عنوان یک نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نموده‎اند در این زمینه می‎توان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود. (بیابانگرد، 1373، ص 11)

نقش خانواده در میزان عزت نفس براساس تحقیقات انجام شده قبلی اثبات شده است حال اگر والدین به گونه‎ای رفتار کنند که کودک آزرده خاطر شود در این صورت عزت نفس کودک پایین می‎آید. زیرا یکی از راه‎های ارضای نفس، تکریم افراد و توجه به شخصیت آنهاست.

فردی که در محیط خانواده به اندازه کافی مورد احترام و پذیرش واقع شود و عزت نفس وی بطور مطلوب ارضاء گردد روحیه‎ای طبیعی و روان و معتدل خواهد داشت. برعکس فردی که از پدر و مادر احترام و تکریم ندیده و والدین با او بدرفتاری داشته‎اند عزت نفس او پایین شکل می‎گیرد و کودک در خود احساس پستی و حقارت کرده و شکست خورده و افسرده خواهد شد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم دچار مشکلات و اختلالات رفتاری و شخصیتی می‎گردد هیلز و کوپر اسمیت گزارش می‎دهد دختران و پسرانی که از عزت نفس بالایی برخوردار بودند والدین پذیرنده، خوش برخورد، بامحبت و خونگرم داشته‎اند. (بوشهری، 1373، ص 23).

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان دختر و پسر می‎باشد و قصد بر آن است که آیا رابطه‎ی بین این دو وجود دارد یا نه. در مکتب اعتقادی اسلام نیز توجه بارزی به ارزشمند بودن انسان و ایجاد یک تصور مطلوب و ارزشمند در انسان نسبت به خودش و دیگر انسانها وجود دارد چنانکه در یک دیدگاه کلی و اساسی انسان به عنوان موجودی در نظر گرفته شده است که دارای ارزش و کرامت است که لازم است درک و احساس عمیق نسبت به عزت و کرامت خود و دیگران داشته باشد در این تحقیق برآنیم که روشن کنیم بدرفتاری والدین به خصوص در دوران کودکی به چه میزانی بر عزت نفس آنها در آینده تأثیر می‎گذارد.

احساس ارزش درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می‎کند (شاملو، 1372، ص 137).

 

فهرست مطالب:

چکیده

فصل اول:کلیات

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

سؤالات و فرضیات تحقیق

روش انجام تحقیق

تعریف واژه‎ها و اصطلاحات

فصل دوم: ادبیات تحقیق

مقدمه

الف: پیشینه نظری تحقیق

عزت نفس بالا ، عزت نفس پایین

ب:‌تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران

فصل سوم: روش تحقیق

روش تحقیق

جامعه و نمونه

روش نمونه‎گیری

ابزار اندازه‎گیری

چگونگی گردآوری داده‎ها

روش آماری

فصل چهارم: یافته‎ها و نتایج تحقیق

مقدمه

یافته‌ها

فصل پنجم: بحث یافته‎ها و تجزیه و تحلیل داده‎ها

محدودیت‎های تحقیق

پیشنهادات تحقیق

ضمیمه الف:‌ جداول نمرات هر دو گروه

۱- جدول نمرات خام آزمودنی‎های پسر

۲- جدول نمرات خام آزمودنی‎های دختر

فهرست منابع

ضمیمه ب: پرسشنامه‎ها

۱- پرسشنامه بدرفتاری فیدل

۲- پرسشنامه عزت نفس جنیس فیلد

فهرست منابع و ضمائم

 

فهرست جداول:

۱- جدول تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس

۲- جدول تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دخترها

۳- جدول تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس پسرها

۴- تفاوت میانگین بدرفتاری والدین پسر و دختر

 

منابع و مأخذ:

1- اسلامی‎نسب، علی، روانشناسی اعتماد به نفس، انتشارات مهرداد، 1373.

2- مظاهری، علی‎اکبر، هشدارهای تربیتی، موسسه انتشارات هجرت، 1377،صفحه 80-79 و 85-83.

3- معماریان، بابایی، زنده‎طلب، ربابه، غلامرضا، بررسی تأثیر برنامه «مشارکت والدین در زمینه مهارتهای رفتاری بر عزت نفس نوجوانان»، 1377، فصل‎نامه علمی،‌ پژوهش دانشگاه شاهد، شماره 25، سال هفتم، پاییز 1378، صفحه 62-57.

4- ماهنامه علمی ‎- خانوادگی «مشاوره خانواده»، عزت نفس چیست؟ شماره 21، شهریور 1381، صفحه 40-39.

5- شرفی، محمدرضا، «با فرزند خود چگونه رفتار کنیم؟»، انتشارات جهاد دانشگاهی، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1371.

6- خادمیان، «ملیحه سادات، بررسی رابطه نگرشهای تربیتی والدین با عزت نفس دانش‎آموزان،‌ پایان‎نامه».

7- نادری،‌ نراقی، 1380، روشهای تحقیق در علوم انسانی.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی برسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مقطع راهنمایی. doc

تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

اختصاصی از فایلکو تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین


تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

 

 


مقدمه
بی شک خانواده، نخستین و مهمترین آموزشگاه و پرورشگاه انسان به شمار می آید و یکی از نهادهای اصلی و مقدس هرجامعه است. این خانواده است که فرایند شدن انسان را از قوه به فعل فراهم می کند و تسهیل می سازد و پس از یک زمینه مناسب وراثتی، مهمترین و ضروری ترین نیاز برای رشد یک انسان محسوب می شود و از این نظر خانواده، حیاتی ترین نقش را به عهده دارد. حساس ترین ایام زندگی یک فرد در خانه، در خانواده و در دامن مادر سپری می شود. از این رو قابل تعجب نیست که ریشه اکثر مشکلات رفتاری و ناهنجاریهای عاطفی، اجتماعی و روانی را باید در خانواده جستجو کرد. فرار نوجوانان از خانه، پرخاشگری، بی اختیاری در نگهداری ادرار، ناخن جویدن، اعتیاد، بزهکاری، اضطراب و نظایر آن جلوه هایی از عدم آموزش و عدم برقراری رابطه درست با کودکان و نوجوانان است (به پژوه، 1383).
مطالعات گوناگون نشان داده اند مشکلات بهداشت روانی در کودکان و نوجوانان بیش از سایر اقشار جامعه مشاهده می شود. افسردگی، اضطراب، خودکشی، بزهکاری، مصرف مواد مخدر، شکست تحصیلی و ترک تحصیل از جمله مشکلاتی به شمار می آیند که در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می شود که ناشی از عوامل متعددی چون ژنتیک، اختلال های خانوادگی، تبعیض های اجتماعی، برخوردهای نامناسب افراد خانواده، مدرسه، اجتماع و مجموعه ای از عوامل (خدایاری فرد، 1382).
کودک کافی است که عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد کند و به جایگاه ارزشمند خود برسد. اما زندگی خانوادگی، محیط اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاهی امکان ناپذیر می سازد. ما غالباً فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها محکوم می کنیم، یا آنها را به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم به جای آن باید خطاها و ندانم کاریهای خودمان را دلیل بروز مشکلات آنها بدانیم (کاکاوند، 1385).
اختلالات عاطفی- رفتاری، بویژه به سبب وضعیت نامتعادل و متحول زندگی خانوادگی و اجتماعی در یکی از دو دهه اخیر در کشور ما، بیش از هر زمان دیگری گریبانگیر گروههای وسیعی از کودکان شده است. نابسامانیهای خانوادگی، کمبود آموزشی و پرورشی و بهداشتی، جابجا شدن گروههای اجتماعی و فشارهای ناشی از آن، رشد نامعقول جمعیت، مهاجرتهای بی رویه، آوارگی، فقر و اعتیاد گسترده، دل آزردگی و افسردگی و پرخاشجویی و شکوه گیریهای حاصل از غیبت یا فقدان سرپرست در بسیاری از خانواده ها و... بسیاری از عوامل مهم دیگر سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان وسعت بی سابقه ای بیابد (لطف آبادی، 1387).
غیبت های طولانی پدران از خانه، ساعت های طولانی دوری مادران از خانواده تحولات و بحران های شدید اقتصادی و اجتماعی و از همه مهمتر کم رنگ شدن ارزشی های مذهبی و اخلاقی را باید عامل اصلی این بی ثباتی ها در خانواده دانست (نوابی نژاد، 1379).
از آن جا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، لذا مهم ترین نقش را در پرورش ویژگیهای روانی و عاطفی کودک به عهده دارد و کانون سلامتی یا بیماری محسوب می شود. تحقیقات نشان داده اند اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. هرچه مشکل روانی والدین شدیدتر باشد ظهور اختلال های رفتاری کودکان سریع تر خواهد بود (بلانز و همکاران، 1991).
مطالعات نشان داده اند که مشکلات رفتاری فرزندان با اختلال روان پزشکی والدین رابطه دارد (زیما و همکاران، 1996؛ راتروکوینتون، 1984).
اگر در خانواده شرایط و روابط ناسالم و منفی وجود داشته باشد، تأثیری بر روی فرزندان خواهد گذاشت و منش های عاطفی ناهنجاری در آن ها شکل خواهد گرفت. نقش های منفی از قبیل حسادت، پرخاشگری، احساس عدم امنیت، مضطرب، پرخاشگری، ناسازگاری و افسرده می گردد. لسلت (1987) ناسازگاری کودکان و نوجوانان را ناشی از شکست در دوران کودکی و در خلال دوران دلبستگی مادر می داند (اسماعیلی، 1383).
مطالعات لی و همکاران (1987 ) نشان داده که آسیب روانی مادر موجب اختلالات عاطفی – هیجانی و مشکلات تحصیلی فرزندان می شود ( به نقل از محمد اسماعیل ، 1382 ) .
تحقیقات نشان داده اند که یکی از علل ابتلای به انواع اختلال های روانی و یکی از منابع آسیب روانی کودک ، در ماهیت تعامل آن ها با والدین شان بالاخص با والدین بیمار می باشد . هترینگتون و همکاران ( همان منبع ).
نتایج تحقیقات یافته های آماری نشان داد که : 61 درصد از مادران کودکان مبتلا به اختلال رفتاری هیجانی مشکوک به عدم سلامت روان هستند که این میزان برحسب اختلالات رفتاری کودکان متفاوت می باشد ( همان منبع ) .
متأسفانه در مورد اختلالهای مربوط به کودکان مطالعات اندکی صورت گرفته است و اطلاعات موجود بیشتر براساس مطالعات انجام شده در مورد بزرگسالان است (نلسون و ایزرائل، ترجمه، خدایاری فرد، 1382) با توجه به اهمیت مطالب فوق پژوهشگر بر آن شد تا به بررسی این موضوع بپردازد.

بیان مسئله
تأثیر رفتار و طرز فکر والدین در شکل گیری و چگونگی رفتار کودکان از اهمیت اساسی برخوردار است. والدینی که رابطه مطلوب و درستی با فرزندان خویش دارند، موجب شادمانی، مسئولیت پذیری و تکامل شخصیتی فرزندان خود می شوند. از سوی دیگر، والدینی که رفتاری مطلوب و درستی با فرزندان خود ندارند باعث بروز انواع مشکلات رفتاری در آنان می شوند.
برای آنکه کودک به شکل سالم و هنجار رشد یابد بایستی در حد معقول نیازهای شخصیتی، روانی، فیزیکی و اجتماعی او ارضا شود. ناکامی در رفع این نیازها باعث مشکلات رفتاری، بزهکاری و ناشادی کودک می گردد و شرایط خانوادگی زمینه ساز این ناکامی هاست. از جمله این شرایط: خانواده های از هم پاشیده، طرد شدگی کودک، سخت گیری و محدودیت شدید، فقر و کمبودهای شخصی، عصبی بودن والدین، نبودن معیارهای صحیح اعتقادی و اخلاقی در خانواده و ... را می توان نام برد. در اکثر نظریه های روانشناسی رشد، چگونگی روابط کودک با اعضای خانواده و مخصوصاً ما در یکی از اساسی ترین عامل رشد شخصیت، شناخته شده است.
اگر در روابط عاطفی مادر و کودک اختلالی بوجود آید، موجب بهم خوردن امنیت عاطفی در کودک می شود که آثار آن را در رفتار کودک می توان مشاهده کرد. بنابراین توافق کلی براین است که خانواده در پیدایش اختلالات رفتاری کودک تأثیر مهمی دارد (نوابی نژاد، 1380 و میلانی فر، 1380).
رئیس و همکارانش (1995) با اجرای پژوهشی تحت عنوان رابطه بین شیوه های تربیتی مختلف خانواده با آسیب شناسی روانی در نوجوانان، سه شیوه ضدیت- منفی گرایی، گرم و صمیمی و حمایتی، و کنترل کننده- نظارت کننده را مطالعه نمودند. آنها در این تحقیق دریافتند که شیوه ضدیت و تعارض با علائم افسردگی، همبستگی کمتر و با رفتارهای ضد اجتماعی همبستگی بیشتری دارد. از طرفی بین ارتباط گرم و صمیمی و رفتارهای مرضی ارتباطی مشاهده نشد (امینی، 1384).
پورتس و هاور (1992) در پژوهش پیرامون کارآیی خانواده و سازگاری کودکان پس از طلاق دریافتند که آن دسته از عواملی که بیشترین سهم را در تسهیل سازگاری عاطفی- اجتماعی دارند عبارتند از: نقش های خانوادگی، مهار رفتار و مشارکت عاطفی، علاوه بر این مشخص شد که خانواده هایی که در آنها مراقبت، حمایت متقابل و رسوم خانوادگی پس از طلاق نیز حفظ شده است، احتمالاً بیشتر قادرند ناسازگاری کودکان را کاهش دهند(کریمی، 1387).
فرار از خانواده نیز معمولاً به دنبال یک دوره طولانی تعارضات شدید خانوادگی رخ می دهد. اگر فراری ها مشکلات شدیدی را در خانه تجربه کرده اند اما آنهایی که بیشتر از یکبار از خانه فرار کرده اند شدیدترین مشکلات را داشته اند (اولسون و همکاران، ترجمه کریمی، 1378).
طبق تحقیقات انجام شده نحوه تربیتی والدین، ویژگی های رفتاری خاصی را در کودک بوجود می آورد مثلاً والدینی که در تعامل با فرزندان خود از شیوه فرزند پروری اقتدار منطقی استفاده می کنند فرزندانشان مستقل و با هدف بوده، دارای اعتماد به نفس و مسئولیت پذیر می باشند و از نظر روانی سالم هستند (بوری ، 1991، مارتین و مک کوبی، 1984، نقل از طیبی، 1383).
ری (1990) طی تحقیقی نشان داد که: کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری در خانواده هایی پرورش یافته اند که در آنها انضباط و محبت کم بوده است.
سیف نراقی و نادری (1379) طی پژوهشی نشان دادند که: اگر جو یا فضای کل خانواده، بر حرکت و رفتار کودک را علیرغم درست یا نادرست بودن آن پذیرا باشیم،کودک به احتمال زیاد دچار اختلالات رفتاری می گردد... از طرف دیگر در نقطه مقابل خانواده هایی قرار دارند که هیچگونه رفتار کودک را نمی پذیرند. و کودک دچار بلاتکلیفی و تشویش است. افراط و تفریط در میزان توجه و مراقبت نسبت به اعمال و رفتار کودک می تواند موجبات اختلالات رفتاری باشد...داشتن انتظارات و توقعات نامتناسب با رشد و توان جسمی، ذهنی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و یا نداشتن هیچگونه توقعی از آنان در موقعی باید توقع داشت، سبب اختلالات رفتاری در آنان می شود(سالاری، 1380).
براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه، بیش از یک میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار می کنند بیشتر این نوجوانان میان 14 تا 17 سال سن دارند که از این میان 74 درصد دختر و 26 درصد پسر هستند(روزنامه جام جم، دی ماه 1380).
نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهند اکثر مشکلات رفتاری کودکان در محیط خانه و مدرسه منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی و رفتاری اعضای خانواده بویژه والدین است و در این میان نقش مادر اساسی و تعیین کننده است بطوریکه محرومیت از وجود او و یا عدم بهداشت روانی والدین اثرات ناگواری از جمله کاهش میزان جنب و جوش، کاهش واکنش عاطفی، ضعف اعتماد به نفس و... را به همراه دارد. نگرش ها و رفتارهای والدین همانند محرومیت از والدین سهم نسبتاً زیادی در علت شناسی اختلالات رفتاری دارند به همین جهت برخی از صاحب نظران معتقدند کودک مشکل دار عمدتاً والدین مشکل داری داشته اند (ماسن، ترجمه یاسایی، 1380).
«نلسون و ایزرائل » نقل از حمیدی (1380) توافق همگانی وجود دارد که خانواده در پیدایش اختلالهای رفتاری کودکان تأثیر مهمی دارد. درباره خانواده های بزهکاران و نیز خانواده های کودکان مبتلا به اختلال رفتار، جرمها و بزهکاریهای بسیاری گزارش شده است. به نظر می رسد اختلالات رفتاری کودکان از نظام خانوادگی ناصحیح سرچشمه می گیرد.
با توجه به مطالب فوق مسئله پژوهش حاضر این است که «آیا بین اختلالات رفتاری کودکان و سلامت روانی والدین رابطه وجود دارد»؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و کودکان مرزی 12-7 ساله

اختصاصی از فایلکو بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و کودکان مرزی 12-7 ساله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه اماده با قابلیت ورد و ویرایش

چکیده:

     هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و والدین آموزش پذیر می باشد. ابزارهای این پژوهش شامل سه نوع پرسشنامه است که شامل: پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه سلامت روانی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی می باشد و پرسشنامه عزت نفس شامل سه مقیاس عملکرد تحصیلی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی ظاهری می باشد و پرسشنامه سلامت روانی 7 ماده آن برای نشانه های جسمانی و 7 ماده دیگر آن علایم اضطراب و 7 ماده دیگر آن اختلال در کنش اجتماعی و 7 ماده دیگر علایم افسردگی را می سنجد. پرسشنامه بهزیستی روانشناختی که 19 ماده آن برای رضایت از زندگی و 13 ماده آن برای معنویت و 19 ماده آن برای شادی و خوش بینی و 8 ماده آن مربوط به رشد و بالندگی و 8 ماده برای ارتباط مثبت با دیگران و 10 ماده آن برای خود مختاری می باشد. بر اساس نتایج تحقیق مشاهده شد که نمره سلامت روانی در والدین دانش آموزان مرزی بیشتر از دانش آموزان عادی است بدین معنی که والدین کودکان مرزی از سلامت روانی بیشتری برخوردارند و همچنین از لحاظ عزت نفس بین والدین دانش آموزان عادی و مرزی مشاهده نشد و مشحص شد که نمره بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی بیشتر از والدین دانش آموزان مرزی می باشد بدین معنی بهزیستی روانشناختی بیشتری دارند.

 کلید واژه ها:عزت نفس،سلامت روانی، بهزیستی روانشناختی 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و کودکان مرزی 12-7 ساله

بررسی نقش والدین ومسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان مدارس ابتدائی

اختصاصی از فایلکو بررسی نقش والدین ومسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان مدارس ابتدائی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی نقش والدین ومسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان مدارس ابتدائی مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۷۲  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود تحقیق بررسی نقش والدین ومسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان مدارس ابتدائی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
فهرست مطالب

مقدمه : ۲
بیان مسئله، هدف وفرضیه ۶
فرضیه : ۹
تعاریف عملیاتی : ۹
«مطالعه منابع مربوطه به موضوع مورد تحقیق» ۱۱
«روش اجرای تحقیق» ۱۹
آزمودنیها ۱۹
«طرح پژوهشی» ۲۱
«ابزار اندازه گیری» ۲۱
«روش جمع آوری اطلاعات» ۲۲
یافته های پژوهشی ۵۴
بحث درباره یافته ها ۵۹
محدودیتها ۶۲
پیشنهادات وکاربرد ۶۳
خلاصه ونتیجه گیری ۶۷
فهرست منابع ۷۰
 فهرست منابع

۱- انجمن اولیاء ومربیان جمهوری اسلامی ایران ، مجله پیوند، شماره های ۱۶۸- ۱۶۹- ۱۷۰- ۱۷۱- ۱۷۲- ۱۷۳٫
۲- سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها ، تهران ، چاپ دوازدهم با تجدید نظر ، بهار ۱۳۷۲٫
۳- کریمی ، یوسف، جزوه روانشناسی اجتماعی آموزش وپرورش ، ۱۳۷۲٫
۴- معیری، محمد طاهر، مسائل آموزش وپرورش ، انتشارات امیر کبیر.
۵- مفیدی ، فرخنده ، آموزش وپرورش پیش دبستانی ودبستانی ، پیام نور.

 
مقدمه :

پژوهش وکنجکاوی از تمایلات طبیعی بشر است ومیل به شناخت وارضاء آن حس موجب دست یافتن به مجهولات زیادی شده است. لذا پیشرفتهای چشمگیری درکلیه زمینه های علمی فعلی حاصل این حس سیری ناپذیر کسانی است که زندگی خود را وقف جامعه بشری کرده ومی کند. توسعه وپیشرفت کشورهای غربی حاصل میزان اهمیتی است که این کشورها به تحقیق وپژوهش قائل هستند. در این دیار روح علمی همان شناختن ودر یافتن عمیق روشها وشیوه هایی بوده است که بشر برای پیش بردن علم بکار بسته است. این امر نه تنها از نادانی وسرگردانیهای آنها کاسته بلکه موجب شده است که در برآورد حوادث دقیق تر و مسئدل‌تر ودر انجام امور مجهز تر ودر یافتن مواد جدید با کیفیت بهتر موفق‌تر باشند. واما نقص عمده در کشورهای نو‌خاسته ، بی خبری از شیوه های شناختن ودانستن است. توجه سطحی به مسائل وبرداشت عامیانه از آنها بدون آشنایی به مبانی علمی راههای صحیح ، در این کشورها موجب ضلالت وگمراهی شده است. واین کشورها را در دور وتسلسل نادانی گرفتار نموده است.

تحقیق حاضر بدین علت صورت گرفته است تا یکی از مشکلات عمده مدارس را که همچنان حل ناشده باقی مانده است بررسی نموده ودر صورت امکان روزنه ای را در راه گشایش آن پیدا نماید. عنوان این پژوهش عبارتست از : « بررسی نظر مدیران مدارس شهر کرج «ناحیه ۳» در مورد میزان همکاری والدین با مدارس در حل مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان » . وهمانطور که از عنوان این تحقیق استنباط می شود درصدد آنیم که علاوه بر انجام یک تکلیف دانشگاهی حداقل در دوران خدمت خود در نهاد مقدس آموزش وپرورش از نتایج آن در چگونگی راه حل مشکلات دانش‌آموزان سود جسته ودرنتیجه آنچنانکه شایسته فرزندان این مرزوبوم باشد اداء وظیفه نمائیم زیرا جامعه کنونی ما بدلیل خصومتهای غربی ونادانیهای عده زیادی از مسلمانان در خارج وداخل کشور ونیز مشکلات اقتصادی دچار مسائل ومشکلات زیادی از جنبه های تربیتی واخلاقی شده است. که اگر بزدوی در این مورد راه چاره ای را نجوئیم متحمل بهای گزافی خواهیم شد.

وهمانطور که می دانیم مدرسه به عنوان سازمانی که مسئولیت تربیت فرزندان جامعه را بر عهده دارد باید با روشنگری وروشن بینی علل وراههای حل مشکلات را شناسایی وبا انها به نحو تخصصی برخورد نماید. پس قبل از هر چیز عنایت کارگزاران ومسئولین آموزش وپرورش ونیز دولت جمهوری اسلامی ایران را در جهت تامین هزینه های این تحقیقات طلب می کند. زیرا مبارزه دشمن همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند مبارزه فرهنگی است. اگر ما در جنگ تحمیلی در مصرف سرمایه های کشور جهت حفظ کیان اسلام خود هیچ دریغی نداشتیم چرا امروز در شبیخون فرهنگی که از جنگ رو در رو بسیار خطرناکتر است از خرج کمترین سرمایه ها مضیقه کنیم؟ چرا ادارات آموزش وپرورش ما هیچگونه تحقیقی را در راه شناسایی مشکلات دانش آموزان انجام نداده است؟ چرا مسئولین تعلیم وتربیت هنوز نتوانسته‌اند همکاری جدی والدین را دررفع مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان ومدرسه جلب نمایند.

به نظر حقیر بزرگترین مانع در این راه این است که جامعه ما به نتایج آنی وکوتاه مدت سرمایه گذاریها توجه دارد وهنوز پی به ارزش واهمیت سرمایه گذاری در آموزش وپرورش که ریشه ای و اساسی است نبوده است . چنانکه کمینیوس یکی از بزرگان تعلیم و تربیت مورد سرمایه گذاری در آموزش و پرورش می گوید : اگر قرار باشد یک سکه طلا برای شهر سازی ، تأسیسات نظامی، تهیه اسلحه ، مهمات وغیره خرج شود چرا نباید صد سکه برای آموزش وپرورش اطفال هزینه گردد.

دراین پژوهش تاثیر همکاری والدین ونیز تاثیر کلاسهای آموزش خانواده در میزان همکاری آنان با مدارس موردنظر است و بررسی بیشتر در موردلزوم تشکیل کلاسهای آموزش خانواده وآشنا نمودن والدین به شیوه های تربیت فرزندان ودر نتیجه ایجاد هماهنگی بیشتر بین دو نهاد خانواده ومدرسه می باشد.

در تحقیقاتیکه به عناوین مختلف در رابطه با ایجاد اعتماد به نفس در کودکانی که والدین آنان بیشتر با مؤسسات آموزش وپرورش در تماس بوده اند. ومیزان موفقیت آنان حتی در کودکانی که از نظر هوشی ضعیف بوده اند وتحقیقات بزرگانی چون فروبل واینکه کودک در یک محیط غنی وسرشار می تواند علایق خود را از طریق تجربه آموزی وفعالیت شخصی رشد دهد. مشوقی بود که ما را به این تحقیق وا داشت.

 
بیان مسئله، هدف وفرضیه

از آنجایی که مدرسه سازمانی است که مسئولیت اصلی تعلیم وتربیت فرزندان هر جامعه ای را بر عهده دارد وزندگی در جامعه کنونی بدون تعلیم وتربیت عمومی غیر ممکن می باشد وبخصوص اینکه پدران ومادران بدلیل مشغله فراوان ویا بدلیل اعتمادی که نسبت به مدارس احساس می کنند بیشترین مسئولیت را بر دوش مدرسه می اندازند. لذا مشکلات مدارس در این امر مهم صد چندان می شود تا آنجایی که حتی خانواده ها در بسیاری از موارد از فرزندان خود به مدارس شکایت می برند و از نحوه رفتار فرزندان خود گلایه می کنند.

ولی آیا انجام این مسئولیت خطیر از مدارس وکارکنان آنها به تنهایی بر می آید ویا اینکه باید چاره ای جست ؟

مشکلات درسی وآموزشی وتربیتی واخلاقی متاسفانه با تمام جدیتی که دست اندر کاران تعلیم وتربیت پیش گرفته اند روز بروز بیشتر می شود. تبلیغات ضد فرهنگی که به عناوین و شکلهای مختلف خود را جلوه‌گر می سازند از طرفی «تمایل بشر به اطاعت از نفس اماره وجنبه منفی گرایی وی» ما را هشدار می دهد اگر چنانچه بی‌تفاوت باشیم بهای سنگینی را متحمل خواهیم شد که چه بسا از عهده آن بر نیائیم.

امروز در جهان غرب که خود را در منجلاب فساد غرق کرده اند فریاد ها بلند است وفساد اخلاقی زندگی آنان را متلاشی نموده است ووقاهت به جایی رسیده است که مجلس انگلستان ازدواج هم جنس را برای مردان آزاد اعلام کرده است.  رسمی که حتی در پست ترین حیوانات هم دیده نمی شود روگردانی از روشهای اصیل انسانی و حاکمیت بی بند وبار وافسار گسیختگی در کشورهای مترقی سبب شده است که روز بروز برتیرگی دلها افزوده شود وآن نور معنوی که سبب روشنایی دلها و آرامش قلبهاست به کلی از میان برود واصول وموازینی که لازمه حیات سالم انسانی است زنگار فراموشی بگیرد.

تا آنجایی که امروزه کمتر اندیشمند بصیر ومتفکر آگاهی حتی دردیار غربت انسانیت یافت می شود که از این انحطاط حاکم به جهان شکوه نکند.

آثار ومراتب سقوط اخلاقی تنها به گسترش ظلم وجنایت قدرتمندان در حق ملتهای دیگر محدود نمی شود بلکه در داخل مرزهای همین کشورهای به ظاهر پیشرفته ، مرگ  ارزشهای اخلاقی سبب بروز بحرانهای عظیم معنوی شده وپشت انسان جدید را خم کرده است. انسانی که تا این حد به انحطاط رفته ارتکاب به زشتیها برای او کار مشکلی نخواهد بود. حضرت امام هادی (ع) می فرمایند : « مَن هَانَت علیهِ نَفسهُ فَلا تامَن ثمرهُ » کسی که در نزد خود خوار شود خوار شود ( احساس کرامت وشخصیت اخلاقی نکند ). از شر او ایمن مباش.

لذا مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان در مدارس ونیز تبلیغاتی که از طریق کانالهای تلویزیونی کشورهای همسایه بعنوان بوقهای تبلیغاتی غرب در جهت اشاعه بی بند وباری وفساد اخلاقی صورت می گیرد. وبعلاوه وارد کردن فیلمهای ویدیوئی وعکسهای مبتذل که بطور وسیعی فکر کودکان ونوجوانان را مغشوش کرده وافکار ناصحیح را به آنها القا  می کند ما را بر آن داشت که راهی را جویا شویم که بتوانیم حداقل از وسعت این مشکلات بکاهیم.

هدف ازاین تحقیق این است که با همکاری والیدن بتوانیم در مدارس محیطی سالم واسلامی را بوجود آوریم وبا شناخت بیشتر دانش آموزان وایجاد هماهنگی بین خانه ومدرسه در جهت رفع مشکلات آنان بکوشیم.

 

 
فرضیه :

الف – همکاری والدین با مدرسه در رفع مشکلات یا اخلاقی دانش آموزان رابطه ای مثبت دارد.

ب- همکاری والدین با مدرسه در رفع مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان رابطه‌ای خنثی دارد.

ج – همکاری والدین با مدرسه در رفع مشکلات تربیتی یا اخلاقی دانش آموزان رابطه‌ای منفی دارد.

تعاریف عملیاتی :

والدین : پدر و مادر و یا هر کسی که سرپرستی دانش آموز را به عهده دارد .

مسئولین مدارس : مدیر ،معاون ، معلمین ، مشاورین و مربی امور تربیتی مدرسه .

دانش آموزان : کلیة دانش آموزان مقطع ابتدائی سن ۷ تا ۱۲ سال

مشکلات تربیتی و اخلاقی : کلیة نارسائیها و کمبودهایی که منشاء آنها موضوع تربیتی و اخلاقی است .

کرج : شهر کرج

«مطالعه منابع مربوطه به موضوع مورد تحقیق»

صاحبنظران تعلیم وتربیت بر این عقیده اند که والدین با همکاری وکمک به معلمان در زمینه پیشرفت تحصیلی فرزندان خود می توانند بسیار مؤثر واقع شوند. این مسئله بخصوص در دوره ابتدایی بسیار حائز اهمیت است. تحقیقات متعدد نشان می دهد پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که والدین آنها افرادی آگاه وبا سواد هستند وبهتر به راهنمایی آنها می پردازند بیشتر است. در تحقیقی که بوسیله ( بی لتیل) وهمکارانش (۱۹۷۳) انجام شده است ، تفاوت دانش آموزان از لحاظ سن « سطح تحصیلات والدین وثبات وپایداری خانوادگی آنها » مورد بررسی قرار گرفته است.

محققان به این نتیجه رسیده اند که والدین با سواد وخانواده با ثبات « کودکانی با پیشرفت تحصیلی بیشتر» دارند. تحقیق دیگری که توسط ( الیزابت بنیک) در زمینه تاثیر روشهای تربیتی در رشد استعدادهای متفاوت عقلانی انجام شده است. نشان می‌دهد مادرانی که از نظر کلامی قوی تر هستند وموقعیتهای بهتر یا محرکهای کلامی بیشتری برای فرزندان خود فراهم می کنند. مثلا به فرزندانشان فرصت می دهند که در بحثهای خانوادگی شرکت کنند وبندرت آنها را به دلیل ضعف تکلم تنبیه می کنند برای فرزندان خود کتاب داستان بیشتری می خرند وبرای کمبود پیشرفت در مدرسه دانش آموزان را بطور سازنده مورد انتقاد قرار می دهند فرزندان آنها پیشرفت بیشتری دارند.

تحقیق دیگری در زمینه روشهای تربیتی والدین وپیشرفت تحصیلی فرزندان توسط (ریموند کتل) و (دیامن بارتن) (۱۹۷۲) انجام شده است.

هدف این تحقیق بررسی این نکته بوده که آیا رفتار والدین در پیشرفت تحصیلی کودکان موثر است یا نه ؟ نتیجه کلی این بود که اولا : رفتار والدین با فرزند در قدرتهای شناختی از جمله پیشرفت تحصیلی مؤثر است ، این تاثیر در همه درسها وجود داشته است. ثانیا : سختگیری ومحبت بیش از حد والدین به فرزندان موجب عقب ماندگی تحصیلی می شود.

تحقیق دیگری که توسط ( کلاس) و ( سوزان کری) در سال ۱۹۶۸ درباره کودکان قبل از دبستان تا کلاسهای ابتدایی انجام شد ، افراد مورد مطالعه ۶۲ کودک از خانواده های محروم یکی از شهرهای ایالت تنسی امریکا بودند.

گروه کنترل برای مطالعه نیز از یکی از شهرهای مشابه انتخاب شده بود. گروه آزمایش را به مدت ده هفته طی دویا سه تابستان متوالی آزمایش کلاسی دادند. بعلاوه دیدارهایی با خانواده های کودکان در منازل آنان صورت گرفت که طی آن در زمینه کار با کودکان آموزشهایی بویژه به مادران داده شد.

این تجارب به منظور بوجود آمدن نگرشهای مثبت نسبت به پیشرفت تحصیلی وبالابردن توانائیهای هوشی کودکان ترتیب داده شده بود.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی نقش والدین ومسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی واخلاقی دانش آموزان مدارس ابتدائی