مشخصات این فایل
عنوان: روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 134
این مقاله درمورد روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات می باشد و مناسب پروژه آمار سال سوم دبیرستان می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات می خوانید :
مهارت چهارم: آشنایی با مهارتهای کلاس داری و شیوههای تدریس نوین
اگر چه داشتن این مهارت در یک معلم رابطه مستقیمی با بهره گیری از سه مهارت قبلی دارد ولی با توجه به اهمیت آن، در اینجا جداگانه به بررسی آن خواهیم پرداخت:
الف ـ توانایی جذب فراگیران: به عقیده دکتر سیف، یکی از ویژگیهای معلمان کارآمد جذب شاگردان به جلسات درس و ادامه شرکت آنان در فعالیتهای یادگیری میباشد. به عقیده برونینگ و گلاور معلمان کارآمد قادرند آنچه را دانشآموزان ایشان باید فراگیرند، به آنها منتقل سازند. آنها سازمان یافتهتر عمل کرده و شاگردان خود را خیلی روشن توجیه نموده به نحوی که شاگردان آنها میدانند چه کاری را باید انجام دهند. توانایی انتقال اهداف درس به دانشآموزان، تأثیرات عمیقی بر آمادگی دانشآموزان برای شرکت در کلاس، بر کار ایشان در کلاس و نیز مطالعاتی که باید انجام دهند دارد. معلمان با کفایت میدانند که برای هر دانشآموزی درس را باید از کجا شروع کرد و هر جا که لازم آید به آموزش انفرادی روی میآورند وسرعت تدریس را متناسب با پیشرفت دانشآموزان تنظیم میکنند، به همین دلیل همه دانشآموزان، چون مطالب با مهارتهای متفاوت ایشان تناسب دارد، به فعالیت برانگیخته میشوند. (آتش پور، 1378)
ب ـ پرورش مهارتهای فکری: به عقیده برونینگ و گلاور، شاید بتوان هدف تعلیم و تربیت را پرورش قوه تفکر دانشآموزان دانست و چون یادگیری معنا دار، به ویژه برای رشد قوای فکری دانشآموزان با اهمیت میباشد، معلمان موفق میتوانند فعالیتهای آموزشی را معنادار سازند. بدین منظور یک معلم کارآمد یادگیری جدید دانشآموزان را طوری هدایت میکند که با دانش قبلی آنها همسانی داشته باشد تا دانشآموزان بتوانند دانش جدید را به نحوی منطقی در حافظه خود سازمان دهند. زیرا یادگیری مداوم محتاج سازماندهی منطقی مطلب با یکدیگراست. (همان منبع)
ج ـ یادگیری و ارزیابی آن : یکی دیگر از خصوصیات یک معلم کارآمد توجه به پیشرفت تحصیلی شاگردان و ارزیابی یادگیری آنها میباشد. مطابق با آنچه گفته شد تدریس خوب با دقت و وسواسی در خور توجه ارزیابی میشود، به شکلی که دائماً میتوان تغییرات لازم را در آن صورت داد. در این وضعیت دانشآموزان در مورد یادگیری خود فیدبک سریع و مطلوبی دریافت میکنند. به عقیده برونینگ وگلاور، معلمان کارآمد از مهارتهای لازم برای ارزیابی دانشآموزان برخوردار بوده و قادرند میزان یادگیری ایشان را تعیین کنند. وسایل اندازه گیری و ارزیابی بطور عمده عبارتند از امتحانات کلاسی، تکالیف درسی، پروژههای تحقیقاتی و آزمونهای استاندارد شده. اطلاعات بدست آمده از ابزارها و وسایل بالا معلمان خوب را کمک میکند تا روش تدریس خود را تنظیم کنند. یادگیری دانشآموزان با دریافت پسخوراند (فیدبک) ناشی از ارزیابی دقیق، تسهیل میگردد. (آتش پور، 1378)
دـ اداره کلاس: معلمان کارآمد معمولاً دارای کلاسی مطلوب، منسجم و پربار هستند. معلمان کار آمد نسبت به آنچه در کلاس ایشان اتفاق میافتد بسیار حساس هستند و قادرند مشکلات را رفع کنند. این معلمان اغلب توجه کافی به شاگردان داشته و حساساند که به همه افراد فرصتها و کمک مساوی داده شود. از این نظر معلمان خوب، راحت و قابل اعتماد و اطمینان جلوه میکنند. اینان معلمانی صبور و بردبارند و الگویی عالی از اجرای نقش خود هستند. آنها به موقعیت دانشآموزان توجه کرده و به عقیده گینات نسبت به دانشآموزان توجه و مراقبت نشان داده و به شاگردان کمک میکنند، تا فراگیرند که چگونه میتوان با دیگران همکاری جمعی داشت و در عین حال خوشحال و مفید بود. آنها محیطی ایجاد میکنند لذت بخش شادی آفرین که در آن شوخی و تفریح مشترک مرزهای میان معلم و کلاس را تقلیل داده و به شرطی که در آن زیاده روی نشود به کلاس کمک میکند که معلم را بیشتر به صورت یک دوست و همراه تصور کنند. همین نحو، آمادگی همکاری با دوستان در کلاس افزایش یافته و بدین ترتیب تعداد حوادثی که به مشکلات موجود در کنترل کلاس میانجامد، تقلیل مییابد. (همان منبع).
هـ رفتارهای کلاسی معلمان: به عقیده بسیاری از پژوهشگران آموزشی، همبستگی معناداری بین بعضی از رفتارهای معلمان و پیشرفت تحصیلی شاگردان آنها وجود دارد. دکتر سیف به نقل از رازنشاین و فرست (Furst & Rasenshine)، هشت متغیر آموزشی یا رفتار کلاسی معلمان را که با یادگیری شاگردان رابطه و همبستگی معنی دار نشان دادهاند معرفی کرده اند. این متغیرها عبارتند از:
1ـ روشنی توضیحات معلم در کلاس.
2 ـ انعطاف پذیری در روش آموزش.
3 ـ اشتیاق در کار، شامل تحرک در کلاس، حرکات سرو دست و نوسان صدا.
4 ـ احساس مسؤولیت در عمل، شامل تأکید بر یادگیری وفعالیت شاگردان.
5ـ فرصت یادگیری دادن به شاگردان برای یادگیری مطالب تا سر حد تسلط.
6 ـ استفاده از عقاید شاگردان، شامل تشویق شاگردان به اظهار نظر و تأیید نظریات آنها.
7 ـ استفاده از مطالب سازمان دهنده شامل مرور کردن مطالب و ایجاد ارتباط مطالب درسی با یکدیگر.
8 ـ طرح سؤالهای دارای سطوح مختلف، از جمله سؤالهایی که با چه، کجا، چرا و چگونه شروع میشود.
مطابق تحقیقات به عمل آمده به نظر میرسد که مهمترین متغیر آموزشی معلم که بیشترین همبستگی را با یادگیری شاگردان دارد روشنی توضیحات و مطالبی است که معلم در آموزش خود در اختیار شاگردان قرار میدهد. (آتش پور، 1378)
و ـ شیوههای تدریس:
امروزه با پیشرفت روز افزون علم، شیوههای تدریس نیز تغییر یافته است و روشهای سنتی و معلم محور جای خود را به روشهای تدریس فعال و دانشآموز محور داده است.
یکی از اصول هفتگانه آموزش و پرورش، اصل فعالیت است. طبق این اصل شاگرد باید در جریان یادگیری، فعال باشد و خود با راهنمایی معلم به فراگیری بپردازد. مطلب درسی وقتی برای شاگرد به صورت مسأله یا مشکل در آمد وخود او سعی کرد آن را حل کند و مطالعات و تحقیقات، آزمایشها و بحثهای لازم را انجام داد، آنگاه میتوان گفت که در جریان یادگیری نقش مؤثری داشته و در واقع، مطلب مورد بحث را یاد گرفته است. یادگیری وقتی صورت میگیرد که شاگرد خود تجربه کند و در نتیجه تجربه در افکار، تمایلات و اعمال او ظاهر شود. (یادگارزاده، 1379)
جان دیوئی، فیلسوف دانشمند آمریکایی تأکید بسیاری بر تجربه فراگیرنده دارد. او در کتاب تجربه و آموزش و پرورش میگوید: دانشآموز موجودی فعال و کنشگر است که در محیط خود دخالت میکند و با آن عمل متقابل انجام میدهد. دانشآموز از طریق فعالیتهای خود میآموزد و ذهن خود را از طریق رفتاری که در آن مشارکت دارد میسازد. دیوئی بهترین روش آموزشی را که در آن شاگردان به کسب درست نایل میشوند حل مسأله میداند. (میرحسنی، 1369)
ژان پیاژه دانشمند سویسی از جمله کسانی است که بیش از همه به اهمیت روشهای فعال پی برده و به کار گیری آنها را توصیه کرده است. پیاژه که یکی از طرفداران رویکرد شناختی در تعلیم و تربیت است، در نوشتههای خود همواره بر فعالیت فراگیرنده در جریان یادگیری تأکید دارد. او میگوید«وقتی دانشآموز فعال نباشد، یعنی در وضعیت کنشپذیر قرار داشته باشد به صرف شنیدن سخن دیگران چیزی یاد نمیگیرد، شناختهایی که فرد بدانها نایل میشود حاصل درونسازی فعال اشیاست». (آرمند، 1372)
یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاً در کشور ما، به کار نگرفتن روشهای تدریس فعال در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانشآموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمیدهند. تأکید بیش از حد بر حافظه سبب شده است که اغلب دانشآموزان مطالب را حفظ و در پایان امتحانات فراموش کنند. در نتیجه نمیتوانند پس از فراغت از تحصیل نیز مهارتهای لازم راکسب کنند.
یکی از روشهای تدریس فعال که اثر مستقیم در تقویت تفکر پژوهشگری در بین دانشآموزان دارد روش حل مسأله است. به طور کلی در روش حل مسأله فراگیران از 7 مرحله زیر عبور مینمایند:
1. تشخیص مسأله 2. تعریف مسأله 3. تلاش دانشآموزان 4. قبول یا رد فرضیه 5. بحث کلاسی 6. یافتن حل مسأله 7. نتیجهگیری و ارزشیابی نتایج (عباسی، 1379).
به کارگیری این روش از سوی معلمان باعث میشود که فراگیران به مسائل، مشکلات و سؤالات خود از راه علمی فکر نمایند و از آزمایش و خطا جهت رسیدن به اهداف خود استفاده ننمایند. بهره گیری مدام این روش از سوی معلمان باعث درونی شدن این شیوه در فراگیران میشود.
یکی دیگر از شیوههای تدریس فعال شیوه پژوهشی است. نظریهپرداز اصلی این روش «ریچارد ساچمن» است. از دیدگاه او هدف اساسی این الگو تقویت فرایند تفکر استقرایی و استدلال علمی است. نتایج حاصل از پژوهشها نشان دادهاند که استفاده از این روش تدریس سبب افزایش درک و فهم دانشآموزان از مفاهیم علوم، تفکر خلاق و مهارتهای تجزیه و تحلیل اطلاعات میشود. بنابراین به باور ساچمن، عموم دانشآموزان توانایی آن را دارند که فرایند تحقیق را پیگیری کنند. او معتقد است که هم چنین تحقیق کردن را میتوان به صورت مستقیم به کودکان یاد داد. (رون، 1382)
اندیشمندانی چون «برونر»، «تابا»، «آزوبل» و ساچمن معتقدند که انسانها به طور طبیعی محقق و پژوهشگرند. این اعتقادها وجود دارد که برای ارتقای سطح توانمندی تفکر به فرایند منطقی وعقلی پژوهش باید آگاهی کامل را در انسان ایجاد کرد. بنابر به رویکرد یاد شده، هدف از آموزش روش تحقیق، وارد کردن مستقیم دانشآموزان به جریان منطقی، منظم یا نظام دار به قصد دستیابی به صحت و نادرستی اندیشه، عمل یا فرضیه و یا پاسخ به یک سؤال در زمینه گوناگون موضوعات درسی است.
نتیجه گیری
در جهان امروز، مهارتهایی که دانش و اطلاعات را با کارایی به خدمات و کالاهای نو و ابتکاری تبدیل میکنند، معرف اقتصادهای موفق مبتنی بر دانش به شمار میآیند. از آن جا که دانش و اطلاعات به سکهای رایج برای دست یابی به بهرهوری، رقابت پذیری، و ثروت و رفاه تبدیل شده است، کشورها نیز برای توسعه سرمایه انسانی اولویت بالاتری قایل شده اند. به این ترتیب در سرتاسر جهان دولتها بر روی راهبردهای به منظور افزایش دسترسی به آموزش یا کیفیت بهتر متمرکز شدهاند. تصمیمگیران و سیاستگذاران نیز در پی یافتن پاسخی برای پرسشهای کلیدی و چالش انگیز بر آمدهاند : تعریف آموزش و پرورش با کیفیت در اقتصاد جهانی امروز که بر دانش و اطلاعات بنا شده چیست؟ آیا آموزش و پرورش با دنیایی که در حال تغییر است هم گام پیش میرود؟ در کشور ما نیز اکنون به تدریج الزامهای عصر دانش و اطلاعات و ضرورت هم گام شدن با تحولات و دست آوردهای فناوری وعلوم بشری احساس شده است که برای همگام شدن با قافلهی پر شتاب تکنولوژی باید به سوی نیروی کار مهارت دیده (معلم) رفت و او را مجهز و توانا نمود تا به وسیله این نیروی انسانی ابتدا دانشآموزان، سپس آموزش و پرورش و در آخر جامعه به سوی پیشرفت و ترقی سوق پیدا نماید. برای تجهیز و توانا نمودن معلم نیز راههای گوناگونی وجود دارد که به 4 مهارت اساسی در این مقاله پرداخته شد که عبارتند از : 1) آشنایی با فناوری اطلاعات و قدرت به کارگیری آن در جریان آموزش 2) آشنایی با فنون پژوهش، انجام پژوهش و بهره گیری از نتایج آن در عمل 3) توجه به آموزش و پرورش خلاق و پرورش خلاقیت فراگیران 4) آشنایی با مهارتهای کلاسداری و شیوههای تدریس نوین.
در عصر دانایی آنچه باید بر روی آن تأکید کرد، ارتقاء کیفی معلمان است کیفیت هر نظام آموزشی در نهایت به کیفیت معلمان آن جامعه وابسته است. در واقع هیچ کشوری نمیتواند از سطح معلمانش بالاتر برود.
بخشی از فهرست مطالب مقاله روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات
مقدمه
نقش رسانههای گوناگون ارتباطی در آموزش
نقش ارتباطی اینترنت در آموزش و پرورش
پست الکترونیکی
اتاقهای گفتگو
نقش معلمان در استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش
تحقیقات انجام شده پیرامون نقش فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات بر معلمان
نقش معلمان دراستفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات
تجزیه و تحلیل دادهها
منافع استفاده از رایانهها در کلاسهای درس
2ـ نقش رایانهها در ارتباطات
3ـ منافع استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای معلمان
روش تجزیه و تحلیل دادهها
فعالیتهای مشارکتی دانشآموزان در گروههای کوچک
توجه به مخاطبان خارجی
بحث و نتیجهگیری
توصیهها و پیشنهادها
آیا در آینده رایانه جای معلم را می گیرد؟
وسیله ی ارتباط جمعی چیست؟
دهکده ی جهانی
جهت گیری در آینده
توسعه و ضرورت اصلاح
معلم کارآمد
داشتن دیدگاه
تکنولوژی در خدمت معلم
چالش ها و چشم انداز ها
هدف از ICT در آموزش و پرورش
تجارب دیگر کشورها
جلوگیری از تکرار خطا
وبلاگ و کاربرد آن در تعلیم و تربیت
انواع وبلاگ
دغدغه های فناوری
تفاهم با رایانه
رایانه و ورود به تعلیم و تربیت
نگاهی انتقادی به اینترنت
نگاه مثبت به اینترنت
نتیجه
پیشنهادات
مهارتهای مورد نیاز معلمان درعصر دانایی
مقدمه
ضرورت توانا بودن معلم در عصر دانایی
مهارت سوم: توجه به آموزش و پرورش خلاق و پرورش خلاقیت فراگیران
مهارت چهارم: آشنایی با مهارتهای کلاس داری و شیوههای تدریس نوین
و ـ شیوههای تدریس:
نتیجه گیری
منابع و ماخذ
سایت های اینترنتی
دانلود پروژه روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات