فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

معجزات پیامبر 11 ص

اختصاصی از فایلکو معجزات پیامبر 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

معجزات و شواهد صدق پیامبر

بدان که هر کس شاهد احوال پیامبر صلى اللّه علیه و اله بوده و یا به اخبارى درباره اخلاق ، عادات ، سجایا، تمشیت امور توده هاى خلق و حفظ و انسجام آنان و نزدیک کردنشان به یکدیگر و رهبرى ایشان به فرمانبرى خود، به دقت گوش فرا داده و پاسخهاى شگفت آور آن بزرگوار را به مسائل دشوار و تدبیرات جالبش را در زمینه مصالح خلق و اشارات زیبایش را درباره تفصیل شریعت که فقیهان و خردمندان از دریافت نخستین مراتب از دقایق آنها در طول عمرشان عاجزند شنیده باشد، هیچ شک و تردیدى به خود راه نخواهد داد که هیچ کدام از اینها با نیروى بشرى حاصل نگردیده است و جز به استمداد از تاءییدات آسمانى و نیروى الهى تحقق چنین امورى قابل تصور نیست و این همه از فردى دروغگو و دغلباز نمى تواند سر بزند بلکه شمایل و حالات آن حضرت گواهى قطعى بر راستگویى اوست ، تا آن جا که هرگاه عربى اصیل و خالص آن حضرت را مى دید مى گفت : به خدا سوگند که این سیماى شخص دروغگو نیست و به صرف دیدن شمائل آن حضرت به راستگویى او گواهى مى داد تا چه رسد به کسى که شاهد اخلاق آن بزرگوار بوده و در همه جا و با هر شرایطى سر و کار با احوال او داشته است . ما برخى از اخلاقیات او را نقل کردیم تا اخلاق نیکوى آن حضرت را بشناسند و به صداقت و ارج و عظمت مقام والایش در پیشگاه خدا توجه پیدا کنند. همه اینها را خداوند به او داده در حالى که او مردى امّى بوده و سر و کارى با علم و دانش نداشته و هیچ کتابى را نخوانده و هرگز در طلب علم و دانش مسافرت نکرده است و همواره در چشم نادانان عرب ، به عنوان فردى یتیم ، ناتوان و ضعیف جلوه مى نمود. این همه اخلاق و آداب نیکو و - به طور مثال ، گذشته از علوم دیگر، آگاهى به مصالح فقهى ، - تا چه رسد به شناخت خدا، فرشتگان ، کتابهاى آسمانى و فرستادگان خدا و دیگرى چیزهایى که از ویژگیهاى نبوتند، اگر صریح وحى نبود، از کجا براى او میسر است ؟ و از کجا بشرى از پیش خود به این همه کمالات مى رسید؟مى گویم :این سخن غزالى مبتنى بر این که پیامبر ما امّى بود آنچنان که میان عامه مشهور است ، به این معنى است که پیامبر صلى اللّه علیه و اله خواندن و نوشتن را نمى دانست در حالى که از اهل بیت علیهم السلام خلاف آن روایت شده است : در کتاب (( بصائر الدرجات )) از محمّد بن حسن صفار - خدایش بیامرزد - به اسناد وى از عبدالرحمن بن حجاج نقل شده که مى گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: ((همانا پیامبر صلى اللّه علیه و اله مى خواند و مى نوشت و هر نانوشته اى را نیز مى خواند.))(600)و به اسناد خود از جعفر بن محمّد صوفى نقل کرده ، مى گوید: از ابوجعفر محمّد بن على الرضا علیه السلام پرسیدم : یابن رسول اللّه ! چرا پیامبر را امّى مى گفته اند؟ فرمود: مردم چه مى گویند؟ عرض کردم : مردم گمان مى کنند که پیامبر را از جهت امى گفته اند که چیزى ننوشت . فرمود: دروغ گفته اند، لعنت خدا بر ایشان باد! کجا چنین چیزى ممکن است در حالى که خداى تبارک و تعالى در کتاب استوارش مى فرماید: (( هو الذى بعث فى الا مین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة ، )) (601)

چگونه ممکن است چیزى را که خوب نمى دانست به مردم تعلیم دهد؟ به خدا سوگند که رسول خدا صلى اللّه علیه و اله به هفتاد و دو یا هفتاد و سه زیان مى خواند و مى نوشت و به این جهت او را امى گفته اند (602)

غزالى گوید: اگر هیچ چیز براى پیامبر صلى اللّه علیه و اله جز همین امور ظاهرى نبود، هر آینه کفایت مى کرد، در حالى که آن قدر آیات و معجزات از آن حضرت پدید آمده که جاى هیچ شک و تردیدى را براى کسى که جویا باشد باقى نمى گذارد، اینک به برخى از آنها که در اخبار بسیارى وارد شده و در کتب (( صحاح )) موجود است با نظرى کلى به مجموعه آنها و بدون آن که سخن را به درازا کشیم اشاره مى کنیم :خداوند به دست آن حضرت بارها و بارها خرق عادت کرد: از آن جمله ، چون قریش از آن حضرت معجزه اى خواستند، در مکه (( شق القمر )) کرد (604)

و در منزل جابر (605)

و در سراى ابن طلحه و روز خندق (606)

افراد زیادى را با (اندک طعامى ) غذا داد و یک بار هشتاد نفر را با چهار مد جو و گوشت بزغاله اى که کمتر از یک سال داشت غذا داد.(607)و یک بار بیش از هشتاد مرد را با چند قرص نان جوى که انس روى دستش ‍ حمل مى کرد، اطعام کرد (608)

و یک مرتبه هم تمام سپاهیان را از اندک خرمایى که بنت بشیر، روى دست گرفته بود و خدمت آن حضرت آورد، عطا فرمود، همه آنها بقدرى خوردند که سیر شدند و زیاد آمد.(609)از میان انگشتانش آب جوشیده و تمام لشکر که تشنه بودند از آن سیراب شدند.(610)همه سپاهیان از قدح کوچکى که به زحمت ، دست پیامبر صلى اللّه علیه و اله در آن جا مى گرفت ، وضو گرفتند.(611)یک بار آب وضویش را به چشمه تبوک ریخت که آب نداشت و یک بار هم به چاه حدیبیه که باعث جوشش آب در هر دو جا شد و سربازان سپاه که هزاران تن بودند از چشمه تبوک نوشیدند تا سیراب شدند و از چاه حدیبیه نیز هزار و پانصد تن آب خوردند در حالى که قبلا آب نداشت .(612)به عمر بن خطاب دستور داد از خرماهایى که در جایى همانند اسطبل شتران گرد آمده بود به چهارصد سوار توشه راه بدهد و او به همگى از آن خرماها داد و مقدارى که باقى ماند، اندوخته کرد.(613)به روى سپاه دشمن مشتى خاک پاشید که چشمهایشان کور شد و این آیه شریفه در آن باره نازل گردید: (( و ما رمیت اذ رمیت و لکن اللّه رمى . )) (614)با بعثت آن حضرت خداوند کهانت را باطل کرد که براى همیشه از میان رفت هیچ اثرى از آن موجود نیست .(615)ستونى که در وقت خطابه به آن تکیه مى داد، چون منبر ساخته شد، آنچنان به نالیدن افتاد که تمام اصحاب پیامبر صلى اللّه علیه و اله از آن فریادى مانند صداى شتر مى شنیدند، آن حضرت آن را در بغل گرفت تا آرام شد.(616)یهود را دعوت کرد که (اگر راست مى گویند) آرزوى مرگ کنند و به آنها اطلاع داد که آنها چنین آرزویى را نخواهند کرد و در حقیقت از بیان چنین آرزویى آنها را باز داشت و آنها ناتوان شدند، و این آیه در قرآن آمده است ، مسلمانان از مشرق تا مغرب زمین در تمام اجتماعات روز جمعه با صداى بلند، به خاطر بزرگداشت معجزه اى که در آیه است ، آن را تلاوت مى کنند.(617)و از امور غیبى خبر داد و از این که عمار را گروه ستمگران مى کشند (618)


دانلود با لینک مستقیم


معجزات پیامبر 11 ص

پروژه معراج و معجزات پیامبر که شامل دو بخش معراج پیامبر و معجزات حضرت محمد (ص) می باشد

اختصاصی از فایلکو پروژه معراج و معجزات پیامبر که شامل دو بخش معراج پیامبر و معجزات حضرت محمد (ص) می باشد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه معراج و معجزات پیامبر که شامل دو بخش معراج پیامبر و معجزات حضرت محمد (ص) می باشد


پروژه معراج و معجزات پیامبر که شامل دو بخش معراج پیامبر و معجزات حضرت محمد (ص) می باشد

پروژه معراج و معجزات پیامبر

شامل دو بخش معراج پیامبر و معجزات حضرت محمد (ص) می باشد

الف ) معجزات

- شق القمر

- رد الشمس

جاری شدن آب از بین انگشتان پیامبر(ص)

- حرکت درخت به سمت پیامبر(ص)

- بارش شدید باران به دعای پیامبر(ص)

- تسبیح گفتن دانه‌های سنگ در دستان پیامبر(ص)

ب) معراج

سوارشدن بر بُراق

- توقف و نماز در طور سینا، بیت‌الحم و سپس بیت‌المقدس

- پیشنهاد آب و شراب و شیر به وی و تأویل آن‌ها

-آسمان اول تا هفتم

حاوی یک فایل پاورپوینت آماده 27 صفحه ای می باشد

 


دانلود با لینک مستقیم


پروژه معراج و معجزات پیامبر که شامل دو بخش معراج پیامبر و معجزات حضرت محمد (ص) می باشد

معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

اختصاصی از فایلکو معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

دانشمندان اسلام برای رسول گرامی، حدود هزار معجزه در کتب تاریخی _ حدیثی نقل کرده اند.

اینها معجزاتی است که همزمان با ولادت آن بزرگوار شروع و تا پایان عمر آن وجود مقدس و منور ادامه می یابد. این دانشمندان معجزات رسول گرامی اسلام را بر دو دسته تقسیم بندی نموده اند. طبق این تقسیم بندی ، بعضی از معجزات در زمان حیات رسول گرامی اسلام بوقوع پیوسته است و بعضی نیز بعد از حیات آن بزرگوار محقق شده است. ما ابتدا به تقسیم بندی این دانشمندان اشاره خواهیم نمود و در انتها به یک تقسیم بندی جدید خواهیم پرداخت.

1_ دانشمندان اسلام، ابتدا به معجزاتی پرداخته اند که در زمان خود آن بزرگوار به وقوع پیوسته است. منظور از زمان خود آن حضرت، آن معجزاتی است که در طول 63 سال عمر پربرکت آن وجود نورانی به وقوع پیوسته است و مردمان با چشم دیده اند و برای آیندگان نقل نموده اند. از مهمترین این معجزات، حوادثی است که در هنگام ولادت آن حضرت اتفاق افتاده است. طبق نقل مورخان اسلام، هنگامی که رسول خدا متولد شد، طاهر و پاک از هر گونه خون و نجاسات بود. با پاهای مبارکشان زمین را لمس نمودند. بلافاصله به سوی کعبه به سجده افتادند. سپس سر مبارکشان را به سوی آسمان بلند کرد و به توحید خدای یکتا و نبوت خودش شهادت داد. آنگاه حضرت آمنه، مادر گرامیشان را مورد خطاب قرار داده و این گونه به او فرمودند: « ولدت خیر الناس، فسمیه محمداً» یعنی بهترین انسانها را به دنیا آوردی، پس نام او را محمد بگذار. از دیگر عجایبی که در این لحظه اتفاق افتاد، این بود که: « تمامی بتها به صورت بر زمین افتادند. ایوان کسری، قصر بزرگ و با شکوه پادشاهان ساسانی، که حاکمان ایران آن روز بودند، شکست و آتشکده فارس که حدود هزار سال روشن بود، به ناگاه خاموش شد».

بعضی دیگر از معجزات آن بزرگوار مربوط به زمان رسالت آن حضرت در مکه است _ گر چه از زمان ولادت تا رسالت آن بزرگوار، معجزات فراوان دیگری نیز اتفاق افتاد. اما چون بنای ما بر نقل اجمال و اختصار است لذا از ذکر آن چشم پوشی می نمائیم _ از مهمترین معجزاتی که در این دوره اتفاق افتاد، می توان به واقعه « انذار » اشاره کرد که رسول مکرم اسلام از جانب خدای بزرگ و به وسیله آیه شریفه  « و انذر عشیرتک الاقربین» (سوره شعراء ، آیۀ 214) مأمور ابلاغ آشکار رسالت گردید. رسول خدا برای اجابت این امر، ابتدا از نزدیکان خود شروع کردند و آنها را دعوت نمودند. ابن اثیر که از مورخان مشهور اسلام است در کتاب تاریخ خود _ الکامل _ این واقعه را از زبان آقا و مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام، چنین نقل می کند: هنگامی که آیه انذار نازل شد، رسول خدا مرا خواست و فرمود: یا علی، همانا خداوند مرا امر نموده که عشیرة خویش را انذار نمایم. پس برایمان یک صاع گندم، یک پای گوسفند و ظرفی شیر تهیه نما و فرزندان را جمع کن تا آنها را طعام دهم، آنگاه آنها را از آنچه بدان امر شده ام، آگاه نمایم. علی علیه السلام می فرمایند: آنگونه که رسول خدا فرموده بود، انجام دادم. دعوت شده ها چهل نفر شدند. هنگامی که جملگی جمع شدند، رسول خدا مرا دستور دادند طعامی را که ساخته بودم برایش بیاورم. رسول خدا پاره ای گوشت برگرفت. پاره پاره ساخت و در اطراف سفره ریخت و گفتند: بخورید به نام خدا. همه از آن طعام خوردند و نوشیدند و سیر شدند و خوراکیها هم چنان باقی ماند. سپس رسول خدا به سخن آمده و گفتند: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا قسم هیچ جوان عربی نمی شناسم بهتر از آنچه من برای شما آورده ام، برای قوم خود آورده باشد. به راستی خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و خدای مرا فرموده است: شما را به جانب او دعوت کنم. ای بنی عبدالمطلب! خدا مرا بر همه مردم عموماً و بر شما خصوصاً مبعوث کرده و گفته است : « و انذر عشیرتک الاقربین » و من شما را به دو کلمه ای که بر زبان سبک و در میزان سنگین است ، دعوت می کنم. به وسیله این دو کلمه عرب و عجم را مالک می شوید و امتها رام شما می شوند. با این دو کلمه وارد بهشت می شوید و با همین دو کلمه از دوزخ نجات می یابید: گفتن لا اله الا الله و گواهی بر پیامبری من. پس کدام یک از شما مرا در این راه کمک می دهد تا برادر و وصی و خلیفه من در میان شما باشد؟ پس احدی از آنان وی را پاسخ نداد. اما من که از همه خردسالتر و کوچکتر بودم، گفتم: یا رسول الله! من شما را در این راه یاری می نمایم. پس گفت: بنشین! و سپس گفتار خویش را تکرار کردند و همچنان خاموش ماندند تا من گفتار نخستین خود را باز گفتم. پس گفت: بنشین! و بار سوم سخن خود را بر آنان تکرار فرمودند و احدی از ایشان حتی به یک حرف وی پاسخ نگفت و باز من برخاستم و گفتم: یا رسول الله! برای یاری شما در این امر آماده ام. پس گردنم را گرفتند و گفتند: هان این است برادر وصی و خلیفة من در میان شما. پس از وی بشنوید و فرمانش را ببرید... واقعۀ « شق القمر » یکی دیگر از معجزاتی است که به دست رسول خدا قبل از هجرت در مکه و به پیشنهاد مشرکین انجام پذیرفت. در صحت این واقعه، هیچ مسلمانی شک و شبهه ای ندارد.

شرح این واقعه از این قرار است که: در یکی از شب هایی که قرص ماه کامل بود، مشرکین جمع شدند و به رسول خدا گفتند: اگر در آنچه می گویی، صادق هستی ماه را دو نیم کن. رسول اکرم به آنها فرمودند: اگر این کار را انجام دادم، ایمان می آورید؟ گفتند: آری. پس رسول خدا با انگشت مبارکشان به سوی ماه اشاره نمودند که ناگاه ماه منشق و دو نیم شد به صورتی که کوه حرا از بین دو نیمه آن آشکار بود. قریش گفتند: این سحر « ابی کبشه » بود. آنگاه به یکدیگر گفتند: منتظر باشیم تا ساحران از خارج بیایند. ببینیم آیا آنها هم این جریان را دیده اند یا نه؟ چون محمد صلی الله علیه و آله و سلم نمی تواند تمام مردم عالم را سحر کند. ساحران یکی پس از دیگری از راه رسیدند و قریش جریان را از ایشان پرسیدند. گفتند: آری ما هم دیدیم که ماه دو نیم شد. راجع به همین واقعه است که خداوند متعال آیات اول سورة مبارکه « قمر » را نازل فرمودند. بعد از این جریان نیز معجزات دیگری به وسیله رسول گرامی اسلام و به اذن خدای متعال صادر شد.

بعضی از معجزات دیگری که از رسول خدا صادر شده است به شرح ذیل می باشد:

الف _ خبر دادن رسول گرامی اسلام از خورده شدن عهدنامه قریش مبنی بر محاصره شدید اقتصادی مسلمین.

ب _ « لیله المبیت » که رسول اکرم از بین دشمنانی که برای به قتل رساندن آن بزرگوار خانه اش را محاصره کرده بودند، گذشت. در این شب مولا امیرالمومنین در بستر مبارک رسول مکرم خوابید و جانش را برای تقدیم به حضرت حق، به رسول اکرم هدیه نمود. که این آیه نازل شد:

« و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد»

(سوره بقره _ آیۀ 207).

ج _ ایجاد رعب و وحشت بر قلب مشرکین در جنگ خندق و ... معجزات دیگر.

2_ معجزاتی که بعد از رحلت رسول گرامی اسلام اتفاق افتاد نیز بسیار زیاد است. در اینجا به ذکر دو نمونه اشاره می کنیم:

الف _ خبر دادن از آن چیزی که بر اهل بیت مبارک و مطهرش بعد از او می گذرد. آن بزرگوار از نحوه برخورد مسلمین با اهل بیت و نحوه شهادت آنها خبر می دهد.

ب _ او شهادت عمار یاسر به دست « فرقه باغیه » را خبر می دهد و هشدار می دهد که مبادا مسلمانی در جمع قاتلان عمار باشد.


دانلود با لینک مستقیم


معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

اختصاصی از فایلکو معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

دانشمندان اسلام برای رسول گرامی، حدود هزار معجزه در کتب تاریخی _ حدیثی نقل کرده اند.

اینها معجزاتی است که همزمان با ولادت آن بزرگوار شروع و تا پایان عمر آن وجود مقدس و منور ادامه می یابد. این دانشمندان معجزات رسول گرامی اسلام را بر دو دسته تقسیم بندی نموده اند. طبق این تقسیم بندی ، بعضی از معجزات در زمان حیات رسول گرامی اسلام بوقوع پیوسته است و بعضی نیز بعد از حیات آن بزرگوار محقق شده است. ما ابتدا به تقسیم بندی این دانشمندان اشاره خواهیم نمود و در انتها به یک تقسیم بندی جدید خواهیم پرداخت.

1_ دانشمندان اسلام، ابتدا به معجزاتی پرداخته اند که در زمان خود آن بزرگوار به وقوع پیوسته است. منظور از زمان خود آن حضرت، آن معجزاتی است که در طول 63 سال عمر پربرکت آن وجود نورانی به وقوع پیوسته است و مردمان با چشم دیده اند و برای آیندگان نقل نموده اند. از مهمترین این معجزات، حوادثی است که در هنگام ولادت آن حضرت اتفاق افتاده است. طبق نقل مورخان اسلام، هنگامی که رسول خدا متولد شد، طاهر و پاک از هر گونه خون و نجاسات بود. با پاهای مبارکشان زمین را لمس نمودند. بلافاصله به سوی کعبه به سجده افتادند. سپس سر مبارکشان را به سوی آسمان بلند کرد و به توحید خدای یکتا و نبوت خودش شهادت داد. آنگاه حضرت آمنه، مادر گرامیشان را مورد خطاب قرار داده و این گونه به او فرمودند: « ولدت خیر الناس، فسمیه محمداً» یعنی بهترین انسانها را به دنیا آوردی، پس نام او را محمد بگذار. از دیگر عجایبی که در این لحظه اتفاق افتاد، این بود که: « تمامی بتها به صورت بر زمین افتادند. ایوان کسری، قصر بزرگ و با شکوه پادشاهان ساسانی، که حاکمان ایران آن روز بودند، شکست و آتشکده فارس که حدود هزار سال روشن بود، به ناگاه خاموش شد».

بعضی دیگر از معجزات آن بزرگوار مربوط به زمان رسالت آن حضرت در مکه است _ گر چه از زمان ولادت تا رسالت آن بزرگوار، معجزات فراوان دیگری نیز اتفاق افتاد. اما چون بنای ما بر نقل اجمال و اختصار است لذا از ذکر آن چشم پوشی می نمائیم _ از مهمترین معجزاتی که در این دوره اتفاق افتاد، می توان به واقعه « انذار » اشاره کرد که رسول مکرم اسلام از جانب خدای بزرگ و به وسیله آیه شریفه  « و انذر عشیرتک الاقربین» (سوره شعراء ، آیۀ 214) مأمور ابلاغ آشکار رسالت گردید. رسول خدا برای اجابت این امر، ابتدا از نزدیکان خود شروع کردند و آنها را دعوت نمودند. ابن اثیر که از مورخان مشهور اسلام است در کتاب تاریخ خود _ الکامل _ این واقعه را از زبان آقا و مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام، چنین نقل می کند: هنگامی که آیه انذار نازل شد، رسول خدا مرا خواست و فرمود: یا علی، همانا خداوند مرا امر نموده که عشیرة خویش را انذار نمایم. پس برایمان یک صاع گندم، یک پای گوسفند و ظرفی شیر تهیه نما و فرزندان را جمع کن تا آنها را طعام دهم، آنگاه آنها را از آنچه بدان امر شده ام، آگاه نمایم. علی علیه السلام می فرمایند: آنگونه که رسول خدا فرموده بود، انجام دادم. دعوت شده ها چهل نفر شدند. هنگامی که جملگی جمع شدند، رسول خدا مرا دستور دادند طعامی را که ساخته بودم برایش بیاورم. رسول خدا پاره ای گوشت برگرفت. پاره پاره ساخت و در اطراف سفره ریخت و گفتند: بخورید به نام خدا. همه از آن طعام خوردند و نوشیدند و سیر شدند و خوراکیها هم چنان باقی ماند. سپس رسول خدا به سخن آمده و گفتند: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا قسم هیچ جوان عربی نمی شناسم بهتر از آنچه من برای شما آورده ام، برای قوم خود آورده باشد. به راستی خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و خدای مرا فرموده است: شما را به جانب او دعوت کنم. ای بنی عبدالمطلب! خدا مرا بر همه مردم عموماً و بر شما خصوصاً مبعوث کرده و گفته است : « و انذر عشیرتک الاقربین » و من شما را به دو کلمه ای که بر زبان سبک و در میزان سنگین است ، دعوت می کنم. به وسیله این دو کلمه عرب و عجم را مالک می شوید و امتها رام شما می شوند. با این دو کلمه وارد بهشت می شوید و با همین دو کلمه از دوزخ نجات می یابید: گفتن لا اله الا الله و گواهی بر پیامبری من. پس کدام یک از شما مرا در این راه کمک می دهد تا برادر و وصی و خلیفه من در میان شما باشد؟ پس احدی از آنان وی را پاسخ نداد. اما من که از همه خردسالتر و کوچکتر بودم، گفتم: یا رسول الله! من شما را در این راه یاری می نمایم. پس گفت: بنشین! و سپس گفتار خویش را تکرار کردند و همچنان خاموش ماندند تا من گفتار نخستین خود را باز گفتم. پس گفت: بنشین! و بار سوم سخن خود را بر آنان تکرار فرمودند و احدی از ایشان حتی به یک حرف وی پاسخ نگفت و باز من برخاستم و گفتم: یا رسول الله! برای یاری شما در این امر آماده ام. پس گردنم را گرفتند و گفتند: هان این است برادر وصی و خلیفة من در میان شما. پس از وی بشنوید و فرمانش را ببرید... واقعۀ « شق القمر » یکی دیگر از معجزاتی است که به دست رسول خدا قبل از هجرت در مکه و به پیشنهاد مشرکین انجام پذیرفت. در صحت این واقعه، هیچ مسلمانی شک و شبهه ای ندارد.

شرح این واقعه از این قرار است که: در یکی از شب هایی که قرص ماه کامل بود، مشرکین جمع شدند و به رسول خدا گفتند: اگر در آنچه می گویی، صادق هستی ماه را دو نیم کن. رسول اکرم به آنها فرمودند: اگر این کار را انجام دادم، ایمان می آورید؟ گفتند: آری. پس رسول خدا با انگشت مبارکشان به سوی ماه اشاره نمودند که ناگاه ماه منشق و دو نیم شد به صورتی که کوه حرا از بین دو نیمه آن آشکار بود. قریش گفتند: این سحر « ابی کبشه » بود. آنگاه به یکدیگر گفتند: منتظر باشیم تا ساحران از خارج بیایند. ببینیم آیا آنها هم این جریان را دیده اند یا نه؟ چون محمد صلی الله علیه و آله و سلم نمی تواند تمام مردم عالم را سحر کند. ساحران یکی پس از دیگری از راه رسیدند و قریش جریان را از ایشان پرسیدند. گفتند: آری ما هم دیدیم که ماه دو نیم شد. راجع به همین واقعه است که خداوند متعال آیات اول سورة مبارکه « قمر » را نازل فرمودند. بعد از این جریان نیز معجزات دیگری به وسیله رسول گرامی اسلام و به اذن خدای متعال صادر شد.

بعضی از معجزات دیگری که از رسول خدا صادر شده است به شرح ذیل می باشد:

الف _ خبر دادن رسول گرامی اسلام از خورده شدن عهدنامه قریش مبنی بر محاصره شدید اقتصادی مسلمین.

ب _ « لیله المبیت » که رسول اکرم از بین دشمنانی که برای به قتل رساندن آن بزرگوار خانه اش را محاصره کرده بودند، گذشت. در این شب مولا امیرالمومنین در بستر مبارک رسول مکرم خوابید و جانش را برای تقدیم به حضرت حق، به رسول اکرم هدیه نمود. که این آیه نازل شد:

« و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد»

(سوره بقره _ آیۀ 207).

ج _ ایجاد رعب و وحشت بر قلب مشرکین در جنگ خندق و ... معجزات دیگر.

2_ معجزاتی که بعد از رحلت رسول گرامی اسلام اتفاق افتاد نیز بسیار زیاد است. در اینجا به ذکر دو نمونه اشاره می کنیم:

الف _ خبر دادن از آن چیزی که بر اهل بیت مبارک و مطهرش بعد از او می گذرد. آن بزرگوار از نحوه برخورد مسلمین با اهل بیت و نحوه شهادت آنها خبر می دهد.

ب _ او شهادت عمار یاسر به دست « فرقه باغیه » را خبر می دهد و هشدار می دهد که مبادا مسلمانی در جمع قاتلان عمار باشد.


دانلود با لینک مستقیم


معجزات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم

دانلود تحقیق معجزات پیامبران

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق معجزات پیامبران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق معجزات پیامبران


دانلود تحقیق معجزات پیامبران

 

مشخصات این فایل
عنوان: معجزات پیامبران
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 12

این مقاله درمورد معجزات پیامبران می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله معجزات پیامبران می خوانید :

شرایط استفاده از معجزه توسط پیامبران
همه پیامبران باید معجزه داشته باشند فقط به عنوان یک آیه و دلیل برای صحت مدعای خود که او از طرف خداست. و همین مقدار کافی است ولی آیا پیغمبران عموماً ملزمند که هر چه مردم تقاضا کردند آنها انجام دهند؟ اگر اینطور باشد می شوند مثل مارگیرها و جادوگرها!! مردم وقتی میلشان به تماشاگری می کشد می آیند و رو به او کرده می گویند آقا! اگر تو پیغمبری پس فلان کار را که ما می گوییم بکن!!! باز دسته دیگری ... و همینطور .... اینکه مسخره بازی است. پیامبر آن مقدار معجزه می آورد که ثابت شود او از طرف خداست و همینکه اتمام حجت شد دیگر هزار بار هم مردم تقاضای معجزه بکنند، می گوید اتمام حجت شد. من دیگر ملزم نیستم که معجزه بیاورم. و به تعبیر دانشمندان پیغمبران ملزم نیستند به پیشنهادات مردم عمل کنند. یعنی اینطور نیست که اگر کسی بچه اش در خانه گریه می کرده برای ساکت کردن بچه او را بغل کند و به پیش پیغمبر بیاورد و بگوید ای پیغمبر خدا تو که می توانی معجزه کنی یک خورده معجزه کن این بچه سرش گرم شود! خیر معجزه دلیل است برای اینکه آن آدمی که طالب حقیقت است حقیقت را بفهمد و درک کند که این شخص فرستاده خداست و راستگوست و او موظف به عمل کردن است.
پیغمبران معامله گر نیستند، یعنی اینطور نیست که گروهی پیش پیغمبری بیایند و بگویند اگر می خواهی ما به تو ایمان بیاوریم این مقدار پول به ما بده!! در قرآن آیاتی وجود دارد که نشان می دهد کفار نه از روی حقیقت جویی بلکه به خاطر بهانه جویی و سوداگری درخواست معجزه از پیامبر می کردند و پیامبر هم در برابر چنین درخواستهایی که نه معقول بود و نه حقیقت جویانه تسلیم نمی شد ومتأسفانه عده ای از مستشرقین و به تبع آنها برخی از نویسندگان اسلامی، همین آیات را دلیل بر معجزه نداشتن پیامبر دانسته اند. برخی از آیات نشان می دهد درخواست کفار برای معجزه برای رسیدن به حقیقت نبوده مانند آیات 90 تا 93 سوره اسراء و گفتند ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آن که از زمین برای ما چشمه آبی بیرون آری. یا آنکه تو را باغی از خرما و انگور باشد که در میان آن باغ نهرهای آب جاری گردد. یا آنکه بنا به وعده تو آسمان بر سر ما فرو افتد یا آنکه خدا را با فرشتگانش مقابل ما حاضر آری. یا آنکه دارای خانه ای از طلا باشی یا آنکه بر آسمان بالا روی و باز هم هرگز ایمان به آسمان رفتنت نیاوریم تاآنکه کتابی نازل کنی که آن را قرائت کنیم. بگو خدا منزه است از آنکه من با فرشتگان او را حاضر سازم آیا من فرد بشری بیشترم که از جانب خدا به رسالت آمده ام؟
قرآن کریم نقل می‏کند که‏ مردم هر زمان از پیامبران زمان خویش تقاضای آیت و معجزه می‏کردند و آن پیامبران به این تقاضا که تقاضایی معقول و منطقی بود - زیرا از طرف مردمی جویای حقیقت صورت می‏گرفت و بدون آن برای آن مردم راهی‏ به شناخت پیامبری آن پیامبر نبود جواب مثبت می‏دادند، ولی اگر تقاضای‏ معجزات به منظور دیگری جز جویندگی حقیقت صورت می‏گرفت مثلا به صورت معامله پیشنهاد می‏شد که اگر فلان کار را بکنی ما در عوض دعوت تو را می‏پذیریم پیامبران از انجام آن استنکاف می‏کردند. در قرآن آیاتی وجود دارد که پیامبر در مقابل برخی درخواستها برای آوردن معجزه امتناع کرده و همین باعث شده که عده ای از مستشرقین و به تبع آنها برخی نویسندگان اسلامی ادعا کنند که پیامبر اسلام معجزه نداشته است. درسوره اسراء( آیات 90تا93 ) در آیه اول می گوید: « لن نؤمن لک حتی نفجر لنا من الارض ینبوعاً؛ هرگز ایمان نیاریم تا بشکافی از زمین برای ما چشمه ای. فرق است میان اینکه گفته شود نؤمن لک یا نؤمن بک. اگر بگوئیم یؤمن به یعنی به او ایمان می آورد و اگر بگوئیم یؤمن له یعنی به سود او ایمان می آورد. اینان نگفته اند لن نؤمن بک؛ بلکه گفته اند لن نؤمن لک یعنی ما به سود تو ایمان نمی آوریم و به عبارت دیگر اگر می خواهی ما بیاییم جزء دار و دسته تو شویم، که این کاری است به نفع تو، تو هم باید کاری به نفع ما بکنی. حتی تفجر لنا به لام برای نفع است و صریح است در اینکه آنها جریان چشمه را به نفع خود می خواسته اند و این تقاضای معجزه نیست تقاضای یک معامله صرف است.

« او یکون لک جنة من نخیل و عنب فتفجر الانهار خلالها تفجیراً »؛ خواسته دوم اینکه تو مالک باغستانی پر از درخت خرما و انگور باشی. معلوم است اگر پیغمبر در مکه یک باغستانی داشته باشد و درخت خرمای خیلی زیاد و انگور خیلی زیاد، آن خرماها و انگورها را که به ملائکه نمی دهد، قهراً به سود مردم مکه است. این هم باز تقاضای معجزه نیست، تقاضای یک امری است به سود زندگی آنها یعنی آنها می خواستند که رسول الله مکه را تبدیل به طائف کند مکه ای که نه نهری دارد و نه باغستانی تبدیل شود به شهری همچون طائف که پر از باغستان و اشجار است.
« او تسقط السماء کما زعمت علینا کسفا»؛ یا چنانچه گمان می کنی و ادعا می کنی پاره هایی از آسمان را بر ما فرو ریز »؛ اگر کسی بیاید و این گونه تقاضای معجزه کند و بگوید که اگر تو معجزه داری معجزه ات این باشد که من را بکش! آیا این تقاضای معجزه است؟ خیر، زیرا وقتی که او کشته شود معجزه چه سودی دارد؟ کفار قریش می گویند تو می گوئی که در قیامت آسمان فرود می آید اگر راست میگویی همین الان فرود بیاور. اگر پیامبر این معجزه را می کرد و آنان همه می سوختند پس از سوختن چه نتیجه ای داشت؟
« اؤ تأتی بالله و الملائکه قبیلاً »؛ خدا و ملائکه را حاضر کن برای ما تا شخصاً با ما محبت کنند. این هم معلوم است که یک تقاضای محال است زیرا ممکن نیست که خدا خودش شخصاً با بندگان صحبت کند. علاوه اینکه اگر خدا مانند بشر می بود که مردم از راه چشمهای خودشان می توانستند او را ببینند و هم از راه گوشهایشان می توانستند او را بشنوند، اساساً دیگر احتیاجی به پیغمبر نبود. خدایی که پیغمبر معرفی می کند: « لله المشرق و المغرب؛ مشرق و مغرب مال خداوند است« أینما تولوا فثم وجه الله « ؛ به هر طرف رو کنید آنجا خدا وجود دارد »هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن « است، او که جسم نیست، او که داخل آسمان نیست که او را به زمین منتقل کنند. تقاضای آنان معنایش این است که خدا مثل یک مخلوق بشود و این هم از محال های واضح است. ملائکه هم همینطور است زیرا ملائکه اجسام مادی نیستند که هر انسانی آنها را ببیند، گر چه ممکن است احیاناً متمثل بصورت انسانی بشود و برای بعضی افراد نمودار کردند . ولی بهر حال ملک از جنس بشر و از جنس ماده نیست که برای همه ممکن باشد آنها را ببیند. پس این هم یک تقاضای نامعقول است.« اؤ یکون لک بیت من زخرف»؛ یا برای تو خانه ای از زر باشد » باز این یک تقاضای مادی و یک سوداگری صرف است، آنقدر بنده پول بودند که گویی جز پول چیز دیگری نمی فهمیدند. « اؤ ترقی فی السماء و لن نؤمن لرقیک حتی تنزل علینا کتاباً نقرؤه» یا به آسمان بالا روی و هرگز ایمان نمی آوریم به آسمان بالا رفتن تو مگر برایمان نامه ای بیاوری که آن را بخوانیم » آخرین تقاضا یعنی مسأله آوردن نامه هم بسیار روشن است که یک بهانه گیری است زیرا اگر فرضاً رسول الله نامه را می آورد باز آنها می گفتند این نامه را خودت نوشتی و آوردی. این تقاضاها بعضی تقاضاهای سوداگرانه است و بعضی احمقانه و هیچکدام تقاضای حقیقت جویانه نیست و لذا پیامبر در جواب آنها می گوید: من یک بشری هستم پیغمبر و نه چیز دیگر و تقاضای از پیغمبر بایستی نه احمقانه باشد و نه سوداگرانه.

پس مسأله آنطور نیست که برخی گمان کرده اند که این تقاضا نظیر تقاضاهای امت های گذشته از انبیاءشان بوده است ولی پیامبر اسلام از آوردن معجزه امتناع می ورزیده است؛ خیر، اگر تقاضای اینها هم معقول و حقیقت جویانه بود رسول الله آنها را رد نمی کرد. از اینها گذشته نکته جالب اینکه قرآن مجید معجزات زیادی از انبیاء گذشته نقل کرده است، از نوح، هود، لوط، صالح، موسی، ابراهیم، عیسی و بسیاری دیگر بطور صریح معجزات گوناگونی را متذکر است که هیچ قابل تردید نیست. آیا معنی دارد که قرآن خودش این همه معجزات را از پیغمبران نقل کند ولی وقتی از خودش معجزه بخواهند بگوید من یک پیغمبر بیش نیستم!!! پس معلوم می شود معنای این جمله این است: اینها که شما می خواهید از نوع آن معجزات نیست و اگر از آن نوع می بود می آوردم. علاوه بر این، گذشته از اینکه خود قرآن معجزه است در قرآن چند فقره از معجزات پیامبر به طور صریح نقل شده است. بین معجزه و شخص معجزه آور، یک نوع رابطه واقعی برقرار است بطوریکه صدور این عمل از غیر او ممکن نخواهد بود. معجزه نمایانگر کمال روحی و معنوی «ولی» خداست . هنگامیکه ولی الله اعجاز می کند نیروی بشریش متصل به نیروی الهی است، یعنی خدا به او اراده، قدرت و نیرویی مافوق بشری عنایت کرده است. ولی خدا در اثر اطاعت کامل ازخداوند و ریاضتهای عملی به جایی می رسد که چنان اراده نیرومندی دارا می گردد که می تواند بر طبیعت غلبه نمایدو به عبارت دیگر بشر می تواند در سایه عبادت و اطاعت چنان به خداوند نزدیک گردد که نمونه کامل خداوند بر روی زمین باشد. با این بیان وقتی که اولیاء خدا امور خارق العاده انجام می دهند آنان خودشان کار می کنند ولی با یک توانایی و قدرت مافوق بشری

بخشی از فهرست مطالب مقاله معجزات پیامبران

1. معجزات ابتدایی
۲. معجزات اقتراحی
شرایط استفاده از معجزه توسط پیامبران
منابع :

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق معجزات پیامبران