ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت بابازده مورد انتظارسهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران
چکیده
بررسی پیرامون ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت با بازده مورد انتظار سهام در شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 81 الی 86 می باشد. با توجه به اهمیت پیش بینی بازده سهام برای سرمایه گذاران در این تحقیق تلاش شده است که به بررسی امکان پیش بینی بازده سهام با استفاده از حجم معاملات و تغییرات قیمت پرداخته شود. یک فرضیه اصلی «ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت با بازده مورد انتظار سهام در شرکت های پذیرفته شده در بازار اوراق بهادارتهران.» در این تحقیق مطرح شده است که خود شامل دو فرضیه فرعی به شرح زیر می باشد:
1- بین حجم معاملات و بازده مورد انتظار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد.
2- بین تغییرات قیمت و بازده مورد انتظار سهام شرکت های پذیرفته شده دربازار بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد.
قلمرو مکانی این تحقیق شرکت های فعال پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی این تحقیق نیز بین سالهای 81 الی 86 می باشد. اطلاعات مورد نیاز این شرکت ها از طریق گزارشات منتشره، سازمان بورس اوراق بهادار تهران و همچنین نرم افزارهای مختلف بورس ازجمله نرم افزار شرکت ره آورد نوین بدست آمده است.
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری 18SPSS استفاده شده است که از طریق آن آزمون های مختلف نظیر آزمون رگرسیون، ضریب همبستگی و اعتبار ضریب همبستگی انجام شده که نتیجه بدست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات این بوده است که درسالهای 82 و 84 و همچنین در حالت کلی بین متغیر، تغییرات قیمت با ریشه بازده مورد انتظار سهام رابطه وجود دارد، که از این سه حالت سه مدل رگرسیونی زیر حاصل شد:
مدل رگرسیونی
Y=a+bX سال
82
84
کل
ولی قابل ذکر است که رابطه بین حجم معاملات با ریشه بازده مورد انتظاراز اعتبار بالایی برخوردار نمی باشد.
مقدمه
سرمایه گذاری ابزاری است در جهت ایجاد رفاه بیشتر که در شرایط کنونی وآینده صورت می گیرد.
در واقع مقوله سرمایه گذاری با تنوع وسیعی روبرو می باشد. سرمایه گذاری در گواهی سپرده اوراق قرضه، سهام عادی، صندوق مشترک سرمایه گذاری و … نمونه های از سرمایه گذاری بشمار می آیند. کارکرد سرمایه گذاری به مفهوم خاص آن یعنی تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع از دارایی که آن هم برای مدت نامشخص قابل نگهداری باشد. زیرا دستیابی به ثروت و سود ناشی از سرمایه گذاری ( که به مجموع درآمدهای فعلی و درآمدهای آتی آن معطوف می شود) همواره با مقوله ا ی به نام مخاطره یا ریسک توام است.
یکی از بخشهای مهم سرمایه گذاری که در این پروژه محور مطالعه قرار گرفته است سرمایه گذاری در دارایی های مالی به ویژه سرمایه گذاری در اوراق بهادار قابل معامله است. دارایی های که به شکل اوراقی توسط دولت یا شرکت ها منتشر می شوند و در بازارهای ثانویه سهام قابل خرید و فروش است. بنابراین برای سرمایه گذاری در بازارسهام، موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت از جمله چه سهمی خریداری شود، به چه ارزشی، زمان فروش، میزان ریسک سهم ، بازدهی سهم و .. همه از مؤلفه هایی هستند که سرمایه گذاری در این بازار را پیچیده می کنند. زیرا دستیابی به حد اکثر بازدهی می تواند منحنی صعودی را طی کند، و این در حالی است که سیر نزولی آن نیز امکان پذیر است. به این دلیل یکی از مهمترین پژوهش های بازار مالی تشریح رفتار بازده سهام می باشد. دستاورد این پژوهش ها مدل های گوناگونی بوده است که دستخوش انتقادها و حمایت های گوناگونی قرار گرفته است. یکی از این مدل ها، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه گذاری می باشد (ثقفی، 1388، 2).
سرمایه گذاری در بازار سرمایه دارای ریسک می باشد، برای کاهش و یا به عبارتی کنترل آن نیاز به یک الگوی ترکیب بهینه و یا به تعبیر دقیق تری یک مدیریت سرمایه گذاری سبد سهام یا مجموعه ای از دارایی ها نیاز است. به این دلیل ورود به بازار سرمایه، ریسک و بازده را به موازات هم دربرخواهد داشت. در واقع سرمایه گذاری که ریسک بیشتری را قبول کند به دنبال بازدهی بیشتر خواهد بود و سرمایه گذاری که ریسک کمتری را قبول کند بازدهی کمتری را نیز انتظار دارد. از این رو ریسک و بازده دو جزء جدایی ناپذیر در بازار سرمایه خواهند بود.
در این پژوهش مفید بودن کاربرد تجزیه و تحلیل بنیادی سهام در شناسایی سهام با بازده بالا بررسی می شود. در تجزیه و تحلیل بنیادی سهام استفاده از داده های مالی گذشته و حال شرکت ها نظیر سود، رشد شرکت، موقعیت رقابتی آن و برخی ملاحظات اقتصادی در نظر گرفته می شود. به بیان دیگر در این تحقیق اثر قیمت سهام و حجم معاملات با بازده مورد انتظار از متغیرهای حسابداری و بازار، مورد بررسی قرار می گیرد (سلیمی، 1389،4).
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
عصر صنعت و تنها تمرکز بر صنعت سپری شده است وهم اکنون دوره ی اقتصاد مبتنی بر دانش، یا به عبارتی تولید ثروت و ارزش افزوده از دانش آغاز و به سرعت مراحل رشد و توسعه ی خود را سپری می کند. پیداست که در دوران کنونی نمی توان و نباید معیارهای فکری، ارزشی و نگرشی عصر صنعت را به کار ببریم، زیرا دوره ی کنونی، پژوهش، اندیشه و تصور نوینی را می طلبد. سازمان های امروزی، از هر نوعی که باشند، باید به تجدید ساختار و فرآیند، تنظیم روابط و استفاده ی بهینه از منابع انسانی خود- که بهتر است آن را سرمایه انسانی بنامیم- بپردازند (قریشی ، 1387، 99).
در اقتصاد نوین دارایی های مجازی و ناپیدا همراه با دارایی های واقعی و آشکار، ارزش یک سازمان را مشخص می کنند. اکثر سازمان ها می توانند اطلاعات دقیقی درباره ی دارایی های ملموس خود مانند زمین، ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات ارائه دهند ولی معمولا هیچ گونه مدرک ثبت شده ای از دارایی های ناملموس خود نظیر مارک، سرمایه انسانی، حق انحصاری، مخارج برای پژوهش و توسعه و منابع انسانی که ارزش روزافزونی را برای سازمان ایجاد می کنند، در دست ندارند. جاسرتیا (2000)، کمبود اطلاعات درباره ی این که ارزش اقتصادی دارایی انسانی یک سازمان چقدر است و چه رابطه ای با عملکرد سازمان ها دارد از نقاط ضعف سیستم های فعلی حسابداری به شمار می رود (همان منبع، 100).
2-1- تاریخچه مطالعاتی
اولین تحقیقات آکادمیک در دهه 1960 در مورد رابطه بین قیمت سهام و حجم معاملات بوسیله اوزبرن انجام شده است. او تلاش کرد که مدلی را برای تغییر قیمت بعنوان یک فرآیند نشأت گرفته از تعداد دفعات معامله بسازد و در آن تحقیق به این نتیجه رسید که یک همبستگی مثبت بین حجم معاملات و قدر مطلق تغییر قیمت وجود دارد این مدل بعدها توسط کلارک توچن، پیتز و هریس توسعه یافت.
با فرض اینکه تعداد معاملات بصورت مساوی و متناسب در طول زمان توزیع شده است. اوزبرن توانست فرآیند تغییر قیمت را در فاصله های زمانی مساوی تفسیر کند ولی بطور مستقیم اشاره ای به رابطه حجم معاملات و قیمت نکرد. یکی دیگر از تحقیقاتی که در این رابطه انجام شده است مربوط به تحقیقات گرانگر و مورگسترن می باشد. آنها با استفاده از اطلاعات هفتگی بازار سهام از سال 1939 تا 1961 هیچ رابطه ای را بین شاخص ترکیبی بازار و سطح معاملات در بازار سهام نیویورک پیدا نکردند. همچنین اطلاعاتی که از معاملات سهام در شرکت خاصی توسط آنها مورد آزمون قرار گرفت هیچ گونه رابطه ای را بین قیمت سهام و حجم معاملات نشان نداد. در سال 1964 گود فری و مورگسترن و گرانگر شواهد جدیدی را از چند سری اطلاعات شامل اطلاعات روزانه معاملات سهام چند شرکت خاص پیدا کردند اما یک بار دیگر نتوانستند همبستگی قابل ملاحظه ای را بین قیمت سهام و حجم معاملات بیابند (چارلز ، 2008، 23).
نتیجه دیگر کار گود فری و مورگسترن این بود که حجم معاملات روزانه با تغییر قیمت سهام در روزهایی که تغییر زیاد یا تغییر کم است همبستگی مثبت وجود دارد. این نتیجه توسط تحقیقات بعدی مورد تایید قرار گرفت و تحقیقات بعدی نشان داد که حجم معاملات روزانه با مربع تغییرات قیمت روزانه بستگی دارد. آنها این همبستگی را به سفارشات تعلیق دستور فروش یا دستور خرید های بالای قیمت نسبت دادند، زیرا عوامل فوق حجم معاملات را افزایش می دهد و قیمت را از نقطه تعادل خود منحرف می کند. نظریه او پس از این استدلالات این بود که حجم معاملات بر اثر حرکت قیمت در طی روز تغییر می کند و بهمین دلیل توزیع متغیر تابعی از حجم معاملات است.
شکست تحقیقات گود فری و همکارانش جهت یافتن رابطه بین قیمت و حجم معاملات یینگ و کروچ را تشویق کرد تا در این زمینه فعالیت کنند. یینگ با استفاده از توزیع ‹کای دو› روش تحلیل واریانس و همچنین شاخص قیمت روزانه طی شش سال آزمونی انجام داد او در این آزمون از شاخص ترکیبی استاندارد پوزر جهت 500 شرکت استفاده کرد و آن را با شاخص تقسیم سود اصلاح کرد.
همچنین حجم معاملات سهام روزانه را با تعداد کل سهام موجود در بازار بورس نیویورک اصلاح کرد و به نتایج ذیل دست یافت :
1-حجم معاملات کم عموماً با کاهش قیمت همراه است.
2-حجم معاملات زیاد عموماً با افزایش قیمت همراه است.
3- یک افزایش زیاد در حجم معاملات عمومی با یک افزایش زیاد یا کاهش زیاد در قیمت همراه است.
تحقیقات یینگ مورد انتقاد واقع شد، اما آیتم های اول و دوم نتایج تحقیق او وجود همبستگی مثبت بین حجم معاملات و قدر مطلق تغییر قیمت را نشان داد، این تغییر توسط تحقیقات بعدی مورد تاکید قرار گرفت. بنابراین یینگ اولین کسی بود که همبستگی حجم معاملات و قیمت را اثبات نمود.
به غیر از یینگ افراد بسیار دیگری در این زمینه تحقیقاتی را انجام داده اند که از جمله آنها کارلس اًپس بود او ابتدا آزمونهایی را بر روی اوراق قرضه و سپس بر روی سهام انجام داد. این آزمونها نشان می دادند که نرخ همبستگی بین حجم و قدر مطلق تغییر قیمت سهام زمانی که قیمت روند صعودی دارد از زمانی که قیمت کاهش می یابد بیشتر است. آنها همچنین مشاهده کردند که این رابطه در فاصله زمانی یک روز صرف نظر از روند افزایش یا کاهش قیمت وجود دارد، حال آنکه شواهد مغایری توسط وود و مکنیش و وارد بدست آمد. آنها دریافتند که نرخ همبستگی بین حجم و قدر مطلق تغییر قیمت وقتی روند کاهنده دارد بیشتر است. اسمیرلاک و استارک دریافتند که فقط در روزهایی که جریان پیوسته اطلاعات وجود دارد نظر اپس صحیح است و در سایر روزها در دوران افزایش قیمت این همبستگی کمتر از دوران کاهش قیمت است و علت این امر را به هزینه معاملات نسبت دادند.
جین و جوه دریافتند که حجم معاملات با اندازه تغییر قیمت مربوط است اما حجم معاملات به طور محسوسی نسبت به افزایش قیمت واکنش نشان می دهد تا نسبت به کاهش قیمت. آنها از اطلاعات مربوط به شاخص ساعتی بازار استفاده کردند نتایج تحقیقات فوق وجود رابطه بین حجم معاملات و تغییر قیمت را اثبات کرد. یینگ با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و شاخص بازار به بررسی این رابطه پرداخت. روگالسکی با استفاده از آمار معاملات ماهانه 10 نوع سهام و10 نوع حق تقدم سهام، یک ضریب همبستگی مثبت بین حجم معاملات و تغییر قیمت بصورت همزمان پیدا کرد، اما هیچ گونه آزمون فاصله زمانی را انجام نداد. هاریس و مورگان در سالهای 1976 و 1986 همبستگی مثبت بین حجم معاملات و تغییر قیمت را بعنوان نتایج جنبی تحقیق خود مطرح کردند.
ریچاردسون و سفیک و تامپسون و کمیسکی و والنیک و ویک وایک در سال 1989 همبستگی مثبت و متقابل بین گردش سالانه هر سهم و تغییرات قیمت آن پیدا کردند جیمز و ادمیستر درسال 1989سهام ها را بر اساس میانگین تعداد سهام معامله شده روزانه آنها درجه بندی کردند و تغییر حجم معاملات را نسبت به میانگین حجم معاملات روزانه اندازه گرفتند. آنهاهیچ رابطه ای بین تغییر قیمت و حجم مبادلات نیافتند.
3-1- چارچوب نظری تحقیق
نام محقق
عنوان پایان نامه جامعه آماری دوره زمانی روش تحقیق نتایج تحقیق
نگین ابرار
(آزاد تهران مرکز) بررسی رابطه بین حجم معاملات و قیمت سهام بورس
تهران 1373 الی 1379 تجزیه و تحلیل رگرسیون افزایش در شاخص قیمت ارتباط کمی با حجم ریالی معاملات دارد
سعید کاظمی
(آزاد علوم و تحقیقات) بررسی رابطه بین حجم معاملات و قیمت سهام بورس
تهران 1378 الی 1382 تجزیه و تحلیل رگرسیون بین شاخص قیمت ،تعداد خریداران و تعداد دفعات معامله با قیمت سهام رابطه معنی دار وجود دارد
دکتر رضا نجار زاده و
مهدی زیودار برر سی رابطه تجربی بین حجم معاملات و بازده سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران. بورس
تهران 1383 الی 1384 آزمون
کای دو
و
K-S اول :همبستگی بین حجم معاملات و قدر مطلق بازده سهام مثبت است
دوم: همبستگی بین حجم معاملات و بازده سهام مثبت است
محمدرضا مهربانپور
(آزادتهران بررسی رابطه بین حجم معاملات و مخاطره قیمت سهام بورس
تهران 1377 الی 1381 تجزیه و تحلیل رگرسیون حجم معاملات با مخاطره قیمت رابطه مستقیم و بامخاطره بازده رابطه معکوس دارد
امیر صفاریان
(آزاد واحد مشهد) بررسی اعلام سود هر سهم بر قیمت و حجم معاملات بورس
تهران 1380 الی 1385 تجزیه و تحلیل رگرسیون بازار متاثر از اطلاعات جدید و غیر موجود درآن می باشد
دکتر علی ثقفی
و محمد جواد سلیمی بررسی رابطه متغیرهای بنیادی حسابداری و بازده سهام بورس
تهران 1377 الی 1381 تجزیه و تحلیل رگرسیون نتیجه این چژوهش نشان داد که بین متغیر های حسابداری و بازده سهام رابطه وجود دارد.
هادی خانمحمدی اثر حجم مبنا بر نوسان قیمت بورس
تهران 1382 الی 1387 تجزیه و تحلیل رگرسیون بین حجم مبنا و نوسان قیمت رابطه معکوس وجود دارد
(منبع: سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران)
4-1- بیان مسئله
بررسی رابطه حجم معاملات، تغییرات قیمت و بازده سهام از موضوعاتی است که از سال١٩۵٩ تا کنون مورد توجه شدید محققان مالی و اقتصادی قرار داشته است. اهمیت این رابطه به گونه ای است که در وال استریت ضرب المثل هایی درباره ارتباط حجم معاملات و بازده سهام شکل گرفته است. بورس اوراق بهادار و بازار سرمایه در ایران بازار جوانی است، اما گاهی دیده شده است که بسیاری از مبادله گران جزء در بازار سرمایه از حرکات حجم معاملات و یا تغییرات قیمت برای تصمیمات آنی و کوتاه مدت خود چشم پوشی نمی کنند و تغییرات قیمت و حجم معاملات را ناشی از اخبار و اطلاعات می دانند که ممکن است به گوش آنها نرسیده باشد (نجارزاده، 1385،1).
در این تحقیق به دنبال بررسی ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت با بازده مورد انتظار در بازار بورس اوراق بهادار تهران می باشیم، هدف از انجام این تحقیق بررسی این موضوع که آیا بین حجم معاملات سهام و تغییرات قیمت با بازده مورد انتظاردرشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد؟ در صورت وجود، این رابطه مستقیم و یا غیر مستقیم می باشد. که این موضوع در قالب دو فرضیه بیان شده است: بین حجم معاملات و بازده مورد انتظار سهام رابطه معنی داری وجود دارد و دیگری اینکه بین تغییرات قیمت با بازده مورد انتظار سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
یکی از عواملی که در این تحقیق مورد توجه قرار می گیرد حجم مبنا ست و به این مفهوم می باشد که یک شرکت در صورتی می تواند در یک روز معاملاتی حق نوسان خود را داشته باشد که در آن روز به تعداد حجم مبنا در آن قیمت معامله داشته باشد. حجم مبنا از طریق رابطه زیر محاسبه می شود:
( فرمول 1-1)
قیمت سهام یکی از عوامل بسیار مهم در کمک به تصمیم گیری سرمایه گذاران جهت سرمایه گذاری و یا عدم سرمایه گذاری در یک واحد اقتصادی می باشد. دو عامل اصلی در تعیین قیمت سهام نقش دارند که شامل جریان های نقدی منتظره و نرخ بازده مورد انتظار (یا معکوس آن، یعنی نسبت به قیمت سود هر سهم) می باشند، علاوه بر این دو متغیر که نقش نهایی در تعیین قیمت سهام دارند تغیرهای دیگری نیز وجود دارند که در تعیین قیمت سهام اثر دارند. که ما این متغیر ها را به دو گروه متغیر های برونزا شامل بازده بالقوه اقتصاد، مالیات شرکت، تغییرات مخارج دولتی و سیاست مالی و متغیرهای درونزا، شامل تغییرات مخارج کل، تغییرات سطح قیمت ها، عایدی اسمی شرکت، عایدی واقعی شرکت، عایدی واقعی منتظره شرکت، تغییرات در بازده واقعی سرمایه گذاری می باشد.
این پژوهش سئوال زیر را پاسخ می دهد:
آیا بین حجم معاملات وتغییرات قیمت با بازده مورد انتظار سهام درشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد؟
5-1- اهمیت تحقیق
دو ضرب المثل مهم در بازار بورس وال استریت وجود دارد: ١- این حجم معاملات است که تغییرات قیمت را به وجود می آورد. ٢- حجم معاملات در بازارهای پر رونق نسبتاً سنگین و در بازارهای راکد نسبتاً سبک است . مطالعات انجام شده در این حوزه به خوبی توانسته اند این دو ضرب المثل را مورد آزمون قرار دهند. حداقل چهار دلیل برای اهمیت ارتباط حجم معاملات وتغییرات قیمت و بازده
مورد انتظارسهام از دیدگاه کارپوف ١٩٨٧سهام وجود دارد ( دولت آبادی، 1389، 12 ):
اول( در بازار های مالی مدلهایی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند که روابط بین حجم معاملات، قیمت وبازده مورد انتظارسهام را با توجه به میزان ورود اطلاعات به بازار، چگونگی انتشاراطلاعات، اندازه بازار و شروط قید شده درمعاملات کوتاه مدت پیش بینی می کنند. به همین جهت روشن شدن نحوه ارتباط حجم معاملات، تغییرات قیمت و بازده سهام از طریق آزمون های مختلف، دیدگاه ها را نسبت به بازارهای مالی و تشخیص (تمایز) فرضیه های متفاوت در مورد ساختار بازار شفاف می کند.
دوم) آگاهی از نحوه ارتباط حجم معاملات، تغییرات قیمت و بازده مورد انتظار سهام درمطالعات واقعه نگر ، که از ترکیبی از داده های مربوط به حجم معاملات و تغییرات قیمت و بازده مورد انتظار سهام جهت تفاسیر خود استفاده می کنند، حائز اهمیت است. تعیین همزمان نوسانات قیمت و میزان معاملات باعث افزایش قدرت تشخیص چنین آزمون هایی می شود .در سایر آزمون ها تغییرات قیمت متاثر از نحوه ارزش گذاری اخبارجدید توسط بازار است، ولی تغییرات حجم معاملات به معنی شدت توافق یا عدم توافق مبادله گران در مورد کیفیت اطلاعات جدید است. در هر صورت تهیه یک آزمون و اعتبار نتایج آن بستگی به توزیع مشترک نوسانات قیمت و حجم معاملات دارد ( همان منبع، 13 ).
سوم) رابطه حجم معاملات، تغییرات قیمت و بازده مورد انتظار سهام در مباحث مربوط به توزیع تجربی قیمتهای سفته بازی نقشی اساسی دارد. هنگامی که در یک دوره مشخص از داده هایی در فواصل زمانی معین همچون روزانه نمونه گیری می شود، نرخ بازده در مقایسه با توزیع نرمال، توزیعی کشیده تر دارد .این موضوع هم می تواند به علت فرضیه توزیع نرخ بازدهی با واریانس نامحدود باشد و هم می تواند به آن علت باشد که آمار تهیه شده حاصل توزیع های متفاوت با واریانس های مختلف است ) فرضیه ترکیب توزیع ها.(
چهارم) چگونگی و کیفیت رابطه حجم معاملات، تغییرات قیمت و بازده مورد انتظار سهام تبعات مهمی برای مطالعات بازارهای آتی دارد. تغییرات قیمت، حجم معاملات قراردادهای آتی را تحت تأثیر قرار می دهد و در واقع در برگیرنده این نظریه است که آیا سفته بازی به عنوان یک عامل تثبیت کننده قیمت عمل می کند یا اینکه ثبات قیمت های آینده را بر هم می زند. زمان تحویل کالا در قرار دادهای آتی حجم معاملات را تحت تأثیر قرار می دهد و از طریق این تغییر، احتمالا ً قیمت ها نیز تغییرخواهند کرد (زیور دار، 1388،2).
انجام این تحقیق منتج به مدلهای رگرسیونی می شود که می توان برای افراد ومراکز مختلف خصوصی و دولتی مورد استفاده قرار گیرد، از جمله تحلیل گران مالی، شرکت های سرمایه گذاری، بازار اوراق بهادار تهران و تقریباً تمام کسانی که به نوبه خود با صورت های مالی شرکت ها سروکار دارند.
6-1- اهداف تحقیق
هدف کلی:
بررسی و شناسائی ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت با بازده مورد انتظار سهام در بازار سرمایه.
هدف فرعی:
بررسی این موضوع که آیا افزایش حجم معاملات بیانگر بازدهی بالایا این فزایش ناشی از عوامل دیگرمی باشد؟ و دیگر اینکه تغییرات قیمت چه تاثیری بر روی بازده دارد؟
7-1- فرضیات تحقیق
به منظور فراهم آوردن امکان پیش بینی بازده سهام در این تحقیق از یک متغیر وابسته به نام بازده
مورد انتظار سهام و دو متغیر مستقل حجم معاملات و تغییرات قیمت استفاده شده است. فرضیه های این تحقیق نیز بر مبنای یک فرض اصلی و دو فرض فرعی به شرح زیر تنظیم گردیده است:
1-7-1- فرضیه اصلی
بین حجم معاملات و تغییرات قیمت با بازده مورد انتظارسهام درشرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد.
2-7-1- فرضیه های فرعی
بین تغییرات قیمت و بازده مورد انتظار سهام شرکت های پذیرفته شده دربازار بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد.
بین حجم معاملات و بازده مورد انتظار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه وجود دارد.
8-1- حدودمطالعاتی
● قلمرو زمانی : از نظر زمانی ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت با بازده مورد انتظارسهام
بین سالهای 81 الی 86 بررسی خواهد شد.
● قلمرو مکانی : در این تحقیق145 شرکت که بالاترین تعداد معاملات درسال 1381 در بورس اوراق بهادار تهران داشته اند مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
● قلمرو موضوعی: از نظر موضوعی این تحقیق به بررسی حجم معاملات و تغییرات قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره 6 ساله پرداخته و ارتباط بین آنها با بازده مورد انتظار سهام را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد (خاکی، 1389، 156 ).
9-1- تعریف مفهومی وعملیاتی واژه ها
● بازده :
بازده را می توان میزان تغییر ارزش یک دارایی در طول یک مقطع زمانی مشخص تعریف کرد.
درمفهوم عملی بازده عبارت است از نسبت کل عایدی یا زیان حاصل از سرمایه گذاری در پایان یک دوره زمانی معین به سرمایه اولیه موجود در ابتدای همان دوره.
بازده مورد انتظار: مقصود متوسط موزون همه بازده های ممکن می باشد که از فرمول زیر قابل محاسبه است (احمد پور، 1382، 85):
(فرمول 2-1 )
E = بازده مورد انتظار
P= احتمال وقوع هر بازده
r = نرخ بازده احتمالی
چنانچه احتمال وقوع هر یک از نرخ های بازده در طول یک دوره زمانی که به T مقطع کوچکتر تقسیم شده یکسان فرض شود محتمل ترین بازده که متغیر تصادفی است به صورت زیر محاسبه می شود (همان منبع):
(فرمول 3-1 )
n ، ... ، 2 ، 1 =i
● حجم معاملات سهام:
عبارت است از تعداد سهامی که در یک فاصله زمانی مشخص در سازمان بورس اوراق بهادار تهران مورد معامله قرار می گیرد که به دو دسته پر معامله و کم معامله طبقه بندی می شود و از آنجا که در حجم بالا امکان خطا و اشتباه پایین می آید و نیز اطلاعات آنها آسانتر در اختیار نگارنده قرار گرفت در این تحقیق سهام شرکتهای پر معادله مد نظر قرار گرفته است (احمد پور،1387،57).
● حجم مبنا :
الف) حداقل تعداد سهامی که بایستی مورد معامله قرار گیرد تا معاملات در آن روز رسمیت پیدا کند.
ب) حداقل تعداد سهامی که باید در آن روز مورد معامله قرار گیرد تا کل درصد تغییر قیمت اعمال گردد.ج) تعداد سهامی که باید در آن روز مورد معامله قرار گیرد تا قیمت یک درصد تغییر کند.
د) تعداد سهام مشخصی که آن روز معامله گردیده (رستمی، 1385، 10).
● بازده سهام :
بازدهی بخشی از منفعت یک سرمایه گذاری و یا به عبارت دیگر بارش سرمایه گذاری می باشد. بازده سهام از دو قسمت تشکیل شده است الف: بازده ای که ناشی از افزایش قیمت سهام مورد معادله در بورس حاصل می شود ب: بازده ای که تحت عنوان سود توسط سرمایه پذیر بین سهامداران توزیع می شود.
● قیمت سهام :
هر سهمی معمولاً دارای دو قسم قیمت یا ارزش است:
1. ارزش اسمی
2. ارزش تجارتی
ارزش اسمی
ارزش اسمی سهام همان است که در روز تشکیل شرکت پرداخت و یا تعهد شده وسرمایه شرکت مجموع قیمت اسمی سهام می باشد. مثلاً شرکتی با سرمایه دو میلیون ریال به هزار سهم دو هزار ریالی تقسیم شده ارزش اسمی هر سهم آن دو هزار ریال است.
ارزش تجارتی
قیمت تجارتی یا حقیقی هرسهم بسته به فعالیتی است که شرکت داشته ومنافعی است که سالیانه می دهد. البته شرکتی که در سال به میزان صدی هشتاد سرمایه خود منفعت داشته باشد با شرکتی که صدی ده منفعت بدهد فرق دارد و سهام آن به همین نسبت طالب بیشتری دارد و به این جهت در بازار گران تر به فروش می رسد .قیمتی که در بازار و بورس ها به فروش می رسد با قیمت اصلی و اسمی سهام فرق دارد و قیمت بازار ارزش تجارتی نامیده می شود. ممکن است ارزش تجارتی از ارزش اسمی کمتر یا بیشتر باشد. مثلاً شرکتی که فعالیتی نداشته بلکه در اثر زیان های وارده قسمتی ازسرمایه آن از بین رفته است، در بازار به ارش اسمی خریدار ندارد و ناچار به قیمت کمتری فروش می رود. گاهی ارزش اسمی و تجارتی با یکدیگر فرقی ندارند. در این صورت گفته می شود که ارزش اسمی سهام با ارزش تجارتی منطبق است (همان منبع، 8).
● تعداد سهام معامله شده در هر روز :
عبارت است از تعداد سهامی که در یک روز معاملاتی بورس مالکیت آنها از یک شخص حقیقی یا حقوقی به شخص حقیقی یا حقوقی دیگر تغییر می کند (احمد پور،1382 ، 27 )
● تعداد دفعات معامله :
عبارتست از تعداد دفعاتی که در هر روز سهام یک شرکت مورد معامله قرار می گیرد و تغییر مالکیت می دهد (همان منبع،45).
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه
اقتصاد دانان تشکیل سرمایه را در پیشرفت و توسعه اقتصادی ضروری و موثر می دانند. تشکیل سرمایه که از طرف دولت یا بخش خصوصی صورت می گیرد در برنامه ریزی دولت جهت دستیابی به اهداف ملی و اقتصادی و حتی غیر اقتصادی جامعه، سیستم بازار و عملکرد آن اهمیت زیادی دارد.
بازارهای کارای سرمایه تمایل به تخصیص منابع کمیاب به مؤسساتی را دارند که آن منابع را بطور کارا مورد استفاده قرار می دهند. بدون شک ساده ترین اقدام جهت تشویق مردم به سرمایه گذاری در سهام شرکت های تولیدی ایجاد تعامل بین بازدهی و ریسک اینگونه سرمایه گذاری ها و سایر سرمایه گذاریهای غیر مولد در جامعه می باشد. لذا ایجاد محیطی مناسب برای سرمایه گذاریهای سالم جهت تقویت بازار سرمایه از مهم ترین اقداماتی است که می تواند توسط دست اندرکاران اقتصادی کشور انجام گیرد. فعالیت سازمان بورس اوراق بهادار تهران می تواند سهم عمده ای در نیل به اهداف فوق داشته باشد.
معمولاً سرمایه گذاری به منظور دستیابی به رفاه بیشتر در شرایط کنونی وآینده صورت می گیرد. در واقع مقوله سرمایه گذاری با تنوع وسیعی روبرو می باشد. سرمایه گذاری در گواهی سپرده اوراق قرضه، سهام عادی، صندوق مشترک سرمایه گذاری و … می تواند نمونه های از سرمایه گذاری بشمار آید. کارکرد سرمایه گذاری به مفهوم خاص آن یعنی تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع از دارایی که آن هم برای مدت نامشخص قابل نگهداری باشد. از اینرو سرمایه گذاری فرآیند پذیر و نیازمند مدیریت است. زیرا دستیابی به ثروت و سود ناشی از سرمایه گذاری که به مجموع درآمدهای فعلی و درآمدهای آتی آن معطوف می شود، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است.
2-2- پیشینه تاریخی تحقیق
اولین تحقیقات آکادمیک در دهه 1960 در مورد رابطه بین قیمت سهام و حجم معاملات بوسیله اوزبرن انجام شده است. او تلاش کرد که مدلی را برای تغییر قیمت بعنوان یک فرآیند نشأت گرفته از تعداد دفعات معامله بسازد و در آن تحقیق به این نتیجه رسید که یک همبستگی مثبت بین حجم معاملات و قدر مطلق تغییرات قیمت وجود دارد این مدل بعدها توسط کلارک توچن و پیتز و هریس توسعه یافت.
با فرض اینکه تعداد معاملات بصورت مساوی و متناسب در طول زمان توزیع شده است. اوزبرن توانست فرآیند تغییر قیمت را در فاصله های زمانی مساوی تفسیر کند ولی بطور مستقیم اشاره ای به رابطه حجم معاملات و قیمت نکرد. یکی دیگر از تحقیقاتی که در این رابطه انجام شده است مربوط به تحقیقات گرانگر و مورگسترن می باشد. آنها با استفاده از اطلاعات هفته ای بازار سهام از سال 1939 تا 1961 هیچ رابطه ای را بین شاخص ترکیبی بازار و سطح معاملات در بازار سهام نیویورک پیدا نکردند. همچنین اطلاعاتی که از معاملات سهام در شرکت خاصی توسط آنها مورد آزمون قرار گرفت هیچ گونه رابطه ای را بین قیمت سهام و حجم معاملات نشان نداد. در سال 1964 گود فری و مورگسترن و گرانگر شواهد جدیدی را از چند سری اطلاعات شامل اطلاعات روزانه معاملات سهام چند شرکت خاص پیدا کردند اما یکبار دیگر نتوانستند همبستگی قابل ملاحظه ای را بین قیمت سهام و حجم معاملات بیابند (چارلز ، 2008،13).
نتیجه دیگر کار گود فری و مورگسترن این بود که حجم معاملات روزانه با تغییر قیمت سهام در روزهایی که تغییر زیاد یا تغییر کم است همبستگی مثبت وجود دارد .این نتیجه توسط تحقیقات بعدی مورد تایید قرار گرفت و تحقیقات بعدی نشان داد که حجم معاملات روزانه با مربع تغییرات قیمت روزانه بستگی دارد. آنها این همبستگی را به سفارشات تعلیق دستور فروش یا دستور خرید های بالای قیمت نسبت دادند، زیرا عوامل فوق حجم معاملات را افزایش می دهد و قیمت را از نقطه تعادل خود منحرف می کند. نظریه او پس از این استدلالات این بود که حجم معاملات بر اثر حرکت قیمت در طی روز تغییر می کند و بهمین دلیل توزیع متغیر تابعی از حجم معاملات است.شکست تحقیقات گود فری و همکارانش جهت یافتن رابطه بین قیمت و حجم معاملات یینگ و کروچ را تشویق کرد تا در این زمینه فعالیت کنند. یینگ با استفاده از توزیع ‹ کای دو› روش تحلیل واریانس و همچنین شاخص قیمت روزانه طی شش سال آزمونی انجام داد او در این آزمون از شاخص ترکیبی استاندارد پوزر جهت 500 شرکت استفاده کرد و آن را با شاخص تقسیم سود اصلاح کرد.
همچنین حجم معاملات سهام روزانه را با تعداد کل سهام موجود در بازار بورس نیویورک اصلاح کرد و به نتایج ذیل دست یافت :
1-حجم معاملات کم عموماً با کاهش قیمت همراه است.
2-حجم معاملات زیاد عموماً با افزایش قیمت همراه است.
3- یک افزایش زیاد در حجم معاملات عمومی با یک افزایش زیاد یا کاهش زیاد در قیمت همراه است.
تحقیقات یینگ مورد انتقاد واقع شد، اما آیتم های اول و دوم نتایج تحقیق او وجود همبستگی مثبت بین حجم معاملات و قدر مطلق تغییرات قیمت را نشان داد، این تغییر توسط تحقیقات بعدی مورد تاکید قرار گرفت. بنابر این یینگ اولین کسی بود که همبستگی حجم معاملات و قیمت را اثبات نمود.
به غیر از یینگ افراد بسیار دیگری در این زمینه تحقیقاتی را انجام داده اندکه از جمله آنها کارلس اًپس بود او ابتدا آزمونهایی را بر روی اوراق قرضه و سپس بر روی سهام انجام داد. این آزمونها نشان می دادند که نرخ همبستگی بین حجم و قدر مطلق تغییر قیمت سهام زمانی که قیمت روند صعودی دارد از زمانی که قیمت کاهش می یابد بیشتر است. آنها همچنین مشاهده کردند که این رابطه در فاصله زمانی یک روز صرف نظر از روند افزایش یا کاهش قیمت وجود دارد، حال آنکه شواهد مغایری توسط وود و مکنیش و وارد بدست آمد. آنها دریافتند که نرخ همبستگی بین حجم و قدر مطلق تغییر قیمت وقتی روند کاهنده دارد بیشتر است. اسمیرلاک و استارک دریافتند که فقط در روزهایی که جریان پیوسته اطلاعات وجود دارد نظر اپس صحیح است و در سایر روزها در دوران افزایش قیمت این همبستگی کمتر از دوران کاهش قیمت است و علت این امر را به هزینه معاملات نسبت دادند.
جین و جوه دریافتند که حجم معاملات با اندازه تغییر قیمت مربوط است اما حجم معاملات به طور محسوسی نسبت به افزایش قیمت واکنش نشان می دهد تا نسبت به کاهش قیمت. آنها از اطلاعات مربوط به شاخص ساعتی بازار استفاده کردند نتایج تحقیقات فوق وجود رابطه بین حجم معاملات و تغییر قیمت را اثبات کرد. یینگ با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و شاخص بازار به بررسی این رابطه پرداخت. روگالسکی با استفاده از آمار معاملات ماهانه 10 نوع سهام و10 نوع حق تقدم سهام، یک ضریب همبستگی مثبت بین حجم معاملات و تغییر قیمت بصورت همزمان پیدا کرد، اما هیچ گونه آزمون فاصله زمانی را انجام نداد. هاریس و مورگان در سالهای 1976 و 1986 همبستگی مثبت بین حجم معاملات و تغییر قیمت را بعنوان نتایج جنبی تحقیق خود مطرح کردند. ریچاردسون و سفیک و تامپسون و کمیسکی و والنیک و ویک وایک در سال 1989 همبستگی مثبت و متقابل بین گردش سالانه هر سهم و تغییرات قیمت آن پیدا کردند جیمز و ادمیستر در سال 1989سهام ها را بر اساس میانگین تعداد سهام معامله شده روزانه آنها درجه بندی کردند و تغییر حجم معاملات را نسبت به میانگین حجم معاملات روزانه اندازه گرفتند. آنهاهیچ رابطه ای بین تغییر قیمت و حجم مبادلات نیافتند.
دو خصوصیت اصلی تحقیقات فوق عبارتند از:
اول اینکه برخلاف آنچه در مورد رابطه حجم و قدر مطلق تغییر قیمت سهام گفته شده است اکثر همبستگی ها در بازار سهام یا اوراق قرضه گزارش شده اند و در بازار پیش خرید کالاها رابطه بین حجم معاملات و تغییر قیمت سهام گزارش نشده است.
دوم اینکه مشابه آنچه در مورد رابطه بین حجم معاملات و قدر مطلق تغییر قیمت سهام گفته شده اغلب نتایج آماری حاصله ضعیف هستند بعنوان مثال ضریب همبستگی که توسط روگالسکی جهت سهام های عادی محاسبه شده بطور میانگین 395/0 است و جهت حق تقدم خرید سهام های مذکور در این جا 318/0 محاسبه شده است. بعلاوه ضریبهای همبستگی محاسبه شده در آن همگی مثبت نیستند.
نکته جالب توجه ای که در این قسمت به چشم می خورد اینست که در اکثر مواردی که در بالا از آنها یاد شد رابطه معناداری بین حجم معاملات و قیمت سهام به چشم نمی خورد و باید دید که در کشور ما و بصورت ویژه در تحقیق حاضر به چه نتایجی بدست خواهد آمد .
بررسی رابطه حجم معاملات، تغییر قیمت و بازده سهام از موضوعاتی است که از سال١٩۵٩ تا کنون مورد توجه شدید محققان مالی و اقتصادی قرار داشته است. اهمیت این رابطه به گونه ای است که در وال استریت ضرب المثل هایی درباره ارتباط حجم معاملات و تغییرات قیمت شکل گرفته است. بورس اوراق بهادار و بازار سرمایه در ایرن بازار جوانی است، اما گاهی دیده شده است که بسیاری از مبادله گران جزء در بازار سرمایه از حرکات حجم معاملات و یا تغییرات قیمت برای تصمیمات آنی و کوتاه مدت خود چشم پوشی نمی کنند و تغییرات قیمت و حجم معاملات را ناشی از اخبار و اطلاعاتی می دانند که ممکن است به گوش آنها نرسیده باشد. در این مطالعه روابط همزمان و علّی حجم معاملات و تغییرات قیمت(بازده سهام)موردبررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق ارتباط همزمان بین حجم معاملات و بازده سهام راتایید کرده و نیز یک ارتباط بازخوردی (دو طرفه) بین حجم معاملات و بازده سهام را تاییدمی کند (نجارزاده، 1385،42 ).
جهانخانی و اسدی در سال 1374 تغییرات قیمت سهام را پس از تقسیم سود بررسی کردند. آنها شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی سال73 بررسی کردند. نتایج آنها نشان می دهد که میانگین کاهش قیمت سهام پس از اعلام تقسیم سود کمتر از میانگین سود تقسمی هر سهم است.
سجادی در سال 1377 عوامل مرتبط با سود غیر منتظره و رابطه آن با قیمت سهام را بررسی کرد. نتایج به دست آمده از 70 شرکت مورد بررسی بین سال های73 تا 75 نشان داد که رابطه معنادار میان تغییرات غیرمنتظره سود و تغییرات غیر عادی در بازده سهام وجود دارد که از محتوای اطلاعاتی متغیر سود حکایت دارد.
خواجوی، قاسمی و اله یاری در سال 1388 با استفاده ازداده های بورس اوراق بهادار تهران روابط تجربی بین بازده سهام و حجم معاملات را در بازه زمانی مهرماه 1377 تا خرداد ماه 1385 بررسی کردند. آنها با بررسی وجود همزمانی و علمی در روابط بین بازده سهام و حجم معاملات به این نتیجه رسیدند که اطلاع از این متغیرها تا حد اندکی به پیش بینی متغیردیگر کمک می کند و بین تغییر بازده و حجم معاملات رابطه همزمان وجود دارد .به علاوه، با استفاده ازآزمون علمی گرنجر مشخص شد که تغییر بازده، دارای محتوای اطلاعاتی در مورد حجم معاملات آتی است.
راعی و چاوشی طی تحقیقی توان پیش بینی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران را با استفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوع ی و مدل چند عاملی مورد بررسی قرار دادند .
جهت آزمون این مسأله، قیمت روزانه سهام شرکت توسعه صنایع بهشهر به عنوان نمونه انتخاب شد . متغیرهای کلان اقتصادی شامل شاخص کل قیمت بورس تهران، نرخ ارز ( دلار )، قیمت نفت و قیمت طلا متغیرهای مستقل تحقیق بودند. نتایج زیر حاصل شد.
الف) بازده سهام در بورس اوراق بهادار قابل پیش بینی و متأثر از متغیرهای کلان اقتصادی است.
ب) مدل چند شاخصی قادر به پیش بینی بازده سهام با استفاده از متغیرهای کلان اقتصادی می باشد، اما شبکه های عصبی مصنوعی در این امر موفق ترند و می توانند خطای پیش بینی را به طور معنی داری کاهش دهند.
پ) استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی، قابلیت انعطاف پذیری بسیار زیادی دارد.
ت) ارتباط بین بازده سهام و متغیرهای کلان اقتصادی همواره ثابت نمی باشد وبه علل مختلف، این همبستگی دچار تغییر می شود
دکتر علی رحمانی فرشته سعیدی درتابستان سال 1378 با ارزیابی عملکرد مدل های لاجیت در پیش بینی بازده سهام به این نتیجه رسیدند که نسبتهای حسابداری قابلیت پیش بینی تغییرات بازدهی سهام را دارند.
شعری در سال 1383 نقش اطلاعات بنیادین حسابداری در پیش بینی بازده سهام را بررسی کرد. وی برای انتخاب متغیر های حسابداری مرتبط با بازده، از مدل قیاسی استوارت استفاده کرد، سپس عوامل تشکیل دهنده آن را بسط داد. مدل های رگرسیون یبرای صنایع مختلف برازش شد. تعدیل شده مدل های نمونه اصلی R تایید کننده توان پیش بینی اطلاعات حسابداری است.
دکتر رضا نجارزاده ومهدی زیودار در سال 1385با بررسی رابطه تجربی بین حجم معاملات و بازده سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران به این نتایج رسید که همبستگی بین حجم معاملات و قدر مطلق بازده سهام مثبت است ونیزهمبستگی بین حجم معاملات و بازده سهام مثبت است.
3-2- رفتار مالی؛ پارادایم حاکم بر بازارهای مالی
به نظر می رسد می توان تاریخچـه نظریههای مالی پنجاه سال گذشته را در دو انقلاب و دگرگونی اصلی، خلاصه کرد. ابتدا انقلاب نئوکلاسیک در علوم مالی بود که با مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایهای و نظریه بازارهای کارا در دهه 1960 و مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای میانمدت و نظریه قیمتگذاری آربیتراژی در دهه 1970، آغاز شد. دومین دگرگونی اساسی، انقلاب رفتاری در مباحث مالی بود که در دهه 1980 با طرح پرسش پیرامون منبع نوسان در بازارهای مالی و با کشف ناهنجاریهای بی شمار و نیز تلاش در جهت یکپارچه کردن نظریه انتظار کاهنمن و تورسکی و دیگر نظریههای روانشناسی با نظریه مالی شروع شد علت اصلی این تغییر و دگرگونی ها را شاید بتوان در یک جمله آقای اندرلو خلاصه کرد که معتقد است: به موازات تغییر بازارها و بروز و ظهور نیروهای تکاملی جدید برای ایفای نقش، دیگر برندگان و بازندگان امروز، برندگان و بازندگان دیروز و فردا نیستند.
بنابراین ضرورت همه دگرگونیهای نظری و عملی حفظ ماندگاری در این اقتصاد جهانی است به دیگر سخن نظریههای نو ابزاری جدید برای رویارویی با مسائل و مشکلاتی هستند که نظریات قدیمی از پاسخگویی به آنها عاجز بودند و در صورت استفاده نکردن از این ابزار و پارادایم های نو، اقتصاد یک کشور، در خوشبینانهترین حالت، موفق به حل مشکلات قدیمی خود خواهد شد و سهمی از بازارهای جهانی و البته آینده نخواهد داشت. پارادایم حاکم بر مباحث مالی امروز که ما قصد توضیح، تشریح و مقایسه آن را داریم، رفتار مالی نام دارد، که به زبان ساده عبارت است از یک الگوی فکری که در آن بازارهای مالی با استفاده از الگوهای مرکب از علوم اجتماعی، روانشناسی، مالی و چند رشته دیگر مطالعه می شوند و به عبارت بهتر عاملان اقتصادی درالگوهای رفتاری بر خلاف نظریههای نئوکلاسیک منطقی نیستند، بلکه یا به خاطر ترجیحاتشان و یا به دلیل سوگیریهای شناختی نرمالاند. این پارادایم نوبنیاد به اعتقاد رابرت شیلر یکی از حیاتیترین برنامههای تحقیقاتی بوده و آشکارا در رد نظریه بازار کارا قرار گرفته است.
در بخش دوم این مقاله به تشریح و توضیح مفهوم رفتار مالی و عناصر سازنده آن خواهیم پرداخت و در پایان پس از بحث و نتیجه گیری، جدولی از توصیهها ارائه خواهد شد.
1- رفتار مالی: در ادبیات اقتصاد غرب، ماهیت وجودی انسانها به عنوان موجودی منطقی که تحت شرایط کاملاً شفاف تصمیمگیری میکند، تعریف میشود. این موجود کامل که اغلب از آن به عنوان انسان اقتصادی یاد میشود، همواره در بهینهسازی منافع دلخواهش کامیاب است و تمام اطلاعاتی را که بر زمینهها و تصمیماتش تأثیر دارند، جمعآوری میکند و موقعیتی آرمانی را که مطمئنا ً در دنیای واقعی بسیاری از سرمایهگذاران یافت نمیشود خلق میکند (فورمل ،2009، 31).
اما هربرت سایمون - پیشرو در رفتار مالی - انسان اقتصادی را موجودی غیرواقعی در نظریههای اقتصادی تشخیص داد. میراستمن نیز در مقالهای با عنوان: بازبینی تخصیص دارایی با استفاده از چالش رفتار مالی بیان کرد که افراد در نظریههای سنتی منطقی هستند در حالی که رفتار مالی افراد را نرمال فرض میکند، یعنی یک سرمایهگذار ممکن است تصمیمی اتخاذ کند که از نظر اقتصادی توجیه نداشته باشد .فتار مالی، به عنوان نوعی نظریه مطرح است که مباحث و مسائل مالی را با کمک گرفتن از نظریات روانشناسی شناختی تشریح میکند. این نظریه نه تنها پیش بینیهای نظریههای مدرن مالی نظیر بازارهای کارا را مورد تردید قرار میدهد بلکه در سطح خرد نیز در مورد نظریاتی مانند: بیشینهسازی مورد انتظار و انتظارات عقلایی تردید دارد.
بنابراین نظریههای رفتار مالی در دو سطح خرد و کلان تأثیر گذار هستند:
1 .رفتار مالی خرد : به بررسی رفتارها یا سوگیریهای سرمایهگذاران میپردازد و آنها را از عاملان اقتصادی منطقی که در نظریه اقتصاد کلاسیک متصوریم، بازمیشناساند.
2. رفتار مالی کلان : شناسایی و تشریح ناهنجاریهایی در نظریه بازارهای کارا که الگوهای رفتاری، احتمالاً قادر به توضیح آن باشند.
رفتار مالی شامل دو عنصر سازنده است که عبارتاند از: روانشناسی شناختی (افراد چگونه فکر میکنند) و محدودیتهای آربیتراژ (چه زمانی بازار کارا خواهد بود)، ما در ادامه به تشریح این دو عنصر میپردازیم ( دولت آبادی، 1389، 24 ).
1-3-2- روانشناسی شناختی
همانگونه که پیشتر گفته شد، این متغیربه بررسی طرز تفکر سرمایهگذاران می پردازد. رفتار مالی بر این باور است که تفکر افراد متأثر از ترجیحات و سوگیریهای شناختی آنهاست. تفاوت اصلی بین این دو، در این است که در الگوهای رفتاری ترجیحات باید منعکس و لحاظ شوند، ولی سوگیریها باید توسط الگوها حذف و یا کنترل شوند.
یکی از اجزای اصلی هر الگویی که برای ارائه درک بهتر از رفتار قیمتها و معاملات تلاش میکند، مفروضات ترجیحی سرمایهگذار است. اکثر سرمای
دانلود مقاله ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت بابازده مورد انتظارسهام در بازار بورس