Knowledge Management Maturity
دو فایل انگلیسی پی دی اف در 7 صفحه در زمینه بلوغ مدیریت دانش در سازمان -Knowledge Management Maturity
Knowledge Management Maturity
اقسام آسیب های سازمان های اطلاعاتی
15 صفحه در قالب word
مقدمه
در عصری که اطلاعات بعنوان یک کالای بسیار با ارزش در اداره جوامع و تحولات جهان ایفای نقش مینماید سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی نقش مهمتری نسبت به گذشته پیدا کردهاند. یکی از ویژگیهای عمده اطلاعات در این عصر سرعت مبادله آن و همچنین نقش بخشهای غیردولتی در این مقوله است در حالیکه در گذشته علاوه بر فقدان تجهیزات پیشرفته ارتباطی، اطلاعات در انحصار دولتها بوده است. بنابراین در چنین شرایطی سازماهای امنیتی که نقش عمدهای در حفظ امنیت ملی و امنیت عمومی جامعه ایفا مینمایند از مأموریت حساستری برخوردار میگردند. لیکن این سازمانها نیز همانند سایر نهادها در معرض آسیبهای خاصی قرار دارند. و لذا هر چه سازمان پیچیدهتر، حساستر و مهمتر باشد شناخت آسیب و آفتهای آن نیز اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در این مقاله آسیبهایی که نیروهای اطلاعاتی را از درون و بیرون سازمان تهدید میکند مورد بررسی قرار گرفته است.
تفاوت عمده و اساسی انسان با دیگر جانداران که ملاک انسانیت اوست و منشأ چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده در «بینشها و گرایشهاست.»
ارسطو بشر را اصولاً حیوان بیولوژیک میدانست و معتقد بود که برای تبیین طبیعت او باید خصوصیات، قابلیتهای بدنی وارثی او را اصل قرار داد.
افلاطون فکر میکرد که بشر حاصل نوعی از اجتماع است و در جمهوری خیالی خود، معتقد بود که با به کار بردن نهادهای تربیتی و اجتماعی میتوانیم طبیعت بشر را به هر صورت که بخواهیم، درآوریم (2)
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «اتزعم انک جرم صغیر و فیک نطوی العالم الاکبر.»
ساختمان وجودی آدمی یک نظام تشکیلاتی فوقالعاده ظریف و پیچیده است، این ساختمان آمادگی ورود به خیر و شر را دارد. انسان موجودی است که در هر دو جهت استعداد رشد را دارد، به خصوص در مشاغلی که با گناه و یا مطالبی رو به تزاید گناه، قرار گیرد. این انحراف در مسیر تربیت بشر با سرعت بیشتری حرکت خواهد کرد و زاویه کوچک انحراف در شروع، به فاصلهای عمیق تبدیل خواهد شد.
بررسی عوامل مختلف مانند انگیزه، نیت- زمینههای بروز استعدادهای طالب خیر و شر، و مسائلی از قبیل از وظایف پیشگیرانه یک سازمان حفاظت اطلاعاتی است.
دو باغ را در نظر بگیرید که از نظر آب و خاک و هوا و حرارت، درختان و بوتهها یکسانند. اگر باغبان یکی از آنها به آفات، آسیبها و نابودی باغ خود توجه داشته باشد، آن باغ از طراوت، شادابی، شکوفه، گل و میوههای فراوان برخوردار خواهد بود ولی اگر باغبان دیگر به آفات و آسیبهای باغ خود توجه نداشته باشد، در نتیجه باغی پژمرده و میوههای کرم خورده خواهد داشت.
انسان نیز چنین است، اگر به آفات روحی و جسمی خود توجه نکند، عنصری خطرناک و آلوده خواهد شد و اگر همین انسان در محیطی مانند محیط اطلاعاتی و امنیتی که زمینههای آسیب شغلی در آن بیشتر فراهم است قرار گیرد ولی به آسیبها و آفات توجه نداشته باشد با سرعت و شدت بیشتری به مرزهای آلودگی نزدیک خواهد شد.
سازمانهای امنیتی که مأموریتهای خاص آن با پنهانکاری همراه است و برای اجرای ای مأموریت از ابزار و شیوه خاص پنهانکاری نیز استفاده مینمایند با آسیبهای پنهانی در درون و بیرون از سازمان مواجه هستند.
آسیبهای سازمانی
واقعیت این است که در تمام کشورها وجود سازمانهای اطلاعاتی، متضمن آرامش و حفاظت از منافع ملی در برابر مطامع و منافع بیگانگان است.
ساختار محرمانه چنین سازمانهایی و ارتباط تنگاتنگ آنها با نهادها، قدرت کارکردهایشان را متوجه نیروهای داخل نیز میکند. مهمترین نقش سازانهای اطلاعاتی و امنیتی پیادهسازی سیاستها و اقدامات پنهان مربوط به حفظ امنیت ملی کشور میباشد (1)
بخاطر ویژگیهای دوگانه اقدامات پنهان که مخفیکاری و پیچیدگی اجرا میباشد، طبعاً افراد، ساختار و سازمانهای عادی کشور قادر به اجرای این مأموریتها نمیباشد لذا نقش سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی بعنوان یکی از ساختارهای مؤثر و کارآمد در حفظ امنیت ملی کشور بیش از پیش بارز میگردد.
حقیقت آن است که نوع شغل و ماهیت کار اطلاعاتی و کیفیت آن بنحوی است که در صورت وجود شرایط مناسب، زمینه انحراف، فساد و آسیب فی نفسه در نزد کارکنان براحتی مهیا میشود. طبعاً این دسته از انحرافات بصورت فردی و با انگیزههای شخصی صورت میگیرد. لذت به لحاظ ماهیت کار اطلاعاتی شناخت آسیبهای این مشاغل مهمتر از مشاغل دیگر است.
طبیعت انسان بسیار آسیبپذیر است و در مواردی که این مسئله به روان آدمی مربوط میشود آسیبپذیری افزایش پیدا میکند، حال اگر انسان در محیطی انباشته از زمینههای آسیب مانند سیستم اطلاعاتی قرار گیرد زودتر و آمادهتر در مسیر آسیبپذیری قرار میگیرد.
نوع شغل، تعاملات موجود در کار، نقش ابزار اطلاعاتی، بروز شخصیتهای کاذب، استفاده از احکام ثانویه پنهان و غیره در یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی زمینههایی برای آسیبپذیری نیروهاست.
بنابراین میتوان گفت که یک نظام اطلاعاتی از ناحیه عوامل درون سازمانی و عوامل برونسازمانی در معرض آسیب قرار دارد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
شکنجه در کنوانسیون 1984 سازمان ملل متحد
مقدمه
نگاهی هر چندکوتاه به حلقه های تاریخ و سرگذشت انسان در طول قرون و گذری هر چند مختصر بر رفتارهای بشر نسبت به ابنای خود ، مؤید شدت این رفتارها در موارد بسیار و گواه عدم صداقت برخی از انسانها بر ادعای تساوی حقوق بشر ، برابری و عدالت در زمانهای گوناگون است ؛ بویژه هنگامی که برخی از افراد بشر که زمام اختیار دیگران را در دست دارند ، لذت حکومت وادارشان سازد که برای بقای خویش و تثبیت استقرار و قوام قدرت و دولت خود ، از مسیر عدالت خارج شوند و در مورد مخالفان خود دست به اعمالی بزنند که وجدانهای پاک را می آزارد و دلهای بیدار را به درد می آورد .
هر چند این اعمال گاهی جنبة خنثی کننده دارد ، اما غالباً اعمالی سرکوبگر است که بطور خفیف یا شدید با نوعی تحقیر ، ناسزا ، حمله ، تهاجم و ایرد ضرب و جرح نسبت به مخالفان توام است و عنوان « شکنجه » دارد . پس بی جهت نیست که شکنجه را ابزار قدرت نامیده اند و آن را مشتمل بر تحقیر ، فشارهای روانی و رنجهای جسمی دانسته اند .
2 0 جدال دائمی میان شکنجه کنندگان و شکنجه شوندگان و طرفداران آنها نه تنها از طبیعت شکنجه ناشی می شود که بی تردید سخت و جانکاه است و باید مورد نکوهش قرار گیرد بلکه ناشی از تعریف شکنجه نیز هست که طبق سلیقه های مختلف و بر حسب اندیشه های گوناگون ،تغییر می کند . بحث شکنجه چه در مجامع داخلی و یا قانونگذاریهای مختلف و چه در مراجع بین المللی و با تکیه بر حقوق بشر ، همیشه بحثی داغ و پرجنجال بوده ، زیرا بحث از شکنجه گفتگو دربارة انسان است و آزار جسمی و روانی او .
کنوانسیون بین المللی ضد شکنجه تحت عنوان طولانی « کنوانسیون ضد شکنجه و دیگر مجازاتها یا رفتارهای وحشیانه ، غیر انسانی یا تحقیر کننده » که در سال 1984 به تصویب دولتهای عضو سازمان ملل رسیده ،نشانه ای است که از این توجه به احترام وجود بشری و نیز هشداری است برای شکنجه کنندگان .
مروری کوتاه بر سابقة این کنوانسیون و تحلیل برخی از مواد اساسی و مهم آن موضوع این مقاله است .
1 - سابقة تاریخی کنوانسیون 1984
2 - اهمیت وجود انسانی و لزوم توجه به حیثیت و تمامیت جسمی و روانی او و جلوگیری از انهدام و تخریب این وجود مسأله تازه ای نیست . علمای حقوق ، اخلاق و ادیان به نوعی و جامعه شناسان به نوعی دیگر بدین نکته توجه داشته اند که نباید و نشاید موجودات بشری را چون اشیاء تصور کرد و با آنها بدانسان رفتار نمود که با موجودات بیجان .
1- بدیهی است مسأله عنوان شده نه از قلمرو مکانی همگانی برخوردار است و نه از قلمرو زمانی مشخص . در دیدگاههای مختلف ، حتی اعمال مجازاتهای شدید ، به معنای عدم قبح شکنجه نبوده است و لذا تعجب آور نیست که می بینیم حتی نزد پیشگامان کیفر های سخت و شدت عمل ، شکنجه تقبیح شده و کوشش زیادی به عمل آمده است تا وجه فارقی میان مجازات و شکنجه ایجاد کنند .
صرف نظر از توجه به انسان و تعالی او می توان گفت بحث شکنجه از زمانی آغاز شد که انسان در مقابل انسان دیگر رفتار خود را نه بر مبنای اصول اخلاقی و اعتقادی ، بلکه بر پایة برتری جویی و قدرت طلبی تنظیم و تطبیق می کند . انسان تابع غرایز کور ، انسانی دیگر را در جهت خواستهای خود به زنجیر می کشد ، تحقیرش می کند و با شکنجه آزارش می دهد تا او را به قبول یا انگار واقعیتی وادارد که او ( شکنجه گر ) می خواهد تاریخ شاهد صادق این مدعاست .
اما انسانها یکی نیستند و در پیکرهای مختلف ، روحهای گوناگونی جریان دارد . برخی از آنها وجدانهای آگاه زمان خود در طول تاریخ بوده اند و کوشش آنها ، گر چه در بسیاری از موارد ناکام مانده است ، اما در آنچه که به ثمر رسیده ، امید کامیابیهای دیگری را نوید می دهد .
صرف نظر از روشنایی خیره کننده این اندیشه ها که در همه جا و با همة زیبایی می درخشند ، می توان گفت که انگیزة اصلی نیروی محرکة سازمانها و مراجع ملی و بین المللی برای سرعت بخشیدن به رشد آگاهی بر ارزش انسانی ، متأثر از همین اندیشه هاست ؛ اما روابط پیچیدة بین المللی ایجاب می کند که اندیشه های والا و معیارهای انسانی در اندام و چهار چوب کنوانسیون یا معاهدات بین المللی ویا در سازمانی جهانی و بین المللی درآید و منعقد شود تا اعتبار و لزوم عام پیدا کند . مخالفت با شکنجه ریشه گرفته از اندیشه های بارور ، بتدریج ابتکاراتی را در این زمینه فراهم آورده است تا منجر به کنوانسیون 1984 گردید . این ابتکارات را بخصوص سازمان عفو بین الملل ، کمیسیون بین المللی و حقوقدانان و کمیتة بین المللی صلیب سرخ بر عهده داشته اند .
به عنوان مثال سازمان عفو بین الملل در سال 1973 کنفرانسی در پاریس تشکیل داد و توصیه کرد « تدابیری در زمینه تحقیق و انتشار گزارشهای مربوط به شکنجه ، بازدید از بازداشتگاه ها و استقلال شغلی پزشکان ( برای معاینة شکنجه دیدگان ) اتخاذ شود » .
بین سالهای 1973 ـ 1980 سازمان عفو بین الملل در 32 کشور به نفع 1150 انسان که در خطر شکنجه بودند ، مداخله نموده و بین سالهای 1980 ـ 1984 مبادرت به ارسال پیامهای فوری در مورد 45 کشور و به نفع 2700 انسان کرده است .
کمیسیون بین المللی حقوقدانان و کمیتة بین المللی صلیب سرخ نیز در این زمینه بسیار فعال بوده اند . با وجود این ، سازمان ملل ابتدا به صورتی غیر مستقیم با مسألة شکنجه برخورد کرد . قطعنامه های مختلف سازمان ملل از سال 1949 حذف فوری تنبیه های بدنی را در سرزمینهای تحت قیمومت سفارش می کند . در سال 1955 اولین گنگرة سازمان ملل به منظور پیشگیری از جرم و در مان مجرمان ، اعمال حداقل مجموعه قواعدی را در زمینة درمان زندانیان قبول کرد که بوسیلة شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان و طی قطعنامة مورخ 31 ژوئیة 1975 نیز پذیرفته شد .
ماده 5 اعلامیة جهانی حقوق بشر مورخ 10 دسامبر 1948 مقرر می دارد :
« هیچ کس نباید تحت شکنجه ، مجازاتها یا رفتارهای وحشیانه ، غیر انسانی یا تحقیر کننده قرار گیرد . »
مادة 10 کنوانسیون بین المللی مربوط به حقوق مدنی و سیاسی با صراحت مقرر می دارد :
« هر شخص محروم از آزادی ( زندانیان ) با قواعد انسانی و با احترام به شایستگی و لیاقت وجود بشری ، مراقبت می شود .»
در کنوانسیون مختلف منطقه ای نیز مسأله شکنجه عنوان شده و در قوانین اساسی کشورهای گوناگون هم به ممنوعیت شکنجه اشاره گردیده است .
3 - اما مسألة شکنجه از سال 1973 جزو مسائل روز سازمان ملل قرار می گیرد . مجمع عمومی سازمان از پنجمین کنگرة ملل متحد برای پیشگیری از جرم و درمان مجرمان ( منعقد در تورنتو ، کانادا در سال 1975 ) درخواست کرد که فوراً قواعد اخلاقی مربوط به پلیس و دیگر بخشهای اجرا کنندة قانون را بررسی کرده ، به هنگام تدوین قواعد مربوط به درمان بزهکاران ، مقرراتی نیز برای حمایت از کلیة افرادی که به هر ترتیب در بازداشت بسر می برند یا زندانی هستند ، در قبال شکنجه و دیگر مجازاتها یا رفتارهای وحشیانه ، غیر انسانی یا تحقیر کننده تدوین کند .
کنگره بعداً طرحی را مبنی بر حمایت از کلیة افراد در مقابل شکنجه و دیگر مجازاتهای وحشیانه ، غیر انسانی و تحقیر کننده به مجمع عمومی پیشنهاد کرد .مجمع عمومی سازمان ملل طرح مزبور را طی قطعنامه ای تأکید کرد . این قطعنامه مشتمل بر اعلامیه ای دوازده ماده ای است که شکنجه را تعریف می کند ، آن را محکوم می سازد و اعمال آن را نیز ممنوع می دارد .
همین قطعنامه است که در واقع ابزار و مبنای اساسی کنوانسیون 1984 می گردد ؛ چرا که مجمع عمومی طبق قطعنامه دیگری کمیسیون حقوق بشر را مکلف به تدوین طرح کنوانسیونی در زمینهشکنجه با توجه به همین قطعنامة دوازده ماده ای می نماید . کمیسیون حقوق بشر نیز طی قطعنامة 21/1984 مورخ 6 مارس 1984 و از طریق شورای اقتصادی و اجتماعی ، طرح کنوانسیون را به مجمع عمومی تقدیم می کند که در دسامبر 1984 تصویب می شود .
کنوانسیون 10 دسامبر 1984 در مورد منع شکنجه
و دیگر مجازاتها یا رفتار وحشیانه ، غیر انسانی یا تحقیر کننده
5 . در مقدمة کنوانسیون چنین آمده است :
« دولتهای عضو کنوانسیون حاضر ،
با عنایت به اینکه طبق اصول اعلام شده در اساسنامة سازمان ملل ، شناسایی حقوق برابر و خدشه ناپذیر کلیة اعضای خانوادة انسانی ، پایه و اساس آزادی ، عدالت و صلح در همة عالم است .
با علم به این مطلب که این حقوق ناشی از شایستگی و لیاقت وابسته به شخصیت انسانی است ،
با عنایت به اینکه دولتها به موجب اساسنامه و به خصوص ماده 55 موظف به اقدام جهانی و قاطع ( جهت حفظ ) حقوق انسانی و آزادیهای اساسی هستند ، با در نظر گرفتن مادة 5 اعلامیة جهانی حقوق بشر و مادة 7 پیمان بین المللی مربوط به حقوق مدنی و سیاسی که هر دو مقرر می دارد هیچ کس را نمی توان تحت شکنجه و مجازات یا رفتار وحشیانه غیر انسانی یا تحقیر کننده قرار داد ، همچنین با در نظر گرفتن اعلامیه مصوب مجمع عمومی 9 دسامبر 1975 در مورد حمایت از کلیة افراد در قبال شکنجه ، مجازات یا رفتار غیر انسانی یا تحقیر کننده ، با تمایل به افزایش تأثیر مبارزه با شکنجه در همة عالم ، نسبت به مسائل زیر توافق حاصل می کنند … »
الف . تعریف شکنجه
6 . ماده 1 کنوانسیون « شکنجه » را تعریف می کند و اقداماتی را که از دایرة شمول تعریف شکنجه خروج موضعی دارد ، مشخص می سازد .
7 . طبق صدر مادة 1 ، واژة « شکنجه » معرف هر گونه عملی است که به واسطة آن رنج یا مرارتهای شدید ، اعم از جسمی یا روانی ، بر شخص وارد کنند . این رنج و مرارت ، بخصوص به منظور آن است که از او یا شخص ثالث اطلاعات یا اقرارهایی اخذ کنند تا بتوانند آن شخص و یا ثالث را به واسطة عملی که انجام داده و یا مظنون به ارتکاب آن است مجازات نمایند یا او را بترسانند یا تحت فشار قرار دهند و یا شخص ثالثی را بترسانند و فشار بر او واردکنند.
برای شمول تعریف کنوانسیون نسبت به شکنجه لازم است که این رنج و مرارت به منظور اخذ اقرار و اطلاعات ، توسل عوامل حکومتی یا اشخاص رسمی انجام شود ، واجد عنصر عمد باشد و نیز عنوان مجازات نداشته باشد . قسمت اخیر بند 1 مادة 1 کنوانسیون این مسأله را به صراحت قید می کند :
« واژة شکنجه بر رنج یا مرارتهایی که منحصراً از مجازاتهای قانونی ناشی می شود و یا در ارتباط با این مجازاتهاست و یا به واسطة این مجازاتها حادث شده است ، تسری نمی یابد . »
برای جلوگیری از محدود ساختن دولتها به تعریفی که ذکر شد ، بند 2 ماده 1 مقرر می دارد که این مادة به مقررات بین المللی یا قوانین داخلی که محدودة وسیع تری از شکنجه را در نظر می گیرد خدشه ای وارد نمی سازد . این مسأله منطقی است ، زیرا هر قدر تعریف شکنجه به عنوان ابزار قدرت دولتها وسیع تر باشد ، امکان استفاده از آن به دلایل ملی و بین المللی کمتر است . هر عملی ، هر قدر هم که از نظر شکنجه کنندگان بی مقدار باشد ، اگر در دایرة تعریف شکنجه قرار گیرد ، ممنوعیت آن مسلم تر و قبح آن بیشتر است .
ب . وظایف دولتها
یک . اتخاذ تدابیر لازم
8 . چون با تعریفی که ذکر شد شکنجه اصولاً توسط اشخاصی رسمی و یا عمال دولتی اعمال می شود ، لذا دولتهای عضو کنوانسیون تکالیف متعددی در این زمینه بر عهده دارند .مواد 2 الی 16 کنوانسیون مسئل مختلفی را که دولتها در این زمینه باید مراعات کنند معین کرده است .
لازم بع یاد آوری است که تکالیف دولتها در صورت عدم اجرای آنها فاقد ضمانت اجرای دقیق و مؤثر است ؛ اما چون معمولاًامضا کنندگان کنوانسیونهای بین المللی سعی می کنند حتی المقدور چهره ای آزادمنش و عادل از خودنشان دهند ، لذا می توان از نوعی تعهد اخلاقی دولتها برای اجرای این کنوانسیون نام برد .
طبق مادة 2 کنوانسیون مذکور هر دولت عضو ، تدابیر قانونگذاری ، اداری ، قضایی و دیگر اقدامات مؤثر برای جلو گیری از شکنجه در سراسر سرزمین تحت اقتدار محاکم خود را اتخاذ می کند ( بند 1 ) ؛ هیچ گونه شرایط استثنایی ، از هر قبیل که باشد چون جنگ یا تهدید به جنگ ، عدم ثبات سیاسی داخلی و یا هر حالت استثنایی دیگر ، توجیه کنندة شکنجه نیست ( بند 2 ) ؛ همچنین امر مافوق یا یک قدرت دولتی نمی تواند مستند توجیه شکنجه باشد
( بند 3 ) .
دو . جرم شناختن شکنجه
9 . پاسداری از قوانین و صیانت آنها به عهدة قانون مجازات است ، و لذاغ طبیعی است که هر نوع شکنجه را مراجع قانونگذاری کشورها و در قوانین داخلی خود منع کنند و آن را شدیداً مجازات نمایند.
اما صرف اینکه شکنجه تقبیح گردد کافی نیست . ماده 4 ( بند 1 ) کنوانسیون از طرفی جرم بودن شکنجه را طبق قوانین داخلی توصیه می نماید و از سوی دیگر به مجازات آن اشاره می کند :
« هر کشور عضو ، مراقبت می کند که هر گونه عملیات شکنجه از نظر حقوق جزای آن کشور جرم تلقی می شود و حتی شروع به عملیات شکنجه و معاونت و شرکت در شکنجه نیز مشمول همین حکم گردد .»
تعداد صفحه :24
استفاده از نقشههایGIS-READY سازمان مدیریت و برنامهریزی در بهروز رسانی نقشههای پایه کاداستری
اشاره:
امروزه استفاده از GIS در مدیریت شهری امری انکارناپذیر است. در عین حال مدیریت شهری نیز دارای بخشهای مختلفی است که برای هریک از آنها متولی خاصی در نظر گرفته شده و این هنر GIS است که با جمعآوری اطلاعات در یک پایگاه داده و به اشتراکگذاری آن برای همه کاربران میتواند علاوه بر پاسخگویی به نیازهای هریک از آنان، از ایجاد امور موازی در میان استفادهکنندگان جلوگیری کرده و علاوه بر صرفهجویی در هزینه و وقت، اجازه بهرهگیری از اطلاعات را متناسب با نوع استفاده از آن به کاربران خود میدهد.
در این نوشتار تلاش میشود راهکارهای مناسبی برای استفاده از اطلاعات موجود در نقشههای GIS-READY شده سازمان مدیریت و برنامهریزی در طرح آمارگیری سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 بهمنظور گویاسازینقشههای کاداستری سازمان ثبت اسناد و املاک ارائه گردد و در عین حال تأکید میشود که امکان استفاده از اطلاعات توصیفی و هندسی بههنگام شده نقشههای کاداستری برای سایر ارگانها نیز وجود دارد.
تعریفها:
کاداستر عبارت است از سیستم رایانهای جمعآوری اطلاعات ثبتی به همراه نقشههای رقومی که با توجه به نوع کاداستر و کاربرد آن به روشهای گوناگونی صورت میگیرد.
نقشههای ثبت اسناد و املاک یا کاداستر نقشههایی هستند که اطلاعات مربوط به وضع زمینهای شهری از نظر هندسی همچون ابعاد و اندازه را شامل میگردند و شناسنامهای برای هر منطقه به حساب میآیند. از این نوع نقشهها برای اجرای کارهای مالیاتی و ثبت مالکیتها استفاده میشود.
مهمترین نوع کاداستر، کاداستر شهری است که مسؤولیت جمعآوری، پردازش، بهروزرسانی، تجزیه و تحلیل و خروجی اطلاعات مورد نیاز ادارههای ثبت اسناد را دارا میباشد. به عبارت دیگر، کاداستر مسؤولیت اتصال (لینک) اطلاعات توصیفی ثبتی شامل پلاکهای ثبتی (اصلی، فرعی و مفروزی)، نوع ملک، کیفیت ملک (عرصه و اعیان به تفکیک متراژ) و شماره ثبت و صفحه دفاتر املاک را به همراه اطلاعات هندسی یا نقشههای بزرگمقیاس (500/1) کاداستری با امکان تشخیص املاک به تفکیک عرصه هر ملک برعهده داشته و در مراحل بالاتر در صورت اجرای طرح جامع املاک موارد دیگری نیز همانند تغییرات مالکیتها و نام آخرین مالک و... را میتوان به پایگاه داده اضافه نمود.
GIS یا سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز همانگونه که از نامش برمیآید، از 2 بخش سیستم اطلاعات و جغرافیا یا جغرافی که به معنای نگارش درباره زمین میباشد، تشکیل شده است. در سیستم اطلاعات یکسری عملیات برای استفاده در فرآیند تصمیمگیری انجام میشود.
GIS یک سیستم رایانهای شامل سختافزار، نرمافزار، دادهها و کاربردها میباشد و قادر است دادههای مکانی را به صورت رقومی اخذ، نگهداری، مدلسازی و تجزیه و تحلیل نموده و نتایج را به صورت متنی یا گرافیکی ارائه کند.
نیازها و قابلیتها:
نقشههای پایه کاداستر که به صورت نقشهبرداری زمینی یا فتوگرامتری تهیه میشوند، پس از گذشت زمان نیازمند بهروزرسانی هستند که البته این مسأله در مورد تمامی نقشهها صدق میکند.
بهمنظور بهروزرسانی نقشههای کاداستر 2 معیار اساسی مورد نیاز است:
1- بهروزرسانی اطلاعات ثبتی شامل اطلاعات توصیفی و هندسی:مهمترین منبع در بهروزرسانی اطلاعات ثبتی، دفاتر املاک، بایگانی اسناد و نقشههای ترسیمی دستی یا رقومی نقشهبرداران ثبتی است. بهعلاوه میتوان از اطلاعات کسبشده توسط ارگانهایی همانند واحد عوارض شهرداریها نیز استفاده نمود که این امر منوط به اجرای صحیح و دقیق و بهروزرسانی مناسب اطلاعات این واحدهاست. گرچه بیشتر اطلاعات اولیه در زمان شروع به کار واحدهای کاداستر از این منابع تهیه میشود؛ اما پس از تکمیل و بهروزرسانی این اطلاعات در واحدهای کاداستر غالباً اطلاعاتی به مراتب صحیحتر و دقیقتر در پایگاه داده کاداستر به دست میآید. دلیل آن هم وجود نقشههای پایه فتوگرامتری یا زمینی بسیار دقیقتر در مقایسه با کروکیها یا نقشههای کمدقت بعضی از این ارگانهاست. ارتباط مستمر کاداستر با نقشهبرداران ثبتی نیز امکان دسترسی به نقشههای بههنگامشده شهری به تفکیک هر ملک را فراهم میآورد.
2- بهروزرسانینقشههای کاداستر در بخشهای دیگر یا به عبارتی بهروزرسانی اطلاعات کارتوگرافیکی نقشههای پایه کاداستری (گویاسازی نقشهها:) بسیاری از عوارض موجود بر روی زمین دارای اسم میباشند و این اسامی بخش مهمی از اطلاعات نقشه را تشکیل میدهند. اگرچه اسم عارضه همانند خود عارضه بر روی زمین قابل روِیت نیست؛ اما درج آن بر روی نقشه برای شناسایی تعدادی از عوارض لازم و ضروری است.
در مورد نقشههای کاداستر نیز بهمنظور تشخیص صحیح ملک توسط کاربران، نقشهبرداران ثبت و حتی اربابرجوعی که با مراجعه به نقشه محل، ملک خود را جهت انجام امور بعدی کاداستری و ثبتی برای نقشهبرداران ثبت و یا کاداستر و حتی کاربران مشخص میکنند، رعایت اصول کارتوگرافیک همانند نامگذاری خیابانها، میدانها، پارکها، ادارهها و حتی عوارض طبیعی و مصنوعی– که سرعت و دقت تشخیص ملک را افزایش میدهد– ضروری به نظر میرسد.
تعدا د صفحه:8