فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

برق نقره ای و پنج داستان دیگر

اختصاصی از فایلکو برق نقره ای و پنج داستان دیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

برق نقره ای و پنج داستان دیگر


برق نقره ای و پنج داستان دیگر

برق نقره ای و پنج داستان دیگر

.
ماجراهای شرلوک هولمز: کارآگاه خصوصی
دایره المعارف داستانهای پلیسی شرلوک هولمز را بزرگترین کارآگاه در عرصه ادبیات و احتمالا مشهورترین مخلوق ادبی همه اعصار می خواند و مقاله مفصلی را به توصیف او و طرز کارش اختصاص داده است.
لیست داستانها : 7-انگشت شست مهندس 8- اشراف زاده مجرد 9-نیم تاج یاقوت 10-آلش های سرخ 11-برق نقره ای 12-ماجرای کشتی (گلوریا اسکات )

دانلود با لینک مستقیم


برق نقره ای و پنج داستان دیگر

تحقیق در مورد داستان عشق منیژه و بیژن

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد داستان عشق منیژه و بیژن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد داستان عشق منیژه و بیژن


تحقیق در مورد داستان عشق منیژه و بیژن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه20

 

از داستانهای ادبی و تاریخی باخـــتر زمیــن:

 

داستان

عشق منیژه و بیژن

ضیا رهین

در روزگاران شاهنشاهی خانواده کیان در باخترزمین, مردان و پهلوانان نامداری سر بر آوردند و با دشمنان میهن ستیزه جویی کردند. نام این پهلوانان و قهرمانان در سنگر های داغ جنگ و لشکرکشیها ثبت تاریخ گردیده است و آیندگان به هر لحظه حساس جهان پهلوانی و دشمن ستیزی شان می نازند و مباهات میکنند.

تاریخ پر افتخار ما نه تنها مالامال از قهرمانی های دلیر مردان پرخاشجو در نبردگاهها است بلکه قهرمان هایی در فرهنگ عشقی سر زمین بکتریا (باختر) نیز داشته اند که تاریخ نگار ادبی و فرهنگی , شاعر بلند جایگاه ادبیات فارسی دری? ابوالقاسم فردوسی صحنه های آنرا در کتاب بزرگ خود شهنامه ثبت کرده وبه رهروان فرهنگ ادبی و عاشقانه ادبیات? زبان فارسی دری ارمغان گذاشته است.

داستان منیژه و بیژن یکی ازآن داستانها وعشقهای آتشین وسوزنده است که شاهنامه فردوسی آنرا تا روزگار ما رسانیده است. این داستان را میخوانیم وبه قدرت شاعر بلند جایگاه که چطور عشق را در پهلوی جنگ و پهلوان را در کنار عاشق زار صحنه پردازی? کرده است, مباهات میکنیم.

داستان چنین آغاز میشود:

اکوان دیو شکست خورده بود وشاهنشاه عادل جشنی شاهانه ترتیب داده بود تا جنگ آوران و پهلوانان را خلعت های زرین بر تن کند. شاه جام یاقوت پر از می در دست داشت وبه آواز چنگ و بربط نوازندگان گوش فراداده بود. بزرگان وسرهنگان ودلاوران گرداگردش نشسته بودند و همگی دل به رامشگران وپایکوبان نهاده بودند.

بار سالار بزرگ به پا استاده بود و چشم باشاره چشم شاه دوخته بود. ناگهان پرده دار قصر شتابان در رسید و خبرداد که ارمنیان از راه دور به دادخواهی آمده اند. بار میخواهند. بار سالار نزد خسرو رفت ودستور خواست. شاه فرمان داد که وارد شوند. ارمنیان به درگاه شاهانه وارد شدند و فریاد کنان دادخواهی کردند:

"شهریارا! شهرما از سویی به توران زمین روی دارد و از سویی به باختر زمین. ازین جانب بیشه ای بود سراسر کشتزار وپردرخت میوه که چراگاه ما بود و همه امید ما بدان بسته بود. اما ناگهان بلایی در رسید. خوکان بسیار همه بیشه را فراگرفتند, با دندانهای قوی درختان کهن را به دو نیمه کردند. نه چارپای مانده ونه کشتزار."

شاهنشاه بزرگ بر ایشان رحمت آورد و فرمود تا خوان زرین هموارکردند ودران هرگونه گوهر بنهادند. پس ازآن روی به دلاوران و شجاعان کرد و گفت: کیست آن شجاع که در رنج من شریک شود وسوی بیشه بشتابد و سر خوکان را با تیغ ببردتا این خوان گوهر نصیبش گردد. کسی پاسخ نداد. بیژن پا پیش نهاد وخودرا آماده خدمت نشان داد. گیو از این گستاخی فرزند لرزید و اورا سر زنش کرد. پیژن از گفتار پدر سخت بر آشفت و در عزم خود جزم تر شد وشاه را از قبول خدمت شاد و خشنود گردانید. شاه گرگین نام پهلوان را باو همراه ساخت تا در این سفر پر خطر رهنمای او باشد.

بیژن جوان خونگرم آمادگی سفر گرفت وبا تازی و باز و تیر وکمان براه افتادند. بیژن همه راه طولانی و دراز را شکارکنان طی کرد. شاد و خرم به بیشه خوکان رسید. در اطراف بیشه آتش هولناکی افروختند تا خوکان را سراسیمه کنند. بعد از خورد ونوش فراوان گرگین از بیژن اجازه خواب طلبید تا به استراحت رود. او میدانست که شکار خوکان کار بیژن است. بیژن اورا از استراحت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد داستان عشق منیژه و بیژن

تحقیق در مورد خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر


تحقیق در مورد خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه7

 

خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر


رومئو و ژولیت از دو تا خانواده‌ی کله گنده! بودن که از قدیم‌الایام با هم دشمنی داشتن و عمراً کنار نمیومدن با هم. هر وقت هم بین اینا درگیری می‌شد، کلی تلفات می‌داد.

رومئو عاشق یه دختری بود به اسم رزالین و خودش رو می‌کشت واسه دختره ولی رزالین اصلاً عین خیال‌ش نبود و این موضوع خیلی رومئو رو اذیت می‌کرد. یه روز دوست‌جونِ رومئو برای اینکه یه کم تفریح کنن و حال رومئو بهتر بشه و انقدر به رزالین فکر نکنه، بهش خبر میده که خانواده‌ی فلانی - خانواده‌ی ژولیت اینا در واقع! البته اون موقع، رومئو نمی‌دونسته که اصولاً ژولیتی وجود داره - یه مهمونی بزرگ قراره برگزار کنن و کلی دختر خوشگل اونجا هست از جمله رزالین و اگه بیای با هم بریم، می‌تونی کلی رزالین رو دید بزنی. رومئو میگه نه، اونا من رو می‌شناسن. بعد اگه اونجا ببینن من رو که بدون دعوت اومدم به مهمونی‌شون، فکر می‌کنن قصدم مسخره کردن‌شون بوده، بعد دعوا راه میفته. ول‌ش کن اصلاً. دوست‌جون‌ش میگه خب می‌تونی ماسک بزنی. کسی نمی‌شناسدت، چیز غیر متداولی هم نیست. خلاصه انقدر اصرار می‌کنه تا رومئو از رو میره و قبول می‌کنه.

روز جشن، رومئو و دوست‌ش میرن توی مراسم شرکت می‌کنن و کلی همه رو دید می‌زنن و اینا تا اینکه وسط مراسم بزن برقص، رومئو ژولیت رو می‌بینه و یک دل نه، صد دل عاشق‌ش میشه. آخر سر طاقت نمیاره و میره جلو با ژولیت حرف می‌زنه و آمارش رو می‌گیره و می فهمه خانواده‌ش کی‌ن و اینا و تاااازه دوزاری‌ش میفته که عاشق دختر خانواده‌ای شده که شدیداً دشمن خانواده‌ی خودش محسوب میشن ولی بازم از رو نمیره. (جزئیات مکالمات رو ننوشته بود توی یه وجب کتاب که!) وقتی رومئو داشته با ژولیت صحبت می‌کرده، یکی از اطرافیان صدا ش رو می‌شناسه و به پدر ژولیت خبر میده که رومئو بدون دعوت با یه ماسک روی صورت‌ش اومده که مراسم ما رو مشخره کنه و بیاین سریعاً حال‌ش رو بگیریم. پدر ژولیت برای اینکه مراسم به هم نخوره قبول نمی‌کنه و میگه الان نه، بذارش برای یک فرصت مناسب.

شب از دیوار باغ ژولیت اینا میره بالا و توی باغ میره و میره تا می‌رسه زیر پنجره‌ی اتاق ژولیت. همون موقع ژولیت میاد توی ایوون و شروع می‌کنه توی دل‌ش بلند بلند با رومئو حرف زدن! و کلی به عشق‌ش اعتراف می‌کنه و هی رومئو رو ناز میده و اینا. رومئو خان هم که توی تاریکی نشسته بود و همه رو گوش می‌کرد، یهویی میاد بیرون و شروع می‌کنه قربون صدقه‌ی ژولیت رفتن و همون جا این دو نفر بر اساس شناخت عمیقی که از هم پیدا کرده بودن، به هم قول میدن که با هم ازدواج کنن و قرار میشه هر وقت ژولیت آمادگی‌ش رو داشت، خبرش رو بده به رومئو. رومئو هم خوشحال و خندون میاد خونه. فردا صبح کله‌ی سحر، رومئو میره دنبال یکی از دوستان‌ش که آدم مذهبی‌ای بوده که جریان رو بهش بگه و ازش بخواد مراسم ازدواج رو براشون انجام بده. ژولیت هم یکی رو می‌فرسته که خبر بده آماده‌س برای ازدواج. خلاصه مراسم انجام میشه و ژولیت بدو بدو برمی‌گرده خونه. همه چیز گل و بلبل بوده تا اینکه یه روز رومئو داشته برای خودش راه می‌رفته که می‌بینه دوست‌ش با اون یارو! که توی مهمونی صدای رومئو رو شناخته درگیر شدن و کار به توهین و کتک‌کاری و بزن بزن می‌کشه و دوست رومئو کشته میشه. تا اون زمان رومئو سعی می‌کرده مشکل رو مسالمت‌آمیز حل کنه ولی وقتی می‌بینه اینطوری شد، اون رو ش بالا میاد و می‌زنه طرف رو می‌کشه. بعد تازه فکر می‌کنه که این چه کاری بود آخه؟ روابط دو خانواده فقط بدتر میشه با این


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر

داستان کودکی من

اختصاصی از فایلکو داستان کودکی من دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

داستان کودکی من


داستان کودکی من

اثر چارلی چاپلین

 

در انتهای کوچه‌ی ما کشتارگاهی بود و گوسفندهایی که به آن‌جا می‌رفتند، از جلو خانه ما رد می‌شدند. یادم می‌آید که روزی، یکی از آن گوسفندها در رفت و در کوچه پا به فرار گذاشت و بچه‌های ولگرد، خوشحال از این ماجرا، سر در عقب حیوان گذاشتند.
بعضی سعی کردند او را بگیرند و بعضی زمین خوردند. من وقتی جست و خیز دیوانه‌وار حیوان مظلوم را که بع‌بع می‌کرد دیدم، از بس صحنه به نظرم مضحک آمد که قاه‌قاه خندیدم.
ولی وق
تی بالاخره آن حیوان بی‌چاره را گرفتند و به طرف کشتارگاه بردند، واقعیت این صحنه‌ی غم‌انگیز که از اول به نظرم مضحک آمده بود، مرا غرق در اندوه کرد، و من به اتاق خودمان پناه بردم و گریه کردم و خطاب به مادرم داد زدم:
«او را خواهند کشت! او را خواهند کشت!»

از آن به بعد، روزهای متوالی از آن واقعه‌ی بعدازظهر بهاری و آن تعقیب مضحک یاد کردم و اینک از خود می‌پرسم که نکند آن حادثه، هسته‌ی اصلی فیلم‌های آینده‌ی من، یعنی ترکیب تراژدی و کمدی، یا غم و شادی را در خود نهفته داشته است ..


دانلود با لینک مستقیم


داستان کودکی من