لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
نقش تکنولوژی اطلاعات در ایجاد فرهنگ خطا ناپذیرسازی تولید
چکیده مقاله
از سال 1980 ذهنیت تولید در راستای تغییر کیفیت تشدید شد . سازماندهی مجدد ، ساختار سازمانی و به کارگیری مهندسی مجدد در این راستا شکل گرفت . تکنولوژی جدید ارتباطات در راستای بالا بردن کارایی در سطح جهان به کارگرفته شد . ارتبطهای تنگاتنگ فی مابین اپراتورها و کمپانیهای سرویس دهنده برقرار گردید.
از موارد دیگر تعیین اهداف مشترک بین مشتری و تولید کننده است که باعث شد فرهنگ کیفیت به خوبی نمایان شود.
اصل و اساس یک فرهنگ کیفیت در اعتقاد به بهسازی مستمر خلاصه میشود. هدف رسیدن به کمال یا همان خطاناپذیر سازی است و نه کمتر . کاربرد این هدف در کلیه اجزاء نیروی انسانی , فرایند تولید , به نحوی است که همه آنها با همدیگر پایه گذار فرهنگ خطاناپذیر سازی هستند و چگونگی آن عبارتست از:
فرایند بهبود مستمر جهت افزایش کارایی
استقرار و اجرای استانداردها در فاز طراحی و برنامه ریزی
آموزش , شامل آموزش پرسنل عملیاتی و مدیریت جهت تمرکز بیشتر در زمینه کیفیت به عنوان آخرین هدف
ابزار لازم جهت ایجاد یک فرهنگ کیفیت داشتن سیستم مدیریت کیفیت به منظور آگاه سازی مشتری است . این فرایندها میتواند به صورت سیستماتیک و با کاربری مداوم به صورت عملکرد عمومی و ترجیحاً با عکس العمل باشدو البته با ایجاد یک محیط همکاری ، تشکیل گروههای کاری و تعیین اهداف متقابل این امر تحقق مییابد.
بهره گیری از تکنولوژی اطلاعات کلیدی است جهت دستیابی به سیستم مدیریت کیفیتی موفق . در میان شبکه های داخلی و خارجی و در جهت تداوم به روز شدن ها ، مشخص است که اطلاعات باعث دسترسی سریع به اصول جهانی میگردد. مهندسین و دانشمندان در طراحی محصولات جدید خود با بهره گیری از تجارب گذشته و راه حلهایی که جهت حل مشکلات متناوب مورد استفاده قرار گرفته است همچنین ایجاد ارتباط با فروشندگان ، کاربران و تولید کنندگان (در راستای کاهش نقایص) به نتایج قابل توجیهی دست یافته اند.
فرهنگ خطا ناپذیرسازی تولید
این ایده به عنوان روشی مؤثر برای نیل به میزان ضایعات صفر و دستیابی به هدف حذف بازرسیهای کنترل کیفیت ، برای اولین بار در ژاپن مورد استفاده قرارگرفت.
هدف اصلی خطاناپذیرسازی ، توجه به هوش و خلاقیت کارکنان و بهره گیری از آن برای حذف خطاهاست. زیرا با حذف وظایف و کارهای تکراری که باید با استفاده از حافظه یا احتیاط انسان انجام شود ، خطاناپذیرسازی میتواند وقت و فکر کارکنان را به سمت انجام فعالیتهای خلاق سوق بدهد که ارزش افزوده بیشتری دارند.
خطاناپذیرسازی از سه عنصر زیر تشکیل شده است که هر سه آنها شرکتها را جهت نیل به کنترل کیفیت صفر ( Defects = Zero) هدایت میکنند؛
بازرسی صد در صد
بررسی منبع یا علت بروز ضایعات
اقدام فوری جهت توقف فعالیتها تا زمان رفع اشکال
لازم به ذکر است در اجزاء فوق به ترتیب “ بررسی منبع یا علت بروز ضایعات ” و “ بازرسی صد در صد ” مهمترین عوامل برای رسیدن به کنترل کیفیت صفر است .
به خاطر داشته باشید برای بهره گیری از امتیازات و مزایای روش خطاناپذیرسازی لزوماً به یک کارخانه یا تاسیسات خودکار نیاز ندارید. تجهیزات خطاناپذیرسازی میتواند ساده و به ارزانی تعبیه شده برای یک قید و بند یا یک سوئیچ کنترل کننده برای ارسال سیگنالهای مربوط به تعیین درست قرارگرفتن یا نگرفتن قطعه کار باشد. برخی دیگر از این تجهیزات مثل ظروفی که با رنگ کدبندی شده اند، به کارکنان کمک میکنند تا وظایف و مسئولیتهای خود را به درستی انجام بدهند.
امروزه با این دیدگاه که حتی یک محصول معیوب نیز برای سلب اعتماد مشتری از شرکت کافی است، بازرسی صد در صد بهترین روش کنترلی است . در کارخانجات برتر ، گرایش و طرز تلقی از بازرسی را میتوان به صورت زیر نیز تشریح کرد ؛
ما نمی خواهیم حتی یک عیب در محصولات یا خدماتمان داشته باشیم. ما تولید را طوری سازماندهی کرده ایم که بتوانیم 100% محصولات و خدماتمان را به آسانی بازرسی کنیم. در این راستا کاربر ، بهترین بازرس است و این بهترین روش میباشد.
ضایعات در یک یا دو حالت اتفاق می افتد، یا قطعه معیوب تولید شده یا در حال تولید شدن است. در چنین شرایطی ، خطاناپذیرسازی سه وظیفه اصلی زیر را در مواجه شدن با ضایعات به عهده دارد .
توقف
کنترل
اعلام خطا
مراحل بسط و توسعه اقدامات خطاناپذیرسازی در سطح یک شرکت به شرح زیر میباشد:
الف) شناسایی عدم تطابقها
ب) شناسایی علل بالقوه و بالفعل عدم تطابقها
ج) شناسایی و دسته بندی خطاهای انسانی
د) شناسایی روشهای خطاناپذیرسازی برای جلوگیری از بروز هر نوع خطا
در نهایت میتوان به این نکته اشاره نمود که روش خودکنترلی ، اغلب با استفاده از تجهیزات خطاناپذیرساز و با کاهش زمان بازخور اطلاعات از طریق کشف عیوب ، کمک میکند که این عیوب پیش از آنکه فرایند تولید از حدود کنترل خارج شوند ، کشف و شناسایی گردند.
تکنولوژی اطلاعات
تکنولوژی اطلاعات ( Information Technology ) بستر زیربنایی برای نهادینه کردن فرآیند تحول سازمانی از طریق ایجاد سازمان یادگیرنده تعریف شده است و تاکنون مؤثرترین سیستم در ایجاد فرآیند تحول پایدار در سازمانها شناخته شده که باعث ایجاد موجی از تحولات همه جانبه در نظام جهانی ( از جمله اقتصاد، سیاستها، دولتها، محیط زیست ، جامعه و فرهنگ ) گردیده است.
اصولاً نیاز به تکنولوژی اطلاعات (IT) ناشی از سه عامل زیر است:
تکنولوژی اطلاعات خود صنعتی استراتژیک است و یکی از سودآورترین صنایع جهان به شمار میرود.
تکنولوژی اطلاعات ژنریک و اصولی است و در همه صنایع جهان و خدمات کاربرد دارد.
تکنولوژی اطلاعات زیربنای اساسی همه شرکتها و مؤسسه ها و واحدهای اقتصادی است که آنها را قادر میسازد در استفاده از دانش بشری و همچنین انتقال آن سهیم شوند، در فضای اطلاعاتی مناسب فعالیت کنند ، هزینه خود را کاهش دهند و بهره وری و کیفیت محصول خود را افزایش دهند.
موفقیت جوامع فراتکنولوژی ناشی از مدیریت صحیح است که این مدیریت به عنوان باغبانی متکی بر دانایی و آگاه نسبت به این مطلب که سازمانها خود- متحول هستند ، وظیفه مدیریت سازمان را در جهت جلوگیری و مقابله با عوامل بازدارنده محیطی که باعث عدم رشد سازمان میگردد ، به عهده دارد. چرا که قابلیت یک سازمان به هیچ وجه قابل خرید یا تقلید نیست بلکه باید مسیر آموختن طی شود تا برای سازمان قابل دسترس باشد ، که در این راستا با بهره گیری از تکنولوژی اطلاعات میتوان فرآیند یادگیری را تسریع نمود.
تکنولوژی اطلاعات و بهبود کیفیت
تکنولوژی اطلاعات و کیفیت دو بحث اساسی و موضوع امروز صنایع است. چرا که بالا بردن قابلیت بازخور و آنالیز نتایج حاصل از توسعه کیفیت ارتباط مستقیم با بکارگیری تکنولوژی اطلاعات دارد.
منفعت عموماً ارتباط مستقیمی با سرمایه گذاری در زمینه تکنولوژی اطلاعات ندارد.
پیامدهای مختلفی از سرمایه گذاری در زمینه تکنولوژی اطلاعات حاصل میشود که مهمترین آنها تحول در مدیریت است که باعث ایجاد تغییرات مستقیم در منفعت خواهد بود.
تکنولوژی اطلاعات ایجاد کننده بستر زیربنایی برای جریانهای سودآور آینده است.
تحقیق در مورد نقش تکنولوژی اطلاعات در ایجاد فرهنگ خطا ناپذیرسازی تولید