لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
مقدمه
از دهه 70 (1380ـ1370) به بعد در صدا و سیما، رسانه های گروهی، مقررات، آراء محاکم و... به کرات به واژه «تهاجم فرهنگی» برخورد می کنیم. ابهام این کلمه و نداشتن تعریف شخصی از تهاجم فرهنگی در برخی موارد باعث مناقشات بیهوده و یا سوء استفاده های احتمالی در زمینه تحدید آزادی های مصرح در قانون اساسی می گردید. بدین جهت شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسات متعددی که طی نه نشست از تاریخ 1/4/1378 الی 24/12/1378 برگزار نمود، آئین نامه «سیاست های مقابله با تهاجم فرهنگی» را تدوین و تصویب نمود. در آئین نامه مذکور تهاجم فرهنگی و مراحل و ابعاد آن تعریف و عوامل درونی و بیرونی پذیرش تهاجم فرهنگی اعلام و سیاست های مقابله با تهاجم فرهنگی و راهبردهای اجرائی آن بیان شده است. نظر به اهمیت آئین نامه مذکور، مفاد آن عیناً و بدون هیچ گونه اظهار نظری درج می شود.
مفهوم تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی عبارت است از تلاش برنامه ریزی شده و سازمان یافته تمام یا بخشی از یک یا چند گروه اجتماعی ـ فرهنگی یا ملت یا جامعه یا تمدن و یا دولت، برای تحمیل مبانی وا صول اجتماعی، باورها، ارزش ها، اخلاقیات و رفتارهای مورد نظر خویش بر سایر گروه ها و جوامع و ارائه اطلاعات انبوه به ملت ها و تغییر در نظام و ارزش هایشان، به طوری که تصمیم گیری ها در کشور مورد تهاجم منجر به تامین سیاسی و اقتصادی و... کشورهایی بشود که از این حربه استفاده می کنند.
هدف از تهاجم فرهنگی کنترل فرآیند تصمیم گیری و شیوه اطلاع رسانی و تغییر در نظام ارزش هاست که منجر به استیلای سیاسی واقتصادی آن ها می شود، بدین ترتیب که«مهاجم فرهنگی» سعی می کند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فن آوری، به مبانی اندیشه و رفتار یک ملت هجوم آورد و با تهدیدی، تضعیف، تحریف و احیاناً نفی و طرد آن ها، زمینه حاکمیت اندیشه، ارزش ها و رفتارهای مطلوب خویش را فراهم آورد. اساساً کالاهای فرهنگی این گروه دو دسته است که یکی مصرف داخلی دارد و دیگری کالاهای مصرفی صادراتی است که پوچ گرایی و فساد را رواج می دهد و در واقع در اثر تهاجم این نوع اخیر از کالاها در کشورهای مقصد، فرهنگ مهاجم به این کشورها راه می یابد. برای مثال می توان به ویژگی اخلاق کار اشاره نمود که هیچ گاه به کشورهای مورد تهاجم منتقل نشده است. این ترویج از طریق زور نیست بلکه با بهره گیری از قوانین بازتاب های شرطی است که انسان بر طبق آن به محرک های خارجی پاسخ می دهد.
بنابراین، تهاجم فرهنگی به مفهوم نفی هویت فرهنگی و ملی کشور مورد هجوم، برای برقرار کردن سلطه فکری و فرهنگی از طریق باورها، رفتارها، روش هاو آداب و رسوم زندگی فردی و اجتماعی آن ملت، منطبق با الگوهای فرهنگ مهاجم خواهد بود
آن ها خرده فرهنگ می گوید. خرده فرهنگ، فرهنگ بخشی از جامعه است که در عین این که با فرهنگ کل جامعه پیوند دارد دارای ویژگی های منحصر به خود نیز می باشد. تنوع خرده فرهنگ ها که گاه توام با تعارض با یکدیگر نیز هست می تواند زمینه ساز تهاجم فرهنگی باشد. اگر تمدن و مدنیت پذیری را مجموعه ای از اندوخته های معنوی و مادی جامعه بدانیم خرده فرهنگ ها بخشی از مدنیت و تمدن جامعه را شامل می شوند که اسباب گسست فرهنگی را فراهم می آورند.
ویژگی های تهاجم فرهنگی در جامعه دارای دو بعد سخت افزاری یا ساختاری(اسباب تهاجم فرهنگی) و بعد کارکردی(شامل زمینه های بروز تهاجم فرهنگی) است بعد کارکردی دارای دو بخش است که بخش دوم آن نیز به شرح زیر دارای تقسیماتی است:
1ـ خانواده
2ـ جامعه
1ـ2ـ کودکان(دختران، پسران)
2ـ2ـ نوجوانان(دختران، پسران)
3ـ2ـ جوانان (دختران، پسران)
4ـ2ـ جامعه زنان(مادران)
5ـ2ـ جامعه مردان(پدران)
هر یک از این زیر گروه ها دارای خرده فرهنگ هایی هستند که عموماً در تعارض با یکدیگر عمل می کنند. حوزه تاثیر پذیری تهاجم فرهنگی از طریق خرده فرهنگ ها را می توان در عدم دستیابی به عزم و وحدت ملی بازشناخت.
تهاجم و تبادل فرهنگی
فرهنکگ در وجه پویایی و خلاقیت، کارکردهای متفاوتی دارد. تبادل و تعادل فرهنگی از جمله این کارکردهاست. آنچه ما تهاجم فرهنگی می خوانیم وجهی خاص از کارکرد ویژه یک فرهنگ در برابر فرهنگ دیگر است؛ وجهی که در آن فرهنگ مهاجم با تلاش برای تسلط بر فرهنگ موردتهاجم، فرآیند دو سویه تامل را به کشمکشی مخرب بدل می کند. کارکرد این فرآیند، با لحاظ تبیین یکی از ویژگی های مهم فرهنگ ها، یعنی تبادل و تعامل، بهتر شایان درک خواهد بود.
ـ تبادل فرهنگی، آموختن و فراگرفتن انتخابی پاره ای از اندیشه ها و رفتارها از فرهنگ های دیگر به وسیله عموم افراد یک جامعه است.
ـ در تبادل فرهنگی، هدف، بارور کردن و کامل نمودن فرهنگ ملی است، ولی هدف تهاجم فرهنگی، تسلط بر فرهنگ دیگر و خود باخته و دنباله رو نمودن آن و احیاناً، از بین بردن فرهنگ دیگر است.
ـ تبادل فرهنگی، فرهنگ ها گیرنده عناصر مطلوب فرهنگی یکدیگرند، اما در تهاجم فرهنگی، فرهنگ مهاجم هنجارها، باورها و ارزش های خود را که در فرهنگ مورد تهاجم نامطلوبند، بر فرهنگ مورد تهاجم تحمیل می کند.
ـ تبادل فرهنگی، با اتکاء به نقاط قوت فرهنگ ها انجام می شود، ولی تهاجم فرهنگی، با اتکاء به
تحقیق درباره تهاجم فرهنگی (2)