فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق اثرات روانشناسی تشویق و تنبیه بر تربیت دانش آموزان

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق اثرات روانشناسی تشویق و تنبیه بر تربیت دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اثرات روانشناسی تشویق و تنبیه بر تربیت دانش آموزان


دانلود تحقیق اثرات روانشناسی تشویق و تنبیه بر تربیت دانش آموزان

   مهمترین عناوین مطالبی‌که در‌این قسمت مورد ‌نقـد وبـررسی قرار خواهد گرفت‌ عبارتند از : تعریف‌ پیشرفت تحصیلی ‌وبیان ‌برخی ‌از‌علل‌پیشرفت‌درسی دانــش‌آمــوزان، تلاش‌های‌عقـلانی‌وموفقیت‌تحصیلی‌، عوامل‌اجتماعی‌ـ فرهنگی‌‌ پیشرفت تحصیلی‌، بررسی‌تأثیر‌عـوامـل‌اقتصـادی‌اجتمـاعی‌ برموفقیت‌تحصیـلی دانش‌آموزان، مقایسه‌الگوهای‌ زبـان‌دربیـن‌خانـواده‌های‌طبقات‌ مختلف‌اجتماعی‌و‌تأثیر‌آن برپیشرفت ‌تحصیلی‌، وبررسی افت‌تحصیلی ‌وعلل آن، الگوهای زبان وپیشرفت تحصیلی، عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوزبانه و تأثیر آن بر سطح افت تحصیلی ‌از‌مهمترین‌‌مباحث‌ این‌قسمت‌می‌باشـد.

    1ـ پیشرفت‌تحصیلی‌وبرخی‌علل‌آن

     بـرای‌این‌که‌مفهـوم ‌پیشـرفـت‌تحصیلی‌روشن شـود، ابتـدا بایـد‌مفهوم افت‌تحصیلی ‌که ‌واژه‌ای‌درمقابل‌آن‌به‌شمار‌می‌آید، روشـن‌گــردد.
  افت‌تحصیلی،افت‌عملکرد‌تحصیلی‌ودرسی‌دانش‌آموزان‌ازسطحی‌رضایت‌بخش‌به ‌سطحی ‌نامطلوب‌اسـت. چنانچه فاصلة قابـل‌توجهی‌بین‌استعداد‌بالقـوه‌واستعـداد ‌بالفعـل‌فرد درفعالیت‌های‌درسی‌مشـهود‌ بـاشــد.چنین ‌فاصله‌ای‌را افت‌تحصیلی ‌می‌نامنـد. روشن‌اسـت که‌افت‌تحصیلی‌فقـط‌درمردودی‌ویـا تجـدیـدی‌خلاصـه نمی‌شـودودرمـورد‌ هـر‌دانـش‌آمـوزی‌که یادگیری‌های‌اوکمتـر‌ازتـوان‌واستعـداد بالقـوه‌وحدانتظـارباشـد، صدق می‌کند. بنابراین‌حتی‌دانش‌آموزان‌تیزهوش‌نیز ممکن است دچار افت تحصیلی‌گردند.
    باروشن شدن‌مفهوم افـت تحصیلی‌اکنون می‌توان‌مفهـوم‌‌پیشرفـت‌تحصیلی ‌را به‌صورتی ‌شفاف دریافت. چنانچه آموخته‌های‌آموزشگاهی‌فرد متناسب باتوان واستعداد بالقوة او باشد یاآموخته‌های‌فرد متناسـب‌باتــوان واستعـدادوی‌ بـوده، دریادگیـری‌ فاصله‌ای ‌بیـن‌توان بالقـوه و بالفعـل‌اونباشـد، می‌توانیم‌بگوییم ‌که‌دانش‌آمـوز ‌به‌پیشرفـت تحصیلی ‌نائـل‌ گـردیـده‌اســت .
        عوامل‌مؤثـردرپیشرفت تحصیلی‌دانش‌آموزفراواننـد‌که‌درمجموعه‌ای‌ازعوامل فردی، آموزشگاهـی‌( مدرسه‌ای‌) ، خانوادگی‌واجتماعی‌طبقه‌بنـدی‌می‌شونـد. در پژوهشی ‌که ‌بـرای ‌رسالة دکتـری‌به‌منظـور‌شناسایی‌عوامـل‌موثــردرپیشرفـت تحصیلی‌درس‌ ریاضـی ‌دورة راهنمایی‌تحصیلی‌درسـراسـرکشـور‌انجـام ‌پـذیرفتـه‌ اسـت، مهمترین‌ عوامـلی‌که مؤثـر‌درپیشــرفـت‌تحصیــلی‌شنـاسـایی شـده‌اند، عبارتنـد از‌:
   1ـ وضعیت‌فرهنگی‌خانوادة دانش‌آموز    2ـ آموزش‌های‌ تقویتی
   3ـ انجام‌تکالیف‌درسی‌وکاردرخانه         4ـ وضعیـت‌حرفه‌ای‌معـلم
     همانطورکه‌ملاحظه‌می‌شـود. اولین ومهم‌ترین‌عامـل‌مؤثـر‌درپیشرفت‌تحصیلی‌جو و فضـای ‌فرهنگی‌حاکم‌برخانواده‌اسـت ونه‌تـوان‌وبضاعت‌ اقتصـادی‌آن .آنچـه ‌امـروز در نـزد مـردم به‌عنـوان‌مهمترین عامل‌ مؤثـردرپیشرفـت تحصیلی‌ فـرزنـدان شهرت‌دارد، امکانات‌اقتصادی‌خانواده برای تأمیـن تسهیلات‌مـوردنیاز بـرای ‌تحصیـل ‌مطـلوب‌تر می‌باشـد، امـا‌درپژوهـش‌فـوق‌فضـای فرهنگی‌که‌شامل  ‌نگـرش‌اولیاء به نحـوة زندگـی، چگونگی‌تحصیل‌فرزندان، علاقه‌مندی‌آنـان‌ به پیشـرفـت‌تحصیـلی‌، وچـگونـگی‌گـذران ‌اوقات‌ فراغت‌ ونحوة استفاده ازایـن اوقـات به‌نفـع غنی‌سـازی‌فرهنگـی‌وازجمله‌ مطالعة کتاب‌های‌غیردرسی‌،توجـه ‌والـدیـن به‌برنامة تربیتـی‌فرزنـدان و.. .. می‌باشد، به‌عنــوان عـامـل‌مؤثـر‌واولیة مرتبط باپیشرفت تحصیلی‌فرزندان‌معرفی‌گـردیـده‌اســت .

چکیده 1
فصل اول کلیات تحقیق 2
مقدمه 3
بیان مسئله6
اهمیت و ضرورت پژوهش 10
اهداف تحقیق 13
فرضیه های تحقیق 14
تعاریف عملیاتی پژوهش14
فصل دوم : ادبیات تحقیق (پیشینه تحقیق )
تاریخچه تشویق و تنبیه16
تشویق و انواع آن 21
پاداش و انواع آن24
تقویت مثبت 27
ریشه روانی میل به تشویق و پاداش 29
تنبیه 30
تنبیه مؤثر32
مشکلات ناشی از کاربرد تنبیه34
تنبیه و نصیحت35
حافظه 37
نظریه خبرپردازی39
حافظه حسی40
حافظه کوتاه مدت41
مدت حافظه کوتاه مدت42
تقطیع 43
نقش حافظه در یادگیری 45
عنوان فهرست مطالبصفحه
فصل سوم : شیوه پژوهش 48
نوع تحقیق48
هدف تحقیق49
جامعه آماری 49
نمونه و روش نمونه گیری49
ابزار پژوهش50
روش اعمال تشویق و تنبیه برای دانش آموزان50
روش اجرای آزمون53

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
روش آماری (تحلیل داده ها)55
جدول نتایج مربوط به هر کدام از گروههای تشویق 56
جدول نتایج مربوط به هر کدام از گروههای تنبیه57
جدول نتایج مربوط به هر کدام از گروههای کنترل58
نمودار ستونی مربوط به نتایج گروههای تشویق و تنبیه و کنترل59
تجزیه و تحلیل داده های مربوط به فرضیه شماره 161-60
تجزیه و تحلیل داده های مربوط به فرضیه شماره 263
تجزیه و تحلیل داده های مربوط به فرضیه شماره 364
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 65
تفسیر مربوط به فرضیات67
نتیجه 69
محدودیت ها 69
پیشنهادات70
فهرست منابع

 

شامل 75 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اثرات روانشناسی تشویق و تنبیه بر تربیت دانش آموزان

دانلود مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا


دانلود مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا

«... یکی از نهادهای مهم اجتماعی، نهادآموزش و پرورش است که مسئولیت مهمی را در تربیت کودکان، نوجوانان، جوانان بر عهده دارد.
امروزه آموزش و پرورش بیشتر به شکل رسمی و شهری و سازمان یافته در سطحی گسترده جریان داشته و ارتباطی تنگاتنگ با رشد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، توسعه علمی، صنعتی و اقتصادی دارد. نگاه گسترده به نقش آموزش و پرورش به عنوان عاملی موثر در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان،ارائه ارزشهای مطلوب، افزایش معلومات و ایجاد مهارتهای لازم در اجزاء برای زندگی و بالاخره تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و قرب الی‌الله، اهمیت امروزه این نهاد اجتماعی را بیش از پیش نشان می‌دهد.
و کل نظام آموزش و پرورش، در حقیقت نظامی است تربیتی که امروزه روی فرد انسانی پیاده می‌شود و این انسان با صفات و ویژگیهای متعدد و متنوعی که دارد، موجودی بسیار پیچیده و استثنایی است که تربیت و هدایت وی بدون شناخت دقیق این صفات به درستی و آسانی مقدور نخواهد بود.
شناخت، تنها از راه مطالعه چند کتاب با چند مورد خاص پیدا نمی‌شود، بلکه به ممارست و عمل نیاز دارد. و تربیت (آموزش و پرورش) با کوشش برای تغییر رفتار فرد، هنگامی و در صورتی موفقیت‌آمیز خواهد بود که مربی، اعم از مادر و پدر و معلم موضوع تربیت را درک کند و او را انسانی بارآورد که لازمه یک جامعه ایده‌آل باشد.
انسان شدن یا به خصایص انسانیت دست یافتن و آراسته شدن جز از راه «تربیت سالم» امکان ندارد. تربیتی که به کلیت رفتار انسان توجه دارد و بهره‌مندی از زندگی سالم را هدف عمده خود تلقی می‌کند. تربیتی که امروز انسان را فدای آینده نمی‌کند بدون این که از آینده او ارزش حیاتی آن غافل باشد.
البته نباید از نظر دور داشت که نهاد آموزش و پرورش از نظر تربیتی پس از خانواده قرار دارد. همچنان که از دیدگاههای متفاوت و مستند علوم زیستی- تربیتی از جمله روانشناسی، تربیت اولیه کودک و خودآدمی در محیط خانواده پایه‌ریزی می‌شود که بعد از آن طبعاً وارد خانه دوم یعنی مدرسه شده و بعد به اجتماعی بزرگتر از هر دو اجتماع قبلی به نام جامعه قدم می‌گذارد.

 
چکیده تحقیق
نبود اتاقهای مشاوره و مشاور
رهنمودها و سفارشات دینی
زیرنویسهای این تحقیق
نتیجه‌گیری
رهنمودها و سفارشات دینی
لزوم شناخت تفاوتهای فردی و جلوگیری از آموزشهای غلط
اثرات سوء تنبیه بدنی و علل بکارگیری تنبیه
پیشنهاداتی در امر تربیت
زیرنویسهای این تحقیق
فهرست منابع و ماخذ

 

شامل 47 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا

دانلود مقاله تشویق و تنبیه

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله تشویق و تنبیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تشویق
هرچند از مقوله‏هایى چون «تشویق‏» و «تنبیه‏»، در مباحث تربیتى‏گفتگو مى‏شود، ولى از آنجا که «رفتار تشویق‏آمیز»، یکى از شیوه‏هاى نیک‏در معاشرت و برخورد با دیگران است، مورد بحث قرار مى‏گیرد.
انسان و نیاز به «تشویق‏»
اغلب یا همه افراد، به لحاظ برخوردارى از غریزه «حب نفس‏»،دوست دارند که مورد توجه و عنایت قرار بگیرند. توجه به این نیاز، درحدى که به افراط کشیده نشود و آثار سوء نداشته باشد، عاملى درجهت تغییر رفتار یا ایجاد «انگیزه عمل‏» در انسانهاست.
وقتى کسى را مورد تشویق قرار مى‏دهیم و به خاطر داشتن صفتى‏یا انجام کارى مى‏ستاییم، در واقع حس «خود دوستى‏» او را ارضاءکرده‏ایم. این هم، جاذبه و محبت مى‏آفریند، هم، نیت و انگیزه پدیدمى‏آورد یا تقویت مى‏کند.
همچنان که از لفظ تشویق نیز برمى‏آید، به معناى «بر سر شوق‏آوردن‏»و «راغب‏ساختن‏» در ماهیت تشویق نهفته است. این کار، نیازمند شناخت‏ما از روحیات و خصلتهاى روانى اشخاص به معناى عام، و ازویژگیهاى روحى فرد مورد تشویق به طور خاص است. در تشویق،باید از لفظ، شیوه و برخوردى استفاده کرد که در درون شخص، شوق ونیت و علاقه ایجاد کند و این محرک درونى، او را به تلاش بیرونى وادارکند، نه اینکه صرفا یک «تحریک بیرونى‏» باشد.
بعضى خصلت «تشویق دیگران‏» را ندارند و به دلیل خودخواهى،غرور، حسد یا هر عامل دیگر، هرگز زبان به ستایش و تمجید ازخوبیهاى دیگران نمى‏گشایند و گفتن یک کلمه تشویق‏آمیز، برایشان‏بسیار سنگین است، هرچند خودشان پیوسته دوستدار آنند که موردتشویق دیگران قرار بگیرند.
برخى هم به گونه‏اى تربیت‏شده‏اند که براحتى زبان به تعریف ازدیگران و خوبیهایشان مى‏گشایند و نه تنها تشویق خوبان برایشان‏سنگین نیست، بلکه از این کار، لذت هم مى‏برند. و ... چقدر تفاوت‏میان این دو گونه افراد است!
داشتن زبان و لحن تشویق‏آمیز، موهبتى خدایى است. نشان کمال‏روحى و همت‏بلند و علاقه به بالندگى و رشد انسانهاست. تشویق، درنیکان و نیکوکاران، زمینه بیشتر براى «عمل صالح‏» پدید مى‏آورد ونسبت‏به بدان و بدیها، اثر غیر مستقیم بازدارندگى دارد. اگر درجامعه‏اى میان نیک و بد فرقى گذاشته نشود و به شایستگان فرزانه وفداکار و فرومایگان تبهکار به یک چشم نگاه کنند، این عامل سقوط‏اخلاقى و ارزشى جامعه است; صالحان مایوس و دلسرد مى‏شوند وفاسدان جرات و گستاخى مى‏یابند. این مضمون کلام حضرت على(ع)است که در عهدنامه‏اى که به مالک‏اشتر نخعى نوشت، او را به این‏ارزشگذارى و بهادادن به نیکان صالح فرمان داد:
«لا یکونن المحسن و المسیئ عندک بمنزلة سواء، فان فى ذلک تزهیدا لاهل‏الاحسان فى الاحسان و تدریب لاهل الاسائة‏»;.
اى مالک ... هرگز «نیکوکار» و «بدکار» نزد تو یکسان و در یک‏جایگاه نباشند، چرا که در این کار، بى‏رغبتى نیکوکاران در امرنیکوکارى است، و ورزیدگى و شوق بدکاران براى بدى است.
تفاوت‏گذاشتن میان نیک و بد در نوع برخورد و احترام و توجه، نه‏تنها با «عدالت‏» منافاتى ندارد، بلکه سوق‏دادن جامعه به سوى‏صلاحیتهاست و ارج‏نهادن به نیکها و نیکان است. این تفاوت رفتاربه‏خاطر تفاوت عمل دیگران، هم در محیط خانه و میان فرزندان قابل‏عمل است، هم در محیط درسى و میان دانش‏آموزان و دانشجویان. هم‏نسبت‏به کارمندان، سربازان، خدمتگزاران و اقشار مختلف دیگر.
تناسب تشویق و عمل
هم در بحث تنبیه و توبیخ، هم در مقوله ستایش و تشویق، بایدتناسب میان «عمل‏» و «میزان تشویق‏» مراعات شود، تا اثر مطلوب راببخشد. بدون این تناسب، یا افراط مى‏شود یا تفریط، و هر دو زیانباراست. البته هر یک از این زیاده‏روى یا کوتاهى در تشویق و ستایش هم‏ریشه‏ها و عللى دارد.
على(ع) مى‏فرماید:
«الثناء باکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عى او حسد»..
ستایش بیش از حد استحقاق و شایستگى، تملق و چاپلوسى‏است. و کم گذاشتن و کوتاهى از حد استحقاق، ناتوانى یا حسادت‏است.
این سخن، ضمن تاکید بر همان «تناسب‏»، دو جنبه افراط و تفریطرا در این مساله یادآور مى‏شود و به ریشه آن هم اشاره دارد. زیاده‏روى‏در مدح، یا از جهالت و نشناختن قدر و ارزش کارها و اشیاء سرچشمه‏مى‏گیرد، یا نشانه روحیه چاپلوسى و نوکرصفتى و حقارت نفس و روح‏است. حضرت امیر(ع) در سخنى دیگر مى‏فرماید:
«اکبر الحمق الاغراق فى المدح و الذم‏»;.
بزرگترین نادانى، زیاده‏روى در ستایش یا بدگویى است.
هرچند سخن از تشویق است، ولى مدح و ستایش نیز، یکى ازجلوه‏هاى تشویق و روشهاى رغبت‏آفرینى در افراد به شمار مى‏آید.
از آنجا که تشویق، براى انگیزش به کار نیک است، اگر کمتر از«ارزش کار» و «فضیلت صفات‏» باشد، موجب کم‏اهمیت جلوه یافتن آن‏کار و صفت مى‏گردد. مثلا اگر یک دانش‏آموز، پس از یک سال تلاش‏پیگیر در امر تحصیل و داشتن معدل «بیست‏»، فقط با یک «بارک‏الله‏» و«احسنت‏» تشویق شود، روحیه خود را از دست مى‏دهد، یا اگر در برابرفداکارى عظیم و ایثار چشمگیر یک انسان وارسته، تنها به ستایش‏مختصرى اکتفا شود، حق او ادا نشده است. برعکس، اگر در برابر کارنیک کوچکى عظیمترین تشویقها به عمل آید، مثلا در یک جلسه و دریک مسابقه حضورى براى کسى که یک پرسش عادى را فى‏المجلس‏جواب داده، یک «سفر حج‏» جایزه بدهند، این نیز بدآموزى دارد، هم‏ارزش آن جایزه لوث مى‏شود، هم براى آنان که با تلاش بیشتر،شایستگیهاى والاترى را از نظر علمى و عملى دارند ولى مورد تشویق‏قرار نمى‏گیرند، دلسرد و مایوس مى‏کند.
روشهاى تشویق
اینکه هر کس را چگونه مى‏توان بر سر شوق آورد و از کار شایسته‏او تجلیل و تقدیر کرد، در شرایط مختلف و نسبت‏به افراد مختلف‏متفاوت است. یکى را با لفظ محبت‏آمیز و کلمات تحسین‏کننده‏مى‏توان تشویق کرد، یکى را با تحویل‏گرفتن و برخورد احترام‏آمیز،یکى را با پول و جایزه، یکى را با مطرح ساختن و نام‏آوردن. یکى باکتاب و هدیه‏هاى فرهنگى تشویق مى‏شود، یکى با لوازم مصرفى وخانگى، یکى هم با خوراک و اطعام. در همین زمینه هم مراعات تناسب‏میان «نوع تشویق‏» با «فرد مورد تشویق‏»، مهم است. به این خاطر، آنان که به‏مناسبتهاى مختلف به افراد، هدیه و جایزه مى‏دهند، یا مى‏خواهند افرادشایسته را مورد تشویق و تقدیر قرار دهند، به این ریزه‏کاریها بایدتوجه کنند.
گاهى یک «لوح تقدیر» و متن زیبا و آراسته و قاب‏شده، که قیمت‏مادى چندانى هم ندارد، براى کسى بسیار نفیس و ارزشمند وشوق‏انگیزتر از آن است که مثلا صدهزار تومان پول نقد به او داده شود.البته گاهى هم برعکس است، چون لوح تقدیر براى کسى نان و آب‏نمى‏شود ولى «وجه نقد» را مى‏تواند در پرداخت قرض و قسط یا تامین‏نیازهاى زندگى به کار بندد.
حتى اگر تشویقهاى مادى و لوازم مصرفى باشد، باز این نکته که به‏چه کسى، چه چیزى هدیه شود، مهم است. طرف به تناسب شغل، سن،شرایط زندگى و ویژگیهاى شخصى، گاهى از یک پتو، یا ضبطصوت،دوره ترتیل قرآن، آلبوم عکس، لباس و کفش ورزشى، سفر عمره وسوریه، اردوى تفریحى، کتاب، مدال و ... خوشش مى‏آید و برایش‏ارزش دارد.
در مورد کتاب هم، حتى نوع کتاب به تناسب مخاطب موردتشویق باید گزینش شود. به بعضى باید قرآن و صحیفه سجادیه داد، به‏بعضى رساله احکام، به بعضى اخلاق و تربیت، به بعضى کتاب طباخى‏و آشپزى، به بعضى کتابهاى علمى و فنى، به بعضى فرهنگ لغت، به‏بعضى دوره‏اى تفسیر، به بعضى کتاب قصه و رمان، به بعضى دیوان‏شعر، به بعضى مجموعه‏اى نفیس از نقاشى یا خط و ... مى‏بینیم که هرکس از نوعى کتاب که مورد علاقه یا نیاز او است، بیشتر لذت مى‏برد وآن هدیه، بیشتر براى او نقش تشویقى دارد.
حضرت على(ع) در نهج‏البلاغه نسبت‏به نوع رفتار با فرماندهان‏نظامى و سران سپاه و ارتش، به مالک‏اشتر توصیه مى‏کند که آنان را براساس میزان مواسات و خدمت و تلاش، مورد احترام و تقدیر قرار بده‏و براى آنکه در امر مبارزه با دشمن و جهاد، «یکدل‏» باشند، زندگى آنان‏را تامین کن و خواسته‏هایشان را برآور. آنگاه مى‏فرماید:
«و واصل فى حسن الثناء علیهم و تعدید ما ابلى ذوو البلاء منهم، فان کثرة‏الذکر لحسن افعالهم تهز الشجاع و تحرض الناکل‏»;.
پیوسته ستایش نیک نسبت‏به آنان داشته باش و رنجها و بلاها وآزمونهاى آنان را برشمار، چرا که یاد کردن بسیار از کارهاى نیک آنان،شجاع را به شور و جنبش وا مى‏دارد و سست و بى‏حال را هم به حرکت‏مى‏کشاند.
امام امت(ره) از این شیوه تشویقى چه در آغاز پیروزى انقلاب وچه در طول سالهاى دفاع مقدس استفاده مى‏کرد. در آغاز انقلاب که‏عده‏اى طرح «انحلال ارتش‏» را مطرح مى‏کردند، امام از فداکاریها وهمدلیهاى آنان با ملت‏ستایش کرد و آنان را به صحنه انقلاب کشید، ودر سالهاى حماسه نیز، زبان و بیان و قلم تشویق‏آمیز حضرت‏امام(قدس سره) نسبت‏به رزمندگان و ارتش و سپاه، نقش عمده درحماسه‏آفرینى و خطشکنى و شهادت‏طلبى و پیروزیهاى ماندگار وپرافتخار داشت.
پس نوع تشویق و تقدیر از نظامیان، کارمندان، محصلان، کارگران،کوچکها، بزرگها، خانمهاى خانه‏دار، پزشکان و پرستاران و ... باید فرق‏کند و متناسب با خود آنان باشد و نشان‏دهنده ارج‏گذارى به کار خاص‏آنان باشد. «تشویق به نحوى باید باشد که تشویق‏شونده، احساس کند دیگران به‏ارزش کار او پى برده‏اند و از کارى که او کرده، خوشحال و سپاسگزارند.».
البته نباید تشویق، ایجاد «غرور» کند. ظرفیت افراد را هم نسبت‏به‏تشویق باید سنجید. گاهى بچه‏ها به خاطر تشویق، لوس و بى‏ادب وپرتوقع مى‏شوند. گاهى بزرگترها به خاطر نداشتن ظرفیت لازم براى‏تقدیر، خود را مى‏بازند و متکبر و بى‏اعتنا مى‏شوند یا از رشد و پویایى‏مى‏مانند. به این عوارض منفى هم، باید توجه داشت. به فرموده‏حضرت امیر(ع): «کم من مغرور بحسن القول فیه‏»; چه بسا کسانى که‏با سخن نیک دیگران در باره آنان، مغرور مى‏شوند.

 

 

 

شرایط تشویق
در یک کار تشویقى، باید نکاتى مورد توجه قرار گیرد که به‏«اثربخشى‏» تشویق، کمک مى‏کند و بدون آنها، یا از اثر مى‏افتد، یا اثرمنفى به بار مى‏آورد. برخى از این نکات، از این قرار است:
1- تشویق، همراه با درک و تشخیص و کشف استعدادهاى رشدطرف مقابل باشد.
2- ارزش عمل نیک و خصلت‏شایسته، شناخته شود و به فردمورد تشویق هم شناسانده شود.
3- تشویق، «رشوه‏» به حساب نیاید و «حق و حساب‏»، تلقى نشود.
4- به اندازه و بجا باشد و از حد معمول و متناسب و متعارف،تجاوز نکند، تا خاصیت‏خود را از دست ندهد.
5- همراه و توام با عمل فرد باشد، چون فاصله زیاد بین تشویق وکار نیک، آن را از ارزش و اثر مى‏اندازد و نقش شوق‏آورى آن از بین‏مى‏رود. در حدیث است که: مزد کارگر را، پیش از آنکه عرقش خشک‏شود بپردازید.
6- تشویق، همراه با توجیه و تبیین باشد و فرد بداند که چرا و به‏خاطر چه کارى مورد تشویق قرار گرفته است. این مساله در توبیخ وتنبیه هم هست. همچنان که مجازات، بدون آنکه طرف بداند چرا تنبیه‏مى‏شود، عامل بازدارنده نیست، تشویق بدون توجیه و تبیین هم اثرانگیزه‏آفرینى و تحریکى به کار خیر ندارد.
7- تشویق، با عمل خوب، تناسب داشته باشد، نه مبالغه‏آمیز، نه‏کمتر از حد مطلوب. تشویق، مثل مصرف دارو براى بهبود یک بیمارى‏است. مصرف بیش از حد یا کمتر از مقدار توصیه‏شده، اثر درمانى‏ندارد، بلکه گاهى هم زیانبار است.
گاهى مى‏توان با تشویق انسانهاى شایسته، راهى براى جلوگیرى‏از فساد فاسدان یافت. این تاثیر غیر مستقیم تشویق است. پیامبران‏الهى، هم «مبشر» بودند، هم «منذر». ولى گاهى کار بشارت و تشویق،کارسازتر از تهدید و تنبیه و توبیخ است.
حضرت على(ع) مى‏فرماید: با پاداش‏دادن و تشویق نیکوکار،شخص بدکار و فاسد را از بدى و فساد باز دارید: «ازجر المسیئ بثواب‏المحسن.».
«تشویق نسل جوان، در زرورق پیچیدن و باد زدن و هندوانه زیر بغل آن دادن‏نیست. تشویق واقعى عبارت است از درک و کشف استعدادهاى فرزندان و ایجادفرصت و محیط مساعد براى تجلى و شکوفایى آن ... محیط تشویق‏آمیز، عبارت‏است از پیوند دادن آموزش و پرورش به زندگى اجتماعى، آگاه ساختن نسل جوان‏از مسؤولیتهاى خویش و دادن فرصت مناسب براى ایفاى این مسؤولیتها.».
به امید آنکه با بهره‏گیرى از تشویق (بیش از توبیخ و سرزنش)،زمینه‏هاى مناسبترى براى رشد فضایل اخلاقى در جامعه و خانواده ودر رفتار و اخلاق افراد پدید آوریم.
چگونه مى‏توان کودکى را که بر اثر فقر دزدى مى‏کند هدایت کرد؟کودک دورغ‏گو را چگونه؟
مهم‏ترین روش‏ها در تربیت کودک تشویق وتنبیه و آگاهى بخشى به اوست البته هر کدام باید در جاى خود و به اندازه لازم مورد استفاده قرار گیرد علاوه بر این مراقبت‏هاى محیطى و کنترل اطرافیان نیز مى‏تواند موءثر باشد.

 

تنبیه
وقتى سخن از«تنبیه‏» به میان مى‏آید، در اکثر ذهن‏ها، «انضباط‏» متبلور مى‏شود و در نتیجه‏برخى تنبیه را با انضباط و اطاعت کورکورانه مترادف مى‏دانند. بعضى افراد معتقدندکه انضباط در سایه اطاعت کورکورانه به دست مى‏آید و منضبط کسى است که بدون اظهارنظرى، دستور مافوق خود را اجرا نماید. کسانى که این گونه فکر مى‏کنند، چند فرض‏را قبول کرده‏اند که:
1- مافوق هیچ وقت اشتباه نمى‏کند و دستورهاى او همیشه با صلاح و صواب همراه است.
بنابراین، زیردستان بدون چون و چرا باید از وى اطاعت کنند;
2- افرادى که تحت‏سرپرستى یک نفر قرار دارند، معمولا از لحاظ فهم و درک ضعیفند، روى این اصل، صلاح‏و صرفه ایشان در این است که دستورهاى سرپرست را بدون این که درباره آنها بحث‏کنند، به اجرا درآورند;
3- اطاعت کورکورانه، پیشرفت و نتیجه کار را بهتر مى‏سازدو امور را تحت نظم و قاعده معین درمى‏آورد.
متاسفانه این فرض‏ها را بسیارى از والدین و مربیان پذیرفته‏اند و فکر مى‏کنندکه اگر کودک از آنها اطاعت محض کند، خوشبخت‏خواهد شد و بنابراین، زمانى که کودک‏از دستور آنان سرپیچى مى‏کند، او را تنبیه مى‏کنند تا طبق نظر آنها رفتار کند.
این گروه معتقدند: ترس از تنبیه، کودک را به اجراى وظایف معین وامى‏دارد ومانع از این مى‏شود که او به انجام کارى که مخالف مقررات است، مبادرت ورزد.
تنبیه اثر فورى دارد و کودک را از ادامه تخلف باز مى‏دارد.
چنین والدین و مربیانى غافلند که اطاعت و انضباطى که از راه تنبیه حاصل شود،موجب اضمحلال و نابودى حس ابتکار کودک مى‏گردد. نیروى کنجکاوى دیگر رشد نمى‏یابد.
این گونه کودکان چون به سن بلوغ و رشد رسند یا از هیچ مقامى اطاعت نمى‏کنند وراه عصیان در پیش مى‏گیرند، و یا آن که مطیع همه مى‏شوند و براى فرمانبردارى و توسرى خوردن آمادگى پیدا مى‏کنند. کودکى که از ترس والدین و مربیان خود دست از کارناصواب مى‏کشد، در بزرگسالى نیز بدون این که خود متوجه باشد، فقط موقعى دست ازکار ناصواب برخواهد داشت که از تنبیه بالاترى بترسد و یا او را واقعا تنبیه کنند.
در صورتى که اصل واقعى تربیت اقتضا مى‏کند که آدمى عمل خلاف را نه از ترس تنبیه،بلکه به صرف خلاف بودن آن مرتکب نشود و تنها براى این که وجدانش از ارتکاب به‏گناه مبرا باشد، از انجام آن سر باز زند.
بسیارى از والدین و مربیانى که تنبیه را تجویز مى‏کنند، معمولا افراد خودخواهى‏هستند و به سبب عدم اجراى فرمان آنها و برخوردن به حیثیتشان به تنبیه کودکان‏خود اقدام مى‏کنند و به این ترتیب خشم خود را فرو مى‏نشانند.
یکى دیگر از اثرهاى منفى تنبیه این است که کودکان از روش تنبیهى والدین خودتقلید مى‏کنند. کودکى که سیلى خورده یا به پشت او زده‏اند، به هنگامى که مى‏کوشدتا در مورد دیگران اعمال قدرت کند، مى‏آموزد که پرخاشگرى خود را به همین نحوابراز کند. در یک بررسى از تضادهاى بین کودک و بزرگسال به کودکان پیش دبستانى‏نوار ویدیویى نشان دادند و از آنان سوال شد که اگر به جاى والدین مى‏بودند، چه‏احساسى مى‏داشتند؟
روش‏هایى که پیشنهاد کردند، شبیه به همان روش‏هایى بود که والدین خودشان درهمان موقعیت‏به کار مى‏بردند.
وقتى که والدین فرزندان خود را تنبیه مى‏کنند در واقع به آنان مى‏آموزند که درآینده چگونه والدینى باشند. بعضى محققان معتقدند که به همین طریق بدرفتارى باکودک از نسلى به نسل دیگر منتقل مى‏شود. بسیارى از والدین که فرزندان خود را کتک‏مى‏زنند. خودشان در کودکى اذیت و آزار دیده‏اند. هم چنین تنبیه باعث مى‏شود که‏کودک از کسى که تنبیه مى‏کند، بپرهیزد. و بسیار مشاهده مى‏شود که کودک هیچ علاقه‏اى‏به والدین و محیط خانه ندارد و همیشه از محیط خانه گریزان است. این گریز ازخانه باعث مى‏شود با افرادى که تربیت درستى ندارند، بیشتر نشست و برخاست کند وبه بزهکارى و انحراف سوق پیدا نماید.
تنبیه موقعیت اجتماعى فرد را متزلزل مى‏کند; روى همین، کودک براى حفظ موقعیت‏اجتماعى خویشتن، از اقدام به کارى که سبب اجراى تنبیه درباره وى شود، خوددارى‏مى‏نماید. با این که تنبیه اثر فورى دارد و ممکن است کودک را از ادامه تخلف بازدارد، با این حال، اثر تنبیه کم است و ارزش تربیتى ندارد. تنبیه خود به خود فردرا متوجه زشتى و عیب کار خویشتن نمى‏سازد. شخصیت او را مضمحل مى‏کند و غالبازیان‏هاى فراوانى در بر دارد; مثلا تنبیه بدنى ممکن است‏سبب نقص اعضاى بدن شود وتنبیه روانى نیز آثار سویى در شخصیت فرد باقى مى‏گذارد. اثر تنبیه موقتى است;یعنى در وقت معین، شخص را از انجام کارى باز مى‏دارد، ولى همان طور که گفته شد،فرد را متوجه نتایج وخیم کار نمى‏کند و به محض این که ترس از تنبیه از میان رفت،دوباره به انجام آن مبادرت مى‏ورزد.
اسکینر، روان‏شناس معروف بعد از تحقیقات فراوانى که در زمینه تشویق و تنبیه‏انجام داد، چنین نتیجه گیرى کرد که:

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   29 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تشویق و تنبیه

اثر تشویق و تنبیه بر کارکرد کارکنان دولت

اختصاصی از فایلکو اثر تشویق و تنبیه بر کارکرد کارکنان دولت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اثر تشویق و تنبیه بر کارکرد کارکنان دولت


اثر تشویق و تنبیه بر کارکرد کارکنان دولت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:65

قیمت:2 هزار تومان

دانلود و خرید به صو رت آنلاین

 

نظام تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی در اسلام
بخش اول
چکیده
نظام تشویق و تنبیه از مهمترین عواملی است که می‌تواند موفقیت مدیران و کارگزاران را در پیشرفت برنامه‌ها و تغییرات اساسی که به‌دنبال آن هستند، تضمین نماید. اتخاذ شیوه‌های تشویقی و تنبیهی متناسب، تأثیر عمده‌ای در انگیزش کارکنان به انجام وظایف محول‌شده به آنان و نیز پیشگیری از تخلف آنها دارد. از سویی، اتخاذ روش‌های ناکارآمد تشویقی و تنبیهی نیز نمی‌تواند اهداف یک سازمان یا اداره را چندان محقق سازد و چه بسا به نتایج منفی و خلاف برآوردها نیز منجر می‌گردد.
با توجه به اهمیت تشویق و تنبیه، نخست باید توجه داشت که موضوع تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی در اسلام، بسیار مورد توجه قرار گرفته و حتی در مواردی راهبردهای اساسی و شیوه‌های کلی تشویقی و تنبیهی، جهت پرهیز از خطاهای احتمالی و کاهش کارآمدی آنها، ارائه شده است.
اسلام، علاوه بر ارائة شیوه‌های کارآمد تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی، به مسألة ضمانت اجرای دنیوی و اخروی آن نیز توجه داشته و بدان پرداخته است.امام علی(ع) در دورة کوتاه زعامت و رهبری خویش، کامل‌ترین الگوی تشویق و تنبیه کارگزاران را ارائه نموده است.
توجه به آیین تشویق و تنبیه و نیز ضمانت اجرای تنبیه در اسلام، می‌تواند راه روشنی را جلوی روی مدیران قرار داده و در نتیجه، موفقیت ادارات و سازمان‌ها و نیز کارآمدی بیش از پیش آنان را منجر گردد.
واژگان کلیدی
آیین تشویق، آیین تنبیه، اصول تشویق و تنبیه، ضمانت اجرای تنبیه، کارآمدی نظام اداری
مقدمه
نظام تشویق و تنبیه کارگزاران و کارکنان اداری، از مسلّمات اصول مدیریت محسوب می‌گردد؛ چرا که یک مدیر کارآشنا، بعد از نظارت و ارزیابی از تلاش‌های کارمندانی که شایستگی خویش را در میدان عمل به اثبات رسانده‌اند، آنها را تشویق و در مقابل، کسانی را که به مسؤولیت خود عمل نکرده‌اند، تنبیه می‌نماید.
در مدیریت اسلامی، برای انتخاب افراد؛ جهت واگذاری مسؤولیت، نهایت دقت و حساسیت صورت می‌گیرد و پس از انتخاب، فرد از امنیت شغلی برخوردار است؛ هر چند این امنیت تا زمانی خواهد بود که فرد در حیطة مسؤولیت خویش تخلف نکند و از آنچه شرع، قانون و مقررات تعیین نموده‌اند، تخطّی ننماید. در مقابل، اگر در راستای شرع و قانون حرکت کند، از بهترین تشویق‌ها و پاداش‌ها نیز بهره‌مند خواهد بود؛ چنانچه امام علی(ع) ضمن توصیه‌های لازم به مالک ‌اشتر در انتخاب قاضی فرمود: «پس از انتخاب قاضی، هر چه بیشتر در قضاوت‏های او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به مردم نیازمند نباشد و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامی دار که نزدیکان تو، به نفوذ در او طمع نکنند تا از توطئة آنان در نزد تو در امان باشد»(نهج البلاغه، نامة53).
همان‌گونه که ملاحظه می‌گردد، امام(ع) علاوه بر تشویق و پاداش مالی به پاداش‌های روحی و معنوی نیز توجه دارد.
یکی از ‌آفت‌های مشاغل اداری، پدیدة «تخلف» از قوانین است؛ یعنی کارگزار در قلمرو مسؤولیت خویش آنچه را که باید انجام بدهد، انجام ندهد یا آن را ناقص و یا غلط انجام بدهد. بدیهی است که در چنین صورتی، مسؤول مافوق او با وی برخورد خواهد کرد. لکن بحث در این است که مسؤول مافوق با این کارگزار خاطی، چگونه برخورد کند؟ اینجاست که ضعف‌ها و قوت‌ها در مدیریت یک مدیر، نمودار خواهد شد. همچنین ممکن است کارگزاری وظایفش را به بهترین شکل انجام دهد و زمینة پیشرفت جامعه را فراهم نماید. بدیهی است که از کنار این مسألة مهم نیز نمی‌توان به آسانی گذشت و صرفاً گفت که مدیر یا کارگزار به وظیفه‌اش عمل کرده است، بلکه مسؤولین، وظیفه دارند آن مدیر یا کارگزار وظیفه‌شناس را به میزان لیاقتش، تشویق نمایند تا هم از زحمات او تشکر کرده باشند و هم برای دیگران ایجاد انگیزه نمایند.

در واقع در نظام اسلامی، محیط اجرایی و مدیریتی صرفاً نباید محیطی برای کار باشد، بلکه باید کانونی برای تربیت نیروها نیز باشد. از آنجا که تنبیهات و تشویقات در اسلام، بیشتر جنبة تربیتی دارند، ناگزیر، آیین‌نامه‌های انضباطی باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که تربیت1 و تأدیب4 با هم در آن لحاظ گردند.
لذا از مهمترین مختصات یک نظام اداری مطلوب، سامان‌داشتن نظام تشویق و تنبیه است.
امیر مؤمنان (ع) در این رابطه، خطاب به مالک ‌اشتر می‏فرماید:
و کارهای مهمّی که انجام داده‏اند برشمار؛ زیرا یادآوری کارهای ارزشمند آنان، شجاعان را برمی‏انگیزاند و ترسوها را به تلاش وامی‏دارد، ان‌شاءالله و در یک ارزشیابی دقیق، رنج و زحمات هر یک از آنان را شناسایی کن و هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار، تا شرافت و بزرگی کسی موجب نگردد که کار کوچکش را بزرگ بشماری یا گمنامی کسی باعث شود که کار بزرگ او را ناچیز بدانی (همان).
در این تحقیق، سعی شده است نظام تشویق و تنبیه از منظر اسلام،3 مورد بررسی قرار بگیرد تا با تدوین مقررات لازم به‌سوی نظام اداری مطلوب، گام نهیم.


دانلود با لینک مستقیم


اثر تشویق و تنبیه بر کارکرد کارکنان دولت