فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود روش تحقیق بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت

اختصاصی از فایلکو دانلود روش تحقیق بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود روش تحقیق بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت


دانلود روش تحقیق بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت

دانلود روش تحقیق بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 50

چکیده:
این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذاء در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه برکوئیتس که معتقد به یادگیری مشاهده ای خشونت در دوران کودکی است و همچنین یادگیری مشاهده ای بندورا طرح مقاله و ساخت آزمون طراحی گردید.
 جامعه پژوهشی این بررسی شامل کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندانهای خوزستان در سال 1384 می باشد که با نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجراء و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین  سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت درآنها گسترش می یابد. بدلیل شرایط خاص اجتماعی و اهمیت دهی والدین به موقعیت دختران، بخش اعظم نمونه ها مرد بودند. 90درصد نمونه ها گزارش کردند والدین (بویژه پدران) کم یا بیسواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه(60%) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه کودک آزاری والدین به روش زوج و فرد 82/0 محاسبه گردید. راهکارها و پیشنهادات؛ در پایان نیز چندین پیشنهاد از جمله ایجاد یک ساختار  مددکاری گسترده با اهرمهای قدرتمند قانونی-قضایی برای پیشگیری و درمان موارد کودک آزاری، ثبت وقعات کودک آزاری والدین و خانواده، طراحی و ارائه واحد درسی آشناسازی با مصادیق آزار کودکان برای دانش آموزان ارائه گردید.
 
مقدمه :
سیر جرایم در جامعه روند پرشتابی به خود گرفته است و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه را اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. نخستین گام در این ارتباط شناخت شرایط موجود است. هدف این بررسی تعیین الگوی ساختاری شدت جرم شرارت و ارتباط آن با الگوی ساختاری کودک آزاری دوران کودکی مجرمین است که می‌تواند در زمینه پیشگیری از این جرم راهگشا باشد. خشونت می‌تواند با برهم زدن امنیت جامعه و نظم جامعه در روند کلی فعالیت‌های اجتماعی اخلال ایجاد کرده و زمینه‌ساز بروز ناامنی و اساس فقدان امنیت در جامعه باشد. کودک آزاری نیز می‌تواند در زندگی آینده کودک آزار دیده زمینه‌ساز آسیبهای روانی زیاد گردد. این پژوهش سعی در شناسایی وجود یک رابطه همبستگی بین کودک‌آزاری در دوران کودکی مجرمین با جرائم شرارت و خشونت آنها و از این طریق جلب توجه مسئولین امور پرورش و تربیت کودکان و خانواده‌ها از یک سو و نهادهای قضایی و کیفری از سوی دیگر به زمینۀ جرم‌زای این پدیدۀ متأسفانه متداول در برخی ازخانواده‌های ایرانی و خوزستانی دارد. کودک‌آزاری در خانواده‌ها وخشونت در اجتماع به دو الگوی ساختاری مجرمانه شایع در خوزستان تبدیل شده است. جامعه آماری این بررسی مجرمین شرارت زندانهای خوزستان هستند که در سال 1384 دستگیر شده‌اند. به درخواست اداره کل زندانهای خوزستان به لحاظ رعایت جنبه‌های امنیتی و حفاظتی و جلوگیری از هرگونه آثار سوء، در بیان آمارهای مربوط به جرایم شرارت از آمارۀ فراوانی درصدی استفاده ‌گردید.


طرح مسأله و بیان موضوع
بروز جرایم خشونت‌بار شرارت و رشد تصاعدی آن در مقایسه با سایر جرایم و عناوین مجرمانه در خوزستان به یک چالش‌ و مسأله اجتماعی بدل شده است. میزان 27%  این بزه در میان سایر جرایم مسأله‌زا و سؤال‌برانگیز می‌باشد؛ بطوریکه دومین الگوی مجرمانه را از لحاظ حجم درصدی در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت خوزستان(18%) بعد از سرقت تشکیل می دهد.(آمارنامه زندانهای خوزستان 1384) با توجه به اهمیت این الگوی بزهکارانه بررسی سابقه فردی و شخصیتی این گروه از مجرمان لازم است. بررسی حاضر این هدف مهم را بررسی می کند که آیا سابقه ایذاء در خانواده و خشونت‌ های اجرا شده توسط والدین طی دوران کودکی و نوجوانی رابطه معناداری با سطح سواد و آموزش مجرمین و والدین آنها، نوع شغل والدین، ساختار خانواده و سن خاص و جنسیت مجرمین شرارت دارد؟


دانلود با لینک مستقیم


دانلود روش تحقیق مقایسه تحول شناختی بین کودکان عقب مانده ذهنی و عادی 7 تا 11 ساله در شهر تهران

اختصاصی از فایلکو دانلود روش تحقیق مقایسه تحول شناختی بین کودکان عقب مانده ذهنی و عادی 7 تا 11 ساله در شهر تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود روش تحقیق مقایسه تحول شناختی بین کودکان عقب مانده ذهنی و عادی 7 تا 11 ساله در شهر تهران


دانلود روش تحقیق مقایسه تحول شناختی بین کودکان عقب مانده ذهنی و عادی 7 تا 11 ساله در شهر تهران

دانلود روش تحقیق مقایسه تحول شناختی بین کودکان عقب مانده ذهنی و عادی 7 تا 11 ساله در شهر تهران با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 106

مقدمه
رشته روانشناسی رشد کودک دریافتن راه حلی هایی برای مسائل و پرسش هایی مربوط به رفاه کودکان نقش مهمی دارد . نمونه ای از این مسائل عبارت است از هنگام تصمیم گیری های قانونی در مورد سرپرستی کودک در مورد طلاق یا مواردی که باید کودک را از خانواده اش به دلیل ناسالم بودن محیط آن جدا کرد چه عواملی را باید در نظر داشت ؟ چه تجاربی در شکل گرفتن رفتار الگو یابی جنسیتی در کودک موثر است ؟ مهد کودک چه خصوصیاتی باید داشته باشد ؟ آیا رشد هوشی کدک به طور معنی داری تحت تاثیر برنامه تربیتی دوران اولیه کودکی است ؟ چگونه می توان به کودکانی که مشکلات عاطفی یا رفتار دارند کمک کرد ؟ (م19ص35)
شیوه های مطالعه رشد کودکان در دوران قرن بیستم تغییر کرد . پیش از جنگ جهانی دوم تاکید اصلی بر توضیح رفتار بر اساس تفاوت های سنی بود و بسیاری از روانشناسان فرض را بر این گرفتند که این تغییرات اساس بیولوژیکی دارد و یا ناشی از رشد کودک است بین سال های 1945 و اوایل سال های 1960 روان شناسان کودک کوشیدند نظریه هایی را درباره فرآیند های رشد بیازمایند و تمایل آنان بیشتر به جانب یافتن توجیهات محیطی برای رفتار بود و نه توجیهات بیولوژیکی . از اوایل 1960بر تائیدات متقابل تجربه و رشد و تغییرات وابسته به «رشد شناختی » تاکید شده است . (م 19 ص 36)
شناخت به فعالیت های ذهنی ای اطلاق می شود که در اکتساب ، پردازش ، سازمانبندی و کاربرد دانش به کار می رود . روانشناسی رشد با دو سوال کلیدی سر و کار دارد ، همراه با رشد کودکان چه تغییرات شناختی ای بروز می کند ؟ چه عواملی توجیه کننده این تغییرات است ؟ صرف نظر از اینکه شخص از چه دیدگاهی با این پرسش ها روبرو می شود تمایز بین توانش کودکان (آنچه می دانند ) عملکرد آنان ( دانشی که در وضعیت خاص به کار می برند ) اهمیت دارد ، توانایی کودکان در اکتساب مهارتی جدید توانش بالقوه آنان نامیده می شود (م19ص304)
این تغییرات وجود دارند و ثوروندایک می گوید « اگر چیزی وجود داشته باشد دارای کمیت است و آنچه که دارای کمیت است قابل اندازه گیری است » . (م11ص26)
توسعه و کاربرد آزمون های روانی پدیده های جالبی در زمینه علوم انسانی است . می توان گفت در سایه آزمون های روانی ، روانشناسی از سرزنش و انتقاد بدین معنی که فقط یک روش ذهنی است رهایی یافته است . باید توجه داشت که تا قبل از تهیه آزمون ها روانشناسی را جزء فلسفه می دانستند و حتی در طبقه بندی های مختلف علوم جای مشخص برای روانشناسی قائل نبوده و آن را جزئی از فیزیولوژی می دانستند . منشاء آزمون های روانی را می توان در مکاتب گوناگون روانشناسی از قبیل گشتالت و ... جستجو کرد . کنش اصلی هر آزمون روانی اساسا این است که تفاوت های فردی بین افراد و یا تفاوت  هایی را که فرد به خصوص در مواقع نشان می دهد اندازه گیری کند . (م1)
از مینان این آزمون ها و روش سنجش روانی می توان به 2 تست ، طرح دیداری – حرکتی بندر و نقاشی آدمک گودایناف اشاره کرد که اساس و پایه این تحقیق است . هدف ما بر این است که با استفاده از این 2 بتوان تفاوت تحول شناختی ، بین گروهی از کودکان عقب مانده و عادی را مورد بررسی قرار داد و به نتایجی هر چند کوچک دست یافت .
بیان مسئله
قرن نوزدهم شامل پیدایش نهضت رفتار انسانی با عقب مانده های ذهنی و مجانین بود تا آن زمان این قبیل بیچارگان عموما با ابی اعتنایی و شکنجه روبرو بودند . با افزایش علاقه و توجه نسبت به مراقبت صحیح از افراد نابهنجار به تدریج این مساله مطرح شد که برای شناسایی و طبقه بندی افراد معیا متحد الشکلی لازم است (م1).
از جمله مسائلی که می توان در مورد این گروه مورد تحقیق قرار داد بررسی رشد شناختی است .
بدین منظور نحوه عملکرد در آزمون های بندر گشتالت و آدمک گودایناف بین دو گروه کودکان (7 تا 11 سال ) عقب مانده و عادی مورد مقایسه و بررسی قرار می گیرد .
با توجه به اینکه تحقیق فوق از نوع اکتشافی می باشد  در تحقیق فرضیه بیان نمی گردد بلکه آنچه صدنظر است به صورت سئوالات تحقیق بیان و مورد بررسی قرار می گیرد این سئوال ها عبارتند از :
1- بین عملکردکودکان عادی و عقب مانده در آزمون گودایناف چه نوع تفاوت هایی وجود دارد ؟
2- آیا از روی عملکرد کودکان عقب مانده در آزمون گودایناف می توان آن ها را از کودکان عادی تفکیک کرد به عبارت دیگر آیا آزمون گودایناف شاخص معتبری برای تشخیص عقب ماندگی است یا خیر ؟
3- آیا جنس (دختر یا پسر بودن ) در نحوه عملکرد در آزمون گودایناف نقشی دارد؟
4- آیا با افزایش سن نحوه عملکرد در آزمون گودایناف تغییر می کند ؟
5- آیا بین عملکرد کودکان عادی و عقب مانده در آزمون بندر تفاوت وجود دارد ؟ اگر تفاوت هست در کدام شاخص ها بیشتر است .
6- آیا از روی عملکرد کودکان عقب مانده در آزمون بندر می توان آن ها را از کودکان عادی تفکیک کرد به عبارت دیگر آیا آزمون بندر شاخص معتبری برای تشخیص عقب ماندگی است یا خیر ؟
7-آیا جنس ( دختر یا پسر بودن ) در نحوه عملکرد در آزمون بندر نقشی دارد؟
8- آیا با افزایش سن نحوه عمکرد در آزمون بندر تغییر می کند ؟
9- آیا بین نحوه عملکرد در آزمون گودایناف و بندر رابطه معنی داری وجود دارد ؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
جمعیتی در حدود 2 تا 3 درصد مردم جهان را عقب ماندگان ذهنی تشکیل می دهند که به دلیل میزان عقب ماندگی (شاید ، متوسط یا خفیف ) از انجام امور روزمره ناتوانند که همیشه این موضوع مورد توجه سایرین بوده و سعی در جهت بهبود این ناتوانی ها داشته اند .
قرن نوزدهم شاهد پیدایش نهضت رفتار انسانی با عقب مانده های ذهنی بود و بدنبال آن بسیاری از دانشمندان در جهت تحقیقات و مطالعات بسیاری بر آمدند که تاکنون نیز ادامه دارد . این تحیقیقات شامل روش های تشخیص ، طبقه بندی ، درمان ، آموزش و پرورش ، بهداشت روانی ، خانواده ، تشکیل مراکز ، روش های افزایش توانی های فردی و ... در مورد عقب ماندگان ذهنی می شود  (م 15 ص ) .
ولی واکنش روان درمانگر نسبت به کودکان معلول ، چون واکنش دیگران نسبت به این کودکان است اغلب ، آن ها را به عنوان افراد غیر جالب ، غیر جذاب و شاید حتی تنفر انگیزی می بینند (م15ص588)


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی هوش معنوی و تاب آوری و کیفیت زندگی در بین دانشجویان پیام نور در قالب ورد 105 صفحه

اختصاصی از فایلکو پایان نامه بررسی هوش معنوی و تاب آوری و کیفیت زندگی در بین دانشجویان پیام نور در قالب ورد 105 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معنویت به عنوان یکی از ابعاد انسانیت شامل آگاهی وخودشناسی می شود ، این آگاهی ممکن است منجر به تجربه ای شود که فراتر از خودمان است ،ایمونز تلاش کرد معنویت را براساس تعریف گاردنر از هوش ،در چارچوب هوش مطرح نماید ومعتقد است معنویت می تواند شکلی از هوش تلقی شود زیرا عملکرد وسازگاری فرد را پیش بینی می کند وقابلیت هایی را مطرح می کند که افراد را قادر می سازد به حل مسائل بپردازند وبه اهدافشان دسترسی داشته باشد.گاردنر ،ایمونز را مورد اتقاد قرار می دهد ومعتقد است که باید جنبه هایی از معنویت که مربوط به تجربه های پدیدار شناختی هستند(مثل تجربه تقدس یا حالات متعالی)از جنبه های عقلانی ،حل مسئله وپردازش اطلاعات جدا کرد (آمرام،2005).


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و زنان متأهل

اختصاصی از فایلکو پایان نامه مقایسه رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و زنان متأهل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و زنان متأهل


 پایان نامه مقایسه رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و زنان متأهل

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 105 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب

چکیده
فصل اول : کلیات تحقیق
بیان مساله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
سوال پژوهش
فرضیه های تحقیق
متغیرهای تحقیق
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
زنان متاهل
زنان مطلقه

فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق
تعریف ازدواج
اهمیت ازدواج
مشکلات ازدواج
سازگاری در ازدواج
عوامل موثر در سازگاری ازدواج
حوزه های سازگاری در ازدواج
واژه خانواده
تعریف خانواده
چرخه ی دوره ی زندگی خانوادگی
ترک خانواده
خشونت زناشویی
سبک های زندگی : سوال چند انتخابی
زندگی مشترک : جنبه های مثبت و منفی
جنبه های مثبت زندگی مشترک : صمیمیت و مشارکت
جنبه های منفی زندگی مشترک : اختلاف به خاطر هیچ وپوچ
تنها زندگی کردن : واقعیتهای مختلف
جنبه های مثبت زندگی مجردی : آزادی و استقلال
جنبههای منفی زندگی مجردی : تنهایی و عدم تداوم
روابط زن و شوهر : روشن نگه داشتن چراغ
بافتهای زندگی مشترک : واقعیتهای مختلف
ازدواج
ازدواج در امریکای شمالی
ازدواج مدنی
زندگی مشترک آزاد
زوج بودن اما جدا زندگی کردن
خانواده درمانی راهبردی
خانواده سالم و درمان راهبردی
خانواده های مشکل ساز و درمان راهبردی
خانواده های سالم و ناسالم و خانواده درمانی ساختاری
تفاوت های بین روابط آشفته و غیر آشفته خانوادگی
تحقیقات خارج از کشور
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
ساخت خانواده
انتخاب همسر
طلاق
دلایل طلاق
دگرگونی در ساخت خانواده
مراحل زندگی از نظر لوینسون
جدول مراحل رشد روانی – اجتماعی بزرگسالان
سازگاری با زندگی از نظر ویلانت
نقطه ضعف های نظریه لوینسون و ویلانت
زمان بندی اجتماعی
روابط صمیمی
عشق رمانتیک
همسرگزینی
فرهنگ و تجربه ی عشق
روابط دوستی
روابط دوستی همجنس
رابطه دوستی با جنس مخالف
خواهر – برادرها به عنوان دوستان
تنهایی
چرخه ی زندگی خانوادگی
ترک خانه ی پدری
تشکیل زندگی زناشویی
نقش های زناشویی
رضایت زناشویی
انتظارها و افسانه های زناشویی
پدر ــ مادری
تنوع سبک های زندگی بزرگسالان
طلاق و ازدواج مجدد

فصل سوم : روش تحقیق
طرح تحقیق
جامعه تحقیق
حجم نمونه تحقیق
روش نمونه گیری تحقیق
ابزارها ی پژوهش
نحوه اجرایی
روایی آزمون رضایت از زندگی زناشویی
تحلیل آماری داده ها

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
فرمول آزمون t
جدول 1-4 نمرات آزمودنیها از پرسش نامه رضایت مندی از زندگی در دو گروه زنان متاهل و مطلقه
جدول 4-2 : مقایسه رضایت مندی از زندگی زناشویی – زنان متاهل و مطلقه
جدول 4-3 : مقایسه رضایت زناشویی در بین خانواده های پردرآمد و کم درآمد
جدول 4-4 : مقایسه رضایت زناشویی در بین خانواده های با زوجین فامیلی و غریبه

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری
محدودیت ها
پیشنهادات
منابع و ماخذ
پرسشنامه رضایتمندی از زندگی زناشویی

بیان مساله

ازدواج یک نهاد جهانی است که روابط جنسی انسان را تامین می کند و شناخت اجتماعی به فرزندان می دهد که از آن ناشی شده اند . نهاد ازدواج نیازهای روحی ،زیست شناختی و روان شناسی زوجین را رضامی کند .اکثرادیان ازدواج را به مثابه ی یک واقعه ی مقدس بین زن و مرد به منظور روابط زناشویی سالم و اشاعه اندیشه های دینی ، تلقی می کنند که همین موضوع باعث ایجاد رضایت زناشویی در بین زنان و مردان خواهد بود که ممکن است با هر تلنقری از بین برود که باید از این معزل تا حد امکان جلوگیری به عمل آید . در سال اول ازدواج سالهای دشوار سازگاری زوجین با یکدیگر ، اعضای خانواده و دوستان به شمار می رود که می تواند سالهای طولانی باشد و اغلب هم چنین است . به نظر روانشناسان در ایجاد رضایت از زندگی زناشویی عواملی مانند سازگاری با شریک زندگی ، سازگاری جنسی ، و سازگاری اقتصادی جزء عوامل اصلی زندگی است که شرح آنها هم بوده است . و عدم توجه به این مسائل باعث جدایی و طلاق در بین زوجین خواهد شد که روابط بین فردی همانگونه که در شغل و دوستی نقش مهمی را بازی می کند در ازدواج و رضایت زناشویی نیز بسیار شایان توجه می باشد کار مشکلتر جلوه می کند ( کرباسی 1379 ) .

همچنین تعاملهای اجتماعی گذشته همسران و همکاری و شریک مساعی آنان با یکدیگر نقش بسزایی در این زمینه دارا می باشد به علاوه افرادی که دوره کودکی ونوجوانی را با محبوبیت سپری می کنند توانایی سازگاری بیشتر با دیگران و بینش اجتماعی لازم را دارا بوده و این امر به آنها کمک می کند که در ازدواج خود نیز موفق تر باشند ( کرباسی 1379 ).

اهمیت و ضرورت تحقیق

نخستین وظیفه ی هنجارهای اخلاقی یک جامعه تنظیم روابط دو جنس زن و مرد بر پایه های مناسب است انسانی ترین عمل تنظیم این روابط همان ازدواج است که می توان آن را به عنوان اتحاد زن و مرد برای بهبود و پیشرفت در آینده و همین طور رضایت از زندگی تعریف کرد . ازدواج و پایبند بودن به اصول آن می تواند توافقی و پیوندی باشد در بین زن و مرد که زیر بنای آن یک نیاز زیستی است و پیدای خانواده به آن مربوط است و اگر این اصول و توافق بشکند باعث ز بین رفتن تداوم خانواده خواهد بود آشنایی بیشترطرفین زندگی یکی از اصولی ترین توافقات زندگی است که رضایت از زندگی و تفاهم را در آن بیشتر و بیشتر می کند و باعث رسیدن به اوج می شود که امید است با پژوهشهای انجام شده بتوان عواملی که رضایت از زندگی زناشویی در بین زوجین را افزایش می دهد بشناسیم و در گسترش و ترویج آن تلاش کنیم .


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل

اختصاصی از فایلکو پایان نامه مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل


پایان نامه مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 75 صفحه می باشد.

 

 فهرست

فصل اول   ۱
کلیات تحقیق   ۱
مقدمه :   ۲
اهداف تحقیق   ۴
اهمیت و ضرورت تحقیق   ۵
متغیرهای تحقیق   ۶
تعاریف عملیاتی ونظری واژه ها ومفاهیم   ۶
بیان مسئله   ۸
سؤال مسئله   ۹
فصل دوم   ۱۰
پیشینه و ادبیات تحقیق   ۱۰
فرهنگ و شخصیت   ۱۱
تعریف فرهنگ   ۱۱
عناصر اساسی فرهنگ   ۱۲
ویژگی های فرهنگ   ۱۴
گوناگونی فرهنگها   ۲۰
در اینجا به چند زمینه قابل توجه که گوناگونی فرهنگها در آن نمایان می گردد، اشاره می کنیم :   ۲۰
مفهوم شخصیت   ۲۹
بی همتایی شخصیت   ۳۰
تاثیر فرهنگ در شخصیت   ۳۱
شخصیت اساسی یا پایه   ۳۶
نظامهای رایج طبقه بندی   ۳۹
طبقات عمده تشخیصی :   ۴۲
نظریه های شخصیت   ۴۳
کارل یونگ و روان شناسی تحلیلی   ۴۵
کارن هارنی   ۴۷
هری استاک سالیوان   ۴۸
اریک فرام   ۴۹
هنیز هارتمن   ۵۰
مارگارت ماهلر   ۵۱
هنیز کاهوت   ۵۳
اریک اریکسون   ۵۶
فصل سوم   ۵۷
تعیین روش تحقیق   ۵۷
روش نمونه گیری   ۵۷
روش آماری مربوط به فرضیه   ۵۸
روش تحقیق   ۵۸
ابزار اندازه گیری تحقیق   ۵۹
جامعه مورد مطالعه   ۶۰
حجم نمونه   ۶۰
فصل چهارم   ۶۱
تجزیه و تحلیل داده ها   ۶۱
مقدمه   ۶۱
فصل پنجم   ۷۰
بحث و نتیجه گیری   ۷۰
بحث و نتیجه گیری   ۷۱
پیشنهادات   ۷۲
محدودیت ها   ۷۳
منابع و ماخذ   ۷۴

منابع و ماخذ

آزاد – حسین – آسیب روانی ۱ – انتشارات نی – سال ۱۳۷۹ – تهران

بیانی – احمد – روش تحقیق در علوم تربیتی – انتشارات البرز – سال ۱۳۸۰ – تهران

سیاسی – علی اکبر – روان شناسی شخصیت – انتشارات آگاه – سال ۱۳۸۱ – تهران

شفیع آبادی – عبدالله – نظریه های روان درمانی – انتشارات فارا – سال ۱۳۸۰ – تهران

گنجی – حمزه – روان شناسی رشد – انتشارات رشد – سال ۱۳۸۲ – تهران

گنجی – حمزه – روان شناسی بالینی – انتشارات نور – سال ۱۳۸۲ – تهران

کریمی – یوسف – روان شناسی شخصیت – انتشارات قومس – سال ۱۳۸۱ – تهران

منصور – محمود – روان شناسی بالینی و درمان افسردگی و اضطراب – انتشارات رشد – سال ۱۳۷۹- تهران

محمدی – سید سعید – روان شناسی شخصیت – انتشارات پیام – سال ۱۳۷۹ – تهران

نوری – محمد – ویژگی های شخصیت – انتشارات آزادی – سال ۱۳۷۸ – تهران

فرهنگ و شخصیت

یکی از ویژگی های انسان ، دارا بودن نیروی اندیشه است. انسان به یاری اندیشه توانسته است بر خلاف دیگر حیوانات خود را از تسلیم و وابستگی بی قید و شرط به طبیعت برهاند و برای مبارزه و تسلط بر آن ، شیوه ها و و سیله ها و روشهایى را ابلاغ کند که ما مجموعة آنها را فرهنگ می نامیم . در واقع «اندیشیدن » یک نیروی درونی و «فرهنگ آفرینی» تجلی بیرونی آن است. به همین دلیل است که انسان شناسان برای آدمی هنری بزرگتر از فرهنگ آفرینی نمی شنلسد و گوناگونی پاسخگویی به نیازهای اولیه انسان و فرهنگ می دانند.

 

تعریف فرهنگ

 فرهنگ شامل همه فعالیت های انسان ها و سیمای واقعی آنان است. در واقع فرهنگ تمام آن ساخته ها، اندیشه ها، نهادها، آداب و رسوم، روشهای اخلاقی نظایر آنهاست که تمامیت آنها محیطی را به وجود آورده که ساخته و پرداخته خود انسان است. به بیان دیگر «فرهنگ مجموعه کوششهای انسان است. برای انطباقش با محیط با محیط اصلاح شیوه های زندگی اش و بالاخره آنچه جامعه می آفریند و به انسان وامی گذارد » فرهنگ نام دارد.(اگ برن و نیم کوف، ۱۳۵۷ :۱۳۳ ).

عناصر اساسی فرهنگ

مفهوم وسیع و گسترده فرهنگ که شیوه های زندگی مردم را در تمامی کره زمین در بر می گیرد، به طور مشخص به افراد و عناصر متفاوتی که در عین حال به هم وابسته اند تشکیل شده است.

فرهنگ به لحاظ تحلیل، غالبا” به دو حوزه مادی و غیر مادی (معنوی)تقسیم می شود. هر چیزی را که انسان در ارتباط با رفع نیازهای مادی اش به طبیعت افزوده است در حوزه مادی قرار می گیرد. هزاران سال پیش، انسان با پی بردن به اینکه می تواند با استفاده از پدیده های مادی پیرامون خود، نیازهایش را بهتر برآورد آفریدن و ساختن ابزار و وسایل را آغاز کرد و بدین وسیله نخستین گام را در راه رهایی خود از وابستگی به طبیعت برداشت. شناخت اینگونه ابزار و وسایل و شیوه های کاربرد و شرایط استفاده از آن را تکنولوژی یا «فن آوری»گویند.

اما آنچه که شامل ابداعات انتزاعی انسان می شود و بر رفتارهای او اثر می گذارد “فرهنگ غیر مادی” (معنوی) نام می گیرد. چهار مورد از این ابداعات عبارتند از «باورها، ارزشها، هنجارها، و نمادها. »

۱- باورها : باورها مفاهیمی کلی و مبهم درباره جهان و ماهیت جامعه هستند که مردم جامعه درستی آنها را به عنوان «واقعیت» قبول دارند. از آنجا که خواستگاه باورها، تجربه ها و نست ها و یا روشهای علمی می باشند، آنها می توانند تاثیر نیرومندی بر رفتار داشته باشند.

افراد هر یک از جامعه ها تصور می کنند که باورهایشان، منطقی ترین، با ثبات ترین، عاقلانه ترین و درست ترین است. البته برخی باورها درست و بعضی نادرست است. اما جامعه شناسان بیشتر به نقشی که باورها در فرهنگ و شیوه های زندگی مردم دارند، توجه می کنند.

۲- ارزشها : واقعه یا چیزی که مورد اعتنای جامعه قرار گیرد، ارزش اجتماعی نام دارد. در واقع، هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم، مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزش های آن جامعه است. درستکاری، امانتداری، احترام به حقوق دیگران، آبروداری، رعایت والدین و مانند آن فقط چند نمونه از این ارزش های اجتماعی است.

۳- هنجارها : هنجارها به معیاری اجتماعی گفته می شود که رفتار درست یا نادرست را در یک جامعه یا در یک گروه مشخص می کنند. آنها راهنماهای آشکاری هستند برای اینکه مردم یک جامعه چگونه باتید در شرایط خاص رفتار کنند. به عنوان مثال: هنگامی که عده ای در جایی منتظر کاری باشند که به نوبت انجام می شود باید صف تشکیل دهند.

۴- نمادها : نمادها هر نوع پدیده های جسمانی = کلمه ، موضوع، رنگ، صدا، احساس، بو، لحظه، ملعم، هستند که برای مردم دارای معنی و ارزش باشند. در واقع نمادها عبادتند از هر چیزی که بتوان با آن به طور معنی دار چیز دیگری را معرفی کرد. به این ترتیب نمادها شامل اطلاعاتی هستند که ما را قادر می سازند به شیوه ای که برای سایر موجودات امکان پذیر نیست از اطلاعات گوناگون استفاده نماییم واین اطلاعات را مبادله کنیم، زیرا نمادها، ما را قادر می سازند، بسیاری از ریزه کاریها، گوناگونی ها و جنبه های پیچیده تجربه های خود را برای دیگران بیان کنیم، آنها را ثبت و ضبط کنیم، متراکم کنیم،انبار کنیم،ترکیب کنیمو به کار بندیم.(صبوری-۱۳۸۰)

 ویژگی های فرهنگ

برخی از ویژگی های فرهنگ را می توان چنین بر شمرد :

۱-فرهنگ مجموعه ای منتظم و کلیتی سازمان یافته است : فرهنگ مجموعه منتظمی است از دانشها، باورها، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات، آداب، بسیاری چیزهای دیگرکه انسان به عنوان عضو جامعه از جامعه به دست می آورد. وقتی می گوییم «مجموعه منتظم» منظور اینست که بین اجزای فرهنگ ارتباطی مستقیم یا غیر مستقیم وجود دارد و هر جز در بقای کل نقش ایفا می کند.

از آنجا که فرهنگ حاصل جمع عناصر مستقل ازیکدیگر نیست و هر ویژگی فرهنگی  نسبت به ویژگی های فرهنگ کل معنی پیدا می کند، بایستی آن را مانند کلیتی که دارای   پیوستگی خاص است در نظر گرفت. رفتارهایی که از نظر یک مشاهده کننده غیر معقول به نظر می رسد، زمانی که این رفتارها در چارچوب فرهنگ کل قرار داده شوند، معقولیت پیدا می کنند. بدین ترتیب، متوجه می شویم که، تغییر درعنصری از یک نظام فرهنگی موجب بروز واکنشهای غالبا” غیر قابل پیش بینی و گاه پیاپی، در مؤلفه های دیگر نظام می گردد. ایجاد تغییر در یکی از روستاهای اطراف تهران را می توان در این باره مثال زد :

در سه دهه پیش، زنان روستا برای شستن رختها و ظرفها به کنار نهر آب می رفتند و فاضلاب را در آن می ریختند. مرکز بهداشت به منظور جلوگیری از آلوده کردن آب آشامیدنی تصمیم گرفت رختشویخانه ای مدرن با دیواره هایی که آن را از هم جدا می کرد، بسازد. اما این کار مورد استقبال زنان روستا قرار نگرفت ؛ زیرا رخت شستن به صورت سنتی ، فقط یک کار معمولی برای آنان نبود، بلکه یک کنش ضمنی را نیز به همراه داشت، به آنان این امکان را می داد که در یک جا جمع شوند ، با هم گفتگو کنند و اطلاعات و مشغولیات ذهنی خود را به یکدیگر منتقل کنند. برای کاهش افسردگی و نارضایتی زنان، مجبور شدند که دیواره ها را بردارند و به جای آن حوضچه های مدوری بسازند تا زنان در گرد آن رختها را بشویند تا سختی کار و گذشت زمان را با صحبت کردن با هم از یاد ببرند. به نظر می رسد که ایجاد تغییرات و نوآوری در جامعه باید با توجه به شناخت ویژگی های فرهنگ آن جامعه انجام شود تا در پذیرش آن دشواری هایی به وجود نیاید.

۲-فرهنگ تفراد یک جامعه را قادر به پیش بینی رفتار یکدیگر می کند. از دیگر ویژگی های فرهنگ و یکی از فضایل متعلق به یک فرهنگ، آن است که افراد را قادر به «پیش بینی می کند»، بدین معنی هر فرد می تواند بر حسب رفتار و گفتار خود، واکنش های دیگران را از پیش بداند. در واقع تنظیم رفتارها و کنش های هر فرد بر اساس پیش بینی است. ما می دانیم که برای دریافت واکنش مطلوب پدر، مادر، رئیس، زیردست، همکار و دوست خود چه رفتار و گفتاری باید داشته باشیم. به همین دلیل، در مقابل هر یک از آنها رفتار خاصی را انتخاب می کنیم : به یکی احترام می گذاریم؛ به دیگری اخلاص و محبت نشان می دهیم؛ در برابر یکی کرنش می کنیم و به دیگری پرخاش. گاه خود را عصبانی جلوه می دهیم و گاه لبخند می زنیم. اصولا” خندیدن، گریه کردن، فریاد زدن، بلند یا ملایم حرف زدن، خواهش کردن و تهدید کردن در موقعیت های مختلف برای اینست که عادت های فرهنگی و در نتیجه واکنش های افراد را در مقابل رفتارهای مختلف می دانیم و می توانیم پیش بینی کنیم. (منصور – ۱۳۸۰ )

۳-فرهنگ آموختنی است : فرهنگ هر جامعه ای مجموع ویژگی های رفتاری و اکتسابی افراد آن جامعه است. واژه ی تعیین کننده در این تعریف ،همان واژه اکتسابی است که فرهنگ را ازرفتاری که نتیجه زیست شناختی است ،متمایزمیسازد. وقتی فرهنگی  در جامعه آموخته می شود، ثبات و دوام پیدا می کند. در واقع ، تا زمانی که عوامل تغییر و دگرگونی فرهنگ ، قوی وقدرتمند نباشد، اعضای جامعه در برابردگرگون شدن فرهنگ مقاومت و مخالفت می نمایند، برای مثال: در هر فرهنگی شیوه ی خاصی برای لباس پوشیدن وجود دارد، فقط هنگامی این شیوه دستخوش تغییر می گرددکه تحت تاثیر عوامل فرهنگی برتر وجدیدی (نوآوری فرهنگی) قرار گیرد و مورد پذیرش اکثریت افراد جامعه واقع شود.

۴-فرهنگ وسیله ای است برای کنترل اجتماعی : ازآنجا که افراد، شیوه های رفتاری و الگوهای فرهنگی را از طریق آموزش، یاد می گیرند؛ فرهنگ وسیله ای است که رفتار و تمایلات و کردار آنان را یکنواخت می کند و از طریق مجازات هایی که اعمال میکند، باعث کنترل و ایجاد نظم در جامعه می گردد.

کنترل اجتماعی «مجموعه موانعی است که جامعه به منظور جلوگیری افراد از کجروی اجتماعی در راه آنان به وجود می آورد» (اگ برن و نیم کوف ، ۱۳۵۷، ص ۱۶۴). به بیان دیگر می توان آن را به عنوان مجموعه تاثیراتی تعوصیف کرد که اعضای یک جامعه را به «همنوایی» وا می دارد.

هنگامی که گروهی از کجروان با تحدد و همبستگی خود ثباتی به دست آورند. ممکن است که به صورت یک ضد فرهنگ (مانند هیپی ها)در آیند. ضد فرهنگ خرده فرهنگی است که ارزشها، هنجارها و شیوه های زندگی آن اساسا” با فرهنگ حاکم در تضاد می باشد. چنین گروهی آگاهانه برخی از مهمترین هنجارهای جامعه بزرگتر دارد می نماید و به این امر مباهات نیز می کند.

۵-فرهنگ پدیده ای پویا ، انتقال پذیر و پایدار است : فرهنگ فرایندی است پویا که از طریق آموزش از نسلی به نسل بعدی انتقال می یابد ، ادامه پیدا می کند و دگرگون می شود.

فرهنگ با انتقال تجربه ها و الگوها ، قالبهای رفتاری را در ذهن افراد جامعه، حک می کند و زمانی که این غالبها حک شد ؛ آثار تجربه ها ، عمیق و مداوم و پایدار می شوند. فرایند حک کردن از طریق «فرهنگ پذیری» انجام می گیرد.

فرهنگ پذیری یعنی جامعه پذیری متعالی و ژرف و نیز فراگیری فرهنگ جامعه ای دیگر. اگر در هر یک از ما الگوهای اکتسابی یک فرهنگ تداوم یابد و به صورت بخشی از رفتار ثابت ما در آید، این فرایند را فرهنگ پذیری گویند.

فرهنگ پذیری در مقیاس وسیع وقتی رخ می دهد که جامعه ای مورد تهاجم جامعه ای دیگر قرار گیرد، فاتحان می کوشند تا شیوه های زندگیشان را بر مغلوبان تحمیل کنند و مغلوبان نیز به نوبه خود، شروع می کنند به سازگاری با برخی اعمال فاتحان. البته برخی اوقات ویژگی های یک فرهنگ با فرهنگ دیگر هماهنگی نداشته و نسبت به انتقال آنها مقاومت می شود. برای مثال : سرخپوستان آمریکایی از اسلحه گرم و نوشابه های الکلی استعمار انگلیس با هیجان استقبال می کردند. ولی نسبت به مذهب آنها و طرز تلقی شان از کار، بی تفاوت ماندند.(معینی ۱۳۷۹ )

گوناگونی فرهنگها

فرهنگ هر جامعه منحصر به فرد و شامل ترکیبی از ارزشها و هنجارهایی است که در جایی دیگر یافت نمی شود. به عنوان مثال : در بسیاری از جامعه های امروزی، قتل عمد نوزادان یا کودکان خردسال یکی از زشت ترین جنایت هاست. زیرا آنها به جای اینکه دارایی خانواده به شمار آیند سربار خانواده تلقی می گردیدند و نیز مسلمانان و یهودیان گوشت خوک نمی خورند حال آنکه هندوها آن را می خورند و از خوردن گوشت گاو خود داری می کنند (گیدنز ، ۱۳۷۴ : ۴۲) چینی ها گوشت مار می خورند، نه گوشت آدم ، در حالی که مردمان گینه ی جدید گوشت آدم را لذیذ می دانند (رابرتسون ، ۱۳۷۲ : ۶۷) و بت لذت می خورند. دامنه گوناگونی فرهنگ هات گسترده است که ما فقط به طور غیر مستقیم آنها را می شناسیم و حتی درک و فهم شیوه زندگی و ساخت روانی نیاکان ما هم در جامعه خودمان نسبتا” مشکل است.

در اینجا به چند زمینه قابل توجه که گوناگونی فرهنگها در آن نمایان می گردد، اشاره می کنیم :

۱-« زبان » :

زبان برترین عامل و مهمترین حامل میراث فرهنگی انسان است، هیچ انسانی بی نیازاز زبان نیست. شخصیت ما در یک حد وسیع، به کمک زبانی که از طریق فرهنگ جامعه به ما منتقل می شود، شکل می گیرد. ما فقط به کمک کلمات معنادار فکر می کنیم و دنیا را از خلال آنها می بینیم، به کمک واژه هایی که از طریق آموزش و پرورش یاد گرفته ایم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، آموزش و پرورشی که رنگ فرهنگ خاص جامعه را دارد. زبان ها در فرهنگ ها متفاوتند، نه تنها در شکل آنها، بلکه همچنین در محتوای واژه هایی که به کار برده می شوند. مثلا” در زبان سرخپوستان هوپی هیچ واژه ای برای مشخص کردن زمان وجود ندارد. آنها نمی توانند آنچه را که ما طول مدت زمان می دانیم، بیان کند. هوپی ها به مفهوم زمان فکر نمی کنند. زیرا که واژه های نمادی آن را در اختیار ندارند.

سوارکاران مشهور آرژانتینی ۲۰۰ کلمه مختلف برای تشخیص و بیان رنگ های مختلف اسبها دارند. در حالی که تنها چهار واژه برای نامیدن تمام گیاهانی که در دشت های آنجا یافت می شود به کار می برند. کشاورزان گینه نو برای سیب زمینی که محصول عمده آنان است. هفت واژه مختلف دارند و عرب ها برای شمشیر دارای صدها واژه ی مختلف اند، که این خود نشانه ای است از تکیه فراوان این فرهنگ بر شعر و کلام موزون.

یکی از عللی که موجب می گردددر زبان های مختلف تجربه ها به واحدهایی مجزا تقسیم شود این است که در حقیقت تجربه های هر قومی که زبان خاص خود را می آفریند یا تجربه های مردمان دیگر متفاوت است. (صبوری ، ۱۳۸۰)

۲- ادراک حسی :

از پژوهش های مردم شناسان می توان مشاهده کرد که وقتی افراد متعلق به گروه های فرهنگی مختلف را با محرک هایی که ظاهرا” یکسان هستند روبرو کنیم رفتارهای ادراکی مختلفی از خود نشان می دهند. و این تجربه ای است که در وهله ی اول در مورد رنگها بسیار صریح پدید می آید. اقوام مختلف درافریقا رنگها را به یک صورت تشخیص نمی دهند. به عبارتی ،برخی رنگهای روشن مانند: قرمز. نارنجی و زرد را از یکدیگر باز نمی شناسند و برخی دیگر رنگهای تیره و سیر مانند، سبز، قهوه ای و سیاه را با هم اشتباه می کنند. به نظر مک لوهان درفرهنگ سلسله مراتب ترجیحی میان حواس وجود دارد. مردمان در فرهنگهای ما قبل باسوادی، دنیارا با حواس پنجگانه و مخصوصا” با حس شنوایی ادراک می کردند. درحالی که این امر در فرهنگی که خواندن متن، نوشته و چاپ وجود داردبه گونه ای دیگر است. خواندن موجب رشد طبیعی حس بینایی می شود. تجربه ی آنسباخر و تجربه ی برونر و گودمن به اوضاع و احوال زندگی نزدیکتر است و از جمله تجربه هایی است که به نحو مستقیم تر برای روان شناسی اجتماعی سودمند است. در هر دو مورد، آزمایش با کودکان انجامو مشاهده نشده است که آزمودنیها از میان تمبرهایی که ابعادشان یکی است آنهایی را که ارزش پولی آنها بیشتر است بزرگتر می بینند و برعکس. برونروگودمن نیز به نوبه خود مشاهده کرده اند که کودکان منظما” ابعاد سکه های پول را بزرگتر از ابعاد واقعی آن می بینند، در صورتی که چنین ادراکی در مقواهایی که به شکل سکه و به اندازه آنها بریده شده اند، به چشم نمی خورد و نیز مشاهده شده است که این وضع یعنی بزرگتر دیدن سکه ها از مقواهای مدور، در کودکانی که به خانواده های کم درآمد تعلق دارند، نسبت به دید کودکان خانواده های ثروتمند نمایان تر است.

۳- رفتار هیجانی :

 


دانلود با لینک مستقیم