فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه احراز تاجر بودن و توقف از پرداخت دیون در ورشکستگی

اختصاصی از فایلکو پایان نامه احراز تاجر بودن و توقف از پرداخت دیون در ورشکستگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه احراز تاجر بودن و توقف از پرداخت دیون در ورشکستگی


پایان نامه احراز تاجر بودن و توقف از پرداخت دیون در ورشکستگی

 

 

 

 

 

 

 

با فرمت ورد  word  ( دانلود متن کامل پایان نامه  )

 

چکیده:

در پروژه حاضر به رسیدگی درباره احراز تاجر بودن و توقف از پرداخت دیون در ورشکستگی وفق مفاد سه رأی صادر شده، یکی از مرجع بدوی به شماره 1921/5/9/81 و دیگری از مرجع تجدیدنظر به شماره 1283/31/6/82 و دیگری از شعبه ششم تشخیص دیوان عالی کشور به شماره 802و803/6-30/10/82 می پردازیم.

خواندگان چندین سال به خرید و فروش لوازم اداری اشتغال داشته اند که به علت عدم پرداخت چندین فقره از چک هایشان در مرحله بدوی، حکم ورشکستگی نامبردگان صادر می شود. به علت به اجرا درآمدن موقت حکم ورشکستگی تا قطعی شدن حکم مذکور، اشخاصی که علیه خواندگان حکمی در دست داشته اند و اجرای حکمشان متوقف می شود، در نتیجه نسبت به رأی مذکور، به عنوان معترض ثالث وارد می شوند، ولی مرجع مذکور اعتراض آنان را غیر وارد می داند.

با تجدید نظر خواهی نسبت به رأی ورشکستگی مذکور؛ دادگاه تجدیدنظر احراز ورشکستگی توسط دادگاه بدوی را نقض می کند. نهایتاً شعبه ششم تشخیص دیوان عالی کشور با دلایلی که مورد بررسی قرار خواهد گرفت، خواندگان را تاجر محسوب کرده و حکم ورشکستگی آنان را صادر می نماید.

مقدمه:

یکی از اساسی ترین اهدافی که هر جامعه برای دستیابی به آنها تلاش می کند، تأمین عدالت و دادگستری است. در این راستا جوامع سعی بر تدوین و تربیت قضاتی مجرب اند که آنها را در نیل به هدف مذکور یاری دهد، کشور ما نیز همچون سایر کشورها در این راستا گام های متعددی را برداشته است.

یکی از مهم ترین آثار وضع قوانین، جنبه پیشگیرانه آنهاست؛ که بسیاری از آرای صادره از سوی محاکم در پی تدوین این قوانین، تأثیر بسزایی در تأمین عدالت داشته است.

در دهه های اخیر، با پیشرفت همه علوم، مخصوصاً در شاخه های تجاری و صنعتی، یکی از مسائلی که گریبان گیر جوامع امروزی است، مسائل اقتصادی است. با توجه به این که مشکلات اقتصادی مخل نظم و امنیت عمومی است، وضع قوانین باید پیشگیرانه باشد و آرای قضات در این زمینه باید با درایت و هوشیاری کافی صادر شوند.

فلسفه وجودی مقررات ورشکستگی در حقوق کشورهای مختلف برای حمایت از طلبکار واحدهای تجاری و ایجاد اعتماد در آنان برای وصول طلب خود می باشد و واحدهای اخیری توانند نیازهای صنعتی و بازرگانی خود را به صورت نسیه با صدور برات و سایر اسناد تجاری تهیه نموده و به این ترتیب، با تولید انبوه، واحد تجارتی خود را گسترش داده و علاوه بر ایجاد اشتغال و فراهم نمودن صادرات بیشتر نقش مهمی را در شکوفایی اقتصاد کشور خود ایفا نمایند.

اساساً وضع مقررات ورشکستگی به دلیل رعایت نفع طلبکاران بوده است؛ زیرا اولاً، با صدور حکم ورشکستگی تاجر نمی تواند در دارایی خود دخالت کند و آن را به ضرر طلبکاران به اشخاص ثالث منتقل نماید؛ ثانیاً، طلبکاران در شرایط مساوی قرار می گیرند؛ یعنی یکی از آنها نمی تواند قبل از دیگران به تاجر مراجعه کرده، برای مثال با صدور اجرائیه یا اقامه دعوا کل طلب خود را دریافت کند، بلکه باید داخل در هیأت غرما شود.

در پی تغییر رویه دانشکده از مباحث تئوری محض به تحلیل آرای صادره از محاکم و تقریباً یک مبحث عملی، در پروژه حاضر سعی بر این شده است که در دو فصل بطور مختصر ابتدا شرایط اساسی برای اعلام ورشکستگی و بعد رأی مطروحه را از نظر شکلی، ساختاری، ادبی و نگارشی و ماهوی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه احراز تاجر بودن و توقف از پرداخت دیون در ورشکستگی

تحقیق در مورد احکام و آثار اصل رضایی بودن بودن اعمال حقوقی

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد احکام و آثار اصل رضایی بودن بودن اعمال حقوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد احکام و آثار اصل رضایی بودن بودن اعمال حقوقی


تحقیق در مورد احکام و آثار اصل رضایی بودن بودن اعمال حقوقی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه54

 

  فهرست

 

احکام و آثار اصل رضایی بودن بودن اعمال حقوقی

2- تحلیل حقوقی تکمیلی بودن اصل رضایی بودن اعمال حقوقی

3- ضمانت های اجرایی عدم رعایت تشریفات

1-3- تشریفات قانونی


2-3- تشریفات توافقی

ب تغییر در مفاد قراردادهای رضایی و تشریفاتی

1) تغییر در مفاد قراردادهای تشریفاتی

2) تغییر در مفاد قراردادهای رضایی

گفتار دوم: نحوه تفسیر اعمال حقوقی رضایی و تشریفاتی

2) شیوه های تفسیر

ب چگونگی تفسیر قراردادهای رضایی و تشریفاتی

1- تفسیر قراردادهای رضایی

2- تفسیر قراردادهای تشریفاتی

- حمایت از طرف ضعیف

- حمایت از اشخاص ثالث

  • حمایت از منافع عمومی
  • و...

مبحث اول) احکام اصل رضایی بودن اعمال حقوقی

گفتار اول: میزان لازم الاجرا بودن اصل رضایی بودن اعمال حقوقی

الف اصل رضایی بودن اعمال حقوقی یک قاعده تکمیلی است.

1- مفهوم تکمیلی بودن

قاعده تکمیلی همچنان که از نام آن پیداست به معنای قاعده ای است که تنها در جهت تکمیل و تقسیم اراده یا اراده های دخیل در ایجاد یک عمل حقوقی از سوی قانونگذار وضع گردیده اند و به همین دلیل تراضی طرفین و حتی اراده یک طرفه در ایقاعات می تواند با آنها مخالفت ورزد و آنها را نادیده بگیرد.[1] در مقابل قواعد تکمیلی، قواعد امری قرار دارند که فلسفه وجودی آنها ایجاد نظم و انتظام در روابط حقوقی و الزام به رعایت مصالح فردی و اجتماعی است. بدیهی است وجود یا فقدان این دسته از قواعد و مقررات، در حیطه اراده ها نیست و بدلیل ریشه داشتن در نظم عمومی یا اخلاق حسنه، نمی تواند با مخالفت اراده یک طرفه یا دو طرفه اشخاص مواجه گردد پس تراضی برخلاف آن امکان پذیر نیست.[2] مفهوم قواعد تکمیلی وامری و تمایز میان این دو به خوبی در ماده 10 قانون مدنی ایران متجلی گردیده است زیرا آنجا که قانونگذار از اعتبار قراردادهای خصوصی سخن به میان می‌آورد، حتی مخالفت با قواعد تکمیلی را نیز می پذیرد اما در آن قسمت از ماده که اعتبار اینگونه قراردادهای خصوصی را مشروط به عدم مخالفت با قانون می‌سازد، قطعاً و قاعدتاً، قوانین امری را در نظر دارد.

با توجه به آنچه آمد، قوانین و قواعد تکمیلی اساساً نیازی به تصریح و اعلان ندارند بلکه خود بخود و بنفسه، جزیی از مفاد اعمال حقوقی مرتبط را تشکیل می دهند اما در عین حال، طرفین می توانند با تصمیم خویش، وجود این قواعد را نادیده بگیرند و آنچه را که خود می‌خواهند، جایگزین اراده تکمیلی قانونگذار کنند. به اعتقاد ما، اصل رضایی بودن اعمال حقوقی نیز از لحاظ لازم الاجرا بودن با مفهوم قواعد تکمیلی انطباق دارد. نقطه مقابل این اصل، تشریفاتی بودن اعمال حقوقی است. به ویژه در جاهایی که ریشة آن را قانون تشکیل می دهد. در این حالت، تشریفاتی بودن را قطعاً باید در گروه قواعدامری جای داد و ریشه آن را در نظم عمومی دانست بنحوی که ارداه یک طرفه یا دو طرفه حق مخالفت با آن را نداشته و گریزی از آن نخواهد داشت.

2- تحلیل حقوقی تکمیلی بودن اصل رضایی بودن اعمال حقوقی

در حقوق اروپایی و بین المللی، مسئله تکمیلی بودن اصل رضایی بودن، در بسیاری از موارد در قوانین موضوعه و حداقل در دکترین حقوقی و در راستای استنباط از قواعد عمومی و اصول کلی، مورد پذیرش واقع شده است. دکترین حقوقی اروپا، با ارائه دیدگاهی نوین نسبت به اصل رضایی بودن، تکمیلی بودن این اصل را نتیجه می گیرد: مطابق تعریفی که عموماً ارائه می شود، عقد رضایی، قراردادی است که به صرف توافق طرفین تشکیل می شود بدون آن که شیوه اعلام اراده، اهمیت چندانی داشته باشد، این اصل رابطة تنگاتنگی با اصل استقلال اراده داشته و طرفین علی الاصول آزادند تا محتوای روابط قراردادی خود را تعریف کنند و با اعتماد متقابلی که خود از اصل حسن نیت سرچشمه می گیرد، بنای قراردادی خویش را استوار نمایند.[3]

اما در راستای ارائه تعریفی دقیق تر از، رضایی بودن، می توانیم آن را به جای عدم وجود تشریفات، به آزادی در استفاده از تشریفات تعبیر کنیم. [4] بنابر آنچه گفته شد، با توسیع مفهومی اصل رضایی بودن، نتیجه می شود که رضایی بودن مانع از آن نیست که طرفین بتوانند برای انعقاد قرارداد خود، وجود مشکل شخصی را ضرور بدانند. مفهوم مخالف این نظریه آن است که من بعد، ریشه تشریفاتی بودن را باید صرفاً در قانون جستجو نمود. به عبارت دیگر، تشریفاتی بودن از جایی آغاز می شود که قانون شیوه های پذیرفته شده ای را برای ابراز اراده تعیین کند بدون آن که در کنار آن معادلی قرار دهد به نحوی که اگر این شیوه ها رعایت نگردند، ابراز اراده فاقد تأثیر حقوقی باشد.[5]

از آنچه گفته شد، دو نتیجه مهم اخذ می شود:

اول این که تشریفاتی بودن واقعی فقط در قالب قوانین موضوعة صریح امکان پذیر است و وضع برخی تشریفات از سوی متعاقدین در قراردادهایی که اصولاً رضایی هستند، این قراردادها را به قرارداد تشریفاتی تبدیل نمی کند بلکه ذات رضایی اینگونه قراردادها باز هم باقی و پایداراست.

دوم این که رضایی بودن، جزء قواعد آمره و وابسته به نظم عمومی نیست. بنابراین طرفین اختیار دارند که رضایی بودن را مطابق منافع اقتصادی خود به کار گیرند و برای انعقاد یک قرارداد قطعی، وجود شکل خاصی را پیش بینی نمایند و این امر به هیچ وجه مخالف رضایی بودن نیست زیرا معنای رضایی بودن، دقیقاً، احترام به خواست و اراده طرفین عقد است.[6]

مسئله تکمیلی بودن، اصل رضایی بودن با همان مفهومی که بدان اشاره گردید، در اصول حقوق متحدالشکل راجع به قراردادهای تجارت بین الملل و کنوانسیون بیع بین المللی کالای وین نیز صراحتاً مورد پذیرش قرار گرفته و با تحلیل هایی از سوی برخی حقوقدانان همراه شده است:

مواد 4-1 و 13-2 و 18-2 اصول حقوق متحدالشکل ، صراحتاً، مسئله تکمیلی و غیر آمره بودن اصل رضایی بودن را مورد اشاره قرار داده و به همین جهت به طرفین و دول اجازه و امکان روی آوردن به شکل و تشریفات را اعطا می کنند. ماده 13-2 در این رابطه اشعار می‌دارد: «هنگامی که طرفین در جریان مذاکرات لازم بدانند که انعقاد قرارداد به توافقی در خصوص برخی مسائل مربوط به ماهیت یا شکل مربوط شود، آن قرارداد تنها زمانی منعقد می گردد که طرفین به توافقی در این مسائل رسیده باشند.»

در تشریح این ماده آمده است:

«در رویة عملی تجاری و به طور خاص در معاملاتی که از پیچیدگی قابل توجهی برخوردار باشند، به طور متداول، پس از مذاکره طولانی مدت طرفین، سندی فاقد تشریفات موسوم به «توافق مقدماتی»، «موافقت نامه» یا «قولنامه» یا مشابه آن تنظیم می شود که حاوی توافقاتی است که تا آن زمان به دست آمده است و در عین حال قصد آنها را برای نگارش بعدی یک سند شکلی نشان می دهد.

در برخی موارد طرفین ملاحظه می کنند که قرارداد آنها پیش از این منعقد شده است و این سند شکلی تنها تأییدی است بر توافقی که قبلاً انجام شده است، با این وجود در صورتی که طرفین یا یکی از آنها، به روشنی اظهار دارد که آنها قصد نداشته اند تا پیش از نگارش سند شکلی، خود را مقید سازند، قراردادی وجود نخواهد داشت هر چند طرفین پیش از این بر تمامی جنبه های معاملاتی خود به توافق رسیده باشند.

به عنوان مثال، “A” و “B” پس از مذاکره طولانی مدت، موافقت نامه ای را امضاء کرده اند که حاوی توافق «جوینت وینچر»[7] برای اکتشاف و بهره برداری از فلات قاره کشور “C” است. طرفین متعهد شده اند که پس از آن توافقی را با اسناد شکلی نگارش کنند و در یک مراسم عمومی، مبادله نمایند. در صورتی که از قبل، در آن موافقتنامه، همه الفاظ مناسب توافق درج شده


[1] - کاتوزیان، ناصر، مقدمه علم حقوق، ش 130.

[2] - همان جا،

[3] . Bresseur, OP. Cit , P. 610.

[4] . B. NUYTTEN et L.LESAGE, “Regards sur les notions de consensualisme et de formalisme” . Rep, Defrenois, 1998 , P.500.

[5] . G.GOUTURIER, “Les finalites et les sanctions de formalisme”. Rep. Defrenois, 2000, n 15-16. P. 888.

[6] . H. DE Page, Traite elementaire de droit cilil belge , Liv III , n454.

[7] . Joint Venture


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد احکام و آثار اصل رضایی بودن بودن اعمال حقوقی

تحقیق در مورد معناى معجزه بودن قرآن

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد معناى معجزه بودن قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد معناى معجزه بودن قرآن


تحقیق در مورد معناى معجزه بودن قرآن

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه1

 

فهرست مطالب

ندارد

معناى معجزه بودن قرآن

قرآن کوچکترین اشاره اى ندارد که معجزه دلیل اقناعى است براى اذهان ساده و عامیانه و متناسب با دوره کودکى بشر , بلکه نام[ ( برهان]( روى آن گذاشته است ( 1 ) . معجزه ختمیه به حکم اینکه کتاب است و از مقوله سخن و بیان و دانش و فرهنگ است , معجزه جاودانه است . معجزه کتابتدریجا وجوه اعجازش روشن تر مى گردد . امروز شگفتیهایى از قرآن بر مردم زمان ما روشن شده که دیروز روشن نبود و ممکن نبود باشد . معجزه کتاب را اندیشمندان بهتر از مردم عوام درک مى کنند . معجزه ختمیه از آن جهت از نوع[ ( کتاب]( شد که این مزایاى متناسب با دوره ختمیه را داشته باشد . اما . . .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد معناى معجزه بودن قرآن

مقاله بررسی ارتباط جو سازمانی و نوآور بودن در فرآیند

اختصاصی از فایلکو مقاله بررسی ارتباط جو سازمانی و نوآور بودن در فرآیند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده: 29

مقدمه 30

انواع نوآوری و نوآوربودن در فرآیند 31

جو سازمانی: 33

مدل مفهومی تحقیق: 36

روش پژوهش 37

یافته‌های پژوهش 38

نتیجه گیری: 47

منابع54

مقدمه

در محیط پویا و متغیر امروز که سرمنشا آن رقابت‌های فزاینده، جهانی سازی، ظهور تکنولوژی‌های جدید است،‌ راه رشد، رسیدن به عملکرد بالا و بقا در اقتصاد جهانی، نوآوری است. لازمه پیشرو بودن از رقبا، خواستن و توانایی سازمان برای خلق و تجاری کردن فرایندها، محصولات و سیستم‌های کسب و کار جدید است یا همان نوآوری که به شرکت‌ها کمک می‌کند تا متفاوت باشند. نوآوری را می‌توان به‌عنوان جزئی از فرهنگ سازمان دید و آن را گرایشات سازمان به نوآوری تعریف کرد. نگاه تئوری‌های جدید رفتار سازمانی به نوآوری به‌عنوان چیزی که از خلاقیت فردی شروع می‌گردد، ولی از شرایط کاری تاثیر می‌پذیرد، از طرفی، وجود یک بستر فرهنگی در دو مفهوم نوآوری و جوسازمانی، جای تحقیقات زیادی برای شناسایی عوامل محیطی و سازمانی محرک نوآوری را باز کرده است. جو سازمانی، یک نگرش سازمانی و ترکیبی از نگرش‌ها، احساسات و رفتارهایی است که زندگی در سازمان را شکل می دهد. از آنجا که جو سازمانی، رفتار افراد سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد، می‌تواند خواستن و توانایی سازمان را در اقتباس نوآوری تقوت کند. پژوهش حاضر با توجه به چشم‌انداز شرکت لیزینگ خودروکار متعلق به گروه صنعتی ایران‌خودور بنا به توسعه بازار خودرو شرکت ایران خودرو از طریق توسعه روش¬های فروش پیشتازی در عرصه‌های صنعت لیزینگ از طریق توسعه بازار، ارتقای و به کارگیری فن آوری¬ها و متدلوژی روز و طراحی خدمات جدید متناسب با نیاز مشتریان، به‌عبارتی ارتقای جایگاه خود بعنوان سازمان پیشرو و نوآور در صنعت لیزینگ کشور، درصدد ارائه راهکارهایی در راستای نوآوری که حاصل توجه به جو سازمانی است، می‌باشد. لذا تاثیر ابعاد مختلف جو سازمانی بر نوآوری در فرآیند و کسب و کار در این شرکت مورد ‌بررسی قرار می‌گیرد.

فرمت ورد  تعداد صفحات 20


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی ارتباط جو سازمانی و نوآور بودن در فرآیند

دانلود مقاله بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

انسان به دلیل امتیازات خاص خود نسبت به سایر جانداران از برتری خاصی برخوردار بوده، همچنین از توانایی های غیر قابل وصفی برخوردار است که برخی از آنها ذاتی و تعدادی اکتسابی اند.
انسان با کمک عوامل تربیت به شکوفایی استعدادهای بالقوه خود و جهت دهی مناسب به آنها می تواند به سرمایه ای بی بدیل تبدیل شده زندگی پر از رونق، امید، نشاط، پویایی و توأم با سازندگی را برای خود و دیگران به طرزی شایسته بوجود آورد. (امیرحسینی،5،1383)
در اصطلاحات علمی و تربیتی شاکله انسان یعنی ساختار، قالب، حالات و حرکات و آنچه عادت اوست .این حالات و عادات در فرد به صورت یک مرکب و یک ترکیب وجود دارد. مجموعه این حالات و حرکات ،ساختاری برای افراد می سازد که به واسطه آن از یکدیگر باز شناخته می شوند.
«قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ (اسراء/84) تو به خلق بگو هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد »
اهمیت شاکله در تربیت بسیار نمود دارد، زیرا زمانی می شود شخص را خوب تربیت کرد که ابتدا بشود او را خوب شناخت که ذیلاً به توضیح آن پرداخته می شود.
شاکله انسان در زمان امروز و قدیم و در فلسفه با دولغت ذکر می شود: 1) هویت انسان یعنی کیستی انسان و 2) ماهیت انسان به معنی چیستی انسان.
راجع به هویت در انسان و در تبع آن شناخت شاکله باید راجع به 10 مسأله مهم شناخت صورت گیرد.
1- دربارة ساختار زیستی، جسمانی فرد
2- دربارة ذهن فرد از لحاظ هوش و عقل و حافظه و تخیل و تصور و استعداد
3- دربارة جنبه های عاطفی فرد شامل محبت و شجاعت و ...
4- دربارة هویت روانی فرد مثال با اراده بودن، خوش درک بودن، تعمق، ظرافت
5- دربارة هویت مرتبط به جنبه های عالی رشد که فقط صفات خاص انسان و مابه التفاوت های او با حیوان است. مثل فطرت، وجدان، دفاع از شرف و اعتقادات، حقیقت دوستی
6- دربارة خط سیاسی فرد مثلاً آیا صلح طلب است یا جنگ طلب
7- دربارة هویت اقتصادی فرد به عنوان مثال این که اهل بخشش است،‌ قانع است و...
8- دربارة هویت اجتماعی فرد مثلاً رفتارهای اخلاقی در اجتماع
9- دربارة هویت فرهنگی فرد به طور مثال اهل علم و تحقیق بودن، اهل هنر بودن
10- دربارة هویت معنوی فرد مثلاً انسان با دین یا بی‌دین بودن.
این ده بعد برای تربیت انسان باید شناسایی شود (قائمی امیری،1385)
نکته مهم در امر تربیت آنست که استعدادهای موجود در فرد در حالت تعادل و توازن باشد یعنی آن وقت انسان تربیت یافته است که فقط به سوی یک استعداد گرایش پیدا نکند و استعدادهای دیگرش را مهمل و معطل نگذارد و همه را در یک وضع متعادل و متوازن، همراه هم رشد دهد. همه هماهنگ با یکدیگر رشد کنند و رشد هر کدام از این ارزش ها به حد اعلی برسد (مطهری،41،1376)
البته باید توجه داشت که تربیت این موجود انسانی به دلیل پیچیدگی هایی که دارد خودبخود صورت نمی گیرد بلکه برای اقدام به امر تربیت او می باید برنامه ریزی اساسی و جدی از قبل طراحی نمود. قاعدتاً هر جامعه و هر مکتبی با توجه به مبانی و ارزش های خود ممکن است ساختار خاصی را برای امر تربیت انسان جامعه خود تدوین نماید.
در محتوای دین اسلام خصوصاً در قالب کتاب تربیتی قران، دقیقاً محورهای اساسی مورد نیاز در امر تربیت و مبانی مربوط به هر یک و خطوط و چهارچوب ها مشخص گردیده است.
این مکتب بر اساس پرورش استعدادها و نیروهای انسانی و بر اساس تنظیم آنهاست یعنی کاری که این مکتب می کند دو چیز است: یکی این که در راه شناخت استعدادهای انسانی و پرورش دادن آنها و نه ضعیف کردن آنها کوشش می کند؛ دوم این که نظامی میان استعدادهای انسانی برقرار نماید که چون انسان از یک نوع آزادی خاصی در طبیعت برخوردار است، در اثر این نظام هیچگونه افراط و تفریطی حکمفرما نیست، یعنی هر نیرویی، هر استعدادی حظ خویش را می برد و به بقیه تجاوز نمی کند (مطهری،267،1374)
البته توافق مختصری بین مکتب تربیتی اسلام و مسیر زندگیش با برخی از مکاتب تربیتی دیگر وجود دارد اما سپس از بررسی مطلب با حقیقت پایداری روبرو می شویم که بشریت در سراسر تاریخ خود هرگز نظامی بدین وسعت و جامعیت و همه جانبگی نشناخته است که تمام امور مربوط به زندگی انسان و همه لحظاتش را در حیطه روش های جامع و دقیق خود قرار داده باشد و امتیاز دیگرش اینست که این وسعت و همه جانبگی برگزار از وحدت راه و وحدت هدف منحرف نمی شود؛ و برای رسیدن راه‌های مختلفی انتخاب نمی کند که هر یک به غایتی منتهی شده شخص را به جهتی سوق دهد و نیروی او را میان کشمکش های گوناگون تلف کند. راه یکی است و هدف هم یکی. تمام پراکندگی‌های جان را گرفته، همبسته می سازد و بر پایة یک هدف گردآوری می کند.
1-2بیان مسأله
منابع احکام اسلام عبارتند از: 1- قران 2- سنت که شامل گفتار و کردار معصومین و آنچه در حضور آنها گفته شده یا اجرا گردیده و مورد تأیید ایشان واقع شده است 3- اجماع 4- عقل (شریعتمداری،99،1380)
قران کریم از آغاز نزول تا به امروز همواره مورد توجه اندیشمندان، زبدگان و متفکران بوده است. آنان از زوایای گوناگون به تدبر و تأمل در آن پرداخته و از این رهگذر، آثار گرانقدری از خود به یادگار گذارده اند. (قرائتی،1384،مقدمه)
اگر با دیدی عمیق، واقع بینانه و به دور از تعصب در قرآن بنگریم تمامی آیات به نحوی دارای مضامین تربیتی هستند و برخی از آیات شاهد روشنی بر این مدعا هستند.
«وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ(نحل/89) و ما این کتاب آسمانی (قران) را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است. »
از این آیه به خوبی می توان استدلال کرد که در قران، بیان همه چیز هست ولی با توجه به این نکته که قران یک کتاب تربیت و انسان سازی است که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است روشن می شود که منظور از همه چیز، تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه این که قران یک دایره المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک وگیاه شناسی و مانند آن در آن آمده است، هر چند قران یک دعوت کلی به کسب همه علوم و دانش ها کرده که تمام دانش های یاد شده و غیر آن در این دعوت کلی جمع است، به علاوه گاهگاهی به تناسب بحث های توحیدی و تربیتی، پرده از روی قسمت های حساسی از علوم و دانش ها برداشته است، ولی با این حال آنچه قران به خاطر آن نازل شده و هدف اصلی و نهایی قران را تشکیل می دهد، همان مسأله انسان سازی است و در این زمینه چیزی را فروگذار نکرده است.
گاهی انگشت روی جزئیات این مسائل گذرانده و تمام ریزه کاری ها را بیان می کند (مانند احکام نوشتن قراردادهای تجارتی و اسناد بدهکاری که در طولانی ترین آیه قران یعنی آیه 282 سوره بقره طی 18 حکم بیان شده است) و گاهی مسائل حیاتی انسانی را به صورت های کلی و کلی‌تر مطرح می‌کند مانند آیه: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ (نحل/90) خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان می دهد و شما را از هر گونه زشتی و منکر و ستم، نهی می کند.»
وسعت این مفاهیم مانند وسعت مفهوم «وفای به عهد» در آیه «إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولاً »(اسرا/34) و «وفای به عهد» در آیه «أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده/1) و لزوم اداء حق جهاد در آیة «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ» (حج/78) و اقامه قسط و عدل در آیة «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/25) و توجه به نظم در تمام زمینه ها در آیة «وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِوَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ» (الرحمن/9-7) و خودداری از هر گونه فساد در روی زمین در آیة «وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا» (اعراف/85) و دعوت به تدبر و تفکر و تعقل که در بسیاری از آیات قران وارد شده است، و امثال این برنامه های انسان شمول که می تواند راهگشا در همه زمینه ها باشد، دلیل روشنی است بر این که در قران بیان همه چیز هست. حتی فروع این دستورهای کلی را نیز بلاتکلیف نگذارده و مجرایی که باید از آن مجرا این برنامه ها تبیین شود بیان کرده و می گوید: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا (حشر/7) آنچه پیامبر به شما دستور می دهد اجرا کنید و آنچه شما ر از آن نهی می کند باز ایستید.»
هر قدر انسان در اقیانوس بیکرانة قران، بیشتر شناور شود و به اعماق آن برای استخراج گوهرهای برنامه‌های سعادت بخش، فروتر رود، عظمت این کتاب آسمانی و شمول و جامعیت آن آشکارتر می‌شود و درست به همین دلیل آنها که در زمینه این برنامه ها دست نیاز به این سو آن سو، دراز می کنند مسلماً قران را نشناخته اند و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا می کنند.
این آیه و آیات مشابه علاوه بر این که اصالت و استقلال تعلیمات اسلام را در همة زمینه ها مشخص می‌کند بار مسئولیت مسلمانان را سنگین تر می گرداند و به آنها می گوید بابحث مستمر و پیگیر در قران، هر چه را لازم دارید از آن استخراج کنید.
در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم «ان الله تبارک و تعالی انزل فی القران تبیان کل شیء حتی والله ماترک شیئاً تحتاج الیه العباد، حتی لایستطیع عبد یقول لوکان هذا، انزل فی القران، الّا و قدانزله الله فیه؛ خداوند در قران هر چیزی را بیان کرده است به خدا سوگند چیزی که مورد نیاز مردم بوده است کم نگذارده، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود در قران نازل می شد، آگاه باشید همه نیازمندیهای بشر را خدا در آن نازل کرده است. (ابن جمعه،ج740،3)
در حدیث دیگری از امام باقر (ع) می خوانیم: «ان الله تبارک و تعالی لم یدع شیئا تحتاج الیه الامه الّا انزله فی کتابه و بینه لرسوله (ص) وجعل لکل شیء احدا، و جعل علیه دلیلا یدل علیه، و جعل علی من تعدی ذلک الحدحدا؛ خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است در کتابش فروگذار نکرده و برای رسولش تبین نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده، و دلیل روشنی برای آن نهاده، و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قائل شده است. (مکارم شیرازی،ج361،1373،11)
اگر ادعا شود که تعالیم قران بهترین و صاف ترین و مستقیم ترین راه تربیت و خوشبختی است ادعایی درست است.« إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ (اسرا/9) این قرآن مردم را به آیینی که مستقیم ترین و پابرجاترین آیین هاست هدایت می کند.»
صاف و مستقیم از نظر عقایدی که عرضه می کند، عقایدی روشن، قابل درک، خالی از هر گونه ابهام و خرافات، عقایدی که دعوت به عمل دارد. نیروهای انسانی را بسیج می کند و میان انسان و قوانین عالم طبیعیت هماهنگی برقرار می سازد.
صاف تر و مستقیم تر از این نظر که میان ظاهر و باطن، عقیده و عمل، تفکر و برنامه، همگونی ایجاد کرده و همه را به سوی الله دعوت می کند.
صاف تر و مستقیم تر از نظر قوانین اجتماعی و اقتصادی و نظامات سیاسی که بر جامعة انسانی حکم فرماست که هم ،جنبه های معنوی را پرورش می دهد و هم از نظر مادی، تکامل آفرین است.
به افراط و تفریط عبادت و همچنین برنامه های اخلاقی که انسان را از هر گونه تمایل به افراط و تفریط و آز و حرص و طمع و اسراف و تبذیر و بخل و حسد و ضعف و استکبار رهایی می بخشد.
و بالاخره صاف تر و مستقیم تر از نظر نظام حکومتی که برپادارندة عدل است و درهم کوبندة ستم و ستمگران. (مکارم شیرازی،ج 36،1373،12)
در آیه دوم سورة یس، خداوند قران را به حکیم توصیف می کند، «وَالْقُرْآنِ الْحَکِیم»،ِ در حالی که حکمت معمولاً صفت شخص زنده و عاقل است.
گویی قران را موجودی زنده و عاقل و رهبر و پیشوا معرفی می کند که می تواند درهای حکمت را به روی انسان ها بگشاید.
کتابی با این صفات و خصوصیات و سایر خصوصیات موجود دیگر بهترین کتاب تربیت و انسان سازی است چرا که هم همه مطالب لازم را بیان کرده (تبیاناً لکل شیء) و هم به بهترین وجه آن بیان شده است (للتی هی اقوم) و هم همواره به صورت زنده و پویا از آن بهره برداری می شود (والقران الحکیم).
این کتاب مقدس با برخی شرایط برشمرده و مسائل جامع تربیتی فقط مختص گروه خاص یا پیروان خود نیست همان طور که از همان ابتدای بلند شدن ندای اسلام- با وجود این که تنها افراد معدودی به این ندا پاسخ داده بودند و اقلیت مطرودی را تشکیل می دادند که هیچ پشتیبانی جز خدا نداشتند و از طرف تمام صاحبان زر و زور رانده شده تنها پناهگاهشان خدا بود- اسلام اعلام کرد که دعوتش جهانی است و خطاب به تمام انسان ها به مفهوم کلی کلمه است. (قطب،10،1352)
یعنی در آستانه قرن هفتم میلادی هنگامی که آیات اولیه وحی بر پیغمبر (ص) والاتبار اسلام نازل گردید، تعلیم و تربیت به صورت دیگری در زندگی بشر نمودار گشت و خداوند رحمان با نزول قران به پیامبر خود مهربانی و رحمت خویش را به نهایت بر عالمیان مبذول فرمود
در یکی از سوره هایی که در همان ابتدای امر در مکه نازل شده- سورة تکویر- می فرماید:
«إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ، در این قران چیزی جز یک یادآوری برای تمام جهانیان نیست.» در اولین گام می‌گوید برای «جهانیان» نه عرب می شناسد نه اهل مکه و نه قریش. برای تمام مردمی که بر روی این کرة خاکی زندگی می کنند.
در میزان و سنجش خدا هیچ تفاوتی بین عرب و غیر عرب، نیست جز آنان که بیشتر پرواگیرند و راه رستگاری یعنی شناخت حق را بهتر و بیشتر یافته باشند.
«وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ(حجرات/13) شما را بدین جهت به صورت ملت های گوناگون و قبایل مختلف درآوردیم تا یکدیگر را بشناسید و گرامی ترین شخص شما نزد خدا پروادارترین فردتان می باشد. »
نیز در آیات دیگر می فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (سبا/28)تو را نفرستادیم مگر آن که برای همه مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشی ولی بیشتر مردم نادانند.»
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا (اعراف/158)ای مردم، من فرستاده خدایم بر شما. »
در قران هیچ خطابی به صورت «یا ایهاالعرب» و یا «یا ایهاالقرشیون» پیدا نمی شود. گاهی در برخی جاها خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» هست که مطلب مربوط به خصوص مؤمنین است که به پیغمبر گرویده اند (و در این جهت هم فرق نمی کند؛ مؤمن، از هر قوم و ملتی باشد داخل خطاب است) و گرنه در موارد دیگر که پای عموم در میان بوده عنوان «یا ایهاالناس» آمده است.
دعوت دین اسلام، دعوتی است همگانی که نه مرزی برای وطن می شناسد نه نژاد نه قبیله و نه خانواده ،دعوتی که مردم را نه به طایفه های گوناگون تقسیم می کند نه به رنگ های گوناگون و نه به نژادها، مستقیماً تا عمق نهادشان در آنجا که کمینگاه «انسان» است نفوذ می کند گوهر یگانه ای که انسانیت از آن بوجود می آید.
حال این نوشتار تلاش دارد موضوع تربیت جهانی را با توجه به آیات ذکر شده در متن قران کریم در محورهای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و معنوی مورد بررسی قرار دهد.
1-3 اهداف تحقیق
- استخراج مفاهیمی در آموزه های دین اسلام (قران و کتب سایر ائمه اطهار) که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت دارند
- دسته بندی و طبقه بندی وتحلیل آموزه های استخراج شده بر اساس مقولات اساسی تربیت.
1-4 ضرورت و اهمیت تحقیق
همان طور که در ذیل بیان مسأله اشاره شد «اسلام، دینی جامع، کامل و یگانه است»
این نوشتارو ساختارهایی نظیر آن درقالب های بیان، گفتار، نوشته های نویسندگان و کلام وعاظ وجود دارد ولی متأسفانه در مقام عمل و اجرا و به کارگیری، هم برای جهانیان (عامه مردم در ادیان دیگرو یا افرادبدون دین) و هم برای عموم مسلمانان و مع الاسف برای برخی روحانیون و مبلغین ،دین اسلام هنوز به صورت مبهم و یا کلی مطرح است و کمتر در ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ... ظرایف و لطایف آن روشن و به کار گرفته شده است.
اگر این دین با توجه به نکات دقیق آن بررسی گردد و بر همگان روشن شود برای جهانی شدن آن به تبلیغ نیاز ندارد و شاید مصادیق آیه «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ (بقره/256) «واضح ترگردد.
حضور و وجود هر مسلمان چنانچه متخلق به اخلاق واقعی اسلام باشد، خود بهترین ملاک برای دعوت به اسلام و جهان شمولی اصول، روش ها و ... تربیت اسلامی است.
شهید مطهری درباره شعاع تأثیر اسلام می فرماید: آنچه بیش از همه در خور اهمیت و قابل توجه است دعوت هایی است که در همة ابعاد پیشروی داشته است. هم سطح بسیار وسیعی را اشغال کرده و هم قرن های متمادی در کمال اقتدار حکومت کرده و هم تا اعماق روح بشر ریشه دوانده است. که مسلما محتوای دستورات و اجرای آنها در این امر بی تأثیر نمیباشد.
نتیجتاً این که در مباحث انسان شناسی، اخلاق وتربیت، تنظیم روابط فردی و اجتماعی و... تربیت اسلام با تأکید بر کلام قران باید محور قرار گیرد.
ضمناً برخی تلاش ها و کوشش هایی که تا کنون از سوی نسل های پیشین دربارة قران صورت گرفته- در اوج ارجمندی- نمی تواند برای نسل حاضر قانع کننده باشد و نمی توان به آنها بسنده کرد. علاوه بر آن، امت های متأخر اگر بخواهند با همان زاویه دید و ابزارهاو روش های گذشتگان به تحقیق در قران بپردازند و خواست ها و نیازهای خود را، همانند متقدمان تلقی کنند ممکن است این پندار نادرست در ایشان راه یابد که معارف وحی الهی پاسخگونیست ،زیرا دراین صورت دستاوردهای دینی وقرآنی خودرا مطابق با نیازها و واقعیت های عصر خویش نخواهد یافت در صورتی که مفاهیم قران جاری و پویا و قابل استفاده برای هر نسل و عصر است.
برناردشاو سخنی در این رابطه دارد که:« دین محمد(ص) یگانه دینی است که با تمام ادوار بشری مناسب است و قابلیت آن را دارد که هر نسلی را به خود جلب کند. »
در آخر آن که پیامبر از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت می برد که این قران را به دست فراموشی سپردند «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان/30)»، قرانی که رمز حیات است و وسیله نجات ،قرانی که عامل پیروزی و حرکت و ترقی است، قرانی که مملو از برنامه‌های زندگی می باشد این قران را رها ساختند و حتی برای قوانین مدنی و جزائیشان دست گدایی به سوی دیگران دراز کردند! مهجور از نظر مغز و محتوا، متروک از نظر اندیشه و تفکر و متروک از نظر برنامه های سازنده اش.
به همین خاطر ضرورت دارد که تلاش های علمی و تحقیقی در راستای بهره گیری بیشتر از مضامین قران کریم و آموزه های دینی همچنان ادامه داشته باشد به خصوص در عرصه مباحث تربیتی که در واقع زیرساز سایر مباحث در عرصه های مختلف می باشد. این تحقیق نیز در جهت پاسخگویی به همین نیاز تدوین گردیده است.
1-5 سؤالات پژوهش
1- آیا می توان با استناد به آموزه های دینی، مفاهیمی را استخراج نمود که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت داشته باشد؟
2- مفاهیم استخراج شده را تحت چه مقولاتی می توان طبقه بندی وتحلیل نمود؟

 

 

 

 

 


فصل دوم
مطالعات نظری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


2-1 مبانی نظری تحقیق
بررسی مفهومی
الف- تربیت
1- تربیت از 2 ریشة رً بَوَ یا رُبُو به معنای زیادتی یا افزایش و فزونی و رشد و رَ بَبَ (رَبَّ ) به معنای پرورش کاری به منظور افزودن، اضافه کردن این گونه نتیجه می شود:
«اداره و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر به منظور جهت دادنش به سوی کمال بینهایت»
در این تعریف اداره به معنای سرپرستی کردن و کفالت، هدایت در معنای راهنمایی و جهت را نشان دادن و جریان به معنی حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر آمده است و کمال بینهایت مقصود خداوند است. (قائمی امیری،1385)
2- تربیت از نظر لغوی به معنای نشو ونموو نما دادن و زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است .
3- تربیت همانا کشاندن آدمی است به سوی ارزش های والای انسانی، چنان که آن ارزش ها را بفهمد، بپذیرد، دوست بدارد و به کار آورد.
تربیت از دیدگاه دانشمندان مختلف:
صاحب نظران در عرصه های مختلف نیز تعاریف خاصی از تربیت بیان داشته اند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق
- تربیت هنر رهبری و هدایت انسان در سازندگی و آموزش اوست.
- تربیت عبارت است از پروردن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب.
- تربیت عملی است که گرایش به رهبری، آسان کردن رشد انسانی، روانی، فکری، معنوی و مسئولیت اجتماعی کردن انسان را بر عهده دارد.
- تربیت رساندن جسم و روح است به بالاترین پایه جمال و کمال.
تربیت از نظر روانشناسان
- تربیت عملی است عمدی و آگاهانه و دارای هدف از سوی فردی بالغ به منظور ساختن، پروردن و دگرگون کردن فرد.
- تربیت پروردن قوای ذهنی، ادراک، حافظه، تداعی معانی، دقت و اراده است.
- تربیت کوششی است برای ایجاد تغییرات و رشد و نمو، آشکار کردن، فعلیت دادن استعدادها و قوای پنهانی.
تربیت ازنظرجامعه شناسان
- تربیت عبارت است از عملی که از طریق نسل بالغ درباره آنها که هنوز رشد کافی نیافته اند صورت می گیرد و غرض آن پرورش جسمی، فکری و اخلاقی آنهاست برای عضویت در جامعه و زندگی آینده.
- تربیت عبارت است از انتقال سنن، آداب و رسوم، مهارت ها و فرهنگ یک جامعه به اعضای جوان‌تر و یا انتقال میراث اجتماعی.
- تربیت عبارت است از پرورش عضوی مفید برای جامعه.
تربیت از نظر دیگر دانشمندان (رشته های دیگر علوم)
- تربیت عبارتست از ایجاد تغییراتی برای سیر تکاملی، و سیر تکاملی عبارتست از فعل و انفعال پرورش مستمر
- تربیت، هنر ساختن و پروردن انسان است.
- تربیت پروردش دادن حیات انسانی از طریق عملی است.
تربیت از دیدگاه اسلام
- تربیت وسیله ای است برای ساختن مستمر و به عمل آوردن آدمی که حاصل آن داشتن انسانی است متفکر، مؤمن، متعهد و مسئول که در برابر محیط ارزیاب، منتقد و در جنبه رفتار عامل به یافته های مکتب باشد.
- تربیت، هدایت و اراده جریان ارتقایی و تکاملی بشر است به گونه ای که او را به سوی الله(جل جلاله) جهت دهد.
- تربیت، ایجاد هیأتی تازه است در فرد از طریق فرا هم آورن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه.
- تربیت عبارت است از احیای فطرت خدا آشنای انسان و پرورش ابعاد وجود او در جهت حرکت به سوی کمال بینهایت.
یکی از مشهورترین نظرهای معاصر درباره تربیت از آن جان دیویی است. او تربیت را عبارت از نوسازی تجربه می داند که این به نوبه خود به هستی ما مفهوم و معنا می بخشد و نیز در کسب تجربه‌های بعدی به ما یاری می دهد اما خود دیویی هم به نقص تعریف خود معترف است، زیرا معنای تجربه چندان وسیع است که در شمول مفهوم، با واژه زندگی برابری می کند، تجربه همان اندازه که ممکن است در راه های خردمندانه به کار رود، احتمال دارد در مسیر القای عقاید و تبلیغات زهرآگین افتد (مانند تجربه های هیتلر و موسولینی). در تربیت باید مفهوم کیفی تجربه مورد نظر باشد؛ بنابراین تربیت را باید فرایندی دانست که به روشنی افکار نوع بشر رهنمون می شود.
این تعریف نه تنها رشد عقلی، بلکه بلوغ عاطفی و بهبود اخلاقی را نیز از ملاک های تربیت می شمارد، بنابراین تربیت بدون تهذیب عادت های عمده کامل نیست.
همچنین در تعریف مذکور این مفهوم نیز نهفته است که در روش های تربیتی و هدف های تعلیم و تربیت باید همواره تجدید نظر شود.
ب-تربیت اسلامی
تربیت اسلامی عنوانی است که استعمال فراوان یافته و برای نشان دادن طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان به کار می رود.
واژه تربیت از ریشه «ربو» مصدر متعدی باب تفعیل است. در این ریشه معنای زیادت و فزونی اخذ گردیده است و در مشتقات مختلف آن، می توان این معنی را به نوعی بازیافت. مثلاً به تپه «ربوه» گفته می شود ... «إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ، (مؤمنون/50)» زیرا نسبت به سطح زمین برآمده است، نفس زدن را «رَبو» می گویند به سبب این که موجب برآمدن سینه است.
«ربا» نیز از آن رو که زیادتی بر اصل مال است بدین نام خوانده می شود. البته در لسان شرع تنها به نوع خاصی از زیادت بر اصل مال، ربا اطلاق شده، نه به هر گونه زیادتی، فی المثل، برکت که نوعی زیادت بر اصل است، ربا (به معنای شرعی) محسوب نمی گردد. «یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ (بقره/276)».
بنابراین واژه تربیت،با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است و از این رو به معنی تغذیه طفل به کار می رود.
اما علاوه بر این، تربیت به معنی تهذیب نیز استعمال شده که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است. گویا در این استعمال، نظر بر آن بوده که تهذیب اخلاقی، مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیث می توان تهذیب را تربیت دانست.
در قران مفهوم تربیت (از ریشه ر ب و) چندان مورد توجه قرار نگرفته است و اگر جستجوگری بخواهد با پی جویی این واژه و موارد استعمال آن در قران، اصطلاحاً تربیت اسلامی را تببین کند توفیقی نخواهد یافت. در مواردی که این کلمه در رابطه با انسان به کار رفته عمدتاً مفهوم رشد و نمو جسمی مراد بوده است. چنان که در آیات زیر مشهود است، «وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا(اسرا/24)، و بگو خدایا بر والدین من که مرا در کودکی تربیت کردند رحم نما»
کلمه صغیر (کوچک) در برابر کبیر (بزرگ) است و این قرینه ای است بر آن که «تربیت» در این آیه به معنی رشد و نمو جسمی (از ر ب و) است و معادل دقیق آن در زبان فارسی «بزرگ کردن» است. اگر گفته شود که بزرگ کردن، بدون آن که شامل جنبه های معنوی و اخلاقی شود چه اهمیتی دارد که باید به سبب آن برای والدین طلب رحمت نمود، پاسخ واضح است؟ در قران، حتی صرف زحمات عادی والدین، مایه خضوع و احسان در برابر آنان محسوب شده است. «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا (احقاف/15) هر چند آنان مشرک بوده باشند یا حتی فرزند را نیز به شرک ورزی واداشته باشند.
نظیر معنای فوق را در خطاب موسی (ع) نیز می یابیم. هنگامی که موسی (ع) به پیامبری رسید و در برابر فرعون ایستاد، فرعون را باز شناخت و گفت: «آیا ما ترا در کودکی تربیت نکردیم ... أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ (شعرا/18)»
مراد فرعون آن است که تو طفلی در معرض هلاکت بودی و ما ترا از آب برگرفتیم و بزرگت کردیم نه این که مقصود او تهذیب اخلاقی موسی باشد.
بنابراین طراح اسلام در ساختن و پرداختن انسان، در مفهوم تربیت نمی گنجد زیرا این مفهوم و استدلال قران به معنی بزرگ کردن و رشد و نمو جسمی است.
باید توجه داشت که تعاریف مختلفی از کلمه تربیت اسلامی به عمل آمده است اما از میان این تعاریف به نظر می آید تعریفی که باقری (1382) ارائه می دهد، مبنای دقیق تری دارد. به همین منظور با تأکید بر این تعریف، تلاش می گردد مفهوم تربیت اسلامی روشن گردد.
علیرغم دامنه محدودی که کلمه تربیت از (ر ب و) داشت، مادة (ر ب ب) و استعمال و مشتقات آن در رابطه با انسان، فراخنای وسیعی از آیات قران را دربرگرفته است و چنین به نظر می آید که در بررسی آنچه به عنوان تربیت اسلامی گفته می شود باید این طریق را پیمود.
ر ب ب ( که در صورت مضاعف، ربّ می شود) دو عنصر معنایی دارد: مالکیت و تدبیر؛ پس رب به معنای مالک مدبر است یعنی هم صاحب است و تصرف در مایملک از آن اوست و هم تنظیم و تدبیر مایملک در اختیار اوست.
کلمه رب در حالت اضافه، به غیر خدا نیز اطلاق می شود (ربّ الدار: صاحب خانه) اما هر گاه به طور مطلق به کار رود (یعنی به صورت رب) اختصاص به خدا خواهد داشت. زیرا وقتی چیز معینی (چون خانه یا غیر آن) به رب اضافه نشود معنی مالکیت و تدبیر نسبت به همه موجودات را افاده می کند و این تنها از آن خداست نکته دیگر آن است که چون کلمه رب دو عنصر معنایی دارد، می توان آن را تنها با توجه به یکی از دو معنی یا هر دو استعمال نمود. پس رب گاه معنی مالک و گاه معنی مدبر دارد و در صورتی که در استعمال قرینه ای بر اختصاص به یکی از این دو معنی موجود نباشد معنی مالک مدبر خواهد داشت.
در «المفردات» رب در معنای مصدری، معادل تربیت گرفته شده است، یعنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا حد نهایت (انشاء الشی حالاً فحالاً الی حد التمام) و این معنی از دوجنبه مالکیت و تدبیر، تنها به جنبه دوم ناظر است و می توان گفت که تدبیر، متضمن مالکیت گرفته شده است. به هر حال تدبیر، فرع بر مالکیت است و رب، هم مالک است و هم مدبر.
بر اساس مطالب گفته شده تربیت اسلامی اصطلاحاً این گونه تعریف می شود «شناخت خدا به عنوان رب یگانه انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان رب خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر».
در این تعریف سه عنصر شناخت، انتخاب و عمل وجود دارد بر این اساس مفهوم تلاش و کوشش فرد، به نحو اصولی در تعریف تربیت اسلامی لحاظ شده است؛ اگر حرکت از سمت فرد صورت نپذیرد مقصود حاصل نخواهد شد.
از همین رو است که در قران، تطهیر و تزکیه، هم به خدا و رسول خدا(ص) (به اصلاح رایج، به مربی) نسبت داده شده و هم به خود انسان (به اصطلاح رایج به متربی).
ج- اسلام
قران کریم که دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفی می کند نه چند تا، یک نام روی آن می گذارد و آن «اسلام» است البته مقصود این نیست که در همة دوره ها دین خدا با این نام خوانده می شده است و با این نام در میان مردم معروف بوده است بلکه مقصود این است که حقیقت دین دارای ماهیتی است که بهترین معرف آن لفظ اسلام است و این است که می گوید:« إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ (آل عمران/19) دین در نزد خدا اسلام است.» و یا می گوید «مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا (آل عمران/67) ابراهیم نه یهود و نه نصرانی بلکه حق جو و مسلم بود »(مطهری،166،بی تا)
اسلام آیین حق الهی است و آخرین و کامل ترین و بهترین دین در تأمین سعادت بشری و جامع ترین دین در تأمین مصالح دنیوی و اخروی انسان هاست دینی که تمام نیازهای بشر را در امور و نظام های فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی برمی آورد. دین اسلام آخرین دین است و دیگر انتظار آمدن دین دیگری را نداریم تا بیاید و بشر را از ظلم و فساد و تباهی نجات بخشد به ناچار روزی فرا خواهد رسید که آیین اسلام قوت و نیرو می گیرد و سراسر جهان را تحت سیطره عدالت و قوانین متقن خود درمی آورد.
اگر قوانین و دستورات اسلام آن طور که هست در تمام زمین به صورت کامل و صحیح پیاده شود صلح و امنیت همه انسان ها را فرا می گیرد و تمام انسان ها به سعادت واقعی خود نائل می شوند و به آخرین حد رفاه و آسایش و عزت و سر بلندی و بی نیازی و اخلاق نیک می رسند و دیگر در دنیا ستم از ریشه قطع می گردد و محبت و برادری بین همه انسان ها برقرار می شود. فقر و تهیدستی از صفحه روزگار برچیده می گردد.
بنابراین تمسک و پیروی از اسلام علت عقب ماندگی شرم آور مسلمین نشده است بلکه برعکس. دوری از تعالیم سازنده اسلام و سبک شمردن قوانین آن، به وجود آمدن ستمگری ها و تجاوزها در میان فرمانداران و زیر دستان و خواص و عوام مسلمین، باعث این عقب گردها و ضعف و سقوط معنوی شده است.
ایمان، امانتداری، درستکاری، اخلاص، رفتار نیک، گذشت، و دوست داشتن برای برادر مسلمان آنچه را که برای خود دوست می دارد از اصول مسلم اسلام است. امروزه و آینده راه نجات و سعادتی جز این نیست که با کمال دقت نظر برای تذهیب خود و نسل آینده در پرتو دین استوارشان نهضتی به پا کنند و در سایه چنین نهضتی ظلم و تعدی را در میان خود ریشه کن سازند.
معنا و مفهوم اسلام با توجه به آیات قران
1- دینی را که خدای تعالی به جهانیان عرضه فرموده است اسلام است. دین اسلام در نهایت کمال است و آنچه موجب سعادت دنیا و آخرت باشد در آن تضمین گردیده است، به طوری که مراعات آن آرامش روحی و سرافرازی را برای تمام انسان ها- الی الابد- تأمین می نماید.
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا (مائده/3) امروز برای شما- مسلمانان- دینتان را کامل گرداندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین برای شما برگزیدم.»
2- دین اسلام، مجموعه ای است از کتاب و سنت؛ قران کریم و گفتار و رفتار و تقریر حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار (14 معصوم علیهم السلام)، که جامع تمام خیر و سعادت و مانع تمام بدی و آفت است، عصاره ادیان گذشته آسمانی و موجب سعادت دو جهانی برای تمام انسان ها است. «وَمَن یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا (احزاب/71) و هر که خدا و رسول او را فرمان برد به درستی که رستگار شده است، رستگاری بزرگی.»
3- اسلام در مقابل شرک؛ پاک سازی قلب و اندیشه از پرستش غیر الله و باور داشتن به رسالت الهی است؛« قُلْ أَغَیْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ یُطْعِمُ وَلاَ یُطْعَمُ قُلْ إِنِّیَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکَینَ (انعام/14) ای پیغمبر بگو آیا غیر الله سرپرست و یار و مددکاری را در نظر بگیرم؟ الله که آفریدگار آسمان ها و زمین است و روزی می دهد و روزی داده نمی شود بگو من به درستی که فرمان داده شده ام اول کسی باشم که خود را تسلیم خدا کرده و او را به یکتایی بستایم و هرگز از انباز دارندگان مباش.»
4- اسلام در برابر کفر؛ استوار ماندن بر توحید و رسالات الهی« وَلاَ یَأْمُرَکُمْ أَن تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِکَةَ وَالنِّبِیِّیْنَ أَرْبَابًا أَیَأْمُرُکُم بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ (آل عمران/80) پیغمبری که از جانب خدا مأمور به ارشاد خلق شده مردم را به پرستش خدا امر می کند. شما را فرمان نمی دهد که فرشتگان و پیغمبران را اربابان خود قرار دهید. آیا شما را به کفر فرمان می دهد پس از آن که اسلام را پذیرفته و خدا و رسالات او را باور داشته اید؟»
5- اسلام در مقابل طغیان و تمرد؛ انقیاد و فرمانبری از الله« وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ (زمر/54) به سوی خداکه آفریدگارتان است باز گردید و تسلیم او شوید».
6- اسلام در مقابل ریاکاری و دغل؛ عبادت خالص بی شائبه برای خدای تعالی است «وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ (نساء/125) و کیست که دین بهتری داشته باشد از کسی که تمام برنامه هایش برای الله است و روی خود را متوجه الله نموده و جز او هدفی دیگر ندارد و این غایت نیکوکاری است توجه فقط به خدا و اخلاص در عمل برای رضای او (جل جلاله) »
در این آیه «اسلم» به معنی «اخلص»، خالص تر است. چنانچه در آیه سوم سوره می فرماید:«ألا لَهُ الدّینُ الخالِص »پس دینی را که خدای تعالی به بهترین وجه می ستاید همان خلوص و پاکی در نیت و قول و عمل است.
7- اسلام ارادی، سر فرود آوردن در برابر جلال و عظمت آفریدگار است «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ (بقره/131) هنگامی که پروردگار ابراهیم او را گفت سر فرود آر، گفتا سر به فرمان پروردگار جهانیانم.»
8- اسلام غیر ارادی، سر به فرمان و وابسته بودن تمام کائنات (خواسته و ناخواسته) در برابر اراده و خواست آفریدگار عالم است «وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (آل عمران/83) و برای او سر به فرمان و تسلیم است آنچه در آسمان ها و زمین است راضی یا ناراضی و به سوی او برگردانده خواهند شد.»
9- اسلام دین صلاح و آرامش است «وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ (انفال/61) و اگر کافران آماده صلح شدند ای پیغمبر تو نیز آن را بپذیر و خود را به الله بسپار و در تصمیمت قاطع باش.»
10- اسلام برای دفاع از حق و رفع فتنه و ایجاد امنیت و آرامش جنگ را تجویز نمی کند در صورت رفع تعدی ادامه جنگ و دنبال کردن دشمن را روا نمی دارد وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ (بقره/193) و بجنگید با کافران تا فتنه برطرف شود قانون و دین خدا به جای بیدادگری و هرج مرج و خود کامگی حاکم گردد پس اگر کافران دست از فتنه و آشوب برداشتند در این صورت هیچ گونه تجاوزی مگر به ستمکاران روا نیست.
11- اسلام دین دعوت و هدایت است و جز در موارد ضروری بر سلاح و اجبار تکیه ندارد« ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ (نحل/125) بخوان مردمان را به سوی پروردگارت به نصایح و اندرزهای پر بار و نیکو با آنان مجادله کن به حجت و دلیلی که شیرین تر است.»
چنانکه دانستیم اسلام می خواهد حقایق را به مردم بنماید و کسی که حق به جانب دارد و دلیل و برهانش برای احقاق آن از آفتاب روشن تر است به زور متوسل نمی شود مگر در مقابل زورگویان که اعمال زور و قدرت در برابر آنها جای معذرت است.
از آنجایی که راجع به مسأله صلح و جنگ ذیل بعد سیاسی بحث خواهد شد از آوردن مباحث مبسوط صلح دوستی اسلام در اینجا خودداری می شود.
12- اسلام دین مدارا و رحمت و احسان است و در حدود مصلحت به وسیله نیکی ها از وقوع بدی ها جلوگیری می کند آن هم به بهترین روش متناسب «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ (فصلت/34) و هرگز نیکی هم تراز بدی نمی شود به بهترین وجه از وقوع بدی ها جلوگیری کن در این صورت ناگاه در بین تو و دشمنت دوستی ایجاد و او به صورت صمیمی بسیار گرمی درخواهد آمد».
و در آخر این که پس از آمدن اسلام خدای تعالی هیچ دینی را به غیر از آن از هیچ کس نمی پذیرد زیرا اسلام خلاصه و عصاره تمام دستورات الهی است به علاوه برنامه های خاص خود و نقش اصلاح اساسی ادیان گذشته شامل تورات و انجیل و زبور و صحف و کتب پیغمبران دیگر نیز هست. کسی که آن را قبول نداشته باشد تمام رسالات الهی را نفی و تمام پیغمبران را تکذیب کرده است (العیاذ بالله تعالی) «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (آل عمران/85) و هر که غیر از اسلام دینی دیگر را برگزیند هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است.»
مشخصات اسلام
برای ترسیم خطوط اصلی نظریات اسلام، تحت عنوان مشخصات اسلام لازم است سه محور شناخت شناسی، جهان بینی و جهان شناسی و مشخصات ایدئولوژی بررسی شود.
اسلام یک مکتب فلسفی نیست و با زبان و اصطلاح فلسفه و فلاسفه با مردم سخن نگفته است، بلکه زبانی مخصوص خودش داردکه عموم طبقات به فراخور فهم و استعداد خود از آن بهره می گیرند ودر لابلای مطالب خود دربارة همه مسائل سخن گفته است- و این سخت حیرت آور است- به طوری که می توان ایدئولوژی آن را به صورت یک دستگاه اندیشه عملی و بینش های جهانی آن را به صورت یک حکمت نظری و نظریاتش را در باب معرفت و شناخت شناسی به صورت اصول یک منطق عرضه د اشت.
از آنجایی که مشخصات ایدئولوژیکی مد نظر با بحث مربوطه بیشتر مرتبط است از دومحور دیگر صرف نظر کرده و به اشاره ای در مبحث ایدئولوژی بسنده می شود.
البته بیان مشخصات اسلام از نظر ایدئولوژیکی به علت وسعت و گستردگی دامنه ایدئولوژی اسلام چه از نظر مشخصات کلی و چه از نظر مشخصاتی که هر شاخه بالخصوص این ایدئولوژی دارد بسی دشوار است ما از باب مالایدرک کله لایترک کله آنچه فعلاً در این جایگاه میسر است فهرست می‌کنیم.
1- همه جانبگی ،از جمله امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر است و به تعبیر درست تر، از جمله ویژگی های صورت کامل و جامع خدانسبت به صورت های ابتدایی ،جامعیت و همه جانبگی است .
منابع چهارگانه اسلامی کافی است که علماء امت نظر اسلام را دربارة هر موضوعی کشف نمایند. علماء اسلام هیچ موضوعی را به عنوان این که بلاتکلیف است تلقی نمی کنند.
2- اجتهاد پذیری، کلیات اسلامی به گونه ای تنظیم شده است که اجتهاد پذیر است، اجتهاد یعنی کشف و تطبیق اصول کلی و ثابت بر موارد جزئی و متغیر. علاوه بر نحوة تنظیم کلیات اسلامی که خاصیت اجتهاد پذیری به آنها داده است، قرار گرفتن عقل در شمار منابع اسلامی کار اجتهاد حقیقی را آسان کرده است.
3- سماحت و سهولت، اسلام به تعبیر رسول اکرم «شریعت سمحه سهله» است پیامبر فرمودند: لم یرسلنی الله بالرهبانیه و لکن بعثنی بالحنیفیه السهله السمحه ، در این شریعت به حکم این که «سهله» است، تکالیف دست و پا گیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده است. «ما جعل علیکم فی الدین من حرج»، خدا در دین تنگنایی قرار نداده است. و به حکم این که «سمحه» می شود (باگذشت است)، هر جا که انجام تکلیفی توأم با مضیفه و در تنگنا واقع شدن گردد، آن تکلیف ملغی می شود.
4- زندگی گرایی، اسلام یک دین زندگی گرا است نه زندگی گریز لهذا با «رهبانیت» به شدت مبارزه کرده است، «لارهبانیه فی الاسلام»، در اسلام رهبانیت نیست. در جامعه های کهن همیشه یکی از دو چیز وجود داشت؛ یا آخرت گرایی و زندگی گریزی (رهبانیت)، یا زندگی گرایی و آخرت گریزی (تمدن، توسعه). اسلام آخرت گرایی را در متن زندگی گرایی قرار داد، از نظر اسلام، راه آخرت از متن زندگی و مسئولیت های زندگی دنیایی می گذرد.
5- اجتماعی بودن؛ مقررات اسلامی، ماهیت اجتماعی دارد. حتی در فردی ترین مقررات از قبیل نمازو روزه برنامه های اجتماعی وجوددارد. مقررات فراوان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی وجزایی اسلام ناشی از این خصلت است. همچنان که مقرراتی از قبیل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، از مسئولیت اجتماعی اسلامی ناشی می شود.
6- حقوق و آزادی فردی؛ اسلام در عین این که دینی اجتماعی است و به جامعه می اندیشد و فرد را مسئول جامعه می شمارد، حقوق و آزادی فرد را نادیده نمی گیرد و فرد را غیر اصیل نمی شمارد. فرد از نظر اسلام چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قضایی و چه از نظر اجتماعی حقوقی دارد، از نظر سیاسی حق مشورت و حق انتخاب و از نظر اقتصادی حق مالکیت بر محصول کار خود و حق معاوضه و مبادله، و صدقه و وقف و اجاره و مزارعه و مضاربه و غیره در مایملک شرعی خود دارد و از نظر قضایی حق اقامة دعوی و احقاق حق و حق شهادت، و از نظر اجتماعی حق انتخاب شغل و مسکن و انتخاب رشتة تحصیلی و غیره و از نظر خانوادگی حق انتخاب همسر دارد.
7- تقدم حق جامعه بر حق فرد؛ آنجا که میان حق جامعه و حق فرد تعارض و تزاحم افتد، حق جامعه بر حق فرد و حق عام بر حق خاص تقدم می یابد، حاکم شرعی در این موارد تصمیم می گیرد.
8- اصل شورا؛ اصل شورا در مسائل اجتماعی، از نظر اسلامی اصلی معتبر است در مواردی که نصی از اسلام وارد نشده مسلمین باید روش علمی خود را با شورا و

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام